بداء: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۸۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۹ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[بداء در لغت]] - [[بداء در قرآن]] - [[بداء در کلام اسلامی]] - [[بداء در معارف و سیره علوی]] - [[بداء در معارف مهدویت]]| پرسش مرتبط  = }}
{{شیعه}}
{{جعبه اطلاعات آیات نامدار
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| نام آیه = آیه بداء
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| نام تصویر = آیه ۳۹ سوره رعد.jpg
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| توضیح تصویر =
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[بداء در قرآن]] | [[بداء در حدیث]] | [[بداء در کلام اسلامی]] | [[بداء در گفتگوهای بین‌المذاهب]] | [[بداء معصوم]] | [[بداء در معارف مهدوی]]</div>
| متن آیه = 
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| معنی آیه = خدا هر چه را بخواهد پاك می‌کند و یا مى‌نویسد و اُمُّ الکتاب تنها نزد اوست
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[بداء (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| شماره آیه = ۳۹
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
| نام سوره = رعد
| شماره جزء = ۱۳
| نام‌های دیگر =
| شأن نزول =
| مصداق آیه =
| دلالت آیه =  {{فهرست جعبه|دلالت بر وجود لوح محو و اثبات و ام الکتاب| اثبات بدا}}
| نتایج آیه =
}}


'''بداء'''، یکی از [[اعتقادات شیعه]] است بدان معنا که خداوند، تغییراتی را در برخی امور ایجاد می‌کند که تصوّر ما بر قطعی بودن آنهاست. در واقع، تغییری در علم الهی به وجود نمی‌آید؛ بلکه تغییر در اطلاع ما از آنچه قبلاً خبر داده شده، ایجاد می‌شود<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۵.]</ref>.  یکی از مصادیق بداء، تغییر مقدّرات غیر حتمی بر اثر افعال اختیاری مکلفان است<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/5/26.htm#f5 [[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۵، ص ۳۷۴ - ۳۷۸]</ref>.  
== معناشناسی ==
«بداء» در لغت به معنای آشکار شدن و [[ظهور]] است<ref>لسان العرب، ج۱، ص۴۱-۴۲؛ الصحاح، ج۲، ص۱۱۶۰؛ اقرب الموارد، ج۱، ص۳۴؛ مفردات، ص‌۱۱۳.</ref> هرگاه بداء به [[انسان]] نسبت داده شود، مقصود این است که چیزی که بر او پنهان بوده و حال آشکار شده است و در اصطلاح به معنای [[تغییر]] مقدرات از سوی [[خداوند]]، بر اساس پاره‌ای حوادث و وقایع و تحت شرایط و عوامل ویژه است. به بیان دیگر بداء اتخاذ نظری جدید در برخی امور است که وقوع آن مورد [[انتظار]] نبوده و ظاهر بر خلاف آن بوده است<ref>مفید، محمد بن محمد، تصحیح الإعتقاد، ص ۵۱ ـ ۵۲؛ لاهیجی، گوهر مراد، ص ۲۹۲.</ref> بداء غیر از [[نسخ]] است؛ بداء مربوط به [[تکوین]] است، ولی [[نسخ]] مربوط به [[تشریع]]، در واقع [[حکم]] [[منسوخ]] برای زمان محدودی [[تشریع]] شده که [[حکم]] [[ناسخ]] بیانگر پایان آن است<ref>ر.ک: [[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[بداء - دیبا (مقاله)|بداء]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص ۳۷۴ ـ ۳۷۸؛ [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۷ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی ج۷]]، ص۴۵۵؛ [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۵۰؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، فرهنگ شیعه]]، ص ۱۵۰؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۲ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۲]]، ص ۵۴.</ref>.


==واژه‌شناسی لغوی==
== جایگاه [[اعتقاد]] به بداء ==
*بداء از ماده "ب ـ د ـ و" و در لغت به معنای ظاهر شدنی آشکار است<ref>مفردات، ص‌۱۱۳، «بدا».</ref>. به گفته برخی به صحرانشین از آن رو بادی گفته می‌شود که وی هنگام سکونت در شهر و قریه، در ساختمانها و محیط اجتماع پنهان است؛ ولی هنگامی که به بیابان می‌رود در فضایی باز و گسترده که سایه‌ای در آن نیست آشکار می‌شود<ref>مقاییس اللغه، ج‌۱، ص‌۲۱۲، «بدا».</ref>. بداء اگر به رأی و عقیده استناد یابد در صورتی که شخص مسبوق به رأیی نباشد به معنای پیدایش رأی وگرنه به معنای تغییر رأی است<ref>همان؛ النهایه، ص‌۱۰۹، «بدا».</ref>. بداء در اصطلاح به معنای تغییر مقدرات از سوی خداوند بر اساس پاره‌ای حوادث و وقایع و تحت شرایط و عوامل ویژه است<ref>المیزان، ج‌۱۱، ص‌۳۸۰‌ـ‌۳۸۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/5/26.htm#f5 [[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۵، ص ۳۷۴ - ۳۷۸]</ref>.
اعتقاد به بداء بالاترین [[نشانه]] اعتقاد به توحید است که [[علم الهی]] را محدود نمی‌کند و ناشی از [[جهل]] نیست. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: «[[خدا]] هرچه را بخواهد پیش می‌اندازد و هرچه را بخواهد مؤخر می‌کند و هرچه را بخواهد محو و هر چه را بخواهد [[اثبات]] می‌کند و کتاب ما در نزد اوست‌ و فرمود‌: «هر چیزی‌ را که [[خدا]] [[اراده]] می‌کند پیش از آنکه آن را پدید آورد، در [[علم]] او وجود‌ دارد، چیزی بر او آشکار نمی‌شود مگر اینکه در علم‌ او‌ بوده‌ است، همانا برای [[خدا]] از روی [[جهل]] آشکار نمی‌شود»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ یُقَدِّمُ مَا یَشَاءُ وَ یُؤَخِّرُ مَا یَشَاءُ وَ یَمْحُو مَا یَشَاءُ وَ یُثْبِتُ‏ مَا یَشَاءُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ‏ وَ قَالَ فَکُلُّ أَمْرٍ یُرِیدُهُ اللَّهُ فَهُوَ فِی عِلْمِهِ قَبْلَ أَنْ یَصْنَعَهُ لَیْسَ شَیْ‏ءٌ یَبْدُو لَهُ إِلَّا وَ قَدْ کَانَ فِی عِلْمِهِ إِنَّ اللَّهَ لَا یَبْدُو لَهُ مِنْ جَهْلٍ‏}}؛ تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۲۱۸.</ref>.<ref>ر.ک: [[یعقوب جعفری|جعفری، یعقوب]]، [[بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات (مقاله)| بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات]]، [[کلام اسلامی (نشریه)|فصلنامه کلام اسلامی]]، ش ۳۴، ص ۹۶؛ [[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[بداء - دیبا (مقاله)| بداء]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص ۳۷۴ ـ ۳۷۸؛ [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۷ (کتاب)| دانشنامهٔ امام مهدی ج۷]]، ص ۴۹-۵۰.</ref>
*بداء در جوامع روایی شیعه، به گونه‌ای مورد توجه خاصّ قرار گرفته است که برخی آن را نقلی صِرف دانسته‌اند<ref>اعتقادات، ص‌۶۷‌.</ref>. [[اهل سنت]] نیز به رغم عدم پذیرش بداء و توهم مخالفت آن با علم الهی و نسبت دادن انحصار  اعتقاد آن به شیعه، روایات بداء را بیش از امامیه در کتب خود نقل کرده‌اند<ref>بحارالانوار، ج‌۴، ص‌۱۲۳.</ref>، به هر حال توجه به منزه بودن ذات الهی از هرگونه جهل و نقص از یک سو و اسناد بداء به خداوند در متون دینی از سوی دیگر زمینه‌ای فراهم آورده تا مسئله بداء به طور گسترده در منابع کلامی و تفسیری مورد توجه و تحقیق قرار گیرد و به طور مستقل کتابهایی در این زمینه تألیف شود. در این‌گونه کتب دو جهت عمده مورد نظر بوده است: نخست تبیین مفهوم بداء و اینکه چگونه اعتقاد به آن مستلزم اسناد جهل به خداوند نیست و دیگر اینکه اعتقاد مزبور نه تنها موجب پذیرش نقص نیست، بلکه می‌تواند در تصحیح نگرش انسان به اداره جهان از سوی خداوند مؤثر باشد<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/5/26.htm#f5 [[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۵، ص ۳۷۴ - ۳۷۸]</ref>.
*بداء به سبب نقشی که در جهات تربیتی و تشویق به سرعت گرفتن در کارهای خیر دارد در روایات شیعه با اهمیت فراوان تلقّی شده است. در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} آمده است که خداوند به چیزی همانند بداء بزرگ شمرده نشده است<ref>الکافی، ج‌۱، ص‌۱۴۶.</ref> و در مورد دیگر فرموده‌اند: اگر مردم پاداش اعتقاد به بداء را می‌دانستند در سخن گفتن از آن سستی نمی‌کردند<ref>الکافی، ص‌۱۴۸.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/5/26.htm#f5 [[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۵، ص ۳۷۴ - ۳۷۸]</ref>.
==مقدمه==
*بداء: یکی از مباحث اعتقادی [[شیعه]] است، معنای آن ظهور و آشکار شدن است. در مورد انسان به معنای آن است که چیزی از او پوشیده و پنهان بود، سپس برایش آشکار شد. در مورد خداوند که دانای به همه‌چیز است و هیچ‌چیز قبل از خلقت عالم و پس از آن تا [[قیامت]] بر او پوشیده نیست، مفهوم دیگری دارد، یعنی چیزی را که برای انسان معلوم نبوده، آن را اظهار و آشکار می‌کند و برخلاف تصوّر قبلی انسان موضوعی مطرح می‌شود، گویا نظر خدا عوض شده است، در حالی که مسأله برای خداوند از آغاز به همان صورت بوده است، شبیه نسخ در آیات [[قرآن]] و احکام شرع، یا تغییر در سرنوشت و مقدراتی که بسته به عمل انسان است. چون برخلاف اعتقادات یهود که دست خدا را بسته و قدرتش را محدود می‌شمارند، خدا در تغییر مقدّرات توانا و صاحب اختیار است. در مسألۀ بداء، صفات الهی را دقیق‌تر می‌شناسیم، در روایات آمده است که هرگز خداوند به چیزی همچون بداء، تعظیم یا عبادت نشده است: {{عربی|ما عبد اللّه بشیء مثل البداء}} و {{عربی|ما عظّم اللّه بمثل البداء}}<ref>کافی ج ۱ ص ۱۴۶</ref> [[شیخ مفید]] گفته است: همان عقیده که دربارۀ نسخ داریم، دربارۀ بداء هم معتقدیم،  مثل فقیرکردن پس از بی‌نیاز ساختن، بیمار ساختن پس از عافیت‌بخشی، میراندن پس از احیاء.<ref>اوائل المقالات، شیخ مفید، ص ۸۰</ref> [[علامه طباطبایی]] در ذیل حدیث یاد شده بحثی دارد که خلاصه‌اش چنین است: بدا در ما در کارهای اختیاری‌مان پدید می‌آید و گاهی بنا به مصلحت‌هایی تصمیم به کاری می‌گیریم، سپس [[علم]] به مصلحت‌های دیگری سبب می‌شود رأی ما عوض شود و چیزی برخلاف اول را بخواهیم، یعنی بر ما پوشیده بوده، سپس آشکار شده است. در عالم تکوین، وقتی همۀ علت‌های تامّۀ پدیده‌ای فراهم باشد، پدید آمدن آن حتمی و تخلّف‌ناپذیر است و اگر علّت تامّه فراهم نباشد، یا موانعی باشد که از تأثیرگذاری علّت مقتضی جلوگیری کند بدا صدق می‌کند، گرچه در علم الهی بدا نیست و همۀ اشیاء را از جهت اقتضای تأثیر و عدم مانع می‌داند، ولی گاهی علم الهی که آشکار می‌شود، برخلاف آن صورتی است که با فقدان شرط یا وجود مانع آشکار بوده است و آنچه در آیۀ {{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref>سوره رعد آیه۳۹</ref> است اشاره به آن است.<ref>کافی، ج ۱ ص ۴۶ پاورقی </ref> پس بداء به معنای عوض شدن تصمیم خدا به‌خاطر جهل به مصالح یا پشیمانی از تصمیم گذشته، بر خدای متعال محال است و در روایات هم نفی شده است، ولی به این معنی که خداوند گاهی چیزی را بنا به مصلحتی بر زبان پیامبرش یا ولیّ خود یا در ظاهر حال آشکار می‌سازد، سپس آن را محو می‌کند و موضوع برخلاف صورت اولیه می‌شود و خدا این را از پیش هم می‌داند اشکالی ندارد، مثل آنچه در مورد [[حضرت اسماعیل]] و [[حضرت ابراهیم]] و ذبح فرزند پیش‌آمد، یا آنچه دربارۀ اسماعیل فرزند [[امام صادق]]{{ع}} روی داد که ظاهر قضیه آن بود که او [[امام]] باشد، امّا خداوند [[امام کاظم|امام موسی کاظم]]{{ع}} را امام قرار داد.<ref>عقائد الامامیّه، مظفّر، ص ۴۶</ref> عقیدۀ به بداء به این معنی خاصّ [[شیعه]] است و به معتقدان به آن بدائیه گفته می‌شود.<ref>ر. ک: دائرة المعارف تشیّع، ج ۳ ص ۱۲۸. در الذریعه نام تعدادی از تألیفات مستقل علمای شیعه با عنوان البداء ذکر شده است: ج ۳ ص ۵۱</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۲۴.</ref>


