آیا غیر معصوم میتواند از غیب آگاهی یابد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
(←پانویس) |
|||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۱۰. حجت الاسلام و المسلمین وکیلی؛}} | {{جمع شدن|۱۰. حجت الاسلام و المسلمین بخاراییزاده؛}} | ||
[[پرونده:11805.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید حبیب بخاراییزاده|بخاراییزاده]]]] | |||
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید حبیب بخاراییزاده]]''' در پایاننامه دکتری خود با عنوان ''«[[علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت (پایاننامه)|علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت]]»'' در اینباره گفته است: | |||
:::::*«'''کمال و علم غیب:''' استدلال از طریق محدودیت بشر بر امتناع اطلاع بر غیب، در واقع شبه استدلال است نه استدلال. و مغالطهای بیش نیست: مغالطهای از باب "اخذ ما بالعرض مکان بالذات" چه اینکه در فلسفه با براهین عقلی متقن ثابت گردیده که: | |||
:::::#انسان تماماً مادی نیست بلکه از دو جزء ترکیب یافته است، نفس و جان. که یکی مجرّد است و دیگری مادی. بدن انسان جزء مادی وجود او را تشکیل میدهد و البته بنا به اقتضای ماده محدودیتهای فراوانی نیز دارد؛ اما روح و نفس آدمی که اصل و اساس حقیقت او را تشکیل میدهد ذاتاً مجرد است و از قیود و محدودیتهای ماده رها است. گرچه تا زمانی که در این دنیا است و به کمال نرسیده، از نظر صدور فعل مادی است و دارای محدودیت. و همین نفس انسان است که مدرک جمیع صور علمی اعم از حسّی، تخیّلی و عقلی بوده و واجد علوم و معارف میشود. و حواس ظاهری و باطنی، در واقع قوا و خدمه اویند که زمینه را برای عالم شدن او فراهم میآورند. بنابراین آنچه متصف به علم میگردد امری است مجرد: فرازمان، فرامکان و فراماده. | |||
:::::#خود علم هم امری مجرّد است نه مادی. | |||
:::::#آنکه علم را که امری مجرد است بر نفس انسان افاضه مینماید، خود از مجردات است نه موجودی مادی. | |||
::::::بنابر این نه علم مادی است، نه عالم و نه معطی علوم؛ و به دیگر سخن هم فیض مجرد است، هم مفیض و هم مستفیض. و بنابراین محدودیتهای پیشگفته، اساساً به نفس انسان ارتباطی نداشته و اختصاص به بدن دارد. و اینک برای وضوح بیشتر و تکمیل استدلال، این سه امر را به اضافه مراحل تکامل انسان، با کمی تفصیل از نظر فلسفی بررسی میکنیم تا امکان [[علم غیب]] برای انسان ثابت گردد. | |||
:::::*'''تجرد نفس:'''حکما در مباحث علم النفس، وجود نفس برای خود انسان را امری بدیهی دانستهاند که نیازی به اثبات ندارد و تنبّهی برای ادراک آن کافی است. آنچه نیاز به بحث و استدلال دارد حقیقت نفس است که آیا جوهر است یا خیر؟ و آیا مجرّد است یا مادی؟ تمامی مکاتب فلسفی اسلام اعم از اشراق، مشاء و حکمت متعالیه با بحثهای دقیق و عمیق و ادله فراوان این مطلب را اثبات کردهاند که نفس انسانی جوهری است مجرّد از ماده. اما این تجرد، تجرد تام و کامل نیست بلکه تجردی ناقص است. توضیح آنکه حکماء معتقدند جوهر دو حیثیت دارد: حیثیت ذات و حیثیت فعل. بعضی از اقسام جوهر از هر دو حیثیتِ ذات و فعل. مجرد از مادهاند: یعنی نه ذاتشان ماده یا مادی متشکل از ماده مانند جسم که مرکب از ماده و صورت میباشد است و نه در افعالشان نیازمند به ماده میباشند. نام این نوع جوهر "عقل" میباشد. قسمی دیگر از جوهر، از هر دو حیثیت ذات و فعل، مادی است به این معنی که هم ذاتش مادی است و هم برای انجام کار نیازمند به ماده میباشد. همانند طبیعت جسم که ذاتاً مرکب از ماده و صورت است و صدور فعل از آن هم متوقف بر وجود ماده: وضع خاص نسبت به آن میباشد. قسم سوم جوهر، نوعی بینابین است و به لحاظ خصوصیات. میان این دو قسم قرار میگیرد یعنی نه همانند عقل، مجرد تام است و نه همانند جسم، مادی به تمام معنی. بلکه مجرد ناقص است به این معنی که از حیثیت ذات، مجرد از ماده بوده و همانند عقل است ولی از حیثیت فعل، مادی بوده و همانند جسم، صدور فعل از آن مشروط به وجود ماده و وضعی خاص نسبت به آن است. نام این نوع موجود مجرد ناقص "نفس" است. بنابراین نفس انسان از نظر فلاسفه ذاتاً مجرد است و همو است که با استفاده از قوای مدرکه ظاهری و باطنی، عالم میگردد. [[صدرالمتألهین]] در این باره میفرماید: "بدان آن قوایی که محل علوم و معارف در انسان است همان لطیفهای است که مدبّر جمیع اعضاء و جوارح و به خدمتگیرنده همه مشاعر و قواست و او بحسب ذات خویش دریافت کننده علوم و معارف است". | |||
