چرا انتظار فرج افضل اعمال است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
| مدخل وابسته    =
| مدخل وابسته    =
| پاسخ‌دهنده        =  
| پاسخ‌دهنده        =  
| پاسخ‌دهندگان      = ۸ پاسخ
| پاسخ‌دهندگان      = ۷ پاسخ
}}
}}
'''چرا [[انتظار فرج]] [[افضل]] اعمال است؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
'''چرا [[انتظار فرج]] [[افضل]] اعمال است؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
خط ۴۴: خط ۴۴:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین فاضل لنکرانی؛}}
[[پرونده:11736.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد جواد فاضل لنکرانی]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[محمد جواد فاضل لنکرانی]]'''، در کتاب ''«[[گفتارهای مهدوی (کتاب)|گفتارهای مهدوی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«یکی از عناوین مهم معرفتی در [[فرهنگ دینی]]، مساله [[انتظار]] است که نباید آن را به عنوان یک امر متوسط و معمولی و یا در ردیف سایر [[مستحبات]] و اعمال مستحبی قرار داد؛ زیرا در منابع معرفتی اسلامی از جمله [[آیات]]، [[روایات]] و [[سیره پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمه]] طاهرین {{عم}}، [[انتظار]] یکی از ضرورت‌های ایمانی هر مؤمنی در طول [[تاریخ]] دینی [[بشریت]] بوده است. در [[تبیین]] این مطلب، توجه به نکات ذیل اهمیت دارد.
:::::*'''نکته اول: [[تبیین]] دلائل [[انتظار واقعی]] از منظر [[قرآن]]'''؛
::::::الف. [[استدلال]] به [[آیه]] صد و پنج [[انبیاء]]؛ [[خداوند متعال]] در [[آیه]] شریفه یکصد و پنجم سوره مبارکه [[انبیاء]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و ما در زبور پس از تورات نوشته‌ایم که این زمین را بندگان صالح من به میراث خواهند برد». سوره‌ انبیاء، آیه ‌۱۰۵.</ref>
::::::به عبارت دیگر، سؤال این است که آیا [[خداوند]] تبارک و تعالی فقط به عنوان یک خبر، [[وراثت]] [[صالحین]] بر [[زمین]] را در [[قرآن کریم]] مطرح می‌‌کند یا خیر؟ یعنی آیا این [[آیه]] شریفه، صرفاً بر این مطلب دلالت دارد که [[خدا]] در کتاب [[زبور]] بعد از کتاب ذکر([[تورات]])، نوشته است که [[صالحین]] [[وارث]] [[زمین]] هستند و دیگر هیچ.
::::::پاسخ این است که این مطلب، یک [[اخبار]] صرف نیست، بلکه [[اخبار]] از وقوع یک واقعیت حتمی در [[جهان]] است؛ واقعیتی که تمام [[انبیاء]] عظام الهی {{عم}} وعده [[ظهور]] آن را داده‌اند. وعده [[ظهور]] یک [[مصلح]] کل و [[منجی]] [[صالح]] در روی [[زمین]]. وعده تحقق [[غایت خلقت]] در روزی خاص و با [[شکوه]]. آری، [[بعثت]] یکایک [[انبیاء]] بزرگوار الهی {{عم}} برای این بود که هر یک از ایشان، بخشی از [[دین]] را برای [[مردم]] زمان خود بازگو کنند و در این خلال، به [[امت]] خویش متذکر می‌شدند که نه پیام‌رسانی آن‌ها تمام حقیقیت [[دین]] است و نه عمل [[مردم]] بر طبق آن پیام‌ها، [[غایت خلقت]] و مطلوب نهایی [[خداوند متعال]] به حساب می‌آید؛ بلکه قرار است که [[حقیقت]] [[دین]]، [[غایت خلقت]] و مطلوب نهایی [[خداوند]] در یک زمان خاصی در روی [[زمین]] محقق شود.
::::::ب. [[استدلال]] به [[آیه]] شریفه نهم صف؛ [[خداوند متعال]] در این [[آیه]] شریفه می‌فرماید: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ}}<ref>«اوست آن خدایی که پیامبر خود را همراه با هدایت و دین راستین فرستاد تا آن دین را بر همه ادیان پیروز گرداند، هر چند مشرکان را ناخوش آید». سوره‌ صف، آیه ‌۹.</ref>
::::::مطابق این [[آیه]] شریفه، [[خداوند متعال]] [[رسول]] خویش را با [[بینات]] و [[هدایت]] ها و [[معجزات]] و کتاب و اینها فرستاد تا تمام [[دین]] را برای تمام [[بشر]] [[حاکم]] گرداند. البته میان [[مفسرین]] در این‌که منظور از کلمه کله کل [[دین]] است یا کل [[بشر]]، [[اختلاف]] است، ولی هر دو نظر، مطلوب است. زیرا بدیهی است که کل [[دین]] برای کل [[بشر]]، در زمان هیچ‌یک از [[پیامبران الهی]] {{عم}}، حتی در زمان [[رسول خدا]] {{صل}} و [[ائمه]] طاهرین {{عم}} واقع نشده است، ولی ‌به تصریح [[نصوص]] معتبر و شواهد مقبول، تمام [[انبیاء]] معظم {{عم}} حتی [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمه اطهار]] {{عم}} از ابتدا به دنبال تحقق این [[هدف]] نهایی و [[مقدس]] بودند.
