خیبر
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل خیبر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- امیر المؤمنین(ع) را "فاتح خیبر" میدانند و این از افتخارات و فضایل اوست. خیبر، منطقهای یهودینشین و حاصلخیز در ۱۲۰ کیلومتری مدینه بود، با زمینهای زراعی، چشمههای جاری و هفت قلعۀ محکم که هزاران مرد جنگجو با خانواده در آن میزیستند و پیرو فرمان رئیس قلعۀ قموص بودند. نبرد مسلمانان با یهودیان خیبرنشین در سال ششم یا هفتم اتفاق افتاد. سپاه اسلام قلعههای خیبر را محاصره کردند. در چند نوبت عملیات نظامی و ناکامی مسلمانان در گشودن قلعهها، پیامبر اکرم(ص) پرچم را به دست علی(ع) سپرد. علی(ع) شجاعانه حمله کرد و قلعۀ قموص را پس از بیست روز که در محاصره بود فتح نمود و مرحب خیبری را کشت و یهودیان تسلیم شدند و مصالحهنامهای میان آنان و مسلمانان امضا شد. خیبر امروز، فلاتی در ۱۲۰ کیلومتری شمال مدینه در وادی زیدیّه است و یک قلعۀ قدیمی و چشمههای آب و بیش از سههزار سکنه دارد.[۱] خیبرگشایی علی بن ابی طالب(ع)، بخصوص پس از جملۀ معروفی که پیامبر دربارۀ وی فرمود (فردا پرچم را به دست کسی خواهم داد که خدا و رسول را دوست دارد و خدا و رسول هم او را دوست دارند و او حتما پیروز خواهد شد) از فضایل برجستۀ آن حضرت به شمار میآید: لأعطینّ الرّایة غدا رجلا یحبّه اللّه و رسوله و یحبّ اللّه و رسوله، کرّارا غیر فرّار، لا یرجع حتّی یفتح اللّه علی یدیه.[۲] حضرت، در سنگین قلعۀ خیبر را کند و از آن پلی برای عبور فاتحان قرار داد.[۳] تعبیر "فتح خیبر"، معمولا در مورد کارهای عظیم و دشوار به کار میرود. از امام علی(ع) به عنوان فاتح خیبر، خیبرگشا، خیبرگیر، خیبرستان هم یاد میشود[۴].
تلاش سرنوشتساز در جنگ خیبر
در میان نبردهای پیامبر خدا، نبرد "خیبر" از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این نبرد، پیامبر خدا، یهودیان خیبر را در هم شکست و مرکز اصلی توطئه علیه آیین و حکومت نوبنیاد اسلام را متلاشی کرد. دژهای یهودیان، در منطقهای حاصلخیز در دویست کیلومتری شمال غربی مدینه- که خیبر نام داشت- قرار گرفته بودند. یهودیان ساکن این دژها که از آغازین روزهای گسترش رسالت پیامبر خدا کینه پیامبر (ص) و مؤمنان به آیین او را به دل گرفته بودند، از هیچ کوششی علیه ایشان باز نمیایستادند و حتی جنگ بزرگ احزاب با پشتیبانی نظامی و مالی آنان علیه اسلام، شکل گرفت. بدین سان، آنان دشمنان آشتیناپذیر و توطئهگران بدسرشت این آیین الهی و پیامبر خدا بودند. پس از صلح حدیبیه که پیامبر خدا بر اساس بندی از پیمانِ بسته شده در آن، از تجاوزات قریش مطمئن شد، برای گشودن این دژها و در هم شکستن مرکز توطئه، راهی خیبر شد. وجود ده هزار رزمجو، دژهای استوار و ناگشودنی، امکانات بسیارِ درون دژها، کینورزی یهودیان- که آنان را در جنگ علیه پیامبر (ص) استوارتر میساخت- و ...، نشاندهنده اهمیت ویژه این نبرد است. علی (ع)، در این نبرد، جلوهای شگفت دارد و نقش آن بزرگوار در این فتح عظیم، بیبدیل است؛ چرا که:
- مانند دیگر نبردها، پرچم اسلام در دستهای پُرتوان علی (ع) بود.
