منظور از اهل بیت در آیه تطهیر چه کسانی هستند؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
منظور از اهل بیت در آیه تطهیر چه کسانی هستند؟
موضوع اصلیمنظور از اهل بیت در آیه تطهیر چه کسانی هستند؟
مدخل بالاترامامت در قرآن / آیه تطهیر
مدخل اصلیاهل بیت

منظور از اهل بیت در آیه تطهیر چه کسانی هستند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به دو بحث مقام معصوم و اهل بیت (ع) است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مقام معصوم مراجعه شود.

پاسخ نخست

سید احمد خاتمی

آیت الله سید احمد خاتمی در کتاب «در آستان امامان معصوم» در این‌باره گفته‌ است:

«طبق روایات فراوانی که از شیعه و اهل سنت رسیده، اهل بیت (ع) عبارتند از: پیامبر اکرم (ص)، امیرمؤمنان علی (ع)، حضرت زهرا (س)، حضرت امام حسن (ع) و حضرت امام حسین (ع).

این روایات را می‌توان در چند عنوان مطرح کرد:

  1. روایاتی که از خود همسران پیامبر (ص) نقل شده که وقتی رسول خدا (ص) سخن از این آیه شریفه می‌گفت، ما از او سؤال کردیم که جزء آن هستیم یا نه؟ حضرت فرمود: "شما خوبید، امّا مشمول این آیه نیستید[۱]
  2. روایات بسیار فراوانی در مورد "حدیث کسا" به طور اجمال وارد شده که از همه آنها استفاده می‌شود پیامبر (ص)، امام علی (ع)، فاطمه زهرا (س)، امام حسن (ع) و امام حسین (ع) را فراخواند، پیامبر (ص) عبایی بر آنان افکند و فرمود: "خداوندا! اینان خاندان من هستند، رجس و آلودگی را از آنان دور کن، در این هنگام آیه تطهیر نازل گردید[۲]
  3. در روایات فراوانی نقل شده است که بعد از نزول آیه فوق، پیامبر (ص) به مدّت شش ماه هنگامی که برای نماز صبح از کنار خانه فاطمه زهرا (س) می‌گذشت، صدا می‌زد: "هنگام نماز است ای اهل البیت! خداوند می‌خواهد پلیدی را از شما اهل بیت دور کند و شما را پاک سازد"[۳]
  4. در روایات متعدّدی - که می‌توان آنها را "متواتر" نامید- از ابو سعید خدری؛ صحابی معروف نقل شده که به صراحت گواهی می‌دهد این آیه تنها درباره همان پنج تن نازل شده است[۴]»[۵].

پاسخ‌های دیگر

۱. آیت‌الله حسینی میلانی؛
آیت‌الله حسینی میلانی در کتاب «عصمت از منظر فریقین» در این‌باره گفته‌‌اند:

«در بررسی کاربرد اهل بیت در اصطلاح قرآن و سنت، روشن می‌شود که اهل بیت معنای خاصی پیدا کرده و معرفی افراد مشخصی است. هر چند «آیه تطهیر» در سیاق آیات مربوط به زنان رسول خداست؛ ولی ربطی به زنان رسول خدا ندارد و مراد از اهل بیت افراد دیگری هستند. «اهل» در لغت عرب، به خانواده و همسر مرد گفته می‌شود و به همین معنا در قرآن مجید به کار رفته است: وَسَارَ بِأَهْلِهِ[۶]. «أزواج» عنوان دیگری است که فقط به همسران شخص گفته می‌شود. با توجه به برخی متون حدیث کسا، عنوان «ازواج» جدا و غیر از عنوان «اهل بیت» دانسته شده است. بر اساس پاره‌ای از احادیث، وقتی بانوی بزرگوار امّ سلمه که از پیامبر پرسید: «أَ لَسْتُ مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ؟» و با این پرسش از پیامبر درخواست کرد تا داخل کساء شود و مصداق آیه تطهیر گردد، پیامبر فرمودند: «أَنْتِ إِلَى خَيْرٍ، أَنْتِ مِنْ أَزْوَاجِ النَّبِيِّ (ص)»[۷]؛ تو در مسیر خیر و عاقبت به خیر هستی [ولی از «اهل بیت» نیستی] و از همسران رسول خدا می‌باشی.

بنابراین از نظر رسول خدا (ص)، دو عنوان «ازواج» و «اهل‌بیت» با هم متفاوت و از یکدیگر جدا هستند و جدایی و تفصیل نیز قاطع شرکت است. پس مراد از «أهل بیت» رسول الله (ص) غیر از «ازواج» ایشان می‌باشد. با بررسی استعمالات این عنوان در کتاب، سنّت، کلمات صحابه، تابعان، علماء و شعرای مختلف در طول تاریخ، روشن می‌شود که عنوان «اهل البیت» فقط برای خمسه طیّب و ذریّه ایشان «عَلَم» شده است. مسلم در صحیح خود، به روایت دو تن از مشایخ خود چنین نقل می‌کند: «قَالَتْ عَائِشَةُ خَرَجَ النَّبِيُّ (ص) غَدَاةً وَ عَلَيْهِ مِرْطٌ مُرَحَّلٌ مِنْ شَعْرٍ أَسْوَدَ، فَجَاءَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ جَاءَ الْحُسَيْنُ فَدَخَلَ مَعَهُ، ثُمَّ جَاءَتْ فَاطِمَةُ فَأَدْخَلَهَا، ثُمَّ جَاءَ عَلِيٌّ فَأَدْخَلَهُ- ثُمَّ قَالَ: إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۸]»[۹]. عایشه گفت: صبحگاهان رسول خدا (ص) در حالی که رواندازی پشمی و سیاه رنگ بر خود قرار داده بود، حرکت کرد. چیزی نگذشت که حسن بن علی آمد حضرت او را داخل آن رو انداز نمود. و سپس حسین آمد و او نیز داخل شد. و سپس فاطمه آمد و او را نیز داخل کرد. سپس علی آمد و او را داخل کرد، آن‌گاه فرمود: إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۱۰].

این روایت به سندهای گوناگون در منابع اهل‌سنّت، از صحاح و غیر صحاح روایت شده است و سند حدیثی را که احمد نقل می‌کند. مورد تأیید و تصحیح رجال شناسان است[۱۱]. احمد بن حنبل به سند خود، از ام سلمه درباره شأن نزول آیه تطهیر چنین نقل می‌کند: «فاطمه [زهرا (س)] برای پدرش غذایی تهیه کرده بود و این غذا را برای پیامبر (ص) آورد. آن‌گاه پیامبر به وی فرمود: همسر و دو پسر خود را نیز دعوت کن؛ حسین، حسن و علی (ع) آمدند و در کنار یکدیگر به خوردن غذا مشغول شدند و بر زیراندازی که جای خواب رسول خدا بود حلقه زدند. عبائی که بافته شده سرزمین خیبر بود در کنار ایشان قرار داشت. در آن هنگام که من در اتاق خود مشغول خواندن نماز بودم، آیه إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ نازل شد».

امّ سلمه در ادامه می‌گوید: «فَأَخَذَ فَضْلَ الْكِسَاءِ فَغَشَّاهُمْ بِهِ، ثُمَّ أَخْرَجَ يَدَهُ فَأَلْوَى بِهَا إِلَى السَّمَاءِ- ثُمَّ قَالَ: اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي وَ َ خَاصَّتِي‌- فَأَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهِّرْهُمْ تَطْهِيراً». رسول خدا کنار عبا را گرفته و به روی خود و این عده انداختند. آن‌گاه دستشان را از زیر عبا بیرون آورده و با اشاره به آسمان، چنین دعا کردند: «خدایا این افراد اهل بیت و مخصوصان من هستند؛ پس از آنها پلیدی را دور دار و پاکی ویژه‌ای را به ایشان إعطا بفرما». در این هنگام سرم را داخل اتاق کردم و از رسول خدا پرسیدم: آیا من جزء شما هستم و مشمول این آیه می‌شوم؟ پیامبر فرمود: «تو عاقبت خوبی داری، عاقبت تو [ختم به]خیر است»[۱۲]. احمد بن حنبل علاوه بر این سند، با سه سند دیگر این قضیه را در مسند آورده است[۱۳]. نزدیک به همین معنا را ترمذی به نقل از ام سلمه روایت می‌کند که عرضه داشت: «وَ أَنَا مِنْهُمْ يَا نَبِيَّ اللَّهِ قَالَ أَنْتِ عَلَى مَكَانِكِ وَ أَنْتِ عَلَى خَيْرٍ»[۱۴]؛ آیا من نیز با آنان هستم؟ پیامبر فرمود: «تو دارای جایگاه و مکانت خود هستی و عاقبت خوبی داری».

