نماز در معارف و سیره علوی
مقدمه
در سیره عبادی امام علی(ع) نماز بزرگترین جلوه عبادت و اساسیترین نماد بندگی و رکن نخستین و پایه اصلی دین است. امام خود را نخستین نمازگزار پس از پیامبر میدانست: «أَنَا أَوَّلُ مَنْ صَلَّى مَعَ رَسُولِ اللَّهِ(ص)»[۱] و میفرمود: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَوَّلُ مَنْ أَنَابَ وَ سَمِعَ وَ أَجَابَ لَمْ يَسْبِقْنِي إِلَّا رَسُولُ اللَّهِ(ص) بِالصَّلَاةِ»[۲]؛ «خدایا! من نخستین کسی هستم که به سوی تو بازگشتم و (وحی تو را) شنیدم و اجابت کردم. هیچ کسی جز رسول خدا(ص) در نماز خواندن بر من سبقت نگرفته است».
اهتمام امام علی(ع) به نماز اول وقت
در بحرانیترین زمانها و مکانها نیز نماز اول وقت امام به تأخیر نمیافتاد؛ چنانکه نوشتهاند در جنگ صفین، گاه و بیگاه به خورشید نگاه میکرد و مراقب بود که از وقت زوال نگذرد. ابن عباس از حضرت پرسید: ای امیرمؤمنان، چرا گاهی دست از جنگ میکشی و به آسمان مینگری؟ فرمود: به خورشید و زوال آن نگاه میکنم تا وقت نماز را بدانم و نماز اول وقت را از دست ندهم. ابن عباس با شگفتی پرسید: آیا در هنگامه نبرد که مجال اندیشیدن به چیز دیگری جز جنگ نیست، به نماز اول وقت میاندیشی؟ فرمود: ما برای چه با آنان میجنگیم؟ آیا برای نماز، نبرد نمیکنیم؟[۳].[۴]
خشوع و تضرع علی(ع) در نماز
امام صادق(ع) درباره خشوع و خضوع امیرمؤمنان(ع) در نماز فرموده است: «آن حضرت هنگام نماز، چهرهاش تغییر میکرد؛ به شکلی که این تغییر حالت به طور کامل در چهرهاش آشکار میشد»[۵]. این تغییر چهره و حالت اضطراب از آن جهت بود که میدانست در مقابل چه کسی ایستاده و عظمت پروردگار، او را از خود بیخود میساخت.
در روایات آمده است که هنگام نماز، استخوانهای سینه و کتف حضرت امیر(ع) از خشوع زیاد به شدت میلرزید و رنگ صورتش تغییر مییافت. هنگامی که از او سبب این حالت را پرسیدند، فرمود: هنگام ادای امانت الهی است؛ امانتی که خداوند بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کرد و آنها از پذیرش آن سرباز زدند؛ اما انسان پذیرفت. نمیدانم آیا به خوبی و به بهترین وجه آن را ادا میکند یا خیر[۶].
عروة بن زبیر میگوید: در مسجد پیامبر در مدینه نشسته بودیم و درباره کردار و فضایل اهل بدر و بیعت رضوان سخن میگفتیم. ابودرداء گفت: آیا شما را از شخصیتی که از همه اصحاب بدر کمتر ثروت داشت، اما در پارسایی، سرآمد آنان و در عبادت کوشاتر از دیگران بود، آگاه سازم؟ پرسیدیم: او کیست؟ گفت: علی بن ابی طالب. گروه حاضر سکوت کردند و از ابودرداء روی گرداندند. یکی از انصار گفت: ای ابودرداء، هیچ کس با تو در درستی این سخن موافق نیست! ابودرداء گفت: ای مردم، من چیزی را که خود از نزدیک شاهد آن بودهام، گفتم. شما نیز هرچه دیدهاید باز گویید، من دیدم که علی بن ابی طالب، در شویحطات بنینجار، خود را از چشم مردم پنهان ساخته، در نخلستان ناپدید شد. پس از مدتی، نالهای سوزناک و آهنگی اندوهگین شنیدم که میگفت: خدایا، چه بدیها که از من در برابر تو سر زد و تو با نعمتهایت پاسخم دادی و چه گناهانی که مرتکب شدم و تو با کرامت از آنها چشم پوشیدی و پنهان کردی! خدایا، اگر عمرم در عصیان و سرپیچی در برابر تو سپری شد و نامه عملم پر از گناه گردید، غیر از بخشش تو آرزویی و جز به رضایت تو امیدی ندارم[۷].
