امامت امام علی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۲۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

امام علی (ع) جانشین بلافصل پیامبر خاتم (ص) است. متکلمین ادله مختلفی برای این موضوع بیان کرده‌اند مانند: عصمت؛ افضلیت؛ اعلمیت؛ عدم صلاحیت دیگران برای امامت؛ معجزات امام علی (ع) و وجود روایات مختلف در این زمینه.

مقدمه

امام علی بن ابی طالب (ع) روز جمعه سیزدهم ماه رجب، سی سال پس از عام الفیل و بیست و سه سال قبل از هجرت در مکه و در داخل کعبه معظمه به دنیا آمد. پدرش ابوطالب فرزند عبدالمطلب و مادرش فاطمه دختر اسد بود.

علی (ع) از کودکی زیر نظر پیامبر (ص) تربیت شد و راه و روش رشد و کمال را از او آموخت و آنگاه که رسول گرامی (ص) به پیامبری برگزیده شد، نخستین فرد از مردان بود که به او ایمان آورد. وی به پیامبر (ص) ارادت و انقیاد کامل داشت و سرباز فداکاری بود که هرگاه خطری اسلام را تهدید می‌کرد، به دفاع از آن برمی خاست، در شعب ابی طالب و در سفر پیامبر به طائف رسول خدا (ص) را همراهی و یاری کرد و در شب هجرت در بستر او خوابید، تا به پیامبر (ص) گزندی نرسد و آیه ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ[۱] در ‌شأن او نازل شد. آنگاه که پیامبر (ص) به مدینه رسید به حضرت علی (ع) دستور داد تا امانت‌های مردم مکه را، که به پیامبر سپرده بودند، به آنان بازگرداند و همراه با مسلمانانی که در مکه باقی مانده بودند، به مدینه هجرت نماید. او پس از سه روز مکه را به قصد مدینه ترک کرد و پس از چند روز در قبا به پیامبر پیوست.

پیامبر (ص) با مسلمانان برای انجام مناسک حج (حجة الوداع) رهسپار مکه گردید و علی (ع) نیز به دستور پیامبر از یمن به مکه رفت و در مراسم شکوهمند حج شرکت کرد و پس از انجام مناسک حج به هنگام بازگشت در سرزمین جحفه و در کنار غدیر خم در جمع انبوه مسلمانان علی (ع) را به جانشینی خود منصوب کرد.

پس از مدت کوتاهی از این جریان، پیامبر (ص) در حالی که سرش بر دامان علی (ع) بود، به ملکوت اعلی پیوست و بدین ترتیب فصل جدیدی در زندگی علی (ع) گشوده شد. با ماجرای سقیفه، رهبری امت اسلامی که حق او بود از وی باز ستانده شد و این جریان تا ۲۵سال ادامه یافت. رعایت مصلحت اسلام و مسلمانان مانع آن شد که امام (ع) برای اعمال حق خود به عمل قهرآمیز توسل جوید، اما در موارد مناسب حقیقت را آشکار می‌ساخت و در حد ضرورت با خلفا همکاری می‌کرد.

به اعتقاد شیعه، علی بن ابی طالب (ع) جانشین بلافصل پیامبر گرامی (ص) و نخستین امام امت اسلامی پس از رسول خدا (ص) است. اهل سنت و دیگر مذاهب غیر شیعی علی (ع) را چهارمین خلیفه پیامبر (ص) می‌دانند[۲].

دلایل جانشینی بلافصل امام علی (ع)

متکلمان شیعه از طریق عقل و نقل بر اثبات جانشینی بلافصل امام علی (ع) استدلال کرده‌اند، که به نقل و تبیین برخی از مهم‌ترین آنها بسنده می‌کنیم:

عصمت و امامت امام علی (ع)

یکی از دلایل شیعه بر امامت علی (ع) این است که امام باید معصوم باشد (عصمت امام و اغراض امامت) کسانی که غیر از علی (ع) مدعی امامت بودند یا دیگران مدعی امامت آنان بودند (ابوبکر و عباس و سعد بن عباده) معصوم نبودند زیرا قبل از اسلام، بت پرست و مشرک بودند، و پس از اسلام آوردن نیز کسی مدعی این که از مقام عصمت علمی و عملی برخوردار باشند، نبوده است. بنابراین، در میان اصحاب پیامبر (ص)، غیر از علی (ع) کسی از ویژگی عصمت برخوردار نبوده است. بر این اساس امامت او اثبات می‌گردد.

