دین مسیحیت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '''']].' به '''']]')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۹ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{خرد}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = ادیان توحیدی | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[دین مسیحیت در قرآن]] - [[دین مسیحیت در حدیث]] - [[دین مسیحیت در کلام اسلامی]] - [[دین مسیحیت در تاریخ اسلامی]] - [[دین مسیحیت در معارف و سیره نبوی]] - [[دین مسیحیت در معارف و سیره حسینی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{نبوت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[دین مسیحیت در حدیث]] | [[دین مسیحیت در نهج البلاغه]] | [[دین مسیحیت در کلام اسلامی]] </div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[دین مسیحیت (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
== مقدمه ==
*از [[ادیان]] بزرگ آسمانی و [[آیین]] [[حضرت]] [[عیسی بن مریم]] {{ع}} است. [[مسیحیان]]، [[حضرت عیسی]] {{ع}} را به معنای [[مسیح]] و یونانی زبانان می‌خوانند<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 256.</ref>.
[[مسیحیت]] [[آیین]] حضرت عیسای مسیح{{ع}} است و به کسانی که بر [[دین حضرت عیسی]]{{ع}} و [[معتقد]] به "[[انجیل]]" به عنوان کتاب آسمانی‌اند، [[مسیحی]] یا [[نصرانی]] گفته می‌‌شود.
*اناجیل‌ موجود بر آن‌اند که [[مادر حضرت]] [[عیسی]] {{ع}} باکره بوده و [[فرزند]] خویش را به گونه‌ای [[غیر طبیعی]] به [[دنیا]] آورده است؛ اما با این حال، او را [[فرزند]] [[یوسف]] نجار می‌دانند. [[عیسی]] {{ع}} در بیت‌اللحم زاده شد و در ناصریه پرورش یافت. [[تولد]] او را چهار تا هشت سال پیش از مبدأ [[تاریخ]] میلادی احتمال داده‌اند. در سی سالگی به [[دست حضرت]] یحیی {{ع}} [[غسل]] تعمید یافت و همانند او به [[موعظه]] و تذکیر و [[تعلیم]] خلق پرداخت. [[حضرت عیسی]] {{ع}}، [[دوازده]] [[حواری]] یا [[رسول]] داشت که [[تعالیم]] او را میان [[مردمان]] می‌گستراندند<ref>خلاصة الادیان‌، ۱۵۱؛ ادیان زنده جهان‌، ۳۲۸؛ آشنایی با ادیان بزرگ‌، ۱۱۲.</ref>. چون [[عیسی]] {{ع}} به [[تبلیغ]] [[دین]] خویش [[همت]] گماشت، [[رهبران]] [[یهود]] نخست با او مخالفتی نکردند؛ اما آن گاه که دریافتند [[تعالیم]] او [[سلطه]] آنان را بر نمی‌تابد و [[مردمان]] را [[آگاه]] و هوشیار می‌سازد، راه ناسازگاری و [[دشمنی]] در پیش گرفتند و سرانجام شورای [[عالی]] [[یهود]] در [[اورشلیم]]، [[عیسی]] {{ع}} را به [[مرگ]] محکوم کرد. [[مسیحیان]] معتقدند که [[حضرت عیسی]] {{ع}} همراه دو تن دیگر به [[صلیب]] کشیده شده و [[جان]] باخته است؛ اما پس از سه روز در پیش چشم مادرش [[مریم]] {{س}} و [[حواریون]] از [[مرقد]] خویش بیرون آمده و به [[آسمان‌ها]] رفته است و در [[آخر الزمان]]، باری دیگر برمی‌گردد و [[بشر]] را [[نجات]] می‌دهد<ref>خلاصة الادیان‌، ۱۶۰.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 256-257.</ref>.
==کتب [[دینی]] [[مسیحی]]==
*کتاب مقدس‌ دارای دو بخش است: [[عهد]] قدیم‌ یا تورات‌ و [[عهد جدید]] یا انجیل‌. بخش دوم تنها نزد [[مسیحیان]] [[مقدس]] است. [[عهد جدید]] شامل چهار [[انجیل]] متی‌، مرقس‌، [[لوقا]] و [[یوحنا]] و نیز [[اعمال]] رسولان‌ و نامه‌های [[پولس]] [[حواری]] است. کلمه "[[انجیل]]"، یونانی و به معنای [[بشارت]] است. محتوای‌ اناجیل، زندگی‌نامه و بیانات [[اخلاقی]] و پندهای [[حضرت عیسی]] {{ع}} است. جز اناجیل چهارگانه‌، اناجیل‌ دیگری نیز میان [[مسیحیان]] رواج داشته‌اند؛ اما کلیسای [[مسیحی]] همه را جز چند انجیل‌ یاد شده، بی اعتبار شمرد و از رواج انداخت<ref>همان، ۱۶۸؛ آشنایی با تاریخ ادیان‌، ۱۵۵.</ref>. در [[عهد جدید]] خبری از [[احکام شرعی]] نیست و [[مسیحیان]] در این باره به همان که در [[عهد]] قدیم‌ آمده است، پای بندند. از اناجیلی‌ که به دست [[کلیسا]] از اعتبار افتاد، [[انجیل]] [[برنابا]] (م. ۶۱. م) است. محتوای این‌ انجیل‌ با دیگر اناجیل‌ متفاوت است و [[عیسی]] {{ع}} را [[پسر خدا]] نمی‌داند و جنبه الوهی وی را نفی می‌کند و بر آن است که [[عیسی]] {{ع}} را به [[صلیب]] نیاویختند؛ بلکه مردی [[یهودی]] را دار زدند و [[مردم]] [[گمان]] بردند که او [[عیسی]] [[فرزند مریم]] است<ref>آشنایی با تاریخ ادیان‌، ۱۵۵.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 257.</ref>.
==[[پولس]] [[رسول]]==
*مبلغ مشهور [[مسیحیت]] در قرن نخست میلادی است. [[پولس]] نخست [[یهودی]] بود و با [[مسیحیت]] [[مبارزه]] می‌کرد؛ اما گویند در پی انقلابی روحی به کلی دگرگون گشت و به [[مسیح]] [[ایمان]] آورد و خویشتن را وقف [[تبلیغ]] [[مسیحیت]] در [[مغرب]] [[زمین]] ساخت و سرانجام پس از مدت‌ها حبس در زندان به [[دستور]] نرون [[پادشاه روم]] به [[قتل]] رسید. [[پولس]] برای [[عیسی]] {{ع}} مقامی [[برتر]] از [[مسیح]] [[یهود]] قائل شد. او [[مسیح]] را نجات‌دهنده‌ای می‌دانست که آمده است تا [[ملکوت]] [[الهی]] را بر [[زمین]] [[حاکم]] سازد. آموزه [[رجعت]] را- که ریشه [[یهودی]] دارد- وی به [[مسیحیت]] راه داد و همچنین آموزه [[گناه]] و [[رستگاری]] را. [[یهودیان]] بر آن بودند که [[حضرت آدم]] {{ع}} [[گناه]] کرد و از [[بهشت]] رانده شد و اثر این [[گناه]] تا ابد دامان [[فرزندان]] او را گرفته است. [[پولس]] گفت: [[عیسی]] {{ع}} موجودی آسمانی است و [[طبیعت]] خدایی دارد؛ اما خود را تنزل‌ داده و به صورت انسانی درآمده است و [[رضا]] داده است که او را به [[صلیب]] کشند و بدین سان [[گناه]] آدمی‌زادگان به [[آمرزش]] رسد<ref>خلاصة الادیان‌، ۱۶۲ و ۱۶۳.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 258.</ref>.
