سوره جاثیه در علوم قرآنی
مقدمه
سوره جاثیه، مکی[۱] و چهل و پنجمین سوره در ترتیب مصحف و شصت و پنجمین سوره در ترتیب نزول و در هر دو ترتیب میان دو سوره دخان و سوره احقاف قرار گرفته [۲] و از مجموعه سورههای حوامیم است. [۳]
در برخی روایاتِ ترتیب نزول، این سوره در ردیفهای ۶۱، ۶۲ و ۶۴ قرار گرفته است. [۴] نام مشهور آن جاثیه، (به معنای نشسته بر روی دو زانو) از آیه ۲۸ گرفته شده است و به تناسب واژه «شریعت» در آیه ﴿ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَى شَرِيعَةٍ مِنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ﴾[۵] و ﴿الدَّهْرُ﴾ در آیه ﴿وَقَالُوا مَا هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا يُهْلِكُنَا إِلَّا الدَّهْرُ وَمَا لَهُمْ بِذَلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ﴾[۶] از آن به نامهای «شریعت» و «دهر» نیز یاد کردهاند. [۷]
سوره جاثیه ۳۷ آیه [۸] و ۴۸۸ کلمه دارد. [۹] جمعی از قاریان بدون احتساب حروف مقطعه (حم) در آغاز سوره به عنوان آیهای مستقل، شمار آیاتش را ۳۶ دانستهاند. [۱۰] برخی آیه ﴿قُلْ لِلَّذِينَ آمَنُوا يَغْفِرُوا لِلَّذِينَ لَا يَرْجُونَ أَيَّامَ اللَّهِ لِيَجْزِيَ قَوْمًا بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ﴾[۱۱] آن را مدنی دانستهاند [۱۲] که دلیلی پذیرفتنی بر آن نیست. این آیه از آیات نامدار و مشهور است که به آیه صَفْح [۱۳] (گذشت) شهرت دارد، و در آن به مؤمنان سفارش شده از آزارهای کافران درگذرند؛ زیرا خداوند، آنان را مجازات خواهد کرد.
به نظر برخی مفسران، این آیه با آیات ﴿فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِي الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ﴾[۱۴].[۱۵] که به تار و مار کردن مشرکان پیمان شکن و جنگ طلب فرمان میدهد، ﴿ يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ يَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَفْقَهُونَ ﴾[۱۶].[۱۷] که به پیامبر (ص) دستور میدهد تا مؤمنان را به جهاد تشویق کند، ﴿فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۱۸].[۱۹] که به جنگ با مشرکان پس از سپری شدن ماههای حرام فرمان میدهد، و ﴿أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ﴾[۲۰].[۲۱] که به مؤمنانی که جنگ بر آنها تحمیل شده است اذن جهاد میدهد، نسخ شده است؛ اما روشن است که بین هیچ یک از این آیات و آیه یاد شده تعارضی نیست تا بتوان به نسخ آن معتقد شد، بلکه قرآن پژوهان این آیه و آیات مشابه آن را ثابت و ناظر به اوضاع خاص خود میدانند. [۲۲] در تناسب میان این سوره با سوره پیشین آمده است که سوره دخان با یادی از قرآن پایان یافته و سوره جاثیه با آن آغاز شده است. [۲۳].[۲۴]
فضای نزول سوره
این سوره در سالهای پایانی حضور مسلمانان در مکّه نازل شد که درگیری شدیدی میان آنان و مشرکان بر فضای اجتماعی مکّه حاکم بود و از همین رو بیشتر به مسائل مربوط به توحید، مبارزه با شرک و تهدید ظالمان به دادگاه قیامت، توجه به مسئله ثبت اعمال و همچنین توجه به سرنوشت اقوام سرکش پیشین میپردازد [۲۵].[۲۶]
محتوای سوره
سوره جاثیه زاویهای از رویارویی مشرکان با دعوت اسلامی و طریقه آنها در مواجهه با براهین و نشانههای این دعوت و سرسختی آنها در مقابله با حقایق و مسائل دعوت اسلامی و پیروی کامل آنها از هوا و هوس را برای ما ترسیم میکند؛ همچنین توضیح میدهد که قرآن کریم دلهای گریزان آنها را از طریق آیاتی قاطع رو به راه میسازد و یادآور عذاب به آنان میگردد و ثواب و پاداش را برای آنها مجسّم میسازد و سنت و قانون را برایشان گزارش میکند و قوانین و نوامیس جاری در جهان هستی را به آنها میشناساند.[۲۷]
سوره جاثیه حاملِ دعوت ایمان به خدا و ردّ بر دهریهای منکر خدا و زنده شدن پس از مرگ است. این سوره مردم را با دلیل و برهان که گاه با تهدید و تشویق همراه است، به این حقایق فرا میخواند. [۲۸]
آیات ﴿حم تَنزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ إِنَّ فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لَآيَاتٍ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَفِي خَلْقِكُمْ وَمَا يَبُثُّ مِن دَابَّةٍ آيَاتٌ لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ وَاخْتِلافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاء مِن رِّزْقٍ فَأَحْيَا بِهِ الأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ آيَاتٌ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ﴾[۲۹] که با حروف مقطعه «حم» آغاز میشوند پس از ذکر مسئله نبوّت در خلال ذکر تنزیل کتاب، ادله ایمان و توحید را ارائه میکنند و افکار را به جلال و شکوه الهی، نشانههای خداوند در آسمان و زمین و آفرینش انسان و سایر موجودات زنده و چارپایان و دامها و شب و روز و باران و رستنیها و بادها جلب میکنند تا همه جوانب جان و روح آدمی را به دست گرفته، آن را از هر سو با ادله روشن روبه رو سازند. [۳۰]
آیات ﴿وَيْلٌ لِّكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ يَسْمَعُ آيَاتِ اللَّهِ تُتْلَى عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ مُسْتَكْبِرًا كَأَن لَّمْ يَسْمَعْهَا فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ وَإِذَا عَلِمَ مِنْ آيَاتِنَا شَيْئًا اتَّخَذَهَا هُزُوًا أُوْلَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ مِن وَرَائِهِمْ جَهَنَّمُ وَلا يُغْنِي عَنْهُم مَّا كَسَبُوا شَيْئًا وَلا مَا اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاء وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ هَذَا هُدًى وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَهُمْ عَذَابٌ مَّن رِّجْزٍ أَلِيمٌ ﴾[۳۱] به گروهی از گنه پیشه گان اشاره دارند که نشانههای الهی را که در آیات اوّل این سوره یادآور شد از روی تکبّر نادیده گرفته، به آنها ریشخند زده و آنها را انکار کردهاند [۳۲] و کیفر ایشان را در قیامت، جهنم و عذابهای الیم، مُهین و عظیم برشمردهاند.
در آیات ﴿اللَّهُ الَّذِي سَخَّرَ لَكُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِيَ الْفُلْكُ فِيهِ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴾[۳۳]، ﴿وَسَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مِنْهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ﴾[۳۴] با بیان آیاتِ آفاقی و انفسی مشهود در برّ و بحر با این گروهها روبه رو شده، آنها را به آن آیات هشدار و به تفکّر تشویق میکنند.
پس از ذکر نشانههای وحدانیت خدای متعال و اشاره به معاد و نیز یادآوری نبوّت در خلال ذکر تنزیل کتاب و تهدید استهزاکنندگان.
آیات ﴿قُلْ لِلَّذِينَ آمَنُوا يَغْفِرُوا لِلَّذِينَ لَا يَرْجُونَ أَيَّامَ اللَّهِ لِيَجْزِيَ قَوْمًا بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ مَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاء فَعَلَيْهَا ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ وَلَقَدْ آتَيْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ وَآتَيْنَاهُم بَيِّنَاتٍ مِّنَ الأَمْرِ فَمَا اخْتَلَفُوا إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمْ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَى شَرِيعَةٍ مِّنَ الأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا وَلا تَتَّبِعْ أَهْوَاء الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّهُمْ لَن يُغْنُوا عَنكَ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَإِنَّ الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ هَذَا بَصَائِرُ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّقَوْمِ يُوقِنُونَ ﴾[۳۵]، تشریع شریعت برای رسول خدا (ص) را با ذکر دو مقدمه بیان میکنند:
- مؤمنان، متعرض حال کافران ناامید از ایام اللّه (روز رستاخیز) نشوند؛ زیرا خداوند ایشان را مجازات خواهد کرد و سنّت جاری جهان هستی بر این است که اعمال چه خوب و چه بد مورد بازپرسی قرار خواهند گرفت و هرکس به جزا و سزای عمل خویش خواهد رسید و راز تشریع شریعت هم همین است؛ زیرا ارزیابی اعمال و جزادهی منوط به تشریع شریعت در دنیاست.
