نفی ریا در قرآن
تظاهر به خوبی
«رِئاء» یا «رِیاء» مصدر باب مفاعله از ماده «ر ـ أ ـ ی» به معنای دیدن و دانستن[۱] است. «کاری را از روی ریا انجام داد» یعنی آن کار را کرد تا دیگران ببینند[۲] و نسبت به او گمان نیکو یابند[۳] و «ریا کرد» یعنی خود را برخلاف آنچه هست نشان داد[۴]. برخی ریا را به معنای مبالغه در نمایاندن اعمال پسندیده دانستهاند[۵]. برخی نیز گفتهاند: چون ریاء مصدر باب مفاعله است، معنای اشتراک در آن هست؛ یعنی ریاکار عمل خود را به مردم مینمایاند، تا در مقابل، مردم هم سپاس و احترام خود را به وی نشان دهند[۶]. به ریاکار «مرائی» گفته میشود[۷]. ریا، گوناگون تعریف شده است؛ مانند نمایاندن عمل به دیگران برای برخورداری از گمان نیکو یا ستایش آنان[۸]، اظهار زیباییها و پنهان کردن زشتیها[۹]، ترک اخلاص در عمل با انگیزه غیر خدایی[۱۰] و طلب منزلت در قلب دیگران با کارهای نیک یا آثاری که بر خوبی شخص دلالت میکنند[۱۱]. هدف از ریا نشان دادن عمل به مخلوق با غفلت از خالق است[۱۲] و تقرب به خدا در آن کار لحاظ نشده است[۱۳]. ریا ۵ بار در قرآن به کار رفته و در آیاتی نیز به این موضوع بیتصریح به لفظ ریا اشاره شده است.
علمای اخلاق، تقسیمات گوناگونی برای ریا ذکر کردهاند: برخی ریا در اصل ایمان را که همان نفاق است، از اقسام ریا شمرده و آن را شدیدترین نوع ریا دانستهاند. اینگونه ریاکاران منافقان هستند که عذاب ابدی به آنها وعده داده شده و در آیات فراوانی اوصاف آنان بیان شده است[۱۴] که گویای دوگانگی ظاهر و باطن آنهاست. ریا در عبادات که طلب منزلت میان مردم با انجام دادن اعمال عبادی است، پس از ریا در اصل ایمان، بدترین نوع ریاست و اقسامی دارد. تفصیل آن در کتابهای اخلاق ذکر شده است[۱۵]. گفته شده اهداف ریاکار گوناگون است و به دست آوردن فرصتی برای معصیت از راه عبادت شدیدترین مرتبه آن است[۱۶].[۱۷].
روابط معنایی ریا
ریا مقابل اخلاص است. و در آیات متعددی خدای متعالی بندگانی را که اعمالشان پیراسته از ریا و خالصانه برای خدا بوده ستوده است[۱۸]: همچنین قرآن تنها به عبادتی فرمان میدهد که از روی اخلاص باشد: ﴿وَمَآ أُمِرُوٓا۟ إِلَّا لِيَعْبُدُوا۟ ٱللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ حُنَفَآءَ وَيُقِيمُوا۟ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤْتُوا۟ ٱلزَّكَوٰةَ وَذَٰلِكَ دِينُ ٱلْقَيِّمَةِ﴾[۱۹] ریا با برخی واژههای دیگر نوعی تقارب معنایی دارد، هرچند میان آنها تفاوتهایی نیز هست.
در فرق بین نفاق و ریا گفته شده: نفاق، اظهار ایمان است با پنهان کردن کفر؛ ولی ریا اظهار طاعت است با مخفی کردن معصیت؛ ریا کار با اظهار طاعت و خشوعی که در دل ندارد در جلب توجه دیگران میکوشد[۲۰]. البته کاربرد هریک از این دو واژه به جای دیگری برپایه تشبیه رایج است[۲۱]. برخی با تقسیم نفاق به حقیقی و مجازی، ریا را از قسم نفاق مجازی برشمردهاند[۲۲]. بعضی هم گفتهاند: اصل در ریا آشکار کردن و اصل در نفاق پنهان کردن است و گاهی هر دو امر در عمل منافق نمود مییابند؛ یعنی هم طاعت اظهار میکند و هم کفر باطنی خود را پنهان میسازد[۲۳]. در دعایی جایگاه نفاق، قلب و جایگاه ریا عمل خوانده شده است: «اللَّهُمَّ طَهِّرْ قَلْبِي مِنَ النِّفَاقِ وَ عَمَلِي مِنَ الرِّيَاءِ»[۲۴]. به اعتقاد برخی، گرچه نفاق به مفهوم خاص خود، صفت بیایمانان است که ظاهرا در صف مسلماناناند و باطنا دل در گرو کفر دارند؛ لیکن این واژه معنای وسیعی دارد که هرگونه دوگانگی ظاهر و باطن و گفتار و عمل را دربرمیگیرد، از این رو به ریا نفاق اصغر هم گفته میشود[۲۵]. تفاوت ریا با سُمْعه در این است که ریا نمایاندن عمل و سُمْعه طلب منزلت میان مردم از راه گفتار و شنواندن است[۲۶]. در تفسیر برخی آیات، ریا از مصادیق شرک به خدا شمرده شده است. مفسران، نهی از شرک را در آیه ۳۶ نساء: ﴿وَٱعْبُدُوا۟ ٱللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا۟ بِهِۦ شَيْـًۭٔا...