آیه تطهیر
آیه تطهیر به بخشی از آیه سی و سوم سوره احزاب اشاره دارد: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾. در این آیه به اراده خداوند بر پاک گردانیدن اهل بیت پیامبر(ص) از پلیدی (رجس) تصریح شده است. هر چند اهل سنت مصداق اهل بیت در آیه را زنان پیامبر(ص) میدانند اما علمای امامیه بر اساس روایات صحیح السند و معتبر در منابع فریقین معتقدند مصداق اهل بیت تنها خمسه طیبه یعنی پیامبراکرم(ص)، امام علی(ع)، حضرت زهرا(س) و حسنین(ع) بوده و به این آیه برای اثبات عصمت امامان، مرجعیت علمی اهل بیت(ع) و نصب الهی امام استناد میکنند.
مقدمه
آیه تطهیر از گذشته توجه دانشمندان مختلف اسلامی را به خود جلب کرده است. مفسران، محدثان، متکلمان، مورخان و عالمان لغت هر یک به انگیزه و از نگاهی خاص دربارۀ آیه تطهیر سخن گفتهاند که مقصود از اهل بیت (ع) در این آیه چه کسانیاند؟ و مقصود از زدودن رجس از اهل بیت (ع) و تطهیر ویژۀ آنان چیست؟.
آیه با ﴿إِنَّمَا﴾ که به تصریح لغویان، برای حصر است، آغاز شده و انحصار ارادۀ الهی به آنان را بیان میکند. تعبیر ﴿يُطَهِّرَكُمْ﴾ در پی ﴿يُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ﴾ تأکیدی بر طهارت و پاکیزگی به دنبال دور شدن پلیدیهاست و ﴿الرِّجْسَ﴾ هرگونه پلیدی فکری و عملی اعمّ از شرک، کفر، نفاق، جهل و گناه را در برمیگیرد[۱].
شأن نزول
در شأن نزول آیه تطهیر چنین نقل شده است: «روزی فاطمه زهرا(س) با ظرفی از غذا حضور پیامبر رسید، آن حضرت از دخترش خواست از شوهرش علی(ع) و حسن و حسین(ع) نیز دعوت به عمل آورد. او هم دستور پیامبر را اجابت کرد. هنگامی که همه حضور یافتند و به صرف غذا مشغول شدند، آیه تطهیر نازل شد. آنگاه رسول اکرم(ص) پارچهای را که بر دوش داشت بر سرشان افکند و سه بار این جمله را تکرار فرمود: «پروردگارا! اینها اهل بیت من هستند، آلودگی و رجس را از آنها دور کن و پاکشان ساز»[۲]. این جریان به صورتهای مشابه دیگری نیز در منابع شیعه و اهل سنت نقل شده است[۳].[۴]
مکان نزول
در برخی احادیث آمده که این آیه در خانه امّ سَلَمه، همسر پیامبر، نازل شده و هنگام نزول آن، علاوه بر پیامبر اکرم ((ص)، امام علی، حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین (ع) هم در آنجا حاضر بودند. نقل شده که در جریان قرار گرفتن آن خمسه طیبه در زیر کسا، امّ سلمه از پیامبر(ص) پرسید که آیا من هم در شمار اهل بیت شما هستم ؟ و پیامبر چنین پاسخ فرمود که تو از همسرانِ رسول خدایی و تو بر خیر هستی[۵].
مفردات آیه
إنما
چنانكه در مباحث بلاغي و أدبي به اثبات رسيده است، بهكار رفتن اين واژه در آغاز هر كلام، نشانگر نوعي حصر و انحصار در معناي جمله است[۶]. قرار گرفتن «انما» در آغاز آيه مورد بحث نيز بيترديد، بيانگر حصر اراده خداوند در اذهاب رجس از اهل بیت(ع) است[۷].
