آیا آیه ۳۳ سوره توبه درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیا آیه ۳۳ سوره توبه درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / آشنایی با معارف مهدویت / مهدویت در اسلام / مهدویت در قرآن
مدخل اصلی؟
تعداد پاسخ۶ پاسخ

آیا آیه ۳۳ سوره توبه درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسش‌های وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند.

پاسخ نخست

ناصر مکارم شیرازی

آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی در کتاب «حکومت جهانی مهدی» در این باره گفته است:

«در سوره توبه، آیه ۳۳، آمده است: ﴿هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ[۱] برای معنی فهم این آیه باید نخست به آیه پیش از آن باز گردیم آنجا که می‌گوید: ﴿يُرِيدُونَ أَن يُطْفِؤُواْ نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلاَّ أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ[۲] از این آیه بخوبی روشن می‌شود که اراده پروردگار بر تکامل نور اسلام تعلّق گرفته، و تکامل واقعی آن هنگامی‌ خواهد بود که بر سراسر پهنه جهان سایه افکند. سپس با وضوح بیشتر این حقیقت را در آیه مورد بحث بازگو کرده می‌فرماید: "خداوند کسی است که پیامبرش را با هدایت و آئین حق فرستاد تا او را بر همه ادیان پیروز گرداند اگرچه مشرکان ناخشنود باشند". همین وعده با تفاوت مختصری در آیه ۲۸، سوره فتح، تکرار شده است: ﴿هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا[۳] و بالاخره برای سومین بار این وعده بزرگ را در سوره صف، آیه ۹، با همان تعبیر سوره توبه ملاحظه می‌کنیم: ﴿هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ[۴]

