جهاد اقتصادی در قرآن
مقدمه
یکی از عوامل تخریبکننده یا تضعیفگر اقتصاد مقاوم، جنگ روانی علیه ثبات و امنیت اقتصادی است. ایجاد شایعات نادرست، احتکار، اختلاس از بیتالمال و دیگر روشهای سلب اعتماد از نظام سیاسی ولایی و نشان دادن ناکارآمدی نظام اقتصادی اجتماع، از مهمترین ابزارهای جنگ روانی در حوزه فعالیتهای اقتصادی است که از دیرباز مورد استفاده دشمنان داخلی یعنی منافقان و دشمنان خارجی قرار گرفته است. در مطلب حاضر نویسنده نقش جنگ روانی دشمن در ایجاد بیثباتی اقتصادی را از منظر قرآن بررسی کرده است.[۱].
اقتصاد، مهمترین بستر فعالیت دشمنان
دشمنان انسان و انسانیت، راههای گوناگونی را در پیش میگیرند تا به اهداف شوم و نابکارانه خود دست یابند. از زمانی که ابلیس بهصراحت علیه خلافت الهی انسان موضعگیری و تمرد کرد، میتوان رد پای جنگ اقتصادی را شناسایی و ردگیری کرد؛ زیرا ابلیس با استفاده از نقاط ضعف انسان از جمله نیازهای اقتصادی، خواستهها و اهداف خویش را پیش برده است؛ از همین رو، با بهرهگیری از مسئله غذا و تغذیه، خواسته خویش را تحقق بخشید و موجبات هبوط حضرت آدم(ع) را فراهم آورد.[۲] البته ابلیس در این راه از ابزارهای جنگ روانی نیز به خوبی سود برده است. به طوری که با ایجاد یک جو روانی، بستری را برای فریبکاری و همراهی آدم و حوا برای ارتکاب گناه و خوردن از درخت ممنوع فراهم آورد. ابلیس با سوءاستفاده از احساسات حضرت آدم(ع) مسیری را نشان میدهد که به ظاهر، آدم سریعتر و آسانتر به مقاصدی چون جاودانگی و پادشاهی و مالکیت ثابت دست مییابد.[۳] پس حتی به مقدسات حضرت آدم(ع) به عنوان یک ابزار پیشبرد اهداف شوم خویش نگاه میکند و با استفاده از سوگند دروغین به فریب او پرداخته و او را به سمت و سویی هدایت میکند که از پیش برنامهریزی کرده است. خدا درباره جنگ روانی ابلیس و تحریک او برای مخالفت با قوانین و احکام الهی میفرماید: ﴿وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ * فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَنْ تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُلْ لَكُمَا إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُبِينٌ﴾[۴] از این آیات به دست میآید که دشمنان در جنگ روانی از همه ابزارهای حق و باطل برای دستیابی به مقاصد شوم خویش بهره میگیرند؛ از همین رو، با قیافه حق به جانبه و نوعی دلسوزی خیرخواهانه به مردم فریبی رو میآورند تا ایشان را با خود همراه سازند و پس از سقوط به آنان بخندند و بر ایشان مسلط شوند. در این راستا دشمنان همواره در جنگ روانی و نرم، به جای تندخویی، بدگویی، درشتگویی و مانند آنها، به نرمی سخن میگویند و نوعی همدلی و همراهی را به شنونده و مخاطبان خود القا میکنند. البته در این راه حق و باطل را به هم میآمیزند و چنان باطل را تزیین میکنند که ظاهری موجه و حق داشته باشد؛ زیرا برهنگی باطل به طور طبیعی اشئمزازآفرین است و موجب واگرایی و وازدگی انسان از آن میشود.