ابودرداء میگوید: این آهنگ حزین و سوزناک، مرا به طرف خود کشید. به طرف صدا رفتم و دیدم علی بن ابی طالب است که این چنین ناله میکند. خویش را پنهان ساختم تا ببینم چه میکند. او در دل آن شب تیره، چند رکعت نماز خواند؛ سپس به نیایش و مناجات و گریه پرداخت و غمگینانه شکوه میکرد... آن قدر گریه و زاری کرد تا اینکه صدایش قطع شد. با خود گفتم: حتماً خوابیده است. به بالای سر وی رفتم تا او را برای نماز صبح که وقتش نزدیک میشد، بیدار کنم. وقتی به نزدیکش رفتم، دیدم مانند چوب خشکی افتاده است. هر چه صدایش زدم، بیدار نشد. با دستهایم بدنش را حرکت دادم، مانند چوبی خشک افتاده بود و هیچ حرکتی نداشت؛ گویی مدتها پیش روح از بدنش پرواز کرده بود. وحشتزده از جای برخاستم و به در خانهاش رفتم تا خبر وفات و حالت او را به خانوادهاش برسانم. وقتی حالت وی را برای فاطمه بیان کردم، فرمود: ای ابودرداء به خدا سوگند! او از شدت راز و نیاز با حق و گریه و زاری غش کرده است؛ پس کمی آب بردیم و به صورت علی پاشیدیم و ناگهان به هوش آمد و در آن حال به من نگاه کرد و من به شدت میگریستم. از من پرسید: چرا میگریی؟ گفتم: گریهام برای رنجی است که بر خود روا میداری و چنین حالت غشوهای به تو دست میدهد. فرمود: ای ابودرداء، تو که با دیدن این حالت من، چنین به گریه افتادهای، چگونه خواهی بود آنگاه که مرا در دادگاه عدل الهی در روز حساب ببینی که برای بازپرسی و حساب میآورند و گناهکاران به عذاب خود یقین میکنند و فرشتگان عذاب، مرا به وحشت میاندازند و زبانههای آتش شعله میکشند و من در مقابل خداوند جبار ایستادهام. تو در آن حال بیشتر به حال من رحمت میآوری یا اکنون؟ ابودرداء میگوید: به خدا سوگند! این حالت عبادی را در هیچ یک از یاران پیامبر جز او ندیدم[۸].[۹]
حضور قلب در نماز
مورخان نوشتهاند: هنگامه نبرد، برای حضرت در بین دو سپاه، سجادهای انداختند و مشغول نماز شد. با اینکه از هر طرف تیر میبارید و در اطراف او فرود میآمد، به آنها توجه نداشت و غرق در راز و نیاز با پروردگار بود؛ از این رو هیچ بیتوجهی در نماز به او دست نمیداد؛ زیرا هنگام توجه به خداوند، به کلی از جهان مادی میبُرید و به معبود خود وصل میشد و چنانچه در آن حالت، تیری به او میخورد، احساس نمیکرد؛ به همین دلیل تیر را در چنین حالتی از بدنش خارج میساختند[۱۰].