عصمت آن حضرت یکی از این طریق اثبات می‌شود که اگر او هم دارای مقام عصمت نباشد، هیچ کس در امت اسلامی شایستگی امامت را نخواهد داشت، با این که وجود امام واجب است، در این فرض لازم می‌آید که این فریضه اسلامی هرگز تحقق نیابد و این، بر خلاف اجماع امت اسلامی است، زیرا حق از امت اسلامی بیرون نخواهد بود[۳][۴]

افضلیت و امامت امام علی (ع)

یکی از شرایط امامت، افضلیت است (افضلیت امام) و از طرفی، علی (ع) افضل صحابه و بلکه افضل افراد بشر پس از پیامبر (ص) است (افضلیت علی (ع)) بنابراین، امامت در وی تعین یافته است[۵].

اعلمیت و امامت امام علی (ع)

امام باید به عموم احکام شریعت علم بالفعل و مصون از خطا داشته باشد (امامت، صفات امام) هیچ یک از مدعیان امامت به جز علی (ع) از چنین علم گسترده و کاملی برخوردار نبودند. آنچه اهل سنت درباره ابوبکر و عباسیه درباره عباس عموی پیامبر معتقدند، علم اجتهادی است که هم محدود است و هم خطاپذیر. بنابراین، امامت به علی (ع) اختصاص داشته است[۶].

عدم صلاحیت دیگران برای امامت

کسانی که مدعی امامت بودند علاوه بر این که فاقد صفات عصمت، افضلیت و اعلمیت بودند، دست به کارهایی زدند که نشان دهنده عدم صلاحیت آنان برای احراز مقام امامت است. متکلمان شیعه این بحث را ذیل عنوان مطاعن خلفا مطرح کرده و موارد بسیاری از مطاعن خلفای سه گانه را نقل کرده‌اند[۷] با اثبات عدم شایستگی مدعیان امامت، امامت در علی (ع) تعین خواهد یافت، زیرا در غیر این صورت، حق از امت اسلامی بیرون خواهد بود که بر خلاف اجماع است[۸].

معجزات امام علی (ع)

معجزه، همان‌گونه که اثبات کننده صدق مدعی نبوت است، راستگویی مدعی امامت را نیز اثبات می‌کند (طریق تعیین امام). علی (ع) خود را شایسته‌ترین فرد برای امامت می‌دانست: «أَنَا أَحَقُّ بِهَذَا الْأَمْرِ مِنْكُمْ لَا أُبَايِعُكُمْ وَ أَنْتُمْ أَوْلَى بِالْبَيْعَةِ لِي»[۹] از سوی دیگر معجزات بسیاری به دست او آشکار گردید. این معجزات دلیل روشن امامت او می‌باشد[۱۰][۱۱]

نصوص جلی بر امامت امام علی (ع)

نصوص امامت علی (ع) دوگونه‌اند: نصوص عام و نصوص خاص.

نصوص عام به امامت وی اختصاص ندارند، بلکه امامت دیگر امامان اهل بیت را نیز اثبات می‌کنند، مانند آیه ﴿كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ[۱۲] و آیه ﴿أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ[۱۳]، حدیث ثقلین و حدیث سفینه و مانند آنها[۱۴].

نصوص خاص که به امامت امیرمؤمنان اختصاص دارند دو گونه‌اند: نصوص جلی و نصوص خفی:

  1. نصوص جلی موردی‌اند که در آنها واژگانی چون خلافت، امامت و امارت به کار رفته است. در نتیجه دلالت آنها بر امامت آشکار است و تأویل نمی‌پذیرد،
  2. نصوص خفی اموری‌اند که صراحت بر امامت ندارند و مجال تأویل در آنها وجود دارد و دلالت آنها بر امامت در گرو تأمل و توجه به قراین و شواهد است. استدلال به نصوص جلی بر امامت علی (ع) در عموم کتاب‌های کلامی مهم شیعه آمده است[۱۵][۱۶]

برخی از این نصوص عبارت‌اند از:

  1. بر علی (ع) به عنوان امیر و فرمانروای مؤمنان سلام کنید[۱۷]؛
  2. این (علی) جانشین من در میان شما پس از من می‌باشد، فرمان او را بشنوید و از او اطاعت کنید [۱۸]؛
  3. این (علی) برادر و وصی و جانشین من پس از من و وارث من است، سخن او را بشنوید و از او اطاعت کنید[۱۹].[۲۰]

امامت امام علی(ع)