در طول تاریخ بشریت، غیر از ابلیس بسیاری دیگر از دشمنان انسان و انسانیت، از جنگ اقتصادی برای سلطهگری خویش بهره بردهاند؛ زیرا اگر اقتصاد، مایه قوام اجتماع و تحقق آسایش بشر است، سلب یا تضعیف اقتصاد به معنای ایجاد ناتوانی و سلب آسایش از او خواهد بود. در همین راستا، فرعون و فرعونیان نیز از ابزارهای اقتصادی برای سلطه استفاده میکردند؛ زیرا نخستین نیاز بشر، مسائل و نیازهای اقتصادی است، به طوری که فقدان آن به معنای احساس بدبختی و فقدان خوشبختی است. از نظر قرآن، ترس روانی از گرسنگی و فقدان رفاه حتی اگر واقعی و فعلی نباشد بلکه توهمی و خیالی باشد، رفتارهای انسانها را از حالت تعادل خارج میکند و رفتارهای خطرناک و غیر قابل پیشبینی را موجب میشود. خدا بیان میکند که چگونه ترس از فقر و گرسنگی یا از دست رفتن رفاه نسبی موجب میشود که فرزندان خویش را بکشند یا زنده به گور کنند؛ در حالی که همگی میدانند که روزیها تقسیم و از پیش تعیین شده است[۵] و حرکتها و فعالیتهای اقتصادی انسان تنها اسبابی برای کسب و دسترسی آسان به آن یا فراتر از آن یعنی فضل الهی است.[۶]
پس این ترس روانی، عاملی اساسی است که انسان را به سوی خلافکاری و رفتارهایی خلاف مشیت و حکمت الهی و سنتهای خداوندی سوق میدهد. بنابراین، خدا برای زدودن این ترس وهمانی و روانی و ایجاد ثبات روحی و روانی به این نکته توجه میدهد که روزی هر کسی بر اساس قسمت تعیین شده است و نباید ترس فعلی یا واهی انسان را به اموری چون قتل فرزندان سوق دهد: ﴿وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ﴾[۷] و در جایی دیگر میفرماید: ﴿وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِيَّاكُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ كَانَ خِطْئًا كَبِيرًا﴾[۸]
از این آیات به دست میآید که چنین تفکری خلاف آموزههای وحیانی قرآن است؛ هم چنان که اعتقاد به این که اول دارایی سپس ازدواج بر خلاف آموزههای صریح قرآن است؛ زیرا خدا میفرماید ازدواج کنید تا غنی شوید: ﴿وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴾[۹]
به هر حال، اقتصاد به سبب آنکه مایه قوام اجتماع و ستون اصلی و میانی چادر و خیمه اجتماع است، باید استوار باشد تا مردمان را زیر خود گرد آورد.[۱۰] همین امر مهم اجتماعی، مهمترین ابزار دشمنان برای سلطه و نابودی اجتماع است؛ زیرا دشمنان با بهرهگیری از مسایل اقتصادی و نیازهای مردم در این عرصه بر آن میشوند تا سلطه خویش را گسترش دهند. از همین روست که با برپایی جنگ اقتصادی در قالب تحریمها و جنگ روانی اقتصادی برای رسیدن به اهداف سلطه گرانه خویش اقدام میکنند.[۱۱].
شایعات اقتصادی، جنگ نرم علیه مردم
یکی از فعالیتهای دشمنان در راستای سلطهگری، بهرهگیری از همه ابزارهای جنگ نرم از جمله جنگ نرم و روانی در فعالیتهای اقتصادی است. شایعه، خبر یا رازی است که نباید در جامعه شایع شود؛ زیرا صحّت و نادرستی آن معلوم نیست. از همین رو خدا، از اشاعه فحشاء در هر شکلی از جمله بیان اخبار آن منع کرده است؛ زیرا موجب آثار زیانباری چون آبروریزی، هتک حرمت، افتراء، غیبت، تهمت، هنجارشکنی و بیارزشسازی ارزشها و مانند آنها میشود.[۱۲] برخی از این اخبار و شایعات به سبب تاثیر شگرف در اجتماع به عنوان «ارجاف» یاد میشود؛ زیرا رجف به معنای لرزه است[۱۳]؛ از همین روست که روز قیامت را «راجفه» گفتهاند.[۱۴] و اخباری که موجب میشود تا بنیادهای اجتماع متزلزل شود و مردم در حالت شورش قرار گیرند، به عنوان اخبار ارجافی یاد شده است.[۱۵] قرآن هشدار میدهد که برخی از افراد اجتماع از جمله منافقان و سست ایمانهای بیماردل، با بیان شایعات و اخبار نادرست از منابع غیرموثق اقدام به ایجاد جنگ روانی و تزلزل در اجتماع میکنند و مردم را به هول و ولا میافکنند.
