خوشخلقی
- مدخلهای وابسته به این بحث:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل خوشخلقی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- خوشخلقی یا حُسن خلق بهمعنای خوشرویی، خوشرفتاری، حسن معاشرت و برخورد پسندیده با دیگران، از فضیلتهای اخلاقی و نشأتیافته از خصلت نیک ادب است. فرهنگ دینی، مردمان را به پرورش این فضیلت فراخوانده و آنان را به سبقت از یکدیگر در آن فرامیخواند[۱][۲].
- در تعریف حُسن خلق گفتهاند: حُسن خلق آن ست که برخوردت را نرم کنی و سخنت را پاکیزه سازی و برادرت را با خوشرویی دیدار کنی. فرهنگ دینی همواره مردمان را به نرمخویی و ملایمت سفارش میکند. قرآن کریم در مورد اخلاق نیک پیامبر(ص) میفرماید: بهدرستی که تو به اخلاق پسندیده و بزرگی آراسته شدهای[۳][۴].
- دستیابی به فضیلت حسن خلق، ملازمت و همبستگی ویژهای با رفتار نیکو دارد، زیرا خلق و خوی آدمی از رفتار او نشأت میگیرد. امام علی(ع) ریشه اخلاق نیکو را نشأتگرفته از ریشه خانوادگی و اصل و نسب او و نشانهای از کرامت فرد برمیشمرد. فضیلت حُسن خلق در شکلگیری رفتارهای اجتماعی تأثیری شگرف دارد. از اینرو پیامبران الهی برای اثربخشی و ترغیب مردم به پذیرش دعوت الهی خویش، افرادی خوشخلق و گشادهرو بودند. قرآن کریم درباره خوی نیکوی پیامبر اکرم(ص) میفرماید: در پرتو رحمت و لطف خدا با آنان مهربان و نرمخو شدهای و اگر خشن و سنگدل بودی، از گردت پراکنده میشدند[۵][۶].
- در فرهنگ دینی، افراد با ایمان با یکدیگر خوشخلقی و رفتار پسندیده برخورد میکنند. این برای مؤمنان یک فضیلت به حساب میآید. اما در عینحال خداوند سبحان در قرآن کریم ضمن تأکید بر این امر، مؤمنان را نسبت به کفار سرسخت و بسیار جدی قلمداد میکند﴿مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا ﴾[۷]. امام علی(ع) میفرماید: پیامبر خدا(ص) به ما دستور داده است که با معصیتکاران با چهرههای عبوس روبهرو شویم[۸]. در فرهنگ دینی، حسن خلق به این معنا نیست که انسان در برابر منکرات ساکت بماند و فضیلت امر به معروف و نهی از منکر را فراموش کند[۹].
آثار حسن خلق در زندگی
- حُسن خلق و اخلاق نیکو دارای آثار وضعی در زندگی آدمی است. امام علی(ع) در سخنان خود به برخی از آنها اشاره داشته است. حسن خلق در کنار سه فضیلت راستگویی، امانتداری و پرهیز از حرام، خیر دنیا و آخرت را در پیش دارد[۱۰]، با وجود حسن خلق چیزی بر آدمی دشوار نخواهد ماند[۱۱]، زیرا آدمی که مورد توجه و دوستی همگان قرار دارد، امداد دیگران را نیز درمییابد. اخلاق نیکو دوستی انسانها را برمیانگیزد و روزی انسان را فزونی میبخشد[۱۲]؛ حُسن خلق به همراه فضیلت حسن نیت موجب فرود آمدن رحمت خداوند در دنیا و آخرت میشود؛ حسن خلق از رفتارهای خردمندان است، زیرا دام محبت و دوستی است؛ اخلاق نیکو ثمره ادب و یکی از روشنترین نشانههای دینداری است؛ خوشاخلاقی موجب بهبود وضعیت زندگی فرد میشود. امام علی(ع) میفرماید: قناعت، گونهای پادشاهی و حسن خلق، گونهای نعمت است[۱۳]. همچنین در حکمتی دیگر میفرماید: هیچ همنشینی چون اخلاق نیکو نیست[۱۴][۱۵].
