نام سفیانی چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Hosein (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۶ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۰۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

نام سفیانی چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / مقدمات ظهور امام مهدی / نشانه‌های ظهور امام مهدی / خروج سفیانی
مدخل اصلیسفیانی

نام سفیانی چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسش‌های وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند..

پاسخ نخست

سید محمد صدر

آیت‌ الله شهید سید محمد صدر در کتاب «تاریخ غیبت کبری» در این‌باره گفته‌ است:

«از حضرت امیر المؤمنین (ع) نقل شده است‏ که آن حضرت فرمود: «خارج می‌‏شود فرزند خورنده جگرها از وادی یا بس - تا اینکه می‌‏فرماید: - اسمش عثمان و پدرش عنبسه و از اولاد ابو سفیان است.» شیخ طوسی[۱] از حضرت امام زین العابدین علی بن الحسین (ع) روایت کرده که آن حضرت فرمود: «سپس سفیانی ملعون از وادی یا بس بیرون می‏‌آید وی از فرزندان عنبسة بن ابی سفیان است.» ثالثا: زمان خروجش به طور اجمال شیخ طوسی[۲] از حضرت صادق نقل کرده است که آن حضرت فرمود: «خروج سه نفر: خراسانی و سفیانی و یمانی در یک سال و در یک ماه و در یک روز ...». شیخ صدوق[۳] روایت کرده است که حضرت صادق (ع) فرموده است: امر سفیانی از مسائل حتمی است و خروجش در ماه رجب می‌‏باشد»[۴].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱.آیت‌الله قزوینی؛
آیت‌الله سید محمد کاظم قزوینی، در کتاب «امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور» در این‌باره گفته است: «نام و اوصاف سفیانی در احادیث زیادی آمده است و گروهی از این احادیث به این مطلب تصریح کرده‌اند که اسم او، عثمان بن عنبسه است؛ پس با این وصف، او فردی از افراد بشر است و این طور نیست که سفیانی، کشور "شوروی" باشد، همان طور که بعضی، چنین گمان کرده‌اند»[۵].
۲. آیت‌الله ری‌ش‍ه‍ری‌؛
آیت‌الله محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، در کتاب «دانشنامهٔ امام مهدی» در این‌باره گفته است: «جزئیات گزارش‌های مرتبط با سفیانی، از اختلاف فراوانی برخوردار است که اعتماد به این جزئیات را کاهش می‌دهد. دربارۀ نام سفیانی، اسامی: عبدالله، عثمان، عنبسه، معاویه، حرب، عتبه و عروه[۶] ذکر شده است و برای پدرش از نام‌های: یزید، عنبسه، هند و عتبه استفاده شده است[۷]. نسب او نیز گاه به عتبة بن ابی سفیان [۸] و گاه به خالد بن یزید بن معاویه [۹] می‌رسد[۱۰].
۳. حجت الاسلام و المسلمین آیتی؛
حجت الاسلام و المسلمین نصرت‌الله آیتی در کتاب «تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور» در اين‌باره گفته است: «در روایات متعددی که از سفیانی و حوادث مربوط به او سخن به میان آمده، در مقام اشاره به این شخصیت، بیش‌تر از دو واژه "سفیانی"[۱۱] و "ابن‌آکلة‌الاکباد"[۱۲] (پسر زن جگرخوار) استفاده شده است. واژه دوم که کم‌تر به کار رفته، بدون تردید نام حقیقی شخص مورد نظر ما نیست، بلکه به نسب او اشاره دارد. واژه اوّل نیز نام حقیقی این شخص نیست؛ چرا که از یک‌سو، این واژه از "سفیان" و "یا"ی نسبت ترکیب شده است که اشاره به انتساب او به خاندان ابوسفیان است، و نمی‌توان منسوب (لفظی که برای بیان نسبت به کار می‌رود) را نام حقیقی شخص دانست، و از سوی دیگر، در برخی از روایات از امام معصوم (ع) درباره نام سفیانی سؤال شده است[۱۳]. این روایت گرچه از نظر سند ضعیف باشد، از آن فهمیده می‌شود که براساس فهم راوی این حدیث، سفیانی نام شخص مورد نظر نبوده است. درباره نام سفیانی سه روایت از پیشوایان دینی به دست ما رسیده است: یک روایت او را "حرب"[۱۴] و روایت دیگر او را "عنبسة"[۱۵] و روایت سوم او را "عثمان" معرفی کرده است. امام علی (ع) فرموده‌اند: "يَخْرُجُ ابْنُ آكِلَةِ الْأَكْبَادِ مِنَ الْوَادِي الْيَابِسِ ... اسْمُهُ عُثْمَانُ وَ أَبُوهُ عَنْبَسَةُ"[۱۶]. ضعف این روایات از یک‌سو، تأیید نشدن آن‌ها به کمک قراین و شواهد از سوی دیگر، و تعارض آن‌ها با یک‌دیگر، باعث بی اعتمادی به این روایات می‌شود، و در نتیجه ما نمی‌توانیم درباره نام سفیانی به صورت قاطعانه قضاوت کنیم. شاید دلیل این‌که در روایات از نام او کم‌تر سخن به میان آمده، این باشدکه دانستن نام او چندان ثمری دربر ندارد؛ چرا که او به هر نامی باشد، هم‌نام‌های فراوانی خواهد داشت و دانستن نام او به شناسایی او کمک نخواهد کرد. آن‌چه مهم است و در شناسایی او تأثیر دارد، اقدامات او و حوادث مربوط به اوست. از همین‌رو، پیشوایان دینی بیش‌تر به تبیین اقدامات او پرداخته‌اند. عبدالله بن ابی‌منصور گوید: از امام صادق (ع) پرسیدم که نام سفیانی چیست؟ حضرت فرمودند: " وَ مَا تَصْنَعُ بِاسْمِهِ؟ إِذَا مَلَكَ كُوَرَ الشَّامِ الْخَمْسَ؛ دِمَشْقَ، وَ حِمْصَ، وَ فِلَسْطِينَ، وَ الْأُرْدُنَّ، وَ قِنَّسْرِينَ، فَتَوَقَّعُوا عِنْدَ ذَلِكَ الْفَرَجَ"[۱۷]»[۱۸].
۴. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «درسنامه مهدویت» در این‌باره گفته است: نخستین چیزی که از عنوان رایج سفیانی که به ذهن می‌رسد این است که وی با ابوسفیان نسبتی دارد و این انتساب به گونه‌های مختلف منعکس شده است. شیخ صدوق با نقل روایتی از امام علی(ع) او را از نسل ابو سفیان ("وَ هُوَ مِنْ وُلْدِ أَبِي سُفْيَانَ ") دانسته است[۲۴]»[۲۵].
۵. حجت الاسلام و المسلمین رمضانیان؛
حجت الاسلام و المسلمین علی رضا رمضانیان، در کتاب «شرایط و علائم حتمی ظهور» در این‌باره گفته است:
۶. حجت الاسلام و المسلمین مهدی‌پور؛
حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر مهدی‌پور، در کتاب «در آستانه ظهور» در این‌باره گفته است:

«مشهور آن است که نام سفیانی عثمان و نام پدرش عنبسه می‌باشد[۲۸]. در برخی از منابع نام پدرش "عُیینَه" آمده[۲۹] که با توجه به اتحاد طریق به نظر می‌رسد که آن تصحیف شده "عنبسه" باشد.

اسامی دیگری برای سفیانی نقل شده که از آن جلمه است:

  1. حرب بن عنبسه بن مره بن کلب بن سلمه بن یزید بن عثمان بن خالد بن یزید بن معاویه بن ابی سفیان[۳۰].
  2. عنبسه بن مره بن کلیب بن سلمه بن عبدالله بن عبد المقتدر بن عثمان بن معاویه بن ابی سفیان[۳۱].
  3. عبدالله بن یزید، از قبیله بنی کلب[۳۲].
  4. عنبسه بن هند[۳۳].
  5. ابوعتبه، عروه بن محمد[۳۴].
  6. معاویه بن عتبه[۳۵].
هیچ یک از اسامی یاد شده سند قابل اعتماد و استنادی ندارند و مشهور همان: عثمان بن عنبسه می‌باشد»[۳۶].
7. حجت الاسلام و المسلمین صادقی فدکی؛
حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر صادقی فدکی و دکتر عبدالهادی فقهی‌زاده، در مقاله «تحلیل انتقادی دیدگاه‌های موجود درباره خروج سفیانی و روایات آن» در این‌باره گفته است: «نام و نسب سفیانی در روایات، گوناگون نقل شده است: گاه عبدالله بن یزید[۳۷] و گاه عثمان بن عنبسه[۳۸]. در حدیثی نیز، امام معصوم (ع) از ذکر نام او خودداری کرده و خطاب به راوی فرموده است: "و ما تصنع باسمه"[۳۹]»[۴۰].
۸. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛
حجت الاسلام و المسلمین سید علی هاشمی، در مقاله «نام و نسب سفیانی» در این‌باره گفته است:

«در روایتی از نام سفیانی سؤال شده است؛ پاسخ امام صادق (ع) قابل تأمل است: ابومنصور بجلی می‌‌گوید: از امام صادق (ع) اسم سفیانی را پرسیدم، فرمود: با نام او چه کار داری؟ زمانی که بر مناطق پنجگانه شام (یعنی) دمشق، حمص، فلسطین، اردن و قنسرین[۴۱] مسلط شد، در آن هنگام، منتظر فرج باشید. گفتم: نه ماه حکومت می‌کند؟ فرمود: نه هجده ماه که یک روز بدان افزوده نمی‌شود، حکومت می‌‌کند[۴۲].

بنابراین نقل، امام صادق (ع) توجه به نام سفیانی را مفید ندانسته‌اند. ممکن است از این نقل این‌گونه استفاده شود که بحث از نام سفیانی مفید نیست و حتی ممکن است پیامدهای نامناسبی داشته باشد[۴۳].

سند این نقل، به شدت ضعیف است. محمد بن علی الکوفی همان ابوسمینه است که دروغ‌پرداز و غالی است. الحسین بن سفیان، مجهول است. عبد الله بن ابی منصور البجلی، مجهول است؛ البته گویا این عنوان تصحیف عبدالله بن ابی یعفور است که در سند دیگر، قتیبة بن محمد از او روایت نقل کرده است[۴۴]. به هر حال، این سند به جهت حضور محمد بن علی الکوفی و الحسین بن سفیان ضعیف است. دلالت این حدیث برنکته یاد شده نیز ضعیف است. بیان نکردن نام سفیانی در آن مورد، می‌‌تواند عوامل مختلفی داشته باشد که منحصر به نکته یاد شده نیست.

در مقابل در روایت دیگر نام سفیانی، "عثمان بن عنبسه" معرفی شده است: امام صادق (ع) به نقل از امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: فرزند زن جگرخوار از سرزمین خشک قیام می‌‌کند و او مردی چهارشانه، دارای چهره‌ای خشن و سری بزرگ است. در صورت او نشانه بیماری آبله است. زمانی که او را ببینی گمان می‌‌کنی که یک چشم او نابینا است. نام او عثمان و نام پدرش عنبسه و از نسل ابوسفیان است. (شورش او ادامه می‌‌یابد) تا این که به سرزمینی می‌‌رسد که امنیت و چشمه‌های جاری دارد؛ سپس بر منبر آن می‌‌نشیند[۴۵].

نکته مهم این است که در این روایت، به صراحت سفیانی از نسل ابوسفیان و با نام "عثمان بن عنبسه" معرفی شده است. مشکل سندی این حدیث، محمد بن علی الکوفی، ابوسمینه است که ضعیف و متهم به غلو است. بنابراین سند این حدیث ضعیف است.

البته ممکن است که بتوان ضعف این سند را جبران کرد. در کافی دو حدیث نقل شده است که به این موضوع مرتبط است. این دو حدیث، گزارشی است درباره محتوای فریاد آسمانی و شیطانی که در آستانه ظهور شنیده می‌‌شود: محمد بن علی حلبی از امام صادق (ع) نقل کرده که فرمود: اختلاف بنی عباس از امور حتمی است و ندا از امور حتمی است و قیام قائم از امور حتمی است. گفتم: نداء چگونه است؟ فرمود: ندا دهنده‌ای از آسمان در ابتدای روز فریاد می‌‌زند: به درستی که علی و شیعه او از رستگارانند. (سپس) فرمود: و ندا دهنده‌ای در پایان روز فریاد می‌‌زند: همانا عثمان و شیعیان او رستگارند[۴۶].