درباره امامت امام علی(ع) دلایل فراوانی از قرآن و روایات وجود دارد که در کتاب‌های کلامی شیعه به طور مفصل و مبسوط در شرح و تبیین و استنادات آنها سخن گفته شده است. علامه امینی در کتاب شریف الغدیر، که در ده جلد نگارش شده است، مطالب و مستندات زیادی از منابع اهل سنت، از قرن اول تا عصر خویش، جمع‌آوری نموده و به تمام شبهات مخالفان نیز پاسخ داده است. همچنین سید عبدالحسین شرف الدین عاملی در کتاب المراجعات، در نامه‌های متعدد به رئیس جامعة الازهر، شیخ سلیم البشری المالکی از علمای اهل سنت، به دلایل و مستندات امامت امام علی(ع) اشاره کرده که شیخ سلیم نیز تا حدودی آنها را پذیرفته است؛ همین طور جناب میر حامد حسین لکهنوی، کتاب مبسوط‌تر از همه به نام «عبقات الأنوار فی إمامة الأئمة الأطهار» درباره امامت امام علی(ع) و استنادات آن از منابع شیعه و اهل سنت نگاشته است و صدها کتاب و مقاله دیگر نیز این ابهامات و شبهات را پاسخ گفته‌اند. اما بحث ما در این نوشتار درباره این است که آیا امام علی(ع) خود مدعی امامت بوده است یا نه؛ زیرا برخی شبهه نموده که امام علی(ع) خود ادعای امامت نداشته‌اند.

این ادعا ناشی از بی‌اطلاعی مدعی از منابع اسلامی است. امام علی(ع) در مواضع متعدد ادعای امامت کرده‌اند. جناب خزاز قمی در کتاب کفایة الاثر، که از قدیمی‌ترین کتاب‌های روایی شیعه است، در باب جداگانه‌ای تحت عنوان باب ما روي عن أمير المؤمنين علي بن أبي طالب(ع) عن النبي(ص) في النصوص على الأئمة الاثنى عشر چندین روایت با سند متصل از شخص امام علی(ع) در این باره نقل کرده است:

روایت اول: در این روایت، که با سند متصل از شخص امام علی(ع) نقل شده، آمده است: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) حَدَّثَنِي جَبْرَئِيلُ عَنْ رَبِّ الْعِزَّةِ جَلَّ جَلَالُهُ أَنَّهُ قَالَ مَنْ عَلِمَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا وَحْدِي وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدِي وَ رَسُولِي وَ أَنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ خَلِيفَتِي وَ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِهِ حُجَجِي أَدْخَلْتُهُ جَنَّتِي بِرَحْمَتِي...»[۲۱]. کسی که بداند که خدای واحدی جز من نیست و محمد بنده و فرستاده من است و علی بن ابی طالب جانشین من و امامان از فرزندان ایشان حجت‌های من هستند، چنین شخصی را به رحمت خودم داخل بهشتم می‌نمایم.

روایت دوم: روایت دوم نیز با سند متصل از امام(ع) است که ایشان درباره اثبات امامت خویش به حدیثی از رسول الله(ص) این چنین استناد می‌کند: «جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ عَلِيٍّ(ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) الْأَئِمَّةُ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَ آخِرُهُمُ الْقَائِمُ هُمْ خُلَفَائِي وَ أَوْصِيَائِي وَ أَوْلِيَائِي وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَى أُمَّتِي بَعْدِي»[۲۲]. ائمه بعد از من دوازده امام است که اول آنها علی بن ابی طالب، و آخر آنها قیام کننده است. آنها جانشینان من، اوصیای من و حجت‌های الاهی بر امتم بعد از من هستند.

