آیه اولی الامر در معارف و سیره رضوی
آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ﴾ آیه اولی الامر یا آیه اطاعت نام دارد؛ زیرا مؤمنان را به اطاعت از خدا، پیامبر(ص) و اولیالامر فرمان داده است. اولو الامر در لغت به معنای صاحبان امر است. از منظر شیعه مصداق اولی الامر بر اساس روایات صحیح، امام علی(ع) و سایر امامان اهل بیت(ع) است. این معنا در روایات منقول از امام رضا(ع) نیز به وفور قابل مشاهده است.
معناشناسی
اولو الامر از دو کلمه "أُولو" و "الأمر" ترکیب یافته است. کلمه اولوا به معنای صاحبان است و واژه «امر” نیز به معنای مختلفی به کار رفته است[۱]، مانند: أمر به معنای امور و کارها، به معنای دستور ضد نهی، به معنای فزونی و برکت و... اما با بررسی اقوال مشخص میشود این واژه تنها میتواند به معانی کار (چیز) و طلب باشد؛ لذا با توجه به معنای لغوی الامر میتوان برای اولوالامر معانی ذیل را برشمرد: صاحبان دستور، صاحبان کار و صاحبان شیئ[۲].
مصداقشناسی اولی الامر
تلقی عموم مفسران و متکلمان اسلامی از «اولی الأمر» کسانی است که از شأن و جایگاه رهبری برخوردارند، اما در اینکه قلمرو این رهبری چیست و چه کسانی میتوانند عهدهدار آن شوند، دیدگاههای مختلفی مطرح شده است: متکلمان و مفسران اهل سنت با توجه به برخی روایات در شان نزول این آیه، درباره مصداق اولی الامر آرای مختلفی دارند که فرماندهان منصوب؛ عالمان و فقیهان؛ اصحاب پیامبر خدا(ص)؛ امانتداران؛ زمامداران مسلمان و عادل از آن جمله است لکن قول مشهور نزد آنان اجماع امت و اجماع اهل حل و عقد است. با این وجود از آنجا که از آیه، شرط عصمت اولی الامر برداشت میشود، متکلمان شیعه مصداق ان را منحصر در امامان اهلبیت(ع) دانستهاند. چه اینکه آیات و روایاتی که بر عصمت اهل بیت و عترت پیامبر(ص) دلالت میکنند مصداق اولی الامر را روشن میسازند؛ مانند آیه تطهیر[۳]، آیه ولایت[۴]، حدیث ثقلین، حدیث سفینه و غیره[۵]. علاوه بر اینها در برخی از روایات اولوالامر به ائمه اهلبیت(ع) تفسیر شده است. که در ادامه به بیان آنها میپردازیم[۶].
روایات اولوالامر
روایاتی در منابع امامیه در مورد «اولی الامر» وجود دارد که میتواند مصداق آن را تبیین کند. احادیث شیعه امامی درباره مصداق اولی الامر با تواتر اجمالی و برخی نیز با سند صحیح بر تطبیق آن بر اهل بیت(ع) دلالت دارد. پیام این احادیث همسو با دلالت آیات قرآن است از این رو این احادیث تلقی به قبول شدهاند. با این که این احادیث دربارۀ این آیه متنوعند لیکن هیچ تعارضی در میان آنها نیست. مجموعه احادیثی که در آنها برای امیرالمؤمنین(ع) از عنوان امیر استفاده شده و نیز برخی روایات نبوی دیگر که لقب امیرالمؤمنین را از القاب اختصاصی آن حضرت دانستهاند و همچنین برخی روایات دیگر که ائمه اثنی عشر را به عنوان امیران بعد از رسول خدا(ص) معرفی کرده و اطاعت آنها را لازم دانسته در کنار حدیث ثقلین و سفینه که توصیه پیامبراکرم(ص) به اطاعت از اهل بیتشان است را میتوان از جمله این احادیث دانست[۷].
