وظیفه مردم در عصر غیبت کبری برای برپایی عدالت چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
وظیفه مردم در عصر غیبت کبری برای برپایی عدالت چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت
تعداد پاسخ۳ پاسخ

وظیفه مردم در عصر غیبت کبری برای برپایی عدالت چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

در دوران غیبت کبری ظلم و فساد و انحراف همه جا را فرا می‌گیرد. حال وظیفه یک فرد مسلمان در مقابل این حالت چیست؟ آیا از جامعه کناره‌‏گیری کند و دست به کاری نزند و هیچ‌‏گونه وظیفه‏‌ای برای برپایی عدالت و از بین بردن کژی‌ها و انحرافات ندارد؟ یا اینکه وظیفه‏‌اش تلاش و کوشش اجتماعی و جهاد و پیکار قطعی در راه خدا در مقابل ظلم و طغیان است؟ آیات کریمه قرآن، با مفهوم عام و گسترده‏ای که دارد، دلیل بر آن است که جهاد واجب است؛ همچون این دو آیه شریفه: ﴿وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ[۱] ﴿ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ لاَ يُصِيبُهُمْ ظَمَأٌ وَلاَ نَصَبٌ وَلاَ مَخْمَصَةٌ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلاَ يَطَؤُونَ مَوْطِئًا يَغِيظُ الْكُفَّارَ وَلاَ يَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَّيْلاً إِلاَّ كُتِبَ لَهُم بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ[۲]. در مقابل، بسیاری از روایات مربوط به اخبار آینده دلالت می‏‌کند بر وجوب کناره‏گیری و خانه‏نشینی، به طوری که می‌‏توان گفت تمام اخبار عامه و اهل تسنن و اغلب اخبار خاصه و شیعیان گویای این مطلب می‌‏باشند، و کمتر روایتی را می‌‏توان یافت که دستور به جهاد داده باشد و در دست گرفتن زمام امر را لازم دانسته باشد، که در آینده به آنها خواهیم پرداخت. حال باید ببینیم که قواعد عمومی اسلامی، مقتضی کدام یک از دو وظیفه است؟ آیا یکی از آن دو را باید انجام داد، یا اینکه در حالات مختلف، انجام هر دو لازم است؛ و در پرتو این قواعد از آن روایات چه می‌‏فهمیم؟

پاسخ جامع اجمالی

برپایی عدالت هدف بعثت انبیاء

عدل در لغت به معنی راستی، درستی و برابری و در اصطلاح به معنی قراردادن هر چیز در جایگاه خودش است. برپاداشتن عدالت از سوی مردم یکی از اهداف بزرگ بعثت انبیاست: ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ[۳] و این مسئولیتی است که اختصاص به دوره و شرایط خاص ندارد و همه مؤمنان در همیشه تاریخ موظف به انجام آن هستند[۴].

یکی از بزرگ ترین مصادیق برپایی عدالت در حوزۀ اجتماع در عصر غیبت، تشکیل حکومت دینی است، حکومتی که بر پایه موازین دین شکل می‌‌گیرد و می‌‌کوشد عدالت را در حوزۀ اجتماع زنده کند[۵].

حساسیت عدالت در زمان غیبت

در تقسیم‌بندی عدالت باید گفت عدالت در تمامی زمان‌ها (عصر حضور و غیبت) منحصر در یک موضوع مانند اقتصاد نیست، بلکه در تمام حوزه‌ها جریان دارد: از جمله: در حوزۀ اعتقاد، حوزۀ فرهنگ، حوزه اجتماع، حوزۀ اقتصاد، خانواده، سیاست، عدالت در حوزۀ طبیعت و محیط زیست و در برابر دشمن[۶].

اما مسئله ای که سبب می‌‌شود عدالت در زمان غیبت حساس‌تر به نظر بیاید و جزء وظایف اصلی منتظران قرار بگیرد این است که ظلم در زمان غیبت به خاطر نبود امام و مدعیانی که به دروغ ادعای ادارۀ جامعه را دارند بسیار بیشتر است چنانکه امام صادق (ع) در روایتی فرمودند: «این امر (یعنی دولت حضرت مهدی) وجود پیدا نخواهد کرد تا هیچ گروهی باقی نمانند مگر اینکه بر مردم حکومت کرده باشند؛ تا کسی نگوید: اگر ما حکومت می‌‏کردیم، به عدالت رفتار می‌‌کردیم. بعد از حکومت مدعیان قائم ما قیام به حق و عدالت خواهد کرد»[۷].

بنابراین نه تنها عزلت نشینی و گوشه‌گیری در زمان غیبت امری مذموم است، بلکه ایجاد عدالت‌طلبی در زمان غیبت اهتمام ویژه ای را از جانب منتظرین می‌‌طلبد چراکه ظلم و ستم در زمان غیب بیش از زمان‌هایی است که امام در آن زمان حضور دارد[۸].

