اطاعت

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از اطاعت‌ کردن)

اطاعت به‌معنای فرمان بردن همراه با خضوع و رغبت است. ضرورت اطاعت از خداوند تا حد توان، در همه حال و در همۀ امور و برتری اطاعت از خداوند نسبت به هر چیزی برخی از عناوینی است که اهمیت اطاعت الهی را در روایات نمایان می‌سازد. اطاعت بر دو گونه تکوینی و تشریعی است و اطاعت تشریعی نیز اقسامی دارد مانند: اطاعت خدا، اطاعت پیامبر، اطاعت پیامبر خاتم، اطاعت از اهل بیت.

معناشناسی

«اطاعت» به‌معنای فرمان بردن[۱] همراه با خضوع و رغبت است[۲] در مقابل "کراهت"[۳]. همچنین به معانی دیگری نیز آمده است مانند: امرپذیری[۴]، اطاعت‌ کردن[۵]، تن دردادن و گردن‌ نهادن. اصل آن "طوع" به معنای همراهی و تسلیم[۶].[۷]

نگرش قرآنی و روایی

از نگاه قرآنی

واژه اطاعت و مشتقات آن ۷۸ بار در قرآن به‌کار رفته و مضمون آن از برخی آیات نیز که مشتمل بر این واژه و مشتقات آن نیست، استفاده‌ می‌شود[۸]، مانند:

  1. وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا[۹]؛
  2. وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ [۱۰]؛
  3. وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَخْشَ اللَّهَ وَيَتَّقْهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ[۱۱].[۱۲]

از نگاه روایی

روایت‌های اهل بیت (ع) همراه و هماهنگ با قرآن، بر اطاعت از خداوند و رسول خدا (ص) و امامان معصوم (ع) تأکید نموده‌اند. ضرورت اطاعت از خداوند تا حد توان[۱۳]، در همه حال[۱۴] و در همۀ امور[۱۵] و برتری اطاعت از خداوند نسبت به هر چیزی[۱۶]، برخی از عناوینی است که اهمیت اطاعت الهی را نمایان می‌سازد. روایت‌های اهل بیت (ع) علاوه بر تأکید بر اطاعت از رسول خدا (ص)[۱۷]، اطاعت از امامان معصوم (ع) را نیز ضروری شمرده و این اطاعت را همسان با اطاعت از خداوند و رسولش دانسته‌اند[۱۸].[۱۹]

اقسام اطاعت

اطاعت بر دو گونه تکوینی و تشریعی است:

اطاعت تکوینی

اطاعت تکوینی عبارت است از فرمانبرداری همه موجودات اعم از جاندار و بی‌جان، عاقل و غیر عاقل از روی میل و رغبت از خداوند، چنانچه در قرآن می‌فرماید: وَ لَهُ أَسْلَمَ مَن فىِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعًا وَ كَرْهًا[۲۰]. این اطاعت خود در دو‌ بخش قابل بررسی است: اطاعت تکوینی از فرمان الهی؛ اطاعت تکوینی از غیر خداوند[۲۱].

اطاعت تشریعی

اطاعت تشریعی به معنای فرمانبری ارادی از حکم و قانونی است که از ناحیه شخصِ برخوردار از حق تشریع و آمریت، اعتبار شده باشد. بدیهی است که این اطاعت در حوزه رفتار ارادی موجوداتی مختار، مانند انسان معنا می‌یابد و پذیرش آن در گرو نفی مسلک جبر و بر مبنای ارادی بودن اطاعت است که اطاعت و عصیان، ارزش یا ضد ارزش محسوب می‌شود[۲۲]. موارد اطاعت تشریعی عبارت‌اند از:

اطاعت خدا

یکی از مظاهر و شؤون توحید در ربوبیت، توحید در حق اطاعت است؛ زیرا خداوند به دلیل این که آفریدگار و پروردگار جهان و مالک حقیقی است و همه موجودات مملوک و مسخر او هستند لذا از حق اطاعت بالذات برخوردار است و حق اطاعت دیگران، تابع مشیت و اذن الهی است: وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ[۲۳].[۲۴]

