آیا غیر معصوم می‌تواند از غیب آگاهی یابد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۴۹: خط ۴۹:
{{جمع شدن|۴. آیت‌الله مصباح یزدی؛}}
{{جمع شدن|۴. آیت‌الله مصباح یزدی؛}}
[[پرونده:11196.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]]]
[[پرونده:11196.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]]]
آیت‌الله '''[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]'''، در کتاب ''«[http://www.mesbahyazdi.ir/node/4168 جستجوی عرفان اسلامی]»'' در این‌باره گفته‌ است:
آیت‌الله '''[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]'''، در دو کتاب ''«[http://www.mesbahyazdi.ir/node/4168 جستجوی عرفان اسلامی]»'' و ''«[http://mesbahyazdi.ir/node/4380 انسان‌شناسی]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«در روایتی چنین آمده که در زمان [[امام صادق]] {{ع}} شخصی وارد مسجد [[پیامبر]] {{صل}} شد و مدعی بود که هر کس هر چه را می‌خواهد در دستش پنهان کند و من به او خبر می‌دهم که آن چیست. مردم دور او جمع شدند و هرکس چیزی را در دستش می‌گرفت و از آن شخص سؤال می‌کرد که این چیست؟ او نیز همه پاسخ‌ها را درست می‌داد و حتی در یک مورد نیز اشتباه نمی‌کرد. در مسجد همهمه‌إی بود و مردم از سر و روی یکدیگر بالا می‌رفتند و می‌خواستند ببینند این شخص کیست که از [[غیب]] خبر می‌دهد. در این اثنا [[امام صادق]] {{ع}} وارد مسجد شدند و هنگامی که آن سر و صدا و ازدحام را دیدند از علت آن سؤال کردند. مردم گفتند: شخصی آمده و چنین ادعایی کرده و هر کس هم او را می‌آزماید پاسخ درست می‌دهد. حضرت جلو رفتند و چیزی را در دست‌شان پنهان کردند و از آن مرد سؤال کردند این چیست که در دست من است؟ او تأملی کرد و سپس در حالی که آثار حیرت و تعجب در چهره‌أش نمایان بود به حضرت نگریست. [[امام صادق]] {{ع}} پرسید: چرا تعجب کردی، آیا نمی‌توانی بگویی در دست من چیست؟ آن مرد گفت: چرا می‌دانم در دست شما چیست، ولی تعجب من از این است که شما چگونه آن را به دست آورده‌إید؟ حضرت فرمودند: مگر در دست من چیست؟ گفت: من الآن نگاه کردم و دیدم همه چیز در عالم سر جای خودش قرار دارد؛ تنها تغییری که رخ داده این است که پرنده‌إی در جزیره‌إی دو عدد تخم گذاشته بود و الآن یکی از آنها نیست و باید در دست شما باشد! حضرت فرمودند: درست گفتی؛ و سپس دست‌شان را باز کردند و آن تخم پرنده را به او و همه مردم حاضر در مسجد نشان دادند. سپس [[امام صادق]] {{ع}} رو کردند به آن شخص و پرسیدند: از کجا این علم و توانایی را به دست آورده‌ای؟ گفت: با هوای نفسم مخالفت کردم و هر چه دلم خواست، خلاف آن انجام دادم. حضرت فرمودند: دلت می‌خواهد مسلمان شوی؟ گفت: نه. حضرت فرمود: تو خودت الآن گفتی هر چه دلم بخواهد خلاف آن عمل می‌کنم؛ چرا در این‌جا با نفست مخالفت نمی‌کنی؟ آن مرد که محکوم شده بود و پاسخی نداشت، قبول کرد و مسلمان شد. پس از آن‌که اسلام آورد مردم باز از او خواستند که بگوید در دست آنها چیست. این بار هر چه کرد، نتوانست جواب آنها را بدهد. مردم و خود آن شخص بسیار تعجب کردند. گفتند مثل این‌که همان دین و راه و روش قبلی درست و بر حق بود؛ چرا که به محض قبول اسلام، آن همه علم و قدرت عجیب و غریب از بین رفت و تمام شد. [[امام صادق]] {{ع}} به آن مرد فرمود: تا به حال زحمتی کشیده بودی و خداوند مزد آن را در همین دنیا به تو داده بود؛ چون بر باطل بودی و در آخرت نصیبی نداشتی که بخواهند آن‌جا چیزی به تو بدهند. اکنون که مسلمان شدی بهترین و بزرگ‌ترین نعمت و پاداش را گرفتی و از این رو آن پاداش و نعمت قبلی از تو سلب شد. از این پس نیز هر زحمتی که بکشی و در راه خدا با نفست مخالفت کنی پاداش آن را برای آخرتت ذخیره خواهند کرد»<ref>[http://www.mesbahyazdi.ir/node/4168 جستجوی عرفان اسلامی، ص۳۱۳ الی ۳۱۵.]</ref>.