همچنین نوشتهاند: تیری در پای حضرت نشست و خارج ساختن آن به سبب درد فراوان ممکن نشد؛ فاطمه(س) فرمود: آن را در حال نماز، از پایش درآورید؛ زیرا هنگام نماز احساس درد نمیکند و متوجه نمیشود؛ پس در حال نماز، تیر را از پای او خارج ساختند بدون این که دردی احساس کند یا متوجه شود[۱۱].[۱۲]
فراوانی عبادت امام علی(ع)
امیر مؤمنان(ع) چه در روزگار شرکت در جنگهای پیامبر، چه در روزگار خانهنشینی و چه در دوران خلافت ظاهری، هیچگاه تغییری در برنامه عبادتهای خویش پدید نیاورد و در همه حال، عابدترین فرد، پس از پیامبر بود. عایشه میگوید: من علی را ندیدم، مگر این که روزهدار و نمازگزار دائم بود[۱۳].
ابن ابی الحدید میگوید: علی(ع) عابدترین مردم بود و بیش از همه نماز میخواند و روزه میگرفت و مردم نماز شب و برپا داشتن نمازهای نافله را از او آموختند. چه گمان میبری درباره مردی که برای محافظت بر مراسم عبادی و نیایش و اقامه نماز، هنگامه نبرد و در عرصه میدان جنگ به نماز شب ایستاد و در این حال، تیرهای فراوان از سوی دشمن در اطراف سجاده نماز وی فرود میآمد و از چپ و راست حضرت میگذشت و او به آنها اهمیت نمیداد و از سجاده بر نمیخاست، مگر اینکه نماز شب خود را تمام کرده باشد و چه گمان میبری درباره مردی که پیشانیاش از طولانی بودن سجدههایش، مانند زانوی شتر، پینه بسته بود[۱۴].
از امام سجاد(ع) که خود از عابدان زمانه بود، درباره عبادت وی و جدش امیر مؤمنان(ع) پرسیدند، فرمود: عبادت من در برابر عبادت جدم، امیرمؤمنان(ع) مانند عبادت او در برابر عبادت رسول الله(ص) بود[۱۵]. اهمیت سخن امام سجاد(ع) را در این باره هنگامی در مییابیم که بدانیم هیچ کس در عبادت به پای پیامبر نمیرسید و این کار، خارج از توان دیگران بود و نوشتهاند که جز علی(ع) کسی توان انجام اعمالی را که پیامبر به جا میآورد، نداشت. امام صادق(ع) در این باره میفرماید: به خدا سوگند! پس از وجود نازنین پیامبر کسی را یارای انجام دادن اعمالی که آن حضرت انجام میداد، نبود، مگر علی(ع) و به خدا سوگند هیچ آیه و حکمی بر پیامبر نازل نمیشد، مگر اینکه آن را به دلیل اعتمادی که به علی و طاقت و توان وی بر عمل به آنها داشت، فقط با او در میان میگذاشت[۱۶].[۱۷]
نماز امیرالمؤمنین علی(ع)
ابوبصیر از امام صادق(ع) شیوه نماز امیر مؤمنان(ع) را نقل میکند و مواردی از نکات مهم را که کمتر مورد توجه قرار میگیرد، ذکر میکند؛ مانند دقت در قیام پس از رکوع و سر از سجده برداشتن بهطور کامل یا آمادگی کامل قبل از نماز و به چیزی مشغول نبودن. حضرت میفرماید: وقتی به نماز ایستادی، بدان که در برابر خدا قرار داری؛ پس اگر تو او را نمیبینی، خدا تو را میبیند. قبل از نمازت رو به قبله بایست و آب بینی و آب دهان نینداز و انگشتان را درهم مکن و دستهایت را بر ران پایت قرار مده؛ زیرا مردمی به شکست انگشتان و درهمکردن آن و تورک در نماز عذاب شدند. زمانی که سرت را از رکوع بلند کردی، راست بایست تا مفاصلت به حالت اول برگردد. وقتی سجده کردی، اینگونه عمل کن و زمانی که در رکعت اول و دوم هستی و سرت را از سجده برداشتی، بهطور کامل بنشین تا مفصلهایت در جای خود قرار گیرند. وقتی بلند شدی بگو به حول و قوۀ الهی میایستم و مینشینم. علی(ع) اینگونه نماز میخواند[۱۸].