آیه اولی الامر در روایات رضوی
شان نزول آیه
موضوع اولی الامر از مباحث مطرح و جدی دوره امام رضا(ع) بود. از یک سو روشن شدن جایگاه تفسیری و کلامی آیه و از جهتی ولایتعهدی امام رضا(ع) مسأله را در ردیف اولویتهای علمی و اجتماعی جامعه اسلامی قرار داده بود و نخبگان را به کندوکاو درباره این موضوع وا میداشت. آزادی نسبی گفتوگوهای کلامی زمینه را برای بسط این مبحث در میان توده مردم فراهم کرده بود. امام رضا(ع) به نقل از جدشان امام صادق(ع) شأن نزول آیه را درباره امیر مؤمنان(ع) میداند. آر آن حضرت چنین نقل شده که خداوند در روز غدیر خم برای امیرمؤمنان(ع) از مردم پیمان گرفت و به محمد(ص) فرمان داد آن کس را که اطاعت وی بر مردم واجب است را به آنان بشناساند. سپس با نزول کریمه ﴿أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ﴾[۸] ضرورت آن را روشنتر ساخت. پیامبر(ص) پرسید: ولی امر آنان کیست؟ پاسخ شنید: همان که یک آن به خداوند شرک نورزیده و بتان را نپرستیده و به «ازلام» (ابزار قمار در جاهلیت) سوگند یاد نکرده است. او امیرمؤمنان و پیشوا و آقای مسلمانان است. او همان کلمهای است که پارسایان باید با وی همراهی نشان دهند و دین را از وی بجویند و اطاعت وی پیروی من و ستیز با وی مخالفت من است[۹].[۱۰]
اطاعت از اولی الامر
فلسفه وجوب اطاعت از اولی الامر
امام رضا(ع) موضوع اولی الامر را از مسائل مهم نظام ولایی و سیاسی اسلام شمرده و آن را با رهبری مردم و نظامسازی دینی پیوند داده است. چون در سایه نظام دینی و نصب پاسدار و رهبری، هم دین از گزند تحریف و غلو مصون میماند و هم از تشتت و پراکندگی امت پیشگیری خواهد شد. امام در پاسخ سؤال فضل بن شاذان نیشابوری که چرا پس از پیامبر(ص) اطاعت از اولی الامر واجب شده است، ضمن شرح مبسوطی افزود: اگر خداوند، امامی توانا و امین برای پاسداری از مکتب قرار نمیداد، امت اسلامی از هم میپاشید، دین از میان میرفت و سنت پیامبر(ص) و احکام شریعت دگرگون میشد. بدعتگذاران بر دین میافزودند و ملحدان از آن میکاستند و مسائل را بر مسلمانان دگرگون جلوه میدادند. مردم ناتماماند و نیازمند آموزش. با وجود پراکندگی اندیشهها و خواستههای مردم، اگر مرجعی برای پاسداری دین و سنت پیامبر(ص) انتخاب نشده بود، دین مردم فاسد و شریعت و سنتهای پیامبر(ص) و دستورهای دین دگرگون میشد و همه خلایق به فساد و تباهی میگراییدند[۱۱].
در دیدگاه امام رضا(ع)، پیروی از اولی الامر ارزشمندترین عبادت است، چون حفظ نظام اجتماعی و زمینه دیگر فعالیتهای مثبت، در گرو رهبری اجتماعی و امامت است. اگر مردم خودسرانه رفتار کنند و نظام اجتماعی دچار هرج و مرج گردد، امنیت و آرامش از جامعه رخت بر میبندد و زمینه برای دیگر عبادتها به جای نمیماند. صفوانی از امام رضا(ع) نقل کرده است: عبادت هفتاد بخش است و نود و شش سهم آن در رضا و تسلیم در برابر خداوند و پیامبر و اطاعت از اولی الامر نهفته است[۱۲].
مناصب اولی الامر
حضرت در مسجد جامع مرو، در حضور دهها نفر از علمای اسلام، بر ضرورت نصب امام و شایستگی اهل بیت(ع) برای پرچمداری دین تأکید کرد[۱۳]. امام در این جمع علمی در تفسیر کریمه ﴿أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ﴾[۱۴]، به آیات دیگر استناد کرد و در معرفی اولیالامر افزود: آنان کسانیاند که خداوند آنان را با کتاب و حکمت پیوند داده و مردم بر اعطای این نعمت به آنان حسد ورزیدند و مقصود از ملک بزرگ در ﴿أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُمْ مُلْكًا عَظِيمًا﴾[۱۵] اطاعت از افراد برگزیده پاک است و مراد از ملک، اطاعت و پیروی از آنان[۱۶]. امام رضا(ع) در کلامی دیگر پیروان اولی الامر را پرهیزکارترین و مؤمنترین و حق پذیرترین مردم توصیف کرده و آنان را مشمول رحمت و برکت و دعای فرشتگان خوانده است[۱۷].
