مسلمانان نسبت به تبری از دشمنان امام مهدی چه وظیفه‌ای دارند؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
مسلمانان نسبت به تبری از دشمنان امام مهدی چه وظیفه‌ای دارند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت / انتظار فرج
مدخل اصلیتبری از دشمنان امام مهدی

مسلمانان نسبت به تبری از دشمنان امام مهدی چه وظیفه‌ای دارند؟ یکی از سؤال‌های مصداقی پرسشی تحت عنوان «وظایف عام مسلمانان نسبت به امام مهدی چیست؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ جامع اجمالی

=== مفهوم تبری === تبری" در لغت به معنای بیزاری جستن، بیزار شدن[۱] و دوری گزیدن آمده است[۲] و در اصطلاح یعنی: انسان از لحاظ عاطفی، بغض و کینۀ دشمنان خدا، پیامبران، ائمۀ معصومین، جانشینان به حق آنان (فقیهان) و مؤمنان را به دل بگیرد و از نظر سیاسی و اجتماعی، سرپرستی، رهبری، دوستی و حکومت الهی را بپذیرد و از حکومت دشمنان اسلام دوری جوید. همان‌گونه که پذیرش ولایت اهل‌بیت (ع) وظیفه است، برائت از دشمنان اهل بیت نیز یک وظیفه به‌شمار می‌آید. بی‌تردید هیچ یک از تولی و تبری بدون دیگری کافی نیست؛ نه با تولّی محض می‌توان به سعادت رسید و نه با تبرّی می‌توان از شقاوت رهید.

قرآن و تبری

خداوند در قرآن کریم یکی از ویژگی‌های کسانی را که به ریسمان الهی چنگ زده‌اند، کفر به طاغوت و ایمان به الله می‌‌داند[۳]؛ یعنی آنان که به خدا ایمان آورده‌اند باید به یقین رسیده باشند که نزد طاغوت و شیطان هیچ خیر و حقی نیست[۴]، یا باید حضرت محمد (ص) را لبیک گویی و یا در کنار مشرکین با او به جنگ بپردازی. اگر علی (ع) را انتخاب می‌‌کنی نه تنها باید در صف معاویه نباشی، بلکه باید از او بیزاری جویی و لعنت خدا را بر او بخواهی و با قلب و زبان و عمل، بیزاری خود را از او به اثبات برسانی. خداوند در قرآن کریم می‌‌فرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاء بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ[۵] و ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ آبَاءَكُمْ وَإِخْوَانَكُمْ أَوْلِيَاء إِنِ اسْتَحَبُّواْ الْكُفْرَ عَلَى الإِيمَانِ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ[۶].

سیره پیامبران در تبری

پیامبران الهی با آنکه زیباترین معاشرت و بیشترین نرمش اخلاقی و بهترین رفتار انسانی را با مردم داشتند، در عین حال، از اصل "تبرّی" چشم‌پوشی نداشتند، قرآن کریم سیرۀ پیامبرانی همچون ابراهیم (ع) و هود (ع) را بیان نموده است[۷]. آیات مربوط به برائت‌جویی پیامبر اسلام به مراتب بیشتر و با لحن شدیدتر از آیات مربوط به دیگر پیامبران است: ﴿وَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقُلْ لِي عَمَلِي وَلَكُمْ عَمَلُكُمْ أَنْتُمْ بَرِيئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَأَنَا بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ[۸]؛ ﴿مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ[۹].

با توجه به آیات فوق، مسلمانان نباید از دشمن غافل شوند و تظاهر دشمن به دوستی با مسلمانان نباید آنان را غافل کند و موجب شود آنان دشمن را دوست بدارند و به او اطمینان کنند.

ضرورت تبری از دشمنان اهل‌بیت (ع)

پیامبر گرامی اسلام و ائمّه اطهار (ع) تبرّی از دشمنان اهل بیت را ضروری دانسته‌ و به آن توصیه نموده‌اند. دشمنان اهل بیت، اگر بتوانند، تمام احکام اسلام را زیر پا می‌گذارند و از درون جامعه اسلامی و در پوشش اسلام، بر ضدّ اسلام عمل خواهند نمود؛ ازاین‌رو در بسیاری از روایات، امامان در کنار ولایت و پیروی از ایشان، به بیزاری جستن از دشمنان خودشان نیز تأکید کرده‌اند: [۱۰]. امام کاظم (ع) در روایتی فرمود: «خوشا به حال شیعیان ما که در زمان غیبت قائم ما به محبت ما تمسک می‌جویند و بر موالات نسبت به ما و بیزاری نسبت به دشمنان ما ثابت و استوار هستند. آنها از ما هستند و ما نیز از آنها هستیم»[۱۱] بنابراین، همان‌گونه که پذیرش ولایت اهل بیت (ع) وظیفه است، برائت از دشمنان اهل بیت نیز یک وظیفه به‌شمار می‌آید. بی‌تردید هیچ‌یک از تولی و تبری بدون دیگری کافی نیست؛ نه با تولّی محض می‌توان به سعادت رسید و نه با تبرّی می‌توان از شقاوت رهید.