  • از مجموع این آیات که در سه سوره از قرآن ذکر شده اهمّیّت این وعده الهی اجمالا به دست می‌آید. ولی مهم این است که مفهوم جمله ﴿لِيُظْهِرَهُ در اینجا روشن گردد:
  • اولاً، ضمیر "ه" آیا به پیامبر (ص) باز می‌گردد یا به ﴿دِينِ الْحَقِّ؟ در صورت اوّل مفهومش پیروزی پیامبر بر همه ادیان است، در صورت دوم پیروزی آئین اسلام. امّا با توجّه به این که ﴿دِينِ الْحَقِّ نزدیکتر است، طبق قواعد ادبی رجوع ضمیر به آن صحیحتر به نظر می‌رسد (اگرچه در نتیجه تفاوت چندانی نخواهد داشت). بعلاوه، پیروزی یک آئین بر آئین‌های دیگر، تعبیر مناسبتری است تا پیروزی شخص بر آئین‌ها.
  • ثانیاً، (و مهم همین قسمت است) منظور از ظهور در اینجا چیست؟ شک نیست که "ظهور" در اینجا به معنی بروز و آشکار شدن نمی‌باشد بلکه به معنی غلبه و پیروزی است؛ زیرا یکی از معانی مشهور این کلمه همین معنی است؛ در کتاب قاموس که از منابع معروف لغت عربی است چنین آمده: ظهر به و علیه غلبه. در کتاب مفردات راغب نیز آمده است ظهر علیه غلبه. در آیات متعدّدی از قرآن مجید که در سوره مؤمن و کهف و توبه آمده این کلمه به معنی "غلبه و پیروزی" استعمال شده است مانند: ﴿كَيْفَ وَإِن يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ لاَ يَرْقُبُواْ فِيكُمْ إِلاًّ وَلاَ ذِمَّةً يُرْضُونَكُم بِأَفْوَاهِهِمْ وَتَأْبَى قُلُوبُهُمْ وَأَكْثَرُهُمْ فَاسِقُونَ[۵]؛ ﴿يَا قَوْمِ لَكُمُ الْمُلْكُ الْيَوْمَ ظَاهِرِينَ فِي الأَرْضِ فَمَن يَنصُرُنَا مِن بَأْسِ اللَّهِ إِنْ جَاءَنَا قَالَ فِرْعَوْنُ مَا أُرِيكُمْ إِلاَّ مَا أَرَى وَمَا أَهْدِيكُمْ إِلاَّ سَبِيلَ الرَّشَادِ [۶] ﴿إِنَّهُمْ إِن يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ يَرْجُمُوكُمْ أَوْ يُعِيدُوكُمْ فِي مِلَّتِهِمْ وَلَن تُفْلِحُوا إِذًا أَبَدًا [۷]
  • ولی سخن در این است که منظور از پیروزی این آئین بر سایر آئین‌ها چه نوع پیروزی است؟ مفسّران سه تفسیر برای آن ذکر کرده‌اند.
  1. پیروزی منطقی؛ یعنی با مقایسه اسلام با آئین‌های دیگر که غالباً آمیخته با خرافات شده، پیروزی منطق مستدلّ آن بر سایر منطقها آشکار است. طرفداران این تفسیر معتقدند هرگاه توحید خالص اسلامی‌ را با انواع توحیدهای آمیخته با شرک، و یا شرک خالص، مقایسه کنیم برتری مکتب اسلام بر سایر مکاتب روشن می‌شود، همچنین مباحث دیگر. این وعده الهی جامه عمل به خود پوشیده است؛ حتّی مقایسه شعار اذان که شعاری گویا و تکاندهنده است با شعار ناقوس و بی شعاری بسیاری از ادیان، روشنگر این پیروزی منطقی است.
  2. منظور پیروزی عملی و غلبه خارجی بر سایر ادیان است، لکن در یک مقیاس منطقه‌ای نه جهانی و عمومی. این نیز تحقّق یافته؛ چرا که اسلام در عصر پیامبر (ص) بر شبه جزیره عرب، و پس از آن بر بخش عظیم آبادی از جهان غلبه یافت و پیروان ادیان و مذاهب دیگر در این مناطق که از دیوار چین بلکه ماورای دیوار چین تا ساحل اقیانوس اطلس امتداد می‌یافت، غالباً در برابر اسلام سر تعظیم فرود آوردند. حتّی زمانی که سلطه حکومت اسلامی‌از این نقاط بر چیده شد باز اسلام به عنوان یک مکتب و آئین پا برجا در این مناطق متوطّن گردید.
  3. منظور پیروزی و غلبه خارجی و عملی در سطح جهان و تمامی‌روی زمین است، که شامل پیروزی فرهنگی، اقتصادی، و سیاسی می‌شود، و این تفسیر را جمعی از مفسّران اهل تسنّن علاوه بر مفسّران شیعه پذیرفته‌اند.
  1. غلبه و پیروزی که از کلمه "ظهور" استفاده می‌شود ظاهر در غلبه حسّی و عینی و خارجی است، نه غلبه ذهنی و فکری، و لذا در هیچیک از مواردی که از قرآن بر شمردیم "ظهور" به معنی غلبه ذهنی نیامده بلکه اگر به آیات گذشته بازگردیم و دقّت کنیم می‌بینیم در تمام این موارد به معنی غلبه عینی و خارجی است.
  2. ذکر کلمه ﴿كُلِّهِ به عنوان تأکید روشن می‌کند که غلبه جنبه منطقه‌ای و محدود ندارد بلکه شامل عموم ادیان و مذاهب جهان می‌شود و این جز از طریق فراگیری و شمول اسلام نسبت به جهان ممکن نیست.
  3. روایاتی که در تفسیر آیه فوق به ما رسیده، تفسیر سوم را تقویت می‌کند مانند روایات زیر:
    1. "عیّاشی" به اسناد خود از "عمران بن میثم" از "عبایه" چنین نقل می‌کند: " امیر مؤمنان علی (ع) هنگامی‌ که آیه ﴿هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ را تلاوت فرمود از یاران خود پرسید: آیا این پیروزی حاصل شده است؟ عرض کردند: آری! فرمود: نه، سوگند به کسی که جانم به دست او است این پیروزی آشکار نمی‌شود مگر زمانی که هیچ آبادی روی زمین باقی نماند مگر این که صبح و شام بانگ "لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّه‏‏‏" از آن به گوش می‌رسد!"[۸]
    2. در حدیث دیگری از امام باقر (ع) می‌خوانیم: "إن ذلك يكون‏ عند خروج‏ المهدي‏ من‏ آل‏ محمّد فلا يبقى أحد إلا أقرّ للنبي‏(ص)‏‏‏" [۹]
    3. مقداد بن اسود چنین می‌گوید: "سمعت رسول اللّه (ص) لا يبقى على الأرض‏ بيت‏ مدر و لا و بر، إلّا أدخله‏ اللّه‏ كلمة الإسلام‏‏‏‏‏‏" [۱۰] روایات دیگری نیز در تفسیر آیه فوق به همین مضمون وارد شده است»[۱۱].

