صله رحم

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از صله ارحام)

«صله رحم» به معنای پیوند و اتصال دو چیز و رسیدن دو شیء به هم است که درباره خویشاوندان و نزدیکانی که قرابت نسبی داشته و از یک رحم باشند نیز به کار رفته است. صله رحم با خویشاوندان درجه یک واجب و قطع با ایشان حرام است. صله رحم دارای آثار دنیوی و اخروی است. برخی از آثار دنیوی عبارت است از: افزایش روزی و طول عمر؛ آبادانی؛ افزایش نفوس انسانی؛ سروری؛ ایجاد محبت؛ خواری دشمنان. از آثار قطع رحم نیز مواردی چون ویرانی شهرها؛ انقطاع نسل؛ عذاب و انتقام الهی و ... بیان شده است.

مقدمه

صِله رَحِم یعنی دیدار و پیوند و نیکی کردن به خویشاوندان. یکی از دستورهای اخلاقی اسلام که ثواب بسیاری دارد و موجب طول عمر و برکت در زندگی است. حداقل آن دیدار است و اگر همراه با احسان و کمک به آنان باشد بهتر است. در مقابل آن "قَطع رَحِم" است، به معنای قطع رابطه با فامیل و بستگان که گناه است و آثار بدی دارد. برنامه صله رحم، پیوندهای خانوادگی را مستحکم و دل‌ها را شاد می‌‌کند و به زندگی‌ها صفا و شادابی می‌‌بخشد[۱].

معناشناسی

کلمه "صله" در بیان اهل لغت، به معنای پیوند و اتصال دو چیز و رسیدن دو شیء به هم است[۲]. "رحم" نیز از ماده "الرَحِم" در اصل به معنای زهدان مادر است[۳]؛ اما به کنایه درباره خویشاوندان و نزدیکانی که قرابت نسبی داشته و از یک رحم باشند نیز به کار رفته است[۴]. با این توصیف، احسان به خویشاوندان نسبی از باب کنایه، صله رحم نامیده می‌شود[۵].[۶]

حکم صله رَحِم

صله رحم از رفتارهایی است که از فطرت انسان سرچشمه می‌گیرد، به همین دلیل اثبات وجوب آن به دلیل شرعی نیازمند نیست. توجه به نیاز انسان به ارتباط با خویشان و آثاری که از این ارتباط نصیب همگان می‌شود؛ هر عقل سلیمی به وجوب و ضرورت آن اعتراف کند، به همین دلیل پیشوایان معصوم درباره صله رحم همراه با احکام تعبدی تلاش کرده‌اند مخاطبان خود را از طریق توجه و تفکر، به حسن و ضرورت آن متوجه کنند؛ از جمله امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید: «انسان هرچه ثروتمند باشد بی‌نیاز از این نیست که عشیره‌اش با دست و زبان از او دفاع کنند. عشیره انسان بیش از همه مردمان می‌توانند او را از خطرات حفظ کنند و پراکندگی‌هایش را جمع کنند و اگر مصیبتی بر او وارد شود، از همه کس بر او مهربان‌ترند»[۷].

با این حال از نظر شرعی هم هیچ اختلافی بین فقها و دانشمندان مذاهب اسلامی نیست که بعضی مراتب و درجات صله رحم واجب است[۸] و قطع رحم حرام و از گناهان کبیره است[۹].[۱۰]

محدوده رحم

رحم به خویشان انسان اطلاق می‌شود. به نظر می‌رسد شرع مقدس این اصطلاح را تغییر نداده و برای آن معنی دیگری منظور نکرده است، به همین دلیل دانشمندان نیز همه خویشان را مصداق رَحِم می‌دانند؛ چه زن باشند چه مرد، چه مَحرم باشند چه نامحرم، در شمار وراث انسان باشند یا نباشند و حتی مسلمان باشند یا کافر؛ چراکه در عرف و لغت همه این اقسام و طوایف، خویش انسان شمرده می‌شوند[۱۱]. بنابراین هرکس در عرف، خویش انسان شمرده شود، مصداق رحم است و صله او واجب و هیچ چیز حتی کفر موجب خروج ارتباط او از دایره این عنوان نمی‌شود؛ ولی خویشان سببی در محدوده رَحم داخل نیستند و ارتباط و عدم ارتباط با ایشان مشمول حکم وجوب صله رحم و حرمت قطع رحم نمی‌شود[۱۲].