روایت سوم: این روایت نیز با سند متصل از امام علی(ع) نقل شده است که در آن امام(ع) از قول رسول الله(ص) نقل می‌کند که رسول الله اوصیای انبیای الاهی را نام می‌برد و در پایان امام علی(ع) را وصی و جانشین خویش معرفی می‌کند: «... ثُمَّ قَالَ(ص) وَ أَنَا أَدْفَعُهَا إِلَيْكَ يَا عَلِيُّ وَ أَنْتَ تَدْفَعُهَا إِلَى ابْنِكَ الْحَسَنِ وَ الْحَسَنُ يَدْفَعُهَا إِلَى أَخِيهِ الْحُسَيْنِ وَ الْحُسَيْنُ يَدْفَعُهَا إِلَى ابْنِهِ عَلِيٍّ وَ عَلِيٌّ يَدْفَعُهَا إِلَى ابْنِهِ مُحَمَّدٍ وَ مُحَمَّدٌ يَدْفَعُهَا إِلَى ابْنِهِ جَعْفَرٍ وَ جَعْفَرٌ يَدْفَعُهَا إِلَى ابْنِهِ مُوسَى وَ مُوسَى يَدْفَعُهَا إِلَى ابْنِهِ عَلِيٍّ وَ عَلِيٌّ يَدْفَعُهَا إِلَى ابْنِهِ مُحَمَّدٍ وَ مُحَمَّدٌ يَدْفَعُهَا إِلَى ابْنِهِ عَلِيٍّ وَ عَلِيٌّ يَدْفَعُهَا إِلَى ابْنِهِ الْحَسَنِ وَ الْحَسَنُ يَدْفَعُ إِلَى ابْنِهِ الْقَائِمِ...»[۲۳]. سپس رسول الله(ص) به امام علی(ع) فرمود، و من آن (امامت) را به شما واگذار نمودم و شما به فرزند خود حسن، و حسن به برادرش حسین، و حسین به پسرش علی، و علی به پسرش محمد، و محمد به پسرش جعفر، و جعفر به پسرش موسی، و موسی به پسرش علی، و علی به پسرش محمد، و محمد به پسرش علی، و علی به پسرش حسن، و حسن به پسر خود ثائم واگذار نمود.

روایت چهارم: این روایت صریح‌تر از همه است که در آن پیامبر گرامی اسلام(ص) خطاب به امام علی(ع) می‌فرماید: «أَنْتَ الْإِمَامُ أَبُو الْأَئِمَّةِ الْإِحْدَى عَشْرَةَ مِنْ صُلْبِكَ أَئِمَّةٌ مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُونَ وَ مِنْهُمُ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَمْلَأُ الدُّنْيَا قِسْطاً وَ عَدْلًا...»[۲۴]. تو امام و پدر امامان یازده گانه هستی که همه از صلب تو هستند و همه آنها پاک و معصوم هستند؛ از جمله آنها مهدی است که جهان را پر از عدالت و قسط خواهد نمود.

روایت پنجم: این روایت نیز با سند متصل از امام علی(ع) چنین نقل شده است: «... عَنْ أَبِيهِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ(ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) لَمَّا أُسْرِيَ بِي إِلَى السَّمَاءِ أَوْحَى إِلَيَّ رَبِّي جَلَّ جَلَالُهُ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنِّي اطَّلَعْتُ إِلَى الْأَرْضِ اطِّلَاعَةً فَاخْتَرْتُكَ مِنْهَا وَ جَعَلْتُكَ نَبِيّاً... ثُمَّ اطَّلَعْتُ الثَّانِيَةَ فَاخْتَرْتُ مِنْهَا عَلِيّاً وَ جَعَلْتُهُ وَصِيَّكَ وَ خَلِيفَتَكَ...»[۲۵]. امیر مؤمنان(ع) می‌فرماید: رسول خدا(ص) فرمود: هنگامی که مرا به آسمان سیر دادند، پروردگارم به من وحی کرد: ای محمد! همانا به زمین نظر کردم و تو را از آن برگزیدم و پیامبر قرار دادم... سپس دوباره نظری افکندم و علی را انتخاب کردم و او را وصی و خلیفه تو قرار دادم....

روایت ششم: «... عَنْ عَلِيٍّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) الْأَئِمَّةُ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَ آخِرُهُمُ الْقَائِمُ هُمْ خُلَفَائِي وَ أَوْصِيَائِي وَ أَوْلِيَائِي وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَى أُمَّتِي بَعْدِي...»[۲۶]. امام علی(ع) از قول رسول خدا(ص) فرمود: ائمه بعد از من دوازده نفرند: اول آنها علی بن ابی طالب و آخر آنها قائم است، آنها خلفا و اوصیا و اولیای من هستند و حجت‌های خدا بر امتم بعد از من می‌باشند.