«تورک» در نماز در اینجا به معنای دستها را روی رانها قراردادن در هنگام ایستادن است که فقها آن را مکروه دانستهاند[۱۹]. تورک را به دو معنای مختلف، سنت و مکروه دانستهاند. سنت آن این است که در تشهد آخر دستها را روی ران و دو ران را کج و نشیمنگاه را بر زمین قرار دهد. مکروه این است که در حال قیام دستها را روی ران قرار دهد[۲۰]. البته مرحوم مجلسی و دیگران تورک نشستن را به گونههای دیگر هم بیان کردهاند[۲۱].[۲۲]
سیره امیرالمؤمنین علی(ع) در خواندن هزار رکعت
درباره نماز امیرالمؤمنین(ع) روایات متعددی نقل شده است که حضرت در شبانهروز هزار رکعت نماز میخوانده و به نقلی در هر شب هزار رکعت نماز میگزارده است. این روایات در کتب مهم شیعه و منابع تاریخی نقل شده است. اکنون به نقل آنها از کتب اربعه میپردازیم:
۱. در کتاب کافی و به نقل از آن، در تهذیب الأحکام و إستبصار حدیثی درباره عبادت امیر مؤمنان(ع) در ماه مبارک رمضان نقل شده است که میگوید گروهی از اصحاب ما از احمد بن محمد از حسین بن سعید از قاسم بن سعید از علی بن ابیحمزه از ابوبصیر نقل کردهاند که گوید: بر امام صادق(ع) وارد شدیم. ابوبصیر به حضرت گفت: درباره نماز در ماه رمضان چه میفرمایید؟ حضرت فرمود: برای ماه رمضانحرمت و حقی است که برای هیچ یک از ماههای مشابه آن نیست؛ بعد افزود: «در ماه رمضان هر چه میتوانی در شب و روز آن نماز مستحبی بخوان. اگر توانستی در هر شبانهروز آن هزار رکعت نماز بخوانی، این کار را انجام بده؛ زیرا علی(ع) در آخر عمرش در هر شبانهروز هزار رکعت نماز میگزارد»[۲۳].
در این روایت بهروشنی ذکر شده که حضرت علی(ع) در رمضان آخر عمرش در هر شبانهروز هزار رکعت نماز میخوانده است و برای نماز زیاد در رمضان، به سیره حضرت استناد شده است. در ادامه حدیث بیان میکند که در بیست روز اول هر شب بیست رکعت و در ده روز آخر هر شب سی رکعت بخوان، افزون بر آنچه از قبل انجام میدادی. عدد این رکعات به هفتصد رکعت میرسد؛ در هر شبانهروز، پنجاه رکعت هم نمازهای یومیه و نافلههای آن است. این روایت در عین اینکه در معتبرترین کتب حدیثی شیعه یعنی کافی، تهذیب الأحکام و إستبصار آمده، از نظر سند خدشهپذیر است؛ زیرا علی بن حمزه بطائنی یکی از سران واقفه است و راوی از وی، قاسم بن محمد جوهری هم به نقل شیخ طوسی جزو معتقدان به وقف بوده است[۲۴]. او با ابنبطائنی از این جهت عقیده مشترک داشته است؛ البته ابوبصیر ثقه است که برابر این روایت، کنیۀ وی ابومحمد بوده که در کتب رجال مانند رجال نجاشی به این کنیۀ وی اشاره شده است[۲۵]. مجلسی این خبر را ضعیف دانسته است[۲۶].