==رسمیت [[مسیحیت]]==
*تا زمانی که [[مسیحیت]] فرقه‌ای [[یهودی]] به شمار می‌رفت، [[دولت]] [[روم]] توجهی به آن نداشت و [[مسیحیان]] در [[عقیده]] خویش آزاد بودند. با گسترش [[دین]] [[مسیح]] و [[آشکار]] شدن آن به صورت [[دینی]] جدید با سخنانی نو، [[دولت]] [[روم]] برآشفت و [[مسیحیت]] را غیر قانونی خواند و بر [[مسیحیان]] سخت گرفت. سرانجام، قسطنطنین [[کبیر]] در سال ۳۱۳ م. به [[مسیحیت]] گروید و با فرمانی، [[آزادی]] این [[آیین]] را اعلام کرد و بدین سان، [[مسیحیت]] [[کیش]] رسمی [[دولت]] [[روم]] شد. در این هنگام، [[اختلافات]] [[کلامی]] میان بزرگان [[مسیحیت]] رخ نمود<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 258.</ref>.
*آریوس (۳۳۶- ۲۵۶ م.) [[حضرت مسیح]] را مخلوق دانست و مغضوب [[کلیسا]] گشت. قسطنطنین برای [[حل اختلافات]]، نمایندگانی را از [[مسیحیان]] [[جهان]] گرد آورد و به سال ۳۲۵ م. شورایی را سامان داد که آن را "شورای نیقیه" می‌خوانند. این [[شورا]]، [[تثلیث]] را به عنوان [[اعتقاد]] رسمی [[مسیحیت]] معتبر شمرد و اناجیل چهارگانه‌ را به رسمیت [[شناخت]]. از آن پس، شوراهای دیگری نیز بر پا شد که مصوبات آنها را "[[قانون]] [[شرع]]" می‌گویند<ref>خلاصة الادیان‌، ۱۷۴ و ۱۷۵.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 258.</ref>.
==شعائر هفت‌گانه==
*در [[باور]] [[مسیحیان]]، [[مسیح]] که از مردگان برخاست، میان [[مردمان]] [[مسیحی]] زیست می‌کند و همراه آنان است و به همان [[کارها]] مشغول است که در [[فلسطین]] می‌کرد: [[تعلیم]] و [[دعا]] و [[خدمت]] و شفای بیماران. کارهای غیر [[آشکار]] [[مسیح]] {{ع}} در [[زندگی]] کلیسایی از گذر [[آیین‌ها]] [[آشکار]] می‌گردد. چون فردی [[مسیحی]] در آیینی شرکت می‌جوید، [[ایمان]] دارد که با این عمل، به [[ملاقات]] [[مسیح]] {{ع}} می‌رود. تقریباً همه [[مسیحیان]] به شعائر تعمید و عشای ربانی [[اعتقاد]] دارند. [[مسیحیان]] [[کاتولیک]] و ارتدکس، پنج [[آیین]] دیگر نیز بر اینها افزوده‌اند و به هفت [[آیین]] پای‌بندند. فرقه‌های [[پروتستان]] در شمار شعائر [[اختلاف]] دارند و برخی کلیساهای [[پروتستان]] مانند کویکرها هیچ یک از آنها را نمی‌پذیرند.
*شعائر و آیین‌های یاد شده عبارت‌اند از:
#تعمید؛
#تأیید [[میثاق]]؛
#تثبیت [[ایمان]]؛
#[[ازدواج]] [[مسیحی]]؛
#عشای ربانی؛
#درجات مقدس‌ [[روحانیت]]؛
#اعتراف؛ تدهین<ref>آشنایی با ادیان بزرگ‌، ۱۵۶- ۱۵۱.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 258.</ref>.


==انشعابات==
[[مسیح]] یکی از لقب‌های [[عیسی بن مریم]] است. در این آیین، [[مسیحیان]] که از [[دین]] اصلی [[انحراف]] پیدا کرده‌اند، به سه [[خدا]] معتقداند: پدر، پسر، [[روح القدس]] و در همان حال، آن سه را یکی می‌‌دانند. می‌‌پندارند که [[عیسی]] کشته شد و به دار آویخته شد، تا [[فدیه]] [[گناهان]] [[امت]] خویش باشد. یک‌شنبه‌ها برای مراسم مذهبی در کلیسا جمع می‌شوند. برخی از [[افکار]] و احکام دینی آنان در "انجیل" آمده است.
*[[مسیحیت]] به سه [[فرقه]] بزرگ [[کاتولیک]]، ارتدکس و [[پروتستان]] انشعاب یافته است. تشکیل کلیسای ارتدکس و جدایی آن از کلیسای [[کاتولیک]] [[روم]]، نخستین انشعاب مهم در [[مسیحیت]] بود. (۱۰۵۴ م.) بیش‌تر از عوامل دیگر، [[اختلافات]] [[سیاسی]] [[روم]] و بیزانس بدین انشعاب دامن زدند. ارتدکس‌ها به بارداری بی‌شائبه [[حضرت مریم]] {{ع}} و مصون بودن [[مقامات]] والای کلیسایی از [[خطا]] و اشتباه [[معتقد]] نیستند. کشیش‌های ارتدکس [[ازدواج]] را برای خود روا می‌دانند و [[عبادات]] شفاهی را به زبان رایج [[مردم]] انجام می‌دهند<ref>آشنایی با ادیان بزرگ‌، ۱۵۹؛ خلاصة الادیان‌، ۱۸۰.</ref>. از قرن ۱۶ م. به بعد، انقلاب‌های [[دینی]] متعددی برای [[اصلاح]] [[مذهب]] [[کاتولیک]] به راه افتاد. سختگیری کلیسای [[کاتولیک]]، وجود مقررات دست و پا گیر و رنجبار و طلب کردن [[پول]] به هر بهانه‌ای و زیر فشار نهادن [[مؤمنان]] [[مسیحی]] قرون وسطی، گروهی از روشنفکران کلیسای [[روم]] را به [[اعتراض]] واداشت. این حرکت اعتراض‌آمیز، [[نهضت]] [[پروتستان]] نام گرفت. مارتین لوتر (۱۴۸۳- ۱۵۴۶ م.) از [[رهبران]] این [[نهضت]] بود. پس از وی [[جان]] کالون (۱۵۰۹- ۱۵۶۴ م.) به [[اصلاح]] [[مذهب]] [[کاتولیک]] [[همت]] گمارد. این [[رهبران]] اصلاح‌طلب پیروانی یافتند و بدین سان، [[مذهب]] [[پروتستان]] پدید آمد.[[پروتستان]] نیز اندک اندک انشعاب‌هایی یافت؛ اما همه فرقه‌های [[مذهب]] [[پروتستان]] در [[مخالفت]] با [[قدرت الهی]] پاپ با یکدیگر [[اتفاق نظر]] دارند. پروتستان‌ها معتقدند که [[مؤمنین]] در ارتباط با [[خدا]] [[نیازمند]] کشیش نیستند، [[مقام]] کشیشی، همگانی است و [[کشیشان]] می‌توانند [[ازدواج]] کنند. همچنین، [[اعتراف به گناه]] را [[واجب]] نمی‌شمارند و به [[برزخ]] و دوشیزگی [[حضرت مریم]] {{ع}} [[اعتقاد]] ندارند. [[پیروان]] این [[مذهب]]، بیش‌تر در آلمان، کشورهای اسکاندیناوی و [[آمریکا]] ساکن‌اند<ref>آشنایی با تاریخ ادیان‌، ۱۶۰.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 259.</ref>.
