وضعیت جهان پیش از ظهور امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
وضعیت جهان پیش از ظهور امام مهدی چگونه است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / عصر غیبت کبری / وضعیت جهان در عصر غیبت
تعداد پاسخ۴ پاسخ

وضعیت جهان پیش از ظهور امام مهدی (ع) چگونه است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسش‌های وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند..

پاسخ نخست

سید نذیر حسنی

حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید نذیر حسنی، در کتاب «مصلح کل» در این‌باره گفته است:

«با تأمل در مسئله تاریخی حضرت مهدی (ع) در کتاب‌های شیعه و سنی درمی‌یابیم که اوضاع عمومی پیش و پس از ظهور، بسیار مشوش و ناآرام است و این به دلیل انقلاب‌ها و قیام مردانی است که در دو جبهه اصلاح و انحراف گام برمی‌دارند. جبهه اصلاح، خط آماده‌سازی و مقدمه‌چینی برای استقبال از این اتفاق مهم است، مانند کشاورزی که زمین را برای بذرافشانی آماده می‌کند.

جبهه انحراف، جبهه حفظ میراث فاسد گذشتگان و رها نکردن آن مسیر و عدم مخالفت با آن، حتی به صورت کلامی و لفظی و درگیری مسلحانه است.

تاریخ در مورد شخصیت‌های این دو جبهه و جاهای درگیری آنها سخن می‌گوید: در مورد شخصیت‌های جبهه اصلاح باید گفت که مهدی (ع) رهبر آنها و عیسی (ع) و خراسانی و شعیب بن صالح و یمانی و نفس زکیه و مردی از قم تجلی آن هستند. و شخصیت‌های جبهه انحراف، کسانی مانند سفیانی، دجال، شیصبانی، ابقع و أصهب هستند. گروه‌های درگیر نیز عبارتند از عرب‌ها، خراسانی‌ها، یمنی‌ها، ترک‌ها، رومی‌ها، هم‌پیمانان و اطرافیان رومی‌ها و یهودیان.

کشورهای درگیر عبارتند از پنج منطقه، یعنی سرزمین شام، ایران، عراق، حجاز و فلسطین. درگیری از مکه آغاز شده و هدف آن بیت المقدس است و شامل عراق، ایران و مناطق مختلف در سرزمین شام می‌شود. این خلاصه‌ای از اوضاع سیاسی جهان و تبعات جنگ در کشورهای درگیر است. ما در این فصل به بررسی زنجیره‌ای این جنگ که با اولین درگیری مقدماتی به خاطر ظهور شریف ایشان به وقوع می‌پیوندد، می‌پردازیم.

این جنگ در نهایت به جنگ بزرگ بیت المقدس ختم می‌شود. جنگی که شرک و طغیان را در جبهه مقابل ابدال حق، صاحبان فضیلت و بزرگان امت به رهبری مهدی (ع) قرار می‌دهد. در اینجا باید خاطرنشان کرد که ما در این بخش، همانند برخی از مؤلفان، راه مشخص کردن مفاهیم و تطبیق آنها را با جهان واقع و امروزی در پیش نمی‌گیریم و این خود دلایلی دارد، از جمله:

  1. روایت‌های نقل شده از پیامبر (ص) و اهل بیت ایشان (ع) زمان دقیقی برای این حوادث مشخص نکرده‌اند، بلکه تنها به آخر الزمان و دوران ظهور یا سال ظهور، بسنده نموده‌اند. تنها به دلیل وجود برخی شباهت‌ها، ما جایز نیستیم با قطعیت مصداق‌های دوران کنونی را از جمله مصداق‌های اشاره‌شده در آن روایات بدانیم، بلکه ما تنها این روایات را نقل می‌کنیم و کاری به تطبیق آن با شرایط یا دوران خاصی نداریم؛
  2. تطبیق دادن روایات با مصادیق آن، نیازمند قطعیتی است که تردیدناپذیر باشد و این مسئله از جمله مسئله احکام شرعی نیست که شارع مقدس برای گمان یا حتی شک در تعیین نوع عمل و حرکت بنابر اصول مختلف چراغ سبز نشان داده باشد، بلکه این مسئله، رویدادی تاریخی است که ائمه (ع) شخصیت‌های مشخصی را مد نظر داشته‌اند و مطمئن نبودن در مورد جزئیات آنها و بی‌گمان تطبیق دادن آن حوادث و اشخاص، امری نادرست خواهد بود؛
  3. باز کردن عرصه و میدان برای صالحان و مؤمنان برای اجرای اصول و موازین اسلامی و به پا داشتن عدالت و امر به معروف و نهی از منکر که به یک یا دو نفر محدود نمی‌شود و جلوگیری از انتظار منفی و متکی نبودن به شخصیت‌های مشخص شده از جانب ائمه (ع)؛ چرا که طبیعت انسان این‌گونه است که به راحتی و آسایش تمایل دارد، به‌ویژه اگر بداند که آن با انتظار رویدادهایی که در آینده اتفاق خواهد افتاد، محقق می‌گردد؛
  4. خودداری از آب به آسیاب دشمن ریختن به واسطه سند دادن به دست منحرفان، تا آنها این احادیث و روایات را بدنام نکنند و قداست آن‌را در دل مردم از بین نبرند، به ویژه در صورت ارائه مصادیق گمانی به مفهوم روایت‌ها بدون در نظر گرفتن صادر شدن آن احادیث از معصومان (ع) و متواتر بودن آنها؛
  5. عبرت گرفتن از حوادث و رویدادهای گذشته که با وجود آنکه پس از مدتی مشخص شد که آن حوادث هیچ ربطی به حوادث ظهور ندارد، اما برخی سعی در نسبت دادن آن به احادیث ظهور داشتند. آری، ممکن است نگرانی‌ها و دلواپسی‌هایی برای تطبیق‌ این حوادث وجود داشته باشد، به‌ویژه برای کسانی که در کوران آن حوادث و جنگ‌ها زندگی کرده‌اند، اما اگر این نگرانی، تبدیل به امری حتمی شود و با یک عنصر تطبیق داده شود، با گذر زمان آن نیز از میان می‌رود و از آن رویداد موردنظر دور می‌شود و همین امر باعث می‌شود که آن، تبدیل به یک مسئله مسخره‌آمیز و خنده‌آور شود.

