حق اهل بیت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۱۳۱: خط ۱۳۱:
# [[پرونده:000070.jpg|22px]] [[سید محمد حسین حسینی طهرانی|حسینی طهرانی، سید محمد حسین]]، [[امام‌شناسی - حسینی طهرانی (کتاب)|'''امام‌شناسی''']]
# [[پرونده:000070.jpg|22px]] [[سید محمد حسین حسینی طهرانی|حسینی طهرانی، سید محمد حسین]]، [[امام‌شناسی - حسینی طهرانی (کتاب)|'''امام‌شناسی''']]
# [[پرونده:1368945.jpg|22px]] [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|'''فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت''']]
# [[پرونده:1368945.jpg|22px]] [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|'''فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت''']]
# [[پرونده:Adab-1.jpg|22px]] [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[ادب فنای مقربان ج۱ (کتاب)|'''ادب فنای مقربان ج۱''']]
# [[پرونده:000056.jpg|22px]] [[سید رضا حسینی|حسینی]]، [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی]]، [[انفال - صادقی فدکی و حسینی (مقاله)| انفال]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵''']]
# [[پرونده:000056.jpg|22px]] [[سید رضا حسینی|حسینی]]، [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی]]، [[انفال - صادقی فدکی و حسینی (مقاله)| انفال]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵''']]
# [[پرونده:1100538.jpg|22px]] [[محمد علی میرعلی|میرعلی، محمد علی]]، [[اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت (کتاب)|'''اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت''']]
# [[پرونده:1100538.jpg|22px]] [[محمد علی میرعلی|میرعلی، محمد علی]]، [[اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت (کتاب)|'''اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت''']]

نسخهٔ ‏۸ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۱۹

مقدمه

امام و امّت، هر یک در قبال دیگری وظایف و حقوقی دارند. این حقوق و تکالیف در متون اسلامی مورد توجّه قرار گرفته است؛ البتّه روشن است که امام تکالیف و وظایف الهی خود را به خوبی انجام می‌دهد؛ چون او معصوم است و هرگز وظیفه واجب خود را ترک نخواهد کرد؛ امّا مردم همواره در طول تاریخ، مع‌الاسف از وظایف و تکالیف خود در قبال امامت تخلّف کرده‌اند و همین انجام ندادن تکالیف به حرکت استکمالی بشر لطمات جبران‌ناپذیری وارد کرده است[۱]. لذا هم شناخت این حقوق ضروری است و هم ادای آنها و جز با این معرفت و ادا، رستگاری در کار نیست. پیامبر خدا (ص) فرمود: "هیچ بنده‌ای از عمل خود بهره‌ای نمی‌برد مگر با شناختش نسبت به حق ما"[۲].[۳]

معناشناسی

اهل بیت، ترکیبی از دو واژۀ "اهل" و "بیت" است. واژه "اهل" به معانی سزاوار و لایق به چیزی، مختار و منتخب، خاندان، اقوام و خویشان، عیال و فرزندان، ملت و امت و... آمده است[۴] و قدر جامع همه آنها تعلق، سنخیت، اُنس و الفت داشتن با چیزی و اختصاص داشتن به آن است. "بیت" نیز به معنای خانه و محل سکونت است[۵] و بدین ترتیب، ترکیب "اهل بیت" به معنای "ساکنان خانه" است[۶] و در اصطلاح در مورد خاندان پیامبر اسلام به کار می‌‌رود[۷].

شمارش و دسته‌بندی حقوق اهل بیت

حقوق فردی اهل بیت

حق معرفت

حق زیارت

زیارت پیامبر و ائمّه (ع) هم در حال حیاتشان ارزشمند و تأثیرگذار است، هم پس از رحلت یا شهادتشان سازنده و الهام بخش است و تأکید زیارت، نسبت به حضرت رسول (ص)، حضرت زهرا، امامان معصوم، شهدای آل محمّد، علما و صلحاست. امام صادق (ع) فرمود: «هر کس ما را پس از مرگمان زیارت کند، گویا در حال حیات، زیارتمان کرده است»[۸]. اینگونه زیارت‌ها، علاوه بر آنکه برای خود زائر، اثر تربیتی و تزکیه روح دارد و دلیل حق‌شناسی او نسبت به اولیاء خدا و پیشوایان دین است، در زمینه احیاء امر امامان و ترویج مکتب انسانی و تربیتی آن اسوه‌ها در جوامع بشری و توجّه دادن به خط صحیح رهبری و ولایت در جامعه مؤثّر است[۹].