==دیدگاه [[قرآنی]]==
*بنابر [[آیات قرآنی]]، [[دین]] [[مسیح]] {{ع}} [[تحریف]] شده است. [[قرآن کریم]]، [[آفرینش]] [[مسیح]] {{ع}} را همانند [[آدم]] {{ع}} می‌داند<ref>{{متن قرآن|إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِندَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ}}؛ سوره آل عمران، آیه ۵۹.</ref> بنابر [[قرآن]]، او از مادری بکر زاده شده است. [[مادر]] [[عیسی]] {{ع}}از [[زنان]] برجسته عالم است که با [[عالم غیب]] ارتباط داشته است<ref>{{متن قرآن| إِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ}}؛ سوره آل عمران، آیه ۴۵؛ {{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِي دِينِكُمْ وَلاَ تَقُولُواْ عَلَى اللَّهِ إِلاَّ الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِّنْهُ فَآمِنُواْ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلاَ تَقُولُواْ ثَلاثَةٌ انتَهُواْ خَيْرًا لَّكُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَن يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَات وَمَا فِي الأَرْضِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلاً }}؛ سوره نساء، آیه ۱۷۱.</ref>. [[آیات قرآنی]]، از [[حضرت عیسی]] {{ع}} بسیار سخن گفته و او را ستوده‌اند<ref>ر.ک: سوره آل عمران، آیه ۴۴- ۳۵؛ سوره مریم، آیه ۲۷- ۱۶؛ {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَقَفَّيْنَا مِن بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَكُلَّمَا جَاءَكُمْ رَسُولٌ بِمَا لاَ تَهْوَى أَنفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقاً كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقًا تَقْتُلُونَ}}؛ سوره بقره، آیه ۸۷؛ {{متن قرآن|إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلاً وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ}}؛ سوره مائده، آیه ۱۱۰.</ref>. [[قرآن کریم]]، [[عیسی]] {{ع}} را [[فرزند مریم]] {{س}} می‌شمارد و به صراحت، کسانی را که به [[تثلیث]] معتقدند و او را [[پسر خدا]] یا [[خدا]] می‌انگارند، [[کافر]] می‌خواند<ref>{{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتْ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُم بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِؤُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ}}؛ سوره توبه، آیه ۳۰؛ {{متن قرآن|لَّقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ قُلْ فَمَن يَمْلِكُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا إِنْ أَرَادَ أَن يُهْلِكَ الْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ وَمَن فِي الأَرْضِ جَمِيعًا وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا يَخْلُقُ مَا يَشَاء وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}؛ سوره مائده، آیه ۱۷ و {{متن قرآن| لَّقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلاثَةٍ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلاَّ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِن لَّمْ يَنتَهُواْ عَمَّا يَقُولُونَ لَيَمَسَّنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}، آیه ۷۳.</ref> و بیان می‌دارد که وی را نکشته و به دار نیاویخته‌اند؛ بلکه او به سوی [[خدا]] رفته است<ref>{{متن قرآن|وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُواْ فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا بَل رَّفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا}}؛ سوره نساء، آیه ۱۵۷ و ۱۵۸.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 260.</ref>.


==[[مسیحیت صهیونیستی]]==
مسیحیان به سه [[فرقه]] مهم تقسیم شده‌اند: کاتولیک، اُرتدوکس و پروتِستانت و هر یک از این [[فرقه‌ها]] هم شعبه‌هایی دارد. بیشتر [[پیروان]] این دین در آمریکا و کشورهای اروپایی [[زندگی]] می‌‌کنند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۲۱۵.</ref>.
*"[[مسیحیت صهیونیستی]]" جریانی [[فرهنگی]]، [[سیاسی]] است که با تکیه بر آموزه‌های توراتی، [[تمایلات]] [[سیاسی]] [[صهیونیستی]] و امکانات [[نظامی]] [[آمریکا]] سعی در کسب [[سلطه]] کامل بر جغرافیای [[فرهنگی]] و خاکی [[مسلمین]] (از [[نیل]] تا [[فرات]]) دارد. این جریان موضوع [[زمینه‌سازی ظهور]] [[مقدس]] را بهانه حضور در خاورمیانه، [[حمایت]] از [[اسرائیل]]، تسلط‍‌ بر [[عراق]] و... ساخته است. این جریان "[[ظهور]] [[حضرت عیسی]] {{ع}}" را مشروط‍‌ به تشکیل [[اسرائیل]] بزرگ، انهدام [[بیت المقدس]]، بنای هیکل [[سلیمان]] و بالاخره واقعه "[[آرماگدون]]" می‌شناسند و حذف عوامل تحقق این استراتژی، مقابله با [[مسلمین]] و [[روحیه]] جهادی [[شیعیان]]، [[سلطه]] کامل بر [[ایران]] [[اسلامی]] و قتل‌عام [[مخالفان]] [[سلطه]] [[صهیونیسم]] بر [[سرزمین‌های اسلامی]] را مقدمه لازم به شمار می‌آورد.
*رسانه‌های غربی، به‌ویژه سینمای هالیوود طس سه دهه اخیر، سعی در [[القاء]] آموزه‌های آخر الزمانی توراتی از طریق فیلم‌های سینمایی و بازی‌های کامپیوتری و... به [[مردم]] [[غرب]] و [[زمینه سازی]] ذهنی برای آن‌ها داشته و چهره منفور، غیرواقعی و ظالمانه‌ای از [[مسلمین]]، جهادگران [[مسلمان]] [[شیعی]] و [[فرهنگ]] ولایی ارائه کرده‌اند. همچنین سازندگان این فیلم‌ها سعی در ایجاد [[انفعال]] و تأثیرپذیری در [[روحیه]] [[جوانان]] [[مسلمان]] داشته و تلاش می‌کنند [[آموزه‌های مذهبی]] و [[دینی]] آن‌ها به‌ویژه [[باور]] [[مهدوی]] و موعودی را [[خرافه]]، اساطیری و موهوم جلوه دهند.
*[[غرب]] در دهه‌های آخر قرن بیستم (به‌ویژه پس از [[پیروزی]] [[انقلاب اسلامی]]) دریافت که ایده "[[مهدوی]]" و [[فرهنگ]] ولایی اصیل که توسط‍‌ [[شیعیان]] مطرح می‌شود، از استعداد بالقوه و شگرفی برای تهدید [[فرهنگ]] و [[تمدن]] [[الحادی]] و [[سیاست]] استکباری [[غرب]] برخوردار است و به‌عنوان طرحی جایگزین "[[فرهنگ]] لیبرالیستی" می‌تواند جاذب عموم [[مردم]] سرخورده امروز شود؛ از این‌رو مخدوش ساختن چهره این [[فرهنگ]]، [[القاء]] این معنا که [[آینده]] از آن [[فرهنگ]] لیبرالیستی است و بیهوده جلوه دادن هرگونه تلاش برای تغییر وضع موجود، در [[دستور]] کارگردانندگان [[نظام]] [[سلطه]] در بخش‌های [[فرهنگی]] و [[سیاسی]] غربی قرار گرفته است.
*متمسک شدن به موضوع "قریب الوقوع بودن [[ظهور]] [[حضرت مسیح]] {{ع}}" برای محتوم جلوه دادن [[سلطه]] [[یهودیت]] و [[مسیحیت]] بر کل [[جهان]] در هیأت [[حکومت جهانی]]، حکایت از طرح زیرکانه و سلطه‌جویانه دارد که عدم بازشناسی صبغه [[فرهنگی]] و [[سیاسی]] آن، و همچنین مخفی ماندن زوایای این امر برای مخاطبان [[مسلمان]]، موجب بروز [[انحراف]] [[فرهنگی]] [[جوانان]] و تأثیرپذیری آن‌ها از آموزه‌های [[منحرف]] [[غرب]] [[مسیحی]] و [[یهودی]] خواهد شد.
*[[غرب]] دریافته است که ایده [[مهدویت]] به صورت اصیل (چنان‌که نزد [[شیعیان]] است) می‌تواند کیان [[فرهنگی]] و مدنی [[غرب]] را با چالش جدی و بنیان‌کن روبرو کند. چنان‌که در یک قرن گذشته [[انگلستان]] با [[فرقه‌سازی]] در میان [[مسلمین]] ([[بهائیت]]، [[بابیت]]، [[شیخیه]] و... ) سعی در ایجاد [[تفرقه]] و [[انحراف]] میان [[شیعیان]] و [[پیروان]] سایر [[مذاهب]] کرده است.
