نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Msadeq(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱۵ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۰۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۱۵ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۰۱ توسط Msadeq(بحث | مشارکتها)
آثار نزدیک شمردن ظهور چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخها و دیدگاههای متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسشهای وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند.
«کسب رضای امام (ع): در درجه اول میتوان گفت که: در این یک روز، بیش از هر چیز و هر کس، یاد امام زمان (ع) و ظهور ایشان، دلهای ما را پر میکند و آن قدر که به فکر ایشان خواهیم بود، فکر دیگری ما را مشغول نخواهد کرد. علاوه بر این، قطعاً در این یک روزه کاری که خدا و امام زمان (ع) را ناخشنود میسازد، انجام نمیدهیم و اگر خطایی و گناهی از ما سر زده است، در این فاصله، همه همت خود را برای توبه و جبران آن به کار میبندیم. اگر حقی از دیگران بر عهده ما باقی مانده یا ظلمی در حق کسی مرتکب شدهایم، به سرعت در جهت طلب حلیت اقدام میکنیم. اگر عهد و پیمانی با امام خود بسته بودیم اما در عمل به آن پایبند نبودهایم، در این یک روز، کمال سعی خود را انجام میدهیم تا به آن عمل کنیم. عبادتهای ما نیز در این فاصله، معنویت و اخلاص بیشتری پیدا میکند، نمازهای ما در این یک روز با گذشته تفاوت خواهد کرد و با حضورقلب بیشتری خواهد بود. در این مدت کم، محال است که بیش از حد ضرورت و اضطرار، عمر خود را صرف امور دنیوی کنیم. نه تنها فکر انجام دادن گناه به دهنمان خطور نمیکند، بلکه حتی دریغمان میآید که در این یک روز به امور مباح بپردازیم. همه تلاشمان این است که از این مدت کم، بیشترین استفاده را در جهت کسب رضای خداوند و جلب خاطر مبارکامام (ع) ببریم. بالاترین نگرانی ما این است که نکند وقتی حضرتش تشریف میآورند، توجهی به ما نکنند یا خدای ناکرده از ما روی بگردانند. برای این که چنین حالتی پیش نیاید، سعی میکنیم خود را طوری مهیا بسازیم که شایسته استقبال از آن بزرگوار باشیم. بالاترین آرزوی ما این است که در مواجهه با حضرت، شاهد لبخند رضای ایشان به روی خود باشیم و این که خطاب به ما بفرمایند: احسنتم! بارک الله! در غیاب من به وظایف خود خوب عمل کردید. من از شما سپاسگزارم. علاوه بر همه اینها در آرزوی یاری ایشان برای انجام اهداف مقدسشان لحظه شماری میکنیم، با خود میگوییم آن چه را عمری در آرزویش بودیم و با امید وصالش زندگی را گذراندیم، یک روز دیگر، با چشمان خویش شاهد خواهیم بود و چه شیرین است آن لحظات! آن چه را برای یاری کردن ایشان از قبل آماده کردهایم، نزد خود حاضر میکنیم و تمام شرایط و زمینهها را برای آن که به حضرتش بپیوندیم و جزء بهترینیاوران ایشان باشیم، در خود فراهم میآوریم. خدای را شکر میکنیم که زندهایم و سالم هستیم و انشاء الله تا یک روز دیگر همه امکانات مالی، آبرویی، زندگی هستی خود را فدای قدوم محبوب عزیزتر از جان خود خواهیم کرد.
همراه کردن دیگران: آن گاه از خود میگذریم و سراغ سایرمؤمنان میرویم و آنها را هم مانند خود آماده استقبال و همراهی با امامشان میکنیم. اگر ببینیم که بعضی از آنها اشتیاقی و علاقهای به این موضوع از خود نشان نمیدهند، با دلسوزی و از سر شفقت و مهربانی سعی میکنیم تا آنها را با خود هم عقیده سازیم و دریغمان میآید که چنین فرصت طلایی و استثنایی را از دست بدهند، دلمان نمیآید که فردا وقتی خورشیدامام (ع) طلوع میکند، کسانی از مؤمنان، خود را در بیغولههای تنگ و تاریک پنهان کنن و دانسته یا ندانسته از گرما و روشنایی این خورشید بیبهره بمانند.