در نگاه امام رضا(ع)، افزون بر مرجعیت دینی رهبری سیاسی، رفع نزاعهای درون دینی از مناصب این نهاد است. اولیالامر نه طرف نزاع و اختلاف که خود معیارند و در جایگاه حکمیت نشستهاند و مسلمانان باید همه دشواریهای فکری را نزد آنان ببرند. این همان نکته پراهمیتی است که امام علی(ع) در جریان شورش خوارج نهروان بر ضد نظام اسلامی یادآور گردید[۱۸].
پس از درگذشت موسی بن جعفر(ع) عدهای از شیعیان و وکلای آن حضرت راه خود را از جمع شیعیان جدا کردند و بر امامت امام هفتم متوقف شدند و از ولایت و رهبری امام رضا(ع) سرباز زدند. این پدیده در میان پیروان اهل بیت(ع) شکاف ایجاد کرد و گفتوگوهای کلامی و سیاسی عدیدهای را در میان شیعیان حجاز و عراق و مصر به وجود آورد[۱۹]. عبدالله بن جندب در نامهای به امام رضا(ع) از اختلاف و عداوت برادران دینی شکوه کرد. امام در پاسخ یادآور شد: شیطان این افراد را به فتنه دچار کرده و آنان را درباره باورهای دینیشان به اشتباه افکنده است و چون دروغپردازیهای آنان آشکار گشت و علیه عالم دینیشان به عداوت برخاستند و بر آن شدند که به رأی و اندیشه قاصر خود راه جویند، درباره حقیقت به چون و چرا برخاستند و از همان روزنهای که به گمان خود احتیاط میکردند، هلاک شدند و این بازتاب کارهای خودشان بود و خداوند به بندگان ستم نمیکند. امام افزود: بر آنان واجب بود در هنگام تحیر و دو راهی فکری از حرکت و موضعگیری بایستند و مسائل مبهم و کور را به فرد آگاه و مستنبط آن ارجاع دهند. خداوند در قرآن محکم فرموده: اگر مسائل مورد اختلاف را به پیامبر(ص) و اولیالامر واگذار میکردند، اهل استنباط یعنی آل محمد(ص) آن را از قرآن کشف میکردند و حلال را از حرام جدا میکردند و آنان توانایی دارند معالم دین را از قرآن استنباط کنند و حلال و حرام را بشناسند و آنان حجت و نماینده خداوند در میان مردماند[۲۰].
مصداق اولی الامر
در نگاه حضرت رضا، علی(ع) تنها گزینه اولیالامر پس از پیامبر است[۲۱] چه در وی همه ویژگیهای هدایتگری و شایستگی رهبری مردم جمع است. بر خلاف رقبای وی، علی(ع) از حسن سابقه برخوردار است و لحظهای در زندگی به خدای شرک نورزیده و به بتها و از لام سوگند یاد نکرده است[۲۲].
در تفسیر امام هشتم، اولیالامر ویژه علی(ع) نبوده، بلکه دایره صاحبان امر و حکم همه ائمه اثناعشر(ع) را در بر میگیرد. همه فرزندان معصوم فاطمه(س) دارای رسالت و رهبری واحدند و به اقتضای شرایط و زمان و مکان، مردم را رهبری میکنند و فرمانبرداری از همه آنان واجب است. امام هشتم(ع) به نقل از امام صادق(ع) فرموده است: همه ما اهل بیت در فرمان و اطاعت یکسانیم[۲۳].
امام رضا(ع) به نقل از جدش امام صادق(ع) فرموده است: پیامبر(ص) به علی و حسن و حسین(ع) وصیت کرد و درباره ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ﴾[۲۴] فرمود: مقصود ائمه از فرزندان علی(ع) و فاطمه(س) تا روز قیامت است[۲۵].
حضرت یکایک ائمه را به عنوان ولی امر به مردم شناسانده است. ابان[۲۶] میگوید: از حضرت رضا(ع) درباره آیه ﴿أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ...﴾ پرسیدم. امام فرمود: مراد علی بن ابی طالب(ع) است سپس خاموش ماند. گفتم: پس از وی؟! گفت: حسن(ع)، و ساکت ماند. پس از مدتی، از امامت پس از وی پرسیدم، فرمود: حسین(ع). پرسیدم: سپس؟ فرمود: علی بن حسین(ع)، و خاموش ماند. من هر بار از امام بعدی میپرسیدم که یکایک را به من معرفی کرد و تا آخرین نفرشان را به من گفت[۲۷].