وظیفه امت و نظام ولایی سیاسی آن است که در برابر این افراد بیایستند و سختگیری داشته باشند و برای تنبیه و مجازات آنان را تعبید کرده و به عنوان ملعون از جامعه طرد نمایند. البته از نظر قرآن در صورت تکرار و ارتکاب مجدد چنین اعمال مخرب و زلزله افکن در اجتماع، نظام سیاسی ولایی مجاز است که حتی آنان را به قتل برساند و اعدام کند.[۱۶] از نظر قرآن این سنت و قانون الهی حاکم بر همه جوامع بشری است و در گذشته و آینده نیز باید اجرایی شود.[۱۷] پس هیچ گونه تبدیل و تحویلی در این سنت و قوانین حاکم الهی بر جامعه بشری راه نمییابد.
از نظر قرآن هر گونه اخبار و شایعاتی که موجب اضطراب در جامعه و سلب آرامش از مردم میشود، از نظر شرعی گناه و از نظر حقوقی و کیفری جرم است و مجرم باید در همین دنیا مجازات شود؛ چنانکه در آخرت نیز به عذاب الهی دچار خواهد شد. این نوع رفتار تنها یک رفتار ضد هنجاری و ضد اخلاقی نیست، بلکه یک رفتار مجرمانه است که حکم کیفری آن مجازاتی از جمله محرومیت از حقوق شهروندی، تبعید و در نهایت اعدام و قتل است.
خدا در قرآن ضمن تبیین شیوه برخورد با اخبار و شایعات نادرست و غیر موثق، به آثار چنین اخبار و شایعاتی توجه میدهد و بیان میکند که چگونه چنین شایعات و اخباری میتواند آرامش و امنیت اجتماعی را سلب کند و مردم را به هرج و مرج و شورش سوق دهد و زمینه برای عصیان و فرار از اطاعت از رهبری را فراهم آورد. خدا میفرماید: ﴿وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا﴾[۱۸]
خدا در آیات پیشین از جمله ۸۱ سوره نساء و نیز آیات نخست سوره صف تبیین میکند که چگونه افرادی از اجتماع به جایی آنکه در قول و فعل تابع رسول الله بوده و از وی در اوامر و نواهی اطاعت کنند، به ظاهر مدعی اطاعت میشوند ولی در عمل خلاف قول و وعده خویش عمل میکنند که موجب خشم بسیار خدا میشود. اصولا منافقان به عنوان ستون پنجم دشمن، در اجتماع حضوری پر رنگ دارند و حتی کاتولیکتر از پاپ ظاهر میشوند و در مقام تملق، سلام و تحیتی را میدهند که خدا هم چنان نمیگوید؛ ولی وقتی در مجالس شبانه[۱۹] و اندیشکدههای توطئه و دسیسه میروند نجوایی جز مخالفت با رسول الله ندارند: ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ نُهُوا عَنِ النَّجْوَى ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَيَتَنَاجَوْنَ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِيَتِ الرَّسُولِ وَإِذَا جَاءُوكَ حَيَّوْكَ بِمَا لَمْ يُحَيِّكَ بِهِ اللَّهُ﴾[۲۰]
به هر حال، بحرانسازی و بحران آفرینی در اجتماع از طریق شایعات و اخبار فتنهآمیزی که حق و باطل در هم آمیخته و شبههسازی و متشابه سازی، یکی از فعالیتهای دشمنان در جنگ نرم از جمله جنگ نرم اقتصادی است. مؤمنان نه تنها باید از هر گونه جلسات مخفی و محافل زیر زمینی و همراهی با دشمنان اجتناب کنند[۲۱]، بلکه باید به محض شنیدن چنین اخبار و شایعات به سرعت آن را در اختیار رهبری اجتماع قرار دهند و منتظر واکنش رهبری باشند.[۲۲]
اصولا منافقان و دشمنان داخلی با ایجاد ترس و شایعاتی مبنی بر حملات نظامی و اقتصادی و مانند آنها بر این هستند که ترسی را در دل مؤمنان و امت افکنند و آنان را از انجام مسئولیت و حرکت در مسیر درست و صحیح باز دارند. از این روست که خدا به مؤمنان هشدار میدهد به جای ترس و خشیت از دشمنان تحت تاثیر شایعات و اخبار فتنه انگیز، بهتر است که از خدا خشیت داشته باشند و امنیت و آرامش و آسایش را از فضل الهی بخواهند.[۲۳].[۲۴].
