امام حسین در کلام اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۳۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
این مدخل از زیرشاخه‌های بحث اهل بیت پیامبر خاتم است. "امام حسین" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام حسین (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

ولادت و نام و نسب امام حسین(ع)

امام حسین(ع) سومین پیشوای مسلمانان و دومین فرزند امام علی(ع) و فاطمه(س) است که در سوم شعبان سال سوم هجری در مدینه دیده به جهان گشود[۱]. البته سال تولد امام را منابع مختلف بین سال‌های سوم تا ششم هجری نقل کرده‌اند. در روایت آمده است نام او را خداوند انتخاب و جبرئیل به پیامبر(ص) ابلاغ کرده است[۲]. بنابراین، نام حسین را پیامبر اکرم(ص) به امر خدا بر وی نهاد. حسین نام فرزند دوم هارون، یعنی "شبیر" است. این نام پیش از این در میان مردمان عرب سابقه نداشته است. پس از تولد، رسول خدا(ص) خود در گوش او اذان و اقامه گفت و پیوسته به ایشان عنایتی ویژه داشت. در روایت آمده است هنگام تولد، جبرئیل به همراه هزار تن از ملائک برای تبریک به حضور پیامبر اکرم(ص) رسیدند و جبرئیل پیامبر را از کیفیّت شهادت ایشان و ادامۀ امامت اهل‌بیت(ع) در نسل او آگاه ساخت[۳].

کنیه و القاب امام حسین(ع)

کنیه امام حسین(ع) ابوعبدالله و دارای القاب فراونی است که بخشی از آنها با امام حسن(ع) مشترک است. از القاب مشهور آن امام، سبط و سیدالشهداء است[۴].

فضائل و مناقب سید الشهداء(ع)

امام حسین(ع) شش سال از دوران زندگی‌اش را با جد بزرگوارش سپری کرد و در این مدت همیشه در کنار رسول خدا(ص) بوده و حتی در وقت نماز از آن حضرت جدا نمی‌شد. رسول خدا(ص) با جملاتی که دربارۀ امام حسین فرموده گوشه‌ای از فضائل او و برادرش را به مردم بازگو نمود، مانند حدیث: "حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشت هستند"[۵].

پیامبر علاقه بسیاری به امام حسین(ع) داشت و پیوسته در گفتار و رفتار، از مهر زیاد خویش به فرزند دخترش پرده برمی‌داشت. او را به سینه می‌فشرد و گلویش را می‌بوسید و می‌فرمود: "حسین از من است و من از اویم. خدا دوست دارد کسی را که حسین را دوست دارد. حسین از اسباط است"[۶]. روایت است که پیامبر بر منبر سخنرانی می‌کردند، زمانی که امام حسن و حسین(ع) آمدند پیامبر از منبر پایین آمد و آنان را در آغوش گرفت. مهم‌ترین رخداد دوران کودکی امام حسن(ع) و امام حسین(ع) شرکت در مباهله بود. امام حسین(ع) از نظر ظاهری شبیه به پیامبر(ص) بود. ایشان مردی سپیدچهره بود و عمامه‌ای سیاه بر سر می‌گذاشت و موی سر و محاسن خود را خضاب می‌کرد. حضرت مردی صاحب کرم و بردبار بود و به فقرا و مساکین رسیدگی می‌کرد و با آنان نشست و برخاست داشت.

پیامبر(ص) فرمود: "امّا حسین، پس او از امّت من است و او پسر و فرزند من و بهترین خلق بعد از برادرش است، او امام مسلمانان مولای مؤمنان، خلیفه پروردگار عالمیان، فریادرس فریاد خواهان و پناه پناه جویان و حجّت خداوند بر تمام خلق خدا و سرور جوانان اهل بهشت و باب نجات امّت است، فرمان او، فرمان من و اطاعت از او، اطاعت از من است، پس هر کس از او پیروی کند از من است و هر کس از او نافرمانی کند، از من نیست"[۷].[۸]

ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری

هر چند همۀ امامان معصوم(ع) در عرصۀ اخلاق و رفتار نمونۀ کامل و بی‌مانند هستند اما امام حسین(ع) در این میان جایگاهی ویژه دارد. فداکاری و پاکبازی او برای احیای دین و گذشتن از همۀ هستی خویش برای فرمانبرداری خدای متعال، در تاریخ انسانی بی‌نظیر است. به خداوند عشق می‌ورزید و در همه حال به یاد او بود؛ چنانکه نقل کرده‌اند در شب عاشورا از دشمن مهلت خواست تا به مناجات بایستد و نماز بگزارد و قرآن بخواند و فرمود: «خدا می‌داند من نماز و قرآن و دعای فراوان و استغفار را دوست می‌دارم»[۹]. بیست و پنج بار پیاده به حج رفت و دعای پر مغز عرفه‌ از اوست. در تواضع و جود و بخشایش و رأفت و احسان و حلم و فصاحت و بلاغت و شجاعت، شهره عام و خاص بود[۱۰].