﴾[۲۷] شامل همه انواع شرک، از جمله شرک خفی (ریا) دانستهاند[۲۸]. بر اساس آیهای دیگر، هرکس میخواهد به دیدار پروردگار و پاداش اخروی برسد، باید عمل خود را برای خشنودی خدا انجام دهد وبر اثر ریا در عمل، کسی را شریک خدا قرار ندهد: ﴿...فَمَن كَانَ يَرْجُوا۟ لِقَآءَ رَبِّهِۦ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًۭا صَـٰلِحًۭا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِۦٓ أَحَدًۢا﴾[۲۹] ذیل آیه نقل شده که روزی اصحاب پیامبر(ص) آثار غم را در چهره آن حضرت مشاهده کردند و علت آن را جویا شدند. پیامبر(ص) دچار شدن امت به شرک را دلیل نگرانی خود یاد کرد و در توضیح فرمود: البته آنها به پرستش خورشید و ماه و سنگ و بت رو نمیآورند، بلکه عمل خود را از روی ریا انجام میدهند[۳۰]. ریا در عهد رسول خدا(ص) شرک اصغر به شمار میرفت[۳۱]. فرق شرک اصغر با شرک اکبر در این است که شرک اکبر بخشودنی نیست: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ﴾[۳۲]؛ ولی ریا از گناهان بخششپذیر است[۳۳]، از اینرو برخی گفتهاند: شرک خفی با اصل ایمان منافات ندارد، بلکه با کمال آن ناسازگار است، چنانکه قرآن کریم نیز بیشتر مؤمنان را مشرک میخواند: ﴿وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِٱللَّهِ إِلَّا وَهُم مُّشْرِكُونَ﴾[۳۴] در روایاتی نیز به ریا شرک خفی اطلاق شده است[۳۵].[۳۶].
متعلقات ریا
گرچه ریا در هر عمل پسندیدهای نکوهیده است، قرآن بر موارد خاصی تأکید کرده که میتواند بیانگر اهمیت ویژه ترک ریا در آنها باشد:
- نماز: آیه ۱۴۲ نساء[۳۷] ریاکاری را از ویژگیهای منافقان برمیشمارد[۳۸]: آنان در پی نیرنگ با خدا هستند و وقتی به نماز برخیزند، کسل و بیمیل به نمازند و تنها برای نشان دادن به مردم نماز میخوانند: ﴿إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَى يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا﴾[۳۹]. به فرموده امیرمؤمنان(ع) از نشانههای ریاکار این است که در تنهایی کسل است و اگر در میان مردم باشد، نشاط مییابد[۴۰]. در پایان این آیه اشاره میشود که منافقان تنها اندکی خدا را یاد میکنند. به دیده مفسران، ذکر منافقان اندک شمرده شده، چون تهی از اخلاص و برای حفظ جان و مال است[۴۱] و پذیرفته حضرت حق نیست[۴۲]. برخی گفتهاند: وجه اندک بودن عمل منافق ریاکار، ساختگی و زبانی بودن آن است؛ زیرا ریاکار فقط با زبان خدا را ذکر میگوید؛ ولی قلب وی با زبانش هماهنگ نیست[۴۳]. امیرمؤمنان(ع) فرمود: ذکر نهانی، ذکر کثیر است و منافقان آشکارا ذکر میگفتند و چون به خلوت میرفتند، به یاد خدا نبودند، از اینرو خدای متعالی درباره ایشان میفرماید: با مردم ریا میکنند و خدا را جز اندکی یاد نمیکنند[۴۴]. برخی نیز گفتهاند: مراد از «قلیل» در آیه، ریا و سُمْعه است، پس آنها خدا را یاد نمیکنند، مگر از روی ریا و سُمْعه[۴۵]. در آیات ۴ ـ ۶ ماعون نیز نمازگزاران ریاکار به شدت تهدید شدهاند: ﴿فَوَيْلٌ لِّلْمُصَلِّينَ * الَّذِينَ هُمْ عَن صَلاتِهِمْ سَاهُونَ * الَّذِينَ هُمْ يُرَاؤُونَ﴾[۴۶].