::::::به عبارت دیگر، تمام آن ذوات مقدسه، جزو [[منتظرین]] واقعی بوده‌اند. یعنی همان طور که [[انبیاء گذشته]] به [[نبوت]] [[پیامبر]] ختمی مرتبت {{صل}} [[بشارت]] می‌‌دادند، همان‌طور مغز اصلی این [[بشارت]]، [[ظهور حضرت حجت]] {{ع}} بوده است؛ بدین بیان که [[پیام]] اصلی [[بشارت]] تمامی [[پیامبران الهی]] {{عم}} این بوده است، که بعد از [[ظهور]] [[آخرین پیامبر]] [[خدا]] {{صل}} یکی از اولاد او که در میان تمام [[انبیاء]] {{عم}} معین و مشخص بوده که او از میان اولاد [[پیامبر خاتم]] {{صل}} [[مصلح]] کل است، [[ظهور]] خواهد نمود و [[جهان]] را پر از [[عدل]] و داد خواهد کرد.
::::::نتیجه این‌که، مسئله [[انتظار]] یکی از عمیق‌ترین مفاهیم دینی در میان تمامی [[ادیان]] الهی و از دقیق‌ترین مباحث الاهیاتی و آخرالزمانی است و لذا نمی‌‌توان آن را همانند یک [[عمل مستحبی]] دانست و یا در کنار یکی از [[مستحبات]] به حساب آورد.
:::::*'''نکته دوم: بایسته‌های [[انتظار واقعی]] از منظر [[روایات]]'''؛ آن‌طور که از [[روایات]] برداشت می‌شود، [[ایمان]] بدون [[انتظار]]، [[ایمان]] کاملی نیست؛ یعنی [[مؤمن]] بدون این‌که [[منتظر]] باشد، قطعاً به [[ایمان]] خویش توجه عمیقی نداشته و نخواهد داشت. یعنی ویژگی:
::::::'''[[ایمان]] بدون [[انتظار]]''': این گونه است که [[انسان]]، به حداقل‌ها می‌اندیشد و قائل است که، تنها باید [[ایمان]] خویش را حفظ کرده و [[واجبات]] و [[محرمات]] را رعایت نماید؛ در این صورت روشن است که قطعاً [[انتظار]] در چنین افرادی، باعث تحرک و جنب و جوش نمی‌شود.
::::::ولی ویژگی: '''[[ایمان]] به همراه [[انتظار]]''': این‌گونه است که [[انسان]]، به حداکثرها [[فکر]] می‌کند و [[معتقد]] است که: نه تنها باید [[ایمان]] خویش را حفظ کرده و [[واجبات]] و [[محرمات]] را رعایت نماید، بلکه به عنوان یک [[مسلمان]] و [[مؤمن]]، باید به دنبال تحقق مقصود [[خداوند متعال]] از [[خلقت]] آسمان‌ها و [[زمین]] و [[ارسال رسل]] و انزال کتب باشد و امیدوار به رویت آن روز به [[اصلاح]] خود و [[جامعه]] می‌پردازد؛ در این صورت بدیهی است که، [[انتظار]] در چنین انسانی، باعث تحرک و جنب و جوش می‌شود و هرگز او را آرام نمی‌‌گذارد.
::::::آری، انتظاری را که [[دین]] مبین [[اسلام]] از [[مسلمان]] و [[مؤمن]] می‌خواهد همین گونه [[انتظار]] است، نه انتظاری که [[انسان]] را منزوی کرده و بی‌اطلاع از اقدامات ضد دینی شیاطین نگه دارد و بدین روست که در [[روایات]] از قول [[پیامبر اکرم]] {{صل}} آمده است: {{متن حدیث|"أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲،، ص۱۳۳، باب۲۲.</ref>؛ أَفْضَلُ‌ أَعْمَالِ‌ أُمتِی‌ انْتِظَارُ الْفَرَجِ<ref>الزام الناصب، یزدی حائری، ص۱۳۷؛ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۲۲.</ref>؛ انْتِظَارُ الْفَرَجِ‌ عِبَادَةٌ<ref>بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۲۲.</ref>؛ أَفْضَلُ‌ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ<ref>نهج الفصاحة، ص۷۸، ینابیع المودة، قندوزی، ج۳، ص۱۶۹.</ref>؛ أَفْضَلُ‌ جِهَادِ أُمتِی‌ انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}<ref>«محبوب‌ترین اعمال به سوی خدای عزوجل انتظار فرج است برترین کارهای امت من انتظار فرج است. انتظار فرج عبادت است والاترین عبادت، انتظار فرج است بالاترین جهاد امت من، انتظار فرج است» تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ص۳۳؛ بحارالأنوار، مجلسی، ج۵۱، ص۱۵۶.</ref>.