مصادیق عدالت از نگاه قرآن و به‌کارگیری آن برای منتظران

نقطۀ ابتدایی ایجاد اعتدال و عدالت می‌‌تواند عوامل گوناگونی داشته باشد، اما مهمترین عنصری که می‌‌تواند پایۀ اصلی شروع عدالت در تمامی زمان‌ها به ویژه در زمان غیبت باشد تفکر، علم و آگاهی است، چنانکه قرآن کریم به زیبایی نسبت به این موضوع واکنش نشان داده و عدالت را با این بیان توصیف کرده است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ[۹]. در این آیه تفکر اعتدالی به وضوح قابل لمس است چراکه قرآن تاکید دارد عدالت موضوعی استثناپذیر نیست و باید به درستی و با تمام شرایطش اجرا شود، هرچند که اجرای چنین عدالتی موجب ضرر برای مجری عدالت باشد. همچنین در آیه ای دیگر، قرآن عدالت در گفتار را کلید اساسی عدل محوری می‌‌داند: ﴿وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا[۱۰]، برهمین اساس منتظر باید در زمان غیبت با توجه به این نوع از عدالت وظیفه خود را در موضوع عدالت به درستی انجام دهد. ایجاد چنین عدالتی یعنی عدالت در گفتار نیاز به معیارهایی دارد که منتظر باید در مقام سخن مقید به این معیارها باشد مانند اینکه منتظر در گفتارش صادق باشد، تهمت نزند، غیبت نکند، بی تحقیق جاهلانه سخن نگویید، از سخن زشت و دشنام پرهیز کرده و از مبالغه دوری کند. انسان منتظر بایستی این عرصه‌ها را بشناسد و دشواری‌ها و موانع و آسیب‌های آن را دریابد تا انتظاری آگاهانه را دنبال کند[۱۱].

اجرای عدالت به اندازه توان منتظرین

البته باید به این نکته توجه داشت که برپایی عدالت در زمان غیبت توسط منتظران به این معنا نیست که عدالت تام و کامل در زمان غیبت اجرایی شود، چراکه چنین امری به خاطر ضعف وجودی آنها ناممکن است، اما منتظرین بر اساس وظیفه ای که نسبت به مقولۀ عدالت در زمان غیبت دارند باید به اندازۀ توانشان تمام تلاششان را برای برپایی عدالت در تمام حوزه‌ها بکار گیرند. حوزه‌هایی مانند کمک به مردم مستضعف و محروم؛ تلاش برای برخوداری همۀ مردم از امکانات کشور؛ اجرای حقوق انسانی، اجتماعی، عمومی و حدود الهی یکسان بر مردم[۱۲].

نتیجه گیری

ببنابراین برپایی عدالت بدون شک یکی از مهمترین وظایف منتظرین در زمان غیبت است چراکه ظلم و ستم در زمان غیبت به خاطر نبود امام و مدعیانی که به دروغ ادعای ادارۀ جامعه را دارند بیشتر می‌‌شود.

پاسخ‌ها ودیدگاه‌های متفرقه

۱. آیت‌الله خامنه‌ای؛
آیت‌الله سید علی حسینی خامنه‌ای، در کتاب «انتظار فرج امام زمان» در این‌باره گفته است: «ما که منتظر امام زمان هستیم، باید در جهتی که حکومت امام زمان تشکیل خواهد شد، زندگی امروز را در همان جهت بسازیم و بنا کنیم. البته، ما کوچک‌تر از آن هستیم که بتوانیم آن گونه بنایی را که اولیای الهی ساختند یا خواهند ساخت، بنا کنیم؛ اما باید در آن جهت تلاش و کار کنیم. مظهر عدل پروردگار، امام زمان است و میدانیم که بزرگ‌ترین خصوصیت امام زمان -که در دعاها و زیارات و روایات آمده است- عدالت می‌باشد:"يَمْلَأُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلا". ما باید امروز جامعه را جامعه عدالت بکنیم. در بنای یک جامعه، عدالت از همه چیز مهم‌تر است. عدالت، به معنای عدم تبعیض در حقوق و حدود و احکام است. عدالت، یعنی کمک به مردم محروم و ضعیف. عدالت، یعنی این که برنامه‌ها و حرکت کلی کشور، در جهت تأمین زندگی مستضعفان باشد. عدالت، به معنای این است که کسانی که در زیر سایه سنگین نظام طاغوتی، از حقوق خود محروم ماندند، به حقوقشان برسند. عدالت، یعنی این که عده خاصی برای خودشان حق ویژهیی قایل نباشند. عدالت، یعنی اینکه حقوق انسانی و اجتماعی و عمومی و حدود الهی،یکسان بر مردم اجرا شود. اگر جلوی کسانی که با تکیه بر فریب و زور و یا بر اساس کارهای ناصحیح و مبتنی بر عقل‌های مادی و منحرف از معنویت، توانستند به چیزهایی که حق آنها نبوده است، دست پیدا کنند، گرفته شود تا فرصتی برای ادامه کار خود پیدا نکنند، عدالت تحقق پیدا کرده است. البته، کمک به مظلومان و محرومان، شامل کمک‌های فردی هم می‌شود، اما قضیه بالاتر از اینهاست؛ زیرا تحقق زندگی عادلانه به این است که کمک نظام و تشکیلات و حرکت آن، در جهت کمک به مستضعفان باشد. ما اگر در این جهت، زندگی خود را پیش بردیم و حرکت کردیم، مطمئناً خدای متعال کمک خواهد کرد و قدرت‌های مادی نخواهند توانست با این ترفندها و فریب‌ها، ملت ما را از راه پُر افتخار خود منصرف کنند و مقاومتش را بگیرند. ان شاء الله روزبه‌روز مقاومت مردم بیشتر خواهد شد[۱۳]»[۱۴].
۲. آیت‌الله شهید صدر؛
آیت‌ الله شهید سید محمد صدر در کتاب «تاریخ غیبت کبری» در این‌باره گفته‌ است:

