آیا آیه ۵۵ سوره نور درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیا آیه ۵۵ سوره نور درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / آشنایی با معارف مهدویت / مهدویت در اسلام / مهدویت در قرآن
مدخل اصلیاستخلاف
تعداد پاسخ۷ پاسخ

آیا آیه ۵۵ سوره نور درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسش‌های وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند.

پاسخ نخست

ناصر مکارم شیرازی

آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی در کتاب «حکومت جهانی مهدی» در این باره گفته است:

«در سوره نور، آیه ۵۵، می‌خوانیم: ﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ[۱] در این آیه سه وعده صریح به آنها که گروه افراد با ایمان و شایسته را تشکیل می‌دهند داده شده است. و می‌دانیم در هر وعده سه رکن وجود دارد: وعده دهنده که در اینجا خدا است؛ و وعده گیرنده که ﴿الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ یعنی مؤمنان صالح هستند؛ و موادّ مورد وعده که امور سه گانه زیر است:

  1. استخلاف فی الارض: "حکومت روی زمین به عنوان نمایندگی خدا"؛ یعنی حکومت حق و عدالت.
  2. تمکین دین: "نفوذ معنوی و حکومت قوانین الهی بر تمام پهنه زندگی"
  3. تبدیل خوف به امنیّت؛ و بر طرف شدن تمام عوامل ترس و ناامنی، و جایگزین شدن امنیّت کامل و آرامش در همه روی زمین.
  • منظور از "تمکین دین" همانطور که از سایر موارد استعمال کلمه تمکین بر می‌آید این است که تعلیمات الهی به‌طور ریشه دار و پا بر جا در تمام شؤون زندگی نفوذ خواهد داشت، نه همانند الفاظ صلح و آزادی و حقوق بشر که امروز بازیچه دست مدافعان قلاّبی آن است و تنها گلوهایشان را برای شعارهای داغ در این زمینه پاره می‌کنند، و در خارج از آن اثری نیست؛ گوئی الفاظی هستند رؤیایی که جز در عالم خیال نمی‌توان به آنها دست یافت. در آن روز تعلیمات حیات‌بخش و آزاد کننده اسلام نه بشکل یک سلسله تشریفات خشک و صوری، و نه بگونه یک مشت الفاظ مومیائی شده; بلکه به عنوان یک دکترین زندگی در همه جا ریشه خواهد دوانید، و تلاش بازسازی به ریشه‌ها کشیده خواهد شد نه به شاخ و برگها و نقش ایوان. آن روز آگاهی و احساس مسؤولیّت جنبه عمومی‌ خواهد داشت؛ و گسترش و تعمیم آن مانع از آن خواهد بود که افرادی با الفاظ بازی کنند، و مفاهیم سازنده را مسخ نمایند؛ چه اینکه این گونه کارها تنها در جوامعی امکان‌پذیر است که آگاهی و احساس مسؤولیّت همگانی نیست، یا به سر حدّ نصاب نرسیده، و الاّ فرصتی برای این بازی‌های کودکانه باقی نخواهد ماند. آن روز منافع شخصی و خصوصی مانع از قضاوت صحیح عمومی‌نخواهد شد، نه چون امروز که پاره‌ای از محو کنندگان