نتیجه

برائت از دشمنان اهل‌بیت (ع) در کنار تولی به آنان وظیفه مهمی است که امامان معصوم پیوسته در زمان-های مختلف به آن اشاره کرده‌اند. برای همه کسانی که طالب هدایت و رستگاری‌اند، بایسته است که دوستان و دشمنان اهل ایمان را بشناسند. همه مسلمانان و منتظران امام مهدی بایستی ولایت مهدوی را که استمرار ولایت الهی، ولایت محمدی و ولایت علوی است و نیز کسانی را که در تقابل با جریان ولایت مهدوی هستند، چنان که بایسته است، بشناسند؛ یعنی از سویی به ریسمانِ ولایت مهدوی در آویزند و از سویی دیگر از کسانی با این ولایت دشمنی می‌کند بیزاری جویند[۱۲].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. حجت الاسلام و المسلمین کبیر؛
حجت الاسلام و المسلمین یحیی کبیر، در کتاب «جهان‌بینی و معارف تطبیقی» در این‌باره گفته است:

«یکی از وظایف مهم دیگر امت در قبال امام که بدون آن نه تنها ولایت کامل نمی‌شود، بلکه از نتایج علمی خود به دور می‌‌ماند مسأله بیزاری جستن از دشمنان امام می‌‌باشد.

خداوند در قرآن یکی از خصوصیات کسانی را که به ریسمان الهی چنگ زده‌اند، کفر به طاغوت و ایمان به الله می‌‌داند[۱۳]؛ یعنی آنان که به خدا ایمان آورده‌اند باید به یقین رسیده باشند که نزد طاغوت و شیطان هیچ خیر و حقی نیست؛ زیرا کوچک‌ترین امیدی به طاغوت و شیطان داشتن، یا شرک است یا کفر و یا نفاق، و همگی همان ضلالتی است که اگر ذره‌ای از حق دور گشتی به چیزی جز آن نخواهی رسید[۱۴].

یا باید موسی را برگزینی یا در سپاه فرعون در آیی، یا باید محمد (ص) را لبیک گویی و یا در کنار مشرکین با او به جنگ بپردازی. اگر علی را انتخاب می‌‌کنی نه تنها باید در صف معاویه نباشی، بلکه باید از او بیزاری جویی و لعنت خدا را بر او بخواهی و با قلب و زبان و عمل، بیزاری خود را از او به اثبات برسانی.

قرآن در بسیاری از مواضع این مسأله را به خوبی روشن می‌‌کند و می‌‌فرماید: "اگر گروهی از مؤمنان، دشمنان اسلام و یا خویشاوندان خود را که اسلام نیاورده‌اند، به دوستی بگیرند، از آنها می‌‌باشند"[۱۵]. یعنی با این کار خود دقیقاً با اسلام مخالفت کرده، و در سپاه کفر در آمده‌اند.

این مفهوم در بسیاری از روایات امامان هم آمده است، بدین ترتیب که در کنار ولایت و پیروی از ایشان، بیزاری جستن از دشمنان خودشان را هم آورده‌اند. «... وَ مُوَالاةُ عَلِيٍّ (ع) وَ الِائْتِمَامُ بِهِ وَ بِأَئِمَّةِ الْهُدَى (ع) وَ الْبَرَاءَةُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ عَدُوِّهِمْ...»؛ "...ولایت علی (ع) و پیروی از او و از امامان هدی (ع) و بیزاری جستن از دشمنان ایشان به سوی خداوند عزوجل...".

نمونه بارز این‌گونه رفتار را در امامان می‌‌بینیم. پیروان صادق آنها لحظه‌ای با ائمه جور، کنار نیامده‌اند و لحظه‌ای از مبارزه با آنها عقب ننشسته‌اند و لحظه‌ای اینگونه نیندیشیده‌اند که مثلاً قرآن ما، حضرت امام صادق (ع) است و خلیفه ما منصور! از او فقه می‌‌آموزیم و در زیر سایه حکومت دیگری زندگی می‌‌کنیم! بلکه، همیشه منصور و امثال او را غاصب حق مسلّم امام و مانع هدایت امت می‌دانسته‌اند»[۱۶].
۲. حجت الاسلام و المسلمین مقامی؛
حجت الاسلام و المسلمین مهدی مقامی، در کتاب «وظایف امت نسبت به قرآن و عترت» در این‌باره گفته است:

«همان‌گونه که پذیرش ولایت اهل بیت (ع) وظیفه است، برائت از دشمنان اهل بیت نیز یک وظیفه به‌شمار می‌آید. بی‌تردید هیچ‌یک از تولی و تبری بدون دیگری کافی نیست؛ نه با تولّی محض می‌توان به سعادت رسید و نه با تبرّی می‌توان از شقاوت رهید.

تبری از دشمنان اهل بیت نیز مراتب و مصادیق متعدد دارد که حضرات معصومان (ع) در زیارتنامه‌ها و احادیث خود به آنها اشاره نموده‌اند:

  1. بیزاری از دشمنان اهل بیت «بَرِئْتُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ أَعْدَائِكُمْ».
  2. بیزاری از جبت و طاغوت و از شیاطین و حزبشان که درباره اهل بیت (ع) ستم کردند و حقّ اهل بیت (ع) را منکر شده از حوزه ولایت اهل بیت (ع) بیرون رفتند و میراث اهل بیت (ع) را غصب کردند و در مقامات اهل بیت (ع) شکّ و تردید نموده و از اهل بیت (ع) منحرف شدند: [۱۷].
  3. بیزاری از هر معتمدی جز اهل بیت (ع) «وَ مِنْ كُلِّ وَلِيجَةٍ دُونَكُمْ»[۱۸].
  4. بیزاری از هر فرمانروایی جز اهل بیت (ع) «وَ كُلِّ مُطَاعٍ سِوَاكُمْ»[۱۹].
  5. بیزاری از پیشوایانی که به دوزخ دعوت می‌کنند: «وَ مِنَ الْأَئِمَّةِ الَّذِينَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ»[۲۰].
  6. بیزاری از برپاکنندگان جنگ با اهل بیت (ع) «وَ بِالْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِكُمْ وَ النَّاصِبِينَ لَكُمُ الْحَرْبَ»[۲۱].
  7. بیزاری از پیروان و همراهان دشمنان اهل بیت (ع) «بِالْبَرَاءَةِ مِنْ أَشْيَاعِهِمْ وَ أَتْبَاعِهِمْ»[۲۲]»[۲۳].
۳. آقای شفیعی سروستانی؛
آقای دکتر ابراهیم شفیعی سروستانی، در کتاب «چشم به راه» در این‌باره گفته است:

«"تولی" بر وزن ترقی مصدر باب تفعل از ماده "ولی" و در لغت به معنای پذیرش ولایت و کسی را ولی خود قرار دادن است. "ولی" در زبان عرب به معنای دوست، یاور و سرپرست آمده است. چنان که مصدر آن "ولایت" نیز به معنای دوستی، یاوری و سرپرستی به کار می‌رود. بنابراین، تولی هم به معنای پذیرش دوستی و کسی را دوست خود قرار دادن است و هم به معنای پذیرش سرپرستی و کسی را سرپرست خود قرار دادن. با توجه به موارد کاربرد این کلمه در آیات و روایات می‌توان گفت که دوستی و سرپرستی، لازم و ملزوم یکدیگرند و پذیرش دوستی، مقدمه پذیرش سرپرستی است؛ زیرا دل سپردن، مقدمه سر سپردن است و انسان تا به کسی دل نبندد، نمی‌تواند سرسپرده او شود و چنان که باید و شاید تسلیم او گردد[۲۴]. "تبری" نیز بر همان وزن و از همان مصدر از ماده ابرءا و به معنای بیزاری جستن، بیزار شدن[۲۵] و دوری گزیدن آمده است[۲۶]. در مورد معنای اصطلاحی این دو کلمه نیز گفته‌اند: تولی و تبری؛ یعنی انسان از لحاظ عاطفی، قلب خود را از محبت و علاقه خدا، پیامبران و ائمه معصومین و جانشینان به حق آنان (فقیهان) و مؤمنان پر کند و در عین حال، بغض و کینه دشمنان آنها را به دل بگیرد و از نظر سیاسی و اجتماعی، سرپرستی، رهبری، دوستی و حکومت الهی را بپذیرد و از حکومت دشمنان اسلام دوری جوید[۲۷]»[۲۸].

در روایت دیگری که از امام موسی کاظم (ع) در تفسیر آیه شریفه ﴿قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ[۳۰]، نقل شده، این موضوع با عبارت دیگری بیان گردیده است: برای قرآن ظاهری است و باطنی. همه آنچه را خداوند در قرآن حرام کرده، ظاهر قرآن است و باطن آن پیشوایان ستمکارند و همه آنچه را خدای تعالی در قرآن حلال فرموده ظاهر قرآن است و باطن آن پیشوایان حق (ائمه معصومین (ع)) هستند[۳۱]. بنابراین، برای همه کسانی که طالب هدایت و رستگاری‌اند، به ویژه برای کسانی که سر در گرو ولایت آخرین امام از سلسله اولیای خدا، حضرت مهدی (ع) دارند، ضروری است که دوستان و دشمنان اهل ایمان را بشناسند. اینان تا ولایت مهدوی را که استمرار ولایت الهی، ولایت محمدی و ولایت علوی است، و نیز کسانی را که در تقابل با جریان ولایت مهدوی هستند، چنان که بایسته است، نشناسند، نمی‌توانند چنان که شایسته است، به ریسمان ولایت مهدوی در آویزند و از دشمنان این ولایت بیزاری جویند.

حضرت امام خمینی در این زمینه می‌فرماید: شرط ورود به صراط نعمت حق، برائت و دوری از صراط گمراهان است که در همه سطوح و جوامع اسلامی باید پیاده شود[۳۲].

با توجه به مطالب یاد شده می‌توان گفت ولایت‌ورزی و برائت‌جویی دو رکن اساسی انتظار هستند و تنها کسانی را می‌توان از جمله منتظران واقعی برشمرد که در دوران غیبت تولی و تبری را به مفهوم کامل آن، پیشه خود سازند»[۳۳].
۴. آقای ابراهیم‌نژاد؛
آقای دکتر محمد رضا ابراهیم‌نژاد، در مقاله «بررسی تولی و تبری در اسلام و مهجوریت آن در امت اسلامی» در این‌باره گفته است:

«یکی از راه‌های شناخت مسئله «تبرّی»، بررسی سیره پیامبران الهی در این موضوع است. قرآن کریم سیره و روش پیامبرانی همچون ابراهیم (ع) (الأنعام/ 78) هود (ع)(هود/54) و برخی دیگر را به طور خاصّ در مقابل مشرکان بازگو نموده است که دقّت و ملاحظه آن می‌تواند زوایای مسئله را به خوبی روشن سازد. سیره پیامبر اسلام (ص)نیز تبرّی جستن از مشرکان است. آیاتی که برائت‌جویی پیامبر اسلام را بیان می‌کند، به مراتب بیشتر از آیات مربوط به دیگر پیامبران است. شاید بتوان گفت لحن آیات نیز شدیدتر است: ﴿﴿وَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقُلْ لِي عَمَلِي وَلَكُمْ عَمَلُكُمْ أَنْتُمْ بَرِيئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَأَنَا بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ[۳۴]. قرآن کریم می‌گوید: ﴿مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ[۳۵]. چنان‌که ملاحظه می‌گردد، پیامبران الهی با آنکه زیباترین معاشرت و بیشترین نرمش اخلاقی و بهترین رفتار انسانی را با مردم داشتند، در عین حال، از اصل «تبرّی» چشم‌پوشی نداشتند، مؤمنان و پیروان شایسته پیامبران نیز بر «تولّی و تبرّی» ثابت قدم و استوار بودند. این واقعیّت نشانگر جایگاه و نقشی است که امر تولّی و تبرّی در دین مبین اسلام دارد و درسی است که باید از مکتب انبیاء و آیات قرآن فراگرفت و آن را در زندگی فردی و اجتماعی نصب‌العین خویش قرار داد.

