امام حسین در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}}))
 
(۳۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = امام حسین
| عنوان مدخل  = امام حسین
| مداخل مرتبط = [[امام حسین در قرآن]] - [[امام حسین در حدیث]] - [[امام حسین در معارف دعا و زیارات]] - [[امام حسین در کلام اسلامی]] - [[امام حسین در تاریخ اسلامی]] - [[امام حسین در معارف و سیره نبوی]] - [[امام حسین در معارف و سیره فاطمی]] - [[امام حسین در معارف و سیره اهل بیت]]
| پرسش مرتبط  =
}}


{{سوگواری امام حسین}}
'''امام حسین {{ع}}''' [[امام سوم]] [[مسلمانان]] فرزند [[امام علی]] {{ع}} و [[فاطمه]] {{س}} در سوم [[شعبان]] سال سوم هجری در [[مدینه]] متولد شدند. کنیه ایشان [[ابا عبدالله]] و [[سیدالشهداء]] معروف‌ترین [[لقب]] ایشان است. حضرت مورد [[محبت]] فراوان [[پیامبر اکرم]] {{صل}} قرار داشت و [[روایات]] فراوانی از ایشان درباره امام حسین وارد شده است. حضرت پس از [[پیامبر]] همواره همراه پدر و [[برادر]] بزرگ‌وارشان بودند و پس از [[شهادت]] برادر و به هلاکت رسیدن [[معاویه]] در دوران خلافت [[یزید]] [[قیام]] کرده و در عاشورای سال ۶۱ هجری به شهادت رسیدند.
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[اهل بیت پیامبر خاتم]]''' است. "'''[[امام حسین]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[امام حسین در قرآن]] - [[امام حسین در حدیث]] - [[امام حسین در کلام اسلامی]] - [[امام حسین در تاریخ اسلام]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[امام حسین (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==ولادت و نام و نسب [[امام حسین]]{{ع}}==
== ولادت و نام و نسب ==
[[امام حسین]]{{ع}} سومین پیشوای [[مسلمانان]] و دومین [[فرزند امام علی]]{{ع}} و [[فاطمه]]{{س}} است که در سوم [[شعبان]] [[سال سوم هجری]] در [[مدینه]] دیده به [[جهان]] گشود<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۶۳.</ref>. البته [[سال]] [[تولد]] [[امام]] را منابع مختلف بین سال‌های سوم تا [[ششم هجری]] [[نقل]] کرده‌اند. در [[روایت]] آمده است نام او را [[خداوند]] انتخاب و [[جبرئیل]] به [[پیامبر]]{{صل}} [[ابلاغ]] کرده است<ref>مناقب آل ابی طالب‌، ۴/ ۸۶- ۸۴؛ اسد الغابة، ۲/ ۱۸.</ref>. بنابراین، نام [[حسین]] را [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به امر [[خدا]] بر وی نهاد. [[حسین]] نام [[فرزند]] دوم [[هارون]]، یعنی "[[شبیر]]" است. این نام پیش از این در میان [[مردمان]] [[عرب]] سابقه نداشته است. پس از [[تولد]]، [[رسول خدا]]{{صل}} خود در گوش او [[اذان]] و اقامه گفت و پیوسته به ایشان عنایتی ویژه داشت. در [[روایت]] آمده است هنگام [[تولد]]، [[جبرئیل]] به همراه هزار تن از ملائک برای تبریک به حضور [[پیامبر اکرم]]{{صل}} رسیدند و [[جبرئیل]] [[پیامبر]] را از کیفیّت [[شهادت]] ایشان و ادامۀ [[امامت]] [[اهل‌بیت]]{{ع}} در [[نسل]] او [[آگاه]] ساخت<ref>ر.ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۸۹؛ [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۹۰- ۲۹۱؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۰۲.</ref>.
[[امام حسین]] {{ع}} سومین پیشوای [[مسلمانان]] و دومین فرزند امام علی {{ع}} و [[فاطمه]] {{س}} است که در سوم [[شعبان]] [[سال سوم هجری]] در [[مدینه]] دیده به [[جهان]] گشود<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۶۳.</ref>. البته سال تولد [[امام]] را منابع مختلف بین سال‌های سوم تا ششم هجری [[نقل]] کرده‌اند. در [[روایت]] آمده است نام او را [[خداوند]] انتخاب و [[جبرئیل]] به [[پیامبر]] {{صل}} [[ابلاغ]] کرده است<ref>مناقب آل ابی طالب‌، ۴/ ۸۶- ۸۴؛ اسد الغابة، ۲/ ۱۸.</ref>. بنابراین، نام [[حسین]] را [[پیامبر اکرم]] {{صل}} به امر [[خدا]] بر وی نهاد. [[حسین]] نام [[فرزند]] دوم [[هارون]]، یعنی "[[شبیر]]" است. این نام پیش از این در میان [[مردمان]] [[عرب]] سابقه نداشته است. پس از تولد، [[رسول خدا]] {{صل}} خود در گوش او [[اذان]] و اقامه گفت و پیوسته به ایشان عنایتی ویژه داشت. در [[روایت]] آمده است هنگام تولد، [[جبرئیل]] به همراه هزار تن از ملائک برای تبریک به حضور [[پیامبر اکرم]] {{صل}} رسیدند و [[جبرئیل]] [[پیامبر]] را از کیفیّت [[شهادت]] ایشان و ادامۀ [[امامت]] [[اهل‌بیت]] {{ع}} در نسل او [[آگاه]] ساخت<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۸۹؛ [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص ۲۹۰- ۲۹۱؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۰۲.</ref>.


==کنیه و القاب [[امام حسین]]{{ع}}==
== کنیه و القاب ==
کنیه [[امام حسین]]{{ع}} [[ابوعبدالله]] و دارای [[القاب]] فراونی است که بخشی از آنها با [[امام حسن]]{{ع}} مشترک است. از [[القاب]] مشهور آن [[امام]]، [[سبط]] و [[سیدالشهداء]] است<ref>ر.ک. [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۹۰- ۲۹۱؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۰۲.</ref>.
کنیه [[امام حسین]] {{ع}} [[ابوعبدالله]] و دارای [[القاب]] فراونی است که بخشی از آنها با [[امام حسن]] {{ع}} مشترک است. از [[القاب]] مشهور آن [[امام]]، [[سبط]] و [[سیدالشهداء]] است<ref>ر.ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص ۲۹۰- ۲۹۱؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۰۲.</ref>.


==[[فضائل]] و [[مناقب]] [[سید الشهداء]]{{ع}}==
==فضائل و مناقب==
[[امام حسین]]{{ع}} شش سال از دوران زندگی‌اش را با جد بزرگوارش سپری کرد و در این مدت همیشه در کنار [[رسول خدا]]{{صل}} بوده و حتی در وقت [[نماز]] از آن حضرت جدا نمی‌شد. [[رسول خدا]]{{صل}} با جملاتی که دربارۀ [[امام حسین]] فرموده گوشه‌ای از [[فضائل]] او و برادرش را به [[مردم]] بازگو نمود، مانند [[حدیث]]: "[[امام حسن|حسن]] و [[حسین]] [[سرور جوانان اهل بهشت]] هستند"<ref>{{متن حدیث|الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ}}؛ سنن ترمذی، ج۵، ص۳۲۱؛ شرح مسلم، ج۶، ص۴۱.</ref>.
{{اصلی|فضائل امام حسین}}


