اشعث بن سوار ثقفی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{مدخل‌های وابسته}} +{{مدخل‌ وابسته}}))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{مدخل‌ وابسته}} +{{مدخل وابسته}}))
خط ۴۵: خط ۴۵:


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل‌ وابسته}}
{{مدخل وابسته}}
* [[اشعث بن سوار کندی کوفی]]
* [[اشعث بن سوار کندی کوفی]]
{{پایان مدخل‌ وابسته}}
{{پایان مدخل‌ وابسته}}

نسخهٔ ‏۱ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۴۷

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اشعث بن سوار ثقفی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

اشعث بن سوار و بیعت با امام علی(ع)

اشعث بن سوار در زمان امام مجتبی(ع)

فرزندان اشعث

اشعث و نقل برخی شأن نزول آیات

  • واحدی می‌نویسد: اشعث بن سواد به نقل از عکرمه، که از ابن عباس نقل کرده است، می‌گوید: قول خداوند تبارک و تعالی که می‌فرماید: ﴿إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا فَأُولَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِيرًا[۱۹].
  • درباره مردم مکه نازل شد که می‌گفتند، مسلمان هستند، اما در هنگام جنگ بدر برای جنگ با مسلمانان همراه مشرکان از مکه خارج شدند[۲۰].
  • همچنین اشعث بن سوار می‌گوید: وقتی ابوقیس که یکی از انصار و مردی صالح بود، در گذشت، پسرش، قیس از همسرش خواستگاری کرد؛ وی گفت: "من تو را فرزند خویش می‌شمارم و تو در میان قوم خود مردی صالح هستی؛ من به نزد پیامبر گرامی(ص) می‌روم و در این باره می‌پرسم" سپس نزد پیامبر(ص) رفت و ماجرا را شرح داد؛ پیامبر(ص) فرمود: "به خانه‌ات بازگرد" و این آیه نازل شد. ﴿وَلَا تَنْكِحُوا مَا نَكَحَ آبَاؤُكُمْ مِنَ النِّسَاءِ[۲۱]. برخی گفته‌اند: منظور این است که با زنانی که پدرانتان با آنها آمیزش کرده‌اند، ازدواج نکنید و بر شما حرام است آن‌چه که مردم جاهلیت انجام می‌دادند و با همسر پدر ازدواج می‌کردند [۲۲].
  • اشعث بن سوار، از عدی بن ثابت نیز خبری نقل کرده و گفته است: ابن ثابت گوید: روزی زنی از انصار نزد پیامبر اکرم(ص) آمد و گفت: "ای رسول خدا! من در خانه خود در حالتی هستم که نمی‌خواهم کسی مرا ببیند، گرچه آن شخص پدر و یا فرزندم باشد؛ گاهی پدرم یا یکی از نزدیکان بدون اجازه به خانه من وارد می‌شوند، در صورتی که من بر آن حالت هستم؛ من باید چه کنم؟ پس این آیه نازل شد: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتًا غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَى أَهْلِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ[۲۳][۲۴][۲۵].

اشعث در نگاه اهل سنت

  1. اشعث حمرانی که ثقه است؛
  2. اشعث حدانی که معتبر است؛
  3. اشعث بن سوار کوفی که معتبر اما ضعیف‌ترین ایشان است[۲۸]. ابن عماد حنبلی، اشعث بن سوار را کوفی و ضعیف می‌داند [۲۹]. نووی نیز می‌نویسد: اکثر علما وی را ضعیف و بعضی از ایشان وی را ثقه می‌شمارند[۳۰]. ابن حزم هم می‌نویسد: اشعث بن سوار ضعیف است[۳۱]. ابن حجر پس از نقل روایتی می‌نویسد: اشعث بن سوار در اسناد حدیث قرار دارد و او ضعیف است [۳۲].