موارد تبرّی موارد تبرّی کسانی و گروه‌هایی است که بر اساس تعالیم و عقاید اسلامی، تبرّی و دوری جستن از آنان ضروری (یا حسب مورد، لازم یا مطلوب) است و هر گونه تولاّ و صمیمیّت نسبت به آنان نارواست. مهم‌ترین موارد تبرّی عبارتند از: کفّار، نواصب، مفسدان، اهل فسق، سفیهان و... به لحاظ مراعات اختصار برخی از این موارد را تبیین می‌کنیم.

  1. تبرّی نسبت به کفّار: عنوان «کفّار» بر همه افراد غیرمسلمان (همچون کمونیست‌ها، اهل کتاب و مشرکان) صادق است. آیاتی که پیرامون تبرّی از کفاّر ذکر شده به لحاظ مضمون و محتوی متفاوت است. در برخی آیات، خداوند به صورت اساسی و کلّی دستور تبرّی نسبت به کفّار را بیان نموده است؛ از جمله به عنوان سیره و روش رفتاری پیامبر (ص)و مؤمنان ملازم آن حضرت فرموده است: ﴿﴿مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ[۳۶]. در پاره‌ای از آیات با لحنی شدید نهی از تولّی کفّار نموده است و علاوه بر آن، عقوبت و مجازات و موارد استثناء از حکم کلّی را بیان فرموده است: ﴿ا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ[۳۷]. ﴿﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا آبَاءَكُمْ وَإِخْوَانَكُمْ أَوْلِيَاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإِيمَانِ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ[۳۸]. چنان‌که ملاحظه می‌گردد، در آیه اخیر بیان شده است که عامل کفر نزدیکترین پیوندها یعنی خویشاوندی نسبی را بی‌اعتبار می‌کند و مانع صله رحم می‌گردد. البتّه قرآن کریم علاوه بر این قسم آیات عام، درباره تبرّی از برخی اصناف کافران به طور خاص آن را تبیین نموده است و هر گونه ابهام و شبهه‌ای را برطرف نموده است. مشرکان و اهل کتاب از این صنف کفّار هستند که تبرّی‌جویی از آنان به طور خاص نیز بیان شده است.
  2. تبرّی نسبت به اهل کتاب: قرآن کریم در موارد مختلف و گوناگون به تبیین حدود، کمیّت و کیفیّت تعامل ایجابی و سلبی مسلمین با اهل کتاب پرداخته است و این اهتمام، حاکی از خطیر بودن مسئله است: ﴿﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَوَلَّوْا قَوْمًا غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَمَا يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحَابِ الْقُبُورِ[۳۹]. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ[۴۰]. آنچه بیش از هر چیز شایسته تأمّل و توجّه است، خطری است که ترک تبرّی و دوری از اهل کتاب ایجاد می‌کند و آن انهدام و نابودی حیات و زندگی اسلامی است[۴۱].
  3. تبرّی نسبت به مشرکان: هرچند آیاتی که دستور به تبرّی جستن از کفّار می‌دهد و نیز آیاتی که امر به تبرّی از اهل کتاب می‌نماید، به دلالت فحوی بر لزوم تبرّی از مشرکان دلالت دارند، با این وصف، بعضی از آیات به طور خاص بر لزوم تبرّی از مشرکان دلالت می‌کنند: ﴿مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ وَلَوْ كَانُوا أُولِي قُرْبَى مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنْقُصُوكُمْ شَيْئًا وَلَمْ يُظَاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ[۴۲]. در راستای برائت جستن و دوری گزیدن از اصناف کافران اهل کتاب و مشرکان، قرآن کریم ازدواج مردان و زنان مؤمن با آنان را حرام شمرده است[۴۳]، حتّی در صورت ارتداد (یعنی کفر حاصل پس از ایمان) نیز به صورت قهری، پیوند ازدواج فرد مؤمن با فرد مُرتَد قطع و بدون نیاز به اجرای طلاق از او جدا می‌گردد[۴۴]. این مسئله شاهد خوبی است بر میزان خطر و زیان‌هایی که ممکن است بر اثر معاشرت و مراودت و دوستی با کافران به مسلمانان برسد. به خاطر رعایت اختصار از ذکر آیاتی که در این زمینه نازل شده، صرف ‌نظر می‌کنیم[۴۵].