[[پیامبر]] علاقه بسیاری به [[امام حسین]]{{ع}} داشت و پیوسته در گفتار و [[رفتار]]، از مهر زیاد خویش به [[فرزند]] دخترش پرده برمی‌داشت. او را به سینه می‌فشرد و گلویش را می‌بوسید و می‌فرمود: "[[حسین]] از من است و من از اویم. [[خدا]] [[دوست]] دارد کسی را که [[حسین]] را [[دوست]] دارد. [[حسین]] از [[اسباط]] است"<ref>{{متن حدیث|حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَیْناً حُسَیْنٌ سِبْطٌ مِنَ الْأَسْبَاط}}؛ کامل الزیارات، ص۵۳.</ref>. [[روایت]] است که [[پیامبر]] بر [[منبر]] [[سخنرانی]] می‌کردند، زمانی که [[امام حسن]] و [[حسین]]{{ع}} آمدند [[پیامبر خاتم|پیامبر]] از [[منبر]] پایین آمد و آنان را در آغوش گرفت. مهم‌ترین رخداد دوران [[کودکی امام حسن]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}} شرکت در [[مباهله]] بود. [[امام حسین]]{{ع}} از نظر ظاهری [[شبیه به پیامبر]]{{صل}} بود. ایشان مردی سپیدچهره بود و عمامه‌ای سیاه بر سر می‌گذاشت و موی سر و محاسن خود را خضاب می‌کرد. [[امام حسین|حضرت]] مردی صاحب کرم و بردبار بود و به [[فقرا]] و [[مساکین]] رسیدگی می‌کرد و با آنان نشست و برخاست داشت.
== ویژگی‌های اخلاقی و [[رفتاری]] ==
هر چند همۀ [[امامان معصوم]] {{ع}} در عرصۀ [[اخلاق]] و [[رفتار]] نمونۀ کامل و بی‌مانند هستند اما [[امام حسین]] {{ع}} در این میان جایگاهی ویژه دارد. [[فداکاری]] و پاکبازی او برای [[احیای دین]] و گذشتن از همۀ هستی خویش برای [[فرمانبرداری]] [[خدای متعال]]، در [[تاریخ]] [[انسانی]] بی‌نظیر است. به [[خداوند]] [[عشق]] می‌ورزید و در همه حال به یاد او بود؛ چنانکه [[نقل]] کرده‌اند در شب [[عاشورا]] از [[دشمن]] مهلت خواست تا به [[مناجات]] بایستد و [[نماز]] بگزارد و [[قرآن]] بخواند و فرمود: «[[خدا]] می‌داند من [[نماز]] و [[قرآن]] و دعای فراوان و [[استغفار]] را [[دوست]] می‌دارم»<ref>{{متن حدیث|فَهُوَ یَعْلَمُ أَنِّی کُنْتُ قَدْ أُحِبُّ الصَّلَاةَ لَهُ وَ تِلَاوَةَ کِتَابِهِ وَ کَثْرَةَ الدُّعَاءِ وَ الِاسْتِغْفَارِ}}؛ بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۹۲.</ref>. بیست و پنج بار پیاده به [[حج]] رفت و دعای پر مغز عرفه‌ از اوست. در [[تواضع]] و [[جود]] و [[بخشایش]] و [[رأفت]] و [[احسان]] و [[حلم]] و [[فصاحت]] و [[بلاغت]] و [[شجاعت]]، شهره عام و خاص بود<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۰۲.</ref>.


[[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "امّا [[حسین]]، پس او از [[امّت]] من است و او پسر و [[فرزند من]] و [[بهترین]] [[خلق]] بعد از برادرش است، او [[امام]] [[مسلمانان]] مولای [[مؤمنان]]، [[خلیفه]] [[پروردگار]] عالمیان، [[فریادرس]] فریاد خواهان و [[پناه]] [[پناه]] جویان و [[حجّت]] [[خداوند]] بر تمام [[خلق]] [[خدا]] و [[سرور جوانان اهل بهشت]] و باب [[نجات]] [[امّت]] است، [[فرمان]] او، [[فرمان]] من و [[اطاعت]] از او، [[اطاعت]] از من است، پس هر کس از او [[پیروی]] کند از من است و هر کس از او [[نافرمانی]] کند، از من نیست"<ref>موسوعة کلمات الامام الحسین، ص۲.</ref>.<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۱۰۲-۱۰۳؛ [[رحمت‌الله ضیایی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام حسین (مقاله)|امامت امام حسین]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۴۳۰؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۰۲؛ [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۹۰- ۲۹۱.</ref>
== [[زندگی]] [[سیاسی]] ـ [[اجتماعی]] پیش از [[امامت]] ==
[[زندگی]] [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[امام حسین]] {{ع}} پیش از [[امامت]] ایشان را می‌‌توان در دو دوران مورد بررسی قرار داد. یکی روزگار [[امام علی]] {{ع}} و دیگری دوران [[امام حسن]] {{ع}}.
# '''روزگار [[امام علی]] {{ع}}:''' این دوران را می‌توان در دو بخش باز نمود:
## '''دوران ۲۵ ساله [[سکوت]] پدر:''' [[امام حسین]] {{ع}} در این دوران همراه پدر [[شاهد]] کژروی‌های برخی [[اصحاب پیامبر]] {{صل}} و پیشامدهای بسیار تلخ بود؛ همانند [[شهادت]] مادر، [[غصب فدک]]، [[محرومیت]] [[بنی هاشم]] از [[خمس]] و [[بدعت]] در [[احکام]] و [[مقررات اسلامی]]. [[امام حسین]] {{ع}} در این دوران، پیرو و پشتیبان پدر بود و گاه که [[مصلحت]] تمنا می‌کرد، نارضایتی و [[مخالفت]] خویش به وضعیت [[جامعه اسلامی]] را بازگو می‌کرد.
## '''دوران [[زمامداری]] [[امام علی]] {{ع}}:''' [[امام]] در این دوران، پدر را در [[زمامداری]] [[جامعه اسلامی]] [[یاری]] می‌کرد. فعالیت‌های [[امام حسین]] {{ع}} در روزگار پنج ساله [[خلافت]] پدر عبارت بود از: شرکت در [[امور سیاسی]]، [[اجتماعی]]، [[فرهنگی]] و نظامی. [[بسیج]] نیرو برای رویارویی با [[دشمن]] و حضور پرشور در جنگ‌های [[جمل]]، [[صفین]] و [[نهروان]] بخشی از این گونه فعالیت‌هاست<ref>زندگانی امام حسین‌، ۴۹- ۳۱.</ref>. از [[امام حسین|آن حضرت]] خطبه‌ای در [[جنگ صفین]] [[نقل]] شده که ضمن آن [[مردم]] را به [[جنگ]] [[ترغیب]] می‌کرد<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۳۲، ص۴۰۵.</ref>. در مراحل مقدماتی [[جنگ صفین]] در گرفتن آب از دست [[شامیان]] نقش داشت، [[امام علی]] {{ع}} بعد از آن [[پیروزی]] فرمود: {{متن حدیث|هَذَا أَوَّلُ فَتْحٍ بِبَرَکَةِ الْحُسَیْنِ}}<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۴۴، ص۲۶۶.</ref>. به طور کلی در دورانی که [[علی]] {{ع}} به [[خلافت]] رسید، [[یاور]] پدر در [[حکومت]] و [[جهاد]] بود. [[امام علی]] {{ع}} در [[نامه]] ۲۴ [[نهج البلاغه]] [[امام حسین]] را پس از [[امام حسن]] [[مسئول]] [[موقوفات]] خود قرار می‌دهد<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۴.</ref>.
# '''روزگار [[امام حسن]] {{ع}}:''' دوران [[امامت امام حسن]] {{ع}} از سال ۴۰ تا ۵۰ﻫ. طول کشید. [[امام سوم]] در دورۀ ده ساله [[حکومت امام]] [[حسن]] {{ع}} همواره در رکاب ایشان حاضر بود و همیشه [[احترام]] برادرش را پاس می‌داشت و در حضور ایشان [[سخن]] نمی‌گفت<ref>ر.ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۹۰- ۲۹۱؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۰۳؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۸۹.</ref>.