::::::و یا این تعبیری که در کلمات [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} هست که فرمودند: {{متن حدیث|"انْتَظَرُوا الْفَرَجَ‌ وَ لا تَیأَسُوا مِنْ‌ رَوْحِ‌ اللهِ‌ فَإِن أَحَب الْأَعْمَالِ إِلَی اللهِ عَز وَ جَل انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>«در انتظار گشایش باشید و از رحمت‌ خداوند ناامید نشوید؛ زیرا دوست داشتنی‌ترین کارها نزد خداوند انتظار گشایش است». نوادر الأخبار فیما یتعلق باصول الدین، محمد محسن فیض کاشانی، ص۲۴۹.</ref>
::::::البته ممکن است گفته شود که رَوح [[الله]] بر خود [[حضرت حجت]] {{ع}} اطلاق می‌‌شود همچنان‌که مشهور [[فقهاء]] چنین فرموده‌اند، ولی به نظر می‌رسد خود [[فرج]] و [[ظهور]]، رَوح [[الله]] است؛ یعنی [[حقیقت]] و [[هدف]] اصلی [[خدای تبارک و تعالی]] در آن زمان، [[ظهور]] است. و یا [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در کلامی دیگر [[فضیلت]] [[منتظر]] را همچون [[شهید]] در [[راه خدا]] [[تشبیه]] کرده و می‌فرماید: {{متن حدیث|"الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا کالْمُتَشَحطِ بِدَمِهِ فِی سَبِیلِ اللهِ"}}<ref>«هر کسی که در انتظار حکومت ما باشد، بسان کسی است که در راه خدا به خون خویش درغلتیده است». کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ص۶۴۵.</ref>
::::::و یا فرمایش [[امام سجاد]] {{ع}} که [[منتظران]] را [[برترین]] افراد زمان خود معرفی کرده و می‌فرمایند: {{متن حدیث|"إِن أَهْلَ‌ زَمَانِ‌ غَیبَتِهِ‌ الْقَائِلُونَ‌ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ کل زَمَان"}}<ref>«آن گروه از مردم عصر غیبت امام دوازدهم که امامت او را پذیرفته و منتظر ظهور او هستند، برترین مردم همه روزگاران هستند». ریاض‌الأبرار فی مناقب الأئمة الأطهار، نعمت‌ الله‌ جزائری، ج‌۳، ص۱۲۸.</ref>
::::::و یا [[کلام]] [[امام صادق]] {{ع}} که [[منتظران]] را [[اولیاء]] [[خدا]] معرفی فرموده و می‌فرمایند: {{متن حدیث|"طُوبَی‌ لِشِیعَةِ قَائِمِنَا الْمُنْتَظِرِینَ‌ لِظُهُورِهِ فِی غَیبَتِهِ وَ الْمُطِیعِینَ لَهُ فِی ظُهُورِهِ أُولَئِک أَوْلِیاءُ اللهِ الذِینَ‌ لا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُون‌"}}<ref>«خوشا به حال شیعیان قائم ما که در زمان غیبتش منتظر ظهور او هستند و در هنگام ظهورش فرمان‌بردار او، آنان دوستان خدا هستند، همان‌ها که نه ترس به دل راه می‌دهند و نه اندوهگین می‌شوند». کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ج‌۲، ص۳۵۷.</ref>
::::::یا [[روایت]] دیگری که از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده که فرمودند: {{متن حدیث|"منْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا الْأَمْرِ کانَ کمَنْ کانَ مَعَ الْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ لَا بَلْ کانَ کالضارِبِ بَینَ یدَی رَسُولِ اللهِ بِالسیفِ"}}<ref>«هر که منتظر این امر باشد و بمیرد مانند کسی است که با قائم {{ع}} در خیمه‌اش باشد، نه بلکه مانند کسی است که پیش روی رسول خدا {{صل}} شمشیر زده باشد». کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ج۲، ص۳۳۸.</ref>
::::::آری انتظاری که در [[روایات]] مطرح شده، این نیست که [[منتظر]] طبق آن در خانه خود بنشیند و کاری نداشته باشد که بر سر [[اسلام]] و [[مسلمین]] چه می‌‌آید، یا این نیست که [[منتظر]] باید بیگانه باشد از این‌که [[دشمنان اسلام]] چه حرکات و تحرکاتی را ضد [[اسلام]] تدارک می‌‌بینند. زیرا اساساً در [[فرهنگ]] روایی، نام چنین عملی را [[انتظار]] نمی‌دانند و یا اصلاً این [[انتظار]]، مد نظر [[اهل بیت]] {{عم}} نیست. بله، انتظاری را که [[امام خمینی]] در فرمایشاتشان می‌‌فرمودند که: [[ارزش]] دارد [[انسان]] در مقابل [[ظلم]] بایستد و مشتش را گره کند و توی دهنش بزند و نگذارد که این‌قدر [[ظلم]] زیاد بشود، این [[ارزش]] دارد. ما [[تکلیف]] داریم آقا! این‌طور نیست که حالا که ما [[منتظر]] [[ظهور امام زمان]]{{ع}} هستیم، پس دیگر بنشینیم در خانه‌هایمان، [[تسبیح]] را دست بگیریم و بگوییم عجل [[علی]] فرجه عجل با کار شما باید تعجیل بشود، شما باید زمینه را فراهم کنید برای آمدن او؛ و فراهم کردن اینکه [[مسلمین]] را با هم مجتمع کنید، همه با هم بشوید، إن شاءالله [[ظهور]] می‌کند ایشان<ref>صحیفه نور، امام خمینی، ج۱۸، ص۲۶۹.</ref>.
::::::همین گونه [[انتظار]] است، نه انتظاری که [[انسان]] را منزوی کرده و او را بی‌اطلاع می‌خواهد از آن چه بر ضد [[دین]] واقع می‌‌شود.
::::::بنابراین آن انتظاری که دارای [[ثواب]] زیادی است، انتظاری است که [[منتظر]] به دنبال تحقق کامل [[دین]]، برای تمام [[بشریت]] باشد. بله این همان انتظاری است که [[انسان]] [[مؤمن]] را به تاسیس و تشکیل [[حکومت اسلامی]] سوق می‌‌دهد.
:::::*‌'''نکته سوم: آسیب‌ شناسی [[انتظار]] و [[منتظران]]'''؛ کسانی که [[تاریخ]] معاصر [[ایران]] را [[مطالعه]] کردند به خوبی می‌دانند که قبل از [[انقلاب اسلامی]]، گروهی بودند و هستند که با برداشت‌های سطحی و غلط از برخی [[روایات]]، [[معتقد]] بودند که باید برای [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}}، [[فساد]] را در [[جامعه اسلامی]] و انسانی گسترش داد. در حالی‌که این برداشت نه تنها یک ادعای عوامانه از مفاهیم دقیق دینی است، بلکه قویاً به نظر می‌رسد القایی باشد که از [[ناحیه]] [[دشمنان اسلام]] بر [[مسلمین]] وارد شده است؛ زیرا یکی از توطئه‌هایی که [[دشمنان اسلام]] دارند، [[تحریف]] مفاهیم عمیق و ریشه دار اسلامی است.