اوصاف و معیارهای اولی الامر
علم و آگاهی به دین، آشنایی عمیق به همه زوایای قرآن و آگاهی به حلال و حرام[۲۸]، عصمت و پاکی در گفتار و رفتار و رفتار حکیمانه و از سر خرد و دادگری، از معیارهای شناخت ولی امر بوده[۲۹] و این صفات ممتاز در ائمه اهل بیت(ع) موجود بوده است.
امام رضا(ع) در بیانی آگاهی بخش میفرمایند: خداوند در قرآن اولی الامر را به علم و حکمت پیوند داده است که لازمه آن آگاهی اولی الامر از همه دانشهای سودمند و حکیمانه است که به پیامبران خود میدهد[۳۰].
این شبهه در میان برخی مطرح بوده که امامت با حکومت و رهبری سیاسی جامعه چه پیوندی دارد و یا با وجود سلطه و اقتدار رقبای اهل بیت(ع) از امویان و عباسیان، دایره حکومت ولایت آنان در کجا معنا پیدا کرده و عرصه عمل آنان را به جز دوره کوتاه امیر مؤمنان(ع) باید در کدامین سرزمین جستوجو کرد که امام رضا(ع) با تلاوت کریمه ﴿أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُمْ مُلْكًا عَظِيمًا﴾[۳۱] و پیوند آن با آیه اولی الامر نشان داد[۳۲] که جایگاه ائمه(ع) در مرتبه اول جایگاه معنوی و نصب الهی بوده و اطاعت و پیروی امت از ائمه(ع) همان ملک عظیمی است که خداوند در این آیه از آن یاد کرده است. اگر شرایط مانند روزگار امام علی(ع) برای استفاده از همه ظرفیتهای اولی الامر فراهم گردد امام به همه میراث و ملک عظیم خداوندی خود رسیده است.
امام رضا(ع) در گفتاری دیگر، بزرگی و فضل و دانش و وصیت آشکار و مورد اتفاق امام پیشین را از علائم اولی الامر معصوم بر میشمارد. سلاح و ابزار جنگی ویژه امام پیشین نیز به دست ولی امر بعدی خواهد رسید[۳۳].
شیعیان به معیارهای راستین شناخت ولی امر توجه داشتند و برای شناخت ولی امر زمان خود مسائل مهم و صعب خود را به ائمه عرضه میکردند و پاسخ میگرفتند. امام رضا(ع) صاحب امر روزگار خود بوده و از خود به عنوان ولی و صاحب امر یاد کرده است[۳۴]. همه شرایط صاحبالامری از علم و تقوا و درایت و حکمت در حضرت موجود بوده و آن را در عمل به اثبات رسانده است. نیز موسی بن جعفر(ع) بارها به نزدیکان خود سفارش کرده بود که صاحب امر پس از من او خواهد بود[۳۵]. شیعیان مسائل دشوار و لاینحل خود را نزد امام رضا(ع) میبردند و امام با استنباط آن از کتاب و سنت بدان پاسخ میگفت و راه بر نزاع و اختلاف میان جامعه اسلامی میبست[۳۶]. درایت و حکمیت امام رضا(ع) به عنوان اولی الامر جریان انحرافی واقفیه را متوقف کرد و بسیاری از آنان به ولایت و رهبری امام تن دادند[۳۷].[۳۸]
منابع
- صادقی فدکی، سید عباس، مقاله «آیه اولی الامر»، دانشنامه امام رضا ج۱
- ساعدی، محمد، آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار
- حجتیان، محمد، اولواالامر، دائرة المعارف قرآن کریم ج۵
- فاریاب، محمد حسین، معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان
- ربانی گلپایگانی، علی، امامت اهل بیت
- محمدی، رضا، عصمت در قرآن
- صفرزاده، ابراهیم، عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی
- رضوانی، علی اصغر، امامشناسی و پاسخ به شبهات ج۱
پانویس
- ↑ خلیل بن احمد فراهیدی، العین، ج۸، ص۲۹۷-۲۹۸؛ همچنین، ر.ک: احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة؛ احمد بن محمد فیومی، المصباح المنیر، ص۲۱-۲۲؛ محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب، ج۴، ص۲۶-۳۴؛ حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات، ص۸۸.
- ↑ ساعدی، محمد، آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار، ص۱۶۳؛ حجتیان، محمد، مقاله «اولواالامر»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵، ص۶۶ -۶۹؛ فاریاب، محمد حسین، معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان، ص۱۹۰.