==رابطه بداء با [[لوح محو و اثبات]]==
== امکان یا عدم امکان؟ ==
* این حقیقت قرآنی که خداوند آنچه را بخواهد تغییر می‌دهد، همان مسأله‌ی [[بداء|بدا]] است که [[شیعه]] به‌ آن‌ اعتقاد‌ دارد و [[اهل سنت]] آن را نفی می‌کنند. از نظر [[شیعه‌]] [[بداء|بدا]] همان کاری است که خداوند در لوح محو و اثبات می‌کند و چیزی فراتر از آن نیست و این که‌ بعضی‌ از‌ نویسندگان [[اهل سنت]] به [[شیعه]] نسبت می‌دهند که گویا [[شیعه]] معتقد‌ است‌، گاهی خدا چیزی را نمی‌داند و سپس علم بر او عارض می‌شود و این همان بداست، نسبت‌ ناروا‌ و خلاف‌ واقعی است و هرگز [[شیعه]] [[بداء|بدا]] را به این معنی بر خدا اثبات‌ نمی‌کند‌ و از‌ آن بی‌زار است<ref>[[یعقوب جعفری|جعفری، یعقوب]]، [[بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات (مقاله)|بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات]]، [[کلام اسلامی (نشریه)|فصلنامه کلام اسلامی]]، ش ۳۴، ص ۹۴.</ref>.  
«بداء» به معنای آشکار شدن بعد از خفاء در مورد [[خداوند]] معنا ندارد، زیرا [[حقیقت]] هیچ چیز بر [[خداوند]] پوشیده نیست و [[علم]] و ارادۀ ذاتی [[خداوند]] هرگز [[تغییر]] نخواهد کرد، چراکه مستلزم نسبت [[جهل]] و [[تغییر]] به ذات [[خداوند متعال]] است<ref>شیخ صدوق، محمد بن علی، توحید، ص ۳۳۴؛ تفسیر قمی، ذیل آیه ۶۴ سوره مائده.</ref>. در واقع، تغییری در [[علم]] [[خداوند]] به وجود نمی‌آید؛ بلکه تغییری در اطلاع ما نسبت به آنچه قبلاً خبر داده شده، ایجاد می‌شود. بنابراین بداء به معنای [[تغییر]] [[سرنوشت]] و تجدید نظر در برنامۀ [[قضا و قدر الهی]] است، یعنی [[خداوند]] برای تقدم و تأخر حوادث و تحولات [[تاریخ]]، صورت قطعی معین نفرموده بلکه خود [[انسان]] مجری [[قضا و قدر الهی]] است و آنها را جلو یا عقب می‌برد<ref>ر.ک: [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۶۱؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۲ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۲]]، ص ۵۴؛ [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۵۱؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۲۴؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، فرهنگ شیعه]]، ص ۱۵۰.</ref>.
*آنچه [[شیعه]] از زمان [[امامان]]{{هم}} تا به حال‌ به‌ آن‌ عقیده دارد این است که گاهی خداوند چیزی را که مقدر کرده تغییر می‌دهد‌ و این‌ نه بدان جهت است که خداوند از اول مصلحت واقعی را نمی‌دانست و بعد‌ آن‌را‌ دانست، بلکه برای آن است که خداوند صلاح می‌دانست چیزی اول به گونه‌ای‌ مقدر‌ شود و سپس به گونه‌ای دیگر تحقّق یابد و این به خاطر مصالحی است که‌ بعضی‌ از‌ آنرا می‌دانیم و بعضی را نمی‌دانیم؛ یکی از آن مصالح که می‌دانیم اعلام قدرت مطلقۀ‌ خداوند‌ است و دیگر اینکه مردم به انجام کارهای خوب تشویق شوند و بدانند‌‌ اگر‌ آن کارها را بکنند خداوند سرنوشت آنها را تغییر می‌دهد و گمان نکنند [[ایمان]] و عمل صالح‌ در‌ سرنوشت‌ محتوم انسان تأثیری ندارد<ref>[[یعقوب جعفری|جعفری، یعقوب]]، [[بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات (مقاله)|بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات]]، [[کلام اسلامی (نشریه)|فصلنامه کلام اسلامی]]، ش ۳۴، ص ۹۵.</ref>.
{{اعتقادات شیعه}}
*این که می‌گوییم: "بدا لله" به معنای آن‌ نیست‌ که برای خدا چیزی که معلوم نبود آشکار شد، بلکه به این معناست، خداوند چیزی‌ را‌ که بر بندگان پنهان بود آشکار کرد و "بدا للّهِ" به معنای "أبدی‌ و أظهر‌" می‌باشد. البته "بدا لفلان" در لغت به‌ معنای‌ آشکار‌ شدن چیزی پس از جهل به آن‌ است‌ ولی معلوم است که هیچ موحدی آن را به خدا نسبت نمی‌دهد و خداوند‌ منزه‌ از آن است و نسبت آن‌ به‌ خدا از‌ باب‌ مجاز‌ است مانند نسبت دادن مکر و کید‌ و خدعه‌ و نسیان به خداوند که در آیات قرآنی آمده و منظور از آن، معنای‌ لغوی‌ این الفاظ نیست، بلکه از باب‌ مجاز معنای درست دیگری‌ دارند‌ که می‌توان آنها را به‌ خدا‌ نسبت داد<ref>[[یعقوب جعفری|جعفری، یعقوب]]، [[بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات (مقاله)|بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات]]، [[کلام اسلامی (نشریه)|فصلنامه کلام اسلامی]]، ش ۳۴، ص ۹۵.</ref>.
== بداء در آیات قرآنی ==
*[[امامان]]{{عم}} اعتقاد به [[بداء|بدا]] را بالاترین‌ نشان‌ اعتقاد‌ به توحید و تنزیه پروردگار می‌دانند و آن را‌ یکی‌ از‌ آموزه‌های‌ مشترک‌ ادیان‌ معرفی می‌کنند: "[[امام باقر]]{{ع}} یا [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: خداوند با چیزی مانند [[بداء|بدا]] عبادت‌ نشده است"<ref>{{عربی|" عَنْ أَحَدِهِمَا {{ع}} قَالَ: مَا عُبِدَ اللَّهُ‏ بِشَيْ‏ءٍ مِثْلِ‏ الْبَدَاءِ‏‏ ‏‏"}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۱۴۶</ref>؛ [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: "هیچ پیامبری مبعوث نشد مگر به‌ حرام‌ بودن شراب و اقرار به بدا برای خداوند" <ref>{{عربی|" عَنِ الرِّضَا {{ع}} قَالَ مَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِيّاً إِلَّا بِتَحْرِيمِ‏ الْخَمْرِ وَ أَنْ‏ يُقِرَّ لَهُ‏ بِالْبَدَاء‏‏ ‏‏"}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، توحید، ص ۳۳۴</ref><ref>[[یعقوب جعفری|جعفری، یعقوب]]، [[بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات (مقاله)|بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات]]، [[کلام اسلامی (نشریه)|فصلنامه کلام اسلامی]]، ش ۳۴، ص ۹۵.</ref>.
{{اصلی|بداء در قرآن}}
*اعتقاد به بدا که پیشوایان دین به آن اهمیت ویژه‌ای می‌دادند، برای رسیدن به کمال توحید و تنزیه خداوند است و [[امامان]]{{عم}} بدا را چنین معنا کرده‌اند که آن ناشی از جهل نیست بلکه تغییر اراده و مشیّت خدا از روی علم است: [[امام صادق‌]]{{ع}} فرمود: "خدا هر چه را بخواهد پیش می‌اندازد و هر چه را بخواهد مؤخر می‌کند و هرچه را بخواهد محو و هر چه را بخواهد اثبات می‌کند و کتاب ما در نزد اوست‌ و فرمود‌: هر چیزی‌ را که خدا اراده می‌کند پیش از آن که آن را پدید آورد، در علم او وجود‌ دارد، چیزی بر او آشکار نمی‌شود مگر این که در علم‌ او‌ بوده‌ است، همانا برای خدا از روی جهل آشکار نمی‌شود"<ref>{{عربی|" إِنَّ اللَّهَ يُقَدِّمُ مَا يَشَاءُ وَ يُؤَخِّرُ مَا يَشَاءُ وَ يَمْحُو مَا يَشَاءُ وَ يُثْبِتُ‏ مَا يَشَاءُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ‏ وَ قَالَ فَكُلُّ أَمْرٍ يُرِيدُهُ اللَّهُ فَهُوَ فِي عِلْمِهِ قَبْلَ أَنْ يَصْنَعَهُ لَيْسَ شَيْ‏ءٌ يَبْدُو لَهُ إِلَّا وَ قَدْ كَانَ فِي عِلْمِهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَبْدُو لَهُ مِنْ جَهْلٍ‏‏ ‏‏"}}؛ تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۲۱۸.</ref><ref>[[یعقوب جعفری|جعفری، یعقوب]]، [[بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات (مقاله)|بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات]]، [[کلام اسلامی (نشریه)|فصلنامه کلام اسلامی]]، ش ۳۴، ص ۹۶.</ref>.
در [[آیات قرآن]] پیرامون موضوع [[بدا]] [[سخن]] به میان آمده است، آیاتی که در این زمینه آمده چند دسته‌اند:
*علما و دانشمندان [[شیعه]] نیز به پیروی از امامان خود با قاطعیت تصریح کرده‌اند، منظور از بدا همان تغییر قضای الهی است که در‌ لوح محو و اثبات صورت می‌گیرد و بدا به معنای آشکار شدن پس از جهل هرگز به خدا نسبت داده نمی‌شود.
# برخی از [[آیات]] ناظر به مبانی و مفهوم بداء هستند مانند: {{متن قرآن|لِكُلِّ أَجَلٍ كِتَابٌ يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref>«هر سرآمدی، زمانی نگاشته دارد خداوند هر چه را بخواهد (از لوح محفوظ) پاک می‌کند و (یا در آن) می‌نویسد و لوح محفوظ نزد اوست» سوره رعد، آیه ۳۸ ـ ۳۹</ref>؛
*[[شیخ صدوق]] در تفسیر اعتقاد به بدا می‌گوید: "یهود گفتند که خداوند‌ از‌ کار فارغ شده، ما می‌گوییم: بلکه خدا هر روز در کاری است و هیچ کاری او را از کار دیگر باز نمی‌دارد، او زنده می‌کند و می‌میراند‌ و می‌آفریند‌ و روزی می‌دهد و آنچه را که بخواهد می‌کند و معتقدیم که {{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}"<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، اعتقادات، ص ۴۰.</ref>
# برخی دیگر بیانگر [[تغییر]] [[سرنوشت انسان‌ها]] بر اثر [[افعال]] اختیاری است مانند: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ}}<ref>«خدا چيزى را كه از آن مردمى است دگرگون نكند تا آن مردم خود دگرگون شوند» سوره رعد، آیه ۱۱.</ref>؛
*بنابراین، با توجه به مضمون روایات بسیاری که برخی‌ از‌ آنها را نقل کردیم و با توجه به‌ تصریحات‌ دانشمندان‌ شیعه، بدا چیزی جز تغییر قضای الهی‌ بدانسان‌ که در آیۀ مربوط به لوح محو و اثبات آمده، نیست و این چیزی است‌ که‌ همۀ مسلمانان به آن اعتقاد‌ دارند‌<ref>[[یعقوب جعفری|جعفری، یعقوب]]، [[بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات (مقاله)|بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات]]، [[کلام اسلامی (نشریه)|فصلنامه کلام اسلامی]]، ش ۳۴، ص ۹۷.</ref>.
# آیاتی هم ناظر به مصادیق عینی بداء هستند از جمله: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه می‌کردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[بداء - دیبا (مقاله)|بداء]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص ۳۷۴ ـ ۳۷۸.</ref>  


