زیارت آل یاسین: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ']]{{متن قرآن' به ']]: {{متن قرآن')
خط ۲۲: خط ۲۲:
*{{متن حدیث|تَالِيَ كِتَابِ اللَّه‏}}: [[تلاوت]] کننده [[قرآن]]، یا [[عدل]] و همتای [[قرآن]]<ref>{{عربی|تِلْوُ الشی ء: الذی یَتلُوه}}؛ نعمانی، الغیبه، ۱۴، ۱۰۲.</ref>، یا [[پیروی]] کننده از [[کتاب خدا]]<ref>{{عربی| تَلا إذا اتَّبع، فهو تالٍ أَی تابع }}؛ نعمانی، الغیبه، ۱۴، ۱۰۲.</ref><ref>[[محمود اباذری|اباذری، محمود]]، [[ادعیه و زیارات مهدوی (کتاب)|ادعیه و زیارات مهدوی]]، ص ۷۱.</ref>.
*{{متن حدیث|تَالِيَ كِتَابِ اللَّه‏}}: [[تلاوت]] کننده [[قرآن]]، یا [[عدل]] و همتای [[قرآن]]<ref>{{عربی|تِلْوُ الشی ء: الذی یَتلُوه}}؛ نعمانی، الغیبه، ۱۴، ۱۰۲.</ref>، یا [[پیروی]] کننده از [[کتاب خدا]]<ref>{{عربی| تَلا إذا اتَّبع، فهو تالٍ أَی تابع }}؛ نعمانی، الغیبه، ۱۴، ۱۰۲.</ref><ref>[[محمود اباذری|اباذری، محمود]]، [[ادعیه و زیارات مهدوی (کتاب)|ادعیه و زیارات مهدوی]]، ص ۷۱.</ref>.
*{{متن حدیث|تَرْجُمَانَه‏}}: تفسیرکننده و [[تبیین]] کننده [[قرآن]]. در توقیعی که از [[ناحیه مقدسه]] صادر شده، تعبیر {{متن حدیث|تَرَاجِمَةِ وَحْيِك‏}} آمده است. {{متن حدیث|اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ الْأَئِمَّةِ الْهَادِينَ الْمَهْدِيِّينَ،...وَ تَرَاجِمَةِ وَحْيِك...}}<ref>ابن مشهدی، مزار کبیر، ص۶۶۸.</ref>. واژه {{متن حدیث|تَرْجُمَانَه‏}} جمع "ترجمان" است. به تعبیر دیگر، [[امام]] نسخه عینی [[قرآن]] و تجسم [[حقیقت]] آن و در یک کلمه [[قرآن ناطق]] است<ref>حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۳۴.</ref>.
*{{متن حدیث|تَرْجُمَانَه‏}}: تفسیرکننده و [[تبیین]] کننده [[قرآن]]. در توقیعی که از [[ناحیه مقدسه]] صادر شده، تعبیر {{متن حدیث|تَرَاجِمَةِ وَحْيِك‏}} آمده است. {{متن حدیث|اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ الْأَئِمَّةِ الْهَادِينَ الْمَهْدِيِّينَ،...وَ تَرَاجِمَةِ وَحْيِك...}}<ref>ابن مشهدی، مزار کبیر، ص۶۶۸.</ref>. واژه {{متن حدیث|تَرْجُمَانَه‏}} جمع "ترجمان" است. به تعبیر دیگر، [[امام]] نسخه عینی [[قرآن]] و تجسم [[حقیقت]] آن و در یک کلمه [[قرآن ناطق]] است<ref>حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۳۴.</ref>.
*{{متن حدیث|بَقِيَّةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ}}: [[حجت]] [[باقی]] مانده از سوی [[خدا]] بر [[زمین]]، [[حجت]] حیّ [[الهی]]{{متن قرآن|بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ}}<ref> برنهاده خداوند برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید و من بر شما نگهبان نیستم؛ سوره هود، آیه: ۸۶.</ref>
*{{متن حدیث|بَقِيَّةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ}}: [[حجت]] [[باقی]] مانده از سوی [[خدا]] بر [[زمین]]، [[حجت]] حیّ [[الهی]]: {{متن قرآن|بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ}}<ref> برنهاده خداوند برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید و من بر شما نگهبان نیستم؛ سوره هود، آیه: ۸۶.</ref>
*{{متن حدیث|مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَه‏}}: [[پیمان]] [[خدا]] که آن را گرفته و محکم کرده است. به کار رفتن تعبیر {{متن حدیث| میثاق الله }} درباره [[امام]] نهایت اهمیت پیمانی را نشان می‌‌دهدکه [[خداوند]] از [[مردم]]، درباره [[ولایت]] و [[امامت]] گرفته است، همان گونه که در [[قرآن کریم]] از [[امامت]] به "[[عهد]]" تعبیر شده است: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ }}<ref>  و (یاد کن) آنگاه را  که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی  آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد؛ سوره بقره، آیه: ۱۲۴.</ref>
*{{متن حدیث|مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَه‏}}: [[پیمان]] [[خدا]] که آن را گرفته و محکم کرده است. به کار رفتن تعبیر {{متن حدیث| میثاق الله }} درباره [[امام]] نهایت اهمیت پیمانی را نشان می‌‌دهدکه [[خداوند]] از [[مردم]]، درباره [[ولایت]] و [[امامت]] گرفته است، همان گونه که در [[قرآن کریم]] از [[امامت]] به "[[عهد]]" تعبیر شده است: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ }}<ref>  و (یاد کن) آنگاه را  که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی  آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد؛ سوره بقره، آیه: ۱۲۴.</ref>
*{{متن حدیث| وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَه‏}}: [[وعده]] [[خدا]] که خود آن را ضمانت نموده است<ref>نور: ۵۵ و فتح: ۲۸.</ref>.
*{{متن حدیث| وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَه‏}}: [[وعده]] [[خدا]] که خود آن را ضمانت نموده است<ref>نور: ۵۵ و فتح: ۲۸.</ref>.