اطاعت پیامبر

اطاعت از پیامبر خدا به معنای پیروی و عمل‌کردن به فرمان‌های آن حضرت است. به حکم عقل، همان‌گونه که اطاعت از خداوند لازم و ضروری است، اطاعت از پیامبری که از جانب خدا آمده نیز ضرورت دارد. علاوه بر حکم عقل، آیات قرآنی و روایات متعددی بر لزوم اطاعت از پیامبران دلالت دارند. بر اساس آیاتی دیگر اطاعت از پیامبر، موجب بهره‌مندی از رحمت الهی، قرار گرفتن در زمره نعمت‌داده‌شدگان، رسیدن به رستگاری، وسعت روزی و آمرزش گناهان است و در مقابل مخالفت با پیامبر نیز عواقبی در پی دارد که قرار گرفتن در زمره کفار، گمراهی آشکار، گرفتار شدن به عذاب الهی و نابودی اعمال از جمله آنهاست[۲۵].

اطاعت پیامبر خاتم

در آیات فراوانی، اطاعت از پیامبر اسلام (ص) در ردیف اطاعت از خدا، مطرح شده است؛ مانند: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ[۲۶]؛ با توجه به اینکه اطاعت از پیامبر (ص) به دستور خدا لازم شده است، اطاعت از وی اطاعت از خدا محسوب می‌شود[۲۷]: مَّنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ[۲۸]. نه تنها در زمین که در آسمان‌ها نیز پیامبر واجب الاطاعه است و فرمانش را فرشتگان اطاعت می‌کنند، ازاین‌رو در شب معراج، فرشتگان به فرمان پیامبر درهای بهشت را گشودند[۲۹]: مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ[۳۰] و چون شریعت محمدی (ص) تا قیامت پابرجاست، اطاعت از فرمان‌های آن حضرت پس از وفات ایشان نیز واجب است[۳۱].[۳۲].

اطاعت از اهل بیت

اطاعت از اهل بیت (ع) به معنای عمل به دستورات آنها با میل و رغبت درونی است. اطاعت از ایشان با اطاعت از خدا و رسولش همراه است و خدا به مؤمنان دستور داده تا از پیامبر (ص) و اولوالامر اطاعت کنند: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا[۳۳].

اطاعت و پیروی به عنوان یک حق بر گردن هر انسانی است که از امام خود اطاعت کند. از امام باقر (ع) پرسیده شد، حقّ امام بر مردم چیست؟ فرمود: حقّ امام بر مردم آن است که به سخنان او گوش فرا دهند و از او اطاعت کنند[۳۴].[۳۵]

اطاعت از ولی فقیه

اطاعت از شوهر

فرمانبری زن از همسر خود در مسائل زناشویی، از مواردی است که خداوند بدان فرمان داده است. از رسول‌ خدا (ص) نقل است که "بهترین زنان، کسی است که وقتی به او فرمان دادی، از تو اطاعت کند". زنی که مخالفت کند و ناشزه شود، از پاره‌ای حقوق از جمله حق همخوابی محروم می‌گردد[۳۶] و چنانچه از سرپیچی دست برداشت و مطیع گردید، شوهر حق ستم و آزار وی را ندارد: فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً [۳۷].[۳۸]

اطاعت‌های مشروع و نامشروع

اطاعت مشروع

در درجه نخست، اطاعت از خدا و سپس اطاعت از کسانی است که خداوند دستور به اطاعت از آنها را داده است، مانند اطاعت از رسول خدا (ص) و همه پیامبران و جانشینان آنان و اطاعت از هر کسی که در شریعت، اطاعت آنها را در چهارچوب دین لازم شمرده شده است، همچون اطاعت فرزند از پدر و مادر و اطاعت زن از همسر و اطاعت شاگرد از استاد. در آیات قرآن کریم آثاری برای چنین اطاعتی بیان شده است مانند: مشمول رحمت الهی شدن[۳۹]؛ ورود به بهشت[۴۰]؛ رسیدن به کامیابی بزرگ[۴۱]؛ قرار گرفتن در کنار پیامبران و صدیقان و شهداء و صالحان[۴۲] و دریافت پاداش نیکو و تضمین کم نشدن از پاداش اعمال صالح[۴۳].

