آیه اولی الامر

شناسه ارزیابی نشده
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۰:۱۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ "آیه اولی الامر" یا "آیه اطاعت" نام دارد؛ زیرا مؤمنان را به اطاعت از خدا، پیامبر(ص) و اولی‌الامر فرمان داده‌ است. باتوجه به اینکه اطاعت در آیه به صورت مطلق بیان شده است و نیز براساس روایات ذیل آن، اولوالامر باید معصوم باشند و لذا از نگاه شیعی مصداقی جز ائمه (ع) برای آن وجود ندارد.

مقدمه

آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا[۱] "آیه اولی الامر" یا "آیه اطاعت" نام دارد[۲]؛ زیرا مؤمنان را به اطاعت از خدا، پیامبر(ص) و اولی‌الأمر فرمان داده‌ است[۳].

در آیه مذکور نکاتی قابل توجّه است؛ از جمله اینکه

  1. مؤمنان از سه دسته فرامین باید اطاعت کنند: اوامر خدا، پیامبر و اولوالامر.
  2. اطاعت از خدا ـ که امر او به حکم عقل لازم الاطاعه و امری ارشادی است ـ با اطاعت از پیامبر اولوالامر متفاوت است؛ بنابراین، علاوه بر دستورات الهی که در قالب آیات در روایات آمده لازم است دستوراتی را که پیامبر اولوالامر برای اداره جامعه صادر می‌کنند اطاعت کرد؛ زیرا اطاعت از پیامبر اطاعت از خدا است. هر کس از پیامبر اطاعت کند، از خدا اطاعت کرده است: ﴿مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ[۴] و علاوه بر احکام اوّلیه یک‌ سری احکام ثانویه یا احکام حکومتی برای اداره جامعه نیاز وجود دارد که بر حسب مورد به تشخیص پیامبر یا امام وضع می‌گردد.
  3. پیامبر و اولوالامر باید معصوم باشند؛ زیرا اگر معصوم نباشند ممکن است بین فرامین آنها و فرامین خدا تناقض پیش بیاید و مکلّف در تناقض قرار گیرد؛ مثلاً اولوالامر که خود اهل فسق و گناه است به انسان امر کند که مانند او شراب بخورد، از طرفی انجام آن واجب است و از طرفی حرام و این محال است.
  4. امر اولوالامر با امر پیامبر واحد است؛ چون با یک لفظ "اطاعت کنید" هر دو را آورده است[۵].

اولی‌الامر کیستند؟

از این آیه بیشتر از این مطلب که اولوالامر باید معصوم باشند، نمی‌توان فهمید و از طرفی کسانی که بعد از رحلت پیامبر خاتم(ص)، امر مسلمانان را به عهده گرفتند به جز علی(ع) معصوم نبودند؛ چنان‌که این اولوالامرها خلاف حکم خدا صادر می‌کردند و بعد از آنکه علی(ع) آنها را متنبه می‌فرمود، می‌گفتند: اگر علی نبود حتماً هلاک می‌شد[۶].

بنابراین اشخاص غیر معصوم نمی‌توانند اولوالامر باشند؛ امّا روایات مصداق واقعی اولوالامر را با تصریح بیان کرده‌اند؛ از جمله روایات معروف، حدیث جابر است که او مصداق و تفسیر اولوالامر را ـ که پیرویشان بر ما لازم است ـ از پیامبر پرسید. حضرت فرمود: "نخستین آنها پس از من علی بن ابی‌طالب(ع) و پس از او فرزندانش حسن و حسین و علی بن الحسین است و سپس محمّد باقر که تو را دیدار خواهی کرد و هنگامی که ملاقاتش کردی سلام مرا به او برسان؛ بعد از او جعفر صادق و بعد موسی کاظم و سپس به ترتیب علی‌رضا، محمّد جواد، علی هادی، حسن عکسری و آن گاه قائم منتظر مهدی موعود(ع) پس از من امام و رهبر خواهند بود"[۷]. امام باقر فرمود: "اولوالامر پیشوایان امّت از نسل علی(ع) و فاطمه هستند که تا قیامت پا به عرصه هستی نمی‌گذارند"[۸][۹]

