سوره سبأ در علوم قرآنی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

سوره سبأ سی و چهارمین سوره قرآن مجید در ترتیب مصحف است که پس از سوره احزاب و پیش از سوره فاطر واقع شده و بر پایه روایت عطا از ابن عباس، که طبرسی و برخی دیگر از مفسران به آن اعتماد کرده‌اند، پنجاه و هشتمین سوره در ترتیب نزول است [۱] که پس از سوره لقمان و پیش از سوره زمر نازل شده است.[۲] در دیگر روایات ترتیب نزول نیز رتبه این سوره را در نزول از ۴۶ تا ۵۷ گفته‌اند،[۳] بنابراین با احتساب رتبه ۵۸ در ترتیب نزول، این سوره احتمالاً در حدود سال‌های ۱۱ - ۱۲ بعثت[۴] و پس از رخداد معراج پیامبر اکرم (ص) و درگذشت حضرت ابوطالب (ع) و حضرت خدیجه (س) نازل شده است.

به اتفاق نظر مفسران، سوره سبأ مکی است؛[۵] اما بعضی چون مقاتل و ضحاک و ابن‌سائب و ابن‌عطیه[۶] آیه ﴿وَيَرَى الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ هُوَ الْحَقَّ وَيَهْدِي إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ[۷] را مدنی و نازل شده درباره عبدالله بن سلام یهودی دانسته‌اند که در مدینه اسلام آورد.[۸] ظاهراً این استثنا از اجتهاد مفسران و تطبیق آیه یاد شده بر عبدالله بن سلام نشئت گرفته است و نظر به وحدت سیاق همه آیات سوره، قول به نزول همه آیات این سوره در مکه صحیح‌تر به نظر می‌رسد.[۹]

شمار آیات سوره سبأ ۵۴ است؛ اما قاریان شام شمار آیات آن را ۵۵ دانسته‌اند.[۱۰] مورد اختلاف، آیه ﴿لَقَدْ كَانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتَانِ عَنْ يَمِينٍ وَشِمَالٍ كُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّكُمْ وَاشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ[۱۱] است که شامی‌ها آن را تا ﴿عَنْ يَمِينٍ وَشِمَالٍ آیه‌ای مستقل و ادامه آن را تا ﴿وَرَبٌّ غَفُورٌ آیه‌ای دیگر شمرده‌اند.[۱۲] شمار کلمات این سوره هم ۸۸۵ است.[۱۳]

سوره سبأ از مجموعه سوره‌های حامدات [۱۴] یا حمد [۱۵] (سوره فاتحه، سوره انعام، سوره کهف، سوره سبأ و سوره فاطر) است؛ یعنی سوره‌هایی که با ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ شروع می‌شوند [۱۶] و نیز از مجموعه سوره‌های مَثانی (سوره‌هایی که کمتر از ۱۰۰ آیه دارند و در مصحف پس از سوره‌های مئین یعنی سوره‌های دارای بیش از ۱۰۰ آیه قرار دارند) به شمار می‌آید. سور مثانی از احزاب شروع و به ق ختم می‌شوند.[۱۷]

نام مشهور این سوره "سبأ" است و سبب نامگذاری آن به این نام، نقل ماجرای قوم سبأ و ذکر این نام در آیه ۱۵ آن است. شهرت این نام نیز ظاهراً متعلق به دوره پس از رسول خداست.[۱۸] نام دیگر آن "داود" است که به مناسبت یادکرد نام و بخشی از قصه داود (ع) و الطاف الهی به این پیامبر در آیات ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ مِنَّا فَضْلًا يَا جِبَالُ أَوِّبِي مَعَهُ وَالطَّيْرَ وَأَلَنَّا لَهُ الْحَدِيدَ[۱۹]، ﴿أَنِ اعْمَلْ سَابِغَاتٍ وَقَدِّرْ فِي السَّرْدِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا إِنِّي بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ[۲۰] سوره، به این نام خوانده شده است.[۲۱] در روایتی از امام صادق (ع) از این سوره و سوره فاطر به "حَمْدان" یاد شده است.[۲۲]

درباره پیوند این سوره با سوره پیشین ۴ احتمال بیان شده است:

  1. پایان سوره احزاب به بیان غرضِ تکلیف و اعطای پاداش نیک به نیکوکاران و کیفر بدکاران پرداخته و این سوره با سپاس و شکر بر نعمت و بیان کمال قدرت الهی (از جمله در سنت پاداش و کیفر) شروع شده است.[۲۳]
  2. در سوره قبلی سخن از عرضه امانت بر آسمان‌ها و زمین به میان آمده بود: ﴿إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا[۲۴] و در این سوره سپاس و ستایش به خدای مالک آسمان‌ها و زمین تعلق گرفته است: ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَلَهُ الْحَمْدُ فِي الْآخِرَةِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ[۲۵]؛ گویا اشاره دارد که خدای متعال از حمل آن امانت توسط انسان بی‌نیاز است،[۲۶] یا بیان این نکته که کلید حفظ آن امانت، حمد خداست.[۲۷]
  3. صفاتی که خداوند در ابتدای این سوره با آنها وصف شده، همان اوصافی‌اند که در پایان سوره پیشین برای خدا بیان شده بودند.[۲۸]
  4. در سوره پیشین استهزای کافران درباره قیامت یاد شده بود و در این سوره از انکار قیامت توسط آنها سخن به میان آمده است.[۲۹].[۳۰]

فضای نزول سوره

با تأمل در آیات سوره چنین به نظر می‌رسد که سوره سبأ در ادامه فضای حاکم بر مکه و رفتار مشرکان با پیامبر، یعنی انکار توحید و معاد و اتهام شاعری و ساحری و جنون به پیامبر (ص) نازل شده است. آن‌چنان که از آیات ﴿وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ نَدُلُّكُمْ عَلَى رَجُلٍ يُنَبِّئُكُمْ إِذَا مُزِّقْتُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّكُمْ لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ[۳۱] و ﴿أَفْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَمْ بِهِ جِنَّةٌ بَلِ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ فِي الْعَذَابِ وَالضَّلَالِ الْبَعِيدِ[۳۲] برمی‌آید، مشرکان خبر دادن پیامبر از حیات دوباره انسان‌ها پس از مرگ و پس از متلاشی شدن اجساد و پراکنده شدن ذرات، آن را با تمسخر بازگو و آن را افترای پیامبر بر خدای متعال، بلکه سخنی از سر جنون و جن‌زدگی معرفی می‌کردند. از سوی دیگر، سران مشرکان برای رویارویی با گسترش نفوذ پیامبر (ص) به تخریب جایگاه آن حضرت در میان مردم پرداخته، او را فردی می‌شناساندند که قصد دارد با سخنان خود آنان را از دین نیاکانشان بازدارد، از این‌رو سخنان او را دروغی ساختگی و سحری آشکار معرفی می‌کردند که میان افراد جدایی می‌افکند: ﴿وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَنْ يَصُدَّكُمْ عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُكُمْ وَقَالُوا مَا هَذَا إِلَّا إِفْكٌ مُفْتَرًى وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ[۳۳].[۳۴]

محتوای سوره

با توجه به فضای حاکم بر نزول سوره، اصلی‌ترین مضمون آن در باره نفی جنون از پیامبر اکرم (ص) و وقوع معاد و قرار گرفتن در پیشگاه خدای متعال برای داوری و دریافت پاداش و جزای نیک و بد اعمال است. موضوع اخیر بیش از هر چیز به قدرت بی‌انتها و علم و آگاهی بیکران خدا نیازمند است، از این‌رو در نخستین آیه سوره، مالکیت خدای متعال را نسبت به همه آنچه در آسمان‌ها و زمین و عالم آخرت است بیان و خدا را بر این مالکیت، شایسته سپاس دانسته و به دو صفت خدا متناسب با موضوع اصلی سوره و داوری صحیح و عادلانه خدا نسبت به بندگانش در قیامت اشاره کرده است: «اَلحَمدُ لِلّهِ الَّذی لَهُ ما فِی السَّمـوتِ وما فِی الاَرضِ ولَهُ الحَمدُ فِی الآخِرَةِ وهُوَ الحَکیمُ الخَبیر». صفت «حکیم» گرچه در باره خدای متعال اطلاق دارد و بیانگر حکیمانه بودن همه افعال خدای متعال است،[۳۵] به حکم غرض این سوره، به معنای حاکم و قاضی [۳۶] بوده و بیانگر داوری عادلانه و قطعی خدای متعال در دنیا و آخرت است. صفت «خبیر» نیز مکمل صفت نخست بوده، بیان می‌کند که داوری خداوند در دنیا و آخرت از روی علم و آگاهی کامل خدا نسبت به پیدا و پنهان بندگان خویش است.

در آیات ﴿يَعْلَمُ مَا يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَمَا يَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا يَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا يَعْرُجُ فِيهَا وَهُوَ الرَّحِيمُ الْغَفُورُ[۳۷]، ﴿وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَأْتِينَا السَّاعَةُ قُلْ بَلَى وَرَبِّي لَتَأْتِيَنَّكُمْ عَالِمِ الْغَيْبِ لَا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَلَا أَصْغَرُ مِنْ ذَلِكَ وَلَا أَكْبَرُ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ[۳۸]، ﴿لِيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ[۳۹] این صفت و ارتباط آن با داوری خدای متعال تفصیل یافته است: خداوند به همه امور عالم هستی آگاهی کامل داشته و خُردترین ذرات عالم، از جمله ذرات پراکنده اجساد و اعمال آنان نیز ازعلم او پنهان نیستند و همه در کتابی آشکار ثبت‌اند: ﴿ِ لَا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَلَا أَصْغَرُ مِنْ ذَلِكَ وَلَا أَكْبَرُ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ و این علم و آگاهی مقدمه داوری عادلانه و قطعی خدا درباره نیکوکاران و کافران است: ﴿لِيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ[۴۰]. عکس‌العمل تمسخرآمیز کافران مکه درباره خبر پیامبر (ص) مبنی بر احیای دوباره مردگان، در آیه ﴿وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ نَدُلُّكُمْ عَلَى رَجُلٍ يُنَبِّئُكُمْ إِذَا مُزِّقْتُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّكُمْ لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ[۴۱] بازتاب یافته است: آنان برای آنکه این خبر را کاملاً مستبعد نشان دهند، از قول پیامبر (ص) می‌گفتند که اجساد متلاشی شده و پراکنده شما پس از مرگ دوباره زنده خواهند شد. آنان سپس این خبر را دروغ و افترای پیامبر (ص) بر خدا، بلکه سخنی از سر جن‌زدگی پیامبر (ص) معرفی می‌کردند. اتهام جنون به پیامبر (ص) از سوی مشرکان در آیه ﴿قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ[۴۲] هم بازتاب یافته که نشان می‌دهد این اتهام و رد آن از موضوعات محوری سوره است.

از آنجا که شبهه کافران در باره معاد در واقع به عدم باور آنان به قدرت خدا بازمی‌گشت، در ادامه آیات، بخشی از قصه حضرت داود (ع) و سلیمان (ع) را یادآوری می‌کند که مظهر تجلی قدرت خدا در زندگی آنان بوده است و احتمالاً مشرکان مکه از آن آگاهی‌هایی داشته‌اند؛ مانند تسخیر کوه‌ها و پرندگان برای حضرت داود (ع) و نرم شدن آهن در دستان وی، نیز تسخیر باد و معدن مس و گروهی از جن برای حضرت سلیمان که کاخ‌های بلند و نقش‌های شگفت و ظروف و دیگ‌های عظیم به اندازه حوض بزرگ آب برای سلیمان می‌ساختند. هدف از این یادآوری، آن است که با نشان دادن بخشی از تجلیات قدرت خدا در زندگی بشر، جایی برای استبعاد مشرکان باقی نماند.

در آیات ﴿ لَقَدْ كَانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتَانِ عَن يَمِينٍ وَشِمَالٍ كُلُوا مِن رِّزْقِ رَبِّكُمْ وَاشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ سَيْلَ الْعَرِمِ وَبَدَّلْنَاهُم بِجَنَّتَيْهِمْ جَنَّتَيْنِ ذَوَاتَى أُكُلٍ خَمْطٍ وَأَثْلٍ وَشَيْءٍ مِّن سِدْرٍ قَلِيلٍ ذَلِكَ جَزَيْنَاهُم بِمَا كَفَرُوا وَهَلْ نُجَازِي إِلاَّ الْكَفُورَ وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا قُرًى ظَاهِرَةً وَقَدَّرْنَا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيهَا لَيَالِيَ وَأَيَّامًا آمِنِينَ فَقَالُوا رَبَّنَا بَاعِدْ بَيْنَ أَسْفَارِنَا وَظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ فَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ وَمَزَّقْنَاهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ [۴۳] به قصه قوم سبأ اشاره کرده که دارای شهری خوش آب و هوا با باغ‌هایی سرسبز و انواع میوه‌ها و رزق و روزی فراوان و برکات زیاد و امنیت در راه‌ها و شهرهایشان بودند؛ اما بر اثر کفران و اِعراض از فرمانبرداری و شکر خدا همه آن نعمت‌ها را از کف دادند و بر اثر سیلی ویرانگر به پراکندگی و تنگی معیشت و دوری از یکدیگر مبتلا شدند.

این آیات تهدید و انذاری برای همه مردم کفرپیشه‌اند که در صورت کفران نعمت‌هایی که از آن برخوردارند و فقط خدا به آنان ارزانی داشته، نیز در صورت اعراض از فرمانبرداری خدا و تکذیب پیامبر ممکن است به همان سرنوشت مبتلا شوند.

در آیه ﴿وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِيقًا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ[۴۴] شبهه استبعاد معاد یا شرک و کفر به خدا را پندار بی دلیل ابلیس معرفی کرده که در دل کافران انداخته و آنان از وی پیروی کرده‌اند[۴۵].

در آیات ﴿قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا يَمْلِكُونَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَمَا لَهُمْ فِيهِمَا مِنْ شِرْكٍ وَمَا لَهُ مِنْهُمْ مِنْ ظَهِيرٍ[۴۶] به بعد، با اشاره به ضعف معبودهای مشرکان (غیر از خدای متعال) و اینکه آنان هیچ نقشی در اداره عالم هستی ندارند، «اللّه» را روزی دهنده آفریدگان معرفی و با ذکر جمله ﴿وَإِنَّا أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ[۴۷] با به کار بردن کلمه ﴿أَوْ بیانگر ابهام و با بیان اینکه هر انسانی مسئول اعمال خویش است: ﴿قُلْ لَا تُسْأَلُونَ عَمَّا أَجْرَمْنَا وَلَا نُسْأَلُ عَمَّا تَعْمَلُونَ[۴۸] کافران را به تأمل وا می‌دارد تا از روی معرفت به حقیقت راه یابند.

در آیه ﴿قُلْ يَجْمَعُ بَيْنَنَا رَبُّنَا ثُمَّ يَفْتَحُ بَيْنَنَا بِالْحَقِّ وَهُوَ الْفَتَّاحُ الْعَلِيمُ[۴۹] از گرد آوردن مردم در روز بازپسین و داوری خدای دادگرِ دانا خبر داده است. سپس در پاسخ پرسش مشرکان،[۵۰] وقوع معاد را حتی برای یک لحظه هم غیر قابل تقدیم و تأخیر معرفی می‌کند: ﴿قُلْ لَكُمْ مِيعَادُ يَوْمٍ لَا تَسْتَأْخِرُونَ عَنْهُ سَاعَةً وَلَا تَسْتَقْدِمُونَ[۵۱].

در آیه ﴿وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ نُؤْمِنَ بِهَذَا الْقُرْآنِ وَلَا بِالَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ الْقَوْلَ يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لَوْلَا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ[۵۲] به بعد وضع ستمگران را در پیشگاه داوری خدای متعال در قیامت به تصویر کشیده است که ضعیفان و دنباله‌روها گناه کفر و تکذیب خود را به گردن پیشوایانِ مستکبرشان می‌اندازند؛ ولی مستکبران می‌گویند ما به اجبار مانع هدایت شما نشدیم و این خود شما بودید که انحراف از هدایت را پذیرفتید: ﴿قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا أَنَحْنُ صَدَدْنَاكُمْ عَنِ الْهُدَى بَعْدَ إِذْ جَاءَكُمْ بَلْ كُنْتُمْ مُجْرِمِينَ[۵۳]. مجرمان می‌گویند این مکر شبانه‌روز شما بود که به اصرارْ ما را به کفرورزی و شرک به خدا امر می‌کردید و چون عذاب خدا را ببینند پشیمانی خود را پنهان می‌کنند. این آیات تصویر زنده و روشنی از حال سردمداران کفر و پیروانشان را در قیامت ارائه می‌دهند که هم‌اکنون قابل ادراک است. خداوند با این آیات، پیروان کفر را به اندیشه وا می‌دارد تا از پیروی کورکورانه سران کفر و شرک بازایستند و به وعده‌های آنان دل نبندند و بدانند که ثروت و قدرت فراوانِ آنان نه موجب تقرب به خدا و نه مانع عذاب آنها می‌شود، ضمن آنکه بیان می‌کند همواره در هر جامعه‌ای مترفان و مرفهان در برابر انذار پیامبران موضع گرفته و آن را انکار کرده‌اند.

در آیه ﴿وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَنْ يَصُدَّكُمْ عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُكُمْ وَقَالُوا مَا هَذَا إِلَّا إِفْكٌ مُفْتَرًى وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ[۵۴] مجدداً انواع موضع‌گیری سران کفر برای بازداشتن مردم از گرایش به پیامبر (ص) را بیان کرده است. آنان با شنیدن آیات قرآن، پیامبر (ص) را به منحرف کردن مردم از دین پدرانشان متهم کرده، آیات قرآن را دروغ ساختگی و سحر و پیامبر (ص) را مبتلا به جنون معرفی می‌کردند. خدای متعال ضمن تهدید و انذار آنان به سرانجام اقوام تکذیب کننده پیشین، آنان را به تفکر درباره پیامبر و رفتار وی دعوت می‌کند. سخن خدا این است که شما مادامی که در جمع مخالفان حضور دارید، تحت تأثیر هیاهوها و جوسازی‌های آنان قرار می‌گیرید و قادر به شناخت حق نیستید. بیایید به این یک موعظه خدا گوش فرا دهید و دو به دو یا تک تک از این اجتماعات خارج شده و درباره شخصیت محمد (ص) که سال‌هاست در میان شماست و کاملاً او را می‌شناسید و نیز درباره قرآن بیندیشید. در این صورت درخواهید یافت که هیچ نشانی از جنون در پیامبر (ص) نیست، زیرا اجتماعات موجب تشویش خاطر و سلب بصیرت شده و افراد را دچار هیجان و احساسات کرده، مانع از اندیشیدن و ادراک حق می‌شوند: ﴿قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ[۵۵]

آیات پایانی سوره ﴿ وَلَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِن مَّكَانٍ قَرِيبٍ وَقَالُوا آمَنَّا بِهِ وَأَنَّى لَهُمُ التَّنَاوُشُ مِن مَكَانٍ بَعِيدٍ وَقَدْ كَفَرُوا بِهِ مِن قَبْلُ وَيَقْذِفُونَ بِالْغَيْبِ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ وَحِيلَ بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ مَا يَشْتَهُونَ كَمَا فُعِلَ بِأَشْيَاعِهِم مِّن قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا فِي شَكٍّ مُّرِيبٍ [۵۶] تصویری از حال مجرمان در وقت مرگ را مجسم ساخته‌اند تا انذار کافران را در این سوره کامل کنند. در لحظه مرگ، مجرمان هراسان می‌شوند و مرگ از نزدیک‌ترین جای ممکن آنان را فرا می‌گیرد. در آن لحظه مجرمان اظهار ایمان می‌کنند؛ اما فاصله آنان با ایمان فراوان است و مرگ میان آنان و خواسته‌ها و آرزوهایشان جدایی می‌افکند.[۵۷]

فضیلت سوره

برای قرائت این سوره خواص و فضایلی ذکر شده است: از رسول خدا (ص) نقل شده است که هر کس سوره سبأ را بنویسد و با خود همراه داشته باشد، هیچ جنبنده و حشره‌ای به او نزدیک نشود و هر شخص ترسانی که آن را بنویسد و آب به آن زند و آب آن را بنوشد و قطره‌هایی از آن را به صورت خود بپاشد، از آنچه از آن می‌ترسد ایمن گردد و ترسش فرو نشیند.[۵۸]

بر پایه روایتی از امام صادق (ع) هر کس دو سوره «حمدین» (سبأ و فاطر) را در یک شب بخواند، تمام شب در پناه و حفظ خداست و اگر آن دو را در روز بخواند، هیچ امر ناخوشایندی به او نرسد و از خیر دنیا و آخرتْ آن قدر برخوردار شود که هرگز به ذهن کسی خطور نکرده است.[۵۹]

در روایت اُبیّ از پیامبر (ص) نیز آمده است که هرکس سوره سبأ را قرائت کند، همه پیامبران در قیامت همنشین او باشند و با او مصافحه کنند[۶۰].[۶۱]

سوره سبأ در دانشنامه معاصر قرآن کریم

سی و چهارمین سوره قرآن و پنجاه و هشتمین آن به ترتیب نزول، نازل شده در مکه با موضوع جهان‌بینی توحیدی و داستان برخی از پیامبران پیشین.

نام این سوره به مناسبت اشاره به داستان قوم سبأ[۶۲] است. کلمه «سبأ» در قرآن دو بار به کار رفته است. یک بار در سوره نمل آیه ﴿فَمَكَثَ غَيْرَ بَعِيدٍ فَقَالَ أَحَطْتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُكَ مِنْ سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقِينٍ[۶۳] و یک بار در آیه ﴿لَقَدْ كَانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتَانِ عَنْ يَمِينٍ وَشِمَالٍ كُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّكُمْ وَاشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ[۶۴]. نام دیگر این سوره «داوود» است؛ زیرا نام و شمه‌ای از معجزات داوود (ع) و الطاف الهی نسبت به او در آیات ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ مِنَّا فَضْلًا يَا جِبَالُ أَوِّبِي مَعَهُ وَالطَّيْرَ وَأَلَنَّا لَهُ الْحَدِيدَ[۶۵] و ﴿أَنِ اعْمَلْ سَابِغَاتٍ وَقَدِّرْ فِي السَّرْدِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا إِنِّي بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ[۶۶] این سوره ذکر شده است. دارای ۵۴ آیه، ۸۸۷ کلمه و ۳۵۹۶ حرف است. از نظر حجم از سوره‌های «مثانی» و نسبتاً کوچک و کمی بیشتر از یک حزب (= یک چهارم جزء) است[۶۷].

مضمون سوره سبأ ناظر به مطالب گوناگونی است: از جمله: مسئله «توحید» و قسمتی از نشانه‌های خداوند در عالم هستی و صفات پاک او. مسئله «معاد» که از همه مسائل در این سوره بیشتر مطرح شده است. محاجه و مناظره مستضعفین با مستکبرین در قیامت، موضوع معاد و احوال قیامت، مسئله نبوت انبیا و پاسخ به بهانه‌جویی‌های دشمنان درباره او و بیان پاره‌ای از معجزات انبیای سلف. بیان بخشی از «نعمت‌های بزرگ» خداوند و سرنوشت شکرگزاران و کفران کنندگان در ضمن بیان گوشه‌ای از زندگی سلیمان و قوم سبأ. اشاره به داستان حضرت داوود (ع) و معجزات او، شمه‌ای از داستان حضرت سلیمان (ع) و حشمت او، داستان قوم سبأ و باغ‌های آنان و سیل بنیان‌کنی که در نتیجه نافرمانی و کفران نعمت همه چیز را از ایشان گرفت. «تسلیت پیامبر (ص)» که اگر منکران او را ناراحت می‌کنند دلتنگ نباشد؛ زیرا همیشه کسانی که زندگی با تجمل و اشرافی داشته‌اند با فرستادگان خدا چنین بوده‌اند، دعوت به تفکر و اندیشه و ایمان و عمل صالح[۶۸].

فضیلت تلاوت سوره

در حدیثی از پیامبر اسلام (ص) آمده است: «کسی که سوره سبأ را بخواند در قیامت تمام انبیا و رسولان رفیق و همنشین او خواهند بود و همگی با او مصافحه می‌کنند».

در حدیث دیگری از امام صادق (ع) چنین نقل شده است: «کسی که دو سوره‌ای را که با حمد آغاز می‌شود[۶۹] در یک شب بخواند، تمام آن شب را در حفظ و حراست الهی خواهد بود و اگر آن دو را در روز بخواند هیچ مکروهی به او نمی‌رسد و آن قدر از خیر دنیا و آخرت به او داده می‌شود که هرگز به قلبش خطور نکرده و فکر و آرزویش به آن نرسیده است»[۷۰].

مقاصد سوره

این سوره پیرامون اصول سه‌گانه جهان‌بینی، یعنی توحید و نبوت و قیامت بحث می‌کند. بعد از بیان آنها کیفر کسانی را که منکر آنهایند و یا القای شبهه درباره آنها می‌کنند، بیان نموده است. آنگاه از راه‌های مختلف، آن شبهه‌ها را دفع می‌کند، یک بار از راه حکمت و موعظه، بار دیگر از راه مجادله و نیز از طریق دعوت به تامل و تفکر.

آیات نامدار و مشهور

  1. ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَلَهُ الْحَمْدُ فِي الْآخِرَةِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ[۷۱]،
  2. ﴿وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ[۷۲]،
  3. ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ كَافِرُونَ[۷۳]،
  4. ﴿قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ[۷۴]

ساختار

بخش اول: آیات ۱-۹ استدلال بر بعث و جزا با استناد به عمومیت پادشاهی و احاطه علم خدای تعالی، پاسخ به منکرین معاد با بیان عمومیت علم خدا و وسعت آن، اندرز کفار و تهدید آنان به دلیل تکذیب پیامبر و استهزاء معاد باوری آن حضرت (ص).

بخش دوم: آیات ۱۰-۲۰ این آیات به پاره‌ای از داستان‌های داوود و سلیمان و نعمت‌هایی که به ایشان موهبت فرموده بود، اشاره کرده و می‌فرماید: چگونه کوه‌ها و مرغان را برای داوود مسخر کردیم و آهن را در دستش نرم ساختیم و چگونه باد را در فرمان سلیمان درآوردیم که صبحگاهان مسیر یک ماه را میپیمود و عصرگاهان نیز مسیر یک ماه را و جن را برایش مسخر کردیم که هر چه او میخواست از محراب‌ها و تمثال‌ها و غیر آن، برایش می‌ساختند. آنگاه داوود و سلیمان را دستور می‌دهد به این که به شکرانه این مواهب عمل صالح کنند. و آن دو بندگانی شکور بودند.

سپس به داستان سبا اشاره می‌کند که خدا به آنان دو تا بهشت در طرف راست و چپ شهر داده بود، تا با عواید آنها زندگی مرفهی داشته باشند، ولی به جای شکر خدا، نعمت او را کفران نموده از ادای شکرش سرباز زدند و خداوند سیل عرم را به سویشان گسیل داشت و در نتیجه در قسمت باغستان‌های راست و چپ محل از بین رفتند و در نتیجه مایه آبادی و ثروت‌شان از دست رفت و خود مردم آن چنان متفرق شدند که اثری از ایشان نماند و تنها افسانه‌هایی از آنان به جای ماند. همه اینها به خاطر کفران نعمت و اعراض‌شان از شکر خدا بود و خداوند جز مردم کفر پیشه را کیفر نمی‌کند.

علت ربط این داستان‌ها به آیات قبل که درباره معاد بحث می‌کرد، این است که خدا مدبر امور بندگان خویش است، ولی از آنجایی که بندگان او در دنیا، غرق در انواع نعمت‌های مادی هستند؛ لذا معلوم نمی‌شود که کدام یک شکر منعم خود را به جا آوردند و کدام یک کفران نمودند و چون در زندگانی دنیا امتیازی بین این دو طائفه نیست، پس باید حتماً جهانی دیگر باشد، تا در آنجا کفور از شکور ممتاز گردد.

بخش سوم: آیات ۲۱-۳۰ این آیات بیانگر مسئله توحید است و پیرامون آن احتجاج می‌کند. ابطال الوهبت الهه مشرکین با استدلال به این که آنها دعای کسی را اجابت نمی‌کنند. تذلل و خشیت ملائکه در مقابل خداوند. اختلاف مراتب ملائکه و مقامات متفاوت آنها. احتجاج دیگری علیه مشرکین با پرسش از خود مشرکین درباره روزی دهنده آنان. روز قیامت روز جمع شدن نیکوکاران و بدکاران به قدرت و اراده الهی است. عمومیت رسالت پیامبر (ص).

بخش چهارم: آیات ۳۱- ۵۴ این آیات فصل دیگری است از سوره که درباره مسئله نبوت و فروعات آن سخن می‌گوید و سخنانی را که مشرکین درباره این مسئله گفته‌اند نقل می‌کند و در خلال آن، آنچه در روز مرگ و یا روز قیامت بر سر آنان می‌آید، خاطرنشان می‌سازد. و این آیات به وسیله آیه ﴿وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا...[۷۵] متصل به آیات قبل می‌شود و در حقیقت آیه مزبور برزخی است بین دو دسته آیات، چون در آن مسئله رسالت به عنوان دلیل بر مسئله توحید ذکر شد[۷۶].

مسئله قیامت هم در اول کلام [اول سوره] ذکر شده است، و هم در میان و هم در اختتام. بنابراین از جهت ساختاری، قیامت حلقه وصل دو اصل توحید و نبوت عامه و خاصه در این سوره است. خداوند انسان را آفریده و رسولان را برای هدایت او فرستاده است و مجدداً انسان را به سوی خود می‌خواند و بر اساس مبانی دعوت انبیاء به کارهای آنها ثواب و عقاب می‌دهد؛ لذا توحید الهی هسته مرکزی سوره است که در بستر نهضت انبیاء و فرجام نهایی بشر خود را نشان می‌دهد. شحاته، سوره را به شش بخش تقسیم کرده است شامل: الوهیت خدا و اثبات رستاخیز، داوود و سلیمان، قصه سبا، شرک و توحید مشاهد و جایگاه‌های قیامت و روز جزا و دعوت به تأمل و تفکر[۷۷].[۷۸]

منابع

پانویس

  1. مجمع‌البیان، ج۱۰، ص۶۱۲-۶۱۳؛ البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۱۹۳؛ التمهید، ج۱، ص۱۳۶.
  2. الکشاف، ج۳، ص۵۶۶؛ التحریر والتنویر، ج۲۲، ص۵.
  3. مفاتیح‌الاسرار، ج۱، ص۲۱؛ جمال القراء، ج۱، ص۱۰۸.
  4. الموسوعة القرآنیه، ج۷، ص۱۲۱.
  5. نهج البیان، ج۴، ص۲۳۸؛ تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۲۵۸؛ البحر المحیط، ج۸، ص۵۱۷.
  6. زاد المسیر، ج۳، ص۴۸۹؛ تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۲۵۸؛ روح المعانی، ج۱۱، ص۲۷۷.
  7. «و کسانی که آنان را از دانش بهره داده‌اند می‌بینند که آنچه از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده، راستین است و به راه (خداوند) پیروز ستوده، رهنمون می‌گردد» سوره سبأ، آیه ۶.
  8. المحرر الوجیز، ج۴، ص۴۰۴؛ تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۲۵۸؛ التحریر و التنویر، ج۲۲، ص۵.
  9. المیزان، ج۱۶، ص۳۵۵؛ التحریر و التنویر، ج۲۲، ص۵.
  10. التبیان، ج۸، ص۳۷۲؛ مجمع البیان، ج۸، ص۵۸۸.
  11. «برای (قوم) سبا در مسکن‌هایشان نشانه‌ای (شگرف) وجود داشت: دو باغ از راست و چپ، از روزی پروردگارتان بخورید و او را سپاس گزارید! شهری است پاکیزه و پروردگاری آمرزنده» سوره سبأ، آیه ۱۵.
  12. مجمع البیان، ج۸، ص۵۸۸، ۶۰۴.
  13. المعجم الاحصائی، ج۱، ص۳۰۲، ۳۱۲.
  14. شناخت سوره‌های قرآن، ص۳۰۸؛ نک: جمال القراء، ج۱، ص۱۸۹-۱۹۰.
  15. حجة التفاسیر، ج۱، ص۲۰۱؛ الموسوعة القرآنیه، ج۱، ص۱۷، «مقدمه».
  16. الجدید، ج۵، ص۴۵۹؛ التفسیر الوسیط، ج۱۱، ص۲۶۳.
  17. البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۲۴۴؛ معجم علوم القرآن، ص۲۴۴.
  18. نک: التحریر والتنویر، ج۲۲، ص۵.
  19. «و به راستی به داوود از نزد خود بخششی ارزانی داشتیم؛ ای کوه‌ها و پرندگان با وی همنوا شوید! و آهن را برای او نرم کردیم» سوره سبأ، آیه ۱۰.
  20. «(به او گفتیم) که زره‌هایی بباف و در زره‌بافی اندازه بدار؛ و کاری شایسته انجام دهید که من به آنچه انجام می‌دهید بینایم» سوره سبأ، آیه ۱۱.
  21. تاریخ قرآن، ص۳۴۶؛ شناخت سوره‌های قرآن، ص۳۰۶.
  22. نک: ثواب الاعمال، ص۱۱۰؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۵۰۵.
  23. مجمع‌البیان، ج۸، ص۵۸۸؛ منهج الصادقین، ج۷، ص۳۴۳؛ روح المعانی، ج۱۱، ص۲۷۷.
  24. «ما امانت را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه کردیم، از برداشتن آن سر برتافتند و از آن هراسیدند و آدمی آن را برداشت؛ بی‌گمان او ستمکاره‌ای نادان است» سوره احزاب، آیه ۷۲.
  25. «سپاس خداوند را که آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است از آن اوست و در جهان واپسین سپاس او راست و او فرزانه آگاه است» سوره سبأ، آیه ۱.
  26. البحرالمدید، ج۴، ص۴۷۱.
  27. التفسیر القرآنی للقرآن، ج۱۱، ص۷۷۱.
  28. تفسیر مراغی، ج۲۲، ص۵۵-۵۶؛ المنیر، ج۲۲، ص۱۳۱-۱۳۲؛ الموسوعة القرآنیه، ج۷، ص۱۳۳.
  29. روح‌المعانی، ج۱۱، ص۲۷۷؛ الموسوعة القرآنیه، ج۷، ص۱۲۹.
  30. طیب حسینی، سید محمود، مقاله «سوره سبأ»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۵.
  31. «و کافران گفتند: آیا شما را به مردی رهنمون شویم که به شما خبر می‌دهد که: چون یکسره پراکنده شدید (و از بین رفتید) دوباره آفرینشی نو خواهید یافت؟» سوره سبأ، آیه ۷.
  32. «پس آیا بر خداوند دروغی بسته یا دیوانه است؟ (هیچ یک)؛ بلکه کسانی که به جهان واپسین ایمان ندارند در عذاب و گمراهی ژرفند» سوره سبأ، آیه ۸.
  33. «و چون آیات روشن ما را برای آنان بخوانند می‌گویند: این جز مردی نیست که می‌خواهد شما را از آنچه پدرانتان می‌پرستیدند باز دارد و گفتند: این جز دروغی برساخته نیست؛ کافران درباره حقّ- هنگامی که نزد ایشان آمد- گفتند: این جز جادویی آشکار نیست» سوره سبأ، آیه ۴۳.
  34. طیب حسینی، سید محمود، مقاله «سوره سبأ»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۵.
  35. مجمع البیان، ج۸، ص۵۹۰؛ المیزان، ج۱۶، ص۳۵۷؛ التحریر و التنویر، ج۲۲، ص۸.
  36. نک: لسان العرب، ج۱۲، ص۱۴۰، «حکم».
  37. «آنچه را که در زمین درون می‌رود و آنچه از آن برون می‌آید و آنچه از آسمان فرود می‌آید و آنچه بدان فرا می‌رود می‌داند و او بخشاینده آمرزنده است» سوره سبأ، آیه ۲.
  38. «و کافران گفتند برای ما رستخیز نخواهد آمد؛ بگو: چرا، سوگند به پروردگارم داننده غیب که برای شما خواهد آمد؛ همسنگ ذرّه‌ای در آسمان‌ها و زمین از (دید) او دور نمی‌ماند و خردتر و کلان‌تر از آن نیست مگر که در کتابی روشن (آمده) است» سوره سبأ، آیه ۳.
  39. «تا کسانی را که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند پاداش دهد؛ آنانند که آمرزش و روزی ارزشمندی خواهند داشت» سوره سبأ، آیه ۴.
  40. «تا کسانی را که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند پاداش دهد؛ آنانند که آمرزش و روزی ارزشمندی خواهند داشت» سوره سبأ، آیه ۴.
  41. «و کافران گفتند: آیا شما را به مردی رهنمون شویم که به شما خبر می‌دهد که: چون یکسره پراکنده شدید (و از بین رفتید) دوباره آفرینشی نو خواهید یافت؟» سوره سبأ، آیه ۷.
  42. «بگو: تنها شما را به (سخن) یگانه‌ای اندرز می‌دهم و آن اینکه: دو تن دو تن و تک تک برای خداوند قیام کنید سپس بیندیشید، در همنشین شما دیوانگی نیست؛ او برای شما جز بیم‌دهنده‌ای پیش از (رسیدن) عذابی سخت نیست» سوره سبأ، آیه ۴۶.
  43. «برای (قوم) سبا در مسکن‌هایشان نشانه‌ای (شگرف) وجود داشت: دو باغ از راست و چپ، از روزی پروردگارتان بخورید و او را سپاس گزارید! شهری است پاکیزه و پروردگاری آمرزنده. اما روی گرداندند ما نیز بر آنان سیل ویرانگر را فرستادیم و به جای آن دو باغشان دو باغ جایگزین کردیم با میوه‌هایی تلخ و (درختان) شوره‌گز و اندکی از درخت کنار. چنین آنان را برای آن ناسپاسی که ورزیدند، کیفر دادیم و آیا جز ناسپاس را به کیفر می‌رسانیم؟ و میان آنان و شهرهایی که در آنها خجستگی نهاده بودیم شهرهایی به هم پیوسته پدید آوردیم و در آنها راه رفت و آمد را به اندازه (برقرار) کردیم (و گفتیم) شب‌ها و روزها در آنها با ایمنی سفر کنید. اما گفتند: پروردگارا! میان سفرهای ما فاصله انداز و به خویشتن ستم کردند؛ ما نیز آنان را (چون) افسانه‌ها گرداندیم و همه را سخت پراکندیم؛ بی‌گمان در این، نشانه‌هایی برای هر شکیبای سپاسگزاری است» سوره سبأ، آیه ۱۵-۱۹.
  44. «و به راستی ابلیس گمان خویش را درباره آنان درست یافت؛ پس (همه) جز گروهی از مؤمنان از او پیروی کردند» سوره سبأ، آیه ۲۰.
  45. التحریر و التنویر، ج۲۲، ص۴۹.
  46. «بگو: کسانی را که به جای خداوند، (خدای خود) می‌پندارید فرا خوانید؛ آنان همسنگ ذره‌ای را در آسمان‌ها و زمین در اختیار ندارند و آنان را در (آفرینش) آن دو، شرکتی نیست و او را از میان آنان هیچ پشتیبانی نیست» سوره سبأ، آیه ۲۲.
  47. «بی‌گمان ما یا شما بر رهنمود یا در گمراهی آشکاریم» سوره سبأ، آیه ۲۴.
  48. «بگو: نه آنچه ما گناه کرده‌ایم از شما می‌پرسند و نه آنچه شما می‌کنید از ما پرسیده می‌شود» سوره سبأ، آیه ۲۵.
  49. «بگو: پروردگارمان ما و شما را گرد هم خواهد آورد سپس میان ما به درستی داوری خواهد کرد و او داور داناست» سوره سبأ، آیه ۲۶.
  50. الکشاف، ج۳، ص۵۸۳.
  51. «بگو شما را وعده روزی است که از آن نه ساعتی پس و نه پیش می‌افتید» سوره سبأ، آیه ۳۰.
  52. «و کافران گفتند: هرگز به این قرآن و به آنچه پیش از آن بود، ایمان نخواهیم آورد و کاش هنگامی که ستمگران را نزد پروردگارشان باز می‌دارند می‌دیدی که با یکدیگر گفت و گو می‌کنند؛ ناتوان شمرده‌شدگان به گردنکشان می‌گویند: اگر شما نبودید بی‌گمان ما مؤمن می‌بودیم» سوره سبأ، آیه ۳۱.
  53. «گردنکشان به ناتوان شمرده‌شدگان می‌گویند: آیا ما شما را از رهنمود پس از آنکه نزد شما آمد باز داشتیم؟ (هرگز) بلکه شما خود گناهکار بودید» سوره سبأ، آیه ۳۲.
  54. «و چون آیات روشن ما را برای آنان بخوانند می‌گویند: این جز مردی نیست که می‌خواهد شما را از آنچه پدرانتان می‌پرستیدند باز دارد و گفتند: این جز دروغی برساخته نیست؛ کافران درباره حقّ- هنگامی که نزد ایشان آمد- گفتند: این جز جادویی آشکار نیست» سوره سبأ، آیه ۴۳.
  55. «بگو: تنها شما را به (سخن) یگانه‌ای اندرز می‌دهم و آن اینکه: دو تن دو تن و تک تک برای خداوند قیام کنید سپس بیندیشید، در همنشین شما دیوانگی نیست؛ او برای شما جز بیم‌دهنده‌ای پیش از (رسیدن) عذابی سخت نیست» سوره سبأ، آیه ۴۶.
  56. «و کاش آنگاه را می‌دیدی که هراسان شده باشند، دیگر (راه) گریزی نیست و از جایی نزدیک فرو گرفته می‌شوند. و می‌گویند: بدان ایمان آوردیم و (لکن) دستیابی از راهی دور برای آنان چگونه ممکن است؟ در حالی که پیش‌تر آن را منکر بودند و (اکنون) از جایی دور تیر به تاریکی می‌افکنند. و میان آنان و آنچه آرزو می‌کنند فاصله افکنده می‌شود چنان که با همگنان آنان (نیز) پیش‌تر چنین شده بود زیرا آنان در دودلی گمان‌انگیزی بودند» سوره سبأ، آیه ۵۱-۵۴.
  57. طیب حسینی، سید محمود، مقاله «سوره سبأ»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۵.
  58. البرهان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۵۰۵.
  59. ثواب الاعمال، ص۱۱۰؛ مجمع البیان، ج۸، ص۵۸۸.
  60. مجمع البیان، ج۸، ص۵۸۸؛ مستدرک الوسائل، ج۴، ص۳۴۶.
  61. طیب حسینی، سید محمود، مقاله «سوره سبأ»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۵.
  62. در آیه ۱۵ به بعد.
  63. «آنگاه (هدهد) درنگی کوتاه کرد و گفت: من به چیزی دست یافتم که تو نیافته‌ای و برای تو از (سرزمین) سبا خبر بی‌گمانی آورده‌ام» سوره نمل، آیه ۲۲.
  64. «برای (قوم) سبا در مسکن‌هایشان نشانه‌ای (شگرف) وجود داشت: دو باغ از راست و چپ، از روزی پروردگارتان بخورید و او را سپاس گزارید! شهری است پاکیزه و پروردگاری آمرزنده» سوره سبأ، آیه ۱۵.
  65. «و به راستی به داوود از نزد خود بخششی ارزانی داشتیم؛ ای کوه‌ها و پرندگان با وی همنوا شوید! و آهن را برای او نرم کردیم» سوره سبأ، آیه ۱۰.
  66. «(به او گفتیم) که زره‌هایی بباف و در زره‌بافی اندازه بدار؛ و کاری شایسته انجام دهید که من به آنچه انجام می‌دهید بینایم» سوره سبأ، آیه ۱۱.
  67. دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی.
  68. تفسیر نمونه.
  69. سوره سبأ و فاطر.
  70. مجمع البیان.
  71. «سپاس خداوند را که آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است از آن اوست و در جهان واپسین سپاس او راست و او فرزانه آگاه است» سوره سبأ، آیه ۱.
  72. «و تو را جز مژده‌بخش و بیم‌دهنده برای همه مردم نفرستاده‌ایم اما بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره سبأ، آیه ۲۸.
  73. «و ما در هیچ شهری، بیم‌دهنده‌ای نفرستادیم مگر که کامرانان آن (شهر) گفتند: ما منکر پیام رسالت شماییم» سوره سبأ، آیه ۳۴.
  74. «بگو: حقّ آمد و باطل، نه (آفرینش چیزی را) می‌آغازد و نه باز می‌گرداند» سوره سبأ، آیه ۴۹.
  75. «و تو را جز مژده‌بخش و بیم‌دهنده برای همه مردم نفرستاده‌ایم اما بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره سبأ، آیه ۲۸.
  76. المیزان.
  77. اهداف کل سوره و مقاصدها.
  78. صفوی، سید سلمان، مقاله «سوره سبأ»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.