حق توسل

هدف از خلقت، رسیدن به کمال و مقام قرب الهی است؛ اما از آنجا که برای برقراری ارتباط با هر کسی نیاز به واسطه و وسیله هست، لذا برای پیوند و اتصال به آستان قدس ربوبی نیز محتاج به واسطه و وسیله هستیم. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ[۱۰]. تمسک به اهل بیت (ع) از لوازم سیر الی الله و دریافت فیض الهی است، حال این فیض معنوی باشد مثل علم و بصیرت یا هر رزق و روزی مادی دیگر. پس انکار "توسل" و تقرب جستن به وسیله‌ای در نزد خداوند انکار یکی از اصول است و نادیده گرفتن یکی از قوانین فطرت است. شیعه در توسل به اهل بیت (ع) منظوری جز "ابتغاء وسیله" و "اعتصمام بحبل الله و العروة الوثقی" ندارد که این امر صریحاً در قرآن کریم مورد ترغیب بلکه واجب شده است (امر شده)، شیعه نه کسی را جز خدا می‌پرستد و نه کسی را شریک خدا می‌داند بلکه اهل بیت را با اذن الهی اسباب و وسیله تقرب می‌داند پس همه به جز خداوند "ممکن الوجودند" و فقط اوست که واجب الوجود بالذات است[۱۱].

حق سلام

بهترین ادب و سلام به درگاه حضرت احدیت، سلام به مقربین درگاهش، معصومین (ع) است، لذا هر روزی را به سلام و زیارت آن بزرگواران اختصاص داده‌اند. خداوند در سوره صافات می‌فرماید: سَلَامٌ عَلَى إِلْ يَاسِينَ[۱۲]، بر سایر انبیای عظام سلام می‌فرستد مانند: سَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ[۱۳]، سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِي الْعَالَمِينَ[۱۴] و ... . واضح است که در این آیات، نوح، ابراهیم، موسی و هارون جملگی پیامبران الهی هستند و بر آنها سلام گفته است[۱۵].

سلام، ابراز دوستی و خیرخواهی و طلب سلامتی و رمز محبت و علاقه و پیوند و چراغ سبز آشنایی است و نشان دهنده پیوند بین زائر و مزور و ارتباط ایمانی و فکری میان آن دو است. حضور بر مزار امام و سلام دادن، نوعی شعار به نفع جبهه حق است که در وجود امام، تجلّی یافته و نوعی تقویت جناح ایمان و همبستگی با خط پاکی و تقواست[۱۶].

حق صلوات

خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا[۱۷] در این آیه، مقام پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع) به بهترین وجه ترسیم شده است؛ چرا که خداوند متعال در کنار فرشتگان مقربش بر ایشان صلوات و درود می‌فرستد و به مؤمنان هم دستور می‌دهد آنها نیز این کار را بکنند. در واقع این آیه علاقۀ خاص خداوند متعال و فرشتگان نسبت به پیامبر و حفظ حرمت پیامبر را نشان می‌دهد. مقام پیامبر آنقدر والاست که خداوند و تمام فرشتگانی که تدبیر جهان بر عهده آنها گذاشته شده است، بر او درود می‌فرستند، اکنون که چنین است شما نیز با این پیام جهان هستی هماهنگ شوید[۱۸].[۱۹]

حق صله رحم

منظور از صله رحم با اهل بیت (ع) رحم، رحم و نسب نیست، بلکه پیوند معنوی با اهل بیت مراد است، چون در حدیث آمده که خداوند ارواح شیعیان را از ماده‌ای که جسم آنان را خلق کرده، آفرید. مثل این روایت: رسول اکرم (ص) فرمودند: "من و علی پدران این امت هستیم"[۲۰]. حضرت علی بن الحسین (ع) فرمود: "اگر حق پدر و مادر به واسطۀ نیکی و احسان آنها به فرزند زیاد است، احسان و نیکی محمد و علی به امت بیشتر از آنهاست. آن دو شایسته‌ترند که دو پدر امت باشند"[۲۱]. اهل بیت برترین اهل بیت و علی (ع) برترین فرد آنان است، پس حقوق آنان هم بر عهده مردم، برترین حقوق و وجوب ادایش مقدم برهمه حقوق‌هاست[۲۲].