*کنفرانس دهه هشتاد "تل‌آویو" و حضور جمعی از شیعه‌شناسان در آن کنفرانس، [[روح]] حرکت‌های اصلاح‌طلبانه [[مسلمین]] را برای [[غرب]] و [[یهودیت]] [[صهیونیستی]] [[آشکار]] ساخت. در آن نشست اعلام شد که "[[نهضت]] سرخ [[عاشورا]] و [[باور]] سبز [[مهدوی]]" دو عامل مهم و تعیین‌کننده در حرکت‌های اصلاح‌طلبانه [[شیعیان]] است.
*مقابله با حاق [[فرهنگ]] اصلاح‌طلبانه ([[فرهنگ]] ولایی [[شیعه]]) و عوامل مبلغ آن (کانون مبلغان ایرانی آن) مهم‌ترین استراتژی [[غرب]] برای حفظ‍‌ [[نظام]] [[سلطه]] خود در سرزمین‌های [[شرق]] [[اسلامی]] و سایر بلاد است.
*طی چهارصد سال اخیر [[غرب]] تمامیت [[ولایت]] (مهر و [[دوستی]]) و [[ولایت]] (حکمرانی و [[خلافت]]) را به خود معطوف ساخته و هرجریانی جز آن را [[سرکوب]] کرده است. [[غرب]] دریافته که توجه، [[مهرورزی]]، [[دوستی]] و [[توسل]] [[مستضعفان]] به [[حجت]] [[حی‌]] [[خداوند]] و [[آمادگی]] پذیرش [[ولایت]] و [[ظهور]] حضرتش به معنی به صدا درآمدن زنگ [[مرگ]] تمام‌عیار [[فرهنگ]] و [[تمدن]] استکباری است. به زعم آنان ارائه چهره‌ای [[ناپسند]] از "[[موعود]] [[مقدس]]" و معرفی [[مسلمین]] و [[شیعیان]] به‌عنوان وحشت‌آفرینان [[تروریست]]، می‌تواند راه خلاصی از بن‌بست بحران فراگیر قرن جدید باشد.
*[[مسیحیت صهیونیستی]] با [[توسل]] و [[تمسک]] به این [[حیله]] و با استفاده از همه قوا سعی در حفظ‍‌ [[قدرت]] [[غرب]] و استمرار حاکمیتش بر سرتاسر [[جهان]] دارد. به‌طوری که از اولین سال‌های [[پیروزی]] [[انقلاب اسلامی]]، [[شاهد]] ورود فیلم‌هایی چون "نوسترآداموس" و صدها فیلم دیگر از این دست بودیم که سعی در مخدوش ساختن چهره [[مقدس]] [[منجی]] [[آخر الزمان]] و [[موعود]] [[مسلمانان]] کرده است. بازشناسی این جریان محرف، نقد و رد عملکرد [[تبلیغاتی]]، [[سیاسی]] و [[نظامی]] آن در [[جهان]] و به‌ویژه [[سرزمین‌های اسلامی]]، مقدمه‌ای است برای [[مصونیت]] بخشیدن به [[جوانان]]، [[بیداری]] گردانندگان و [[حاکمان]] [[سرزمین‌های اسلامی]] و متذکر شدن محققان و مبلغان برای نقد و مقابله جدی [[فرهنگی]] با این خطر بزرگ<ref>نشریه موعود، شماره ۴۱، ص ۳.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۶۱.</ref>.


==مسیحیت یهودی==
== زندگینامه [[حضرت عیسی]]{{ع}} ==
*مذهبی شدن و [[یهودی]] شدن [[آمریکا]] با شکل‌گیری و نشوونمای آن ارتباط‍‌ پیدا می‌کند. [[مهاجران]] اولیه [[آمریکا]] را "[[اورشلیم]]" جدید یا "کنعان جدید" تلقی کردند و خود را به عبرانی‌های قدیم [[تشبیه]] نمودند، که از [[ظلم و ستم]] [[فرعون]] (جیمز اول [[پادشاه]] [[انگلیس]]) فرار کردند و از سرزمین [[مصر]] ([[انگلیس]]) به جست‌وجوی سرزمین [[موعود]] جدید گریختند. به این ترتیب، تعقیب و بیرون راندن سرخپوستان توسط‍‌ [[مهاجران]] [[پروتستان]] در دنیای جدید ([[آمریکا]]) بسان تعقیب و بیرون راندن عبرانی‌های قدیم توسط‍‌ کنعانی‌ها در [[فلسطین]] بود.
[[دین مسیحیت]] از [[ادیان]] فراگیر و بزرگ آسمانی و آیین [[حضرت عیسی بن مریم]]{{ع}} است. حضرت عیسی{{ع}} در [[قرآن کریم]] از جایگاه و مقام والایی برخوردار بوده و از [[پیامبران اولوالعزم]] و صاحب کتاب انجیل<ref>{{متن قرآن|وَقَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِمْ بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَيْنَاهُ الْإِنْجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ}}«و از پی آنان عیسی بن مریم را فرستادیم در حالی که تورات پیش از خود را راست می‌شمرد و به او انجیل دادیم که در آن رهنمود و روشنایی بود و تورات پیش از خود را راست می‌شمرد و رهنمود و پند برای پرهیزگاران بود» سوره مائده، آیه ۴۶.</ref> به حساب می‌‌آید<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص۳۲۴.</ref> که خلقتی خاص و [[معجزه‌آسا]]<ref>سوره مریم، آیه ۱۵-۳۵.</ref> و وجودی [[مبارک]]<ref>{{متن قرآن|قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنْتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا}}«(نوزاد) گفت: بی‌گمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است و هر جا باشم مرا خجسته گردانیده و تا زنده‌ام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است» سوره مریم، آیه ۳۰ ـ ۳۱</ref> داشته و به [[آسمان]] عروج کرده است<ref>{{متن قرآن|إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَجَاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ}}«آنگاه خداوند فرمود: ای عیسی! من بازگیرنده تو و فرابرنده تو سوی خویش و رهایی‌بخش تو از گروه کافرانم و پیروان تو را تا روز رستخیز بر کافران برتر می‌گمارم سپس بازگشت شما به سوی من است و در آنچه اختلاف می‌داشتید میان شما داوری خواهم کرد» سوره آل عمران، آیه ۵۵.</ref>. در [[قرآن]] برای ایشان اسم‌هایی مانند [[مسیح]]<ref>{{متن قرآن|إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ}}«آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را به کلمه‌ای از خویش نوید می‌دهد (که) نامش مسیح پسر مریم است، در این جهان و در جهان واپسین آبرومند و از نزدیک‌شدگان (به خداوند) است» سوره آل عمران، آیه ۴۵؛ {{متن قرآن|وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ}}«و (این) گفتارشان که «ما مسیح عیسی فرزند مریم، پیامبر خداوند را کشتیم» در حالی که او را نکشتند و به صلیب نکشیدند، بلکه بر آنان مشتبه شد و آنان که در این (کار) اختلاف کردند نسبت بدان در تردیدند، هیچ دانشی بدان ندارند، جز پیروی از گمان و به یقین او را نکشت» سوره نساء، آیه ۱۵۷.</ref>، [[روح الله]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ}}«ای اهل کتاب! در دینتان غلوّ نورزید و درباره خداوند جز راستی سخنی بر زبان نیاورید؛ جز این نیست که مسیح عیسی پسر مریم، پیامبر خداوند و «کلمه اوست»» سوره نساء، آیه ۱۷۱.</ref>، عبدالله<ref>{{متن قرآن|قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا}}«(نوزاد) گفت: بی‌گمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است» سوره مریم، آیه ۳۰.</ref> و کلمة الله<ref>{{متن قرآن|إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ}}«آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را به کلمه‌ای از خویش نوید می‌دهد (که) نامش مسیح پسر مریم است، در این جهان و در جهان واپسین آبرومند و از نزدیک‌شدگان (به خداوند) است» سوره آل عمران، آیه ۴۵؛ {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ}}«ای اهل کتاب! در دینتان غلوّ نورزید و درباره خداوند جز راستی سخنی بر زبان نیاورید؛ جز این نیست که مسیح عیسی پسر مریم، پیامبر خداوند و «کلمه اوست»» سوره نساء، آیه ۱۷۱.</ref> بیان شده است<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص۳۲۴-۳۲۵؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۲۵۷.</ref>.