زندگی سیاسی ـ اجتماعی پیش از امامت

زندگی سیاسی و اجتماعی امام حسین(ع) پیش از امامت ایشان را می‌‌توان در دو دوران مورد بررسی قرار داد. یکی روزگار امام علی(ع) و دیگری دوران امام حسن(ع).

  1. روزگار امام علی(ع): این دوران را می‌توان در دو بخش باز نمود:
    1. دوران ۲۵ ساله سکوت پدر: امام حسین(ع) در این دوران همراه پدر شاهد کژروی‌های برخی اصحاب پیامبر(ص) و پیشامدهای بسیار تلخ بود؛ همانند شهادت مادر، غصب فدک، محرومیت بنی هاشم از خمس و بدعت در احکام و مقررات اسلامی. امام حسین(ع) در این دوران، پیرو و پشتیبان پدر بود و گاه که مصلحت تمنا می‌کرد، نارضایتی و مخالفت خویش به وضعیت جامعه اسلامی را بازگو می‌کرد.
    2. دوران زمامداری امام علی(ع): امام در این دوران، پدر را در زمامداری جامعه اسلامی یاری می‌کرد. فعالیت‌های امام حسین(ع) در روزگار پنج ساله خلافت پدر عبارت بود از: شرکت در امور سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و نظامی. بسیج نیرو برای رویارویی با دشمن و حضور پرشور در جنگ‌های جمل، صفین و نهروان بخشی از این گونه فعالیت‌هاست[۱۱]. از آن حضرت خطبه‌ای در جنگ صفین نقل شده که ضمن آن مردم را به جنگ ترغیب می‌کرد[۱۲]. در مراحل مقدماتی جنگ صفین در گرفتن آب از دست شامیان نقش داشت، امام علی(ع) بعد از آن پیروزی فرمود: «هَذَا أَوَّلُ فَتْحٍ بِبَرَکَةِ الْحُسَیْنِ»[۱۳]. به طور کلی در دورانی که علی(ع) به خلافت رسید، یاور پدر در حکومت و جهاد بود. امام علی(ع) در نامه ۲۴ نهج البلاغه امام حسین را پس از امام حسن مسئول موقوفات خود قرار می‌دهد[۱۴].
  2. روزگار امام حسن(ع): دوران امامت امام حسن(ع) از سال ۴۰ تا ۵۰ﻫ. طول کشید. امام سوم در دورۀ ده ساله حکومت امام حسن(ع) همواره در رکاب ایشان حاضر بود و همیشه احترام برادرش را پاس می‌داشت و در حضور ایشان سخن نمی‌گفت[۱۵].

دوران امامت

امامت حسین بن علی(ع) از سال ۵۰ آغاز و تا ۶۱ﻫ. ادامه یافت. امام حسین(ع) جزء دوازده نفری است که پیامبر(ص) در حدیث مشهور جابر انصاری از آنان یاد می‌کند و آنان را خلیفه و وصی خویش می‌خواند. افزون بر این، امام(ع) در ماجرای مباهله همراه پیامبر(ص) بود. پیامبر(ص) دربارۀ امامت او و برادرش امام حسن(ع) فرمود: "این دو فرزندم، امام‌اند؛ چه بنشینند و چه قیام کنند"[۱۶]. امام حسن(ع) نیز بر امامت ایشان تصریح کرده و هنگام شهادت، برادر را امام پس از خود خوانده و فرموده است: «چون وفات یابم و روح از تنم جدا گردد، حسین بن علی امام است. وراثت او از پیامبر، نزد خدا در کتاب ثبت است»[۱۷].[۱۸]

قیام سید الشهداء و شهادت امام حسین

امام حسین(ع) پس از شهادت امام حسن(ع) به امامت رسید. ده سال از امامت آن حضرت در دوران معاویه سپری گردید که در این مدت به احترام پیمان برادرش با وی صبر کرد. بعد از صلح امام حسن(ع) از بیعت با معاویه خودداری کرد و در برابر امویان موضع می‌گرفت و با آنان برخورد می‌کرد؛ اما در مواجهه با برخی افراد که ایشان را به قیام علیه معاویه تحریک می‌کردند، قیام در زمان معاویه را به صلاح نمی‌دانست و آنها را نیز برحذر می‌داشت؛ چراکه معاویه شخصیتی دینی برای خویش ساخته بود و عناوینی جعلی همانند خال المؤمنین و کاتب وحی بر خود نهاده بود. سیاست معاویه، از طرفی با فریب‌کاری و ظاهرسازی و عوام فریبی همراه بود و از طرف دیگر بر پایۀ ترور، ایجاد وحشت و تبعید استوار شده بود[۱۹]. بر این اساس، قیام علیه معاویه، بسیار دشوار بود تا جایی که هم امام حسن و هم امام حسین(ع) قیام در زمان معاویه را به مصلحت ندانستند. پس از شهادت امام مجتبی(ع)، در زمان حیات معاویه نیز بر این موضع خود باقی ماند و ضمن ضرورت قیام بر حکومت کفر، قیام را بعد از حیات معاویه موکول کرد. امام حسین(ع) هنگامی که معاویه برای یزید از مردم بیعت می‌گرفت، دست بیعت با او نداد و ضمن خطبه‌ای معاویه را محکوم کرد.