«در اینجا باید ابتدا از آن قواعد سخن گفت و در آخر روایات را بررسی کرد.

عزلت و جهاد در دوره غیبت از دیدگاه قواعد عمومی‏: در این‌باره می‏‌توان از دو سوی نگریست:

جانب اول: احکام و دستورات اسلامی از نظر فقهی، در زمینه کوشش و تلاش اجتماعی‏ ، و یا کناره‏گیری و خانه نشستن. کار و تلاش اجتماعی اسلامی به منظور هدایت و اصلاح مردم، به دو بخش عمده تقسیم می‏‌شود: اول: امر به معروف و نهی از منکر دوم: جهاد و دعوت به سوی اسلام هر یک از این دو، قلمرو ویژه و شرایط مخصوصی دارند.

جهاد در مفهوم گسترده‏‌اش شامل استقرار و تثبیت عقاید اسلامی، یا به صورت انتشار و تبلیغ از آن، و یا به صورت دفاع از حریم آن می‌‏شود، به هر شکلی که برای یک فرد و یا یک جامعه امکان داشته باشد، چه به صورت صلح و سازش، و یا به جنگ و پیکار. گرچه روشنترین و بارزترین نمونه‌‏اش همان برخورد مسلحانه مسلمین با کفار می‏‌باشد. و اما امر به معروف و نهی از منکر؛ زمینه و قلمرو آن اقدامات اصلاحی در جامعه اسلامی با حفظ و نگهداری اصل عقیده اسلامی است، که می‏بایست اسلام را از دستبردهای انحراف و بدعت، و جامعه اسلامی را از انحراف و تفرقه و شیوع فحشا و منکرات حفظ کرد.

شرایط امر به معروف و نهی از منکر بسیار است، که می‌‏شود همه را در دو بخش مهم خلاصه کرد:

اول: دانستن و شناختن معروف و منکر؛ که اگر کسی حکم شرعی را ندانست، و یا اینکه احراز نکرد که کار و عمل یک شخص گناه و معصیت است، بر او لازم نیست که امر به معروف و نهی از منکر بکند.

دوم: احتمال تأثیر در فرد دیگر را بدهد؛ که اگر چنین احتمالی را نداد، لازم نیست که امر به معروف و نهی از منکر بکند، تا چه رسد به جایی که احتمال درگیری و زیان دیدن را بدهد. در این مورد روایتی از حضرت صادق (ع) وارد شده است که از آن حضرت درباره امر به معروف و نهی از منکر سؤال شده که: آیا بر عموم مردم واجب است؟ حضرت فرمودند: نه. گفته شد: چرا؟ فرمودند: «این وظیفه، بر عهده آن انسان نیرومند و مطاعی است، که از معروف و منکر آگاهی داشته باشد، نه بر آن شخص ناتوانی که نمی‌‏داند از کجا به کجا می‌‏رود و ممکن است از حق به باطل راه پیدا کند. و دلیل بر این مطلب فرمایش خداوند است در قرآن مجید که می‏‌فرماید: ﴿وَ لْتَکنْ مِنْکمْ أُمةٌ یدْعُونَ إِلَی الْخَیرِ وَ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ ینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ: «و باید از شما گروهی باشد که به خیر و نیکی دعوت کرده و بخوانند و به معروف و شایسته فرمان دهند و از منکر و ناشایسته بازدارند.» پس این وظیفه، یک وظیفه مخصوص به بعضی افراد است، نه برای‏ عموم مردم.»[۱۵] و همچنین فرمایش حضرت در این روایت: «همانا امر به معروف و نهی از منکر می‌‏شود شخص با ایمانی که پند گیرد، و یا نادانی که چیزی بیاموزد؛ لکن آن کس که تازیانه در دست دارد و یا صاحب شمشیر است، امر و نهی نمی‌‏شود.»[۱۶] لکن جهاد چنین شرایطی را ندارد. چگونه این چنین مشروط باشد، و حال آنکه فرض چنین است که در راه جهاد باید از جان‏گذشتگی نمود و بهترین چیزها را در راه خدا و به خاطر مصالح والای اسلامی بخشید.