فلسفه تبرّی در اسلام: نکته‌ای که در پایان بحث لازم است اینکه منظور قرآن کریم از نهی پذیرش دوستی و سرپرستی غیرمسلمانان از سوی مسلمانان و در یک کلمه نهی «تولّی» و «تبرّی» از کفّار چیست؟! این امر قرآنی از این باب نیست که دوست داشتن انسان‌های دیگر را بد بداند و طرفدار بُغض و عداوت مُسلم نسبت به غیرمُسلم و در هر حال، مخالف نیکی با آنها باشد. قرآن صریحاً می‌گوید: ﴿لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ[۴۶]. دینی که پیغمبر آن به نصّ قرآن، ﴿رَحمَةٌ لِلعَالَمین است، کی می‌تواند چنین باشد؟ با وجود این، یک مطلب هست و آن اینکه مسلمانان نباید از دشمن غافل شوند. دیگران در باطن، جور دیگری درباره آنان فکر می‌کنند و تظاهر دشمن به دوستی با مسلمانان نباید آنان را غافل کند و موجب شود که آنان دشمن را دوست بدارند و به او اطمینان کنند. پس منافاتی نیست میان آن که مسلمان به غیرمسلمان احسان و نیکی کند و در عین حال، ولاء او را نپذیرد؛ یعنی او را عضو پیکری که خود جزئی از آن است، نشمارد و بیگانه‌وار با او رفتار کند[۴۷].

۴. تبرّی نسبت به ناصبیان: (...) اینان به عنوان یک جریان فکری و اعتقادی، در حقیقت، با اصل اسلام و پیامبر اسلام دشمنند، امّا همواره از ابراز مخالفت و اظهار دشمنی نسبت به اسلام و پیامبر (ص)خودداری می‌نمایند و اهل بیت و پیروان آنان را نشانه قرار می‌دهند. همانگونه که قرآن کریم از تولّی با کفّار و اهل کتاب بر حذر داشته است و تبرّی از آنان را همواره تأکید نموده، پیامبر گرامی اسلام و ائمّه اطهار (ع)نیز تبرّی از دشمنان اهل بیت را ضروری دانسته‌ا‌ند و به آن توصیه نموده‌اند. دشمنان اهل بیت، اگر بتوانند، تمام احکام اسلام را زیر پا می‌گذارند و از درون جامعه اسلامی و در پوشش اسلام، بر ضدّ اسلام عمل خواهند نمود(...) توجّه به این نکته لازم است که از نظر شیعیان چنان نیست که هر مسلمان غیرشیعی مصداق وجوب تبرّی باشد، بلکه صرفاً افرادی مشمول این حکم هستند که به تعبیر روایات و منابع فقهی، نسبت به عترت پیامبر اکرم (ع)با علم به حقّانیّت آنان، «نَصب عداوت» کرده‌اند (و عَلَم دشمنی برافراشته‌اند) یا همچون غُلات معتقد به الوهیّت حضرت علی یا انسانی دیگر بوده‌اند و یا مانند مفوّضه قایل بوده‌اند که امر آفرینش و روزی دادن و زندگی بخشیدن و میراندن به پیامبر اکرم و حضرت علی واگذار شده است[۴۸].

۵. تولّی و تبرّی نسبت به مصلحان و مفسدان: مراد از مصلحان کسانی است که بر طبق موازین اسلامی درستکارند و مفسدان کسانی هستند که تبهکارند (ر.ک؛ البقره/11و220). قرآن کریم و روایات اهل بیت) تولّی نسبت به مصلحان و تبرّی نسبت به مفسدان را به صورت‌های مختلف و در موارد گوناگون بیان فرموده‌اند. امیرمؤمنان علی (ع)در عهد خویش به مالک اشتر به صورت مؤکّد لزوم تفکیک میان مصلحان و مفسدان را مرقوم و پیامدهای منفی تخلّف از این اصل را تبیین نموده است (ر.ک؛ نهج‌البلاغه/ ن 53). در آیاتی از قرآن کریم خداوند وظیفه مؤمنان را نسبت به مفسدان و تبهکاران بیان نموده است؛ از جمله اینکه در قبال کارها و رفتار فاسد و ناشایسته آنان بی‌تفاوت نباشند و متناسب با کارهای آنان موضع و عکس‌العمل و برخورد خداپسندانه داشته باشند: ﴿وَإِذَا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آيَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ وَإِمَّا يُنْسِيَنَّكَ الشَّيْطَانُ فَلَا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ[۴۹][۵۰].
۵. آقایان گوهری و دیمه کار گراب؛
آقایان عباس گوهری و محسن دیمه کار گراب، در مقاله «رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه» در این‌باره گفته‌اند: «تولی نسبت به معصومان (ع) و تبری نسبت به دشمنان ایشان یکی از مواردی است که اهل بیت (ع) در روایات متعددی مؤمنان را در دوران غیبت به آن سفارش کرده‌اند. به عنوان نمونه امام کاظم (ع) در روایتی فرمود: "خوشا به حال شیعیان ما که در زمان غیبت قائم ما به محبت ما تمسک می‌جویند و بر موالات نسبت به ما و بیزاری نسبت به دشمنان ما ثابت و استوار هستند. آنها از ما هستند و ما نیز از آنها هستیم..."[۵۱]»[۵۲].