- امام علی(ع) در تمثیلی زیبا انسان خوشخلق را به درختی سازگار با محیط تشبیه کردهاند که در برابر تندبادها و حوادث، نرمش و سازگاری دارد و لاجرم درختی تنومند خواهد شد. کسی که نرم باشد چوب درخت او، ستبر باشد شاخههای او؛ یعنی هر که حسن خلق و خویی سیرت پیشه کند و با مردمان طریق مسامحه پیش گیرد، همه کس با او الفت و محبت دارند و ملایمت و ملاطفت کنند و به واسطه حسن خلق و مسامحه، مال و جاه او زیاده شود و قوّت گیرد[۱۶][۱۷].
- اخلاق نیکو دارای آثار اخروی برای آدمی است؛ آثاری چون: نیل به درجات عالی در عین حال که فرد ممکن است در عبادت چندان کوشا نباشد؛ موجب تخفیف در حسابرسی میشود؛ امام صادق(ع) میفرماید: "اخلاق نیکو لغزشها را ذوب میکند همانگونه که آفتاب، یخ را."
- از پیامبر اکرم نیز روایت است که مهمترین عامل وصول به بهشت، تقوا و اخلاق نیکوست[۱۸].
حسن خلق چیست؟
- حسن خلق نام حالتی است که باعث میشود انسان با مردم به نیکی معاشرت میکند[۱۹] و آمیزش اجتماعیاش به زیبایی کنشهای انسانی، چون مهرورزی، مدارا، دلسوزی، نیکیرسانی، وصلت و رابطه و صبر و بردباری آراسته باشد[۲۰]. حسن خلق نتیجه اعتدال تمامی قوای باطنی و دستکاری اعضای ظاهری است و در صورتی پدید میآید که همه اخلاق نیک نفسانی دست در دست هم، صورت باطنی زیبایی را برای انسان آفریده باشند[۲۱]. مردی از رسول خدا(ص) درباره حسن خلق پرسید؛ آن حضرت در پاسخ این آیه قرآن را تلاوت کرد: ﴿خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ﴾[۲۲].
- و در ادامه فرمود: "حسن خلق آن است که هرکس با تو قطع رابطه کرد تو درگذری با او رابطه برقرار کنی، به هرکس محرومت کرد، عطاکنی و از آنکه بر تو ستم روا داشت درگذری"[۲۳].
- در روایت دیگری است: مردی از روبه رو خدمت رسول خدا آمد و عرض کرد یا رسول الله دین چیست؟ فرمود: حسن خلق. بار دیگر از سمت راست آمد و گفت: یا رسول الله دین چیست؟ فرمود: حسن خلق. بار سوم از سمت چپ آمد و سؤال خود را تکرار کرد و همان جواب را شنید و چون برای آخرین بار از پشتسر آمد و سؤال خود را باز پرسید، رسول خدا به سوی او برگشت و فرمود: آیا نمیفهمی! دین آن است که خشمگین نشوی.[۲۴]
- با توجه به اینکه روایات[۲۵] و تفسیرها[۲۶]، عفو را به حد وسط تفسیر کردهاند و منظور از عرف هر کار نیک معروفی است که برخلاف زشت و منکر باشد[۲۷]، از مجموع این دو روایت استفاده میشود که حسن خلق مرکبی است از مراعات اعتدال در تمامی امور، فرمان و التزام به نیکیها، صرف نظر از انتقامگیری و مقابله بهمثل و پرهیز از خشم.
- هرچند این آیه کریمه توانایی بیان همه نظام اخلاقی اسلام را داراست؛ به نظر میرسد این دو حدیث بخشی از بیاناتی است که حضرات معصومین در تعریف حسن خلق فرمودهاند؛ ولی از سایر خود بیانات در گذر تاریخ از رفته و اگر چه مفاد آنها از نصوص دیگر قابل استفاده آنها محروم ماندهایم[۲۸].
ستودگی حسن خلق
- در ستایش حسن خلق، روایات فراوانی از رسول خدا(ص) و پیشوایان معصوم دین به دست ما رسیده است. تلاش میکنیم بخشی از این مجموعه ارزشمند را در چند محور گزارش کنیم.
حسن خلق به عنوان اخلاق، مایه مشابهت با خداست. رسول خدا(ص) میفرماید: "حسن خلق، خلق بشکوه خداست"[۲۹].