سند این روایت موثق است. مراد از ابن فضال، حسن بن علی بن فضال است که فطحی ولی ثقه بوده است و ابوجمیله، مفضل بن صالح است که امامی و بنابر تحقیق ثقه است[۴۷].

در این حدیث، در مقابل ندای آسمانی که بر حقانیت امیرالمؤمنین علی (ع) و شیعیانش تأکید می‌‌کند، ندای دیگری برای ایجاد شبهه و انحراف، فریاد می‌‌زند که حق با عثمان و شیعیان او است. روایت دیگر کافی نیز مشابه این محتوا را نقل کرده است[۴۸]. مشابه روایت یاد شده را شیخ طوسی با سند صحیح نقل کرده است: ابوحمزه ثمالی می‌‌گوید: به ابوعبدالله (امام صادق (ع)) عرض کردم: ابوجعفر (امام باقر (ع)) می‌‌فرمود: خروج سفیانی حتمی است؛ نداء (آسمانی) حتمی است؛ طلوع خورشید از مغرب از امور حتمی است و امور دیگری را نیز حتمی معرفی می‌‌کرد. ابوعبدالله (امام صادق (ع)) فرمود: و اختلاف بنی فلان حتمی است؛ قتل نفس زکیه حتمی است؛ قیام قائم حتمی است. گفتم: نداء چگونه است: فرمود: ندا دهنده‌ای از آسمان در آغاز روز فریاد می‌‌زند که حق با علی و شیعه او است؛ به طوری که همه اقوام آن را با زبان خود می‌‌شنوند. سپس ابلیس در آخر روز از زمین صدا می‌‌زند که حق با عثمان و شیعه او است. در آن هنگام، کسانی که اهل باطل هستند، دچار تردید می‌شوند[۴۹].

علی بن محمد بن قتیبه نیشابوری امامی و بنابر تحقیق ثقه است[۵۰]. بنابراین سند این روایت، صحیح است. شیخ طوسی این محتوا را با سند دیگر و تفاوت‌هایی در عبارت در کتاب خود تکرار کرده است[۵۱].

به نام "عثمان" در این روایات توجه کنید. احتمال دارد که مراد از عثمان، در این نقل‌های معتبر، "عثمان بن عنبسه" یعنی همان سفیانی باشد. این احتمال با نقل دیگر این روایت که با سند صحیح توسط مرحوم صدوق نقل شده است، تأیید می‌‌شود: ابوحمزه ثمالی می‌‌گوید: به ابوعبدالله عرض کردم که ابوجعفر (ع) می‌‌فرمود: خروج سفیانی از امور حتمی است. به من فرمود: بله و اختلاف بنی عباس، کشته شدن انسان پاک (نفس زکیه) و قیام قائم (ع) از امور حتمی است. گفتم: آن ندا چگونه خواهد بود؟ فرمود: ندا دهنده‌ای از آسمان در آغاز روز فریاد می‌‌زند که حق با علی و شیعیان او است؛ سپس ابلیس -که خدا او را لعنت کند- در پایان روز فریاد می‌‌زند که حق با سفیانی و شیعیان او است. در این هنگام اهل باطل گرفتار تردید می‌‌شوند[۵۲].

چنان که مشاهده می‌‌شود، این روایت، همان روایات پیشین و با روایت کافی نیز بسیار شبیه است. تنها تفاوت محتوایی بین این روایات، این است که در روایت اخیر، به جای عثمان، تعبیر سفیانی آمده است. این روایت، نشان می‌دهد که با امام این تعبیر را به جای نام "عثمان" در برخی بیان‌هایش فرموده است و یا این که راوی این روایت چنین برداشتی از نام عثمان داشته؛ یعنی مراد امام را از "عثمانسفیانی فهمده و به هنگام نقل روایت، به جای "عثمانسفیانی گزارش کرده است. در هر صورت با توجه به صحیح بودن سند این روایت، این احتمال تقویت می‌‌شود که نام سفیانی، عثمان است.