پرسش‌های مصداقی همطراز

پرسش‌های وابسته

  1. وظیفه مسلمانان نسبت به امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    1. تکالیف و وظایف شیعیان برای زمینه‌سازی ظهور در غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    2. تکالیف و وظایف شخصی شیعیان در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    3. تکالیف و وظایف فردی شیعیان در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    4. تکالیف و وظایف اجتماعی شیعیان در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    5. تکالیف و وظایف شیعیان در حوزه امنیت اجتماعی در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    6. تکالیف و وظایف علما در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    7. تکالیف و وظایف دانشجویان در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    8. تکالیف و وظایف مستمعان در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    9. تکالیف و وظایف کنهسالان در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    10. تکالیف و وظایف جوانان در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    11. تکالیف و وظایف زنان در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    12. تکالیف و وظایف ثروتمندان در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    13. تکالیف و وظایف اقشار آسیب‌پذیر در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    14. تکالیف و وظایف حاکمان و فرماندهان در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    15. تکالیف و وظایف نیروی انتظامی در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    16. تکالیف و وظایف توده مردم در زمان غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  2. وظایف عام مسلمانان نسبت به امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    1. مسلمانان نسبت به شناخت امام مهدی چه وظیفه‌ای دارند؟ (پرسش)
    2. مسلمانان درباره تولی به امام مهدی چه وظیفه‌ای دارند؟ (پرسش)
      1. وظیفه مسلمانان درباره ایمان به امامت و ولایت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
      2. وظیفه مسلمانان درباره محبت و مودت به امام مهدی چیست؟ (پرسش)
      3. وظیفه مسلمانان درباره اطاعت و نصرت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
        1. برای یاری امام مهدی چه باید کرد؟ (پرسش)
    3. مسلمانان نسبت به تبری از دشمنان امام مهدی چه وظیفه‌ای دارند؟ (پرسش)
    4. مسلمانان نسبت به زیارت و یاد امام مهدی چه وظیفه‌ای دارند؟ (پرسش)
    5. مسلمانان درباره دعا برای امام مهدی چه وظیفه‌ای دارند؟ (پرسش)
    6. مسلمانان نسبت به اقتدا به سنت و سیره امام مهدی در امور استحبابی چه وظیفه‌ای دارند؟ (پرسش)
    7. مسلمانان نسبت به انجام اعمال عبادی به نیابت از امام مهدی چه وظیفه‌ای دارند؟ (پرسش)
  3. وظایف خاص مسلمانان نسبت به امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    1. آیا انتظار فرج از وظایف خاص مسلمانان نسبت به امام مهدی است؟ (پرسش)
    2. آیا صبر بر سختی‌های دوران غیبت از وظایف خاص مسلمانان نسبت به امام مهدی است؟ (پرسش)
    3. آیا آمادگی و زمینه‌سازی برای ظهور از وظایف خاص مسلمانان نسبت به امام مهدی است؟ (پرسش)
      1. انواع آمادگی برای ظهور کدامند؟ (پرسش)
        1. آمادگی و زمینه‌سازی برای ظهور امام مهدی در عرصه فکری و اعتقادی یا علمی و معرفتی چیست؟ و چگونه محقق می‌شود؟ (پرسش)
        2. آمادگی و زمینه‌سازی برای ظهور امام مهدی در عرصه روحی و روانی چیست؟ و چگونه محقق می‌شود؟ (پرسش)
        3. آمادگی و زمینه‌سازی برای ظهور امام مهدی در عرصه اخلاقی و رفتاری چیست؟ و چگونه محقق می‌شود؟ (پرسش)
        4. آمادگی و زمینه‌سازی برای ظهور امام مهدی در عرصه سیاسی چیست؟ و چگونه محقق می‌شود؟ (پرسش)
        5. آمادگی و زمینه‌سازی برای ظهور امام مهدی در عرصه اقتصادی چیست؟ و چگونه محقق می‌شود؟ (پرسش)
        6. آمادگی و زمینه‌سازی برای ظهور امام مهدی در عرصه نظامی و انتظامی چیست؟ و چگونه محقق می‌شود؟ (پرسش)
    4. آیا پیروی از نواب عام از وظایف خاص مسلمانان نسبت به امام مهدی است؟ (پرسش)
    5. آیا دعا برای تعجیل فرج از وظایف خاص مسلمانان نسبت به امام مهدی است؟ (پرسش)
    6. آیا غمگین بودن در دوران غیبت و اشتیاق به ظهور از وظایف خاص مسلمانان نسبت به امام مهدی است؟ (پرسش)
  4. آثار نزدیک شمردن ظهور چیست؟ (پرسش)
  5. آفات دور دانستن ظهور چیست؟ (پرسش)
  6. آرزوها چگونه در شخصیت منتظران امام مهدی تأثیر می‌گذارد؟ (پرسش)
  7. برای ایجاد ارتباط قلبی با امام مهدی به جز تکالیف شرعی و دینی چه اعمالی لازم است تا بفهمیم ایشان از ما راضی هستند؟ (پرسش)
  8. وظیفه جامعه اسلامی در برابر اخباری که از سوی امام مهدی می‌رسد چیست؟ (پرسش)
  9. امام مهدی از نوجوانان جامعه امروز چه انتظاری دارند؟ (پرسش)
  10. دانش‌آموزان چگونه باید منتظر امام مهدی باشند؟ (پرسش)
  11. چگونه می‌توان برپایه خواست حقیقی امام مهدی عمل کرد؟ (پرسش)
  12. وظیفه مردم در عصر غیبت کبری برای برپایی عدالت چیست؟ (پرسش)
  13. آیا تکریم اماکن منسوب به امام مهدی از تکالیف عصر غیبت است؟ (پرسش)
  14. چرا رسیدگی به نیازهای مؤمنان مصداقی از برآوردن حوائج امام مهدی است؟ (پرسش)
  15. مرابطه با امام مهدی به چه معناست؟ (پرسش)
  16. آیا حفظ پیوند با مقام ولایت از وظایف خاص منتظران امام مهدی است؟ (پرسش)