اطاعت‌های نامشروع

اطاعت‌های نامشروع، دو دسته است: دسته نخست مواردی است که پیامبر اکرم (ص) و یاران وی یا همه مؤمنان صریحاً از اطاعت نهی شده‌اند و دسته دوم مواردی که پیامدهای سوء برخی اطاعت‌های نادرست، به پیامبر یا مؤمنان گوشزد شده است مانند: اطاعت از کافران[۴۴]؛ اطاعت از منافقان[۴۵]؛ اطاعت از تکذیب کنندگان[۴۶]؛ اطاعت از غافلان از یاد خدا و پیروان هوای نفس[۴۷]؛ اطاعت از گناهکاران[۴۸]؛ اطاعت از اکثریت[۴۹] و غیره[۵۰].

اطاعت از حاکم جائر

یکی از اطاعت‌های نامشروع، اطاعت از حاکم جائر است. آیات و روایات فراوانی دلالت بر حرمت اطاعت از حاکم جائر می‌کند. برخی از آیات مشروعیت نداشتن حاکمیت جائر را بیان کرده‌اند، دسته‌ای از آیات قرآن بر این مسئله تأکید دارد که رهبری سیاسی جامعه از آنِ صالحان است و به هیچ‌روی به ظالمان نمی‌رسد. آیات دیگری مردم را از مراجعه به حاکمیت ظلم برحذر می‌دارند. از مجموع آیات برداشت می‌شود که اطاعت از کسانی که شرایط فرمان دادن ندارند، در هیچ وضعیتی جایز نیست. درباره اطاعت نکردن از حاکم جائر روایات بسیاری نیز وارد شده است. از امام باقر (ع) فرمود: "کسی که از معصیت‌کاران اطاعت کند، دین ندارد"[۵۱].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. مقاییس‌اللغه، ج۳، ص۴۳۱؛ المصباح، ج۲، ص۳۸۰، «طوع».
  2. مفردات، ص‌۵۲۹؛ التحقیق، ج‌۷، ص‌۱۳۸، «طوع».
  3. ابن‌منظور، لسان العرب، ج‌۸، ص۲۴۱.
  4. حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۵۲۹.
  5. بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۷۱۰.
  6. ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۴۳۱.
  7. جعفرپیشه‌ فرد، مصطفی، مقاله «اطاعت»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۳، ص ۵۲۷ – ۵۳۵؛ کوشا، محمد علی، مقاله «اطاعت»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
  8. جعفرپیشه‌ فرد، مصطفی، مقاله «اطاعت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.
  9. «و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند» سوره نساء، آیه ۶۹.
  10. «و مردان و زنان مؤمن، دوستان یکدیگرند که به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناشایست باز می‌دارند و نماز را برپا می‌دارند و زکات می‌پردازند و از خداوند و پیامبرش فرمان می‌برند، اینانند که خداوند به زودی بر آنان بخشایش می‌آورد، به راستی خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۷۱.
  11. «و کسانی که از خداوند و پیامبرش فرمان برند و از خداوند بهراسند و از او پروا کنند کامیابند» سوره نور، آیه ۵۲.
  12. کاظمی بنچناری، محمد، مقاله «اطاعت»، دانشنامه امام رضا ج۲.
  13. الکافی، ج۱۵، ص۳۰.
  14. عیون الحکم و المواعظ، ص۸۶.
  15. نهج البلاغة، صبحی صالح، ص۴۶۰؛ عیون الحکم و المواعظ، ص۸۵.
  16. نهج البلاغة، صبحی صالح، ص۴۶۰؛ غرر الحکم، ص۱۴۲.