اشعث و نقل روایت

  1. چند نفر و همچنین اشعث بن سوار از شعبی و او از عمویش، قیس بن عبد نقل کرده‌اند: روزی در مسجد نشسته بودیم و عبدالله بن مسعود با ما بود؛ پس یک اعرابی آمد و گفت: "آیا عبدالله در میان شماست؟" ابن مسعود گفت: "آری، من عبدالله هستم؛ حاجت تو چیست؟" گفت: "ای عبدالله! آیا پیامبرتان به شما خبر داده است که در میان شما چند خلیفه خواهد بود؟ او گفت: "از من چیزی را پرسیدی که از زمان آمدن من به عراق کسی آن را از من نپرسیده است؛ آری؛ دوازده نفر، به تعداد نقبای بنی‌اسرائیل"[۵۷].
  2. اشعث بن سوار از ابواسحاق نقل می‌کند: علی(ع) بر جنازه عمار بن یاسر و هاشم بن عتبه که خدا از هر دو خشنود باد! نماز گزارد. و جنازه هاشم را پس از جنازه عمار نهاده بودند و امام(ع) برای هر دو یک نماز گزارد که در آن پنج یا شش یا هفت تکبیر گفت و شک و تردید در این باره از اشعث است[۵۸].
  3. محمد بن فضیل از اشعث بن سوار نقل کرده که گفته است: روزی عدی بن ارطاة بر منبر به علی(ع) دشنام گفت؛ پس حسن بصری گریست و گفت: "در این روز به مردی دشنام داده شد که او برادر رسول خدا(ص) در دنیا و آخرت است"[۵۹].
  4. اشعث بن سوار به نقل از احنف بن قیس به نقل از ابوذر غفاری گفته است: یک روز در مسجد با برخی از اصحاب قبا نزد رسول خدا(ص) بودیم؛ پس ایشان فرموند: "ای گروه اصحاب من! اکنون از این در، مردی به نزد شما وارد می‌شود که امیرمؤمنان و امام مسلمانان است"؛ پس همه به آن در نگاه کردند و من هم نگاه کردم و دیدم که علی بن ابی طالب نمودار شد؛ پس پیامبر برخاست و از او استقبال کرد و او را در آغوش کشید و میان دو چشمش را بوسید و او را پهلوی خود نشانید و به ما رو کرد و فرمود: "این علی، پس از من امام شماست؛ طاعتش طاعت من است و نافرمانی‌اش نافرمانی من و طاعت من طاعت خداست و نافرمانی‌ام نافرمانی خدای عزوجل"[۶۰].
  5. عبدالرحیم بن سلیمان به نقل از اشعث بن سوار، به نقل از امام حسن(ع) می‌گوید: آن حضرت فرمود: "کفاره نذر معصیت اطعام ده نفر مسکین است"[۶۱]؛ و اسماعیل بن ابراهیم از اشعث بن سوار، از قول مردی نقل می‌کند که گفته است: روزی مردی آمد و کنار حسن بن علی(ع) نشست؛ پس امام حسن(ع) به او فرمود: "تو هنگامی که ما قصد برخاستن داشتیم، کنار ما نشستی؛ آیا اجازه می‌دهی که برخیزم؟"[۶۲][۶۳].