*بدین‌ترتیب، شهرک‌نشینان از [[پندها]] و سفارشات حکایات (سفر [[خروج]]) چراغی فراراه خود در تدوین [[قانون]] اساسی [[آمریکا]] ساختند. بنابراین [[بندگی]] در [[مصر]]، بیرون رانده شدن، سرگردانی، وارد شدن به سرزمین [[موعود]]، قتل‌عام ساکنان آن و... [[تاریخ]] پیشین و آینده‌ای برای [[ملت]] جدید [[برگزیده خداوند]] در سرزمین جدید [[موعود]] شد. تبدیل دنیای جدید به [[اسرائیل]] جدید، [[هدف]] اصلی طرح شهرک‌نشینان پروتستانی پورتانی اولیه بود. آن‌ها همیشه در [[انگلستان]] [[خواب]] تطبیق و اجرای [[شریعت]] [[تورات]] را می‌دیدند و هنگامی که به [[آمریکا]] آمدند، رؤیای دولتی را در سر پروراندند که [[دستورات]] و فرمان‌های [[خداوند]] بر آن [[حکومت]] کند، حتی مورخی چون "[[جان]] فیسک" می‌گوید: "همین‌که می‌بینی [[تاریخی]] در [[آمریکا]] ساخته می‌شود، ملاحظه می‌کنی که آن، [[تاریخی]] آمریکایی-[[یهودی]] است".
*[[یهودی]] شدن "[[مسیحیت]] امریکایی" در اصل به آن چیزی بازمی‌گردد که ما آن را "[[مسیحیت یهودی]]" نامیدیم و با [[ظهور]] "قدیس [[پولس]]" دومین بنیانگذار [[مسیحیت]] پس از "یسوع" روی از دیده‌ها [[نهان]] کرد، اما طی دوره [[اصلاح‌گرایی]] و [[انقلاب]] در اروپا ظاهر شد و رشد نمود و نقش مهمی پس از باز پس گرفتن اسپانیا توسط‍‌ [[مسیحیان]] -که در آن زمان در دست [[یهودیان]] به [[آیین مسیحیت]] درآمده یا "[[یهودیان]] مارانو" بود- بازی کرد.  
*با شروع قرن شانزدهم، تأثیرات [[مسیحیت]] [[یهود]] منجر به انتشار "ایده هزاره" گردید و تفسیرهای جدید و نوینی از سفر [[دانیال]] (در [[عهد قدیم]]) و رؤیای [[یوحنا]] (در [[عهد جدید]]) شد و بدین‌ترتیب [[یهودیان]] در نقشه [[خداوند]] جهت [[پایان تاریخ]]، که شامل بازگشت [[یهود]] به [[فلسطین]]، آن هم قبل از آمدن [[مسیح]] می‌شد، [[جایگاه]] مهمی پیدا کردند. اما حرکت بزرگ [[مسیحیت]] [[یهود]] با جنبش اطلاح‌طلبانه پروتستان‌ها در قرن شانزدهم ارتباط‍‌ پیدا می‌کند، به‌طوری که پروتستان‌ها اعتبار و آبروی [[یهودیان]] را به آن‌ها بازگرداندند و [[عهد قدیم]] ([[یهودیان]]) بالاترین منبع [[اعتقادی]] پروتستان‌ها شد. با [[انقلاب]] پورتانی‌ها در قرن هفده، [[یهودی]] شدن [[مسیحیت]] به اوج خود رسید. پورتانی‌ها در گرامی‌داشت [[عهد قدیم]]، سنگ‌تمام گذاشتند و از [[دولت]] بریتانیا خواستند، [[قوانین]] [[تورات]] را به‌عنوان [[قانون]] اساسی [[کشور]] اعلام کند و [[آداب و رسوم]] [[یهودیت]] را جایگزین [[مسیحیت]] نمودند و حتی پا را از این هم فراتر نهاده برخی از آن‌ها [[نماز]] و [[کتاب مقدس]] را به زبان عبری می‌خواندند.
*هنگامی که [[مهاجران]] پورتانی اولیه به دنیای جدید ([[آمریکا]]) رسیدند، اسطوره‌های [[ملت]] [[برگزیده]]، سرزمین [[موعود]] و سرزمین [[اسرائیل]] چراغ راه و راهنمای ایشان بود. آن‌ها [[نماز]] را به زبان عبری می‌خواندند و بر [[فرزندان]] خویش نام‌هایی از داستان‌های [[تورات]] می‌گذاشتند و اولین کتابی که در [[آمریکا]] چاپ کردند، کتاب "[[مزامیر]] [[داوود]]" (سرودهای مذهبی [[داوود]]) بود.
*به این ترتیب، مسیحیتی که با دومین گروه از [[مهاجران]] وارد [[آمریکا]] شد، مسیحیتی [[یهودی]] بود؛ به عبارت دیگر "[[مسیح]]" یسوع ناصری که در رأس [[دین]] [[مسیحیت]] قرار دارد، تبدیل به [[مسیحی]] [[یهودی]] یا یکی از [[پیامبران]] بی‌شمار [[قوم یهود]] شد. با تأثیرپذیری از [[مسیحیت یهودی]] و با آغاز قرن هجدهم، [[اعتقاد]] به برانگیختگی [[یهود]] در [[فلسطین]] تبدیل به یکی از اصول لاهوتی مهم در پروتستان‌های آمریکایی شد؛ به‌طوری که [[اعتقاد]] به [[مسیح منتظر]] و عصر هزاره [[خوشبختی]] [[جایگاه]] مهم و بارزی در [[اعتقادات]] این [[مسیحیان]] پیدا کرد. با ورود [[آمریکا]] به دوره رشد و [[بیداری]] بزرگ مذهبی در دهه ۴۰ قرن نوزدهم، [[مسیحیت]] [[صهیونیسم]] از [[مسیحیت]] [[یهود]]، زاده شد و با [[هدف]] قرار دادن [[فرهنگ]] و [[سیاست]] [[آمریکا]] آن‌ها را ملزم به فریضه برپایی [[اسرائیل]] (برانگیختگی [[یهود]]) و [[حمایت]] از آن‌ها، به‌عنوان فریضه‌ای [[الهی]] و [[فرهنگی]] و در نهایت [[سیاسی]] کرد. به این ترتیب [[صهیونیسم]] آمریکایی دهه‌ها پیشتر، گوی [[سبقت]] را از [[صهیونیسم]] هرتزلی در زمینه برپایی [[اسرائیل]] ربود و این یکی از [[دلایل]] تفسیرکننده [[حمایت]] [[آمریکا]] از برپایی [[اسرائیل]] در سال ۱۹۴۸ و سپس [[پشتیبانی]] [[آمریکا]] از [[اسرائیل]] است. این [[حمایت]] و جانبداری، [[الهی]] و [[فرهنگی]] است که در [[جان]] و [[روح]] و [[سیاست]] آمریکایی‌ها، سال‌ها [[قبل از ظهور]] [[صهیونیسم]] [[یهودی]] و لابی [[یهودی]] -که هرروز بیش از پیش بر [[قدرت]] و نفوذ آن افزوده می‌شود، بی‌آن‌که به احساسات [[مسیحیان]] [[صهیونیست]] آمریکایی توجه کند- نفوذ کرده است.