==بداء و قضاء و قدر==
در نگاهی دیگر [[آیات قرآن]] درباره بداء به دو [[لوح]] اشاره دارند:
==احتمال [[بدا]] در [[نشانه‌های ظهور]]==
# [[لوح]] محفوظ‍‌: مقدراتی که نوشته می‌شود و به هیچ وجه [[تغییر]] نمی‌یابد چرا که مطابق با [[علم الهی]] است: {{متن قرآن|بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِيدٌ فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ}}<ref>«(این سخن، جادو و دروغ نیست) بلکه قرآنی ارجمند است، در لوحی نگهداشته» سوره بروج، آیه ۲۱ ـ ۲۲</ref>؛
در موضوع علائم ظهور، احادیثی داریم که می‌گویند ممکن است حتّی دربارۀ مهم‌ترین نشانه‌ها هم بدا پیش آید. ابوهاشم جعفری، یار دیرین چندین امام آخر می‌گوید: {{عربی|«كُنَّا عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الرِّضَا{{ع}} فَجَرَى ذِكْرُ السُّفْيَانِيِّ وَ مَا جَاءَ فِي الرِّوَايَةِ مِنْ أَنَّ أَمْرَهُ مِنَ الْمَحْتُومِ فَقُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ{{ع}} هَلْ يَبْدُو لِلَّهِ فِي الْمَحْتُومِ قَالَ نَعَمْ قُلْنَا لَهُ فَنَخَافُ أَنْ يَبْدُوَ لِلَّهِ فِي الْقَائِمِ فَقَالَ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَ الْمِيعَادِ وَ اللَّهُ لا يُخْلِفُ الْمِيعاد»}}<ref>نزد [[امام جواد]]{{ع}} از سفیانی و حتمی بودن خروج او سخن به میان آمد. گفتم: آیا ممکن است در امر حتمی، بدا پیش آید؟ فرمود: آری. گفتم: می‌ترسم دربارۀ قائم هم بدا حاصل شود. فرمود: نه! قائم، وعدۀ الهی است و در آن، تخلّف نمی‌شود؛ الغیبة النعماني: ص ۳۰۲ ح ۱۰.</ref>. این حدیث با آنچه در قرآن آمده است که: {{متن قرآن|لِكُلِّ أَجَلٍ كِتَابٌ يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref> هر سرآمدی، زمانی نگاشته دارد خداوند هر چه را بخواهد از لوح محفوظ پاک می‌کند و یا در آن می‌نویسد و لوح محفوظ نزد اوست؛ سوره رعد، آیه ۳۸ و ۳۹.</ref> سازگار و موافق است؛ چه آن که حکم محو و اثبات برای همۀ حوادثی که زمان بردارند، عمومیت دارد و این حوادث، عبارت اند از: همۀ آنچه در آسمان‌ها و زمین و ما بین آنها هست <ref>المیزان: ج۱۱ ص۳۷۹.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C_%D8%AC%DB%B7_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) دانشنامهٔ امام مهدی: ج۷، ص۴۵۵.]</ref>.
# [[لوح محو و اثبات]]: آنچه برای [[انسان]] مقدر شده ولی بنابه شرایط خاص و به [[اراده خداوند]] [[تغییر]] می‌کند: {{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref>«خداوند هر چه را بخواهد (از لوح محفوظ) پاک می‌کند و (یا در آن) می‌نویسد و لوح محفوظ نزد اوست» سوره رعد، آیه ۳۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)| موعودنامه]]، ص۱۶۱.</ref> این [[لوح]] بیانگر مفاد بداء است.
==بداء در موعودنامه==
*در لغت به‌معنای ظهور و روشن شدن پس از مخفی بودن چیزی است و اصطلاحا به روشن شدن چیزی پس از مخفی بودن از مردم است؛ بدین‌معنا که خداوند متعال بنابر مصلحتی مسأله‌ای را از زبان پیامبر یا ولی‌ای از اولیای خویش به‌گونه‌ای تبیین می‌کند و سپس در مقام عمل و ظهور و بروز، غیر آن را به مردم نشان می‌دهد. در قرآن آمده است: {{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref>سوره رعد، ۳۹.</ref>؛ خداوند هرچه را بخواهد محو یا ثبت می‌کند در حالی که امّ‌ الکتاب نزد اوست و خود می‌داند عاقبت هر چیزی چیست. و در آیه‌ای دیگر: {{متن قرآن|وَبَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا}}<ref>سوره زمر، ۴۸.</ref>؛ بدی‌هایی را خود کسب کرده بودند و برای آن‌ها مخفی بود، برای‌شان نمایان شد.
*و یا: {{متن قرآن|ثُمَّ بَدَا لَهُم مِّن بَعْدِ مَا رَأَوُاْ الآيَاتِ}}<ref>سوره یوسف، ۳۵.</ref>؛ پس از آن‌که نشانه‌ها را دیدند حقیقت امر بر آن‌ها روشن شد. این ظهور پس از خفا تنها برای انسان رخ می‌دهد و در مورد خداوند متعال ابدا صدق نمی‌کند وگرنه لازمه‌اش این است که خداوند نسبت به آن موضوع، جهل داشته باشد که این امر محالی است. خداوند، چنان‌که [[قرآن کریم]] می‌فرماید به همه چیز آگاه و داناست: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا}}<ref>سوره نساء، ۳۵.</ref>، و نسبت به همه چیز -در همه زمان‌ها و مکان‌ها چه حاضر باشند و چه غایب، چه موجود باشند و چه فانی و چه در آینده به وجود بیایند- علم حضوری دارد.[[قرآن کریم]] در این زمینه می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لاَ يَخْفَی عَلَيْهِ شَيْءٌ فِي الأَرْضِ وَلاَ فِي السَّمَاء}}<ref>سوره آل عمران، ۵.</ref>؛ هیچ‌چیزی در آسمان و زمین از[نظر]خداوند متعال مخفی نمی‌شود. از همین‌روست که مسئله بداء و ظاهر کردن آن امر مخفی، به خداوند نسبت داده می‌شود: {{متن قرآن|وَبَدَا لَهُم مِّنَ اللَّهِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ}}<ref>سوره زمر، ۴۷.</ref> خداوند آن‌چه را گمان نمی‌کردند، برای آن‌ها ظاهر کرد.
*براساس آیه: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ}}<ref>سوره رعد، ۱۱.</ref>؛ خداوند چیزی را که از آن مردمی است دگرگون نکند تا آن مردم خود دگرگون شوند و با استفاده از دیگر آیات و روایات می‌توان چنین برداشت کرد که برخی اعمال حسنه، نظیر: صدقه، احسان به دیگران، صله رحم، نیکی به پدر و مادر، استغفار و توبه، شکر نعمت و ادای حق آن و... سرنوشت شخص را تغییر داده و رزق و عمر و برکت زندگی‌اش را افزایش می‌دهد. همان‌طور که اعمال بد و ناشایست، اثر عکس آن را بر زندگی شخص می‌گذارد.
*پیش از شرح این عبارت که بداء در حقیقت ظاهر شدن چیزهایی است که از ناحیه خداوند متعال برای مردم مخفی و برای خودش مشخص بود، لازم است یادآور شویم که خداوند متعال بنابر آیات قرآن دو لوح دارد:
#'''[[لوح محفوظ‍‌]]''': لوحی که آن‌چه در آن نوشته می‌شود؛ پاک نشده و مقدرات آن تغییر نمی‌یابند؛ چرا که مطابق با علم الهی است: {{متن قرآن|بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَّجِيدٌ * فِي لَوْحٍ مَّحْفُوظٍ}}<ref>سوره بروج، ۲۲ و ۲۱.</ref>؛ بلکه آن قرآن مجیدی است که در لوح محفوظ‍‌ ثبت گردیده است.
#'''[[لوح محو و اثبات]]''': بنابر شرایط‍‌ و سنتی از سنت‌های الهی، سرنوشت شخص یا جریانی به شکلی خاص می‌شود، با از بین رفتن آن سنت‌ها و یا مطرح شدن سنت‌های جدید، سرنوشت آن شخص و یا آن جریان تحت الشعاع سنت‌های جدید قرار می‌گیرد. به‌عنوان مثال بناست که شخص در سن ٢٠ سالگی فوت کند، اما به واسطه صله رحم یا صدقه‌ای که می‌دهد،٣٠ سال به عمرش اضافه می‌شود و تا ٥٠ سالگی زنده می‌ماند و یا به عکس، آن شخص بناست ٥٠ سال عمر کند به واسطه گناه کبیره‌ای خاص ٣٠ سال از عمرش کاسته می‌شود و در ٢٠ سالگی می‌میرد. البته خداوند متعال از اول می‌دانست که بناست اولی ٥٠ سال و دومی ٢٠ سال عمر کند، ولی برای روشن شدن این سنت‌های الهی مطلب به این شکل از زبان پیامبران یا اولیای الهی {{ع}} بیان می‌شود.
*در [[قرآن کریم]] هم آمده است: {{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref>سوره رعد، ۳۹.</ref> و یا این آیه: {{متن قرآن|ثُمَّ قَضَى أَجَلاً وَأَجَلٌ مُّسَمًّى عِندَهُ}}<ref>سوره انعام، ۲.</ref>. باتوجه به این دو لوح و مطالبی که تا به حال به آن‌ها پرداختیم، این سؤال به ذهن می‌رسد که: آیا ظهور [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} و نشانه‌هایی که برای آن بیان شده است، در لوح محفوظ‌اند یا محو و اثبات. به عبارت دیگر آیا ممکن است اصلا مسئله‌ای به نام ظهور ایشان تا آخر عمر بشریت و هستی اتفاق نیفتد و یا ظهور بدون تحقق نشانه‌ها رخ دهد یا همه نشانه‌ها باید رخ دهند؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت: جز نشانه‌هایی که صراحتا در احادیث به حتمی بودن آن‌ها اشاره شده است، بقیه نشانه‌های ظهور همگی از امور موقوفه به شمار می‌روند، چنان‌که بزرگانی مانند شیخ مفید، شیخ صدوق و شیخ طوسی بدان تصریح کرده‌اند. بدین‌معنا که به‌جز نشانه‌های حتمی ظهور بقیه آن‌ها بنابر مشیت و اراده الهی ممکن است دچار تغییر و تبدیل، تقدم و یا تأخر شوند. به عبارت دیگر آن‌ها از جمله امور لوح محو و اثبات به حساب می‌آیند و ممکن است با تغییر و تبدیل در شرایط‍‌ آن‌ها و عوض شدن علل رخ دادن آن‌ها به گونه دیگری پدید آیند و یا اصلا رخ ندهند. البته بسیاری از رویدادهایی که در احادیث ما به آن‌ها اشاره شده است تاکنون اتفاق افتاده‌اند و دچار بداء در اصل تحقق خویش نشده‌اند.
*مثلا اگر در حدیث به نزول بلایی (مشروط‍‌) اشاره شده باشد به واسطه توسل و استغفار مؤمنان و مسلمانان ممکن است در نزول آن تأخیر رخ دهد و یا اصلا چنین بلایی به جهت عظمت عمل صالح ایشان نازل نشود و یا این‌که با برخی اعمال صالح و یا ناصالح، ظهور حضرت را دچار تعجیل یا تأخیر کنند.
*شاید بتوان علت بیان چنین اخباری را این دانست که اگر مسأله به این شکل تبیین نمی‌شد، مؤمنان هم از احتمال حدوث آن حادثه باخبر نمی‌شدند و بدان مبتلا می‌گشتند، اما پس از صدور حدیث از ناحیه معصوم {{ع}} و آگاه شدن مؤمنان و مسلمانان از آن، با دعا و توسل و استغفار از پدید آمدن چنان حادثه ناگواری ممانعت به عمل آورند و یا سبب حدوث اتفاقی خوشایند شوند. البته فراموش نکنیم که عکس این مطلب هم کاملا صادق است، به این معنا که شخص معصوم {{ع}} با اعلام نزول بلا و علت آن، حجت را بر مردم تمام می‌کنند که شما باوجود آن‌که می‌توانستید، آن بلا را از خویش دفع نکردید، یا فلان خیر را به سوی خویش جلب ننمودید و از همین‌روست که روایت شده است: خداوند متعال، به چیزی مثل بداء عبادت نشده است<ref>کافی، ج ۱، باب بداء.</ref>.
*ظهور [[حضرت حجت]] {{ع}} از اموری است که در [[اسلام]] نسبت به آن‌ها به شدت تأکید شده و در حتمیت آن ذره‌ای شک و شبهه وجود ندارد. در آیاتی نظیر آیه ٥٥ سوره نور خداوند متعال به مؤمنان وعده داده است که فرمانروایان زمین گردند و بر آن سیطره یابند که چنین واقعه‌ای در تمام طول تاریخ تاکنون اتفاق نیفتاده است و از آن‌جا که {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لاَ يُخْلِفُ الْمِيعَادَ}}<ref>سوره آل عمران، ۹.</ref> و خداوند در وعده خویش تخلف نمی‌کند، در آینده‌ای دور یا نزدیک حتما چنین اتفاقی خواهد افتاد ان شاء الله... <ref>نشریه موعود، شماره ۳۷، ص ۶۰.</ref>.
*علاوه بر این‌که در موارد بسیاری رسول مکرم اسلام {{صل}} و معصومین {{عم}} شدیدا تأکید نموده‌اند که: حتی اگر از عمر هستی بیش از یک روز باقی نمانده باشد، خداوند آن‌قدر این روز را طولانی می‌کند که [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} ظهور کرده و جهان را مملو از قسط‍‌ و عدالت گرداند<ref>ارشاد مفید، ج ۲، ص ۳۴۰؛ اعلام الوری، ص ۴۰۱؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۳۳.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۶۱.</ref>.
==بداء در فرهنگنامه آخرالزمان==
بداء از نظر لغت به معنای [[آشکار]] شدن و روشن شدن است، اما در اصطلاح [[دینی]] به معنای «اتخاذ نظری [[جدید]] درباره یک امر» می‌باشد. بداء را از دو منظر می‌توان مورد بررسی قرار داد، یکی بداء میان مخلوقات و دیگری بداء از جانب [[خدای متعال]].
بداء در میان مخلوقات ممکن است به خاطر ارتقای [[دانش]]، [[پشیمانی]]، [[فراموشی]]، [[جهل]] و یا [[ضعف]] و [[ناتوانی]] باشد؛ به این معنا که شخص از روی [[نادانی]] و [[فراموشی]]، کاری را که قرار بوده انجام دهد، انجام نمی‌دهد، یا اینکه [[اراده]] کاری را می‌کند، اما [[قدرت]] و [[توانایی]] انجام آن کار را پیدا نمی‌کند و خلاف تصمیم خود عمل می‌کند. بداء در میان مخلوقات مستلزم نوعی [[جهل]] در آن نیز هست، یعنی شخصی که برای او تغییری در تصمیماتش انجام می‌گیرد، از اول به این تغییر تصمیم خود واقف نبوده بلکه با گذشت زمان این تغییر ایجاد شده است.
اما بداء درباره [[حضرت]] [[حق]] جل‌وعلا، هیچ کدام از این ویژگی‌ها را نخواهد داشت زیرا [[خداوند]] به صفاتی چون [[فراموشی]]، [[جهل]] و [[ناتوانی]] توصیف نمی‌شود، بلکه او بر هر کاری توانا و به همه چیز داناست.  