- در نظام اعتقادی، دلیل کمال و برتری ایمان است. رسول خدا(ص) فرمود: کسانی از برترین ایمان برخوردارند که بهترین اخلاق را دارند[۳۰].
- امام باقر(ع) میفرمود: "ایمان کسانی کاملتر است که از بهترین اخلاق برخوردارند"[۳۱].
- در مقایسه با دین، زینت دین و بلکه با آن یگانه است. رسول خدا(ص) میفرمود: "دینتان را به حسن خلق بیارایید[۳۲].
- ایشان در پاسخ مردی که از او میپرسید: دین چیست؟ سه بار فرمود: حسن خلق است[۳۳].
در نظام درونی انسان، نشانه کاملترین نیروی عقل است. امام صادق(ع) میفرمود: "مردمی که اخلاقشان بهتر است کاملترین عقل را دارند"[۳۴]
- در نظام رفتاری انسان، بهترین و برترین عمل و اولین[۳۵] و سنگینترین کرداری است که در میزان کسی نهاده میشود. رسول خدا(ص) میفرمود: "روز قیامت در میزان کسی برتر از حسن خلق نهاده نمیشود"[۳۶]
- امام صادق(ع) فرمود: "مؤمن پس از فرائض، عملی برتر از حسن خلق به پیشگاه خدا نمیبرد" [۳۷].
- رسول خدا(ص) فرمود: "صاحب خلق نیکو همانند کسی که پیوسته در نماز و روزه است، پاداش میگیرد"[۳۸].
- ایشان در حدیثی فرمود: "همانند کسی که پیوسته در جهاد است به او پاداش میدهند"[۳۹].
- از حیث نتیجه، آبادی دنیا و آخرت را در پی دارد. در دنیا بر عمر میافزاید و خانه را آباد میکند.
- امام صادق(ع) فرمود: "حسن خلق، خانهها را آباد و عمرها را زیاد میکند"[۴۰] و در آخرت، گناهان را میزداید و راه بهشت را باز میکند.
- امام صادق(ع) فرمود: "همچنان که خورشید یخ را آب میکند، حسن خلق گناه را میزداید"[۴۱]
- رسول خدا(ص) فرمود: "حسن خلق از چیزهایی است که بیش از هر چیز امت مرا به بهشت میبرد [۴۲].
- چنین است که رسول گرامی اسلام(ص) میفرمود: "نیک خوبی انسان از سعادت اوست"[۴۳]
- و میفرمود: "مبارکی در حسن خلق است"[۴۴][۴۵].
نشانههای حسن خلق
- از آنجا که انسان به اقتضای حب نفس، عیوب خود نمیبیند، با اندک مجاهدهای که به ترک گناهان بزرگ و آشکار منتهی شود، گمان میکند نفس خویش را پاکیزه کرده، به حسن خلق دست یافته و از تلاش و مجاهدت بینیاز شده است؛ از این رو لازم است با نشانههای حسن خلق آشنا شویم که فریب نفس را نخوریم و بازیچه شیطان نشویم. پیش از این دانستیم که حسن خلق مساوی دین و نشانۀ کمال ایمان است؛ بنابراین هر چیز که در قرآن کریم و روایات پیشوایان معصوم نشانه ایمان است، نشان حسن خلق نیز به شمار میرود.