احتکار؛ ابزاری برای جنگ روانی اقتصادی
از جمله ابزارهایی که در جنگ روانی اقتصادی به کار گرفته میشود، احتکار است. احتکار در لغت از ریشه حکر گرفته شده که به معنای ظلم، عسر، سوء معاشرت آمده است. از نظر حقوقی احتکار، عبارت است از اینکه کسی کالای مورد احتیاج و ضروری عامه را زیاد از مصرف خود داشته و برای جلوگیری از فروش به دولت یا مردم پنهان کند. شکّی نیست که احتکار اگر به قصد اضرار به مسلمانان و یا موجب اختلال در نظام زندگی اجتماعی آنان شود حرام است.[۲۵] البته این حرمت نه به عنوان احتکار، بلکه به عنوان ثانوی که همان حرمت اضرار به مسلمانان یا حرمت ایجاد اختلال در نظام زندگی آنان است. از این جهت فرقی در حرمت بین موارد احتکار مواد غذایی چون گندم، جو، خرما، کشمش و روغن و غیر آن نیست. سخن از احتکار در جایی است که موادّ غذایی مذکور به قصد گران شدن قیمت آنها در عین نیاز داشتن مردم بدون رسیدن به حدّ اضطرار انبار شود.[۲۶]
بر همین اساس باید گفت احتکار سکه و ارزهای خارجی برای افزایش یا ایجاد زیان اقتصادی به مردم حرام و گناه است. البته اگر این احتکار به فساد اقتصادی و بحران در آن بینجامد به عنوان مفسد فی الارض نه تنها گناه و جرم بلکه از گناهان و جرمهای بزرگ است؛ زیرا چنین فسادهایی اساس و ستونهای اساسی اجتماع را تهدید میکند و خطری است که موجب مشروعیتزدایی از نظام سیاسی ولایی و مقبولیت آن میشود. ایجاد شایعات در راستای فراهمآوری بسترهایی برای احتکار و ایجاد تزلزل و اضطراب و تشویش اساسی در اجتماع نیز از مصادیق چنین رفتار ضد اجتماعی و اقتصادی است که به سبب اختلال در امنیت اجتماع احکام چندگانه طرد اجتماعی، تبعید و اعدام شامل آن خواهد شد. به هر حال، از نظر قرآن هر گونه فعالیتهای ضد اقتصادی از سوی دشمنان داخلی و خارجی، باید از سوی نظام اسلامی ومردم مورد توجه و اهتمام قرار گیرد و اجازه داده نشود که دشمنان از طریق جنگ روانی اقتصاد امت و نظام ولایی را تضعیف کنند و یا موجبات نابودی اقتصادی را فراهم آورند.[۲۷].
ابعاد جهاد اقتصادی
جهاد اقتصادی دارای ابعاد چندی است که تحقق همه جانبه آن به معنای رسیدن به جامعه ایمانی و تمدن اسلامی است. از جمله مهمترین ابعاد جهاد اقتصادی میتوان به جنبههای تولیدی آن یعنی تولید ثروت اشاره کرد که مهمترین ابزار این تولید باید تولید ثروت از طریق تولید علم و تبدیل آن به فن آوری باشد.
تولید ثروت به معنای واقعی آن مسئولیت و مأموریت همگانی بشر بهویژه مؤمنان است؛ زیرا ثروت واقعی به معنای ایجاد امکانات بهتر و بیشتر برای همگان جهت دستیابی به اهداف آفرینش است. چنین ثروتی به سبب آنکه همراه با آبادانی زمین و مسئولیت خلافت الهی بشر و پروردگاری و ربوبیت اوست، نمادی از متاله و خدایی شدن است.[۲۸] از این رو ثروت واقعی چیزی جز عبودیت و بندگی نیست؛ اما اگر این ثروت از حالت ابزاری به حالت تاصیل برسد و دنیا و مادیات برای بشر اصالت و ارزش واقعی یابد، خطرناک خواهد شد؛ زیرا جریانی را بر خلاف جریان اصیل آفرینش و اهداف آن پدید میآورد و زمینههای بیعدالتی و ستمگری و استکبار را فراهم میکند. آنچه نصیب و بهره هر انسانی در دنیا و آخرت خواهد بود، سعی و تلاشی است که در مقام عمل و در جهت آبادسازی و آبادانی زمین انجام میدهد و حقیقت خود را در مقام خدایی و مظهریت پروردگاری نشان میدهد. هرچه انسان بیشتر و بهتر سعی کند، خود بهتری را به نمایش میگذارد و این خود بهتر و برتر است که آبادانی را برای همگان از موجودات و آفریدههای هستی به ارمغان میآورد و آنان را به کمال شایسته و بایسته ایشان میرساند.
