آیا غیر معصوم میتواند از غیب آگاهی یابد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
آیتالله '''[[عبدالله جوادی آملی]]'''، در ''«[http://www.portal.esra.ir/Pages/Index.aspx?kind=2&lang=fa&id=NjUyMg%3D%3D-vm5Ci0fgemk%3D درس تفسیر]»'' و در کتاب ''«[http://www.ghadeer.org/Book/2312/347533 تفسیر تسنیم]»'' در اینباره گفته است: | آیتالله '''[[عبدالله جوادی آملی]]'''، در ''«[http://www.portal.esra.ir/Pages/Index.aspx?kind=2&lang=fa&id=NjUyMg%3D%3D-vm5Ci0fgemk%3D درس تفسیر]»'' و در کتاب ''«[http://www.ghadeer.org/Book/2312/347533 تفسیر تسنیم]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«وحی الهی به جمادات: در جریان مادر [[حضرت موسی]]{{ع}} فرمود ما مستقیماً به او وحی فرستادیم چه اینکه به دریا دستور دادیم چه اینکه به زمین هم گاهی دستور میدهیم {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا* بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَى لَهَا}}﴾}}.<ref>«در آن روز زمین رازهایش را باز میگوید*زیرا پروردگارت به آن، وحی کرده است»؛ سوره زلزله، آیه ۴و۵.</ref> این وحی به زمین هم میرسد برای اینکه بر اساس آن پنج طایفه آیات الهی همه موجودات آگاهاند بنده خدایند مطیع خدایند ساجد خدایند مُسلِم و منقادند مسبّحاند یک سلسله آیاتی است که از اسلامِ موجودات دم میزند طایفه دوم آیاتی بودند که از تسبیح موجودات سخن میگویند طایفه سوم آیات سجدهاند که {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَلِلَّهِ يَسْجُدُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ}}﴾}}.<ref>سوره نحل، آیه ۴۹.</ref> طایفه چهارم آیه تسبیح همراه با تمحید است که {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|إِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَكِن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ}}﴾}}.<ref>سوره اسراء، آیه ۴۴.</ref> طایفه پنجم طایفه اطاعت و فرمانبرداری است {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ}}﴾}}.<ref>سوره فصلت، آیه ۱۱.</ref> خب این طوایف خمسه نشان میدهد که هر موجودی مسلم است و مسبّح است و ساجد است و منقاد است و مطیع چنین موجودی صلاحیّت آن را دارد در حدّ خود که وحی الهی که مناسب با اوست دریافت کند فرمود: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَى لَهَا}}﴾}}.<ref>سوره زلزال، آیه۵.</ref> این نازلترین مرحله وحی است که به جمادات هم میرسد حالا آن {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَ أَوْحى رَبُّكَ إِلَی النَّحْلِ}}﴾}}.<ref>سوره نحل، آیه۶۸.</ref> در سورهٴ مبارکه نحل گذشت. | ::::::«وحی الهی به جمادات: در جریان مادر [[حضرت موسی]]{{ع}} فرمود ما مستقیماً به او وحی فرستادیم چه اینکه به دریا دستور دادیم چه اینکه به زمین هم گاهی دستور میدهیم {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا* بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَى لَهَا}}﴾}}.<ref>«در آن روز زمین رازهایش را باز میگوید*زیرا پروردگارت به آن، وحی کرده است»؛ سوره زلزله، آیه ۴و۵.</ref> این وحی به زمین هم میرسد برای اینکه بر اساس آن پنج طایفه آیات الهی همه موجودات آگاهاند بنده خدایند مطیع خدایند ساجد خدایند مُسلِم و منقادند مسبّحاند یک سلسله آیاتی است که از اسلامِ موجودات دم میزند طایفه دوم آیاتی بودند که از تسبیح موجودات سخن میگویند طایفه سوم آیات سجدهاند که {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَلِلَّهِ يَسْجُدُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ}}﴾}}.<ref>سوره نحل، آیه ۴۹.</ref> طایفه چهارم آیه تسبیح همراه با تمحید است که {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|إِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَكِن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ}}﴾}}.<ref>سوره اسراء، آیه ۴۴.</ref> طایفه پنجم طایفه اطاعت و فرمانبرداری است {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ}}﴾}}.<ref>سوره فصلت، آیه ۱۱.</ref> خب این طوایف خمسه نشان میدهد که هر موجودی مسلم است و مسبّح است و ساجد است و منقاد است و مطیع چنین موجودی صلاحیّت آن را دارد در حدّ خود که وحی الهی که مناسب با اوست دریافت کند فرمود: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَى لَهَا}}﴾}}.<ref>سوره زلزال، آیه۵.</ref> این نازلترین مرحله وحی است که به جمادات هم میرسد حالا آن {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَ أَوْحى رَبُّكَ إِلَی النَّحْلِ}}﴾}}.<ref>سوره نحل، آیه۶۸.</ref> در سورهٴ مبارکه نحل گذشت. | ||
::::::تأثیر وحی الهی در مادر [[حضرت موسی]]{{ع}}: اما این وحی برتر است که به مادر موسی رسید هم بخش عملی او را بالاصاله تأمین کرد هم بخش آگاهی او را تأمین کرد و طوری فضای نفس او را روشن کرده است که سهمگینترین خطر را با مِیل خود استقبال کرده است خب چه کسی است که آن بچه نازپرورده خودش را بیندازد در دریا برای اینکه به دست دشمن نیفتد فرمود ما گفتیم او هم گفت چشم! بدون معطّلی این کار را کرد دیگر فکر نکرد که دریا انداختن یعنی چه، تا آنجا که ممکن است بچه را شیر بدهد همین که احساس خطر کردی احساس کردی که مأموران آلفرعون در راهند، این را بینداز در صندوق بینداز در دریا تو بینداز به دریا این امر حاضر، دریا باید بیندازد به ساحل، آن امر غایب، آلفرعون باید بگیرند، آن هم یک مأموریت، این مجموعه را خدای سبحان مرتب دارد امر و نهی میکند این آن کار را بکند او آن کار را بکند در سورهٴ مبارکه طه گذشت که {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|فَاقْذِفِيهِ فِي الْيَمِّ}}﴾}} این امر حاضر، {{عربی|اندازه= | ::::::تأثیر وحی الهی در مادر [[حضرت موسی]]{{ع}}: اما این وحی برتر است که به مادر موسی رسید هم بخش عملی او را بالاصاله تأمین کرد هم بخش آگاهی او را تأمین کرد و طوری فضای نفس او را روشن کرده است که سهمگینترین خطر را با مِیل خود استقبال کرده است خب چه کسی است که آن بچه نازپرورده خودش را بیندازد در دریا برای اینکه به دست دشمن نیفتد فرمود ما گفتیم او هم گفت چشم! بدون معطّلی این کار را کرد دیگر فکر نکرد که دریا انداختن یعنی چه، تا آنجا که ممکن است بچه را شیر بدهد همین که احساس خطر کردی احساس کردی که مأموران آلفرعون در راهند، این را بینداز در صندوق بینداز در دریا تو بینداز به دریا این امر حاضر، دریا باید بیندازد به ساحل، آن امر غایب، آلفرعون باید بگیرند، آن هم یک مأموریت، این مجموعه را خدای سبحان مرتب دارد امر و نهی میکند این آن کار را بکند او آن کار را بکند در سورهٴ مبارکه طه گذشت که {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|فَاقْذِفِيهِ فِي الْيَمِّ}}﴾}} این امر حاضر، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَلْيُلْقِهِ الْيَمِّ بِالسَّاحِلِ}}﴾}} تو این کار را بکن او این کار را بکند خب این امر غایب به چه کسی متوجه است؟ در سورهٴ مبارکهٴ طه که ملاحظه فرمودید این بود {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِذْ أَوْحَيْنا إِلى أُمِّكَ ما يُوحَى أَنِ اقْذِفِيهِ فِي التَّابُوتِ فَاقْذِفِيهِ فِي الْيَمِّ فَلْيُلْقِهِ الْيَمِّ بِالسَّاحِلِ}}﴾}}.<ref>«آن هنگام که به مادرت آنچه بایست وحی میشد وحی کردیم که او را در صندوقی بگذار و در دریا بیفکن! آنگاه دریا باید او را به ساحل اندازد تا دشمن من و دشمن او [[فرعون]] او را بر دارد و بر تو از خویش مهری افکندم و خواستم تا زیر نظر من پرورده شوی»سوره طه، آیه ۳۸و۳۹.</ref> تو این کار را بکن دریا این کار را بکند خب اینها امر و نهی است این امر و نهی از طرف ذات اقدس الهی یک امر تشریعی که نیست این امر از راه وحی وقتی وارد صحنه قلب مادر موسی شد هم فضای عزم و اراده و طلب و نیّت و اخلاص او را تقویت کرد هم بخشهای علمی او را. | ||
::::::بشارت دادن مربوط به عقل عملی است که انسان خوشحال میشود آرام میشود مصمّم میشود مطمئن میشود اینها بخشهای عملی نفس است آن بخشهای تصور و تصدیق و ادراک و جزم و قطع و یقین و اینها بخشهای علمی است یک وقت است که نوری به این بدن بیمار افاضه میشود که این هم چشم و گوشش را درمان میکند هم دست و پای فلج را، مگر معجزه این طور نیست؟! این با یک اشاره با یک دعا با یک حمد با یک {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ}}﴾}}<ref> و از قرآن فرو میفرستیم؛ سوره اسراء، آیه ۸۲.</ref> هم چشم نابینا، بینا میشود که مجرای ادراک است هم دست فلج به کار میافتد که مجرای حرکت است کاری در صحنه روح انجام میشود که هم مشکل علمی حل میشود انسان آگاه میشود هم مشکل تصمیم و عمل و اراده و عزم حل میشود انسان میشود مصمّم این دو کار را فرمود ما درباره مادر موسی انجام دادیم»<ref>[http://www.portal.esra.ir/Pages/Index.aspx?kind=2&lang=fa&id=NjUyMg%3D%3D-vm5Ci0fgemk%3D وبگاه بنیاد بینالمللی علوم وحیانی اسراء]</ref>. | ::::::بشارت دادن مربوط به عقل عملی است که انسان خوشحال میشود آرام میشود مصمّم میشود مطمئن میشود اینها بخشهای عملی نفس است آن بخشهای تصور و تصدیق و ادراک و جزم و قطع و یقین و اینها بخشهای علمی است یک وقت است که نوری به این بدن بیمار افاضه میشود که این هم چشم و گوشش را درمان میکند هم دست و پای فلج را، مگر معجزه این طور نیست؟! این با یک اشاره با یک دعا با یک حمد با یک {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ}}﴾}}<ref> و از قرآن فرو میفرستیم؛ سوره اسراء، آیه ۸۲.</ref> هم چشم نابینا، بینا میشود که مجرای ادراک است هم دست فلج به کار میافتد که مجرای حرکت است کاری در صحنه روح انجام میشود که هم مشکل علمی حل میشود انسان آگاه میشود هم مشکل تصمیم و عمل و اراده و عزم حل میشود انسان میشود مصمّم این دو کار را فرمود ما درباره مادر موسی انجام دادیم»<ref>[http://www.portal.esra.ir/Pages/Index.aspx?kind=2&lang=fa&id=NjUyMg%3D%3D-vm5Ci0fgemk%3D وبگاه بنیاد بینالمللی علوم وحیانی اسراء]</ref>. | ||
::::::گرچه روح از جهان تجرّد و غیب است و در رهن زمان و مکان نیست، ولی اگر اشتغال آن به عالم طبیعت کم شود، میتواند از [[جهان غیب]] به اجازه خدا مطلع شود و اگر در راه درست تربیت شده و از راه درست، از عالم طبیعت منصرف گردد، میتواند به غیب آشنا شده و از آن خبر دهد. افزون بر این، اگر کسی از راه باطل هم روح خود را تقویت کند و برای رسیدن به جاه و مقام و کسب شهرت، ریاضتهایی را تحمل کند، باز هم میتواند به برخی از حقایق عالم مثال برسد و از آینده جهان طبیعت در محدوده عالم مثال باخبر گردد. گرچه بر اثر غیر معصوم بودن، روحش ممکن است گاهی خطا کند و گزارش نادرست بدهد»<ref>[http://www.ghadeer.org/Book/2312/347533 تفسیر تسنیم] جلد پنجم</ref>. | ::::::گرچه روح از جهان تجرّد و غیب است و در رهن زمان و مکان نیست، ولی اگر اشتغال آن به عالم طبیعت کم شود، میتواند از [[جهان غیب]] به اجازه خدا مطلع شود و اگر در راه درست تربیت شده و از راه درست، از عالم طبیعت منصرف گردد، میتواند به غیب آشنا شده و از آن خبر دهد. افزون بر این، اگر کسی از راه باطل هم روح خود را تقویت کند و برای رسیدن به جاه و مقام و کسب شهرت، ریاضتهایی را تحمل کند، باز هم میتواند به برخی از حقایق عالم مثال برسد و از آینده جهان طبیعت در محدوده عالم مثال باخبر گردد. گرچه بر اثر غیر معصوم بودن، روحش ممکن است گاهی خطا کند و گزارش نادرست بدهد»<ref>[http://www.ghadeer.org/Book/2312/347533 تفسیر تسنیم] جلد پنجم</ref>. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
::::::«ما منکر نمىشویم که ممکن است بعضى [[علم غیب]] داشته باشند، ولى علمهایى که افراد معمولى به غیب دارند، دایرهاش نمىتواند مطلق باشد؛ یعنى نمىتوانند بگویند که ما همه چیز را مىدانیم، علم آنها به تعبیر ما موجبه جزئیه است، مىتوانند بگویند بعضى از مطالبى که شما نمىدانید و براى شما غیب است، ما مىدانیم، وگرنه [[غیب مطلق]] براى خداى متعال و کسى است که دلیل اثباتى داشته باشیم که خدا آن را در اختیار او گذاشته است؛ مثل مسأله [[عصمت]]»<ref>[http://marifat.nashriyat.ir/node/1188 پاسخى به چالشهاى فکرى در بحث امامت و عصمت، نشریه معرفت شماره ۰۳۷ - آذر و دی ۱۳۷۹]</ref>. | ::::::«ما منکر نمىشویم که ممکن است بعضى [[علم غیب]] داشته باشند، ولى علمهایى که افراد معمولى به غیب دارند، دایرهاش نمىتواند مطلق باشد؛ یعنى نمىتوانند بگویند که ما همه چیز را مىدانیم، علم آنها به تعبیر ما موجبه جزئیه است، مىتوانند بگویند بعضى از مطالبى که شما نمىدانید و براى شما غیب است، ما مىدانیم، وگرنه [[غیب مطلق]] براى خداى متعال و کسى است که دلیل اثباتى داشته باشیم که خدا آن را در اختیار او گذاشته است؛ مثل مسأله [[عصمت]]»<ref>[http://marifat.nashriyat.ir/node/1188 پاسخى به چالشهاى فکرى در بحث امامت و عصمت، نشریه معرفت شماره ۰۳۷ - آذر و دی ۱۳۷۹]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۴. آیتالله مصباح یزدی؛}} | {{جمع شدن|۴. آیتالله مصباح یزدی؛}} | ||
[[پرونده:11196.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]]] | [[پرونده:11196.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]]] | ||