  17. الزهد، ابن سعید، ص۱۰۴؛ الکافی، ج۱۵، ص۳۲؛ المحاسن، ج۱، ص۱۵۰؛ نهج البلاغة، صبحی صالح، ص۲۸۲.
  18. تفسیر فرات الکوفی، ص۱۰۹؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۶۰-۲۶۲؛ الاعتقادات، ص۱۰۴؛ الاحتجاج، ج۱، ص۶۹؛ عمدة عیون صحاح الأخبار، ص۴۵۱.
  19. کاظمی بنچناری، محمد، مقاله «اطاعت»، دانشنامه امام رضا ج۲.
  20. «آيا جز دين خداوند را باز مى‏ جويند با آنكه آنان كه در آسمان‏ها و زمينند خواه ‏ناخواه گردن نهاده فرمان اويند و به سوى او بازگردانده مى ‏شوند»؛ سوره آل عمران، آیه ۸۳.
  21. جعفرپیشه‌ فرد، مصطفی، مقاله «اطاعت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.
  22. جعفرپیشه‌ فرد، مصطفی، مقاله «اطاعت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.
  23. «و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند» سوره نساء، آیه ۶۴.
  24. ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «توحید افعالی»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۳، ص۶۰.
  25. ر.ک: جعفرپیشه‌ فرد، مصطفی، اطاعت، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳، ص ۵۲۷؛ کاظمی بنچناری، محمد، مقاله «اطاعت»، دانشنامه امام رضا ج۲.
  26. ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید؛ سوره نساء، آیه۵۹.
  27. جامع‌البیان، مج، ۴، ج‌۵، ص‌۲۴۲.
  28. هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بی‌گمان از خداوند فرمان برده است؛ سوره نساء، آیه۸۰.
  29. کشف الاسرار، ج‌۱۰، ص‌۳۹۸.
  30. آنجا فرمانگزاری امین است؛ سوره تکویر، آیه۲۱.
  31. مجمع البیان، ج‌۳، ص‌۱۰۰.
  32. جعفرپیشه‌ فرد، مصطفی، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.
  33. «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.
  34. «مَا حَقُّ الْإِمَامِ عَلَى النَّاسِ قَالَ حَقُّهُ عَلَيْهِمْ أَنْ يَسْمَعُوا لَهُ وَ يُطِيعُوا»؛ کافی، ج۱، ص۴۰۵.
  35. مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۹۷.
  36. جامع البیان، مج‌۴، ج‌۵، ص‌۸۲‌ـ‌۹۹.
  37. اگر فرمانبردار شما شدند دیگر به زیان آنان راهی مجویید؛ سوره نساء، آیه۳۴.
  38. جعفرپیشه‌ فرد، مصطفی، مقاله «اطاعت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.
  39. سوره آل عمران، آیه ۱۳۲.
  40. سوره نساء، آیه ۱۳.
  41. سوره احزاب، آیه ۷۱
  42. سوره نساء، آیه ۶۹.
  43. سوره فتح، آیه ۱۶.
  44. سوره فرقان، آیه۵۲.
  45. سوره احزاب، آیه ۱و ۴۸.
  46. سوره قلم، آیه۸.
  47. سوره کهف، آیه۲۸.
  48. سوره انسان، آیه۲۴.
  49. سوره انعام، آیه۱۱۶.
  50. جعفرپیشه‌ فرد، مصطفی، مقاله «اطاعت»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵؛ کوشا، محمد علی، مقاله «اطاعت»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
  51. میرعلی، محمد علی، اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت، ص ۹۸ ـ ۱۷۷.