- انفاق: قرآن ریا را از شئون افراد بیایمان برشمرده و مؤمنان را پرهیز میدهد مبادا مانند کسانی که به خدا و قیامت ایمان ندارند انفاق خود را به ریا بیالایند: ﴿كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ﴾[۴۷] ریاکار با غفلت از خدا و روز رستاخیز، مردم را در مقابل خدا بزرگ میشمارد و در اعمال خود به جای خدا مردم را میبیند، بنابراین اگر انفاقی کند، برای جلب نظر دیگران و تحسین آنان است نه برای خدا[۴۸]. برخی مفسران، آیه یاد شده را به ریاکار غیرمؤمن اختصاص دادهاند[۴۹]. بعضی هم چون خطاب آیه به مؤمنان است، ریا در هر عملی را بر اثر نداشتن ایمان به خدا و روز جزا در همان عمل دانستهاند[۵۰]. در ادامه آیه ۲۶۴ بقره ریاکار به سنگ صافی مانند شده که بر آن قشر نازکی از خاک باشد، پس بارانی درشت به آن برسد و خاکها را بشوید و آن سنگ را صاف رها سازد؛ به همین شکل ریاکاران نیز از کار خویش چیزی به دست نمیآورند: ﴿فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدًا لَا يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا﴾[۵۱]. برپایه این تمثیل، گرچه باران و خاک از اسباب حیات و سرسبزی زمیناند، مناسب نبودن سنگ برای رویش گیاه سبب میشود آن دو نتوانند در رویاندن گیاه اثر داشته باشند؛ به همین ترتیب، خالی بودن قلب ریاکار از اخلاص نمیگذارد ثوابی برد، گرچه عمل او مانند انفاق در راه خدا ثوابآور باشد[۵۲]. همچنین آیهای دیگر در ترسیمی گویا از حال ریاکارانی که خط بطلان بر انفاق خویش میکشند، مرد سالخوردهای را یاد میکند که فرزندانی خردسال گرد او را گرفتهاند و تنها راه تأمین زندگی کنونی و آیندهشان، باغ سرسبزی است با درختان خرما و انگور و میوههای دیگر؛ درختانی که پیوسته آب روان از کنارشان میگذرد و راحت آبیاری میشوند، ولی ناگهان گردبادی آتشین میوزد و آن را خاکستر میکند؛ چنین انسانی چه حسرت و اندوه مرگباری دارد! حالِ کسانی نیز که اعمال نیک خود را با ریا نابود میکنند، چنین است: ﴿أَيَوَدُّ أَحَدُكُمْ أَنْ تَكُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَأَعْنَابٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ لَهُ فِيهَا مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَأَصَابَهُ الْكِبَرُ وَلَهُ ذُرِّيَّةٌ ضُعَفَاءُ فَأَصَابَهَا إِعْصَارٌ فِيهِ نَارٌ فَاحْتَرَقَتْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ﴾[۵۳] آیات ۳۶ ـ ۳۸ نساء ریاکاری را از صفات متکبران میشمرند که با وجود بخلی که در آنهاست، برای نشان دادن به مردم و کسب شهرت و مقام انفاق میکنند. آنان شیطان را دوست و رفیق خود برگزیده و با عمل به القائات او ـ که وعده فقر میدهد: ﴿الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ﴾[۵۴] ـ نه تنها خود انفاق نمیکنند، دیگران را نیز از انفاق باز میدارند و اگر انفاقی هم بکنند، به بهرههای شخصی و ریا چشم دارند: ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا * الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَيَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَيَكْتُمُونَ مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا * وَالَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَنْ يَكُنِ الشَّيْطَانُ لَهُ قَرِينًا فَسَاءَ قَرِينًا﴾[۵۵].[۵۶]. قرآن در برابر ریاکاران، مخلصان را مثال میزند که در راه خدا از روی ایمان و اخلاص انفاق میکنند و در انفاق خود خواستار خشنودی خدا و استوار کردن (ملکات عالی انسانی در) روح خودند و عمل آنها را به باغی مانند میکند که در نقطه بلندی باشد و بارانهای درشت و پی در پی به آن برسد (و به جهت بلند بودن مکان، از هوای آزاد و نور آفتاب به اندازه کافی بهره گیرد و آنچنان رشد کند که) دو چندان میوه دهد: ﴿وَمَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَتَثْبِيتًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ﴾[۵۷] در آیهای نیز منافقانی سرزنش میشوند که مؤمنان را به ریاکاری متهم و آنان را ریشخند میکردند؛ خدا آنان را ریشخند کرده است: ﴿ٱلَّذِينَ يَلْمِزُونَ ٱلْمُطَّوِّعِينَ مِنَ ٱلْمُؤْمِنِينَ فِى ٱلصَّدَقَـٰتِ وَٱلَّذِينَ لَا يَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ فَيَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ ٱللَّهُ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾[۵۸].[۵۹].
- جهاد: خدا مؤمنان را برحذر داشته است که در مجاهدتهای خود مانند کافران باشند و به هدف خودنمایی و ریا به جهاد بپردازند: ﴿وَلَا تَكُونُوا۟ كَٱلَّذِينَ خَرَجُوا۟ مِن دِيَـٰرِهِم بَطَرًۭا وَرِئَآءَ ٱلنَّاسِ...﴾[۶۰]،[۶۱]؛ چراکه جهاد در اسلام از بزرگترین عبادتهاست و باید از روی اخلاص و قصد قربت باشد. به فرموده رسول اکرم(ص) مجاهدی که ریاکارانه جهاد کرده و کشته شده است، در آخرت به جهنم افکنده میشود[۶۲]. درباره ریای کافران و مشرکان ـ با اینکه به خدا اعتقاد نداشتند ـ گفته شده: آنان میخواستند نشان دهند که مسلمانان را به شمار نمیآورند و از آنها وحشتی ندارند[۶۳]. برخی هم گفتهاند: مشرکان گاهی از روی ریا و برای نشان دادن به مردم بتها را عبادت میکردند[۶۴]. در تفسیر آیه ۲۰ احزاب نیز برخی جهاد منافقان به همراه مسلمانان را جهاد ریایی دانستهاند: ﴿وَلَوْ كَانُوا۟ فِيكُم مَّا قَـٰتَلُوٓا۟ إِلَّا قَلِيلًا﴾[۶۵].[۶۶].[۶۷].