آیتالله '''[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]'''، در دو کتاب ''«[http://www.mesbahyazdi.ir/node/4168 جستجوی عرفان اسلامی]»'' و ''«[http://mesbahyazdi.ir/node/4380 انسانشناسی]»'' در اینباره گفته است: | آیتالله '''[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]'''، در دو کتاب ''«[http://www.mesbahyazdi.ir/node/4168 جستجوی عرفان اسلامی]»'' و ''«[http://mesbahyazdi.ir/node/4380 انسانشناسی]»'' در اینباره گفته است: | ||
:::::*«در روایتی چنین آمده که در زمان [[امام صادق]] {{ع}} شخصی وارد مسجد [[پیامبر]] {{صل}} شد و مدعی بود که هر کس هر چه را میخواهد در دستش پنهان کند و من به او خبر میدهم که آن چیست. مردم دور او جمع شدند و هرکس چیزی را در دستش میگرفت و از آن شخص سؤال میکرد که این چیست؟ او نیز همه پاسخها را درست میداد و حتی در یک مورد نیز اشتباه نمیکرد. در مسجد همهمهإی بود و مردم از سر و روی یکدیگر بالا میرفتند و میخواستند ببینند این شخص کیست که از [[غیب]] خبر میدهد. در این اثنا [[امام صادق]] {{ع}} وارد مسجد شدند و هنگامی که آن سر و صدا و ازدحام را دیدند از علت آن سؤال کردند. مردم گفتند: شخصی آمده و چنین ادعایی کرده و هر کس هم او را میآزماید پاسخ درست میدهد. حضرت جلو رفتند و چیزی را در دستشان پنهان کردند و از آن مرد سؤال کردند این چیست که در دست من است؟ او تأملی کرد و سپس در حالی که آثار حیرت و تعجب در چهرهأش نمایان بود به حضرت نگریست. [[امام صادق]] {{ع}} پرسید: چرا تعجب کردی، آیا نمیتوانی بگویی در دست من چیست؟ آن مرد گفت: چرا میدانم در دست شما چیست، ولی تعجب من از این است که شما چگونه آن را به دست آوردهإید؟ حضرت فرمودند: مگر در دست من چیست؟ گفت: من الآن نگاه کردم و دیدم همه چیز در عالم سر جای خودش قرار دارد؛ تنها تغییری که رخ داده این است که پرندهإی در جزیرهإی دو عدد تخم گذاشته بود و الآن یکی از آنها نیست و باید در دست شما باشد! حضرت فرمودند: درست گفتی؛ و سپس دستشان را باز کردند و آن تخم پرنده را به او و همه مردم حاضر در مسجد نشان دادند. سپس [[امام صادق]] {{ع}} رو کردند به آن شخص و پرسیدند: از کجا این علم و توانایی را به دست آوردهای؟ گفت: با هوای نفسم مخالفت کردم و هر چه دلم خواست، خلاف آن انجام دادم. حضرت فرمودند: دلت میخواهد مسلمان شوی؟ گفت: نه. حضرت فرمود: تو خودت الآن گفتی هر چه دلم بخواهد خلاف آن عمل میکنم؛ چرا در اینجا با نفست مخالفت نمیکنی؟ آن مرد که محکوم شده بود و پاسخی نداشت، قبول کرد و مسلمان شد. پس از آنکه اسلام آورد مردم باز از او خواستند که بگوید در دست آنها چیست. این بار هر چه کرد، نتوانست جواب آنها را بدهد. مردم و خود آن شخص بسیار تعجب کردند. گفتند مثل اینکه همان دین و راه و روش قبلی درست و بر حق بود؛ چرا که به محض قبول اسلام، آن همه علم و قدرت عجیب و غریب از بین رفت و تمام شد. [[امام صادق]] {{ع}} به آن مرد فرمود: تا به حال زحمتی کشیده بودی و خداوند مزد آن را در همین دنیا به تو داده بود؛ چون بر باطل بودی و در آخرت نصیبی نداشتی که بخواهند آنجا چیزی به تو بدهند. اکنون که مسلمان شدی بهترین و بزرگترین نعمت و پاداش را گرفتی و از این رو آن پاداش و نعمت قبلی از تو سلب شد. از این پس نیز هر زحمتی که بکشی و در راه خدا با نفست مخالفت کنی پاداش آن را برای آخرتت ذخیره خواهند کرد»<ref>[http://www.mesbahyazdi.ir/node/4168 جستجوی عرفان اسلامی، ص۳۱۳ الی ۳۱۵.]</ref>. | :::::*«در روایتی چنین آمده که در زمان [[امام صادق]] {{ع}} شخصی وارد مسجد [[پیامبر]] {{صل}} شد و مدعی بود که هر کس هر چه را میخواهد در دستش پنهان کند و من به او خبر میدهم که آن چیست. مردم دور او جمع شدند و هرکس چیزی را در دستش میگرفت و از آن شخص سؤال میکرد که این چیست؟ او نیز همه پاسخها را درست میداد و حتی در یک مورد نیز اشتباه نمیکرد. در مسجد همهمهإی بود و مردم از سر و روی یکدیگر بالا میرفتند و میخواستند ببینند این شخص کیست که از [[غیب]] خبر میدهد. در این اثنا [[امام صادق]] {{ع}} وارد مسجد شدند و هنگامی که آن سر و صدا و ازدحام را دیدند از علت آن سؤال کردند. مردم گفتند: شخصی آمده و چنین ادعایی کرده و هر کس هم او را میآزماید پاسخ درست میدهد. حضرت جلو رفتند و چیزی را در دستشان پنهان کردند و از آن مرد سؤال کردند این چیست که در دست من است؟ او تأملی کرد و سپس در حالی که آثار حیرت و تعجب در چهرهأش نمایان بود به حضرت نگریست. [[امام صادق]] {{ع}} پرسید: چرا تعجب کردی، آیا نمیتوانی بگویی در دست من چیست؟ آن مرد گفت: چرا میدانم در دست شما چیست، ولی تعجب من از این است که شما چگونه آن را به دست آوردهإید؟ حضرت فرمودند: مگر در دست من چیست؟ گفت: من الآن نگاه کردم و دیدم همه چیز در عالم سر جای خودش قرار دارد؛ تنها تغییری که رخ داده این است که پرندهإی در جزیرهإی دو عدد تخم گذاشته بود و الآن یکی از آنها نیست و باید در دست شما باشد! حضرت فرمودند: درست گفتی؛ و سپس دستشان را باز کردند و آن تخم پرنده را به او و همه مردم حاضر در مسجد نشان دادند. سپس [[امام صادق]] {{ع}} رو کردند به آن شخص و پرسیدند: از کجا این علم و توانایی را به دست آوردهای؟ گفت: با هوای نفسم مخالفت کردم و هر چه دلم خواست، خلاف آن انجام دادم. حضرت فرمودند: دلت میخواهد مسلمان شوی؟ گفت: نه. حضرت فرمود: تو خودت الآن گفتی هر چه دلم بخواهد خلاف آن عمل میکنم؛ چرا در اینجا با نفست مخالفت نمیکنی؟ آن مرد که محکوم شده بود و پاسخی نداشت، قبول کرد و مسلمان شد. پس از آنکه اسلام آورد مردم باز از او خواستند که بگوید در دست آنها چیست. این بار هر چه کرد، نتوانست جواب آنها را بدهد. مردم و خود آن شخص بسیار تعجب کردند. گفتند مثل اینکه همان دین و راه و روش قبلی درست و بر حق بود؛ چرا که به محض قبول اسلام، آن همه علم و قدرت عجیب و غریب از بین رفت و تمام شد. [[امام صادق]] {{ع}} به آن مرد فرمود: تا به حال زحمتی کشیده بودی و خداوند مزد آن را در همین دنیا به تو داده بود؛ چون بر باطل بودی و در آخرت نصیبی نداشتی که بخواهند آنجا چیزی به تو بدهند. اکنون که مسلمان شدی بهترین و بزرگترین نعمت و پاداش را گرفتی و از این رو آن پاداش و نعمت قبلی از تو سلب شد. از این پس نیز هر زحمتی که بکشی و در راه خدا با نفست مخالفت کنی پاداش آن را برای آخرتت ذخیره خواهند کرد»<ref>[http://www.mesbahyazdi.ir/node/4168 جستجوی عرفان اسلامی، ص۳۱۳ الی ۳۱۵.]</ref>. | ||