اختلاف بین مسلمین در تفسیر آیه

این آیه از موارد بحث‌انگیز میان شیعه و اهل سنت است و آنان طبق ظاهر آن، هرکس را که حاکم باشد، یا علمای دین را لازم الاتّباع می‌دانند، امّا شیعه مصداق آن را امامان معصوم و آنان که از سوی آنان ولایت دارند می‌دانند ائمه شیعه با استناد به این آیه که خداوند اطاعت اولی الامر از اهل بیت(ع) را واجب ساخته است، با مخالفان احتجاج می‌کردند. امام صادق نیز فرموده است: «أولو الأمر هم الأئمة من أهل البيت‏»[۱۰]. آمران و صاحب‌ فرمانانی که اطاعتشان واجب است و پیروی از آنان، افراد را در مسیر اطاعت خدا و رسول قرار می‌دهد، اینانند که بندۀ خالص خدا و از هر خطا و گناه معصوم‌اند. بد نیست نمونه‌هایی از دیدگاه‌های بزرگان اهل سنت را دربارۀ اولی الامر مرور کنیم: قاضی ابو یوسف می‌گوید: اطاعت از خلیفه لازم است، اگرچه ستمگر باشد. حسن بصری می‌گوید: به حکّام، بد مگویید، زیراکه ایشان اگر به نیکویی رفتار کنند، آنان راست اجر، و بر شماست شکر، و اگر به بدی رفتار کنند، بر آنان است وزر و بر شماست صبر. قاضی ابوبکر باقلانی گوید: جمهور اهل تحقیق و اصحاب حدیث گفته‌اند: خلیفه به علّت اینکه فاسق و گناهکار باشد، یا ستمگر باشد و اموال مردم را بگیرد و مردم را بکشد و حقوق را ضایع کند و حدود الهی را زیرپا بگذارد، خلع نمی‌شود، و واجب نیست قیام علیه او، بلکه باید او را موعظه کرد. قاضی بدر الدین گوید: اگر شخصی مسلّط، که به زور قدرت را به دست آورده است، حتّی قوانین شریعت را نداند و ظالم و فاسق و فاجر باشد. باید از او اطاعت کرد.[۱۱] این دیدگاه کجا؟ و اولو الامر را اولیای معصوم الهی و ائمه اهل بیت عصمت دانستن کجا؟[۱۲]

دلالت آیه

نخست: دلالت بر عصمت امام

قرآن کریم می‌‌فرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ. در این آیه اطاعت از اولی الامر در سیاق اطاعت خداوند و اطاعت رسول قرار گرفته است، بدیهی است اطاعت از خدا و رسول به صورت مطلق و بدون هیچ قید و شرطی واجب است؛ بنابراین اطاعت اولی الامر هم علی‌الاطلاق و بدون قید و شرط واجب است. از سوی دیگر اطاعت مطلق مستلزم معصوم بودن اولی الامر از هر گونه خطا و اشتباه است زیرا پیروی و فرمانبرداری بی چون و چرا تنها و تنها از فردی واجب می‌‌شود که از هر گونه خطا و لغزش پاک و مبرا باشد و خداوند حکیمی که کفر و عصیان را از بندگانش ناپسند شمرده است ﴿وَلَا يَرْضَى لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ[۱۳]، هرگز اطاعت از غیر معصوم را به صورت مطلق واجب نمی‌کند[۱۴]. این استلزام ـ یعنی ملازمه بین وجوب اطاعت مطلق و لزوم عصمت ـ مورد اعتراف دانشمندان اهل سنت نیز قرار گرفته است[۱۵][۱۶]

جستارهای وابسته

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.
  2. نهج الحق، ص ۲۰۳؛ مصباح الفقیه، ج ۱، ص ۹۷.
  3. خراسانی، علی، مقاله «آیات نام‌دار»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱.
  4. «هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بی‌گمان از خداوند فرمان برده است» سوره نساء، آیه ۸۰.
  5. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۲۱-۲۳.
  6. ینابیع المودة، باب ۵۶، ص۲۱۱؛ الغدیر، ج۶، ص۱۱۰-۱۱۱ و ج۷ و ۸؛ طبقات ابن سعد، ج۲، بخش ۲، ص۱۰۳.
  7. اثبات الهداة، ج۳، ص۱۲۳.
  8. اثبات الهداة، ج۳، ص۱۳۱.
  9. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۲۱-۲۳.
  10. مناقب، ج ۳ ص ۱۵
  11. نمونه‌ها از حماسۀ غدیر محمّد رضا حکیمی ص ۱۳۲ نقل شده است
  12. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۸.
  13. «و ناسپاسی را برای بندگانش نمی‌پسندد» سوره زمر، آیه ۷.
  14. رک: دلائل الصدق، ج ۲، ص ۱۷-۱۸؛ مناهج الیقین، ص ۴۷۵. و الإنصاف فی مسائل دام فیها الخلاف، ج ۲، ص ۳۷۵.
  15. فخر رازی مفاتیح الغیب، ج ۱۰، ص ۱۱۲.
  16. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۱۰۷-۱۱۱؛ محمدی، رضا، عصمت در قرآن، ص ۵۱.