*بنابراین برای بحث و [[گفتگو]] پیرامون مذهبی شدن و [[یهودی]] شدن [[آمریکا]] می‌بایست، بر جنبش احیای مذهبی در [[آمریکا]] که در بیست و پنج سال آخر قرن بیستم به وقوع پیوست تمرکز نمود و به آن توجه کرد. از سال ۱۹۷۶ ایالات متحده [[آمریکا]] [[شاهد]] به [[قدرت]] رسیدن [[مسیحیت]] اصولگرا بود که اصطلاحا "راست [[مسیحی]]" یا "[[مسیحیان]] راستگرا" نامیده می‌شدند. این مسئله باعث شد تا هزاران نفر از [[جوانان]] آمریکایی به "[[مسیحیان]] دوباره‌زاده‌شده" تبدیل شوند و نظرسنجی مؤسسه "گالوپ" [[آشکار]] ساخت که پنج و یک‌سوم آمریکایی‌ها [[غسل]] تعمید را دوباره انجام دادند. "[[مسیحیان]] دوباره‌زاده‌شده" و [[پیروان]] کلیساهای افراطی و تندرو افزایش دوباره انجام دادند. "[[مسیحیان]] دوباره‌زاده شده" و [[پیروان]] کلیساهای افراطی و تندرو افزایش یافت و شبکه‌های تلویزیونی مذهبی یا "کلیساهای تلویزیونی" تأسیس شدند... این موج به کاخ سفید نیز کشیده شد، به گونه‌ای که رئیس‌جمهور وقت [[آمریکا]] "کارتر" اعلام کرد "[[مسیحی]] دوباره‌زاده‌شده" است. به [[قدرت]] رسیدن [[مسیحیت]] [[سیاسی]] و اصولگرا یا به [[قدرت]] رسیدن [[مسیحیت]] [[صهیونیسم]]، به‌ویژه پس از [[پیروزی]] [[اسرائیل]] در [[جنگ]] ژوئن ۱۹۶۷ و اشغال [[قدس]] توسط‍‌ آن، ارتباط‍‌ پیدا می‌کند و این مسئله‌ای است که [[مسیحیت صهیونیستی]] [[آمریکا]] آن را تأکیدی بر درستی و [[راستی]] پیش‌گویی‌های [[تورات]] و مقدمه نزدیک بودن [[ظهور مسیح]] تلقی کرد. به این ترتیب [[مسیحیت]] [[صهیونیسم]] دارای سازمان‌های مخصوص به خود شد که وسایل گروه‌های فشار "لابی" را به [[خدمت]] گرفت تا بر افکار عمومی و [[کنگره]] [[آمریکا]] با [[هدف]] تأکید بر [[مشروع]] بودن [[دولت اسرائیل]] و [[حمایت]] [[اقتصادی]] و [[نظامی]] و [[سیاسی]] از آن (به‌عنوان فریضه‌ای [[الهی]] و [[اخلاقی]]-آمریکایی) و [[یهودی]] کردن [[قدس]] به‌عنوان شهری که [[مسیح]] پس از ظهورش از آن‌جا بر [[جهان]] [[حکومت]] می‌کند، تأثیر بگذارد. [[قدرت]] یافتن جناح راست [[مسیحی]] در دهه هشتاد و نود هم ادامه یافت، تا این‌که رأی‌دهندگان به آن در انتخابات ریاست‌جمهوری و [[کنگره]] تبدیل به [[قدرت]] مؤثر و بانفوذی شدند. این جناح ۲۵ درصد آراء را در ایالات متحده [[آمریکا]] به خود اختصاص می‌دهد (حدود ده برابر آراء [[یهود]]). در راه [[سلطه]] بر میدان و عرصه [[سیاسی]] [[آمریکا]]، جناح راست [[مسیحی]] با جناح راست [[سیاسی]] در حزب جمهوری‌خواه متحد شد تا حزبی را تشکیل دهند که به "حزب [[الله]]" معروف شد. این مسئله با افزایش نقش راستگرایان [[مسیحی]] که شامل کاتولیک‌های آمریکایی و پروتستان‌ها می‌شد، همراه شد و باعث شد تا "[[یهودیت]] [[مسیحی]]" ویژگی و صفتی جدایی‌ناپذیر، لاهوتی، [[اخلاقی]] و [[فرهنگی]] برای [[آمریکا]] شود، به اندازه‌ای که هرکس در توصیف [[آمریکا]] صفت "[[یهودیت]]" را به [[مسیحیت]] اضافه نمی‌کرد، زبانش قطع می‌شد. این موضوعی بود که طی و پس از انتخابات ریاست‌جمهوری و [[نمایندگان]] در سال ۱۹۹۲ به وقوع پیوست و آمریکای [[یهودی]]-[[مسیحی]] [[شاهد]] به [[قدرت]] رسیدن "بوش" بود. با وجود این‌که در دوره ریاست‌جمهوری "بوش" [[شاهد]] سقوط‍‌ [[اتحاد]] جماهیر شوروی سابق و [[پیروزی]] [[آمریکا]] در [[جنگ]] خلیج‌فارس بودیم.
*دهه نود [[شاهد]] تثبیت و تحکیم سازمان‌های اصولگرای [[مسیحی]] تحت نام‌ها و عنوان‌های مختلف "ائتلاف [[مسیحیان]]"، "احیای اصولگرایی"، "مجلس مطالعات [[خانواده]]"، "تمرکز بر [[خانواده]]"، "ائتلاف ارزش‌های سنتی" و... بود؛ هم‌چنین گروه‌ها و جمعیت‌های [[زور]] و [[خشونت]] ظاهر شدند و برای [[تخریب]] و از بین بردن [[سیستم]] [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] و تأسیس دوباره آن بر اساس [[تعالیم]] و اصول [[کتاب مقدس]]، روی به [[قتل]] و [[کشتار]] و [[خونریزی]] آوردند تا زمینه بازگشت و [[ظهور مسیح]] را فراهم آورند.
*سیستم‌های [[مسیحیت]] [[سیاسی]] و اصولگرا فقط‍‌ به آماده ساختن [[جامعه]] [[آمریکا]] برای بازگشت [[مسیح]] اکتفا نکردند، بلکه [[رسالت]] آن‌ها، [[رسالت]] جهانی و صلیبی بود و نقش آن فقط‍‌ به [[سیاست]] داخلی محدود نمی‌شد، بلکه در [[سیاست]] خارجی امریکا نیز دارای نقش مهم و مؤثری شدند؛ چرا که پشت سر حملات ایالات متحده علیه سازمان [[ملل]] و بدهی‌های صندوق بین المللی [[پول]] و صندوق جمعیت سازمان [[ملل]] قرار داشتند، همان‌گونه که پشت سر تصویب [[قانون]] [[تحریم]] سرنگونی [[مذاهب]] نیز بودند. به این ترتیب آماده ساختن [[جهان]] برای [[پایان تاریخ]] و دومین [[ظهور مسیح]]، در چارچوب [[مسیحیت]] [[سیاسی]] و اصولگرای [[آمریکا]] قرار می‌گرفت<ref>نشریه موعود، شماره ۴۰، ص ۱۶ (مقدمه کتاب المسیح الیهودی و نهایة العالم نوشته رضا هلال، ترجمه قبس زعفرانی).</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۶۳.</ref>.


