جاهلیت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۷۰: خط ۷۰:
===[[سیاست جاهلی]]===
===[[سیاست جاهلی]]===
*جامعۀ [[اعراب]] از واحدهای کوچکی به نام [[قبیله]] و [[قبیله]] از مجموعۀ افرادی تشکیل می‌‌شد که با یکدیگر رابطه خونی و جدی مشترک داشتند و از لحاظ طبقات [[اجتماعی]] نیز هر قبیله‎‌ای از سه طبقۀ [[اجتماعی]] تشکیل می‎‌شد. طبقه اصیل؛ طبقۀ [[موالی]]؛ طبقۀ [[بندگان]] و بردگان که در [[عصر جاهلی]]، بردگان از هرگونه امتیازی [[محروم]] بودند<ref>سالم، عبدالعزیز، تاریخ عرب قبل از اسلام، ص۳۳۶ـ ۳۳۸.</ref>.<ref>ر.ک: میرزایی، عباس، سلطانی مقدم، سعیده، عصر جاهلیت، فرهنگ‎نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۸۷ ـ ۸۸.</ref>
*جامعۀ [[اعراب]] از واحدهای کوچکی به نام [[قبیله]] و [[قبیله]] از مجموعۀ افرادی تشکیل می‌‌شد که با یکدیگر رابطه خونی و جدی مشترک داشتند و از لحاظ طبقات [[اجتماعی]] نیز هر قبیله‎‌ای از سه طبقۀ [[اجتماعی]] تشکیل می‎‌شد. طبقه اصیل؛ طبقۀ [[موالی]]؛ طبقۀ [[بندگان]] و بردگان که در [[عصر جاهلی]]، بردگان از هرگونه امتیازی [[محروم]] بودند<ref>سالم، عبدالعزیز، تاریخ عرب قبل از اسلام، ص۳۳۶ـ ۳۳۸.</ref>.<ref>ر.ک: میرزایی، عباس، سلطانی مقدم، سعیده، عصر جاهلیت، فرهنگ‎نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۸۷ ـ ۸۸.</ref>
*به عبارتی دیگر [[قوم عرب]] در جاهلیت به دو گروه حَضَری (شهرنشین، متمدن) و بدوی (صحرا نشین) تقسیم می‎‌شدند<ref>ر.ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۳۹.</ref>. بدویان [[جاهلی]] به هیچ [[نظام حکومتی]] جز [[نظام]] قبیلگی گردن ننهاده بودند و [[حکومتی]] جز [[خانواده]] و [[عشیره]] نمی‎‌شناختند و هر [[قبیله]] رئیسی داشت که شیخ یا بزرگ [[قبیله]] به ‌شمار می‎‌رفت و رشتۀ [[وحدت]] بین افراد و داور داد‎رسی‎‌ها بود.
*به عبارتی دیگر [[قوم عرب]] در جاهلیت به دو گروه حَضَری (شهرنشین، متمدن) و بدوی (صحرا نشین) تقسیم می‎‌شدند<ref>ر.ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۳۹.</ref>. بدویان [[جاهلی]] به هیچ [[نظام حکومتی]] جز [[نظام]] قبیلگی گردن ننهاده بودند و [[حکومتی]] جز [[خانواده]] و [[عشیره]] نمی‎‌شناختند و هر [[قبیله]] رئیسی داشت که شیخ یا بزرگ [[قبیله]] به ‌شمار می‎‌رفت و رشتۀ [[وحدت]] بین افراد و داور داد‎رسی‎‌ها بود<ref>ر.ک: اسماعیلی، مهران، مقاله «جاهلیت»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص؟؟؟</ref>.