:::::*«در روایتی چنین آمده که در زمان [[امام صادق]] {{ع}} شخصی وارد مسجد [[پیامبر]] {{صل}} شد و مدعی بود که هر کس هر چه را می‌خواهد در دستش پنهان کند و من به او خبر می‌دهم که آن چیست. مردم دور او جمع شدند و هرکس چیزی را در دستش می‌گرفت و از آن شخص سؤال می‌کرد که این چیست؟ او نیز همه پاسخ‌ها را درست می‌داد و حتی در یک مورد نیز اشتباه نمی‌کرد. در مسجد همهمه‌إی بود و مردم از سر و روی یکدیگر بالا می‌رفتند و می‌خواستند ببینند این شخص کیست که از [[غیب]] خبر می‌دهد. در این اثنا [[امام صادق]] {{ع}} وارد مسجد شدند و هنگامی که آن سر و صدا و ازدحام را دیدند از علت آن سؤال کردند. مردم گفتند: شخصی آمده و چنین ادعایی کرده و هر کس هم او را می‌آزماید پاسخ درست می‌دهد. حضرت جلو رفتند و چیزی را در دست‌شان پنهان کردند و از آن مرد سؤال کردند این چیست که در دست من است؟ او تأملی کرد و سپس در حالی که آثار حیرت و تعجب در چهره‌أش نمایان بود به حضرت نگریست. [[امام صادق]] {{ع}} پرسید: چرا تعجب کردی، آیا نمی‌توانی بگویی در دست من چیست؟ آن مرد گفت: چرا می‌دانم در دست شما چیست، ولی تعجب من از این است که شما چگونه آن را به دست آورده‌إید؟ حضرت فرمودند: مگر در دست من چیست؟ گفت: من الآن نگاه کردم و دیدم همه چیز در عالم سر جای خودش قرار دارد؛ تنها تغییری که رخ داده این است که پرنده‌إی در جزیره‌إی دو عدد تخم گذاشته بود و الآن یکی از آنها نیست و باید در دست شما باشد! حضرت فرمودند: درست گفتی؛ و سپس دست‌شان را باز کردند و آن تخم پرنده را به او و همه مردم حاضر در مسجد نشان دادند. سپس [[امام صادق]] {{ع}} رو کردند به آن شخص و پرسیدند: از کجا این علم و توانایی را به دست آورده‌ای؟ گفت: با هوای نفسم مخالفت کردم و هر چه دلم خواست، خلاف آن انجام دادم. حضرت فرمودند: دلت می‌خواهد مسلمان شوی؟ گفت: نه. حضرت فرمود: تو خودت الآن گفتی هر چه دلم بخواهد خلاف آن عمل می‌کنم؛ چرا در این‌جا با نفست مخالفت نمی‌کنی؟ آن مرد که محکوم شده بود و پاسخی نداشت، قبول کرد و مسلمان شد. پس از آن‌که اسلام آورد مردم باز از او خواستند که بگوید در دست آنها چیست. این بار هر چه کرد، نتوانست جواب آنها را بدهد. مردم و خود آن شخص بسیار تعجب کردند. گفتند مثل این‌که همان دین و راه و روش قبلی درست و بر حق بود؛ چرا که به محض قبول اسلام، آن همه علم و قدرت عجیب و غریب از بین رفت و تمام شد. [[امام صادق]] {{ع}} به آن مرد فرمود: تا به حال زحمتی کشیده بودی و خداوند مزد آن را در همین دنیا به تو داده بود؛ چون بر باطل بودی و در آخرت نصیبی نداشتی که بخواهند آن‌جا چیزی به تو بدهند. اکنون که مسلمان شدی بهترین و بزرگ‌ترین نعمت و پاداش را گرفتی و از این رو آن پاداش و نعمت قبلی از تو سلب شد. از این پس نیز هر زحمتی که بکشی و در راه خدا با نفست مخالفت کنی پاداش آن را برای آخرتت ذخیره خواهند کرد»<ref>[http://www.mesbahyazdi.ir/node/4168 جستجوی عرفان اسلامی، ص۳۱۳ الی ۳۱۵.]</ref>.