==[[ویژگی‌های اخلاقی]] و [[رفتاری]]==
== دلایل [[امامت]] ==
هر چند همۀ [[امامان معصوم]]{{ع}} در عرصۀ [[اخلاق]] و [[رفتار]] نمونۀ کامل و بی‌مانند هستند اما [[امام حسین]]{{ع}} در این میان جایگاهی ویژه دارد. [[فداکاری]] و پاکبازی او برای [[احیای دین]] و گذشتن از همۀ هستی خویش برای [[فرمانبرداری]] [[خدای متعال]]، در [[تاریخ]] [[انسانی]] بی‌نظیر است. به [[خداوند]] [[عشق]] می‌ورزید و در همه حال به یاد او بود؛ چنانکه [[نقل]] کرده‌اند در [[شب]] [[عاشورا]] از [[دشمن]] مهلت خواست تا به [[مناجات]] بایستد و [[نماز]] بگزارد و [[قرآن]] بخواند و فرمود: «[[خدا]] می‌داند من [[نماز]] و [[قرآن]] و دعای فراوان و [[استغفار]] را [[دوست]] می‌دارم»<ref>{{متن حدیث|فَهُوَ یَعْلَمُ أَنِّی کُنْتُ قَدْ أُحِبُّ الصَّلَاةَ لَهُ وَ تِلَاوَةَ کِتَابِهِ وَ کَثْرَةَ الدُّعَاءِ وَ الِاسْتِغْفَارِ}}؛ بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۹۲.</ref>. بیست و پنج بار پیاده به [[حج]] رفت و دعای پر مغز عرفه‌ از اوست. در [[تواضع]] و [[جود]] و [[بخشایش]] و [[رأفت]] و [[احسان]] و [[حلم]] و [[فصاحت]] و [[بلاغت]] و [[شجاعت]]، شهره [[عام و خاص]] بود<ref>ر.ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۰۲.</ref>.
 
==[[زندگی]] [[سیاسی]] ـ [[اجتماعی]] پیش از [[امامت]]==
[[زندگی]] [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[امام حسین]]{{ع}} پیش از [[امامت]] ایشان را می‌‌توان در دو دوران مورد بررسی قرار داد. یکی روزگار [[امام علی]]{{ع}} و دیگری دوران [[امام حسن]]{{ع}}.
#'''روزگار [[امام علی]]{{ع}}:''' این دوران را می‌توان در دو بخش باز نمود:
##'''دوران ۲۵ ساله [[سکوت]] [[پدر]]:''' [[امام حسین]]{{ع}} در این دوران همراه [[پدر]] [[شاهد]] کژروی‌های برخی [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} و پیشامدهای بسیار تلخ بود؛ همانند [[شهادت]] [[مادر]]، [[غصب فدک]]، [[محرومیت]] [[بنی هاشم]] از [[خمس]] و [[بدعت]] در [[احکام]] و [[مقررات اسلامی]]. [[امام حسین]]{{ع}} در این دوران، پیرو و [[پشتیبان]] [[پدر]] بود و گاه که [[مصلحت]] تمنا می‌کرد، [[نارضایتی]] و [[مخالفت]] خویش به وضعیت [[جامعه اسلامی]] را بازگو می‌کرد.
##'''دوران [[زمامداری]] [[امام علی]]{{ع}}:''' [[امام]] در این دوران، [[پدر]] را در [[زمامداری]] [[جامعه اسلامی]] [[یاری]] می‌کرد. فعالیت‌های [[امام حسین]]{{ع}} در روزگار پنج ساله [[خلافت]] [[پدر]] عبارت بود از: شرکت در [[امور سیاسی]]، [[اجتماعی]]، [[فرهنگی]] و نظامی. [[بسیج]] نیرو برای رویارویی با [[دشمن]] و حضور پرشور در جنگ‌های [[جمل]]، [[صفین]] و [[نهروان]] بخشی از این گونه فعالیت‌هاست<ref>زندگانی امام حسین‌، ۴۹- ۳۱.</ref>. از [[امام حسین|آن حضرت]] خطبه‌ای در [[جنگ صفین]] [[نقل]] شده که ضمن آن [[مردم]] را به [[جنگ]] [[ترغیب]] می‌کرد<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۳۲، ص۴۰۵.</ref>. در مراحل مقدماتی [[جنگ صفین]] در گرفتن آب از دست [[شامیان]] نقش داشت، [[امام علی]]{{ع}} بعد از آن [[پیروزی]] فرمود: {{متن حدیث|هَذَا أَوَّلُ فَتْحٍ بِبَرَکَةِ الْحُسَیْنِ}}<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۴۴، ص۲۶۶.</ref>.  به طور کلی در دورانی که [[علی]]{{ع}} به [[خلافت]] رسید، [[یاور]] [[پدر]] در [[حکومت]] و [[جهاد]] بود. [[امام علی]]{{ع}} در [[نامه]] ۲۴ [[نهج البلاغه]] [[امام حسین]] را پس از [[امام حسن]] [[مسئول]] [[موقوفات]] خود قرار می‌دهد<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۴</ref>.
#'''روزگار [[امام حسن]]{{ع}}:''' دوران [[امامت امام حسن]]{{ع}} از سال ۴۰ تا ۵۰ﻫ. طول کشید. [[امام سوم]] در دورۀ ده ساله [[حکومت امام]] [[حسن]]{{ع}} همواره در رکاب ایشان حاضر بود و  همیشه [[احترام]] برادرش را پاس می‌داشت و در حضور ایشان [[سخن]] نمی‌گفت<ref>ر.ک. [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۹۰- ۲۹۱؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۰۳؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۸۹.</ref>.
 
==دلایل [[امامت]]==
{{اصلی|امامت امام حسین}}
{{اصلی|امامت امام حسین}}
[[امامت حسین بن علی]]{{ع}} از سال ۵۰ آغاز و تا ۶۱ﻫ. ادامه یافت. [[امام حسین]]{{ع}} جزء [[دوازده]] نفری است که [[پیامبر]]{{صل}} در [[حدیث]] مشهور [[جابر]] [[انصاری]] از آنان یاد می‌کند و آنان را [[خلیفه]] و [[وصی]] خویش می‌خواند. افزون بر این، [[امام]]{{ع}} در ماجرای [[مباهله]] همراه [[پیامبر]]{{صل}} بود. [[پیامبر]]{{صل}} دربارۀ [[امامت]] او و برادرش [[امام حسن]]{{ع}} فرمود: "این دو فرزندم، امام‌اند؛ چه بنشینند و چه [[قیام]] کنند"<ref>{{متن حدیث| الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ إِمَامَا حَقٍّ قَامَا أَوْ قَعَدَا}}؛ بحارالانوار، ج۳۵، ص۲۶۶.</ref>. [[امام حسن]]{{ع}} نیز بر [[امامت]] ایشان تصریح کرده و هنگام [[شهادت]]، [[برادر]] را [[امام]] پس از خود خوانده و فرموده است: «چون [[وفات]] یابم و [[روح]] از تنم جدا گردد، [[حسین بن علی]] [[امام]] است. [[وراثت]] او از [[پیامبر]]، نزد [[خدا]] در کتاب [[ثبت]] است»<ref>{{متن حدیث|أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ{{ع}}بَعْدَ وَفَاةِ نَفْسِی وَ مُفَارَقَةِ رُوحِی جِسْمِی إِمَامٌ مِنْ بَعْدِی وَ عِنْدَ اللَّهِ جَلَّ اسْمُهُ فِی الْکِتَابِ وِرَاثَةً مِنَ النَّبِیِّ ص}}؛‏ کافی، ج۱، ص۳۰۱. </ref>.<ref>ر.ک. [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۰۳.</ref>
[[امامت حسین بن علی]] {{ع}} از سال ۵۰ آغاز و تا ۶۱ﻫ. ادامه یافت. [[امام حسین]] {{ع}} جزء دوازده نفری است که [[پیامبر]] {{صل}} در [[حدیث]] مشهور [[جابر]] [[انصاری]] از آنان یاد می‌کند و آنان را [[خلیفه]] و [[وصی]] خویش می‌خواند. افزون بر این، [[امام]] {{ع}} در ماجرای [[مباهله]] همراه [[پیامبر]] {{صل}} بود. [[پیامبر]] {{صل}} دربارۀ [[امامت]] او و برادرش [[امام حسن]] {{ع}} فرمود: "این دو فرزندم، امام‌اند؛ چه بنشینند و چه [[قیام]] کنند"<ref>{{متن حدیث| الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ إِمَامَا حَقٍّ قَامَا أَوْ قَعَدَا}}؛ بحارالانوار، ج۳۵، ص۲۶۶.</ref>. [[امام حسن]] {{ع}} نیز بر [[امامت]] ایشان تصریح کرده و هنگام [[شهادت]]، [[برادر]] را [[امام]] پس از خود خوانده و فرموده است: «چون [[وفات]] یابم و [[روح]] از تنم جدا گردد، [[حسین بن علی]] [[امام]] است. [[وراثت]] او از [[پیامبر]]، نزد [[خدا]] در کتاب [[ثبت]] است»<ref>{{متن حدیث|أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ {{ع}}بَعْدَ وَفَاةِ نَفْسِی وَ مُفَارَقَةِ رُوحِی جِسْمِی إِمَامٌ مِنْ بَعْدِی وَ عِنْدَ اللَّهِ جَلَّ اسْمُهُ فِی الْکِتَابِ وِرَاثَةً مِنَ النَّبِیِّ ص}}؛ ‏ کافی، ج۱، ص۳۰۱.</ref>.<ref>ر.ک [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۰۳.</ref>