سرانجام اینکه روش تقسیم‌بندی این فصل این‌گونه است که ما به ذکر مناطق درگیری و حرکت‌های مردمی و رهبرانشان در قالب دو جناح اصلاح و انحراف می‌پردازیم. باید خاطرنشان ساخت که روایت‌های تاریخی محل درگیری‌ها را منحصر به سرزمین شام، ایران، حجاز و فلسطین دانسته است؛ چرا که این مناطق کانون تشنج محسوب می‌شوند و همین باعث جلب دیدگان دنیا به خود گردیده و در همین حال احادیث نقل شده از اهل بیت (ع) اشاره به یک جنگ جهانی می‌کنند که امام قائم (ع) پس از ظهور خود وارد آن می‌شود و دو سوم مردم دنیا در آن جنگ نابود می‌شوند؛ گرچه این جنگ مستقیما در شام و ایران و حجاز و عراق روی می‌دهد. امیر مؤمنان (ع) می‌فرماید: در زمان قائم مرگ سرخ و مرگ سفید خواهد بود. ملخ‌هایی در هنگام عادی پدیدار می‌شوند و هنگامی که انتظار پدیدار شدن آنها نمی‌رود، ملخ‌هایی به رنگ خون خواهند بود. مرگ سرخ با شمشیر و مرگ سفید طاعون است[۱].

بنابراین، زمین جنگی پیش رو دارد که در آن از سلاح‌های مرگبار استفاده می‌شود و شاید منظور از طاعون سلاح‌های میکروبی باشد که امروزه دانش بشری به آن دست یافته است.

روایات اشاره می‌کنند که این جنگ میان شرق و غرب رخ می‌دهد و طبیعتا مسلمانان چندین دسته‌اند. امام باقر (ع) می‌فرماید: شرق و غرب باهم اختلاف می‌یابند. آری و نیز مسلمانان[۲].

دو سوم مردم در این جنگ از بین می‌روند. امام صادق (ع) می‌فرماید: این اتفاق نمی‌افتد مگر اینکه دو سوم جمعیت از بین بروند. راوی از امام سؤال می‌کند که اگر دو سوم از بین بروند پس چه کسی می‌ماند؟ فرمود: آیا خشنود نیستید که شما جزو یک سوم باقی‌مانده باشید[۳].

بنابراین از مجموعه این احادیث و احادیث دیگر که به مرگ و کشتار و جنگ جهانی خانمان‌سوز اشاره می‌کند، این‌گونه برمی‌آید که جهان نابسامان می‌شود، کشورهای بزرگ و ابرقدرت به لرزه درمی‌آیند و درهم فرو می‌ریزند و همین باعث می‌شود که راه برای نقش مهم مناطق سرزمین شام، حجاز، عراق و ایران هموار شود و چشم‌ها به آن مناطق دوخته شود. نگارنده بر این باور است که تصمیمات جهانی سیاسی در این مناطق و از طرف رهبران آن اتخاذ می‌شود و پایان گرفتن جدال‌های منطقه ظهور، باعث تسهیل کار امام مهدی (ع) برای سیطره بر جهان می‌گردد. به همین علت می‌بینیم که روایات پس از فتح بیت المقدس که در آن سپاه کفر و شرک درهم شکسته می‌شوند، اطلاعات چندانی به ما نمی‌دهند»[۴].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. حجت الاسلام و المسلمین ایرانی؛
حجت الاسلام و المسلمین حسین ایرانی، در کتاب «منجی موعود از منظر نهج البلاغه» در این‌باره گفته است:

«امام علی می‌فرماید: "وقتی مصلح موعود قیام کند خواسته‌ها و هواهای نفسانی را به هدایت برمی‌گرداند (تابع وحی می‌کند) آن‌گاه که مردمان، هدایت را تابع هواهای خویشتن قرار دهند، و نظریه‌ها و افکار مختلف را تابع قرآن می‌سازد هنگامی که تفسیر به رأی کنند و نظریه‌های خود را (برتری دهند و) بر قرآن تحمیل نمایند"[۵].

توضیح و تفسیر: مفسرین نهج البلاغه این خطبه را یکی از پیشگویی‌های امام علی (ع) نسبت به حوادث عظیم آینده و قیام حضرت مهدی (ع) می‌دانند[۶].

به‌طور کلی می‌توان این فراز از خطبه را به دو بخش تقسیم کرد:

۱. شرایط و وضعیت جامعه جهانی قبل از ظهور آن رهبر الهی که همان منزوی گشتن حقایق قرآنی و فراگیر شدن فساد و فتنه‌ها (در همه زمینه‌های زندگی فردی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی) و بدعت‌ها و تحریف‌ها در اندیشه و عمل و ادیان می‌باشد.

البته همان‌گونه که علی (ع) می‌فرماید، تمام مفاسد (از اولین جنایتی که توسط قابیل رخ داد تا انواع ظلم‌ها و بی‌بندوباری‌ها و بزرگ‌ترین جنگ‌های جاهلانه بشری) ریشه در پیروی از کشش‌های حیوانی و ترک تبعیت از عقل و وحی دارد[۷]. و این هواپرستی و تحریف و بدعت‌گذاری در آخر الزمان آن‌قدر گسترش می‌یابد که امام صادق (ع) می‌فرماید: "هنگام قیام حضرت مهدی (ع)، مردم جاهل سخت‌تر از جاهلان عصر پیامبر اکرم (ص) که سنگ و چوب می‌پرستیدند، در برابر آن حضرت می‌ایستند و با تأویل و تحریف در کتاب خدا بر ضدّ او احتجاج می‌کنند"[۸].