پاسخ‌های دیگر

۱.حجت الاسلام و المسلمین قرائتی؛
حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی، در کتاب «شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم» در این‌باره گفته است: «این آیه به همین صورت، علاوه بر این سوره در دو سورۀ دیگر نیز آمده است: سورۀ فتح، آیۀ ۲۸ و سورۀ صف، آیۀ ۹. گرچه اسلام از نظر منطق و استدلال همیشه پیروز بوده است، اما این آیه، غلبۀ ظاهری و وعدۀ حاکمیت اسلام بر جهان را بیان می‌کند؛ چنان که در آیات دیگری نیز "ظَهَرَ" به معنای استیلا یافتن آمده است؛ مثل: ﴿إِنَّهُمْ إِن يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ يَرْجُمُوكُمْ أَوْ يُعِيدُوكُمْ فِي مِلَّتِهِمْ وَلَن تُفْلِحُوا إِذًا أَبَدًا [۱۲]. و دربارۀ کفار آمده است: ﴿كَيْفَ وَإِن يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ لاَ يَرْقُبُواْ فِيكُمْ إِلاًّ وَلاَ ذِمَّةً يُرْضُونَكُم بِأَفْوَاهِهِمْ وَتَأْبَى قُلُوبُهُمْ وَأَكْثَرُهُمْ فَاسِقُونَ [۱۳]. از سویی، این آیه تاکنون تحقق نیافته است و از سوی دیگر، خداوند وعدۀ حاکمیت کلّی اسلام را داده و وعده‌اش دروغ نیست؛ در نتیجه، همان‌گونه که در روایات بسیاری آمده است، این آیه به ظهور حضرت مهدی (ع) اشاره دارد. امام صادق (ع) در سخنی فرمود: "هنگامی که قائم ما قیام کرد، جایی در روی زمین باقی نمی‌ماند، مگر این که در آن جا صدای "أَشْهَدُ أَنْ‏ لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّهُ‏ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏" بلند می‌شود"[۱۴] و فرمود: "هرگاه قائم ظهور کند، عدل را در میان مردم برقرار می‌سازد و جور و ستم در زمان او بر طرف می‌شود و راه‌ها امن می‌گردد. در زمان او، زمین برکات خود را بیرون می‌کند و قائم، هر حق را به اصحابش بر می‌گرداند. در ظهور او تمام مردم روی زمین، دین اسلام را خواهند پذیرفت و آیه شریفه: ﴿وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ [۱۵] مصداق پیدا خواهد کرد. قائم در میان مردم، مانند حضرت داوود (ع) و حضرت محمد (ص) حکم می کند. در آن زمان، گنج‌های زمین ظاهر و زینت‌هایش آشکار می‌شود، همه مردم ثروت مند خواهند شد و دیگر جایی برای مصرف صدقات پیدا نخواهد شد"[۱۶]»[۱۷].
۲.حجت الاسلام و المسلمین رضایی اصفهانی؛
حجت الاسلام و المسلمین محمد علی رضایی اصفهانی، در کتاب «مهدویت» در این‌باره گفته است:

«قرآن کریم در آیه ۳۳ سوره توبه به پیروزى جهانى اسلام اشاره مى‌کند و مى‌فرماید: ﴿هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ[۱۸].