اراده الهی ﴿يُرِيدُ اللَّهُ﴾
اراده الهی بر دو نوع است. اراده تکوینی و اراده تشریعی. حال باید دید منظور از اراده در این آیه کدام است. اراده تکوینی، ارادهای است که در پی آن، متعلّق اراده الزاماً محقّق میشود، مانند اینکه خداوند اراده کرد آتش بر حضرت ابراهیم(ع) سرد و بیضرر شود و این اراده بیدرنگ محقّق شد: ﴿إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ﴾[۸] در حالی که اراده تشریعی به ارادهای گفته میشود که با وقوع مقصود ملازم نیست؛ مانند اراده و خواست خداوند در انجام واجبات و پرهیز از محرمات که ممکن است در موارد فراوانی محقّق نشود[۹]. به عبارت دیگر خواست تشریعی خداوند آن است که همه بندگان به اختیار از پلیدیها اجتناب کنند و پاکیزه گردند. پس اراده تشریعی بر پاک بودن بندگان به افراد خاصی اختصاص ندارد و افراد خاصی اراده نشدهاند و مخاطب اراده تشریعی عموم مکلفاناند، در حالی که خداوند سبحان در آیه تطهیر، از اراده خویش بر پاک ساختن اشخاص معین و محدودی خبر میدهد[۱۰]. از اینرو نمیتوان گفت در این آیه اراده تشریعی مورد نظر است؛ بلکه یقیناً مراد آیه، خبر دادن از اراده تکوینی خدای متعال بر پاک گردانیدن اهلبیت (ع) است[۱۱].
قرینۀ دیگری که ارادۀ تکوینی در آیه را نشان میدهد، این است که به استناد روایات فراوانی که در شأن نزول خواهد آمد، این آیه در منقبت و ستایش اهل بیت است و اگر اراده صرفاً تشریعی باشد، دیگر منقبتی نخواهد بود؛ زیرا این اراده برای همه وجود دارد[۱۲].
با این توضیح باید گفت که اراده در این آیه از نوع اراده تکوینی است نه تشریعی؛ یعنی خداوند اراده کرده اهل بیت پیامبر از هرگونه پلیدی دور باشند و آنان را پاک و پاکیزه قرار داده است و در پی این اراده، دوری از آلودگیها و صفت طهارت برای آنان تحقّق یافته است؛ زیرا ارادۀ تشریعی خداوند مبنی بر دور بودن از پلیدیها و پاکیزگی انسانها با انجام تکالیف، به اهل بیت پیامبر اختصاص ندارد؛ بلکه خداوند اراده کرده است همۀ انسانها از پلیدیها برحذر و به طهارت و پاکیزگی متّصف باشند؛ چنانکه در دستور به غسل و وضو میفرماید: خداوند به این وسیله میخواهد شما مسلمانان را پاک کند: ﴿مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ﴾[۱۳].
رجس
لغتشناسان رجس را به معنی پلیدی دانستهاند[۱۴] که گاه بر پلیدی ظاهری و مادی و گاه در پلیدی معنوی اطلاق می شود و گاه در هر دو به کار میرود[۱۵]. به عقیده ایشان، گاهی طبع یا عقل انسان، گاهی شرع و گاهی همه این موارد چیزی را پلید میدانند[۱۶].
ذهاب رجس
ذهاب در لغت از ماده «ذهب» و به معنای رفتن است. این واژه گاه به معنای «دفع» یعنی جلوگیری کردن و گاه به معنای «رفع» یعنی برداشتن استعمال میشود. با توجه به مصداق اهل بیت(ع) در آیه و نیز قرائن و تأکیدات موجود در آیه اعم از اراده تکوینی الهی و مراد از طهارت و تأکید بر برداشتن شده رجس از اهل بیت(ع)، میتوان گفت منظور از ذهاب رجس در اینجا همان دفع رجس است بدین معنا که اراده الهی بر این تعلق گرفته تا هرگونه رجس و پلیدی از اهل بیت(ع) برداشته شود به عبارت دیگر خدای متعال اراده کرده تا جلوی ورود هر گونه رجس را به اهل بیت(ع) بگیرد نه اینکه مراد رفع یعنی برداشتن رجس از اهل بیت(ع) باشد؛ چراکه در این صورت معنا چنین میشود که اراده الهی بر این تعلق گرفت تا رجسی که قبلا در اهل بیت(ع) بود را از آنها بردارد. دقیقا شبیه اینکه گاهی پزشک جهت جلوگیری و دفع بیماری از انسان، برخی اقدامات پیشگیرانه مثل واکسن زدن یا زدن ماسک و... را به او توصیه میکند. در این موارد پزشک بیماری را از انسان دفع مینماید و در مواردی که انسان به بیماری مبتلا شده با تجویز برخی داروها، آن را از انسان رفع مینماید[۱۷].