جستارهای وابسته

پانویس

  1. باید توجه داشت که "بیزاری جستن" در اینجا به معنای "دوری گزیدن" است، نه "متنفر بودن" که یک حالت نفسانی است؛ زیرا "تبری" از فروع دین است و همه موارد فروع دین مربوط به اعمال انسان است.
  2. مصباح المنیر فیومی، ص ۴۶ -۴۷، ماده "بری"؛ لغت نامه دهخدا، ج ۴، ص ۵۷۵، ماده "تبری".
  3. ﴿فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا«در (کار) دین هیچ اکراهی نیست که رهیافت از گمراهی آشکار است پس، آنکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد، بی‌گمان به دستاویز استوراتر چنگ زده است که هرگز گسستن ندارد و خداوند شنوای داناست» سوره بقره، آیه ۲۵۶.
  4. ﴿فَذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمُ الْحَقُّ فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلاَّ الضَّلالُ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ«این است خداوند پروردگار راستین شما بنابراین، پس از حقّ جز گمراهی چه خواهد بود؟ و چگونه (از حق) روی گردانتان می‌کنند؟» سوره یونس، آیه ۳۲.
  5. «ای مؤمنان! یهودیان و مسیحیان را دوست مگیرید که آنان (در برابر شما) هوادار یکدیگرند و هر کس از شما آنان را دوست بگیرد از آنان است؛ بی‌گمان خداوند گروه ستمگران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۵۱.
  6. «ای مؤمنان! پدران و برادرانتان را دوست مگیرید اگر کفر را بر ایمان برگزینند و کسانی از شما که آنها را دوست بگیرند ستمگرند» سوره توبه، آیه ۲۳.
  7. سوره انعام، آیه ۷۸، سوره هود، آیه۵۴.
  8. «و اگر تو را دروغگو می‌شمارند بگو کردار من از آن من و کردار شما، از آن شما شما از آنچه من انجام می‌دهم بیزارید و من (نیز) از آنچه شما انجام می‌دهید بیزارم» سوره یونس، آیه ۴۱.
  9. «محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با وی‌اند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند» سوره فتح، آیه ۲۹.
  10. «... وَ مُوَالاةُ عَلِیٍّ (ع) وَ الِائْتِمَامُ بِهِ وَ بِأَئِمَّةِ الْهُدَی (ع) وَ الْبَرَاءَةُ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ عَدُوِّهِمْ...»؛ "...ولایت علی (ع) و پیروی از او و از امامان هدی (ع) و بیزاری جستن از دشمنان ایشان به سوی خداوند عزوجل..."؛ کافی، ج ۱، ص ۱۸۱.
  11. «طوبی لشیعتنا المتمسکین بحبلنا فی غیبة قائمنا الثابتین علی موالاتنا و البراءة من أعدائنا أولئک منا و نحن منهم قد رضوا بنا أئمة و رضینا بهم شیعة فطوبی لهم ثم طوبی لهم و هم و الله معنا فی درجتنا یوم القیامة»؛ الخصال، ج۲، ص۳۶۱؛ إربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ج۲، ص۵۲۴.
  12. ر.ک: گوهری، عباس، دیمه کار گراب، محسن، رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص ۹۷-۹۸؛ ابراهیم‌نژاد، محمد رضا، بررسی تولی و تبری در اسلام و مهجوریت آن در امت اسلامی، سراج منیر (نشریه)|سراج منیر، ص۱۳۸-۱۴3؛ کبیر، یحیی، جهان‌بینی و معارف تطبیقی، ص ۳۱۰-۳۱۱؛ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۷۵ ـ ۷۷؛ شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۸۶.
  13. ﴿فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا «پس، آنکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد، بی‌گمان به دستاویز استوارتر چنگ زده است که هرگز گسستن ندارد» سوره بقره، آیه ۲۵۶.
  14. ﴿فَذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمُ الْحَقُّ فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلَالُ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ «این است خداوند پروردگار راستین شما بنابراین، پس از حقّ جز گمراهی چه خواهد بود؟ و چگونه (از حق) روی گردانتان می‌کنند؟» سوره یونس، آیه ۳۲.
  15. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ... «ای مؤمنان! یهودیان و مسیحیان را دوست مگیرید که آنان (در برابر شما) هوادار یکدیگرند و هر کس از شما آنان را دوست بگیرد از آنان است...» سوره مائده، آیه ۵۱؛ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا آبَاءَكُمْ وَإِخْوَانَكُمْ أَوْلِيَاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإِيمَانِ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ «ای مؤمنان! پدران و برادرانتان را دوست مگیرید اگر کفر را بر ایمان برگزینند و کسانی از شما که آنها را دوست بگیرند ستمگرند» سوره توبه، آیه ۲۳ و... .
  16. کبیر، یحیی، جهان‌بینی و معارف تطبیقی، ص ۳۱۰-۳۱۱.
  17. «وَ مِنَ الْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ الشَّيَاطِينِ وَ حِزْبِهِمُ الظَّالِمِينَ لَكُمُ الْجَاحِدِينَ لِحَقِّكُمْ وَ الْمَارِقِينَ مِنْ وَلَايَتِكُمْ وَ الْغَاصِبِينَ لِإِرْثِكُمْ الشَّاكِّينَ فِيكُمْ الْمُنْحَرِفِينَ عَنْكُمْ»؛ مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
  18. مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
  19. مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