::::::بله [[دشمنان اسلام]] و [[دشمنان]] [[بشریت]]، به دنبال [[تحریف]] مفهوم اصیل انتظاری هستند که همه [[انبیاء]] عظام {{عم}} به دنبال آن بوده‌اند و برای آن [[مبعوث]] شدند و به تبع، خود جزو [[منتظرین]] واقعی بوده‌اند. شیاطین و [[دشمنان]] به خوبی می‌دانند که آن ذوات مقدسه، به معنای صحیح و واقعی کلمه، [[منتظر]] بودند؛ [[منتظر ظهور]] [[دین]] کلی در کل [[زمین]]؛ [[منتظر]] [[هدایت]] همه ابناء [[بشریت]]؛ [[منتظر]] [[بلوغ]] نهایی [[جامعه]] از جهت [[عقل]] و [[درک]] و بالاخره [[منتظر]] [[حاکمیت]] یکپارچه [[فضائل]] [[اخلاقی]] بر [[جامعه]] انسانی. از این رو همواره به دنبال [[تحریف]] مفهوم [[انتظار]] بوده و هستند.
:::::*'''نکته چهارم: [[تبیین]] مراتب [[انتظار]] نسبت به [[منتظران]]'''؛ بنابراین طبق بیانی که برای [[انتظار]] ذکر شد، [[منتظر]] به مقدار درکی که از مفهوم [[انتظار]] دارد، در یک تقسیم بندی، دارای مراتب مختلفی است که عبارتند از:
::::::'''مرتبه اول''': [[انتظار]] [[رسولان]] و [[انبیاء معظم الهی]] {{عم}}: تمام [[انبیاء]] و [[رسولان]] الهی {{عم}} قبل از [[رسالت]] [[حضرت]] ختمی مرتبت {{صل}} منتظرند تا خاتم [[انبیاء]] {{صل}} و خاتم [[اوصیاء]] {{ع}} [[ظهور]] کند تا [[رسالت]] آنان در تمام ابعاد به بار بنشیند؛
::::::'''مرتبه دوم''': [[انتظار]] [[رسول مکرم اسلام]] {{صل}}: نیز [[منتظر]] است تا [[رسالت]] [[انبیاء]] ماضی {{عم}} در تمام ابعاد به بار بنشیند؛
::::::'''مرتبه سوم''': [[انتظار]] [[ائمه اطهار]] {{عم}}: نیز منتظرند تا [[رسالت]] [[نبی]] مکرم [[اسلام]] {{صل}} و [[انبیاء]] ماضی {{عم}} در تمام ابعاد به بار بنشیند؛
::::::'''مرتبه چهارم''': [[انتظار]] [[علماء]]، [[فقهاء]] و [[مراجع]] عظام: که خود یکی از منتظرانی هستند، که قلبشان مالامال از [[ظهور]] [[حضرت]] [[خاتم الاوصیاء]] {{ع}} است، تا [[رسالت]] [[رسولان]] و [[انبیاء معظم الهی]] {{عم}} به بار بنشیند؛
::::::'''مرتبه پنجم''': [[انتظار]] [[مردم]] عادی: نیز [[منتظر ظهور]] [[حضرت]] [[بقیة الله الاعظم]] {{ع}} هستند تا [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[ظهور]] کنند و به آمال [[اولیاء]] [[معصوم]] {{عم}} و [[انبیاء معظم الهی]] {{عم}} جامه عمل بپوشانند.
:::::*'''‌نکته پنجم: انکشاف آثار واقعی [[انتظار]]، پس از [[زمان ظهور]]'''؛ بدیهی است که تحقق کامل [[حاکمیت]] [[دین]] و کمال [[دینداری]]، بعد از زمان [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} ظاهر می‌شود و این [[حقیقت انتظار]] است، خواه اسم آن را [[مدینه فاضله]] بگذارند و خواه اسم آن را [[جامعه]] پر از [[عدل]] و داد بگذارند و یا نام دیگری برای آن [[انتخاب]] کنند و این، از خصوصیات [[دین]] مبین [[اسلام]] است؛ چرا که [[دین اسلام]]، [[دین]] جامع و کاملی است که تمام ابعاد آن در [[جامعه]] [[زمان ظهور]] محقق شود. هم‌چنان‌که در برخی از [[روایات]] به این واقعیات اشاره شده است و ویژگی‌هایی برای آن دوران بر شمرده شده است که عبارتند از:
::::::'''ویژگی اول: [[برقراری عدالت]] و رفع [[ظلم]]'''؛ به عنوان مثال [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در [[تبیین]] ویژگی آن زمان به عدم وقوع [[ظلم]] و برقراری [[قسط]] و [[عدل]] بین [[مردم]] اشاره فرموده و می‌فرمایند:{{متن حدیث|"الْمَهْدِی‌ مِنْ‌ وُلْدِی‌ تَکونُ‌ لَهُ‌ غَیبَةٌ، اذا ظهر یملأ الأرض قسطاً و عدلا کمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً"}}<ref>«مهدی از فرزندان من است. او را غیبتی هست. زمانی که ظهور کند، زمین را از قسط و عدل پر سازد چنانکه از ظلم و جور پر شده باشد». ینابیع المودة، قندوزی، ج۳، باب۷۸.</ref>
::::::البته به نظر می‌رسد گسترش [[عدالت]] و [[قسط]]، تنها یک برگ از [[زمان ظهور]] باشد و برگ دیگر آن، این است که در آن موقع، دیگر به کسی [[ظلم]] نمی‌‌شود و اساساً به صورت عادی امکان ندارد که انسانی به [[انسان]] دیگر [[ظلم]] نماید.