[[شیخ صدوق]] در کتاب [[شریف]] «[[توحید]]» در باب بداء می‌فرماید: بداء بدان معنایی که [[مردم]] [[نادان]] می‌پندارند نیست، زیرا [[خداوند]] از هر گونه [[ندامت]] و [[پشیمانی]] منزه است. اما این [[واجب]] است که [[اقرار]] کنیم، [[خدای عزوجل]] می‌تواند امری را بیافریند و آن را زودتر از امر دیگری قرار دهد و یا خلقی را معدوم کرده و خلقی [[جدید]] حادث کند، و یا به مسئله‌ای [[دستور]] دهد و سپس از انجام آن [[نهی]] نماید، یا از کاری [[مردم]] را باز دارد و سپس به انجام آن [[فرمان]] دهد. مثال این گونه بداء، [[نسخ]] شدن شریعت‌های پیشین و یا تغییر [[قبله]] [[مسلمین]] است. خدایی که [[مردم]] را در این زمان به انجام کاری [[دستور]] می‌دهد، می‌داند که اکنون [[صلاح]] [[بندگان]] در انجام چنین کاری است، این را نیز می‌داند که در زمان دیگری [[صلاح]] [[بندگان]] در عدم انجام همان کار است، بنابراین وقتی زمانی فرا رسد که [[صلاح]] در عدم انجام آن کار است، به [[یقین]] بندگانش را به امری که صلاحشان باشد [[دستور]] خواهد داد.
== بداء در روایات ==
هر کس درباره [[خداوند]] [[اقرار]] کند که هر چه را بخواهد انجام می‌دهد، هرچه را بخواهد می‌تواند معدوم نماید، هر چه را بخواهد می‌تواند به جای مخلوقات دیگر قرار دهد، هر چه را بخواهد می‌تواند پس و پیش کند، به هر چه [[دوست]] داشته باشد امر می‌کند، پس چنین کسی طبعاً به بداء [[اقرار]] نموده است (زیرا این خود معنای بداء [[الهی]] است) و [[خداوند]] به هیچ چیزی بزرگ داشته نمی‌شود مثل این که درباره او بگوییم: [[خلقت]] موجودات و [[فرماندهی]] مخلوقات به دست اوست، تقدیم و تأخیر همه چیز در ید [[قدرت]] اوست، ایجاد آنچه تا کنون نبوده و از بین بردن آنچه تاکنون موجود بوده است مخصوص اوست. [[یهودیان]] معتقدند که [[خداوند]] تقدیرات را اندیشیده و دیگر از پرداختن به آن کناره گرفته و دست او در تغییر آن بسته است<ref>ر.ک: تفسیر قمی، تفسیر آیه ۶۴ سوره مائده. خداوند در این آیه می‌فرماید: {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشَاءُ}}<ref>«و یهودیان گفتند که دست خداوند بسته است، دستشان بسته باد و بر آنچه گفته‌اند لعنت بر ایشان باد بلکه دست‌های او باز است و هرگونه بخواهد می‌بخشد» سوره مائده، آیه ۶۴.</ref>. یعنی پس و پیش می‌کند و زیاد و کم می‌نماید و بداء در تصمیمات برای او خواهد بود.</ref>؛ بداء این [[عقیده]] [[یهود]] را رد می‌کند، و به [[عقیده]] ما [[مسلمانان]] [[خداوند]] هر روز شأنی [[جدید]] دارد، زنده می‌کند، می‌میراند، [[رزق]] می‌دهد و هر چه را بخواهد انجام می‌دهد و بدای [[الهی]] از روی [[پشیمانی]] نیست بلکه [[آشکار]] شدن امر [[جدید]] از سوی [[خدای عزوجل]] است، زیرا در میان [[عرب]] بداء به معنای [[آشکار]] شدن و ظاهر شدن است زیرا می‌گویند: {{عربی|بَدَا لِي شَخْصٌ فِي طَرِيقِي}} یعنی شخصی در راه به من برخورد و [[آشکار]] شد. [[خداوند]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَبَدَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ}}<ref>«و چیزی که گمان نمی‌برده‌اند از سوی خداوند بر آنان آشکار می‌شود» سوره زمر، آیه ۴۷.</ref>. هرگاه [[خداوند]] از بنده‌ای اعمالی چون [[صله ارحام]] ببیند، [[عمر]] او را طولانی خواهد کرد و هرگاه ببیند [[قطع رحم]] نموده است [[عمر]] او را کوتاه خواهد نمود و هر گاه ببیند که شخصی مرتکب [[زنا]] می‌شود [[رزق]] او را می‌کاهد و هرگاه ببیند او [[پاک‌دامنی]] می‌کند، [[رزق]] و [[عمر]] او را افزایش می‌دهد (و این خود دلیلی بر بدای [[الهی]] است).
{{اصلی|بداء در حدیث}}
اکنون باید ببینیم که بداء در چه محدوده‌ای اتفاق می‌افتد. در [[حدیثی]] [[حضرت]] مراتب ایجاد یک امر را این گونه بیان می‌فرماید: اول [[علم الهی]] است، سپس [[مشیت]] و خواست اوست، پس از آن [[اراده الهی]] است، بعد مرحله تقدیر و اندازه‌گیری است، سپس [[قضا]] و تعیین محدوده [[اجرا]] است و در پایان نیز امضای آن امر خواهد بود.  
در [[روایات]]، بداء به گونه‌ای خاص مورد توجه قرار گرفته و مورد تأکید و تصریح [[امامان]] بوده است. چنانچه یکی از ابواب کتب [[روایی]] به مسأله بداء اختصاص پیدا کرده است<ref>کافی‌، ج ۱ ص ۱۴۸ باب البداء؛ التوحید صدوق، باب ۵۴ و....</ref>. البته [[روایات]]، از جهات مختلفی اهمیت و جایگاه بداء را در [[دین]] مورد توجه قرار داده‌اند؛ دسته‌ای از [[روایات]] درباره فهم [[حقیقت]] بداء هستند، در بعض [[روایات]] بداء موجب فهم [[خداشناسی]] است و در برخی [[روایات]] [[خداوند]] همه [[پیامبران]] را بر [[اقرار]] به بداء [[مبعوث]] نمود<ref>شیخ صدوق، محمد بن علی، التوحید، ص۳۳۴.</ref>.<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۵۰.</ref> [[امام باقر]] {{ع}} فرمودند: «[[خداوند]] با چیزی مانند [[بدا]] عبادت‌ نشده است»<ref>{{متن حدیث|ما عبد اللّه بشیء مثل البداء}}؛ کافی ج ۱ ص ۱۴۶؛ التوحید صدوق، باب البداء، ح۱.</ref>.  


یعنی [[خداوند]] می‌داند آنچه را می‌خواهد، و می‌خواهد آن‌چه را که [[اراده]] می‌کند، و [[اراده]] می‌کند آن‌چه را تقدیر می‌نماید، و تقدیر می‌کند آن‌چه را [[قضا]] نموده است، و آن‌چه را که از قضای خود می‌گذراند ایجاد می‌نماید و تعین می‌بخشد.  
از مجموع [[روایات]] به دست می‌آید بداء ناظر به دو اصل مهم در [[جهان‌بینی توحیدی]] است: اول اینکه [[قدرت خداوند]] مطلق و نامحدود است و آنچه را که بر اساس [[علم]] و [[حکمت]] خود احسن و [[اصلح]] بداند، محقق خواهد ساخت. دوم اینکه [[اعمال]] خوب و بد [[انسان]] در [[سرنوشت]] او تأثیر می‌گذارد<ref>تفسیر عیاشی، ج۲، ص۲۲۰؛ بحارالأنوار، ج۴، ص ۱۰۳ و ۱۲۱.</ref>.<ref>ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۲، ص ۵۴.</ref> [[اهل سنت]] نیز [[علی]] رغم عدم پذیرش بداء و توهم [[مخالفت]] آن با [[علم الهی]] بیش از [[امامیه]] [[روایات]] بداء را در کتب خود [[نقل]] کرده‌اند<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج‌۴، ص‌۱۲۳؛ صحیح البخاری‌، ج۴، ص ۲۰۸.</ref>.<ref>ر.ک: [[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[بداء - دیبا (مقاله)|بداء]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص ۳۷۴ ـ ۳۷۸؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، فرهنگ شیعه]]، ص ۱۵۰.</ref>
[[خداوند]] تا زمانی که [[علم]] خود را [[مشیت]] ننموده است در آن بداء حاصل می‌کند و اگر [[علمی]] به خواست او درآمد، پیش از آن‌که آن را [[اراده]] نماید، در آن بداء ایجاد می‌کند، و همین گونه تقدیر پیش از آن‌که [[اراده]] شود، و [[قضای الهی]] پیش از آن‌که تقدیر شود. اما زمانی که [[قضای الهی]] [[امضا]] شد، اگر هنوز تعین خارجی پیدا نکرده است، امکان بداء در او وجود دارد ولی اگر تعین خارجی گرفت و دارای رنگ، بو، وزن، اندازه و تمام اعراض محسوس شد، دیگر [[بدا]] به آن تعلق نخواهد گرفت<ref>توحید صدوق، ص ۳۳۴.</ref>.  