و نیز در رابطه با نابسامانی‌های جامعه، قبل از قیام حضرت مهدی (ع)، نزال بن سیره نقل می‌کند: روزی حضرت علی (ع) ما را مخاطب قرار داده، بعد از حمد و ثنای الهی]] سه مرتبه فرمود: بپرسید از من قبل از آن‌که مرا نیابید. سپس صعصعة بن صوحان برخاست و گفت: ای امیر المؤمنین! دجّال چه زمانی خروج می‌کند؟. حضرت فرمود: به خاطر بسپار علایم آن زمان را؛ "هنگامی که نماز را بمیرانند (حرکات ظاهری هست ولی روح و حیات نماز واقعی را ندارد) و امانت را ضایع کنند، کذب و دروغ‌گویی را حلال و مجاز شمرند، رباخوار شوند، رشوه گرفتن رایج گردد، ساختمان‌های زیبا و برافراشته بسازند، دین را به دنیا بفروشند، نادانان ناصالح را به کار گمارند، زنان مشاور امور شوند، صله رحم و پیوندهای خویشاوندی قطع گردد، دنبال هواهای نفسانی (آرا و سلیقه‌های شخصی و گروهی) روند، خون افراد بی‌ارزش شود (قتل و خودکشی و کشتار انسان‌ها در جنگ و... زیاد شود)، حلم و بردباری، ضعف و ناتوانی به حساب آید، ظلم و ستم مایه فخر و مباهات شود، گناه‌کاران امیر و کارگزار شوند و وزیران ظالم و عرفا، خائن و قاریان فاسق گردند، شهادت و گواهی دادن باطل ظاهر شود، قبح گناه برداشته و خلاف‌ها، تهمت و گناه و تجاوز علنی گردد.

قرآن و مسجدها به ظاهر زیور و آراسته، و مناره‌ها زیاد و بلند شود، اشرار و بدان مورد اکرام قرار گیرند، صف‌ها زیاد و ازدحام شود، هواها، آرا و قرائت‌ها مختلف، عهدها شکسته و موعود نزدیک گردد، زنان در تجارت و امور اقتصادی با همسران‌شان مشارکت کنند به خاطر حرص و طمع دنیا، صداها و تبلیغات فاسقان (سایت‌ها و سی‌دی‌های ضد اخلاقی در همه جا) بالا رود و همه جا شنیده شود و از افراد سبک‌سر و فرومایه، سرپرست گروه و حزب شوند. خلاف‌کار به خاطر ترس از شرّش حفظ و دروغ‌گو تصدیق شود و خائن‌ امین شمرده شود. آوازها، ترانه‌ها و سرودها و آهنگ‌های قبیح و آلات موسیقی و بازی فراوان گردد. آخر امّت، اولش را لعن کند، زنان بر زین‌ها سوار شوند، زنان به مردان و مردان به زنان خود را شبیه نمایند، شاهد بدون مشاهده چیزی شهادت می‌دهد و....

سپس اصبغ بن نباته می‌پرسد: ای امیر المؤمنین! دجال کیست؟ حضرت خصوصیات او را بیان نموده، می‌فرماید: سرانجام در روز جمعه (آن‌که حضرت عیسی (ع) پشت‌سرش نماز می‌گزارد) او را به قتل می‌رسانند.

در پایان صعصعة بن صوحان توضیح می‌دهد: آن‌کس که حضرت عیسی بن مریم (ع) پشت‌سر او نماز می‌گزارد، امام دوازدهم از عترت پیامبر (ص) نهمین فرزند حسین بن علی (ع) خورشید فروزان بوده که مقابل رکن و مقام ظاهر می‌شود، زمین را پاک گرداند و میزان را وضع و عدالت را استقرار بخشد، پس هیچ کس ظلمی نکند و ستمی انجام نگیرد...[۹].

آری، آن‌گاه که آدمی در نبود نور و گرمای خورشید بشریت و در محاصره تاریکی‌ها و تهدیدها قرار گیرد، امید و انتظار به مصلح خدایی پیدا نموده و با تمام وجود، ضرورت او را احساس می‌کند.

۲. برنامه‌های بلند عملی و اهداف آرمانی آن حضرت در همه ابعاد جامعه که هدایت همگان به سوی حق و عدل و قوانین قرآن و رهایی انسان‌ها از بند اسارت هواهای حیوانی، فساد و فسق و فریب‌کاری‌هاست «يَعْطِفُ الْهَوَى عَلَى الْهُدَى...». به گونه‌ای که جهان خزان‌دیده و زمستان‌زده، بی‌برگ‌ و خالی از عدل و آزادی، با ظهور آن بهار راستین حق، سراسر جهان، بهاران، زیبا و لذت‌بخش شود، همان‌طور که در زیارت او می‌خوانیم: "سلام بر آن بهار مردمان و شادی‌بخش روزگاران"[۱۰].

آن منجی جهان بشریت، انسان‌های دورگشته از حقایق و گرفتار در گرداب مذاهب باطل و تئوری‌های فاسد یا قرائت‌های مختلف فرقه‌ای و جناحی را به صراط مستقیم رهنمون می‌کند و همانند خورشید عالمتاب، با نور علم و منطق و اقتدار خدایی‌اش و به مصداق آیه: لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ[۱۱]. شریعت محمدی (ص) را همه‌جا احیا و حاکم گرداند[۱۲].

مقداد بن اسود از پیامبر (ص) نقل می‌کند که فرمود: "در سراسر زمین، حتی خانه‌ای از سنگ و گل یا خیمه‌ای از کرک و مو باقی نماند، جز آن‌که اسلام را وارد آن می‌کند"[۱۳]»[۱۴].
۲. حجت الاسلام و المسلمین زمانی؛
حجت الاسلام و المسلمین سید حسن زمانی، در کتاب «نشانه‌های قیام حضرت مهدی» در این‌باره گفته است:

«قبل از ظهور حضرت مهدی (ع) جهان و به خصوص، منطقه خاورمیانه، دارای اوضاع و شرایط خاصی چون فتنه و آشوب، کشتار و ناامنی، ستم و بیدادگری، یأس و ناامیدی از گشایش می‌شود که در احادیث اهل بیت (ع) به آن ها اشاره شده است. در این قسمت، برخی از این موارد بررسی می‌شود:

  1. ظهور فتنه: "فتنه" به معنای ابتلا و آزمایش، استعمال شده و در اصل، به معنای قرار دادن طلا در آتش برای جدایی ناخالصی از آن است. راغب در این زمینه می‌نویسد: " أصل‏ الْفَتْنِ‏: إدخال‏ الذّهب‏ النار لتظهر جودته‏ من رداءته‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"[۱۵] ایشان اضافه می‌کند که این کلمه برای دخول انسان در آتش، وسیله عذاب و همچنین آزمایش و ابتلا به کار رفته، و در حقیقت با کلمه فتنه، معامله کلمه "بلا" شده است که هر دو، در سختی و آسانی به انسان می‌رسد؛ ولی کاربردشان در سختی بیشتر است. چنانچه در قرآن کریم آمده است: كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ[۱۶]. پروردگار بلند مرتبه، انسان‌ها را در این دنیا با وسایل مختلف می‌آزماید تا انسان‌های خوب و نیک سرشت از بدان و زشت کرداران، جدا و هر کدام مطابق رفتارشان جزا داده شوند. یکی از این فتنه‌ها و آزمایش‌ها در احادیث اهل بیت (ع)، غیبت امام زمان (ع) معرفی شده است. برای نمونه حسن بن محبوب روایت کرده است که امام رضا (ع) به من فرمود: "به ناچار فتنه‌ای سخت و هولناک اتفاق خواهد افتاد که در آن هر صمیمیت و دوستی ساقط می‌شود و آن هنگامی‌است که شیعه، سومین نفر از نوادگان مرا از دست بدهد و اهل آسمان و زمین و هر دلسوخته و اندوهناکی بر او بگرید"[۱۷] امام هشتم (ع) از فتنه‌ای خبر می‌دهد که بعد از ایشان اتفاق می‌افتد. مقصود ایشان از سومین نفر از نوادگانشان، امام حسن عسکری (ع) است. با شهادت ایشان، شیعه با امامی‌ مواجه شد که از دیدگان آنان پنهان بود. این موضوع، فتنه و آزمایشی سخت برای شیعیان محسوب می‌شد. گرچه پیشوایان معصوم با روش‌های گوناگون، پیروان خود را برای برخورد با چنین روزی آماده کرده بودند؛ از جمله پیشگویی غیبت امام دوازدهم و کم کردن ارتباط مستقیم با مردم که توسط امام دهم و امام یازدهم صورت گرفت تا شیعیان به ندیدن امامشان عادت کنند. اضافه بر این، امام حسن عسکری (ع) فرزندش را به بزرگان شیعه معرفی کرده بود؛ ولی با این حال، پذیرفتن امامی‌ که بسیاری از شیعیان، او را ندیده بودند دشوار بود؛ زیرا شیعه، برای اوّلین مرتبه با این مشکل مواجه می‌شد. اکثر شیعیان در آن زمان با هدایت امام مهدی (ع) و به وسیله نایبان خاص و بزرگان شیعه، شرایط حساس و فتنه‌انگیز را پشت سر گذاشتند؛ ولی تا وقت ظهور، فتنه و آزمایش برای انسان‌ها به وسیله امامی‌ که از دیدگان آنان پنهان است همچنان ادامه دارد. در حدیثی که از رسول اکرم (ص) نقل شده، به بودن این فتنه در زمان غیبت اشاره شده است. رسول گرامی‌ اسلام فرموده‌اند: "قسم به کسی که مرا بشیر مبعوث کرد، به تحقیق، قائم از فرزندان من است و طبق پیمانی که از جانب من بر عهده اوست، غایب می‌شود تا جایی که اکثر مردم گویند خدا را به خاندان محمّد (ع) نیازی نیست و دیگران در اصل ولادت او شک کنند. پس هر کس در زمان او واقع شود، باید به دین او متمسک شود و به واسطه شک خود، راه شیطان را باز نسازد تا شیطان او را از آیین من زایل ساخته و از دین من بیرون ببرد که او پیش تر، پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد و خدای تعالی شیطان‌ها را سرپرست انسان‌های بی ایمان قرار داده است"[۱۸].
  2. گسترش ظلم و ستم: بیشتر احادیثی که عدالت‌گستری امام عصر (ع) را بیان داشته‌اند، در کنار آن، گسترش بیداد و ستمگری در زمان قبل از ظهور را آورده‌اند. در آن زمان، حقوق انسان‌ها رعایت نمی‌شود و بی‌دلیل، خونشان ریخته، مالشان غارت و به ناموس آنان تجاوز می‌شود و این مسأله فراگیر است و در همه جا مشاهده می‌شود. مصداق‌های فراگیری ظلم و ستم در موارد بعد بیان می‌شود. در این قسمت، تنها به یک روایت اشاره می‌کنیم. اصبغ بن نباته می‌گوید: "نزد امیرمؤمنان علی (ع) رفتم و دیدم در حال تفکر، بر زمین می‌زند. گفتم: ای امیرمؤمنان؛ چرا با حال تفکر، بر زمین نشانه می‌گذاری؟ آیا به آن میل داری؟! فرمود: به خدا سوگند، هرگز؛ حتّی یک روز هم به زمین و دنیا رغبت نداشته‌ام؛ ولی اندیشه من درباره فرزندی است که از پشت من است. او مهدی (ع) یازدهمین نفر از نوادگان من است. او کسی است که زمین را پر از عدل و داد می‌کند، همچنان که پر از ستم شده باشد"[۱۹]
  3. ناامنی و کشتار: یکی از حوادث قبل از ظهور، افزایش و تداوم قتل و غارت در میان مردم، به خصوص در منطقه خاورمیانه است. این مسئله، باعث ترس همگانی، سلب آسایش و سختی برای همه می‌شود. عبدالله بن سنان روایت کرده است که امام جعفر صادق (ع) فرمود: "مرگ و کشتار، مردم را فرا می‌گیرد تا اینکه مردم درآن وقت به حرم الهی پناه می‌برند. در آن هنگام خبر دهنده راستگویی به دلیل شدت کشتار، ندا می‌دهد: برای چه قتل و کشتار؟! امامتان فلانی است"[۲۰]. در حدیثی دیگر، احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی می‌گوید: امام رضا (ع) فرمود: "پیش از این امر، کشتار بیوح است" [۲۱] پرسیدم: بیوح چیست؟ فرمود: "دائمی‌ است و قطع نمی‌شود"[۲۲]. یعنی قبل از ظهور، کشتار و غارتی دامن گیر مردم می‌شود که تمامی‌ ندارد. این روایت نیز از جهت سند، معتبر است.