نکوهش ریا
ریا از گناهان کبیره است[۶۸]. برخی آن را پس از شرک به خدا دومین گناه کبیره دانستهاند[۶۹]. واژه «ویل» در قرآن درباره گناهان بسیار سنگین و خطرناک به کار رفته است و کاربردش درباره ریا گویای شدت زشتی ریاست: ﴿فَوَيْلٌ لِّلْمُصَلِّينَ * الَّذِينَ هُمْ عَن صَلاتِهِمْ سَاهُونَ * الَّذِينَ هُمْ يُرَاؤُونَ﴾[۷۰] ریا از امراض باطنی (قلبی ـ معنوی) است که بیشتر از جهل و غفلت انسان به عظمت خالق برمیخیزد[۷۱] و اگر در درون انسان رخنه کند، پایههای توحید را ویران میکند. ریاکار خواستار مدح دیگران و خشنودی آنان است و از بدگویی مردم گریزان[۷۲]؛ ولی از خالق خود و جلب رضایت وی که مایه سعادت دنیا و آخرت است، به کلی غافل است[۷۳]. قرآن، ریاکاران را زیانکارترین مردم و تلاششان را بیثمر میداند[۷۴]. آیات ۱۰۳ ـ ۱۰۶ کهف استفاده (ابزاری) آنان از عبادت و کارهای پسندیده را برای رسیدن به اهداف دنیایی ریشخند آیات الهی و پیامبران شمرده است: ﴿قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالأَخْسَرِينَ أَعْمَالا * الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا * أُوْلَئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَلِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْنًا * ذَلِكَ جَزَاؤُهُمْ جَهَنَّمُ بِمَا كَفَرُوا وَاتَّخَذُوا آيَاتِي وَرُسُلِي هُزُوًا﴾[۷۵].[۷۶]. براساس آیه ۱۰ فاطر ریاکار با خدا نیرنگ میکند و خدعه آنان نتیجهای جز نابودی پاداش عملشان ندارد: ﴿وَٱلَّذِينَ يَمْكُرُونَ ٱلسَّيِّـَٔاتِ لَهُمْ عَذَابٌۭ شَدِيدٌۭ وَمَكْرُ أُو۟لَـٰٓئِكَ هُوَ يَبُورُ﴾[۷۷] و نیز ﴿إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَى يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا﴾[۷۸] به فرموده رسول خدا(ص) راه نجات، مکر نکردن انسان با خداست؛ یعنی فرمان خدا و رسولش را برای غیر خدا انجام ندهد. در ادامه روایت فرموده است: روز قیامت ریاکار در مقابل دیدگان مردم به ۴ اسم خوانده میشود: ای ریاکار؛ ای مکر کننده؛ ای فاجر؛ ای زیانکار![۷۹] برپایه برخی آیات، کسانی که در پی دنیا هستند، از جمله ریاکاران که با وسیله قرار دادن عبادت در پی اهداف مادی و دنیاییاند، چه بسا در دنیا به بعضی از آنها برسند: ﴿مَّن كَانَ يُرِيدُ ٱلْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُۥ فِيهَا مَا نَشَآءُ لِمَن نُّرِيدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُۥ جَهَنَّمَ يَصْلَىٰهَا مَذْمُومًۭا مَّدْحُورًۭا﴾[۸۰]؛ ولی در آخرت از آن عمل بهرهای ندارند: ﴿مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَهُمْ فِيهَا لَا يُبْخَسُونَ * أُولَئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ إِلَّا النَّارُ وَحَبِطَ مَا صَنَعُوا فِيهَا وَبَاطِلٌ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴾[۸۱] در روز قیامت به ریاکار گفته میشود پاداش عمل خود را از کسی بگیر که برای وی عبادت کردی[۸۲]. در حدیثی قدسی خدا میفرماید: من بهترین شریک هستم؛ اگر کسی در عمل خویش دیگری را با من شریک سازد، من سهم خود را به شریکم واگذار میکنم[۸۳].