[[حضرت]] [[امام محمد باقر]]{{ع}} فرمود: [[خداوند]] به چیزی (ارزشمند) مانند بداء [[عبادت]] نشده است.
برخی از نکاتی که از [[روایات]] بداء استفاده می‌شود عبارت‌اند از:
در [[حدیث]] دیگری [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: [[خداوند]] بزرگ داشته نشده است به چیزی مانند بداء. (زیرا [[اعتقاد]] به بداء، [[اعتقاد]] به [[قدرت]] مطلق و بی‌چون و چرای [[الهی]] است و [[اقرار]] به [[بندگی]] و محکومیت [[بندگان]] در برابر [[خالق]] خود می‌باشد).
# [[اقرار]] [[انبیاء]] و [[ستایش]] [[اعتقاد]] به بداء از طرف [[ائمه]] بیانگر این است که [[شناخت خداوند]] بدون [[اعتقاد]] به بداء کامل نیست.
[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: [[خداوند]] هر [[پیامبری]] را که به [[نبوت]] [[مبعوث]] کرد، بر چند چیز از او [[پیمان]] گرفت: [[اقرار]] به [[بندگی]] [[خداوند]] و عدم [[شرک]] به [[خدای عزوجل]] و [[سجده]] به درگاه او و [[اطاعت]] از [[دستورات]] [[خداوند]] و [[اعتقاد]] به بداء و [[مشیت الهی]] و اینکه [[خداوند]] هر چه را بخواهد مقدم کرده و هر چه را بخواهد به تأخیر می‌اندازد.  
# نسبت بداء به [[خداوند]] به معنای آن است که [[خداوند]] [[سرنوشت انسان]] را بر اساس [[اعمال]] او [[تغییر]] می‌دهد.
# [[اعتقاد]] به بداء در برابر [[باور]] [[یهود]] است که معقتدند [[خدا]] [[جهان]] را [[آفریده]]، [[سرنوشت انسان‌ها]] را تقدیر کرده و [[تغییر]] در آن راه ندارد.
# [[خداوند]] دو نوع [[علم]] دارد: [[علمی]] که به [[فرشتگان]] و [[پیامبران]] می‌بخشد و تغییری در آن راه ندارد و [[علمی]] که نزد خود اوست و کسی از آن [[آگاهی]] ندارد مگر آنکه [[خداوند]] [[اراده]] کند، بداء در نوع دوم پدید می‌آید<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، فرهنگ شیعه]]، ص ۱۵۳.</ref>.


[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ}}<ref>«خداوند هر چه را بخواهد (از لوح محفوظ) پاک می‌کند و (یا در آن) می‌نویسد» سوره رعد، آیه ۳۹.</ref>، آیا جز این است که [[خداوند]] اموری را که موجودند، نابود می‌کند، و اموری را که موجود نیستند، به وجود می‌آورد؟! (این خود [[دلیل]] بداء [[الهی]] است که در مخلوقات خود تغییر و تبدل انجام می‌دهد)<ref>توحید صدوق: باب بداء.</ref>.
== رابطه بداء با محو و اثبات ==
یکی از ویژگی‌ها و حکمت‌های بداء را می‌توان رغبت [[بندگان]] در انجام [[کارهای نیک]] و [[امید]] به [[گشایش]] و [[رحمت]] [[پروردگار]] و برطرف ساختن [[سختی‌ها]] و [[بخشایش]] [[حق]] دانست، زیرا اگر کسی به بداء [[معتقد]] نباشد، دیگر [[استغفار]]، [[دعا]]، طلب [[رحمت]]، [[امید]] به [[شفاعت]] و [[نجات]] و... معنایی نخواهد داشت. از این روست که [[اعتقاد]] به بداء مایه [[برترین]] [[عبادات]] نزد [[خداوند]] است.
{{همچنین|لوح محو و اثبات}}
در [[روایات]] [[آخرالزمان]] به دو گونه به موضوع بداء اشاره شده است؛ یکی دعاهایی که در این باب وارد شده است و ما در آنها از [[خداوند]] تعجیل در [[فرج حضرت مهدی]]{{ع}} را می‌خواهیم و کوتاه شدن مدت [[غیبت]] حضرتش را می‌طلبیم و دیگری روایاتی که موضوع بداء را خصوصاً در احوال [[آخرالزمان]] و [[ظهور]] [[حضرت]] بیان می‌کند.  
در نظر شیعه‌ بداء همان کاری است که [[خداوند]] در [[لوح محو و اثبات]] انجام می‌‌دهد، برخلاف نسبت ناروای [[اهل سنت]] به [[شیعه]] که [[خداوند]] چیزی را نمی‌داند و سپس [[علم]] بر او عارض می‌شود. گاهی [[خداوند]] چیزی را که مقدر فرموده ولی به جهت مصالحی [[تغییر]] می‌دهد، نه به این معنا که ابتدا [[مصلحت]] واقعی را نمی‌دانسته، بلکه [[صلاح]] این بوده که ابتدا به گونه‌ای مقدر شود و سپس به گونه‌ای دیگر [[تغییر]] یابد. یکی از آن [[مصالح]] نمایش [[قدرت]] مطلق [[خداوند]] است، همچنین [[تشویق]] [[مردم]] به انجام کارهای خوبی است که در [[سرنوشت]] آنها مؤثر است<ref>طباطبائی، محمد حسین، المیزان‌، ج ۱۱ ص ۳۸۱؛ تفسیر نمونه‌، ج ۱۰ ص ۲۴۲.</ref>.<ref>ر.ک: [[یعقوب جعفری|جعفری، یعقوب]]، [[بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات (مقاله)|بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات]]، [[کلام اسلامی (نشریه)|فصلنامه کلام اسلامی]]، ش ۳۴، ص ۹۴؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۲ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۲]]، ص ۵۸؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، فرهنگ شیعه]]، ص ۱۵۲.</ref>. از این رو محدودۀ بداء، کتاب محو و [[اثبات]] است و در [[ام الکتاب]] یا [[لوح محفوظ]] هیچ‌گونه تغییری رخ نمی‌دهد. [[امام صادق]] {{ع}} فرموده است: «کتاب محو و [[اثبات]] کتابی است که [[خداوند]] آنچه را بخواهد از آن محو می‌کند و آنچه را بخواهد ثابت می‌دارد، به همین جهت، [[دعا]] [[قضای الهی]] را [[تغییر]] می‌دهد و بر آن [[دعا]] نوشته شده که وسیله [[تغییر]] [[قضاء]] است، ولی هنگامی که به امّ الکتاب برسد [[دعا]] در آن تأثیری نخواهد داشت»<ref>البرهان، ج۲، ص۲۹۸، ح۲۴.</ref>.  


[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: چند چیز جزو [[نشانه‌های حتمی ظهور]] است که قطعاً پیش از [[قیام]] [[حضرت قائم]]{{ع}} روی خواهد داد؛ [[خروج سفیانی]]، فرو رفتن [[لشکر سفیانی]] در [[سرزمین بیداء]]، [[شهید]] شدن [[نفس زکیه]]، ندایی آسمانی. [[راوی]] سؤال کرد: آیا در [[نشانه‌های حتمی]]، بداء روی خواهد داد؟ [[حضرت]] پاسخ داد: آری. سپس [[راوی]] عرض کرد: می‌ترسم که در [[قیام]] [[حضرت قائم]]{{ع}} نیز بداء رخ دهد! [[حضرت]] فرمود: خیر! [[قیام]] [[حضرت قائم]]{{ع}} از [[وعده‌های الهی]] است و [[خداوند]] در [[وعده]] خود تخلف نمی‌کند، زیرا خود در [[قرآن]] فرموده: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يُخْلِفُ الْمِيعَادَ}}<ref>«به راستی خداوند در وعده (خود) خلاف نمی‌ورزد» سوره آل عمران، آیه ۹.</ref>.
[[ام الکتاب]]، منشأ کتاب محو و [[اثبات]] است، یعنی تحولاتی که در [[نظام]] عالم طبیعت رخ می‌دهد، بر اساس الگوی ثابتی است که در امّ الکتاب مقرر شده است.
یعنی ممکن است نشانه‌های [[پیش از ظهور]] منتفی شود و یا در آن جابجایی صورت گیرد، اما [[ظهور]] [[حضرت]] به [[یقین]] واقع خواهد شد. فقط ممکن است به واسطه جابجایی [[نشانه‌ها]] آن [[ظهور]] دیر یا زود شود.  


[[امام صادق]]{{ع}} نیز در [[حدیثی]] فرمود: اگر [[مردم]] از [[غیبت]] امامشان به درگاه [[خداوند]] [[گریه]] و ناله کنند، [[ظهور]] [[حضرت]] نزدیک‌تر خواهد شد، و اگر [[مردم]] نسبت به دوری [[حجت خدا]] بی‌تفاوت باشند، [[غیبت]] نیز تا آخرین حد خود ادامه پیدا خواهد کرد<ref>بحارالانوار: ج ۵۲، ص ۱۳۲.</ref>.
یادآوری «[[ام الکتاب]]» پس از بیان حوادث بیان‌گر دو نکته مهم است: اول اینکه تحولات، بدون ملاک و معیار نیست؛ دوم اینکه تحولات بر [[اراده الهی]] [[تحمیل]] نمی‌شود، بلکه از [[مشیت الهی]] که بر پایه [[علم]] پیشین [[خداوند]] [[استوار]] است، نشأت می‌گیرد<ref>طباطبائی، محمد حسین، المیزان، ج۱۱، ص۳۷۵-۳۷۶.</ref>. این تحولات در قلمرو [[قضا و قدر]] غیرحتمی واقع می‌شود، اما [[قضا و قدر]] حتمی [[خداوند]] از تحول مصون است: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ طِينٍ ثُمَّ قَضَى أَجَلًا وَأَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ}}<ref>«اوست که شما را از گل آفرید سپس اجلی مقرر داشت و اجل معیّن نزد اوست» سوره انعام، آیه ۲.</ref>، مقصود از [[اجل]] مسمّی، [[اجل]] حتمی است که در [[لیله القدر]] رقم می‌خورد و تغییرناپذیر است و [[اجل]] غیر مسمّی، [[اجل]] موقوف است که قابل [[تغییر]] است<ref>البرهان، ج۱، ص۵۱۷، ح۳، ح۵، ح۶، ح۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۲ (کتاب)| دانشنامه کلام اسلامی ج۲]]، ص ۵۸.</ref>
این [[حدیث]] نیز به خوبی مشخص می‌کند که بداء در مدت [[غیبت]] [[حضرت]] امکان دارد و به [[آمادگی]] [[بشریت]] و فراهم شدن بستر مناسب بستگی دارد، و هر زمانی که شرایط برای [[ظهور]] مهیا شود، [[حضرت]] هم [[ظهور]] خواهد نمود<ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]] صفحه ۱۳۳-۱۳۸.</ref>.


==پرسش‌های وابسته==
== رابطه بداء با قضاء و قدر ==
{{همچنین|قضاء و قدر}}
در [[علم خداوند]] از هر جهت مطلق بوده و محدودیتی ندارد؛ {{متن قرآن|أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>سوره بقره، آیه ۲۳۱.</ref> او از همه حوادث عالم از ازل تا ابد [[آگاه]] است، این همان قضای حتمی است. لکن عامل دیگری که در حوادث و [[سرنوشت انسان‌ها]] مؤثر است، [[اختیار]] افراد و [[توانایی]] آنهاست که همان قضای غیر محتوم یعنی [[قدر]] است<ref>ر.ک: [[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[بداء - دیبا (مقاله)|بداء]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص ۳۷۴ ـ ۳۷۸؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، فرهنگ شیعه]]، ص ۱۵۲.</ref>. در واقع بداء تحت تأثیر دو عامل است: ارادۀ [[خداوند]] و ارادۀ [[انسان]]. [[قضا]] یعنی عالم بالا و [[قدر]] یعنی عالم پایین. ارادۀ [[انسان]] می‌‌تواند در ارادۀ غیر حتمی [[خداوند]] تأثیر بگذارد؛ زیرا بنابر آنچه در [[روایات]] آمده، مراحل پنج‌گانه‌ای از آغاز تا انجام یک فعل از سوی [[خدا]] وجود دارد: [[مشیت]]، [[اراده]]، تقدیر، [[قضا]] و امضا. تا قبل از امضا و قضای غیر حتمی، با عواملی مانند [[دعا]] و [[صدقه]] امکان نقض وجود دارد، اما وقتی امضا شد، دیگر قابل [[تغییر]] نیست<ref>مطهری، تکامل اجتماعی انسان، ص۱۶.</ref>.<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۵۱.</ref>
 
== نمونه‌های [[تاریخی]] بداء ==
در [[روایات]] نمونه‌هایی از بداء در [[تاریخ]] [[ادیان]] نیز بیان شده است مانند:
# [[قوم]] [[حضرت یونس]] {{ع}} به جای [[عذاب]]، [[رحمت الهی]] شامل حال آنها شد که در [[قرآن]] هم به آن اشاره شده است: {{متن قرآن|فَلَوْلَا كَانَتْ قَرْيَةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَهَا إِيمَانُهَا إِلَّا قَوْمَ يُونُسَ لَمَّا آمَنُوا كَشَفْنَا عَنْهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَى حِينٍ}}<ref>«پس چرا (مردم) هیچ شهری بر آن نبودند که (به هنگام) ایمان آورند تا ایمانشان آنان را سودمند افتد جز قوم یونس که چون (به هنگام) ایمان آوردند عذاب خواری را در زندگانی این جهان از آنان برداشتیم و تا روزگاری آنان را (از زندگی) بهره‌مند ساختیم» سوره یونس، آیه ۹۸.</ref>؛
# حزقیل [[پیامبر]] مأموریت یافت تا زمان [[مرگ]] [[پادشاه]] را اعلام کند ولی [[مرگ]] او به تأخیر افتاد و [[مأمور]] شد به او [[ابلاغ]] کند<ref>قصص الأنبیاء، ص۲۴۱؛ بحارالانوار، ج۴، ص۹۵ و ص۱۱۲.</ref>.
# [[پیامبر اکرم]] {{صل}} از [[مرگ]] خارکن [[یهودی]] خبر داد، [[امام]] به خاطر صدقه‌ای که داد [[مرگ]] او به تأخیر افتاد<ref>بحارالانوار، ج۴، ص۱۲۱.</ref>.<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۲ (کتاب)| دانشنامه کلام اسلامی ج۲]]، ص ۵۶.</ref>
 