:::::*'''وقوع [[علم غیب]]:''' دلیل دیگری که برای اثبات امکان [[علم غیب]] برای انسان میتوان بدان تمسک نمود قاعده معروف "ادل الدلیل علی امکان شئ وقوعه" به ضمیمه قاعده مشهور دیگر "حکم الامثال فیما یجوز و ما لا یجوز واحد" میباشد. قاعده اول مفاد واضحی دارد چه اینکه اگر امری ممتنع الوقوع باشد، خواه امتناعش بالذات باشد و خواه بالغیر، در خارج تحقق نخواهد یافت. حال اگر فرض کردیم "الف" تحقق خارجی یافت مسلماً خواهیم دانست که "الف" نه امتناع ذاتی دارد و نه امتناع غیری، بلکه امری ممکن است. هم به امکان ذاتی و هم به امکان وقوعی. و دیگر هیچ نیازی به استدلال و اقامه حجت بر امکانش نخواهیم داشت. زیرا خود وقوع خارجی، بیش و پیش از هر استدلالی دلالت بر امکانش دارد. و اما قاعده دوم یعنی قاعده حکم الامثال، مفادش آن است که هر امری برای فردی از افراد یک طبیعت نوعی ممکن باشد برای دیگر افراد آن طبیعت که در اصطلاح مثل یا مماثل آن نامیده میشود ممکن خواهد بود و هر امری که برای فردی از افراد آن طبیعت ممتنع باشد برای همه افراد آن، ممتنع خواهد بود. بنابراین به عنوان مثال اگر ثابت شد کتابت برای زید امکان دارد بر طبق این قاعده، ثابت میشود که برای عمرو هم ممکن است و اگر ثابت شد که پرواز برای زید ممتنع است، معلوم میشود که در حق عمرو هم ممتنع خواهد بود. چه اینکه افراد یک طبیعت نوعی در ذات و لوازم ذاتی یکسانند و اگر حکمی بر فردی از افراد آن طبیعت، به لحاظ ذاتش و یا لوازم ذاتیاش روا باشد بر دیگر افراد هم روا خواهد بود، و اگر ناروا باشد بر همگان ناروا خواهد بود. | |||
حال با توجه به این دو قاعده مشهور به بحث امکان علم غیب برای انسان برمیگردیم. بر اساس قاعده اول اگر در موردی ثابت شد که برای فرد یا افرادی از انسانها علم به امور غیبی محقق شده است معلوم میشود تحقق [[علم غیب]] برای او امکان داشته است چه اینکه اگر ممتنع بود، واقع نمیشد. و براساس قاعده دوم، تحقّق [[علم غیب]] برای همه افراد انسان ممکن خواهد بود چه اینکه همه افراد انسان تحت یک طبیعت نوعی واقع شده و همه مثل هم هستند. پس حال که تحقق علم به امور غیبی برای فردی یا افرادی ثابت گردیده، امکانش برای همه افراد انسان ثابت خواهد شد. پس در این طریق استدلال بر اثبات امکان [[علم غیب]] برای انسان، کافی است حتی یک مورد که قطعاً [[علم غیب]] برای فردی از انسانها تحقق پیدا کرده است را نشان دهیم تا امکانش برای همه اثبات گردد؛ و البته چنین کاری بسیار سهل است چه اینکه موارد اطلاع اولیاء خدا و انسانهای تعالی یافته و حتی بعضاً افراد عادی بر حوادث گذشته و یا آینده و یا اطلاع بر افکار و نیّات انسانها، آنقدر در تذکرهها و شرح احوال بزرگان نقل شده است که قابل احصاء نیست و از حد تواتر بسیار فراتر رفته است؛ حتی نسبت به برخی معاصران آنقدر حکایات از افراد مختلفِ موثق، فراوان است که برای انسان قطع و یقین حاصل میگردد. | |||
::::::'''نتیجه:''' آنچه که از بحثهای گذشته تا بدین جا بدست میآید روشن کننده دو مطلب است: | |||
:::::#انسان در عین محدودیتهای مختلف بعضی از قوای ادراکی خویش توان آن را د ارد که آنقدر تکامل پیدا کند که به حد تجرّد تام برسد و حجابهای زمان و مکان و ماده را کنار بزند و آنگاه که فرازمان و فرامکان و فراماده شد، به مخزن تمامی علوم دست یافته و بین او و معلومات موجود در او که تمامی صور علمیه عالَم وجود از گذشته و حال و آینده است، هیچ حاجب و مانعی وجود نخواهد داشت. پس دستیابی به [[علم غیب]] برای انسان امکان دارد. | |||
:::::#و فراتر از مطلب اول، آن است که [[علم غیب]] برای بعضی از انسانها، تحقق هم یافته و آن امر ممکن، لباس وقوع بر تن نموده است. | |||
::::::بنابراین توصیف [[علم غیب]] به اینکه امری فرابشری است و آن را به همراه چند خصیصه دیگرِ [[امامان]]{{عم}} از خصائص فرابشری آنان محسوب نمودن، همچنانکه در نظرات بعضی از منکران [[علم غیب]] [[ائمه]]{{عم}} دیده میشود. صحیح نبوده و به نظر میرسد که بیشتر برای فضا سازی ذهن مخاطبان بوده تا پذیرش نفی [[علم غیب]] برایشان آسانتر شده و از سنگینی بار استدلال از دوش منکران بکاهد. البته پرواضح است که [[علم غیب]] امر ناچیزی هم نیست که هر کس را توانایی دستیابی بدان باشد بلکه همچنانکه گفته شد شرایط خاصی دارد و درجات و مراتب مختلفی، و مراتب بالای آن اختصاص به انسانهای کامل که به تجرّد تام و فعلیت محضه رسیدهاند جزء اوحدی از مردمانند، دارد و به تعبیر [[صدرالمتألهین]] از ممکنات اقلّیه است»<ref>[[علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت (پایاننامه)|علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت]]، ص ۳۷-۵۶.</ref>. | |||
