بنی‌کلب

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۶ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۰:۵۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

بنی‌کلب قبیله‌ای بزرگ و مشهور از قبایل عرب است که ابتدا در جنوب عربستان ساکن بودند، ولی به علت نزاع با قبایل و فقر، مجبور به مهاجرت شدند. برخی از افراد این قبیله قبل از اسلام مسیحی و برخی بت پرست بودند اما در سال هشتم هجرت مسلمان شدند. در حکومت نبوی نقش پررنگی داشتند. در جنگ صفین در هر دو لشکر افرادی از این قبیله حضور داشتند. آنان نقش مهمی در روی کار آمدن حکومت اموی و تقویت آن داشتند. افراد مشهوری از این قبیله در تاریخ ثبت شده و برخی نیز از راویان حدیث ائمه(ع) بودند. کلبیان نقش مهمی در وقایع آخرالزمان و زمان نزدیک به ظهور بازی می‌‌کنند.

نسب قبیله

بنی کلب قبیله‌ای است بزرگ و مشهور از قبائل عرب و از شاخه‌های قبیله قضاعه[۱]. این قبیله دارای بطون بزرگ بسیاری است. در اینکه نسب قضاعه به معد بن عدنان بر می‌‌گردد یا به حمیر اختلاف است. باوجود مناقشه در قحطانی یا عدنانی بودن قضاعیان[۲]، به نظر می‌‌رسد قول جنوبی بودن قضاعه در دورۀ امویان ارجح باشد و تواتر اهل یمن در قحطانی دانستن قضاعیان مؤیدی بر آن است[۳]، بدین ترتیب قضاعه و کلب مجموعه قبایل وابسته به جنوب عربستان (یمن) بودند که خود را به قحطان بن یعرب منتسب می‌‌کردند[۴].

نسب شناسان، قبیله بنی کلب را از جماجم عرب برشمرده‌اند و تعداد افراد بادیه‌نشین‌شان را به تنهایی از کل افراد قبایل قیس و خندف که در بادیه و شهرها زندگی می‌‌کنند، بیشتر دانسته‌اند. این قبیله به کثرت نسل شهرت دارد[۵].[۶]

منازل و سکونت‌گاه

در تهامه موضعی موسوم به «جَدِیرِ کلب» به ایشان اختصاص داشت تا اینکه بین قبیله قضاعه و سایر بطون معد ستیزه درگرفت. در این جنگ، قضاعیان شکست خورده و مجبور به جلای وطن شدند و به بحرین [قدیم] رفتند و در آنجا رحل اقامت افکندند، سپس از آنجا به حیره رفته و در این سرزمین به جایگاهی دست یافتند[۷] و با حکومت مُناذره ارتباط برقرار نمودند[۸].

سپس در نجد اقامت گزیدند، تا اینکه قبایل کلب دچار جنگ‌های داخلی شدند. نزاع با قبایل دیگر، فقر منابع طبیعی و برقراری روابط تجاری با حکومت‌های شمالی، کلبیان را مجبور به هجرت به مناطق شمالی‌تر کرد و به سمت نواحی داخلی عراق و شام (سوریه و اردن امروزی) حرکت کردند[۹]. کلبیان در پی روابط تجاری با حکومت‌های شمالی، فقر منابع طبیعی و نزاع با قبایل دیگر مجبور به هجرت به مناطق شمالی‌تر شدند و به همراه برخی از قبایل قضاعه مثل بَهراء و بَلّی و... به سمت نواحی داخلی عراق و شام (سوریه و اردن امروزی) حرکت کردند[۱۰].

بنی کلب در جاهلیت دارای محدوده سرزمینی بسیار وسیعی بودند چندان که «بادیة السّمَاوه» ـ با آن وسعت بسیارش که بین عراق و شام قرار داشت و سرزمین اختصاصی این قبیله (بدون مشارکت دیگر قبایل) به شمار می‌‌رفت،ـ بخشی از این محدوده عظیم جغرافیایی بود[۱۱]. در میانه قرن ششم کلبیان در مناطق مهم شمال غرب شبه جزیره از جمله دُومةالجندل و تبوک، قدرت را به‌دست گرفته و صاحب سرزمین‌های حاصل‌خیز، آب‌های فراوان و حتی تجارت و صنعت بودند. تسلط کلب بر مناطق شمال غرب شبه جزیره تا ظهور اسلام ادامه داشت لکن پس از اسلام با فتح دومة الجندل اقتدار خود را ازدست رفته دیدند و به همین دلیل به قسمت‌های درونی صحرای شام کوچ کردند و در شهرهای دمشق، حلب، تدمر و بالاتر از آن تا مرزهای روم، جای گرفتند[۱۲].