::::::'''ویژگی دوم: [[برقراری نظم]] و [[امنیت]]'''؛ [[امام علی]] {{ع}} درباره ویژگی آن زمان می‌فرماید: {{متن حدیث|"تَمْشِی‌ الْمَرْأَةُ بَینَ‌ الْعِرَاقِ‌ وَ الشامِ‌ لَا تَضَعُ‌ قَدَمَیهَا إِلا عَلَی نَبَاتٍ وَ عَلَی رَأْسِهَا زَنْبِیلُهَا[زینتها] لَا یهَیجُهَا سَبُعٌ وَ لَا تَخَافُهُ"}}<ref>«اگر قائم ما قیام کند...زنی تواند زنبیل [زینت] به سر، بین عراق و شام رفت و آمد کند و جز بر سر سبزه قدم نگذارد، و درنده‌ای او را نلرزاند و نترساند». تحف العقول، حرانی، النص، ۱۱۵.</ref>
::::::'''ویژگی سوم: [[تکامل انسان]] از حیث [[اخلاقی]] و عقلانی'''؛ [[امام باقر]] {{ع}} آن زمان را، زمان اوج [[تکامل انسان]] از حیث [[اخلاقی]] و عقلانی معرفی کرده و می‌فرماید: {{متن حدیث|"إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اللهُ یدَهُ عَلَی رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ کمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُمْ"}}<ref>«وقتی که قائم ما قیام کند خدا دستش را بر سر بندگان می‌گذارد تا عقل‌هایشان را جامع [و در بردارنده همه چیز] گرداند و افکار [و آرزوها]یشان جامه کمال پوشیده». کافی؛ شیخ کلینی، ج۱، ص۲۵؛ بحار الانوار، مجلسی، ج۵۲، ص۳۲۸؛ با کمی اختلاف: کمال الدین، شیخ صدوق، ج۲، ص۶۸۵.</ref>
::::::'''ویژگی چهارم: [[گشایش]] ابواب [[علم]]'''؛ [[امام صادق]] {{ع}} آن زمان را دوران اطلاع [[مردم]] از [[علوم]] جدید و [[گشایش]] ابواب [[علم]] معرفی کرده و می‌فرمایند: {{متن حدیث|"العِلْم سَبْعة و عِشْرون حَرْفاً، فَجَمیع ما جاءت بِه الرُسُل حَرْفان فَلَم یعْرف الناس حتی الیوم غَیرِ الحَرْفین فَإذا قام قائِم أخرج الخَمْسة و العِشْرون فَبثها فی الناس"}}<ref>«علم، بیست و هفت حرف است و همه آن علم‌هایی که پیامبران آورده‌اند دو حرف است. پس مردم تا قیام حضرت مهدی بیش از دو حرف از علم را نمی‌دانند. پس زمانی که قائم قیام می‌کند، خارج می‌نماید بیست و پنج حرف دیگر را و بین مردم منتشر می‌نماید». بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۳۳۶.</ref>.
::::::'''ویژگی پنجم: محو [[عصیان]] و [[معصیت]] الهی'''؛ [[امام صادق]] {{ع}} در [[تبیین]] ویژگی‌های آن دوران به عدم انجام [[گناه]] در آن زمان که رکن رکین [[عبودیت]] الهی است، اشاره فرموده و می‌فرمایند: {{متن حدیث|"وَ لَا یعْصُونَ‌ اللهَ عَز وَ جَل فِی أَرْضِهِ"}}<ref>«در زمین به نافرمانی خدا نمی‌پردازند». منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر‌ {{ع}}، آیت الله العظمی حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی دامت برکاته، ص۴۹۷، ح۸.</ref>
::::::یعنی آن زمان، زمانی است که تمام نقاط [[زمین]] رویش دارد؛ برای این که [[گناه]] نمی‌‌شود؛ زیرا [[بشر]] به حدی رسیده که دیگر به خویش اجازه [[گناه]] نمی‌دهد، هر چند ممکن است مواردی نیز وجود داشته باشد که برخی از افراد [[گناه]] ‌‌کنند، لکن سخن در آن است که در آن زمان، نوع [[بشر]] به مرحله‌ای می‌رسد که دیگر بین خود و [[خدا]] [[گناه]] نمی‌کند.
::::::'''ویژگی ششم: اوج [[تکامل]] دینی'''؛ یکی دیگر از ویژگی‌های [[دوران ظهور]]، رشد شخصیتی [[مردم]] از حیث عبادی است؛ چرا که [[بشر]] تا قبل از [[ظهور]]، به درستی نمی‌‌تواند [[خدا]] را [[عبادت]] کند. به عبارت دیگر، در طول [[تاریخ]] [[بشریت]]، [[عبادت]] [[خدا]] همواره یکی از متغیراتی بوده که اعصار مختلفی را پشت سر گذارده، تا به زمان [[رسول خدا]] {{صل}} رسیده است. در آن زمان، [[مسلمین]] با تربیتی که [[اسلام]] به عنوان آخرین [[دین]] و [[نبی]] مکرم [[اسلام]] {{صل}} به عنوان [[آخرین پیامبر]] و [[ائمه اطهار]] {{عم}} به عنوان آخرین [[هادیان الهی]] مربی آن بودند، به خوبی توانستند [[خدا]] را [[عبادت]] کنند؛ عبادتی که در میان [[شرایع الهی]]، هیج سابقه‌ای نداشت و [[برترین]] نوع [[عبادت]] به حساب می‌آمد؛ از این رو، دیگر کسی نمی‌‌تواند مانند [[مسلمین]]، [[خدا]] را [[عبادت]] کند، لکن [[کامل‌ترین]] نوع [[عبادت]]، در [[زمان ظهور]] اتفاق می‌‌افتد، زیرا در آن زمان، همه چیز به خصوص [[دین]] و [[عبادت]]، در مرحله اعلای خود قرار می‌‌گیرد و این همان امری است که [[دین]] مبین [[اسلام]] به دنبال آن است. بر این اساس، کسانی که [[دین]] را در [[زمان ظهور]]، صرفاً امری شخصی و فردی معنا می‌کنند، واقعاً از مفاهیم و مبانی صحیح دینی بی‌اطلاعند.