  4. فساد و بی بندباری: فساد و بی بندوباری و انحراف های اخلاقی در جامعه، باعث سقوط آن می‌شود. در دوره قبل از ظهور، فساد‌های اخلاقی افزایش می‌یابد؛ به صورتی که حتی نگاه‌ها وارونه می‌شود و مردم، خوب را بد و زشتی را زیبا می‌بینند. این مطلب به دلیل فاصله گرفتن جوامع از اخلاق و معنویت، کنار گذاشتن انسان‌های با ایمان از قدرت و ترک امر به معروف و نهی از منکر است. مسعدة بن صدقه در این باره گوید: امام جعفر صادق (ع) به نقل از پیامبر اکرم (ص) فرمود: "چگونه خواهید بود وقتی زنان شما فاسد و جوانان شما اهل گناه شوند و امر به معروف و نهی از منکر را ترک کنید؟ به ایشان گفته شد: ای رسول خدا؛ آیا چنین خواهد شد؟ فرمود: بله و بدتر از آن خواهد شد و آن اینکه چگونه خواهید بود وقتی امر به منکر کنید و نهی از معروف کنید؟ به ایشان گفته شد: ای رسول خدا؛ آیا چنین خواهد شد؟ فرمود: بله و بدتر از آن خواهد شد و آن اینکه چگونه خواهید بود وقتی معروف را منکر و منکر را معروف ببینید؟"[۲۳].
  5. افزایش بلاهای طبیعی: پیش از ظهور، به دلیل استفاده کردن نادرست از طبیعت، دخالت در نظم آن و افزایش ظلم و فساد، بلایای طبیعی مانند زلزله افزایش می‌یابد. ابو سعید خدری از پیامبر گرامی‌ اسلام نقل می‌کند: "شما را به مهدی (ع) مژده می‌دهم؛ او در امّت من هنگام اختلاف مردم و وقوع زلزله‌ها می‌آید" [۲۴]. در روایت دیگری ابو بصیر از امام محمد باقر (ع) نقل کرده است:"حضرت مهدی (ع) قیام نمی‌کند مگر وقتی که ترس شدید، زلزله ها، فتنه و بلا مردم را فرا گرفته باشد [۲۵]
  6. شیوع بیماری‌ها یکی از حواث قبل از ظهور، گسترش بیماری‌های سخت و ناعلاج است. شیوع این بیماری‌ها می‌تواند به خاطر آلودگی طبیعت باشد؛ یعنی به دلیل آلودگی طبیعت، بدی آب و هوا وغذای ناسالم، بیماری‌ها دامن گیر انسان‌ها شود. هم چنین امکان دارد بیماری‌های خطرناک توسط برخی انسان‌های فاسد در دوره آخر الزمان میان مردم پخش شود. در چندین روایت به شیوع طاعون در دوران قبل از ظهور اشاره شده است[۲۶]. از امیرمؤمنان علی (ع) نقل شده است که دراین باره فرمود: "پیش از آمدن قائم (ع) مرگ سرخ و مرگ سفید، ملخ فصل و ملخ غیر فصل که مانند خون، سرخ رنگ است، خواهد بود. مرگ سرخ با شمشیر و مرگ سفید به وسیله طاعون می‌باشد"[۲۷]
  7. یأس و ناامیدی: در دوره پیش از ظهور حضرت مهدی (ع)، یأس و ناامیدی بر جهانیان، سایه می‌افکند. آنان علاوه بر خسته شدن از وضع موجود، امید خود را از دستیابی به وضع مطلوب از دست می‌دهند و این ناامیدی به سبب قتل و غارت‌ها، ناامنی، گرفتاری‌ها، بیماری و فسادی است که بر همه جا حاکم است و همگان را از گشایش در امورشان مأیوس می‌کند. ناامیدی آنان از آن وضع، باعث می‌شود که پس از قیام حضرت مهدی (ع) و مشاهده دادگری ایشان، برای رهایی از وضع ناهنجار، با سرعت به او بپیوندند. در روایت معتبری، امام رضا (ع) بعد از دعوت به صبر می‌فرماید: "همانا گشایش، هنگام یأس و ناامیدی می‌آید"[۲۸]. در حدیثی دیگر، حسن بن محبوب نقل کرده است که امام رضا (ع) به من فرمود: "هنگام از دست دادن ماء معین (آب گوارا که کنایه از غیبت امام است) بسیاری از زنان و مردان مؤمن، دلسوخته و اندوهناک خواهند بود. گویا آنان را در ناامیدترین حالتشان می‌بینم که ناگهان ندایی داده می‌شود که از دور، مانند نزدیک، شنیده می‌شود؛ آن ندا رحمتی برای مؤمنان و عذابی برای کافران است"[۲۹]»[۳۰].
۳. حجت الاسلام و المسلمین اباذری؛
حجت الاسلام و المسلمین محمود اباذری، در مقاله «مهدویت در اندیشه متفکر شهید مرتضی مطهری» در این‌باره گفته است: «امیرالمؤمنین (ع) در نهج البلاغه می‌فرماید: «حَتَّى تَقُومَ الْحَرْبُ بِكُمْ عَلَى سَاقٍ بَادِياً نَوَاجِذُهَا مَمْلُوءَةً أَخْلَافُهَا حُلْواً رَضَاعُهَا عَلْقَماً عَاقِبَتُهَا»[۳۱] پیش‌بینی می‌کند که قبل از ظهور حضرت مهدی (ع) آشوب عجیب و جنگ‌های بسیار مهیب و خطرناکی در دنیا هست. می‌فرماید: "جنگ روی پای خودش می‌ایستد، دندان‌های خودش را نشان می‌دهد. مثل یک درنده‌ای که دندان نشان می‌دهد، شیر پستان خودش را نشان می‌دهد"؛ یعنی آن ستیزه‌جویان و آتش افروزان جنگ نگاه می‌کنند می‌بینند این پستان جنگ خوب شیر می‌دهد یعنی به نفعشان کار می‌کند، اما نمی‌دانند که عاقبت این جنگ به ضرر خودشان است. «حُلْواً رَضَاعُهَا»؛ [۳۲]، اما «عَلْقَماً عَاقِبَتُهَا»[۳۳]. «أَلَا وَ فِي غَدٍ وَ سَيَأْتِي غَدٌ بِمَا لَا تَعْرِفُونَ»[۳۴]»[۳۵].
۴. آقای السادة (پژوهشگر معارف مهدویت)؛
آقای سید مجتبی السادة، در کتاب «شش ماه پایانی» در این‌باره گفته است:

«همه انسان‌ها خصوصا امت اسلامی پیش از ظهور حضرت مهدی (ع) به شرایط سخت و جانکاهی که ناشی از ظلم‌وجور و انحراف آن زمان است، مبتلا خواهند شد. این نکته را می‌توان از این حدیث متواتر حضرت رسول اکرم (ص) برداشت کرد که فرمودند: "همانا مهدی‌ (ع) زمین را همان‌طور که از ظلم‌وجور پر شده باشد، مملو از قسط و عدل می‌نماید"[۳۶]. با رجوع به احادیث و روایات معصومین‌ (ع) اخبار و نکاتی را می‌بینیم که سختی و فساد موجود در آن زمان را برای ما به تصویر می‌کشند. مضاف بر این‌که بعضی از آنها به برخی حوادث خاص و معین هم اشاره دارند. این احادیث را می‌توان چنین طبقه‌بندی کرد:

  1. پر شدن زمین از ظلم‌وجور: مضمون این بخش متواترا در روایات آمده و در احادیث به مساله پر شدن زمین از ظلم‌وجور پیش از ظهور حضرت ولی عصر‌(ع) تصریح شده است.[۳۷]
  2. پدید آمدن فتنه‌ها و شدت یافتن و زیاد شدن جریان‌های هولناک‌: حدیثی از امام صادق‌ (ع) نقل شده که مفصلا به فتنه‌های گمراه‌کننده و خوفناک آن زمان می‌پردازند[۳۸]. امام جواد‌ (ع) هم فرمودند: "قائم‌ (ع) قیام نخواهد کرد مگر به دنبال خوف و هراس جدی، زلزله‌ها، فتنه‌ها، بلایا و طاعونی که (مردم) بدان مبتلا شده باشند و شمشیر بران (جنگ نمایان) میان اعراب و اختلاف زیاد مردم و تفرقه مذهبی آنها و تعدد ادیان و مذاهب و تغییر و تحول آنها و ..."[۳۹]. قابل ذکر است که فتنه معانی مختلفی دارد که خلاصه آن از این قرار است:
    1. مورد امتحان و آزمایش قرار گرفتن؛
    2. کفر، گمراهی و گناه؛
    3. به وجود آمدن اختلاف نظر در دیدگاه‌های مردم؛
    4. کشتار و جنگ‌هایی که میان مردم واقع می‌شود.
  3. ناشکیبایی ناشی از سختی روزگار و گرفتاری شدید مردم‌: از روایات برمی‌آید که: مؤمنان در عصر غیبت از گرفتاری شدید، بلای طولانی و کم طاقتی و هراس رنج می‌برند و به همین خاطر وقتی شخصی از کنار قبر برادرش می‌گذرد می‌گوید: کاش من به جای او بودم ...[۴۰]. واضح است که جزع و به تبع آن آرزوی مرگ نتیجه فشار سختی‌ها و مصیبت‌هایی است که شخص در جامعه گمراه و منحرف با آن مواجه می‌شود.
  4. سردرگمی و تزلزل در افکار و عقاید: از آن جمله حدیثی است که از امیر المومنین علی‌(ع) نقل شده که در میان صحبتهایشان راجع به حضرت مهدی (ع) فرمودند: "غیبت و حیرتی پیش خواهد آمد که دسته‌ای طی آن گمراه می‌شوند و دسته‌ای دیگر هدایت می‌یابند"[۴۱]. که این حیرت ممکن است از جنبه‌های مختلفی پیش آمده باشد: سرگردانی در عقاید دینی نتیجه جریانات باطلی است که با جهالت و کنار گذاشتن تفکر در میان امت ظاهر می‌شود[۴۲]. بدین معنا که طولانی بودن مدت غیبت حضرت باعث می‌شود که مردم به شک بیفتند و در مورد مقام ایشان اختلاف پیدا کنند و یا این‌که حیرت درباره وجوب جهاد بدون وجود رهبری بلند مرتبه و انقلابی پیش آمده باشد.
  5. جنگ و کشتار بسیار: احادیث شریف، وضعیت سیاسی عصر ظهور را با ویژگی عدم ثبات (سیاسی) و کثرت جنگ‌ها و کشتارها توصیف می‌کنند: "پیش از این امر (قیام حضرت مهدی (ع)) کشتار «بیوح» خواهد بود. از حضرت پرسیدند: بیوح به چه معناست؟ فرمودند: دایمی است و از شدت آن کاسته نمی‌شود" [۴۳]. حتی برخی روایات شدت این جنگ‌ها را تا آنجا بیان می‌کنند که طی آنها دو سوم از جمعیت زمین از بین می‌روند. حضرت علی‌(ع) در این رابطه فرمودند: "مهدی‌ (ع) قیام نمی‌کند تا این‌که یک سوم (از مردم زمین) کشته‌ شوند و یک سوم (خود) بمیرند و تنها یک سوم (از جمعیت زمین) باقی بماند [۴۴]. می‌توان الفاظ موجود در این احادیث را با اصطلاحات و معادل‌های امروزی آنها نظیر انحراف فکری، سیاسی، اقتصادی اجتماعی و اخلاقی جایگزین کرد»[۴۵].

