خنثیسازی نسخهٔ 1321101 از Bahmani (بحث)
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">\n: +)) |
برچسبها: خنثیسازی پیوندهای ابهامزدایی |
||
(۴۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط | |||
| عنوان مدخل = حجة الوداع | |||
| مداخل مرتبط = [[حجة الوداع در قرآن]] - [[حجة الوداع در تاریخ اسلامی]] - [[حجة الوداع در فقه سیاسی]] - [[حجة الوداع در معارف و سیره نبوی]] - [[حجة الوداع در معارف و سیره فاطمی]] - [[حجة الوداع در معارف و سيره علوی]] - [[حجة الوداع از دیدگاه اهل سنت]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
'''حجة الوداع''' عبارت است از آخرین [[حج]] [[پیامبر]]{{صل}} که در [[سال دهم هجری]] انجام گرفت و از آن به "[[حجة الاسلام]]"، "[[حجة البلاغ]]"، "[[حجة الکمال]]" و "[[حجة التمام]]" نیز یاد میشود. در این حج پیامبر {{صل}} برنامههای اساسی [[دین اسلام]] از جمله چگونگی انجام حج تمتع و اعلام جانشینی [[حضرت علی]] {{ع}} در [[غدیر خم]] را به گوش همگان رساند. | '''حجة الوداع''' عبارت است از آخرین [[حج]] [[پیامبر]] {{صل}} که در [[سال دهم هجری]] انجام گرفت و از آن به "[[حجة الاسلام]]"، "[[حجة البلاغ]]"، "[[حجة الکمال]]" و "[[حجة التمام]]" نیز یاد میشود. در این حج پیامبر {{صل}} برنامههای اساسی [[دین اسلام]] از جمله چگونگی انجام حج تمتع و اعلام جانشینی [[حضرت علی]] {{ع}} در [[غدیر خم]] را به گوش همگان رساند. | ||
==معناشناسی | == معناشناسی == | ||
[[حج]]، در لغت به معنای قصد [[زیارت]] است و در عرفِ [[شرع]]، [[زیارت]] خانه خدا در [[مکه]] و [[طواف]] بر گرد [[کعبه]] و برنامههای دیگری که در این [[شهر]] و در منا و [[عرفات]] انجام میگیرد، "[[حج]]" نام دارد. این [[عبادت]] از زمان [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} و پیش از او نیز انجام میگرفت<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۰۲۱۸</ref>. واژه وداع نیز در لغت به معنای خداحافظی است<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۸، ص۳۸۵.</ref>. | [[حج]]، در لغت به معنای قصد [[زیارت]] است و در عرفِ [[شرع]]، [[زیارت]] خانه خدا در [[مکه]] و [[طواف]] بر گرد [[کعبه]] و برنامههای دیگری که در این [[شهر]] و در منا و [[عرفات]] انجام میگیرد، "[[حج]]" نام دارد. این [[عبادت]] از زمان [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} و پیش از او نیز انجام میگرفت<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۰۲۱۸</ref>. واژه وداع نیز در لغت به معنای خداحافظی است<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۸، ص۳۸۵.</ref>. | ||
==جریان و وقایع== | == جریان و وقایع == | ||
از روزی که [[پیامبر]]{{صل}} به [[مدینه]] آمده بود تا [[سال دهم هجری]]، امکان [[حج]] برای آن حضرت فراهم نشده و او تنها سه [[عمره]] به جا آورده بود<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۱۰۸.</ref>. پس از تثبیت [[اسلام]] در شبهجزیره و [[گرایش]] [[مردم]] مناطق مختلف آن به این [[آیین]] و در پی نازل شدن [[آیه]] {{متن قرآن|وَأَذِّن فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالا وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ}}<ref>و در میان مردم به حجّ بانگ بردار تا پیاده و سوار بر هر شتر تکیدهای که از هر راه دوری میرسند، نزد تو آیند؛ سوره حج، آیه: ۲۷.</ref>. [[پیامبر]]{{صل}}، آهنگ سفر [[حج]] کرد<ref>کلینی، الکافی، ج۴، ص۲۴۵؛ شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۳۰۹.</ref> و این تصمیم به [[مسلمانان]] [[ابلاغ]] شد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم والملوک، ج۳، ص۱۴۹؛ الحمیری المعافری، ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۰۱.</ref>. | از روزی که [[پیامبر]] {{صل}} به [[مدینه]] آمده بود تا [[سال دهم هجری]]، امکان [[حج]] برای آن حضرت فراهم نشده و او تنها سه [[عمره]] به جا آورده بود<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۱۰۸.