- انزال کتاب و حکم و نبوت کاری نوظهور نیست، چون خدای متعال آنها را به بنی اسرائیل نیز داد و معجزات روشنی برایشان اظهار کرد و با آن معجزات جای شک در دین خدا نماند؛ لکن علمای بنی اسرائیل از راه یاغیگری در دین اختلاف انداختند که به زودی خدای متعال میان آنان داوری خواهد کرد.
آن گاه مسئله تشریع شریعت اسلام برای رسول خدا (ص) را بیان کرده، آن حضرت را مأمور به پیروی از آن و پرهیز از پیروی هواهای جاهلان میکند؛ زیرا این شریعت، متضمن احکام و قوانینی است که یکایک آنها راهنمای سعادت آدمی است و رهاورد عمل به آن بصیرت و روشن بینیهایی چند برای مردم است که با آن راه را از چاه تشخیص خواهند داد و هدایت و رحمت الهی را در پی خواهد داشت. [۳۶]
پس از بیان تشریع شریعت برای رسول خدا (ص) در خلال آیات ﴿ أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ اجْتَرَحُوا السَّيِّئَاتِ أَّن نَّجْعَلَهُمْ كَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَوَاء مَّحْيَاهُم وَمَمَاتُهُمْ سَاء مَا يَحْكُمُونَ وَخَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ بِالْحَقِّ وَلِتُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَهُمْ لا يُظْلَمُونَ أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَن يَهْدِيهِ مِن بَعْدِ اللَّهِ أَفَلا تَذَكَّرُونَ وَقَالُوا مَا هِيَ إِلاَّ حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا يُهْلِكُنَا إِلاَّ الدَّهْرُ وَمَا لَهُم بِذَلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلاَّ يَظُنُّونَ وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ مَّا كَانَ حُجَّتَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُوا ائْتُوا بِآبَائِنَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ قُلِ اللَّهُ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يَجْمَعُكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لا رَيْبَ فِيهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يَوْمَئِذٍ يَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ ﴾[۳۷] دو گروه را میبینیم که بر اثر انکار معاد از پیروی شریعت سر باز میزنند:
- آنان که در ارزیابی حقایق بد عمل میکردند و برای ایمان و عمل صالح ارزشی قائل نمیشدند و امتیاز اساسی را میان خود و مؤمنان باز نمییافتند.
- کسانی که هوا و هوس را معبود خویش قرار داده، از هر چیزی که هوس، آن را تأیید میکرد پیروی میکردند و خداوند بر بطلان پندار آنان و اثبات معاد برهان اقامه میکند. [۳۸]
در آیات ﴿وَتَرَى كُلَّ أُمَّةٍ جَاثِيَةً كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعَى إِلَى كِتَابِهَا الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ هَذَا كِتَابُنَا يَنطِقُ عَلَيْكُم بِالْحَقِّ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنسِخُ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَيُدْخِلُهُمْ رَبُّهُمْ فِي رَحْمَتِهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا أَفَلَمْ تَكُنْ آيَاتِي تُتْلَى عَلَيْكُمْ فَاسْتَكْبَرْتُمْ وَكُنتُمْ قَوْمًا مُّجْرِمِينَ وَإِذَا قِيلَ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَالسَّاعَةُ لا رَيْبَ فِيهَا قُلْتُم مَّا نَدْرِي مَا السَّاعَةُ إِن نَّظُنُّ إِلاَّ ظَنًّا وَمَا نَحْنُ بِمُسْتَيْقِنِينَ وَبَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا عَمِلُوا وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُون وَقِيلَ الْيَوْمَ نَنسَاكُمْ كَمَا نَسِيتُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا وَمَأْوَاكُمْ النَّارُ وَمَا لَكُم مِّن نَّاصِرِينَ ذَلِكُم بِأَنَّكُمُ اتَّخَذْتُمْ آيَاتِ اللَّهِ هُزُوًا وَغَرَّتْكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ لا يُخْرَجُونَ مِنْهَا وَلا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ﴾[۳۹] مناظر قیامت را ملموس ارائه میکند و تمامی گروهها را میبینیم که در انتظار بازپرسی خوفناکی به سر میبرند و نامههای اعمال خود را درمی یابند، در حالی که همه چیز در آن ثبت است؛ آن گاه امتهای مختلف را به دو دسته تقسیم میکند: دستهای مؤمنان صالح که از رحمت الهی برخوردارند و دسته ای کافران فاجر که با رسوایی و توبیخ روبه رو هستند و جایگاهشان آتش است [۴۰]
و سرانجام در آیات ﴿فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَرَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعَالَمِينَ﴾[۴۱]، ﴿وَلَهُ الْكِبْرِيَاءُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ﴾[۴۲]، زبان این سوره به حمد خدایی جریان مییابد که وحدت ربوبیّت و تدبیر را در جهان وجود داراست و اعلام میکند که همه این پدیدهها زیر سایه حمایت پروردگار یگانه ای قرار دارند که دارای کبریایی مطلق در جهان است و عزّت و حکمت کارساز فقط از آن اوست [۴۳].[۴۴]
فضیلت سوره
براساس روایتی از امام صادق (ع): هرکس سوره جاثیه را قرائت کند، هیچگاه جهنّم را ندیده، صدای آتش را نخواهد شنید و با حضرت محمد (ص) همراه خواهد بود. [۴۵].[۴۶]
سوره جاثیه در دانشنامه معاصر قرآن کریم
چهل و پنجمین سوره قرآن و شصت و پنجمین آن به ترتیب نزول، نازل شده در مکه. نام نخست آن «جاثیه» به مفهوم «به زانو افتاده» است. این نام از آیه ﴿وَتَرَى كُلَّ أُمَّةٍ جَاثِيَةً كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعَى إِلَى كِتَابِهَا الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ﴾[۴۷] دریافت شده. نام دیگرش «شریعت» است که از آیه ﴿ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَى شَرِيعَةٍ مِنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ﴾[۴۸] آن برگرفته شده است.
این سوره مبارکه از دیدگاه قاریان کوفه دارای سی و هفت آیه و از دیدگاه دیگران دارای سی و شش آیه میباشد. دلیل این تفاوت دیدگاه نیز ﴿حم﴾ میباشد که کوفیان آن را یک آیه مستقل به حساب آوردهاند که دیدگاه معروف و مشهور نیز همین است.
بیست و ششمین سورهای است که با حروف مقطعه (در اینجا: حم: حا. میم) آغاز میگردد. و ششمین سوره از سورههای «حامیمات» هفتگانه است. از نظر حجم از سورههای «مثانی» و کمی کمتر از یک حزب است.
پیامبر اسلام در فضیلت و پاداش تلاوت آن فرمود: هرکس سوره مبارکه «جاثیه» را [آن گونه که شایسته است]تلاوت کند، خداوند در روز حسابرسی عیوب و لغزشهای او را میپوشاند و ترس و نگرانی او را به آرامش تبدیل خواهد ساخت. نیز حضرت صادق (ع) فرمود: هرکس سوره جاثیه را بخواند پاداش او آن است که هرگز آتش شعلهور دوزخ را نخواهد دید و صدای غرش و ناله آتش را نخواهد شنید و در سرای آخرت همنشین و همدم محمد (ص) خواهد بود»[۴۹].