همه حقوق بشر، هنگامی‌ که بر کرسی خطابه در مجامع پر عرض و طول جهانی که به اصطلاح برای دفاع از حقوق بشر تشکیل می‌گردد، چنان داغ و پر هیجان سخنرانی می‌کنند که دهانها از تعجّب باز می‌ماند؛ حتّی اعلامیّه‌های موجود را در زمینه حقوق بشر (که در واقع به هیچ یک از آنها عمل نکرده است) ناقص و نارسا و غیر کافی می‌شمرد، و حتّی سردمداران حقوق بشر در دنیا، برای آنها کف می‌زنند، چرا که با هم دوستند و منافعشان بدون این کار در خطر است. آرامش و امنیّت در آن روز آمیخته با خوف نیست، نه چون امنیّتی که گهگاه در جهان امروز پیدا می‌شود، و زائیده ترسی از سلاح‌های مخوف و وحشتزا است. این تعادل وحشت است نه امنیّت! این آرامش ناشی از خوف عظیم از عواقب دردناک جنگ است نه آرامش واقعی! لذا هر روز تعادل وحشت به هم خورد پایه های این امنیّت و آرامش کاذب نیز فرو خواهد ریخت.
  • نتیجه این وعده‌های سه‌گانه الهی فراهم شدن زمینه‌ها برای انسان‌سازی، و تکامل هر چه بیشتر در مفاهیم انسانی و بندگی خالص خداوند، و شکسته شدن همه بتها در تمام قالب‌ها است ﴿يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا
  • در اواخر عصر پیامبر (ص) قسمتی از مفهوم وسیع این آیه جامه عمل بخود پوشید، امّا پیاده شدن تمامی‌ مفهوم آن، و استخلاف در سراسر روی زمین، هنوز پیاده نشده و جهان در انتظار آن است. آیه همه مؤمنان شایسته را در همه اعصار و قرون بشارت می‌دهد که سرانجام، حکومت جهان از آنِ شایستگان خواهد بود و برای همیشه بازیچه دست یک مشت خودخواه خود کامه استعمارگر که دنیا را همانند یک توپ بازی به یکدیگر پاس می‌دهند نخواهد بود. لذا در روایات می‌خوانیم که این آیه به قیام مهدی موعود تفسیر شده؛ از جمله "طبری" مفسّر ارزنده در "مجمع البیان" از امام سجاد (ع) نقل می‌کند که فرمود:"هُمْ وَ اللَّهِ شِيعَتُنَا أَهْلَ‏ الْبَيْتِ‏ يَفْعَلُ‏ اللَّهُ‏ ذَلِكَ‏ بِهِمْ‏ عَلَى‏ يَدَيْ‏ رَجُلٍ‏ مِنَّا وَ هُوَ مَهْدِيُ‏ هَذِهِ‏ الْأُمَّةِ ‏‏" [۲] سپس همین مضمون را از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) نقل می‌کند. بعد اضافه می‌نماید که آیه مطلق است و خلافت همه روی زمین را شامل می‌شود و چون این وعده الهی هنوز تحقّق نیافته باید منتظر آن بود.
  • و در تفسیر "برهان" ذیل همین آیه روایات متعدّدی از امام صادق (ع) و امام باقر (ع) نقل شده که این آیه اشاره به قیام قائم (ع) است.
  • یادآوری این نکته نیز لازم است که با توجّه به کلمه ﴿مِنكُمْ وجود یک اقلّیّت شایسته و با ایمان و صالح کافی است که به هنگام فراهم شدن زمینه‌ها دست به انقلاب وسیع جهانی خود بزنند، و با رهبری همه جانبه آنها این کشتی طوفان زده به ساحل نجات برسد»[۳].