بنابراین، تولید ثروت از طریق تولید علم و تبدیل آن به فن آوری و تصرف و تغییرات در موجودات جهان، از مهمترین مسئولیتهای بشر در گیتی است و این یکی از جنبههای جهاد اقتصادی است که در آموزههای قرآنی بر آن تاکید شده است. اما جنبه مثبت جهاد اقتصادی تنها در تولید ثروت از طریق تولید علم و تبدیل آن به فن آوری و تجاریسازی خلاصه نمیشود، بلکه از مهمترین ابعاد جهاد اقتصادی توزیع عادلانه این ثروت است. همانگونه که تولید ثروت میبایست به قصد ایجاد برابری و عدالت همگانی و دسترسی همگان به امکانات شدنهای کمالی باشد، توزیع ثروت به شکل عادلانه نیز میباید مورد توجه قرار گیرد.[۲۹].
ضرورت توزیع عادلانه ثروت
در اقتصاد سرمایهداری، تولید ثروت ارزش دارد، ولی همانگونه که عدالت در تولید مورد توجه نیست، در مقام توزیع ثروت نیز از عدالت هیچ خبری نیست. تاکید بر جنبه عدالت در توزیع از آن جهت مهمتر است که در این مرحله، بیعدالتی بیشتر نمود مییابد؛ زیرا تولید ثروت نیازمند خبرگی و استعدادهای خاصی است و تنها خردمندان هستند که تولید واقعی ثروت را از طریق تولید علم و تبدل آن به فن آوری در اختیار دارند. خبرگان و خردمندان نیز بیشترین گرایش را به عدالت داشته و اهل انصاف هستند. در این میان اجحافی که صورت میگیرد در هنگام توزیع ثروتی است که تولید میشود؛ زیرا بسیاری از مردم به جهت تفکر استکباری و ستمگرانه خود، خواهان انباشت ثروت و تکاثر آن هستند و از توزیع عادلانه ثروت تولیدی جلوگیری میکنند، این جاست که جهاد اقتصادی معنای خاص مییابد و مدیریت اقتصادی در جهادی مضاعف میبایست از هرگونه خلل و اختلالی در توزیع ثروت جلوگیری به عمل آورد. خداوند در آیاتی از جمله آیه ۷ سوره حشر از مانع جدی در سر راه جهاد اقتصادی به نام سرمایه داران و ثروت اندوزان و اغنیا سخن به میان میآورد. اینان مانع جدی در سر راه توزیع عادلانه ثروت هستند و اجازه نمیدهند تا سرمایه و ثروت در یک گردش سالم اقتصادی به جریان افتد.
آنان اگر بتوانند میکوشند تا در همان آغاز منابع تولید ثروت از جمله ثروتهای خدادادی زمین را در اختیار گیرند و با اعمال نفوذ از گردش سالم اقتصادی جلوگیری کنند. از این رو جهاد اقتصادی زمانی تحقق مییابد که ثروتهای خدادادی به درستی در میان همگان توزیع شود و امکان دسترسی همه اقشار جامعه و مردم به منابع تولید فراهم آید. بر این اساس خداوند قوانینی را برای مهار تجاوز سرمایه داران پدید آورده است که از جمله آن قانون فی و انفال است. براساس این قانون الهی، منابع خدادادی چون معادن و دریاها و جنگلها و نهرها و رودها و مانند آن در اختیار دولت اسلامی قرار میگیرد تا با توزیع عادلانه این منابع در میان اقشار مستضعف و فقیر جامعه، امکان بهرهمندی از ثروت برای ایشان نیز فراهم آید.
بنابراین، در جهاد اقتصادی میبایست به این جنبه توجه شود که همگان بهویژه اقشار فقیر و مستضعف جامعه بتوانند از منابع تولید بهره مند شده و آن را به کار گیرند.