==دوران [[امامت امام حسین]]{{ع}}==
== دوران [[امامت امام حسین]] {{ع}} ==
موضع‌گیری [[امام حسین]]{{ع}} در دوران [[امامت]] را به دو دوره می‌توان تقسیم کرد:
موضع‌گیری [[امام حسین]] {{ع}} در دوران [[امامت]] را به دو دوره می‌توان تقسیم کرد:
#'''قسم اوّل در [[عهد]] [[معاویه]] بود''' که [[حضرت]] به [[احترام]] [[معاهده]] برادرش و اینکه با وجود [[معاویه]] حرکت نظامی به نتیجه نمی‌رسید، از درگیری مسلّحانه با [[معاویه]] خودداری کرد و در جواب [[دعوت]] [[مردم کوفه]] ـ که [[حضرت]] را به [[قیام]] فرا می‌خواند ـ بیان کرد با بودن [[معاویه]] [[قیام]] به [[مصلحت]] نیست، [[آمادگی]] خود را [[حفظ]] کنید، اگر [[معاویه]] مرد و ما زنده بودیم آن‌گاه [[تصمیم]] خواهیم گرفت. چراکه [[معاویه]] شخصیتی [[دینی]] برای خویش ساخته بود و عناوینی جعلی همانند خال المؤمنین و کاتب [[وحی]] بر خود نهاده بود. [[سیاست]] [[معاویه]]، از طرفی با فریب‌کاری و [[ظاهرسازی]] و [[عوام]] فریبی همراه بود و از طرف دیگر بر پایۀ [[ترور]]، ایجاد [[وحشت]] و [[تبعید]] [[استوار]] شده بود<ref>معاویه و تاریخ؛ کشف الهاویه.</ref>. البتّه معنای این سخن، آن نیست که [[امام]] در حالت [[انزوا]] به سر می‌برد و هیچ‌گونه فعالیّت [[اجتماعی]] نداشت؛ بکله [[امام]] فعّالانه در جریان‌های [[سیاسی]] ـ [[اجتماعی]] حضور داشت و همچون برادرش [[امام حسن]] مانعی در جهت سیاست‌های مزوّرانه [[معاویه]] بود و با نامه‌های کوبنده، اقدامات [[معاویه]] را در جهت اذیّت و [[آزار]] و [[قتل]] و [[غارت]] [[مسلمانان]]، به ویژه [[شیعیان]] محکوم می‌کرد و او را به [[محاکمه]] می‌کشید؛ چنان‌که در همین دوران در جلسه‌ای که با شرکت چند [[صد]] نفر از [[اصحاب]] و دیگران در موسم [[حج]] تشکیل داد، به [[روشنگری]] [[سیاسی]] پرداخت و از حضّار خواست تا [[پیام]] او را بعد از بازگشت به [[وطن]] خود، به افراد مورد [[وثوق]] برسانند و به این ترتیب زمینه را برای یک [[قیام]] شکوهمند فراهم می‌کرد. از طرفی، از این [[فرصت]] در جهت [[تربیت]] نقش آفرینان [[قیام کربلا]] و عاشوراسازان استفاده کرد و همچنین [[تبیین]] و توضیح [[احکام]] و [[معارف الهی]] در مناسبت‌های مختلف نیز یکی از ابعاد فعالیّت‌های [[امام]] بود.
# '''قسم اوّل در [[عهد]] [[معاویه]] بود''' که حضرت به [[احترام]] [[معاهده]] برادرش و اینکه با وجود [[معاویه]] حرکت نظامی به نتیجه نمی‌رسید، از درگیری مسلّحانه با [[معاویه]] خودداری کرد و در جواب [[دعوت]] [[مردم کوفه]] ـ که حضرت را به [[قیام]] فرا می‌خواند ـ بیان کرد با بودن [[معاویه]] [[قیام]] به [[مصلحت]] نیست، [[آمادگی]] خود را [[حفظ]] کنید، اگر [[معاویه]] مرد و ما زنده بودیم آن‌گاه [[تصمیم]] خواهیم گرفت. چراکه [[معاویه]] شخصیتی [[دینی]] برای خویش ساخته بود و عناوینی جعلی همانند خال المؤمنین و کاتب [[وحی]] بر خود نهاده بود. [[سیاست]] [[معاویه]]، از طرفی با فریب‌کاری و [[ظاهرسازی]] و [[عوام]] فریبی همراه بود و از طرف دیگر بر پایۀ [[ترور]]، ایجاد [[وحشت]] و [[تبعید]] [[استوار]] شده بود<ref>معاویه و تاریخ؛ کشف الهاویه.</ref>. البتّه معنای این سخن، آن نیست که [[امام]] در حالت [[انزوا]] به سر می‌برد و هیچ‌گونه فعالیّت [[اجتماعی]] نداشت؛ بکله [[امام]] فعّالانه در جریان‌های [[سیاسی]] ـ [[اجتماعی]] حضور داشت و همچون برادرش [[امام حسن]] مانعی در جهت سیاست‌های مزوّرانه [[معاویه]] بود و با نامه‌های کوبنده، اقدامات [[معاویه]] را در جهت اذیّت و [[آزار]] و [[قتل]] و [[غارت]] [[مسلمانان]]، به ویژه [[شیعیان]] محکوم می‌کرد و او را به [[محاکمه]] می‌کشید؛ چنان‌که در همین دوران در جلسه‌ای که با شرکت چند [[صد]] نفر از [[اصحاب]] و دیگران در موسم [[حج]] تشکیل داد، به [[روشنگری]] [[سیاسی]] پرداخت و از حضّار خواست تا [[پیام]] او را بعد از بازگشت به [[وطن]] خود، به افراد مورد [[وثوق]] برسانند و به این ترتیب زمینه را برای یک [[قیام]] شکوهمند فراهم می‌کرد. از طرفی، از این [[فرصت]] در جهت [[تربیت]] نقش آفرینان [[قیام کربلا]] و عاشوراسازان استفاده کرد و همچنین تبیین و توضیح [[احکام]] و [[معارف الهی]] در مناسبت‌های مختلف نیز یکی از ابعاد فعالیّت‌های [[امام]] بود.  
#'''قسم دوّم که در دوران [[امامت]] [[حضرت]] و در [[خلافت]] [[یزید]] بود'''، ویژگی خاصّی داشت. با آنکه [[معاویه]] در [[عهدنامه]] [[صلح]] به [[امام حسن]] [[پیمان]] سپرده بود برای خود [[جانشینی]] بر نگزیند، امّا همچون سایر مفاد [[عهدنامه]]، این ماده را نیز زیر پا گذاشت و با هر تزویری که بود از [[مردم]] برای فرزندش [[یزید]]، [[بیعت]] گرفت. [[یزید]] برخلاف پدرش دارای [[شخصیّت]] پیچیده‌ای نبود. او نه تنها یک [[شخصیّت]] [[سیاسی]] نبود که از داشتن [[جایگاه]] مذهبی، [[علمی]] و [[اجتماعی]] نیز [[محروم]] بود و حتّی از [[زندگی]] در محیط‌های دارای تمدّن و [[آداب و رسوم]] آن روز هم برخوردار نبود. [[یزید]] از یک [[زن]] که اصلاً [[مسیحی]] و از یک [[خاندان]] [[مسیحی]] و بادیه‌نشین بود، متولّد شد و دور از تمدّن شهری، در [[بادیه]]، همراه دایی‌های [[مسیحی]] خود [[رشد]] کرد. شراب و [[شعر]] و [[انس]] با حیوانات از جمله سگ و میمون برایش مهم بود.
# '''قسم دوّم که در دوران [[امامت]] حضرت و در [[خلافت]] [[یزید]] بود'''، ویژگی خاصّی داشت. با آنکه [[معاویه]] در [[عهدنامه]] [[صلح]] به [[امام حسن]] [[پیمان]] سپرده بود برای خود [[جانشینی]] بر نگزیند، امّا همچون سایر مفاد [[عهدنامه]]، این ماده را نیز زیر پا گذاشت و با هر تزویری که بود از [[مردم]] برای فرزندش [[یزید]]، [[بیعت]] گرفت. [[یزید]] برخلاف پدرش دارای [[شخصیّت]] پیچیده‌ای نبود. او نه تنها یک [[شخصیّت]] [[سیاسی]] نبود که از داشتن [[جایگاه]] مذهبی، [[علمی]] و [[اجتماعی]] نیز [[محروم]] بود و حتّی از [[زندگی]] در محیط‌های دارای تمدّن و [[آداب و رسوم]] آن روز هم برخوردار نبود. [[یزید]] از یک [[زن]] که اصلاً [[مسیحی]] و از یک [[خاندان]] [[مسیحی]] و بادیه‌نشین بود، متولّد شد و دور از تمدّن شهری، در [[بادیه]]، همراه دایی‌های [[مسیحی]] خود [[رشد]] کرد. شراب و [[شعر]] و [[انس]] با حیوانات از جمله سگ و میمون برایش مهم بود.