</ref>. پس از تثبیت [[اسلام]] در شبهجزیره و [[گرایش]] [[مردم]] مناطق مختلف آن به این [[آیین]] و در پی نازل شدن [[آیه]] {{متن قرآن|وَأَذِّن فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالا وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ}}<ref>و در میان مردم به حجّ بانگ بردار تا پیاده و سوار بر هر شتر تکیدهای که از هر راه دوری میرسند، نزد تو آیند؛ سوره حج، آیه: ۲۷.</ref>. [[پیامبر]] {{صل}}، آهنگ سفر [[حج]] کرد<ref>کلینی، الکافی، ج۴، ص۲۴۵؛ شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۳۰۹.</ref> و این تصمیم به [[مسلمانان]] [[ابلاغ]] شد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم والملوک، ج۳، ص۱۴۹؛ الحمیری المعافری، ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۰۱.</ref>. | ||
[[مسلمانان]] که از تصمیم حضرت برای سفر [[حج]] [[آگاه]] شده بودند، در [[مدینه]]، اجتماع کردند که شمارشان از صدهزار نفر [[متجاوز]] بود و خود را برای سفر با [[رسول خدا]]{{صل}} آماده نمودند تا در این سفر، [[پیامبر]]{{صل}} را [[همراهی]] کنند و به [[پیشوایی]] ایشان، [[حج]] را به جای آورند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۱۰۸۸؛ ابن جوزی، ج۴، ص۵.</ref>. چون این سفر، آخرین [[حج]] [[پیامبر]]{{صل}} بود، به "حجة الوداع" معروف شد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۵۲.</ref> و چون در این [[حج]]، مسئله مهم [[امامت امام علی]]{{ع}} به [[فرمان خدا]] به [[مسلمانان]] [[ابلاغ]] شد و با این [[ابلاغ]]، [[دین اسلام]] به کمال رسید، این [[حج]]، به "[[حجة الاسلام]]"، "[[حجة البلاغ]]"، "[[حجة الکمال]]" و "[[حجة التمام]]" نامگذاری شد. آن حضرت از این فراخوان عمومی قصد داشت برنامههای اساسی [[دین اسلام]] به گوش همگان برسد<ref>[[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[ حجه الوداع (مقاله)|حجه الوداع]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، | [[مسلمانان]] که از تصمیم حضرت برای سفر [[حج]] [[آگاه]] شده بودند، در [[مدینه]]، اجتماع کردند که شمارشان از صدهزار نفر [[متجاوز]] بود و خود را برای سفر با [[رسول خدا]] {{صل}} آماده نمودند تا در این سفر، [[پیامبر]] {{صل}} را [[همراهی]] کنند و به [[پیشوایی]] ایشان، [[حج]] را به جای آورند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۱۰۸۸؛ ابن جوزی، ج۴، ص۵.</ref>. چون این سفر، آخرین [[حج]] [[پیامبر]] {{صل}} بود، به "حجة الوداع" معروف شد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۵۲.</ref> و چون در این [[حج]]، مسئله مهم [[امامت امام علی]] {{ع}} به [[فرمان خدا]] به [[مسلمانان]] [[ابلاغ]] شد و با این [[ابلاغ]]، [[دین اسلام]] به کمال رسید، این [[حج]]، به "[[حجة الاسلام]]"، "[[حجة البلاغ]]"، "[[حجة الکمال]]" و "[[حجة التمام]]" نامگذاری شد. آن حضرت از این فراخوان عمومی قصد داشت برنامههای اساسی [[دین اسلام]] به گوش همگان برسد<ref>[[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[حجه الوداع (مقاله)|حجه الوداع]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۲۸۶؛ [[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص۶۸؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۰۴ و [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۸۳؛ [[حبیب عباسی| عباسی، حبیب]]، [[علی بن ابیطالب (مقاله)| مقاله «علی بن ابیطالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱]]، ص۱۸۶-۱۸۹.</ref>. | ||
==آغاز حرکت== | == آغاز حرکت == | ||