البته روشهای دیگری نیز برای مهار و مدیریت ثروت از سوی خداوند و اسلام بیان شده است که از جمله میتوان به زکات و خمس و دیگر انفاقهای مالی اشاره کرد. این قوانین کمک میکند تا توزیع ثروت به شکل عادلانه در جامعه بشری صورت بگیرد.[۳۰].
ثروت، ابزار اصلاح و آبادی
براساس آموزههای اسلامی هرگونه توسعه و پیشرفت زمانی صحیح و مناسب و اصلاح گرانه خواهد بود که در چارچوب عدالت و مبتنی بر آن باشد. بنابراین، اگر توسعه و پیشرفتی در جامعه با ظلم و ستم به اقشار پایین دست و ضعیف جامعه انجام گیرد، پیشرفت نبوده بلکه از آن به فساد و پسرفت یاد میشود.
گنجهای قارونی و ثروت انباشته در هر جامعه اگر در راستای رشد و توسعه و پیشرفت همگانی جامعه نباشد، از مسیر جهاد اقتصادی بیرون خواهد بود؛ چراکه چنین انباشت ثروتی به جای این که موجبات رشد و بالندگی فرد و جامعه شود، موجبات نابودی و تباهی خواهد شد. بیماریای که از طریق تفکر قارونی در جامعه ایجاد میشود، نه تنها مسیر حرکتهای اقتصادی را منحرف میکند و از اهداف و فلسفه آفرینش بازمی دارد، بلکه موجب میشود تا جامعه به نوعی خودباختگی برسد و انباشت بیشتر ثروت به یک بیماری همگانی تبدیل شود. این بدان معنا خواهد بود که ثروت به جای این که موجب آبادانی اهل زمین شود و خلافت انسانی را تثبیت کند، سبب فساد و تباهی جامعه و انسان میشود.
اما اگر ثروت به درستی در جایگاه واقعی خود شناخته و مورد استفاده قرار گیرد، در آن صورت است که ثروت به ابزار اصلاح فرد و جامعه و کمال زمین و آبادانی آن تبدیل میشود. این آن چیزی است که میباید در جهاد اقتصادی همواره مدنظر قرار گیرد.[۳۱].
منابع
پانویس
- ↑ منصوری، خلیل، نگاه قرآن به جنگ روانی اقتصادی.
- ↑ ﴿فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَا يَبْلَى﴾ «اما شیطان او را وسوسه کرد، گفت: ای آدم! میخواهی تو را به درخت جاودانگی و (آن) فرمانروایی که فرسوده نمیشود راهبر شوم» سوره طه، آیه ۱۲۰؛ ﴿فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُورِيَ عَنْهُمَا مِنْ سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَنْ تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ * وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ * فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَنْ تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُلْ لَكُمَا إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُبِينٌ﴾ «پس شیطان آن دو را به وسوسه افکند تا از شرمگاههایشان آنچه را بر آن دو پوشیده بود بر آنها آشکار سازد و گفت: پروردگارتان شما را از این درخت باز نداشت مگر بدین رو که مبادا دو فرشته شوید یا از جاودانگان گردید * و برای آن دو سوگند خورد که من از خیرخواهان شمایم * پس آنان را با فریب فرو لغزاند؛ و چون از آن درخت چشیدند شرمگاههایشان بر آنان نمودار گشت و به چسباندن از برگهای بهشت بر آنها آغازیدند و پروردگارشان به آن دو ندا داد: آیا شما را از این درخت باز نداشته و به شما نگفته بودم که به راستی شیطان، شما را دشمنی آشکار است؟» سوره اعراف، آیه ۲۰-۲۲.
- ↑ طه، آیه ۱۲۰
- ↑ «و برای آن دو سوگند خورد که من از خیرخواهان شمای * پس آنان را با فریب فرو لغزاند؛ و چون از آن درخت چشیدند شرمگاههایشان بر آنان نمودار گشت و به چسباندن از برگهای بهشت بر آنها آغازیدند و پروردگارشان به آن دو ندا داد: آیا شما را از این درخت باز نداشته و به شما نگفته بودم که به راستی شیطان، شما را دشمنی آشکار است؟» سوره اعراف، آیه ۲۱-۲۲.