البته این احتمال نیز وجود دارد که مراد از "عثمان" در روایات معتبر یاد شده، "عثمان بن عفانخلیفه سوم اهل سنت باشد. جالب آن است که روایتی در الغیبة نعمانی این برداشت را تأیید می‌‌کند. در این روایت محتوای ندای شیطان این‌گونه گزارش شده است: عبدالله بن سنان می‌‌گوید: نزد امام صادق (ع) بودم. شنیدم مردی از قبیله همدان به آن حضرت گفت: "عامه بر ما عیب می‌‌گیرند و می‌‌گویند شما معتقدید که منادی از آسمان نام صاحب این امر (امامت) را صدا می‌‌زند". امام تکیه داده بود، خشمگین شد و نشست، سپس فرمود: "از من نقل نکنید؛ ولی از پدرم نقل کنید و مشکلی برای شما در آن نیست. گواهی می‌دهم که از پدرم شنیدم که فرمود: این در کتاب خدا روشن است؛ زیرا می‌‌فرماید: "اگر بخواهیم نشانه‌ای از آسمان بر آنان نازل می‌‌کنیم که گردن‌هایشان در مقابل آن خاضع شود"[۵۳]. هیچ کسی در آن روز در روی زمین باقی نمی‌ماند، مگر آن که خاضع و تسلیم می‌‌شود، زمانی که آن صدا را از آسمان بشنود که همانا حق با علی بن ابی‌طالب و شیعیان او است. سپس فرمود: فردای آن روز، ابلیس به هوا می‌‌رود تا از دید اهل زمین پنهان شود و فریاد می‌‌زند: همانا حق با عثمان بن عفان و شیعیان او است. او مظلومانه کشته شده است. پس خون‌خواه او باشید"[۵۴]. سند این روایت موثق است. احمد بن محمد بن سعید بن عقده، زیدی ولی ثقه است و حسن بن علی التیمری، همان ابن فضال است که فطحی ولی ثقه است. نعمانی بیان می‌‌کند که این متن با سند دیگری نیز نقل شده است[۵۵]. در روایتی دیگر در همین منبع، مشابه این نقل، با این تفاوت که به جای عثمان بن عفان، فقط عثمان نقل شده اما از کشته شدن مظلومانه او نیز یاد شده است[۵۶].

سند هر دو دسته روایاتِ متعارض که یکی عثمان را سفیانی و دیگری عثمان بن عفان معرفی می‌‌کند -حداقل در برخی از سندها- معتبر است؛ جمع این دو دسته از روایات نیز ممکن است. بدین توضیح که روایات مربوط به سفیانی و برخی دیگر از روایات نشان می‌دهد که در آستانه ظهور، بنی امیه و در رأس آنها سفیانی، مهم‌ترین جریان ضد مهدوی به شمار می‌‌آیند. روایات یاد شده درباره صیحه آسمانی نیز همین تقابل را به روشنی تأکید می‌‌کند. بنابراین در آستانه ظهور، تنها شخص سفیانی مطرح نیست؛ بلکه جریان فکری او که همان تفکر اموی است، با تفکر علوی و مهدوی مقابله می‌‌کند. بنابراین بعید نیست که در صیحه شیطانی، هم نام عثمان بن عفان به عنوان یک از سران جریان اموی برده شود و هم از سفیانی به عنوان رهبر آن زمان این جریان یاد شده باشد.

از شواهد این جمع این است که در محتوای صیحه آسمانی نیز چنین اختلافی مشاهده می‌شود. برخی روایات محتوای صیحه آسمانی را تصریح به نام امام زمان (ع) بیان کرده‌اند[۵۷] و در برخی دیگر -مانند روایات یاد شده- به حقانیت امیرالمؤمنین (ع) تصریح شده است. در آخرین روایتی که نقل شد نیز شواهد جمع این چنینی وجود دارد. در ابتدای این روایت، راوی به امام صادق (ع) عرض می‌‌کند که عامه بر ما عیب می‌‌گیرند که شما معتقدید که ندایی آسمانی، نام صاحب امر امامت را فریاد می‌‌زند، امام با تأیید ضمنی این خبر، مفاد صیحه آسمانی را این گونه گزارش می‌‌دهد که حق با علی (ع) و شیعیان او است. بنابراین آن حضرت بین این دو سخن منافاتی ندیده است و گرنه باید می‌‌فرمود محتوای صیحه تصریح به نام صاحب الزمان (ع) نیست؛ بلکه نام امیرالمؤمنین (ع) برده می‌‌شود[۵۸]. بررسی دیگر روایات نیز نشان می‌‌دهد که فریادهای آسمانی متعدد بوده و در روایات از صیحه در ماه رجب، رمضان و محرم خبر داده شده است[۵۹]. بنابراین می‌‌توان اختلاف یاد شده را با توجه به تعدد صیحه‌ها یا اجمال و تفصیل برخی از روایات در گزارش محتوای آنها جمع کرد.