[[پیامبر]]{{صل}} در این سفر، [[ابن اممکتوم]]<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۸؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۶۸.</ref> یا [[ابودجانه ساعدی]] را جانشین خود در [[مدینه]] قرار داد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۰۱.</ref> و روز | [[پیامبر]] {{صل}} در این سفر، [[ابن اممکتوم]]<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۸؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۶۸.</ref> یا [[ابودجانه ساعدی]] را جانشین خود در [[مدینه]] قرار داد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۰۱.</ref> و روز دوشنبه، پنج شب مانده از ماه ذیالقعده از [[مدینه]] حرکت کردند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۴۸؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۰۸۸.</ref>. زمانی که کاروانیان به سرزمین "ذوالحلیفه" رسیدند، [[پیامبر]] {{صل}} با پوشیدن دو برد [[یمانی]] و علامتدار کردن شتران [[قربانی]] که همراه آورده بود، در این وادی، مُحرِم شد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۰۸۹؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۶۹.</ref>. [[مسلمانان]] نیز به [[تبعیت]] از ایشان، [[لباس]] [[احرام]] به تن کردند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۰۸۹.</ref>.<ref>[[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[حجه الوداع (مقاله)|حجه الوداع]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۲۸۷.</ref> | ||
==ورود به [[مکه]]== | == ورود به [[مکه]] == | ||
[[پیامبر]]{{صل}} روز چهارم ماه، وارد [[مکه]] شد و یکسره راه [[مسجد]] را در پیش گرفت. از باب "بنی شیبه" وارد [[مسجدالحرام]] شد، در حالی که [[خدا]] را [[حمد]] و ثنا میگفت و بر [[ابراهیم]]{{ع}} [[درود]] میفرستاد. | [[پیامبر]] {{صل}} روز چهارم ماه، وارد [[مکه]] شد و یکسره راه [[مسجد]] را در پیش گرفت. از باب "بنی شیبه" وارد [[مسجدالحرام]] شد، در حالی که [[خدا]] را [[حمد]] و ثنا میگفت و بر [[ابراهیم]] {{ع}} [[درود]] میفرستاد. | ||
وقتی هنگام [[طواف]] در برابر [[حجرالاسود]] قرار گرفت، نخست آن را استلام (مالیدن دست بر [[حجرالاسود]]) کرد، آنگاه به [[طواف]] مشغول شد. سپس برای ادای [[نماز]] [[طواف]] پشت [[مقام ابراهیم]]{{ع}} قرار گرفت و دو رکعت [[نماز]] گزارد و چون از [[نماز]] فراغت یافت، مشغول سعی میان [[صفا و مروه]] شد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۰۹۷-۱۰۹۸؛ کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۲۴۵- ۲۴۶.</ref>. | وقتی هنگام [[طواف]] در برابر [[حجرالاسود]] قرار گرفت، نخست آن را استلام (مالیدن دست بر [[حجرالاسود]]) کرد، آنگاه به [[طواف]] مشغول شد. سپس برای ادای [[نماز]] [[طواف]] پشت [[مقام ابراهیم]] {{ع}} قرار گرفت و دو رکعت [[نماز]] گزارد و چون از [[نماز]] فراغت یافت، مشغول سعی میان [[صفا و مروه]] شد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۰۹۷-۱۰۹۸؛ کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۲۴۵- ۲۴۶.</ref>. | ||
در این هنگام، با | در این هنگام، با نزول وحی، حضرت به [[زائران]] فرمود: "کسانی که [[قربانی]] به همراه ندارند، از [[احرام]] خارج شوند؛ اما من و افرادی که [[قربانی]] به همراه آوردهایم باید به حالت [[احرام]] باقی بمانیم تا لحظهای که [[قربانی]] خود را سر ببریم". فردی پرسید: آیا این [[حکم]] امسال است یا همواره خواهد بود؟ [[رسول خدا]] {{صل}} در پاسخ فرمود: همواره تا [[روز قیامت]] خواهد بود. بدین ترتیب، حضرت، [[حکم]] داخل شدن [[عمره]] در [[حج]] را [[ابلاغ]] فرمود<ref>ابن حزم، جوامع السیرة النبویه، ص۲۰۷-۲۰۸.</ref>.<ref>[[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[حجه الوداع (مقاله)|حجه الوداع]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۲۸۸.</ref> | ||
==پیوستن [[علی]]{{ع}} به [[رسول خدا]]{{صل}}== | == پیوستن [[علی]] {{ع}} به [[رسول خدا]] {{صل}} == | ||
[[علی]]{{ع}} به امر [[پیامبر]]{{صل}} به [[نجران]] (یکی از شهرهای [[یمن]]) اعزام شده بود تا علاوه بر جمعآوری [[صدقات]]، [[جزیه]] (اموالی که غیر [[مسلمانان]] به [[دولت اسلامی]] میپردازند تا در | [[علی]] {{ع}} به امر [[پیامبر]] {{صل}} به [[نجران]] (یکی از شهرهای [[یمن]]) اعزام شده بود تا علاوه بر جمعآوری [[صدقات]]، [[جزیه]] (اموالی که غیر [[مسلمانان]] به [[دولت اسلامی]] میپردازند تا در پناه [[دولت]] [[زندگی]] کنند) نصارای آن [[شهر]] را نیز دریافت کند و نزد آن حضرت بیاورد. | ||