{{پایان جمع شدن}} | |||
{{جمع شدن|۱۱. حجت الاسلام و المسلمین وکیلی؛}} | |||
[[پرونده:11670.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد حسن وکیلی|وکیلی]]]] | [[پرونده:11670.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد حسن وکیلی|وکیلی]]]] | ||
حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد حسن وکیلی]]''' در مقاله ''«[http://erfanvahekmat.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_(%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87_%D9%88_%D8%A7%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84)#_bref10 علم غیب امام]»'' در این باره گفته است: | حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد حسن وکیلی]]''' در مقاله ''«[http://erfanvahekmat.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_(%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87_%D9%88_%D8%A7%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%84)#_bref10 علم غیب امام]»'' در این باره گفته است: | ||
خط ۹۶: | خط ۱۱۳: | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن| | {{جمع شدن|۱۲. حجت الاسلام و المسلمین نجفی یزدی؛}} | ||
[[پرونده:Pic1419.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمد نجفی یزدی|نجفی یزدی]]]] | [[پرونده:Pic1419.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمد نجفی یزدی|نجفی یزدی]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید محمد نجفی یزدی]]''' در کتاب ''«[[پیشگوییهای امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (کتاب)|پیشگوییهای امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید محمد نجفی یزدی]]''' در کتاب ''«[[پیشگوییهای امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (کتاب)|پیشگوییهای امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب]]»'' در اینباره گفته است: | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۱۹: | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن| | {{جمع شدن|۱۳. حجت الاسلام والمسلمین شاکر؛}} | ||
[[پرونده:847645352.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد تقی شاکر|شاکر]]]] | [[پرونده:847645352.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد تقی شاکر|شاکر]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد تقی شاکر]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[منابع علم امام در قرآن و روایات (پایاننامه)|منابع علم امام در قرآن و روایات]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد تقی شاکر]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[منابع علم امام در قرآن و روایات (پایاننامه)|منابع علم امام در قرآن و روایات]]»'' در اینباره گفته است: | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۳۰: | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن| | {{جمع شدن|۱۴. حجت الاسلام و المسلمین خوشباور؛}} | ||
[[پرونده:11270.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[داوود خوشباور|خوشباور]]]] | [[پرونده:11270.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[داوود خوشباور|خوشباور]]]] | ||
حجت الاسلام و المسلمین '''[[داوود خوشباور]]'''، در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[علم غیب از دیدگاه فریقین (پایاننامه)|علم غیب از دیدگاه فریقین]]»'' در اینباره گفته است: | حجت الاسلام و المسلمین '''[[داوود خوشباور]]'''، در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[علم غیب از دیدگاه فریقین (پایاننامه)|علم غیب از دیدگاه فریقین]]»'' در اینباره گفته است: | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۳۷: | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن| | {{جمع شدن|۱۵. آقای عظیمی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛}} | ||
[[پرونده:11742.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد صادق عظیمی|عظیمی]]]] | [[پرونده:11742.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد صادق عظیمی|عظیمی]]]] | ||