- برخی از صفتهایی که قرآن کریم برای اهل ایمان یاد کرده، بدین شرح است:
- اهل ایمان به خدا شرک نمیورزند﴿وَالَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا يَزْنُونَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا﴾[۴۶]،
- دلشان با یاد خدا میلرزد﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ﴾[۴۷]،
- خدا را عبادت میکنند و اهل روزه و رکوع و سجودند﴿التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ﴾[۴۸]،
- نماز را پیوسته﴿وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ﴾[۴۹] بهپا میدارند﴿الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ﴾[۵۰] و در نماز خاشعاند﴿الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ﴾[۵۱]، شب زندهدارند﴿وَالَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِيَامًا﴾[۵۲]،
- از کارهای زشت خود توبه میکنند﴿التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ﴾[۵۳]،
- زکات میدهند﴿وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ﴾[۵۴]،
- انفاق میکنند﴿الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ﴾[۵۵]، ولی اعتدال را ترک نمیکنند﴿وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا﴾[۵۶]،
- از مقابل آیات الاهی کر و کور نمیگذرند، با دل آگاه و چشم بینا به آنها مینگرند﴿وَالَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْهَا صُمًّا وَعُمْيَانًا﴾[۵۷]،
- و چون آیات خدا را بشنوند ایمانشان رو به زیادت مینهد﴿الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ﴾[۵۸]،
- دامن آلوده نمیکنند﴿وَالَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا يَزْنُونَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا﴾ [۵۹]،
- و بر گرد فحشا نمیگردند﴿وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ﴾[۶۰]،
- به ناحق دست به خون کسی نمیآلایند﴿وَالَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا يَزْنُونَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا﴾[۶۱]،
- به ناحق شهادت نمیدهند﴿وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا﴾[۶۲]،
- از هر کار لغو و بیهودهای رویگردانند﴿وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ﴾[۶۳]،
- و چون با کار ناروایی مواجه شوند بدون آلودگی، کریمانه از کنارش میگذرند﴿وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا﴾[۶۴]،
- متواضعاند و با جاهلان خوشپاسخ﴿وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا﴾ [۶۵]،
- عهد و امانت را پاس میدارند﴿وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ﴾[۶۶].
- سپاسگزار و شاکرند﴿التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ﴾[۶۷]،
- از جهنم هراساناند﴿وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا * إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا﴾[۶۸]،
- به معروف میخوانند از منکر باز میدارند﴿التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ﴾[۶۹]،
- بر خدا توکل دارند﴿الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ﴾[۷۰]
- و پیوسته از حدود الاهی پاسداری میکنند﴿التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ﴾[۷۱].
- رسول خدا نیز در مقام تعیین آثار عملی ایمان با اشاره به ویژگیهای مؤمنان، از هر ویژگی نشانی از حسن خلق ساخته است. از جمله نشانهها در کلام رسول خدا میتوان مهماننوازی، احترام به همسایه، احترام به والدین، سکوت، نیکودرایی، نیکیپسندی و زشتیستیزی و رازداری را نام برد. فرمود:
- "هرکس به خدا و روز واپسین ایمان دارد باید میهمانش را احترام کند"[۷۲]
- هرکس به خدا و روز واپسین ایمان دارد، باید همسایهاش را گرامی بدارد با همسایهاش را آزار ندهد[۷۳]
- هرکس به خدا و روز واپسین ایمان دارد یا سخن خیر تیگوید یا سکوت میکند[۷۴]
- هرکس به خدا و روز پایان ایمان دارد، باید پدر و مادرش را احترام کند[۷۵]
- هنگامی که مؤمنی را ساکت دیدید به او نزدیک شوید که القای حکمت میکند[۷۶].
- هر کسی که کار نیک شادش میکند و کار بد را نمیپسندد، مؤمن است[۷۷]
- مجلس دو همنشین امانتی است الاهی، پس هیچکدام حق ندارد رازی را که برادرش خوش ندارد، افشا کند[۷۸][۷۹].
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «حسن الخلق أفضل الدّين»؛ غررالحکم ۱
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص۲۸۸.
- ↑ ﴿ وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ ﴾؛ سوره قلم، آیه ۴
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص۲۸۸.
- ↑ ﴿فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ ﴾؛ سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص۲۸۸- ۲۸۹.
- ↑ محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با ویاند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند؛ آنان را در حال رکوع و سجود میبینی که بخشش و خشنودییی از خداوند را خواستارند؛ نشان (ایمان) آنان در چهرههایشان از اثر سجود، نمایان است، داستان آنان در تورات همین است و داستان آنان در انجیل مانند کشتهای است که جوانهاش را برآورد و آن را نیرومند گرداند و ستبر شود و بر ساقههایش راست ایستد، به گونهای که دهقانان را به شگفتی آورد تا کافران را با آنها به خشم انگیزد، خداوند به کسانی از آنان که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند نوید آمرزش و پاداشی سترگ داده است؛ سوره فتح، آیه:۲۹.
- ↑ «اَمـَرَنـا رَسـُولُ اللّهِ صـَلَّی اللّهُ عـَلَیـْهِ وَ الِهِ اَنْ نـَلْقـی اَهـْلَ الْمـَعـاصـی بـَوُجـُوهـٍ مُکْفَهِرَّةٍ»؛ وسائل الشیعه، ج ١١، ص ٤١٣.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص۲۸۹.