[[پیامبر اکرم]]{{صل}} در نامهای از [[علی]]{{ع}} خواسته بود که از [[یمن]] برای [[حج]] حرکت کند، اما نفرموده بود که خودش برای چه نوع حجی حرکت کرده است. [[علی]]{{ع}} همراه با سپاهی که از [[مدینه]] با وی به [[یمن]] رفته بودند، به سوی [[مکه]] حرکت کرد و سی و چهار شتر را برای [[قربانی]] در نظر گرفت. از نکات قابل توجه اینکه تعداد زیادی | [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در نامهای از [[علی]] {{ع}} خواسته بود که از [[یمن]] برای [[حج]] حرکت کند، اما نفرموده بود که خودش برای چه نوع حجی حرکت کرده است. [[علی]] {{ع}} همراه با سپاهی که از [[مدینه]] با وی به [[یمن]] رفته بودند، به سوی [[مکه]] حرکت کرد و سی و چهار شتر را برای [[قربانی]] در نظر گرفت. از نکات قابل توجه اینکه تعداد زیادی حلّه (قطیفه) [[یمنی]] همراه آن حضرت بود. ایشان هنگامی که به [[میقات]] یلملم رسید، به همان [[نیت]] [[پیامبر]] {{صل}} [[محرم]] شد و فرمود: "خدایا به همان [[نیت]] [[پیامبر]] تو [[محرم]] میشوم". | ||
وقتی که [[رسول خدا]]{{صل}} از | وقتی که [[رسول خدا]] {{صل}} از راه [[مدینه]] به [[مکه]] نزدیک شد، [[علی]] {{ع}} نیز از راه [[یمن]] به [[مکه]] نزدیک شده بود و [[امام علی]] {{ع}} در منطقه فتق در نزدیکی [[طائف]]، [[ابو رافع قبطی]] را [[جانشین]] خود قرار داد و خودش برای دیدار [[پیامبر اکرم]] {{صل}} به سوی [[مکه]] حرکت کرد. و آن حضرت {{صل}} را که به [[مکه]] رسیده بود، [[ملاقات]] کرد و پس از دیدار آن حضرت و بیان کارهای خویش، گفت که به [[شوق]] دیدن حضرت، از [[سپاه]] خود پیش افتاده است. [[رسول خدا]] {{صل}} نیز بسیار خوشحال و با دیدن [[علی]]، چهرهاش شکوفا شد. آنگاه از او پرسید: "با چه نیتی [[محرم]] شدی، ای [[علی]]؟" [[علی]] {{ع}} جواب داد: "ای [[رسول خدا]]، شما در نامه ننوشته بودید که با چه نیتی [[محرم]] میشوید؛ برای همین، من [[نیت]] خود را همانند [[نیت]] شما قرار دادم و گفتم: خدایا به همان [[نیت]] [[پیامبر]] تو [[محرم]] میشوم و سی و چهار شتر را برای [[قربانی]] مشخص کردهام". | ||
[[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "[[الله اکبر]]! و من هم شصت و شش [[قربانی]] آوردهام. تو [[شریک]] من در [[حج]] و [[مناسک]] و قربانیام هستی. بر همین [[احرام]] باقی باش<ref>[[حبیب عباسی| عباسی، حبیب]]، [[علی بن ابیطالب (مقاله)| مقاله «علی بن ابیطالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، | [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: "[[الله اکبر]]! و من هم شصت و شش [[قربانی]] آوردهام. تو [[شریک]] من در [[حج]] و [[مناسک]] و قربانیام هستی. بر همین [[احرام]] باقی باش<ref>[[حبیب عباسی| عباسی، حبیب]]، [[علی بن ابیطالب (مقاله)| مقاله «علی بن ابیطالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱]]، ص۱۸۶-۱۸۹؛ [[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[حجه الوداع (مقاله)|حجه الوداع]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۲۸۸-۲۸۹.</ref>. | ||
==مراسم [[حج]]== | == مراسم [[حج]] == | ||
[[پیامبر]]{{صل}} پس از انجام دادن [[اعمال]] [[عمره]]، [[راضی]] نبود در منزل کسی به سر برد؛ از اینرو [[دستور]] داد [[خیمه]] ایشان را بیرون [[مکه]] بزنند. حضرت، روز هشتم [[احرام]] بست و بر شتر خویش نشست و راهی "[[عرفات]]"” شد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۱۰۲-۱۱۰۳.</ref>.<ref>[[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[ حجه الوداع (مقاله)|حجه الوداع]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، | [[پیامبر]] {{صل}} پس از انجام دادن [[اعمال]] [[عمره]]، [[راضی]] نبود در منزل کسی به سر برد؛ از اینرو [[دستور]] داد [[خیمه]] ایشان را بیرون [[مکه]] بزنند. حضرت، روز هشتم [[احرام]] بست و بر شتر خویش نشست و راهی "[[عرفات]]"” شد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۱۰۲-۱۱۰۳.</ref>.<ref>[[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[حجه الوداع (مقاله)|حجه الوداع]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۲۸۹.</ref> | ||