  • نکات و اشارات:
  1. مقصود از هدایت، همان دلایل روشنى است که در آیین اسلام وجود دارد و مقصود از دین حق اسلام است که اصول و فروعش حق و تاریخ و مدارک آن نیز حق و روشن است.
  2. اشاره آیه فوق به همراهى پیامبر اسلام با هدایت و دین حق، گویا اشاره به دلیل پیروزى اسلام بر ادیان دیگر است، زیرا هنگامى که محتواى دعوت پیامبر (ص) هدایت باشد و عقل بشر بر آن گواهى دهد و اصول و فروعش موافق حق و طرفدار آن باشد، چنین آیینى طبعاً بر همه ادیان جهان پیروز مى‌گردد.
  3. هرچند که دانش بشر پیشرفت کند و ارتباطات آسان‌تر شود، واقعیت‌ها چهره خود را از پشت تبلیغات مسموم نشان مى‌دهد و موانع مخالفان حق برطرف مى‌شود و حق همه جا را فرا مى‌گیرد و پیروز مى‌شود، هر چند که دشمنان مایل نباشند. آرى، حرکت دشمنان حق بر خلاف مسیر تاریخ و سنت‌هاى آفرینش بوده و در نهایت محکوم به شکست است.
  4. برخى مفسران برآنند که مقصود از پیروزى اسلام در آیه فوق پیروزى منطقى و استدلالى است که اکنون در جهان هویدا شده است. و برخى دیگر از مفسران با استفاده از موارد استعمال ماده "اِظهار" در قرآن، برآنند که مقصود پیروزى عملى و عینى و ظاهرى است. اما بنظر مى‌رسد که آیه فوق شامل پیروزى همه جانبه اسلام بر ادیان دیگر مى‌شود. که در تمام جهان تحقق خواهد یافت و این واقعیتى است که با پیشرفت اسلام در جهان به تدریج در حال تحقق است.
  5. در احادیث متعددى حکایت شده که وقتى محتواى آیه فوق تحقق مى‌یابد که امام عصر و مهدى آل محمد (ص) ظهور کند. در حدیثى از امام صادق (ع) حکایت شده که: "به خدا سوگند هنوز تأویل محتواى این آیه تحقق نیافته است و تنها زمانى تحقق مى‌پذیرد که قائم خروج کند، و هنگامى که او قیام کند، کسى کافر و منکر خدا در جهان باقى نخواهد ماند"[۱۹].[۲۰]

البته روشن است که پیروزى منطقى و عملى اسلام از صدر اسلام آغاز شده و بتدریج در حال پیشرفت و تحقق است. اما مقصود این احادیث آن است که تحقق کامل آیه فوق و پیروزى نهایى اسلام در زمان امام مهدی (ع) خواهد بود.

  • آموزه‌ها و پیام‌ها:
  1. پیام آیه آن است که دین حق و راه پیامبر اسلام (ص) در نهایت پیروز مى‌شود و بر همه ادیان جهان غلبه مى‌کند.
  2. آموزه آیه آن است که در پى پیروزى نهایى دین حق باشید که فرجام تاریخ روشن است.
  3. پیام دیگر آیه آن است که ناخشنودى مشرکان مانع تحقق اراده الهى و پیروزى نهایى اسلام نیست.»[۲۱].
۳.حجت الاسلام و المسلمین دکتر رضانژاد؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر عزالدین رضانژاد، در مقاله «حیات امام مهدی (مقاله)
۴. حجت الاسلام و المسلمین امامی میبدی؛
حجت الاسلام و المسلمین علی رضا امامی میبدی، در کتاب «آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی» در این‌باره گفته است:

«﴿هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ؛ او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همه آیین‌ها غالب گرداند، هرچند مشرکان کراهت داشته باشند[۲۲].

تبیین آیه: مراد از واژه (هدی) هدایت الهی است که خداوند آن رابه رسول خود (ص) عطا نمود، و منظور از (دین حق) دین اسلام و عقاید و احکام آن است که با واقع و حق انطباق دارد. بر این اساس، معنای آیه این است که: خدا آن کسی است که رسول خود محمد (ص) را با هدایت و با دینی که با فطرت حقیقت آفرینش منطبق است فرستاد تا آن را بر سایر ادیان غلبه دهد، و همه معارف دین را به وی بیاموزد. ولی این احتمال خلاف ظاهر قرآن بسیار بعید است[۲۳].

تطبیق آیه بر عصر ظهور: علامه مانند بسیاری از مفسرین این آیه را مربوط به زمان ظهور و در حقیقت پیشگویی از آن دوران می‌داند؛ زیرا تنها در آن زمان است که اسلام سیطره کامل بر زمین و غلبه بر ادیان مختلف، پیدا می‌‌کند[۲۴]. دلیل دیگر این مطلب روایات فراوانی است که به این موضوع پرداخته و زمان تحقق آیه را عصر ظهور امام زمان معرفی کرده است. بخشی از این احادیث در آثار علامه نیز نقل شده،[۲۵] که عبارت است از: ابی بصیر از امام صادق (ع) روایت کرده که آن حضرت در تفسیر آیه ﴿هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ... فرمود: به خدا سوگند هنوز تأویل این آیه نازل نشده، و نخواهد شد تا آنکه قائم (ع) خروج کند، وقتی او خروج کرد دیگر هیچ کافر به خدا و منکر امامی باقی نمی‌‌ماند، مگر اینکه از خروج آن جناب ناراحت می‌‌شود؛ حتی اگر کافری در دل سنگی پنهان شود، آن سنگ می‌‌گوید:‌ای مومن! در دل من کافری پنهان است، مرا بشکن و او را به قتل برسان[۲۶].