در اسلام، ریا در عبادات مطلقا حرام و ریاکار مبغوض درگاه الهی است[۸۴]. برخی اقسام ریا، اصل عمل را باطل میکند، چون عبادات براساس نیت سنجیده میشوند: انما الاعمال بالنیات[۸۵] و چون نیت ریاکار در عبادت خدایی نیست، فرمان الهی را اطاعت نکرده و تکلیف را انجام نداده، بلکه بر اثر ریا نافرمانی هم کرده است[۸۶]. گونههای مختلف ریا که سبب بطلان عبادت میشوند؛ در کتابهای فقهی و رسالههای عملیه مبسوطا بیان شدهاند[۸۷]. با توجه به پیامدهای شوم ریا انسان باید بکوشد خود را از این ویژگی پست پاک سازد. علمای اخلاق، راه ریشهکن کردن ریا را از میان برداشتن عوامل و اسباب آن ذکر کردهاند[۸۸]؛ مانند نگاه کردن به پیامدهای منفی ریا در دنیا و آخرت و اینکه با آلاییدن عمل به ریا چه پاداش بزرگی را از دست میدهد[۸۹]، توجه به اینکه خدا به کردار آدمیان احاطه دارد و از نیتهای آنان آگاه[۹۰] و دلهای مردم در دست اوست و هرکس خرسندی مردم را با ناخشنودی الهی بجوید، خدا بر او خشم خواهد گرفت و مردم را نیز از او ناخشنود خواهد ساخت؛ همچنین رضایت مردم پایان ندارد[۹۱]. افزون بر این، هنگام عمل نیز باید وسوسههای شیطانی را از قلب خود بیرون کند و بداند که ریاکار از دوستان شیطان است.[۹۲].[۹۳] عمل پنهانی و دور از چشم دیگران، از عوامل در امان ماندن از ریاست. قرآن صدقه آشکار و پنهان را میستاید؛ ولی صدقه پنهانی را به جهت دوری از شائبه ریا برتر میشمارد: [۹۴] برخی گفتهاند صدقات واجب را باید آشکارا پرداخت؛ ولی صدقات مستحب برای دوری از ریا، بهتر است پنهانی باشد: ﴿قُل لِّعِبَادِىَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ يُقِيمُوا۟ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُنفِقُوا۟ مِمَّا رَزَقْنَـٰهُمْ سِرًّۭا وَعَلَانِيَةًۭ﴾[۹۵] البته این امر به صدقه اختصاص ندارد، بلکه در همه عبادات هست، چنانکه در مورد زکریا(ع) گفته شده: برای کراهتی که از ریا داشت، پنهانی با خدا مناجات میکرد: ﴿إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُۥ نِدَآءً خَفِيًّۭا﴾[۹۶] به اعتقاد برخی، ریا در اظهار عمل واجب بیمعناست؛ زیرا واجبات، شعائر و نشانههای دین هستند و تارک آنها سزاوار سرزنش است، از اینرو برای ترویج و شیوع آنها و دفع تهمت باید آشکارا انجام شوند[۹۷]. این مطلب صحیح به نظر نمیرسد؛ زیرا آشکار انجام دادن عمل به معنای انجام آن از روی ریا نیست.[۹۸].
منابع
پانویس
- ↑ الصحاح، ج ۶، ص۲۳۴۷؛ لسان العرب، ج ۱۴، ص۲۹، «رأی».
- ↑ العین، ج ۱، ص۳۴۹؛ الصحاح، ج ۳، ص۱۲۳۲، «سمع»؛ معجم مقاییس اللغه، ج ۲، ص۴۷۳، «رأی».
- ↑ المصباح، ص۲۴۷، «روی».
- ↑ لسانالعرب، ج ۱۴، ص۲۹۶؛ القاموس المحیط، ج ۴، ص۳۳۱، «رای».
- ↑ التحریر والتنویر، ج ۲، ص۵۱۹.
- ↑ روحالبیان، ج ۱، ص۴۲۲؛ اعرابالقرآن، ج ۱، ص۴۰۷؛ المنیر، ج ۳۰، ص۴۲۴.
- ↑ لسان العرب، ج ۱۴، ص۳۰۲.
- ↑ التفسیر الوسیط، ج ۶، ص۱۱۶.
- ↑ التبیان، ج ۵، ص۱۳۳.
- ↑ التعریفات، ص۱۲۵.
- ↑ جامع السعادات، ج ۲، ص۳۸۸؛ الاخلاق، ص۱۵۷.
- ↑ التعاریف، ج ۱، ص۳۸۰.
- ↑ قاموس قرآن، ج ۳، ص۳۵ - ۳۶.
- ↑ احیاء علوم الدین، ج ۳، ص۳۰۲؛ المحجة البیضاء، ج ۷، ص۱۵۷؛ الاخلاق، ص۱۵۹.
- ↑ احیاء علوم الدین، ج ۳، ص۳۰۲ - ۳۰۴.
- ↑ الاخلاق، ص۱۶۰.
- ↑ حسینی، سید سعید، مقاله «ریا - حسینی»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۱۹۵.
- ↑ ﴿إِلَّا ٱلَّذِينَ تَابُوا۟ وَأَصْلَحُوا۟ وَٱعْتَصَمُوا۟ بِٱللَّهِ وَأَخْلَصُوا۟ دِينَهُمْ لِلَّهِ فَأُو۟لَـٰٓئِكَ مَعَ ٱلْمُؤْمِنِينَ وَسَوْفَ يُؤْتِ ٱللَّهُ ٱلْمُؤْمِنِينَ أَجْرًا عَظِيمًۭا﴾ «مگر آنان که توبه کنند و به راه آیند و به خداوند توسّل جویند و دینشان را برای خداوند، ناب گردانند؛ که اینان با مؤمنان (همراه)اند و زودا که خداوند به مؤمنان پاداشی سترگ بخشد» سوره نساء، آیه ۱۴۶.
- ↑ «و فرمانی نیافته بودند جز این که خدا را در حالی که دین خویش را برای او ناب داشتهاند، با درستی آیین، بپرستند و نماز بر پا دارند و زکات بپردازند و این است آیین پایدار (و استوار)» سوره بینه، آیه ۵.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۱۷۳؛ معجم الفروق اللغویه، ص۵۴۷؛ المنیر، ج ۳۰، ص۴۲۴.
