←سفیانی و ماجرای شورش او
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
[[سفیانی]] مردی به نام [[عثمان بن عنبسه]] از تبار [[ابو سفیان]] و از نسل [[یزید بن معاویه]] است. او طبق [[روایات]] جنبش خود را خارج [[دمشق]] از منطقه حوران یا درعا در مرز [[سوریه]] و [[اردن]] آغاز میکند، البته [[روایات]]، منطقه [[خروج]] وی را وادی یابس<ref>تنگه بی آب و علف (وادی یابس از اراضی شام یا به اعتبار خشکی آن زمین از گیاه او را یابس گویند یا به اعتبار این که قبلا دریا بوده و خشک شده است). مهدی منتظر {{ع}}، ص ۲۷۱.</ref> و أسود (دره خشک و سیاه) مینامند. او سمبل و نمونه آن دسته از [[حکام]] و [[فرمانروایان]] کشورهای اسلامی است که در عین [[انحرافات]] شان، با [[حق]] سر ستیز دارند. زمان [[خروج]] و شورش او طبق [[روایات]] معتبر<ref>فقیه، محمد، السفیانی، ص ۱۱۸.</ref> در [[ماه رجب]] است و میان [[ظهور]] حضرت در [[مکه مکرمه]] و شورش [[سفیانی]] تنها شش ماه فاصله است<ref>ر.ک: [[سید مجتبی السادة|السادة، سید مجتبی]]، [[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]، ص ۷۳ـ۸۰؛ [[علی کورانی|کورانی، علی]]، [[عصر ظهور (کتاب)|عصر ظهور]]، ص۱۲۳.</ref>. | [[سفیانی]] مردی به نام [[عثمان بن عنبسه]] از تبار [[ابو سفیان]] و از نسل [[یزید بن معاویه]] است. او طبق [[روایات]] جنبش خود را خارج [[دمشق]] از منطقه حوران یا درعا در مرز [[سوریه]] و [[اردن]] آغاز میکند، البته [[روایات]]، منطقه [[خروج]] وی را وادی یابس<ref>تنگه بی آب و علف (وادی یابس از اراضی شام یا به اعتبار خشکی آن زمین از گیاه او را یابس گویند یا به اعتبار این که قبلا دریا بوده و خشک شده است). مهدی منتظر {{ع}}، ص ۲۷۱.</ref> و أسود (دره خشک و سیاه) مینامند. او سمبل و نمونه آن دسته از [[حکام]] و [[فرمانروایان]] کشورهای اسلامی است که در عین [[انحرافات]] شان، با [[حق]] سر ستیز دارند. زمان [[خروج]] و شورش او طبق [[روایات]] معتبر<ref>فقیه، محمد، السفیانی، ص ۱۱۸.</ref> در [[ماه رجب]] است و میان [[ظهور]] حضرت در [[مکه مکرمه]] و شورش [[سفیانی]] تنها شش ماه فاصله است<ref>ر.ک: [[سید مجتبی السادة|السادة، سید مجتبی]]، [[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]، ص ۷۳ـ۸۰؛ [[علی کورانی|کورانی، علی]]، [[عصر ظهور (کتاب)|عصر ظهور]]، ص۱۲۳.</ref>. | ||
[[دمشق]] در آینده، صحنه جنگهای مسلحانه داخلی بین گروههای سه گانهای خواهد بود که همگی از راه [[حق]] منحرفند و هر کدام [[حکومت]] را برای خود میخواهند. شاید بتوان گفت [[اختلاف]] رنگ آنها، حاکی از [[اختلاف]] موجود در بین آنهاست. اولی: [[ابقع]]<ref>سیاه و سفید.</ref>؛ دومی: [[اصهب]]<ref>سفیدی که با سرخی آمیخته.</ref> و سومی: سرخ زرد آبی که همان [[سفیانی]] است و در این درگیری، [[پیروزی]] از آن اوست. وی بر [[شام]] تسلط پیدا میکند. [[سفیانی]] بر پنج منطقه سیطره پیدا میکند: [[دمشق]]، | [[دمشق]] در آینده، صحنه جنگهای مسلحانه داخلی بین گروههای سه گانهای خواهد بود که همگی از راه [[حق]] منحرفند و هر کدام [[حکومت]] را برای خود میخواهند. شاید بتوان گفت [[اختلاف]] رنگ آنها، حاکی از [[اختلاف]] موجود در بین آنهاست. اولی: [[ابقع]]<ref>سیاه و سفید.</ref>؛ دومی: [[اصهب]]<ref>سفیدی که با سرخی آمیخته.