- ↑ «اربع من اعطیهن فقد اعطی خیرالدنیا و الاخره صدق حدیث و اداء امانه و عفه بطن و حسن خلق»؛ غررالحکم، ۱
- ↑ «لَمْ يَضِقْ شَيْءٌ عَنْ حُسْنِ اَلْخُلْقِ»؛ غررالحکم، ۱
- ↑ «حُسنُ ألأَخْلاقِ یُدِرُّ الاَرزاقَ وَ یُونِسُ الرِّفاقَ»؛ غررالحکم، ۱.
- ↑ «كَفَى بِالْقَنَاعَةِ مُلْكاً، وَ بِحُسْنِ الْخُلُقِ نَعِيما»؛ نهج البلاغه، حکمت ۲۲۰
- ↑ «وَ لَا قَرِينَ كَحُسْنِ الْخُلُقِ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۰۹
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۸۹.
- ↑ تنبیه الغافلین، ذیل حکمت ۲۰۲
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص۲۹۰.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۹۰.
- ↑ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۶۸، ص۳۷۳.
- ↑ محمد صالح مازندرانی، شرح اصول کافی، ج۸، ص۳۰۳.
- ↑ ر.ک: محمد بن مرتضی فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الأحیاء، ج۵، ص۹۶.
- ↑ «گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!» سوره اعراف، آیه ۱۹۹.
- ↑ «هو ان تصل من قطعک و تعطی من حرمک و تعفو عن ظلمک»؛ سیوطی، الدر المنثور، ج۳، ص۱۵۴.
- ↑ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۶۸، ص۳۹۳.
- ↑ محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۰۶؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۴، ص۵۲؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج۲، ص۸۲.
- ↑ سید محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۳۸۰.
- ↑ سید محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۳۸۰.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱.
- ↑ «حسن الخلق خلق الله الأعظم»؛ سلیمان بن أحمد طبرانی، المعجم الاوسط، ج۸، ص۱۸۴؛ علی بن ابیبکر هیثمی، مجمع الزوائد، ج۸، ص۲۰.
- ↑ علی بن حسین صدوق، امالی، ص۷۳؛ علی بن حسین صدوق، معانی الاخبار، ص۱۹۶؛ فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص۳۷۶.
- ↑ «إِنَّ أَكْمَلَ اَلْمُؤْمِنِينَ إِيمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً»؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۹۹؛ حسن بن علی ابنشعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول؛ ص۳۹۵؛ علی بن محمد خزاز قمی، کفایة الاثر، ص۲۵.
- ↑ سلیمان بن احمد طبرانی، المعجم الکبیر، ج۱۸، ص۱۵۹؛ سلیمان بن احمد طبرانی، المعجم الاوسط، ج۸، ص۱۶۵؛ علی بن ابیبکر هیثمی، مجمع الزوائد، ج۳، ص۱۲۷.
- ↑ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۶۸، ص۳۹۳.
- ↑ «أَكْمَلُ اَلنَّاسِ عَقْلاً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً»؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۲۳؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیع، ج۸، ص۵۰۴.
- ↑ حمیری قمی، قرب الاسناد، ص۴۶؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۸، ص۵۱۰.
- ↑ «مَا يُوضَعُ فِي مِيزَانِ اِمْرِئٍ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ أَفْضَلُ مِنْ حُسْنِ اَلْخُلُقِ»؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۹۹؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۸، ص۵۰۵.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۰۰.
- ↑ «إِنَّ صَاحِبَ اَلْخُلُقِ اَلْحَسَنِ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ اَلصَّائِمِ اَلْقَائِمِ »؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۰۰.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۰۱؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۸، ص۵۰۵.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۰۰؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۶۸، ص۳۹۵.
- ↑ «إِنَّ اَلْخُلُقَ اَلْحَسَنَ يَمِيثُ اَلْخَطِيئَةَ كَمَا تَمِيثُ اَلشَّمْسُ اَلْجَلِيدَ»؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۰۰؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۸، ص۵۰۴.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۰۰؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۸، ص۵۰۴.