۲. شیخ طوسی از محمد بن جعفر مؤدب از محمد بن حسن صفار از محمد بن حسین از نصر بن شعیب از جمیل بن صالح از امام صادق(ع) نقل میکند که فرمود: «إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تُصَلِّيَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ وَ غَيْرِهِ فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ أَلْفَ رَكْعَةٍ فَافْعَلْ فَإِنَّ عَلِيّاً(ع) كَانَ يُصَلِّي فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ أَلْفَ رَكْعَةٍ»[۲۷]: «اگر توانستی، در ماه رمضان و دیگر ایام در شبانهروز هزار رکعت به جا بیاوری انجام ده؛ زیرا علی(ع) در هر شبانهروز هزار رکعت نماز میخواند». سند این روایت هم خدشهپذیر است. مجلسی سند آن را مجهول یا ضعیف دانسته است[۲۸].
۳. شیخ صدوق در کتاب من لایحضره الفقیه که اخبار آن را مورد تأیید قرار داده، خبری دراینباره ندارد؛ ولی در خصال، حمران بن اعین به نقل از امام باقر(ع) دراینباره خبری را نقل میکند که فرمود: «سیره علی بن الحسین(ع) این بود که در هر شبانهروز هزار رکعت میخواند، آنگونه که امیرالمؤمنین(ع) انجام میداده است. حضرت پانصد اصله خرما داشته که در کنار هر یک، دو رکعت نماز میخوانده است»[۲۹].
مجموع رکعات به هزار میرسد. علی(ع) در اینجا بین کار اقتصادی و عبادت آشتی برقرار کرده و از درختان برای دقت کار عبادی استفاده کرده است؛ البته برخی تصور کردهاند امام سجاد(ع) در کنار درختان خرما نماز میخوانده است.
۴. شیخ صدوق در أمالی با سندی معتبر از امام باقر(ع) روایتی را درباره سیره علی بن ابی طالب(ع) و زهد او نقل کرده که در بخشی از آن در توصیف نماز حضرت چنین آمده است: «وَ إِنْ كَانَ لَيُصَلِّي فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ أَلْفَ رَكْعَةٍ وَ إِنْ كَانَ أَقْرَبُ النَّاسِ شَبَهاً بِهِ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ(ع) وَ مَا أَطَاقَ عَمَلَهُ أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ بَعْدَهُ»[۳۰]: «علی(ع) در هر شبانهروز هزار رکعت نماز میخواند. نزدیکترین افراد در شباهت به ایشان، علی بن الحسین(ع) بود. هیچکس از مردم بعد از وی، طاقت اینگونه اعمال را نداشت[۳۱].
بررسی اجمالی اخبار هزار رکعت
در اینجا جای چند پرسش است که با توجه به آنها میتوان خواندن هزار رکعت را در شبانهروز تأیید کرد. آیا در عمل میتوان هزار رکعت نماز در شبانهروز خواند و آیا این با اعتدال در عبادت و رسیدگی به امور دیگر که در سنت نبوی آمده و یارانش را مانند عثمان بن مظعون از رهبانیت و گوشهنشینی بر حذر داشته[۳۲]، منافات ندارد و آیا سند این اخبار قابل اعتماد است؟ واقعیت این است که سند برخی از این اخبار معتبر است و نمیشود آنها را نادیده گرفت. باید توجه داشت که نماز مستحبی اذان و اقامه ندارد و قنوت در نمازها، اعم از مستحب و واجب، لازم نیست و میتوان نماز مستحبی را بدون سوره و فقط با حمد خواند؛ بنابراین میتوان گفت که اگر هر رکعت نماز یک دقیقه و چند ثانیه طول بکشد، هزار رکعت، هزار دقیقه و اندی میشود؛ درنتیجه برای هزار رکعت باید حدود هفده ساعت زمان صرف کرد و هفت ساعت باقیمانده از شبانهروز را به امور لازم دیگر پرداخت؛ درنتیجه امکان وقوع چنین عملی در طول یک شب و یک روز، وجود دارد؛ بهویژه اگر در زمانی باشد که شبها طولانیتر از روزها باشد؛ مانند ایام زمستان، بهویژه دیماه. البته توجه به این نکته هم لازم است که یک فرد نمیتواند روزهای زیادی به این کار بپردازد؛ چراکه نیاز به خواب و خوراک و استراحت دارد. فقط اخباری که در آن بیان شده حضرت علی(ع) هزار رکعت را در یک شب میخواند، دور از واقعیت به نظر میرسد و ممکن است از باب غلبه باشد؛ چون بیشتر آن را در شب میخوانده است. این احتمال را هم نمیشود از نظر دور داشت که اساساً ممکن است کلمه هزار نشانۀ کثرت باشد؛ یعنی شبانهروز به عبادت و خواندن نماز مشغول بوده است. همانگونه که گفته شده، هفتاد و هفتصد که در اخبار آمده، در مواردی کثرت را میرساند؛ این دسته اخبار نیز دلیل بر کثرت عبادت است.