==خطبه پیامبر در سرزمین عرفات== | == خطبه پیامبر در سرزمین عرفات == | ||
در آن روز، [[سرزمین عرفات]]، [[شاهد]] [[اجتماعی]] باشکوه بود. محلی که تا چندی پیش، اقامتگاه [[مشرکان]] و [[بتپرستان]] بود، برای ابد، پایگاه [[خداپرستی]] شد. [[پیامبر]]{{صل}} پس از [[خواندن نماز]] ظهر و عصر در [[عرفات]]، در حالی که روی شتر خویش قرار گرفته بود، [[خطبه]] [[تاریخی]] خود را ایراد فرمود، خطبهای معروف که مورخان آن را | {{همچنین|سرزمین عرفات}} | ||
در آن روز، [[سرزمین عرفات]]، [[شاهد]] [[اجتماعی]] باشکوه بود. محلی که تا چندی پیش، اقامتگاه [[مشرکان]] و [[بتپرستان]] بود، برای ابد، پایگاه [[خداپرستی]] شد. [[پیامبر]] {{صل}} پس از [[خواندن نماز]] ظهر و عصر در [[عرفات]]، در حالی که روی شتر خویش قرار گرفته بود، [[خطبه]] [[تاریخی]] خود را ایراد فرمود، خطبهای معروف که مورخان آن را صحیفة النبی یا [[قانون اساسی]] [[اسلام]] نامیدهاند و یکی از [[اصحاب]]، سخنان حضرت را تکرار میکرد تا به گوش افراد دورتر نیز برسد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۰۵؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۵۱؛ طبقات ابن سعد، ج۲، ص۱۸۶-۱۸۴؛ بحار الانوار، ج۲۱، ص۴۰۵.</ref>. | |||
محورهای سخنان پیامبر {{صل}} عبارت بود از: | محورهای سخنان پیامبر {{صل}} عبارت بود از: | ||
#اشاره به [[حرمت]] [[خانه کعبه]] و اینکه [[خون]] و [[اموال]] [[مسلمانان]] تا روزی که [[خدا]] را [[ملاقات]] کنند، بر هم [[حرام]] است، و خونهایی که در [[جاهلیت]] ریخته شده است، باید فراموش شود و تعقیب کردنی نیست ([[انتقام]] [[خون]] نزد [[اعراب]] اهمیت ویژهای داشت و درگیریهایی را نیز به همراه میآورد). | # اشاره به [[حرمت]] [[خانه کعبه]] و اینکه [[خون]] و [[اموال]] [[مسلمانان]] تا روزی که [[خدا]] را [[ملاقات]] کنند، بر هم [[حرام]] است، و خونهایی که در [[جاهلیت]] ریخته شده است، باید فراموش شود و تعقیب کردنی نیست ([[انتقام]] [[خون]] نزد [[اعراب]] اهمیت ویژهای داشت و درگیریهایی را نیز به همراه میآورد). | ||
#هر کس امانتی نزد اوست، باید به صاحبش رد کند. | # هر کس امانتی نزد اوست، باید به صاحبش رد کند. | ||
#[[ربا]] در [[اسلام]] [[حرام]] است و باید از آن | # [[ربا]] در [[اسلام]] [[حرام]] است و باید از آن پرهیز شود. | ||
#از [[شیطان]] [[پیروی]] نکنید. او اکنون از اینکه در سرزمین شما [[پرستش]] شود، [[مأیوس]] شده است، با [[تبعیت]] از او در امور کوچک، وی را دوباره شادمان نسازید. | # از [[شیطان]] [[پیروی]] نکنید. او اکنون از اینکه در سرزمین شما [[پرستش]] شود، [[مأیوس]] شده است، با [[تبعیت]] از او در امور کوچک، وی را دوباره شادمان نسازید. | ||
#زنها بر شما [[حق]] دارند و شما بر آنان. من در این وادی، شما را به [[نیکی]] در [[حق]] [[زنان]] سفارش میکنم؛ زیرا آنان امانتهای [[الهی]] در دست شمایند. | # زنها بر شما [[حق]] دارند و شما بر آنان. من در این وادی، شما را به [[نیکی]] در [[حق]] [[زنان]] سفارش میکنم؛ زیرا آنان امانتهای [[الهی]] در دست شمایند. | ||
#من در میان شما دو چیز را به [[امانت]] میگذارم که اگر به آنها چنگ زنید، [[گمراه]] نخواهید شد: یکی [[کتاب خدا]] و دیگری [[سنت]] و گفتار من. | # من در میان شما دو چیز را به [[امانت]] میگذارم که اگر به آنها چنگ زنید، [[گمراه]] نخواهید شد: یکی [[کتاب خدا]] و دیگری [[سنت]] و گفتار من. | ||
#[[مسلمانان]] با یکدیگر برادرند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۰۴؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۵۱.</ref>. | # [[مسلمانان]] با یکدیگر برادرند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۰۴؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۵۱.</ref>. | ||