این سوره مبارکه با یاد و نام خدا آغاز میگردد و پس از حروف پُر راز و رمز مقطعه، موضوع عظمت و شکوه قرآن را در چشم انداز حقطلبان قرار میدهد. پس از توجه دادن به ژرفای کتاب خدا و فرهنگ آن، پرتوی از نشانههای یکتایی و قدرت آفریدگار انسان و جهان را ترسیم میکند تا بدین وسیله شرکگرایان را به توحید الهی و یکتاپرستی و ره آورد انسان ساز آن توجه دهد. آنگاه با نهایت حقگوبی پارهای از پندارها و ادعاهای دهری مسلکان و مادیگرایان را در مورد مبدأ و معاد طرح و با روشنگری به آنها پاسخ میدهد و از بیآن به فرازهایی از تاریخ پرماجرای فرزندان اسرائیل و برخی دیگر از جامعهها و تمدنها اشاره کرده و درسهای عبرتآموزی را در برابر انسانها طرح میکند. سپس همانگونه که سبک و شیوه تربیتی این کتاب خدا است به تشویق و ترغیب حقجویان میپردازد و به گمراهان و حقناپذیران هشدار میدهد و آنان را از فرجام سیاه حقستیزیشان برحذر میدارد؛ و سرانجام به گذشت و برخورد انسانی و پرمهر با لغزشکاران و پایبندی به اصول و ارزشها در برابر وسوسه گمراهان و مقاومت برای حق و عدالت سفارش میکند و پس از ترسیم صحنههایی از دادگاه رستاخیز و نتیجه آن، با اشاره به پنج وصف از اوصاف خدا سوره را به پایان میبرد.
ساختار
سوره جاثیه دارای ۳ بخش است:
- آیات: ﴿حم تَنزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ إِنَّ فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لَآيَاتٍ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَفِي خَلْقِكُمْ وَمَا يَبُثُّ مِن دَابَّةٍ آيَاتٌ لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ وَاخْتِلافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاء مِن رِّزْقٍ فَأَحْيَا بِهِ الأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ آيَاتٌ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ وَيْلٌ لِّكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ يَسْمَعُ آيَاتِ اللَّهِ تُتْلَى عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ مُسْتَكْبِرًا كَأَن لَّمْ يَسْمَعْهَا فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ وَإِذَا عَلِمَ مِنْ آيَاتِنَا شَيْئًا اتَّخَذَهَا هُزُوًا أُوْلَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ مِن وَرَائِهِمْ جَهَنَّمُ وَلا يُغْنِي عَنْهُم مَّا كَسَبُوا شَيْئًا وَلا مَا اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاء وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ هَذَا هُدًى وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَهُمْ عَذَابٌ مَّن رِّجْزٍ أَلِيمٌ اللَّهُ الَّذِي سَخَّرَ لَكُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِيَ الْفُلْكُ فِيهِ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ وَسَخَّرَ لَكُم مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ جَمِيعًا مِّنْهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ﴾[۵۰] (قرآن کلام خدا است. توحید در خلقت و بازگشت همه مخلوقات جهان به خدا. فرجام هولناک منکرین قرآن).
- آیات: ﴿قُل لِّلَّذِينَ آمَنُوا يَغْفِرُوا لِلَّذِينَ لا يَرْجُون أَيَّامَ اللَّهِ لِيَجْزِيَ قَوْمًا بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ مَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاء فَعَلَيْهَا ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ وَلَقَدْ آتَيْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ وَآتَيْنَاهُم بَيِّنَاتٍ مِّنَ الأَمْرِ فَمَا اخْتَلَفُوا إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمْ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَى شَرِيعَةٍ مِّنَ الأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا وَلا تَتَّبِعْ أَهْوَاء الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّهُمْ لَن يُغْنُوا عَنكَ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَإِنَّ الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ ﴾[۵۱] (بعد از آنکه آیات و دلایل وحدانیت خدای تعالی را ذکر و تا اندازهای به مسئله معاد اشاره نمود و نیز مسئله نبوت را در خلال ذکر تنزیل کتاب و تهدید استهزاء کنندگان ذکر فرمود، اینک در این آیات، تشریع شریعت برای رسول خدا (ص) را ذکر میکند و برای این که مطلب مربوط به ماقبل شود، دو مقدمه میآورد: یکی این که مؤمنین باید متعرض حال کفار منکر معاد نشوند؛ زیرا خدای تعالی خودش ایشان را مجازات خواهد فرمود، چون اعمال چه خوب و چه بدش مورد بازپرسی قرار خواهد گرفت و علت تشریع شریعت هم همین است. دوم این که انزال کتاب و حکم و نبوت امری نوظهور نیست، چون خدای تعالی به بنیاسرائیل نیز کتاب و حکم و نبوت داد و معجزات روشنی برایشان آشکار کرد که با آن معجزات، دیگر جای شکی در دین خدا باقی نماند، چیزی که هست علمای بنیاسرائیل از راه ستم و یاغیگری در آن دین اختلاف راه انداختند که به زودی خدای تعالی بین آنان داوری خواهد کرد. آنگاه بعد از ذکر این دو مقدمه، مسئله تشریع شریعت برای رسول خدا (ص) را بیان نموده و آن جناب را دستور میدهد تا از شریعت خود پیروی کند و از پیروی هوی و هوسهای مردم جاهل دوری نماید. ستمکاران در ظلم مددکار یکدیگرند و خدا دوستدار و یاور متقیان است.
- آیات: ﴿هَذَا بَصَائِرُ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّقَوْمِ يُوقِنُونَ أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ اجْتَرَحُوا السَّيِّئَاتِ أَّن نَّجْعَلَهُمْ كَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَوَاء مَّحْيَاهُم وَمَمَاتُهُمْ سَاء مَا يَحْكُمُونَ وَخَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ بِالْحَقِّ وَلِتُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَهُمْ لا يُظْلَمُونَ أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَن يَهْدِيهِ مِن بَعْدِ اللَّهِ أَفَلا تَذَكَّرُونَ وَقَالُوا مَا هِيَ إِلاَّ حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا يُهْلِكُنَا إِلاَّ الدَّهْرُ وَمَا لَهُم بِذَلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلاَّ يَظُنُّونَ وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ مَّا كَانَ حُجَّتَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُوا ائْتُوا بِآبَائِنَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ قُلِ اللَّهُ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يَجْمَعُكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لا رَيْبَ فِيهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يَوْمَئِذٍ يَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ وَتَرَى كُلَّ أُمَّةٍ جَاثِيَةً كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعَى إِلَى كِتَابِهَا الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ هَذَا كِتَابُنَا يَنطِقُ عَلَيْكُم بِالْحَقِّ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنسِخُ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَيُدْخِلُهُمْ رَبُّهُمْ فِي رَحْمَتِهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا أَفَلَمْ تَكُنْ آيَاتِي تُتْلَى عَلَيْكُمْ فَاسْتَكْبَرْتُمْ وَكُنتُمْ قَوْمًا مُّجْرِمِينَ وَإِذَا قِيلَ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَالسَّاعَةُ لا رَيْبَ فِيهَا قُلْتُم مَّا نَدْرِي مَا السَّاعَةُ إِن نَّظُنُّ إِلاَّ ظَنًّا وَمَا نَحْنُ بِمُسْتَيْقِنِينَ وَبَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا عَمِلُوا وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُون وَقِيلَ الْيَوْمَ نَنسَاكُمْ كَمَا نَسِيتُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا وَمَأْوَاكُمْ النَّارُ وَمَا لَكُم مِّن نَّاصِرِينَ ذَلِكُم بِأَنَّكُمُ اتَّخَذْتُمْ آيَاتِ اللَّهِ هُزُوًا وَغَرَّتْكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ لا يُخْرَجُونَ مِنْهَا وَلا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَرَبِّ الأَرْضِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَلَهُ الْكِبْرِيَاء فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴾[۵۲] (بعد از آنکه به مسئله تشریع شریعت برای رسول خدا (ص) اشاره کرد و فرمود که آن جناب را بر شریعتی از امر شریعت اسلام قرار دادیم، اینک در این آیات به این معنا اشاره میکند که شریعت اسلام، در بردارنده بصیرتهایی برای مردم است که با آن تشخیص میدهند که چه راهی از راههای زندگی را باید طی کنند تا به حیات طیبه در دنیا و سعادت زندگی آخرت برسند و نیز شریعت اسلام، هدایت و رحمتی است برای مردمی که به آیات خدا یقین دارند و نیز به این نکته اشاره میکند که آنچه مرتکبین گناهان را وادار میکند که از پیروی شریعت سرباز زنند، انکار معاد است. آنها خیال میکنند که با افراد متشرعی که پایبند به دین خدا هستند، در زندگی و مرگ یکسانند و برای پایبندی به شریعت هیچ اثری قائل نیستند، از این رو میاندیشند چرا به خاطر پیروی از شریعت خود را به زحمت اندازیم و بدون جهت مقید نموده، بار سنگین اعمال صالح را به دوش بکشیم؟ به همین جهت خدای تعالی بر بطلان پندار آنان و اثبات معاد اقامه برهان میکند و سپس به شرح جزئیات پرداخته شمهای از پاداشهای صالحان و عقابهای زشتکاران و منکرین و مجرمین را بیان نموده و سوره را با حمد و تسبیح خدا ختم میکند).