سماعه از امام صادق (ع) نقل می‌‌کند که حضرت درباره این آیه فرمود: زمانی که قائم (ع) خروج می‌‌کند، هیچ مشرک و کافری نیست مگر اینکه از خروج او ناراحت می‌‌شود[۲۷].

امام باقر (ع) نیز در این باره فرموده است: تحقق این آیه در زمان خروج مهدی (ع) است؛ پس در آن زمان هیچ کس باقی نمی‌‌ماند مگر اینکه به نبوت محمد (ص) اقرار کند[۲۸]. همچنین در تفسیر قمی آمده است که این آیه درباره قائم آل محمد (ع) نازل شده است[۲۹].

علامه پس از این نقل می‌گوید: معنای این که درباره آن جناب نازل شده، این است که خروج آن جناب تأویل این آیه است، همچنانکه از روایت صدوق[۳۰] هم استفاده می‌‌شد[۳۱].

سیوطی نیز در الدر المنثور از جابر روایت کرده‌‌اند که در تفسیر آیه ﴿لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ گفته است: معنای این آیه صورت به خود نمی‌‌گیرد مگر وقتی که هیچ یهودی و مسیحی و صاحب ملتی جز اسلام نماند و نیز صورت نمی‌گیرد مگر وقتی که گرگ و گوسفند، شیر و گاو و انسان و مار با هم زندگی کنند و از یکدیگر ایمن شوند و نیز واقع نمی‌شود مگر وقتی که هیچ موشی انبانی را سوراخ نکند و واقع نمی‌‌شود مگر وقتی که جزیه به کلی لغو شود و صلیب‌ها شکسته و خوک‌ها کشته شوند و این وقتی است که عیسی بن مریم (ع) از آسمان فرود آید[۳۲].

علامه در ذیل این روایت می‌‌گویند: منظور از لغو جزیه به قرینه صدر روایت این است که موضوعی برای جزیه باقی نمی‌‌ماند. و اینکه این روایت دلالت داشت بر اینکه در آن روز کفر و شرکی در روی زمین باقی نمی‌‌ماند معنایی است که روایات دیگر نیز بر آن دلالت دارند. و همچنین روایت دیگری هست که آنها نیز دلالت دارند بر این که مهدی (ع) بعد از ظهورش جزیه را از اهل کتاب بر می‌‌دارد[۳۳].

با توجه به این روایت روشن می‌‌شود که بستر تحقق این آیه زمان ظهور حضرت مهدی (ع) خواهد بود»[۳۴].
۵. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «درسنامه مهدویت» در این‌باره گفته است:

«آیه شریفه، با همین الفاظ در سوره "صف"، آمده و با تفاوت مختصری در "سوره فتح"، تکرار شده است و خبر از رویدادی مهم می‌دهد. این اهمیت موجب تکرار آن شده است و از جهانی شدن اسلام و فراگیری این آیین بر روی زمین خبر می‌دهد.

برخی از مفسران پیروزی مورد بحث آیه را به معنای پیروزی منطقه‌ای و محدود گرفته‌اند- که در عصر پیامبر (ص) و یا زمان‌های بعد از آن برای اسلام و مسلمین صورت پذیرفت- ولی با توجه به اینکه در آیه هیچ‌گونه قید و شرطی نیست و از هر نظر مطلق است، دلیلی ندارد که معنای آن را محدود کنیم. مفهوم آن پیروزی همه‌جانبه اسلام بر همه ادیان جهان است؛ یعنی، سرانجام اسلام همه کره زمین را فراگرفته، بر همه جهان چیره خواهد گشت.

شکی نیست در حال حاضر، این موضوع تحقق نیافته؛ ولی این وعده حتمی خدا به تدریج در حال تحقق است. طبق روایات تکامل این برنامه، هنگامی خواهد بود که حضرت مهدی (ع) ظهور کند و برنامه جهانی‌شدن اسلام را تحقق بخشد.

