شرطة الخمیس: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-''']] == پانویس == {{پانویس}} +''']] {{پایان منابع}} == پانویس == {{پانویس}})) |
(←منابع) |
||
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = امام علی| عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[شرطة الخمیس در نهج البلاغه]] - [[شرطة الخمیس در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
'''شرطة الخمیس''' عنوانی برای گروه پنج شش هزار نفری از [[یاران]] [[مخلص]] و | '''شرطة الخمیس''' عنوانی برای گروه پنج شش هزار نفری از [[یاران]] [[مخلص]] و فداکار [[امام علی|علی]] {{ع}} که با او [[پیمان]] بر [[جهاد]] و [[اطاعت]] و [[شهادت]] بسته بودند، [[امام علی|امیر المؤمنین]] {{ع}} نیز برای آنان [[بهشت]] را تضمین کرده بود<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۳۳.</ref>. | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[اصحاب امیر المؤمنین]] {{ع}} که شرطة الخمیس نامیده میشدند، شش هزار نفر بودند. علی بن [[حکم]] میگوید: آنها کسانی بودند که [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} به ایشان فرمود: من شرط میکنم با شما درباره [[بهشت]] شرط میکنم و بر طلا و نقره شرط نمیکنم؛ زیرا [[پیامبر]] {{صل}} ما به اصحابش فرمود: «من نیز بهشت را برای شما شرط میکنم و در [[روز]] [[جنگ جمل]] به [[عبدالله بن یحیی حضرمی]] فرمودند:»[[بشارت]] باد بر تو ای پسر [[یحیی]]! که تو و [[پدر]] تو به تحقیق از [[شرطه الخمیس]] [[اید]] و پیامبر {{صل}} به من از نام تو و پدر تو خبر داده و [[خدای تعالی]] شما را به زبان [[مبارک]] پیامبر {{صل}} خود شرطة الخمیس نام نهاده است«. برقی نام [[ابوبکر بن حزم]]، [[حجر بن عدی کندی]]، [[اصبغ بن نباتة]]، [[کمیل بن زیاد نخعی]]، [[مالک بن حارث اشتر نخعی]] و [[حبة بن جوین]] را جزو شرطة الخمیس آورده است<ref>رجال البرقی، ص۶.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[حبه بن جوین (مقاله)|حبه بن جوین]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص۲۷۹-۲۸۰.</ref> | |||
کسانی همچون: [[اصبغ بن نباته]]، [[بشر بن عمرو همدانی]]، [[یزید بن قیس ارحبی]]، [[قیس بن سعد]]، [[عمار یاسر]]، [[حبیب بن مظاهر]]، [[عبداللّه بن یحیی حضرمی]]، [[سلمان فارسی]]، [[مقداد]]، [[ابو ذر]]، [[ابو ساسان]]، [[ابو عمرو انصاری]]، [[سهل بدری]]، [[عثمان بن حنیف]]، [[جابر بن عبداللّه انصاری]]، [[سلیم بن قیس هلالی]]، [[عبیدۀ سلمانی مرادی]] و... از جملۀ آنان بودند. که فدایی و گارد ویژۀ او محسوب میشدند و نسبت به [[امام]] مخلصتر و آمادۀ [[شهادت]] بودند، تواناییهای خاصّی هم داشتند. امام در خطبهای خطاب به آنان فرمود:»شما [[یاوران]] [[حق]] و [[برادران دینی]] و سپرهایی در روز [[سختی]] و [[محرم]] رازید. بر آنکه رویگردان شود با شما ضربت میزنم و آنکه روی میآورد«<ref>{{متن حدیث| أَنْتُمُ الْأَنْصَارُ عَلَى الْحَقِّ وَ الْإِخْوَانُ فِي الدِّينِ وَ الْجُنَنُ يَوْمَ الْبَأْسِ وَ الْبِطَانَةُ دُونَ النَّاسِ }}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۱۸</ref>. | |||
==منابع== | علّت نامگذاری این گروه به»شرطة الخمیس«آن است که: خمیس به [[لشکر]] گفته میشود، چون از پنج بخش تشکیل میشود: مقدمه، ساق، [[میمنه]]، [[میسره]] و [[قلب]] <ref>نهایۀ ابن اثیر، مجمع البحرین</ref> و [[شرطه]] به آن گروه پیشتاز و پیشگام گفته میشود که در اولین [[رویارویی]] با [[دشمن]] حضور مییابد و به عنوان نیروی زبده و برگزیدۀ [[حاکم]] وارد عمل میشود<ref>تاج العروس، نیز تنقیح المقال، مامقانی، ج ۱ ص۱۹۵</ref> گروه شرطة الخمیس با [[امیر مؤمنان]] [[پیمان]] [[مرگ]] و [[شهادت]] بسته بودند و همیشه [[گوش به فرمان]] و آماده و پا در رکاب بودند و در پی هر مأموریتی فرستاده میشدند، بیدرنگ میرفتند. این گروه، نشان مشخص داشتند که با آن شناخته میشدند. شمار آنان را تا چهل هزار هم گفتهاند<ref>الغدیر، ج ۲ ص۷۱</ref>. | ||