مراتب صله رحم

صله رحم به اعتبار حکم شرعی دارای دو مرتبه است: صله رحم واجب و صله رحم مستحب.

  1. صله رحم واجب: قطع رحم گناه کبیره و ترک آن واجب است. ترک قطع رحم به وسیله صله رحم صورت می‌گیرد؛ بنابراین صله رحم تا آنجا که مصداق ترک قطع رحم باشد، واجب می‌شود.
  2. صله رحم مستحب: بالاتر از مرتبه واجب، هرگونه پیوند و ارتباط با خویشان مستحب است[۱۳].

مراتب صله رحم به اعتبار نیاز و نفع خویشاوند و تأثیر در تحکیم روابط

  1. پیوند زبانی: ارتباط زبانی اولین مرتبه ارتباط است. این مرتبه خود دارای مراتب جزئی زیادی به شرح زیر است: اولین مرتبه زبانی، سلام است. رسول خدا (ص) فرمودند: «صِلُوا أَرْحَامَكُمْ‏ وَ لَوْ بِالسَّلَامِ‏ »[۱۴]؛
  2. پیوند فکری: یکی از مراتب صله رحم یاری فکری به خویشاوند است. آنجا که یک خویشاوند محتاج هدایت، راهنمایی، امر به معروف و نهی از منکر است.
  3. پیوند عاطفی: وقتی که یکی از بستگان ما به هر دلیل محتاج مهر و محبت خویشان است و برای سبک‌کردن بار غمش به همزبان محتاج است، بر ما لازم است حضور خود را از او دریغ نکنیم و از سپردن گوش و دل به او کوتاهی نورزیم.
  4. پیوند مالی: مال، یکی از ابزارهایی است که شرع مقدس اسلام برای تحکیم روابط به ویژه رابطه خویشاوندی بر آن تأکید کرده و رسول خدا (ص) و پیشوایان معصوم به فراوانی از این وسیله برای تحکیم پیوندها بهره برده‌اند.
  5. پیوند جانی: مرتبه سوم پیوند خویشی پیوند با جان است. خویشاوندان بیش از آنکه به مال همدیگر محتاج باشند به خود همدیگر نیازمندند و حضور یکدیگر را می‌خواهند؛ حضوری ناشی از اهتمام و همراه با محبت و مهر و عاطفه. به همین دلیل گفته‌اند این مرتبه بالاترین مرتبه است. پیوند جانی هم خود دارای مراتب جزئی است.
  6. خودداری از آزار: یکی از مصداق‌ها و مراتب صله رحم که در همه شرایط مراعات آن واجب است، خودداری از آزار خویشاوند است. رسول خدا (ص) برای تأکید بر این مرتبه فرموده است: «أَفْضَلُ‏ مَا يُوصَلُ‏ بِهِ‏ الرَّحِمُ‏ كَفُّ‏ الْأَذَى‏ عَنْهَا»[۱۵].[۱۶]