سپس با انگشت سبابه به [[آسمان]] اشاره کرد و فرمود: "خدایا![[شاهد]] باش که سخنان تو را رساندم"<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۱۰۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۰۴.</ref>.<ref>[[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[ حجه الوداع (مقاله)|حجه الوداع]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، | سپس با انگشت سبابه به [[آسمان]] اشاره کرد و فرمود: "خدایا! [[شاهد]] باش که سخنان تو را رساندم"<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۱۰۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۰۴.</ref>.<ref>[[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[حجه الوداع (مقاله)|حجه الوداع]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۲۹۰-۲۹۱؛ [[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]]، ج۱، ص۶۸؛ [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۷۸.</ref> | ||
==[[غدیر خم]]== | == [[غدیر خم]] == | ||
{{اصلی|غدیر خم}} | {{اصلی|غدیر خم}} | ||
در راه بازگشت به [[مدینه]] در پی نازل شدن [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref> [[پیامبر]]{{صل}} در وادی [[غدیر خم]] که موضع مناسبی بود، دستور توقف داد<ref>فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ص۱۳۰-۱۳۱؛ علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۲؛ شیخ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۱۱۱-۱۱۲.</ref>. پس از جمع شدن کاروانیان، حضرت، خطبهای ایراد کرد<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۱۱-۱۱۲.</ref> که محورهای مهم آن عبارت است از: | در راه بازگشت به [[مدینه]] در پی نازل شدن [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref> [[پیامبر]] {{صل}} در وادی [[غدیر خم]] که موضع مناسبی بود، دستور توقف داد<ref>فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ص۱۳۰-۱۳۱؛ علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۲؛ شیخ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۱۱۱-۱۱۲.</ref>. پس از جمع شدن کاروانیان، حضرت، خطبهای ایراد کرد<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۱۱-۱۱۲.</ref> که محورهای مهم آن عبارت است از: | ||
#خبر دادن از | # خبر دادن از رحلت خود؛ | ||
#به یادگار گذاشتن دو چیز گرانبها: [[کتاب خدا]] و [[اهلبیت]]{{عم}}؛ | # به یادگار گذاشتن دو چیز گرانبها: [[کتاب خدا]] و [[اهلبیت]] {{عم}}؛ | ||
#معرفی [[علی]]{{ع}} به [[جانشینی]] خود. [[پیامبر]] {{صل}} بازوان [[علی]]{{ع}} را گرفت و بالا برد و فرمود: "هر که را من مولایم، این علی مولای اوست. خداوندا! [[دوست]] دار کسی را که وی را دوست دارد و [[دشمن]] دار کسی را که با وی [[دشمنی]] کند. [[یاری]] فرما کسی که وی را یاری کند و [[خوار]] ساز کسی که او را خوار سازد"<ref>ر.ک: امینی، ج۱، ص۹ به بعد.</ref>.<ref>[[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[ حجه الوداع (مقاله)|حجه الوداع]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، | # معرفی [[علی]] {{ع}} به [[جانشینی]] خود. [[پیامبر]] {{صل}} بازوان [[علی]] {{ع}} را گرفت و بالا برد و فرمود: "هر که را من مولایم، این علی مولای اوست. خداوندا! [[دوست]] دار کسی را که وی را دوست دارد و [[دشمن]] دار کسی را که با وی [[دشمنی]] کند. [[یاری]] فرما کسی که وی را یاری کند و [[خوار]] ساز کسی که او را خوار سازد"<ref>ر. ک: امینی، ج۱، ص۹ به بعد.</ref>.<ref>[[حسین قاضی خانی|قاضی خانی، حسین]]، [[حجه الوداع (مقاله)|حجه الوداع]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۲۹۱؛ [[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]]، ج۱، ص۶۸.</ref> | ||
==منابع== | == اسامی دیگر حجة الوداع == | ||