به طور خلاصه سعی میکنیم سوز انتظاری که خداوند سر سوزنی از آن را به ما ارزانی داشته است، در حد توان به سایرمؤمنان هم سرایت دهیم، به این امید که آتش اشتیاقی که به لطف خدا و عنایتامام (ع) خرمن وجود ما را فرا گرفته است، غافلان را هم فرا گیرد و در نتیجه شیفتگان آن دردانه هستی را دور هم جمع میکنیم و به ایشان میگوییم: بیاید خدا را صدها هزار مرتبه شکر کنیم که زمان خواندن این دعاها تا یک روز دیگر به سر میآید: "آیا امروز ما در ارتباط با تو به فردایش میرسد تا به آرزوی خود برسیم؟ چه وقت بر سر چشمههای پر آب سیراب کننده تو خواهیم رسید تا سیراب گردیم؟ چه موقع از آب شیرین و گوارای تو بهرهمند میشویم؟ تشنگی ما طولانی گشته است! کی میشود که با تو صبح و شام کنیم تا چشمان ما (به جمالت) روشن شود؟ کی تو ما را و ما تو را میبینیم در حالی که پرچمپیروزی را برافراشتهای؟ راستی میشود ما را ببینی که به گرد تو حلقه زدهایم و تو بر همگان امامت میکنی در حالی که زمین را از عدالت پر ساختهای؟!" [۱]
و زمان «" نَحْنُ نَقُولُ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين"»[۲] فرا میرسد. چنین الحمدللهای هرگز در عمر خود نگفتهایم و یک روز دیگر به انجام این عبادت بزرگ رستگار میشویم.
همه آن چه بیان شد، در این فرض بود که ما یقین به ظهورحضرت تا بیست و چهار ساعت آینده داشته باشیم، اما اگر این فاصله زمانی بیشتر شود، هر قدر که طولانیتر گردد، شور و حرارت قبلی کمتر خواهد شد و به سردی بیشتری میگراید»[۳].
«نزدیک دانستن ظهور باعث میشود تا توجه به حضرت مهدی(ع) بیش از پیش افزایش پیدا کند. مشکلات دیگر تحت الشعاع قرار گیرد و تمام رفتارها برای رضایت آن حضرت انجام شود.
به راستی کسی که ظهور آن حضرت را در کمترین فاصله زمانی با خود فرض میکند با کسی که آن رخداد را فاصلهای دورتر میبیند، بسیار متفاوت خواهد بود. در نوع نخست فرد تمام کوشش خود را صرف آماده شدن برای درکظهور میکند، درحالیکه در نوع دوم این ایجاد آمادگی کمتر خواهد بود. این نزدیک دانستن زمان ظهور دارای آثار تربیتی فراوانی است، و برکات بیشماری برای منتظر به دنبال خواهد داشت. این انتظار باعث میشود که انسان در همه حالات زندگیاش در حال آمادهباش، باشد. و رفتارهای خود را بهگونهای تنظیم کند که اگر منتظر به صورت ناگهانی آمد، غافلگیر نشود. پیشوایاننور(ع) در سخنان خود تأکید فراوانی بر ناگهانی بودن ظهور حضرت مهدی(ع) داشتهاند.
امام باقر(ع) در اینباره فرموده است: "خداوند امر [[[فرج]]] او را در یک شب اصلاح میکند"[۵]. آن حضرت در سخنی دیگر پس از بیان غیبت حضرت مهدی(ع) فرمود: "او همانند شهابی شعلهور ظاهر خواهد شد"[۶]. پیامبر اکرم(ص) نیز در اینباره میفرماید: "در آن هنگام همچون شهابی فروزان خواهد آمد"[۷].
روشن است که سخن معصومین(ع) گزاف نیست و تشبیهات ایشان بدون حساب نبوده است. از سوی دیگر، "در فرا رسیدن همچون شهاب" سخن از ناگهانی بودن، بدون پیش بینی قبلی، غافلگیرانه و سریع بودن آن است[۸].
«آمادگی نتیجه نزدیک بودن یک حادثه یا یک شخص است اگر یک حادثه زمانش نامشخص یا دور باشد یا آمدن شخصی نزدیک نباشد طبیعی است آمادگی معنا نمییابد. شاید به همین دلیل است که منتظرانی که ظهور را نزدیک میبینند آمادهاند و نجات یافته. نجی المقربون[۹].
جناب فیض کاشانی میفرماید: بدان کسی که دو برادرغایب دارد که ورود یکی را در فردا و ورود دیگری را پس از یک ماه یا یک سال انتظار دارد برای دیداربرادری که پس از یک ماه یا یک سال دیگر وارد میشود خود را آماده نمیکند بلکه آماده دیداربرادری میشود که فردا وارد خواهد شد. پس آمادگی نتیجه قربانتظار است. کسی که منتظر رسیدن مرگ پس از گذشت یک سال دیگر است دلش به آن چه در این مدت است مشغول میشود و آن چه را پس از آن است فراموش میکند. سپس در هر روز که بامداد میشود منتظر یک سال تمام است و روزی را که گذشته از این مهلت کم نمیکند و همین امر مانع او میشود که به عمل بشتابد، چه وی همواره مجال وسیعی در این یک سال برای خود تصور میکند و در نتیجه عمل را به تأخیر میاندازد[۱۰]»[۱۱].