- ↑ معجم الفروق اللغویه، ص۵۴۷.
- ↑ تحفة الاحوذی، ج ۷، ص۳۷۸.
- ↑ نضرة النعیم، ج ۱۰، ص۴۵۵۲.
- ↑ اقبال الاعمال، ج ۱، ص۱۷۸؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص۲۳۱.
- ↑ نمونه، ج ۱، ص۱۰۰.
- ↑ الاخلاق، ص۱۵۷؛ چهل حدیث، ص۵۸؛ اخلاق در قرآن، ج ۱، ص۲۹۶.
- ↑ «خداوند را بپرستید و چیزی را شریک او نکنید.».. سوره نساء، آیه ۳۶.
- ↑ روح البیان، ج ۲، ص۲۰۵؛ تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص۷.
- ↑ «...پس هر کس به لقای پروردگارش امید دارد باید کاری شایسته کند و در پرستش پروردگارش هیچ کس را شریک نسازد» سوره کهف، آیه ۱۱۰.
- ↑ الدرالمنثور، ج ۴، ص۲۵۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص۷؛ شرح نهج البلاغه، ج ۱، ص۳۲۶.
- ↑ المستدرک، ج ۴، ص۳۲۹؛ کشف الخفاء، ج ۲، ص۳۸.
- ↑ «بیگمان خداوند این را که بدو شرک ورزند نمیآمرزد» سوره نساء، آیه ۴۸.
- ↑ تفسیر عیاشی، ج ۲، ص۳۵۲؛ نورالثقلین، ج ۳، ص۳۱۷؛ الموسوعة الفقهیه، ج ۳، ص۳۲۲.
- ↑ «و بیشتر آنها که (در ظاهر) به خداوند ایمان میآورند (در باطن همچنان) مشرکند» سوره یوسف، آیه ۱۰۶.
- ↑ الکشاف، ج ۴، ص۸۰۴؛ ثواب الاعمال، ص۲۵۵؛ وسائل الشیعه، ج ۱، ص۶۹.
- ↑ حسینی، سید سعید، مقاله «ریا - حسینی»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۱۹۶.
- ↑ ﴿إِنَّ ٱلْمُنَـٰفِقِينَ يُخَـٰدِعُونَ ٱللَّهَ وَهُوَ خَـٰدِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوٓا۟ إِلَى ٱلصَّلَوٰةِ قَامُوا۟ كُسَالَىٰ يُرَآءُونَ ٱلنَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ ٱللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا﴾ «بیگمان منافقان، با خداوند نیرنگ میبازند و او نیز با آنان تدبیر میکند و (اینان) چون به نماز ایستند با گرانجانی میایستند، برابر مردم ریا میورزند و خداوند را جز اندکی یاد نمیکنند» سوره نساء، آیه ۱۴۲.
- ↑ جامع البیان، ج ۳، ص۹۰.
- ↑ «بیگمان منافقان، با خداوند نیرنگ میبازند و او نیز با آنان تدبیر میکند و (اینان) چون به نماز ایستند با گرانجانی میایستند، برابر مردم ریا میورزند و خداوند را جز اندکی یاد نمیکنند» سوره نساء، آیه ۱۴۲.
- ↑ الکبائر، ص۱۴۳.
- ↑ جامع البیان، ج ۵، ص۲۱۵؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۱۹؛ الدرالمنثور، ج ۲، ص۲۳۶.
- ↑ مجمع البیان، ج ۳، ص۱۹۸؛ زاد المسیر، ج ۱، ص۴۸۹.
- ↑ منهج الصادقین، ج ۳، ص۱۴۱؛ روح المعانی، ج ۳، ص۱۶۹.
- ↑ الکافی، ج ۲، ص۵۰۱.
- ↑ کشف الاسرار، ج ۲، ص۵۹۰.
- ↑ «پس وای بر (آن) نمازگزاران * آنان که از نماز خویش غافلند * کسانی که ریا میورزند،» سوره ماعون، آیه ۴-۶.
- ↑ سوره بقره، آیه ۲۶۴.
- ↑ المحجة البیضاء، ج ۷، ص۱۵۴.
- ↑ التبیان، ج ۲، ص۳۳۶؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۶۵۰؛ تفسیر جلالین، ص۴۷.
- ↑ المیزان، ج ۲، ص۳۸۹.
- ↑ «ای مؤمنان! صدقههای خود را با منّت نهادن و آزردن تباه نسازید، همچون کسی که از سر نمایش دادن به مردم، دارایی خود را میبخشد و به خداوند و روز واپسین ایمان ندارد، پس داستان وی چون داستان سنگی صاف است که بر آن گرد و خاکی نشسته باشد آنگاه بارانی تند بدان برسد (و آن خاک را بشوید) و آن را همچنان سنگ سختی درخشان (و بیرویش گیاهی بر آن) وا نهد؛ (اینان نیز) از آنچه انجام میدهند هیچ (بهره) نمیتوانند گرفت و خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره بقره، آیه ۲۶۴.
- ↑ المیزان، ج ۲، ص۳۹۰.