*عنصر "[[تعصب]]" نقطۀ مشترک و قوام و [[همبستگی]] [[قبیله]] را تشکیل می‎‌داد و این [[تعصب]] به ویژه در [[نبردها]]، [[ضرورت]] کامل داشت<ref>ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۱۶۰ـ۱۶۱.</ref> و بر اساس این عنصر هر [[فرد]] [[قبیله]]، حاضر بود هر نوع [[فداکاری]] و ایثاری را در [[راه]] [[قبیله]] بپذیرد و اگر به فردی از افراد [[قبیله]] [[ظلم]] و یا ستمی می‌شد، افراد [[قبیله]]، خود را ملزم به [[یاری]] او می‌دانستند. آنان [[معتقد]] بودند "[[خون]] را جز [[خون]] نمی‌شوید" و حتی حاضر بودند به [[جهنم]] بروند؛ ولی [[انتقام]] خود را بگیرند<ref> نویری، شهاب الدین احمد، نهایة الارب فی فنون الأدب، ج۶، ص۶۷.</ref>. این [[احساس]] [[حمایت]] "[[عصبیت]]" یا "[[فرهنگ جاهلی]]" نامیده می‎‌شد<ref>ر.ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۴۰.</ref>.
* [[عصبیت]] قبیله‌ای همواره تنش‎‌هایی را میان [[قبایل]] [[رقیب]] یا همجوار پدید می‌‌آورد. در [[سال هشتم هجری]] که تقریبا عمدۀ [[قبایل]] [[حجاز]]، [[اسلام]] را پذیرفته بودند، همچنان [[تصفیه]] حساب‌های [[قبیله]] ای وجود داشت و در گزارش‌هایی منسوب به [[پیامبر]]{{صل}}، ایشان از آن با عنوان "امر الجاهلیه" یاد کرده‌اند<ref>المغازی، ج ۳، ص ۸۸۲؛ السیرة النبویه، ج ۲، ص ۴۳۰ ـ ۴۳۱؛ شرح الاخبار، ج ۱، ص ۳۰۹ ـ۳۱۰.</ref>.<ref>ر.ک: اسماعیلی، مهران، مقاله «جاهلیت»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص؟؟؟</ref> [[امام علی]]{{ع}} در [[نهج البلاغه]] به این [[سنت]] [[زشت]] اشاره کرده و فرموده: «پس شراره‎‌های [[تعصّب]] و کینه‎‌های [[جاهلی]] را در [[قلب]] خود خاموش سازید، که [[تکبّر]] و خود پرستی در [[دل]] [[مسلمان]] از آفت‎‌های [[شیطان]]، غرور‎ها و کشش‎‌ها و وسوسه‎‌های او‎ست.»<ref>{{متن حدیث|فَأَطْفِئُوا مَا کَمَنَ فِی قُلُوبِکُمْ مِنْ نِیرَانِ الْعَصَبِیَّةِ وَ أَحْقَادِ الْجَاهِلِیَّةِ فَإِنَّمَا تِلْکَ الْحَمِیَّةُ تَکُونُ فِی الْمُسْلِمِ مِنْ خَطَرَاتِ الشَّیْطَانِ وَ نَخَوَاتِهِ وَ نَزَغَاتِهِ وَ نَفَثَاتِهِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲.</ref>. [[عرب]] بیابانی برای ابراز [[قدرت]] خود [[عادت]] کرده بود بلند سخن بگوید و کمتر [[مهربان]]، خوش [[اخلاق]] و [[خنده]] رو باشد و در [[وصف]] [[کرم]]، [[شجاعت]] و دیگر صفات نیکوی خود [[مبالغه]] کند<ref>الرسائل، ص ۴۷۷، ۵۲۲؛ المفصل، ج ۴، ص ۲۹۱ ـ ۲۹۹.</ref>.<ref>ر.ک: اسماعیلی، مهران، مقاله «جاهلیت»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص؟؟؟</ref>