اما درباره این سخن که این روش با اعتدال و سنت نبوی در تضاد است میتوان گفت: رهاکردن امور و بیتوجهی به زن و زندگی و پرداختن به عبادت، دور از دستورهای اسلامی و مورد نهی است و امیرالمؤمنین(ع) خود، عاصم بن زیاد را در بصره از این کار نهی کرد. او مدعی بود که این عملش برگرفته از سادهزیستی حضرت است و حضرت پاسخ داد رهبران جامعه باید مانند ضعیفترین آنان زندگانی کنند[۳۳]. از روایت اول و سوم که در خصال صدوق آمده، دائمیبودن این عمل نفی میشود؛ بلکه نشان میدهد خواندن نماز زیاد توسط حضرت، در دو مقطع خاص از زندگی ایشان بوده است:
- وقتی که حضرت علی(ع) در ینبع درخت خرما میکاشت و به کارهای سیاسی اشتغال نداشت، در کنار هر نخل دو رکعت نماز میخواند که پانصد نماز دورکعتی، هزار رکعت میشود. این اتفاق در دوران خلفا بود که حضرت به امور اجتماعی و سیاسی اشتغال نداشت.
- امیرالمؤمنین(ع) در رمضان سال آخر عمر در هر شبانهروز هزار رکعت نماز خوانده که از روایت اول استفاده میشود. طبق این خبر، حضرت برخی از شبها و روزهای ماه رمضان آخر عمر خود را مخصوص عبادت قرار داده بود.
واقعیت این است که خواندن هزار رکعت در ایام خلافت که حضرت علی(ع) کارهای اجتماعی و سیاسی زیادی برای ادارۀ جامعه بر عهده داشته، بعید است، مگر در حد چند شب و روز. گزارشهای تاریخی، از جمله ضربتخوردن حضرت در محراب نشان میدهد که ایشان خود نمازهای جماعت را برگزار میکرده و به امور حکومتی میپرداخته و بعید مینماید که در آن مقطع فرصت پرداختن به این حجم از عبادت داشته باشد؛ مگر اینکه هزار رکعت را دلیل بر کثرت بدانیم؛ یعنی شبها و روزها در ماه رمضان آخر عمر خود بیشتر به نماز مشغول بوده است؛ درنتیجه اگر خبر نمازهای حضرت را در کنار نخلها بپذیریم، میتوان گفت حضرت در شبانهروز هزار رکعت نماز خوانده است[۳۴].
منابع
پانویس
- ↑ احمد بن حنبل، مسند، ج۱، ص۲۹۷؛ همو، فضائل الصحابه، ج۲، ص۵۹۰؛ ابن ابی شیبه، المصنف، ج۱۳، ص۵۰؛ ر.ک: همان، ج۱۲، ص۶۵ و ج۱۴، ص۸۲؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۳، ص۵۹۰.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۳۱.
- ↑ دیلمی، حسن بن ابی الحسن، ارشاد القلوب، ج۲، ص۲۲.
- ↑ رفیعی، علی، مقاله «سیره امام علی»، دانشنامه امام علی ج۱۰، ص۱۹.
- ↑ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۱۱۰.
- ↑ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۲۴.
- ↑ شیخ صدوق، الامالی، ص۱۳۷؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۲۴.