- ↑ ﴿أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِيًّا وَرَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ﴾ «آیا آنان بخشایش پروردگارت را تقسیم میکنند؟ ماییم که توشه زندگی آنان را در زندگانی این جهان میانشان تقسیم کردهایم و برخی از آنان را بر دیگری به پایههایی برتری دادهایم تا برخی، برخی دیگر را به کار گیرند و بخشایش پروردگارت از آنچه آنان فراهم میآورند بهتر است» سوره زخرف، آیه ۳۲؛ ﴿مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ﴾ «هیچ گزندی در زمین و به جانهایتان نمیرسد مگر پیش از آنکه آن را پدید آوریم، در کتابی (آمده) است؛ این بر خداوند آسان است» سوره حدید، آیه ۲۲.
- ↑ ﴿إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضَى وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾ «بیگمان پروردگارت میداند که تو و دستهای از کسانی که با تواند نزدیک به دو سوم شب و نیمه آن و یک سوم آن برمیخیزید؛ و خداوند شب و روز را اندازه میدارد، او معلوم داشت که شما هرگز آن را نمیتوانید شمار کرد پس از شما در گذشت؛ اکنون آنچه میسّر است از قرآن بخوانید! او معلوم داشت که برخی از شما بیمار خواهند بود و برخی دیگر در زمین، گام میزنند و (روزی خود را) از بخشش خداوند میجویند و گروهی دیگر در راه خداوند جنگ میکنند بنابراین آنچه میسّر است از آن (قرآن) بخوانید و نماز را بر پا دارید و زکات بپردازید و به خداوند وامی نیکو بدهید و هر نیکی که برای خویش از پیش فرستید پاداش آن را نزد خداوند بهتر و با پاداشی سترگتر خواهید یافت و از خداوند آمرزش بخواهید که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره مزمل، آیه ۲۰.
- ↑ «بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی میرسانیم؛ و زشتکاریهای آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشتن او را) حرام کرده است جز به حق مکشید؛ این است آنچه شما را به آن سفارش کرده است باشد که خرد ورزید» سوره انعام، آیه ۱۵۱.
- ↑ «و فرزندانتان را از ترس ناداری مکشید، ما به آنان و شما روزی میدهیم؛ بیگمان کشتن آنان گناهی بزرگ است» سوره اسراء، آیه ۳۱.
- ↑ «و بیهمسران (آزاد) و بردگان و کنیزان شایستهتان را همسر دهید، اگر نادار باشند خداوند از بخشش خویش به آنان بینیازی میدهد و خداوند نعمتگستری داناست» سوره نور، آیه ۳۲.
- ↑ ﴿وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِيَامًا وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا﴾ «و داراییهایتان را که خداوند (مایه) پایداری (زندگی) شما گردانیده است به کمخردان نسپارید و از در آمد آن، آنان را روزی و پوشاک رسانید و با آنان با زبانی شایسته سخن گویید» سوره نساء، آیه ۵.
- ↑ منصوری، خلیل، نگاه قرآن به جنگ روانی اقتصادی.
- ↑ نور، آیات ۱۱ تا ۱۹
- ↑ ﴿فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ * وَاخْتَارَ مُوسَى قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلًا لِمِيقَاتِنَا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُمْ مِنْ قَبْلُ وَإِيَّايَ أَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاءُ مِنَّا إِنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِهَا مَنْ تَشَاءُ وَتَهْدِي مَنْ تَشَاءُ أَنْتَ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الْغَافِرِينَ﴾ «آنگاه زمینلرزه آنان را فرو گرفت و در خانهشان از پا در آمدند * و موسی هفتاد تن از قوم خود را برای میقات ما برگزید پس همین که زمینلرزه آنان را فرا گرفت (موسی) گفت: پروردگارا! اگر اراده میفرمودی آنان و مرا پیش از این نابود میکردی، آیا ما را برای آنچه برخی از کمخردان ما کردهاند نابود میفرمایی؟ این، جز آزمون تو نیست که با آن هرکس را بخواهی گمراه میداری و هرکس را بخواهی راهنمایی میفرمایی، تو سرور مایی پس ما را بیامرز و بر ما بخشایش آور و تو بهترین آمرزندگانی» سوره اعراف، آیه ۹۱ و ۱۵۵؛ ﴿يَوْمَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ وَكَانَتِ الْجِبَالُ كَثِيبًا مَهِيلًا﴾ «روزی که زمین و کوهها به لرزه درآیند و کوهها تودهای از ریگ روان باشند» سوره مزمل، آیه ۱۴.