آثار صله رحم

آثار دنیوی صله رحم

  1. افزایش روزی و طول عمر: بارزترین اثر دنیوی صله رحم گشایش در روزی، افزایش ثروت و طول عمر است چنان‌که در برخی کتب اخلاق و حدیث برای تأثیر صله رحم بر طول عمر بابی جداگانه طراحی شده است. رسول خدا (ص) می‌فرماید: «هرکس دوست دارد روزی‌اش توسعه یابد و مهلتش زیاد شود (مرگش به تأخیر افتد) پس باید با خویشان خود بپیوندند»[۱۷].
  2. آبادانی: یکی از آثار صله رحم آبادانی است که با افزایش روزی نیز ملازمه دارد. رسول خدا (ص) می‌فرماید: «پیوند با خویشان شهرها را آباد می‌کند»[۱۸].
  3. افزایش نفوس انسانی: رسول خدا (ص) می‌فرماید: «صِلَةُ الْأَرْحَامِ‏ تُنْمِي‏ الْعَدَدَ»[۱۹] و حضرت فاطمه زهرا (س) می‌فرماید: «فَرَضَ‏ اللَّهُ‏ صِلَةَ الْأَرْحَامِ‏ مَنْمَاةً لِلْعَدَدِ»[۲۰].
  4. سروری: یکی از آثار صله رحم این است که انسان را به سروری می‌رساند. رسول خدا (ص) می‌فرماید: «پیوند با خویشان موجب محبت در بین خانواده و سروری در عشیره است»[۲۱].
  5. ایجاد محبت: قلوب انسان‌ها در تسخیر اراده خداست، مردمان بدون اذن و اراده الهی نه به کسی مهر می‌ورزند و نه با کسی دشمنی می‌کنند. یکی از آثار صله رحم که به اذن حضرت پروردگار پدید می‌آید محبوبیت است. رسول خدا (ص) می‌فرماید: «پیوند با خویشان... انسان را در خاندان محبوب می‌کند»[۲۲].
  6. خواری دشمنان: رسول خدا (ص) می‌فرماید: «پیوند با خویشان موجب محبت می‌شود و دشمن را با صورت به زمین می‌زند»[۲۳].
  7. دفع بلا: بلا و مصیبت لازمه زندگی انسان است؛ با این حال و به‌رغم همه عواملی که ورود بلا را به زندگی انسان موجب می‌شوند از نظر شرعی، پیشگیری از بلا با وسایلی که در آموزه‌های دینی معرفی شده، مثل صدقه و دعا، کاری پسندیده است. یکی از وسائلی که بلا را از محیط زندگی انسان دور می‌کند صله رحم است. رسول خدا (ص) می‌فرماید: «پیوند با خویشان مکاره و مصیبت‌ها را از زندگی انسان دور می‌کند»[۲۴].
  8. جلوگیری از مرگ بد: مرگ سرنوشت محتوم زندگی دنیاست و هر جانداری دیر یا زود از این سرا رخت برمی‌بندد، ولی کیفیت مردن متفاوت است و از کلمات پیشوایان معصوم استفاده می‌شود که ایشان در برابر انواع مرگ بی‌تفاوت نبوده برخی از انواع مردن را مرگ بد (میتة السوء) نامیده‌اند. منظور از مرگ بد، این است که انسان به هنگام مردن در حالی باشد که خدا را فراموش کند، از شکر نعمت‌های او غفلت ورزد؛ به کفران نعمت روی آورد و سود و زیان خود را نشناسد یا فرصتی برای جبران و سفارش و وصیت به او ندهند. یکی از چیزهایی که مرگ بد را دور می‌کند، صله رحم است. رسول خدا (ص) می‌فرماید: «پیوند با خویشان انسان را از مرگ بد حفظ می‌کند»[۲۵].
  9. آثار اخلاقی صله رحم: یکی از ابعاد اثرگذاری صله رحم در دنیا تأثیر بر اخلاق انسان است. برخی از احادیثی که در این زمینه به دست ما رسیده است، نشان می‌دهند پیوند با خویشاوندان در پاک‌سازی نفس از اخلاق ناپسند و آراستن آن بر اخلاق پسندیده تأثیر مثبت دارد: امام صادق (ع) می‌فرماید: «پیوند با خویشان اخلاق را نیکو می‌کند، سخاوت می‌آورد و نفس را پاکیزه می‌کند»[۲۶].
  10. آثار معنوی صله رحم: پیوند با خویشان افزون بر همه آثاری که نام بردیم در رشد و شکوفایی معنوی انسان اثرگذار است. براساس احادیث، صله رحم به سه صورت در رشد معنوی انسان ایفای نقش می‌کند. نخست آنکه اعمال انسان را پاک و بالنده می‌کند؛ دیگر آنکه انسان را از ارتکاب گناه باز می‌دارد و سوم آنکه موجب افزایش و استحکام ایمان می‌شود. امام باقر (ع) می‌فرماید: «پیوند با خویشان اعمال را پاکیزه می‌کند»[۲۷].[۲۸]

آثار اخروی صله رحم

آثار اخروی صله رحم در سه مرحله از مراحل آخرت پیدا می‌شود.

