امام عسکری در معارف مهدویت: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'حوزه' به 'حوزه') |
|||
(۳۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = امام عسکری | |||
| عنوان مدخل = امام عسکری | |||
| مداخل مرتبط = [[امام عسکری در کلام اسلامی]] - [[امام عسکری در تاریخ اسلامی]] - [[امام عسکری در معارف مهدویت]] - [[امام عسکری در معارف و سیره رضوی]] - [[امام عسکری از دیدگاه اهل سنت]] | |||
< | | پرسش مرتبط = | ||
: < | }} | ||
[[ابو محمد]] [[حسن بن علی]] معروف به '''[[امام حسن عسکری]]''' {{ع}}، پیشوای یازدهم [[مسلمانان]] است که در ربیع الثانی سال ۲۳۲ق در [[مدینه]] [[چشم]] به [[جهان]] گشود. پدر آن حضرت، [[حضرت هادی]] {{ع}} و مادرش [[حدیثه]] نام داشت. معروفترین [[لقب]] ایشان [[عسکری]] است، به [[دلیل]] اقامت طولانی مدت در محله [[عسکر]] [[سامرا]]. | |||
آن حضرت ۱۳ سال در مدینه بود، ده سال هم در سامرا کنار پدر [[زندگی]] کرد. شش سال نیز پس از [[شهادت]] پدر، [[امامت]] [[شیعه]] را بر عهده داشت که در این دوران با شش این دوران با شش خلیفه عباسی معاصر بوده است. [[امام]] در دوران امامت فعالیتهای مختلفی از جمله: کوشش علمی در [[دفاع]] از [[اسلام]] و ردّ [[شبهات]]؛ گسترش حلقۀ ارتباطی با [[شیعیان]] از طریق نمایندگان؛ معرفی حضرت مهدی {{ع}} به عنوان [[جانشین]] و آمادهسازی شیعیان برای دوران غیبت [[امام دوازدهم]] {{ع}} داشتند. | |||
سرانجام امام در [[تاریخ]] اول "ربیع الاول" سال ۲۶۰ ق به [[دستور]] معتمد عباسی، مسموم و در [[روز]] هشتم همان تاریخ به شهادت رسید و در خانۀ خود در سامرا و کنار مرقد پدرش به خاک سپرده شد. | |||
== مقدمه == | |||
[[امام حسن عسکری]] {{ع}} [[فرزند]] [[امام علی النقی]] {{ع}}، [[پدر]] بزرگوار [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} و یازدهمین پیشوای [[شیعیان]] است. آن حضرت در ماه [[ربیع الاول]] یا [[ربیع الثانی]] سال ۲۳۱ یا ۲۳۲ ق در [[مدینه]]، چشم به [[جهان]] گشود. مادرش بانویی پارسا و [[شایسته]] به نام "[[حدیثه]]"{{س}} بود که برخی از او به نام "[[سوسن]]" یاد کردهاند<ref>ر. ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۰۳.</ref>. | |||
از آنجا که پیشوای یازدهم به [[دستور]] [[خلیفه عباسی]] در "[[سامرا]]"، در محله "[[عسکر]]" سکونت اجباری داشت، "[[عسکری]]" نامیده میشود<ref>شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، باب ۱۷۶، ص ۲۳۰.</ref>. از مشهورترین لقبهای آن حضرت، "[[نقی]]"، "زکی"، "[[فاضل]]"، "[[امین]]" و کنیهاش "[[ابو محمد]]" است. او ۲۲ ساله بود که پدرش به [[شهادت]] رسید. مدّت امامتش شش سال و عمرش ۲۸ سال بود. امام عسکری {{ع}} در سال ۲۶۰ ق در حالی که یگانه پسر او در [[جایگاه]] آخرین [[حجّت الهی]] در سن پنج سالگی قرار داشت، به [[شهادت]] رسید و در خانه خود در [[سامرا]]، کنار [[مرقد]] پدرش به [[خاک]] سپرده شد<ref>[[شیخ طوسی]]، التهذیب، ج ۶، ص ۹۲؛ مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان {{عم}}، ص ۶۱۵.</ref>. | |||
درباره ویژگیهای آن حضرت آوردهاند: رنگش گندمگون، چشمانش درشت و سیاه، رویش زیبا، قامتش معتدل و اندامش متناسب بود. با آنکه [[جوان]] بود، بزرگان [[قریش]] و [[دانشمندان]] زمان خود را تحت تأثیر و نفوذ قرار میداد. [[دوست]] و [[دشمن]] به [[برتری]] او در [[دانش]]، [[بردباری]]، [[بخشش]]، [[پارسایی]]، [[پروای الهی]] و دیگر مکارم [[اخلاقی]] [[باور]] داشتند<ref>ر. ک: [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، مقدمه.</ref>. | |||
مدت کوتاه [[عمر]] [[امام]] به سه دوره تقسیم میشود: تا چهار سال و چند ماهگی "و بنا به یک قول تا سیزده سالگی"، در [[مدینه]] به سر برد. تا ۲۳ سالگی به اتفاق [[پدر]] بزرگوارش در [[سامرا]] میزیست و تا ۲۸ سالگی "شش سال و اندی پس از [[شهادت]] [[امام دهم]]"، در [[سامرا]] [[ولایت]] بر امور و [[پیشوایی]] [[شیعیان]] را بر عهده داشت. | |||
روایاتی از [[رسول اکرم]] {{صل}} و [[اهل بیت]] {{عم}} بر [[امامت]] دوازده [[امام]] وارد شده و در آنها به روشنی به نام ایشان ـ از جمله [[امام حسن بن علی عسکری]] {{ع}} ـ اشاره شده است. اضافه بر آنکه در [[روایات]] [[نقل]] شده از پدر بزرگوارش، به [[امامت]] آن حضرت تصریح شده است. | |||