:::::*«ساره، همسر ابراهیم{{ع}}، در حالی به "اسحاق" باردار شد که خود پیرزنی نازا و شوهرش پیرمردی بود و به گفته خود وی: {{عربی|اندازه= | :::::*«ساره، همسر [[حضرت ابراهیم]]{{ع}}، در حالی به "اسحاق" باردار شد که خود پیرزنی نازا و شوهرش پیرمردی بود و به گفته خود وی: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ}}﴾}} <ref>هود ۱۱، بیگمان این چیزی شگرف است!</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِي صَرَّةٍ فَصَكَّتْ وَجْهَهَا وَقَالَتْ عَجُوزٌ عَقِيمٌ}}﴾}} <ref>ذاریات ۲۹ و همسرش فریادکنان پیش آمد و به چهره خود کوفت و گفت من پیرزنی سترونم!</ref> یحیی نیز زمانی پای به جهان گذاشت که مادرش نازا بود{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّيَ آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلاَّ رَمْزًا وَاذْكُر رَّبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالإِبْكَارِ}}﴾}} <ref> آلعمران ۴۰، گفت: پروردگارا! در حالی که سالمندی در من پیش رفته و همسرم نازا است، چگونه مرا فرزندی میتواند بود؟ فرمود: چنین است، خداوند هرچه را بخواهد به انجام میرساند.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِنِّي خِفْتُ الْمَوَالِيَ مِن وَرَائِي وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا فَهَبْ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا قَالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا}}﴾}} <ref>مریم ۵ و ۸، و من از وارثان پس از خویش در هراسم و زنم نازاست؛ بنابراین از نزد خویش به من وارثی ببخش! گفت: پروردگارا! چگونه مرا پسری تواند بود در حالی که زنم نازاست و خود نیز از پیری به فرتوتی رسیدهام.</ref> و پدرش زکریا کهنسال،{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّيَ آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلاَّ رَمْزًا وَاذْكُر رَّبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالإِبْكَارِ}}﴾}} <ref> آلعمران ۴۰، گفت: پروردگارا! در حالی که سالمندی در من پیش رفته و همسرم نازا است، چگونه مرا فرزندی میتواند بود؟ فرمود: چنین است، خداوند هرچه را بخواهد به انجام میرساند.</ref> سست استخوان و سپید موی {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الأَرْضَ وَمَنْ عَلَيْهَا وَإِلَيْنَا يُرْجَعُونَ}}﴾}} <ref>مریم ۴۰،بیگمان ما زمین و هر که را بر آن است به ارث میبریم و (همگان) به سوی ما بازگردانده میشوند.</ref> و فرتوت {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قَالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا }}﴾}} <ref>مریم ۸، گفت: پروردگارا! چگونه مرا پسری تواند بود در حالی که زنم نازاست و خود نیز از پیری به فرتوتی رسیدهام.</ref> بود. همچنین زنان نیز گهگاه مشمول الهامات الهی، که در قرآن کریم از آنها تعبیر به وحی میشود، واقع شدهأند و از [[عالم غیب]] و حوادث آینده خبر دادهأند. در مورد مادر [[حضرت موسی]]{{ع}}، در دو آیه از قرآن کریم سخن از وحی الاهی به او آمده است. همین بانو از طریق [[وحی]] = [[الهام]] الهی خبردار میشود که در آینده دریا یعنی رود نیل فرزندش را به ساحل خواهد انداخت و یکی از دشمنان خدای متعال او را خواهد گرفت{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِذْ أَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّكَ مَا يُوحَى}}﴾}} <ref>طه ۳۸، آن هنگام که به مادرت آنچه (بایست) وحی میشد وحی کردیم.</ref> و خدای متعال او را به مادرش باز میگرداند و به پیامبری بر میگزیند.{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلا تَخَافِي وَلا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ}}﴾}} <ref>قصص ۷، و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده و اگر بر (جان) او ترسیدی او را (در صندوقی بنه و) به دریا فکن و مهراس و اندوهگین مباش! ما او را به تو باز میگردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد.</ref> در مورد حضرت مریم{{ع}} از این گونه کرامات خوارق عادات و الهامات در قرآن کریم فراوان نقل شده است: هر گاه زکریا{{ع}} در محراب نزد او میرفت، غذای مخصوصی در آنجا میدید، از او میپرسید: ای مریم! این غذا از کجا برای تو آمده است؟ مریم پاسخ میداد: این از سوی خدای متعال است.{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَكَفَّلَهَا زَكَرِيَّا كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِندَهَا رِزْقًا قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَن يَشَاء بِغَيْرِ حِسَابٍ}}﴾}} <ref>آلعمران ۳۷، پس خداوند آن (دختر) را به نیکی پذیرفت و به نیکی (پروراند و) برآورد و زکریّا را سرپرست او کرد و هرگاه زکریّا در محراب (عبادت) نزد وی میرفت کنار او، رزقی مییافت و میپرسید: ای مریم! این از کجا برای تو آمده است؟ و او میگفت: از نزد خداوند؛ (آری) خداوند به هر که بخواهد بیحساب (و شمار) روزی میدهد.</ref> بدون اینکه انسانی با او تماس بگیرد پسری به دنیا آورد. از پیش میدانست که خداوند به او پسری به نام "عیسی مسیح" عنایت میکند که در دنیا و آخرت آبرومند و از نزدیکان (به خدای متعال) است و با مردم در گهواره و در بزرگی سخن میگوید و خدای متعال به او کتاب و حکمت و تورات و انجیل خواهد آموخت و او یکی از پیامبران بنی اسرائیل است، با خدای متعال مکالمه داشت و ملائکه با او سخن میگفتند.{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِينَ * وَرَسُولاً إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ }}﴾}} <ref>آلعمران ۴۲ و ۴۹، و آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاکیزه داشت و بر زنان جهان برتری داد و به پیامبری به سوی بنی اسرائیل (میفرستد، تا بگوید) که من برای شما نشانهای از پروردگارتان آوردهام؛ من برای شما از گل، (انداموارهای) به گونه پرنده میسازم و در آن میدمم، به اذن خداوند پرندهای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد و شما را از آنچه میخورید یا در خانه میانبارید آگاه خواهم ساخت، این نشانهای برای شماست اگر مؤمن باشید.</ref> [[حضرت مریم]]{{ع}} با جبرئیل (روح القدس) نیز گفتوگو میکرد {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَاتَّخَذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا قَالَ كَذَلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَلِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِّنَّا وَكَانَ أَمْرًا مَّقْضِيًّا}}﴾}} <ref>مریم ۱۷ و ۲۱، و از چشم آنان پنهان شد و ما روح خود را به سوی او فرو فرستادیم که چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت گفت: چنین است؛ پروردگارت میفرماید که آن (کار) بر من آسان است و (بر آنیم) تا او را نشانهای برای مردم و رحمتی از سوی خویش گردانیم و این کاری انجام شدنی است.