شیخ صدوق، از امام صادق (ع)، در تفسیر این آیه نقل می‌کند: الله ما نزل تأویلها بعد و لا ینزل تأویلها حتی یخرج القائم (ع) فإذا خرج القائم لم یبق کافر بالله العظیم و لا مشرک بالإمام إلا کره خروجه حتی لو کان کافر أو مشرک فی بطن صخرة لقالت یا مؤمن فی بطنی کافر فاکسرنی و اقتله"[۳۵]؛ "به خدا سوگند! هنوز تأویل این آیه نازل نشده و نخواهد شد، تا آنکه قائم (ع) خروج کند. وقتی او ظهور کرد، دیگر هیچ کافر به خدا و منکر امامی نمی‌ماند؛ مگر اینکه از خروج آن حضرت ناراحت می‌شود! حتی اگر کافری در دل سنگی پنهان شود، آن سنگ می‌گوید: ای مؤمن! در دل من کافری پنهان شده، مرا بشکن و او را بیرون بیاور و به قتل برسان".

علامه طباطبایی پس از ذکر این حدیث در ذیل آیه شریفه می‌نویسد: نظیر این روایت را عیاشی از ابی مقدام، از ابی جعفر (ع) و نیز از سماعه از امام صادق (ع) نقل و طبرسی مثل آن را از ابی جعفر (ع) روایت کرده است.

در تفسیر قمی آمده است: این آیه درباره قائم آل محمد (ص) نازل شده و اینکه درباره آن‌ حضرت نازل شده، بدین معنا است که خروج او تأویل این آیه است. از روایت صدوق هم این برداشت استفاده می‌شد.

در الدر المنثور نقل شده است: سعید بن منصور، ابن منذر و بیهقی در سنن خود از جابر روایت کرده‌اند که او در تفسیر آیه‌ ﴿لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ گفته است: معنای این آیه، صورت وقوع به خود نمی‌گیرد؛ مگر وقتی که هیچ یهودی و مسیحی و صاحب ملتی نماند جز اسلام. و نیز صورت نمی‌گیرد، مگر وقتی که گرگ و گوسفند، شیر و گاو و انسان و مار باهم زندگی کنند و از یکدیگر ایمن شوند. همچنین واقع نمی‌شود، مگر وقتی که هیچ موشی انبانی را سوراخ نکند و واقع نمی‌شود، مگر وقتی که جزیه به کلی لغو شود و صلیب‌ها شکسته و خوک‌ها کشته شوند و این وقتی است که عیسی بن مریم از آسمان فرود آید.

علامه طباطبایی پس از نقل این مطلب، در توضیح آن می‌نویسد: "منظور از لغو جزیه- به قرینه صدر روایت- این است که موضوعی برای جزیه باقی نمی‌ماند. و دلالت این روایت بر اینکه در آن روز کفر و شرکی در روی زمین باقی نمی‌ماند؛ معنایی است که روایت‌های دیگر نیز بر آن دلالت دارند"[۳۶].

پیش از این نیز اشاره شد که برخی از دانشمندان شیعه، شمار آیات مربوط به "مهدویت" را افزون بر ۱۲۰ ذکر کرده‌اند که می‌توان به کتاب‌های مفصل در این زمینه مراجعه کرد[۳۷]»[۳۸].