پاسخ‌های دیگر

۱.حجت الاسلام و المسلمین رضایی اصفهانی؛
حجت الاسلام و المسلمین محمد علی رضایی اصفهانی، در کتاب «مهدویت» در این‌باره گفته است:

«قرآن کریم در آیه ۵۵ سوره نور به مؤمنان نوید حکومت جهانى، پیروزى اسلام، آرامش و توحید مى‌دهد و مى‌فرماید: ﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ[۴]

شأن نزول: داستان نزول آیه فوق اینگونه حکایت شده که مسلمانان هنگامى که به مدینه مهاجرت کردند، قبایل جزیرة العرب و مکه بر ضد آنان شوریدند، و با مخالفت‌ها و تهدیدهاى فراوانى رو برو شدند، و زندگى ناامنى داشتند بطورى که دائماً در حالت آماده باش نظامى بودند و باید شب و روز اسلحه را از خود دور نمى‌کردند، این حالت بر مسلمانان سخت آمده و برخى گفتند: تا کى این حالت ادامه دارد آیا زمانى فرا مى‌رسد که ما با آرامش زندگى کنیم. آیه فوق بدین مناسبت فرود آمد و به آنان مژده داد که زمان پیروزى و آرامش فرا خواهد رسید[۵].

  • نکات و اشارات:
  1. خدا در این آیه به مؤمنان شایسته کردار، چهار وعده داده است:
    1. آنکه آنان صاحب حکومت جهانى مى‌شوند.
  2. آنکه دین حق در همه جا امکانات نشر مى‌یابد.
    1. آنکه نگرانى‌هاى آنان به آرامش و امنیت تبدیل مى‌شود.
    2. آنکه در نهایت توحید خالص و خدا پرستى تحقق مى‌یابد.
  3. در این آیه بیان شده که گروهى از مردم قبل از مسلمانان بر زمین حکومت و خلافت کردند[۶]. مقصود از این گروه، یا افرادى همچون آدم، داوود و سلیمان و بنى اسرائیل هستند که قرآن به خلافت و حکومت آنان اشاره کرده است و یا مقصود گروهى از اقوام مؤمن و صالح است که بر زمین یا بخشى از آن حکومت کردند[۷]. البته مانعى ندارد که حکومت همه این افراد و گروهها مقصود آیه باشد.
  4. مقصود از "اَرض" در این آیه یا کل جهان و حکومت جهانى است و یا بخشى از زمین است. البته با توجه به اینکه حکومت‌هاى پیشینیان که در این آیه به آنها اشاره شده شامل بخشى از زمین مى‌شد، مانعى ندارد که مقصود از "ارض" بخشى از زمین باشد.
  5. وعده الهى در مورد حکومت و خلافت که در این آیه وعده داده شد مخصوص چه کسانى است؟ برخى از مفسران آن را مخصوص صحابه پیامبر (ص) مى‌دانند که در عصر رسول خدا به حکومت بخشى از زمین دست یافتند و برخى آن را اشاره به همه مسلمانانى مى‌دانند که مؤمن و شایسته کردارند و به حکومت الهى دست مى‌یابند و برخى دیگر از مفسران این آیه را اشاره به حکومت جهانی امام مهدی (ع) مى‌دانند[۸]. البته مانعى ندارد که این آیه اشاره به همه این موارد باشد. و هر کدام مصداقى از آیه باشند و مصداق کامل آن در زمان حضرت مهدى (ع) تحقق یابد که جهانى‌سازى مثبت انجام مى‌گیرد.
  6. در احادیث اسلامى حکایت شده که این آیه اشاره به مهدى آل‌ محمد (ص) است و در حدیثى از امام سجاد (ع) حکایت شده که فرمودند: "بخدا سوگند مقصود از این افراد شیعیان ما هستند، خدا این کار را به‌دست مردى از ما انجام مى‌دهد که او مهدى این امت است. و زمین را پر از عدل و داد مى‌کند همانگونه که پر از ظلم و جور شده باشد. و اوست که پیامبر (ص) در مورد او فرمود: "اگر از عمر دنیا، جز یک روز باقى نمانده باشد، خدا آن روز را آنقدر طولانى مى‌کند تا مردى از دودمان من که نامش نام من است، زمین را پر از عدل و داد کند. همانگونه که پر از ظلم و جور شده است"[۹].
  7. در این آیه اشاره شده که هدف نهایى توحید، نفى شرک و عبادت خالص خداست. یعنى حکومت جهانى، آرامش و استقرار آیین حق، همه مقدمه آن است که توحید در جامعه پیاده شود. و مردم به پرستش خدا روى آورند که مایه تکامل و رشد آنهاست.
  8. در این آیه اشاره شده که اگر حکومت جهانى الهى نیز تشکیل شود، بازهم برخى افراد نافرمانبردار و فاسق هستند که به کژ راهه مى‌روند و راه کفر مى‌پیمایند. آرى، تا انسان داراى آزادى و اختیار است در هر جامعه‌اى افراد مؤمن و منحرف پیدا خواهند شد و این لازمه حرکت تکاملى و آزادانه انسان است.
  • آموزه‌ها و پیام‌ها:
  1. آموزه آیه براى ما آن است که به آینده امیدوار باشید که آینده بشریت روشن و نوید بخش است.
  2. پیام این آیه براى ما آن است که سرانجام خلافت و حکومت از آن مؤمنان شایسته کردار است.
  3. پیام دیگر آیه آن است که در نهایت دین اسلام بر جهان حاکم مى‌شود و جهانى‌سازى مثبت تحقق مى‌یابد.
  4. پیام دیگر آیه آن است که در آینده، آرامش و امنیت در انتظار مؤمنان است.
  5. پیام دیگر آیه آن است که نتیجه حکومت مؤمنان صالح، پیاده شدن توحید در جامعه است.
  6. پیام دیگر آیه آن است که حتى در حکومت عدل الهى، افراد منحرفى پیدا مى‌شوند.»[۱۰].
۲.حجت الاسلام و المسلمین دکتر رضانژاد؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر عزالدین رضانژاد، در مقاله «حیات امام مهدی (مقاله)
۳. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «درسنامه مهدویت» در این‌باره گفته است:

«در آیات پیش از این آیه، سخن از اطاعت و تسلیم در برابر فرمان خدا و پیامبر (ص) است و در این آیه، بحث ادامه یافته و نتیجه این اطاعت- که همان حکومت جهانی است- بیان شده است. براساس آن، خداوند به کسانی که از شما ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند، وعده می‌دهد که آنان را قطعا خلیفه روی زمین خواهد کرد؛ همان‌گونه که پیشینیان را خلافت روی زمین بخشید و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، به‌طور ریشه‌دار و پابرجا در صفحه زمین مستقر خواهد ساخت و خوف و ترس آنها را، به امنیت و آرامش مبدل خواهد کرد. مردم تنها خدا را پرستیده و چیزی را شریک او قرار نخواهند داد.

بعد از این برتری و فراگیری حکومت توحید و استقرار آیین الهی و از میان رفتن هرگونه اضطراب، ناامنی و شرک، کسانی که بعد از آن کفر بورزند، به یقین فاسق واقعی خواهند بود! به‌هرحال مجموع آیه نشانگر این است که خداوند به گروهی از مسلمانان صالح و مؤمن، سه نوید داده است:

  1. جانشینی و حکومت روی زمین؛
  2. نشر آیین حق به‌طور اساسی و ریشه‌ای در جهان؛
  3. از میان رفتن اسباب ترس و ناامنی.

نتیجه آنکه مردم در این دوران با نهایت آزادی، خدا را می‌پرستند، فرمان‌های او را گردن می‌نهند، هیچ شریک و شبیهی برای او قائل نمی‌شوند و توحید خالص را در همه‌جا می‌گسترانند.

نکته‌ها * براساس این آیه، افرادی قبل از مسلمانان دارای خلافت روی زمین بودند؛ حال اینان چه کسانی‌اند؟ برخی از مفسران آن را اشاره به آدم و داوود و سلیمان دانسته‌اند؛ چرا که قرآن درباره آدم می‌فرماید: ﴿إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً[۱۱]. درباره داوود فرموده است: ﴿يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ[۱۲]. سلیمان نیز به مقتضای آیه‌ شانزده سوره "نمل" وارث حکومت داوود بود و خلیفه در روی زمین شد.

اما برخی دیگر- مانند علامه طباطبائی- این معنا را بعید شمرده‌اند؛ زیرا تعبیر ﴿الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ را متناسب انبیا ندانسته‌اند. به نظر ایشان در قرآن، این تعبیر در مورد پیامبران به کار نرفته است؛ ازاین‌رو اشاره به امت‌های پیشین است که دارای ایمان و عمل صالح بوده، در روی زمین حکومت یافتند.

جمعی دیگر معتقدند: این آیه اشاره به "بنی اسرائیل" است؛ زیرا آنها با ظهور موسی (ع) و درهم شکسته شدن قدرت فرعون، مالک حکومت روی زمین شدند؛ چنان‌که در آیه‌ای آمده است: ﴿وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا[۱۳]. و نیز درباره همان‌ها می‌فرماید: ﴿وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ؛ "ما اراده کرده‌ایم که قوم مستضعف (مؤمنان بنی اسرائیل) را در روی زمین تمکین دهیم (و صاحب نفوذ و مسلط سازیم)".

بدون شک آیه، هم شامل مسلمانان نخستین و هم حکومت حضرت مهدی (ع) می‌شود. طبق عقیده عموم مسلمانان- اعم از شیعه و اهل تسنن- آن حضرت سراسر زمین را پر از عدل و داد می‌کند و او مصداق کامل این آیه است؛ ولی با این حال منعی از عمومیت و گستردگی مفهوم آن نیست.