</ref> فرزندش عیسی پیش از به دنیا آمدن یا به محض ولادت با وی سخن گفت{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَنَادَاهَا مِن تَحْتِهَا أَلاَّ تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا فَكُلِي وَاشْرَبِي وَقَرِّي عَيْنًا فَإِمَّا تَرَيِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَدًا فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ صَوْمًا فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنسِيًّا}}﴾}} <ref>مریم ۲۴ و ۲۶، پس او را از فرو دست وی ندا داد که: غمگین مباش، خداوند از بن (پای) تو جویباری روان کرده است پس (از این خرما) بخور و (از آب آن جویبار) بنوش و دیده (به فرزند) روشن دار و اگر از مردم کسی را دیدی بگو برای (خداوند) بخشنده روزهای نذر کردهام و امروز به هیچ روی با کسی سخن نمیگویم.</ref> و پس از آنکه مادرش (مریم) او را به نزد قوم خود آورد، زبان به سخن گشود تا گواه عصمت و پاکی او باشد.{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا وَالسَّلامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدتُّ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا}}﴾}} <ref>مریم ۳۰ و ۳۳، (نوزاد) گفت: بیگمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است و بر من روزی که زاده شدم و روزی که درگذرم و روزی که زنده برانگیخته گردم درود باد.</ref>»<ref>[http://mesbahyazdi.ir/node/4380 انسانشناسی، ص۴۰۶.]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۵. حجج الاسلام و المسلمین غرویان، میرباقری و غلامی؛}} | {{جمع شدن|۵. حجج الاسلام و المسلمین غرویان، میرباقری و غلامی؛}} | ||
[[پرونده:11212121.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محسن غرویان]]]] | [[پرونده:11212121.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محسن غرویان]]]] | ||
::::::حجج الاسلام و المسلمین '''[[محسن غرویان]]'''، '''[[سید محمد حسین میرباقری]]''' و '''[[محمد رضا غلامی]]''' در کتاب ''«[[بحثی مبسوط در آموزش عقاید (کتاب)|بحثی مبسوط در آموزش عقاید]]»'' در اینباره گفتهاند: | ::::::حجج الاسلام و المسلمین '''[[محسن غرویان]]'''، '''[[سید محمد حسین میرباقری]]''' و '''[[محمد رضا غلامی]]''' در کتاب ''«[[بحثی مبسوط در آموزش عقاید (کتاب)|بحثی مبسوط در آموزش عقاید]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
::::::«با نظر در آیات [[قرآن کریم]] میبینیم که مسئله [[وحی]] در رابطه با افرادی غیر از [[انبیاء]] نیز مطرح شده است و این خود حاکی از امکان [[علم غیب]] در حق این گونه افراد است. به عنوان نمونه در مورد مادر [[حضرت موسی]] آمده است: {{عربی|اندازه= | ::::::«با نظر در آیات [[قرآن کریم]] میبینیم که مسئله [[وحی]] در رابطه با افرادی غیر از [[انبیاء]] نیز مطرح شده است و این خود حاکی از امکان [[علم غیب]] در حق این گونه افراد است. به عنوان نمونه در مورد مادر [[حضرت موسی]] آمده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ٧ سوره قصص علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ...]]}}﴾}}<ref>سوره قصص، آیه ٧.</ref> <sub>ما به مادر حضرت موسی وحی کردیم که فرزندت را شیر ده و هرگاه که بر جان او ترسیدی، او را به دریا بیانداز... | ||
</sub> | </sub> | ||
::::::در مورد [[حضرت مریم]] اگر چه کلمه [[وحی]] به کار گرفته نشده، اما در آیات ۴۵ و ۴۶ آل عمران چنین میخوانیم: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه آیه ۴۵ و ۴۶ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|إِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ؛ وَيُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلاً وَمِنَ الصَّالِحِينَ]]}}﴾}}<ref>چون فرشتگان مریم را گفتند که خداوند ترا به کلمهای که نامش مسیح (عیسی) پسر مریم است بشارت میدهد که او در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان درگاه الهی است و با مردم در گهواره - چونان ایام بزرگی- سخن میگوید و از جمله صالحان است؛ سوره آل عمران، آیه ۴۵ و ۴۶.</ref> این آیات نظیر آیات ۴۲ و ۴۳ همین سوره به خوبی میرسانند که خداوند به وسیله [[فرشتگان]] خویش بعضی [[امور غیبی]] را به [[حضرت مریم]] تعلیم داده، او را نسبت به آینده – که دیگران هرگز از آن اطلاعی نداشتهاند – آگاه میساخته است»<ref>بحثی مبسوط در آموزش عقائد، ج٢، ص٢٨</ref>. | ::::::در مورد [[حضرت مریم]] اگر چه کلمه [[وحی]] به کار گرفته نشده، اما در آیات ۴۵ و ۴۶ آل عمران چنین میخوانیم: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه آیه ۴۵ و ۴۶ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|إِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ؛ وَيُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلاً وَمِنَ الصَّالِحِينَ]]}}﴾}}<ref>چون فرشتگان مریم را گفتند که خداوند ترا به کلمهای که نامش مسیح (عیسی) پسر مریم است بشارت میدهد که او در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان درگاه الهی است و با مردم در گهواره - چونان ایام بزرگی- سخن میگوید و از جمله صالحان است؛ سوره آل عمران، آیه ۴۵ و ۴۶.</ref> این آیات نظیر آیات ۴۲ و ۴۳ همین سوره به خوبی میرسانند که خداوند به وسیله [[فرشتگان]] خویش بعضی [[امور غیبی]] را به [[حضرت مریم]] تعلیم داده، او را نسبت به آینده – که دیگران هرگز از آن اطلاعی نداشتهاند – آگاه میساخته است»<ref>بحثی مبسوط در آموزش عقائد، ج٢، ص٢٨</ref>. |
نسخهٔ ۱۸ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۱۲
آیا غیر معصوم میتواند از غیب آگاهی یابد؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
آیا غیر معصوم(ع) میتواند از غیب آگاهی یابد؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- آیا غیر از پیامبران و امامان(ع) انسانی عالم به غیب میشود؟
- آیا راهی برای دستیابی به غیب برای غیر امام(ع) یا پیامبر(ص) وجود دارد؟
- آیا کسی غیر از پیامبران و امامان(ع) هم میتواند عالم به غیب باشد؟
- آیا براساس قرآن غیر انبیا و ائمه(ع) کسی میتواند عالم به غیب باشد؟
پاسخ نخست
- علامه عبدالحسین امینی در کتاب «الغدیر فى الکتاب و السنة و الادب» در اینباره گفته است:
- «علم غیب یعنی آگاهی بر چیزهائی که بیرون از دید و حواس ظاهری ما قرار دارند خواه مربوط به حوادث کنونی و یا آینده باشد، حقیقتی است که همانند آگاهی بر امور ظاهری برای تمام افراد بشر ممکن و مقدار است. هر گاه کسی از حوادث کنونی و یا آینده که فعلا قابل رویت نیستند تنها از رهگذر دانائی که از سرچشمه غیب و شهادت خبر می دهد آگاهی حاصل کند و یا از طریق دانش و خرد مطلع گردد چنین علمی نیز از علم غیب به شمار میرود و هیچ مانعی از تحقق آن وجود ندارد»[۱].