[[جابر بن عبد اللّه انصاری]]، با اشاره به لوحی که در دستان [[مبارک]] [[حضرت زهرا]] {{س}} مشاهده کرده بود، به [[امامت]] و نام امام عسکری {{ع}} تصریح کرده است<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، باب ۲۸، ح ۱.</ref>. | |||
مشهور بین [[شیعه]] آن است که امام عسکری {{ع}} فرزندی جز [[امام مهدی]] {{ع}} از خود به یادگار نگذاشت<ref>شیخ مفید، الارشاد، ص ۳۴۶.</ref>. آن حضرت، با همه فشارها و پیجوییهای پیوسته [[حکومت عباسی]]، یک سلسله فعالیتهای [[سیاسی]]، [[اجتماعی]] و [[علمی]]، در راستای [[حفظ اسلام]] و [[مبارزه]] با افکار ضد [[اسلامی]] انجام میداد. گوشهای از این فعالیتها که پیوند بیشتری با موضوع [[مهدویت]] دارد، به شرح زیر است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۶۴-۷۰ و [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۱، ص۱۵۳، ۱۵۴.</ref>. | |||
=== نخست: کوشش [[علمی]] در [[دفاع]] از [[اسلام]] و ردّ شبهات === | |||
امام عسکری {{ع}} به [[دلیل]] شرایط نامساعد و تنگناهای شدید [[حکومت عباسی]]، در گسترش [[دانش]] بیکران خود در همه [[جامعه]] [[پیروزی]] چندانی به دست نیاورد؛ اما شاگردانی [[تربیت]] کرد که هرکدام در گسترش [[معارف اسلام]] و رفع [[شبهات]] [[دشمنان]]، نقش مؤثر و ارزندهای داشتند. [[شیخ طوسی]]، شمار [[شاگردان]] آن حضرت را افزون بر یکصد نفر ثبت کرده است<ref>[[شیخ طوسی]]، رجال الطوسی، ص ۴۲۷ به بعد.</ref>. میان آنان چهرهها و شخصیتهای برجسته و وارستهای مانند [[احمد بن اسحاق اشعری قمی]]، [[ابو هاشم داوود بن قاسم جعفری]]، [[ابو عمرو عثمان بن سعید عمری]]، [[علی بن جعفر]] و [[محمد بن حسن صفّار]] به چشم میخورند<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۶۴-۷۰ و [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۱، ص۱۵۳، ۱۵۴.</ref>. | |||
=== دوم: گسترش حلقه ارتباطی با [[شیعیان]] از طریق نمایندگان=== | === دوم: گسترش حلقه ارتباطی با [[شیعیان]] از طریق نمایندگان=== | ||
در پی تلاشهای فراوان [[امامان]] پیشین، در زمان امام عسکری {{ع}} [[تشیع]] در مناطق و شهرهای مختلف، گسترده شده و [[شیعیان]] در گستره وسیعی [[زندگی]] میکردند. گستردگی و پراکندگی مراکز [[شیعی]]، وجود سازمان ارتباطی منظمی را ایجاب میکرد، تا پیوند [[شیعیان]] را با حوزه [[امامت]] و نیز ارتباط آنان را با همدیگر برقرار سازد و از این رهگذر، آنان را از نظر [[دینی]] و [[سیاسی]]، [[رهبری]] و سازماندهی کند. این نیاز از زمان [[امام نهم]] {{ع}} احساس میشد و چنانکه در روش آن حضرت و [[امام دهم]] {{ع}} آمده، شبکه ارتباطی [[وکالت]] و [[نصب]] [[نمایندگان]] در مناطق گوناگون، از آن زمان وجود داشته است. این برنامه زمان امام عسکری {{ع}} نیز پیگیری شد. بنابر یافتهها و شواهد تاریخی، آن حضرت نمایندگانی از میان شخصیتهای برجسته [[شیعه]]، در مناطق فراوان [[نصب]] کرده و با آنان در ارتباط بود و از این راه، [[شیعیان]] را در همه مناطق زیرِ نگاه داشت. یکی از [[نمایندگان]] [[امام]] "[[احمد بن اسحاق بن عبد اللّه قمی اشعری]]"، از [[یاران]] ویژه [[امام]] و از شخصیتهای بزرگ [[شیعی]] در [[قم]] بود. برخی از [[دانشمندان علم رجال]]، از او به عنوان رابط بین قمیها و [[امام]] و از جمله [[اصحاب]] خاصّ آن حضرت یاد کردهاند<ref>نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعة، ص ۶۶؛ شیخ طوسی، الفهرست، ص ۲۳.</ref>. اما [[دانشمندان]] دیگر او را [[وکیل]] و [[نماینده]] [[امام]] دانستهاند<ref>محمد جواد طبسی، حیاة الامام العسکری، ص ۳۳۳.</ref>. در رأس وکیلهای [[امام]]، "[[محمد بن عثمان عمری]]" قرار داشت و وکیلهای دیگر، به وسیله او با [[امام]] در ارتباط بودند. آنان نوعا [[اموال]] و وجوهات جمعآوری شده را به وی تحویل میدادند و او آنها را به [[امام]] {{ع}} میرساند. افزون بر شبکه ارتباطی [[وکالت]]، [[امام]] از طریق فرستادن پیک، با [[شیعیان]] و [[پیروان]] خود ارتباط برقرار میساخت و مشکلات آنان را برطرف میکرد. [[امام]]، گذشته از پیکها، از طریق نامهنگاری نیز با [[شیعیان]] ارتباط داشت و آنان را در موقعیتهای حساس [[راهنمایی]] میکرد. نامهای که [[امام]] به "[[ابن بابویه]]" نوشته، نمونهای از این نامهها است. [[امام]] دو نامه نیز به [[شیعیان]] [[قم]] و آبه "آوه" نوشته که متن آنها در کتابها گرد آمده است<ref>حسن بن علی بن شعبه، تحف العقول، ص ۴۸۶.</ref>. | |||
