جوانمردی
جوانمردی یا فتوت، آیین مردانگی و عیّاری. فتوّت و مردانگی گرچه یک واژۀ دینی و اخلاقی است و از نشانههای آن، ایمان به خدا، جهاد، کمک به مظلوم، یاری مستمندان، ایثار و وارستگی از پلیدیهاست، امّا اصطلاحا جوانمردان به طیفی از پهلوانان، شجاعان و عیّاران گفته میشود که صفت مردانگی و ایثار دارند و حامی محرومان و مظلومانند[۱].
مقدمه
در اصطلاحات صوفیه نیز کاربرد فراوان دارد و برای "فتوّت"، معنا و نشانهها و مراحل و رسوم مختلف میدانند. کتابهای بسیاری نیز با عنوان "فتوّتنامه" به شعر و نثر نوشته شده و آنها آداب ویژگیهای جوانمردی و خصال جوانمردان برشمرده شده است. شاید این عناوین، برگرفته از نام اصحاب کهف باشد که خداوند از آن جوانمردان با ایمان با عنوان فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ[۲] یاد کرده است، یا از کار ابراهیم بتشکن گرفته باشند که از او نیز با عنوان "فتی" یاد شده است سَمِعْنَا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِيمُ[۳] یا از لقب "فتی" برای امیر مؤمنان گرفته شده، که دربارۀ ایشان لا فتی إلاّ علیّ... گفته شده است.[۴] ازاینرو در "فتوّتنامۀ" ملا حسین کاشفی آمده است: ابراهیم خلیل، به عقیدۀ اهل فتوت اول نقطۀ دایرۀ فتوت و ابو الفتیان است. از پس او یوسف صدّیق، سه دیگر یوشع بن نون، چهارم اصحاب کهف و پنجم مرتضی علی. امّا از فتی مطلق، مراد علی بن ابی طالب است و سند سلسلۀ فتوّت به آن حضرت منتهی میگردد.[۵] حقّا که علی](ع) در صفات کمال و جوانمردی و پارسایی و دفاع از مظلومان و دلسوزی برای بیچارگان و ترحّم بر درماندگان، سرآمد همگان است و نامش به مردانگی شهرۀ آفاق. جوانمردان، هرگاه "فتی" میگفتند مقصودشان علی](ع) بود و سلسلۀ خود را هم به آن حضرت منتهی میساختند، در همان فتوتنامه آمده است: "مبدأ فتوّت و مظهر آن ابراهیم خلیل است و قطب فتوت مرتضی علی (ع) و خاتم فتوت مهدی هادی (ع) خواهد بود و چنانچه ابراهیم که قطب نبوت بود، هرپیغمبری که بعد از او آمد، متابعت او کرد که اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا[۶] و همچنین هرصاحب فتوّتی که بعد از شاه ولایت باشد، هرآینه او را متابعت وی باید کرد. پس هرعلمی که مبدأ آن ابراهیم خلیل (ع) باشد و قطب آن علیّ ولیّ (ع) و خاتم آن مهدی هادی (ع) در شرف آنچه توان گفت؟"[۷] در نقل دیگری چنین آمده است: علت اعتقاد و پیروی عیّاران و جماعت زورخانهرو، به مولای متقیان علی](ع) در آن است که وی را مظهر آرزوهای انسانی، و دادگری و برادری و برابری میشناختند. اینان آن حضرت را برای آن پیشوای خود میخواندند که در عین دولت، جامۀ فقیران میپوشید و در خانهای ساده زندگی میکرد و حتّی غذایش در دورۀ خلافت و جهانداری هم از حدود نان جو و خرما درنمیگذشت و آنچه هم اضافه داشت به مردم فقیر و یتیمدار میبخشید... به این دلایل بود که پهلوانان و عیّاران آن حضرت را مظهر عالیترین آمال انسانی میدانستند و همیشه از فرزندان و القاب آن حضرت (علویان) در مقابل بنیامیه و بنی عباس حمایت میکردند و احترامی هم که هنوز در زورخانهها به سادات میگذارند از این انگیزه ناشی میشود.[۸] لقب "شاه مردان علی" هم که بر آن حضرت نهادهاند، بیاشاره به بعد مردانگی و فتوّت او نیست. داستان "جوانمرد قصّاب" هم بیارتباط به این موضوع نیست[۹][۱۰].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۵۲.
- ↑ کهف آیه ۱۳
- ↑ انبیاء آیه ۶۰
- ↑ ر. ک: مدخل "لا فتی الا علی" از همین کتاب
- ↑ لغتنامه، دهخدا، ج ۱۰ ص ۱۴۹۷۰
- ↑ نحل آیه ۱۲۳
- ↑ فتوّتنامه، مولا حسین واعظ کاشفی (به اهتمام محمّد جعفر محجوب) ص ۶، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۰ دربارۀ «فتوت» به مقدمۀ مبسوط همین کتاب مراجعه شود، نیز «کتاب ماه هنر» شمارۀ ۳۱-۳۲ مقالۀ پژوهشی دربارۀ اهل فتوّت.
- ↑ کتاب ماه هنر، شمارۀ ۳۱-۳۲ ص ۱۴ به نقل از "تاریخ و فرهنگ زورخانه"
- ↑ کتاب ماه هنر، شمارۀ ۳۱-۳۲ ص ۴۲
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۵۲.