[[ابی الجارود]] میگوید: به [[اصبغ بن نباته]] گفتم: [[جایگاه امیر المؤمنین]] میان شما چگونه بود؟ گفت: نمیدانم چه میگویی! جز اینکه شمشیرهای ما بر دوش ما بود و هر که را اشاره میکرد، از پا درمیآوردیم.<ref> اختصاص، ص۶۵</ref> و مردی به [[اصبغ]] گفت: چه شد که شما شرطة الخمیس نامیده شدید؟ گفت: ما شهادت را برای آن [[حضرت]] تضمین کردیم، او هم [[فتح]] را برای ما.<ref>تنقیح المقال، مامقانی، ج ۱ ص۱۹۶، اعیان الشیعه، ج ۳ ص۴۶۵</ref> [[امام صادق]] {{ع}} آن [[یاران]] [[جان]] برکف و فدایی را شش هزار نفر دانسته است: {{متن حدیث|كَانُوا شُرْطَةُ اَلْخَمِيسِ سِتَّةُ آلاَفِ رَجُلٍ أَنْصَارَهُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ}}<ref>تنقیح المقال، مامقانی، ج ۱ ص۱۹۶، اعیان الشیعه، ج ۳ ص۴۶۵، اختصاص، ص۲</ref>. | |||
[[بشر بن عمر همدانی]] میگوید: امیر مؤمنان {{ع}} بر ما گذر کرد و به ما فرمود: در این گروه بمانید، به [[خدا]] قسم پس از اینان، گروهی پیمان بسته بر [[دوزخ]] به [[حکومت]] خواهند رسید. نیز آن حضرت در [[روز]] [[نبرد جمل]] به [[عبداللّه بن یحیی]] حضرمی فرمود: [[بشارت]] باد تو را ای پسر یحیی! همانا تو و پدرت به [[راستی]] از شرطة الخمیس هستید، [[پیامبر خدا]] {{صل}} نام تو و پدرت را در ضمن شرطة الخمیس به من خبر داده است، به [[خدا]] قسم، [[خداوند]] بر زبان پیامبرش این نام را بر شما نهاده است. از برجستهترین چهرههای این گروه، [[اصبغ بن نباته]] بود که در [[جنگها]] از جمله در [[جنگ صفین]] در رکاب علی {{ع}} بود و از طبع [[شعر]] برخوردار بود و در [[نبرد صفین]]، [[حضرت امیر]] او را به [[فرماندهی]] گروه ویژۀ شرطة الخمیس [[نصب]] کرده بود، وی از ذخیرههای علی {{ع}} بود و با آن حضرت [[پیمان]] بر [[مرگ]] و [[شهادت]] بسته بود<ref>{{متن حدیث|كَانَ مِنْ ذَخَائِرِ عَلِيٍّ مِمَّنْ قَدْ بَايَعَهُ عَلَى الْمَوْتِ }}؛ اعیان الشیعه، ج ۳ ص۴۶۵</ref>. | |||
[[ابن اثیر]] گوید: شرطة الخمیس، نخستین کسانی بودند که به [[جنگ]] رو میکردند و پیمان و شرط مینهادند که از جنگ بازنگردند، جز با [[پیروزی]] و [[غلبه]].<ref>نهایه، ابن اثیر، ج ۲ ص۴۶۰</ref> و به تعبیر [[علامه مجلسی]]: «اولین گروه و گردان از [[لشکر]] که در میدان [[نبرد]] حضور مییابد و آمادۀ مرگ است»<ref>{{عربی|أوّل طائفة من الجیش تشهد الوقعة، أوّل کتیبة تشهد الحرب و تتهیّأ للموت}}؛ بحار الأنوار، ج ۴۲ ص۱۵۱ به نقل از نهایه و قاموس</ref>. این [[یاران]] ویژه و گردان ضربت که فدائیان [[حضرت علی]] {{ع}} و نیروهای زبدۀ او بودند، از موقعیّت ویژهای برخوردار بودند و از سوی آن حضرت به مأموریتهای ویژه فرستاده میشدند و در جنگها نقش خطشکنی و محافظت از لشکر را برعهده داشتند و در اعزام نیروها در پیشاپیش لشکر حرکت میکردند و [[آمادگی]] کامل برای برخورد با [[دشمن]] داشتند. | |||
در [[شأن]] والای این گروه کافی است بدانیم حضرت به آنان میفرمود: شرط و پیمان ببندید، به خدا قسم این [[عهد]] و شرط بستن شما براساس طلا و نقره نیست، بلکه پیمان برای کشته شدن است. کسانی از [[بنی اسرائیل]] نیز پیش از شما باهم عهد و پیمان بستند، هیچ کدام از آنان [[جان]] نباختند مگر آنکه [[پیامبر]] [[قوم]] خود یا آبادی خود یا پیامبر بر خویش بودند، شما نیز همانند آنانید و همان [[منزلت]] را دارید، جز آنکه [[پیامبر]] نیستید<ref>بحار الأنوار، ج ۴۲ ص۱۵۰.</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۳۳.</ref> | |||
==جستارهای وابسته== | |||
* [[شرطه]] | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۳۰
شرطة الخمیس عنوانی برای گروه پنج شش هزار نفری از یاران مخلص و فداکار علی (ع) که با او پیمان بر جهاد و اطاعت و شهادت بسته بودند، امیر المؤمنین (ع) نیز برای آنان بهشت را تضمین کرده بود[۱].