- ↑ «مِنْ سَعَادَةِ اَلْمَرْءِ حُسْنُ اَلْخُلُقِ»؛ آقا حسین طباطبایی بروجردی، جامع الاحادیث الشیعه، ج۱۳، ص۵۲۲؛ محمد بن سلامة ابن سلامه، مسند الشهاب، ج۱، ص۱۹۹؛ عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، الجامع الصغیر، ج۲، ص۵۴۴.
- ↑ « اَلْيَمَنِ حسن الخلق»؛ محمد بن سلامه ابن سلامه، مسند الشهاب، ج۱، ص۶۶؛ عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، الجامع الصغیر، ج۲، ص۷۶۳.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱.
- ↑ «و آنان که، با خداوند، خدایی دیگر را (به پرستش) نمیخوانند و انسانی را که خداوند (کشتنش را) حرام کرده است جز به حقّ نمیکشند و زنا نمیکنند و هر که چنین کند کیفر خواهد دید» سوره فرقان، آیه ۶۸.
- ↑ «مؤمنان، تنها آن کسانند که چون یاد خداوند پیش آید دلهاشان بیمناک میشود و چون آیات او را بر آنان بخوانند بر ایمانشان میافزاید و بر پروردگارشان توکّل میکنند» سوره انفال، آیه ۲.
- ↑ «آنان توبهکنندگان، پرستشگران، ستایشگران، رهپویان، نمازگزاران، سجدهکنندگان، فرمان دهندگان به کار شایسته و بازدارندگان از کار ناشایست و پاسداران حدود خداوندند و به (چنین) مؤمنان نوید ده» سوره توبه، آیه ۱۱۲.
- ↑ «و آنان که بر نمازهای خویش نگهداشت دارند» سوره مؤمنون، آیه ۹.
- ↑ «کسانی که نماز را بر پا میدارند و از آنچه به آنان روزی دادهایم میبخشند» سوره انفال، آیه ۳.
- ↑ «همانان که در نماز خویش فروتنند» سوره مؤمنون، آیه ۲.
- ↑ «و آنان که برای پروردگارشان در سجده و ایستاده شب زندهداری کنند» سوره فرقان، آیه ۶۴.
- ↑ «آنان توبهکنندگان، پرستشگران، ستایشگران، رهپویان، نمازگزاران، سجدهکنندگان، فرمان دهندگان به کار شایسته و بازدارندگان از کار ناشایست و پاسداران حدود خداوندند و به (چنین) مؤمنان نوید ده» سوره توبه، آیه ۱۱۲.
- ↑ «و آنان که دهنده زکاتند» سوره مؤمنون، آیه ۴.
- ↑ «کسانی که نماز را بر پا میدارند و از آنچه به آنان روزی دادهایم میبخشند» سوره انفال، آیه ۳.
- ↑ «و آنان که چون بخشش کنند نه گزافکاری میکنند و نه تنگ میگیرند و (بخشش آنها) میانگینی میان این دو، است» سوره فرقان، آیه ۶۷.
- ↑ «و آنان که هر گاه آیات پروردگارشان را به یادشان آورند ناشنیده و نادیده بر (پای) آنها نمیافتند» سوره فرقان، آیه ۷۳.
- ↑ «کسانی که نماز را بر پا میدارند و از آنچه به آنان روزی دادهایم میبخشند» سوره انفال، آیه ۳.
- ↑ «و آنان که، با خداوند، خدایی دیگر را (به پرستش) نمیخوانند و انسانی را که خداوند (کشتنش را) حرام کرده است جز به حقّ نمیکشند و زنا نمیکنند و هر که چنین کند کیفر خواهد دید» سوره فرقان، آیه ۶۸.
- ↑ «و آنان که پاکدامنند» سوره مؤمنون، آیه ۵.
- ↑ «و آنان که، با خداوند، خدایی دیگر را (به پرستش) نمیخوانند و انسانی را که خداوند (کشتنش را) حرام کرده است جز به حقّ نمیکشند و زنا نمیکنند و هر که چنین کند کیفر خواهد دید» سوره فرقان، آیه ۶۸.
- ↑ «و آنان که گواهی دروغ نمیدهند و چون بر یاوه بگذرند بزرگوارانه میگذرند» سوره فرقان، آیه ۷۲.
- ↑ «و آنان که از یاوه رویگردانند» سوره مؤمنون، آیه ۳.