با توجه به استنباط یاد شده، نام سفیانی "عثمان" و احتمالا نام پدر او "عنبسه" است. دلیل این احتمال آن است که تنها در یک روایت ضعیف السند به نام پدر او اشاره شده است»[۶۰].

پرسش‌های وابسته

  1. سفیانی که خروجش از نشانه‌های حتمی ظهور است کیست؟ (پرسش)
    1. نام سفیانی چیست؟ (پرسش)
    2. لقب سفیانی چیست؟ (پرسش)
    3. نسب سفیانی چیست؟ (پرسش)
    4. آیا سفیانی نماد است یا به یک شخصیت انسانی اشاره دارد؟ (پرسش)
  2. ویژگی‌های جسمانی سفیانی چیست؟ (پرسش)
  3. روش شناسایی سفیانی چیست؟ (پرسش)
  4. دین سفیانی چیست؟ (پرسش)
  5. آیا روایات سفیانی تنها در منابع شیعه آمده است؟ (پرسش)
  6. سفیانی و دجال چه تفاوت‌هایی دارند؟ (پرسش)
  7. خروج سفیانی در چه زمان و مکانی خواهد بود؟ (پرسش)
  8. اهداف قیام سفیانی چیست؟ (پرسش)
  9. ماجرای شورش سفیانی چیست؟ (پرسش)
  10. جنایات سفیانی چیست؟ (پرسش)
  11. سپاه سفیانی چه تعداد است؟ (پرسش)
  12. اصهب و ابقع کیستند و چه ارتباطی با خروج سفیانی دارند؟ (پرسش)
  13. آیا ظهور امام مهدی همزمان با قیام سفیانی است؟ (پرسش)
  14. سفیانی در قیام خود چه اقدام‌های انجام می‌دهد؟ (پرسش)
  15. چگونه ممکن است سفیانی چندین کشور را تصرف کند و جامعه بین الملل واکنشی نشان ندهند؟ (پرسش)
  16. حکمرانی سفیانی چقدر به طول می‌انجامد؟ (پرسش)
  17. آیا به قدرت رسیدن سفیانی بر اساس قوانین است یا کودتا؟ (پرسش)
  18. آیا این ادعا که سفیانی در ارتش سوریه دیده شده صحیح است؟ (پرسش)
  19. آیا سفیانی واقعا به جنگ با امام مهدی خواهد پرداخت؟ (پرسش)
  20. از میان قیام‌‏های یمانی و خراسانی و سفیانی کدام قیام مقدم است؟ (پرسش)
  21. وظیفه شیعیان در هنگام شورش سفیانی چیست؟ (پرسش)
  22. رفتار سفیانی با شیعیان اهل بیت چگونه است؟ (پرسش)
  23. پرچم زرد از آن کدام سپاه است و چه ارتباطی با سفیانی دارد؟ (پرسش)
  24. آیا سفیانی در مصر پیروانی خواهد داشت؟ (پرسش)
  25. آیا دشمن امام مهدی (سفیانی) در حال حاضر زنده است یا آن‏که متولد خواهد شد؟ وی از چه طایفه‏ای و اهل کجاست؟ (پرسش)
  26. آیا امکان دارد در زمان‌های مختلف سفیانی‌های متعددی وجود داشته باشد؟ (پرسش)
  27. قرقیسیا کجاست و چه حوادثی در آن اتفاق می‌افتد؟ (پرسش)
  28. محدوده جغرافیایی قرقیسیا چه مناطقی است؟ (پرسش)
  29. نبرد قرقیسیا چه زمانی اتفاق می‌افتد؟ (پرسش)
  30. سفیانی در چه منطقه‌ای با صاحبان پرچم سیاه و پرچم زرد نبرد می‌کند؟ (پرسش)
  31. سفیانی در کجا به هلاکت می‌رسد؟ (پرسش)
  32. مردمان چه مناطقی سفیانی را یاری می‌کنند؟ (پرسش)
  33. فرمانده سپاه سفیانی چه کسی است؟ (پرسش)
  34. سپاه سفیانی در کجا با سپاه خراسانی نبرد می‌کند؟ (پرسش)
  35. امام مهدی در کجا با سپاه سفیانی روبه‌رو می‌شود و به نبرد می‌پردازد؟ (پرسش)
  36. کدام یک از فرماندهان سپاه امام مهدی سفیانی را دستگیر می‌کند؟ (پرسش)
  37. فرجام سفیانی چیست؟ (پرسش)