::::::آقای '''[[محمد صادق عظیمی]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایاننامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[محمد صادق عظیمی]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایاننامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«امکان [[علم غیب]] برای بشر: دانشمندان بزرگ اسلامی و غیر اسلامی، امکان [[علم غیب]] برای بشر را مورد تأکید قرار دادهاند و آن را امر ممکن و بلکه واقع شده تلقی کردهاند. شیخ الرئیس [[ابو علی سینا]] در این باره میگوید: اگر عارفی از غیب خبر داد و آینده درستی آن را ثابت کرد او را تصدیق کن و به او ایمان بیاور؛ زیرا چنین آگاهی یک رشته اسباب طبیعی دارد. سپس به برهان این مطلب اشاره کرده میگوید: وقتی اشتغالات و گرفتاریهای روح از طریق حواس کم شد، برای روح انسان، فرصتی دست میدهد که خود را از دست قوای طبیعی رهانیده و به جانب قدس پرواز کند و صورتهایی را در آنجا ببیند و این حالت گاهی در خواب و در حال بیماری به انسانهای عادی نیز رخ میدهد. شیخ [[شهابالدین سهروردی]] نیز میگوید: هرگاه وابستگیهای حواس ظاهری کاهش یافت، نفس انسان از دست قوای طبیعی رهایی یافته و بر یک رشته امور غیبی تسلط مییابد و شاهد آن خوابهای صادق است که انسان در زندگیاش تجربه میکند. سپس میگوید: اگر انسانهای کامل مانند پیامبران و اولیا از غیب خبر میدهند به خاطر نوشتههایی است که میبینند و یا امواج و صداهای دلانگیز و هولناکی است که میشنوند و یا صورتهایی است که مشاهده میکنند و با آنان سخن میگویند، سپس از غیب خبر میدهند. [[الکسیس کارل]] از دانشمندان غربی، برای [[الهام]] مقام و منزلتی ویژه قائل است و معتقد است که روشن بینان بدون استفاده از اعضای حسی خود، افکار دیگران را درک میکنند و حوادث دور از جهت مکان و زمان را تا حدودی میبینند و گاهی از فاصله دور شخص یا صحنهای را میبینند و آن را با دقت ترسیم و توصیف میکنند. وی آن را یک موهبت استثنایی میداند که جز افراد معدودی از آن برخوردار نیستند.<ref> الکسیس کارل، انسان موجود ناشناخته، صفحه ۱۴۰ و ۱۴۱ ترجمه پرویز دبیری.</ref>. | ::::::«امکان [[علم غیب]] برای بشر: دانشمندان بزرگ اسلامی و غیر اسلامی، امکان [[علم غیب]] برای بشر را مورد تأکید قرار دادهاند و آن را امر ممکن و بلکه واقع شده تلقی کردهاند. شیخ الرئیس [[ابو علی سینا]] در این باره میگوید: اگر عارفی از غیب خبر داد و آینده درستی آن را ثابت کرد او را تصدیق کن و به او ایمان بیاور؛ زیرا چنین آگاهی یک رشته اسباب طبیعی دارد. سپس به برهان این مطلب اشاره کرده میگوید: وقتی اشتغالات و گرفتاریهای روح از طریق حواس کم شد، برای روح انسان، فرصتی دست میدهد که خود را از دست قوای طبیعی رهانیده و به جانب قدس پرواز کند و صورتهایی را در آنجا ببیند و این حالت گاهی در خواب و در حال بیماری به انسانهای عادی نیز رخ میدهد. شیخ [[شهابالدین سهروردی]] نیز میگوید: هرگاه وابستگیهای حواس ظاهری کاهش یافت، نفس انسان از دست قوای طبیعی رهایی یافته و بر یک رشته امور غیبی تسلط مییابد و شاهد آن خوابهای صادق است که انسان در زندگیاش تجربه میکند. سپس میگوید: اگر انسانهای کامل مانند پیامبران و اولیا از غیب خبر میدهند به خاطر نوشتههایی است که میبینند و یا امواج و صداهای دلانگیز و هولناکی است که میشنوند و یا صورتهایی است که مشاهده میکنند و با آنان سخن میگویند، سپس از غیب خبر میدهند. [[الکسیس کارل]] از دانشمندان غربی، برای [[الهام]] مقام و منزلتی ویژه قائل است و معتقد است که روشن بینان بدون استفاده از اعضای حسی خود، افکار دیگران را درک میکنند و حوادث دور از جهت مکان و زمان را تا حدودی میبینند و گاهی از فاصله دور شخص یا صحنهای را میبینند و آن را با دقت ترسیم و توصیف میکنند. وی آن را یک موهبت استثنایی میداند که جز افراد معدودی از آن برخوردار نیستند.<ref> الکسیس کارل، انسان موجود ناشناخته، صفحه ۱۴۰ و ۱۴۱ ترجمه پرویز دبیری.</ref>. | ||
::::::'''خلاصه:''' دانشمندان فراوانی اعتراف نمودهاند که امکان دارد بشر دانشی را از راه [[الهام]] و اشراق و کشف و شهود به دست آورد که هیچ یک از عوامل ظاهری در آن دخالت نداشته باشد. بدیهی است جایی که آگاهی از غیب برای بشر معمولی ممکن و بلکه واقع شده باشد در امکان آن برای پیامبران و امامان تردیدی نیست.<ref> ص۱۵۶.</ref>. | |||
:::::: | |||