حق ذکر

یکی از حقوق اهل بیت (ع) ذکر ایشان است. ذکر به معنای غافل نبودن و یادآور بودن (در مقابل غفلت و فراموشی) است از این جهت است اجعلني منك على ذكر یعنی فراموشم نکن، پس از آن، یاد کردن زبانی را نیز ذکر نامیده‌اند[۲۳].

یاد خوبان و اولیای الهی یاد خداست و از این‌رو خداوند یاد برخی از انبیا را از پیامبر گرامی خواسته است: وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ[۲۴]. در مورد اهل بیت نیز این‌گونه است؛ چرا که یاد ایشان هم یاد خداست چون که ایشان تجلی اسماء و صفات الهی می‌باشند؛ پس برای یاد ایشان توجه و عنایت خداوند ضروری است و بدون توجه او کسی موفق به یادش نمی‌شود: "شیعیان ما با خود مهربان‌اند، چون تنها باشند خدا را یاد کنند همانا یاد ما یاد خداست هرگاه ما یاد شویم خدا یاد شود"[۲۵].

ذکر اهل بیت نوعی تکریم و توسل به آنهاست این ذکر هم شامل ذکر مصائب و رنج‌ها، سختی‌ها و ظلم‌هایی است که بعد از رحلت پیامبر اکرم بر آنها گذشت و هم شامل ذکر فضائل و مناقب آنها است که در شأن آنهاست[۲۶].

حقوق اجتماعی اهل بیت

حق وصایت

حق وصایت به تنهایی، از جمله حقوق اجتماعی نیست، بلکه از حقوق فردی است که مربوط به شخص امام می‌شود، یعنی حقی است اختصاصی که فقط ائمه از آن برخوردارند نه دیگران، اما از آنجا که وصایت مقدمه است برای تحقق حق امامت که از جمله مهم‌ترین حقوق اجتماعی اهل بیت است؛ از این‌رو این حق مقدم بر حق امامت و مقدمه آن است. از منظر شیعه وصایت از جمله حقوقی است که فقط اهل بیت از آن برخوردارند. اهل سنت، وصایت را قبول ندارند[۲۷].

پیامبر خدا در سال دهم هجرت همگی را به حج دعوت کرد و این دعوت به دوردست‌ترین بلاد رسانید. در بازگشت از حج و روز هیجدهم ذی‌الحجه به غدیرخم از منطقه جحفه رسیدند؛ اینجا بود که جبرئیل امین از طرف خداوند متعال نازل شد و آیه يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...[۲۸] را بر او ابلاغ کرد و به او فرمان داد تا علی (ع) را به امامت و ولایت معرفی نماید و به همه مسلمانان اعلام کند که اطاعت و فرمان‌برداری از علی (ع) بر همگان واجب و فریضه است. رسول خدا دستور توقف داد و به منادی خویش فرمان داد تا در میان مردم فریاد بزند و آنان را گرد آورد، پس همگی گرد آمدند. پیامبر بعد از نماز فرمود: "من به زودی دعوت خدا را اجابت کرده و از میان شما می‌روم...". سپس فرمود: ... خدایا تو شاهد باش. پس هرکس را که من مولای او هستم و نسبت به خودش اولی هستم، پس این علی مولای و اولی به اوست"...[۲۹].[۳۰]

حق امامت و ولایت

امامت در لغت به معنای قصد، توجه و آهنگ چیزی کردن است[۳۱].[۳۲] امام در اصطلاح شیعه به کسی می‌گویند که پیشوا و مقتدای عالمیان است. خداوند به وی در جمیع امور مصونیت و عصمت بخشیده است[۳۳].