# '''[[حجة البلاغ]]:''' برخی به حجة الوداع [[پیامبر]]، حجة البلاغ نیز اطلاق کردهاند، بدین خاطر که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} با استفاده از این فرصت طی [[مناسک حج]] یک بار دیگر کلیات [[پیام]] [[وحی]] را به [[مسلمانان]] [[ابلاغ]] کرد و مهمترین و جامعترین مسأله بشری را که [[رهبری]] و [[امامت]] است، عملاً به نمایش گذاشت و با گفتاری صریح ابلاغ فرمود و در [[خطبه]] پایانی مکرراً فرمود: {{متن حدیث|أَلَا هَلْ بَلَّغْتُ}}؟<ref>در راه برپایی حج ابراهیمی، عمید زنجانی، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ص۹۲.</ref> | |||
# '''حجة التّمام:''' برخی به حجة الوداع پیامبر، عنوان حجة التمام دادهاند. در جریان این [[سفر]] [[الهی]] و [[مناسک]] [[توحیدی]]، [[آیه]] {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي}}<ref>«امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref> نازل گردید و به این مناسبت، این [[حج]] پیامبر «حجة التمام» که نشانگر اتمام دین و به نمایش گذاردن همه [[دین]] و تمامی پیام اسلام بود به خود گرفت<ref>در راه برپایی حج ابراهیمی، عمید زنجانی، ص۹۲.</ref>. | |||
# '''حجة الکمال:''' همان حجة الوداع است، چون با نزول آیه {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ}} در [[روز عید غدیر]]، [[دین کامل]] شد. | |||
# '''[[حجة الاسلام]]:''' [[ابن سعد]] در طبقات میگوید: [[ابن عباس]] [[کراهت]] داشت نام «حجة الوداع» بر حج رسول خدا بنهد و خود آن را حجة الاسلام مینامید. شاید اصرار وی از آن جهت بود که بزرگترین شاخص [[حج]] [[پیامبر]] آن بود که در طی [[مناسک حج]]، [[اسلام]] با تمام محتوایش به نمایش گذارده شد و در برابر حج [[شرکآلود]] [[جاهلی]]، حج صحیح ارائه گردید<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۳۹۸.</ref>. | |||
== دو نکته مهم == | |||
گر چه در این حج، یکی از اهداف و خصایص بارز [[تعلیم]] مناسک صحیح حج بود، ولی دو نکته اساسی نیز در «حجة الوداع» وجود دارد که میتواند حائز اهمیت باشد: | |||
۱. '''نمایش قدرت و تجلی روح [[توحید]]:''' حج سال دهم هجری «حجة الوداع» اولین و آخرین حج با شکوهی بود که شخص [[پیامبر اسلام]] در جمع یارانش پس از پیروزی اسلام به جا آورد و خصوصیات آن میتواند بیانگر معیارهای درست و اهداف این مراسم ابراهیمی باشد. | |||
قبل از حرکت [[فرمان]] داد در [[مدینه]] و اطراف آن، مردم برای شرکت در مراسم [[بسیج]] شوند و منادیان با صدای بلند مسلمانان را به حضور در [[حج]] فراخواندند و همه را از حج [[رسول خدا]] باخبر کردند. [[پیامبر اکرم]] به کسانی که [[اسلام]] آورده بودند و دسترسی به آنان نداشت، نامه نوشت که قصد حج دارد تا کسانی که [[توانایی]] دارند در حج شرکت نمایند. بدین ترتیب همه [[مسلمانان]] با دعوت عمومی [[پیامبر]] جهت حضور در این مراسم با شکوه [[بسیج]] شدند و جمعی در [[مدینه]] و گروههای زیادی در اثنای راه به پیامبر ملحق گشتند. | |||
بنا به [[روایات]] محدثین اهل سنت، پیامبر پیش از [[هجرت]] دو بار حج گزارده و در روایات شیعه بیش از دو بار (حتی بیست بار) نیز آمده ولی هیچ کدام در شرایطی که «حجة الوداع» انجام گرفته، نبوده است و نمیتواند معیار کامل حج [[توحیدی]] و [[حج ابراهیمی]] و حجم محمدی باشد. | |||
خصوصیات چشمگیر «حجة الوداع» نشانگر این [[حقیقت]] است که پیامبر در قالب مناسک حج و در طی این جریان با شکوه، تمامی قدرت اسلام و عظمت [[مسلمین]] و نقش [[رهبری]] را به نمایش گذاشت. [[مسلمانان]] از سراسر [[جزیرة العرب]] که در این مراسم شرکت کرده بودند، در بازگشت [[اخبار]] این [[تشکل]] باشکوه و رهبری [[متحد]] را به اطلاع همه میرساندند و به این وسیله خطر تحریک [[دشمن]] در همه جا خنثی میگردید. [[پیامبر اکرم]] در این حج با شکوه، عملاً به مسلمین [[تعلیم]] داد که چگونه میتواند از نیروهای پراکنده [[قدرت]] واحدی را به وجود آورند و با رهبری صحیح [[هدفها]] و مقصدها را متحد نموده، علیرغم همه اختلافهای صوری و شکلی، صف واحدی را در برابر دشمن تشکیل دهند. | |||