قرآن مجید در چندین مورد بر این مسأله تأکید نموده است همچون این آیه شریفه: ﴿إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ * التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ[۱۷] بنابراین برای گسترش پیام خداوندی، جهاد بهترین وسیله بوده، و برای هدایت مردم در برنامه‏ریزی کلی خدایی مطرح می‏‌باشد، هم پیش از اسلام، و هم پس از اسلام؛ هم در تورات و انجیل، و هم در قرآن مجید.

جانب دوم: گفتار در باب جهاد و عزلت‏: این احکام و دستورات اسلامی چگونه با برنامه‏ریزی کلی الهی و با قانون آزمایش خدائی ارتباط پیدا می‌‏کند؟ئدر گذشته آثار و پی‏آمدهای عجیب ظلم و ستم و انحراف و کژی را در آزمایش و غربال شدن مردان خدا و انسان‌های ایثارگر، و دور شدن هر چه بیشتر آنها از مسیر باطل دانستیم.

در اینجا، به بررسی این نکته می‏‌پردازیم که این پی‏امد بسیار زیبا، آثار مستقیم آن انگیزه‌‏های نازیبا نیست، و این چنین نیست که مستقیما ظلم و انحراف، خلوص و ایثار و محبت خدا ایجاد کند، بلکه آنچه که به طور مستقیم از آن به‌دست می‏‌آید، نابودی حق و حقیقت و از بین رفتن مردان خدا است، بلکه این اثر از آنجا به دست می‌‏آید که یک انسان مسلمان وقتی شاهد ظلم و ستم می‌‏باشد و کژی و انحراف را به چشم خود می‏‌بیند، و خود را رو در روی آنها مشاهده می‌‏کند، نتایج و تجربیات مختلفی برای او ایجاد می‏‌شود:

  1. از ظلم و انحراف عبرت می‏‌گیرد، و آن را یک نمونه زشت می‌‏بیند که باید از آن دوری گزیده از سنخیت با آن پرهیز کند. زیرا ظلم با هر انگیزه و فلسفه و ویژگیهای اخلاقی و سلوکی که داشته باشد، در عین حال هرگز نخواهد توانست خود را بپوشاند و معایب و نقایص خود را مستور دارد. بلکه بزودی در نتیجه آزمونها و تمحیصها یکی پس از دیگری اسلوبها و ظروف آن، و نیرنگها و نقاط ضعفی که بر آنها پایه‌‏گذاری شده، آشکار می‌گردد. در زمان ما، کافی است که به دست‏اندرکاران این ظلم و ستمها بنگریم. می‌‏بینیم که چگونه پیوسته در فکر تغییر و دگرگون کردن چهره‏های نازیبای ظلم خود افتاده و هر لحظه آن را به شکلی اشتباه‏انداز درمی‏آورند، و سعی می‏‌کنند که رسوائی‌هایش آشکار نشود. بنابراین، هرگونه فکر انحرافی، اگر ترمیم و اصلاح نشود، خود رشد فرهنگی و تمدن انسانها در رو کردن چهره نازیبا و اعلام رسوائی آن کافی است.
  2. نقشه‌‏ها و طرح‌هائی که بشر مدعی بوده که اگر اجرا شود می‏‌تواند صلاح و سعادت به بار آورد، یکی بعد از دیگری، وقتی اجرا شد و کاری را از پیش نبرد، برای همه معلوم و آشکار می‌‏شود که اینگونه طرح‌ها و پیشنهادها و نظریه‌‏ها، نمی‌‏تواند سعادت‏آفرین باشد. خداوند متعال، با نشان دادن عجز و ناتوانی تمامی مکاتب و نظریات انسانی، پیوسته انسان‌ها را تحت تربیت خود به پیش می‌‏برد؛ و وقتی که از اجرای تمامی این برنامه‏‌ها مأیوس شد، راه حل نهائی برای گشودن تمام مشکلات و دستیابی بر تمامی دشواری‌ها را به او می‌‏نمایاند. در اخبار و روایات، با کمال وضوح و روشنی به این مطلب اشاره شده است: نعمانی در کتاب غیبت با سندش از هشام بن سالم، از حضرت صادق (ع) روایت کرده است که حضرت فرموده است: «این امر (یعنی دولت حضرت مهدی) وجود پیدا نخواهد کرد تا هیچ گروهی باقی نمانند مگر اینکه بر مردم حکومت کرده باشند؛ تا کسی نگوید: اگر ما حکومت می‌‏کردیم، به عدالت رفتار می‏‌نمودیم. و آنگاه قائم ما قیام به حق و عدالت خواهد کرد.»[۱۸] ۲) در روایت دیگری چنین آمده است: «دولت ما آخرین دولت‌ها است. و خاندان اهل حکومتی باقی نخواهند ماند، مگر اینکه پیش از ما به حکومت می‌‏رسند، تا وقتی که سیره و رفتار ما را دیدند، نگویند اگر حکومت به دست ما می‌‏افتاد، همچون اینان کار می‏‌کردیم. و این است فرمایش خداوند: ﴿ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ[۱۹]. در این باره بحث مفصلی در کتاب سوم از این مجموعه خواهیم کرد.
  3. آثار و نتایجی که از این نومیدی عمومی به دست می‌‏آید به طوری که انسان‌ها به راستی می‌‏یابند که نیازمند راه تازه‏ای برای حل مشکلات و ایجاد یک جامعه عادلانه می‏‌باشند. این احساسی است که هم اکنون در بیشتر جوامع بشری پیدا شده است، و همه گروهها و ادیان و مذاهب، در هر ملت و طائفه و زبان و نژادی که هستند، به این نتیجه رسیده‏اند که راه‌هائی که تاکنون پیموده‏اند، راه حل مشکلات نبوده است؛ و این حالت، مولود همان برنامه‏ریزی الهی است که آگاهانه و یا ناخودآگاه بشریت را به این مرحله رسانده است.
  4. درک ویژگی‌های عدالت اسلامی و کار و برنامه‏‌ها و رهبری اسلامی، به هنگام برخورد با دیگر ایدئولوژی‌ها و مکاتب؛ که می‌‏بینیم چگونه برنامه‌‏های اسلامی از دیگر مکاتب جدا شده و خالص گشته است. و هر چه این مقایسه و تطبیق بیشتر باشد، بر عمق این درک و بینش افزوده می‌‏شود، و انسان به وضوح و روشنی می‏‌یابد که تنها برنامه و نقشه برای ایجاد عدالت جهانی، برنامه‏‌های اسلامی است، (بحث در این موضوع را به جای مناسب خود واگذار می‌‏کنیم.
  5. تجربه و تمرینی برای فداکاری‌ها و از خودگذشتگی‌ها؛ که این نتیجه از راه آزمایشات مکرر و گوناگون، چه به صورت اختیار یا به صورت اضطرار به دست می‌‏آید، و از راه قانون دریافت و انتقال نسل‌ها از یکدیگر، به آیندگان منتقل می‌‏شود»[۲۰].
۳. حجت الاسلام و المسلمین آیتی؛
حجت الاسلام و المسلمین نصرت‌الله آیتی نویسنده کتاب «دلیل روشن» در اين باره گفته است: «‌برپاداشتن عدالت از سوی مردم یکی از اهداف بزرگ بعثت همه انبیاست: ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ[۲۱] و این مسئولیتی است که اختصاص به دوره و شرایط خاص ندارد و همه مؤمنان در همیشه تاریخ موظف به انجام آن هستند این عدالت می‌‌تواند هم به صورت فردی باشد؛ به این معنی که هر مؤمنی در زندگی شخصی خود در تعامل با دیگران به آنچه مقتضای عدل و راستی است عمل نماید و هم می‌‌تواند صورت اجتماعی داشته باشد. یکی از بزرگ ترین مصادیق برپایی عدالت در حوزه اجتماع در عصر غیبت، تشکیل حکومت دینی است حکومتی که بر پایه موازین دین شکل می‌‌گیرد و می‌‌کوشد عدالت را در حوزه اجتماع جریان ببخشد و اقتصاد و فرهنگ و سیاست و سایر شئون مؤمنان را بر اساس عدل تنظیم نماید. نیاز به توضیح نیست که با فقدان عدالت در حوزه اجتماع که با تشکیل حکومت دینی میسور می‌‌شود با رعایت عدالت فردی نمی‌توان کاری چندان از پیش برد؛ بنابراین، یکی از مهم ترین مظاهر برپایی عدالت در عصر غیبت، تشکیل حکومت دینی است»[۲۲].
۴. حجت الاسلام و المسلمین کلباسی اشتری؛
حجت الاسلام و المسلمین روح‌الامین مجتبی کلباسی اشتری، در مقاله «انتظار کاربردی» در این‌باره گفته است:

«بارزترین چهره مطرح شده در کلام نبوی که اصلی‌ترین و پر پیشینه‌ترین بشارت اسلام به مهدویت است موضوع "عدالت" و ستیز با "ظلم" و براندازی آن است.

بی‌شک منتظران و زمینه‌سازان ظهور حضرتش بایستی این دو محور که لازم و ملزوم یکدیگرند را به درستی بشناسند تا هم ابعاد گوناگونش و هم موانع و مشکلاتش بر آنان روشن شود تا در مسیر زمینه‌سازی برای ظهور، آن را به کار بندند.

عرصه‌های کاوش:

عدالت چیست و عرصه‌های مختلف آن کدام است. بر خلاف پندار ابتدایی، عدالت فقط عرصه اقتصادی و توزیع امکانات و ثروت‌ها نیست بلکه ابعاد گوناگونی دارد که بایستی بازشناخته شود. برای نمونه؛

  1. عدالت اعتقادی. چگونه می‌توان یک تفکر و اعتقاد عادلانه داشت.
  2. آیا تفکرات و معتقدات ما عادلانه است؟
  3. چگونه می‌توان متعادل نبودن یک اندیشه و تفکر را شناسایی کرد؟
  4. راه رسیدن به اعتدال فکری چیست؟
  5. چگونه فکر انسان از مسیر اعتدال خارج می‌شود؟

اعتدال و عدالت در فکر و اندیشه مقدمه هر نوع عدالت دیگر است، اگر کسی در بینش و تفکر خود به معیارهای عدل توجه نداشته باشد چگونه می‌توان انتظار داشت که در مرحله تصمیم، عملی عادلانه داشته باشد.