  1. مرحله اول: مرگ: امام صادق (ع) می‌فرماید: «مَنْ‏ أَحَبَّ‏ أَنْ‏ يُخَفِّفَ‏ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْهُ سَكَرَاتِ الْمَوْتِ فَلْيَكُنْ لِقَرَابَتِهِ وَصُولًا وَ بِوَالِدَيْهِ بَارّاً فَإِذَا كَانَ كَذَلِكَ هَوَّنَ اللَّهُ عَلَيْهِ سَكَرَاتِ الْمَوْتِ»[۲۹].
  2. مرحله دوم: حساب: دومین مرحله‌ای که آثار صله رحم در امر آخرت خودنمایی می‌کند، هنگام حسابرسی در صحنه قیامت است. قرآن کریم در توصیف عاملان به این تکلیف دینی می‌فرماید: ﴿وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَيَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ[۳۰]. امام باقر (ع) می‌فرماید: «پیوند با خویشان حساب را آسان می‌کند»[۳۱].
  3. مرحله سوم پاداش: اثر دیگر صله رحم در قیامت بهره‌مندی و برخورداری از فضل خداوند متعال و ورود به بهشت است. رسول خدا (ص) فرمود: «هرکس یک چیز را برای من تضمین کند من چهار چیز را برای او تضمین می‌کنم. صله رحم به جا آورد من ضمانت می‌کنم که خانواده‌اش دوستش داشته باشند، روزی‌اش توسعه یابد، مهلتش در دنیا بیشتر شود و خداوند او را به بهشتی که وعده کرده داخل کند»[۳۲].[۳۳]

پیامدهای قطع رحم

پیامدهای دنیوی قطع رحم

مهم‌ترین آثار دنیوی قطع رحم ویرانی و انقطاع نسل است، همان طور که صله رحم آبادانی به ارمغان می‌آورد و موجب ازدیاد نفوس انسانی می‌شود قطع رحم شهرها را ویران می‌کند و نسل را بر می‌اندازد.

  1. ویرانی شهرها: رسول خدا (ص) می‌فرماید: «قطع رحم و سوگند دروغ شهرها را ویران می‌کند»[۳۴].
  2. انقطاع نسل: رسول خدا (ص) می‌فرماید: «قطع رحم و سوگند دروغ رحم‌ها را بیمار می‌کند و در بیماری رحم انقطاع نسل نهفته است»[۳۵].
  3. سلطه اقتصادی اشرار: یکی از آثار صله رحم این است که بدکاران، اقتصاد جامعه را در دست می‌گیرند. امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید: «هنگامی که پیوند خویشاوندی را ببرند اموال در دست اشرار قرار می‌گیرد»[۳۶].
  4. عذاب و انتقام الهی: یکی از آثار قطع رحم که در احادیث نام برده شده عذاب الاهی است که ممکن است عنوان دیگری برای پیامدهای پیشین باشد و ممکن است در چهره دیگری نازل شود. امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید: «قطع رحم موجب نزول عذاب است»[۳۷].