غرض این سوره دعوت عموم بشر است به دین توحید و پرهیز از عذایی که از آن انذار میکند. سوره، نخست با تأکید بر این که قرآن کلام تنزیل یافته خدا است شروع میشود. سپس بر توحید الهی و به تشریع شریعت برای رسول خدا (ص) و این که بر عموم لازم است از آن پیروی کنند ادامه مییابد و میفرماید: چون در پیش روی خود، روزی را دارند که در آن روز بر طبق اعمال صالحی که انجام دادهاند از جمله ایمان و پیروی شریعت و بر طبق گناهانی که کردهاند از جمله اعراض از دین و غیره، محاسبه خواهند شد. آنگاه پیشامدهایی را که هر یک از این دو طایفه در قیامت دارند ذکر میکند. البته در خلال این بیانات، انذار شدید و تهدید سختی نسبت به مستکبرین دارد که از آیات خدا اعراض میکنند و نیز به کسانی که هوای نفس خود را معبود خود گرفتهاند و خدا آنان را گمراه کرد در عین این که به گمراهی خود عالم بودند، هشدار میدهد. و از جمله لطائفی که در این سوره آمده بیان معنای نوشتن نامه اعمال و استنساخ آن است[۵۳].
بخش دوم سوره جاثیه حاوی پیام مرکزی سوره است که مردم را دعوت به شریعت محمدی به عنوان جامعترین راه هدایت و زندگی معرفی میکند.
آیات نامدار و مشهور
- ﴿تَنْزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ﴾[۵۴]،
- ﴿هَذَا بَصَائِرُ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ﴾[۵۵].
نکات: علی بن عیسی، یکی از مفسران پیشین در این مورد بر این نظر است که: نامگذاری این سوره مبارکه به نام «حم» برای این است که فرو فرستنده قرآن میخواهد روشنگری کند که تمامی این کتاب پرشکوه و پرمعنویت از همین حروف ساده الفبا - که برای همگان شناخته شده است - تشکیل شده است[۵۶].
در دومین آیه جاثیه به بیان شکوه و عظمت قرآن میپردازد و میفرماید: ﴿تَنْزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ﴾[۵۷].
این چندمین بار و در آغاز چندمین سوره است که خداوند فرو فرستادن قرآن را به خود نسبت میدهد تا بدین وسیله در آغاز این سورهها، عظمت و حکمت و بزرگی ذات بیهمتای خویش را برای همگان روشن سازد و در حقیقت، هر بار که این مطلب در سورهای تکرار شود بعدی از ابعاد عظمت خدا و فرو فرستنده این کتاب پرشکوه ترسیم میگردد؛ درست مانند آنکه گوینده و نیایشگری خردمند و فرزانه، خدا را پشت سر هم با جملههایی همانند بخواند اما هر بار با هدفی متفاوت با قبل مانند: " اَللَّهُمَّ اِغْفِرْ لِي، اَللَّهُمَّ عَافِنِي، اَللَّهُمَّ اِرْحَمْنِي، اَللَّهُمَّ وَسِّعْ عَلَيَّ فِي رِزْقِي و..." که در هر جمله و دعایی میخواهد ضمن بیان نیاز خویش به بارگاه خدا، گوشهای از عظمت او را بیان دارد و او را بستاید. گفتنی است که ﴿مِنَ اللَّهِ﴾ در آیه شریفه، نشانگر آن است که سرآغاز و ادامه این نعمتها از سوی آفریدگار هستی است؛ از سوی همو که در آفرینش و تدبیر هستی توانا و پراقتدار است و کارهایش سراسر حکمت و فرزانگی میباشد.
وجه این که هر دسته از آیات را به ترتیب برای ﴿مُؤْمِنِينَ﴾، ﴿لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ﴾ و ﴿لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ﴾ ذکر فرمود. علامه طباطبایی آرای زمخشری و رازی را در مورد ترتیب مؤمنین، ﴿يُوقِنُونَ﴾ و ﴿يَعْقِلُونَ﴾ نقد کرده است، اما آیت اختلاف شب و روز و بارانهایی که زمین را زنده میکند و چرخاندن بادها از آنجا که انواع مختلف و جهات متعدد دارد و مرتبط با زمین و زمینیها است و دارای فواید بیشمار و منافعی دامنهدار و بسیار گسترده است که درک همه آنها محتاج به تعقل فکری و تفصیلی و عمیق است و فهم ساده عموم مردم از درک آن عاجز است؛ لذا درک آن را به قومی که تعقل کنند اختصاص داده است؛ گو این که آیات مزبور برای همه آیت و نشانه میباشند لکن از آنجا که تنها دانشمندان و صاحبان تعقل از آنها بهرهمند میشوند بدین جهت، این آیات را به ایشان اختصاص داده است.
در این آیات مشاهده میکنیم که گاهی تعبیر فرموده به قومی که ﴿يُوقِنُونَ﴾ و گاهی به قومی که ﴿يَعْقِلُونَ﴾ و از تعبد مردم که با فهم ساده خود پی به حقیقت میبرند تعبیر فرموده است به ﴿مُؤْمِنِينَ﴾. از این اختلاف در تعبیر فهمیده میشود که مراد از «ایمان» این گروه، ایمانی است که آیاتش ساده و بسیط است و چون به دست آمدن ایمان تدریجی نیست از دارندگان ایمان تعبیر به وصف کرد مؤمنین، به خلاف ایمان اهل یقین و عقل که به خاطر دقت آیات آن و بلندی افق آنها و به خاطر این که به تدریج به دست میآید از آنان به مضارع ﴿يَعْقِلُونَ﴾،﴿يُوقِنُونَ﴾ تعبیر کرد که دلالت بر استمرار تجددی دارد[۵۸].
آیات قرآن کریم از این جهت آیات نامیده شدهاند که بیانگر آیات تکوینیه هستند، آیات تکوینیهای که بر هستی و صفات خدا دلالت دارند. و یا از این جهت آیات نامیده شدهاند که بیانگر معارف اعتقادی و یا احکام عملی و یا احکام اخلاقی میباشند. احکامی که خدا آن را میپسندد و بدان امر میکند و از بندگانش میخواهد که به آنها عمل کنند؛ چون مضامین آن آیات بر آن احکامی دلالت دارد که از ناحیه خدا نازل شده است و ایمان به این آیات، در حقیقت ایمان به دلالت آنها بر خدای تعالی است که قهراً ملازم با ایمان به مدلول آنها نیز هست و نیز معجزات را از این رو آیات مینامند که اگر از قبیل مرده زنده کردن و امثال آن باشد، آیاتی تکونیه است و همان دلالت آیات تکونیه را دارد. و اگر از قبیل پیشگوییها و یا خود قرآن کریم باشد که برگشت دلالت آنها نیز به دلالت آیات تکونیه خواهد بود، چون با هستی خود، دلالت میکند بر هستی خدای تعالی و صفات او.