</ref> و سومی: سرخ زرد آبی که همان [[سفیانی]] است و در این درگیری، [[پیروزی]] از آن اوست. وی بر [[شام]] تسلط پیدا میکند. [[سفیانی]] بر پنج منطقه سیطره پیدا میکند: [[دمشق]]، حمص، [[فلسطین]]، [[اردن]] و قنسرین<ref>قنسرین منطقهای است نزدیک شهر حلب که در روزگار صدر اسلام یکی از پادگانهای نظامی شام بوده است. ر.ک: تاج العروس، ج ۳، ص ۵۰۸؛ ماده قنسر.</ref>. هنگامی که حکومتش تثبیت شد با سپاهی روانه [[عراق]] میشود. در بین راه با نیروهایی که [[حاکمان]] [[عراق]] برای مقابله با او فرستادهاند درگیر میشود و در منطقه [[قرقیسیا]]<ref>منطقهای است در سوریه کنونی، نزدیک مرز عراق.</ref> نبردی سهمگین در میگیرد و از هر دو [[سپاه]] [[گمراه]]، نزدیک به یک صد هزار نفر کشته میشوند. پس از این نبرد، [[سفیانی]] پیروزمندانه وارد [[عراق]] میشود و در منطقه جزیره<ref>سرزمینی است در عراق، بین دجله و فرات.</ref> به نبرد با [[یمانی]] رو میآورد و پیروز میشود. سپس به [[کوفه]] میرود و در [[کشتار]] و به [[اسارت]] در آوردن [[مردم]] آنجا، سنگ تمام میگذارد و [[شیعیان]] و گروهی از [[خاندان]] [[رسول]] {{صل}} را میکشد. | ||
او پس از تحکیم پایههای قدرتش در [[عراق]]، به سرزمینهای مقدس [[حجاز]] نیز یورش میبرد. به این منظور لشکر عظیمی را برای | او پس از تحکیم پایههای قدرتش در [[عراق]]، به سرزمینهای مقدس [[حجاز]] نیز یورش میبرد. به این منظور لشکر عظیمی را برای تصرف [[مدینه]] گسیل میدارد. در بیشتر [[روایات]] آمده است خود [[سفیانی]] همراه این لشکر نیست. [[حضرت مهدی]] {{ع}} پس از [[آگاهی]] از این موضوع به [[مکه]] میرود. این خبر را جاسوسان [[سفیانی]] به او اطلاع میدهند. او نیرویی را فراهم آورده، برای کشتن [[امام]] و یارانش راهی [[مکه]] مینماید. به [[نص]] [[قرآن کریم]]، [[مکه]] حرم امن الهی است و [[امام مهدی]] {{ع}} که ذخیرۀ [[خداوند]] برای روز [[موعود]] و مایۀ [[هدایت]] جهانیان است، نه تنها کشته نخواهد شد بلکه مشمول حمایتهای الهی نیز خواهد گردید. از این رو به [[اعجاز]] الهی آن نیروی نظامی در منطقه [[بیدا]] در [[زمین]] فرو رفته، نابود خواهد شد و جز دو یا سه نفر از آنها که خبر حادثه را به [[مردم]] میرسانند، کسی باقی نخواهد ماند. البته در اینجا کار [[سفیانی]] به پایان نمیرسد بلکه حکومتش که به گستردگی سرزمینهای [[سوریه]]، [[عراق]]، [[اردن]]، [[فلسطین]] و منطقه وسیعی از شبه جزیره [[عربستان]] است، تا مدت کمی پس از فرو رفتن سپاهیانش در سرزمین [[بیدا]] برقرار خواهد ماند و [[حضرت مهدی]] {{ع}} پس از [[ظهور]] به همراه یارانش به [[عراق]] رفته، با او خواهد جنگید و به هلاکتش خواهد رسانید<ref>ر.ک: [[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ پس از ظهور (کتاب)|تاریخ پس از ظهور]]، ص۱۴۵ـ۱۴۷؛ [[سید مجتبی السادة|السادة، سید مجتبی]]، [[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]، ص ۷۳ـ۸۰؛[[سید محمد کاظم قزوینی|قزوینی، سید محمد کاظم]]، [[امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور (کتاب)|امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور]]، ص ۳۲۹ ـ ۳۳۲؛ [[علی رضا امامی میبدی|امامی میبدی، علی رضا]]، [[آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]، ص ۱۸۶ ـ ۱۹۰.</ref>. | ||
== روایات دال بر خروج و شورش [[سفیانی]] == | == روایات دال بر خروج و شورش [[سفیانی]] == |