سرانجام

  • درباره تاریخ وفات اشعث نیز قول‌های فراوانی نقل شده که بیشتر درباره اشعث بن سوار است، مگر اینکه عمر اشعث بن سوار را طولانی فرض کنیم. عده‌ای نیز زمان مرگ وی را در زمان آغاز خلافت منصور می‌دانند [۶۴]، عده‌ای هم سال ۱۳۶ ق[۶۵] و عده‌ای هم سال ۱۴۳ ق را سال مرگ او می‌دانند[۶۶][۶۷].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. رجال الطوسی، طوسی، ص۹۳ (اصحاب ابی محمد الحسن بن علی أشعث بن سوار).
  2. رجال الطوسی، طوسی، ص۱۶۶ (أصحاب ابی عبدالله جعفربن محمد الصادق أشعث بن سوار الثقفی الکوفی).
  3. أشعث بن سوار، صمن أصحاب الحسن. (معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۲۱۵، ش۱۴۹۶).
  4. أشعث بن سوار الثقفی الکوفی، من أصحاب الصادق. (معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۲۱۵، ش۱۴۹۷).
  5. ر.ک: اسدالغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۳۴۰؛ لسان المیزان، ابن حجر، ج۷، ص۶۶.
  6. أعیان الشیعه، سید محسن امین، ج۳، ص۴۶۲.
  7. قاموس الرجال، شوشتری، ج۲، ص۱۵۲.
  8. تنقیح المقال، مامقانی، ج۱۱، ص۹۸- ۹۹.
  9. تنقیح المقال، مامقانی، ج۱۱، ص۹۸، پاورقی شماره ۴.
  10. عسکری، عبدالرضا، مقاله «اشعث بن سوار الکوفی الثقفی»، اصحاب امام حسن مجتبی، ص ۱۸۷-۱۸۹.
  11. الجمل و النصره لسید العتره فی حرب البصره، شیخ مفید، ص۱۰۸.
  12. عسکری، عبدالرضا، مقاله «اشعث بن سوار الکوفی الثقفی»، اصحاب امام حسن مجتبی، ص ۱۸۹.
  13. «بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم» سوره شوری، آیه ۲۳.
  14. الإرشاد، شیخ مفید، ج۲، ص۷-۹؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج۴۳، ص۳۶۲.
  15. عسکری، عبدالرضا، مقاله «اشعث بن سوار الکوفی الثقفی»، اصحاب امام حسن مجتبی، ص ۱۹۰-۱۹۱.
  16. مناقب آل أبی طالب، ابن شهر آشوب، ج۳، ص۴۰.
  17. تهذیب الکمال، مزی، ج۲، ص۲۶۷ -۶۸.
  18. عسکری، عبدالرضا، مقاله «اشعث بن سوار الکوفی الثقفی»، اصحاب امام حسن مجتبی، ص ۱۹۱.
  19. «از کسانی که فرشتگان جانشان را در حال ستم به خویش می‌گیرند، می‌پرسند: در چه حال بوده‌اید؟ می‌گویند: ما ناتوان شمرده‌شدگان روی زمین بوده‌ایم. می‌گویند: آیا زمین خداوند (آن‌قدر) فراخ نبود که در آن هجرت کنید؟ بنابراین، سرای (پایانی) اینان دوزخ است و بد پایانه‌ای است» سوره نساء، آیه ۹۷.
  20. اسباب نزول الآیات، واحدی، ص۱۱۸.
  21. «و با زنانی که پدرانتان به نکاح آورده‌اند، ازدواج نکنید» سوره نساء، آیه ۲۲.
  22. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، ج۳، ص۴۴؛ الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۷۳۵؛ أسدالغابه، ابن اثیر، ج۵، ص۲۵۵.
  23. «ای مؤمنان! به خانه‌هایی جز خانه خودتان درنیایید تا آنکه آشنایی دهید و بر اهل آن (خانه)‌ها سلام کنید؛ این برای شما بهتر است، باشد که پند گیرید» سوره نور، آیه ۲۷.
  24. تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، ج۶، ص۳۶.