====[[جنگ‌های اعراب جاهلی]]====
====[[جنگ‌های اعراب جاهلی]]====

نسخهٔ ‏۴ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۱۶

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
مدخل‌های وابسته به این بحث:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل جاهلیت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

جاهلیت یعنی داشتن خلق و خوی جاهلی که آن هم نتیجه عدم کاربست صحیح عقل در امور زندگی است که خیره‌سری و تعصب، تفاخر، شرارت و... از مصادیق آن هستند و در فرهنگ عربی به دوران پیش از اسلام گفته می‌‌شود که در آن شرک و کفر و سنت‌های زشتِ بسیاری رواج داشت، البته خداپرستی و سنت‌های پسندیده نیز وجود داشت.

مفهوم جاهلیت

جاهلیت در قرآن

  • واژۀ جاهلیت در چهار آیه از آیات مدنی مطرح گردیده و هر بار دارای مصداق جدیدی است که عبارت‌اند از:
  1. جاهلیت در افکار و سوء اعتقاد: ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعَاسًا يَغْشَىٰ طَائِفَةً مِنْكُمْ ۖ وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ[۱۴].
  2. جاهلیت در رفتار: وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى[۱۵].
  3. جاهلیت در حکم و تشریع: أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ[۱۶].
  4. جاهلیت در حمیّت و ارتباط و انتساب: إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ[۱۷].
  • البته مشتقات جاهلیت در برخی از آیات دیگر[۱۸] نیز به کار رفته است[۱۹].

خصوصیات عصر جاهلیت

اعتقادات جاهلی

شرک جاهلی

  1. تقدیس حیوانات؛
  2. اعتقاد به مؤثر بودن نیروی پنهانی در بعضی حیوانات، پرندگان، گیاهان و بعضی از مظاهر طبیعی، نظیر ستارگان، در سرنوشت انسان؛
  3. بت پرستی؛
  4. عدم اعتقاد به معاد؛
  5. اعتقاد به جهان پنهان؛[۲۲].

بت پرستی

پرستش فرشتگان

فرهنگ جاهلی

  • جهل و خرافه، سراسر زندگی اعراب جاهلی را فرا گرفته بود که علت آن را می‌‎توان در دوری از فرهنگ و تمدن‎‌های پیشرفته بررسی کرد.‌ خرافه‎‌های جاهلی در میان آنان به گونه‎‌ای بود که قرآن از آن به غل و زنجیر بر اعضا‎یشان تعبیر می‌‎کند: وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ[۲۳] و برخی از این خرافه‎‌ها عبارت‌اند از: کتک زدن گاو نر برای آب نوشیدن گاو ماده[۲۴]‌؛ داغ کردن شتر نر سالم موقع مریض شدن شتر ماده‌ و...[۲۵].
  • امام علی(ع) در مورد فرهنگ جاهلی عرب می‌‌فرماید: «خداوند، محمد(ص) را مبعوث داشت که بیم دهندۀ جهانیان باشد و امین وحی او و شما ای جماعت عرب‎‌ها، پیش از آن، بدترین آیین را داشتید و در بدترین مکان‎‌ها به سر می‌‌بردید و در زمین‎‌های سنگلاخ و ناهموار زندگی می‌‌کردید و با مار‎های سخت و کرّ (مارهای فاقد شنوایی که از هیچ چیز نمی‌ترسیدند و خطرشان بسیار زیاد بود) همخانه بودید. آبی تیره و ناگوار می‌‌نوشید‎ید و طعامی درشت و خشن(غذاهایی بسیار ناگوار) می‌‌خوردید و خون یکدیگر می‌‌ریختید و پیوند خویشاوندی خویش را پیوسته قطع می‌‌کردید. بتان در میان شما برپا بودند و خود غرقه گناه بودید»[۲۶].[۲۷]

اخلاق جاهلی

رسوم جاهلی

  1. داشتن معبدهایی برای عبادت؛
  2. قرار دادن محلی در معابد برای بخور و قربانی؛
  3. تقدیم قربانی و هدایا و نذری به خدایان[۲۸].

تعصب جاهلی

زن در دورۀ جاهلی

  • در عصر جاهلی زن هیچ‌‎گونه ارزشی نداشت و وجود زن و دختر مایۀ ننگ و سرافکندگی بود و نه تنها از ارث محروم بود[۲۹] بلکه با مرگ شوهر، نیز به ارث برده می‎شد: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّسَاءَ كَرْهًا وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ مَا آتَيْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ[۳۰]. اعراب زنان و دختران را بدون هیچ گونه محدودیتی به نکاح خود در می‎‌آوردند و یا طلاق می‎‌دادند[۳۱]. آنان حتی از زنده به گور کردن دختران نیز ترسی نداشتند: وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ يَتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَيُمْسِكُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرَابِ[۳۲]، وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ[۳۳]. خداوند، آنان را گمراه و هدایت‌ نیافته معرفی می‌کند[۳۴].
  • گفته شده زنان در عصر جاهلی از حقوق اجتماعی و انسانی محروم بودند و اختیاری دربارۀ خود و کار خود نداشتند، ارث نمی‌بردند، تعداد همسر برای مردان محدود نبود، اخلاق رذیله مانند زینت‌نمایی و خودنمایی، زنا حتی میان شوهرداران آنها و عجیب‌تر از همه انجام اعمال حج به صورت عریان میان آنان شایع بود[۳۵].[۳۶]
  • زن عرب، نقش مهمی در حیات اجتماعی عصر جاهلی در جنگ و صلح ایفا می‌کرد، در جنگ‌ها به سبب درخواست و برانگیختن غرور و غیرت شوهر خود شرکت می‎‎کرد و به مداوای مجروحان و آب دادن به جنگجویان می‎‎پرداخت و در زمان صلح و امنیت، وقت خود را در کمک به شوهر یا در آشپزی و تهیۀ غذا برای همسر خود و دوشیدن شیر گوسفندان می‎‌گذراند و یا به رشتن پشم و بافتن آن صرف می‎‌کرد و نیز در بسیاری از مواقع کارهایی نظیر تجارت، دایگی، آوازه‎‌خوانی، بافند‎گی و دباغی پوست می‌پرداخت تا از این طریق، ثروتی به دست آورد و تکیه‎‌گاه و پشتوانۀ زندگی خود قرار دهد[۳۷].[۳۸]