- پس از گشوده شدن بسیاری از دژها[۵]، دو دژ "وطیح" و "سلالم" که از استوارترین دژها بودند و دو یورش مسلمانان را به فرماندهی ابو بکر و عمر، ناکام گذارده بودند، با فرماندهی علی (ع)- که تا آن زمان، بیمار بود و توان نبرد نداشت و در آن هنگامه، با دعای معجزهآسای پیامبر خدا از بستر بیماری برخاسته بود-، گشوده شدند و سپاه سرافراز اسلام، آن دژها را که فتحشان به خیال کسی نمیآمد، گشودند.
- حارث، رزمآور مغرور یهودی که نعرههایش به هنگام نبرد، لرزه بر اندامها میافکند، با ضربت سهمگین علی (ع) بر خاک افتاد و مرحَب، که کسی توان رویارویی با او را نداشت، با شمشیر وی، دو نیم گشت.
- چون مسلمانان در گشودن دژهای یاد شده ناکام ماندند و نزدیک بود که رعب بر جانهای آنان چیره شود، پیامبر خدا، جمله شکوهمندِ "فردا پرچم را به دست مردی میسپارم که خدا و پیامبرش را دوست دارد و خدا و پیامبرش هم او را دوست دارند و حمله کنندهای پی در پی است، نه گریزنده" را درباره علی (ع) فرمود و بدین سان، بر دلها امید پیروزی نشاند.
- امام (ع) درِ دژ "قَموص" را به تنهایی از جا کند که تکان دادنش تنها از عهده چهل مرد بر میآمد.
- الإرشاد- به نقل از عبد الملک بن هشام و محمد بن اسحاق و دیگر راویان تاریخ-: پیامبر خدا، خیبر را بیست و چند شب در محاصره گرفت و در این روزها پرچم به دست امیر مؤمنان بود که چشمْ دردی بر او عارض شد و از حضور در جنگ ناتوانش کرد. مسلمانان در جلوی در و کنارههای دژهای یهودیان با آنها میجنگیدند تا اینکه یکیاز روزها درِ دژ را باز کردند و مرحب، پیاده برای جنگ، پیش آمد و از خندقِ گرداگرد دژ که خودشان کنده بودند، گذشت. پس پیامبر خدا، ابو بکر را فرا خواند و به او فرمود: "پرچم را بگیر!".
آن را گرفت و با گروهی از مهاجران کوشید و کاری از پیش نبرد و بازگشت، در حالی که [او] همراهانش را سرزنش میکرد و همراهانش او را ملامت میکردند. فردای آن روز، عمر پیش آمد و اندکی پیش نرفته، بازگشت. او یارانش را بُزدل میخواند و یارانش او را بزدل میخواندند. در اینجا پیامبر (ص) فرمود: "این پرچم، به دست آن که بایست میبود، نبود. علی بن ابی طالب را نزدم بیاورید". گفته شد: او چشمْدرد دارد. فرمود: "او را به من نشان دهید تا مردی را ببینید که خدا و پیامبرش را دوست دارد و خدا و پیامبرش هم او را دوست دارند. حق پرچم را ادا میکند و نمیگریزد". دستعلیبن ابیطالب (ع) را گرفتندو پیشایشان آوردند. پیامبر (ص) به او فرمود: "از چه ناراحتی، ای علی؟". گفت: چشمْدردی که با آن، جایی را نمیبینم و سردرد نیز دارم. پیامبر (ص) فرمود: "بنشین و سرت را روی پای من بگذار!". علی (ع) چنانکرد و پیامبر (ص) برایشدعا کرد و با دستش از آب دهان خود برگرفت و بر چشمان و سر او مالید. چشمان علی (ع) گشوده شد و سرش آرام گرفت. و پیامبر (ص) در دعایش چنین گفت: "خدایا! او را از گرما و سرما حفظ کن" و پرچم را که سفید رنگ بود، به او سپرد و فرمود: "پرچم را بگیر و آن را پیش ببر که جبرئیل (ع) همراه توست و یاری الهی در پیش رویت، و هراس در دل دشمنان افتاده است، و بدان- ای علی- که آنان در کتابشان دیدهاند کهنام آنکه نابودشان میکند "آلیا" ست. پس هنگامی که آنان را دیدی، بگو:" من علی هستم" که إن شاء الله، آنان به خذلان و بیپناهی یا بییاوری دچار میشوند ...!". و در حدیث آمده است که چون امیر مؤمنان گفت: "من علی بن ابی طالبم"، یکی از عالمان یهود گفت: سوگند به آنچه بر موسی نازل شد که شکست خوردید! پس چنان ترسی در دلشان افتاد که دیگر نتوانستند دوام بیاورند[۶].