===سوم: فعالیتهای [[سیاسی]] سرّی=== | بر اساس روایتی، امام عسکری {{ع}} بامداد روز هشتم [[ربیع]] الأول سال ۲۶۰ ق اندکی پیش از [[رحلت]]، نامههای فراوانی به [[مردم]] [[مداین]] نوشت<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۶۴-۷۰ و [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۱، ص۱۵۳، ۱۵۴.</ref>. | ||
===چهارم: | === سوم: فعالیتهای [[سیاسی]] سرّی=== | ||
امام عسکری {{ع}} با وجود همه محدودیتها و کنترلهای دستگاه [[خلافت]]، یک زنجیره فعالیتهای [[سیاسی]] سرّی را [[رهبری]] میکرد که با [[گزینش]] شیوههای پنهانکاری، از چشم جاسوسان دربار، به دور میماند. برای نمونه، [[عثمان بن سعید عمری]] ـ از نزدیکترین و صمیمیترین [[یاران]] [[امام]] {{ع}} ـ در پوشش روغنفروشی فعالیت میکرد. [[شیعیان]] و [[پیروان]] آن حضرت، [[اموال]] و وجوه خود را به او میرساندند و او آنها را در ظرفهای روغن قرار داده، به حضور [[امام]] {{ع}} میرساند<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۲۱۴.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۱، ص۱۵۶.</ref> | |||
=== چهارم: پشتیبانی [[مالی]] از شیعیان=== | |||
یکی دیگر از موضعگیریهای امام عسکری {{ع}}، حمایت [[مالی]] از شیعیان ـ به ویژه از [[یاران خاص]] و نزدیک آن حضرت ـ بود. این کار سبب شد آنان زیر فشار [[مالی]]، جذب دستگاه [[حکومت عباسی]] نشوند<ref> شیخ مفید، الارشاد، ص ۳۴۳؛ ابن شهر اشوب، مناقب آل أبی طالب، ج ۴، ص ۴۳۹؛ مسعودی، اثبات الوصیة، ص ۲۴۲؛ سید محسن امین، اعیان الشیعة، ص ۴۰؛ طبرسی، اعلام الوری، ص ۳۷۲؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۰۸.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۶۴-۷۰ و [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۱، ص۱۵۳، ۱۵۴.</ref> | |||
=== پنجم: آگاهیبخشی [[سیاسی]] به چهرههای برجسته [[شیعه]]=== | |||
از دیگر فعالیتهای [[سیاسی]] امام عسکری {{ع}}، تقویت و توجیه [[سیاسی]] [[رجال]] مهم [[شیعه]]، برابر فشارها و سختیهای [[مبارزات]] [[سیاسی]]، برای [[حمایت]] از آرمانهای بلند [[تشیع]] بود. از آنجا که شخصیتهای بزرگ [[شیعه]] در فشار بیشتری بودند، [[امام]] به تناسب مورد، آنان را [[راهنمایی]] میکرد و [[روحیه]] آنان را بالا میبرد. همچنین میکوشید [[صبر]] و [[آگاهی]] آنان در برابر فشارها، تنگناها و تنگدستیها فزونی یابد، تا بتوانند [[مسؤولیت]] بزرگ [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] و [[وظایف دینی]] خود را به خوبی انجام دهند<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۱، ص۱۵۷.</ref>. | |||
==پرسش مستقیم== | === ششم: بهرهگیری از [[دانش غیبی]] برای [[ارشاد]] دیگران=== | ||
[[امامان]] {{عم}}، در پرتو ارتباط با [[پروردگار]] [[جهان]]، از [[دانش غیبی]] برخوردار بودند و در مواردی که اساس [[حقانیت]] [[اسلام]] یا [[مصالح]] بلند مرتبه [[امت اسلامی]]، در خطر قرار میگرفت، از این [[آگاهی]] به صورت "ابزار [[هدایت]]" استفاده میکردند. پیشگوییها و گزارشهای غیبی آنان، بخش مهمّی از [[زندگی]] ایشان را در بر میگیرد؛ با مطالعه در [[زندگی]] امام عسکری {{ع}}، چنین به نظر میرسد که آن حضرت، بیش از [[امامان]] دیگر، [[دانش غیبی]] خود را آشکار میساخته است<ref>محمد جواد طبسی، حیاة الامام العسکری علیه السّلام، ص ۱۲۱.</ref>. پس از انتقال [[امام هادی]] {{ع}} به [[سامرا]]، آن حضرت تحت [[مراقبت]] و کنترل شدید بود؛ ازاینرو امکان معرفی فرزندش [[امام حسن]] {{ع}} به عموم [[شیعیان]]، در [[جایگاه امام]] بعدی وجود نداشت. به طور اصولی این کار، [[زندگی]] او را از [[ناحیه]] [[حکومت]] وقت، در معرض خطر جدّی قرار میداد. به همین سبب کار معرفی امام عسکری {{ع}} به [[شیعیان]] و [[گواه]] گرفتن آنان در این باب، در ماههای پایانی [[عمر]] [[امام هادی]] {{ع}} صورت گرفت؛ به گونهای که هنگام [[رحلت]] آن حضرت، گروهی از [[شیعیان]] از [[امامت]] امام عسکری {{ع}}، [[آگاهی]] نداشتند<ref>مسعودی، اثبات الوصیة، ص ۲۳۴.</ref>. امام عسکری {{ع}} برای زدودن زنگار شکها و تردیدها و نیز برای حفظ [[یاران]] خود از خطر یا [[هدایت]] [[گمراهان]]، ناگزیر میشد پردههای [[حجاب]] را کنار زده، از آن سوی [[جهان]] ظاهر خبر دهد<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۶۴-۷۰ و [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۱، ص۱۵۳، ۱۵۴.</ref>. | |||
=== هفتم: معرفی [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} به عنوان جانشین=== | |||