==مسیحیت سیاسی آمریکا==
براساس [[آیات قرآن]]، [[دین]] [[مسیح]]{{ع}} [[تحریف]] شده و [[آفرینش]] ایشان هم همانند [[آدم]]{{ع}} بوده<ref>{{متن قرآن|إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}}«داستان عیسی نزد خداوند چون داستان آدم است که او را از خاک آفرید و سپس فرمود: باش! و بی‌درنگ موجود شد» سوره آل عمران، آیه ۵۹.</ref> که از مادری بکر زاده شده است. مادر [[عیسی]]{{ع}} از [[زنان]] برجسته عالم است که با [[عالم غیب]] ارتباط داشته است<ref>{{متن قرآن|إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ}}«آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را به کلمه‌ای از خویش نوید می‌دهد (که) نامش مسیح پسر مریم است، در این جهان و در جهان واپسین آبرومند و از نزدیک‌شدگان (به خداوند) است» سوره آل عمران، آیه ۴۵.</ref>. [[قرآن کریم]] به صراحت کسانی را که به [[تثلیث]] معتقدند و او را پسر خدا یا [[خدا]] می‌انگارند، [[کافر]] می‌خواند<ref>{{متن قرآن|لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا إِنْ أَرَادَ أَنْ يُهْلِكَ الْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}«به راستی آنان که گفتند خداوند همان مسیح پسر مریم است کافر شدند؛ بگو: اگر خداوند بخواهد مسیح پسر مریم و مادرش و همه آنان را که روی زمینند هلاک گرداند کسی در برابر او چه اختیاری دارد؟ و فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین و آنچه میان آنهاست از آن خداوند است؛ هر» سوره مائده، آیه ۱۷ و {{متن قرآن|لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلَاثَةٍ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنْ لَمْ يَنْتَهُوا عَمَّا يَقُولُونَ لَيَمَسَّنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}«به راستی آنان که گفتند خداوند یکی از سه (اقنوم) است کافر شدند و هیچ خدایی جز خدای یگانه نیست و اگر از آنچه می‌گویند دست نکشند به یقین به کافران ایشان عذابی دردناک خواهد رسید» سوره مائده، آیه ۷۳.</ref> و بیان می‌دارد که وی را نکشته و به دار نیاویخته‌اند؛ بلکه او به سوی خدا رفته است<ref> {{متن قرآن|وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا}}«و (این) گفتارشان که «ما مسیح عیسی فرزند مریم، پیامبر خداوند را کشتیم» در حالی که او را نکشتند و به صلیب نکشیدند، بلکه بر آنان مشتبه شد و آنان که در این (کار) اختلاف کردند نسبت بدان در تردیدند، هیچ دانشی بدان ندارند، جز پیروی از گمان و به یقین او را نکشت بلکه خداوند او را نزد خویش فرا برد و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۵۷ ـ ۱۵۸</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۲۶۰.</ref>
*به [[قدرت]] رسیدن [[مسیحیت]] [[سیاسی]] و اصولگرا در [[آمریکا]] در ۲۵ سال آخر قرن بیستم، با حوادثی جهانی همراه گردید که شامل احیای اصولگرایی در سه [[دین]] آسمانی [[اسلام]]، [[یهودیت]] و [[مسیحیت]] بود. اما می‌توان ویژگی‌های خاصی برای جنبش [[مسیحیت]] [[سیاسی]] و اصولگرای [[آمریکا]] در نظر گرفت که عبارتند از:  
#[[مسیحیت]] [[سیاسی]] و اصولگرا در [[آمریکا]] "جنبشی پس لائیک" بود که در جامعه‌ای "پس لائیک" [[ظهور]] کرد. جامعه‌ای که لامذهبی را از دو قرن پیش می‌شناخته و از یک قرن قبل در تمام زمینه‌های [[اجتماعی]]، چه در فضای قانونی و [[سیاسی]] و چه در سایر فضاها، با آن آشنا بوده و در آن ریشه دوانده بود. برعکس [[جوامع اسلامی]] که وقتی پدیده لامذهبی در این [[جوامع]] [[ظهور]] کرد، فقط‍‌ [[نخبگان]] غربزده آن را در برمی‌گرفت. یک [[مسلمان]] [[وظایف]] فردی و [[اصطلاحات قرآنی]] را می‌خواند، آن‌ها را می‌شناسد یا به راحتی آن‌ها را به یاد می‌آورد و در آن مسیر گام برمی‌دارد، چون [[مرجع]] کنونی و حال حاضر مذهبی آن است، در حالی که یک آمریکایی چون لامذهبی بر او تأثیر گذاشته است، [[نیاز]] به این دارد که [[وظایف]] فردی و اصطلاحات [[کتاب مقدس]] را دوباره از نو بخواند و فراگیرد و سرانجام این‌که احیای مذهبی در [[آمریکا]] "[[غسل]] تعمید دوباره" از پایین "تأثیر بر [[جامعه]]" یا از بالا "تلاش جهت تغییر [[نظام]]" بود.
#جنبش [[مسیحیت]] [[سیاسی]] و اصولگرا در [[آمریکا]] (برعکس [[جوامع اسلامی]]) در جامعه‌ای دمکراتیک زاده شد، به همین [[دلیل]] [[مقید]] و محدود به [[فرهنگ]] و [[آداب]] و رسومی دمکراتیک است. به همین [[دلیل]] به [[خشونت]] و [[زور]] روی نمی‌آورد، مگر به وسیله گروه‌های بی‌اهمیت و خُرده‌پا، همچنین در معرض قلع‌وقمع و [[سرکوب]] به سان [[جوامع اسلامی]] قرار نمی‌گیرد، مگر در موارد خاصی؛ مانند خودکشی. همچنین به [[قدرت]] رسیدن [[مسیحیت]] [[سیاسی]] و اصولگرا [[آمریکا]] در جامعه‌ای دمکراتیک، آن را به سوی [[مبارزات]] [[سیاسی]] به‌عنوان [[قدرت]] رأی‌دهنده مؤثر و [[حاکمیت]] بر شوراهای مدارس و [[شهرها]] در بسیاری از ایالت‌ها سوق داد و باعث شد تا نمایندگانی در [[کنگره]] و میان [[استانداران]] ایالت‌ها داشته باشد. غیر از آن، راست [[مسیحی]]، در چارچوب سعی و تلاش خویش جهت "تعمید از بالا" [[اقدام]] به ارائه کاندیدای خویش جهت حضور در انتخابات اولیه حزب جمهوری‌خواه در سال ۱۹۸۸ نمود و او کسی نبود جز "پاپ رابرتسون". این تلاش در کاندیداتوری اولیه جهت شرکت در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۰۰ به وسیله معرفی "گری‌پویر" که در [[جنگ]] [[انتخاب]] کاندیداهای حزب جمهوری‌خواه پیروز شده بود، تکرار شد.
#جنبش [[مسیحیت]] [[سیاسی]] و اصولگرای [[آمریکا]]، در جامعه‌ای پسا مدرنیسم و پسا صنعتی [[ظهور]] نمود؛ به همین [[دلیل]] [[توانایی]] خارق العاده‌ای داشت که از زبان و تکنولوژی بسیار پیشرفته برای نشر [[رسالت]] خویش استفاده کند. این مسئله در ابداع "کلیساهای تلویزیونی" و استفاده از "اینترنت" و "[[پست]] الکترونیک" جهت تأسیس شبکه‌های ارتباطی با [[یاران]] و [[پیروان]] خویش و حتی [[مردم]] عادی، طی حملات انتخابی یا جمع‌آوری کمک‌ها با فشار بر [[اداره]] ریاست‌جمهوری و [[کنگره]] نمود پیدا می‌کند.
#در [[جامعه]] [[سرمایه‌داری]] که براساس اصول [[آزادی]] و رقابت [[استوار]] است، نشوونما یافت. به همین [[دلیل]] ملاحظه می‌کنیم، براساس [[منطق]] "بازار" فعالیت می‌کند. به اندازه‌ای که می‌توان گفت به خاطر نبود "[[دین]] رسمی برای [[دولت]]" و یا کلیسای ملی، "بازار آمریکایی [[دین]]" وجود دارد که در آن شبکه‌های مذهبی تلویزیونی (کلیساهای مرئی یا تصویری) و دانشگاه‌های الهیات و سازمان‌های بشارت‌دهنده و دستگاه‌های چاپ کاغذی و الکترونیکی [[مسیحی]] باهم در رقابت هستند.