- ↑ «آیا کسی از شما دوست میدارد که باغساری از خرما بن و تاک داشته باشد که از بن آن جویبارها روان باشد و در آن همه گونه میوه برای او یافته شود در حالی که خود به پیری رسیده و فرزندانی خرد و ناتوان داشته باشد آنگاه گردبادی آتشناک بدان در رسد و بسوزد؟ خداوند این چنین، نشانهها را برای شما روشن میدارد باشد که شما بیندیشید» سوره بقره، آیه ۲۶۶.
- ↑ «شیطان شما را از تنگدستی میهراساند» سوره بقره، آیه ۲۶۸.
- ↑ «بیگمان خداوند کسی را که خودپسندی خویشتنستای باشد دوست نمیدارد * همان کسان که تنگچشمی میورزند و مردم را به تنگچشمی وا میدارند و آنچه را خداوند از بخشش خود به آنان داده است پنهان میکنند و برای کافران عذابی خوارساز آماده کردهایم * و آن کسان که داراییهای خود را برای نشان دادن به مردم، میبخشند و به خداوند و روز واپسین ایمان ندارند؛ و هر که شیطان همدم اوست بدهمدمی او راست» سوره نساء، آیه ۳۸.
- ↑ الکشاف، ج ۱، ص۵۱۱؛ زبدة التفاسیر، ج ۲، ص۶۵؛ تبیین القرآن، ص۹۶.
- ↑ «و داستان (بخشش) کسانی که داراییهای خود را در جست و جوی خشنودی خداوند و برای استواری (نیّت خالصانه) خودشان میبخشند، همچون باغساری بر پشتهوارهای است که بارانی تند- و اگر نه بارانی تند، بارانی نرمریز- بدان برسد و میوههایش را دوچندان کند و خداوند به آن» سوره بقره، آیه ۲۶۵.
- ↑ «آنان که به مؤمنان داوطلب دادن صدقهها و به کسانی که جز توان (اندک) خود چیزی (برای دادن صدقه) نمییابند طعنه میزنند و آنان را به ریشخند میگیرند، خداوند به ریشخندشان میگیرد و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره توبه، آیه ۷۹.
- ↑ جامع البیان، ج ۱۰، ص۱۳۴.
- ↑ «و چون کسانی نباشید که از دیار خویش با سرمستی و برای نمایش به مردم بیرون میآیند و (مردم را) از راه خداوند باز میدارند و خداوند به آنچه انجام میدهند نیک داناست» سوره انفال، آیه ۴۷.
- ↑ المیزان، ج ۹، ص۹۶؛ تفسیر مراغی، ج ۱۰، ص۱۲؛ التحریر والتنویر، ج ۹، ص۱۲۵.
- ↑ صحیح مسلم، ج ۶، ص۴۷؛ المستدرک، ج ۱، ص۱۰۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۱، ص۱۸.
- ↑ التفسیر الکاشف، ج ۳، ص۴۹۱.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۴، ص۸۴۲.
- ↑ «و اگر در میان شما میبودند جز اندکی کارزار نمیکردند» سوره احزاب، آیه ۲۰.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۸، ص۵۴۷؛ تفسیر جلالین، ص۴۲۳.
- ↑ حسینی، سید سعید، مقاله «ریا - حسینی»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۱۹۷.
- ↑ مدارج السالکین، ج ۱، ص۱۱۳.
- ↑ نضرة النعیم، ج ۱۰، ص۴۵۵۴.
- ↑ «پس وای بر (آن) نمازگزاران * آنان که از نماز خویش غافلند * کسانی که ریا میورزند،» سوره ماعون، آیه ۴-۶.
- ↑ مفتاح دار السعاده، ج ۱، ص۱۱۱.
- ↑ الحقایق فی محاسن الاخلاق، ص۸۷؛ الرعایة لحقوق اللّه، ص۱۳۹؛ العهود المحمدیه، ص۱۳۲.
- ↑ معراج السعاده، ص۵۴۷.
- ↑ عرفان اسلامی، ج ۳ ـ ۴، ص۸۳.
- ↑ «بگو: آیا شما را از کسان زیانکارتر آگاه کنیم؟ * آنان که کوششهایشان در زندگانی دنیا تباه شده است ولی خود گمان میبرند که نیکوکارند * آنانند که آیات و لقای پروردگارشان را انکار کردند و کردارهایشان تباه گردید؛ از این رو روز رستخیز ترازویی برای آنان برپا نمیداریم * بدینگونه کیفر آنان برای کفری که ورزیدند و نشانهها و پیامبران مرا به ریشخند گرفتند دوزخ است» سوره کهف، آیه ۱۰۳-۱۰۶.
- ↑ روحالبیان، ج ۵، ص۳۰۴؛ مواهب علیه، ص۶۶۰.
- ↑ «آنان که نیرنگهای بد میبازند عذابی سخت خواهند داشت و نیرنگ آنان خود از میان خواهد رفت» سوره فاطر، آیه ۱۰.
- ↑ «بیگمان منافقان، با خداوند نیرنگ میبازند و او نیز با آنان تدبیر میکند و (اینان) چون به نماز ایستند با گرانجانی میایستند، برابر مردم ریا میورزند و خداوند را جز اندکی یاد نمیکنند» سوره نساء، آیه ۱۴۲.