بنابراین آنها مقارن با طلوع اسلام مالک سرزمین‌های وسیع در شام بودند و هم‌پیمان حکومت اموی گردیدند، لکن در قرن دوم هجری پس از ضعف بنی امیه به شمال آفریقا، خلیج قسطنطنیه و بلاد مصر کوچ کردند[۱۳]. بسیاری از ایشان پس از فتوحات اندلس، به این سرزمین رفتند و علاوه بر عهده داری منصب امارت در این سرزمین از سوی برخی از آنان، فرزندانشان نیز در شهرهایی نظیر اشبیلیه جایگاهی داشتند[۱۴].[۱۵]

تاریخ جاهلی قبیله

قبیله کلب در ایام جاهلی از بُعد اجتماعی با تکیه بر پیشه دامداری و زندگی کوچ‌روی و سپس با زیاد شدن جمعیتش از دیگر قبایل قضاعه مستقل شد و بالاخره به زعامت قضاعیان رسید.

مهمترین شخصیت کلبی قبل از اسلام، زهیر بن جناب است که توانست قبایل قضاعه را زیر یک پرچم جمع کرده و بر کلب و قضاعه همزمان حکم براند[۱۶]. این قبیله دارای مردان جنگجو و بی‌باک بسیاری بود، از جمله جنگ‌ها، نبرد کلبیان به فرماندهی زهیر بن جناب با قبیله غطفان بر سر ساختن مکانی مقدسی ـ همانند کعبه ـ توسط غطفانی‌ها بود. این جنگ نفس گیر و طولانی، سرانجام با پیروزی کلبی‌ها و نابودی این مکان خاتمه یافت[۱۷]. کلبیان همچنین به فرماندهی زهیر به مقابله با لشکر بزرگ بنی القین پرداختند و پس از مقاومت و پایداری بسیار به پیروزی رسیدند[۱۸].

از جهت نفوذ آنان در مناطق شامات بود که در پی فتوحات اسلامی در بلاد شام، بسیاری از اشراف قریش میل به دامادی قبیله بنی کلب نمودند که از جمله آنان عبد الرحمن بن عوف، عثمان، علی(ع) و پسرانش حسن(ع) و حسین(ع)، عثمان، مروان بن حکم، معاویة بن ابوسفیان و دیگران بودند.

کلبیان همچنین، به همراه اقوامی دیگر، از "محلّون" در جاهلیت به شمار می‌‌رفتند. "محلون" کسانی بودند که در بازارهای جاهلی حاضر می‌‌شدند و ستمگری روا می‌‌داشتند و از این رو به آنان "محلون" یعنی "حلال شمارندگان" می‌‌گفتند[۱۹].[۲۰]

ادیان جاهلی قبیله

اعتقادات دینی کلبی‌ها به حسب موقعیت جغرافیایی‌شان از سرزمین‌ها و اقوام اطراف‌شان متأثر بود؛ ازاین رو طایفه‌های مستقر در مرکز و شمال جزیرةالعرب، قبل از اسلام و اندکی پس از آن، به علت نزدیکی به محل بت پرستان، بت می‌‌پرستیدند و برخی طوایف دیگر به سبب همجواری، کارگری[۲۱] و تجارت[۲۲] با غَسانیان و رومیان، به دین نصرانیت وارد شده بودند. با این وصف، اخبار کلب بر این مطلب تأکید دارند که بت پرستی به مانند دیگر قبائل عرب در جاهلیت دین غالب در میان بنی کلب بود.

در اواخر عصر جاهلی، آیین نصرانیت مانند اکثر قبائل عرب ساکن در شام و عراق و مناطق اطراف آنان به قبیله کلب وارد شد. پس از ظهور اسلام، تمامی طوایف کلب اسلام پذیرفته بودند[۲۳].[۲۴]

اسلام بنی کلب

پس از بعثت رسول گرامی اسلام(ص)، زید بن حارثه کلبی اولین شخص از قبیله بنی کلب بود که اسلام پذیرفت. پس از او، سعد بن خُولیّ کلبیّ مسلمان شد. سعد که از ساکنان مکه بود، سپس به مدینه مهاجرت کرد و در احد به شهادت رسید. دِحْیَة بن خَلِیفه کلبیّ ـ فرستاده و حامل نامه رسول خدا(ص) نزد قیصر روم ـ هم از جمله کسانی بود که بعد از هجرت پیامبر(ص)، به آیین اسلام در آمد. در سال ششم هجری و در پی سریه عبدالرحمن بن عوف به دومة الجندل، أصبغُ بن عمرو بزرگ کلبیان در منطقه دُومةِ الجندل اسلام آورد[۲۵] و به همراه او جمع زیادی از مردم کلب اسلام پذیرفتند[۲۶]. پیامبر اکرم(ص) امرؤالقیس بن اصبغ را عامل خود در بنی کلب قرار داد. وی در واقعه موسوم به رده بر اسلام و حکومت مدینه وفادار ماند و با کسانی که بر اسلام خود ثابت قدم بودند به مقابله با اهل رده پرداخت[۲۷].[۲۸]

