همزیستی مسالمت‌آمیز در جامعه‌شناسی اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

همزیستی مسالمت‌آمیز با غیرمسلمین داشتن روابط متقابل انسانی مبتنی بر ارزش‌های متعالی، قواعد فرافرهنگی احترام متقابل، هنجارهای بین‌المللی، منافع و مصالح جمعی، حقوق و انتظارات مشترک، عدالت و انصاف و همزیستی مسالمت‌آمیز با سایر گروه‌ها و جوامع اعم از پیروان سایر ادیان الهی یا غیرمؤمنان به ادیان آسمانی - به استثنای گروه‌هایی که در حال جنگ با مسلمین هستند - چه در قلمرو داخلی جامعه اسلامی و چه در بیرون از آن؛ یک اصل بنیادین و استراتژیک در دیپلماسی فرهنگی و ارتباطی اسلام با گروه‌ها و جوامع غیر اسلامی است. بی‌شک، تبعیت از این سیاست کریمانه در کنار رعایت سایر ملزومات اجتناب‌ناپذیر آن، نقش تعیین‌کننده‌ای در کاهش فاصله‌ها، بهره‌گیری از امکانات و ظرفیت‌های مشترک، کاهش هزینه‌های ناشی از تقابل و تعارض، زمینه‌یابی بیشتر و بهتر برای تبلیغ و ترویج اسلام، رغبت و اشتیاق بیشتر به پذیرش اسلام و... ایفا خواهد کرد. علامه طباطبایی در تفسیر آیه ﴿قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ[۱] (دعوت اهل کتاب به اتحاد بر پایه اصول مشترک) می‌نویسد: در حقیقت، دعوت به این است که همه بر مبنای یک کلمه متفق و مجتمع شویم، به این معنا که بر مبنای آن کلمه واحده عمل کنیم و اگر نسبت را به خود کلمه داده، برای این بوده که بفهماند کلمه نامبرده چیزی است که همه از آن دم می‌زنند و بر سر همه زبان‌هاست، در بین خود ما مردم هم معمول است که می‌گوییم: مردم در این تصمیم یکدل و یک‌زبانند و این می‌فهماند که در اعتقاد و اعتراف و نشر و اشاعه آن متحدند. در نتیجه معنای آیه مورد بحث چنین می‌شود: بیایید همه به این کلمه چنگ بزنیم و در نشر و عمل به لوازم آن دست به دست هم دهیم[۲]. بخشی از رئوس کلی سیاست اسلام مبنی بر همزیستی مسالمت‌آمیز با غیرمسلمین چنین است: تأکید اسلام بر برابری و تساوی انسان‌ها و نفی نژادپرستی، آزادی در عقیده و عدم اکرامی بودن آن و عدم اجبار پیروان سایر ادیان به پذیرش قهری خود، نفی خودبرتربینی، خطابات عام برخی آیات به ﴿يَا بَنِي آدَمَ، ﴿يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ، اعطای حقوق به اقلیت‌های مذهبی با انعقاد پیمان ذمه و اکتساب تابعیت، توصیه به عدالت‌ورزی با اقلیت‌های مذهبی و کفاری که سر جنگ با جامعه اسلامی ندارند و در روند عادی امور ایشان اخلال نکنند.

یکی از اندیشمندان معاصر در توضیح مبانی و زیرساخت‌های تعامل انسانی پیروان همه ادیان و بلکه همه انسان‌ها با یکدیگر، اشتراک‌های انسانی را به محورهای زیر بسط داده است:

  1. تساوی در خالق (همه انسان‌ها مخلوق خداوندند)؛
  2. تساوی در حکمت و مشیت و قانونی که همه انسان‌ها را به وجود آورده است؛
  3. تساوی در ماده اولیه خلقت همه انسان‌ها؛
  4. تساوی در منشأ جریان نسل انسان‌ها که عبارت است از یک مرد و زن (آدم و حوا (ع))؛ ۵. تساوی در ماهیت و مختصات عمومی که همه انسان‌ها در آنها مشترک‌اند
  5. تساوی در هدف اعلایی که همه انسان‌ها در امکان وصول به آن مشترک‌اند و آن هدف عبارت است از قرار گرفتن در جاذبه کمال ربوبی که به دیدار خداوندی و انجذاب به شعاع فروغ ربوبی منتهی می‌گردد؛
  6. تساوی در مسیر حرکت به آن هدف که عبارت است از “حیات معقول”؛
  7. تساوی در کرامت و حیثیت ذاتی که خداوند همه آنان را به آن متصف فرموده است؛
  8. تساوی در داشتن استعداد وصول به کمال ارزشی اختیاری؛
  9. اتحاد پس از نائل شدن به کمال ارزشی که موجب وحدت عالی میان آنان می‌گردد و می‌توان آن وحدت را با این فرمول ارائه نمود: (همه = ۱ و ۱= همه)؛
  10. تساوی در هدف‌گیری‌ها در هر دو قلمرو حیات طبیعی و حیات مطلوب که محور اصلی آن صیانت ذات است؛
  11. تساوی در مساوات در مقابل تکالیف و حقوق و هر گونه مقررات؛
  12. اتحاد فوق کثرت‌ها و وحدت‌های طبیعی؛
  13. اتحاد در تشکل گروهی جامعه[۳]. توجه به این اصول مشترک در اصلاح نگرش انسان‌ها نسبت به یکدیگر که از منظر دوایر محدود فرهنگی بر هم نظر می‌افکنند، تأثیر جدی و تعیین کننده دارد.

شهید مطهری در توضیح نحوه ارتباط بایسته مسلمان باغیرمسلمان می‌نویسد: روابط دوستانه و صمیمانه مسلمانان با یکدیگر باید در حدی باشد که عضویت در یک پیکر و جزئیت در یک کل، ایجاب می‌کند. ولاء منفی در اسلام عبارت است از اینکه یک مسلمان همواره در رویارویی با غیرمسلمان بداند با اعضای یک پیکر بیگانه مواجه است و معنی اینکه نباید ولاء غیرمسلمان را داشته باشد، این است که نباید روابط مسلمان با غیرمسلمان در حد روابط مسلمان با مسلمان باشد؛ به این معنی که مسلمان عملاً عضو پیکر غیرمسلمان قرار گیرد یا به این شکل در آید که عضویتش در پیکر اسلامی به هیچ وجه در نظر گرفته نشود. پس منافاتی نیست میان آنکه مسلمان به غیرمسلمان احسان و نیکی کند و در عین حال، ولاء او را نپذیرد، یعنی او را عضو پیکری که خود جزئی از آن است نشمارد و بیگانه‌وار با او رفتار کند[۴]. نیازی به ذکر نیست که سیاست محوری صلح‌خواهی اسلام و دعوت به صلح تا جایی است که دیگران از روحیه ملاطفت و اشتیاق به همزیستی سوء استفاده نکنند[۵].[۶]

آیات قرآنی مرتبط

  1. دعوت همگان به صلح و دوستی: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً...[۷].
  2. دعوت اهل کتاب به اتحاد بر اساس اصول مشترک: ﴿قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ...[۸].
  3. توصیه مؤمنان به نیکی و عدالت درباره اهل کتاب (غیردشمن با مسلمین): ﴿لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ[۹].
  4. برخی آیات نیز مؤمنان را به پناه دادن به مشرکان طالب شناخت اسلام و معارف اسلامی[۱۰]؛ جدال منطقی با اهل کتاب و توجه دادن ایشان به اصول مشترک[۱۱] توصیه کرده و میهمانی دادن متقابل به اهل کتاب و ازدواج موقت با زنان کتابی را مجاز شمرده است[۱۲].[۱۳]

منابع

پانویس

  1. «بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمه‌ای که میان ما و شما برابر است هم‌داستان شویم که: جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم و یکی از ما، دیگری را به جای خداوند، به خدایی نگیرد پس اگر روی گرداندند بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم» سوره آل عمران، آیه ۶۴.
  2. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۳۸۹.
  3. محمد تقی جعفری، حقوق بشر از دیدگاه اسلام و غرب، ص۱۷۷.
  4. مرتضی مطهری، ولاءها و ولایت‌ها، ص۱۸-۱۹.
  5. ر. ک: مرتضی مطهری، جهاد، ص۱۶، ۲۴ و ۲۷؛ برای آگاهی بیشتر از روح انسان دوستی اسلام، ر. ک: مارسل بوازار، انسان دوستی در اسلام، ص۱۱۱-۱۶۵؛ لزوم محبت‌ورزی و عاطفه مثبت داشتن به انسان‌ها، ر. ک: عسگر قربانی، ایمان، امید و محبت در اسلام و مسیحیت، ص۲۱۳-۲۴۴؛ حقوق انسانی کفار و حدود ارتباط مجاز و ممنوع با ایشان، ر. ک: موسی احمدی، حقوق اهل کتاب و چگونگی روابط مسلمانان با آنان در قرآن، ص۱۰۵-۱۸۳؛ مهدی میر داداشی، حدود ارتباط با کافران، ص۲۱-۳۶؛ روح‌الله شریعتی، حقوق و وظایف غیرمسلمانان در جامعه اسلامی، ص۸۳، ۱۵۴، ۳۲۹ و ۳۶۵.
  6. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۴۳۰.
  7. «ای مؤمنان! همگی به فرمانبرداری (خداوند) درآیید» سوره بقره، آیه ۲۰۸.
  8. «بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمه‌ای که میان ما و شما برابر است هم‌داستان شویم که: جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم و یکی از ما، دیگری را به جای خداوند، به خدایی نگیرد.».. سوره آل عمران، آیه ۶۴.
  9. «خداوند شما را از نیکی ورزیدن و دادگری با آنان که با شما در کار دین جنگ نکرده‌اند و شما را از خانه‌هایتان بیرون نرانده‌اند باز نمی‌دارد؛ بی‌گمان خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره ممتحنه، آیه ۸.
  10. ﴿وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْلَمُونَ «و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست به او پناه ده تا کلام خداوند را بشنود سپس او را به پناهگاه وی برسان؛ این بدان روست که اینان گروهی نادانند» سوره توبه، آیه ۶.
  11. ﴿وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْكِتَابِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَقُولُوا آمَنَّا بِالَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَأُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَإِلَهُنَا وَإِلَهُكُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ «و با اهل کتاب جز به بهترین شیوه چالش مکنید مگر با ستمکاران از ایشان و بگویید: ما به آنچه بر ما و بر شما فرو فرستاده‌اند ایمان آورده‌ایم و خدای ما و خدای شما یکی است و ما فرمانپذیر اوییم» سوره عنکبوت، آیه ۴۶.
  12. ﴿الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ «امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال است و غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما برای آنان حلال است و (نیز ازدواج با) زنان پاکدامن از زنان مؤمن (مسلمان) و زنان پاکدامن از آنان که پیش از شما به آنان کتاب آسمانی داده‌اند، اگر کابینشان را پرداخته و پاکدامن باشید نه پلیدکار و گزینندگان دوست پنهان، (بر شما حلال است) و هر کس گرویدن (به اسلام) را نپذیرد کردارش تباه می‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره مائده، آیه ۵.
  13. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۴۳۰.