:::::*«ساره، همسر ابراهیم{{ع}}، در حالی به "اسحاق" باردار شد که خود پیرزنی نازا و شوهرش پیرمردی بود و به گفته خود وی: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ}}﴾}} <ref>هود ۱۱، بی‌گمان این چیزی شگرف است!</ref> و {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِي صَرَّةٍ فَصَكَّتْ وَجْهَهَا وَقَالَتْ عَجُوزٌ عَقِيمٌ}}﴾}} <ref>ذاریات ۲۹ و همسرش فریادکنان پیش آمد و به چهره خود کوفت و گفت من پیرزنی سترونم!</ref> یحیی نیز زمانی پای به جهان گذاشت که مادرش نازا بود{{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّيَ آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلاَّ رَمْزًا وَاذْكُر رَّبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالإِبْكَارِ}}﴾}} <ref> آل‌عمران ۴۰، گفت: پروردگارا! در حالی که سالمندی در من پیش رفته و همسرم نازا است، چگونه مرا فرزندی می‌تواند بود؟ فرمود: چنین است، خداوند هرچه را بخواهد به انجام می‌رساند.</ref> و {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَإِنِّي خِفْتُ الْمَوَالِيَ مِن وَرَائِي وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا فَهَبْ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا*قَالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا}}﴾}} <ref>مریم ۵ و ۸، و من از وارثان پس از خویش در هراسم و زنم نازاست؛ بنابراین از نزد خویش به من وارثی ببخش! * گفت: پروردگارا! چگونه مرا پسری تواند بود در حالی که زنم نازاست و خود نیز از پیری به فرتوتی رسیده‌ام.</ref> و پدرش زکریا کهن‌سال،{{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّيَ آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلاَّ رَمْزًا وَاذْكُر رَّبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالإِبْكَارِ}}﴾}} <ref> آل‌عمران ۴۰، گفت: پروردگارا! در حالی که سالمندی در من پیش رفته و همسرم نازا است، چگونه مرا فرزندی می‌تواند بود؟ فرمود: چنین است، خداوند هرچه را بخواهد به انجام می‌رساند.</ref> سست استخوان و سپید موی {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الأَرْضَ وَمَنْ عَلَيْهَا وَإِلَيْنَا يُرْجَعُونَ}}﴾}} <ref>مریم ۴۰،بی‌گمان ما زمین و هر که را بر آن است به ارث می‌بریم و (همگان) به سوی ما بازگردانده می‌شوند.</ref> و فرتوت {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|قَالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا }}﴾}} <ref>مریم ۸، گفت: پروردگارا! چگونه مرا پسری تواند بود در حالی که زنم نازاست و خود نیز از پیری به فرتوتی رسیده‌ام.</ref> بود. همچنین زنان نیز گه‌گاه مشمول الهامات الهی، که در قرآن کریم از آنها تعبیر به وحی می‌شود، واقع شده‌أند و از [[عالم غیب]] و حوادث آینده خبر داده‌أند. در مورد مادر حضرت موسی{{ع}}، در دو آیه از قرآن کریم سخن از وحی الاهی به او آمده است. همین بانو از طریق وحی (= الهام) الهی خبردار می‌شود که در آینده دریا (یعنی رود نیل) فرزندش را به ساحل خواهد انداخت و یکی از دشمنان خدای متعال او را خواهد گرفت{{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|إِذْ أَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّكَ مَا يُوحَى}}﴾}} <ref>طه ۳۸، آن هنگام که به مادرت آنچه (بایست) وحی می‌شد وحی کردیم.</ref> و خدای متعال او را به مادرش باز می‌گرداند و به پیامبری بر‌ می‌گزیند.{{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلا تَخَافِي وَلا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ}}﴾}} <ref>قصص ۷، و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده و اگر بر (جان) او ترسیدی او را (در صندوقی بنه و) به دریا فکن و مهراس و اندوهگین مباش! ما او را به تو باز می‌گردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد.</ref> در مورد حضرت مریم{{ع}} از این گونه کرامات خوارق عادات و الهامات در قرآن کریم فراوان نقل شده است: هر گاه زکریا{{ع}} در محراب نزد او می‌رفت، غذای مخصوصی در آنجا می‌دید، از او می‌پرسید: ای مریم! این غذا از کجا برای تو آمده است؟ مریم پاسخ می‌داد: این از سوی خدای متعال است.{{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَكَفَّلَهَا زَكَرِيَّا كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِندَهَا رِزْقًا قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَن يَشَاء بِغَيْرِ حِسَابٍ}}﴾}} <ref>آل‌عمران ۳۷، پس خداوند آن (دختر) را به نیکی پذیرفت و به نیکی (پروراند و) برآورد و زکریّا را سرپرست او کرد و هرگاه زکریّا در محراب (عبادت) نزد وی می‌رفت کنار او، رزقی می‌یافت و می‌پرسید: ای مریم! این از کجا برای تو آمده است؟ و او می‌گفت: از نزد خداوند؛ (آری) خداوند به هر که بخواهد بی‌حساب (و شمار) روزی می‌دهد.</ref> بدون اینکه انسانی با او تماس بگیرد پسری به دنیا آورد. از پیش می‌دانست که خداوند به او پسری به نام "عیسی مسیح" عنایت می‌کند که در دنیا و آخرت آبرومند و از نزدیکان (به خدای متعال) است و با مردم در گهواره و در بزرگی سخن می‌گوید و خدای متعال به او کتاب و حکمت و تورات و انجیل خواهد آموخت و او یکی از پیامبران بنی اسرائیل است، با خدای متعال مکالمه داشت و ملائکه با او سخن می‌گفتند.{{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِينَ * وَرَسُولاً إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ }}﴾}} <ref>آل‌عمران ۴۲ و ۴۹،  و آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاکیزه داشت و بر زنان جهان برتری داد * و به پیامبری به سوی بنی اسرائیل (می‌فرستد، تا بگوید) که من برای شما نشانه‌ای از پروردگارتان آورده‌ام؛ من برای شما از گل، (اندامواره‌ای) به گونه پرنده می‌سازم و در آن می‌دمم، به اذن خداوند پرنده‌ای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد و شما را از آنچه می‌خورید یا در خانه می‌انبارید آگاه خواهم ساخت، این نشانه‌ای برای شماست اگر مؤمن باشید.</ref> حضرت مریم{{ع}} با جبرئیل (روح القدس) نیز گفت‌وگو می‌کرد.{{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|فَاتَّخَذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا * قَالَ كَذَلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَلِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِّنَّا وَكَانَ أَمْرًا مَّقْضِيًّا}}﴾}} <ref>مریم ۱۷ و ۲۱، و از چشم آنان پنهان شد و ما روح خود را به سوی او فرو فرستادیم که چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت * گفت: چنین است؛ پروردگارت می‌فرماید که آن (کار) بر من آسان است و (بر آنیم) تا او را نشانه‌ای برای مردم و رحمتی از سوی خویش گردانیم و این کاری انجام شدنی است.</ref>  فرزندش عیسی پیش از به دنیا آمدن یا به محض ولادت با وی سخن گفت{{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|فَنَادَاهَا مِن تَحْتِهَا أَلاَّ تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا * فَكُلِي وَاشْرَبِي وَقَرِّي عَيْنًا فَإِمَّا تَرَيِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَدًا فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ صَوْمًا فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنسِيًّا}}﴾}} <ref>مریم ۲۴ و ۲۶، پس او را از فرو دست وی ندا داد که: غمگین مباش، خداوند از بن (پای) تو جویباری روان کرده است * پس (از این خرما) بخور و (از آب آن جویبار) بنوش و دیده (به فرزند) روشن دار و اگر از مردم «1» کسی را دیدی بگو برای (خداوند) بخشنده روزه‌ای نذر کرده‌ام و امروز به هیچ روی با کسی سخن نمی‌گویم.</ref>  و پس از آنکه مادرش (مریم) او را به نزد قوم خود آورد، زبان به سخن گشود تا گواه عصمت و پاکی او باشد.{{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا * وَالسَّلامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدتُّ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا}}﴾}} <ref>مریم ۳۰ و ۳۳،  (نوزاد) گفت: بی‌گمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است * و بر من روزی که زاده شدم و روزی که درگذرم و روزی که زنده برانگیخته گردم درود باد.</ref>»<ref>[http://mesbahyazdi.ir/node/4380 انسان‌شناسی، ص۴۰۶.]</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۵. حجج الاسلام و المسلمین غرویان، میرباقری و غلامی؛}}
{{جمع شدن|۵. حجج الاسلام و المسلمین غرویان، میرباقری و غلامی؛}}

نسخهٔ ‏۹ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۸:۰۵

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
آیا غیر معصوم می‌تواند از غیب آگاهی یابد؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم غیب

آیا غیر معصوم(ع) می‌تواند از غیب آگاهی یابد؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

امینی
علامه عبدالحسین امینی در کتاب «الغدیر فى الکتاب و السنة و الادب» در این‌باره گفته‌ است:
«علم غیب یعنی آگاهی بر چیزهائی که بیرون از دید و حواس ظاهری ما قرار دارند خواه مربوط به حوادث کنونی و یا آینده باشد، حقیقتی است که همانند آگاهی بر امور ظاهری برای تمام افراد بشر ممکن و مقدار است. هر گاه کسی از حوادث کنونی و یا آینده که فعلا قابل رویت نیستند تنها از رهگذر دانائی که از سرچشمه غیب و شهادت خبر می دهد آگاهی حاصل کند و یا از طریق دانش و خرد مطلع گردد چنین علمی نیز از علم غیب به شمار می‌رود و هیچ مانعی از تحقق آن وجود ندارد»[۱].