اینکه برخی می‌گویند: کلمه "ارض" مطلق است و تمام روی زمین را شامل می‌شود و این منحصرا مربوط به حکومت امام مهدی (ع) است، با جمله "کما استخلف..." سازگار نیست؛ زیرا خلافت و حکومت پیشینیان به یقین در تمام پهنه زمین نبود. به علاوه شأن نزول آیه نیز نشان می‌دهد که حداقل نمونه‌ای از این حکومت در عصر پیامبر (ص) برای مسلمانان (هرچند در اواخر عمر آن حضرت)، حاصل شده است.

گفتنی است ثمره تمامی کوشش‌های پیامبران و تبلیغات مستمر و پی‌گیر آنان و نمونه کامل حاکمیت توحید و امنیت کامل و عبادت، در زمانی تحقق می‌یابد که حضرت مهدی (ع) ظهور می‌کند[۱۵].

همان‌گونه که گفته شد این تفسیرها، به معنای انحصار مصداق آیه نیست؛ بلکه بیان مصداق کامل است. ابو بصیر از امام صادق (ع) روایت کرده است: آن حضرت ذیل آیه شریفه چنین فرمود: "نزلت فی القائم و أصحابه"[۱۶]؛ " [این آیه‌] درباره قائم (ع) و اصحاب ایشان نازل شده است".

علامه طباطبایی در این‌باره می‌نویسد: "... این مجتمع طیب و طاهر با صفاتی که از فضیلت و قداست دارد، هرگز تاکنون در دنیا منعقد نشده و دنیا از روزی که پیامبر (ص) مبعوث به رسالت گشته، تاکنون، چنین جامعه‌ای به خود ندیده است. ناگزیر اگر مصداقی پیدا کند، در روزگار حضرت مهدی (ع) خواهد بود؛ چون اخبار متواتری که از رسول خدا (ص) و ائمه اهل بیت (ع) در خصوصیات آن حضرت وارد شده، از تشکیل چنین جامعه‌ای خبر می‌دهد. البته این در صورتی است که روی سخن در آیه را متوجه مجتمع صالح بدانیم، نه تنها حضرت مهدی (ع)".

آن‌گاه ایشان ادامه می‌دهد: "خواهید گفت: طبق این نظریه چه معنا دارد که روی سخن را در زمان نزول آیه به‌ ﴿الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ کند، در حالی‌که مهدی (ع) آن روز نبود (نه خودش بود و نه یکی از اهل زمانش)؟

در پاسخ می‌گوییم: این سؤال ناشی از این است که پرسش کننده، میان خطاب‌های فردی با خطاب‌های اجتماعی خلط کرده است؛ چون خطاب ممکن است دو جور متوجه اشخاص شود: یکی اینکه اشخاصی را مورد خطابی قرار دهند؛ بدین جهت که خصوصیات خود آنان موردنظر است. به‌طور دیگر اینکه همان اشخاص را مورد خطاب قرار دهند- نه از این جهت که شخص خود آنان موردنظر باشد، بلکه- از این جهت که جمعیتی هستند دارای صفاتی معین. در صورت اول، خطاب از مخاطبان به غیر مخاطبان متوجه نمی‌شود و شامل آنها نمی گردد- نه وعده‌اش، نه وعیدش و نه هیچ‌چیز دیگرش- و در قسم دوم اصلا اشخاص دخالتی ندارند و خطاب متوجه دارندگان صفات کذایی است که در این صورت به دیگران نیز متوجه می‌شود.

در آیه شریفه، خطاب از قبیل خطاب‌های دوم است که بیانش گذشت و اغلب خطاب‌های قرآنی- که یا مؤمنان را مخاطب کرده و یا کفار را- از این قبیل است"[۱۷].

در مجمع البیان در ذیل آیه‌ ﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ... آمده است: مفسران در اینکه‌ ﴿الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ چه کسانی‌اند، اختلاف دارند و از اهل بیت (ع) روایت شده که منظور، مهدی از آل محمد (ص) است.