یکی از مسؤولیتهای بزرگ امام عسکری {{ع}}، معرّفی [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} به [[جانشینی]] خود بود. این امر، زمانی سختتر میشد که آن حضرت میبایست بنا به دلایلی، [[فرزند]] خود را در پرده "[[پنهانزیستی]]" نگه دارد، تا از گزند بدخواهان در [[امان]] بماند. با این حال در موارد فراوانی، به معرفی [[جانشین]] خود به افراد مورد [[اطمینان]] پرداخته است. تعابیری که [[امام یازدهم]] برای معرفی [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} به کار برده، بدین قرار است:{{متن حدیث|هَذَا صَاحِبُكُمْ بَعْدِي}}<ref>این، بعد از من صاحب شما است؛ شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۳۴۸.</ref>؛ {{متن حدیث|إِنَ ابْنِي هُوَ الْقَائِمُ مِنْ بَعْدِي}}<ref>همانا فرزندم، قائم بعد از من است؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۵۲۴، ح ۴.</ref>؛ {{متن حدیث|هَذَا إِمَامُكُمْ مِنْ بَعْدِي وَ خَلِيفَتِي عَلَيْكُم}}<ref>این پیشوای شما پس از من و جانشین من بر شما است؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۴۳۵، ح ۲.</ref>؛ {{متن حدیث|ابنی محمد هو الامام الحجة بعدی}}<ref>فرزندم محمد، همان امام و حجت پس از من است؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۴۰۹، ح ۹</ref> و مواردی از این دست که در کتابها بدان اشاره شده است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۶۴-۷۰ و [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۱، ص۱۵۳، ۱۵۴.</ref>. | |||
=== هشتم: آمادهسازی [[شیعیان]] برای دوران [[غیبت]] [[امام مهدی|امام دوازدهم]] {{ع}} === | |||
از آنجا که پنهان شدن [[پیشوا]] و [[رهبر]] هر جمعیت، یک حادثه غیر طبیعی و نامأنوس است و [[باور]] کردن آن و نیز تحمل مشکلات ناشی از آن، برای [[مردم]] دشوار است، [[پیامبر اسلام]] {{صل}} و [[امامان]] پیشین {{عم}}، به تدریج [[مردم]] را با این موضوع آشنا ساخته، افکار را برای پذیرش آن آماده میکردند. | |||
این تلاش، در عصر [[امام هادی]] {{ع}} و امام عسکری {{ع}}، به صورت جدیتری به چشم میخورد؛ چنانکه [[امام هادی]] {{ع}} بعضی از [[کارها]] را به وسیله [[نمایندگان]] انجام میداد و خود کمتر با افراد تماس میگرفت. این امر در زمان امام عسکری {{ع}}، جلوه بیشتری یافت؛ زیرا با وجود تأکید بر [[تولد]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}، او را فقط به [[شیعیان]] خاص و بسیار نزدیک نشان میداد. از سوی دیگر، تماس مستقیم [[شیعیان]] با خود آن حضرت نیز روز به روز محدودتر و کمتر میشد؛ به گونهای که حتی در [[شهر]] [[سامرا]] از طریق [[نامه]] یا به وسیله [[نمایندگان]] خویش، به [[مردم]] پاسخ میداد. بدین ترتیب، آنان را برای پذیرش اوضاع و شرایط [[عصر غیبت]] و ارتباط غیر مستقیم با [[امام]] آماده میساخت. این همان روشی است که [[امام دوازدهم]] {{ع}} در [[زمان غیبت صغرا]] در پیش گرفت و به تدریج [[شیعیان]] را برای [[دوران غیبت کبرا]] آماده ساخت<ref>با استفاده از: مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان علیهم السّلام، ص ۶۱۵- ۶۶۲.</ref>. | |||
حوادث ناگوار پس از [[شهادت امام عسکری]] {{ع}}: سوگمندانه پس از امام عسکری {{ع}}، پدیدههای ناگواری رخ داد که برخی بدین قرار است: | |||
# بازجویی [[حاکمان ستمگر]] از خانه آن حضرت، برای دستیابی به [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}<ref>ر. ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۰۵؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص ۴۳.</ref>؛ | |||
# برخورد [[جعفر]] [[کذّاب]] با [[مادر امام عسکری]] {{ع}} بر سر [[میراث]]؛ | |||
# [[ترور]]، حبس، تهدید و اذیت و [[آزار]] [[شیعیان]]؛ [[شیخ مفید]]، تهدیدات بر ضد [[شیعه]] پس از [[شهادت امام عسکری]] {{ع}}، را یکی از تلخترین فرازهای [[تاریخ]] [[تشیع]] یاد کرده است<ref>شیخ مفید، الارشاد، ص ۳۲۵؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۰، ص ۳۳۴.</ref>؛ | |||
# [[اختلاف]] و چنددستگی بین [[شیعیان]]. یکی از حادثههای کمرشکن پس از [[شهادت امام عسکری]] {{ع}}، تفرقهای بود که در میان برخی از [[شیعیان]] پدید آمد و آها را از [[یکپارچگی]] خارج کرد. البته این تفرق پیش از آن، از سوی امام عسکری {{ع}} پیشبینی شده بود. [[ابو غانم]] میگوید: از امام عسکری {{ع}} شنیدم که میفرمود: "در سال ۲۶۰ پیروانم [[فرقه]] فرقه میشوند". آگاه در ادامه [[ابو غانم]] میگوید: در آن سال امام عسکری {{ع}} [[رحلت]] فرمود و [[پیروان]] و یارانش متفرق شدند. دستهای خود را منتسب به جعفر ـ پسر [[امام]] دهم ـ کردند، گروهی سرگردان شدند، عدهای به [[شک]] افتادند، دستهای در حالت سرگردانی ایستادند و جمعی دیگر به [[توفیق]] خدای سبحانه و تعالی بر [[دین]] خود ثابت ماندند<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۴۰۸، ح ۶.</ref>.<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۶۴-۷۰ و [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۱، ص۱۵۸، ۱۶۰.</ref> | |||
== پرسش مستقیم == | |||