پاسخهای دیگر
۱. آیتالله سبحانی؛ |
---|
|
۲. آیتالله جوادی آملی؛ |
---|
آیتالله عبدالله جوادی آملی، در «درس تفسیر» و در کتاب «تفسیر تسنیم» در اینباره گفته است:
|
۳. آیتالله استادی؛ |
---|
|
۴. آیتالله مصباح یزدی؛ |
---|
آیتالله مصباح یزدی، در دو کتاب «جستجوی عرفان اسلامی» و «انسانشناسی» در اینباره گفته است:
|
۵. حجج الاسلام و المسلمین غرویان، میرباقری و غلامی؛ |
---|
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین مهری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید مرتضی مهری در مقاله «آگاهیهای غیبی» در اینباره گفته است:
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین کرد فیروزجایی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر اسدالله کرد فیروزجایی در مقاله «علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی» در اینباره گفتهاند:
|
۸. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی هاشمی در پایاننامه دکتری خود «قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه» در اینباره گفته است:
|
۹. حجت الاسلام و المسلمین منصوری رامسری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین خلیل منصوری رامسری، در دو مقاله «علم شهودی و فرقان رهاورد تقوا» و «علم غیب علم شهودی نیکان» در اینباره گفته است:
|
۱۰. حجت الاسلام و المسلمین حسینی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر حسینی در کتاب «آشنایی با نهج البلاغه امام علی» در این باره گفته است:
|
۱۱. حجت الاسلام و المسلمین بخاراییزاده؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید حبیب بخاراییزاده در پایاننامه دکتری خود با عنوان «علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت» در اینباره گفته است:
|
۱۲. حجت الاسلام و المسلمین وکیلی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد حسن وکیلی در مقاله «علم غیب امام» در این باره گفته است:
|
۱۳. حجت الاسلام و المسلمین نجفی یزدی؛ |
---|
رشید هجری از یاران باوفا و صمیمی حضرت علی (ع) بود به گونهای که حضرت او را لایق تعلیم علوم غیب دانسته، از بلاها و مرگها آگاه بود و او را رشید البلایا مینامیدند، به بعضی خبر میداد که چگونه میمیرد و یا چگونه کشته میشود، و همانطور که خبر داده بود واقع میشد»[۶۶] |
۱۴. حجت الاسلام والمسلمین شاکر؛ |
---|
|
۱۵. حجت الاسلام و المسلمین خوشباور؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین داوود خوشباور، در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «علم غیب از دیدگاه فریقین» در اینباره گفته است:
|
۱۶. آقای عظیمی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
|
۱۷. خانم رابیل (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
خانم سیده رابیل در مقاله «جستاری در مسئله علم غیب» اینباره گفته است:
|
۱۸. خانم دکتر تورانی و خانم خطیبی. |
---|
خانم دکتر اعلا تورانی و خانم زهرا خطیبی در مقاله «علم امام در آینه حکمت متعالیه» در اینباره گفتهاند:
|
۱۹. پژوهشگران مرکز پاسخگویی به سؤلات دینی؛ |
---|
پژوهشگران مرکز پاسخگویی به سؤلات دینی، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
|
پرسشهای مصداقی
پرسشهای وابسته
- آیا در میان مخلوقات فقط انسان عالم به غیب میشود؟ (پرسش)
- آیا انسان آگاه از غیب باید عصمت داشته باشد؟ (پرسش)
- چه کسی غیر از خدا عالم به غیب است؟ (پرسش)
- آیا همه پیامبران علم غیب داشتهاند؟ (پرسش)
- آیا همه امامان علم غیب داشتهاند؟ (پرسش)
- آیا پيامبران پیش از آغاز وحی و نبوت و امامان پیش تصدی امامت از علم غيب برخوردار بودهاند؟ (پرسش)
- آیا آگاهی از غیب و پیشگویی حوادث به معنای وجود سناریوی آماده و در نهایت جبر انسان نیست؟ (پرسش)
- اگر امام معصوم علم غیب دارد پس چرا قرآن علم غیب را از بشر نفی میکند؟ (پرسش)
- آیا امام معصوم عالم به غیب است؟ (پرسش)
- امام معصوم از چه زمانی صاحب علم غیب میشود؟ (پرسش)
- آیا غیر معصوم میتواند پیشگویی کند؟ (پرسش)
- آیا پیشگوییهایی که افراد غیر معصوم انجام دادهاند نقض آیات انحصار علم غیب نیستند؟ (پرسش)
- آیا علم غیب پیامبران از لحاظ مرتبه یکسان است؟ (پرسش)
- آیا آیه ۳۰ سوره بقره مثبت علم غیب فرشتگان است؟ (پرسش)
- تفاوت علم غیب خدا و معصوم چیست؟ (پرسش)
- آیا مقام علم غیب به غیر معصوم داده میشود؟ (پرسش)
- شرایط دستیابی غیر معصوم به علم غیب چیست؟ (پرسش)
- غیر معصوم از چه راهی میتواند به غیب آگاهی یابد؟ (پرسش)
- ادراک کدام علوم غیبی برای غیر معصوم ممکن است؟ (پرسش)
- آیا غیر معصوم وظیفه دارد به دنبال فراگیری علوم غیبی باشد؟ (پرسش)
- وظایف علمی و عملی غیر معصوم در قبال علوم غیبی چیست؟ (پرسش)
- در صورت آگاهی از برخی علوم غیبی آیا غیر معصوم اجازه انتقال آن به دیگران را دارد؟ (پرسش)
- آیا آگاهی غیر معصوم از غیب با حکمت الهی در امتحان او منافات ندارد؟ (پرسش)
- با توجه به اینکه علم غیب غیر خدا ویژه رسولان برگزیده است آگاهی غیر معصوم از برخی امور غیبی چه توجیهی دارد؟ (پرسش)
- آیا از راه غیر مشروع میتوان به علم غیب دست یافت؟ (پرسش)
- با توجه به عقیده بداء آیا بهرهمندی انسان از علم غیب به معنای برتری مخلوق بر خالق نیست؟ (پرسش)
- آیا شیطان و فرشتگان میتوانند به افکار ما آگاهی داشته باشند؟ (پرسش)
- آیا از نظر اسلام امکان دارد روزی دستگاهی اختراع شود که قادر باشد ما را به گذشته یا آینده ببرد؟ (پرسش)
- آیا آگاهی از سرنوشت به نفع انسان یا به ضرر اوست؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع علم غیب معصوم
پانویس
- ↑ الغدیر فى الکتاب و السنة و الادب، ص ۸۰.
- ↑ به مادر موسی(ع) وحی کردیم که موسی را شیر بده پس هنگامی که بر او ترسناک شدی او را به دریا بینداز و نترس و محزون مباش ما او را به تو برمیگردانیم و او را از پیامبران مرسل قرار میدهیم؛ سوره قصص، آیه ۷.
- ↑ منشور جاوید، ج۱۰، ص۶۴- ۷۶.
- ↑ آگاهی سوم یا علم غیب، ص۸۵.
- ↑ «در آن روز زمین رازهایش را باز میگوید*زیرا پروردگارت به آن، وحی کرده است»؛ سوره زلزله، آیه ۴و۵.
- ↑ سوره نحل، آیه ۴۹.
- ↑ سوره اسراء، آیه ۴۴.
- ↑ سوره فصلت، آیه ۱۱.
- ↑ سوره زلزال، آیه۵.
- ↑ سوره نحل، آیه۶۸.
- ↑ «آن هنگام که به مادرت آنچه بایست وحی میشد وحی کردیم که او را در صندوقی بگذار و در دریا بیفکن! آنگاه دریا باید او را به ساحل اندازد تا دشمن من و دشمن او فرعون او را بر دارد و بر تو از خویش مهری افکندم و خواستم تا زیر نظر من پرورده شوی»سوره طه، آیه ۳۸و۳۹.