- ↑ تفسیر عیاشی، ج ۱، ص۲۸۲؛ مجمعالبیان، ج ۱، ص۱۳؛ ج ۳، ص۱۹۸؛ الکبائر، ج ۱، ص۲.
- ↑ «هر کس این جهان زودگذر را بخواهد، آنچه در آن بخواهیم برای هر کس اراده کنیم زود بدو میدهیم سپس برای او دوزخ را میگماریم که در آن نکوهیده رانده درآید» سوره اسراء، آیه ۱۸.
- ↑ «کسانی که زندگی این جهان و آراستگی آن را بخواهند (بر و بار) کارهایشان را در آن به آنان تمام خواهیم داد و در آن با آنان کاستی نمیورزند * آنان کسانی هستند که در رستخیز جز آتش (دوزخ) نخواهند داشت و آنچه در آن کردهاند نابود و آنچه انجام میدادهاند تباه است» سوره هود، آیه ۱۵-۱۶.
- ↑ الدرالمنثور، ج ۳، ص۳۲۳.
- ↑ المصنف، ج ۸، ص۲۰۲؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص۲۵۵؛ منهجالصادقین، ج ۲، ص۱۲۳.
- ↑ احیاء علوم الدین، ج ۳، ص۲۹۳؛ ذخیرة المعاد، ج ۱، ص۲۳؛ جامع السعادات، ج ۲، ص۳۸۶ - ۳۸۷.
- ↑ المجموع، ج ۱، ص۱۶؛ وسائل الشیعه، ج ۱، ص۴۸.
- ↑ جامع السعادات، ج ۲، ص۳۸۸ - ۳۸۹.
- ↑ جواهر الکلام، ج ۹، ص۱۸۷؛ العروة الوثقی، ج ۱، ص۲۳۹، ۶۱۷.
- ↑ الحقایق فی محاسن الاخلاق، ص۸۷ - ۸۸؛ جامع السعادات، ج ۲، ص۴۰۷؛ معراجالسعاده، ج ۲، ص۶۲۵.
- ↑ ﴿قُلْ إِنَّمَآ أَنَا۠ بَشَرٌۭ مِّثْلُكُمْ يُوحَىٰٓ إِلَىَّ أَنَّمَآ إِلَـٰهُكُمْ إِلَـٰهٌۭ وَٰحِدٌۭ فَمَن كَانَ يَرْجُوا۟ لِقَآءَ رَبِّهِۦ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًۭا صَـٰلِحًۭا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِۦٓ أَحَدًۢا﴾ «بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم (جز اینکه) به من وحی میشود که خدای شما خدایی یگانه است؛ پس هر کس به لقای پروردگارش امید دارد باید کاری شایسته کند و در پرستش پروردگارش هیچ کس را شریک نسازد» سوره کهف، آیه ۱۱۰.
- ↑ ﴿وَلَا تَكُونُوا۟ كَٱلَّذِينَ خَرَجُوا۟ مِن دِيَـٰرِهِم بَطَرًۭا وَرِئَآءَ ٱلنَّاسِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ وَٱللَّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌۭ﴾ «و چون کسانی نباشید که از دیار خویش با سرمستی و برای نمایش به مردم بیرون میآیند و (مردم را) از راه خداوند باز میدارند و خداوند به آنچه انجام میدهند نیک داناست» سوره انفال، آیه ۴۷.
- ↑ جامعالسعادات، ج ۲، ص۴۰۸؛ معراج السعاده، ج ۲، ص۶۲۵ - ۶۲۶.
- ↑ روح البیان، ج ۱، ص۴۲۹.
- ↑ ﴿وَٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَٰلَهُمْ رِئَآءَ ٱلنَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُونَ بِٱللَّهِ وَلَا بِٱلْيَوْمِ ٱلْـَٔاخِرِ وَمَن يَكُنِ ٱلشَّيْطَـٰنُ لَهُۥ قَرِينًۭا فَسَآءَ قَرِينًۭا﴾ «و آن کسان که داراییهای خود را برای نشان دادن به مردم، میبخشند و به خداوند و روز واپسین ایمان ندارند؛ و هر که شیطان همدم اوست بدهمدمی او راست» سوره نساء، آیه ۳۸.
- ↑ ﴿إِن تُبْدُوا۟ ٱلصَّدَقَـٰتِ فَنِعِمَّا هِىَ وَإِن تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا ٱلْفُقَرَآءَ فَهُوَ خَيْرٌۭ لَّكُمْ...﴾ «اگر صدقات را آشکار کنید خوب کاری است (اما) اگر پنهان دارید و به تنگدستان بدهید، برایتان بهتر است.».. سوره بقره، آیه ۲۷۱.
- ↑ «به آن بندگان من که ایمان آوردهاند بگو نماز را بر پا دارند و از آنچه به آنان روزی دادهایم پنهان و آشکار ببخشند.».. سوره ابراهیم، آیه ۳۱.
- ↑ «(یاد کن) آنگاه را که پروردگارش را با بانگی نهفته ندا داد» سوره مریم، آیه ۳.
- ↑ الکشاف، ج ۴، ص۸۰۵.
- ↑ حسینی، سید سعید، مقاله «ریا - حسینی»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴، ص ۲۰۰.