پرسش‌های وابسته

  1. آیات مهدوی در قرآن کدامند و چگونه باید به آنها استدلال کرد؟ (پرسش)
  2. مهمترین آیات قرآن درباره مهدویت کدامند؟ (پرسش)
    1. آیا آیه ۳۹ سوره انفال درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    2. آیا آیه ۳۳ سوره توبه درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    3. آیا آیه ۸۶ سوره هود درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    4. آیا آیات ۳۴ تا ۳۸ سوره حجر درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    5. آیا آیه ۵ و ۶ سوره اسراء درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    6. ارتباط آیه ۸۱ از سوره اسراء با امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    7. آیا آیه ۵۱ و ۶۱ سوره انبیاء درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    8. آیا آیه ۳۹ سوره حج درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    9. آیا آیه ۳۵ سوره نور درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    10. آیا آیه ۵۵ سوره نور درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    11. آیا آیه ۱۰۵ سوره انبیا درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    12. آیا آیه ۶۲ سوره نمل درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    13. آیا آیه ۵ و ۶ سوره قصص درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    14. آیا آیه ۱۴۸ سوره بقره درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    15. آیا آیه ۶۹ و ۷۰ سوره زمر درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    16. آیا آیات ۱ تا ۴ سوره شورى‌ درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    17. آیا آیه ۲۸ سوره فتح درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    18. آیا آیات ۴۱ تا ۴۴ سوره ق درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    19. آیا آیه ۸ و ۹ سوره صف درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    20. آیا آیات ۲۸ تا ۳۰ سوره ملک درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    21. آیا آیات ۴۰ تا ۴۴ سوره معارج درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    22. آیا آیه ۴ سوره شعراء درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    23. آیا آیه ۵۵ سوره مائده درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    24. آیا آیه ۲۱۰ سوره بقره درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    25. آیا آیه ۵ سوره ابراهیم درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    26. آیا آیه ۵۳ سوره فصلت درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    27. آیا آیه ۴۴ سوره ابراهیم درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    28. آیا آیه ۱۳ سوره صف درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    29. آیا آیه ۲۴ سوره شوری درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    30. آیا آیه ۱ تا ۳ سوره عصر درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
  3. آیا مهدویت در قرآن کریم مطرح شده است؟ (پرسش)
  4. دیدگاه علامه طباطبایی درباره آیه ۵۵ سوره نور چیست و چگونه بر مهدویت دلالت می‌کند؟ (پرسش)
  5. مراد از خنس و کنس چیست؟ (پرسش)