پاسخ‌های دیگر

پرسش‌های مصداقی

الگو:فهرست پرسش‌ها

پرسش‌های وابسته

الگو:فهرست پرسش‌ها

  1. آیا در میان مخلوقات فقط انسان عالم به غیب می‌شود؟ (پرسش)
  2. آیا انسان آگاه از غیب باید عصمت داشته باشد؟ (پرسش)
  3. چه کسی غیر از خدا عالم به غیب است؟ (پرسش)
  4. آیا همه پیامبران علم غیب داشته‌اند؟ (پرسش)
  5. آیا همه امامان علم غیب داشته‌اند؟ (پرسش)
  6. آیا پيامبران پیش از آغاز وحی و نبوت و امامان پیش تصدی امامت از علم غيب برخوردار بوده‌اند؟ (پرسش)
  7. آیا آگاهی از غیب و پیشگویی حوادث به معنای وجود سناریوی آماده و در نهایت جبر انسان نیست؟ (پرسش)
  8. اگر امام معصوم علم غیب دارد پس چرا قرآن علم غیب را از بشر نفی می‌کند؟ (پرسش)
  9. آیا امام معصوم عالم به غیب است؟ (پرسش)
  10. امام معصوم از چه زمانی صاحب علم غیب می‌شود؟ (پرسش)
  11. آیا غیر معصوم می‌تواند پیشگویی کند؟ (پرسش)
  12. آیا پیشگویی‌هایی که افراد غیر معصوم انجام داده‌اند نقض آیات انحصار علم غیب نیستند؟ (پرسش)
  13. آیا علم غیب پیامبران از لحاظ مرتبه یکسان است؟ (پرسش)
  14. آیا آیه ۳۰ سوره بقره مثبت علم غیب فرشتگان است؟ (پرسش)
  15. تفاوت علم غیب خدا و معصوم چیست؟ (پرسش)
  16. آیا مقام علم غیب به غیر معصوم داده می‌شود؟ (پرسش)
  17. شرایط دستیابی غیر معصوم به علم غیب چیست؟ (پرسش)
  18. غیر معصوم از چه راهی می‌تواند به غیب آگاهی یابد؟ (پرسش)
  19. ادراک کدام علوم غیبی برای غیر معصوم ممکن است؟ (پرسش)
  20. آیا غیر معصوم وظیفه دارد به دنبال فراگیری علوم غیبی باشد؟ (پرسش)
  21. وظایف علمی و عملی غیر معصوم در قبال علوم غیبی چیست؟ (پرسش)
  22. در صورت آگاهی از برخی علوم غیبی آیا غیر معصوم اجازه انتقال آن به دیگران را دارد؟ (پرسش)
  23. آیا آگاهی غیر معصوم از غیب با حکمت الهی در امتحان او منافات ندارد؟ (پرسش)
  24. با توجه به اینکه علم غیب غیر خدا ویژه رسولان برگزیده است آگاهی غیر معصوم از برخی امور غیبی چه توجیهی دارد؟ (پرسش)
  25. آیا از راه غیر مشروع می‌توان به علم غیب دست یافت؟ (پرسش)
  26. با توجه به عقیده بداء آیا بهره‌مندی انسان از علم غیب به معنای برتری مخلوق بر خالق نیست؟ (پرسش)
  27. آیا شیطان و فرشتگان می‌توانند به افکار ما آگاهی داشته باشند؟ (پرسش)
  28. آیا از نظر اسلام امکان دارد روزی دستگاهی اختراع شود که قادر باشد ما را به گذشته یا آینده ببرد؟ (پرسش)
  29. آیا آگاهی از سرنوشت به نفع انسان یا به ضرر اوست؟ (پرسش)

منبع‌شناسی جامع علم غیب معصوم

الگو:فهرست پرسش‌ها

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. الغدیر فى الکتاب و السنة و الادب، ص ۸۰.
  2. به مادر موسی(ع) وحی کردیم که موسی را شیر بده پس هنگامی که بر او ترسناک شدی او را به دریا بینداز و نترس و محزون مباش ما او را به تو برمی‌گردانیم و او را از پیامبران مرسل قرار می‌دهیم؛ سوره قصص، آیه ۷.
  3. منشور جاوید، ج۱۰، ص۶۴- ۷۶.
  4. آگاهی سوم یا علم غیب، ص۸۵.
  5. «در آن روز زمین رازهایش را باز می‌گوید*زیرا پروردگارت به آن، وحی کرده است»؛ سوره زلزله، آیه ۴و۵.
  6. سوره نحل، آیه ۴۹.
  7. سوره اسراء، آیه ۴۴.
  8. سوره فصلت، آیه ۱۱.
  9. سوره زلزال، آیه۵.
  10. سوره نحل، آیه۶۸.
  11. «آن هنگام که به مادرت آنچه بایست وحی می‌شد وحی کردیم که او را در صندوقی بگذار و در دریا بیفکن! آنگاه دریا باید او را به ساحل اندازد تا دشمن من و دشمن او فرعون او را بر دارد و بر تو از خویش مهری افکندم و خواستم تا زیر نظر من پرورده شوی»سوره طه، آیه ۳۸و۳۹.
  12. و از قرآن فرو می‌فرستیم؛ سوره اسراء، آیه ۸۲.
  13. وبگاه بنیاد بین‌المللی علوم وحیانی اسراء
  14. تفسیر تسنیم جلد پنجم
  15. پاسخى به چالش‌هاى فکرى در بحث امامت و عصمت، نشریه معرفت شماره ۰۳۷ - آذر و دی ۱۳۷۹
  16. جستجوی عرفان اسلامی، ص۳۱۳ الی ۳۱۵.
  17. هود ۱۱، بی‌گمان این چیزی شگرف است!
  18. ذاریات ۲۹ و همسرش فریادکنان پیش آمد و به چهره خود کوفت و گفت من پیرزنی سترونم!