::::::نه تنها [[اهل بیت]] و [[ائمه]] اطهار{{ع}}، زبان حیوانات را میفهمیدند بلکه برخی از اصحاب خاص آن بزرگواران نیز زبان حیوانات را میدانستند. | ::::::نه تنها [[اهل بیت]] و [[ائمه]] اطهار{{ع}}، زبان حیوانات را میفهمیدند بلکه برخی از اصحاب خاص آن بزرگواران نیز زبان حیوانات را میدانستند. | ||
::::::جابر با یکی از دوستان خود از مسیری میگذشتند، به گله گوسفندی رسیدند که بزی در میان آنها خیلی سروصدا میکرد جابر به دوستش گفت: میدانی این بز چه میگوید؟ دوستش با تعجب پرسید، مگر اینها حرف میزنند؟ جابرگفت: بله این بز بچه خود را صدا میزند و میگوید: زودتر بیا و عقب نمان، سال گذشته هم برادرت از گله عقب ماند و گرفتار گرگ شد. دوست جابر سراغ چوپان رفت و پرسید، آیا سال گذشته گوسفندی از گله عقب مانده و گرفتار گرگ شده است؟ چوپان جواب داد: بله، این بز که سروصدا میکند بچه خود را صدا میزند و بچه دیگرش سال گذشته گرفتار گرگ شد»<ref>[[محمد صادق عظیمی]]، [[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایاننامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]، ص۱۳۰.</ref>. | ::::::جابر با یکی از دوستان خود از مسیری میگذشتند، به گله گوسفندی رسیدند که بزی در میان آنها خیلی سروصدا میکرد جابر به دوستش گفت: میدانی این بز چه میگوید؟ دوستش با تعجب پرسید، مگر اینها حرف میزنند؟ جابرگفت: بله این بز بچه خود را صدا میزند و میگوید: زودتر بیا و عقب نمان، سال گذشته هم برادرت از گله عقب ماند و گرفتار گرگ شد. دوست جابر سراغ چوپان رفت و پرسید، آیا سال گذشته گوسفندی از گله عقب مانده و گرفتار گرگ شده است؟ چوپان جواب داد: بله، این بز که سروصدا میکند بچه خود را صدا میزند و بچه دیگرش سال گذشته گرفتار گرگ شد»<ref>[[محمد صادق عظیمی]]، [[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایاننامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]، ص۱۳۰.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن| | {{جمع شدن|۱۶. خانم رابیل (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛}} | ||
[[پرونده:11793.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سیده رابیل]]]] | [[پرونده:11793.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سیده رابیل]]]] | ||
خانم '''[[سیده رابیل]]''' در مقاله ''«[[جستاری در مسئله علم غیب (مقاله)|جستاری در مسئله علم غیب]]»'' اینباره گفته است: | خانم '''[[سیده رابیل]]''' در مقاله ''«[[جستاری در مسئله علم غیب (مقاله)|جستاری در مسئله علم غیب]]»'' اینباره گفته است: | ||
خط ۱۳۷: | خط ۱۵۳: | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن| | {{جمع شدن|۱۷. پژوهشگران مرکز پاسخگویی به سؤلات دینی؛}} | ||
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | [[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | ||
'''پژوهشگران [http://www.pasokhgoo.ir/node/20378 مرکز پاسخگویی به سؤلات دینی]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | '''پژوهشگران [http://www.pasokhgoo.ir/node/20378 مرکز پاسخگویی به سؤلات دینی]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند: |
نسخهٔ ۱۳ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۵۳
آیا غیر معصوم میتواند از غیب آگاهی یابد؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
آیا غیر معصوم(ع) میتواند از غیب آگاهی یابد؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- آیا غیر از پیامبران و امامان(ع) انسانی عالم به غیب میشود؟
- آیا راهی برای دستیابی به غیب برای غیر امام(ع) یا پیامبر(ص) وجود دارد؟
- آیا کسی غیر از پیامبران و امامان(ع) هم میتواند عالم به غیب باشد؟
- آیا براساس قرآن غیر انبیا و ائمه(ع) کسی میتواند عالم به غیب باشد؟
پاسخ نخست
- علامه عبدالحسین امینی در کتاب «الغدیر فى الکتاب و السنة و الادب» در اینباره گفته است:
- «علم غیب یعنی آگاهی بر چیزهائی که بیرون از دید و حواس ظاهری ما قرار دارند خواه مربوط به حوادث کنونی و یا آینده باشد، حقیقتی است که همانند آگاهی بر امور ظاهری برای تمام افراد بشر ممکن و مقدار است. هر گاه کسی از حوادث کنونی و یا آینده که فعلا قابل رویت نیستند تنها از رهگذر دانائی که از سرچشمه غیب و شهادت خبر می دهد آگاهی حاصل کند و یا از طریق دانش و خرد مطلع گردد چنین علمی نیز از علم غیب به شمار میرود و هیچ مانعی از تحقق آن وجود ندارد»[۱].