::::::آری انتظاری که همه [[انبیاء معظم الهی]] {{عم}} و [[پیروان]] آن‌ها، در طول [[تاریخ]] به دنبال آن بودند، صرف [[انتظار]] [[ظهور امام زمان]] {{ع}} برای خواندن دو رکعت [[نماز]] بیشتر نبوده، بلکه [[انتظار]] برای پیاده شدن ابعاد وسیع [[دین]] در آن عصر بوده است. یعنی همان انتظاری که [[انسان]] را به حرکت و [[حماسه]] در [[راه خدا]]، به [[تفکر]] و [[تدبر]] در [[آیات قرآن]]، به [[امر به معروف و نهی از منکر]]، به [[فتح]] قله‌های عقلانی و علمی، به [[اصلاح]] و [[تزکیه نفس]] و بسیاری از [[فضائل]] [[اخلاقی]] وادار می‌کند. 
::::::بله این [[انتظار]]، همان انتظاری است که [[اسلام]]، [[انسان]] را به آن [[دعوت]] می‌کند و واقعاً اگر خطبا و [[علماء]] همین بُعد از [[دین]] را برای [[مردم]] باز گو کنند و به آن‌ها بگویند که [[اسلام]] عزیز، چه تعابیر [[زیبایی]] نسبت به [[انتظار]] و [[آخر الزمان]] دارد، حتماً جذب به [[اسلام]] و [[دین]] می‌‌شوند»<ref>[[محمد جواد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی، محمد جواد]]، [[گفتارهای مهدوی (کتاب)|گفتارهای مهدوی]]، ص ۱۵۱-۱۶۰.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۳. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛}}
{{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛}}
[[پرونده:Pic259.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[عبدالمجید زهادت]]]]
[[پرونده:Pic259.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[عبدالمجید زهادت]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب  ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[عبدالمجید زهادت]]'''، در کتاب  ''«[[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]»'' در این‌باره گفته است:
خط ۹۹: خط ۵۵:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۴. حجت الاسلام و المسلمین زمانی؛}}
{{جمع شدن|۳. حجت الاسلام و المسلمین زمانی؛}}
[[پرونده:151989.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[احمد زمانی]]]]
[[پرونده:151989.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[احمد زمانی]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[احمد زمانی]]'''، در کتاب  ''«[[اندیشه انتظار (کتاب)|اندیشه انتظار ]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[احمد زمانی]]'''، در کتاب  ''«[[اندیشه انتظار (کتاب)|اندیشه انتظار ]]»'' در این‌باره گفته است:
خط ۱۰۹: خط ۶۵:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۵. حجت الاسلام و المسلمین کارگر؛}}
{{جمع شدن|۴. حجت الاسلام و المسلمین کارگر؛}}
[[پرونده:1368119.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[رحیم کارگر]]]]
[[پرونده:1368119.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[رحیم کارگر]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[رحیم کارگر]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[رحیم کارگر]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
خط ۱۲۸: خط ۸۴:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۶. آقای دکتر شفیعی سروستانی (پژوهشگر معارف مهدویت)؛}}
{{جمع شدن|۵. آقای دکتر شفیعی سروستانی (پژوهشگر معارف مهدویت)؛}}
[[پرونده:13681061.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]]]
[[پرونده:13681061.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]]]
::::::آقای دکتر '''[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]'''، در کتاب ''«[[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آقای دکتر '''[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]'''، در کتاب ''«[[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]»'' در این‌باره گفته است:
خط ۱۴۲: خط ۹۸:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۷. نویسندگان کتاب آفتاب مهر؛}}
{{جمع شدن|۶. نویسندگان کتاب آفتاب مهر؛}}
[[پرونده:1402.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
[[پرونده:1402.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
::::::نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در این‌باره گفته‌اند:

نسخهٔ ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۴۱

الگو:پرسش غیرنهایی

چرا انتظار فرج افضل اعمال است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت / فضیلت انتظار
مدخل اصلیفضیلت انتظار فرج

چرا انتظار فرج افضل اعمال است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

  • چرا انتظار اهمیت و جایگاه ویژه و برجسته‌ای دارد؟
  • چرا انتظار فرج بهترین عمل است؟

پاسخ نخست

سید منذر حکیم
آیت الله سید منذر حکیم در کتاب «پیشوایان هدایت» در اين باره گفته است:
«روایات شریف با اهتمامی زایدالوصف بر عظمت آثار و نتایج انتظار فرج به صورت کلی تأکید می‌کند؛ که خصوصاً و به عنوان بارزترین مصداق، ظهور حضرت مهدی و انتظار آن را نیز شامل می‌گردد. برخی از این روایات چنین انتظاری را از برترین عبادت‌های مؤمن دانسته‌اند که در حدیث مروی از حضرت امیر المؤمنین علی (ع) آمده است: «"اَفضَلُ عِبادةِ الْمُؤْمِنِ اِنتِظارُ فَرَجِ اللّهِ"» برترین عبادات مؤمن انتظار کشیدن برای گشایش خداوند است[۱]. و بدون شک عبادت مؤمن از عبادت مطلق مسلمان بافضیلت‌تر است.