هیچ‌گاه خود را به [[حفظ]] ظاهری [[مقید]] نمی‌دید، از [[عقاید]] [[متین]] و مستحکمی برخوردار نبود و از [[تظاهر]] به [[فساد]] [[اخلاق]]، شرب خمر و [[انحراف]] [[عقیدتی]] ابایی نداشت و بسیاری از [[مسلمانان]] از وضع [[یزید]] [[آگاه]] بودند؛ به این سبب، درگیری و [[مبارزه]] با [[یزید]] (بر خلاف [[مبارزه]] با [[معاویه]]) کار دشوار و پیچیده‌ای نبود. [[تکلیف]] هر [[مسلمانی]] هم در برابر چنین حاکمی روشن است. [[امام حسین]]{{ع}} در مسیر [[کربلا]] سخن جدّش [[پیامبر]]{{صل}} را به این مضمون [[نقل]] نمود که هر کس [[سلطان]] جابری را ببیند که [[حلال]] [[خدا]] را [[حرام]] و [[حرام]] [[خدا]] را [[حلال]] و بر [[بندگان خدا]] [[ستم]] کند و او با سخن و عمل در مقابل [[سلطان]] مذکور نایستد، بر [[خدا]]ست که آن شخص را در [[دوزخ]]، در [[جایگاه]] همان [[سلطان]] وارد کند. [[امام حسین]] می‌فرمود: اگر [[امّت]] به شخصی همچون [[یزید]] [[مبتلا]] شود، فاتحه [[اسلام]] را باید خواند. در چنین شرایطی [[یزید]] به [[حاکم]] [[مدینه]] نوشت یا از [[امام حسین]] [[بیعت]] بگیرد یا سر او را برایش بفرستد. [[امام]] از همان ابتدا دست به [[شمشیر]] برد و با عدّه‌ای مسلّح به منزل [[حاکم]] رفت و [[عاقبت]] برای خودداری از [[بیعت]] به [[مکّه]] عزیمت فرمود و در [[مکّه]] [[حضرت]] مورد توجّه [[مسلمانان]] در سر تا سر [[جهان اسلام]] قرار گرفت.
هیچ‌گاه خود را به [[حفظ]] ظاهری [[مقید]] نمی‌دید، از [[عقاید]] [[متین]] و مستحکمی برخوردار نبود و از [[تظاهر]] به [[فساد]] [[اخلاق]]، شرب خمر و [[انحراف]] [[عقیدتی]] ابایی نداشت و بسیاری از [[مسلمانان]] از وضع [[یزید]] [[آگاه]] بودند؛ به این سبب، درگیری و [[مبارزه]] با [[یزید]] (بر خلاف [[مبارزه]] با [[معاویه]]) کار دشوار و پیچیده‌ای نبود. [[تکلیف]] هر [[مسلمانی]] هم در برابر چنین حاکمی روشن است. [[امام حسین]] {{ع}} در مسیر [[کربلا]] سخن جدّش [[پیامبر]] {{صل}} را به این مضمون [[نقل]] نمود که هر کس [[سلطان]] جابری را ببیند که [[حلال]] [[خدا]] را [[حرام]] و [[حرام]] [[خدا]] را [[حلال]] و بر [[بندگان خدا]] [[ستم]] کند و او با سخن و عمل در مقابل [[سلطان]] مذکور نایستد، بر [[خدا]]ست که آن شخص را در [[دوزخ]]، در [[جایگاه]] همان [[سلطان]] وارد کند. [[امام حسین]] می‌فرمود: اگر [[امّت]] به شخصی همچون [[یزید]] [[مبتلا]] شود، فاتحه [[اسلام]] را باید خواند. در چنین شرایطی [[یزید]] به [[حاکم]] [[مدینه]] نوشت یا از [[امام حسین]] [[بیعت]] بگیرد یا سر او را برایش بفرستد. [[امام]] از همان ابتدا دست به [[شمشیر]] برد و با عدّه‌ای مسلّح به منزل [[حاکم]] رفت و [[عاقبت]] برای خودداری از [[بیعت]] به [[مکّه]] عزیمت فرمود و در [[مکّه]] حضرت مورد توجّه [[مسلمانان]] در سر تا سر [[جهان اسلام]] قرار گرفت.