  19. آل‌عمران ۴۰، گفت: پروردگارا! در حالی که سالمندی در من پیش رفته و همسرم نازا است، چگونه مرا فرزندی می‌تواند بود؟ فرمود: چنین است، خداوند هرچه را بخواهد به انجام می‌رساند.
  20. مریم ۵ و ۸، و من از وارثان پس از خویش در هراسم و زنم نازاست؛ بنابراین از نزد خویش به من وارثی ببخش! * گفت: پروردگارا! چگونه مرا پسری تواند بود در حالی که زنم نازاست و خود نیز از پیری به فرتوتی رسیده‌ام.
  21. آل‌عمران ۴۰، گفت: پروردگارا! در حالی که سالمندی در من پیش رفته و همسرم نازا است، چگونه مرا فرزندی می‌تواند بود؟ فرمود: چنین است، خداوند هرچه را بخواهد به انجام می‌رساند.
  22. مریم ۴۰،بی‌گمان ما زمین و هر که را بر آن است به ارث می‌بریم و (همگان) به سوی ما بازگردانده می‌شوند.
  23. مریم ۸، گفت: پروردگارا! چگونه مرا پسری تواند بود در حالی که زنم نازاست و خود نیز از پیری به فرتوتی رسیده‌ام.
  24. طه ۳۸، آن هنگام که به مادرت آنچه (بایست) وحی می‌شد وحی کردیم.
  25. قصص ۷، و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده و اگر بر (جان) او ترسیدی او را (در صندوقی بنه و) به دریا فکن و مهراس و اندوهگین مباش! ما او را به تو باز می‌گردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد.
  26. آل‌عمران ۳۷، پس خداوند آن (دختر) را به نیکی پذیرفت و به نیکی (پروراند و) برآورد و زکریّا را سرپرست او کرد و هرگاه زکریّا در محراب (عبادت) نزد وی می‌رفت کنار او، رزقی می‌یافت و می‌پرسید: ای مریم! این از کجا برای تو آمده است؟ و او می‌گفت: از نزد خداوند؛ (آری) خداوند به هر که بخواهد بی‌حساب (و شمار) روزی می‌دهد.
  27. آل‌عمران ۴۲ و ۴۹، و آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاکیزه داشت و بر زنان جهان برتری داد * و به پیامبری به سوی بنی اسرائیل (می‌فرستد، تا بگوید) که من برای شما نشانه‌ای از پروردگارتان آورده‌ام؛ من برای شما از گل، (اندامواره‌ای) به گونه پرنده می‌سازم و در آن می‌دمم، به اذن خداوند پرنده‌ای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد و شما را از آنچه می‌خورید یا در خانه می‌انبارید آگاه خواهم ساخت، این نشانه‌ای برای شماست اگر مؤمن باشید.
  28. مریم ۱۷ و ۲۱، و از چشم آنان پنهان شد و ما روح خود را به سوی او فرو فرستادیم که چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت * گفت: چنین است؛ پروردگارت می‌فرماید که آن (کار) بر من آسان است و (بر آنیم) تا او را نشانه‌ای برای مردم و رحمتی از سوی خویش گردانیم و این کاری انجام شدنی است.
  29. مریم ۲۴ و ۲۶، پس او را از فرو دست وی ندا داد که: غمگین مباش، خداوند از بن (پای) تو جویباری روان کرده است * پس (از این خرما) بخور و (از آب آن جویبار) بنوش و دیده (به فرزند) روشن دار و اگر از مردم «1» کسی را دیدی بگو برای (خداوند) بخشنده روزه‌ای نذر کرده‌ام و امروز به هیچ روی با کسی سخن نمی‌گویم.
  30. مریم ۳۰ و ۳۳، (نوزاد) گفت: بی‌گمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است * و بر من روزی که زاده شدم و روزی که درگذرم و روزی که زنده برانگیخته گردم درود باد.
  31. انسان‌شناسی، ص۴۰۶.
  32. سوره قصص، آیه ٧.
  33. چون فرشتگان مریم را گفتند که خداوند ترا به کلمه‌ای که نامش مسیح (عیسی) پسر مریم است بشارت می‌دهد که او در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان درگاه الهی است و با مردم در گهواره - چونان ایام بزرگی- سخن می‌گوید و از جمله صالحان است؛ سوره آل عمران، آیه ۴۵ و ۴۶.
  34. بحثی مبسوط در آموزش عقائد، ج٢، ص٢٨
  35. مقاله آگاهی‌های غیبی، ماهنامه پاسدار اسلام، شماره ۱۵۵.
  36. هنگامی که فرشتگان به مریم(س) گفتند:ای مریم خدا تو را به فرزندی نوید می‌دهد که نام وی مسیح، عیسی فرزند مریم، در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربین درگاه الهی است؛ سوره آل عمران، آیه:۴۵.
  37. و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده؛ سوره قصص، آیه:۷.
  38. ملاصدرا، تفسیر ملا صدرا، ج۷، ص:۱۵۵.