﴿ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَى شَرِيعَةٍ مِنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّهُمْ لَنْ يُغْنُوا عَنْكَ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَإِنَّ الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ هَذَا بَصَائِرُ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ﴾[۵۹] مخاطب این آیه رسول خدا (ص) است که امتش نیز با او در این خطاب شریکند، کلمه (شریعه) به معنای طریق و راهی است که آدمی را به لب آب میرساند، و کلمه (امر) در اینجا به معنای امر دین است. و معنای جمله این است که: بعد از آنکه به بنیاسرائیل دادیم آنچه را که دادیم، تو را بر طریقه خاصی از امر دین الهی قرار دادیم و آن عبارت است از شریعت اسلام که رسول اسلام و امتش بدان اختصاص یافتند. ﴿فَاتَّبِعْهَا﴾ در این جمله رسول خدا (ص) را مأمور میکند که تنها پیرو دین و فرامینی باشد که به وی وحی میشود و از هواهای جاهلان که مخالف دین الهی هستند پیروی نکند.
از این دو آیه چند نکته استفاده میشود:
- اینکه همه مکلف به تبعیت شریعت محمدی هستند. به تعبیر دیگر، با وجود پذیرفتن ادیان پیشین و وحدت ادیان الهی، اما یادآوری میکند که شریعت محمدی آخرین و جامعترین شریعت الهی است.
- این که هر حکم و عملی که مستند به اسلام و یا به هرحال، منتهی به وحی محمدی نباشد، هوای نفسانی و از جمله هواهای نفسانی جاهلان است و نمیتوان آن را علم نامید. این قرآنی که مشتمل بر شریعت است، وظائف عملیهای است که اگر مردم به آن عمل کنند هر یک از آنها مردم را بینا میسازد و مردم به وسیله آن به راه حق هدایت میشوند، راه حقی که همان راه خدا و راه سعادت است.
- قرآن (اسلام) ناسخ شرایع انبیاء گذشته میباشد و این مطلب ارتباطی با نسخ توحید ندارد و آن را نفی نمیکند و نیز منافاتی با تصدیق آنها و امر به ایمان آوردن به آنها ندارد که این مدعا با توجه به مطالب زیر روشن میگردد:
- معنی نسخ شرایع: «معنی ناسخ بودن آیین اسلام نسبت به آیینهای دیگر و کامل و جامع بودن آن در برابر آیینهای پیشین، این نیست که آیینهای پیشین از اصل و ریشه باطل و یا نادرست و یا ناقص و نارسا بودهاند؛ زیرا آیینی که از طرف خداوند دانا برای هدایت گروهی از بشر فرو فرستاده میشود هرگز نمیتواند ناقص و نادرست باشد بلکه هر کدام از این آیینها در جای خود و عصر خویش کاملاً صحیح و رسا بوده و برای رسانیدن بشر آن عصر به هدفی که شایستگی آن را داشته است کافی و رسا بودهاند ولی برای بشر تکامل یافته، بشری که میتواند قلههای بلندتری از کمالات مادی و معنوی را تسخیر کند باید فکر دیگری کرد و راه دیگری در اختیار او گذاشت که بتواند با پیمودن این راه به قلههای بلند دست یابد و از کسب کمالات بلندتری که برای آنها شایستگی دارد بازنماند. به همین دلیل، ادیان آسمانی یکی پس از دیگری، برای تربیت انسان در مراحل مختلف نازل شده تا به آیین اسلام که تکامل یافتهترین مذهب میباشد رسیده است»[۶۰].
- اسلام دین مشترک پیامبران: «دین همه انبیاء مانند دین خاتم انبیاء، اسلام بوده و اگر تفاوتی در ادیان گذشته وجود دارد در فروعات جزئی به نام شریعت و منهاج است چنان که قرآن میفرماید: ﴿لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا﴾[۶۱] وگرنه خطوط کلی دین که اسلام باشد، ثابت است: ﴿إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ﴾[۶۲]. همه انبیاء مردم را به اسلام (تسلیم در برابر فرمان او) دعوت کردهاند؛ چون اسلام ﴿عِنْدَ اللَّهِ﴾ است و هرچه {متن قرآن|عِنْدَ اللَّهِ}} باشد از دگرگونی و زوال مصون است: ﴿مَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ...﴾[۶۳]. پس اسلام امر باقی و ثابت است. قهراً خطوط کلی دین که مجموعه معارف اولیه و قوانین عامه الهی باشد، ثابت و لایتغیر است؛ لذا عنوان دین الهی تعدد پذیر نبوده و تثنیه و جمع در آن روا نیست، چون دین همه انبیاء اسلام است، هر پیامبری که به رسالت مبعوث شد، رهآورد پیامبر پیشین را تصدیق کرد؛ وقتی نوبت به قرآن کریم رسید، هم رهآورد انبیای پیشین را تصدیق کرد و هم هیمنه و سیطره خود را بر همه آنها اعلام داشته است: ﴿مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ﴾[۶۴]. البته این تصدیق و هیمنه، مقتضای خاتمیت خاتم انبیاء (ص) است[۶۵].
- گستره نسخ: بر اساس آنچه گذشتدین همه انبیاء (ع) اسلام است. بنابراین توحید، نبوت و معاد از اصول مسلم همه آنها است و نسخ آنها در قرآن کاملاً بیمعنا است و نیز نسخ، شامل اصل احکام کلی مشترک نمیگردد؛ چنان که قرآن اصل روزه را بین همه شرایع مشترک میداند ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ﴾[۶۶]. بنابراین تنها بعضی احکام فرعی و جزئی آنها قابل نسخ میباشد که این مسئله در مورد احکام شریعت خاتم (ص) نیز مانند تغییر قبله اتفاق افتاده است ﴿قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ﴾[۶۷].
- هدف از نسخ: نسخ مانند نسخههای طبیبی است که با شرایط و احوال مریض تغییر پیدا میکند. نسخه دیروز در جای خود مفید و نسخه امروز نیز در جای خود مفید است؛ لذا خداوند میفرماید: ﴿مَا نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا﴾[۶۸]. هرگونه نسخ که صورت میگیرد هر یک در جای خود درست بوده و نسبت به شرایط، رعایت اصلح شده است. به عبارت دیگر هدف از نسخ تکامل در روش تربیت بندگان میباشد چنان که در انجیل متی آمده است: «گمان مکنید که من آمدهام از هم بپاشم و برطرف کنم ناموس یا شریعت پیغمبران را؛ نیامدهام از برای از هم پاشیدن، بلکه آمدهام برای آنکه کامل کنم ناموس را»[۶۹].
- جایز نبودن پیروی از غیر اسلام: پیروی از شرایع انبیاء قبل از حضرت محمد (ص) برای مردم همان زمانها لازم بوده است اما اکنون با وجود کاملترین شریعت (اسلام)، قرآن پیروی از شرایع دیگر مانند: مسیحیت و یهودیت را جایز نمیداند؛ زیرا:
- قرآن با اعتقاد به عقاید ناصحیح مانند: پسر خدا دانستن عزیر توسط یهودیان ﴿وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ﴾[۷۰] و پسر خدا دانستن عیسی (ع) توسط مسیحیان ﴿وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ﴾[۷۱]. از همه آنان میخواهد به شریعت حضرت محمد (ص) بگروند ﴿فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنَا وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ﴾[۷۲].
- قرآن صریحاً میفرماید: ﴿وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ﴾[۷۳]. لزوم تصدیق شرایع الهی و ایمان به آنها: جریان نبوت، جریان واحدی است و از سوی خدا برای هدایت بشر آمده است. بنابراین مسلمان باید همه آنها را تصدیق کند چنان که قرآن آنها را، در آیه ﴿وَلَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ وَكَانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكَافِرِينَ﴾[۷۴] تصدیق میکند و همچنین باید به همه آنها ایمان داشته باشد چنان که قرآن در آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَمَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا﴾[۷۵] به آن امر کرده است.
تصدیق و ایمان به تورات و انجیل و... چنان که در برخی آیات قرآن آمده به معنی عمل به دستورات آنها نیست بلکه معنایش این است که معتقد باشیم آنچه برای مردم بنیاسرائیل در زمان حضرت موسی (ع) و حضرت عیسی (ع) لازم بوده در تورات و انجیل تحریف نشده که از طرف خدا نازل شده بودند وجود داشته است و سعادت آنان را تأمین میکردند و مردم آن زمان نیز موظف به عمل آنها بودهاند.[۷۶]
منابع
پانویس
- ↑ تفسیر قمی، ج ۲، ص۲۹۹؛ روض الجنان، ج ۱۷، ص۲۲۲؛ المیزان، ج ۱۸، ص۱۵۳.