* [[امام عسکری برای تثبیت امامت فرزندش چه تدابیری اندیشید؟ (پرسش)]] | * [[امام عسکری برای تثبیت امامت فرزندش چه تدابیری اندیشید؟ (پرسش)]] | ||
== پرسشهای وابسته == | |||
{{پرسمان امامت امام مهدی}} | {{پرسمان امامت امام مهدی}} | ||
==منابع== | == منابع == | ||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:134491.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|'''فرهنگنامه مهدویت''']] | |||
# [[پرونده:136861.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|'''درسنامه مهدویت ج۱''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
==پانویس== | |||
{{ | |||
{{اهل بیت}} | {{اهل بیت}} | ||
[[رده:امام عسکری]] | [[رده:امام عسکری]] | ||
[[رده:مدخل فرهنگنامه مهدویت]] | [[رده:مدخل فرهنگنامه مهدویت]] | ||
[[رده:مدخل موعودنامه]] | [[رده:مدخل موعودنامه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۴ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۴۷
ابو محمد حسن بن علی معروف به امام حسن عسکری (ع)، پیشوای یازدهم مسلمانان است که در ربیع الثانی سال ۲۳۲ق در مدینه چشم به جهان گشود. پدر آن حضرت، حضرت هادی (ع) و مادرش حدیثه نام داشت. معروفترین لقب ایشان عسکری است، به دلیل اقامت طولانی مدت در محله عسکر سامرا.
آن حضرت ۱۳ سال در مدینه بود، ده سال هم در سامرا کنار پدر زندگی کرد. شش سال نیز پس از شهادت پدر، امامت شیعه را بر عهده داشت که در این دوران با شش این دوران با شش خلیفه عباسی معاصر بوده است. امام در دوران امامت فعالیتهای مختلفی از جمله: کوشش علمی در دفاع از اسلام و ردّ شبهات؛ گسترش حلقۀ ارتباطی با شیعیان از طریق نمایندگان؛ معرفی حضرت مهدی (ع) به عنوان جانشین و آمادهسازی شیعیان برای دوران غیبت امام دوازدهم (ع) داشتند.
سرانجام امام در تاریخ اول "ربیع الاول" سال ۲۶۰ ق به دستور معتمد عباسی، مسموم و در روز هشتم همان تاریخ به شهادت رسید و در خانۀ خود در سامرا و کنار مرقد پدرش به خاک سپرده شد.
مقدمه
امام حسن عسکری (ع) فرزند امام علی النقی (ع)، پدر بزرگوار حضرت مهدی (ع) و یازدهمین پیشوای شیعیان است. آن حضرت در ماه ربیع الاول یا ربیع الثانی سال ۲۳۱ یا ۲۳۲ ق در مدینه، چشم به جهان گشود. مادرش بانویی پارسا و شایسته به نام "حدیثه"(س) بود که برخی از او به نام "سوسن" یاد کردهاند[۱].
از آنجا که پیشوای یازدهم به دستور خلیفه عباسی در "سامرا"، در محله "عسکر" سکونت اجباری داشت، "عسکری" نامیده میشود[۲]. از مشهورترین لقبهای آن حضرت، "نقی"، "زکی"، "فاضل"، "امین" و کنیهاش "ابو محمد" است. او ۲۲ ساله بود که پدرش به شهادت رسید. مدّت امامتش شش سال و عمرش ۲۸ سال بود. امام عسکری (ع) در سال ۲۶۰ ق در حالی که یگانه پسر او در جایگاه آخرین حجّت الهی در سن پنج سالگی قرار داشت، به شهادت رسید و در خانه خود در سامرا، کنار مرقد پدرش به خاک سپرده شد[۳].
درباره ویژگیهای آن حضرت آوردهاند: رنگش گندمگون، چشمانش درشت و سیاه، رویش زیبا، قامتش معتدل و اندامش متناسب بود. با آنکه جوان بود، بزرگان قریش و دانشمندان زمان خود را تحت تأثیر و نفوذ قرار میداد. دوست و دشمن به برتری او در دانش، بردباری، بخشش، پارسایی، پروای الهی و دیگر مکارم اخلاقی باور داشتند[۴].
مدت کوتاه عمر امام به سه دوره تقسیم میشود: تا چهار سال و چند ماهگی "و بنا به یک قول تا سیزده سالگی"، در مدینه به سر برد. تا ۲۳ سالگی به اتفاق پدر بزرگوارش در سامرا میزیست و تا ۲۸ سالگی "شش سال و اندی پس از شهادت امام دهم"، در سامرا ولایت بر امور و پیشوایی شیعیان را بر عهده داشت.
روایاتی از رسول اکرم (ص) و اهل بیت (ع) بر امامت دوازده امام وارد شده و در آنها به روشنی به نام ایشان ـ از جمله امام حسن بن علی عسکری (ع) ـ اشاره شده است. اضافه بر آنکه در روایات نقل شده از پدر بزرگوارش، به امامت آن حضرت تصریح شده است.