- ↑ «و آنان که گواهی دروغ نمیدهند و چون بر یاوه بگذرند بزرگوارانه میگذرند» سوره فرقان، آیه ۷۲.
- ↑ «و بندگان (خداوند) بخشنده آنانند که بر زمین فروتنانه گام برمیدارند و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند» سوره فرقان، آیه ۶۳.
- ↑ «و آنان که سپردههای نزد خویش و پیمان خود را پاس میدارند» سوره مؤمنون، آیه ۸.
- ↑ «آنان توبهکنندگان، پرستشگران، ستایشگران، رهپویان، نمازگزاران، سجدهکنندگان، فرمان دهندگان به کار شایسته و بازدارندگان از کار ناشایست و پاسداران حدود خداوندند و به (چنین) مؤمنان نوید ده» سوره توبه، آیه ۱۱۲.
- ↑ «و آنان که میگویند: پروردگارا! عذاب دوزخ را از ما بگردان که عذاب آن همیشگی است * بیگمان آن بدقرارگاه و (بد) جایگاهی است» سوره فرقان، آیه ۶۵-۶۶.
- ↑ «آنان توبهکنندگان، پرستشگران، ستایشگران، رهپویان، نمازگزاران، سجدهکنندگان، فرمان دهندگان به کار شایسته و بازدارندگان از کار ناشایست و پاسداران حدود خداوندند و به (چنین) مؤمنان نوید ده» سوره توبه، آیه ۱۱۲.
- ↑ «کسانی که نماز را بر پا میدارند و از آنچه به آنان روزی دادهایم میبخشند» سوره انفال، آیه ۳.
- ↑ «آنان توبهکنندگان، پرستشگران، ستایشگران، رهپویان، نمازگزاران، سجدهکنندگان، فرمان دهندگان به کار شایسته و بازدارندگان از کار ناشایست و پاسداران حدود خداوندند و به (چنین) مؤمنان نوید ده» سوره توبه، آیه ۱۱۲.
- ↑ «مَنْ كانَ يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ اَلْيَوْمِ اَلْآخِرِ فَلْيُكْرِمْ ضَيْفَهُ»؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۷ و ج۶، ص۲۸۵؛ محمد بن حسن قمی، العقد النضید، ص۲۲.
- ↑ «مَنْ كانَ يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ اَلْيَوْمِ فَلْيُكْرِمْ اَلْآخِرِ جَارَهُ فَلاَ يُؤْذِي جَارَهُ»؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۷.
- ↑ «مَنْ كانَ يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ اَلْيَوْمِ اَلْآخِرِ فَلْيَقُلْ خَيْراً أَوْ لِيَسْكُتْ»؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۷؛ شاذان بن جبرئیل، الروضة فی فضایل امیرالمؤمنین، ص۱۵۳.
- ↑ «مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ اَلْيَوْمِ اَلْآخِرِ فَلْيُكْرِمْ وَالِدَيْهِ»؛ محمد بن حسن قمی، العقد النضید؛ ص۲۲؛ شاذان بن جبرئیل، الروضة فی فضایل امیرالمؤمنین، ص۱۷۶.
- ↑ «إِذَا رَأَيْتُمُ اَلْمُؤْمِنَ صَمُوتاً فَادْنُوا مِنْهُ فَإِنَّهُ يُلْقِي اَلْحِكْمَةَ»؛ حسن بن علی ابنشعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۳۷۹.
- ↑ «مَنْ سَرَّتْهُ حَسَنَةٌ وَ سَاءَتْهُ سَيِّئَةٌ فَهُوَ مُؤْمِنٌ»؛ ابن ابیجمهور، عوالی اللئالی، ج۱، ص۱۲۳؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۸، ص۳۵۱، این روایت در کافی، ج۲، ص۲۳۳ از امام صادق(ع) نقل شده است.
- ↑ « إِنَّمَا يَتَجَالَسُ اَلْمُتَجَالِسَانِ بِأَمَانَةِ اَللَّهِ فَلاَ يَحِلُّ لِأَحَدِهِمَا أَنْ يُفْشِيَ عَلَى أَخِيهِ مَا يَكْرَهُ»؛ شهابالدین عسقلانی، فتح الباری، ج۱۱، ص۶۹؛ عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، الجامع الصغیر، ج۱، ص۳۹۴.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱.