وضعیت سیاسی عراق در دوران پیش از ظهور امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
وضعیت سیاسی عراق در دوران پیش از ظهور امام مهدی چگونه است؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / غیبت امام مهدی / عصر غیبت کبری / وضعیت جهان در عصر غیبت |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
وضعیت سیاسی عراق در دوران پیش از ظهور امام مهدی چگونه است؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید نذیر حسنی، در کتاب «مصلح کل» در اینباره گفته است:
«عراق پیش از به وجود آمدن بحرانهای سیاسی و نابسامانیها در سرزمین شام و به حرکت درآمدن پرچمهای سیاه، زیر حکم و ظلم حکام و طغیانگران و ستمگران است، امام صادق (ع) میفرماید: هنگامی که آن بخش از دیوار مسجد کوفه که همجوار خانه عبد الله بن مسعود است، خراب شود، آن زمان، زمان نابودی حکومت مردم است و هنگام نابودی آن، حکومت قائم آل محمد (ص) ظهور خواهد کرد[۱].
و ایشان در روایتی دیگر میفرمایند: فرمانروای مردم در این هنگام ستمگری نافرمان است که به او کاهن و جادوگر گفته میشود[۲].
و برخی از روایتها یادآور شدهاند که شیصبانی پیش از ورود نیروهای سفیانی، در کوفه است. امام میفرمایند: این چگونه است که پیش از سفیانی شیصبانی خروج میکند. او از کوفه خروج میکند. او خون مؤمنان زیادی را بر زمین جاری میسازد[۳]. و همچنین مردی به نام عوف سلمی خروج میکند و برخی از روایات میگویند: محل و مقر او تکریت است[۴]. و حکومت این ستمگران بر نقاط مختلف و آشفته عراق، ضرر و زیان زیادی به این سرزمین میرساند، یعنی این حوادث، ویرانی شهرها و آبادیها و کشتار و آواره شدن هزاران نفر را به دنبال خواهد داشت و احادیث نقلشده از امامان نیز بر این موضوع صحه گذاشتهاند.
سفیانی از طریق سرزمین شام وارد عراق میشود و سعی میکند که اوضاع را از طریق سیطره و غلبه بر عراق آرام کند و این سیطره و تسلط از طریق قتل و آواره کردن مردم آن صورت میپذیرد و شهرها در آن زمان ویران میشوند از جمله این شهرها بصره و بغداد است که در زمین فرو میروند. برخی از روایتها متذکر شدهاند که تعداد کشتگان میان بصره و یکی از نواحی آن، که إبله نامیده میشود حدود هفتاد هزار شهید خواهد بود و امیر المؤمنین (ع) میفرماید: آنها به منزله شهدای بدر هستند. این خطبه امیر المؤمنین علی (ع)، حوادثی چند را دربر دارد، آن حوادثی که امام آنرا از طریق علم غیب در مورد آینده بصره و حوادث آن پیشاپیش بیان فرمودند. ایشان فرمودند: در آن زمان، ناگهان حوادثی سخت برای شما روی خواهد داد که شما از آن ناآگاهید، اما ما آنرا میدانیم[۵].
و این نابودی ناشی از سیطره و غلبه دو حاکم ستمگر و مستکبر بر این شهر است. امیر المؤمنین علی (ع) حوادث دیگری را برای ما ضمن این گفتهاشان بیان میفرمایند. ایشان فرمودند: ای مردم از من بپرسید پیش از آنکه فتنهای پدید آید، فتنهای که همچون شتر بیصاحب گام برمیدارد با فتنهای در شرق و چون زمانی بگذرد، میگویید او سفیانی مرده است یا در جایی به هلاکت رسیده است و آن سفیانی نشانهها و علامتهایی دارد، اولین نشانه آن به محاصره درآمدن کوفه به وسیله خندقها و کمینگاهها و پستهای مراقبت است و به وجود آمدن حفرهها و شکافها در راههای کوفه و تعطیل شدن مسجدها به مدت ۴۰ روز و به جنبوجوش و حرکت درآمدن سه پرچم اطراف مسجد بزرگ ... کشته و کشنده هردو در آتشند و کشتار بسیار و مرگ بسیار تند و کشته شدن نفس زکیه (جائی پاک) در دل شهر کوفه همراه با هفتاد نفر از صالحان[۶].
با این اوصاف، به نظر میآید که نفس زکیه، بر ضد فساد آن زمان قیام میکند تا اینکه راه را برای امام هموار سازد. این بیانگر این نکته است که مردم کوفه و مردم عراق بهطور کلی دست به شورشهایی میزنند که در محاسبههای سیاسی پیشبینی نشده است و آن را بیارزش میداشتند. این چیزی است که ما آنرا از سخنان امام باقر (ع) میفهمیم. (و سفیانی و کسانی که همراه او هستند پدیدار میشوند و کار به جایی میرسد که هیچ قصد و هدفی جز از میان بردن خاندان محمد (ص) و شیعیان ایشان ندارد. او گروهی را به کوفه میفرستد و گروهی از شیعیان آل محمد را به قتل میرساند و به صلیب میکشد و پرچمی از خراسان میآید تا اینکه فرود میآید و مردی از موالی که ضعیف است خروج میکند و هرکسی که از او تبعیت کند به مصیبتی دچار میشود که در کوفه اتفاق میافتد).
و این شورشهایی که مردم عراق دست به آن میزنند، نشاندهنده حس کینه و تنفر مردم نسبت به حکومتهای ستمگر و زورگو است. آنگونه که از روایتها برمیآید، مردم دعوت و فراخوانی برای یاران پرچمهای سیاه در خراسان ارسال میکنند تا به سمت عراق حرکت کنند و آنجا را از لوث حکومت فرعونیان و تسلط آنها، پاک کنند و البته این پرچمها به رهبری خراسانی بهعنوان رهبر سیاسی و به فرماندهی شعیب بن صالح بهعنوان فرمانده نظامی به سوی آن منطقه حرکت میکنند.
و این نکتهای است که برخی روایتها از آن سخن گفتهاند: جوانی از بنی هاشم که در کف دست راست او خالی است. از خراسان با پرچمهای سیاهی خروج میکند. در آن حال شعیب بن صالح که با سفیانی میجنگد، در خدمت اوست، او سپاهیان سفیانی را شکست میدهد[۷].
ظاهرا از جمله عواملی که باعث پیروزی پرچمهای سیاه میشود، کمکهای مردمی به این پرچمها است و به خاطر همین روایت دیگری میگوید: هنگامی که سپاهیان سفیانی به سمت کوفه برای تعقیب خراسانیها حرکت میکنند و مردم خراسان در طلب مهدی (ع) خروج میکنند. سپاهیان سفیانی و هاشمی که همراه با پرچم سیاه است باهم برخورد میکنند و درگیر میشوند. فرمانده سپاه هاشمی، شعیب بن صالح است او و سفیانی در اصطخر به هم میرسند و میان آنها جنگ بزرگی در میگیرد و پرچمهای سیاه پیروز میشوند و سپاهیان سفیانی فرار میکنند و در این هنگام مردم در آرزوی مهدی هستند و او را میخواهند[۸].
طبیعی است که طرفداری مردم از پرچمهای خراسانی، به خاطر ظلم و ستم و ویرانی و کشتاری است که از طرف سپاهیان سفیانی به مردم این منطقه میرسد و روایتهای تاریخی میگوید: سفیانی وارد کوفه میشود و لشکریانش را سه روز آزاد میگذارد که هر کاری انجام دهند و از مردم آن سرزمین ۶۰ هزار نفر را میکشد[۹].
و هنگام ورود پرچمهای سیاه به عراق آرامش و استقراری نسبی در این شهر به وجود میآید و البته اعمال و رفتار جنجالبرانگیز محدودی که توسط باقیماندههای سپاهیان سفیانی به وجود میآید، تا حدودی این آرامش نسبی را برهم میزند. پس از گذشت مدت زمانی که روایات آنرا به دقت مشخص نکردهاند، مهدی (ع) در مکه ظاهر میشود و این پرچمهای سیاه بیعت خود را با ایشان اعلام میکنند و در برخی از روایتها آمده است: و پرچمهای سیاه برای بیعت با مهدی (ع) کسانی را [به نمایندگی] میفرستند.
ما در اینجا، چندان به تحرکات مهدی (ع) در مدینه و مکه و جنگ اهواز نمیپردازیم. زیرا ما به این مسئله بهطور کامل در هنگام سخن گفتن در مورد حجاز خواهیم پرداخت، اما بهطور خلاصه میگوییم: امام (ع) پس از سروسامان دادن اوضاع در مسیر خود، وارد عراق میشود و در وسط کوفه فرود میآید، امام باقر (ع) یادآور شده است که فرود آمدن او ظهور و در هفت گنبد نورانی است و شاید این توصیفی باشد از وسایل نقلیهای که در آن زمان به کار میرود. امام باقر (ع) فرمود:
قائم آل محمد (ص) در روز لرزش در هفت گنبد از نور فرود میآید و هیچ کس نمیداند که او در کدام گنبد است تا اینکه در کوفه فرود میآید. این روایت اشاره به میزان سری و محرمانه بودن کارهای امام دارد که ایشان هنگام ورود به کوفه از آن تاکتیک استفاده میکنند و این خود، بیانگر وجود حالت عدم استقرار و آرامش است، پس از آن امام شروع به سامان دادن اوضاع داخلی میکند تا اینکه نقطه عطفی در کل جهان باشد و کل جهان سامان یابد[۱۰].
برخی روایات یادآور شدهاند که هنگام ورود امام (ع) سه جریان سیاسی اثرگذار در این منطقه وجود دارند. امام باقر (ع) میفرمایند: مهدی (ع) وارد کوفه میشود و در کوفه سه پرچم است که به جوش و خروش درآمده و آشفتهحالند و این سه پرچم به امام میپیوندند[۱۱].
شاید نظر درست این باشد که این جریانها، باقیماندههای شکستخورده حکومتهای پیشین باشند که مخفیانه در عراق به دور از چشم یاران پرچمهای سیاه فعالیت میکنند.
امام (ع) کار خود را با پاکسازی این عناصر آغاز میکنند، زیرا آنان به وسیله معجزاتی که امام از مکه تا مدینه انجام داده، هدایت نمیشوند و راهی جز تصفیه حساب خونین و جنگ با آنها، باقی نمیماند. به همین دلیل امام باقر (ع) فرمودند: قائم آل محمد (ع) کاری نو انجام میدهد و حکمی تازه صادر میفرماید که پذیرش آن برای عربها سخت و سنگین است. کار ایشان تنها با شمشیر است و از هیچکس توبه پذیرفته نمیشود و کار او بیعیب و نقص است و در راه خدا، سرزنش هیچ سرزنشگری به او کارگر نیست[۱۲].
او با این حمله برخی را نسبت به نسب خویش به شک میاندازد. تا جایی که بعضیها میگویند: اگر او از فرزندان فاطمه (س) بود به مردم رحم میکرد.
امام صادق (ع) میفرماید: قائم پیش میآید و به بازار میرسد و مردی از فرزندان پدرش به او میگوید، تو با این کارها، باعث رم کردن و سراسیمه شدن مردم میشوی، آیا این به دلیل فرمان و نوشتهای است از جانب پیامبر (ص). گفت: در میان مردم، مردی که قدرتمندتر از او باشد نیست سپس مردی از عجم به پا میخیزد و میگوید: ساکت میشوی یا گردنت را بزنم؟ در این هنگام قائم (ع) نوشتهای از جانب پیامبر را بیرون میآورد[۱۳].
در این هنگام اوضاع آن شهر سامان میگیرد و خورشید تمدن از نو شروع به پرتوافکنی میکند و جهان را فرا میگیرد»[۱۴].
پرسشهای وابسته
- وضعیت حاکم بر جامعه در عصر نزدیک به ظهور چگونه است؟ (پرسش)
- وضعیت دینی مردم در دوران پیش از ظهور چگونه است؟ (پرسش)
- اخلاق در دوران پیش از ظهور چه وضعیتی دارد؟ (پرسش)
- وضعیت اقتصادی جهان در دوران پیش از ظهور چگونه است؟ (پرسش)
- وضعیت جهان پیش از ظهور امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
- وضعیت فکری جهان در دوران پیش از ظهور چگونه است؟ (پرسش)
- وضعیت فرهنگی جهان در دوران پیش از ظهور چگونه است؟ (پرسش)
- وضعیت اجتماعی جهان در دوران پیش از ظهور چگونه است؟ (پرسش)
- وضعیت سیاسی جهان در دوران پیش از ظهور چگونه است؟ (پرسش)
- وضعیت سیاسی شام در دوران پیش از ظهور امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
- وضعیت سیاسی ایران در دوران پیش از ظهور امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
- وضعیت سیاسی عراق در دوران پیش از ظهور امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
- وضعیت سیاسی حجاز در دوران پیش از ظهور امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
- وضعیت سیاسی فلسطین در دوران پیش از ظهور امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
- وضعیت طبیعت جهان در دوران پیش از ظهور چگونه است؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ ابن أبی الفتح الأربلی، کشف الغمة، ج ۳، ص ۲۵۹.
- ↑ الحسن بن سلیمان الحلی، مختصر بصائیر الدرجات، ص ۱۹۹.
- ↑ النعمانی، کتاب الغیبة، ص ۳۰۲.
- ↑ قطب الدین الراوندی، الخرائج و الجرائح، ج ۳، ص ۱۱۵۵.
- ↑ العلامه مجلسی، بحار الأنوار، ج ۵۷، ص ۲۲۶.
- ↑ القتال النیسابوری، ص ۲۶۲.
- ↑ ابن حماد، کتاب الفتن، ص ۱۸۹.
- ↑ المتقی الهندی، کنز العمال، ج ۱۴، ص ۵۸۸.
- ↑ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۱، ص ۴۰۰.
- ↑ الفیض الکاشانی، التفسیر الصافی، ج ۱، ص ۲۴۳.
- ↑ الاربلی، کشف الغمة، ج ۳، ص ۲۶۱.
- ↑ ابو حمزه الثمالی، تفسیر ابو حمزه الثمالی، ص ۸۳.
- ↑ العلامه المجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۷.
- ↑ حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۲۳۷-۲۴۲.