پرسش‌های وابسته

  1. وضعیت حاکم بر جامعه در عصر نزدیک به ظهور چگونه است؟‌ (پرسش)
  2. وضعیت دینی مردم در دوران پیش از ظهور چگونه است؟ (پرسش)
  3. اخلاق در دوران پیش از ظهور چه وضعیتی دارد؟ (پرسش)
  4. وضعیت اقتصادی جهان در دوران پیش از ظهور چگونه است؟ (پرسش)
  5. وضعیت جهان پیش از ظهور امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
    1. وضعیت فکری جهان در دوران پیش از ظهور چگونه است؟ (پرسش)
    2. وضعیت فرهنگی جهان در دوران پیش از ظهور چگونه است؟ (پرسش)
    3. وضعیت اجتماعی جهان در دوران پیش از ظهور چگونه است؟ (پرسش)
    4. وضعیت سیاسی جهان در دوران پیش از ظهور چگونه است؟ (پرسش)
      1. وضعیت سیاسی شام در دوران پیش از ظهور امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
      2. وضعیت سیاسی ایران در دوران پیش از ظهور امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
      3. وضعیت سیاسی عراق در دوران پیش از ظهور امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
      4. وضعیت سیاسی حجاز در دوران پیش از ظهور امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
      5. وضعیت سیاسی فلسطین در دوران پیش از ظهور امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
    5. وضعیت طبیعت جهان در دوران پیش از ظهور چگونه است؟ (پرسش)