پیامدهای اخروی قطع رحم

  1. محرومیت از بهشت: پیامد قطع رحم در آخر محرومیت از بهشت است. رسول خدا (ص) فرمود: «آنکه پیوند خویشی بگسلد وارد بهشت نمی‌شود»[۳۸].
  2. سقوط در جهنم: قاطع رحم نه تنها از بهشت محروم است، بلکه به طور حتم طعمه جهنم می‌شود. رسول خدا (ص) می‌فرماید: «رحم در روز قیامت زبان تیز و رسایی دارد، می‌گوید پروردگارا بپیوند با هرکس که مرا پیوست و ببر از هر کس که مرا برید. در روز قیامت، می‌بینی کسی در راه خیر است، که ناگاه خویشاوندی که از او بریده به سراغش می‌آید و به پایین‌ترین عمق جهنم افکنده می‌شود»[۳۹].[۴۰]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۳۴.
  2. ابن منظور، لسان العرب، ج ۱۱، ص ۷۲۶.
  3. ابن منظور، لسان العرب، ج ۱۲، ص ۲۳۲.
  4. راغب اصفهانی، المفردات الفاظ القرآن، ص ۳۴۷.
  5. الزبیدی، تاج العروس، ج ۱۵، ص ۷۸۰.
  6. اکبری، هادی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۸۶.
  7. «إِنَّهُ لَا يَسْتَغْنِي الرَّجُلُ وَ إِنْ كَانَ ذَا مَالٍ عَنْ‏ عَشِيرَتِهِ‏ وَ دِفَاعِهِمْ‏ عَنْهُ‏ بِأَيْدِيهِمْ‏ وَ أَلْسِنَتِهِمْ‏ وَ هُمْ أَعْظَمُ النَّاسِ حَيْطَةً مِنْ وَرَائِهِ وَ أَلَمُّهُمْ لِشَعَثِهِ وَ أَعْطَفُهُمْ عَلَيْهِ عِنْدَ نَازِلَةٍ إِنْ نَزَلَتْ بِهِ»، شریف رضی، نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام، ۱ / ۶۲؛ این سخن شریف با اندکی تفاوت در محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۵۴ نقل شده است.
  8. ر.ک: شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۶، ص۴۶؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۲۸، ص۱۹۰.
  9. سید محمدجواد عاملی، مفتاح الکرامه، ج۸، ص۲۹۲؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۱۳، ص۳۲۰ و ج۴، ص۵۸.
  10. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص ۴۵۰.
  11. رک: حسن کرکی، اطائب الکلم فی بیان صلة الرحم، ص۲۶.
  12. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص ۴۵۱.
  13. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص ۴۶۷.
  14. «خویشاوندی خود را اگر چه با سلام نمناک کنید» شریف رضی، المجازات النبویة، ص۱۰۱؛ ابن ابی جمهور، عوالی اللئالی، ج۱، ص۳۵۵.
  15. «برترین چیزی که به وسیله آن می‌توان با خویشاوند پیوست، خودداری از آزردن اوست» محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۱، ص۱۰۳.
  16. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص ۴۶۸ ـ ۴۷۲.
  17. «مَنْ‏ أَحَبَّ‏ أَنْ‏ يُوَسَّعَ‏ لَهُ‏ فِي‏ رِزْقِهِ‏ وَ يُنْسَأَ لَهُ فِي أَجَلِهِ فَلْيَصِلْ رَحِمَهُ»، محمد بن الفتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص۳۸۸؛ ابوالفضل علی طبرسی، مشکاة الانوار فی غرر الأخبار، ص۲۸۸.
  18. «صِلَةُ الرَّحِمِ‏ تَعْمُرُ الدِّيَارَ»، طوسی، امالی، ص۴۸۱؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۴۷، ص۱۶۳.
  19. «پیوند با خویشان تعداد را زیاد می‌کند» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص۲۵۱؛ مشابه این حدیث از امیرالمؤمنین (ع) نیز روایت شده شده است (علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۳۰۴).
  20. «خداوند متعال صله رحم را برای افزایش نفوس واجب کرد» صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۲۴۸، این سخن از امیرالمؤمنین (ع) نیز نقل شده است (شریف رضی، نهج‌البلاغه، ۴/ ۵۵).