بنی کلب و نقش آفرینی در حوادث صدر اسلام

کلبیانی که اسلام پذیرفته بودند، نقش فعالی در عرصه‌های مختلف دوران حکومت نبوی(ص) ایفا نمودند که از جمله این موارد می‌‌توان به حضور پررنگ ایشان در غزوات و سرایا اشاره کرد[۲۹]. بی‌شک زید بن حارثه از مشهورترین این افراد بود که به فرمان نبی اکرم(ص)، در رأس سپاهی جهت نبرد با رومیان به شام رفته بود. زید در این نبرد که به جنگ موته شناخته می‌‌شود به شهادت رسید. پسرش اسامه هم در آخرین سپاهی که رسول خدا(ص) برای نبرد با رومیان تجهیز کرد به فرماندهی برگزیده شده بود[۳۰].

سفارت رسول خدا(ص) هم از دیگر عرصه‌های فعالیت برخی از چهره‌های مسلمان کلبی برشمرده شده است[۳۱]. پس از رحلت نبی اکرم(ص) بسیاری از قبایل عرب شبه جزیره عربستان به دلایل مختلف علیه حکومت مرکزی مدینه به مخالفت برخاسته تعدادی از ایشان هم سر به شورش نهادند[۳۲].

از دیگر اخبار وارده در باب قبیله بنی کلب در اسلام، حضور برخی از ایشان در فتوحات اسلامی بخصوص فتوحات شام است[۳۳]. در ایام حکومت علی(ع) و در پی وقوع جنگ صفین، کلبیان از جمله برخی چهره‌های مشهور آنان از دو طرف جنگ کناره گرفتند و ضمن عدم همراهی با امام علی(ع)، از معاویه نیز حمایتی به عمل نیاوردند[۳۴].[۳۵]

بنی کلب و نقش آنان در روی کار آمدن و تثبیت امویان

قبیله کلب با تکیه بر عصبیت قومی، گستردگی مناطق تحت نفوذ و مصلحت اندیشی، منشأ بسیاری از رخدادها و حوادث مهم در سرزمین شام بود که در ارتباط عمیق با بنی امیه به عنصری فعال و تأثیرگذار در تحولات سیاسی و اجتماعی دو سده نخست هجری بدل شد. معاویه به عنوان اولین حاکم دولت نوپای اموی، با آگاهی از نقش قبایل در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی منطقه شام، هم‌پیمان قبایل نیرومند گردید و کوشید پایه‌های حکومتش را استوار سازد. ازاین رو با پی بردن به نیروی رو به رشد کلبیان در اواخر عصر خلفای راشدین، توانست از نفوذ و قدرت آنها در تأسیس دولتش بهره برد[۳۶]. گروه دیگر نیز گرایش به خلفای نخستین داشتند و ضمن اعتراض به تبدیل خلافت به سلطنت و موروثی کردن خلافت، مخالف این سبک از حکمرانی بوده و آن را خارج از سنت‌های اسلامی می‌‌پنداشتند. در مقابل این دو گروه طرفداران حکومت اموی و هم‌پیمانان آنها بودند که نه تنها از سلطنت اموی ناراضی نبودند بلکه در تقویت آن می‌‌کوشیدند[۳۷]. معاویه در مواجهه با هر سه گروه رویکرد خاصی داشت، لکن برای به‌دست آوردن حمایت قبایل همسو با خویش، تفاخر عربی و قبیله‌گرایی را جایگزین تقوا، برادری و برابری نمود[۳۸].

بنابراین به نظر می‌‌رسد در ابتدای کارِ معاویه در شام، قبایلی مثل کلب بر پایه اشرافیت و طبق تعصب عربی حامی او شدند ضمن اینکه او را والی خلیفه می‌‌دانستند، تا اینکه مرگ عثمان بستر اعتقادی برای خلیفه شدن معاویه را ایجاد کرد. البته تبلیغات ضد علوی معاویه در شام[۳۹] و این عقیده که جانشین پیامبر(ص) باید از قریش باشد را نباید در رسیدن به خلافت او نادیده گرفت. به هرحال رسوخ این اعتقاد در میان شامیان ازجمله بنی کلب آنچنان بود که در اشعار خود، انتساب به عثمان را برترین افتخارات می‌‌دانستند[۴۰]. همچنین اولین نمایش این اعتقاد در صفین بود، جایی که مردم شام با ضمیرهایی مطمئن و با باور به حقانیت معاویه به صحنه آمده بودند[۴۱].

دلیل این حمایت سرسختانه کلب و سایر قبایل شام برای ثبوت دولت امویان را در پیشینه تاریخی آنها باید جست، چراکه دو سرزمین شام و عراق از دوران کهن حلقه وصل دو امپراتوری بزرگ روم و فارس بوده و همواره باهم در رقابت بودند، لذا این حس رقابت اجازه نمی‌داد که قبایل مستقر در این دو منطقه استراتژیک در عرصه‌های سیاسی زیر پرچم یکدیگر قرار گیرند. پس می‌‌بینیم که قبایل شامی سیاست‌های ضد عراقی بنی امیه را می‌‌پسندیدند و بر اساس سابقه ذهنی از شیوه پادشاهی روم، با منش سلطنت گونه معاویه سازگارتر بودند[۴۲].