حاکم نیشابوری در مستدرک به سندش از اُمّ سلمه چنین روایت می‌کند: پیامبر پس از نزول آیه تطهیر، به دنبال علی، فاطمه، حسن و حسین (ع) فرستادند و آنان را جمع کرده و فرمودند: «اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِيَ‌»؛ خدایا، اینان اهل‌بیت من هستند. در آن هنگام امّ سلمه می‌گوید: «يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ مَا أَنَا مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ‌؟» ای رسول خدا، آیا من [در عنوان] اهل بیت داخل هستم؟ پیامبر فرمود: «إِنَّكِ أَهْلِي خَيْرٍ وَ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي‌»[۱۵]؛ شما از خوبان اهل من هستی، و اینان نیز اهل بیت من هستند. از این حدیث نیز معلوم می‌شود عنوان «اهل بیت» با عنوان «اهل پیامبر» تفاوت دارد. حاکم پس از نقل این روایت در تأیید آن می‌گوید: هذا حديث صحيح على شرط البخاري و لم يخرجه[۱۶]؛ این حدیث بنا بر مبانی بخاری [در کتاب خود] صحیح است.

عالمان اهل‌سنّت همچون احمد بن حنبل، مسلم، ترمذی[۱۷]، ابن‌حبان و ذهبی[۱۸] به صحت این حدیث تصریح دارند[۱۹]. و جالب اینجاست که حتی ناصبی متعصبی همچون ابن تیمیّه نیز به صحت این حدیث اعتراف کرده، می‌نویسد: و أما حديث الكساء فهو صحيح[۲۰]؛ در روایت دیگری ترمذی از انس بن مالک نقل می‌کند: رسول خدا از آن تاریخ که آیه تطهیر نازل شد، به مدت شش ماه درِ خانه صدیقه طاهره فاطمه (س) را به هنگام نماز می‌زد و می‌فرمود: «الصَّلَاةَ يَا أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۲۱]»[۲۲]؛

ای اهل‌بیت، [هنگام] نماز فرا رسیده است و [شمایید آن اهل بیت که همواره خدا اراده کرده است که هر گونه پلیدی را از شما دور کند»[۲۳].
۲. حجت الاسلام و المسلمین ربانی گلپایگانی؛
حجت الاسلام و المسلمین علی ربانی گلپایگانی در کتاب «امامت اهل بیت» و در مقاله «آیه تطهیر» در این‌باره گفته‌ است:
  1. اهل بیت کسانی‌اند که پیامبر (ص) آنان را در خانه ام‌سلمه زیر عبای خود گرد آورد و در حق آنان دعا کرد؛ یعنی علی، فاطمه، حسن و حسین (ع). این قول مورد اجماع شیعه است؛ چنان که بسیاری از عالمان اهل سنت نیز آن را برگزیده‌اند.
  2. مقصود، همسران پیامبر (ص) است. عکرمه و مقاتل این قول را برگزیده‌اند.
  3. مقصود، اهل کساء و همسران پیامبر (ص) است. گروهی از مفسران اهل‌سنت چون بیضاوی، فخرالدین رازی، قرطبی و ابن‌کثیر این قول را انتخاب کرده‌اند.
  4. همه خویشاوندان نَسَبی پیامبر (ص) که صدقه بر آنان حرام گردیده، اهل بیت او می‌باشند. این قول از ثعلبی نقل شده است.
  5. اهل بیت پیامبر کسانی‌اند که در زندگی همراه و ملازم او بودند، بنابراین، همسران، خدمتگزاران و خویشاوندان او را شامل می‌شود. محمد مصطفی مراغی این تفسیر را برگزیده است.
  6. مقصود از بیت، بیت‌الحرام (مسجد الحرام) است و همه مسلمانان پرهیزگار، اهل بیت پیامبر (ص) می‌باشند؛ چنان که در قرآن آمده است: إِنْ أَوْلِيَاؤُهُ إِلَّا الْمُتَّقُونَ[۲۴].
  7. مقصود از بیت، مسجدالنبی است و اهل بیت کسانی‌اند که پیامبر (ص) آنان را در مسجد ساکن نمود، سپس آنان را از مسجد بیرون کرد، ولی درب خانه‌های آنها را به سوی مسجد نیست[۲۵].

اقوال چهارگانه اخیر چندان مورد توجه مفسران قرار نگرفته است، و مؤیدی از قرآن یا روایات نیز ندارند. آیه إِنْ أَوْلِيَاؤُهُ إِلَّا الْمُتَّقُونَ که به عنوان دلیل قول ششم ذکر شده است، اولاً احتمال دارد مرجع ضمیر در کلمه أَوْلِيَاؤُهُ لفظ «الله» باشد نه کلمه «المسجد الحرام»[۲۶] ثانیاً معنای ولیّ با اهل متفاوت است، ثالثاً بر فرض که مقصود از اولیای بیت‌الحرام، اهل بیت الحرام باشد، دلیل بر این نخواهد بود که مقصود از «البیت» در آیه تطهیر، بیت الحرام باشد.

اطلاق «بیت» بر مسجد به طور عام یا بر مسجدالنّبی به طور خاص نیز معهود نیست، و بر فرض قبول آن، دلیلی وجود ندارد که مقصود از «البیت» در آیه تطهیر، مسجدالنّبی باشد، علاوه بر این، حاصل این قول چیزی جز نظریه اول نخواهد بود؛ زیرا آنان بودند که درب خانه‌هایشان به سوی مسجد بسته شد.

سخن مراغی نیز مؤیدی ندارد، گویا وی اهل بیت در آیه را بر معنای لغوی و عام آن حمل کرده است. افزون بر این که عنوان ملازم پیامبر که وی در تفسیر اهل‌بیت به کار برده، مبهم است. اگر مقصود ملازم در دین و آیین باشد، همه مسلمانان را شامل خواهد شد، و اگر مقصود ملازم در امور زندگی باشد، به همسران و خدمتگزاران پیامبر اختصاص خواهد داشت و خویشاوندان او را شامل نخواهد شد.

قول چهارم نیز مردود است؛ زیرا در این که صدقه بر خویشاوندان نسبی پیامبر حرام است، و این که آنان به لحاظ لغوی و عرفی، اهل بیت پیامبر می‌باشند، سخنی نیست، اما این مطلب دلیل بر این نخواهد بود که مقصود از اهل بیت در آیه تطهیر، عموم خویشاوندان پیامبر باشند»[۲۷].

  • «در روایات حدیث ثقلین، ثقل اول که در برخی روایات از آن به ثقل اکبر تعبیر شده، قرآن کریم معرفی شده است، ولی روایات درباره ثقل دوم (ثقل اصغر) سه دسته‌اند: در برخی ثقل دوم به عترت، و در برخی به اهل بیت معرفی شده و در اکثر آنها عبارت «عِتْرَتِي‏ أَهْلُ‏ بَيْتِي‏» به کار رفته است. کلمه اهل بیتی در این تعبیر بدل یا عطف بیان برای عترت است[۲۸].

برای عترت در لغت سه معنا یا کاربرد گفته شده است:

  1. خویشاوندان؛ عترة الرجل، أقرباؤه[۲۹].
  2. خویشاوندان نزدیک؛ عترة الرجل، رهطه و عشیرته الأدنون؛ أخصّ أقاربه[۳۰].
  3. فرزندان و ذریه؛ عترة الرجل، ولد الرجل و ذریته و عقبه من صلبه[۳۱].

در هر حال، با توجه به این که عترت پیامبر در حدیث ثقلین به اهل بیت پیامبر تفسیر شده است، باید ببینیم مقصود از اهل بیت پیامبر چه کسانی‌اند؟

از سخنان لغت‌شناسان عرب به دست می‌آید که کلمه “اهل” بر نوعی رابطه و پیوند میان یک انسان با انسان یا چیز دیگری دلالت می‌کند، همسر یک مرد اهل وی می‌باشد، چنان که نزدیک‌ترین افراد به او نیز اهل او هستند. امت هر پیامبری اهل او به شمار می‌روند، ساکنان خانه یا شهر و آبادی، اهل خانه یا شهر و آبادی‌اند، و پیروان هر دین و آیینی اهل آن دین و آیین‌اند[۳۲].

بنابراین، اهل بیت در لغت به معنای ساکنان یک خانه است، ولی در عرف مسلمانان معنای خاصی دارد که بر نوعی ارتباط با پیامبر اکرم (ص) دلالت می‌کند و چهار کاربرد أعم، عام، خاص و أخص دارد.

کاربرد أعم آن، مسلمانانی که هیچ‌گونه پیوند خویشاوندی با پیامبر ندارند، ولی در پیروی از آن حضرت صادق و ثابت‌قدمند را شامل می‌شود. چنان‌که سلمان[۳۳] و ابوذر غفاری[۳۴] به عنوان اهل‌بیت معرفی شده‌اند.

کاربرد عام اهل‌بیت، همه خویشاوندان نسبی پیامبر (ص) را در بر می‌گیرد، آنان کسانی‌اند که که صدقه واجب (زکات) بر آنان حرام شده است[۳۵].

کاربرد خاص اهل بیت، مربوط به همسران پیامبر (ص) است، بدون شک، همسران پیامبر (ص) مطابق معنای لغوی و عرفی، اهل بیت پیامبرند.

کاربرد أخصّ اهل بیت، به گروهی از اهل بیت پیامبر که از ویژگی عصمت برخوردار بوده و از نظر فضائل و کمالات بر دیگران برتری دارند، اختصاص دارد. اهل بیت در احادیث مربوط به شأن نزول آیه مباهله و آیه تطهیر و نیز حدیث سفینه، حدیث امان، حدیث باب حطّه و ثقلین به این معنا می‌باشد.

شمس‌الدین سخاوی (متوفای ۹۰۲) گفته است: “اهل بیت دو کاربرد أعم و أخصّ دارد، کاربرد اعم آن همسران پیامبر، خویشاوندان نسبی او (کسانی که صدقه واجب (زکات) بر آنان حرام شده است)، و صحابه‌ای چون سلمان که در پیروی از پیامبر (ص) صادق بودند را شامل می‌شود، و کاربرد أخصّ آن به کسانی که آیه تطهیر در شأن آنان نازل شده است (اصحاب کساء) اختصاص دارد”[۳۶].

با توجه به دلالت حدیث ثقلین بر عصمت و افضلیت اهل بیت و جداناپذیری آنان از قرآن کریم تا قیامت، اهل بیت در حدیث ثقلین فقط بر کاربرد أخصّ آن منطبق است. چنان که در روایات نیز به این مطلب تصریح شده است:

  1. وقتی پیامبر اکرم (ص) حدیث ثقلین را بیان کرد، جابر بن عبدالله انصاری پرسید، عترت شما چه کسانی‌اند؟ پیامبر (ص) پاسخ داد: علی، حسن، حسین، و امامان از فرزندان حسین تا روز قیامت[۳۷].
  2. از امیر المؤمنین (ع) درباره مقصود از عترت در حدیث ثقلین سؤال شد، امام پاسخ داد: مقصود، من، حسن، حسین، و نُه امام از فرزندان حسین که آخرین آنان مهدی و قائم آنهاست، هستیم[۳۸].
  3. امام حسن مجتبی (ع) خطاب به مردم عراق فرمود: “ما اهل بیتی هستیم که خداوند آیه مبارکه تطهیر را درباره آنان نازل فرموده است[۳۹].

روایات شیعه در این باره بسیار است[۴۰].

گروهی از عالمان اهل سنت نیز به این مطلب اذعان کرده‌اند:

  1. سبط ابن الجوزی، حدیث ثقلین را ذیل عنوان “ذکر الأئمه” آورده و سپس به معرفی امامان نُه‌گانه از نسل امام حسین (ع) پرداخته است[۴۱].
  2. گنجی شافعی گفته است: “اهل بیت، علی، فاطمه، حسن و حسین هستند” وی به حدیث کساء و مباهله استشهاد کرده است[۴۲].
  3. سعیدالدین کازرونی گفته است: از حدیث ثقلین و حدیث مباهله به دست می‌آید که تا وقتی که قرآن باقی است فرزندان فاطمه باقی خواهند بود[۴۳]. از این که وی حدیث مباهله را در کنار حدیث ثقلین ذکر کرده به دست می‌آید که مقصود وی از فرزندان فاطمه (س) کسانی‌اند که از ویژگی عصمت برخوردارند؛ زیرا اهل بیت در حدیث مباهله، اصحاب کساء هستند که معصوم‌اند.
  4. شهاب‌الدین دولت آبادی در موارد متعدد از کتاب خود “هدایه السعداء” عترت پیامبر (ص) را به فرزندان او تفسیر کرده است[۴۴].
  5. کاشفی، حدیث ثقلین را در فضیلت اهل‌بیت گرامی پیامبر که پیشوایان دین و مقتدایان در علم و یقین‌اند، نقل کرده و با استناد به حدیث مباهله گفته است: اهل بیت رسول خدا (ص) عبارتند از: علی، فاطمه، حسن و حسین (ع)[۴۵].
  6. سمهودی گفته است: “از حدیث ثقلین به دست می‌آید که تا روز قیامت همواره فردی از اهل‌بیت طاهرین که شایستگی آن را دارد که به او تمسک شود، وجود خواهد داشت، بدین جهت آنان -چنان‌که خواهد آمد-امان برای اهل زمین می‌باشند و هنگامی که از دنیا بروند، اهل زمین از دنیا خواهند رفت”[۴۶].
  7. به گفته منّاوی: کلمه “اهل بیتی” بدل یا بیان کلمه “عترتی” است، و آنان اصحاب کساء هستند که خداوند پلیدی را از آنان زدوده و پاکیزه‌شان ساخته است[۴۷].
  8. به اعتقاد عبدالحق دهلوی، کلمه “أهل بیتی” پس از کلمه “عترتی” در حدیث ثقلین بیان‌گر این است که مقصود پیامبر (ص) از عترت، أخصّ خویشاوندان یعنی فرزندان و ذریه او می‌باشد[۴۸].
  9. ابن ابی الحدید معتزلی گفته است: “پیامبر اکرم (ص) در حدیث ثقلین، عترتش را به اهل بیتش تفسیر کرده است و در حدیث کساء اهل بیت خود را معرفی نموده است”[۴۹]. وی در ادامه یادآور شده است که کلام امیرالمؤمنین (ع) درباره اهل‌بیت که فرموده است «هُمْ‏ أَزْمَّةُ الْحَقِّ‏ وَ أَلْسِنَةُ الصِّدْقِ‏» بر عصمت اهل بیت دلالت می‌کند. شیخانی قادری در “الصراط السّوی”، زرقانی در “شرح المواهب”، سهارنپوری در “المرافض”، شبراوی در “الإتحاف بحب الأشراف”، سندی در “دراسات اللّبیب”، عجیلی در “ذخیرة المآل”، محمد مبین لکهنوی در “وسیلة النجاة”، ولی الله لکهنوی در “مرآة المؤمنین”، قندوزی حنفی در “ینابیع الموده” و حسن زمان در “القول المستحسن” بیان کرده‌اند که مقصود از اهل‌بیت، معنای أخصّ آن است[۵۰]»[۵۱].
در این باره که مراد از "اهل البیت" در آیه کریمه چه کسانی هستند، نظریه‌های متعددی مطرح شده است. مسلمانان متفق‌اند مراد از این کلمه، اهل بیت پیامبر (ص) است؛ اما دربارۀ اینکه مقصود از اهل البیت در آیه تطهیر چه کسانی‌اند، اقوال مختلفی ارائه شده است[۵۴] مانند: اهل بیت کسانی‌اند که پیامبر (ص) آنان را در خانۀ ام سلمه زیر عبای خود گرد‌آورد و در حق آنان دعا کرد؛ مقصود، همسران پیامبر (ص) است؛ مقصود، اهل کساء و همسران پیامبر (ص) است و ...[۵۵].
۳. حجت الاسلام و المسلمین مقامی؛
حجت الاسلام و المسلمین مهدی مقامی، در کتاب «ولایت و امامت در قرآن» در این‌باره گفته است:

«مفسِّران اهل سنت بر این باورند که مصداق اهل بیت (ع)، همسران و اولاد رسول اکرم (از جمله فاطمه زهرا (س))، امیرمؤمنان، حسن و حسین[۵۶] پدران همسران پیامبر[۵۷]، مؤمنان بنی‌هاشم (زن و مرد)؛ و همه کسانی‌اند، که صدقه بر آنها حرام است؛ خواه از آل علی باشند یا آل عقیل یا آل جعفر یا آل عباس[۵۸][۵۹].

  1. حضرت رسول (ص) به من فرمود: تو بر خیری. تو از همسران پیغمبر هستی؛ ولی نگفت: تو از اهل‌بیتی: «إِنَّكِ إِلَى خَيْرٍ إِنَّكِ مِنْ أَزْوَاجِ النَّبِيِّ» «مَا قَالَ: إِنَّكِ مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ»[۶۸].
  2. آن حضرت به من فرمود: تو از زنان شایسته منی، ولی اگر به من فرموده بود: تو از اهل بیتی، برایم بهتر بود از هرچه خورشید بر آن می‌تابد و از آن غروب می‌کند: «فَقَالَ: رَسُولُ اللَّهِ: أَنْتِ مِنْ صَالِحِ نِسَائِي»؛ «فَلَوْ كَانَ قَالَ: نَعَمْ كَانَ أَحَبَّ إِلَيَّ- مِمَّا تَطْلُعُ عَلَيْهِ الشَّمْسُ وَ تَغْرُبُ»[۶۹]. یاد کردنی است، این حدیث و مانند آن نشانه بیرون بودن ام سلمه در عنوان "اهل‌البیت" در آیه تطهیر و بیان کننده غبطه او از این عدم توفیق است.
  3. در این روایات، همسر رسول خدا بودن ام سلمه، سؤال او و نفی پیامبر (ص)، همگی با «مِن» بیان شده است مانند: «أَنْتِ مِنْ أَزْوَاجِ النَّبِيِّ»، «فَقَالَ: رَسُولُ اللَّهِ: أَنْتِ مِنْ صَالِحِ نِسَائِي»، «إِنَّكِ مِنْ أَزْوَاجِ النَّبِيِّ»، «اجْعَلْنِي مِنْهُمْ»، «ألَستُ مِنْهُمْ»، «ألَستُ مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ»، «مَا قَالَ إِنَّكِ مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ» و... ولی درباره اصحاب کسا فرمودند: «هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي»، نه «هؤلاء من أهل بیتی». این تعبیر اگر حصر نباشد، دست‌کم به حصر نزدیک است؛ از این‌رو، نمی‌توان گفت، چون کلام اثباتی است، نفی ما عدا نمی‌کند، هر چند که قاعده "اثبات شیء نفی ما عدا نمی‌کند" در جای خود سخن حقی است. آری، اگر می‌فرمود: «هؤلاء من أهل بیتی» افاده حصر نمی‌کرد و جای اجرای این قاعده بود[۷۰].
۴. حجت الاسلام و المسلمین علی‌احمدی؛
حجت الاسلام و المسلمین علی‌احمدی در کتاب «حقانیت در اوج مظلومیت ج۱» در این‌باره گفته‌ است:

«بزرگان و محدّثان عامّه، روایاتی ذکر کرده‌اند که در آنها، اهل بیت به «خمسه طیبه» تفسیر شده است. در صحیح مسلم از عایشه نقل شده است: وقتی رسول خدا (ص) امام حسن و امام حسین و حضرت فاطمه و امیرالمؤمنین (ع) را در زیر کساء جای داد، این آیه را تلاوت نمود: إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۸۲][۸۳].

از آنجا که ضمیر و سیاق آیه نسبت به آیات گذشته، تغییر کرده و با توجّه به روایاتی که از خاصّه و عامّه در تفسیر این آیه آمده است، معلوم می‌شود که منظور از اهل بیت، زنان پیامبر (ص) نیست. اگر منظور از اهل بیت، زنان پیامبر بودند، لازم می‌آمد که آنها نیز معصوم باشند در حالی که هیچ کس ادعای عصمت آنان را نکرده است. پس ثابت شد که منظور از اهل بیت، خمسه طیبه (ع) است. وقتی عصمت خمسه طیبه ثابت شد، عصمت بقیه ائمه (ع) هم از راه اقوال کسانی که عصمت آنان ثابت شد، ثابت می‌شود.

از باب تبرّک و تیمّن به یک حدیث از احادیث کثیره در این باب اکتفا می‌کنیم: امیرالمؤمنین (ع) فرمود: «دَخَلْتُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ (ص) فِي بَيْتِ أُمِّ سَلَمَةَ وَ قَدْ نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) يَا عَلِيُّ هَذِهِ الْآيَةُ نَزَلَتْ فِيكَ وَ فِي سِبْطَيَّ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِكَ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ كَمِ الْأَئِمَّةُ بَعْدَكَ قَالَ أَنْتَ يَا عَلِيُّ ثُمَّ ابْنَاكَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ بَعْدَ الْحُسَيْنِ عَلِيٌّ ابْنُهُ وَ بَعْدَ عَلِيٍّ مُحَمَّدٌ ابْنُهُ وَ بَعْدَ مُحَمَّدٍ جَعْفَرٌ ابْنُهُ وَ بَعْدَ جَعْفَرٍ مُوسَى ابْنُهُ وَ بَعْدَ مُوسَى عَلِيٌّ ابْنُهُ وَ بَعْدَ عَلِيٍّ مُحَمَّدٌ ابْنُهُ وَ بَعْدَ مُحَمَّدٍ عَلِيٌّ ابْنُهُ وَ بَعْدَ عَلِيٍّ الْحَسَنُ ابْنُهُ وَ الْحُجَّةُ مِنْ وُلْدِ الْحَسَنِ هَكَذَا وَجَدْتُ أَسَامِيَهُمْ مَكْتُوبَةً عَلَى سَاقِ الْعَرْشِ فَسَأَلْتُ اللَّهَ تَعَالَى عَنْ ذَلِكَ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ هُمُ الْأَئِمَّةُ بَعْدَكَ مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُونَ وَ أَعْدَاؤُهُمْ مَلْعُونُونَ»[۸۴]؛

در خانه ام سلمه بر پیامبر (ص) وارد شدم، در حالی که آیه تطهیر بر ایشان نازل شده بود، پیامبر (ص) فرمود: یا علی! این آیه در مورد تو و دو فرزندت (حسنین) و امامان از اولاد تو نازل شده است. گفتم: ای رسول خدا! امامان بعد از شما چند نفرند؟ فرمود: ای علی! شما هستی و دو پسرت حسن و حسین و بعد از حسین، پسرش علی... و حضرت حجّت از اولاد حسن (عسکری) این چنین اسم‌های شان را بر ساق عرش نوشته دیدم. از خداوند متعال درباره آن سؤال کردم، فرمود: ای محمد! آنها امامان بعد از تو هستند، که پاک و معصوم‌اند، و دشمنان‌شان لعنت شده‌اند»[۸۵]
۵. حجت الاسلام و المسلمین جاودان؛
حجت الاسلام و المسلمین محمد علی جاودان در کتاب «جانشین پیامبر» در این‌باره گفته‌‌اند:

«منظور از اهل بیت در آیه تطهیر: کلمه «اهل البیت» از نظر لغت دامنه وسیعی دارد تا آنجا که حیوانات خانگی را هم در بر می‌گیرد[۸۶]؛ غیر از آیه تطهیر، واژه «اهل البیت» دوبار دیگر در قرآن آمده است و در هر دو بار اهل بیت به معنی خانواده و عشیره و خویشان یک شخص است: سوره هود آیه ۷۳: رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ[۸۷] که منظور حضرت ابراهیم و همسر اوست. سوره قصص آیه ۱۲: فَقَالَتْ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ لَكُمْ[۸۸] که منظور پدر و مادر حضرت موسی می‌باشد.

سیاق آیاتی که آیه تطهیر در بین آن قرار گرفته است، کاملاً جدا و متفاوت از آیه تطهیر است؛ لذا این سوال پیش می‌آید که چرا این‌گونه عمل شده است؟ آیا شأن نزول آیه تطهیر با آیات قبل و بعدش فرق دارد؟ آیا پیامبر به طور خاص دستور فرموده تا این آیه در اینجا قرار بگیرد؟ ما جواب هر دو سوال را مثبت می‌دانیم، دلیل ما تمامی نقل‌های معتبری است که در آن آیه تطهیر ذکر شده و در آن حتی اندک اشاره‌ای به زنان پیامبر نیست و در آن نقل‌ها این بخش از سایر بخش‌های مربوط به زنان پیامبر جداست، آیه‌ای که بدان آیه تطهیر می‌گوییم به طور مجزا مورد توجه قرار گرفته است، به دلیلی که خواهیم آورد در میان آیات مربوط به زنان پیامبر اعظم جای داده شده است.

شاهد صدق دیگر برای اینکه آیه تطهیر ربطی به زوجات پیامبر ندارد روایتی بود که از محدثان بزرگ مکتب خلافت از ام سلمه و عایشه آوردیم و نقل کردیم. تطهیر این سوال‌ها تنها و تنها یک جواب دارد و آن اینکه عمل پیامبر و کلام ایشان کاملاً بیان‌گر آن است که منظور دقیق خدای متعال از «اهل البیت» چه کسانی هستند. پیامبر می‌خواسته با این کار اولاً: اهل بیت خود را به طور قطعی و شفاف معرفی کند و از این کار غرض بسیار مهمی داشته است. و منظور معرفی «اهل بیت» به امت اسلامی است تا بعد از ایشان تکلیف امت واضح و روشن باشد. آنچه بعدها در مکان‌ها و زمان‌های دیگر در مورد اهل بیت می‌فرماید، مصداق کامل و منحصر به فرد داشته باشد. و ثانیاً: با تکیه به این آیه شریفه به همگان بگوید که ایشان پاک و معصوم بوده و از هر خطا و اشتباهی مصون و محفوظ هستند.

اهتمام پیامبر برای تعیین مصداق اهل بیت (ع): مسئله به اینجا پایان نیافت، پیامبر به هر وسیله می‌کوشید که این حادثه که در خانه ام سلمه اتفاق افتاده علنی شود[۸۹]، و در تاریخ بماند. پیامبر با تمام قوا و با تمام صور به این کار کوشید:

زنده نگاه داشتن و تصریح مکرر بر مصادیق آیه: انس بن مالک روایت می‌کند: رسول خدا به مدت شش ماه هر روز (در هنگام نماز) از کنار خانه فاطمه‌(س) می‌گذشت، می‌فرمود: ای اهل بیت! آماده نماز شوید. سپس این آیه را قرائت می‌کرد: إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۹۰]. حاکم نیشابوری محدث بزرگ در مستدرک، صحت روایت را تأیید می‌کند. همچنین حدیث فوق توسط احمد بن حنبل و نیز توسط ترمذی صاحب سنن تأیید شده است و دیگران نیز آن را نقل کرده‌اند[۹۱].

ابی الحمراء می‌گوید: در زمان حیات رسول خدا، در مدت هفت ماهی که در مدینه بودم، در تمام این مدت مشاهده می‌کردم که پیامبر هنگام طلوع فجر برای نماز صبح به درب خانه علی و فاطمه (ع) می‌رفتند و می‌فرمودند: «الصَّلَاةَ الصَّلَاةَ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۹۲]»[۹۳].

از ابی الحمراء نقل کرده‌اند: او می‌گوید: به یاد دارم که رسول خدا (ص) هشت ماه به هنگام نماز صبح جلوی درب خانه امیرالمؤمنین (ع) می‌آمد، دستانش را به دو طرف درب قرار می‌داد و می‌فرمود: آماده نماز شوید، آماده نماز شوید. سپس این آیه را خواند إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۹۴][۹۵].

ابن عباس نیز می‌گوید: ما همگی شاهد بودیم که پیامبر اسلام (ص) نه ماه، هر روز جلوی در خانه علی بن ابی طالب (ع) می‌آمد، در هر وعده نماز رو به اهل خانه کرده و می‌فرمود: سلام بر شما و رحمت خدا و برکاتش بر شما اهل بیت باد! سپس آیه إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا را می‌خواند و می‌فرمود: رحمت خدا بر شما، آماده نماز شوید. این رفتار پیامبر برای همه نمازهای روزانه بود[۹۶].

اختلافی که در این روایات و دیگر روایات این باب وجود دارد، نشان دهنده این است کسی که مدت را شش ماه دانسته یا فقط نماز صبح را نام برده است، این مقدار زمان را شاهد بوده یا این مقدار را به یاد داشته است و کسی که بیشتر یا کمتر گفته، آن مقدار کمتر یا بیشتر را شاهد بوده یا به یاد داشته است. حتی ممکن است عوامل اجتماعی تأثیرگذار بوده و این کم و زیادها را به بار آورده است.»[۹۷]
۶. سرکار خانم شکری؛
سرکار خانم آرزو شکری در کتاب «حقوق اهل بیت» در این‌باره گفته‌ است:

«در بین مفسران عامه و خاصه درباره اینکه "اهل بیت" چه کسانی هستند اختلاف وجود دارد برخی از مفسران اهل سنت، أَهْلَ الْبَيْتِ را به همسران پیامبر اسلام (ص) تفسیر کرده‌اند. قال الزجاج: قيل يراد به نساء النبي[۹۸] طبق این تفسیر، علی، فاطمه، حسن و حسین (ع) جزء اهل البیت نیستند! به تعبیر دیگر، اهل البیت از اقوام "سببی" پیامبر هستند و هیچ یک از اقوام "نسبی" آن حضرت جزء اهل البیت نمی‌باشند.

دلیل این است که چون آیه تطهیر در بین آیاتی است که همگی مربوط به زنان پیامبر (ص) است، (هم آیات قبل از آن و هم آیه پس از آن) پس سیاق آیه اقتضاء می‌کند که این آیه شریفه نیز مربوط به همسران پیامبر (ص) باشد. اما این تفسیر به سه دلیل باطل است:

  1. در آیات پنج‌گانه قبل از آیه تطهیر و نیز در صدر آیه ۳۲ سوره احزاب، که آیه تطهیر در ذیل آن آمده است، مجموعاً ۲۵ ضمیر و فعل به صورت مؤنث آمده است و در آیه بعد (آیه ۳۳) نیز در مورد فعل و ضمیر مؤنث به کار رفته است، اما ضمایر و افعال آیه تطهیر همه مذکر است، که یا اختصاص به مردان دارد و یا شامل مردان و زنان هر دو می‌شود. بنابراین، با توجه به این که قرآن کلام خداست و کلام خداوند فصیح‌ترین کلمات است، قطعاً در تغییر ضمیرها و فعل‌ها مطلبی مورد نظر بوده است و منظور از اهل بیت افرادی دیگر، غیر از زنان پیامبر بوده است که خداوند سیاق آیه تطهیر را متمایز از آیات قبل و بعد نازل کرده است. بنابراین طبق این بیان، منظور از أَهْلَ الْبَيْتِ قطعاً نمی‌تواند همسران پیامبر باشد، بلکه منظور افراد دیگری است که باید با دلیل و برهان آنها را جست.
  2. دلیل بر بطلان این تفسیر این است که با توجه به شرح و تفسیر آیه تطهیر، اهل البیت باید دارای عصمت مطلقه باشند، کدام یک از دانشمندان و مفسران شیعه یا سنی، برای همسران پیامبر عصمت قائل شده است؟ همسران پیامبر هر چند بیشتر آنها انسان‌های خوبی بودند، ولی نسبت به بعضی از آنها نه تنها نمی‌توان ادعای عصمت کرد، بلکه میتوان ارتکاب گناهان بزرگی را با ادله و شواهد قطعی و روشن به اثبات رساند، به یک نمونه آن توجه کنید. آیا زنی (عایشه) که با سخنان پیامبر و خلیفه او مخالفت کرده و به جنگ (جمل) خلیفه پیامبر پرداخته و عامل ریختن خون بیش از هفده هزار تن از مسلمانان شده معصوم است و رجس و پلیدی از او به دور است؟
  3. روایات زیادی از طرق عامه و خاصه وارد شده که نمونه‌هایی از آنها را بیان خواهیم کرد، اهل بیت، پیامبر اکرم، علی، فاطمه، حسن و حسین (ع) می‌باشند، نه زنان پیامبر و ما برخی از آنها را بیان خواهیم کرد.

نظر دوم این است که منظور از أَهْلَ الْبَيْتِ، شخص پیامبر اسلام، علی حسن، حسین و فاطمه (ع) و همسران پیامبر می‌باشد[۹۹].

طبق این نظر، اشکال اول از بین می‌رود، چون مجموعه‌ای از زنان و مردان می‌توانند مخاطب ضمیر مذکر باشند ولی دو اشکال دیگر نسبت به زنان پیامبر در اینجا هم مطرح می‌باشد، بنابراین نظریه فوق نیز قابل قبول نیست. برخی دیگر از مفسران، أَهْلَ الْبَيْتِ را به ساکنین مکه مکرمه تفسیر کرده و گفته‌اند: منظور از الْبَيْت در جمله أَهْلَ الْبَيْتِ خانه خدا، کعبه معظمه است، بنابراین، أَهْلَ الْبَيْتِ به کسانی که اهل و ساکن مکه هستند اطلاق می‌شود[۱۰۰].

بطلان این نظریه هم روشن است و دو اشکال نظریه اول در اینجا نیز مطرح می‌باشد. اینکه أَهْلَ الْبَيْتِ شامل زنان و پدران ایشان می‌باشد. ولما كان أهل البيت يشملهن و آباءهن، غلب المذكر علی المؤنث في الخطاب في: عنكم ويطهركم[۱۰۱]. پس "با این تفسیر باید بگوییم که ابوسفیان، با آن سابقه دشمنی با اسلام که پیش از فتح مکه کافر و پس از آن و استیلای اسلام و مسلمانان بر جزیرة العرب، منافقانه اظهار اسلام کرد، از "أهل البیت" است ورجس و پلیدی از او دور است، چون پدر "ام حبیبه" همسر رسول اکرم است!"[۱۰۲]

نظریه پنجم، که نظریه تمام علمای شیعه است و هیچ یک از اشکالات فوق بر آن وارد نمی‌باشد، این است که منظور از أَهْلَ الْبَيْتِ افراد خاصی از خاندان پیامبر هستند، یعنی علی و فاطمه و حسن و حسین (ع) و شامل شخص پیامبر نیز می‌باشد، روایات فراوانی دال بر این نظریه وجود دارد. علامه طباطبایی درباره "اهل بیت" می‌فرماید: "کلمه أَهْلَ الْبَيْتِ در عرف قرآن اسم خاص است که هر جا ذکر شود، منظور از آن، این پنج تن هستند، یعنی رسول خدا و علی و فاطمه و حسنین (ع) و بر هیچ کس دیگر اطلاق نمی‌شود"[۱۰۳].

بیشتر روایات در این باره در جوامع معتبر عامه (اهل سنت) آمده است. فخر رازی درباره این روایات، ذیل آیه مباهله: فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ[۱۰۴] می‌گوید: و اعلم ان هذه الرواية كالمتفق علی صحتها بين أهل التفسير والحديث این روایت که اهل البیت را تفسیر می‌کند روایتی است که دانشمندان اهل تفسیر و حدیث، همه بر صحت آن اتفاق نظر دارند[۱۰۵].

در نتیجه روایاتی که أَهْلَ الْبَيْتِ را تفسیر می‌کند متواتر و از نظر اعتبار محکم هستند[۱۰۶].
۷. آقایان فیاض‌بخش و محسنی؛
آقایان محمد تقی فیاض‌بخش و دکتر فرید محسنی در کتاب «ولایت و امامت از منظر عقل و نقل» در این‌باره گفته‌‌اند:

«سیاق آیه تطهیر، مقام عصمتی را برای اهل بیت (ع) اثبات می‌کند که هرگز کسی، حتی از برجستگان صحابه و یا تابعین و یا علمای ارجمند اسلام در تاریخ، جرأت نکرده است که چنین مقام والایی را به خود نسبت دهد؛ چنان‌که ثعلبی خود از عایشه نقل می‌کند: هنگامی که از او درباره جنگ جمل و دخالت او در آن جنگ سؤال کردند، (با تأسف) گفت: این یک تقدیر الهی بود! و هنگامی که درباره علی (ع) از او سؤال کردند، چنین گفت: «تَسْألينى عَنْ أَحَبِّ النّاسِ كانَ الى رَسُولِ اللّهِ وَ زَوْجِ أَحَبِّ النّاسِ كانَ الى رَسُول اللّهِ، لَقَدْ رَأَيْتُ عَليَّاً وَ فاطِمَةَ وَ حَسَناً وَ حُسَيْناً وَ جَمَعَ رَسُولُ اللّهِ (ص) بِثَوبٍ عَلَيْهِمْ ثُم قالَ: اللّهُمَّ هؤلاءِ اهْلُ بَيْتى وَ حامَّتى فَأذْهِبْ عَنْهُمْ الرِّجْسَ وَ طَهِّرْهُمْ تَطْهيراً، قالَتْ فَقُلْتُ يا رَسُول اللّهِ أَنَا مِنْ أَهْلِكَ قالَ تَنَحَّىْ فَانَّكِ الى خَيْرٍ»[۱۰۷].

نتیجه آنکه: مراد از أَهْلَ الْبَيْتِ در این آیه، همان صاحبان بیوتی است که خداوند در سوره نور، با عظمت مقام والای آنان را یاد می‌کند و می‌فرماید: نُورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ... * فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ * فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ * رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ[۱۰۸]»[۱۰۹]
۸. آقای رحیمیان؛
آقای محمد حسین رحیمیان در کتاب «اهل بیت از نگاه پیامبر اعظم» در این‌باره گفته‌‌اند:

«بنا بر روایت یادشده، اهل بیت پیامبر خدا عبارتند از: علی، فاطمه، حسن و حسین (ع)؛ ابن حجر هیثمی، از نویسندگان اهل سنت در کتاب معروف خود به نام صواعق المحرقه به طور گسترده درباره آیه شریفه تطهیر سخن گفته و به زوایای گوناگون آن پرداخته و این آیه را نخستین آیه در بیان فضیلت‌های اهل بیت (ع) دانسته است. وی پس از نقل این روایت می‌نویسد: «بیشتر مفسران معتقدند که این آیه در شأن علی، فاطمه، حسن و حسین (ع) نازل شده است»[۱۱۰]. وی پس از نقل روایت‌های بسیاری، در شأن نزول این آیه چنین می‌نویسد: این آیه منبع فضائل اهل بیت نبوی (ع) است؛ چراکه حاوی درخشنده‌ترین آثار و توجه ویژه خدا و پیامبر او به شأن، مقام و منزلت خاندان پیامبر است. این آیه با واژه إِنَّمَا (فقط) آغاز شده که مفید حصر اراده و خواست خداوند بر آنان است. همچنین موجب زدودن همه پلیدی‌ها از آن بزرگواران گردیده و نیز خداوند آنها را از همه خوی‌های ناپسند و زشت، پاک و پاکیزه گردانیده است[۱۱۱].

واژه زیبای «اهل بیت»، ناظر بر کسانی است که خداوند متعال برای ادامه اهداف رسالت، به آنها مقام عصمت بخشید و هر گونه پلیدی باطنی و ظاهری را از آنان زدود و آنها را حجت خود بر جهانیان قرار داد. در این بخش بر آنیم تا از نگاه پیامبر رحمت که به دستور پروردگار، ادامه رسالتش را به اهل بیت (ع) خویش سپرد، این خاندان را بهتر بشناسیم.

علامه مجلسی به نقل از ابوهریره می‌نویسد: پیامبر اکرم (ص) با بیان یک حکم فقهی فرمود: «إِنَّ الصَّدَقَةَ لَا تَحِلُّ لِي وَ لَا لِأَهْلِ بَيْتِي‌»؛ «بی‌تردید، صدقه بر من و اهل بیتم حلال و روا نیست». از حضرت پرسیدیم: ای پیامبر خدا! اهل بیت تو چه کسانی هستند؟ پیامبر فرمود: «أَهْلُ بَيْتِي عِتْرَتِي مِنْ لَحْمِي وَ دَمِي هُمُ الْأَئِمَّةُ بَعْدِي عَدَدَ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ‌»؛ «اهل بیت من، همان خاندان من و ذریه من و از گوشت و خون من هستند. آنان، همان امامان و پیشوایان پس از من و به تعداد مهتران و سرپرستان بنی‌اسرائیل (دوازده نفر) هستند»[۱۱۲].

در این روایت، پیامبر اعظم (ص) به طور کامل و صریح، دوازده امام را که فقط سه تن از آنان در زمان نزول این آیه شریفه متولد شده بودند، به عنوان خاندان خویش معرفی کرد.»[۱۱۳]