جستارهای وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

  1. غیبت شیخ طوسی، ۲۷۰.
  2. غیبت شیخ طوسی، ۲۷۱.
  3. کمال الدین، ۶۵۰.
  4. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۶۴۵، ۶۴۶.
  5. قزوینی، سید محمد کاظم، امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور، ص ۳۱۴.
  6. الفتن: ص۱۹۱، کمال الدین: ص۶۷۹، ملاحم ابن منادی: ص۷۷، عقد الدرر: ص۸۰ و ۹۱، التذکره قرطبی: ص۶۹۴ و ۷۰۲.
  7. الفتن: ص۱۹۱، کمال الدین: ص۶۷۹، ملاحم ابن منادی: ص۷۷، عقد الدر: ص۸۰.
  8. الغیبة، طوسی: ص۴۴۴.
  9. الفتن: ص۱۹۳.
  10. م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج۷، ص۴۳۵.
  11. معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۳، ص۸۸، ۸۹، ۹۰، ۲۷۴، ۲۷۷ و... .
  12. الغیبة للنعمانی، ص۳۱۷، باب ۱۸، ح۱۶.
  13. کمال‌الدین، ص۶۵۱، باب ۵۷، ح۱۱.
  14. عقدالدرر، باب ۴، فصل ۲، ص۹۱.
  15. التشریف بالمنن، ص۲۹۶، باب ۷۹، ح۴۱۷ (به نقل از الفتن سلیلی).
  16. فرزند زن جگرخوار از سرزمین خشک قیام می‌کند... نامش عثمان و فرزند عنبسه است؛ کمال‌الدین، ص۶۵۱، باب ۵۷، ح۹. سند این روایت به این صورت است: «حدثنا محمد بن علی ماجیلویه قال: حدثنا عمّی محمد بن أبی القاسم عن محمد بن علی الکوفی عن محمد بن أبی عمیر عن عمر بن اذینه قال: قال أبوعبدالله (ع)...» این روایت ضعیف است به دلیل محمد بن علی کوفی و....در این باره نک: اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۲۳.
  17. با نام او چه‌کار داری؟ وقتی او مناطق پنج‌گانه شام شامل: دمشق، حِمص، فلسطین، اردن و قنّسرین را تصرف کرد، منتظر فرج باشید؛ کمال‌الدین، ص۶۵۱، باب ۵۷، ح۱۱.
  18. آیتی، نصرت‌الله، تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص ۱۳۳ - ۱۳۵.
  19. صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۶۵۱.
  20. محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۳۰۵؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۶۵۱؛ طوسی، کتاب الغیبه، ص۴۶۱.
  21. طوسی، کتاب الغیبه، ص۴۴۳.
  22. صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۶۵۱، ح۹.
  23. نعیم بن حماد، الفتن، ص۲۲۴، شماره ۸۲۶.
  24. صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص ۶۵۱.
  25. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۱۲۵.
  26. او از نسل ابوسفیان است؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۶۵۱.
  27. رمضانیان، علی رضا، شرایط و علائم حتمی ظهور، ص ۴۵.
  28. شیخ صدوق، کمال الدین، ج ۲، ص ۶۵۱، ب ۵۷، ح ۹؛ راوندی، الخرائج و الجرائح، ج ۳، ص۱۱۵۰؛ نیلی، منتخب الأنوار المضیئه، ص ۲۸؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۲۰۵، ح ۳۶.
  29. طبرسی، اعلام الوری، ج ۲، ص ۲۸۲؛ شیخ حر عاملی، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۷۲۱، ب ۳۴، ح ۲۶.
  30. سلمی، عقد الدرر، ص ۹۱.
  31. سید بن طاووس، التشریف بالمنن، ص ۲۹۶، ب ۷۹، ح ۴۱۷.
  32. نعیم بن حماد، الفتن، ص ۲۲۱، ب ۲۹، ح ۸۱۴.