ازدواج در عصر جاهلی

سیاست جاهلی

جنگ‌های اعراب جاهلی

اقتصاد جاهلی

  • درآمد بسیاری از ساکنان شبه جزیره از راه کشاورزی و دامپروری و تجارت بود و تجار، بازارهای بزرگی در سرتاسر عربستان برپا کرده بودند و در آن به تجارت می‌پرداختند؛ ولی با این حال بیشتر مردم عرب به ویژه بدویان را افراد نیازمند و فقیر تشکیل می‎‌دادند که بسیاری از آنان برای گذراندن معیشت خود، چاره‌‎ای جز راهزنی نمی‎‌دیدند[۵۰].[۵۱]
  • استمرار یک‎‌نواختی و خشکی صحرا، افزون بر پیامدهای سخت معیشتی سبب قانون‎‌گریزی و دوست داشتن آزادی شده بود و تنها دو چیز آنان را محدود می‌‎کرد:
  1. قید و بندهای کیش بت‌‎پرستی، مراسم و شعائر آن؛
  2. سنت‌‎ها، آداب و رسوم قبیلگی و وظایف آنان در برابر قبیله[۵۲].

علم و دانش در عصر جاهلیت

در تاریخ جاهلی حکمای[۵۶] برجسته‌ای چون لقمان بود و سلیمان حکیم نیز از شخصیت‌های معروف به حکمت در دوره جاهلی است[۵۷].