پس اگر انتظار فرج با نیت خالص و به قصد تعبد انجام شده، مشوب به هیچ انگیزه مادی و دنیوی نباشد، از میان همه عباداتِ بافضیلت برترینِ آن‌ها است و به همین سبب می‌تواند از بهترین راه‌های تقرب به خداوند متعال قرار گیرد.
حضرت امام صادق (ع) در خصوص انتظار فرج حضرت مهدی (ع) می‌فرمایند: خوش به حال شیعیان قائم ما که در زمان غیبتش انتظار ظهورش را می‌کشند و در زمان ظهورش از او پیروی می‌کنند، چنین کسانی دوستان خدا (أولیاءالله) هستند که هیچ ترس و اندوهی در ایشان راه ندارد"[۲]. به همین جهت است که به تعبیر حضرت امام سجاد (ع): انتظار فرج خود "بزرگترین فرج" است‌[۳] و منتظر فرج شایستگی وارد شدن در زمره اولیای الهی را پیدا می‌کند.
به تعبیر روایات، انتظار صادقانه یک مؤمن برای ظهور امام زمانش، اخلاص او را افزایش داده، شک و تردید را از دامان ایمانش می‌زداید.
حضرت امام جواد (ع) می‌فرماید: ... او را غیبتی است که روزهایش بسیار و مدتش طولانی خواهد بود در آن زمان، مخلصان انتظار فرجش را کشیده و اهل شک و تردید وی را انکار می‌کنند.[۴] و از آنجا که انتظار فرج ایمان به خداوند متعال و اخلاص در راه او و حسن ظن به حکمت آن ذات مقدس و رسیدگی او به امور بندگان را در انسان مؤمن تقویت می‌کند عجیب نخواهد بود که روایات، از زبان مبارک پیامبر اکرم (ع) آن را: «"أحب الأعمال الی‌ الله"» محبوبترین کارها در نزد خدا[۵] و در نتیجه: «"أفضل أعمال أمتی‌"»[۶]برترین کارهای امت من بخوانند.
انتظار فرج، وابستگی و رابطه انسان را با خدای کریم، و ایمانش را به این‌که خداوند عز و جل بر کار خویش چیره و مسلط بوده و بر هر چیزی قادر و توانا است و با حکمت و رحمت امر بندگانش را تدبیر می‌نماید، مستحکم می‌سازد. این از مهمترین نتایجی است که صلاح انسان و امکان طی مدارج کمال او در آن است. و هدف از اکثر احکام شرعی و همه عبادات هم چیزی جز این نیست، بلکه این ایمان توحیدی شرط قبولی آن‌ها است و بدون آن، عبادات انسان، هیچ ارزشی نخواهد داشت. انتظار رسوخ دهنده این ایمان در قلب انسان است. این اثر مهم انتظار را در احادیث شریف این گونه می‌بینیم.
امام صادق (ع) می‌فرمایند: آیا شما را از اموری که خداوند عز و جل هیچ عبادتی را جز به واسطه آن‌ها نمی‌پذیرد آگاه نکنم؟ ... شهادت به این‌که خداوندی جز الله نیست و این‌که محمد بنده و فرستاده او است، اقرار به آنچه خداوند به آن امر فرموده است، ولایت ما و بیزاری از دشمنان ما - فقط ائمه - و تسلیم در برابر آنان، ورع و سختکوشی، وقار و آرامش و انتظار قائم (ع) ...[۷].
روایات شریفه تصریح می‌کند که آراستگی به انتظار حقیقی - با توجه به آثار و نتایجی که به آن‌ها اشاره نمودیم - منتظر را به مقامات چندی نایل‌ می‌گرداند. از آن جمله است مقام همراهی با حضرت مهدی (ع) که امام صادق (ع) در ادامه حدیث فوق به آن این گونه بدان اشاره فرموده‌اند: هر کس که از قرار گرفتن در زمره اصحاب قائم شادمان می‌شود باید انتظار بکشد.
از دیگر مقاماتی که منتظران به آن نایل می‌آیند این است که اجر و پاداش شرکت در حرکت جهادی حضرت مهدی (ع) نصیب آنان می‌شود. امام صادق (ع) می‌فرماید: هر کدام از شما که با اعتقاد به این امر و در انتظار آن، از دنیا برود چون کسی است که در اردوگاه قائم (ع) حضور داشته است ...[۸].
دیگر این‌که به چنین شخصی اجر شهید داده می‌شود حضرت علی (ع) می‌فرمایند: هرکه امر ما ولایت ما را بپذیرد در قیامت با ما در حظیرة القدس است و کسی که منتظر امر ما باشد چون کسی است که در راه خدا به خون خود آغشته گردد.[۹] بلکه چنین شخصی به بالاترین مراتب شهدا و مجاهدین نایل خواهد شد که امام صادق (ع) فرموده‌اند: هر کدام از شما که در انتظار این امر از دنیا برود چون کسی است که در اردوگاه قائم (ع) حضور داشته‌است.
راوی گوید: آن حضرت مکثی کرده و سپس فرمودند: نه، بلکه چون کسی است که به همراه قائم شمشیر زده است سپس فرمود: نه، به خدا سوگند چنین کسی تنها به مانند کسانی خواهد بود که در رکاب پیامبر اکرم (ص) به شهادت رسیده‌اند[۱۰].
احادیثی که از آثار و فواید انتظار سخن به میان آورده‌اند بسیارند و چنین بر می‌آید که تفاوت مراتبی که برای منتظرین در آن‌ها ذکر شده است کشف از تفاوت عمل مؤمنان به مقتضیات انتظار حقیقی دارد و هر چه مرتبه انتظار مؤمن بالاتر برود فواید و آثار مبارک آن نیز بیشتر خواهد بود. این امر طبیعتاً به میزان پیاده کردن حقیقت و مقتضیات انتظار باز می‌گردد و به همین دلیل باید معنی حقیقی آن را بشناسیم. در بخش بعد به این مهم خواهیم پرداخت»[۱۱].