اهل البیت
کلمه «اهل» در لغت بر نوعی رابطه و پیوند میان یک انسان با انسان یا چیز دیگری دلالت میکند. معنای حقیقی و جامع «اهل»، نزدیکی و پیوند افراد یا اشیا با کسی است که اهل او خوانده میشوند و از حیث شدت و ضعف مراتبی دارد. همسر و فرزندان و نوهها و داماد همگی اهل شمرده میشوند[۱۸]. همچنین امت هر پیامبری اهل او و ساکنان خانه یا شهر نیز اهل خانه یا شهر محسوب میشوند[۱۹].
علاوه بر اینها به اعتقاد اهل لغت، امت هر پیامبری اهل او به شمار میروند، پیروان هر دین و آیینی اهل آن دین و آییناند[۲۰].
با این حال ملاک «اهل» بودن از منظر قرآن، ایمان و تبعیت از انبیای الهی است نه نسب خانوادگی. شاهد اینکه قرآن کریم خطاب به حضرت نوح(ع) در ماجرای درخواست آن حضرت برای در امان ماندن پسرش از عذاب الهی وقتی به خدای متعال عرضه میدارد که فرزندم از اهل من است، خداوند متعال میفرماید: ﴿إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ﴾[۲۱].
اصطلاح «اهلبیت» اگر به صورت مطلق (بدون قید) به کار رود به خاندان پیامبر(ص) اطلاق میشود و آنها به این اصطلاح شناخته میشوند[۲۲].
طهارت ﴿وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾
برخی از اهل لغت معتقدند: «تطهّر (به معنايي) پاكي و تنزه و خويشتن داري از گناه و معصيت است»[۲۳]. طهارت دو گونه است: طهارت و پاكي جسم و طهارت و پاكي نفس كه عامه آيات قرآن كريم بر اين دو معنا حمل ميشود[۲۴]. کلمه ﴿تَطْهِيرًا﴾ كه در پايان آيه تطهير به صورت مصدر ذكر شده، طبق قواعد زبان عربي بيان كننده نوعي تأكيد است و به تطهير اهل بیت(ع) مربوط ميشود. بنابر اين، منظور از ﴿وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾ در آيه مورد بحث، تطهير جسمي و روحي كامل اهل بيت(ع) است.
از این رو آیه شریفه بیان می کند که اراده خداوند بر این امر تعلق گرفته است که «اهل بیت» پیامبر(ص) از هر رجس و پلیدی پاک باشند. تعبیر ﴿يُطَهِّرَكُمْ﴾ در پی ﴿ليُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ﴾ تأكیدی بر طهارت و پاكیزگی به دنبال دور شدن پلیدیهاست و «تَطهِیرًا» كه مفعول مطلق است نیز تأكیدی دیگر برای طهارت به شمار میرود. «الرِجسَ» كه با الف و لام جنس است، مفید عموم است و هر گونه پلیدی فكری و عملی اعم از شرک، كفر، نفاق و جهل و گناه را دربر میگیرد[۲۵].[۲۶].
تقدیم ﴿عَنْكُمُ﴾ بر ﴿الرِّجْسَ﴾
در این آیه واژه ﴿عَنْكُمُ﴾ بر ﴿الرِّجْسَ﴾ مقدم شده است؛ از این تقدیم به دست میآید که خدای متعال رجس را از اهلبیت دور کرده، نه ایشان را از رجس؛ مانند آنچه درباره حضرت یوسف (ع) آمده است: ﴿كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ﴾[۲۷] فرمود ما کاری کردیم که بدی به طرف یوسف نرفت، نه اینکه یوسف به طرف بدی نرفت، خدای متعال نفرمود: لنصرفه عن السوء و الفحشاء ما او را از بدی منصرف کردیم و اجازه ندادیم بدی به سوی او برود، بلکه فرمود: ﴿لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ﴾[۲۸].