برخلاف صفین در ماجرای صلح امام حسن(ع) از قبیله کلب گزارشی ثبت نشده است و چه بسا عدم وقوع نبرد از سوی دو طرف دلیل آن باشد یعنی به طور قطع جنگ آوران کلبی در سپاه معاویه به مانند صفین حضور داشتند ولی عرصۀ ابراز وجود مهیا نشد. بزنگاه دیگری که امویان از بنی کلب بهره بردند، ماجرای ولی‌عهدی یزید بود. هنگام اجرای تصمیم معاویه به ولایتعهدی یزید، قبیله کلب از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. کلبی‌ها با تأثیر از نظام‌های پادشاهی قبل از اسلام[۴۳] و خویشاوندی با یزید، حامیان طبیعی خانواده حکومتی محسوب می‌‌شدند[۴۴].

دولت امویان، به لطف دفاع و مشارکت فعال پیاده نظام و سوارکاران قبیله کلب که در راستای باورهای دینی سیاسی و منافع قبیلگی خود در کنار بنی امیه بودند، رشد نمود و تثبیت گردید و بدین ترتیب بنی کلب به نیروی اصلی مدافع خلفای اموی نه تنها در شام بلکه در گستره خلافت تبدیل شد[۴۵].

عملکرد بنی کلب در چالش‌های امنیتی نظامی و دفع قیام‌های ضد اموی

رویارویی بنی کلب با جنبش‌های اعتقادی

پس از ماجرای صلح امام حسن(ع) بود که کار بنی امیّه بالا گرفت و معاویه به دلیل اشرافیت، تعصب عربیّت و خلافت مورد پذیرش قبایل شام قرارگرفت[۴۶]، لکن امویان هنوز در دیگر مناطق جهان اسلام از مقبولیت و نفوذ سیاسی برخوردار نبودند، ازاین رو با اعتراضات پراکنده ای از سوی خوارج و شیعیان روبرو شدند. در این برهه از تاریخ همچنان کلبیان شام با باور به حقانیّت بنی امیه در درجه اول و تمایل به سیطره سیاسی امویان در مرتبه دوم، در تمامی صحنه‌های سیاسی و نبردهای نظامی در صف اول مبارزه با مخالفان امویان قرار داشتند. نقطه عطف این جنبش‌ها، قیام حسین بن علی(ع) بر علیه یزید است، لکن گزارش دقیقی از نقش کلبیان در سپاه عمر بن سعد در دست نیست چراکه اکثریت لشکر حاضر در کربلا را کوفیان تشکیل می‌‌دادند و حضور قبایل شامی دور از ذهن است. با این حال از میان کلبیان ساکن در عراق بودند جمعی از ایشان که علیه سید و سالار شهیدان(ع) وارد کارزار شدند و در رأس آنان شمر بن ذی الجوشن ضبابی کلابی ـ از فرماندهان اصلی سپاه کوفه ـ[۴۷] اشاره کرد. در آن سوی میدان و در میان سپاه اندک امام حسین(ع) هم، علاوه بر همراهی بانوی گرانقدر اسلام رباب دختر امرء القیس ـ همسر بزرگوار اباعبدالله الحسین(ع) ـ[۴۸]، از عبدالله بن عمیر کلبی و همسرش امّ‌وهب[۴۹] ... به عنوان چهره‌های شناخته شده قبیله کلب یاد شده که در کربلا حضور یافتند و همگی به فیض شهادت رسیدند.

در جریان سرکوب قیام مردم مدینه در ۶۴ هجری نیز، بسیاری از مردان کلب، در میان لشکر شام حضور داشتند و در کشتار و تجاوز به مردم شریک بودند[۵۰]. پس از سرکوب قیام مردم مدینه نوبت به جنبش عبدالله بن زبیر رسید که به کعبه پناه برده بود[۵۱]. لشکر یزید در محرم ۶۴ هجری به فرماندهی حصین بن نمیر مکه را محاصره و کعبه آتش گرفت[۵۲]. جنگجویان قبیله در این جنایت حاضر، بودند[۵۳]. در تحلیل این اقدام به نظر می‌‌رسد چیزی جز باور به حقانیّت یزید نمی‌توانست انگیزه هتک حرمت نسبت به خانه خدا از سوی آنها باشد[۵۴].