پانویس

  1. مجمع البیان: ۷ – ۸ / ۳۵۷؛ شواهد التنزیل: ۲ / ۵۶.
  2. شواهد التنزیل: ۲ / ۹۲-۱۰؛ ینابیع المودّه: ۳ / ۳۶۸؛ امالی (طوسی): ۵۶۴.
  3. «" الصّلوة يا اهل البيت‏! إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا ؛ اسدالغابه: ۵ / ۳۶۶؛ شواهد التنزیل: ۲ / ۹۲- ۱۰؛ امالی (طوسی): ۵۶۵؛ ینابیع المودّه: ۳ / ۳۶۸؛ امالی (صدوق): ۱۲۴.
  4. شواهد التنزیل: ۲ / ۲۳؛ الدرّ المنثور: ۶ / ۶۴ نیز در رابطه با روایات ر.ک: اهل البیت فی الکتاب و السنّه: ۷۱ – ۴۳.
  5. خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۲۶۸- ۲۷۳.
  6. «و خانواده‌اش را (با خود) برد» سوره قصص، آیه ۲۹.
  7. تفسیر الطبری، ج۲۲، ص۱۱، ح۲۱۷۳۴؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج۳، ص۴۹۳؛ شواهد التنزیل، ج۲، ص۸۲، ح۷۰۲؛ مناقب علی بن أبی طالب (ع) و ما نزل من القرآن فی علی (ع)، ص۳۰۱، ح۴۷۸؛ جامع الأصول، ج۹، ص۱۵۵؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۲۰۷ با اندکی اختلاف در الفاظ.
  8. «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  9. صحیح مسلم، ج۷، ص۱۳۰.
  10. «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  11. برخی از عالمان بزرگ سنّی معتقدند که احمد بن حنبل به صحت تمامی احادیث کتاب مسندش ملتزم شده است؛ ر.ک: نیل الأوطار، ج۱، ص۱۲؛ کنز العمال، ج۱، ص۱۰؛ کشف الخفاء، ج۱، ص۱۰؛ خصائص مسند أحمد (مدینی)، ص۱۶ - ۱۷؛ فتح الملک العلی، ص۱۲۶.
  12. مسند احمد، ج۶، ص۲۹۲؛ تفسیر الثعلبی، ج۸، ص۴۲؛ شواهد التنزیل، ج۲، ص۱۲۸؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج۳، ص۴۹۲؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۲۰۵؛ فضائل الصحابه (أحمد بن حنبل)، ج۲، ص۵۸۷؛ منهاج السنة، ج۷، ص۴۹ - ۵۰؛ المعجم الکبیر، ج۳، ص۵۴، ح۲۶۶۶. گفتنی است که أمّ سلمه بزرگ بانویی است که قدر و منزلت وی حتی در میان شیعیان ناشناخته مانده است. به خاطر فراوانی تقوا، فضیلت و علاقه وافر ایشان به اهل‌بیت، احترام بر آن بانو بر همه ما واجب است.
  13. ر.ک: مسند احمد، ج۱، ص۳۳۰ - ۳۳۱، ۴، ص۱۰۷ و ۶، ص۳۲۳.
  14. سنن الترمذی، ج۵، ص۳۱، ح۳۲۵۸ و ۳۲۸، ح۳۸۷۵.
  15. المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۴۱۶. این روایت نیز دارای سندهای گوناگون است.
  16. المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۴۱۶.
  17. ترمذی پیرامون این حدیث می‌نویسد: هذا حديث حسن صحيح، و هو أحسن شيء روى في هذا الباب؛ سنن الترمذی، ج۵، ص۳۶۱، ح۳۹۶۳. همچنین ر.ک: سیر أعلام النبلاء، ج۱۰، ص۳۴۷.
  18. ر.ک: تلخیص المستدرک، ج۲، ص۴۵۱؛ سیر أعلام النبلاء، ج۲، ص۱۲۲.
  19. برای دیدن نظر این عالمان پیرامون صحت حدیث ر.ک: الإکمال فی أسماء الرجال، ص۱۲۶.
  20. منهاج السنة، ج۵، ص۶.
  21. «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  22. سنن الترمذی، ج۵، ص۳۱، ح۳۲۵۹. همچنین ر.ک: المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۵۸؛ مسند احمد، ج۳، ص۲۵۹؛ مسند أبی یعلی، ج۷، ص۵۹، ح۳۹۷۸؛ مسند أبی داوود، ص۲۷۴؛ المصنف (ابن ابی شیبه)، ج۷، ص۵۲۷؛ المعجم الکبیر، ج۳، ص۵۶، ح۲۶۷۱؛ أسد الغابه، ج۵، ص۵۲۲؛ سیر أعلام النبلاء، ج۲، ص۱۳۴؛ البدایة و النهایة، ج۸، ص۲۲۴؛ کنز العمال، ج۱۳، ص۶۴۶‌، ح۳۷۶۳۲؛ شواهد التنزیل، ج۲، ص۱۸، ح۶۳۷؛ أحکام القرآن، ج۳، ص۵۷۲؛ تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۴۹۲؛ الدر المنثور، ج۵، ص۱۹۹؛ فتح القدیر، ج۴، ص۲۸۰؛ مناقب علی بن أبی طالب (ع) و ما نزل من القرآن فی علی (ع)، ص۳۰۴، ح۴۸۸؛ إمتاع الأسماع، ج۵، ص۳۸۷؛ تفسیر الطبری، ج۲۲، ص۹، ح۲۱۷۲۹.
  23. حسینی میلانی، سید علی، عصمت از منظر فریقین ص ۱۴۱.
  24. «که سرپرست آن جز پرهیزگاران نیستند» سوره انفال، آیه ۳۴.
  25. التبیان، ج۸ ص۳۳۹-۳۴۱؛ مجمع البیان، ج۷-۸ ص۲۵۹؛ تفسیر طبری، ج۲۲، ص۱۰-۱۳؛ تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۱۶۱-۱۶۳؛ نورالأبصار، ص۲۲۳-۲۲۶؛ تفسیر المراغی، ج۲۲، ص۷؛ تفسیر بیضاوی، ج۳، ص۳۸۲؛ التفسیر الکبیر، ج۲۰، ص۲۰۹؛ تفسیر ابن کثیر، ج۵، ص۴۵۲؛ المیزان، ج۱۶، ص۳۱۰-۳۱۲.
  26. وَمَا لَهُمْ أَلَّا يُعَذِّبَهُمُ اللَّهُ وَهُمْ يَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَمَا كَانُوا أَوْلِيَاءَهُ إِنْ أَوْلِيَاؤُهُ إِلَّا الْمُتَّقُونَ «و چرا خداوند عذابشان نکند با آنکه (مردم را) از مسجد الحرام باز می‌دارند در حالی که سرپرست آن نمی‌باشند -که سرپرست آن جز پرهیزگاران نیستند- اما بیشتر آنان نمی‌دانند» سوره انفال، آیه ۳۴.
  27. ربانی گلپایگانی، علی، امامت اهل بیت، ص ۲۱.
  28. «وَ عِتْرَتِي‏ أَهْلُ‏ بَيْتِي‏»، تفصیل بعد إجمال بدلا أو بیانا. فیض القدیر، ج۳، ص۱۸.
  29. المصباح المنیر، ج۲، ص۴۵؛ لسان العرب، ج۱۰، ص۲۵.
  30. الصحاح، ج۱، ص۵۹۷؛ معجم القاموس المحیط، ص۸۳۸؛ النهایة، ج۳، ص۱۷۷.
  31. این قول از ابن الاعرابی نقل شده است. المصباح المنیر، ج۲، ص۴۵، لسان العرب، ج۱۰، ص۲۵.
  32. معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص۹۳؛ المصباح المنیر، ج۱، ص۳۷؛ لسان العرب، ج۱، ص۱۸۶؛ المفردات فی غریب القرآن، ص۲۹؛ أقرب الموارد، ج۱، ص۲۳؛ المعجم الوسیط، ج۱، ص۳۱.
  33. مناقب ابن‌شهرآشوب، ج۱، ص۸۵، الصواعق المحرقة، ص۲۸۱.
  34. مکارم الأخلاق، ص۴۵۹.
  35. صحیح مسلم، ج۴، ص۱۸۷۳، باب فضائل علی بن ابی طالب، ح۷؛ الصواعق المحرقة، ص۲۸۱.
  36. الصواعق المحرقة، ص۲۸۱.
  37. معانی الأخبار، ص۹۱.
  38. معانی الأخبار، ص۹۰-۹۱.
  39. تفسیر ابن کثیر، ج۵، ص۴۵۸؛ الصواعق المحرقة، ص۲۸۱.
  40. ر.ک: غایة المرام، ج۲، ص۳۲۱- ۳۶۷.
  41. تذکرة خواص الأئمة، ص۴۰۷.
  42. کفایة الطالب، ص۵۴.
  43. المنتقی فی سیرة المصطفی (مخطوط)؛ نفحات الأزهار، ج۲، ص۳۴۲.
  44. نفحات الازهار، ج۲، ص۳۴۳.
  45. الرسالة العلیة فی الأحادیث النبویة، ص۲۹-۳۰.
  46. فیض القدیر، ج۳، ص۱۹.
  47. فیض القدیر، ج۳، ص۱۸.
  48. أشعة اللمعات، ج۴، ص۶۸۱؛ نفحات الأزهار، ج۲، ص۳۴۵.
  49. شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۲۹۷.
  50. نفحات الأزهار، ج۲، ص۲۴۵-۲۴۷.
  51. ربانی گلپایگانی، علی، امامت اهل بیت، ص ۱۶۹.
  52. معجم المقاییس فی اللغه، ص ۹۳؛ لسان العرب، ج۱، ص ۱۸۶؛ اقرب الموارد، ج۱، ص ۲۳.
  53. المفردات فی غریب القرآن، ص ۲۹.
  54. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۷.
  55. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، آیه تطهیر، دانشنامه کلام اسلامی، ص۹۰.
  56. التفسیر الکبیر، ج۱۴، ج۲۵، ص۲۱۰.
  57. البحر المحیط، ج۷، ص۲۲۴؛ «لما کان أهل البیت یشملهن و آبائهن غلب المذکر علی المؤنث فی الخطاب فی» عَنْكُمُ.
  58. روح المعانی، ج۱۴، ج۲۲، ص۲۰ - ۲۱. «فإن المتبادر من البیت الذی هو قسم من القبیلة البیت النسبی، و اختلف فی المراد بأهله فذهب الثعلبی إلی أن المراد بهم جمیع بنی‌هاشم ذکورهم و إناثهم، و الظاهر أنه أراد مؤمنی بنی‌هاشم و هذا هو المراد بالآل عند الحنفیة، و قال بعض الشافعیة: المراد بهم آله الذین هم مؤمنو بنی‌هاشم و المطلب، و ذکر الراغب أن أهل‌البیت تعورف فی أسرة النبی مطلقاً و أسرة الرجل علی ما فی القاموس رهطه أی قومه و قبیلته الأدنون، و قال فی موضع آخر: صار أهل البیت...، و فی آخر أخرجه هو أیضا مبین هؤلاء الذین حرموا الصدقة أنه قال: هم آل علی و آل عقیل و آل جعفر و آل عباس متعارفا فی إله علیه الصلاة و السلام» (التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج، ج۲۲، ص۱۴). «وهبه زُحیلی» می‌گوید: «و أهل‌البیت النبوی هم نسائه و قرابته منهم العباس و أعمامه و بنو أعمامه منهم».
  59. مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص:۶۱.
  60. غایه المرام، صص: 287-292.
  61. روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج11، ص: 195. روایاتی که دلالت دارد بر داخل بودن علی، فاطمه، و فرزندان این دو در زیر عبا و همچنین روایتی که پیامبر فرمود: "اینها اهل بیت من هستند" و در حق آنها دعا کرده است و روایاتی که أم سلمه را جزء اهل بیت ندانسته است، بیش از حد شمارش است و کلمه بیت به هر معنایی باشد، این آیه مخصوص اهل بیت است و مراد از این آیه: کسانی هستند که در زیر عبا بودند و زنان پیامبر شامل آیه تطهیر نمی‌شوند.