عدل از ریشه‌دارترین عقاید اسلام به‌ویژه در مکتب و تفکر شیعه است به گونه‌ای که یکی از اصول مذهب شیعه امامیه به شمار آمده است. اگر در حکومت موعود حضرت مهدی (ع)عدل در همه ابعاد اجرا می‌گردد بایستی ریشه این توسعه شگرف عدل را در مجموعه ویژگی‌هایی که در انسآن‌های آن عصر به ویژه اصحاب حضرت پدید می‌آید جستجو کرد.

از جمله این خصوصیات توسعه علم و آگاهی است. علم و آگاهی بستر هر کمال است و بدون آن تقریباً برداشتن هر گامی تیری در تاریک است.

جامع‌ترین منبع برای شناخت اعتدال فکری

کاملترین منبع و بنیادی‌ترین اساس برای دستیابی به اندیشه عادلانه، قرآن مجید است.

کتاب الهی در ده‌ها آیه خود به بیان این رکن پرداخته است. کسی که خواهان رسیدن به این نقطه است بایستی این دستور‌العمل‌ها را در ساختار فکری و نظری خود به کار بندد و در مقام عمل نیز به آن متعهد باشند.

عدالت را باید از خود شروع کرد

قرآن مجید در توصیه‌های جاودانه خود بر رعایت عدالت در سخن و شهادت و حق‌گویی اگرچه بر ضرر خود انسان و یا والدین و یا خویشانش باشد - تأکید اکید می‌کند ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ[۲۳].

گرچه فرمان به رعایت عدل و قسط در بسیاری از آیات قرآن مذکور شده است ولی در هیچکدام از این موارد چنین تأکید سنگینی مشاهده نمی‌شود.

اکنون بایستی خود را ارزیابی کنیم که تا چه اندازه معیار‌های این آیه را در زوایای زندگی خود پیاده کرده‌ایم.

آیا اگر جایی منافع‌مان در خطر بود باز هم سخن عادلانه می‌گوییم؟

آیا در گفتارهای خود طرفدار خویشان هستیم یا حق را ملاک قرار می‌دهیم؟

آیا انصاف را در رفتار خود با دیگران رعایت می‌کنیم؟

عدالت در گفتار

از دیگر فرمآن‎های قرآن فرمان به رعایت عدالت در گفتار است، ﴿وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا[۲۴].

سخن کلید خوبی یا بدی است تا کسی در سخن عادل نباشد نمی‌توان به عدالت او در دیگر امور دل بست.

معیارهای سخن عادلانه:

  1. راست باشد، بدون تردید دروغ غیر عادلانه است که با حقیقت هیچ تناسبی ندارد،
  2. تهمت نباشد،
  3. غیبت نباشد،
  4. بی تحقیق و جاهلانه نباشد.
  5. از سخن زشت و ناروا (دشنام) دور باشد،
  6. حق بوده و جدا از گمان،
  7. از مبالغه و گزاف‌گویی مبرا باشد.

این موارد تنها گوشه‌ای از عدالت در سخن است، کسی که منتظر است بایستی این موارد را شناسائی و با برنامه‌ای آن را در زندگی خود عملی سازد.

عدالت در مبادلات و معاملات

مبادلات و معاملات ضرورتی اجتناب ناپذیر در زندگی بشر است. و بستر بسیاری از فعالیت‌های دیگر اجتماعی است. از این رو نقش مهم و مؤثری در بهبود شاخص‌های اجتماعی دارد. اگر این تعامل‌ها بر اساس عدل صورت پذیرد برکات آن به تمام بخش‌های جامعه سرازیر می‌شود ولی اگر این روند ناعادلانه باشد، آلودگی آن اندام‌های جامعه را بیمار کرده و آن را به اضحلال خواهد کشاند.

قرآن مجید در چندین آیه به دادگری در مبادلات فرمان داده است: ﴿أَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ[۲۵].

در آیاتی دیگر از ظلم در مبادلات نهی فرموده است: ﴿لَا تَنْقُصُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ[۲۶].

و بالاخره در مورد اصل مقیاس‌ها و معیار‌ها می‌فرماید: ﴿وَأَوْفُوا الْكَيْلَ إِذَا كِلْتُمْ وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا[۲۷].

اگر معیارها و اندازه‌سنجی‌ها مستقیم و عادلانه نباشد هیچ تبادلی عادلانه نخواهد بود.

عرصه‌های دیگر عدالت

عدالت در عرصه خانواده

عدالت در سیاست

عدالت در طبیعت و محیط زیست

عدالت در برابر دشمن

هر کدام از این موارد فرصت جداگانه‌ای برای بحث و تبادل نظر دارد آن‌چه مسلم است آن است که انسان منتظر بایستی این عرصه‌ها را بشناسد و دشواری‌ها و موانع و آسیب‌های آن را دریابد تا انتظاری آگاهانه را دنبال کند»[۲۸].