جابر بن عبد اللّه انصاری، با اشاره به لوحی که در دستان مبارک حضرت زهرا (س) مشاهده کرده بود، به امامت و نام امام عسکری (ع) تصریح کرده است[۵].
مشهور بین شیعه آن است که امام عسکری (ع) فرزندی جز امام مهدی (ع) از خود به یادگار نگذاشت[۶]. آن حضرت، با همه فشارها و پیجوییهای پیوسته حکومت عباسی، یک سلسله فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و علمی، در راستای حفظ اسلام و مبارزه با افکار ضد اسلامی انجام میداد. گوشهای از این فعالیتها که پیوند بیشتری با موضوع مهدویت دارد، به شرح زیر است[۷].
نخست: کوشش علمی در دفاع از اسلام و ردّ شبهات
امام عسکری (ع) به دلیل شرایط نامساعد و تنگناهای شدید حکومت عباسی، در گسترش دانش بیکران خود در همه جامعه پیروزی چندانی به دست نیاورد؛ اما شاگردانی تربیت کرد که هرکدام در گسترش معارف اسلام و رفع شبهات دشمنان، نقش مؤثر و ارزندهای داشتند. شیخ طوسی، شمار شاگردان آن حضرت را افزون بر یکصد نفر ثبت کرده است[۸]. میان آنان چهرهها و شخصیتهای برجسته و وارستهای مانند احمد بن اسحاق اشعری قمی، ابو هاشم داوود بن قاسم جعفری، ابو عمرو عثمان بن سعید عمری، علی بن جعفر و محمد بن حسن صفّار به چشم میخورند[۹].
دوم: گسترش حلقه ارتباطی با شیعیان از طریق نمایندگان
در پی تلاشهای فراوان امامان پیشین، در زمان امام عسکری (ع) تشیع در مناطق و شهرهای مختلف، گسترده شده و شیعیان در گستره وسیعی زندگی میکردند. گستردگی و پراکندگی مراکز شیعی، وجود سازمان ارتباطی منظمی را ایجاب میکرد، تا پیوند شیعیان را با حوزه امامت و نیز ارتباط آنان را با همدیگر برقرار سازد و از این رهگذر، آنان را از نظر دینی و سیاسی، رهبری و سازماندهی کند. این نیاز از زمان امام نهم (ع) احساس میشد و چنانکه در روش آن حضرت و امام دهم (ع) آمده، شبکه ارتباطی وکالت و نصب نمایندگان در مناطق گوناگون، از آن زمان وجود داشته است. این برنامه زمان امام عسکری (ع) نیز پیگیری شد. بنابر یافتهها و شواهد تاریخی، آن حضرت نمایندگانی از میان شخصیتهای برجسته شیعه، در مناطق فراوان نصب کرده و با آنان در ارتباط بود و از این راه، شیعیان را در همه مناطق زیرِ نگاه داشت. یکی از نمایندگان امام "احمد بن اسحاق بن عبد اللّه قمی اشعری"، از یاران ویژه امام و از شخصیتهای بزرگ شیعی در قم بود. برخی از دانشمندان علم رجال، از او به عنوان رابط بین قمیها و امام و از جمله اصحاب خاصّ آن حضرت یاد کردهاند[۱۰]. اما دانشمندان دیگر او را وکیل و نماینده امام دانستهاند[۱۱]. در رأس وکیلهای امام، "محمد بن عثمان عمری" قرار داشت و وکیلهای دیگر، به وسیله او با امام در ارتباط بودند. آنان نوعا اموال و وجوهات جمعآوری شده را به وی تحویل میدادند و او آنها را به امام (ع) میرساند. افزون بر شبکه ارتباطی وکالت، امام از طریق فرستادن پیک، با شیعیان و پیروان خود ارتباط برقرار میساخت و مشکلات آنان را برطرف میکرد. امام، گذشته از پیکها، از طریق نامهنگاری نیز با شیعیان ارتباط داشت و آنان را در موقعیتهای حساس راهنمایی میکرد. نامهای که امام به "ابن بابویه" نوشته، نمونهای از این نامهها است. امام دو نامه نیز به شیعیان قم و آبه "آوه" نوشته که متن آنها در کتابها گرد آمده است[۱۲].
بر اساس روایتی، امام عسکری (ع) بامداد روز هشتم ربیع الأول سال ۲۶۰ ق اندکی پیش از رحلت، نامههای فراوانی به مردم مداین نوشت[۱۳].
سوم: فعالیتهای سیاسی سرّی
امام عسکری (ع) با وجود همه محدودیتها و کنترلهای دستگاه خلافت، یک زنجیره فعالیتهای سیاسی سرّی را رهبری میکرد که با گزینش شیوههای پنهانکاری، از چشم جاسوسان دربار، به دور میماند. برای نمونه، عثمان بن سعید عمری ـ از نزدیکترین و صمیمیترین یاران امام (ع) ـ در پوشش روغنفروشی فعالیت میکرد. شیعیان و پیروان آن حضرت، اموال و وجوه خود را به او میرساندند و او آنها را در ظرفهای روغن قرار داده، به حضور امام (ع) میرساند[۱۴][۱۵]
چهارم: پشتیبانی مالی از شیعیان
یکی دیگر از موضعگیریهای امام عسکری (ع)، حمایت مالی از شیعیان ـ به ویژه از یاران خاص و نزدیک آن حضرت ـ بود. این کار سبب شد آنان زیر فشار مالی، جذب دستگاه حکومت عباسی نشوند[۱۶][۱۷]
پنجم: آگاهیبخشی سیاسی به چهرههای برجسته شیعه
از دیگر فعالیتهای سیاسی امام عسکری (ع)، تقویت و توجیه سیاسی رجال مهم شیعه، برابر فشارها و سختیهای مبارزات سیاسی، برای حمایت از آرمانهای بلند تشیع بود. از آنجا که شخصیتهای بزرگ شیعه در فشار بیشتری بودند، امام به تناسب مورد، آنان را راهنمایی میکرد و روحیه آنان را بالا میبرد. همچنین میکوشید صبر و آگاهی آنان در برابر فشارها، تنگناها و تنگدستیها فزونی یابد، تا بتوانند مسؤولیت بزرگ اجتماعی و سیاسی و وظایف دینی خود را به خوبی انجام دهند[۱۸].