مصداق شناسی
درباره مصداق اهل بیت در آیه تطهیر چند دیدگاه وجود دارد؛ برخی مصداق را تنها همسران پیامبر اکرم(ص) میدانند؛ عدهای علاوه بر همسران، خمسه طیبه را هم داخل اهل بیت قرار دادهاند، برخی دیگر مراد از اهل بیت را کسانی میداند که خداوندزکات دادن به آنان را حرام گردانیده است و آنان از نزدیکان پیامبر، از قبیل آل علی و آل عقیل و آل جعفر بن ابیطالب هستند و دسته چهارم مصداق آن را تنها پنج تن آل عبا میدانند.
خمسه طیبه
از منظر علمای شیعه، مقصود از اهل بیت(ع)، تنها پیامبر(ص)، علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) هستند و همسران پیامبر به هیچوجه در آن داخل نیستند؛ زیرا با توجه به اینکه اراده در آیه از نوع اراده تکوینی الهی است، از آیه، عصمت و مصونیّت تکوینی اهل بیت استفاده میشود که به اعتقاد شیعه، تنها خمسه طیّبه دارای چنین صفتی هستند در حالی که کسی درباره همسران پیامبر، چنین ادّعایی نکرده است، گذشته از این مهمترین دلیل این نظر، روایات فراوان نقل شده از طریق شیعه و سنّی است که اهل بیت(ع) به خمسه طیّبه تفسیر شده است. در برخی منابع اهل سنت، بیش از ۱۳۰ حدیث در این زمینه نقل شده است[۲۹]. در مضمون بسیاری از این احادیث آمده است که پیامبر(ص)، علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) را زیر کسا (پوششی) قرار داد و آیه تطهیر نازل شد[۳۰]. البتّه در برخی از این احادیث آمده است که رسول خدا(ص) پس از نزول آیه، آنان را جمع کرد و بر آنان کسایی قرار داد و فرمود: «اللّهم هؤلاء اهل بیتی». این روایات، به حدیث کساء شهرت یافتهاند[۳۱].
زنان پیامبر و خمسه طیبه
دیدگاه مشهور میان اهلسنّت این است که اهل بیت، افزون بر همسران، شامل خود پیامبر(ص)، حضرت علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) نیز میشود. این گروه برای اثبات نظر خود، به سیاق آیات، استدلال کردهاند؛ زیرا آیات پیش از آیه تطهیر و آیه پس از آن، به همسران پیامبر(ص) مربوط است، در عین حال، ضمیر «عنکم» نشان میدهد که تعدادی از مردان نیز در اهل بیت داخلند[۳۲].
کسانی از نزدیکان پیامبر که زکات دادن بر آنها حرام است
برخی قولی را به زید بن اَرْقَم، صحابی پیامبر، منسوب دانستهاند که بر اساس آن مراد از اهل بیت را کسانی میداند که خداوندزکات دادن به آنان را حرام گردانیده است و آنان از نزدیکان پیامبر، از قبیل آل علی و آل عقیل و آل جعفر بن ابیطالب هستند و منظور از تطهیر در این قول، پاک گردانیدن از دریافت و مصرف صدقه و زکات است[۳۳].
زنان پیامبر
برخی از علمای اهل سنت معتقدند مراد از اهل بیت در آیه، تنها همسران پیامبر(ص) است؛ زیرا سیاق آیه در بیان احوال ایشان بوده و آیات قبل پیرامون همسران آن حضرت است. این قول به عُروَة بن زبیر (متوفی ۹۳) و مُقاتِل بن سلیمان (متوفی ۱۵۰) و سعید بن جُبَیر (متوفی ۹۴) و ابن عباس منسوب است[۳۴].