پرسش‌های وابسته

  1. وظیفه مسلمانان نسبت به امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    1. تکالیف و وظایف شیعیان برای زمینه‌سازی ظهور در غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    2. تکالیف و وظایف شخصی شیعیان در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    3. تکالیف و وظایف فردی شیعیان در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    4. تکالیف و وظایف اجتماعی شیعیان در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    5. تکالیف و وظایف شیعیان در حوزه امنیت اجتماعی در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    6. تکالیف و وظایف علما در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    7. تکالیف و وظایف دانشجویان در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    8. تکالیف و وظایف مستمعان در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    9. تکالیف و وظایف کنهسالان در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    10. تکالیف و وظایف جوانان در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    11. تکالیف و وظایف زنان در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    12. تکالیف و وظایف ثروتمندان در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    13. تکالیف و وظایف اقشار آسیب‌پذیر در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    14. تکالیف و وظایف حاکمان و فرماندهان در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    15. تکالیف و وظایف نیروی انتظامی در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    16. تکالیف و وظایف توده مردم در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  2. وظایف عام مسلمانان نسبت به امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    1. مسلمانان نسبت به شناخت امام مهدی چه وظیفه‌ای دارند؟ (پرسش)
    2. مسلمانان درباره تولی به امام مهدی چه وظیفه‌ای دارند؟ (پرسش)
      1. وظیفه مسلمانان درباره ایمان به امامت و ولایت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
      2. وظیفه مسلمانان درباره محبت و مودت به امام مهدی چیست؟ (پرسش)
      3. وظیفه مسلمانان درباره اطاعت و نصرت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
        1. برای یاری امام مهدی چه باید کرد؟ (پرسش)
    3. مسلمانان نسبت به تبری از دشمنان امام مهدی چه وظیفه‌ای دارند؟ (پرسش)
    4. مسلمانان نسبت به زیارت و یاد امام مهدی چه وظیفه‌ای دارند؟ (پرسش)
    5. مسلمانان درباره دعا برای امام مهدی چه وظیفه‌ای دارند؟ (پرسش)
    6. مسلمانان نسبت به اقتدا به سنت و سیره امام مهدی در امور استحبابی چه وظیفه‌ای دارند؟ (پرسش)
    7. مسلمانان نسبت به انجام اعمال عبادی به نیابت از امام مهدی چه وظیفه‌ای دارند؟ (پرسش)
  3. وظایف خاص مسلمانان نسبت به امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    1. آیا انتظار فرج از وظایف خاص مسلمانان نسبت به امام مهدی است؟ (پرسش)
    2. آیا صبر بر سختی‌های دوران غیبت از وظایف خاص مسلمانان نسبت به امام مهدی است؟ (پرسش)
    3. آیا آمادگی و زمینه‌سازی برای ظهور از وظایف خاص مسلمانان نسبت به امام مهدی است؟ (پرسش)
      1. انواع آمادگی برای ظهور کدامند؟ (پرسش)
        1. آمادگی و زمینه‌سازی برای ظهور امام مهدی در عرصه فکری و اعتقادی یا علمی و معرفتی چیست؟ و چگونه محقق می‌شود؟ (پرسش)
        2. آمادگی و زمینه‌سازی برای ظهور امام مهدی در عرصه روحی و روانی چیست؟ و چگونه محقق می‌شود؟ (پرسش)
        3. آمادگی و زمینه‌سازی برای ظهور امام مهدی در عرصه اخلاقی و رفتاری چیست؟ و چگونه محقق می‌شود؟ (پرسش)
        4. آمادگی و زمینه‌سازی برای ظهور امام مهدی در عرصه سیاسی چیست؟ و چگونه محقق می‌شود؟ (پرسش)
        5. آمادگی و زمینه‌سازی برای ظهور امام مهدی در عرصه اقتصادی چیست؟ و چگونه محقق می‌شود؟ (پرسش)
        6. آمادگی و زمینه‌سازی برای ظهور امام مهدی در عرصه نظامی و انتظامی چیست؟ و چگونه محقق می‌شود؟ (پرسش)
    4. آیا پیروی از نواب عام از وظایف خاص مسلمانان نسبت به امام مهدی است؟ (پرسش)
    5. آیا دعا برای تعجیل فرج از وظایف خاص مسلمانان نسبت به امام مهدی است؟ (پرسش)
    6. آیا غمگین بودن در دوران غیبت و اشتیاق به ظهور از وظایف خاص مسلمانان نسبت به امام مهدی است؟ (پرسش)
  4. آثار نزدیک شمردن ظهور چیست؟ (پرسش)
  5. آفات دور دانستن ظهور چیست؟ (پرسش)
  6. آرزوها چگونه در شخصیت منتظران امام مهدی تأثیر می‌گذارد؟ (پرسش)
  7. برای ایجاد ارتباط قلبی با امام مهدی به جز تکالیف شرعی و دینی چه اعمالی لازم است تا بفهمیم ایشان از ما راضی هستند؟ (پرسش)
  8. وظیفه جامعه اسلامی در برابر اخباری که از سوی امام مهدی می‌رسد چیست؟ (پرسش)
  9. امام مهدی از نوجوانان جامعه امروز چه انتظاری دارند؟ (پرسش)
  10. دانش‌آموزان چگونه باید منتظر امام مهدی باشند؟ (پرسش)
  11. چگونه می‌توان برپایه خواست حقیقی امام مهدی عمل کرد؟ (پرسش)
  12. وظیفه مردم در عصر غیبت کبری برای برپایی عدالت چیست؟ (پرسش)
  13. آیا تکریم اماکن منسوب به امام مهدی از تکالیف عصر غیبت است؟ (پرسش)
  14. چرا رسیدگی به نیازهای مؤمنان مصداقی از برآوردن حوائج امام مهدی است؟ (پرسش)
  15. مرابطه با امام مهدی به چه معناست؟ (پرسش)
  16. آیا حفظ پیوند با مقام ولایت از وظایف خاص منتظران امام مهدی است؟ (پرسش)