۲. '''طرح عینی مسأله رهبری:''' در جریان حجة الوداع مسلمانان به [[طور]] عینی رهبری پیامبر را مشاهده کردند و نقش رهبری را در انجام مناسک حج و رسیدن به اهداف و مقاصد آن به وضوح [[درک]] نمودند، آنان در تمامی مراحل پیامبر را در نقش یک [[رهبر]] دلسوز و تحرکآفرین دیدند و به اهمیت رهبری پی بردند. | |||
نود هزار یا یکصد و بیست هزار [[مسلمان]] [[بسیج]] شده، با دیدن صحنهای جدی نه نمایشی و آشنایی با [[غیبت]] رهبری، اینک آمادگی آن را مییابند که با [[فکر]] و [[احساس]] مناسب، سخنان پیامبر را در زمینه رهبری بشنوند و به حقیقت و عمق آن پی ببرند. پیامبر اکرم{{صل}} در بازگشت از [[مکه]]، هنگامی که به محلی به نام «[[غدیرخم]]» رسید، دستور داد همه توقف کنند تا بازماندگان هم برسند، آنگاه در حالی که بر فراز منبری از جهاز شتر رفته بود، خطبهای طولانی ایراد فرمود و مسأله [[امامت امت]] را مطرح نمود. | |||
یکصد و ده نفر از [[اصحاب پیامبر]] که در آن صحنه حضور داشتند، این [[حدیث]] را بدون هیچ واسطهای از [[پیامبر]] نقل کردهاند و هشتاد و چهار نفر از [[تابعین]] هم آن را از طریق [[اصحاب پیامبر]] بازگو کردهاند. [[علامه امینی]] سیصد و پنجاه نفر از دانشمندان و تاریخنویسان [[اهل تسنن]] را که [[حدیث غدیر خم]] را با مدارک در کتابهای خود آوردهاند، در کتاب نفیس «[[الغدیر]]» نام برده است. در این حدیث آمده است که: {{متن حدیث|قال رسول الله{{صل}}: أيها [[الناس]]! من أولى بالمؤمنين من أنفسهم؟ قالوا: الله اعلم و رسوله فقال{{صل}}: من كنت مولاه فهذا علي مولاه}}. از این روست که ملاقات با امام و تجدید بیعت با [[رهبری]] [[امت]] به عنوان متمم [[مناسک حج]] و مکمل [[زیارت]] [[کعبه]]، در دستورهای اسلامی آمده و [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|فان تمام الحج لقاء الامام}}<ref>وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۲۵۴.</ref> و نیز در [[روایات]]، [[حج]] و [[ولایت]] در ردیف یکدیگر و از ارکان دین شمردهاند و مسأله رهبری به عنوان اهم ارکان یاد شده است: {{متن حدیث|بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَايَةِ وَ لَمْ يُنَادَ بِشَيْءٍ مَا نُودِيَ بِالْوَلَايَةِ}}<ref>وسائل الشیعه، ج۵، ص۲۷۲.</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۳۹۹.</ref> | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
#[[پرونده:1100354.jpg|22px]] [[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[علی بن ابیطالب (مقاله)| مقاله «علی بن ابیطالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱''']] | # [[پرونده:1100354.jpg|22px]] [[حبیب عباسی|عباسی، حبیب]]، [[علی بن ابیطالب (مقاله)| مقاله «علی بن ابیطالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱''']] | ||
#[[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|'''فرهنگنامه دینی''']] | # [[پرونده:IM009657.jpg|22px]] [[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] | ||
#[[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']] | # [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[حسین قاضیخانی|قاضیخانی، حسین]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]] | ||
# [[پرونده:11677.jpg|22px]] [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]] و [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|'''واژهنامه فقه سیاسی''']] | |||
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|'''فرهنگنامه دینی''']] | |||
# [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']] | |||
# [[پرونده:IM010504.jpg|22px]] [[رمضان محمدی|محمدی]]، [[منصور داداشنژاد|داداشنژاد]]، [[حسین حسینیان مقدم|حسینیان]]، [[تاریخ اسلام ج۱ (کتاب)|'''تاریخ اسلام ج۱''']] | |||
# [[پرونده:IM010703.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|'''محمدنامه''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
{{غدیر}} | {{غدیر}} | ||
[[رده: | [[رده:حج]] | ||
[[رده: | [[رده:تاریخ پیامبر خاتم]] |