- ↑ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۷، ص۱۶۲.
- ↑ رفیعی، علی، مقاله «سیره امام علی»، دانشنامه امام علی ج۱۰، ص۱۹.
- ↑ دیلمی، حسن بن ابی الحسن، ارشادالقلوب، ج۲، ص۲۲.
- ↑ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج۱، ص۳۹۷.
- ↑ رفیعی، علی، مقاله «سیره امام علی»، دانشنامه امام علی ج۱۰، ص۲۱.
- ↑ ترمذی، سنن الترمذی، ج۵، ص۷۰۱؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۵۷؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۴۳، ص۲۶۳.
- ↑ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۷؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۲۳؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۱، ص۱۴۸.
- ↑ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۷.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۸، ص۱۶۵؛ شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۴۲؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۴۸۷.
- ↑ رفیعی، علی، مقاله «سیره امام علی»، دانشنامه امام علی ج۱۰، ص۲۲.
- ↑ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۲، ص۳۲۵.
- ↑ محمدباقر مجلسی، ملاذ الأخیار، ج۴، ص۴۹۶: و هو الاعتماد باليدين على الوركين و يسمى التورك؛ (به نقل از شهید).
- ↑ محمدباقر مجلسی، ملاذ الأخیار، ج۴، ص۴۹۶؛ الأزهری، تهذیب اللغه، ج۱۰، ص۱۹۲؛ ابناثیر جزری (مبارک)، النهایه، ج۵، ص۱۷۶؛ قال التورُّك في الصلاة ضربان، سنة و مكروه و أمّا السّنة فإن يُنحى رجلَيه في التشهد الأخير و يلصق مقعدتَه بالأرض و هو في موضع الورك ما فوق الفخذ و هي مؤنثة و أمّا المكروه فأن يضع يديه على وَرِکَيْه في الصلاة و هو قائم.
- ↑ محمدباقر مجلسی، ملاذ الأخیار، ج۴، ص۴۹۶؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۵، ص۲۹۷.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیره عبادی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه، ص۸۷.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۴، ص۱۵۴؛ ج۱، صص۲۰۵ و ۴۶۳؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۳، ص۶۳؛ همو، الإستبصار، ج۱، ص۴۶۳: «صَلِّ مَا اسْتَطَعْتَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ تَطَوُّعاً بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تُصَلِّيَ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ أَلْفَ رَكْعَةٍ فَافْعَلْ إِنَّ عَلِيّاً(ع) فِي آخِرِ عُمُرِهِ كَانَ يُصَلِّي فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ أَلْفَ رَكْعَةٍ».
- ↑ شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص۲۷۳، ش۳۹۴۶ و ص۳۴۲، ش۵۰۹۵؛ ابوالقاسم خوئی، معجم رجال الحدیث؛ ج۱۴، ص۴۸.
- ↑ احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص۴۴۱.
- ↑ محمدباقر مجلسی، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج۱۶، ص۳۷۷.
- ↑ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۳، ص۶۱؛ همو، الإستبصار، ج۱، ص۴۶۱.
- ↑ محمدباقر مجلسی، ملاذ الأخیار فی فهم تهذیب الأخبار، ج۵، ص۱۵: لأن محمد بن جعفر ضعّفه ابن الوليد.
- ↑ شیخ صدوق، الخصال، ص۵۱۷: «كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ(ع) يُصَلِّي فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ أَلْفَ رَكْعَةٍ كَمَا كَانَ يَفْعَلُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع) كَانَتْ لَهُ خَمْسُمِائَةِ نَخْلَةٍ فَكَانَ يُصَلِّي عِنْدَ كُلِّ نَخْلَةٍ رَكْعَتَيْنِ».
- ↑ شیخ صدوق، الأمالی، ص۲۸۱.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیره عبادی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه، ص۱۵۱.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۴۹۴.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۱۰.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیره عبادی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه، ص۱۵۴.