  33. ابن المنادی، الملاحم، ص ۷۷.
  34. مقدسی، فرائد فوائد الفکر، ص ۳۰۵.
  35. سفارینی، لوائح الأنوار البهیه، ج ۲، ص ۷۵.
  36. مهدی‌پور، علی اکبر، در آستانه ظهور، ص .
  37. ابن حماد مروزی، نعیم، الفتن، ج ۱، صص ۲۷۹– ۲۸۱.
  38. صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۵۱.
  39. صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۵۱.
  40. صادقی فدکی، سید جعفر و فقهی‌زاده، عبدالهادی، تحلیل انتقادی دیدگاه‌های موجود درباره خروج سفیانی و روایات آن، ص 131.
  41. منطقه‌ای در نزدیکی شهر حلب سوریه.
  42. محمد بن علی الصدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۵۱.
  43. مانند این که ممکن است افراد دارای نام‌های مشابه، مورد اتهام قرار گیرند یا برخی افراد بخواهند با گذاشتن آن نام بر خود یا فرزندان خود از این عنوان سوء استفاده کنند.
  44. ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۶.
  45. محمد بن علی الصدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۵۱.
  46. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱۵، ص ۶۹۵.
  47. ر.ک: محمد بن اسماعیل المازندرانی، منتهی المقال فی أحوال الرجال، ج ۶، ص ۳۰۹؛ میرزا حسین النوری، خاتمة المستدرک، ج ۴، ص ۳۰۹.
  48. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱۵، ص ۴۸۱.
  49. محمد بن حسن الطوسی، الغیبة، ص ۴۳۵.
  50. او شاگرد فضل بن شاذان بوده است، نجاشی نقل کرده است که مرحوم کشی در رجالش به او اعتماد کرده است. (احمد بن علی النجاشی، رجال النجاشی، ص ۲۵۹). شیخ طوسی او را با تعبیر «فاضل» ستوده است. (محمد بن حسن الطوسی، رجال الطوسی، ص ۴۲۹). ابن داود و علامه سخنان این دو بزرگوار را تأیید و تکرار کرده‌اند (حسن بن علی بن داود حلی، الرجال، ص ۲۵۰؛ حسن بن یوسف حلی، خلاصة الأقوال فی معرفة أحوال الرجال (رجال العلامة الحلی)، ص ۹۴). بنابراین از اعتماد کشی و تأیید ابن داود و علامه می‌‌توان دریافت که علی بن محمد بن قتیبه امامی و بنابر تحقیق ثقه است.
  51. محمد بن حسن الطوسی، الغیبة، ص ۴۵۴.
  52. محمد بن علی الصدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۵۲.
  53. سوره شعراء، آیه ۳.
  54. محمد بن ابراهیم النعمانی، الغیبة، ص ۲۶۰-۲۶۱.
  55. ر.ک: محمد بن ابراهیم النعمانی، الغیبة، ۲۶۱.
  56. ر.ک: محمد بن ابراهیم النعمانی، الغیبة، ۲۶۱.
  57. ر.ک: محمد بن ابراهیم النعمانی، الغیبة، ص ۱۸۱، ۲۵۴، ۲۵۷ و ۲۶۳؛ علی بن حسین بن بابویه، الإمامة و التبصرة من الحیرة، ص ۱۲۹؛ محمد بن علی الصدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۵۰؛ محمد بن نعمان المفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ۲، ص ۳۷۹؛ محمد بن حسن الطوسی، الغیبة، ص ۴۵۴.
  58. ر.ک: عباس تبریزیان، العد التنازلی فی علائم ظهور المهدی (ع)، ص ۳۱۷.
  59. ر.ک: محمد کاظم القزوینی، الإمام المهدی (ع) من المهد الی الظهور، ص ۴۰۹- ۴۱۳.
  60. هاشمی، سید علی، نام و نسب سفیانی، ص ۱۳۶-۱۴۱.