مقابله با مختار نیز دیگر عرصه حضور حامیان کلبی بنی امیه بود هرچند که خیانت عمیر بن حباب (فرماندهی قیسی سپاه شام) سبب شکست سپاه عبیدالله بن زیاد شد[۵۵]. در زمانی که فتنه‌هایی سیاسی در شام با کمک کلبیان فرو نشست و امویان حاکمان بلامنازع آن دیار شدند، اوضاع آشفته عراق هنوز به نفع آنان نبود. این مسئله پس از شکست مختار ثقفی از مصعب بن زبیر و تسلط زبیریان بر عراق نمود بیشتری پیدا کرد.

عبدالملک پس از تسلط کامل بر عراق، حجاج بن یوسف را در ۷۳ هجری، با سپاهی به سمت حجاز فرستاد تا کار زبیریان را یکسره کند. حجاج نیز مکه را محاصره کرد و عبدالله بن زبیر را به قتل رساند تا عملاً با پایان حکومت زبیریان، سیطره امویان بر کل جهان اسلام را رقم زند[۵۶].

خوارج که سرسختانه با امویان دشمنی داشتند، خلافت بنی امیه را غاصبانه می‌‌دانستند، ازاین رو در اقصی نقاط جهان اسلام حکومت تشکیل داده و هزینه زیادی را برای دولت اموی ایجاد کردند. سه قیام بزرگ خوارج که در همه آنها، کار امویان با حضور جنگجویان کلبی قوّت گرفت. فتنه خوارج با شجاعت جنگ آوران کلبی به سود امویان پایان پذیرفت. در غرب جهان اسلام وجود افرادی از قبیله کلب توانست به کار بنی امیه آمده و مخالفان آنها را سرکوب کند. در اواخر حکومت بنی امیه، کلبیان علیرغم اختلاف نظر با امویان هنوز رگه‌هایی از عِرق به حکومت اموی را داشتند که حاضر به جانفشانی بودند. در مواجهه با پیروان اهل بیت(ع) نیز کلبیان میدان‌دار بودند و برای مقاصد امویان در قالب قتل و سرکوب کوشیدند؛ از جمله اینکه [[أَبوالجَهْم بن کنانةَ کلبی به دستور حجاج بن یوسف، کمیل بن زیاد، یار امام علی(ع) را به طرز فجیعی به قتل رساند[۵۷].[۵۸].

رویارویی بنی کلب با چالش‌های سیاسی و اقتصادی

کناره‌گیری معاویة بن یزید از خلافت پس از مرگ پدرش، بیعت برخی از شهرهای شام با عبدالله بن زبیر،[۵۹] رقابت دو گروه قیسی و یمنی و دودستگی مردم در امر بیعت با خلیفه بعدی، دولت نوپای امویان را با چالش جدّی روبرو کرد. در این زمان حساس، حسان بن مالک، زعیم قبیله کلب مهمترین چهره سیاسی شام بود که توانست بحران جانشینی امویان را مدیریت کند و به طور موقت اداره حکومت را به‌دست گیرد[۶۰] تا اینکه سرانجام بزرگان بنی امیه برای انتخاب خلیفه در جابیه به شور نشستند. ولی مروان بن حکم با پذیرفتن اصلی‌ترین شرط کلبیان مبنی بر ولی‌عهدی خالد بن یزید به عنوان رئیس حکومت انتخاب شد[۶۱]؛ در نتیجه با حمایت سیاسی بزرگان کلب، بقای دولت بنی امیه تضمین شد، اگرچه قدرت از شاخه سفیانی به مروانی منتقل گردید. مروان همان شیوه معاویه و یزید در تکیه بر کلبیان را در پیش. گرفت[۶۲].[۶۳]

با تثبیت جایگاه سیاسی کلبیان در جابیه، کارشکنی و مخالفت قیسی‌ها شدت گرفت و آنها را به طور کامل در مقابل امویان قرارداد. در این نبرد، طایفه‌های غسان، کلب و سکسکی‌ها که دارای مردان فراوان بودند، دعوت مروان را لبیک گفتند[۶۴] و بر قیسی‌ها چیره گشتند[۶۵]. در این جنگ علاوه بر مردم عادی قبیله کلب، بزرگانی از آنها نیز کُشته و یا مجروح شدند. در این کارزار رجزهائی از سوی کلبیان خوانده شد که حاکی از تنش سیاسی و عمق دشمنی کلب با قیس بود به گونه‌ای که به ذکر سابقه جاهلی هر قبیله کشیده شد[۶۶]. این پیروزی تا سال‌ها مایۀ غرور کلب و یادآور رشادت‌های قبیله بود[۶۷]. بررسی تحرکات کلبیان در این دوره از جنگ‌های پراکنده، علاوه بر رقابت‌های سیاسی حاکی از انگیزهای بالاتر، در قالب تعصب قبیلگی و پیروی از سنت خونخواهی (ثأر) است. در گوشه دیگر خلافت اسلامی و در میانه دوران حکومت بنی امیه، ستم والیان اموی بر مردم عراق، سبب اعتراض‌های سیاسی و قبیلگی مردم آن دیار شد و این منطقه را به کانون شورش‌های ضد اموی بدل کرد. در این سلسله نبردها علاوه بر مردم عادی کلب که قسمتی از سپاه شام و کوفه را تشکیل می‌‌دادند، دو سردار قبیله کلب مسئولیت دستۀ سوارکاران و سمت راست سپاه حجاج را برعهده داشتند[۶۸]. اگرچه امویان در دورۀ حکومت [[یزید بن عبدالملک به قیسی‌ها تمایل داشتند[۶۹]، ولی این گزارش نشان می‌‌دهد که کلب پس از گذشت بیش از نیم قرن نقش آفرینی هنوز قبیله ای وفادار و سرنوشت ساز بود و اعتماد به آنها منافع زیادی را نصیب امویان می‌‌نمود[۷۰].[۷۱]