- ↑ الاتقان، ج ۱، ص۱۹؛ تاریخ قرآن، ص۶۱۲؛ التمهید، ج ۱، ص۳۱۳.
- ↑ تاریخ قرآن، ص۵۹۶.
- ↑ سیرة الرسول، ج ۱، ص۱۴۸.
- ↑ «سپس تو را بر آبشخوری از کار (دین) برگماشتیم، از همان پیروی کن و از هوسهای کسانی که (چیزی) نمیدانند پیروی مکن» سوره جاثیه، آیه ۱۸.
- ↑ «و گفتند: آن (حقیقت زندگی) جز زندگانی ما در این جهان نیست: (دستهای) میمیریم و (دستهای) زنده میشویم و جز روزگار ما را نابود نمیکند؛ و آنان را بدان دانشی نیست، آنها جز به پندار نمیگرایند» سوره جاثیه، آیه ۲۴.
- ↑ بصائر ذوی التمییز، ج ۱، ص۴۲۶؛ روح المعانی، ج ۲۵، ص۲۱۱؛ التحریر والتنویر، ج ۲۵، ص۳۲۳.
- ↑ تفسیر قمی، ج ۲، ص۲۹۹؛ المیزان، ج ۱۸، ص۳۷؛ المنیر، ج ۲۵، ص۲۴۶.
- ↑ البیان فی عد آی القرآن، ص۲۲۶؛ روض الجنان، ج ۱۷، ص۲۲۲؛ المعجم الاحصائی، ج ۱، ص۳۰۲.
- ↑ البیان فی عد آی القرآن، ص۲۲۶؛ مجمع البیان، ج ۹، ص۱۰۶؛ الصافی، ج ۵، ص۴.
- ↑ «به مؤمنان بگو، از کسانی که به «روزهای خداوند» امیدی ندارند درگذرند تا (خداوند، هر) قومی را برابر با کارهایی که میکردهاند کیفر دهد» سوره جاثیه، آیه ۱۴.
- ↑ تفسیر ماوردی، ج ۵، ص۲۶۰؛ مجمع البیان، ج ۹، ص۱۰۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص۱۰۴.
- ↑ التمهید، ج ۲، ص۳۱۳؛ دائره المعارف قرآن کریم، ج ۱، ص۳۹۰.
- ↑ «پس چون در جنگ بر آنان دست یافتی با (تار و مار کردن) آنها، کسانی را که در پس ایشانند پراکنده ساز! باشد که در یاد گیرند» سوره انفال، آیه ۵۷.
- ↑ الدرالمنثور، ج ۷، ص۴۲۴.
- ↑ «ای پیامبر! مؤمنان را به کارزار برانگیز، اگر از شما بیست تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز میگردند و اگر از شما صد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز میشوند زیرا آنان گروهی هستند که درنمییابند» سوره انفال، آیه ۶۵.
- ↑ التمهید، ج ۲، ص۳۱۳.
- ↑ «و چون ماههای حرام به پایان رسید مشرکان را هر جا یافتید بکشید و دستگیرشان کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهی به کمین آنان بنشینید؛ و اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند آزادشان بگذارید که بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۵.
- ↑ تفسیر ماوردی، ج ۵، ص۲۶۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص۱۰۴؛ بصائر ذوی التمییز، ج ۱، ص۴۲۶.
- ↑ «به کسانی که بر آنها جنگ تحمیل میشود اجازه (ی جهاد) داده شد زیرا ستم دیدهاند و بیگمان خداوند بر یاری آنان تواناست» سوره حج، آیه ۳۹.
- ↑ التبیان، ج ۹، ص۲۵۲؛ تفسیر ماوردی، ج ۵، ص۲۶۳؛ التمهید، ج ۲، ص۳۱۳.
- ↑ الناسخ والمنسوخ، ج ۱، ص۵۱۶ - ۵۱۷؛ ج ۲، ص۶۲۵.
- ↑ مجمع البیان، ج ۹، ص۱۰۶.
- ↑ درایتی، محمد حسن، مقاله «سوره جاثیه»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹.
- ↑ نمونه، ج ۲۱، ص۲۲۳.
- ↑ درایتی، محمد حسن، مقاله «سوره جاثیه»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹.
- ↑ اهداف کل سوره، ج ۱، ص۶۴۷، ۶۵۰.
- ↑ اهداف کل سوره، ج ۱، ص۶۴۸.
- ↑ «حا، میم. فرو فرستادن این کتاب از سوی خداوند پیروزمند فرزانه است. بیگمان در آسمانها و زمین برای مؤمنان نشانههایی است. و در آفرینش شما و جنبندگانی که (خداوند روی زمین) میپراکند نشانههایی است برای گروهی که یقین دارند. و در پیاپی آمدن شب و روز و در بارانی که خداوند از آسمان فرو میبارد و زمین را پس از مردن آن بدان زنده میدارد و در گرداندن بادها نشانههایی است برای گروهی که خرد میورزند. اینها آیات خداوند است که بر تو، به حقّ میخوانیم پس به کدام گفتار پس از خداوند و آیات او ایمان میآورند؟ وای بر هر دروغزن گناهکار! ...» سوره جاثیه، آیه ۱-۶.
- ↑ المیزان، ج ۱۸، ص۱۶۳.
- ↑ «وای بر هر دروغزن گناهکار! ... که آیات خداوند را که بر او خوانده میشود میشنود سپس با گردنکشی (بر انکار خود) پا میفشارد گویی آن را نشنیده است پس او را به عذابی دردناک نوید ده! و چون از آیات ما چیزی دریابد آن را به ریشخند میگیرد؛ برای آنان عذابی خوارساز خواهد بود. دوزخ را پیش رو دارند و دستاوردشان و (نیز) سرورانی که به جای خداوند برگزیدهاند هیچ به کارشان نمیآید و عذابی سترگ (در پیش) دارند. این رهنمودی است و آنان که منکر آیات پروردگارشانند عذابی دردناک از کیفری (سخت) دارند» سوره جاثیه، آیه ۷-۱۱.
- ↑ مجمع البیان، ج ۹، ص۱۱۰؛ اهداف کل سوره، ج ۱، ص۶۵۳.
- ↑ «خداوند، همان است که دریا را برای شما رام کرد تا کشتیها در آن به فرمان وی روان گردند و تا شما از بخشش وی (روزی) به دست آورید و باشد که سپاس گزارید» سوره جاثیه، آیه ۱۲.
- ↑ «و آنچه را در آسمانها و در زمین است که همه از اوست برای شما رام کرد؛ بیگمان در این نشانههایی است برای گروهی که میاندیشند» سوره جاثیه، آیه ۱۳.
- ↑ «به مؤمنان بگو، از کسانی که به «روزهای خداوند» امیدی ندارند درگذرند تا (خداوند، هر) قومی را برابر با کارهایی که میکردهاند کیفر دهد. هر کس کار نیکویی انجام دهد به سود خویش انجام داده و هر کس کار بدی کند به زیان خود کرده است سپس به سوی پروردگارتان بازگردانده میشوید. و به راستی ما به بنی اسرائیل کتاب (آسمانی) و داوری و پیامبری دادیم و به آنان از چیزهای پاکیزه، روزی بخشیدیم و آنها را بر جهانیان (در زمان خودشان) برتری دادیم. و به آنان از کار (شریعت) برهانهایی (روشن) بخشیدیم پس، اختلاف نورزیدند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند (آن هم) از سر افزونجویی میان خود؛ بیگمان پروردگارت روز رستخیز میان آنان در آنچه اختلاف میورزیدند داوری خواهد کرد. سپس تو را بر آبشخوری از کار (دین) برگماشتیم، از همان پیروی کن و از هوسهای کسانی که (چیزی) نمیدانند پیروی مکن. بیگمان آنان در برابر (عذاب) خداوند هرگز چیزی را از تو باز نمیتوانند داشت و ستمگران، دوستان یکدیگرند و خداوند دوست پرهیزگاران است. این روشنگریهایی برای مردم و رهنمود و بخشایشی است برای گروهی که یقین دارند» سوره جاثیه، آیه ۱۴-۲۰.