شخصیّت‌های بزرگ به [[ملاقات]] [[حضرت]] می‌شتافتند. از سوی [[مسلمانان]] [[عراق]] نامه‌های بی‌شماری برای [[امام]] نوشته شد و او را برای [[قیام]] به [[عراق]] [[دعوت]] می‌کردند. [[امام]] [[پسر عمو]] و [[شخصیت]] مورد [[اعتماد]] خود ([[مسلم بن عقیل]]) را برای ارزیابی اوضاع [[عراق]] به [[کوفه]] اعزام کرد و پس از دریافت [[نامه]] او مبنی بر مساعد بودن اوضاع [[کوفه]]، به سمت [[کوفه]] حرکت کرد. در [[عراق]]، [[کوفیان]] [[خیانت]] کردند و از [[یاری امام]] خودداری نمودند و در یک درگیری کاملاً نابرابر، [[فرزند پیامبر]]{{صل}} با [[خاندان]] و معدود یارانش توسّط [[سپاهیان]] [[یزید]] محاصره شدند و چون [[تسلیم]] ناجوانمردان نشدند همه مردان و حتّی بعضی [[کودکان]] به [[شهادت]] رسیدند و زن‌ها را به [[اسارت]] بردند. [[خون]] [[پاک]] [[امام]]، بنیان [[ستم]] را به لزره درآورد و پرده از چهره [[مکر]] و [[ریا]] و خودکامگی و زورمداری برافکند. [[فرزندان]] [[ابو سفیان]] رسوا و سپس نابود شدند. [[امام حسین]]{{ع}} خط [[جبهه]] [[کفر]] و [[نفاق]] و [[فسق]] را [[شکست]] و مکتبی را پی افکند که تا [[روز قیامت]]، فرا راه ظلم‌ستیزان خواهد بود<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۱۳۶-۱۳۷؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۸۹؛ [[رحمت‌الله ضیایی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام حسین (مقاله)|امامت امام حسین]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص ۴۳۱؛ [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۹۰- ۲۹۱؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۰۳-۱۰۴.</ref>.
شخصیّت‌های بزرگ به [[ملاقات]] حضرت می‌شتافتند. از سوی [[مسلمانان]] [[عراق]] نامه‌های بی‌شماری برای [[امام]] نوشته شد و او را برای [[قیام]] به [[عراق]] [[دعوت]] می‌کردند. [[امام]] [[پسر عمو]] و [[شخصیت]] مورد [[اعتماد]] خود ([[مسلم بن عقیل]]) را برای ارزیابی اوضاع [[عراق]] به [[کوفه]] اعزام کرد و پس از دریافت [[نامه]] او مبنی بر مساعد بودن اوضاع [[کوفه]]، به سمت [[کوفه]] حرکت کرد. در [[عراق]]، [[کوفیان]] [[خیانت]] کردند و از [[یاری امام]] خودداری نمودند و در یک درگیری کاملاً نابرابر، [[فرزند پیامبر]] {{صل}} با [[خاندان]] و معدود یارانش توسّط [[سپاهیان]] [[یزید]] محاصره شدند و چون [[تسلیم]] ناجوانمردان نشدند همه مردان و حتّی بعضی [[کودکان]] به [[شهادت]] رسیدند و زن‌ها را به [[اسارت]] بردند. [[خون]] [[پاک]] [[امام]]، بنیان [[ستم]] را به لزره درآورد و پرده از چهره [[مکر]] و [[ریا]] و خودکامگی و زورمداری برافکند. [[فرزندان]] [[ابو سفیان]] رسوا و سپس نابود شدند. [[امام حسین]] {{ع}} خط [[جبهه]] [[کفر]] و [[نفاق]] و [[فسق]] را [[شکست]] و مکتبی را پی افکند که تا [[روز قیامت]]، فرا راه ظلم‌ستیزان خواهد بود<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی ۵]]، ص۱۳۶-۱۳۷؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۸۹؛ [[رحمت‌الله ضیایی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام حسین (مقاله)|امامت امام حسین]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۴۳۱؛ [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص ۲۹۰- ۲۹۱؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۰۳-۱۰۴.</ref>.


==منابع==
== منابع ==
{{فهرست اثر}}
{{منابع}}
{{ستون-شروع|2}}
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[سید جمال‌الدین دین‌پرور|دین‌پرور، سیدجمال‌الدین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']]
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']]
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، '''فرهنگ شیعه''']]
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']]
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[رحمت‌الله ضیایی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام حسین (مقاله)|امامت امام حسین]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی''']]
# [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[رحمت‌الله ضیایی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام حسین (مقاله)|امامت امام حسین]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی ج۱''']]
{{پایان}}
{{پایان منابع}}
{{پایان}}
 
==جستارهای وابسته==
* [[اعاده معدوم]]


==پانویس==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
* [[نام امام حسین]]
* [[کنیه امام حسین]]
* [[القاب امام حسین]]
* [[تبار امام حسین]] ([[نسب امام حسین]])
* [[خاندان امام حسین]]
** [[پدر امام حسین]] ([[امام علی]])
** [[مادر امام حسین]] ([[فاطمه زهرا]])
** [[برادران امام حسین]]
** [[خواهران امام حسین]]
** [[ازدواج امام حسین]]
** [[همسران امام حسین]]
** [[کنیزان امام حسین]]
** [[فرزندان امام حسین]]
** [[همسران فرزندان امام حسین]]
* [[سرگذشت تاریخی امام حسین]] ([[سرگذشت زندگی امام حسین]])
* [[عصر امام حسین]]
* [[شرایط سیاسی و اجتماعی عصر امام حسین]]
* [[شرایط دینی و فرهنگی عصر امام حسین]]
* [[شمایل امام حسین]]
* [[صفات ظاهری امام حسین]] ([[سیمای امام حسین]])
* [[امامت امام حسین]] ([[ولایت امام حسین]])
** [[امامت امام حسین در قرآن]]:
** [[امامت امام حسین در حدیث]]:
*** [[حدیث ثقلین]]
*** [[حدیث سفینه نوح]]
** [[خلافت امام حسین در حدیث]]:
*** [[حدیث دوازده جانشین]]
** [[ولایت امام حسین در حدیث]]
** [[امارت امام حسین در حدیث]]
** [[وراثت امام حسین در حدیث]]
** [[وصایت امام حسین در حدیث]]
** [[هدایت امام حسین در حدیث]]
* [[نصب الهی امام حسین به امامت]]
* [[صفات امام حسین]] ([[ویژگی‌های امام حسین]]):
** [[محبوبیت امام حسین]]
* [[صفات امامت در امام حسین]]
* [[علم لدنی امام حسین]]:
** [[علم امام حسین در حدیث]]
** [[جایگاه علمی امام حسین]]
** [[انواع دانش‌های امام حسین]]
** [[علم غیب امام حسین]] ([[پیشگویی امام حسین]])
* [[عصمت امام حسین]]:
** [[عصمت امام حسین در حدیث]]
* [[افضلیت امام حسین]]
* [[فضایل امام حسین]]:
** [[امام حسین از زبان پیامبر]]
** [[دعاهای پیامبر خاتم برای امام حسین]]
** [[پذیرفته شدن دعاهای امام حسین]]
* [[مناقب امام حسین]]:
** [[امام حسین در قرآن]]
** [[امام حسین در حدیث]]
* [[کرامت‌های امام حسین]]:
* [[رخدادهای خارق‌العاده زندگی امام حسین]]
* [[دیدگاه‌هایی درباره شخصیت امام حسین]] ([[امام حسین در نگاه دیگران]])
* [[سیره امام حسین]]:
** [[ویژگی‌های عملی امام حسین]]
** [[سیره عبادی امام حسین]]
** [[سیره عرفانی امام حسین]]
** [[سیره اخلاقی امام حسین]]:
*** [[ویژگی‌های اخلاقی امام حسین]]
** [[سیره اعتقادی امام حسین]]:
*** [[مکتب فکری امام حسین]]
*** [[ویژگی‌های اعتقادی امام حسین]]
** [[سیره علمی امام حسین]]
** [[سیره تبلیغی امام حسین]]
** [[سیره تربیتی امام حسین]]
** [[سیره خانوادگی امام حسین]]
** [[سیره اجتماعی امام حسین]]
** [[سیره سیاسی امام حسین]]:
*** [[ویژگی‌های سیاسی امام حسین]]
** [[سیره اقتصادی امام حسین]]
** [[سیره قضایی امام حسین]]:
*** [[داوری‌های امام حسین]]
** [[سیره نظامی و جنگی امام حسین]]:
*** [[ویژگی‌های جنگی امام حسین]]
* [[مأموریت امام حسین]]
* [[نقش‌های ویژه امام حسین]]
* [[یاران امام حسین|یاران]] و [[شاگردان امام حسین]]
* [[مخالفان امام حسین|مخالفان]] یا [[دشمنان امام حسین]]:
* [[دشمنی با امام حسین]]
** [[نیرنگ‌های دشمنان امام حسین]]
** [[زیان‌های دشمنی با امام حسین]]
** [[انگیزه‌های دشمنی با امام حسین]]
* [[وظایف امت نسبت به امام حسین]]:
** [[شناخت شخصیت و جایگاه امام حسین]]
** [[شناخت حقوق امام حسین]]
** [[شناخت سیره و معارف امام حسین]]
** [[ایمان به امام حسین]] ([[کفر به دشمنان او|کفر به دشمنان امام حسین]])
** [[پذیرش ولایت امام حسین]] ([[بیزاری از دشمنان امام حسین|بیزاری از دشمنان او]])
** [[محبت به امام حسین]] ([[بغض به دشمنان امام حسین|بغض به دشمنان او]]):
*** [[دوست داشتن امام حسین]]
*** [[برکات دوست داشتن امام حسین]]
*** [[ویژگی‌های دوستداران امام حسین]]
*** [[غلو در دوست داشتن امام حسین]]
** [[مودت امام حسین]] ([[عداوت با دشمنان امام حسین|عداوت با دشمنان او]])
** [[تمسک به امام حسین]]
** [[اعتصام به امام حسین]]
** [[تبعیت از امام حسین]]
** [[اطاعت از امام حسین]]
** [[معیت با امام حسین]]
** [[وفاداری در بیعت با امام حسین]]
** [[اجابت دعوت امام حسین]]
** [[تسلیم امر امام حسین]] ([[جنگ با دشمنان امام حسین|جنگ با دشمنان او]])
* [[مظلومیت امام حسین]]
* [[شهادت امام حسین]]
** [[پس از شهادت امام حسین]]
* [[پرسش و پاسخ دوران امام حسین]]
{{پایان مدخل وابسته}}


== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:امام حسین]]
[[رده:مفاهیم در کلام اسلامی]]
[[رده:مفاهیم در کلام اسلامی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۳۶

امام حسین (ع) امام سوم مسلمانان فرزند امام علی (ع) و فاطمه (س) در سوم شعبان سال سوم هجری در مدینه متولد شدند. کنیه ایشان ابا عبدالله و سیدالشهداء معروف‌ترین لقب ایشان است. حضرت مورد محبت فراوان پیامبر اکرم (ص) قرار داشت و روایات فراوانی از ایشان درباره امام حسین وارد شده است. حضرت پس از پیامبر همواره همراه پدر و برادر بزرگ‌وارشان بودند و پس از شهادت برادر و به هلاکت رسیدن معاویه در دوران خلافت یزید قیام کرده و در عاشورای سال ۶۱ هجری به شهادت رسیدند.

ولادت و نام و نسب

امام حسین (ع) سومین پیشوای مسلمانان و دومین فرزند امام علی (ع) و فاطمه (س) است که در سوم شعبان سال سوم هجری در مدینه دیده به جهان گشود[۱]. البته سال تولد امام را منابع مختلف بین سال‌های سوم تا ششم هجری نقل کرده‌اند. در روایت آمده است نام او را خداوند انتخاب و جبرئیل به پیامبر (ص) ابلاغ کرده است[۲]. بنابراین، نام حسین را پیامبر اکرم (ص) به امر خدا بر وی نهاد. حسین نام فرزند دوم هارون، یعنی "شبیر" است. این نام پیش از این در میان مردمان عرب سابقه نداشته است. پس از تولد، رسول خدا (ص) خود در گوش او اذان و اقامه گفت و پیوسته به ایشان عنایتی ویژه داشت. در روایت آمده است هنگام تولد، جبرئیل به همراه هزار تن از ملائک برای تبریک به حضور پیامبر اکرم (ص) رسیدند و جبرئیل پیامبر را از کیفیّت شهادت ایشان و ادامۀ امامت اهل‌بیت (ع) در نسل او آگاه ساخت[۳].

کنیه و القاب

کنیه امام حسین (ع) ابوعبدالله و دارای القاب فراونی است که بخشی از آنها با امام حسن (ع) مشترک است. از القاب مشهور آن امام، سبط و سیدالشهداء است[۴].

فضائل و مناقب

ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری

هر چند همۀ امامان معصوم (ع) در عرصۀ اخلاق و رفتار نمونۀ کامل و بی‌مانند هستند اما امام حسین (ع) در این میان جایگاهی ویژه دارد. فداکاری و پاکبازی او برای احیای دین و گذشتن از همۀ هستی خویش برای فرمانبرداری خدای متعال، در تاریخ انسانی بی‌نظیر است. به خداوند عشق می‌ورزید و در همه حال به یاد او بود؛ چنانکه نقل کرده‌اند در شب عاشورا از دشمن مهلت خواست تا به مناجات بایستد و نماز بگزارد و قرآن بخواند و فرمود: «خدا می‌داند من نماز و قرآن و دعای فراوان و استغفار را دوست می‌دارم»[۵]. بیست و پنج بار پیاده به حج رفت و دعای پر مغز عرفه‌ از اوست. در تواضع و جود و بخشایش و رأفت و احسان و حلم و فصاحت و بلاغت و شجاعت، شهره عام و خاص بود[۶].

زندگی سیاسی ـ اجتماعی پیش از امامت

زندگی سیاسی و اجتماعی امام حسین (ع) پیش از امامت ایشان را می‌‌توان در دو دوران مورد بررسی قرار داد. یکی روزگار امام علی (ع) و دیگری دوران امام حسن (ع).

  1. روزگار امام علی (ع): این دوران را می‌توان در دو بخش باز نمود:
    1. دوران ۲۵ ساله سکوت پدر: امام حسین (ع) در این دوران همراه پدر شاهد کژروی‌های برخی اصحاب پیامبر (ص) و پیشامدهای بسیار تلخ بود؛ همانند شهادت مادر، غصب فدک، محرومیت بنی هاشم از خمس و بدعت در احکام و مقررات اسلامی. امام حسین (ع) در این دوران، پیرو و پشتیبان پدر بود و گاه که مصلحت تمنا می‌کرد، نارضایتی و مخالفت خویش به وضعیت جامعه اسلامی را بازگو می‌کرد.
    2. دوران زمامداری امام علی (ع): امام در این دوران، پدر را در زمامداری جامعه اسلامی یاری می‌کرد. فعالیت‌های امام حسین (ع) در روزگار پنج ساله خلافت پدر عبارت بود از: شرکت در امور سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و نظامی. بسیج نیرو برای رویارویی با دشمن و حضور پرشور در جنگ‌های جمل، صفین و نهروان بخشی از این گونه فعالیت‌هاست[۷]. از آن حضرت خطبه‌ای در جنگ صفین نقل شده که ضمن آن مردم را به جنگ ترغیب می‌کرد[۸]. در مراحل مقدماتی جنگ صفین در گرفتن آب از دست شامیان نقش داشت، امام علی (ع) بعد از آن پیروزی فرمود: «هَذَا أَوَّلُ فَتْحٍ بِبَرَکَةِ الْحُسَیْنِ»[۹]. به طور کلی در دورانی که علی (ع) به خلافت رسید، یاور پدر در حکومت و جهاد بود. امام علی (ع) در نامه ۲۴ نهج البلاغه امام حسین را پس از امام حسن مسئول موقوفات خود قرار می‌دهد[۱۰].
  2. روزگار امام حسن (ع): دوران امامت امام حسن (ع) از سال ۴۰ تا ۵۰ﻫ. طول کشید. امام سوم در دورۀ ده ساله حکومت امام حسن (ع) همواره در رکاب ایشان حاضر بود و همیشه احترام برادرش را پاس می‌داشت و در حضور ایشان سخن نمی‌گفت[۱۱].

دلایل امامت

امامت حسین بن علی (ع) از سال ۵۰ آغاز و تا ۶۱ﻫ. ادامه یافت. امام حسین (ع) جزء دوازده نفری است که پیامبر (ص) در حدیث مشهور جابر انصاری از آنان یاد می‌کند و آنان را خلیفه و وصی خویش می‌خواند. افزون بر این، امام (ع) در ماجرای مباهله همراه پیامبر (ص) بود. پیامبر (ص) دربارۀ امامت او و برادرش امام حسن (ع) فرمود: "این دو فرزندم، امام‌اند؛ چه بنشینند و چه قیام کنند"[۱۲]. امام حسن (ع) نیز بر امامت ایشان تصریح کرده و هنگام شهادت، برادر را امام پس از خود خوانده و فرموده است: «چون وفات یابم و روح از تنم جدا گردد، حسین بن علی امام است. وراثت او از پیامبر، نزد خدا در کتاب ثبت است»[۱۳].[۱۴]

دوران امامت امام حسین (ع)

موضع‌گیری امام حسین (ع) در دوران امامت را به دو دوره می‌توان تقسیم کرد:

  1. قسم اوّل در عهد معاویه بود که حضرت به احترام معاهده برادرش و اینکه با وجود معاویه حرکت نظامی به نتیجه نمی‌رسید، از درگیری مسلّحانه با معاویه خودداری کرد و در جواب دعوت مردم کوفه ـ که حضرت را به قیام فرا می‌خواند ـ بیان کرد با بودن معاویه قیام به مصلحت نیست، آمادگی خود را حفظ کنید، اگر معاویه مرد و ما زنده بودیم آن‌گاه تصمیم خواهیم گرفت. چراکه معاویه شخصیتی دینی برای خویش ساخته بود و عناوینی جعلی همانند خال المؤمنین و کاتب وحی بر خود نهاده بود. سیاست معاویه، از طرفی با فریب‌کاری و ظاهرسازی و عوام فریبی همراه بود و از طرف دیگر بر پایۀ ترور، ایجاد وحشت و تبعید استوار شده بود[۱۵]. البتّه معنای این سخن، آن نیست که امام در حالت انزوا به سر می‌برد و هیچ‌گونه فعالیّت اجتماعی نداشت؛ بکله امام فعّالانه در جریان‌های سیاسی ـ اجتماعی حضور داشت و همچون برادرش امام حسن مانعی در جهت سیاست‌های مزوّرانه معاویه بود و با نامه‌های کوبنده، اقدامات معاویه را در جهت اذیّت و آزار و قتل و غارت مسلمانان، به ویژه شیعیان محکوم می‌کرد و او را به محاکمه می‌کشید؛ چنان‌که در همین دوران در جلسه‌ای که با شرکت چند صد نفر از اصحاب و دیگران در موسم حج تشکیل داد، به روشنگری سیاسی پرداخت و از حضّار خواست تا پیام او را بعد از بازگشت به وطن خود، به افراد مورد وثوق برسانند و به این ترتیب زمینه را برای یک قیام شکوهمند فراهم می‌کرد. از طرفی، از این فرصت در جهت تربیت نقش آفرینان قیام کربلا و عاشوراسازان استفاده کرد و همچنین تبیین و توضیح احکام و معارف الهی در مناسبت‌های مختلف نیز یکی از ابعاد فعالیّت‌های امام بود.
  2. قسم دوّم که در دوران امامت حضرت و در خلافت یزید بود، ویژگی خاصّی داشت. با آنکه معاویه در عهدنامه صلح به امام حسن پیمان سپرده بود برای خود جانشینی بر نگزیند، امّا همچون سایر مفاد عهدنامه، این ماده را نیز زیر پا گذاشت و با هر تزویری که بود از مردم برای فرزندش یزید، بیعت گرفت. یزید برخلاف پدرش دارای شخصیّت پیچیده‌ای نبود. او نه تنها یک شخصیّت سیاسی نبود که از داشتن جایگاه مذهبی، علمی و اجتماعی نیز محروم بود و حتّی از زندگی در محیط‌های دارای تمدّن و آداب و رسوم آن روز هم برخوردار نبود. یزید از یک زن که اصلاً مسیحی و از یک خاندان مسیحی و بادیه‌نشین بود، متولّد شد و دور از تمدّن شهری، در بادیه، همراه دایی‌های مسیحی خود رشد کرد. شراب و شعر و انس با حیوانات از جمله سگ و میمون برایش مهم بود.

هیچ‌گاه خود را به حفظ ظاهری مقید نمی‌دید، از عقاید متین و مستحکمی برخوردار نبود و از تظاهر به فساد اخلاق، شرب خمر و انحراف عقیدتی ابایی نداشت و بسیاری از مسلمانان از وضع یزید آگاه بودند؛ به این سبب، درگیری و مبارزه با یزید (بر خلاف مبارزه با معاویه) کار دشوار و پیچیده‌ای نبود. تکلیف هر مسلمانی هم در برابر چنین حاکمی روشن است. امام حسین (ع) در مسیر کربلا سخن جدّش پیامبر (ص) را به این مضمون نقل نمود که هر کس سلطان جابری را ببیند که حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال و بر بندگان خدا ستم کند و او با سخن و عمل در مقابل سلطان مذکور نایستد، بر خداست که آن شخص را در دوزخ، در جایگاه همان سلطان وارد کند. امام حسین می‌فرمود: اگر امّت به شخصی همچون یزید مبتلا شود، فاتحه اسلام را باید خواند. در چنین شرایطی یزید به حاکم مدینه نوشت یا از امام حسین بیعت بگیرد یا سر او را برایش بفرستد. امام از همان ابتدا دست به شمشیر برد و با عدّه‌ای مسلّح به منزل حاکم رفت و عاقبت برای خودداری از بیعت به مکّه عزیمت فرمود و در مکّه حضرت مورد توجّه مسلمانان در سر تا سر جهان اسلام قرار گرفت.

شخصیّت‌های بزرگ به ملاقات حضرت می‌شتافتند. از سوی مسلمانان عراق نامه‌های بی‌شماری برای امام نوشته شد و او را برای قیام به عراق دعوت می‌کردند. امام پسر عمو و شخصیت مورد اعتماد خود (مسلم بن عقیل) را برای ارزیابی اوضاع عراق به کوفه اعزام کرد و پس از دریافت نامه او مبنی بر مساعد بودن اوضاع کوفه، به سمت کوفه حرکت کرد. در عراق، کوفیان خیانت کردند و از یاری امام خودداری نمودند و در یک درگیری کاملاً نابرابر، فرزند پیامبر (ص) با خاندان و معدود یارانش توسّط سپاهیان یزید محاصره شدند و چون تسلیم ناجوانمردان نشدند همه مردان و حتّی بعضی کودکان به شهادت رسیدند و زن‌ها را به اسارت بردند. خون پاک امام، بنیان ستم را به لزره درآورد و پرده از چهره مکر و ریا و خودکامگی و زورمداری برافکند. فرزندان ابو سفیان رسوا و سپس نابود شدند. امام حسین (ع) خط جبهه کفر و نفاق و فسق را شکست و مکتبی را پی افکند که تا روز قیامت، فرا راه ظلم‌ستیزان خواهد بود[۱۶].

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

  1. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۶۳.
  2. مناقب آل ابی طالب‌، ۴/ ۸۶- ۸۴؛ اسد الغابة، ۲/ ۱۸.
  3. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۸۹؛ دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص ۲۹۰- ۲۹۱؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۰۲.
  4. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص ۲۹۰- ۲۹۱؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۰۲.
  5. «فَهُوَ یَعْلَمُ أَنِّی کُنْتُ قَدْ أُحِبُّ الصَّلَاةَ لَهُ وَ تِلَاوَةَ کِتَابِهِ وَ کَثْرَةَ الدُّعَاءِ وَ الِاسْتِغْفَارِ»؛ بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۹۲.
  6. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۰۲.
  7. زندگانی امام حسین‌، ۴۹- ۳۱.
  8. مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۳۲، ص۴۰۵.
  9. مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۴۴، ص۲۶۶.
  10. نهج البلاغه، نامه ۲۴.
  11. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۰۳؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۸۹.
  12. « الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ إِمَامَا حَقٍّ قَامَا أَوْ قَعَدَا»؛ بحارالانوار، ج۳۵، ص۲۶۶.
  13. «أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ (ع)بَعْدَ وَفَاةِ نَفْسِی وَ مُفَارَقَةِ رُوحِی جِسْمِی إِمَامٌ مِنْ بَعْدِی وَ عِنْدَ اللَّهِ جَلَّ اسْمُهُ فِی الْکِتَابِ وِرَاثَةً مِنَ النَّبِیِّ ص»؛ ‏ کافی، ج۱، ص۳۰۱.
  14. ر.ک فرهنگ شیعه، ص ۱۰۳.
  15. معاویه و تاریخ؛ کشف الهاویه.
  16. محمدی، رضا، امام‌شناسی ۵، ص۱۳۶-۱۳۷؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۸۹؛ ضیائی ارزگانی، رحمت الله، امامت امام حسین، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۴۳۱؛ دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص ۲۹۰- ۲۹۱؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۰۳-۱۰۴.