  20. مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
  21. مفاتیح الجنان، زیارت عاشورا.
  22. مفاتیح الجنان، زیارت عاشورا.
  23. مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۷۵-۷۷.
  24. ر.ک: محمد بن مکرم و النشر ابن منظور، لسان العرب، تحقیق: جمال الدین میر دامادی، ۱۵ ج، بیروت، دارالفکر للطباعة والنشر والتوزیع - دار صادر، ۱۴۱۴ ه- ق، ج ۱۵، ص ۴۰۷، ماده "ولی"؛ احمد بن محمد القیومی، المصباح المنیر فی غریب شرح الکبیر، بیروت، دارالفکر، بی‌تا، صص ۶۷۲ و ۶۷۳. لغت‌نامه دهخدا، ج ۵، ص ۶۲۷۲، ماده "تولی".
  25. باید توجه داشت که "بیزاری جستن" در اینجا به معنای "دوری گزیدن" است، نه "متنفر بودن" که یک حالت نفسانی است؛ زیرا "تبری" از فروع دین است و همه موارد فروع دین مربوط به اعمال انسان است.
  26. ر.ک: المصباح المنیر فی غریب شرح الکبیر، همان، صص ۴۶ و ۴۷، ماده "بری"؛ لغت نامه دهخدا، ج ۴، ص ۵۷۵، ماده "تبری".
  27. ابوالفضل شکوری، فقه سیاسی اسلام، چاپ دوم: قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۷، صص ۴۲۹ - ۴۴۶.
  28. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۸۶.
  29. الکافی، ج ۸، ص ۳۰۳، ح ۳۳۶.
  30. «بگو جز این نیست که پروردگارم زشتکاری‌های آشکار و پنهان و گناه و افزونجویی ناروا را حرام کرده است» سوره اعراف، آیه ۳۳.
  31. الکافی، ج ۱، ص ۳۷۴، ح ۱۰.
  32. صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۱۴.
  33. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۹۲.
  34. «و اگر تو را دروغگو می‌شمارند بگو کردار من از آن من و کردار شما، از آن شما شما از آنچه من انجام می‌دهم بیزارید و من (نیز) از آنچه شما انجام می‌دهید بیزارم» سوره یونس، آیه 41.
  35. «محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با وی‌اند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند.
  36. «محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با وی‌اند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند؛ آنان را در حال رکوع و سجود می‌بینی که بخشش و خشنودی‌یی از خداوند را خواستارند؛ نشان (ایمان) آنان در چهره‌هایشان از اثر سجود، نمایان است، داستان آنان در تورات همین است و د» سوره فتح، آیه 29.
  37. «مؤمنان نباید کافران را به جای مؤمنان دوست گیرند و هر که چنین کند با خداوند هیچ رابطه‌ای ندارد مگر آنکه (بخواهید) به گونه‌ای از آنان تقیّه کنید و خداوند، شما را از خویش پروا می‌دهد و بازگشت (هر چیز) به سوی خداوند است» سوره آل عمران، آیه۲۸.
  38. «ای مؤمنان! پدران و برادرانتان را دوست مگیرید اگر کفر را بر ایمان برگزینند و کسانی از شما که آنها را دوست بگیرند ستمگرند» سوره توبه، آیه 23.
  39. «ای مؤمنان! گروهی را که خداوند بر آنان خشم گرفته است دوست مگیرید که آنان همان گونه از جهان واپسین ناامیدند که کافران از (بازگشت) در گور خفتگان» سوره ممتحنه، آیه 13.
  40. «ای مؤمنان! یهودیان و مسیحیان را دوست مگیرید که آنان (در برابر شما) هوادار یکدیگرند و هر کس از شما آنان را دوست بگیرد از آنان است؛ بی‌گمان خداوند گروه ستمگران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه 51.
  41. ر.ک؛ طباطبائی، 1393ق.، ج 5: 368
  42. «پیامبر و مؤمنان نباید برای مشرکان پس از آنکه بر ایشان آشکار شد که آنان دوزخیند آمرزش بخواهند هر چند خویشاوند باشند؛ مگر کسانی از مشرکان که با آنان پیمان بسته‌اید سپس چیزی از (پیمان) شما نکاسته‌اند و در برابر شما از کسی پشتیبانی نکرده‌اند؛ پیمان اینان را تا پایان زمانشان پاس بدارید؛ بی‌گمان خداوند پرهیزکاران را دوست می‌دارد» سوره توبه، آیه ۱۱۳، ۱۱۴.
  43. الممتحنه، 11، 10
  44. ر.ک؛ عاملی، 1417ق.، ج 9: 611 و توضیح المسائل، 1390: 78
  45. به عنوان نمونه می‌توان به آیه 221 سوره بقره، آیه 3 سوره نور، آیه 11ـ10 سوره ممتحنه و... در قرآن کریم و منابع تفسیری مثل جلد 19از تفسیر المیزان و جلد 24 از تفسیر نمونه ذیل آیه اخیر مراجعه نمود.
  46. «خداوند شما را از نیکی ورزیدن و دادگری با آنان که با شما در کار دین جنگ نکرده‌اند و شما را از خانه‌هایتان بیرون نرانده‌اند باز نمی‌دارد؛ بی‌گمان خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره ممتحنه، آیه 8.
  47. ر.ک؛ مطهّری، ج۳، ص۲۵۸
  48. ر.ک؛ دانشنامه جهان اسلام، ج6، ص377
  49. «و چون کسانی را بنگری که در آیات ما به یاوه‌گویی می‌پردازند روی از آنان بگردان تا در گفت‌وگویی جز آن درآیند و اگر شیطان تو را به فراموشی افکند پس از یادآوری با گروه ستمگران منشین» سوره انعام، آیه۶۸.
  50. ابراهیم‌نژاد، محمد رضا، بررسی تولی و تبری در اسلام و مهجوریت آن در امت اسلامی، سراج منیر، ص۱۳۸-۱۴۳.
  51. صدوق، الخصال، ۲ / ۳۶۱: إربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ۲ / ۵۲۴.
  52. گوهری، عباس و دیمه کار گراب، محسن ، رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص ۹۷-۹۸.