اما این دیدگاه غیر قابل استفاده باشد؛ زیرا همه ضمایر در جملههای قبل و بعد آیه، مؤنث است و ضمیر فقط در این بخش آیه تغییر یافته و به صورت جمع مذکر آمده است و اگر خطاب به همسران بود، تغییر در ضمیر و سیاق وجهی نداشت و باید به جای ﴿عَنْكُمُ﴾، عَنکُنَّ و به جای «يُطَهِّرَكُمْ»، یُطَهِّرَکُنَّ میآمد[۳۵].[۳۶]
دلالت آیه
دلالت بر عصمت اهل بیت
متکلمان و مفسران شیعه با استناد به این آیه قاطعانه حکم به عصمت اهل بیت از گناه و اشتباه کردهاند[۳۷].[۳۸]
بدین بیان که آیه با ﴿إِنَّمَا﴾ که به تصریح لغویان، برای حصر است، آغاز شده و انحصار ارادۀ الهی به آنان را بیان میکند[۳۹]. واژه «الرِجسَ» (پلیدی) نیز همراه با «الف و لام جنس» آمده که مفید عمومیت است و شامل هرگونه پلیدی فکری و عملی همچون شرک، کُفر، نفاق، جهل و گناه میشود[۴۰] و چنین ازاله و برطرف کردنی، با عصمت الهی منطبق است که انسان را از هر باطلی، چه عقاید و چه اعمال حفظ میکند[۴۱].
از طرفی مراد از ﴿يُرِيدُ اللَّهُ﴾ نیز اراده تکوینی است؛ چراکه واژه «اراده» متعلق به خداوند است و اوست که طهارت اهلبیت را اراده فرموده و آنها را طاهر قرار داده است، نه اینکه از اهلبیت خواسته که طهارت داشته باشند و این همان عصمت است[۴۲].
با این توضیح به یقین تطهیری که قرآن در این آیه بیان میکند، در درجه اول، تطهیر از آن چیزهایی است که خود قرآن آنها را رجس میداند. رجس در قرآن یعنی هر چه که قرآن از آن نهی میکند؛ هر چه که گناه شمرده میشود؛ میخواهد گناه اعتقادی باشد یا گناه اخلاقی و یا گناه عملی. اینها رجس و پلیدی است. این است که میگویند مفاد این آیه، دال بر عصمت اهل بیت یعنی منزه بودن آنها از هر نوع آلودگی است[۴۳].
آیه تطهیر و اثبات عصمت سایر ائمه (ع)
امام صادق (ع) در روایتی میفرماید: مقصود از اهلبیت (ع) در آیه تطهیر، ائمهاند؛ «وَ قَوْلُهُ ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾ يَعْنِي الْأَئِمَّةُ»[۴۴].
امام رضا (ع) نیز در تفسیر این آیه از حدیث ثقلین یاد میکنند و مصادیق اهل بیت (ع) را در آیه تطهیر، همان مصادیق اهل بیت در حدیث ثقلین[۴۵] برمی شمارند: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾ « وَ هُمُ الَّذِينَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) إِنِّي مُخَلِّفٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ انْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا»[۴۶].[۴۷]
دلالت بر نصب امام و امامت امامان از اهل بیت (ع)
مفاد آیه این است که عصمت شرط امامت است و از طرفی عصمت هم جز از جانب خدا معلوم نمىشود و دلیلی هم بر عصمت کسی وجود ندارد، مگر اهل بیت (ع) که آیه تطهیر به وضوح دالّ بر عصمت ایشان است و در نتیجه بر امامت ایشان نیز دلالت مىکند[۴۸].
دلالت بر مرجعیت علمی و دینی اهل بیت
لازمه تطهیر و طهارت اهل بیت از هر گونه رجس و آلودگی، عصمت آنان از هر گونه گناه و خطا است و آن نیز حجیت و لزوم اطاعت مطلق از آنان را ثابت میکند؛ چراکه در گفتار و فعل آن بزرگوار خطا و معصیت مطابق آیه شریفه نفی شده است. از این آیه مرجعیت علمی و دینی امامان ثابت میشود[۴۹].