نسخهٔ ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۱۷

متن این جستار آزمایشی است؛ امید می رود در آینده نه چندان دور آماده شود. برای اطلاع از جزئیات بیشتر به بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت مراجعه کنید.

مقدمه

  • محمد بن عبدالله بن جعفر حمیری می‌‌گوید: نامه‌ای از ناحیه مقدسه که خداوند آن را محفوظ بدارد، صادر شد که پس از بیان مسائلی نوشته بود: ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ نه درباره امر خدا تعقل می‌‌کنید و نه از اولیائش می‌‌پذیرید. حکمت رسای الهی است؛ اما انذارها مردمی را که ایمان نمی‌آورند، فایده نمی‌بخشد، سلام بر ما و بر بندگان صالح خدا هنگامی که خواستید به وسیله ما به خدا و خود ما توجه نمایید، بگویید آنگونه که خدای متعال فرموده است: «سَلَامٌ عَلَى آلِ يس‏.... آمِينَ يَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِين‏ »[۱][۲].

نکات

  1. تفاوت نقل احتجاج با نقل المزار: دو نقل که تفاوت عمده‌ای با هم دارند، برای این توقیع بیان شده است. یکی، نقل احتجاج است که نسبتاً مختصر و با اتقان بیشتر است؛ ولی متأسفانه اسناد در این کتاب حذف شده است. از سوی دیگر متن مزار، مفصل‌تر و با سند جامع است؛ ولی در متن آن کمی اضطراب وجود دارد. شایان ذکر است که هر دو نقل از طریق محمد بن عبد الله بن جعفر حمیری رسیده است. مرحوم علامه مجلسی در جلد ۵۳ بحارالانوار، صفحه ۱۷۳ نقل احتجاج را و در جلد ۹۱، صفحه ۳۶ نقل مزار را و در جلد ۹۹، صفحه ۹۲ نقلی شبیه به نقل مزار بیان کرده است[۳].
  2. حرکت در راه قرآن: قرائت این زیارت در واقع عمل به سفارش قرآن است، بر اساس آنچه که در مقدمه کتاب توضیح آن گذشت، خداوند متعال در آیاتی مانند ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَاؤُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا[۴]، ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۵] و ﴿وَلِلَّهِ الأَسْمَاء الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُواْ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ[۶] راه و روش ارتباط با خود را بیان کرده است. امام زمان باب الله و سبیل الله است که از راه او می‌‌توان به توحید راه پیدا کرد[۷].
  3. مراد از آل یس: مراد از "یس" بر اساس روایات متعدد، رسول گرامی اسلام(ص) است، چنانچه "طه" نیز به همین معناست و منظور از "آل یس و آل طه" نیز قطعاً اهل بیت ایشان(ع) می‌‌باشند[۸]. اما نکته‌ای که در این توقیع وجود دارد، این است که می‌‌فرماید: "بگویید همان گونه که خداوند فرموده است: ﴿سَلَامٌ عَلَى آلِ يس‏... ". تعبیر ﴿سَلامٌ عَلَى إِلْ يَاسِينَ که در قرآن آمده است[۹]، ظاهر آیه با توجه به شواهد و قرائن موجود در آیاتِ قبل از آن، حضرت الیاس(ع) است؛ ولی روایت‌های وارد شده در ذیل آن نشان می‌‌دهد که مراد اهل بیت پیامبر(ص) می‌‌باشند. دلیل این شیوه بیان که ظاهر آیه حضرت الیاس یا خانواده او و حقیقت آن اهل بیت رسول اکرم(ص) باشند را شاید بتوان در بیان نورانی امام علی(ع) یافت که صیانت قرآن از تحریف بوده است[۱۰]. یعنی همان دلیلی که اقتضا می‌‌کرد آیه اکمال دین در بین آیه ۳ مائده و آیه تطهیر در بین آیات مربوط به همسران پیامبر قرار داده شود، اینجا نیز اقتضا می‌‌کند که فضیلت اهل بیت(ع) به این صورت بیان گردد. از بیان امام رضا(ع) استفاده می‌‌شود که تعبیر سلام بر اهل بیت در قرآن منحصراً درباره اهل بیت پیامبر خدا(ص) آمده است و لاغیر[۱۱].