  39. «إِنَ‏ اللَّهَ‏ سُبْحَانَهُ‏ وَ تَعَالَى‏ جَعَلَ‏ الذِّكْرَ جَلاءً لِلْقُلُوبِ‏ تَسْمَعُ بِهِ بَعْدَ الْوَقْرَةِ وَ تُبْصِرُ بِهِ بَعْدَ الْعَشْوَةِ وَ تَنْقَادُ بِهِ بَعْدَ الْمُعَانَدَةِ وَ مَا بَرِحَ لِلَّهِ عَزَّتْ آلَاؤُهُ فِي الْبُرْهَةِ بَعْدَ الْبُرْهَةِ وَ فِي أَزْمَانِ الْفَتَرَاتِ عِبَادٌ نَاجَاهُمْ فِي فِكْرِهِمْ وَ كَلَّمَهُمْ فِي ذَاتِ عُقُولِهِم‏‏‏‏‏‏‏»؛ شهیدی، ترجمه نهج البلاغه،ص: ۲۵۵.
  40. علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی، فصلنامه آیین حکمت، شماره ۱۰، ص: ۱۳۷.
  41. «و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید و به سوی داننده پنهان و آشکار بازگردانده خواهید شد و او شما را از آنچه انجام می‌داده‌اید آگاه خواهد ساخت»؛ سوره توبه آیه۱۰۵.
  42. سوره واقعه، آیه ۷۷و۷۸و۷۹.
  43. سوره احزاب، آیه ۳۳.
  44. قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه.
  45. سوره بقره، آیه ۲۸۲.
  46. « و همه نام‌ها را به آدم آموخت سپس آنان را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست می‌گویید نام‌های اینان را به من بگویید»؛ سوره بقره، آیه۳۱.
  47. علم شهودی و فرقان رهاورد تقوا
  48. «لَوْ كُشِفَ‏ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ‏ يَقِينا‏‏‏‏‏‏‏»
  49. به راستی دوزخ را خواهید دید؛ سوره تکاثر، آیه: ۶.
  50. علم غیب علم شهودی نیکان.
  51. ج ۵، ص ۵۹-۵۲.
  52. «همان کسانی که «غیب» را باور دارند»؛ سوره بقره، آیه ۳.
  53. «بهشت‌هایی جاودان که (خداوند) بخشنده به بندگانش در (جهان) نهان وعده کرده است»؛ سوره مریم، آیه ۶۱.
  54. «و همه آنچه را که از اخبار پیامبران برای تو حکایت می‌کنیم، چیزی است که با آن دلت را استوار می‌داریم»؛ سوره هود، آیه ۱۲۰.
  55. «(ای پیامبر) این از خبرهای نهانی است که به تو وحی می‌کنیم».
  56. «این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی می‌کنیم»
  57. آشنایی با نهج البلاغه امام علی، ص۵۶ و ۵۷.
  58. ابن سینا، الاشارات و التنبیهات، ج ۲ صص ۱۹۱. ابن سینا در این كتاب فصل مربوط به نفس انسانی را معنون به "تنبیه" نمـوده است نه اشاره و گرچه دلیل معروف انسان معلّق را هم ذكر كرده‌ام از صدر تا ساقه كلامش نشان از آن دارد كه درصدد اثبات نیست و به امر واضح و روشن تنبه می‌دهد و از این رو است كه محقق طوسی هم می‌فرماید: "یرید ان ینبه علی وجـود الـنفس الانـسانیة" و بعـد از توضیح مطالب فصل نتیجه می‌گیرد: «فاذن اول الادراكات علی الاطلاق و اوضحها هو ادراك الانسان نفسه و ظاهر ان مثل هذا الادراك لا یمكن ان یكتسب بحد او رسم او یثبت بحجة او برهان » و سپس می‌فرماید: اینكه فخر رازی گفته: «شیخ تبیین ننموده كه این قضیه (نفس انسانی موجود است) اولی است یا برهانی» و بعد از آن حكم نموده كه این قضیه برهانی است و سپس براهینی برای اثبات آن تراشـیده و بعد همه آنها را مخدوش كرده است؛ همگی خبط است و فایده‌ای در پرداختن به آنهـا نیـست .(همـان، ج۲ ،صـص ۲۹۳) شـارح محاكم هم بعد از نقل كلام فخر رازی و براهینی كه وی اقامه نموده است، می‌فرماید: « و هذا كله خبط اما كسبیة القـضیة فـلان الاولیـات لایمنع ان یختلف جلاء اما لعدم بداهة بعض التصورات او لعدم العلم ببعضها او لحصول تصوراتها لاعلی وجه مناط التصدیق او لعدم الانـس الی ذلك و تعنون الفصل بالتنبیه یدل ان تلك القضیه غیر محتاجه الی برهان». همان، ج۲،پاورقی ص ۲۹۵.
  59. همان، صص ۲۹۵؛ شیخ اشراق، رساله اعتقاد الحكماء، تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی (پژوهشگاه)، ۱۳۷۲ ش، ج۲ ،صص ۲۶۶؛ صـدرالمتألهین ، الاسـفار الاربعـة، ج۸ ،صص ۲۶۰ تا ۳۲۴.