روایت هفتم: «... فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ كَمِ الْأَئِمَّةُ بَعْدَكَ قَالَ أَنْتَ يَا عَلِيُّ ثُمَّ ابْنَاكَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ بَعْدَ الْحُسَيْنِ عَلِيٌّ ابْنُهُ وَ بَعْدَ عَلِيٍّ مُحَمَّدٌ ابْنُهُ وَ بَعْدَ مُحَمَّدٍ جَعْفَرٌ ابْنُهُ وَ بَعْدَ جَعْفَرٍ مُوسَى ابْنُهُ وَ بَعْدَ مُوسَى عَلِيٌّ ابْنُهُ وَ بَعْدَ عَلِيٍّ مُحَمَّدٌ ابْنُهُ وَ بَعْدَ مُحَمَّدٍ عَلِيٌّ ابْنُهُ وَ بَعْدَ عَلِيٍّ الْحَسَنُ ابْنُهُ...»[۲۷]. امام علی(ع) فرمود: من گفتم، ای رسول خدا، امامان پس از شما چند نفرند؟ گفت: «تو یا علی و پسرانت حسن و حسین، بعد از حسین علی پسر او، و پس از علی محمد پسر او، و بعد از محمد جعفر پسر او و پس از جعفر موسی پسر او، و پس از موسی علی پسر او، و پس از علی محمد پسر او، و بعد از محمد علی پسر او و بعد از علی حسن پسر او....

روایت هشتم: «... ثُمَّ قَالَ لِي يَا عَلِيُّ أَنْتَ الْإِمَامُ وَ الْخَلِيفَةُ مِنْ بَعْدِي حَرْبُكَ حَرْبِي وَ سِلْمُكَ سِلْمِي...»[۲۸]. سپس پیامبر به من گفت: «ای علی، تو امام و خلیفه پس از من هستی؛ جنگ تو جنگ من است، صلح تو صلح صلح من است. همان‌گونه که ذکر شد روایات فراوان وجود دارد که امام علی(ع) بر اساس آنها بر امامت خود و فرزندانش استدلال نموده است که از آن میان به هشت روایت، که در منابع اولیه شیعه آمده است، اشاره شد. توجه به این گونه روایات هر خواننده منصف را به یقین می‌رساند که نه تنها امام علی(ع) مدعی امامت بوده‌اند؛ بلکه بارها بر این مسئله از قول پیامبر(ص) شاهد آورده‌اند.[۲۹]

جستارهای وابسته

  1. هدایت
  2. ولایت (ولایت تکوینی؛ ولایت تشریعی؛ ولایت امر)
  3. خلافت
  4. شهادت
  5. ملک
  6. حکم
  7. وراثت (وراثت زمین؛ وراثت کتاب)
  8. حجت
  9. تمکین فی الارض
  10. امت وسط
  11. اصطفا
  12. اجتبا
  13. امامت در قرآن
  14. آیات امامت
  15. امامت در حدیث
  16. امامت در کلام اسلامی
  17. امامت در فلسفه اسلامی
  18. امامت در عرفان اسلامی
  19. امامت از دیدگاه برون‌دینی
  20. امامت امامان دوازده‌گانه
  21. شؤون امام
  22. صفات امام
  23. راه تعیین امام
  24. امامان دوازده‌گانه
  25. آیات امامت
  26. اثبات امامت
  27. احکام امامت
  28. اختلاف در امامت
  29. اطاعت اولوالامر
  30. اعلان امامت علی
  31. امامت ائمه ضلال
  32. امامت بعد از نبی اکرم
  33. امامت به بیعت
  34. امامت به شوکت
  35. امامت به نص
  36. امامت تشریعی
  37. امامت تکوینی
  38. امامت جاهل
  39. امامت خاصه
  40. امامت خلفا
  41. امامت دو برادر
  42. امامت ذریه ابراهیم
  43. امامت رسول الله
  44. امامت زنان
  45. امامت صغری
  46. امامت صغیر
  47. امامت ظالم
  48. امامت عالم
  49. امامت عامه
  50. امامت غیر قرشی
  51. امامت غیر معصوم
  52. امامت فاضل
  53. امامت قرشی
  54. امامت مطلقه
  55. امامت مفضول
  56. امامت واحد
  57. امامت کبری
  58. انحلال امامت
  59. انقطاع امامت
  60. اولوا الامر
  61. اولی به امامت
  62. ایمان به امامت
  63. تعلیم غیبی به غیر نبی
  64. ختم رهبری
  65. خروج امام از امامت
  66. دعای ابراهیم
  67. دعوی امامت
  68. دفاع از امامت
  69. دلایل امامت
  70. روح قدسی
  71. علم امامت
  72. علم به آغاز امامت
  73. عهد الهی
  74. قبح امامت
  75. لطف امامت
  76. مدعی امامت
  77. مقام امامت
  78. ملاک امامت
  79. موروثی بودن امامت
  80. نشانه امامت
  81. نص بر امامت
  82. نص نبی بر خلافت
  83. نفی امامت
  84. نور امامت
  85. ودائع امامت
  86. وصیت به امامت