امام دارای سه ویژگی است: ویژگی نخست، جانشینی پیامبر گرامی اسلام است. امام کسی است که پس از پیامبر اسلام (ص) بر مسند او می‌نشیند. ولایت و سرپرستی بر همۀ مکلفان، از دیگر ویژگی‌های امام است. ویژگی دیگر، واجب‌الاطاعه بودن امام است. امام، جانشین پیامبر (ص) و ولیّ امت است؛ به گونه‌ای که اطاعت از فرمان او در حد اطاعت از فرمان پیامبر (ص) وجوب دارد. امام، تنها یک راهنما و هدایت‌گر نیست که امت در قبال وی هیچ وظیفه‌ای نداشته باشد، بلکه امت، هم در امور دین و هم در امور دنیا باید از وی اطاعت کند[۳۴].

حق تقدیم (حق افضلیت)

افضلیت به معنای افضل بودن در امور دنیوی و اخروی، از صفات و ویژگی‌های مهم امام است. امامیه معتقدند امام از تمام افراد کامل‌تر و فاضل‌تر است[۳۵]. هم‌چنین شیعه امامیه می‌گوید: واجب است امام، افضل باشد از همه مردم در تمامی صفات کمالی، از جمله علم و فهم و رأی و دوراندیشی و کرامت و حسن خلق و عفت و زهد و عدل و تقوی و سیاست شرعیه و امثال اینها"[۳۶].

باید توجه داشت افضلیت دارای دو جنبه است. از یک جنبه حق فردی است و آن اینکه وجود کمالات علمی و عملی در ائمه (ع) اقضا می‌کند آنان برتر از دیگران باشند یعنی برتری، حق آنان است که خداوند متعال برای آنها قرار داده است؛ اما جنبه دیگر آنکه نسبت به مکلفین ایجاد حق و به تبع آن ایجاد تکلیف می‌نماید. برتری دانستن و برتری دادن اهل بیت (ع) در تمامی عرصه‌های علمی، معنوی، اجتماعی و سیاسی در مقایسه با افراد دیگر است[۳۷].

حق اطاعت

حق اطاعت اهل بیت مانند سایر حقوقشان، منشأ الهی دارد و مثل اطاعت از خدا و رسول واجب است[۳۸] زیرا که اطاعت آنان در ردیف اطاعت الهی است. هدف از اطاعت آنها، اطاعت از خداوند است؛ آنان مردم را به اطاعت از خدا دعوت می‌کنند نه به اطاعت از خود[۳۹]. قرآن کریم اطاعت از اهل بیت را در ردیف اطاعت خداوند و رسولش قرار می‌دهد و می‌فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ[۴۰].

ابوحمزه ثمالی گوید: "از امام باقر (ع) پرسیدم: حق امام بر مردم چیست؟ فرمود: حق او بر آنها این است که سخنش را بشنوند و اطاعتش کنند"[۴۱]. در روایتی دیگر آمده: "رضایت خداوند در اطاعت از امام است البته کسی می‌تواند از او اطاعت کند که او را بشناسد"[۴۲].

ولایت اهل بیت جز با اطاعت از آنان به دست نمی‌آید. ولایت بدون اطاعت تنها موجب تخفیف عذاب اخروی است نه موجب تقرب به خداوند. اهل بیت (ع) مکرر در سخنانشان به شیعیان و یاران توصیه می‌کردند که ولایت ما با اطاعت همراه است تنها به ولایت ما امیدوار نباشید بلکه اهل عمل نیز باشید[۴۳].

حق نصرت

نصرت به معنی یاری کردن است؛ یاری کردن دارای مراتبی است که از مرتبه یاری قلبی یعنی همفکر بودن و همراهی قلبی تا مرتبه یاری زبانی و در نهایت یاری عملی در عرصه‌های مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی؛ به صورت فردی و اجتماعی را شامل می‌گردد.

خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ[۴۴]. از جمله مصادیق نصرت خداوند، نصرت پیامبر و اوصیای ایشان در امر تبلیغ دین است و با توجه به براهین قطعی عقلی و اخبار متواتره نقلی؛ ولایت الهی از وجود پیامبر (ص) به اهل بیت اختصاص دارد، بنابراین؛ اگر کسی بخواهد مورد نصرت و یاری خداوند قرار گیرد باید سعی در یاری و کمک به وجود مقدس آن حضرات نماید تا به این وسیله برای کمک و یاری از جانب خداوند قابل و لایق شود. هر قدر نصرت و یاری انسان نسبت به اهل بیت بیشتر باشد؛ نتیجه آنکه نصرت خداوند در حق او بیشتر خواهد بود[۴۵].