  60. ابن سينا، الشفا(قسم الالهيات)، تهران، انتشارات ناصرخسرو، ۱۳۶۳ ش، ص۶۰؛ صدرالمتألهين، الحاشية علي الهيـات الـشفا، (چـاپ سنگي)، قم، انتشارات بيدار، بيتا، ص۴۷.
  61. الاسفار الاربعه ج۹ ص ۱۳۶.
  62. حكیم سبزواری، تعلیقات علی الشواهد الربوبیه، بیروت، مؤسسه التاریخ العربی، بی تا، ص ۴۵۹.
  63. صدرالمتألهین، الشواهد الربوبیة، صص ۳۴۲.
  64. علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت، ص ۳۷-۵۶.
  65. علم غیب امام (تاریخچه و اقوال)، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام
  66. پیشگویی‌های امیرالمؤمنین ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ اب‍ی‌ طال‍ب‌
  67. «و همه آنچه را که از اخبار پیامبران برای تو حکایت می‌کنیم، چیزی است که با آن دلت را استوار می‌داریم»؛ سوره آل عمران، آیه ۴۵و۴۹.
  68. «و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده و اگر بر (جان) او ترسیدی او را (در صندوقی بنه و) به دریا فکن و مهراس و اندوهگین مباش! ما او را به تو باز می‌گردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد»؛ سوره قصص، آیه ۷.
  69. من آن کارها را از پیش خویش نکردم؛ سوره کهف، آیه ۸۲.
  70. «و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید و به سوی داننده پنهان و آشکار بازگردانده خواهید شد و او شما را از آنچه انجام می‌داده‌اید آگاه خواهد ساخت»؛ سوره توبه، آیه ۱۰۵.
  71. محمد تقی شاکر، منابع علم امام در قرآن و روایات، ص۱۲۸.
  72. و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده؛ سوره قصص، آیه: ۷.
  73. ما او را به تو باز می‌گردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد؛ سوره قصص، آیه: ۷.
  74. علم غیب از دیدگاه فریقین؛ ص ۷
  75. و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده و اگر بر (جان) او ترسیدی او را (در صندوقی بنه و) به دریا فکن و مهراس و اندوهگین مباش! ما او را به تو باز می‌گردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد؛ سوره قصص، آیه: ۷.
  76. آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را به کلمه‌ای از خویش نوید می‌دهد (که) نامش مسیح پسر مریم است، در این جهان و در جهان واپسین آبرومند و از نزدیک‌شدگان (به خداوند) است؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۵.
  77. و همسر او، ایستاده بود و خندید آنگاه ما به او مژده اسحاق و از پی اسحاق، یعقوب را دادیم؛ گفت: وای بر من! آیا من می‌زایم در حالی که من زنی پیرم و این هم شوهرم که پیر است؟ بی‌گمان این چیزی شگرف است!گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بی‌گمان او ستوده‌ای ارجمند استسوره هود، آیه: ۷۱ - ۷۳.
  78. علم غیب از دیدگاه فریقین؛ ص۲۶.
  79. الکسیس کارل، انسان موجود ناشناخته، صفحه ۱۴۰ و ۱۴۱ ترجمه پرویز دبیری.
  80. ص۱۵۶.
  81. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۳۰.
  82. به مادر موسی(ع) وحی کردیم که موسی را شیر بده پس هنگامی که بر او ترسناک شدی او را به دریا بینداز و نترس و محزون مباش ما او را به تو برمی‌گردانیم و او را از پیامبران مرسل قرار می دهیم؛ سوره قصص، آیه ۷.
  83. «کسی که نزد او علمی از کتاب بود گفت من قبل از آن که تو پلک چشمهایت را به هم بزنی تخت بلقیس را برایت حاضر می کنم»؛ سوره نمل، آیه ۴۰.
  84. جستاری در مسئله علم غیب، منتشر شده در نشریه الکترونیکی قرآن‌پژوهی
  85. صدرالمتألهین، ۱۳۷۹ :۳ /۳۲۲-۴۲۰ ،۳۸۱ ،۳۱۹.
  86. همو، ۱۳۸۷ :۲۱۶ ،۲۱۷.
  87. همان: ۲۱۶ .
  88. همان: ۲۱۶ ،۲۱۷ .
  89. همو،۱۸۰ ،۹۳ /۹ :همان ؛۲۲۳ ،۱۳۶ /۸ :۱۳۷۹.
  90. همان: ۱ /۲۷۵ .(ملاصدرا قائل به علم حضوری نسبت به ذات حق تعالی به اندازه سعه وجودی مدرِک است) همو، ۱۳۸۳ :۱ /۱۳۵.
  91. جوادی آملی،۱۸۲-۱۸۳ /۱ :۱۳۷۶.
  92. علم امام در آینه حکمت متعالیه، ص ۶۱.
  93. مرکز پاسخ گویی به سؤلات دینی