مرگ جاهلی

جستارهای وابسته

  1. تغییر_مسیر الگو:آغاز ستون

منابع

پانویس

  1. «وَ قَالَ(ع): «رُبَّ عَالِمٍ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ، وَ عِلْمُهُ مَعَهُ [لَمْ یَنْفَعْهُ] لَا یَنْفَعُهُ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۰۷.
  2. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۳۸ـ ۲۳۹.
  3. سوره انعام، آیه ۱۰۰.
  4. سوره بقره، آیه ۳۲.
  5. سوره هود، آیه ۴۶.
  6. المعجم المفهرس، «علم».
  7. ر.ک: نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۲۰۱ـ۲۰۳.
  8. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۳۹.
  9. ر.ک: میرزایی، عباس، سلطانی مقدم، سعیده، عصر جاهلیت، فرهنگ‎نامۀ تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۸۶.
  10. ر.ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۳۸.
  11. ر.ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۱، ص۲۳۸.
  12. بهاءالدین خرمشاهی، "جاهلیت"، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۱، ص ۸۳۱ ـ۸۳۳.
  13. ر.ک: نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۲۰۱ـ۲۰۳.
  14. « پس از آن غم، خدا شما را ایمنی بخشید که خواب آسایش، گروهی از شما را فرا گرفت و گروهی هنوز در غم جان خود بودند و از روی نادانی به خدا گمان ناحق می‌بردندد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۴.
  15. «و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  16. «آیا داوری (دوره) «جاهلیّت» را می‌جویند؟ و برای گروهی که یقین دارند، در داوری از خداوند بهتر کیست؟» سوره مائده، آیه ۵۰.
  17. « آن گاه که کافران در دلها ناموس و حمیّت، آن هم حمیّت جاهلیّت پروردند» سوره فتح، آیه ۲۶.
  18. مانند: سوره اعراف، آیه ۱۹۹؛ سوره فرقان، آیه ۶۳؛ سوره بقره، آیه ۲۷۳ و سوره نساء، آیه ۱۷.
  19. ر.ک: اسماعیلی، مهران، مقاله «جاهلیت»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص؟؟؟
  20. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ج۴، ص۱۵۱ـ۱۵۳.
  21. ر.ک: نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۲۰۱ـ۲۰۳.
  22. ر.ک: میرزایی، عباس، سلطانی مقدم، سعیده، عصر جاهلیت، فرهنگ‎نامۀ تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۹۱ـ۹۳.
  23. «و بار (تکلیف) های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمی‌دارد» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.
  24. ر.ک: شکری آلوسی، محمود، بلوغ الإرب فی معرفة احوال العرب، ج۲، ص۳۰۳.
  25. ر.ک: شکری آلوسی، محمود، بلوغ الإرب فی معرفة احوال العرب، ج۲، ص۳۰۳ـ۳۶۷.
  26. «إِنَّ اللَّهَ [تَعَالَی] بَعَثَ مُحَمَّداً(ص) نَذِیراً لِلْعَالَمِینَ وَ أَمِیناً عَلَی التَّنْزِیلِ وَ أَنْتُمْ مَعْشَرَ الْعَرَبِ عَلَی شَرِّ دِینٍ وَ فِی شَرِّ دَارٍ، مُنِیخُونَ بَیْنَ حِجَارَةٍ خُشْنٍ وَ حَیَّاتٍ صُمٍّ تَشْرَبُونَ الْکَدِرَ وَ تَأْکُلُونَ الْجَشِبَ وَ تَسْفِکُونَ دِمَاءَکُمْ وَ تَقْطَعُونَ أَرْحَامَکُمْ، الْأَصْنَامُ فِیکُمْ مَنْصُوبَةٌ وَ الْآثَامُ بِکُمْ مَعْصُوبَةٌ»؛ نهج البلاغه، خطبۀ ۲۶.
  27. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۳۹.
  28. ر.ک: اسماعیلی، مهران، مقاله «جاهلیت»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص؟؟؟
  29. محمد بن حبیب، المحبر، ص۳۲۴.
  30. «ای مؤمنان! بر شما حلال نیست که از زنان بر خلاف میل آنان (با نگه داشتن در نکاح خود) میراث برید و برای آنکه (با طلاق خلع) برخی از آنچه بدیشان داده‌اید باز برید، با آنان سختگیری نکنید مگر آنکه به زشتکاری آشکاری دست یازیده باشند و با آنان شایسته رفتار کنید» سوره نساء، آیه ۱۹.
  31. عبدالاسلام الترمانینی، الزواج عند العرب فی الجاهلیه و السلام، ص۱۹۲.
  32. «و چون یکی از ایشان را به دختر (دار شدن) نوید دهند چهره‌اش (از خشم) سیاه می‌شود و او (ناگزیر) خشم خود را فرو می‌خورد. از بدی خبری که به او داده‌اند از قوم خود پنهان می‌گردد؛ آیا او را با (احساس) خواری نگه دارد یا (زنده) در خاک پنهان کند» سوره نحل، آیه ۵۸ ـ ۵۹