حقوق مالی

حق انفال

انفال به‌معنای غنیمت، بخشش[۴۶]، افزون بر مقدار واجب[۴۷] یا زیاده بر اصل[۴۸]، در اصطلاح فقه امامیه به اموال خاص معصوم[۴۹] و به تعبیری دیگر اموالی که مالک خصوصی ندارد و به امام و حاکم اسلامی تعلق دارد[۵۰] انفال اطلاق می‌شود[۵۱].

پس از پیروزی مسلمانان در جنگ بدر میان آنان بر سر تقسیم غنایم اختلاف به‌وجود آمد، از رسول خدا در این باره پرسیدند[۵۲] و آیه نخست سوره انفال نازل شد و قانون انفال را تشریع کرد: يَسْأَلُونَكَ عَنِ الأَنفَالِ قُلِ الأَنفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ فَاتَّقُواْ اللَّهَ وَأَصْلِحُواْ ذَاتَ بَيْنِكُمْ وَأَطِيعُواْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ[۵۳].

انفال ملک رسول خدا (ص) و پس از آن حضرت، ملک ائمه (ع) است. از این رو، هر گونه تصرف در آن، بدون اذن آنان جایز نیست؛ لکن در زمان غیبت، تصرف در انفال و تملّک آن، برای شیعه بنابر قول مشهور مباح است[۵۴].

حق فیء

«فیء» به معنای رجوع و بازگشت سایه است[۵۵] و در اصطلاح، به بخشی از انفال گفته می‌شود که بدون رنج و زحمت، در اختیار جامعه اسلامی قرار گیرد[۵۶]. فی‌ء از اموال دولت اسلامی و بیت المال محسوب می‌شود و برای تأمین زندگی اقشار آسیب‌پذیر اجتماعی و در راه خدا مصرف می‌شود. فیء، یکی از منابع مهم بیت المال در نظام اسلامی است.

فیء در اسلام، از زمان یهودیان "بنی نضیر" و بیرون رفتن آنها از مدینه آغاز شده است. به همین مناسبت، آیه وَمَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَلَا رِكَابٍ وَلَكِنَّ اللَّهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلَى مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ نازل و اموال و مستغلات بر جای مانده از یهودیان را از آن رسول خدا (رئیس حکومت) دانست[۵۷].

حق خمس
حق صله (هدیه دادن)

حق مرجعیت علمی

حق اسوه بودن

حق انتظار

بخشی از حقوق از این قرار است:

  1. معرفت حجت‌های معصوم الهی.
  2. محبّت و مودّت نسبت به اهل بیت که در قرآن نیز به عنوان اجر رسالت مطرح شده است.
  3. تمسّک به عترت پیامبر که روایات بسیاری دربارۀ آن آمده است.
  4. ولایت نسبت به امیر المؤمنین و خاندان رسول خدا (ص) و قبول سرپرستی و پیشوایی امامان.
  5. مقدم داشتن آنان بر دیگران در همۀ امور دینی و دنیوی و عبادی و سیاسی.
  6. اقتداکردن به آنان و تأسی جستن به آنان و ایشان را اسوه قرار دادن.
  7. فرمانبرداری و اطاعت از آنان.
  8. گرامی داشتن و اکرام و احترام نسبت به آنان، در حال حیاتشان و پس از وفاتشان.
  9. پرداخت حقوق مالی (خمس) به آنان.
  10. نیکی و احسان به آنان.
  11. درود و صلوات فرستادن بر آن خاندان پاک و افزودن "«آل محمّد" در صلوات بر "محمّد".
  12. ذکر و یادکرد آنان و فضایلشان.
  13. ذکر مصیبت‌ها و مظلومیت‌هایشان و گریستن بر آنان.
  14. زیارت امامان در حال حیات و زیارت قبورشان پس از وفات و شهادت‌شان.