ششم: بهرهگیری از دانش غیبی برای ارشاد دیگران
امامان (ع)، در پرتو ارتباط با پروردگار جهان، از دانش غیبی برخوردار بودند و در مواردی که اساس حقانیت اسلام یا مصالح بلند مرتبه امت اسلامی، در خطر قرار میگرفت، از این آگاهی به صورت "ابزار هدایت" استفاده میکردند. پیشگوییها و گزارشهای غیبی آنان، بخش مهمّی از زندگی ایشان را در بر میگیرد؛ با مطالعه در زندگی امام عسکری (ع)، چنین به نظر میرسد که آن حضرت، بیش از امامان دیگر، دانش غیبی خود را آشکار میساخته است[۱۹]. پس از انتقال امام هادی (ع) به سامرا، آن حضرت تحت مراقبت و کنترل شدید بود؛ ازاینرو امکان معرفی فرزندش امام حسن (ع) به عموم شیعیان، در جایگاه امام بعدی وجود نداشت. به طور اصولی این کار، زندگی او را از ناحیه حکومت وقت، در معرض خطر جدّی قرار میداد. به همین سبب کار معرفی امام عسکری (ع) به شیعیان و گواه گرفتن آنان در این باب، در ماههای پایانی عمر امام هادی (ع) صورت گرفت؛ به گونهای که هنگام رحلت آن حضرت، گروهی از شیعیان از امامت امام عسکری (ع)، آگاهی نداشتند[۲۰]. امام عسکری (ع) برای زدودن زنگار شکها و تردیدها و نیز برای حفظ یاران خود از خطر یا هدایت گمراهان، ناگزیر میشد پردههای حجاب را کنار زده، از آن سوی جهان ظاهر خبر دهد[۲۱].
هفتم: معرفی حضرت مهدی (ع) به عنوان جانشین
یکی از مسؤولیتهای بزرگ امام عسکری (ع)، معرّفی حضرت مهدی (ع) به جانشینی خود بود. این امر، زمانی سختتر میشد که آن حضرت میبایست بنا به دلایلی، فرزند خود را در پرده "پنهانزیستی" نگه دارد، تا از گزند بدخواهان در امان بماند. با این حال در موارد فراوانی، به معرفی جانشین خود به افراد مورد اطمینان پرداخته است. تعابیری که امام یازدهم برای معرفی حضرت مهدی (ع) به کار برده، بدین قرار است:«هَذَا صَاحِبُكُمْ بَعْدِي»[۲۲]؛ «إِنَ ابْنِي هُوَ الْقَائِمُ مِنْ بَعْدِي»[۲۳]؛ «هَذَا إِمَامُكُمْ مِنْ بَعْدِي وَ خَلِيفَتِي عَلَيْكُم»[۲۴]؛ «ابنی محمد هو الامام الحجة بعدی»[۲۵] و مواردی از این دست که در کتابها بدان اشاره شده است[۲۶].
هشتم: آمادهسازی شیعیان برای دوران غیبت امام دوازدهم (ع)
از آنجا که پنهان شدن پیشوا و رهبر هر جمعیت، یک حادثه غیر طبیعی و نامأنوس است و باور کردن آن و نیز تحمل مشکلات ناشی از آن، برای مردم دشوار است، پیامبر اسلام (ص) و امامان پیشین (ع)، به تدریج مردم را با این موضوع آشنا ساخته، افکار را برای پذیرش آن آماده میکردند.
این تلاش، در عصر امام هادی (ع) و امام عسکری (ع)، به صورت جدیتری به چشم میخورد؛ چنانکه امام هادی (ع) بعضی از کارها را به وسیله نمایندگان انجام میداد و خود کمتر با افراد تماس میگرفت. این امر در زمان امام عسکری (ع)، جلوه بیشتری یافت؛ زیرا با وجود تأکید بر تولد حضرت مهدی (ع)، او را فقط به شیعیان خاص و بسیار نزدیک نشان میداد. از سوی دیگر، تماس مستقیم شیعیان با خود آن حضرت نیز روز به روز محدودتر و کمتر میشد؛ به گونهای که حتی در شهر سامرا از طریق نامه یا به وسیله نمایندگان خویش، به مردم پاسخ میداد. بدین ترتیب، آنان را برای پذیرش اوضاع و شرایط عصر غیبت و ارتباط غیر مستقیم با امام آماده میساخت. این همان روشی است که امام دوازدهم (ع) در زمان غیبت صغرا در پیش گرفت و به تدریج شیعیان را برای دوران غیبت کبرا آماده ساخت[۲۷].