مقدمه
اصحاب امیر المؤمنین (ع) که شرطة الخمیس نامیده میشدند، شش هزار نفر بودند. علی بن حکم میگوید: آنها کسانی بودند که امیرالمؤمنین (ع) به ایشان فرمود: من شرط میکنم با شما درباره بهشت شرط میکنم و بر طلا و نقره شرط نمیکنم؛ زیرا پیامبر (ص) ما به اصحابش فرمود: «من نیز بهشت را برای شما شرط میکنم و در روز جنگ جمل به عبدالله بن یحیی حضرمی فرمودند:»بشارت باد بر تو ای پسر یحیی! که تو و پدر تو به تحقیق از شرطه الخمیس اید و پیامبر (ص) به من از نام تو و پدر تو خبر داده و خدای تعالی شما را به زبان مبارک پیامبر (ص) خود شرطة الخمیس نام نهاده است«. برقی نام ابوبکر بن حزم، حجر بن عدی کندی، اصبغ بن نباتة، کمیل بن زیاد نخعی، مالک بن حارث اشتر نخعی و حبة بن جوین را جزو شرطة الخمیس آورده است[۲].[۳]
کسانی همچون: اصبغ بن نباته، بشر بن عمرو همدانی، یزید بن قیس ارحبی، قیس بن سعد، عمار یاسر، حبیب بن مظاهر، عبداللّه بن یحیی حضرمی، سلمان فارسی، مقداد، ابو ذر، ابو ساسان، ابو عمرو انصاری، سهل بدری، عثمان بن حنیف، جابر بن عبداللّه انصاری، سلیم بن قیس هلالی، عبیدۀ سلمانی مرادی و... از جملۀ آنان بودند. که فدایی و گارد ویژۀ او محسوب میشدند و نسبت به امام مخلصتر و آمادۀ شهادت بودند، تواناییهای خاصّی هم داشتند. امام در خطبهای خطاب به آنان فرمود:»شما یاوران حق و برادران دینی و سپرهایی در روز سختی و محرم رازید. بر آنکه رویگردان شود با شما ضربت میزنم و آنکه روی میآورد«[۴].
علّت نامگذاری این گروه به»شرطة الخمیس«آن است که: خمیس به لشکر گفته میشود، چون از پنج بخش تشکیل میشود: مقدمه، ساق، میمنه، میسره و قلب [۵] و شرطه به آن گروه پیشتاز و پیشگام گفته میشود که در اولین رویارویی با دشمن حضور مییابد و به عنوان نیروی زبده و برگزیدۀ حاکم وارد عمل میشود[۶] گروه شرطة الخمیس با امیر مؤمنان پیمان مرگ و شهادت بسته بودند و همیشه گوش به فرمان و آماده و پا در رکاب بودند و در پی هر مأموریتی فرستاده میشدند، بیدرنگ میرفتند. این گروه، نشان مشخص داشتند که با آن شناخته میشدند. شمار آنان را تا چهل هزار هم گفتهاند[۷].
ابی الجارود میگوید: به اصبغ بن نباته گفتم: جایگاه امیر المؤمنین میان شما چگونه بود؟ گفت: نمیدانم چه میگویی! جز اینکه شمشیرهای ما بر دوش ما بود و هر که را اشاره میکرد، از پا درمیآوردیم.[۸] و مردی به اصبغ گفت: چه شد که شما شرطة الخمیس نامیده شدید؟ گفت: ما شهادت را برای آن حضرت تضمین کردیم، او هم فتح را برای ما.[۹] امام صادق (ع) آن یاران جان برکف و فدایی را شش هزار نفر دانسته است: «كَانُوا شُرْطَةُ اَلْخَمِيسِ سِتَّةُ آلاَفِ رَجُلٍ أَنْصَارَهُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ»[۱۰].