- ↑ و از قرآن فرو میفرستیم؛ سوره اسراء، آیه ۸۲.
- ↑ وبگاه بنیاد بینالمللی علوم وحیانی اسراء
- ↑ تفسیر تسنیم جلد پنجم
- ↑ پاسخى به چالشهاى فکرى در بحث امامت و عصمت، نشریه معرفت شماره ۰۳۷ - آذر و دی ۱۳۷۹
- ↑ جستجوی عرفان اسلامی، ص۳۱۳ الی ۳۱۵.
- ↑ هود ۱۱، بیگمان این چیزی شگرف است!
- ↑ ذاریات ۲۹ و همسرش فریادکنان پیش آمد و به چهره خود کوفت و گفت من پیرزنی سترونم!
- ↑ آلعمران ۴۰، گفت: پروردگارا! در حالی که سالمندی در من پیش رفته و همسرم نازا است، چگونه مرا فرزندی میتواند بود؟ فرمود: چنین است، خداوند هرچه را بخواهد به انجام میرساند.
- ↑ مریم ۵ و ۸، و من از وارثان پس از خویش در هراسم و زنم نازاست؛ بنابراین از نزد خویش به من وارثی ببخش! گفت: پروردگارا! چگونه مرا پسری تواند بود در حالی که زنم نازاست و خود نیز از پیری به فرتوتی رسیدهام.
- ↑ آلعمران ۴۰، گفت: پروردگارا! در حالی که سالمندی در من پیش رفته و همسرم نازا است، چگونه مرا فرزندی میتواند بود؟ فرمود: چنین است، خداوند هرچه را بخواهد به انجام میرساند.
- ↑ مریم ۴۰،بیگمان ما زمین و هر که را بر آن است به ارث میبریم و (همگان) به سوی ما بازگردانده میشوند.
- ↑ مریم ۸، گفت: پروردگارا! چگونه مرا پسری تواند بود در حالی که زنم نازاست و خود نیز از پیری به فرتوتی رسیدهام.
- ↑ طه ۳۸، آن هنگام که به مادرت آنچه (بایست) وحی میشد وحی کردیم.
- ↑ قصص ۷، و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده و اگر بر (جان) او ترسیدی او را (در صندوقی بنه و) به دریا فکن و مهراس و اندوهگین مباش! ما او را به تو باز میگردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد.
- ↑ آلعمران ۳۷، پس خداوند آن (دختر) را به نیکی پذیرفت و به نیکی (پروراند و) برآورد و زکریّا را سرپرست او کرد و هرگاه زکریّا در محراب (عبادت) نزد وی میرفت کنار او، رزقی مییافت و میپرسید: ای مریم! این از کجا برای تو آمده است؟ و او میگفت: از نزد خداوند؛ (آری) خداوند به هر که بخواهد بیحساب (و شمار) روزی میدهد.
- ↑ آلعمران ۴۲ و ۴۹، و آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاکیزه داشت و بر زنان جهان برتری داد و به پیامبری به سوی بنی اسرائیل (میفرستد، تا بگوید) که من برای شما نشانهای از پروردگارتان آوردهام؛ من برای شما از گل، (انداموارهای) به گونه پرنده میسازم و در آن میدمم، به اذن خداوند پرندهای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد و شما را از آنچه میخورید یا در خانه میانبارید آگاه خواهم ساخت، این نشانهای برای شماست اگر مؤمن باشید.
- ↑ مریم ۱۷ و ۲۱، و از چشم آنان پنهان شد و ما روح خود را به سوی او فرو فرستادیم که چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت گفت: چنین است؛ پروردگارت میفرماید که آن (کار) بر من آسان است و (بر آنیم) تا او را نشانهای برای مردم و رحمتی از سوی خویش گردانیم و این کاری انجام شدنی است.
- ↑ مریم ۲۴ و ۲۶، پس او را از فرو دست وی ندا داد که: غمگین مباش، خداوند از بن (پای) تو جویباری روان کرده است پس (از این خرما) بخور و (از آب آن جویبار) بنوش و دیده (به فرزند) روشن دار و اگر از مردم کسی را دیدی بگو برای (خداوند) بخشنده روزهای نذر کردهام و امروز به هیچ روی با کسی سخن نمیگویم.
- ↑ مریم ۳۰ و ۳۳، (نوزاد) گفت: بیگمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است و بر من روزی که زاده شدم و روزی که درگذرم و روزی که زنده برانگیخته گردم درود باد.
- ↑ انسانشناسی، ص۴۰۶.
- ↑ سوره قصص، آیه ٧.
- ↑ چون فرشتگان مریم را گفتند که خداوند ترا به کلمهای که نامش مسیح (عیسی) پسر مریم است بشارت میدهد که او در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان درگاه الهی است و با مردم در گهواره - چونان ایام بزرگی- سخن میگوید و از جمله صالحان است؛ سوره آل عمران، آیه ۴۵ و ۴۶.
- ↑ بحثی مبسوط در آموزش عقائد، ج٢، ص٢٨
- ↑ مقاله آگاهیهای غیبی، ماهنامه پاسدار اسلام، شماره ۱۵۵.
- ↑ هنگامی که فرشتگان به مریم(س) گفتند:ای مریم خدا تو را به فرزندی نوید میدهد که نام وی مسیح، عیسی فرزند مریم، در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربین درگاه الهی است؛ سوره آل عمران، آیه:۴۵.
- ↑ و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده؛ سوره قصص، آیه:۷.
- ↑ ملاصدرا، تفسیر ملا صدرا، ج۷، ص:۱۵۵.
- ↑ «إِنَ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى جَعَلَ الذِّكْرَ جَلاءً لِلْقُلُوبِ تَسْمَعُ بِهِ بَعْدَ الْوَقْرَةِ وَ تُبْصِرُ بِهِ بَعْدَ الْعَشْوَةِ وَ تَنْقَادُ بِهِ بَعْدَ الْمُعَانَدَةِ وَ مَا بَرِحَ لِلَّهِ عَزَّتْ آلَاؤُهُ فِي الْبُرْهَةِ بَعْدَ الْبُرْهَةِ وَ فِي أَزْمَانِ الْفَتَرَاتِ عِبَادٌ نَاجَاهُمْ فِي فِكْرِهِمْ وَ كَلَّمَهُمْ فِي ذَاتِ عُقُولِهِم»؛ شهیدی، ترجمه نهج البلاغه،ص: ۲۵۵.
- ↑ علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی، فصلنامه آیین حکمت، شماره ۱۰، ص: ۱۳۷.
- ↑ «و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید و به سوی داننده پنهان و آشکار بازگردانده خواهید شد و او شما را از آنچه انجام میدادهاید آگاه خواهد ساخت»؛ سوره توبه آیه۱۰۵.
- ↑ سوره واقعه، آیه ۷۷و۷۸و۷۹.
- ↑ سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه.
- ↑ سوره بقره، آیه ۲۸۲.
- ↑ « و همه نامها را به آدم آموخت سپس آنان را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست میگویید نامهای اینان را به من بگویید»؛ سوره بقره، آیه۳۱.
- ↑ علم شهودی و فرقان رهاورد تقوا
- ↑ «لَوْ كُشِفَ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقِينا»
- ↑ به راستی دوزخ را خواهید دید؛ سوره تکاثر، آیه: ۶.
- ↑ علم غیب علم شهودی نیکان.
- ↑ ج ۵، ص ۵۹-۵۲.
- ↑ «همان کسانی که «غیب» را باور دارند»؛ سوره بقره، آیه ۳.
- ↑ «بهشتهایی جاودان که (خداوند) بخشنده به بندگانش در (جهان) نهان وعده کرده است»؛ سوره مریم، آیه ۶۱.