پاسخهای دیگر
۱. آیتالله سبحانی؛ |
---|
|
۲. آیتالله جوادی آملی؛ |
---|
آیتالله عبدالله جوادی آملی، در «درس تفسیر» و در کتاب «تفسیر تسنیم» در اینباره گفته است:
|
۳. آیتالله استادی؛ |
---|
|
۴. حجج الاسلام و المسلمین غرویان، میرباقری و غلامی؛ |
---|
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین مهری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید مرتضی مهری در مقاله «آگاهیهای غیبی» در اینباره گفته است:
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین کرد فیروزجایی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر اسدالله کرد فیروزجایی در مقاله «علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی» در اینباره گفتهاند:
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی هاشمی در پایاننامه دکتری خود «قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه» در اینباره گفته است:
|
۸. حجت الاسلام و المسلمین منصوری رامسری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین خلیل منصوری رامسری، در دو مقاله «علم شهودی و فرقان رهاورد تقوا» و «علم غیب علم شهودی نیکان» در اینباره گفته است:
|
۹. حجت الاسلام و المسلمین حسینی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر حسینی در کتاب «آشنایی با نهج البلاغه امام علی» در این باره گفته است:
|
۱۰. حجت الاسلام و المسلمین بخاراییزاده؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید حبیب بخاراییزاده در پایاننامه دکتری خود با عنوان «علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت» در اینباره گفته است:
حال با توجه به این دو قاعده مشهور به بحث امکان علم غیب برای انسان برمیگردیم. بر اساس قاعده اول اگر در موردی ثابت شد که برای فرد یا افرادی از انسانها علم به امور غیبی محقق شده است معلوم میشود تحقق علم غیب برای او امکان داشته است چه اینکه اگر ممتنع بود، واقع نمیشد. و براساس قاعده دوم، تحقّق علم غیب برای همه افراد انسان ممکن خواهد بود چه اینکه همه افراد انسان تحت یک طبیعت نوعی واقع شده و همه مثل هم هستند. پس حال که تحقق علم به امور غیبی برای فردی یا افرادی ثابت گردیده، امکانش برای همه افراد انسان ثابت خواهد شد. پس در این طریق استدلال بر اثبات امکان علم غیب برای انسان، کافی است حتی یک مورد که قطعاً علم غیب برای فردی از انسانها تحقق پیدا کرده است را نشان دهیم تا امکانش برای همه اثبات گردد؛ و البته چنین کاری بسیار سهل است چه اینکه موارد اطلاع اولیاء خدا و انسانهای تعالی یافته و حتی بعضاً افراد عادی بر حوادث گذشته و یا آینده و یا اطلاع بر افکار و نیّات انسانها، آنقدر در تذکرهها و شرح احوال بزرگان نقل شده است که قابل احصاء نیست و از حد تواتر بسیار فراتر رفته است؛ حتی نسبت به برخی معاصران آنقدر حکایات از افراد مختلفِ موثق، فراوان است که برای انسان قطع و یقین حاصل میگردد.
|
۱۱. حجت الاسلام و المسلمین وکیلی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد حسن وکیلی در مقاله «علم غیب امام» در این باره گفته است:
|
۱۲. حجت الاسلام و المسلمین نجفی یزدی؛ |
---|
رشید هجری از یاران باوفا و صمیمی حضرت علی (ع) بود به گونهای که حضرت او را لایق تعلیم علوم غیب دانسته، از بلاها و مرگها آگاه بود و او را رشید البلایا مینامیدند، به بعضی خبر میداد که چگونه میمیرد و یا چگونه کشته میشود، و همانطور که خبر داده بود واقع میشد»[۴۴] |
۱۳. حجت الاسلام والمسلمین شاکر؛ |
---|
|
۱۴. حجت الاسلام و المسلمین خوشباور؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین داوود خوشباور، در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «علم غیب از دیدگاه فریقین» در اینباره گفته است:
|
۱۵. آقای عظیمی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
|
۱۶. خانم رابیل (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
خانم سیده رابیل در مقاله «جستاری در مسئله علم غیب» اینباره گفته است:
|
۱۷. پژوهشگران مرکز پاسخگویی به سؤلات دینی؛ |
---|
پژوهشگران مرکز پاسخگویی به سؤلات دینی، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
|
پرسشهای مصداقی
پرسشهای وابسته
- آیا در میان مخلوقات فقط انسان عالم به غیب میشود؟ (پرسش)
- آیا انسان آگاه از غیب باید عصمت داشته باشد؟ (پرسش)
- چه کسی غیر از خدا عالم به غیب است؟ (پرسش)
- آیا همه پیامبران علم غیب داشتهاند؟ (پرسش)
- آیا همه امامان علم غیب داشتهاند؟ (پرسش)