  33. «و آنگاه که از دختر زنده در گور نهاده، بپرسند: که به کدام گناه او را کشته‌اند؟» سوره تکویر، آیه ۸ ـ ۹
  34. قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ قَتَلُوا أَوْلَادَهُمْ سَفَهًا بِغَيْرِ عِلْمٍ وَحَرَّمُوا مَا رَزَقَهُمُ اللَّهُ افْتِرَاءً عَلَى اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ«به راستی آنان که فرزندان خویش را از بی‌خردی به نادانی کشتند و آنچه خداوند روزی آنان کرده بود با دروغ بافتن به خداوند حرام دانستند زیان کردند، بی‌گمان گمراه شدند و رهیافته نبودند» سوره انعام، آیه ۱۴۰.
  35. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ج۴، ص۱۵۱ـ۱۵۳.
  36. ر.ک: نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۲۰۱ـ۲۰۳.
  37. سالم، عبدالعزیز، تاریخ عرب قبل از اسلام، ص۳۵۷ـ ۳۵۸.
  38. میرزایی، عباس، سلطانی مقدم، سعیده، عصر جاهلیت، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۸۸ ـ۹۰.
  39. عبدالاسلام الترمانینی، الزواج عند العرب فی الجاهلیة و السلام، ص۱۹ـ۴۰؛ عبدالعزیز سالم، تاریخ عرب قبل از اسلام، ص۳۴۹ـ۳۵۰.
  40. ر.ک: میرزایی، عباس و سلطانی مقدم، سعیده، عصر جاهلیت، فرهنگ‎نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۹۰ـ ۹۱.
  41. سالم، عبدالعزیز، تاریخ عرب قبل از اسلام، ص۳۳۶ـ ۳۳۸.
  42. ر.ک: میرزایی، عباس، سلطانی مقدم، سعیده، عصر جاهلیت، فرهنگ‎نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۸۷ ـ ۸۸.
  43. ر.ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۳۹.
  44. ر.ک: اسماعیلی، مهران، مقاله «جاهلیت»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص؟؟؟
  45. شوقی ضیف، عصر الجاهلی، ص۷۱.
  46. جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۵، ص۲۰۲.
  47. ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، جنگ‌‎های اعراب جاهلی، فرهنگ‎نامۀ تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۲۶۹ـ۲۷۰.
  48. فروخ، عمر، تاریخ الجاهلیه، ص۱۴۷.
  49. ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، جنگ‎های اعراب جاهلی، فرهنگ‌‎نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۲۷۱.
  50. شوقی ضیف، عصر جاهلی، ص۹۰.
  51. ر.ک: پیامبر اعظم، ج۲، ص۸۶ ـ۸۷.
  52. ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، جنگ‎های اعراب جاهلی، فرهنگ‎نامۀ تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۲۶۷ـ ۲۶۸.
  53. المفصل، ج ۸، ص ۱۱۲ ـ ۱۴۳؛ مکاتیب الرسول، ج ۱، ص ۱۰۰ ـ ۱۰۱.
  54. الاستیعاب، ج ۱، ص ۳۳۲، ج ۳، ص ۱۰۷۸؛ ج ۴، ص ۱۶۲۳.
  55. البیان والتبیین، ج ۱، ص ۲۵۹ ـ ۲۶۳.
  56. حکیم به فرد با تجربه‌ای گفته می‌‌شد که با سخنان، عبارات، داستان‌ها و ضرب المثل‌های خود راه درست را به دیگران می‌‌آموخت و آنان را از خطا می‌‌رهانید.
  57. کتاب مقدس، پادشاه اول، ۴: ۳۲؛ دوم تواریخ ۹: ۵ - ۶.
  58. المغازی، ج ۳، ص ۱۱۱۶؛ الاوائل، ابوهلال، ص ۲۲۱؛ العقد الفرید، ج ۸، ص ۸۴.
  59. الطبقات، ج ۱، ص ۳۲۸؛ سنن ابی داود، ج ۲، ص ۲۹۰.
  60. الاستیعاب، ج ۲، ص ۷۵۱؛ اسدالغابه، ج ۳، ص ۴۱.
  61. انساب الاشراف، ج ۱۰، ص ۴۲۴؛ الطبقات، ج ۳، ص ۲۶۳؛ تاریخ دمشق، ج ۴۴، ص ۴۱۴.
  62. الاستیعاب، ج ۴، ص ۱۸۳۸؛ المغازی، ج ۱، ص ۲۴۹؛ الطبقات، ج ۸، ص ۱۹۱.
  63. الاستیعاب، ج ۴، ص ۱۹۴۷؛ الطبقات، ج ۸، ص ۳۳۳.
  64. الاستیعاب، ج ۴، ص ۱۹۱۰؛ اسدالغابه، ج ۵، ص ۵۴۳.
  65. ر.ک: اسماعیلی، مهران، مقاله «جاهلیت»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹.
  66. مَنْ‏ مَاتَ‏ لَا یَعْرِفُ‏ إِمَامَهُ‏ مَاتَ‏ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً؛ نعمانی، الغیبة، ص ۱۲۹؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۰۹، ح ۹.
  67. جَاهِلِیَّةَ کُفْرٍ و نِفَاقٍ‏ و ضَلَال؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۳۷۷.
  68. بنی هاشمی، سید محمد، معرفت امام عصر(ع)، ص ۱۱۱.
  69. ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‎نامۀ مهدویت، ص ۳۹۱ ـ ۳۹۳.