- ↑ «و همه آنچه را که از اخبار پیامبران برای تو حکایت میکنیم، چیزی است که با آن دلت را استوار میداریم»؛ سوره هود، آیه ۱۲۰.
- ↑ «(ای پیامبر) این از خبرهای نهانی است که به تو وحی میکنیم».
- ↑ «این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی میکنیم»
- ↑ آشنایی با نهج البلاغه امام علی، ص۵۶ و ۵۷.
- ↑ ابن سینا، الاشارات و التنبیهات، ج ۲ صص ۱۹۱. ابن سینا در این كتاب فصل مربوط به نفس انسانی را معنون به "تنبیه" نمـوده است نه اشاره و گرچه دلیل معروف انسان معلّق را هم ذكر كردهام از صدر تا ساقه كلامش نشان از آن دارد كه درصدد اثبات نیست و به امر واضح و روشن تنبه میدهد و از این رو است كه محقق طوسی هم میفرماید: "یرید ان ینبه علی وجـود الـنفس الانـسانیة" و بعـد از توضیح مطالب فصل نتیجه میگیرد: «فاذن اول الادراكات علی الاطلاق و اوضحها هو ادراك الانسان نفسه و ظاهر ان مثل هذا الادراك لا یمكن ان یكتسب بحد او رسم او یثبت بحجة او برهان » و سپس میفرماید: اینكه فخر رازی گفته: «شیخ تبیین ننموده كه این قضیه (نفس انسانی موجود است) اولی است یا برهانی» و بعد از آن حكم نموده كه این قضیه برهانی است و سپس براهینی برای اثبات آن تراشـیده و بعد همه آنها را مخدوش كرده است؛ همگی خبط است و فایدهای در پرداختن به آنهـا نیـست .(همـان، ج۲ ،صـص ۲۹۳) شـارح محاكم هم بعد از نقل كلام فخر رازی و براهینی كه وی اقامه نموده است، میفرماید: « و هذا كله خبط اما كسبیة القـضیة فـلان الاولیـات لایمنع ان یختلف جلاء اما لعدم بداهة بعض التصورات او لعدم العلم ببعضها او لحصول تصوراتها لاعلی وجه مناط التصدیق او لعدم الانـس الی ذلك و تعنون الفصل بالتنبیه یدل ان تلك القضیه غیر محتاجه الی برهان». همان، ج۲،پاورقی ص ۲۹۵.
- ↑ همان، صص ۲۹۵؛ شیخ اشراق، رساله اعتقاد الحكماء، تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی (پژوهشگاه)، ۱۳۷۲ ش، ج۲ ،صص ۲۶۶؛ صـدرالمتألهین ، الاسـفار الاربعـة، ج۸ ،صص ۲۶۰ تا ۳۲۴.
- ↑ ابن سينا، الشفا(قسم الالهيات)، تهران، انتشارات ناصرخسرو، ۱۳۶۳ ش، ص۶۰؛ صدرالمتألهين، الحاشية علي الهيـات الـشفا، (چـاپ سنگي)، قم، انتشارات بيدار، بيتا، ص۴۷.
- ↑ الاسفار الاربعه ج۹ ص ۱۳۶.
- ↑ حكیم سبزواری، تعلیقات علی الشواهد الربوبیه، بیروت، مؤسسه التاریخ العربی، بی تا، ص ۴۵۹.
- ↑ صدرالمتألهین، الشواهد الربوبیة، صص ۳۴۲.
- ↑ علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت، ص ۳۷-۵۶.
- ↑ علم غیب امام (تاریخچه و اقوال)، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام
- ↑ پیشگوییهای امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب
- ↑ «و همه آنچه را که از اخبار پیامبران برای تو حکایت میکنیم، چیزی است که با آن دلت را استوار میداریم»؛ سوره آل عمران، آیه ۴۵و۴۹.
- ↑ «و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده و اگر بر (جان) او ترسیدی او را (در صندوقی بنه و) به دریا فکن و مهراس و اندوهگین مباش! ما او را به تو باز میگردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد»؛ سوره قصص، آیه ۷.
- ↑ من آن کارها را از پیش خویش نکردم؛ سوره کهف، آیه ۸۲.
- ↑ «و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید و به سوی داننده پنهان و آشکار بازگردانده خواهید شد و او شما را از آنچه انجام میدادهاید آگاه خواهد ساخت»؛ سوره توبه، آیه ۱۰۵.
- ↑ محمد تقی شاکر، منابع علم امام در قرآن و روایات، ص۱۲۸.
- ↑ و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده؛ سوره قصص، آیه: ۷.
- ↑ ما او را به تو باز میگردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد؛ سوره قصص، آیه: ۷.
- ↑ علم غیب از دیدگاه فریقین؛ ص ۷
- ↑ و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده و اگر بر (جان) او ترسیدی او را (در صندوقی بنه و) به دریا فکن و مهراس و اندوهگین مباش! ما او را به تو باز میگردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد؛ سوره قصص، آیه: ۷.
- ↑ آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را به کلمهای از خویش نوید میدهد (که) نامش مسیح پسر مریم است، در این جهان و در جهان واپسین آبرومند و از نزدیکشدگان (به خداوند) است؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۵.
- ↑ و همسر او، ایستاده بود و خندید آنگاه ما به او مژده اسحاق و از پی اسحاق، یعقوب را دادیم؛ گفت: وای بر من! آیا من میزایم در حالی که من زنی پیرم و این هم شوهرم که پیر است؟ بیگمان این چیزی شگرف است!گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بیگمان او ستودهای ارجمند استسوره هود، آیه: ۷۱ - ۷۳.
- ↑ علم غیب از دیدگاه فریقین؛ ص۲۶.
- ↑ الکسیس کارل، انسان موجود ناشناخته، صفحه ۱۴۰ و ۱۴۱ ترجمه پرویز دبیری.
- ↑ ص۱۵۶.
- ↑ محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۳۰.
- ↑ به مادر موسی(ع) وحی کردیم که موسی را شیر بده پس هنگامی که بر او ترسناک شدی او را به دریا بینداز و نترس و محزون مباش ما او را به تو برمیگردانیم و او را از پیامبران مرسل قرار می دهیم؛ سوره قصص، آیه ۷.
- ↑ «کسی که نزد او علمی از کتاب بود گفت من قبل از آن که تو پلک چشمهایت را به هم بزنی تخت بلقیس را برایت حاضر می کنم»؛ سوره نمل، آیه ۴۰.
- ↑ جستاری در مسئله علم غیب، منتشر شده در نشریه الکترونیکی قرآنپژوهی
- ↑ صدرالمتألهین، ۱۳۷۹ :۳ /۳۲۲-۴۲۰ ،۳۸۱ ،۳۱۹.
- ↑ همو، ۱۳۸۷ :۲۱۶ ،۲۱۷.
- ↑ همان: ۲۱۶ .
- ↑ همان: ۲۱۶ ،۲۱۷ .
- ↑ همو،۱۸۰ ،۹۳ /۹ :همان ؛۲۲۳ ،۱۳۶ /۸ :۱۳۷۹.
- ↑ همان: ۱ /۲۷۵ .(ملاصدرا قائل به علم حضوری نسبت به ذات حق تعالی به اندازه سعه وجودی مدرِک است) همو، ۱۳۸۳ :۱ /۱۳۵.
- ↑ جوادی آملی،۱۸۲-۱۸۳ /۱ :۱۳۷۶.
- ↑ علم امام در آینه حکمت متعالیه، ص ۶۱.
- ↑ مرکز پاسخ گویی به سؤلات دینی