  25. عسکری، عبدالرضا، مقاله «اشعث بن سوار الکوفی الثقفی»، اصحاب امام حسن مجتبی، ص ۱۹۱-۱۹۳.
  26. الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۱، ص۲۸۱.
  27. البدایة و النهایة، ابن کثیر، ج۶، ص۱۲.
  28. تاریخ الإسلام ذهبی، ج۹، ص۷۲. زبیدی نیز همانند همین مطلب را نقل و اشعث دوم را حرانی معرفی می‌کند. (تاج العروس، ج۳، ص۲۲۶).
  29. شذرات الذهب، ابن عماد حنبلی، ج۲، ص۲۱۰.
  30. المجموع، نووی، ج۷، ص۲۲.
  31. المحلی، ابن حزم، ج۹، ص۳۳۶.
  32. تلخیص الحبیر، ابن حجر، ج۷، ص۴۲۰.
  33. نیل الاوطار، شوکانی، ج۴، ص۲۱۵.
  34. مجمع الزوائد، هیثمی، ج۱، ص۲۳۴.
  35. مجمع الزوائد، هیثمی، ج۱، ص۲۸۱.
  36. تحفة الأحوذی، مبارکفوری، ج۳، ص۵۷۸.
  37. تحفة الأحوذی، مبارکفوری، ج۷، ص۵۱.
  38. السنن الکبری، نسائی، ج۴، ص۳۴۸.
  39. مسند احمد، ج۱، ص۱۶۲.
  40. الأنساب، سمعانی، ج۳، ص۲.
  41. عسکری، عبدالرضا، مقاله «اشعث بن سوار الکوفی الثقفی»، اصحاب امام حسن مجتبی، ص ۱۹۳-۱۹۴.
  42. تاریخ الإسلام، ذهبی، ج۷، ص۴۹.
  43. تاریخ الإسلام، ذهبی، ج۷، ص۳۳۹.
  44. تاریخ الإسلام، ذهبی، ج۷، ص۴۳۶.
  45. تاریخ الإسلام، ذهبی، ج۷، ص۵۰۲.
  46. تاریخ الإسلام، ذهبی، ج۱۱، ص۱۹۹.
  47. تاریخ الإسلام، ذهبی، ج۱۲، ص۸۵.
  48. تاریخ الإسلام، ذهبی، ج۱۲، ص۱۹۸.
  49. تاریخ الإسلام، ذهبی، ج۱۲، ص۲۶۵.
  50. تاریخ الإسلام، ذهبی، ج۱۲، ص۲۶۷.
  51. تاریخ الإسلام، ذهبی، ج۱۲، ص۳۸۴.
  52. تاریخ الإسلام، ذهبی، ج۱۳، ص۱۲۱.
  53. تاریخ الإسلام، ذهبی، ج۱۳، ص۲۶۳.
  54. تاریخ الإسلام، ذهبی، ج۱۳، ص۳۲۵.
  55. تاریخ الإسلام، ذهبی، ج۱۳، ص۳۳۵.
  56. المنتظم، ابن جوزی، ج۱۰، ص۲۹.
  57. الخصال، شیخ صدوق، ج۲، ص۴۶۸؛ عیون أخبار الرضا(ع)، شیخ صدوق، ج۱، ص۴۹؛ الأمالی، شیخ صدوق، ص۳۱۰؛ کفایة الاثر، خزار قمی، ص۲۷ (البته خزار قمی لفظ اشعث بن سواد را آورده است).
  58. الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۱۹۸؛ أنساب الأشراف، بلاذری، ج۱، ص۱۷۴.
  59. شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید، ج۱۳، ص۲۲۱؛ مناقب امام امیرالمؤمنین، محمد بن اسماعیل کوفی، ج۱، ص۳۱۸.
  60. الامالی، شیخ صدوق، ص۵۴۱.
  61. «كَفَّارَةُ النَّذْرِ إِذَا كَانَ فِي مَعْصِيَةٍ، إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاكِينَ»؛ المصنف، ابن ابی شیبه، ج۳، ص۴۷۱.
  62. الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۱، ص۲۸۱.
  63. عسکری، عبدالرضا، مقاله «اشعث بن سوار الکوفی الثقفی»، اصحاب امام حسن مجتبی، ص ۱۹۵-۱۹۷.
  64. الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۱، ص۲۸۱؛ المعارف، ابن قتیبه، ص۴۸۶.
  65. تاریخ الإسلام، ذهبی، ج۸، ص۳۵۱؛ ج۸، ص۳۷۹؛ تهذیب الکمال، مزی، ج۳، ص۲۷۰؛ شذرات الذهب، ابن عماد حنبلی، ج۲، ص۱۵۸.
  66. تاریخ خلیفة بن خیاط، ص۲۷۵؛ الکامل، ابن اثیر، ج۵، ص۵۱۲.
  67. عسکری، عبدالرضا، مقاله «اشعث بن سوار الکوفی الثقفی»، اصحاب امام حسن مجتبی، ص ۱۹۷.