پرسشهای وابسته
- شأن نزول آیه تطهیر چیست؟ (پرسش)
- مفاد آیه تطهیر چیست؟ (پرسش)
- آیا آیه تطهیر به اهل کساء اختصاص دارد؟ (پرسش)
- آیا آیه تطهیر شامل مسلمانانی که در جنگ بدر شرکت میکردند میشود؟ (پرسش)
- مراد از اراده الهی در آیه تطهیر چه ارادهای است؟ (پرسش)
- مراد از رجس در آیه تطهیر چیست؟ (پرسش)
- منظور از اهل بیت در آیه تطهیر چه کسانی هستند؟ (پرسش)
- آیا اهل بیت همان اهل کساء هستند؟ (پرسش)
- آیه تطهیر چگونه بر عصمت اهل بیت و امامان دوازدهگانه دلالت میکند؟ (پرسش)
- آیه تطهیر چگونه نصب الهی امام را اثبات میکند؟ (پرسش)
- آیا همسران پیامبر جزء اهل بیت به شمار میآیند؟ (پرسش)
- آیا معنای لغوی اهل بیت در آیه تطهیر شامل همسران پیامبر میشود؟ (پرسش)
- چرا آیه تطهیر میان آیات مربوط به همسران پیامبر قرار گرفته است؟ (پرسش)
- چگونه با وجود حصر در آیه تطهیر عصمت ائمه دیگر اثبات میشود؟ (پرسش)
منابع
اراکی، محسن، امامت در قرآن
حسینی میلانی، سید علی، عصمت از منظر فریقین
فاریاب، محمد حسین، عصمت امام
ربانی گلپایگانی، علی، امامت اهل بیت
ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «آیه تطهیر»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱
فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶
سرمدی، محمود، مقاله «آیه تطهیر»، دانشنامه امام رضا ج۱
صادقی فدکی، سید عباس، مقاله «آیه تطهیر»، دانشنامه امام رضا ج۱
قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت
خراسانی، علی، آیه تطهیر، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱
محدثی، جواد، فرهنگ غدیر
مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن
علیاحمدی، سید قاسم، حقانیت در اوج مظلومیت ج۱
محمدی، رضا، عصمت در قرآن
عبدالحسین کافی، جواد شفیعیان حیدری، عصمت فاطمه، دانشنامه فاطمی ج۲
صفرزاده، ابراهیم، عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی
جاودان، محمد علی، جانشین پیامبر
پانویس
- ↑ ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «آیه تطهیر»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۱۱؛ خراسانی، علی، آیه تطهیر، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱، ص۴۲۲ - ۴۲۵.
- ↑ قندوزی، حنفی، سلیمان، ینابیع المودة، ص۱۲۵.
- ↑ از جمله: عمر بن ابیسلمه اینگونه نقل میکند: «آیه تطهیر در منزل امسلمه نازل شد، آنگاه پیامبر علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) را نزد خود فرا خواند و قطعهای را که بر دوش داشت بر سرشان افکند و گفت: اینها اهل بیت من هستند، رجس را از ایشان دور ساز و پاکیزهشان گردان. امسلمه پرسید: یا رسولالله! من هم از جمله ایشانم؟ فرمود: بر جای خود باش تو هم از خوبانی» جامع الاصول، ج۱، ص۱۰۱؛ ریاض النفرة، ج۲، ص۲۶۹؛ عایشه نیز میگوید: «بامداد یکی از روزها در حالی که رسول اکرم(ص) جعبهای بر دوش داشت از منزل خارج شد، آنگاه حسن و حسین و فاطمه و علی(ع) بر آن حضرت وارد شدند، جامه را بر سرشان افکند و آیه تطهیر را تلاوت فرمود» ینابیع المودة، ص۱۲۴؛ ابوالحمراء از اصحاب پیامبر نیز میگوید: «مدت هشت ماه در مدینه مراقب پیامبر بودم، هیچگاه برای نماز بیرون نیامد، مگر آنکه اوّل به خانه علی(ع) میآمد، دستش را دو طرف در قرار میداد و میگفت: نماز! نماز! خداوند اراده کرده است پلیدی را از شما اهلبیت دور کند و از هر آلودگی پاکتان کند و از هر آلودگی پاکتان کند» الدر المنثور، سیوطی، ج۵، ص۱۹۸.