بشر بن عمر همدانی میگوید: امیر مؤمنان (ع) بر ما گذر کرد و به ما فرمود: در این گروه بمانید، به خدا قسم پس از اینان، گروهی پیمان بسته بر دوزخ به حکومت خواهند رسید. نیز آن حضرت در روز نبرد جمل به عبداللّه بن یحیی حضرمی فرمود: بشارت باد تو را ای پسر یحیی! همانا تو و پدرت به راستی از شرطة الخمیس هستید، پیامبر خدا (ص) نام تو و پدرت را در ضمن شرطة الخمیس به من خبر داده است، به خدا قسم، خداوند بر زبان پیامبرش این نام را بر شما نهاده است. از برجستهترین چهرههای این گروه، اصبغ بن نباته بود که در جنگها از جمله در جنگ صفین در رکاب علی (ع) بود و از طبع شعر برخوردار بود و در نبرد صفین، حضرت امیر او را به فرماندهی گروه ویژۀ شرطة الخمیس نصب کرده بود، وی از ذخیرههای علی (ع) بود و با آن حضرت پیمان بر مرگ و شهادت بسته بود[۱۱].
ابن اثیر گوید: شرطة الخمیس، نخستین کسانی بودند که به جنگ رو میکردند و پیمان و شرط مینهادند که از جنگ بازنگردند، جز با پیروزی و غلبه.[۱۲] و به تعبیر علامه مجلسی: «اولین گروه و گردان از لشکر که در میدان نبرد حضور مییابد و آمادۀ مرگ است»[۱۳]. این یاران ویژه و گردان ضربت که فدائیان حضرت علی (ع) و نیروهای زبدۀ او بودند، از موقعیّت ویژهای برخوردار بودند و از سوی آن حضرت به مأموریتهای ویژه فرستاده میشدند و در جنگها نقش خطشکنی و محافظت از لشکر را برعهده داشتند و در اعزام نیروها در پیشاپیش لشکر حرکت میکردند و آمادگی کامل برای برخورد با دشمن داشتند.
در شأن والای این گروه کافی است بدانیم حضرت به آنان میفرمود: شرط و پیمان ببندید، به خدا قسم این عهد و شرط بستن شما براساس طلا و نقره نیست، بلکه پیمان برای کشته شدن است. کسانی از بنی اسرائیل نیز پیش از شما باهم عهد و پیمان بستند، هیچ کدام از آنان جان نباختند مگر آنکه پیامبر قوم خود یا آبادی خود یا پیامبر بر خویش بودند، شما نیز همانند آنانید و همان منزلت را دارید، جز آنکه پیامبر نیستید[۱۴].[۱۵]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۳۳.
- ↑ رجال البرقی، ص۶.
- ↑ عسکری، عبدالرضا، حبه بن جوین، اصحاب امام حسن مجتبی، ص۲۷۹-۲۸۰.
- ↑ « أَنْتُمُ الْأَنْصَارُ عَلَى الْحَقِّ وَ الْإِخْوَانُ فِي الدِّينِ وَ الْجُنَنُ يَوْمَ الْبَأْسِ وَ الْبِطَانَةُ دُونَ النَّاسِ »؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۱۸
- ↑ نهایۀ ابن اثیر، مجمع البحرین
- ↑ تاج العروس، نیز تنقیح المقال، مامقانی، ج ۱ ص۱۹۵
- ↑ الغدیر، ج ۲ ص۷۱
- ↑ اختصاص، ص۶۵
- ↑ تنقیح المقال، مامقانی، ج ۱ ص۱۹۶، اعیان الشیعه، ج ۳ ص۴۶۵
- ↑ تنقیح المقال، مامقانی، ج ۱ ص۱۹۶، اعیان الشیعه، ج ۳ ص۴۶۵، اختصاص، ص۲
- ↑ «كَانَ مِنْ ذَخَائِرِ عَلِيٍّ مِمَّنْ قَدْ بَايَعَهُ عَلَى الْمَوْتِ »؛ اعیان الشیعه، ج ۳ ص۴۶۵
- ↑ نهایه، ابن اثیر، ج ۲ ص۴۶۰
- ↑ أوّل طائفة من الجیش تشهد الوقعة، أوّل کتیبة تشهد الحرب و تتهیّأ للموت؛ بحار الأنوار، ج ۴۲ ص۱۵۱ به نقل از نهایه و قاموس
- ↑ بحار الأنوار، ج ۴۲ ص۱۵۰.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۳۳.