  21. «صِلَةُ الرَّحِمِ مَحَبَّةٌ فِي الْأَهْلِ سُؤْدُدٌ فِي الْعَشِيرَةِ»، میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص۲۴۵.
  22. «صِلَةُ الرَّحِمِ... مَحَبَّةٌ فِي الْأَهْلِ»، میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص۲۴۵.
  23. «‏صِلَةُ الرَّحِمِ‏ تُوجِبُ‏ الْمَحَبَّةَ وَ تَكْبِتُ‏ الْعَدُوَّ»، میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص۲۵۰.
  24. «صِلَةُ الرَّحِمِ... تَدْفَعُ‏ الْبَلْوَى‏»، محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۵۰.
  25. «صِلَةَ الرَّحِمِ تَقِي مِيْتَةَ السَّوْءِ»، طوسی، امالی، ص۴۸۱؛ میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص۲۴۲ و ۲۵۰.
  26. «‏صِلَةُ الْأَرْحَامِ‏ تُحَسِّنُ‏ الْخُلُقَ‏، وَ تُسَمِّحُ الْكَفَّ، وَ تُطَيِّبُ النَّفْسَ»، محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۵۱.
  27. «صِلَةُ الْأَرْحَامِ‏ تُزَكِّي‏ الْأَعْمَالَ‏»، محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۵۰.
  28. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص ۴۷۲ ـ ۴۸۱.
  29. صدوق، امالی، ص۴۷۳؛ محمد بن الفتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص۳۶۷.
  30. «و کسانی که آنچه را خداوند فرمان به پیوند آن داده است می‌پیوندند و از پروردگار خویش می‌ترسند و از سختی حساب هراس دارند؛» سوره رعد، آیه ۲۱.
  31. «صِلَةُ الرَّحِمِ... تُيَسِّرُ الْحِسَابَ‏»، محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۵۰.
  32. «مَنْ ضَمِنَ لِي وَاحِدَةً ضَمِنْتُ لَهُ أَرْبَعَةً يَصِلُ رَحِمَهُ فَيُحِبُّهُ أَهْلُهُ وَ يُوَسَّعُ عَلَيْهِ فِي رِزْقِهِ وَ يُزَادُ فِي أَجَلِهِ وَ يُدْخِلُهُ‏ اللَّهُ‏ الْجَنَّةَ الَّتِي‏ وَعَدَهُ‏»، محمد بن الفتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص۳۸۸.
  33. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص ۴۸۲ ـ ۴۸۳.
  34. «إِنَّ الْيَمِينَ الْكَاذِبَةَ وَ قَطِيعَةَ الرَّحِمِ لَتَذَرَانِ‏ الدِّيَارَ بَلَاقِعَ»، مفید، امالی، ص۹۸؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۳۴۷.
  35. «إِنَّ قَطِيعَةَ الرَّحِمِ وَ الْيَمِينَ الْكَاذِبَةَ... يُثْقِلَانِ‏ الرَّحِمَ‏ وَ إِنَّ فِي‏ تَثَقُّلِ‏ الرَّحِمِ انْقِطَاع‏ النَّسْلِ‏»، محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۳۴۷.
  36. «إِذَا قَطَّعُوا الْأَرْحَامَ‏ جُعِلَتِ‏ الْأَمْوَالُ‏ فِي أَيْدِي الْأَشْرَارِ»، محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۳۴۸.
  37. «فِي‏ قَطِيعَةِ الرَّحِمِ‏ حُلُولُ‏ النِّقَمِ‏»، علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۳۵۳.
  38. «لَا يَدْخُلُ‏ الْجَنَّةَ قَاطِعُ‏ رَحِمٍ‏»، صدوق، خصال، ص۴۳۵.
  39. «فَإِنَّ الرَّحِمَ لَهَا لِسَانٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ذَلِقٌ‏ يَقُولُ‏ يَا رَبِّ‏ صِلْ مَنْ وَصَلَنِي وَ اقْطَعْ مَنْ قَطَعَنِي وَ الرَّجُلُ لَيُرَى بِسَبِيلِ خَيْرٍ إِذَا أَتَتْهُ الرَّحِمُ الَّتِي قَطَعَهَا فَتَهْوِي بِهِ إِلَى أَسْفَلِ قَعْرٍ فِي النَّارِ»، محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۵۶.
  40. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص ۴۸۵ ـ ۴۸۹.