- آیا پيامبران پیش از آغاز وحی و نبوت و امامان پیش تصدی امامت از علم غيب برخوردار بودهاند؟ (پرسش)
- آیا آگاهی از غیب و پیشگویی حوادث به معنای وجود سناریوی آماده و در نهایت جبر انسان نیست؟ (پرسش)
- اگر امام معصوم علم غیب دارد پس چرا قرآن علم غیب را از بشر نفی میکند؟ (پرسش)
- آیا امام معصوم عالم به غیب است؟ (پرسش)
- امام معصوم از چه زمانی صاحب علم غیب میشود؟ (پرسش)
- آیا غیر معصوم میتواند پیشگویی کند؟ (پرسش)
- آیا پیشگوییهایی که افراد غیر معصوم انجام دادهاند نقض آیات انحصار علم غیب نیستند؟ (پرسش)
- آیا علم غیب پیامبران از لحاظ مرتبه یکسان است؟ (پرسش)
- آیا آیه ۳۰ سوره بقره مثبت علم غیب فرشتگان است؟ (پرسش)
- تفاوت علم غیب خدا و معصوم چیست؟ (پرسش)
- آیا مقام علم غیب به غیر معصوم داده میشود؟ (پرسش)
- شرایط دستیابی غیر معصوم به علم غیب چیست؟ (پرسش)
- غیر معصوم از چه راهی میتواند به غیب آگاهی یابد؟ (پرسش)
- ادراک کدام علوم غیبی برای غیر معصوم ممکن است؟ (پرسش)
- آیا غیر معصوم وظیفه دارد به دنبال فراگیری علوم غیبی باشد؟ (پرسش)
- وظایف علمی و عملی غیر معصوم در قبال علوم غیبی چیست؟ (پرسش)
- در صورت آگاهی از برخی علوم غیبی آیا غیر معصوم اجازه انتقال آن به دیگران را دارد؟ (پرسش)
- آیا آگاهی غیر معصوم از غیب با حکمت الهی در امتحان او منافات ندارد؟ (پرسش)
- با توجه به اینکه علم غیب غیر خدا ویژه رسولان برگزیده است آگاهی غیر معصوم از برخی امور غیبی چه توجیهی دارد؟ (پرسش)
- آیا از راه غیر مشروع میتوان به علم غیب دست یافت؟ (پرسش)
- با توجه به عقیده بداء آیا بهرهمندی انسان از علم غیب به معنای برتری مخلوق بر خالق نیست؟ (پرسش)
- آیا شیطان و فرشتگان میتوانند به افکار ما آگاهی داشته باشند؟ (پرسش)
- آیا از نظر اسلام امکان دارد روزی دستگاهی اختراع شود که قادر باشد ما را به گذشته یا آینده ببرد؟ (پرسش)
- آیا آگاهی از سرنوشت به نفع انسان یا به ضرر اوست؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع علم غیب معصوم
پانویس
- ↑ الغدیر فى الکتاب و السنة و الادب، ص ۸۰.
- ↑ به مادر موسی(ع) وحی کردیم که موسی را شیر بده پس هنگامی که بر او ترسناک شدی او را به دریا بینداز و نترس و محزون مباش ما او را به تو برمیگردانیم و او را از پیامبران مرسل قرار میدهیم؛ سوره قصص، آیه ۷.
- ↑ منشور جاوید، ج۱۰، ص۶۴- ۷۶.
- ↑ آگاهی سوم یا علم غیب، ص۸۵.
- ↑ «در آن روز زمین رازهایش را باز میگوید*زیرا پروردگارت به آن، وحی کرده است»؛ سوره زلزله، آیه ۴و۵.
- ↑ سوره نحل، آیه ۴۹.
- ↑ سوره اسراء، آیه ۴۴.
- ↑ سوره فصلت، آیه ۱۱.
- ↑ سوره زلزال، آیه۵.
- ↑ سوره نحل، آیه۶۸.
- ↑ «آن هنگام که به مادرت آنچه بایست وحی میشد وحی کردیم که او را در صندوقی بگذار و در دریا بیفکن! آنگاه دریا باید او را به ساحل اندازد تا دشمن من و دشمن او فرعون او را بر دارد و بر تو از خویش مهری افکندم و خواستم تا زیر نظر من پرورده شوی»سوره طه، آیه ۳۸و۳۹.
- ↑ و از قرآن فرو میفرستیم؛ سوره اسراء، آیه ۸۲.
- ↑ وبگاه بنیاد بینالمللی علوم وحیانی اسراء
- ↑ تفسیر تسنیم جلد پنجم
- ↑ پاسخى به چالشهاى فکرى در بحث امامت و عصمت، نشریه معرفت شماره ۰۳۷ - آذر و دی ۱۳۷۹
- ↑ سوره قصص، آیه ٧.
- ↑ چون فرشتگان مریم را گفتند که خداوند ترا به کلمهای که نامش مسیح (عیسی) پسر مریم است بشارت میدهد که او در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان درگاه الهی است و با مردم در گهواره - چونان ایام بزرگی- سخن میگوید و از جمله صالحان است؛ سوره آل عمران، آیه ۴۵ و ۴۶.
- ↑ بحثی مبسوط در آموزش عقائد، ج٢، ص٢٨
- ↑ مقاله آگاهیهای غیبی، ماهنامه پاسدار اسلام، شماره ۱۵۵.
- ↑ هنگامی که فرشتگان به مریم(س) گفتند:ای مریم خدا تو را به فرزندی نوید میدهد که نام وی مسیح، عیسی فرزند مریم، در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربین درگاه الهی است؛ سوره آل عمران، آیه:۴۵.
- ↑ و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده؛ سوره قصص، آیه:۷.
- ↑ ملاصدرا، تفسیر ملا صدرا، ج۷، ص:۱۵۵.
- ↑ «إِنَ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى جَعَلَ الذِّكْرَ جَلاءً لِلْقُلُوبِ تَسْمَعُ بِهِ بَعْدَ الْوَقْرَةِ وَ تُبْصِرُ بِهِ بَعْدَ الْعَشْوَةِ وَ تَنْقَادُ بِهِ بَعْدَ الْمُعَانَدَةِ وَ مَا بَرِحَ لِلَّهِ عَزَّتْ آلَاؤُهُ فِي الْبُرْهَةِ بَعْدَ الْبُرْهَةِ وَ فِي أَزْمَانِ الْفَتَرَاتِ عِبَادٌ نَاجَاهُمْ فِي فِكْرِهِمْ وَ كَلَّمَهُمْ فِي ذَاتِ عُقُولِهِم»؛ شهیدی، ترجمه نهج البلاغه،ص: ۲۵۵.