== بداء در نبوت و امامت و مهدویت ==
=== عدم امکان بداء در نبوت و امامت ===
در [[نبوت]] و [[امامت]] [[بدا]] راه ندارد؛ زیرا [[پیامبران]] و [[امامان]] افراد معینی هستند که از سوی [[خداوند]] [[برگزیده]] شده‌اند و تغییرپذیر نیست. این مطلب مورد [[اجماع]] [[عالمان]] [[امامیه]] است و در روایتی نیز آمده است که در [[نبوت]] و [[امامت]] [[بدا]] راه ندارد<ref>شیخ مفید الفصول المختاره، ص۳۰۹؛ {{عربی|مَهْمَا بَدَا لِلَّهِ فِی شَیْ‏ءٍ فَلَا یَبْدُو لَهُ فِی نَقْلِ نَبِیٍّ عَنْ نُبُوَّتِهِ وَ لَا إِمَامٍ عَنْ إِمَامَتِهِ وَ لَا مُؤْمِنٍ قَدْ أَخَذَ عَهْدَهُ بِالْإِیمَانِ عَنْ إِیمَانِهِ}}</ref>.<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۲ (کتاب)| دانشنامه کلام اسلامی ج۲]]، ص ۵۹.</ref>
 
=== عدم امکان بداء در [[ظهور امام زمان]] {{ع}} ===
یکی از مسائل اساسی دربارۀ [[بدا]]، عدم وقوع بداء در مورد [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} است. در [[روایات]] [[آخرالزمان]] به دو گونه به موضوع بداء اشاره شده است؛
# دعاهایی که درخواست تعجیل فرج حضرت مهدی {{ع}} و کوتاه شدن مدت [[غیبت]] توصیه شده است. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: «اگر [[مردم]] از [[غیبت]] امامشان به درگاه [[خداوند]] [[گریه]] و ناله کنند، [[ظهور]] حضرت نزدیک‌تر خواهد شد و اگر [[مردم]] نسبت به دوری [[حجت خدا]] بی‌تفاوت باشند، [[غیبت]] نیز تا آخرین حد خود ادامه پیدا خواهد کرد»<ref>{{متن حدیث|فَلَمَّا طَالَ عَلَی بَنِی إِسْرَائِیلَ الْعَذَابُ ضَجُّوا وَ بَکَوْا إِلَی اللَّهِ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَی مُوسَی وَ هَارُونَ یُخَلِّصُهُمْ مِنْ فِرْعَوْنَ فَحَطَّ عَنْهُمْ سَبْعِینَ وَ مِائَةَ سَنَةٍ قَالَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ {{ع}}هَکَذَا أَنْتُمْ لَوْ فَعَلْتُمْ لَفَرَّجَ اللَّهُ عَنَّا فَأَمَّا إِذْ لَمْ تَکُونُوا فَإِنَّ الْأَمْرَ یَنْتَهِی إِلَی مُنْتَهَاهُ}}؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۲.</ref>.
# روایاتی که موضوع بداء را خصوصاً در احوال [[آخرالزمان]] و [[ظهور]] حضرت بیان می‌کند. چنانچه [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: «چند چیز جزء [[نشانه‌های حتمی ظهور]] است که قطعاً پیش از [[قیام]] [[حضرت قائم]] {{ع}} روی خواهد داد؛ [[خروج سفیانی]]، فرو رفتن [[لشکر سفیانی]] در [[سرزمین بیداء]]، [[شهید]] شدن [[نفس زکیه]]، ندایی آسمانی. راوی سؤال کرد: آیا در [[نشانه‌های حتمی]]، بداء روی خواهد داد؟ حضرت پاسخ داد: آری. سپس راوی عرض کرد: می‌ترسم در [[قیام]] [[حضرت قائم]] {{ع}} نیز بداء رخ دهد! حضرت فرمود: خیر! [[قیام]] [[حضرت قائم]] {{ع}} از وعده‌های الهی است و [[خداوند]] در [[وعده]] خود تخلف نمی‌کند، زیرا خود در [[قرآن]] فرموده: {{متن قرآن|ِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُخْلِفُ الْمِيعَادَ}}<ref> سوره آل عمران، آیه ۹.</ref>.<ref>{{متن حدیث|کُنَّا عِنْدَ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الرِّضَا {{ع}}فَجَرَی ذِکْرُ السُّفْیَانِیِّ وَ مَا جَاءَ فِی الرِّوَایَةِ مِنْ أَنَّ أَمْرَهُ مِنَ الْمَحْتُومِ فَقُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ {{ع}}هَلْ یَبْدُو لِلَّهِ فِی الْمَحْتُومِ قَالَ نَعَمْ قُلْنَا لَهُ فَنَخَافُ أَنْ یَبْدُوَ لِلَّهِ فِی الْقَائِمِ فَقَالَ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَ الْمِیعَادِ وَ اللَّهُ لا یُخْلِفُ الْمِیعادَ}}؛ الغیبة للنعمانی، ص ۳۰۲ ح ۱۰.</ref>.<ref>ر.ک: [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)| فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص۱۳۳-۱۳۸.</ref>
 
اصل [[ظهور حضرت حجت]] از اموری است که شکی در حتمیت آن نیست، چنانچه فرموده‌اند: «اگر از [[عمر]] هستی یک روز باقی مانده باشد حضرت [[ظهور]] خواهد کرد»<ref>ارشاد مفید، ج ۲، ص ۳۴۰؛ اعلام الوری، ص ۴۰۱؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۳۳.</ref>.<ref>ر.ک: [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)| موعودنامه]]، ص۱۶۱.</ref> هرچند از [[تعیین وقت ظهور]] [[امام عصر]] {{ع}} [[نهی]] شده است<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۲ (کتاب)| دانشنامه کلام اسلامی ج۲]]، ص ۵۸.</ref>، ولی تقدیم و تأخر در آن ممکن است.
 
=== امکان بداء در [[نشانه‌های ظهور]] ===
نسبت به [[نشانه‌های ظهور]] باید گفت: وقوع بداء در نشانه‌های غیرحتمی مورد اتفاق همه [[دانشمندان اسلامی]] است. ولی درباره وقوع [[بدا]] در [[نشانه‌های حتمی ظهور]] سه نظر وجود دارد: امکان وقوع بداء، عدم امکان وقوع بداء، عدم امکان وقوع بداء دراصل [[نشانه‌های حتمی]] وامکان بداء درجزئیات<ref>ر.ک: [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)| معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص ۲۶۲؛ [[نصرت‌الله آیتی|آیتی، نصرت‌الله]]، [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)| تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص ۳۴ ـ ۴۳.</ref>.
 
[[ادله]] امکان بداء در [[نشانه‌های حتمی ظهور]]:
# [[روایت]] وقوع بداء در [[خروج سفیانی]]: [[ابو هاشم جعفری]] می‌گوید: نزد [[امام جواد]] {{ع}} از [[سفیانی]] و حتمی بودن خروج او سخن به میان آمد. گفتم: «آیا ممکن است در امر حتمی، [[بدا]] پیش آید؟ فرمود: آری. گفتم: می‌ترسم درباره [[قائم]] هم [[بدا]] حاصل شود. فرمود: نه! [[قائم]]، وعدۀ [[الهی]] است و در آن، تخلف نمی‌شود»<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۷ (کتاب)| دانشنامهٔ امام مهدی ج۷]]، ص ۴۳۰ ـ ۴۳۲.</ref>. در بررسی این [[دلیل]] باید گفت: [[روایات]] متواتر برحتمی بودن [[نشانه‌های ظهور]] دلالت دارند. البته وقوع [[بدا]] در جزئیات امکان دارد.
# حتمی بودن [[نشانه‌های ظهور]]، مخالف [[قرآن]] است. باید توجه داشت [[اعتقاد]] به امکان [[بدا]] به معنای تحقق آن نیست و امکان [[عقلی]] وجود دارد که با فقدان شرایط، [[تغییر]] می‌کند.
# همیشگی و ناگهانی بودن [[ظهور]] با حتمی بودن آن منافات دارد.
 
به نظر می‌رسد دیدگاه سوم با [[روایات]] تناسب بیشتری دارد زیرا در [[نشانه‌های حتمی ظهور]] اصل وقایع حتمی هستند ولی سایر خصوصیات مانند زمان حتمی نیستند و احتمال [[بدا]] در آنها وجود دارد. بنابراین [[ظهور امام عصر]] {{ع}} زمان قطعی و غیر قابل بداء ندارد بلکه قابل [[تغییر]] و تقدم و تأخر است<ref>ر.ک: [[نصرت‌الله آیتی|آیتی، نصرت‌الله]]، [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص ۳۴ ـ ۴۳؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص ۲۶۲.</ref>.
 
== پرسش‌های وابسته ==
* [[آیا بداء در ظهور امام مهدی امکان دارد؟ (پرسش)]]
* [[آیا بداء در ظهور امام مهدی امکان دارد؟ (پرسش)]]


{{جستارهای وابسته}}
== منابع ==
==منابع==
{{منابع}}  
{{ستون-شروع|2}}  
# [[پرونده:000056.jpg|22px]] [[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[بداء - دیبا (مقاله)|'''بداء''']]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]
* [[پرونده:000056.jpg|22px]] [[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵''']]
# [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']]
* [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']]
# [[پرونده:Mg1150 91icl.jpg|22px]] [[یعقوب جعفری|جعفری، یعقوب]]، [[بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات (مقاله)|'''بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات''']]، [[کلام اسلامی (نشریه)|فصلنامه کلام اسلامی]]، ش ۳۴.
*[[پرونده:Mg1150 91icl.jpg|22px]] [[یعقوب جعفری|جعفری، یعقوب]]، [[بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات (مقاله)|'''بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات''']]، [[کلام اسلامی (نشریه)|فصلنامه کلام اسلامی]]، ش ۳۴.
# [[پرونده:10119018.jpg|22px]] [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۷ (کتاب)|'''دانشنامهٔ امام مهدی ج۷''']]
*[[پرونده:10119018.jpg|22px]] [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۷ (کتاب)|'''دانشنامهٔ امام مهدی''']]، ج ۷.
# [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']]
* [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']]
# [[پرونده:13681151.jpg|22px]] [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|'''فرهنگنامه آخرالزمان''']]
* [[پرونده:13681151.jpg|22px]] [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|'''فرهنگنامه آخرالزمان''']]
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، '''فرهنگ شیعه''']]
{{پایان}}
# [[پرونده:10119661.jpg|22px]] [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات علم کلام''']]
# [[پرونده:1100222.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی ج۲''']]
# [[پرونده:151895.jpg|22px]] [[نصرت‌الله آیتی|آیتی، نصرت‌الله]]، [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|'''تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور''']]
# [[پرونده:13681062.jpg|22px]] [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|'''معارف و عقاید ۵ ج۲''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
{{کلام اسلامی}}


==[[:رده:آثار بداء|منبع‌شناسی جامع بداء]]==
[[رده:باورهای اختصاصی شیعه]]
{{فهرست اثر}}
{{ستون-شروع|3}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های بداء|کتاب‌شناسی بداء]]
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های بداء|مقاله‌شناسی بداء]]
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های بداء|پایان‌نامه‌شناسی بداء]]
{{پایان}}
{{پایان}}
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}
{{امام مهدی}}
[[رده:مدخل‌های درجه دو دانشنامه]]
[[رده:بداء]]
[[رده:مدخل موعودنامه]]
[[رده:مدخل موعودنامه]]
[[رده:اصطلاحات کلامی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۲۵

آیه بداء
ترجمه آیه
خدا هر چه را بخواهد پاك می‌کند و یا مى‌نویسد و اُمُّ الکتاب تنها نزد اوست
مشخصات آیه
بخشی ازآیهٔ ۳۹ سورهٔ رعد از جزء ۱۳ قرآن کریم
محتوای آیه
دلالت آیه
  • دلالت بر وجود لوح محو و اثبات و ام الکتاب
  • اثبات بدا

معناشناسی

«بداء» در لغت به معنای آشکار شدن و ظهور است[۱] هرگاه بداء به انسان نسبت داده شود، مقصود این است که چیزی که بر او پنهان بوده و حال آشکار شده است و در اصطلاح به معنای تغییر مقدرات از سوی خداوند، بر اساس پاره‌ای حوادث و وقایع و تحت شرایط و عوامل ویژه است. به بیان دیگر بداء اتخاذ نظری جدید در برخی امور است که وقوع آن مورد انتظار نبوده و ظاهر بر خلاف آن بوده است[۲] بداء غیر از نسخ است؛ بداء مربوط به تکوین است، ولی نسخ مربوط به تشریع، در واقع حکم منسوخ برای زمان محدودی تشریع شده که حکم ناسخ بیانگر پایان آن است[۳].