زیارت آل یس در یک نگاه (نقل احتجاج)

بخش اول: تقدیم سلام

  • در ابتدای این دعا در مجموع حدود چهل سلام (با تفکیک سلام ها) بیان شده که در بیش از نیمی از آن به لقب‌های حضرت و در نیم دیگر به حالت‌های گوناگون ایشان اشاره شده است:

لقب‌ها

سلام‌ها

  • سلام به حالت‌های گوناگون حضرت یا در زمان‌های گوناگون:
  • سلام بر تو، آن گاه که به پا می‌‌ایستی. یعنی آن زمانی که قیام می‌‌کنی و حق را به تمام معنا به پای می‌‌داری.
  • سلام بر تو، آن گاه که می‌‌نشینی. کنایه از زمان غیبت امام است که در پس پرده مأموریت‌های الهی خود را انجام می‌‌دهی.
  • سلام بر تو، آن گاه که قرآن را قرائت می‌‌کنی. و به تبیین و تفسیرش می‌‌پردازی[۲۹].
  • سلام بر تو، آن گاه که به نماز می‌‌ایستی و [دست به] قنوت می‌‌گیری.
  • سلام بر تو، آن گاه که به رکوع و سجده می‌‌روی.
  • سلام بر تو، آن گاه که «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه‏» و «اللَّهُ أَكْبَر» می‌‌گویی.
  • سلام بر تو، آن گاه که خدا را حمد و ستایش می‌‌نمایی و طلب مغفرت می‌‌کنی.
  • سلام بر تو، آن گاه که صبح و شام می‌‌کنی.
  • سلام بر تو، در شب آن گاه که تاریکی‌اش همه جا را فرا می‌‌گیرد.
  • سلام بر تو، در روز آن گاه که روشنایی‌اش فراگیر می‌‌شود. آیه ﴿وَ النَّهارِ إِذا تَجَلَّى‏[۳۰]. به دوره قیام حضرت تأویل شده است[۳۱]
  • و سرانجام می‌‌گوییم: سلام بر تو، به همه سلام‌ها؛ یعنی سلامی به همه فضائل و ویژگی‌ها و حالت‌های ایشان[۳۲].

بخش دوم: عرضه اعتقادات و گواه گرفتن حضرت نسبت به آن

بخش سوم: اقرار به نوع رابطه خود به عنوان ماموم با امام زمان (ع)

بخش چهارم: درخواست نور

بخش پنجم: درخواست درود و صلوات بر ایشان از سوی خداوند

بخش ششم: دعا برای حضرت مهدی (ع)

بخش چهارم: دعا در حق خود

  • خدایا! مرا از یاران و کمک‌کاران و پیروان و شیعیانش قرا ده و آنچه را که آرزوی خاندان حضرت محمد(ص) بود و آنچه را که دشمنانشان از آن می‌‌ترسیدند (نابودیشان)، به من نشان ده. «إِلَهَ الْحَقِّ آمِينَ يَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ»[۵۰].