پانویس

  1. الشیخ المفید، الإرشاد، ج ۲، ص ۳۷۲.
  2. محمد بن ابراهیم النعمانی، الغیبة، ص ۲۶۲.
  3. الشیخ الطوسی، الغیبة، ص ۳۳۹.
  4. حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۲۲۴-۲۲۷.
  5. «يَعْطِفُ الْهَوَى عَلَى الْهُدَى، إِذَا عَطَفُوا الْهُدَى عَلَى الْهَوَى، وَ يَعْطِفُ الرَّأْيَ عَلَى الْقُرْآنِ، إِذَا عَطَفُوا الْقُرْآنَ عَلَى الرَّأْي‏»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۳۸.
  6. منهاج البراعه، ج ۸، ص ۳۴۸؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۹، ص ۴۰.
  7. «إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ، وَأَحْكَامٌ تُبْتَدَعُ»؛ همواره سرآغاز فتنه‌ها، پیروی از هواهای آلوده نفسانی و قوانین انحرافی و اختراعی است؛ نهج البلاغه، خطبه ۵۰.
  8. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۲.
  9. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۲؛ و ر.ک به: یوم الخلاص، ص ۳۰۸.
  10. «السَّلَامُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيَّامِ...»؛ زیارت‌نامه حضرت صاحب الزمان (ع)، بحار الانوار، ج ۱۰۲، ص ۱۰۱؛ مصباح الزائد، ص ۴۴۱.
  11. «تا آن [دین اسلام] را بر همه دین‌ها برتری دهد» سوره توبه، آیه ۳۳.
  12. تفسیر نور الثقلین، ج ۵، ص ۷۹؛ تفسیر کنز الدقائق، ج ۱۲، ص ۳۱۰.
  13. مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۵.
  14. ایرانی، حسین، منجی موعود از منظر نهج البلاغه، ص:۱۷-۲۱.
  15. مفردات فی غریب القرآن، ص۳۷۱.
  16. هر کسی (مزه) مرگ را می‌چشد و شما را با بد و نیک می‌آزماییم و به سوی ما بازگردانده می‌شوید؛ سوره انبیاء، آیه: ۳۵.
  17. عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۶، ح۱۴.
  18. «وَ الَّذِي بَعَثَنِي‏ بِالْحَقِ‏ بَشِيراً لَيَغِيبَنَ‏ الْقَائِمُ‏ مِنْ‏ وُلْدِي‏ بِعَهْدٍ مَعْهُودٍ إِلَيْهِ‏ مِنِّي‏ حَتَّى‏ يَقُولَ أَكْثَرُ النَّاسِ مَا لِلَّهِ فِي آلِ مُحَمَّدٍ حَاجَةٌ وَ يَشُكُّ آخَرُونَ فِي وِلَادَتِهِ فَمَنْ أَدْرَكَ زَمَانَهُ فَلْيَتَمَسَّكْ بِدِينِهِ وَ لَا يَجْعَلْ لِلشَّيْطَانِ إِلَيْهِ سَبِيلًا بِشَكِّهِ فَيُزِيلَهُ عَنْ مِلَّتِي وَ يُخْرِجَهُ مِنْ دِينِي فَقَدْ أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ مِنْ قَبْلُ وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ‏ الشَّياطِينَ أَوْلِياءَ لِلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ». این روایت از جهت سند، معتبر است؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۸۰.
  19. کافی، ج۱، ص۳۳۸،ح۷.
  20. «يَشْمَلُ‏ النَّاسَ‏ مَوْتٌ‏ وَ قَتْلٌ‏ حَتَّى‏ يَلْجَأَ النَّاسُ‏ عِنْدَ ذَلِكَ‏ إِلَى‏ الْحَرَمِ‏ فَيُنَادِي‏ مُنَادٍ صَادِقٌ مِنْ شِدَّةِ الْقِتَالِ فِيمَ الْقَتْلُ وَ الْقِتَالُ صَاحِبُكُمْ فُلَانٌ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏»؛ غیبت، نعمانی، ص۲۶۷، باب۱۴، ح۳۵.
  21. «قُدَّامَ‏ هَذَا الْأَمْرِ قَتْلٌ‏ بُيُوحٌ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏»
  22. «دَائِمٌ لَا يَفْتُر» ؛ قرب الاسناد، ص۱۷۰.
  23. «كَيْفَ‏ بِكُمْ‏ إِذَا فَسَدَتْ‏ نِسَاؤُكُمْ‏ وَ فَسَقَ‏ شَبَابُكُمْ‏ وَ لَمْ‏ تَأْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ‏ وَ لَمْ‏ تَنْهَوْا عَنِ‏ الْمُنْكَرِ فَقِيلَ‏ لَهُ‏ وَ يَكُونُ‏ ذَلِكَ‏ يَا رَسُولَ‏ اللَّهِ‏ فَقَالَ‏ نَعَمْ‏ وَ شَرٌّ مِنْ‏ ذَلِكَ‏ كَيْفَ‏ بِكُمْ‏ إِذَا أَمَرْتُمْ‏ بِالْمُنْكَرِ وَ نَهَيْتُمْ عَنِ الْمَعْرُوفِ فَقِيلَ لَهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ يَكُونُ ذَلِكَ قَالَ نَعَمْ وَ شَرٌّ مِنْ ذَلِكَ كَيْفَ بِكُمْ إِذَا رَأَيْتُمُ الْمَعْرُوفَ مُنْكَراً وَ الْمُنْكَرَ مَعْرُوفاً‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏»؛ کافی، ج۵، ص۵۹، ح۱۴.
  24. «أُبَشِّرُكُمْ‏ بِالْمَهْدِيِ‏ يُبْعَثُ‏ فِي‏ أُمَّتِي‏ عَلَى‏ اخْتِلَافٍ‏ مِنَ‏ النَّاسِ‏ وَ زِلْزَالٍ‏»؛ غیبت، طوسی، ص۱۷۸، ح۱۳۶.
  25. «لَا يَقُومُ الْقَائِمُ إِلَّا عَلَى‏ خَوْفٍ‏ شَدِيدٍ مِنَ‏ النَّاسِ‏ وَ زَلَازِلَ‏ وَ فِتْنَةٍ وَ بَلَاءٍ يُصِيبُ‏ النَّاسَ‏» ؛ غیبت نعمانی، ص۲۵۴، باب۱۴، ح۱۳.
  26. غیبت نعمانی، ص۲۸۹، باب۱۶، ح۶.
  27. «بَيْنَ‏ يَدَيِ‏ الْقَائِمِ‏ مَوْتٌ‏ أَحْمَرُ وَ مَوْتٌ‏ أَبْيَضُ‏ وَ جَرَادٌ فِي‏ حِينِهِ‏ وَ جَرَادٌ فِي‏ غَيْرِ حِينِهِ‏ كَأَلْوَانِ‏ الدَّمِ‏ فَأَمَّا الْمَوْتُ‏ الْأَحْمَرُ فَالسَّيْفُ‏ وَ أَمَّا الْمَوْتُ‏ الْأَبْيَضُ‏ فَالطَّاعُونُ»؛ ارشاد، ج۲، ص۳۷۲.
  28. «إِنَّمَا يَجِي‏ءُ الْفَرَجُ‏ عَلَى‏ الْيَأْس‏‏‏»؛ قرب الاسناد، ص۱۶۸.
  29. کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۴۰۲، باب۳، ح۳.
  30. زمانی، سید حسن، نشانه‌های قیام حضرت مهدی، ص ۲۰ - ۳۱.
  31. نهج البلاغه، خطبه ۱۳۸.
  32. "دوشیدنش خیلی شیرین است"
  33. "عاقبتش فوق العاده تلخ است"
  34. بدانید که فردا آبستن چیزهایی است که هیچ پیش‌بینی نمی‌کنید، ولی بدانید هست و فردا با خود خواهد آورد
  35. اباذری، محمود، مهدویت در اندیشه متفکر شهید مرتضی مطهری، ص۳۷۷.
  36. ر.ک: صافی گلپایگانی، آیت الله العظمی شیخ لطف الله، منتخب الاثر، باب ۲۵، صص ۲۵۰- ۲۴۷ که شامل ۱۲۳ حدیث با همین مضمون می‌باشد.
  37. ر.ک: کاظمی، سید مصطفی آل سید حیدر، بشارة الاسلام، ص ۱۸.
  38. ر.ک: صدر، سید محمد صادق، موسوعة الامام المهدی (ع)، ج ۲ (تاریخ الغیبة الکبری)، ص ۲۴۲. الغیبة نعمانی: ۱۷۰؛ مجلسی، علامه سید محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۳۱.
  39. «لَا يَقُومُ‏ الْقَائِمُ‏ إِلَّا عَلَى‏ خَوْفٍ‏ شَدِيدٍ مِنَ‏ النَّاسِ‏ وَ زَلَازِلَ‏ وَ فِتْنَةٍ وَ بَلَاءٍ يُصِيبُ‏ النَّاسَ‏ وَ طَاعُونٍ قَبْلَ ذَلِكَ وَ سَيْفٍ قَاطِعٍ بَيْنَ الْعَرَبِ وَ اخْتِلَافٍ شَدِيدٍ بَيْنَ النَّاسِ وَ تَشْتِيتٍ فِي دِينِهِمْ وَ تَغْيِيرٍ فِي حَالِهِمْ»
  40. ر.ک: تاریخ الغیبة الکبری، ۲۴۵؛ منتخب الاثر، ص ۴۳۴.
  41. «تَكُونُ لَهُ حَيْرَةٌ وَ غَيْبَةٌ يَضِلُّ فِيهَا أَقْوَامٌ‏ وَ يَهْتَدِي‏ فِيهَا آخَرُون‏‏»؛ الغیبة نعمانی، ص ۱۰۴؛ تاریخ الغیبة الکبری، ۲۴۶.
  42. ر.ک: بشارة الاسلام، ص ۸۶؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۸.
  43. «قُدَّامَ هَذَا الْأَمْرِ قَتْلٌ بُيُوحٌ قُلْتُ وَ مَا الْبُيُوحُ قَالَ: دَائِمٌ‏ لَا يَفْتُرُ»؛ کورانی، علی، الممهدون للمهدی (ع)، ص ۴۹؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۸۲.
  44. «لا يَخْرُجُ الْمَهْدِيِّ حَتَّى يُقْتَلَ الثُّلُثُ وَ يَمُوتُ الثُّلُثُ وَ يَبْقَى الثُّلُثِ »؛ صدر، سید صدر الدین، المهدی (ع)، ص ۱۹۸؛ سلیمان، کامل، یوم الخلاص، ص ۵۶۴.
  45. الساده، مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۲۱-۲۵.