- ↑ مجمع البیان، ج۹، ص۱۱۴؛ المیزان، ج۱۸، ص۱۶۳، ۱۶۹؛ التحریر والتنویر، ج ۲۵، ص۳۳۸.
- ↑ «آیا کسانی که به گناهان دست یازیدهاند گمان دارند که آنان را همانند کسانی قرار میدهیم که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، به گونهای که زندگانی و مرگشان همگون باشد؟! بد داوری میکنند! و خداوند، آسمانها و زمین را به حق آفرید و (چنین کرد) تا هر کس برابر با آنچه انجام داده است جزا بیند و به آنان ستم نخواهد شد. آیا آن کس را دیدی که هوای (نفس) خود را، خدای خویش گرفته است و خداوند او را از روی آگاهی به حال وی در گمراهی واگذاشته و بر گوش و دل او مهر نهاده و بر چشم او پردهای کشیده است؟ پس چه کسی پس از خداوند او را رهنمون خواهد شد؟ آیا پند نمیگیرید؟ و گفتند: آن (حقیقت زندگی) جز زندگانی ما در این جهان نیست: (دستهای) میمیریم و (دستهای) زنده میشویم و جز روزگار ما را نابود نمیکند؛ و آنان را بدان دانشی نیست، آنها جز به پندار نمیگرایند. و چون بر آنان آیات روشن ما خوانده شود برهان آنان جز این نیست که میگویند: اگر راست میگویید پدران ما را (نزد ما) باز آورید. بگو: خداوند است که شما را زنده میگرداند، سپس میمیراند، سپس تا روز رستخیز که تردیدی در آن نیست؛ شما را گرد میآورد؛ اما بیشتر مردم نمیدانند. و فرمانفرمایی آسمانها و زمین از آن خداوند است و روزی که رستخیز برپا گردد، در آن روز تباهاندیشان زیان میبرند» سوره جاثیه، آیه ۲۱-۲۷.
- ↑ التحریر والتنویر، ج ۲۵، ص۳۵۱؛ ر. ک: اهداف کل سوره، ج ۱، ص۶۵۲.
- ↑ «و هر گروهی را میبینی که به زانو درآمده است، هر گروهی به سوی کارنامهاش فرا خوانده میشود، امروز برابر با آنچه میکردهاید پاداش میبینید. این کتاب ماست که به راستی (و درستی) با شما سخن میگوید، ما آنچه میکردید باز مینوشتیم. امّا آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند پروردگارشان آنان را در (کنف) بخشایش خویش درمیآورد؛ این همان رستگاری آشکار است. و امّا (ای) کافران! آیا آیات مرا بر شما نمیخواندند که گردنکشی کردید و قومی گناهکار بودید؟ و چون گفته میشد: وعده خداوند راستین است و تردیدی در (برپایی) رستخیز نیست میگفتید: نمیدانیم رستخیز چیست؟ تنها پنداری (درباره آن) داریم و ما (به آن) باورمند نیستیم. و بدیهای آنچه کرده بودند بر آنان روشن میشود و (کیفر) آنچه ریشخند میکردند آنان را فرا میگیرد. و گفته میشود که امروز شما را فراموش میکنیم چنان که شما دیدار امروزتان را فراموش کرده بودید و جایگاهتان آتش (دوزخ) است و شما را یاوری نیست. این از آن روست که شما آیات خداوند را به ریشخند گرفتید و زندگانی این جهان، شما را فریفت پس امروز، نه از آن (دوزخ) بیرون آورده میشوند و نه آشتیجویی آنان را میپذیرند» سوره جاثیه، آیه ۲۸-۳۵.
- ↑ مجمع البیان، ج ۹، ص۱۲۰؛ اهداف کل سوره، ج ۱، ص۶۵۵.
- ↑ «و سپاس خداوند راست، پروردگار آسمانها و پروردگار زمین، پروردگار جهانیان» سوره جاثیه، آیه ۳۶.
- ↑ «و در آسمانها و زمین، بزرگی او راست و او پیروزمند فرزانه است» سوره جاثیه، آیه ۳۷.
- ↑ مجمع البیان، ج ۹، ص۱۰۶ - ۱۲۲؛ المیزان، ج ۱۸، ص۱۵۴ - ۱۸۱؛ اهداف کل سوره، ج ۱، ص۶۴۷ ـ ۶۵۶.
- ↑ درایتی، محمد حسن، مقاله «سوره جاثیه»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹.
- ↑ ثواب الاعمال، ص۲۰۴ - ۲۰۵؛ مجمع البیان، ج ۹، ص۱۰۶؛ البرهان، ج ۵، ص۲۳.
- ↑ درایتی، محمد حسن، مقاله «سوره جاثیه»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹.
- ↑ «و هر گروهی را میبینی که به زانو درآمده است، هر گروهی به سوی کارنامهاش فرا خوانده میشود، امروز برابر با آنچه میکردهاید پاداش میبینید» سوره جاثیه، آیه ۲۸.
- ↑ «سپس تو را بر آبشخوری از کار (دین) برگماشتیم، از همان پیروی کن و از هوسهای کسانی که (چیزی) نمیدانند پیروی مکن» سوره جاثیه، آیه ۱۸.
- ↑ مجمع البیان.
- ↑ «حا، میم. فرو فرستادن این کتاب از سوی خداوند پیروزمند فرزانه است. بیگمان در آسمانها و زمین برای مؤمنان نشانههایی است. و در آفرینش شما و جنبندگانی که (خداوند روی زمین) میپراکند نشانههایی است برای گروهی که یقین دارند. و در پیاپی آمدن شب و روز و در بارانی که خداوند از آسمان فرو میبارد و زمین را پس از مردن آن بدان زنده میدارد و در گرداندن بادها نشانههایی است برای گروهی که خرد میورزند. اینها آیات خداوند است که بر تو، به حقّ میخوانیم پس به کدام گفتار پس از خداوند و آیات او ایمان میآورند؟ وای بر هر دروغزن گناهکار! که آیات خداوند را که بر او خوانده میشود میشنود سپس با گردنکشی (بر انکار خود) پا میفشارد گویی آن را نشنیده است پس او را به عذابی دردناک نوید ده! و چون از آیات ما چیزی دریابد آن را به ریشخند میگیرد؛ برای آنان عذابی خوارساز خواهد بود. دوزخ را پیش رو دارند و دستاوردشان و (نیز) سرورانی که به جای خداوند برگزیدهاند هیچ به کارشان نمیآید و عذابی سترگ (در پیش) دارند. این رهنمودی است و آنان که منکر آیات پروردگارشانند عذابی دردناک از کیفری (سخت) دارند. خداوند، همان است که دریا را برای شما رام کرد تا کشتیها در آن به فرمان وی روان گردند و تا شما از بخشش وی (روزی) به دست آورید و باشد که سپاس گزارید. و آنچه را در آسمانها و در زمین است که همه از اوست برای شما رام کرد؛ بیگمان در این نشانههایی است برای گروهی که میاندیشند» سوره جاثیه، آیه ۱-۱۳.
- ↑ «به مؤمنان بگو، از کسانی که به «روزهای خداوند» امیدی ندارند درگذرند تا (خداوند، هر) قومی را برابر با کارهایی که میکردهاند کیفر دهد. هر کس کار نیکویی انجام دهد به سود خویش انجام داده و هر کس کار بدی کند به زیان خود کرده است سپس به سوی پروردگارتان بازگردانده میشوید. و به راستی ما به بنی اسرائیل کتاب (آسمانی) و داوری و پیامبری دادیم و به آنان از چیزهای پاکیزه، روزی بخشیدیم و آنها را بر جهانیان (در زمان خودشان) برتری دادیم. و به آنان از کار (شریعت) برهانهایی (روشن) بخشیدیم پس، اختلاف نورزیدند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند (آن هم) از سر افزونجویی میان خود؛ بیگمان پروردگارت روز رستخیز میان آنان در آنچه اختلاف میورزیدند داوری خواهد کرد. سپس تو را بر آبشخوری از کار (دین) برگماشتیم، از همان پیروی کن و از هوسهای کسانی که (چیزی) نمیدانند پیروی مکن. بیگمان آنان در برابر (عذاب) خداوند هرگز چیزی را از تو باز نمیتوانند داشت و ستمگران، دوستان یکدیگرند و خداوند دوست پرهیزگاران است» سوره جاثیه، آیه ۱۴-۱۹.