عیاشی به سند خود از علی بن الحسین (ع) روایت کرده است: وقتی این آیه را تلاوت کرد، فرمود: به خدا سوگند! ایشان شیعیان ما اهل بیت‌اند که خدا این وعده خود را در حق ایشان، به وسیله مردی از ما تحقق می‌بخشد و او مهدی این امت است. او کسی است که رسول- خدا (ص) درباره‌اش فرمود: اگر از دنیا نماند مگر یک روز، خدا آن روز را آن‌قدر طولانی می‌کند تا مردی از عترتم قیام کند که هم‌نام من است. او زمین را پر از عدل و داد می‌کند، آن‌چنان‌که از ظلم و جور آکنده شده باشد. نظیر این روایت از ابی جعفر و ابی عبد الله (ع)‌ نقل شده است.

علامه طباطبایی در جمع‌بندی مباحث می‌نویسد: "از ائمه اهل بیت (ع) در این‌باره اخباری روایت شده است. در گذشته هم بیان انطباق آیه بر مضمون این روایات گذشت و نیز در مجمع البیان بعد از نقل روایت بالا آمده است: بنابراین مراد از ﴿الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِرسول خدا (ص) و اهل بیت او (ع) است"[۱۸]»[۱۹].
۴. مجتبی تونه‌ای؛
آقای مجتبی تونه‌ای، در کتاب «موعودنامه» در این‌باره گفته است: «در قرآن آمده است که ﴿وَعَدَ الله الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ[۲۰]؛ خداوند آن گروه از شما را که خداباور و درست‌کردارند وعده داده که در زمین جایگزین (کفار و بدکاران) سازد، چنان‌که پیش از این نیز کسانی (بنی اسرائیل) را جایگزین (جبّاران) ساخت. بعضی گفته‌اند: این آیه مربوط‍‌ به مهدی موعود (ع) است که اخبار متواتره از ظهورش خبر داده و فرموده که زمین را پر از عدل و داد می‌کند، همان‌طور که پر از ظلم و جور شده باشد و مراد به ﴿الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِرسول خدا (ص) و ائمه (ع) است[۲۱]»[۲۲].
۵. آقای هرنجی (کارشناس ارشد فقه)؛
آقای منصور هرنجی، در کتاب «انتظار و وظایف منتظران» در این‌باره گفته است: «وعده الهی به مؤمنان شایسته: خداوند آنان را که گرویدند از شما و نیکی‌ها کردند، وعده داد که به یقین ایشان را خلیفه کند در زمین و دین‌شان را باز بگستراند، آن دین که بپسندید برای آنان، و هم آنان را از پس بیمی که دارند، آرامش دهند و ایمنی....[۲۳]. چون گسترش دین، در سراسر زمین، و جهانگیر شدن آیین از گذشته تاکنون پدیدار نگشته است، پس به یقین این امر در آینده خواهد بود چه این جهان‌گیری دین و آیین وعده خدایی است و این وعده تخلف‌ناپذیر است[۲۴]»[۲۵].
۶. نویسندگان کتاب نگین آفرینش؛
نویسندگان کتاب «نگین آفرینش» در این باره گفته‌اند:

«در توضیح این آیه شریف چند نکته را بیان می‌کنیم:

  1. مطابق این آیه، خداوند وعده داده ست که جامعه‌ای را برای مؤمنان پدید آورد که سه ویژگی‌ مهم داشته باشد:
    1. حاکمیت در آن جامعه در اختیار مؤمنان باشد؛
    2. دین اسلام به استقرار کامل برسد و بر همه ادیان چیره شود؛
    3. مؤمنان در امنیت کامل به سر برند و هیچ ترسی برای ایشان نباشد.
  2. در این آیه، خداوند با تأکیدهای پی‌درپی به مؤمنان وعده داده است و روشن است که وعده خدا حتماً واقع می‌شود و تخلف ندارد؛ چنان که خود فرمود: ﴿إِنَّ اللَّهَ لا يُخْلِفُ الْمِيعَادَ[۲۶]
  3. در ابتدای آیه آمده است: ﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ؛ یعنی این وعده الهی، مخصوص مؤمنانی است که اهل عمل صالح هستند و خداوند می‌خواهد برای چنین گروهی چنان جامعه‌ای را پدید آورد. پس شرط ایجاد جامعه‌ای صالح و شایسته. افراد مؤمن پرهیزکار است.
  4. در اولین فراز وعده، به خلافت مؤمنان در زمین بشارت داده است ﴿لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ و برای این که چنین نویدی دور از ذهن مخاطبان نباشد، فرمود: چنانکه پیشینیان ایشان را خلیفه قرار داد ﴿كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ؛ یعنی پیش از شما هم صالحان از اقوام پیشین به لطف الهی به حاکمیت زمین رسیده‌اند.[۲۷]
  5. در فراز دوم وعده، از تمکین دین اسلام که دین مورد رضای خدا است خبرداده است که به معنای غلبه و چیرگی اسلام بر همه ادیان است،[۲۸] یعنی این که در آن زمان، دین اسلام، جهانی می‌شود و خطری آن را تهدید نخواهد کرد.
  6. در فراز سوم وعده الهی، این بشارت است که مؤمنان پس از دوره‌ای که از سوی دشمن داخلی و خارجی در تهدید و ناامنی بودند به یک زندگی سراسر امن و خالی از هر ترس و نگرانی می‌رسند.
  7. در پایان آیه نتیجه شکل‌گیری جامعه‌ای که سه ویژگی‌ خلافت صالحان، استقرار دین اسلام و امنیت فراگیر را داراست بیان کرده که عبارت است از بندگی خالص برای خدا که هیچ شرکی در آن نباشد. روشن است که این مهم، همان هدف عالی خلقت است که در جای دیگر قرآن آمده: ﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ.[۲۹]

پرسش‌های وابسته

  1. آیات مهدوی در قرآن کدامند و چگونه باید به آنها استدلال کرد؟ (پرسش)
  2. مهمترین آیات قرآن درباره مهدویت کدامند؟ (پرسش)
    1. آیا آیه ۳۹ سوره انفال درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    2. آیا آیه ۳۳ سوره توبه درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    3. آیا آیه ۸۶ سوره هود درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    4. آیا آیات ۳۴ تا ۳۸ سوره حجر درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    5. آیا آیه ۵ و ۶ سوره اسراء درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    6. ارتباط آیه ۸۱ از سوره اسراء با امام مهدی چیست؟ (پرسش)
    7. آیا آیه ۵۱ و ۶۱ سوره انبیاء درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    8. آیا آیه ۳۹ سوره حج درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    9. آیا آیه ۳۵ سوره نور درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    10. آیا آیه ۵۵ سوره نور درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    11. آیا آیه ۱۰۵ سوره انبیا درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    12. آیا آیه ۶۲ سوره نمل درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    13. آیا آیه ۵ و ۶ سوره قصص درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    14. آیا آیه ۱۴۸ سوره بقره درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    15. آیا آیه ۶۹ و ۷۰ سوره زمر درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    16. آیا آیات ۱ تا ۴ سوره شورى‌ درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    17. آیا آیه ۲۸ سوره فتح درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    18. آیا آیات ۴۱ تا ۴۴ سوره ق درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    19. آیا آیه ۸ و ۹ سوره صف درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    20. آیا آیات ۲۸ تا ۳۰ سوره ملک درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    21. آیا آیات ۴۰ تا ۴۴ سوره معارج درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    22. آیا آیه ۴ سوره شعراء درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    23. آیا آیه ۵۵ سوره مائده درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    24. آیا آیه ۲۱۰ سوره بقره درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    25. آیا آیه ۵ سوره ابراهیم درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    26. آیا آیه ۵۳ سوره فصلت درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    27. آیا آیه ۴۴ سوره ابراهیم درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    28. آیا آیه ۱۳ سوره صف درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    29. آیا آیه ۲۴ سوره شوری درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
    30. آیا آیه ۱ تا ۳ سوره عصر درباره مهدویت است؟ تفسیر آن چیست؟ (پرسش)
  3. آیا مهدویت در قرآن کریم مطرح شده است؟ (پرسش)
  4. دیدگاه علامه طباطبایی درباره آیه ۵۵ سوره نور چیست و چگونه بر مهدویت دلالت می‌کند؟ (پرسش)
  5. مراد از خنس و کنس چیست؟ (پرسش)