- صحیح البخاری- به نقل از سهل بن سعد-: پیامبر خدا در جنگ خیبر فرمود: "فردا، این پرچم را به دست مردی میسپارم که خدا با دستان او فتح میکند. او خدا و پیامبرش را دوست دارد و خدا و پیامبرش هم او را دوست دارند". لشکر، شب را در این گفتگو به سر بردند که [فردا] پرچم به چه کسی داده میشود. چون صبح شد، به نزد پیامبر خدا آمدند و هر کس امید داشت که [پرچم] به او داده شود. پیامبر (ص) فرمود: "علی بن ابی طالب کجاست؟". گفته شد: ای پیامبر خدا! او از چشمْدرد مینالد. فرمود: "کسی را به سراغ او بفرستید [تا او را بیاورد]". [چون علی (ع) را آوردند،] پیامبر (ص) آب دهان خود را بر چشمانش نهاد و برایش دعا کرد. چنان بهبود یافت که گویی دردی نداشته است. پیامبر (ص) پرچم را به او سپرد. علی (ع) گفت: ای پیامبر خدا! آیا با آنان بجنگم تا مانند ما [مسلمان] شوند؟ فرمود: "به نرمی و تأنی برو تا به جایگاه آنان برسی. سپس، آنان را به اسلام، دعوت کن و آنان را از حق خدا در آن آگاه کن که به خدا سوگند، اگر خداوندْ یک نفر را به دست تو هدایت کند، برایت از شتران سرخ مو[۷] بهتر است"[۸].
- الإرشاد: چون امیر مؤمنان، مرحب را کشت، همراهانش بازگشتند و درِ دژ را به روی علی (ع) بستند. امیر مؤمنان به سوی آن آمد و با آن کلنجار رفت تا آن را گشود. افراد فراوانی در کنار خندق مانده و از آن، عبور نکرده بودند که امیر مؤمنان، درِ دژ را برداشت و بر خندق نهاد و آن را پلی ساخت تا مسلمانان از آن گذشتند و بر دژ، مسلط شدند و به غنیمتها دست یافتند.
پس چون از دژها بازگشتند، امیر مؤمنان، آن [در] را با دست راست برگرفت و چندین ذراع پرتاب کرد، درحالیکه آن در را بیستیهودی [با کمک هم] میبستند[۹]. امام علی (ع): به خدا سوگند، کندن درِ خیبر و ویرانسازی دژ یهود را با توان انسانی انجام ندادم؛ بلکه با قدرت الهی بود[۱۰][۱۱].