- ↑ علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی، فصلنامه آیین حکمت، شماره ۱۰، ص: ۱۳۷.
- ↑ «و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید و به سوی داننده پنهان و آشکار بازگردانده خواهید شد و او شما را از آنچه انجام میدادهاید آگاه خواهد ساخت»؛ سوره توبه آیه۱۰۵.
- ↑ سوره واقعه، آیه ۷۷و۷۸و۷۹.
- ↑ سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه.
- ↑ سوره بقره، آیه ۲۸۲.
- ↑ « و همه نامها را به آدم آموخت سپس آنان را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست میگویید نامهای اینان را به من بگویید»؛ سوره بقره، آیه۳۱.
- ↑ علم شهودی و فرقان رهاورد تقوا
- ↑ «لَوْ كُشِفَ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقِينا»
- ↑ به راستی دوزخ را خواهید دید؛ سوره تکاثر، آیه: ۶.
- ↑ علم غیب علم شهودی نیکان.
- ↑ ج ۵، ص ۵۹-۵۲.
- ↑ «همان کسانی که «غیب» را باور دارند»؛ سوره بقره، آیه ۳.
- ↑ «بهشتهایی جاودان که (خداوند) بخشنده به بندگانش در (جهان) نهان وعده کرده است»؛ سوره مریم، آیه ۶۱.
- ↑ «و همه آنچه را که از اخبار پیامبران برای تو حکایت میکنیم، چیزی است که با آن دلت را استوار میداریم»؛ سوره هود، آیه ۱۲۰.
- ↑ «(ای پیامبر) این از خبرهای نهانی است که به تو وحی میکنیم».
- ↑ «این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی میکنیم»
- ↑ آشنایی با نهج البلاغه امام علی، ص۵۶ و ۵۷.
- ↑ علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت، ص ۳۷-۵۶.
- ↑ علم غیب امام (تاریخچه و اقوال)، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام
- ↑ پیشگوییهای امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب
- ↑ «و همه آنچه را که از اخبار پیامبران برای تو حکایت میکنیم، چیزی است که با آن دلت را استوار میداریم»؛ سوره آل عمران، آیه ۴۵و۴۹.
- ↑ «و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده و اگر بر (جان) او ترسیدی او را (در صندوقی بنه و) به دریا فکن و مهراس و اندوهگین مباش! ما او را به تو باز میگردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد»؛ سوره قصص، آیه ۷.
- ↑ من آن کارها را از پیش خویش نکردم؛ سوره کهف، آیه ۸۲.
- ↑ «و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید و به سوی داننده پنهان و آشکار بازگردانده خواهید شد و او شما را از آنچه انجام میدادهاید آگاه خواهد ساخت»؛ سوره توبه، آیه ۱۰۵.
- ↑ محمد تقی شاکر، منابع علم امام در قرآن و روایات، ص۱۲۸.
- ↑ و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده؛ سوره قصص، آیه: ۷.
- ↑ ما او را به تو باز میگردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد؛ سوره قصص، آیه: ۷.
- ↑ علم غیب از دیدگاه فریقین؛ ص ۷
- ↑ و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده و اگر بر (جان) او ترسیدی او را (در صندوقی بنه و) به دریا فکن و مهراس و اندوهگین مباش! ما او را به تو باز میگردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد؛ سوره قصص، آیه: ۷.
- ↑ آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را به کلمهای از خویش نوید میدهد (که) نامش مسیح پسر مریم است، در این جهان و در جهان واپسین آبرومند و از نزدیکشدگان (به خداوند) است؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۵.
- ↑ و همسر او، ایستاده بود و خندید آنگاه ما به او مژده اسحاق و از پی اسحاق، یعقوب را دادیم؛ گفت: وای بر من! آیا من میزایم در حالی که من زنی پیرم و این هم شوهرم که پیر است؟ بیگمان این چیزی شگرف است!گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بیگمان او ستودهای ارجمند استسوره هود، آیه: ۷۱ - ۷۳.
- ↑ علم غیب از دیدگاه فریقین؛ ص۲۶.
- ↑ الکسیس کارل، انسان موجود ناشناخته، صفحه ۱۴۰ و ۱۴۱ ترجمه پرویز دبیری.
- ↑ ص۱۵۶.
- ↑ محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۳۰.
- ↑ به مادر موسی(ع) وحی کردیم که موسی را شیر بده پس هنگامی که بر او ترسناک شدی او را به دریا بینداز و نترس و محزون مباش ما او را به تو برمیگردانیم و او را از پیامبران مرسل قرار می دهیم؛ سوره قصص، آیه ۷.
- ↑ «کسی که نزد او علمی از کتاب بود گفت من قبل از آن که تو پلک چشمهایت را به هم بزنی تخت بلقیس را برایت حاضر می کنم»؛ سوره نمل، آیه ۴۰.
- ↑ جستاری در مسئله علم غیب، منتشر شده در نشریه الکترونیکی قرآنپژوهی
- ↑ مرکز پاسخ گویی به سؤلات دینی