- ↑ ﴿يَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ﴾ «روزی که آن بانگ لرزهافکن، به لرزه درآید،» سوره نازعات، آیه ۶.
- ↑ ﴿لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا﴾ «اگر منافقان و بیماردلان و شایعهافکنان مدینه دست (از کارهایشان) برندارند، تو را بر آنان برمیانگیزیم سپس در آن شهر جز زمانی اندک در کنار تو نخواهند بود» سوره احزاب، آیه ۶۰.
- ↑ ﴿مَلْعُونِينَ أَيْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِيلًا﴾ «در حالی که لعنتشدگانند؛ هر جا یافته شوند باید بیدرنگ گرفتار و کشته شوند» سوره احزاب، آیه ۶۱.
- ↑ ﴿سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا﴾ «بنا به سنّت خداوند در میان کسانی که پیشتر درگذشتهاند؛ و برای سنّت خداوند هرگز دگر کردنی نخواهی یافت» سوره احزاب، آیه ۶۲.
- ↑ «و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش میکنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز میبردند کسانی از ایشان که آن را در مییافتند به آن پی میبردند و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر شما نمیبود (همه) جز اندکی، از شیطان پیروی میکردید» سوره نساء، آیه ۸۳.
- ↑ ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا﴾ «ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، همان که شما را از تنی یگانه آفرید و از (سرشت) او همسرش را پدید آورد و از آن دو، مردان و زنان بسیار (در جهان) پراکند و از خداوند- که با (سوگند بر نام) او، از هم درخواست میکنید- و از (بریدن پیوند) خویشان پروا کنید، بیگمان خداوند چشم بر شما دارد» سوره نساء، آیه ۱.
- ↑ «آیا به کسانی ننگریستهای که آنان را از رازگویی باز میدارند سپس به آنچه از آن بازداشته شدهاند، باز میگردند و به گناه و دشمنخویی و نافرمانی با پیامبر، با هم رازگویی میکنند و چون نزد تو میآیند به گونهای تو را درود میگویند که خداوند آن گونه تو را درود نگفته است و با خویش میگویند: چرا خداوند برای آنچه میگوییم ما را عذاب نمیکند؟ دوزخ، آنان را بس، که به آن در میآیند و این پایانه، بد است» سوره مجادله، آیه ۸.
- ↑ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَنَاجَيْتُمْ فَلَا تَتَنَاجَوْا بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِيَتِ الرَّسُولِ وَتَنَاجَوْا بِالْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ﴾ «ای مؤمنان! هنگامی که رازگویی میکنید به گناه و دشمنخویی و نافرمانی با پیامبر رازگویی نکنید و به نیکی و پرهیزگاری راز گویید! و از خداوند که نزد او گرد آورده میشوید پروا کنید» سوره مجادله، آیه ۹.
- ↑ نساء، آیه ۸۳
- ↑ ﴿الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ﴾ «کسانی که مردم به آنان گفتند: مردم در برابر شما همداستان شدهاند، از آنها پروا کنید! اما بر ایمانشان افزود و گفتند: خداوند ما را بس و او کارسازی نیکوست» سوره آل عمران، آیه ۱۷۳.
- ↑ منصوری، خلیل، نگاه قرآن به جنگ روانی اقتصادی.
- ↑ نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۴۸۱
- ↑ سبزواری، سید عبدالاعلی، مهذب الاحکام، ج۱۶، ص۳۲.
- ↑ منصوری، خلیل، نگاه قرآن به جنگ روانی اقتصادی.
- ↑ ﴿وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُجِيبٌ﴾ «و به سوی (قوم) ثمود برادر آنان صالح را (فرستادیم)، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید، او شما را از زمین پدیدار کرد و شما را در آن به آبادانی گمارد پس، از او آمرزش بخواهید سپس به درگاه وی توبه کنید که پروردگار من، پاسخ دهندهای است» سوره هود، آیه ۶۱.
- ↑ منصوری، خلیل، جایگاه عدالت در جهاد اقتصادی.
- ↑ منصوری، خلیل، جایگاه عدالت در جهاد اقتصادی.
- ↑ منصوری، خلیل، جایگاه عدالت در جهاد اقتصادی.