منبع‌شناسی جامع امامت

منابع

پانویس

  1. «و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان می‌گذرد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره بقره، آیه ۲۰۷.
  2. ربانی گلپایگانی، علی، امامت امام علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۴۴۱ ـ ۴۴۲.
  3. سید مرتضی، علی بن الحسین، الذخیرة فی علم الکلام، ص۴۳۷؛ طوسی، محمد بن حسن، الاقتصاد فیما یتعلق بالإعتقاد، ص۳۱۷- ۳۱۸؛ رازی حمصی، سدیدالدین محمود، المنقذ من التقلید، ج۲، ص۳۰۰؛ فاضل مقداد، جمال الدین، ارشاد الطالبین، ص۳۳۹؛ بحرانی، ابن میثم، قواعد المرام، ۱۸۶- ۱۸۷.
  4. ربانی گلپایگانی، علی، امامت امام علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص ۴۴۳.
  5. ربانی گلپایگانی، علی، امامت امام علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص ۴۴۴.
  6. ربانی گلپایگانی، علی، امامت امام علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص ۴۴۴.
  7. حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد، ص۵۰۴- ۵۱۷.
  8. ربانی گلپایگانی، علی، امامت امام علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص ۴۴۴.
  9. دینوری، ابن قتیبه، الإمامة والسیاسة، ج۱، ص۱۸؛ نهج البلاغه، خطبه۷۴.
  10. حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد، ص۵۰۲- ۵۰۳؛ حلبی، ابوالصلاح، تقریب المعارف، ص۱۱۹- ۱۲۰؛ فاضل مقداد، جمال الدین، اللوامع الإلهیة، ص۳۴۳.
  11. ربانی گلپایگانی، علی، امامت امام علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص ۴۴۴.
  12. «با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.
  13. «از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
  14. حلبی، ابوالصلاح، تقریب المعارف، ص۱۲۳- ۱۲۶؛ حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد، ص۵۰۳.
  15. نمونه‌هایی از این کتاب‌ها عبارتند از: سید مرتضی، علی بن الحسین، الشافی فی الامامة، ج۲، ص۶۷؛ تلخیص الشافی، ج۲، ص۵۶؛ طوسی، محمد بن حسن، الإقتصاد فیما یتعلق بالإعتقاد، ص۳۲۶؛ سید مرتضی، علی بن الحسین، الذخیرة فی علم الکلام، ص۳۶۳؛ رازی حمصی، سدیدالدین محمود، المنقذ من التقلید، ج۲، ص۳۱۰؛ فاضل مقداد، جمال الدین، اللوامع الإلهیة، ص۳۳۵؛ فاضل مقداد، جمال الدین، ارشاد الطالبین، ص۳۳۹؛ حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد، ص۴۹۸؛ بحرانی، ابن میثم، قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۸۷؛ لاهیجی، عبدالرزاق، گوهر مراد، ص۵۱۱؛ مظفر، محمد حسن، دلائل الصدق، ج۲، ص۳۵۹- ۳۷۱.
  16. ربانی گلپایگانی، علی، امامت امام علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص ۴۴۵.
  17. «سَلِّمُوا عَلَى عَلِيٍّ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِينَ»
  18. «هَذَا خَلِيفَتِي فِيكُمْ مِنْ بَعْدِي فَاسْمَعُوا لَهُ وَ أَطِيعُوهُ»
  19. «هَذَا أَخِي وَ وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي مِنْ بَعْدِي وَ وَارِثِي فَاسْمَعُوا لَهُ وَ أَطِيعُوا»
  20. ربانی گلپایگانی، علی، امامت امام علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص ۴۴۵.
  21. خزاز رازی، کفایة الأثر، ص۱۴۵.
  22. خزاز رازی، کفایة الأثر، ص۱۴۵.
  23. خزاز رازی، کفایة الأثر، ص۱۵۰.
  24. خزاز رازی، کفایة الأثر، ص۱۵۰.
  25. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ص۲۵۲ و ۲۵۳.
  26. خزاز رازی، کفایة الأثر، ص۱۵۰.
  27. خزاز رازی، کفایة الأثر، ص۱۵۶.
  28. خزاز رازی، کفایة الأثر، ص۱۵۶.
  29. مقاله «ائمه و ادعای امامت»، موسوعه رد شبهات ج۱۷ ص ۸۸.