امویان پس از استقرار دولتشان برخلاف توصیه‌های اسلامی، بر امور دنیوی تأکید کردند[۷۲]، حکومت اشرافی، مخارجشان را افزایش داد و علاوه بر بذل و بخشش، هزینه‌های لشکری و کشوری نیز بخش عمده ای از نظام مالی حکومت را در بر می‌‌گرفت[۷۳]؛ از این رو از طریق دریافت خراج، جزیه، غنائم و هدایا خزانه خود را پُر می‌‌کردند[۷۴]. در این راستا سختگیری بر اهل ذمه و تغییر در نظام مالیاتی با هدف افزایش درآمد، سبب شورش‌های پراکندهای در مقابل والیان اموی شد. حضور کلبیان در رأس سپاه اموی در چهارگوشه جهان اسلام، قدرت جنگآوری و اعتماد بنی امیه به آنها را نشان می‌‌دهد ولی لزوماً حاکی از رویکرد کلی قبیله نمی‌تواند باشد چراکه در اواخر دوره اموی برخی از شهرهای کلبی نشین (مثل تدمر)، خود به قیام علیه امویان پیوستند[۷۵].[۷۶]

تاریخ بنی کلب در قرون متأخر

بنی کلب، قرن‌ها بعد از ازدواج معاویه با مادر یزید، به فرقۀ «دروزی» گرویدند[۷۷]. گرچه این فرقه ادعا می‌‌کند که یکی از فرق اسلامی است، اما عقایدی کاملاً انحرافی دارد. این طایفه مدت زمانی پیرو خلفای فاطمی مصر بودند تا اینکه در ایام خلیفه ششم فاطمی به دعوت «نشتگین دروزی» به باطنیه ملحق شدند[۷۸].

امروزه عمد طوایف دروزی که اکثراً منتسب به قبیله «بنی کلب» هستند، در منطقه رمله (بیابان شرقیۀ فلسطین)، بیابان غربی اردن، جنوب غربی سوریه و بخش‌هایی از لبنان سکنی گزیده‌اند[۷۹]. البته تعداد زیادی از دروزی‌ها نیز به کشورهای اروپایی، آمریکا و استرالیا مهاجرت کرده‌اند. به طور کلی تخمین زده می‌‌شود که حدود یک میلیون دروزی در سراسر جهان زندگی می‌‌کنند. اما هستۀ اصلی این طایفه در مناطق مرزی ما بین چهار کشور اردن، سوریه، لبنان و فلسطین اشغالی است[۸۰].[۸۱]

بنی کلب و اخبار آخر الزمان

در باب حوادث آخرالزمان، در بین احادیث به احادیثی برمی خوریم که در آنها صحبت از قبیله ای به نام «بنی کلب» شده و وقایع مهمی به این قبیله نسبت داده شده است. قبیله «بنی کلب» که در روایات از اعضای آن به عنوان «داییان سفیانی»[۸۲]، «بنی کلب» و «کلب» و ... سخن به میان آمده است، نقش مهمی در وقایع آخرالزمان و زمان نزدیک به ظهور بازی می‌‌کنند. مطابق فرمایش روایات، «بنی کلب» گروهی از اشرار آخرالزمان هستند که سفیانی (یکی از دشمنان بزرگ حضرت مهدی(ع) را در نبرد با حضرت قائم(ع) یاری می‌‌نمایند[۸۳].[۸۴]