پانویس

  1. انفال، ۶۰: تا آن اندازه که توان دارید نیرو مهیا کنید.
  2. توبه، ۱۲۰: این مطلب بدان جهت است که آنان را تشنگی و رنج و تعب در راه خدا نرسیده است و قدم در جائی که کفار را به خشم آورد نگذاشته‏‌اند و از دشمن چیزی به آنان نرسیده است مگر اینکه خداوند بخاطر آن کار شایست‌ه‏ای به حسابشان منظور داشته. خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نمی‌‏کند.
  3. «ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند» سوره حدید، آیه ۲۵.
  4. ر.ک: آیتی، نصرت الله، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  5. ر.ک: آیتی، نصرت الله، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  6. ر.ک: صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۳۹۰-۳۹۲، ۴۰۵-۴۰۸؛ کلباسی اشتری، روح‌الامین مجتبی، انتظار کاربردی.
  7. غیبت نعمانی، ۱۴۶.
  8. ر.ک: صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۳۹۰-۳۹۲، ۴۰۵-۴۰۸.
  9. «ای مؤمنان! به دادگری بپاخیزید و برای خداوند گواهی دهید هر چند به زیان خود یا پدر و مادر و یا نزدیکان (تان) باشد» سوره نساء، آیه ۱۳۵.
  10. «و چون سخن می‌گویید با دادگری بگویید» سوره انعام، آیه ۱۵۲.
  11. ر.ک: کلباسی اشتری، روح‌الامین مجتبی، انتظار کاربردی.
  12. ر.ک: حسینی خامنه‌ای، سید علی؛ انتظار فرج امام زمان، ص۱۱.
  13. بیانات در دیدار مسئولان و اقشار مختلف مردم ۲۲/۱۲/۱۳۶۸
  14. حسینی خامنه‌ای، سید علی؛ انتظار فرج امام زمان، ص۱۱.
  15. وسائل الشیعة (طبع سنگی) ۲، ۵۳۳؛ طبع حروفی ۱۱، ۴۰۰.
  16. وسائل الشیعة (طبع سنگی) ۲، ۵۳۴؛ طبع حروفی ۱۱، ۴۰۱.
  17. توبه، ۱۱۱- ۱۱۲: بدرستی که خدا از مؤمنین و گروندگان جانها و دارائی‌هایشان را خرید که (بجای آن) بهشت برای ایشان باشد. آنان هم در راه خدا کارزار می‌‏کنند، پس می‌‏کشند و کشته می‌‏شوند. وعده‏ای است که وفا به آن بر خدا حق و درست است و آن را در تورات و انجیل و قرآن بیان نموده، و کیست که به عهد و پیمان خود وفاکننده‏تر از خدا باشد؟! پس شاد باشید به دادوستد خودتان، آنچنان دادوستدی که به آن معامله و دادوستد نمودید. و آن معامله و دادوستد همان فیروزی و رستگاری بزرگ است. آن توبه‏‌کنندگان و عبادت کنندگان و حمد کنندگان و ... و بشارت ده مؤمنان را.
  18. غیبت نعمانی، ۱۴۶.
  19. اعلام الوری، ۴۳۲.
  20. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۳۹۰-۳۹۲، ۴۰۵-۴۰۸.
  21. «ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری می‌‌رساند» سوره حدید، آیه۲۵.
  22. مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  23. «ای مؤمنان! به دادگری بپاخیزید و برای خداوند گواهی دهید هر چند به زیان خود یا پدر و مادر و یا نزدیکان (تان) باشد» سوره نساء، آیه ۱۳۵.
  24. «و چون سخن می‌گویید با دادگری بگویید» سوره انعام، آیه ۱۵۲.
  25. «پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید» سوره انعام، آیه ۱۵۲.
  26. «در پیمانه و ترازو کم ننهید» سوره هود، آیه ۸۴.
  27. «و چون پیمانه می‌کنید تمام بپیمایید و با ترازوی درست وزن کنید؛ این بهتر و نیک‌فرجام‌تر است» سوره اسراء، آیه ۳۵.
  28. کلباسی اشتری، روح‌الامین مجتبی، انتظار کاربردی.