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. طبرسی، احتجاح، ج۲، ص۴۹۳ و ابن مشهدی، مزار کبیر، ص۵۶۷.
  2. اباذری، محمود، ادعیه و زیارات مهدوی، ص ۶۸.
  3. اباذری، محمود، ادعیه و زیارات مهدوی، ص ۶۹.
  4. و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند و اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند نزد تو می‌آمدند و از خداوند آمرزش می‌خواستند و پیامبر برای آنان آمرزش می‌خواست خداوند را توبه‌پذیر بخشاینده می‌یافتند؛ سوره نساء، آیه: ۶۴.
  5. ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره مائده، آیه: ۳۵.
  6. و خداوند را نام‌های نیکوتر است، او را بدان‌ها بخوانید! و آنان را که در نام‌های خداوند کژاندیشی می‌کنند وانهید، به زودی بدانچه می‌کرده‌اند کیفر می‌بینند؛ سوره اعراف، آیه: ۱۸۰.
  7. برای تحقیق بیشتر ر.ک: کلینی، کافی، ج۱، ص۱۹۶؛ صدوق، توحید، ص۲۵؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۳، ص۲۷۷.
  8. عروسی حویزی، نور الثقلین، ج۴، ص۴۳۱.
  9. سوره صافات: ۱۳۰.
  10. عروسی حویزی، نور الثقلین، ج۴، ص۴۳۱.
  11. مجلسی، بحارالانوار، ج۲۳، ص۱۶۷.
  12. (آنان) مرا می‌پرستند و چیزی را شریک من نمی‌گردانند؛ سوره نور، آیه: ۵۵.
  13. الرَّبَّانیُّ المُتَأَلِّه، العارِفُ باللّه تعالی، الرَّبَّانِی العالم الرَّاسِخُ فی العِلم و الدین ؛ (ابن منظور، لسان العرب، ج۱، ص۴۰۴).
  14. ابن منظور، لسان العرب، ج۳، ص۱۶۶.
  15. نک: نساء: ۱۶۵ وصافات: ۲۴ و تکاثر: ۸.
  16. نعمانی، الغیبه، ص۷۲.
  17. تِلْوُ الشی ء: الذی یَتلُوه؛ نعمانی، الغیبه، ۱۴، ۱۰۲.
  18. تَلا إذا اتَّبع، فهو تالٍ أَی تابع ؛ نعمانی، الغیبه، ۱۴، ۱۰۲.
  19. اباذری، محمود، ادعیه و زیارات مهدوی، ص ۷۱.
  20. ابن مشهدی، مزار کبیر، ص۶۶۸.
  21. حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۳۴.
  22. برنهاده خداوند برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید و من بر شما نگهبان نیستم؛ سوره هود، آیه: ۸۶.
  23. و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد؛ سوره بقره، آیه: ۱۲۴.
  24. نور: ۵۵ و فتح: ۲۸.
  25. کلینی، کافی، ج۱، ص۲۲۲.
  26. کلینی، کافی، ج۱، ص۵۲۸.
  27. مجلسی، بحارالانوار، ج۹۵، ص۳۹۳.
  28. اباذری، محمود، ادعیه و زیارات مهدوی، ص ۷۱-۷۲.
  29. نحل: ۴۴ و مزمل: ۲۰.
  30. لیل: ۲.
  31. عروسی حویزی، نور الثقلین، ج۵، ص۵۸۸.
  32. اباذری، محمود، ادعیه و زیارات مهدوی، ص ۷۳-۷۴.
  33. اباذری، محمود، ادعیه و زیارات مهدوی، ص ۷۴.
  34. مفید، امالی، ص۵.
  35. کلینی، کافی، ج۱، ص۲۹۴ و فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱، ص۱۸۰.
  36. سوره بقره: ۶۷.
  37. نعمانی، الغییه، ص۲۹۷ و ۳۱۷.
  38. کهف: ۶۵ تا ۸۲.
  39. کلینی، کافی، ج۱، ص۱۹۴.
  40. اباذری، محمود، ادعیه و زیارات مهدوی، ص ۷۵-۷۷.
  41. عروسی حویزی، نور الثقلین، ج۵، ص۲۴۱.
  42. روزی که مردان و زنان منافق به مؤمنان می‌گویند: چشم به راه ما بمانید تا از فروغتان (بهره‌ای) بگیریم، (به آنان) گفته می‌شود: به پس پشت خود باز گردید و فروغی بجویید؛ آنگاه میان آنان (و مؤمنان) بارویی می‌کشند که دری دارد، درون آن بخشایش و بیرون آن روی به عذاب دارد؛ سوره حدید، آیه: ۱۳.
  43. اباذری، محمود، ادعیه و زیارات مهدوی، ص ۷۷-۷۸.
  44. کلینی، کافی، ج۱، ص۳۳۲.
  45. آنگاه (موسی) از آن (شهر) هراسان در حالی که (هر سو را) پاس می‌داشت، بیرون رفت، گفت: پروردگارا! مرا از گروه ستمکاران رهایی بخش، سوره قصص، آیه: ۲۱.
  46. مجلسی، بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۳۲.
  47. نعمانی، الغیبه، ص۲۸۰.
  48. اباذری، محمود، ادعیه و زیارات مهدوی، ص ۷۸-۸۰.
  49. اباذری، محمود، ادعیه و زیارات مهدوی، ص ۸۰.
  50. اباذری، محمود، ادعیه و زیارات مهدوی، ص ۸۱.