  62. « نزلت هذه الآیة في خمسة: فيّ وفي علي وحسن وحسين وفاطمة و عن أبي سعيد قال: نزلت في خمسة: في النبي (ص) وعلي وفاطمة والحسن والحسين رضوان الله عليهم أجمعين»؛ أسباب نزول القرآن (الواحدی)، ص۳۶۸.
  63. مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص:۶۱-۶۳.
  64. برخی گفته‌اند: حسنین را روی زانوی خود نشانید: «أجلس حسناً و حسیناً کل واحد منهما علی فخذه»، الدر المنثور، ج۶، ص۶۰۵؛ فتح البیان، ج۱۱، ص۸۷. نیز ر.ک: شواهد التنزیل، ج۲، ص۳۹ و ۴۲، ح۶۸۶ و ۶۸۹.
  65. از برخی روایات بر می‌آید که پارچه یا چیز دیگری را زیرانداز کرد و آن‌گاه عبای خود را بر سر همگی کشید: «فَجَلَسَ رَسُولُ اللَّهِ عَلَى الْفِرَاشِ... فَلَفَعَ عَلَيْهِمْ بِثَوْبِهِ»؛ جامع البیان، ج۱۴، ج۲۲، ص۱۲، ح۲۸۴۹۷. نیز ر.ک: شواهد التنزیل، ج۲، ص۴۵، ح۶۹۱؛ لکن بر پایه برخی دیگر از احادیث یک پارچه یا عبا بود که روی نیمی از آن نشستند و نیم دیگر آن را پیامبر رویشان کشید: «مَدَّ يَدَهُ إِلَى كِسَاءٍ كَانَ عَلَى الْمَنَامَةِ فَبَسَطَهُ فَأَجْلَسَهُمْ عَلَيْهِ فَأَخَذَ أَطْرَافَ الْكِسَاءِ الْأَرْبَعَةَ بِشِمَالِهِ فَضَمَّهُ فَوْقَ رُءُوسِهِمْ»؛ جامع البیان، ج۱۴، ج۲۲، ص۱۳، ح۲۸۴۹۹.
  66. مضمون این روایت را بیشتر مفسران شیعه و سنّی نقل کرده‌اند؛ برای نمونه ر.ک: الدر المنثور، ج۶، ص۶۰۴؛ جامع البیان، ج۱۴، ج۲۲، ص۱۲ – ۱۴؛ شواهد التنزیل، ج۲، ص۳۱.
  67. منهاج السنة، ج۳، ص۴، ج۴، ص۲۰. ابن تیمیه می‌گوید: «اما حدیث الکساء فهو صحیح».
  68. شواهد التنزیل، ج۲، ص۸۲ ح۷۵۷؛ بحارالانوار، ج۳۵، ص۲۰۹.
  69. شواهد التنزیل، ج۲، ص۸۷ ح۷۶۴.
  70. مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص:۶۳-۶۵.
  71. الدر المنثور، ج۶، ص۶۰۶؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۸، ص۵۹۲؛ شواهد التنزیل القواعد التفضیل، ج۲، ص۴۴؛ فتح القدیر، ج۳ ۳، ص۴۶۷.
  72. الدر المنثور، ج۶، ص۶۰۶.
  73. شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۲، ص۱۸؛ أحکام القرآن، ج۳، ص۱۵۳۸؛ التحریر و التنویر، ج۲۱، ص۲۴۸؛ التفسیر الوسیط للقرآن الکریم، ج۱۱، ص۲۰۸.
  74. مشکل الآثار للطحاوی، ج۱، ص۲۳۱، ح۸۷۵ «حفظت من رسول الله (ص) ثمانیة أشهر بالمدینة لیس من مرة یخرج إلی صلاة الغداة الا أتی إلی باب علی رضی الله عنه فوضع یده علی جنبتی الباب ثم قال الصلاة الصلاة إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا ». الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۵، ص۱۹۹.
  75. ادب فنای مقربان، ج۵، ص۱۰۴: یاد کردنی است، سرّ اختلاف روایات این است که هر یک از راویان، مدّت مشاهد‌ه خود را بیان کرده است، یعنی یکی چهل روز در مدینه بوده و مشاهده کرده است که هر روز پیغمبر اکرم (ص) این عمل را تکرار می‌کند و دیگری شش ماه در مدینه بوده و سوّمی هفت ماه و... احتمال دارد که آیه تطهیر، هفده ماه قبل از رحلت رسول اکرم (ص) نازل شده باشد و آن حضرت در همه این مدّت، تلاوت آن را بر در خانه دختر خود تکرار میکرد.
  76. شواهد التنزیل، ص۵۱ - ۵۰، ح۶۹۶. ضرب این اعداد در پنج (نمازهای یومیه) نشان میدهد که نبی اکرم (ص) بین ۲۰۰ تا ۲۵۰۰ بار و اگر تنها هنگام نماز صبح چنین کرده باشد بین ۴۰ تا ۵۰۰ بار این ماجرا را تکرار کردند.
  77. شواهد التنزیل، ج۲، ص۴۸ - ۴۷. حاکم حسکانی افزون بر این روایت، روایات دیگری نیز آورده که در آنها به مدّت‌های یاد شده اشاره شده است، ادب فنای مقربان، ج۵ ص۱۰۴.
  78. مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص:۶۵-۶۷.
  79. «و كان رسول الله خرج و عليه مرط من شعر أسود، و كان قد احتضن الحسين و أخذ بيد الحسن، و فاطمة تمشي خلفه، وعلي رضي الله عنه خلفها، و هو يقول، إذا دعوت فأمنوا،... و روي أنه لما خرج في المرط الأسود، فجاء الحسن رضي الله عنه فأدخله، ثم جاء الحسين رضي الله عنه فأدخله ثم فاطمة، ثم علي رضي الله عنهما ثم قال:» إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا «و اعلم أن هذه الروایة کالمتفق علی صحتها بین أهل التفسیر و الحدیث»؛ مفاتیح الغیب، ج۸ ص۲۴۷.
  80. «عن سعد بن أبي وقاص قوله: لما نزلت تعالوا... دَعَا رَسُولُ اللَّهِ (ص) عَلِيّاً وَ فَاطِمَةَ وَ حَسَناً وَ حُسَيْناً (ع) فَقَالَ: اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلِي»؛ صحیح مسلم، ج۷ ص۱۳۰؛ فتح القدیر، ج۱، ص۳۹۹؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۲، ص۱۸۲؛ التفسیر المظهری، ج۲، ص۶۰: .
  81. مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص:۶۷-۶۸.
  82. «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  83. صحیح مسلم، ج۷، ص۱۳۰ ناشر، دار الفکر، بیروت لبنان.
  84. کفایة الأثر، ص۱۵۶؛ الصراط المستقیم، ج۲، ص۱۵۰؛ بحار الانوار، ج۳۶، ص۳۳۶.
  85. علی‌احمدی، سید قاسم، حقانیت در اوج مظلومیت ج۱ ص ۱۶۳.
  86. اهل الرجل من يجمعه و اياهم نسب او دين او ما يجري مجراهما من صناعة و بيت و بلد؛ (المفردات ۹۶).
  87. «بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است» سوره هود، آیه ۷۳.
  88. «(خواهر موسی) گفت: می‌خواهید شما را به خانواده‌ای رهنمون شوم که او را برای شما نگه‌دارند و خیراندیش او باشند؟» سوره قصص، آیه ۱۲.
  89. نقل‌های دیگری که در زمینه این آیه آمده، مربوط به نزول آن در شرایط دیگر است.
  90. «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  91. المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۷۲؛ المعجم الکبیر، ج۲۲، ص۴۰۲؛ سنن الترمذی، ج۵، ص۳۵۲؛ فضائل الصحابه، ج۲، ص۷۶۱؛ تفسیر ابن کثیر، ج۶، ص۳۶۵؛ مسند ابی یعلی، ج۷، ص۵۹؛ مصنف ابن ابی شیبة، اتحاف الخیرة، ج۷، ص۲۲۹؛ جامع الاصول، ج۹، ص۱۵۶.
  92. «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  93. تاریخ الطبری، ج۱۱، ص۵۸۹؛ البدایة و النهایة، ج۵، ص۳۲۱؛ سبل الهدی، ج۱۱، ص۱۴.
  94. «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  95. الدر المنثور، ج۶، ص۶۰۶؛ شرح الزرقانی، ج۴، ص۵۱۵؛ اتحاف الخیرة، ج۷، ص۲۲۸؛ سبل الهدی، ج۱۱، ص۱۳؛ میزان الاعتدال (ذهبی)، ج۲، ص۳۸۱.
  96. الدر المنثور، ج۶، ص۶۰۶؛ اتحاف الخیرة، ج۷، ص۲۲۸.
  97. جاودان، محمد علی، جانشین پیامبر، ص ۲۹۸.
  98. قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج۱۴، ص۱۸۲؛ روح المعانی، ج۱۱، ص۱۹؛ الکشاف، ج۳، ص۵۳۸.
  99. فخرالدین رازی، مفاتیح الغیب، ج۲۰، ص۱۶۸.
  100. مجمع البیان، ج۸، ص۵۵۹.
  101. ابو حیان اندلسی، البحر المحیط، ج۸، ص۴۷۹.
  102. عبدالله جوادی آملی، همتایی قرآن و اهل بیت، ص۱۷۶.
  103. المیزان، محمد باقر موسوی همدانی، ج۱۶، ص۴۶۶.
  104. «بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودی‌های خویش و خودی‌های شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.
  105. فخرالدین رازی، مفاتیح الغیب، ج۸، ص۲۴۸.
  106. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۵۴- ۵۸.
  107. احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۲، ص۵۴۶.
  108. «نوری است فرا نوری، خداوند هر که را بخواهد به نور خویش رهنمون می‌گردد... * (این چراغ) در خانه‌هایی (است) که خداوند رخصت داده است تا والایی یابند و نامش در آنها برده شود؛ سپیده‌دمان و دیرگاه عصرها در آنها او را به پاکی می‌ستایند * مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی آنان را از یاد خداوند و برپا داشتن نماز و دادن زکات (به خود) سرگرم نمی‌دارد؛ از روزی می‌هراسند که دل‌ها و دیده‌ها در آن زیرورو می‌شوند» سوره نور، آیه ۳۴-۳۷.
  109. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۶ ص ۱۰۸.
  110. احمد بن حجر هیثمی مکی، صواعق المحرقة، تحقیق: عبدالرحمان بن عبدالله ترکی و کامل محمد خراط، ج۲، ص۴۲۱، به نقل از: عبدالله محمدی و محمدحسین رحیمیان، روشنگران قرآن، ص۱۲۰.
  111. صواعق المحرقه، ج۲، ص۴۲۶.
  112. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۱۶، ح۱۶۳.
  113. محمد حسین رحیمیان، اهل بیت از نگاه پیامبر اعظم، ص ۱۰.