جستارهای وابسته
- آخرین خطبه امام علی
- شهادت آرزوی امام علی
- پدر امام علی
- از ذو قار تا بصره
- ازدواج امام علی
- امارت امام علی در حدیث
- امامت امام علی در حدیث
- انواع دانشهای امام علی
- انگیزههای دشمنی با امام علی
- ایثار امام علی در شب هجرت
- بازگشت خورشید برای امام علی
- اقدامات امام علی در جنگ بدر
- بیعت با امام علی
- اقدامات امام علی در جنگ تبوک
- ترور امام علی
- توطئه برای ترور امام علی
- جایگاه علمی امام علی
- اقدامات امام علی در جنگ احد
- اقدامات امام علی در جنگ بنی قریظه
- اقدامات امام علی در جنگ بنی نضیر
- اقدامات امام علی در جنگ حنین
- خبر دادن پیامبر از شهادت علی
- خلافت امام علی در حدیث
- اقدامات امام علی در جنگ خندق
- اقدامات امام علی در جنگ خیبر
- داوریهای امام علی
- دشمنان امام علی
- دعاهای پیامبر خاتم برای امام علی
- دلایل تنهایی امام علی
- حب امام علی
- رویارویی امام علی با ناکثین
- زیانهای دشمنی با امام علی
- سیاستهای اجتماعی امام علی
- سیاستهای اداری امام علی
- سیاستهای اقتصادی امام علی
- سیاستهای امنیتی امام علی
- سیاستهای جنگی امام علی
- سیاستهای حکومتی امام علی
- سیاستهای فرهنگی امام علی
- سیاستهای قضایی امام علی
- سیمای امام علی
- شکست بتها توسط امام علی
- شکایت امام علی از نافرمانی یارانش
- عصمت امام علی در حدیث
- علم امام علی در حدیث
- امام علی از زبان اهل بیت
- امام علی از زبان دشمنانش
- امام علی از زبان قرآن
- امام علی از زبان همسران پیامبر
- امام علی از زبان پیامبر
- امام علی از زبان یارانش
- امام علی از زبان یاران پیامبر
- امام علی از زبان خودش
- غلو در دوست داشتن امام علی
- اقدامات امام علی در ماجرای فتح مکه
- فرزندان امام علی
- لقبهای امام علی
- مأموریت امام علی
- محبوبیت امام علی
- محدودیتهای امام علی در انتخاب کارگزاران
- هشدار امام علی به یارانش درباره نافرمانی
- نافرمانی سپاه امام علی
- نامهای امام علی
- نسب امام علی
- نیرنگهای دشمنان امام علی
- هدایت امام علی در حدیث
- وراثت امام علی در حدیث
- وصایت امام علی در حدیث
- ولادت امام علی
- ولایت امام علی در حدیث
- ویژگیهای اخلاقی امام علی
- ویژگیهای اعتقادی امام علی
- ویژگیهای امام علی
- ویژگیهای جنگی امام علی
- ویژگیهای دشمنان امام علی
- ویژگیهای دوستداران امام علی
- ویژگیهای سیاسی امام علی
- ویژگیهای عملی امام علی
- پذیرفته شدن دعاهای امام علی
- پرورش امام علی
- پس از شهادت امام علی
- پیشگویی امام علی
- کارگزاران امام علی
- کنیههای امام علی
- کینورزی به امام علی
- یاران امام علی
- یاری خواستن امام علی از کوفیان
- یومالدار
پرسشهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ فصلنامۀ «میقات حج» ، شماره ۳۴ ص ۱۴۰
- ↑ ینابیع المودّه، ص ۴۸، ارشاد، مفید، ج ۱ ص ۶۴
- ↑ کشف الغمّه، ج ۱ ص۲۱۵. از جمله ر. ک: «حیدر، فاتح خیبر» ، نادر فضلی،۱۳۷۶ ش
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۵۵.
- ↑ از نقلهای موجود در این زمینه چنین بر میآید که این سخن، از گزارش ابن اثیر در الکامل گرفته شدهاست و با دقت در نقلهای دیگر روشن میشود که قلعه فتح شده به دست امام علی (ع) از مجموعه قلعههای «نطاة» و نخستین قلعه فتح شده به دست مسلمانان بوده است. تحقیق بیشتر در این باره، در دانشنامه محمد رسول الله (ص) خواهد آمد، إن شاء الله. (م)
- ↑ الإرشاد، ج ۱، ص ۱۲۵.
- ↑ شتر و بویژه شتر سرخ مو، از نفیسترین داراییهای عرب بود.
- ↑ صحیح البخاری، ج ۴، ص ۱۵۴۲، ح ۳۹۷۳.
- ↑ الإرشاد، ج ۱، ص ۱۲۷.
- ↑ الإمام علی (ع): «وَاللهِ ما قَلَعتُ بابَ خَیبَرَ، ودَکدَکتُ حِصنَ یهودٍ بِقُوةٍ جِسمانِیةٍ، بَل بِقُوةٍ إلهِیةٍ» (شرح نهج البلاغة، ج ۲۰، ص ۳۱۶، ح ۶۲۶).
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۷۰-۷۳.