پانویس

  1. خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین می‌گرداند- چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بی‌گمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار می‌دارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر می‌گرداند؛ (آنان) مرا می‌پرستند و چیزی را شریک من نمی‌گردانند و کسانی که پس از این کفر ورزند نافرمانند؛ سوره نور، آیه: ۵۵.
  2. این گروه همان پیروان ماهستند که خداوند به وسیله مردی از خاندان ما این موضوع را تحقّق می‌بخشد و او مهدی این امّت است
  3. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۱۵ -۱۲۰.
  4. «خدا به کسانى از شما که ایمان آورده و [کارهاى‌] شایسته انجام داده‌اند، وعده داده است که قطعاً آنان را در زمین جانشین خواهد کرد، همان‌گونه که کسانى را که پیش از آنان بودند، جانشین کرد؛ و مسلماً دینشان را که براى آنان پسندیده است، به نفعشان مستقر خواهد کرد، و البته بعد از ترسشان (وضعیت) آنان را به آرامش مبدّل مى‌کند، در حالى که مرا مى‌پرستند [و] هیچ چیز را شریک من نخواهند ساخت. و کسانى که بعد از آن کفر ورزند، پس فقط آنان نافرمانبردارند».
  5. نک: اسباب النزول، سیوطى، مجمع‌البیان، طبرسى، فى ظلال، تفسیر قرطبى و نمونه، ذیل آیه.
  6. نک: بقره/ ۳۰، ص/ ۲۶، نمل / ۶ و اعراف / ۱۲۷.
  7. نک: نمونه، ج ۱۴، ص ۵۲۸ و المیزان، ذیل آیه.
  8. نمونه، همان، ص ۵۳۰.
  9. نک: مجمع البیان، رو، ح المعانى و نمونه، ذیل آیه.
  10. رضایی اصفهانی، محمد علی، مهدویت، ص ۲۴۲-۲۴۶.
  11. «می‌خواهم جانشینی در زمین بگمارم» سوره بقره، آیه ۳۰.
  12. «ای داوود! ما تو را در زمین خلیفه (خویش) کرده‌ایم» سوره ص، آیه ۲۶.
  13. «و قومی را که (از سوی فرعونیان) ناتوان شمرده می‌شدند وارث شرق و غرب آن سرزمین کردیم که در آن برکت نهاده بودیم» سوره اعراف، آیه ۱۳۷.
  14. ر.ک: محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج ۱۵، ص ۲۱۸.
  15. ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج ۱۴، صص ۵۳۰- ۵۳۲.
  16. محمد بن حسن طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۷۳؛ نعمانی، الغیبة، ص ۲۴۰، ح ۳۵.
  17. محمد حسین طباطبایی، ترجمه المیزان، ج ۱۵، ص ۲۲۰.
  18. محمد حسین طباطبایی، ترجمه المیزان، ج ۱۵، ص ۲۲۵.
  19. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۳۸ - ۴۲.
  20. سوره نور، ۵۵.
  21. ترجمه تفسیر المیزان، ج ۱۵، ص ۲۱۸
  22. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۹۷
  23. سوره نور، آیه ۵۵.
  24. مجمع البیان، ج ۷، ص ۱۵۲.
  25. هرنجی، منصور، انتظار و وظایف منتظران، ص ۲۷-۳۲.
  26. سوره آل عمران، آیه: ۹.
  27. سوره نور: ۵۵. البته لازم نیست اقوام صالح در گذشته در همه زمین حاکم شده باشند؛ زیرا ممکن است آیه، اصل خلافت گذشتگان تشبیه کرده باشد نه گستره خلافت را.
  28. مفسر بزرگ شیعه، مرحوم طبرسی در تفسیر مجمع البیان به این نکته تصریح کرده است.
  29. و «من جن و انس را نیافریدم، مگر برای عبودیت و بندگی»؛ سوره ذاریات: ۵۶.
  30. تفسیر المیزان، ج ۱۵، ذیل آیه ۵۵ نور.
  31. مانند این حدیث از امام باقر و امام صادق (ع) نیز روایت شده است.
  32. بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۷۲ - ۷۴.