جاذبه و دافعه علی
تأثیر شخصیت علی
هر شخصیتی همسنخ خود را جذب میکند و غیر سنخ خود را از خود دور میسازد. علی(ع) از مردانی است که هم جاذبه دارد و هم دافعه. جاذبه و دافعه او سخت نیرومند است. شاید در تمام قرون و اعصار جاذبه و دافعهای به نیرومندی جاذبه و دافعه علی(ع) پیدا نکنیم. سایر شخصیتهای جهان، با مرگشان همه چیز از بین رفته و با جسمشان در زیر خاکها پنهان میشود. اما سالها بلکه قرنها پس از مرگ امام علی|علی(ع) کسانی یافت میشوند که در راه عشق او جانفشانی میکنند. میثم تمار، ابن سکیت و... نمونههایی از این جانفشانی هستند. علی(ع) دشمنان سرسخت نیز دارد، دشمنانی که از نام او به خود میپیچیدند. او از صورت یک فرد بیرون و به صورت یک مکتب، موجود است و به همین جهت همواره گروهی را به سوی خود میکشد و گروهی را طرد میکند. جاذبه و دافعه او تا پایان تاریخ ادامه خواهد داشت.[۱][۲]
جاذبههای علی
جاذبۀ افراد، متفاوت است. گاهی جاذبۀ یک فرد تکبعدی است، یعنی در عصر خود میلیونها نفر را شیفتۀ خود کرده، ولی پس از مرگ، آن جاذبه برچیده میشود. گاهی جاذبه فرد دوبعدی است، یعنی هم قشر وسیعی را تحت تأثیر قرار میدهد و هم در زمانها پیشروی میکند و مخصوص یک زمان و یک عصر نیست. گاهی هم جاذبه سهبعدی است، یعنی هم سطح وسیعی از جمعیت بشر را تحت تأثیر قرار میدهد و هم مخصوص عصر خاص نیست و هم تا اعماق روح بشر ریشه دوانیده و بر عمق قلبها حکومت میکند. جاذبۀ علی(ع) از قسم اخیر است. حقیقتی است که بر تارک قرون و اعصار میدرخشد و تا ژرفای دلها و باطنها پیش رفته است. آنچنان که شیفتگان او پس از قرنها به یاد او و سجایای اخلاقیاش اشک شوق میریزند و به یاد مصائبش میگریند. تاریخ قهرمانهای بسیاری در علم، فلسفه، جنگ، سخنوری و... سراغ دارد، ولی بسیاری را بشر از یاد برده و یا اصلاً نشناخته است. اما علی(ع) نه تنها با کشته شدنش نمرد، بلکه زندهتر شد. او میفرماید: فردا روزیهای مرا میبینید و خصایص شناخته نشدۀ من برایتان آشکار میشود و پس از تهی شدن جای من و ایستادن دیگری به جای من، مرا خواهید شناخت.[۳] امام علی(ع) همچون قوانین فطرت است که جاودانه میمانند. او منبع فیاض و ناتمامی است که روزبهروز بیشتر میشود. علی(ع) و تعداد محدودی از بشر، نه تنها در زمان خود، بلکه برای تمام اعصار هادی و رهبر بشر هستند.[۴][۵]
رمز جاذبه علی
پس از آشنایی با ابعاد سهگانۀ جاذبۀ امام علی(ع) این پرسش طرح میشود که برجستگی و امتیاز امام علی|علی(ع) در چیست که عشقها را برانگیخته و دلها را به خود شیفته ساخته و برای همیشه زنده است؟ مسلماً ملاک دوستی او جسم نیست؛ چون جسم او اکنون در بین ما نیست. از نوع دوستی قهرمانان ملی نیست که در همه ملتها وجود دارد. همچنین نمیتوان گفت محبت امام علی|علی(ع) تنها از راه محبت فضیلتهای اخلاقی و انسانی است و حبّ علی(ع) حبّ انسانیت و کمالات انسانی است. گرچه علی(ع) انسان کامل بود و انسان نیز نمونههای عالی انسانیت را دوست دارد، اما اگر علی(ع) فضایلی مانند حکمت، علم، فداکاری، تواضع، مهربانی، ایثار، عدالت، آزادگی، شجاعت، مروت به دشمن و... را بدون رنگ الهی داشت، مسلماً امروز به این اندازه عاطفهانگیز نبود. تنها برخورداری از کمالات انسانی نمیتواند کسی را اینچنین محبوب تاریخ کند. پس سرّ محبوبیت او معنویت او است. علی(ع) از آن نظر محبوب است که پیوند الهی دارد. دلهای انسانها بهطور ناخودآگاه در اعماق خویش با حقتعالی پیوستگی دارند و چون علی(ع) را آیت بزرگ حق و مظهر صفتهای خدا مییابند به او عشق میورزند. در حقیقت پشتوانۀ عشق امام علی|علی(ع) پیوند جانها با حضرت حق است که برای همیشه در فطرتها نهاده شده و چون فطرتها جاودانه است مهر امام علی|علی(ع) نیز جاودانی است.[۶][۷]
دافعه علی
همچنان که اشاره شد هم جاذبۀ علی(ع) ممتاز و برجسته است و هم دافعۀ او. علی(ع) مردی دشمنساز بود. این یکی دیگر از افتخارات بزرگ او است. هر شخص مسلکدار و هدفدار و مبارز و انقلابی که در پی عملی ساختن هدفهای مقدس خویش است و مصداق قول خدا است که در راه خدا میکوشند و از سرزنش سرزنشکنندگان بیم ندارند[۸] دشمنساز است؛ بنابراین دشمنانش به ویژه در زمان خودش، اگر از دوستانش بیشتر نباشند کمتر نبوده و نیستند. در میان اصحاب پیامبر(ص) هیچکس مانند علی(ع) دوستان فداکار نداشت و هیچکس هم مانند او دشمنانی چنین جسور و خطرناک نداشت. چون امام علی|علی(ع) در راه خدا از کسی پروا نداشت. قهراً دلهای پر طمع را میآزرد. عدالت امام علی|علی(ع) همواره موجب دشمنسازی او شده است؛ به خصوص در زمان حکومتش که تصمیم گرفت امتیازات ناروایی را که در دوران خلفا به افراد داده شده بود لغو کند، مخالفان بسیاری پیدا کرد. انعطافپذیری او در امور کلی دین و عدالت برای او دشمنساز بود.[۹] عدالت امام علی|علی(ع) چنان برای امتیازطلبان آزاردهنده بود که در کنار جهل و جمود خوارج دو عامل مهم قتل امام علی|علی(ع) به شمار میآیند.[۱۰][۱۱]
منابع
پانویس
- ↑ مطهری مرتضی، جاذبه و دافعه علی مجموعه آثار، ج ۱۶، ص۲۳۲.
- ↑ محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت، ص۷۷ تا۸۱.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۱۴۹.
- ↑ مطهری مرتضی، جاذبه و دافعه علی، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص۲۳۸.
- ↑ محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت، ص۷۷ تا۸۱.
- ↑ همان، ص۲۸۳.
- ↑ محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت، ص۷۷ تا۸۱.
- ↑ مائده، آیه ۵۴.
- ↑ مطهری مرتضی، جاذبه و دافعه علی مجموعه آثار، ج ۱۶، ص۲۸۹.
- ↑ همان، ج ۴، ص۹۹۱.
- ↑ عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت، ص۷۷ تا۸۱.