- ↑ ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾؛ «جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾؛ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، امامت اهل بیت، ص۶۰.
- ↑ محمدی، رضا، عصمت در قرآن ص۵۱؛ صفرزاده، ابراهیم، عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی ص۱۷۹-۱۹۰.
- ↑ ر.ک: رضوانی، علی اصغر، امامشناسی و پاسخ به شبهات ج۱، ص۳۴۷ و ۳۴۸ با اندکی تغییر و تصرف.
- ↑ «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ الیقین، ص۳۷۳؛ بحار الأنوار، ج۳۷، ص۳۲۴.
- ↑ صادقی فدکی، سید عباس، مقاله «آیه اولی الامر»، دانشنامه امام رضا ج۱، ص۲۳۲.
- ↑ علل الشرایع، ج۱، ص۲۵۳.
- ↑ بحار الأنوار، ج۲۳، ص۲۹۲.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۱۹۹.
- ↑ «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ «یا اینکه به مردم برای آنچه خداوند به آنان از بخشش خود داده است رشک میبرند؟ بیگمان ما به خاندان ابراهیم کتاب (آسمانی) و فرزانگی دادیم و به آنان فرمانروایی سترگی بخشیدیم» سوره نساء، آیه ۵۴.
- ↑ بحار الأنوار، ج۲۵، ص۲۲۰.
- ↑ عیون أخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۲۶۱؛ بحار الأنوار، ج۶۵، ص۱۵۰.
- ↑ نهج البلاغة، صبحی صالح، ص۱۸۲-۱۸۳.
- ↑ بحار الأنوار، ج۴۸، ص۲۵۰.
- ↑ بحار الأنوار، ج۲۳، ص۲۹۵.
- ↑ تفسیر کنز الدقائق، ج۳، ص۴۴۰.
- ↑ بحار الأنوار، ج۳۷، ص۳۲۴.
- ↑ بحار الأنوار، ج۲۵، ص۳۵۹.
- ↑ «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۵۰۵.
- ↑ الرجال، ج۱، ص۱۲۵؛ شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید، ج۱۴، ص۶۸.
- ↑ التفسیر، عیاشی، ج۱، ص۴۱۰؛ تفسیر کنز الدقائق، ج۳، ص۴۳۹.
- ↑ بحار الأنوار، ج۲۳، ص۲۹۵.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۸۵؛ تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۵۰۱؛ التوحید، ص۲۸۵.
- ↑ الأمالی، صدوق، ص۵۲۴.
- ↑ «یا اینکه به مردم برای آنچه خداوند به آنان از بخشش خود داده است رشک میبرند؟ بیگمان ما به خاندان ابراهیم کتاب (آسمانی) و فرزانگی دادیم و به آنان فرمانروایی سترگی بخشیدیم» سوره نساء، آیه ۵۴.
- ↑ بشارة المصطفی(ص)، ج۲، ص۲۲۹.
- ↑ بحارالأنوار، ج۲۵، ص۱۶۶.
- ↑ بحارالأنوار، ج۲۳، ص۴۲.
- ↑ عیون أخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۲۱.
- ↑ بحار الأنوار، ج۴۹، ص۷۱.