دربارۀ هریک از این حقوق، روایات فراوان نقل شده است[۵۸]. به دو مورد از آنها اشاره می‌شود: پیامبر خدا (ص) فرمود: "به اطاعت از امامانتان چنگ بزنید و با آنان مخالفت نکنید، چراکه اطاعت آنان فرمانبرداری از خداست و نافرمانی آنان نافرمانی خداوند است"[۵۹].

امیر المؤمنین (ع) در اشاره به دو حق طاعت و ولایت فرموده است: "برای ما برعهدۀ مردم حق اطاعت و ولایت است، برای آنان نیز از سوی خدا پاداش نیکوست"[۶۰].[۶۱]

وظایف امت نسبت به اهل بیت

منابع

پانویس

  1. محمدی، رضا، امام‌شناسی ۵، ص۸۶.
  2. «لَا يَنْتَفِعُ عَبْدٌ بِعَمَلِهِ إِلَّا بِمَعْرِفَتِهِ بِحَقِّنَا»؛ امالی، مفید، ص ۴۴ ح ۲.
  3. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۴۲.
  4. بصائر ذوی التمییز، ج‌۲، ص‌۸۳ ـ ۸۴.
  5. لسان العرب، ج‌۱، ص‌۵۴۵‌، «بیت».
  6. یوسفیان، حسن، مقاله «اهل بیت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵، ص۷۶ - ۹۵؛ رضوی و احمدی امیری، مقاله «اهل بیت»، دانشنامه امام خمینی ج۲، ص ۴۶۱ ـ ۴۷۹.
  7. ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان ج۱، ص ۱۰۹-۱۱۱.
  8. «مَنْ زَارَنَا فِي مَمَاتِنَا فَكَأَنَّمَا زَارَنَا فِي حَيَاتِنَا»، بحار الأنوار، ج۹۷، ص۱۲۴.
  9. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۲۱۹.
  10. «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید» سوره مائده، آیه ۳۵.
  11. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص ۱۰۴ ـ ۱۰۹.
  12. «و درود بر ال یاسین» سوره صافات، آیه ۱۳۰.
  13. «و درود بر پیامبران» سوره صافات، آیه ۱۸۱.
  14. «در میان جهانیان بر نوح درود باد!» سوره صافات، آیه ۷۹.
  15. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۰۹- ۱۱۰.
  16. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۲۸۹-۲۹۳.
  17. «خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند، ای مؤمنان! بر او درود فرستید و به شایستگی (بدو) سلام کنید» سوره احزاب، آیه ۵۶.
  18. ر.ک: حبیب الله صمیمی، فضائل و شناخت معصومین با لسان اهل بیت (ع)، ص۵۰.
  19. ر.ک: شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۱۰- ۱۱۳.
  20. «أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ»؛ عیون أخبارالرضا (ع)، ج۲، ص۸۵؛ ابن شهرآشوب، مناقب، ج۳، ص۱۰۵.
  21. تفسیر الإمام العسکری، ص۳۳۰.
  22. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۱۹- ۱۲۱.
  23. عبد الله جوادی آملی، ادب فنای مقربان، ج۳، ص۳۲.
  24. «و از بنده ما ایّوب یاد کن» سوره ص، آیه ۴۱.
  25. «أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) يَقُولُ: شِيعَتُنَا الرُّحَمَاءُ بَيْنَهُمُ الَّذِينَ إِذَا خَلَوْا ذَكَرُوا اللَّهَ إِنَّ ذِكْرَنَا مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ إِنَّا إِذَا ذُكِرْنَا ذُكِرَ اللَّهُ...»؛ الکافی، ج۲، ص۱۸۶، ترجمه سید جواد مصطفوی، ج۳، ص۲۶۸.
  26. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۲۷- ۱۳۲.
  27. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۴۴.
  28. «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان.».. سوره مائده، آیه ۶۷.
  29. علامه امینی، الغدیر، ج، ص۲۹ تا ۳۴.
  30. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۴۹- ۱۵۴.