- ↑ «این روشنگریهایی برای مردم و رهنمود و بخشایشی است برای گروهی که یقین دارند. آیا کسانی که به گناهان دست یازیدهاند گمان دارند که آنان را همانند کسانی قرار میدهیم که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، به گونهای که زندگانی و مرگشان همگون باشد؟! بد داوری میکنند! و خداوند، آسمانها و زمین را به حق آفرید و (چنین کرد) تا هر کس برابر با آنچه انجام داده است جزا بیند و به آنان ستم نخواهد شد. آیا آن کس را دیدی که هوای (نفس) خود را، خدای خویش گرفته است و خداوند او را از روی آگاهی به حال وی در گمراهی واگذاشته و بر گوش و دل او مهر نهاده و بر چشم او پردهای کشیده است؟ پس چه کسی پس از خداوند او را رهنمون خواهد شد؟ آیا پند نمیگیرید؟ و گفتند: آن (حقیقت زندگی) جز زندگانی ما در این جهان نیست: (دستهای) میمیریم و (دستهای) زنده میشویم و جز روزگار ما را نابود نمیکند؛ و آنان را بدان دانشی نیست، آنها جز به پندار نمیگرایند. و چون بر آنان آیات روشن ما خوانده شود برهان آنان جز این نیست که میگویند: اگر راست میگویید پدران ما را (نزد ما) باز آورید. بگو: خداوند است که شما را زنده میگرداند، سپس میمیراند، سپس تا روز رستخیز که تردیدی در آن نیست؛ شما را گرد میآورد؛ اما بیشتر مردم نمیدانند. و فرمانفرمایی آسمانها و زمین از آن خداوند است و روزی که رستخیز برپا گردد، در آن روز تباهاندیشان زیان میبرند. و هر گروهی را میبینی که به زانو درآمده است، هر گروهی به سوی کارنامهاش فرا خوانده میشود، امروز برابر با آنچه میکردهاید پاداش میبینید. این کتاب ماست که به راستی (و درستی) با شما سخن میگوید، ما آنچه میکردید باز مینوشتیم. امّا آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند پروردگارشان آنان را در (کنف) بخشایش خویش درمیآورد؛ این همان رستگاری آشکار است. و امّا (ای) کافران! آیا آیات مرا بر شما نمیخواندند که گردنکشی کردید و قومی گناهکار بودید؟ و چون گفته میشد: وعده خداوند راستین است و تردیدی در (برپایی) رستخیز نیست میگفتید: نمیدانیم رستخیز چیست؟ تنها پنداری (درباره آن) داریم و ما (به آن) باورمند نیستیم. و بدیهای آنچه کرده بودند بر آنان روشن میشود و (کیفر) آنچه ریشخند میکردند آنان را فرا میگیرد. و گفته میشود که امروز شما را فراموش میکنیم چنان که شما دیدار امروزتان را فراموش کرده بودید و جایگاهتان آتش (دوزخ) است و شما را یاوری نیست. این از آن روست که شما آیات خداوند را به ریشخند گرفتید و زندگانی این جهان، شما را فریفت پس امروز، نه از آن (دوزخ) بیرون آورده میشوند و نه آشتیجویی آنان را میپذیرند. و سپاس خداوند راست، پروردگار آسمانها و پروردگار زمین، پروردگار جهانیان. و در آسمانها و زمین، بزرگی او راست و او پیروزمند فرزانه است» سوره جاثیه، آیه ۲۰-۳۷.
- ↑ المیزان.
- ↑ «فرو فرستادن این کتاب از سوی خداوند پیروزمند فرزانه است» سوره زمر، آیه ۱.
- ↑ «این روشنگریهایی برای مردم و رهنمود و بخشایشی است برای گروهی که یقین دارند» سوره جاثیه، آیه ۲۰.
- ↑ مجمع البیان.
- ↑ «فرو فرستادن این کتاب از سوی خداوند پیروزمند فرزانه است» سوره زمر، آیه ۱.
- ↑ المیزان.
- ↑ «سپس تو را بر آبشخوری از کار (دین) برگماشتیم، از همان پیروی کن و از هوسهای کسانی که (چیزی) نمیدانند پیروی مکن بیگمان آنان در برابر (عذاب) خداوند هرگز چیزی را از تو باز نمیتوانند داشت و ستمگران، دوستان یکدیگرند و خداوند دوست پرهیزگاران است این روشنگریهایی برای مردم و رهنمود و بخشایشی است برای گروهی که یقین دارند» سوره جاثیه، آیه ۱۸-۲۰.
- ↑ پاسخ به پرسشهای مذهبی، ص۱۱۳- ۱۱۴.
- ↑ «ما به هر یک از شما شریعت و راهی دادهایم» سوره مائده، آیه ۴۸.
- ↑ «بیگمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است» سوره آل عمران، آیه ۱۹.
- ↑ «آنچه نزد شماست پایان مییابد و آنچه نزد خداوند است پایاست» سوره نحل، آیه ۹۶.
- ↑ «و ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستادهایم که کتاب پیش از خود را راست میشمارد و نگاهبان بر آن است» سوره مائده، آیه ۴۸.
- ↑ فطرت در قرآن، ص۱۴۶.
- ↑ «ای مؤمنان! روزه بر شما مقرّر شده است چنان که بر پیشینیان شما مقرّر شده بود، باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۱۸۳.
- ↑ «گرداندن رویت را به آسمان، میبینیم پس رویت را به قبلهای که میپسندی خواهیم گرداند؛ اکنون به سوی مسجد الحرام رو کن و (همه) هرجا هستید به سوی آن روی کنید، و اهل کتاب بیگمان میدانند که آن (حکم) از سوی پروردگارشان، راستین است و خداوند از آنچه انجام میدهند غافل نیست» سوره بقره، آیه ۱۴۴.
- ↑ «اگر آیهای را نسخ کنیم یا (حکم) آن را واپس افکنیم به از آن یا همگون آن را میآوریم؛ آیا ندانستهای که خداوند بر هر کاری تواناست؟» سوره بقره، آیه ۱۰۶.
- ↑ ترجمه اناجیل اربعه، ص۶۵.
- ↑ «یهودیان گفتند عزیر پسر خداوند است و مسیحیان گفتند: مسیح پسر خداوند است؛ این گفتار، سر زبان آنهاست که با گفته کافران پیشین همانندی میکند؛ خداوندشان بکشاد! چگونه (از حقّ) باز گردانیده میشوند؟» سوره توبه، آیه ۳۰.
- ↑ «یهودیان گفتند عزیر پسر خداوند است و مسیحیان گفتند: مسیح پسر خداوند است؛ این گفتار، سر زبان آنهاست که با گفته کافران پیشین همانندی میکند؛ خداوندشان بکشاد! چگونه (از حقّ) باز گردانیده میشوند؟» سوره توبه، آیه ۳۰.
- ↑ «پس به خداوند و پیامبرش و نوری که فرو فرستادهایم ایمان آورید و خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره تغابن، آیه ۸.
- ↑ «و هر کس جز اسلام دینی گزیند هرگز از او پذیرفته نمیشود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره آل عمران، آیه ۸۵.
- ↑ «و چون کتابی از سوی خداوند نزدشان آمد که آنچه را با خود داشتند، راست میشمرد؛ با آنکه پیشتر، (به مژده آمدن آن) در برابر کافران یاری میخواستند؛ همین که آنچه میشناختند نزدشان رسید، بدان کفر ورزیدند پس لعنت خداوند بر کافران باد» سوره بقره، آیه ۸۹.
- ↑ «ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر او و کتابی که بر پیامبرش فرو فرستاده و کتابی که پیش از آن فرود آورده است ایمان بیاورید و هر کس به خداوند و فرشتگان او و کتابهای (آسمانی) وی و پیامبران او و به روز بازپسین کفر ورزد بیگمان به گمراهی ژرفی در افتاده است» سوره نساء، آیه ۱۳۶.
- ↑ صفوی، سید سلمان، مقاله «سوره جاثیه»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.