- ↑ منابع: الإفصاح فی الإمامة، محمد بن محمد معروف به شیخ مفید (۴۱۳ق)، قم، دار المفید، اول، ۱۴۱۳ق؛ الأمالی، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: مؤسسة البعثة، قم، دار الثقافة، اول، ۱۴۱۴ق، الأمالی، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، ترجمه: محمدباقر کمرهای، تهران، کتابچی، ششم، ۱۳۷۶ق؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علی، محمدباقر بن محمد تقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، بشارة المصطفی الشیعة المرتضی طلا، محمد بن علی طبری (قرن ۶ق)، نجف، المکتبة الحیدریة، دوم، ۱۳۸۳ق؛ التبیان فی تفسیر القرآن، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۳۴۲ق؛ تذکرة الفقهاء، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت(ع) لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۴ق؛ التفسیر، محمد بن مسعود معروف به عیاشی (۳۲۰ق)، تحقیق و تصحیح: سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، المکتبة العلمیة الإسلامیة، اول، ۱۳۸۰ق؛ تفسیر الکاشف، محمدجواد بن محمود مغنیه (۱۴۰۰ق)، تهران، دار الکتاب الإسلامی، اول، ۱۴۲۴ق؛ التفسیر الکبیر، محمد بن عمر معروف به فخر رازی (۶۰۶ق)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، سوم، ۱۴۲۰ق؛ تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، محمد بن محمدرضا قمی مشهدی (قرن ۱۲ق)، تحقیق: حسین درگاهی، تهران، وزارة الثقافة و الارشاد الإسلامی، اول، ۱۳۶۸ش؛ تفسیر نور الثقلین، عبدعلی بن جمعه عروسی حویزی (۱۱۱۲ق)، تحقیق: سیدهاشم رسولی محلاتی، قم، المطبعة العلمیة، ۱۳۸۳ق، التوحید، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سیدهاشم حسینی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۳۹۸ق؛ الجامع الأحکام القرآن، محمد بن احمد معروف به قرطبی (۶۷۱ق)، تحقیق: احمد عبدالعلیم بردونی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، عبدالرحمن بن ابی بکر معروف به جلال الدین سیوطی (۹۱۱ق)، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، اول، ۱۴۰۴ق؛ سنن أبی داوود، سلیمان بن اشعث سجستانی معروف به ابوداوود (۲۷۵ق)، بیروت، دار إحیاء السنة النبویة، بیتا؛ شرح نهج البلاغة، عبد الحمید بن هبة الله معروف به ابن ابی الحدید (۶۵۶ق)، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار إحیاء الکتب العربیة، دوم، ۱۳۸۷ق؛ شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، عبیدالله بن عبدالله معروف به حاکم حسکانی (۴۹۰ق)، تحقیق: محمدباقر محمودی، تهران، وزارة الثقافة و الارشاد الإسلامی، اول، ۱۴۱۱ق؛ علل الشرایع، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سید محمدصادق بحر العلوم، نجف، المکتبة الحیدریة، دوم، ۱۳۸۵ق؛ عوالی اللیالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، محمد بن علی معروف به ابن ابی جمهور احسائی (۸۸۰ق)، تحقیق: آقامجتبی عراقی، قم، مؤسسة سید الشهداء، اول، ۱۴۰۴ق؛ عیون أخبار الرضا، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سیدمهدی الاجوردی، تهران، نشر جهان، اول، ۱۳۷۸ق؛ قاموس الرجال، محمد تقی بن کاظم معروف به علامه تستری (۱۴۱۵ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة النشر الإسلامی، قم، دوم، ۱۴۱۰ق، الکافی، محمد بن یعقوب معروف به کلینی (۳۲۹ق)، تهران، دار الکتب الإسلامیة، سوم، ۱۳۶۵ش؛ الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل، محمود بن عمر معروف به زمخشری (۵۳۸ق)، بیروت، دار الکتاب العربی، سوم، ۱۴۰۷ق؛ گوهر مراد، عبدالرزاق بن علی لاهیجی (۱۰۷۲ق)، تحقیق: زین العابدین قربانی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اول، ۱۳۷۲ش؛ مجالس المؤمنین، سیدنورالله بن شرف الدین حسینی شوشتری (۱۰۱۹ق)، تهران، اسلامیه، چهارم، ۱۳۷۷ش؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، فضل بن حسن معروف به طبرسی (۵۴۸ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، مؤسسة الأعلمی، اول، ۱۴۱۵ق؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، علی بن حسین معروف به مسعودی (۳۴۶ق)، بیروت، دار المعرفة، اول، ۱۴۰۲ق، المفردات فی غریب القرآن، حسین بن محمد معروف به راغب اصفهانی (۵۰۲ق)، تهران، دفتر نشر الکتاب، دوم، ۱۴۰۴ق، المیزان فی تفسیر القرآن، سید محمد حسین بن محمد طباطبایی (۱۴۰۲ق)، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۱۷ق؛ نهج البلاغة، محمد بن حسین موسوی معروف به سید رضی (۴۰۶ق)، تحقیق و تصحیح: صبحی صالح، قم، دار الهجرة، اول، ۱۴۱۴ق، الیقین باختصاص مولانا علی الا بإمرة المؤمنین، علی بن موسی معروف به سید بن طاووس (۶۶۴ق)، تحقیق: اسماعیل انصاری زنجانی، قم، دار الکتاب الجزائری، اول، ۱۴۱۳ق.
- ↑ صادقی فدکی، سید عباس، مقاله «آیه اولی الامر»، دانشنامه امام رضا ج۱، ص۲۳۲.