- ↑ مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص۶۷-۶۸.
- ↑ ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، ج۵، ص۶۹۹، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱؛ طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۱۹، ص۱۰۷؛ شیخ صدوق، الخصال، ج۲، ص۵۵۰، چاپ علیاکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ ش؛ حاکم نیشابوری، محمد بن عبداللّه، المستدرک علی الصحیحین فی الحدیث، ج۲، ص۴۵۱؛ ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، تفسیر القرآن العظیم، ج۳، ص۷۹۹، چاپ علی شیری، بیروت؛ سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر، تفسیر الجلالین، ج۵، ص۱۹۸؛ شوشتری، نوراللّه بن شریفالدین، احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۲، ص۵۰۱-۵۵۸، با تعلیقات شهاب الدین مرعشی نجفی، چاپ محمود مرعشی، قم ۱۳۷۷؛ عسکری، مرتضی، حدیث الکساء فی کتب مدرسة الخلفاء (و) حدیث الکساء فی مصادر مدرسة اهل البیت (علیهالسّلام)، ص۵-۱۳، تهران ۱۴۰۲.
- ↑ راغب اصفهاني، مفردات الفاظ القرآن، ص193.
- ↑ طباطبائي، علامه محمد حسين، الميزان، ج 16، ص309.
- ↑ «فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو میگوید: باش! بیدرنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲.
- ↑ خراسانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱، ص۴۲۲ - ۴۲۵.
- ↑ حسینی میلانی، سید علی، عصمت از منظر فریقین، ص ۱۳۶-۱۴۱.
- ↑ حسینی میلانی، سید علی، عصمت از منظر فریقین ص ۱۳۶-۱۴۱؛ علیاحمدی، سید قاسم، حقانیت در اوج مظلومیت ج۱، ص ۱۶۱.
- ↑ خراسانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱، ص۴۲۲ - ۴۲۵.
- ↑ «خدا نمى خواهد شما در رنج افتيد، بلكه مى خواهد كه شما را پاكيزه سازد» سوره مائده، آیه ۶.
- ↑ فراهیدی، کتاب العین، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۵۲؛ صاحب بن عباد، المحیط فی اللغة، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۱۰.
- ↑ راغب اصفهانی، المفردات، ص۱۹۴.
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۳۴۲.
- ↑ مکاتبه اختصاصی دانشنامه امامت و ولایت با محمد هادی فرقانی.
- ↑ مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۱۶۹ و ۱۷۰؛ محمدی ریشهری، اهل بیت (ع) در قرآن و حدیث، ۱۳۹۱ش، ص۱۱.
- ↑ ربانی گلپایگانی، «اهلبیت»، ص۵۵۳.
- ↑ معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص۹۳؛ المصباح المنیر، ج۱، ص۳۷؛ لسان العرب، ج۱، ص۱۸۶؛ المفردات فی غریب القرآن، ص۲۹؛ أقرب الموارد، ج۱، ص۲۳؛ المعجم الوسیط، ج۱، ص۳۱.
- ↑ «فرمود: ای نوح! او از اهل (خاندان) تو نیست» سوره هود، آیه ۴۶.
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۹۶.
- ↑ خليل بن احمد الفراهيدي، كتاب العين، ج۲، ص۹۷، انتشارات اسوه، قم، چاپ اول، ۱۴۱۴ ه.
- ↑ مفردات الفاظ القرآن، ص۵۲۵.
- ↑ المیزان، ج ۱۶، ص ۳۱۲.
- ↑ ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «آیه تطهیر»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۱۱؛ خراسانی، علی، آیه تطهیر، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱، ص۴۲۲ - ۴۲۵.
- ↑ «بدین گونه (بر آن بودیم) تا از او زشتی و پلیدکاری را بگردانیم» سوره یوسف، آیه ۲۴.
- ↑ مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص۶۸.