جایگاه اعتقاد به بداء

اعتقاد به بداء بالاترین نشانه اعتقاد به توحید است که علم الهی را محدود نمی‌کند و ناشی از جهل نیست. امام صادق ‌(ع) فرمود: «خدا هرچه را بخواهد پیش می‌اندازد و هرچه را بخواهد مؤخر می‌کند و هرچه را بخواهد محو و هر چه را بخواهد اثبات می‌کند و کتاب ما در نزد اوست‌ و فرمود‌: «هر چیزی‌ را که خدا اراده می‌کند پیش از آنکه آن را پدید آورد، در علم او وجود‌ دارد، چیزی بر او آشکار نمی‌شود مگر اینکه در علم‌ او‌ بوده‌ است، همانا برای خدا از روی جهل آشکار نمی‌شود»[۴].[۵]

امکان یا عدم امکان؟

«بداء» به معنای آشکار شدن بعد از خفاء در مورد خداوند معنا ندارد، زیرا حقیقت هیچ چیز بر خداوند پوشیده نیست و علم و ارادۀ ذاتی خداوند هرگز تغییر نخواهد کرد، چراکه مستلزم نسبت جهل و تغییر به ذات خداوند متعال است[۶]. در واقع، تغییری در علم خداوند به وجود نمی‌آید؛ بلکه تغییری در اطلاع ما نسبت به آنچه قبلاً خبر داده شده، ایجاد می‌شود. بنابراین بداء به معنای تغییر سرنوشت و تجدید نظر در برنامۀ قضا و قدر الهی است، یعنی خداوند برای تقدم و تأخر حوادث و تحولات تاریخ، صورت قطعی معین نفرموده بلکه خود انسان مجری قضا و قدر الهی است و آنها را جلو یا عقب می‌برد[۷].

اعتقادات شیعه
خداشناسی
توحیدتوحید ذاتیتوحید صفاتیتوحید افعالیتوحید عبادیصفات ذات و صفات فعل
فروعتوسلشفاعتتبرکاستغاثه
عدل الهی
حُسن و قُبحبداءامر بین الامرین
نبوت
عصمت پیامبرانخاتمیتپیامبر اسلاممعجزهعدم تحریف قرآن
امامت
باورهاعصمت امامانولایت تكوینیعلم غیبخلیفة‌اللهغیبتمهدویتانتظار فرجظهوررجعت
امامانامام علیامام حسنامام حسینامام سجادامام باقرامام صادقامام کاظمامام رضاامام جوادامام هادیامام عسکریامام مهدی
معاد
برزخمعاد جسمانیحشرصراطتطایر کتبمیزان
مسائل برجسته
اهل‌بیتچهارده معصومکرامتتقیهمرجعیتولایت فقیه

بداء در آیات قرآنی

در آیات قرآن پیرامون موضوع بدا سخن به میان آمده است، آیاتی که در این زمینه آمده چند دسته‌اند:

  1. برخی از آیات ناظر به مبانی و مفهوم بداء هستند مانند: ﴿لِكُلِّ أَجَلٍ كِتَابٌ يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ[۸]؛
  2. برخی دیگر بیانگر تغییر سرنوشت انسان‌ها بر اثر افعال اختیاری است مانند: ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ[۹]؛
  3. آیاتی هم ناظر به مصادیق عینی بداء هستند از جمله: ﴿وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ[۱۰].[۱۱]

در نگاهی دیگر آیات قرآن درباره بداء به دو لوح اشاره دارند:

  1. لوح محفوظ‍‌: مقدراتی که نوشته می‌شود و به هیچ وجه تغییر نمی‌یابد چرا که مطابق با علم الهی است: ﴿بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِيدٌ فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ[۱۲]؛
  2. لوح محو و اثبات: آنچه برای انسان مقدر شده ولی بنابه شرایط خاص و به اراده خداوند تغییر می‌کند: ﴿يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ[۱۳].[۱۴] این لوح بیانگر مفاد بداء است.

بداء در روایات

در روایات، بداء به گونه‌ای خاص مورد توجه قرار گرفته و مورد تأکید و تصریح امامان بوده است. چنانچه یکی از ابواب کتب روایی به مسأله بداء اختصاص پیدا کرده است[۱۵]. البته روایات، از جهات مختلفی اهمیت و جایگاه بداء را در دین مورد توجه قرار داده‌اند؛ دسته‌ای از روایات درباره فهم حقیقت بداء هستند، در بعض روایات بداء موجب فهم خداشناسی است و در برخی روایات خداوند همه پیامبران را بر اقرار به بداء مبعوث نمود[۱۶].[۱۷] امام باقر (ع) فرمودند: «خداوند با چیزی مانند بدا عبادت‌ نشده است»[۱۸].

از مجموع روایات به دست می‌آید بداء ناظر به دو اصل مهم در جهان‌بینی توحیدی است: اول اینکه قدرت خداوند مطلق و نامحدود است و آنچه را که بر اساس علم و حکمت خود احسن و اصلح بداند، محقق خواهد ساخت. دوم اینکه اعمال خوب و بد انسان در سرنوشت او تأثیر می‌گذارد[۱۹].[۲۰] اهل سنت نیز علی رغم عدم پذیرش بداء و توهم مخالفت آن با علم الهی بیش از امامیه روایات بداء را در کتب خود نقل کرده‌اند[۲۱].[۲۲]

برخی از نکاتی که از روایات بداء استفاده می‌شود عبارت‌اند از:

  1. اقرار انبیاء و ستایش اعتقاد به بداء از طرف ائمه بیانگر این است که شناخت خداوند بدون اعتقاد به بداء کامل نیست.
  2. نسبت بداء به خداوند به معنای آن است که خداوند سرنوشت انسان را بر اساس اعمال او تغییر می‌دهد.
  3. اعتقاد به بداء در برابر باور یهود است که معقتدند خدا جهان را آفریده، سرنوشت انسان‌ها را تقدیر کرده و تغییر در آن راه ندارد.
  4. خداوند دو نوع علم دارد: علمی که به فرشتگان و پیامبران می‌بخشد و تغییری در آن راه ندارد و علمی که نزد خود اوست و کسی از آن آگاهی ندارد مگر آنکه خداوند اراده کند، بداء در نوع دوم پدید می‌آید[۲۳].

رابطه بداء با محو و اثبات

در نظر شیعه‌ بداء همان کاری است که خداوند در لوح محو و اثبات انجام می‌‌دهد، برخلاف نسبت ناروای اهل سنت به شیعه که خداوند چیزی را نمی‌داند و سپس علم بر او عارض می‌شود. گاهی خداوند چیزی را که مقدر فرموده ولی به جهت مصالحی تغییر می‌دهد، نه به این معنا که ابتدا مصلحت واقعی را نمی‌دانسته، بلکه صلاح این بوده که ابتدا به گونه‌ای مقدر شود و سپس به گونه‌ای دیگر تغییر یابد. یکی از آن مصالح نمایش قدرت مطلق خداوند است، همچنین تشویق مردم به انجام کارهای خوبی است که در سرنوشت آنها مؤثر است[۲۴].[۲۵]. از این رو محدودۀ بداء، کتاب محو و اثبات است و در ام الکتاب یا لوح محفوظ هیچ‌گونه تغییری رخ نمی‌دهد. امام صادق (ع) فرموده است: «کتاب محو و اثبات کتابی است که خداوند آنچه را بخواهد از آن محو می‌کند و آنچه را بخواهد ثابت می‌دارد، به همین جهت، دعا قضای الهی را تغییر می‌دهد و بر آن دعا نوشته شده که وسیله تغییر قضاء است، ولی هنگامی که به امّ الکتاب برسد دعا در آن تأثیری نخواهد داشت»[۲۶].

ام الکتاب، منشأ کتاب محو و اثبات است، یعنی تحولاتی که در نظام عالم طبیعت رخ می‌دهد، بر اساس الگوی ثابتی است که در امّ الکتاب مقرر شده است.

یادآوری «ام الکتاب» پس از بیان حوادث بیان‌گر دو نکته مهم است: اول اینکه تحولات، بدون ملاک و معیار نیست؛ دوم اینکه تحولات بر اراده الهی تحمیل نمی‌شود، بلکه از مشیت الهی که بر پایه علم پیشین خداوند استوار است، نشأت می‌گیرد[۲۷]. این تحولات در قلمرو قضا و قدر غیرحتمی واقع می‌شود، اما قضا و قدر حتمی خداوند از تحول مصون است: ﴿هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ طِينٍ ثُمَّ قَضَى أَجَلًا وَأَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ[۲۸]، مقصود از اجل مسمّی، اجل حتمی است که در لیله القدر رقم می‌خورد و تغییرناپذیر است و اجل غیر مسمّی، اجل موقوف است که قابل تغییر است[۲۹].[۳۰]

رابطه بداء با قضاء و قدر

در علم خداوند از هر جهت مطلق بوده و محدودیتی ندارد؛ ﴿أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ[۳۱] او از همه حوادث عالم از ازل تا ابد آگاه است، این همان قضای حتمی است. لکن عامل دیگری که در حوادث و سرنوشت انسان‌ها مؤثر است، اختیار افراد و توانایی آنهاست که همان قضای غیر محتوم یعنی قدر است[۳۲]. در واقع بداء تحت تأثیر دو عامل است: ارادۀ خداوند و ارادۀ انسان. قضا یعنی عالم بالا و قدر یعنی عالم پایین. ارادۀ انسان می‌‌تواند در ارادۀ غیر حتمی خداوند تأثیر بگذارد؛ زیرا بنابر آنچه در روایات آمده، مراحل پنج‌گانه‌ای از آغاز تا انجام یک فعل از سوی خدا وجود دارد: مشیت، اراده، تقدیر، قضا و امضا. تا قبل از امضا و قضای غیر حتمی، با عواملی مانند دعا و صدقه امکان نقض وجود دارد، اما وقتی امضا شد، دیگر قابل تغییر نیست[۳۳].[۳۴]

نمونه‌های تاریخی بداء

در روایات نمونه‌هایی از بداء در تاریخ ادیان نیز بیان شده است مانند:

  1. قوم حضرت یونس (ع) به جای عذاب، رحمت الهی شامل حال آنها شد که در قرآن هم به آن اشاره شده است: ﴿فَلَوْلَا كَانَتْ قَرْيَةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَهَا إِيمَانُهَا إِلَّا قَوْمَ يُونُسَ لَمَّا آمَنُوا كَشَفْنَا عَنْهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَى حِينٍ[۳۵]؛
  2. حزقیل پیامبر مأموریت یافت تا زمان مرگ پادشاه را اعلام کند ولی مرگ او به تأخیر افتاد و مأمور شد به او ابلاغ کند[۳۶].
  3. پیامبر اکرم (ص) از مرگ خارکن یهودی خبر داد، امام به خاطر صدقه‌ای که داد مرگ او به تأخیر افتاد[۳۷].[۳۸]

بداء در نبوت و امامت و مهدویت

عدم امکان بداء در نبوت و امامت

در نبوت و امامت بدا راه ندارد؛ زیرا پیامبران و امامان افراد معینی هستند که از سوی خداوند برگزیده شده‌اند و تغییرپذیر نیست. این مطلب مورد اجماع عالمان امامیه است و در روایتی نیز آمده است که در نبوت و امامت بدا راه ندارد[۳۹].[۴۰]

عدم امکان بداء در ظهور امام زمان (ع)

یکی از مسائل اساسی دربارۀ بدا، عدم وقوع بداء در مورد ظهور حضرت مهدی (ع) است. در روایات آخرالزمان به دو گونه به موضوع بداء اشاره شده است؛

  1. دعاهایی که درخواست تعجیل فرج حضرت مهدی (ع) و کوتاه شدن مدت غیبت توصیه شده است. امام صادق (ع) فرمود: «اگر مردم از غیبت امامشان به درگاه خداوند گریه و ناله کنند، ظهور حضرت نزدیک‌تر خواهد شد و اگر مردم نسبت به دوری حجت خدا بی‌تفاوت باشند، غیبت نیز تا آخرین حد خود ادامه پیدا خواهد کرد»[۴۱].
  2. روایاتی که موضوع بداء را خصوصاً در احوال آخرالزمان و ظهور حضرت بیان می‌کند. چنانچه امام صادق (ع) می‌فرماید: «چند چیز جزء نشانه‌های حتمی ظهور است که قطعاً پیش از قیام حضرت قائم (ع) روی خواهد داد؛ خروج سفیانی، فرو رفتن لشکر سفیانی در سرزمین بیداء، شهید شدن نفس زکیه، ندایی آسمانی. راوی سؤال کرد: آیا در نشانه‌های حتمی، بداء روی خواهد داد؟ حضرت پاسخ داد: آری. سپس راوی عرض کرد: می‌ترسم در قیام حضرت قائم (ع) نیز بداء رخ دهد! حضرت فرمود: خیر! قیام حضرت قائم (ع) از وعده‌های الهی است و خداوند در وعده خود تخلف نمی‌کند، زیرا خود در قرآن فرموده: ﴿ِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُخْلِفُ الْمِيعَادَ[۴۲].[۴۳].[۴۴]

اصل ظهور حضرت حجت از اموری است که شکی در حتمیت آن نیست، چنانچه فرموده‌اند: «اگر از عمر هستی یک روز باقی مانده باشد حضرت ظهور خواهد کرد»[۴۵].[۴۶] هرچند از تعیین وقت ظهور امام عصر (ع) نهی شده است[۴۷]، ولی تقدیم و تأخر در آن ممکن است.