پاسخ‌های دیگر

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  


پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. برقی، محاسن و به نقل از آن، بحار الأنوار ۵۲، ۱۳۱.
  2. کمال الدین، ۳۵۷.
  3. کمال الدین، ۳۲۰.
  4. کفایة الأثر، ۲۷۹، کمال الدین، ۳۷۸.
  5. شیخ صدوق، خصال ۲، ۶۱۰، کمال الدین، ۶۴۵، تحف العقول، ۱۰۶.
  6. کمال الدین، ۶۴۴.
  7. غیبت نعمانی، ۲۰۰، اثبات الهداة ۳، ۵۳۶.
  8. کمال الدین، ۶۴۵.
  9. خصال، ۶۲۵ و به نقل از آن، بحار الأنوار ۵۲، ۱۲۳.
  10. برقی، محاسن ۱، ۲۷۸، ۲۷۹ ح ۱۵۳ و به نقل از آن، بحار الأنوار ۵۲، ۱۲۶ ح ۱۸.
  11. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص ۲۵۰-۲۵۳.
  12. الخصال، ج ۲، ص ۶۱۶.
  13. «برترین عبادت مؤمن انتظار فرج از جانب خداوند است» بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱، ح ۳۲.
  14. «به تسلیم خدا بودن و راضی بودن به آن چه برایش پیش می‌آید اعم از شادی با ناراحتی» اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الرضا بالقضاء، ح ۱۲.
  15. «شر طاعت خداوند، صبر و خشنودی از خداست در آن چه بنده دوست می‌دارد یا ناپسند می‌شمارد» اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الرضا بالقضاء، ح ۱.
  16. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۴۰-۴۴.
  17. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۳۲۰؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲؛ غیبت دوازدهمین ولی خداوند –صاحب عزت و جلال- از سلسله جانشینان رسول خدا- که درود خدا بر او و خاندانش باد- و امامان بعد از او، به درازا می‌کشد. ای ابا خالد! آن گروه از مردم که در زمان غیبت او امامتش را پذیرفته و منتظر ظهور اویند برترین مردم همه زمان‌ها هستند؛ زیرا خداوند –که گرامی و بلندمرتبه است- چنان خرد، درک و شناختی به آن‌ها ارزانی داشته که غیبت [و عدم حضور امام] برای آن‌ها همانند مشاهده [و حضور امام] است.
  18. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۳، ۲۴۴.
  19. «"انْتَظَرُوا الْفَرَجَ وَ لَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ فَإِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"»؛ بحارالانوار، ج52، ص123، ح7.
  20. « مَنْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا الْأَمْرِ كَانَ كَمَنْ كَانَ مَعَ الْقَائِمِ (ع) فِي فُسْطَاطِهِ لَا بَلْ كَانَ بِمَنْزِلَةِ الضَّارِبِ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ ص بِالسَّيْفِ»؛ بحارالانوار، ج52، ص146، ح69.
  21. «"اعْلَمُوا أَنَّ الْمُنْتَظِرَ لِهَذَا الْأَمْرِ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ الصَّائِمِ الْقَائِمِ وَ مَنْ أَدْرَكَ قَائِمَنَا فَخَرَجَ مَعَهُ فَقَتَلَ عَدُوَّنَا كَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ عِشْرِينَ شَهِيداً وَ مَنْ قُتِلَ مَعَ قَائِمِنَا كَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ خَمْسَةٍ وَ عِشْرِينَ شَهِيداً"»؛ بحار الانوار، ج 72، ص: 73، ح21، باب 45 والأصول من الکافی، ج2، ص 222، ح4.
  22. زمانی، احمد، اندیشه انتظار ، ص61- 63.
  23. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۸
  24. معجم احادیث الامام المهدی، ج ۱، ص ۲۶۸.
  25. انتظروا الفرج و لا تیأسوا من روح الله فانّ احبّ الاعمال الی اللّه عزّ و جلّ انتظار الفرج الآخذ بامرنا معنا غدا فی حظیرة القدس و المنتظر للفرج کمتشحّط بدمه فی سبیل اللّه؛ بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۲۳
  26. افضل اعمال شیعتنا انتظار الفرج من عرف هذ الامر فقد فرّج عنه بانتظاره؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۰.
  27. اذا غاب صاحبکم عن دار الظّالمین فتوقّعوا الفرج؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۸۰، ح ۲.
  28. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۳۷، ح ۱۰
  29. یا ابا بصیر و انت ممّن یرید الدّنیا؟ من عرف هذا الامر، فقد فرج عنه لانتظاره؛ کافی، ج ۱، ص ۳۷۱.
  30. انتظار الفرج من اعظم الفرج؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۴.
  31. انتظار الفرج من الفرج؛ الغیبة طوسی، ص ۴۵۹.
  32. افضل عبادة المؤمن انتظار فرج الله؛بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۶
  33. برای مطالعه بیشتر ر. ک: نگارنده، مقاله انقلاب و انتظار، فصلنامه انتظار، ش ۲، ص ۱۳۰.
  34. مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  35. عبدالله جوادی آملی، "امام زمان (ع) خلیفه خداست نه وکیل مردم"، موعود، سال دوازدهم، شماره ۸٤، بهمن ۱۳۸۶.
  36. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۲۰؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۴.
  37. نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، باب گزیده سخنان حکمت‌آمیز امیر مؤمنان علی (ع)، ش ۴۷، ص ۳۶۹.
  38. همان، ش ۸۱، ص ۳۷۳.
  39. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۵۱-۵۵.
  40. آفتاب مهر، ج۱، ص ۸۲ - ۸۳.