حوادث ناگوار پس از شهادت امام عسکری (ع): سوگمندانه پس از امام عسکری (ع)، پدیدههای ناگواری رخ داد که برخی بدین قرار است:
- بازجویی حاکمان ستمگر از خانه آن حضرت، برای دستیابی به حضرت مهدی (ع)[۲۸]؛
- برخورد جعفر کذّاب با مادر امام عسکری (ع) بر سر میراث؛
- ترور، حبس، تهدید و اذیت و آزار شیعیان؛ شیخ مفید، تهدیدات بر ضد شیعه پس از شهادت امام عسکری (ع)، را یکی از تلخترین فرازهای تاریخ تشیع یاد کرده است[۲۹]؛
- اختلاف و چنددستگی بین شیعیان. یکی از حادثههای کمرشکن پس از شهادت امام عسکری (ع)، تفرقهای بود که در میان برخی از شیعیان پدید آمد و آها را از یکپارچگی خارج کرد. البته این تفرق پیش از آن، از سوی امام عسکری (ع) پیشبینی شده بود. ابو غانم میگوید: از امام عسکری (ع) شنیدم که میفرمود: "در سال ۲۶۰ پیروانم فرقه فرقه میشوند". آگاه در ادامه ابو غانم میگوید: در آن سال امام عسکری (ع) رحلت فرمود و پیروان و یارانش متفرق شدند. دستهای خود را منتسب به جعفر ـ پسر امام دهم ـ کردند، گروهی سرگردان شدند، عدهای به شک افتادند، دستهای در حالت سرگردانی ایستادند و جمعی دیگر به توفیق خدای سبحانه و تعالی بر دین خود ثابت ماندند[۳۰].[۳۱]
پرسش مستقیم
پرسشهای وابسته
- آیا خداوند برای امامت امام مهدی زمینه سازی کرده است؟ (پرسش)
- آیا نص متواتر بر امامت امام مهدی از امام عسکری رسیده است؟ (پرسش)
- آیا انتقال امامت به دو برادر بعد از حسنین جایز است؟ (پرسش)
- امامت امام مهدی از چه زمانی آغاز شده است؟ (پرسش)
- آیا فضایل و کرامات امامان ناشی از نبوغ فکری آنها بوده است؟ (پرسش)
- امام عسکری برای تثبیت امامت فرزندش چه تدابیری اندیشید؟ (پرسش)
- میان نظام امامت و غیبت امام مهدی چه ارتباطی وجود دارد؟ (پرسش)
- پس از شهادت امام حسن عسکری چه اختلافهایی بر سر مسئله امامت بهوجود آمد؟ (پرسش)
- چرا امام عسکری اقدام به معرفی و نشان دادن فرزندش به برخی از شیعیان نمودند؟ (پرسش)
- امام مهدی در پاسخ سعد بن عبدالله قمی دلیل عدم انتخابی بودن امام را چگونه بیان فرموده است؟ (پرسش)
- جریان تحویل وجوهات و هدایای شیعیان به امام عسکری توسط محمد بن اسحاق چیست؟ (پرسش)
- امام حسن عسکری درباره جانشین بعد از خود چه فرموده است؟ (پرسش)
- چه کسانی بر جنازه امام حسن عسکری نماز خواندهاند؟ (پرسش)
- مقام علمی امام مهدی در روایات چگونه بیان شده است؟ (پرسش)
- حدیث ولایت چیست و چه ارتباطی با امامت امام مهدی دارد؟ (پرسش)
- چه ارتباطی میان حدیث معراج و امامت امام مهدی وجود دارد؟ (پرسش)
منابع
پانویس
- ↑ ر. ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۰۳.
- ↑ شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، باب ۱۷۶، ص ۲۳۰.
- ↑ شیخ طوسی، التهذیب، ج ۶، ص ۹۲؛ مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان (ع)، ص ۶۱۵.
- ↑ ر. ک: شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، مقدمه.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، باب ۲۸، ح ۱.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، ص ۳۴۶.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۶۴-۷۰ و درسنامه مهدویت، ج۱، ص۱۵۳، ۱۵۴.
- ↑ شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص ۴۲۷ به بعد.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۶۴-۷۰ و درسنامه مهدویت، ج۱، ص۱۵۳، ۱۵۴.
- ↑ نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعة، ص ۶۶؛ شیخ طوسی، الفهرست، ص ۲۳.
- ↑ محمد جواد طبسی، حیاة الامام العسکری، ص ۳۳۳.
- ↑ حسن بن علی بن شعبه، تحف العقول، ص ۴۸۶.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۶۴-۷۰ و درسنامه مهدویت، ج۱، ص۱۵۳، ۱۵۴.
- ↑ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۱۴.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۱، ص۱۵۶.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، ص ۳۴۳؛ ابن شهر اشوب، مناقب آل أبی طالب، ج ۴، ص ۴۳۹؛ مسعودی، اثبات الوصیة، ص ۲۴۲؛ سید محسن امین، اعیان الشیعة، ص ۴۰؛ طبرسی، اعلام الوری، ص ۳۷۲؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۰۸.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۶۴-۷۰ و درسنامه مهدویت، ج۱، ص۱۵۳، ۱۵۴.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۱، ص۱۵۷.
- ↑ محمد جواد طبسی، حیاة الامام العسکری علیه السّلام، ص ۱۲۱.
- ↑ مسعودی، اثبات الوصیة، ص ۲۳۴.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۶۴-۷۰ و درسنامه مهدویت، ج۱، ص۱۵۳، ۱۵۴.
- ↑ این، بعد از من صاحب شما است؛ شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۳۴۸.
- ↑ همانا فرزندم، قائم بعد از من است؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۵۲۴، ح ۴.
- ↑ این پیشوای شما پس از من و جانشین من بر شما است؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۳۵، ح ۲.
- ↑ فرزندم محمد، همان امام و حجت پس از من است؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۰۹، ح ۹
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۶۴-۷۰ و درسنامه مهدویت، ج۱، ص۱۵۳، ۱۵۴.
- ↑ با استفاده از: مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان علیهم السّلام، ص ۶۱۵- ۶۶۲.
- ↑ ر. ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۰۵؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص ۴۳.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، ص ۳۲۵؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۰، ص ۳۳۴.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۰۸، ح ۶.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۶۴-۷۰ و درسنامه مهدویت، ج۱، ص۱۵۸، ۱۶۰.