- ↑ حاکم حسکانی، عبیدالله بن عبدالله، شواهد التنزیل، ج۲، ص۳۳- ۱۳۹.
- ↑ قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۴، ص۱۸۸۳؛ طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۲۰، ص۲۶۵.
- ↑ ترمزی، محمد، سنن ترمذی، ج۶، ص۱۸۲؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۸، ص۵۵۹.
- ↑ ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج۳، ص۴۹۲.
- ↑ قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۴، ص۱۸۷۳؛ قرطبی، محمد بن احمد، الجامع الاحکام القرآن، ج۱۴، ص۱۸۳، بیروت: دارالفکر؛ ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، تفسیر القرآن العظیم، ج۳، ص۸۰۲، چاپ علی شیری، بیروت؛ سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر، تفسیر الجلالین، ج۵، ص۱۹۸؛ شوکانی، محمد بن علی، فتح القدیر، ج۴، ص۳۲۲، بیروت:دار احیاءالتراث العربی.
- ↑ سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر، تفسیر الجلالین، ج۵، ص۱۹۸؛ شوکانی، محمد بن علی، فتح القدیر، ج۴، ص۳۲۱، بیروت:دار احیاءالتراث العربی.
- ↑ قرطبی، محمد بن احمد، الجامع الاحکام القرآن، بیروت: دارالفکر، ج۱۴، ص۱۸۳؛ غرناطی، محمد بن یوسف ابوحیّان، البحر المحیط، ج۷، ص۲۲۴؛ حسینی طهرانی، محمدحسین، مهرتابان، یادنامه و مصاحبات تلمیذ و علامه محمدحسین طباطبائی تبریزی، ص۲۹۰-۲۹۲، باقرالعلوم؛ ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۲۲۴.
- ↑ ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «آیه تطهیر»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۱۱؛ خراسانی، علی، آیه تطهیر، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱، ص۴۲۲ - ۴۲۵.
- ↑ برای نمونه ر.ک: فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۵۶۰؛ محمد بن محمد بن نعمان مفید، الفصول المختارة، ص۵۴؛ سیدمرتضی علی بن حسین علم الهدی، الشافی، ج۳، ص۱۳۹؛ محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج۸، ص۳۳۹؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ سید عبدالحسین طیب، اطیب البیان، ج۱۰، ص۵۰۱؛ محمد بن حبیب الله سبزواری نجفی، الجدید فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۴۳۶؛ ملافتح الله کاشانی، زبدة التفاسیر، ج۵، ص۳۷۳؛ همو، منهج الصادقین، ج۷، ص۲۸۸؛ محمد بن علی شریف لاهیجی، تفسیر شریف لاهیجی، ج۳، ص۶۳۱؛ محمد بن مرتضی کاشانی، تفسیر معین، ج۲، ص۱۱۱۸؛ سیدعبدالله شبر، تفسیر القرآن الکریم، ج۱، ص۵۸؛ سیدمحمدحسین فضل الله، من وحی القرآن، ج۱۸، ص۳۰۰-۳۰۳؛ سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص۳۱۱؛ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۲۹۰.
- ↑ فاریاب، محمد حسین، عصمت امام، ص۳۳۴.
- ↑ ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «آیه تطهیر»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص۱۱؛ خراسانی، علی، آیه تطهیر، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱، ص۴۲۲ - ۴۲۵.
- ↑ راضی، سبیل النجاة فی تتمة المراجعات، بیروت، ص۷
- ↑ طباطبائی، تفسیر المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۲۱۲
- ↑ حسینی میلانی، سید علی، عصمت از منظر فریقین، ص۱۳۶-۱۴۱.
- ↑ مجموعه آثار، مرتضی مطهری، ج۴، ص۹۱۳.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۴۲۳.
- ↑ سنن الترمذی، ج۵، ص۴۳۴، ح۳۸۱۳.
- ↑ وسائل الشیعة، ج۲۷، ص۱۸۸.
- ↑ مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص۶۸.
- ↑ اراکی، محسن، امامت در قرآن، ص ۸۴-۸۷
- ↑ قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۲۱۳ - ۲۲۲.