منابع

پانویس

  1. یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۲۰۳.
  2. اوبنهام، البدو، ج۲، ص۵۰۷.
  3. باشمیل، العرب فی بلاد الشام قبل الاسلام، ص۱۵۱.
  4. اسماعیلی، مهران، حبیبی کیان، میثم، بررسی مواجهه نظامی قبیله کلب با جنبش‌های اعتقادی و چالش‌های سیاسی و اقتصادی دوره اموی، ص۷۷.
  5. برای مطالعه بیشتر در باب تیره‌ها و طوایف بنی کلب ر. ک. ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۵۵-۴۶۲.
  6. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  7. الموسوعه العربیه، مقاله «کَلْبُ بْنُ وَبْره»، محمد شفیق البیطار.
  8. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۲، ص۲۱۳.
  9. اوپنهام، البدو، ج۲، ۴۷۶.
  10. اوبنهام، البدو، ج۲، ص۴۷۶.
  11. بیابان سماوه به دلیل حضور آنها به سماوۀ کلب معروف گردید. حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۲۴۵.
  12. Webb،۲۰۲۱: ۳/۷۵
  13. اسماعیلی، مهران، حبیبی کیان، میثم، بررسی مواجهه نظامی قبیله کلب با جنبش‌های اعتقادی و چالش‌های سیاسی و اقتصادی دوره اموی، ص۷۷-۷۸.
  14. ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۵۷.
  15. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  16. سجستانی، المعمّرون والوصایا، ص۳۵؛ برو، تاریخ العرب القدیم، ص۲۱۰.
  17. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۵۰۳.
  18. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۵۰۵-۵۰۶.
  19. یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۲۷۱.
  20. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  21. ابن خلدون، العبر، ج۲، ص۵۲۰.
  22. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۷۲۷.
  23. الموسوعه العربیه، مقاله «کَلْبُ بْنُ وَبْره»، محمد شفیق البیطار.
  24. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  25. واقدی، المغازی، ج۲، ص۵۶۱-۵۶۲؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۰، ص۳۹.
  26. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۶۸؛ بیهقی، دلائل النبوه، ج۲، ص۱۴۰.
  27. ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۱، ص۱۰۵؛ الموسوعه العربیه، مقاله «کَلْبُ بْنُ وَبْره»، محمد شفیق البیطار.
  28. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  29. ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۲ ص۴۶۱، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۳، ص۴۵، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۲، ص۵۴۶.
  30. ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۲، ص۷۴۲.
  31. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۲، ص۶۴۴؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۰۷.
  32. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۳، ص۳۰۵.
  33. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۳، ص۴۴۱؛ ابن حجر، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۷، ص۱۳۸.
  34. الموسوعه العربیه، مقاله «کَلْبُ بْنُ وَبْره»، محمد شفیق البیطار.
  35. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  36. ابن خلکان،؛ وفیات الاعیان و أنباء أبناء الزمان، ج۷، ص۱۰۸.
  37. طقوش، دولت امویان، ص۳۳.
  38. وکیلی، خلافت امویان و بررسی مبانی مشروعیت آن، ص۹۱؛ اسماعیلی، مهران، حبیبی کیان، میثم، بررسی مواجهه نظامی قبیله کلب با جنبش‌های اعتقادی و چالش‌های سیاسی و اقتصادی دوره اموی، ص۷۹.
  39. ولهاوزن، تاریخ الدولة العربیة من ظهور الاسلام الی نهایة الدولة الأمویه، ص۷۲.
  40. صفدی، الوافی بالوفیات، ج۱۵، ص۱۴۳؛ مرزبانی، الموشح فی ماخذ العلماء علی الشعراء، ص۷۰.
  41. ولهاوزن، تاریخ الدولة العربیة من ظهور الاسلام الی نهایة الدولة الأمویه، ص۷۷.
  42. ابن قتیبه، المعارف، ص۵۳۵ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۱۱، ص۶۵۱.
  43. ولهاوزن، تاریخ الدولة العربیة من ظهور الاسلام الی نهایة الدولة الأمویه، ص۱۳۴.
  44. ابن عدیم، بغیة الطلب فی تاریخ حلب، ج۵، ص۲۱۹۷.
  45. اسماعیلی، مهران، حبیبی کیان، میثم، بررسی مواجهه نظامی قبیله کلب با جنبش‌های اعتقادی و چالش‌های سیاسی و اقتصادی دوره اموی، ص۷۹-۸۲؛ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  46. ولهاوزن، تاریخ الدولة العربیة من ظهور الاسلام الی نهایة الدولة الأمویه، ص۱۲۷.
  47. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۵، ص۳۶۹-۴۵۶؛ شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۵۲-۱۱۳.