پانویس

  1. اوست که پیامبرش را با رهنمود و دین راستین فرستاد تا آن را بر همه دین‌ها برتری دهد اگر چه مشرکان نپسندند؛ سوره توبه، آیه: ۳۳.
  2. برآنند که نور خداوند را با دهان‌هاشان خاموش گردانند و خداوند جز این نمی‌خواهد که نورش را کمال بخشد هر چند کافران نپسندند؛ سوره توبه، آیه: ۳۲.
  3. اوست که پیامبرش را با رهنمود و دین راستین فرستاد تا آن را بر همه دین‌ها برتری دهد و خداوند، گواه بس؛ سوره فتح، آیه: ۲۸.
  4. اوست که پیامبرش را با رهنمود و دین راستین فرستاد تا آن را بر همه دین‌ها برتری دهد اگر چه مشرکان نپسندند؛ سوره صف: آیه: ۹.
  5. چگونه (به پیمان خود وفادار باشند)؟ حال آنکه اگر بر شما پیروز گردند نه پیوندی را درباره شما پاس می‌دارند و نه پیمانی را؛ با زبان خود خشنودتان می‌کنند و دل‌های آنان (شما را) پس می‌زند و بیشتر آنان نافرمانند؛ سوره توبه: آیه: ۸.
  6. ای قوم من! امروز فرمانروایی از آن شماست در حالی که در این سرزمین چیرگی دارید پس اگر عذاب خداوند بر سرمان بیاید چه کسی ما را یاری خواهد داد؟ فرعون گفت: جز چیزی را که خود (صلاح) می‌بینم به شما نشان نمی‌دهم و شما را جز به راه رستگاری رهنمون نمی‌شوم!؛ سوره غافر: آیه: ۲۹.
  7. که آنان اگر بر شما دست یابند، سنگسارتان می‌کنند، یا به آیین خویش برمی‌گردانند و در آن صورت، هرگز، هیچ‌گاه رستگار نخواهید شد؛ سوره کهف، آیه: ۲۰.
  8. مجمع البیان، ذیل آیه ۹، تفسیر سوره صف.
  9. این پیروزی به هنگام قیام مهدی ازآل محمّد (ص) خواهد بود، آنچنان که هیچ کس در جهان باقی نمی‌ماند مگر اینکه اقرار به محمد (ص) خواهد کرد؛ تفسیر برهان، ج ۲، ص ۱۲۱.
  10. بر سراسر روی زمین خانه‌ای از خشت و گل و خیمه‌ای (در بیابان باقی نمی‌ماند) مگر این که آئین اسلام در آن ورود خواهد کرد؛ تفسیر مجمع البیان، ذیل آیه ۳۳، سوره توبه.
  11. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۲۰ -۱۲۶.
  12. که آنان اگر بر شما دست یابند، سنگسارتان می‌کنند، یا به آیین خویش برمی‌گردانند و در آن صورت، هرگز، هیچ‌گاه رستگار نخواهید شد؛ سوره کهف، آیه: ۲۰.
  13. چگونه (به پیمان خود وفادار باشند)؟ حال آنکه اگر بر شما پیروز گردند نه پیوندی را درباره شما پاس می‌دارند و نه پیمانی را؛ با زبان خود خشنودتان می‌کنند و دل‌های آنان (شما را) پس می‌زند و بیشتر آنان نافرمانند؛ سوره توبه: آیه: ۸.
  14. محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۱۸۳.
  15. آیا جز دین خداوند را باز می‌جویند با آنکه آنان که در آسمان‌ها و زمینند خواه‌ناخواه گردن نهاده فرمان اویند و به سوی او بازگردانده می‌شوند؛ سوره آل عمران، آیه: ۸۳.
  16. علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج ۲، ص۴۶۵.
  17. قرائتی، محسن، شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم، ص ۱۴ - ۱۶.
  18. «او کسى است که فرستاده‌اش را با هدایت و دین حق فرستاد، تا آن را بر همه دین [ها] پیروز گرداند؛ و گر چه مشرکان ناخشنود باشند».
  19. "عن الصادق (ع): وَ اللَّهِ مَا نَزَلَ تَأْوِيلُهَا بَعْدُ وَ لَا يَنْزِلُ تَأْوِيلُهَا حَتَّى يَخْرُجَ الْقَائِمُ (ع) فَإِذَا خَرَجَ الْقَائِمُ (ع) لَمْ يَبْقَ كَافِرٌ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ"(نور الثقلین، ج ۲، ص ۲۱۱)
  20. ر.ک: صافى، ج ۲، ص ۳۳۷ و مجمع البیان، ذیل آیه.
  21. رضایی اصفهانی، محمد علی، مهدویت، ص ۲۲۷، ۲۲۸.
  22. (توبه: ۳۳) مشابه این آیه در سوره صف نیز وجود دارد: ﴿يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ * هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ، آنان می‌‌خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند ولی خدا نور خود را کامل می‌‌کند؛ هرچند کافران خوش نداشته باشند! او کسی است که رسول خدا را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همه ادیان غالب سازد، هرچند مشترکان کراهت داشته باشند. (صف: ۸ و ۹).
  23. المیزان، جلد ۹، صفحه ۲۴۷.
  24. همان، جلد ۱، صفحه ۶۵؛ بررسی‌های اسلامی، جلد ۱، صفحه ۲۲۶.
  25. المیزان، جلد ۹، صفحه ۲۵۵؛ تفسیر البیان فی الموافقة بین الحدیث و القرآن، جلد ۵۲ صفحه ۱۱۸.
  26. تفسیر البرهان، جلد ۲، صفحه ۱۲۱، ح ۱؛ کمال الدین، صفحه ۶۷۰، ح ۱۶.
  27. تفسیر العیاشی، جلد ۲، صفحه ۸۷، ح ۵۲؛ بحارالانوار، جلد ۱۳، صفحه ۱۹۰؛ تفسیر البرهان، جلد ۲، صفحه ۱۲۱؛ تفسیر الصافی، جلد ۱، صفحه ۶۹۷؛ اثبات الهداه، جلد ۷ صفحه ۹۹.
  28. مجمع البیان، جلد ۵۲ صفحه ۳۸۹.
  29. تفسیر القمی، جلد ۱، صفحه ۲۸۹.
  30. مقصود روایت اول است که صدوق آن را نقل نموده است.
  31. المیزان، جلد ۲، صفحه ۲۵۵.
  32. الدرالمنثور، جلد ۳، صفحه ۲۳۱.
  33. المیزان، جلد ۹، صفحه ۲۵۶.
  34. امامی میبدی، علی رضا، آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی، ص ۱۴۸-۱۵۱.
  35. کمال الدین و تمام النعمة، ج، ۲، ص ۶۷۰.
  36. تفسیر المیزان، ج ۹، ص ۳۹۲.
  37. ر.ک: سید هاشم بحرانی، سیمای حضرت مهدی (ع) در قرآن، ترجمه سید مهدی حایری قزوینی.
  38. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۴۵ - ۴۷.