  31. خلیل، العین، ج۱، ص۱۰۵؛ ابن منظور، لسان العرب، ص۲۱۴.
  32. ر.ک: صافی گلپایگانی، لطف‌الله، نظام امامت و رهبری، ص۱۱-۱۲.
  33. ر.ک: حسینی تهرانی، سید محمد حسین، امام‌شناسی، ج۱۸، ص۲۰۶.
  34. ر.ک: میرعلی، محمد علی، اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت، ص ۴۴.
  35. ر.ک: کشف المراد، ص۲۱۲-۲۳۸.
  36. علی بامیانی، خلافة الإمام علی، ص۱۹.
  37. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۷۶ ـ ۱۷۸؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۱۳۷-۱۴۲.
  38. "وجوب طاعة الإمام كوجوب طاعة النبي و وجوب طاعة الله تعالی"؛ علامه حلی، الألفین، ص۲۸.
  39. "طاعة الإمام هي عبارة عن أمتثال أوامر الله تعالی و نواه"؛ علامه حلی، الألفین، ص۵۳.
  40. «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.
  41. الکافی، ج۱، ص۴۰۵.
  42. «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) قَالَ:... رِضَا الرَّحْمَنِ الطَّاعَةُ لِلْإِمَامِ بَعْدَ مَعْرِفَتِهِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ...» الکافی، ج۲، ص۱۹.
  43. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۸۹- ۱۹۱.
  44. «ای مؤمنان! اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری می‌کند و گام‌هایتان را استوار می‌دارد» سوره محمد، آیه ۷.
  45. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۹۵-۱۹۸.
  46. لسان‌العرب، ج۱۴، ص۲۴۴؛ القاموس‌المحیط، ج‌۴، ص‌۷۹، «نفل».
  47. مفردات، ص‌۸۲۰‌؛ لسان العرب، ج‌۱۴، ص‌۲۴۵، «نفل».
  48. التبیان، ج۵‌، ص‌۷۲؛ لسان‌العرب، ج۱۴، ص‌۲۴۵، «نفل».
  49. شرایع‌الاسلام، ج‌۱، ص‌۱۸۳؛ جواهر الکلام، ج‌۱۶، ص‌۱۱۵‌ـ‌۱۱۶.
  50. دراسات فی ولایة الفقیه، ج‌۱، ص‌۱۰۳‌ـ‌۱۰۴؛ انفال و آثار آن در اسلام، ص‌۴۰.
  51. القاموس‌الفقهی، ص‌۳۵۸؛ الفقه الاسلامی، ج‌۸‌، ص‌۵۸۹۱‌.
  52. جامع البیان، مج‌۶‌، ج‌۹، ص‌۲۲۸؛ مجمع البیان، ج‌۴، ص‌۷۹۶؛ تفسیر قرطبی، ج‌۷، ص‌۲۲۹.
  53. از تو از انفال می‌پرسند بگو: انفال از آن خداوند و پیامبر است پس، از خداوند پروا کنید و میانه خود را سازش دهید و اگر مؤمنید از خداوند و پیامبرش فرمان برید؛ سوره انفال، آیه۱.
  54. حسینی، صادقی فدکی، انفال، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵، ص۱۵ ـ ۲۳؛ هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۱، ص ۷۳۳-۷۳۵؛ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۱۲۷؛ فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی، ص ۵۳.
  55. لغت‌نامه دهخدا، ج۱۱، ص۱۷۲۴۸؛ فرهنگ معین، ج۲، ص۲۵۹۰؛ ابن‌فارس، معجم مغائیس اللغه، ج۴، ص۴۳۵.
  56. ابن‌منظور، لسان العرب، ج۱، ص۱۲۶.
  57. فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی، ص ۱۴۴؛ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص ۴۵۰.
  58. ر.ک: اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص ۳۵۵ تا ۳۹۳
  59. «تمسّکوا بطاعة أئمّتکم و لا تخالفوهم، فإنّ طاعتهم طاعة اللّه و إنّ معصیتهم معصیة اللّه»؛ ر.ک: اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص ۳۶۹.
  60. «لَنَا عَلَى النَّاسِ حَقُّ الطَّاعَةِ وَ الْوَلَايَةِ وَ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ حُسْنُ الْجَزَاء»؛ غرر الحکم، ج ۵ ص ۱۲۹ ح ۷۶۲۸.
  61. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۳۰.