  48. در برخی از منابع از او به عنوان "رباب بنت انیف" یاد شده است. ابن‌کثیر، البدایه و النهایه، ج۸، ص۲۰۹؛ ابن‌سعد، الطبقات الکبری، خامسه۱، ص۴۷۹؛ سید بن طاوس، اللهوف فی قتلی الطفوف، ص۸۲. سبط بن جوزی، تذکرة الخواص، ص۲۳۳-۲۳۴.
  49. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۵، صص۴۲۹-۴۳۸؛ ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۶۵-۶۹.
  50. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۴، ص۳۳۷؛ دینوری، الإمامة والسیاسه، ج۱، ص۱۷۹.
  51. سمهودی، وفاء الوفاء بأخباردار المصطفی، ج۱، ص۱۱۱.
  52. بلاذری، انساب الاشراف، ج۵، ص۳۳۸.
  53. بلاذری، انساب الاشراف، ج۴، ص۵۳ و ج۵، ص۳۴۵.
  54. اسماعیلی، مهران، حبیبی کیان، میثم، بررسی مواجهه نظامی قبیله کلب با جنبش‌های اعتقادی و چالش‌های سیاسی و اقتصادی دوره اموی، ص۸۲-۸۳.
  55. ابن أثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۶۱.
  56. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۶، ص۱۸۷-۱۸۸.
  57. سمعانی، الانساب، ج۸، ص۳۵۱.
  58. اسماعیلی، مهران، حبیبی کیان، میثم، بررسی مواجهه نظامی قبیله کلب با جنبش‌های اعتقادی و چالش‌های سیاسی و اقتصادی دوره اموی، ص۸۶؛ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  59. ضحاک بن قیس فهری به عنوان نماینده ی ابن زبیر در شام، از برخی مردم این منطقه بیعت گرفت. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۴۷.
  60. ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۴، ص۱۴۷.
  61. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۵، ص۶۱۰.
  62. ولهاوزن، تاریخ الدولة العربیة من ظهور الاسلام الی نهایة الدولة الأمویه، ص۱۷۲.
  63. اسماعیلی، مهران، حبیبی کیان، میثم، بررسی مواجهه نظامی قبیله کلب با جنبش‌های اعتقادی و چالش‌های سیاسی و اقتصادی دوره اموی، ص۸۷.
  64. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۵، ص۵۳۷.
  65. مسعودی، التنبیه و الإشراف، ص۲۶۹-۲۸۰.
  66. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۵، ص۵۴۲.
  67. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت، ص۸۸.
  68. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج۶، ص۳۴۹.
  69. طقوش، دولت امویان، ص۱۸۴.
  70. ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۶۲۶.
  71. اسماعیلی، مهران، حبیبی کیان، میثم، بررسی مواجهه نظامی قبیله کلب با جنبش‌های اعتقادی و چالش‌های سیاسی و اقتصادی دوره اموی، ص۸۹-۹۰.
  72. ابن طقطقی، تاریخ فخری درآداب ملکداری و دولتهای اسلامی، ص۱۴۷؛ زیدان، تاریخ تمدن اسلام، ج۴، ص۶۹۳.
  73. حاج حسن، النظم الاسلامیه، ص۲۲۷.
  74. اصطخری، المسالک والممالک، ص۱۴۸-۱۴۹؛ پطروشفسکی، اسلام در ایران، ص۱۷۵.
  75. علل اقبال قبیلۀ کلب به دولت امویان و تلاش در جهت سرکوب قیامهای ضد اموی را می‌‌توان در موارد ذیل برشمرد: ۱. باور به حقانیت بنی امیه در خلافت و جانشینی عثمان و ناحق دانستن دیگر مدعیان خلافت؛ ۲. پیمان‌های سیاسی و وابستگی خانوادگی با بنی امیه؛ ۳. داشتن زمینه‌های فکری از سبک و شیوه پادشاهی کهن و تطبیق آن با دولت امویان؛ ۴. ادعای سروری قبایل یمنی شام و تلاش برای حفظ این جایگاه؛ ۵. رقابت دیرینه با قبایل عراق و ترس از تسلط عراقیان بر شام؛ ۶. پایبندی به سنت جاهلی ثأر و خونخواهی، به‌ویژه نسبت به قتل عثمان و تعرض به زن کلبی او و دیگر کشته شدگان کلبی.
  76. اسماعیلی، مهران، حبیبی کیان، میثم، بررسی مواجهه نظامی قبیله کلب با جنبش‌های اعتقادی و چالش‌های سیاسی و اقتصادی دوره اموی، ص۹۱؛ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  77. مجتبی السادة، کتاب شش ماه پایانی (الفجر المقدس المهدی(ع) و ارهاصات الیوم الموعود)، ص۱۲۳ و ۱۲۴.
  78. مجتبی السادة، کتاب شش ماه پایانی (الفجر المقدس المهدی(ع) و ارهاصات الیوم الموعود)، ص۱۲۳ و ۱۲۴.
  79. مجتبی السادة، کتاب شش ماه پایانی (الفجر المقدس المهدی(ع) و ارهاصات الیوم الموعود)، ص۱۲۳ و ۱۲۴.
  80. مقاله اینترنتی تحرکات داییان سفیانی در آخرالزمان، مرداد ۱۴، ۱۳۸۸.
  81. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  82. (مجتبی السادة، کتاب شش ماه پایانی (الفجر المقدس المهدی(ع) و ارهاصات الیوم الموعود)، ص۱۲۳ و ۱۲۴.
  83. کتاب شش ماه پایانی (الفجر المقدس المهدی(ع) و ارهاصات الیوم الموعود، تألیف مجتبی السادة، ترجمه و توضیح محمود مطهری نیا، ناشر: موعود عصر(ع)، چاپ چهارم، ۱۳۸۵، صفحات ۱۲۳ و ۱۲۴.
  84. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.