امکان بداء در نشانه‌های ظهور

نسبت به نشانه‌های ظهور باید گفت: وقوع بداء در نشانه‌های غیرحتمی مورد اتفاق همه دانشمندان اسلامی است. ولی درباره وقوع بدا در نشانه‌های حتمی ظهور سه نظر وجود دارد: امکان وقوع بداء، عدم امکان وقوع بداء، عدم امکان وقوع بداء دراصل نشانه‌های حتمی وامکان بداء درجزئیات[۴۸].

ادله امکان بداء در نشانه‌های حتمی ظهور:

  1. روایت وقوع بداء در خروج سفیانی: ابو هاشم جعفری می‌گوید: نزد امام جواد (ع) از سفیانی و حتمی بودن خروج او سخن به میان آمد. گفتم: «آیا ممکن است در امر حتمی، بدا پیش آید؟ فرمود: آری. گفتم: می‌ترسم درباره قائم هم بدا حاصل شود. فرمود: نه! قائم، وعدۀ الهی است و در آن، تخلف نمی‌شود»[۴۹]. در بررسی این دلیل باید گفت: روایات متواتر برحتمی بودن نشانه‌های ظهور دلالت دارند. البته وقوع بدا در جزئیات امکان دارد.
  2. حتمی بودن نشانه‌های ظهور، مخالف قرآن است. باید توجه داشت اعتقاد به امکان بدا به معنای تحقق آن نیست و امکان عقلی وجود دارد که با فقدان شرایط، تغییر می‌کند.
  3. همیشگی و ناگهانی بودن ظهور با حتمی بودن آن منافات دارد.

به نظر می‌رسد دیدگاه سوم با روایات تناسب بیشتری دارد زیرا در نشانه‌های حتمی ظهور اصل وقایع حتمی هستند ولی سایر خصوصیات مانند زمان حتمی نیستند و احتمال بدا در آنها وجود دارد. بنابراین ظهور امام عصر (ع) زمان قطعی و غیر قابل بداء ندارد بلکه قابل تغییر و تقدم و تأخر است[۵۰].

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. لسان العرب، ج۱، ص۴۱-۴۲؛ الصحاح، ج۲، ص۱۱۶۰؛ اقرب الموارد، ج۱، ص۳۴؛ مفردات، ص‌۱۱۳.
  2. مفید، محمد بن محمد، تصحیح الإعتقاد، ص ۵۱ ـ ۵۲؛ لاهیجی، گوهر مراد، ص ۲۹۲.
  3. ر.ک: دیبا، حسین، بداء، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵، ص ۳۷۴ ـ ۳۷۸؛ محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی ج۷، ص۴۵۵؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۵۰؛ پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، فرهنگ شیعه، ص ۱۵۰؛ ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی ج۲، ص ۵۴.
  4. «إِنَّ اللَّهَ یُقَدِّمُ مَا یَشَاءُ وَ یُؤَخِّرُ مَا یَشَاءُ وَ یَمْحُو مَا یَشَاءُ وَ یُثْبِتُ‏ مَا یَشَاءُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ‏ وَ قَالَ فَکُلُّ أَمْرٍ یُرِیدُهُ اللَّهُ فَهُوَ فِی عِلْمِهِ قَبْلَ أَنْ یَصْنَعَهُ لَیْسَ شَیْ‏ءٌ یَبْدُو لَهُ إِلَّا وَ قَدْ کَانَ فِی عِلْمِهِ إِنَّ اللَّهَ لَا یَبْدُو لَهُ مِنْ جَهْلٍ‏»؛ تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۲۱۸.
  5. ر.ک: جعفری، یعقوب، بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات، فصلنامه کلام اسلامی، ش ۳۴، ص ۹۶؛ دیبا، حسین، بداء، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵، ص ۳۷۴ ـ ۳۷۸؛ محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی ج۷، ص ۴۹-۵۰.
  6. شیخ صدوق، محمد بن علی، توحید، ص ۳۳۴؛ تفسیر قمی، ذیل آیه ۶۴ سوره مائده.
  7. ر.ک: تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۶۱؛ ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی ج۲، ص ۵۴؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۵۱؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۲۴؛ پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، فرهنگ شیعه، ص ۱۵۰.
  8. «هر سرآمدی، زمانی نگاشته دارد خداوند هر چه را بخواهد (از لوح محفوظ) پاک می‌کند و (یا در آن) می‌نویسد و لوح محفوظ نزد اوست» سوره رعد، آیه ۳۸ ـ ۳۹
  9. «خدا چيزى را كه از آن مردمى است دگرگون نكند تا آن مردم خود دگرگون شوند» سوره رعد، آیه ۱۱.
  10. «و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه می‌کردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.
  11. ر.ک: دیبا، حسین، بداء، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵، ص ۳۷۴ ـ ۳۷۸.
  12. «(این سخن، جادو و دروغ نیست) بلکه قرآنی ارجمند است، در لوحی نگهداشته» سوره بروج، آیه ۲۱ ـ ۲۲
  13. «خداوند هر چه را بخواهد (از لوح محفوظ) پاک می‌کند و (یا در آن) می‌نویسد و لوح محفوظ نزد اوست» سوره رعد، آیه ۳۹.
  14. ر.ک: تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۶۱.
  15. کافی‌، ج ۱ ص ۱۴۸ باب البداء؛ التوحید صدوق، باب ۵۴ و....
  16. شیخ صدوق، محمد بن علی، التوحید، ص۳۳۴.
  17. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۵۰.
  18. «ما عبد اللّه بشیء مثل البداء»؛ کافی ج ۱ ص ۱۴۶؛ التوحید صدوق، باب البداء، ح۱.
  19. تفسیر عیاشی، ج۲، ص۲۲۰؛ بحارالأنوار، ج۴، ص ۱۰۳ و ۱۲۱.
  20. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۲، ص ۵۴.
  21. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج‌۴، ص‌۱۲۳؛ صحیح البخاری‌، ج۴، ص ۲۰۸.
  22. ر.ک: دیبا، حسین، بداء، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵، ص ۳۷۴ ـ ۳۷۸؛ پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، فرهنگ شیعه، ص ۱۵۰.
  23. ر.ک: پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، فرهنگ شیعه، ص ۱۵۳.
  24. طباطبائی، محمد حسین، المیزان‌، ج ۱۱ ص ۳۸۱؛ تفسیر نمونه‌، ج ۱۰ ص ۲۴۲.
  25. ر.ک: جعفری، یعقوب، بحثى در باره لوح محفوظ و لوح محو و اثبات، فصلنامه کلام اسلامی، ش ۳۴، ص ۹۴؛ ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی ج۲، ص ۵۸؛ پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، فرهنگ شیعه، ص ۱۵۲.
  26. البرهان، ج۲، ص۲۹۸، ح۲۴.
  27. طباطبائی، محمد حسین، المیزان، ج۱۱، ص۳۷۵-۳۷۶.
  28. «اوست که شما را از گل آفرید سپس اجلی مقرر داشت و اجل معیّن نزد اوست» سوره انعام، آیه ۲.
  29. البرهان، ج۱، ص۵۱۷، ح۳، ح۵، ح۶، ح۹.
  30. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی ج۲، ص ۵۸.
  31. سوره بقره، آیه ۲۳۱.
  32. ر.ک: دیبا، حسین، بداء، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵، ص ۳۷۴ ـ ۳۷۸؛ پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، فرهنگ شیعه، ص ۱۵۲.
  33. مطهری، تکامل اجتماعی انسان، ص۱۶.
  34. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۵۱.
  35. «پس چرا (مردم) هیچ شهری بر آن نبودند که (به هنگام) ایمان آورند تا ایمانشان آنان را سودمند افتد جز قوم یونس که چون (به هنگام) ایمان آوردند عذاب خواری را در زندگانی این جهان از آنان برداشتیم و تا روزگاری آنان را (از زندگی) بهره‌مند ساختیم» سوره یونس، آیه ۹۸.
  36. قصص الأنبیاء، ص۲۴۱؛ بحارالانوار، ج۴، ص۹۵ و ص۱۱۲.
  37. بحارالانوار، ج۴، ص۱۲۱.
  38. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی ج۲، ص ۵۶.
  39. شیخ مفید الفصول المختاره، ص۳۰۹؛ مَهْمَا بَدَا لِلَّهِ فِی شَیْ‏ءٍ فَلَا یَبْدُو لَهُ فِی نَقْلِ نَبِیٍّ عَنْ نُبُوَّتِهِ وَ لَا إِمَامٍ عَنْ إِمَامَتِهِ وَ لَا مُؤْمِنٍ قَدْ أَخَذَ عَهْدَهُ بِالْإِیمَانِ عَنْ إِیمَانِهِ
  40. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی ج۲، ص ۵۹.
  41. «فَلَمَّا طَالَ عَلَی بَنِی إِسْرَائِیلَ الْعَذَابُ ضَجُّوا وَ بَکَوْا إِلَی اللَّهِ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَی مُوسَی وَ هَارُونَ یُخَلِّصُهُمْ مِنْ فِرْعَوْنَ فَحَطَّ عَنْهُمْ سَبْعِینَ وَ مِائَةَ سَنَةٍ قَالَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع)هَکَذَا أَنْتُمْ لَوْ فَعَلْتُمْ لَفَرَّجَ اللَّهُ عَنَّا فَأَمَّا إِذْ لَمْ تَکُونُوا فَإِنَّ الْأَمْرَ یَنْتَهِی إِلَی مُنْتَهَاهُ»؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۲.
  42. سوره آل عمران، آیه ۹.
  43. «کُنَّا عِنْدَ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الرِّضَا (ع)فَجَرَی ذِکْرُ السُّفْیَانِیِّ وَ مَا جَاءَ فِی الرِّوَایَةِ مِنْ أَنَّ أَمْرَهُ مِنَ الْمَحْتُومِ فَقُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ (ع)هَلْ یَبْدُو لِلَّهِ فِی الْمَحْتُومِ قَالَ نَعَمْ قُلْنَا لَهُ فَنَخَافُ أَنْ یَبْدُوَ لِلَّهِ فِی الْقَائِمِ فَقَالَ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَ الْمِیعَادِ وَ اللَّهُ لا یُخْلِفُ الْمِیعادَ»؛ الغیبة للنعمانی، ص ۳۰۲ ح ۱۰.
  44. ر.ک: حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۱۳۳-۱۳۸.
  45. ارشاد مفید، ج ۲، ص ۳۴۰؛ اعلام الوری، ص ۴۰۱؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۳۳.
  46. ر.ک: تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۶۱.
  47. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی ج۲، ص ۵۸.
  48. ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص ۲۶۲؛ آیتی، نصرت‌الله، تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص ۳۴ ـ ۴۳.
  49. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی ج۷، ص ۴۳۰ ـ ۴۳۲.
  50. ر.ک: آیتی، نصرت‌الله، تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص ۳۴ ـ ۴۳؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص ۲۶۲.