پس از مرگ معاویه در سال ۶۰ﻫ. فرزندش یزید بر جای او نشست. امام حسین(ع) با روی کار آمدن چنین کسی، دیگر سکوت را مصلحت ندانست و قیام آشکار خویش علیه حکومت را آغاز کرد. از این رو، به عنوان اعتراض، از مدینه به مکه هجرت کرد و چند ماه آنجا بود. به دعوتِ مردم کوفه که از هواداران او و پدرش بودند، برای مبارزه با سلطۀ یزید از مکه به سوی کوفه عزیمت کرد، امّا پیش از رسیدن به کوفه، در سرزمین کربلا به محاصره سربازان یزیدی درآمد و چون حاضر نبود تسلیم شود، خود و فرزندان و بستگان و یارانش در روز جمعه، دهم محرم سال ۶۱ هجری در سرزمین کربلا به شهادت رسیدند. سن امام را هنگام شهادت بین ۵۶ تا ۵۸ سال روایت کرده‌اند.

سید الشهداء(ع) با آنکه می‌دانست پایان این سفر، شهادت است، امّا در آن دوران، برای رسوا ساختن امویان و ایجاد یک حرکت ریشه‌دار و تحریک مردم به مبارزه علیه ستم و نجات اسلام از زوال و نابودی، تنها شهادت مظلومانه می‌توانست کارساز باشد. امام نیز با خون خود و یارانش، نهال حق و آزادی و اسلام را آبیاری کرد و فرهنگ "جهاد و شهادت" را جهانی ساخت. حسین بن علی(ع) در علم و شجاعت و بخشش و دستگیری از بیچارگان، نمونه بود و در جوانمردی و ایثار، نظیر نداشت. مدفن او در "کربلا" زیارتگاه مسلمانان و آزادی‌خواهان است[۲۰].

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

  1. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۶۳.
  2. مناقب آل ابی طالب‌، ۴/ ۸۶- ۸۴؛ اسد الغابة، ۲/ ۱۸.
  3. ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۸۹؛ دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۰۲.
  4. ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۰۲.
  5. «الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ»؛ سنن ترمذی، ج۵، ص۳۲۱؛ شرح مسلم، ج۶، ص۴۱.
  6. «حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَیْناً حُسَیْنٌ سِبْطٌ مِنَ الْأَسْبَاط»؛ کامل الزیارات، ص۵۳.
  7. موسوعة کلمات الامام الحسین، ص۲.
  8. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۱۰۲-۱۰۳؛ ضیائی ارزگانی، رحمت الله، امامت امام حسین، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۴۳۰؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۰۲؛ دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱.
  9. «فَهُوَ یَعْلَمُ أَنِّی کُنْتُ قَدْ أُحِبُّ الصَّلَاةَ لَهُ وَ تِلَاوَةَ کِتَابِهِ وَ کَثْرَةَ الدُّعَاءِ وَ الِاسْتِغْفَارِ»؛ بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۹۲.
  10. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۲.
  11. زندگانی امام حسین‌، ۴۹- ۳۱.
  12. مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۳۲، ص۴۰۵.
  13. مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۴۴، ص۲۶۶.
  14. نهج البلاغه، نامه ۲۴
  15. ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۰۳؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۸۹.
  16. « الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ إِمَامَا حَقٍّ قَامَا أَوْ قَعَدَا»؛ بحارالانوار، ج۳۵، ص۲۶۶.
  17. «أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ(ع)بَعْدَ وَفَاةِ نَفْسِی وَ مُفَارَقَةِ رُوحِی جِسْمِی إِمَامٌ مِنْ بَعْدِی وَ عِنْدَ اللَّهِ جَلَّ اسْمُهُ فِی الْکِتَابِ وِرَاثَةً مِنَ النَّبِیِّ ص»؛‏ کافی، ج۱، ص۳۰۱.
  18. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۳.
  19. معاویه و تاریخ؛ کشف الهاویه.
  20. ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۸۹؛ ضیائی ارزگانی، رحمت الله، امامت امام حسین، دانشنامه کلام اسلامی، ص ۴۳۱؛ دانشنامه نهج البلاغه، ص ۲۹۰- ۲۹۱؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۰۳-۱۰۴.