#جنبش [[مسیحیت]] [[سیاسی]] و اصولگری [[آمریکا]] بسان جنبش [[اسلامی]] شرایط‍‌ [[اجتماعی]] را به [[مبارزه]] فرامی‌خواند. جنبش [[اسلامی]] به [[مبارزه]] با [[بدبختی]] و [[فقر]] مادی و [[اجتماعی]] می‌پردازد. در حالی که نوع آمریکایی آن به [[مبارزه]] با بدبختی‌های [[اجتماعی]] در جامعه‌ای مادی و آزاد، با [[وعده]]، به درمان [[اجتماعی]] از خدای واعظان تلویزیونی و دانشگاه‌های الهیات و درمان‌های سحرآمیز و [[التزام]] به [[قوانین]] خشک [[اخلاقی]] می‌پردازد. قوانینی که سقط‍‌ جنین را منع و هم‌جنس‌بازی را [[تحریم]] کرده و روابط‍‌ جنسی را محدود به [[ازدواج]] می‌کند و کودکانی براساس اصول [[اخلاقی]] [[مسیحیت]] [[تربیت]] می‌کند و آن‌ها را از ارتکاب خلاف موارد فوق یا "پورنوگرافی" برحذر می‌دارد.
*بی‌شک هرکس که به [[سیاست]] داخلی و [[سیاست]] خارجی [[آمریکا]] توجه دارد، می‌بایست بداند که [[مسیحیت]] آمریکایی از زمان پای گذاشتن [[مهاجران]] پروتستانی پورتانی اولیه بر سواحل [[آمریکا]]، صبغه‌ای [[یهودی]] یافت و با اولین [[بیداری]] و [[آگاهی]] بزرگ مذهبی در قرن نوزدهم تبدیل به مسیحیتی [[یهودی]] شد و از آن [[تاریخ]]، [[مسیحیت]] [[صهیونیسم]] از آن نشأت گرفت و نشو و نما یافت<ref>نشریه موعود، شماره ۴۰، ص ۱۹ (مقدمه کتاب المسیح الیهودی و نهایة العالم، نوشته رضا هلال، ترجمه قیس زعفرانی).</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۵۹.</ref>.


==منابع==
اما با این حال، او را فرزند یوسف نجار می‌دانند که چهار تا هشت سال پیش از مبدأ [[تاریخ]] میلادی در بیت‌اللحم زاده شد و در سی سالگی به دست [[حضرت یحیی]]{{ع}} [[غسل]] تعمید داده شد و همانند او به [[موعظه]] و [[تذکیر]] و [[تعلیم]] [[خلق]] پرداخت. وقتی [[عیسی]]{{ع}} به [[تبلیغ دین]] خویش [[همت]] گماشت، [[رهبران]] [[یهود]] راه [[دشمنی]] در پیش گرفتند و سرانجام شورای عالی یهود در [[اورشلیم]]، عیسی{{ع}} را به [[مرگ]] محکوم کرد. [[مسیحیان]] معتقدند [[حضرت عیسی]]{{ع}} همراه دو تن دیگر به صلیب کشیده شده و [[جان]] باخته است؛ اما پس از سه [[روز]] در پیش چشم مادرش [[مریم]]{{س}} و [[حواریون]] از مرقد خویش بیرون آمده و به [[آسمان‌ها]] رفته است و در [[آخر الزمان]]، باری دیگر برمی‌گردد و [[بشر]] را [[نجات]] می‌دهد<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه ص۲۵۶-۲۵۷. </ref>.
* [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']]
* [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']]


==جستارهای وابسته==
== کتاب [[دینی]] [[مسیحیت]] ==
[[کتاب مقدس]] مسحیت‌ دارای دو بخش است: [[عهد]] قدیم‌ یا تورات‌ و عهد جدید یا انجیل‌. بخش دوم تنها نزد مسیحیان [[مقدس]] است. عهد جدید شامل چهار [[انجیل]] متی‌، مرقس‌، لوقا و [[یوحنا]] و نیز [[اعمال]] رسولان‌ و نامه‌های [[پولس]] [[حواری]] است. و اناجیل‌ دیگر بغیر از [[اناجیل]] چهارگانه‌ را کلیسای [[مسیحی]] بی‌اعتبار شمرد. کلمه "انجیل"، یونانی و به معنای [[بشارت]] است محتوای‌ اناجیل، زندگی‌نامه و بیانات [[اخلاقی]] و پندهای حضرت عیسی{{ع}} است. در عهد جدید خبری از [[احکام شرعی]] نیست و مسیحیان به همان احکامِ عهد قدیم‌ پای بندند<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه، ص۲۵۷. </ref>.


==پانویس==
مسیحیان معتقدند اناجیل کنونی نوشته یا املای حضرت عیسی نیست، بلکه حواریون بعد از مرگ زمینی عیسی، با [[الهامات]] [[روح‌القدس]] و پس از [[اجماع]] مسیحیان، آن را به نگارش درآوردند. به سه [[انجیل متی]]، [[مرقس]]، لوقا که محتوا و سبک یکسانی دارند اناجیل هم‌نوا می‌‌گویند. [[انجیل یوحنا]]، از نظر مطالب و سبک نگارش، با اناجیل هم‌نوا متفاوت است؛ زیرا متأثر از [[الهیات]] [[پولس]] نوشته شده و نویسنده آن از [[حواریون]] نیست و [[خدا]] می‌داند چه کسی این [[انجیل]] را نوشته است<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص۳۲۷. </ref>. پولس مبلغ مشهور [[مسیحیت]] در قرن نخست میلادی، بعد از [[مسیح]]، دومین [[شخصیت]] مهم در نظر [[مسیحیان]] است. او نخست [[یهودی]] بود و در اثر تحول [[روحی]] به مسیحیت [[تغییر]] [[دین]] داد و سرانجام پس از مدت‌ها [[حبس]] در [[زندان]] به دستور نرون پادشاه روم به [[قتل]] رسید. نخستین نوشته‌های عهد جدید نامه‌های پولس است. بسیاری از [[اعتقادات]] کنونی چالش‌برانگیز در این [[دین]]، مانند الوهیت عیسی، [[رجعت]] او و [[آمرزش گناهان]] به خاطر صلیب کشیده شدن [[عیسی]]{{ع}}، به او منتسب است<ref>ر.ک: مسلم محمدی|محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص۳۲۷-۳۲۸؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۲۵۷.</ref>.
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}


[[رده:مدخل‌]]
== رسمیت یافتن مسیحیت ==
[[رده:دین مسیحیت]]
مسیحیت از فرقه‌ای یهودی به شمار می‌رفت ولی با گسترش و آشکار شدن آن به صورت [[دینی]] جدید، قسطنطنین کبیر در سال ۳۱۳ م. به مسیحیت گروید و مسیحیت [[کیش]] رسمی [[دولت]] [[روم]] شد. قسطنطنین برای [[حل اختلافات]]، نمایندگانی را از مسیحیان [[جهان]] گرد آورد و به سال ۳۲۵ م. شورایی را سامان داد که آن را "شورای نیقیه" می‌خوانند. این [[شورا]]، [[تثلیث]] را به عنوان [[اعتقاد]] رسمی مسیحیت معتبر شمرد و [[اناجیل]] چهارگانه‌ را به رسمیت [[شناخت]]. از آن پس، شوراهای دیگری نیز بر پا شد که مصوبات آنها را "[[قانون]] [[شرع]]" می‌گویند<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه، ص۲۵۸.</ref>.
 
== تصلیب و تثلیث ==
مسیحیان معتقدند عیسی به صلیب کشیده شد و [[دفن]] گردید، ولی پس از ۳ [[روز]] زنده شد و به [[آسمان]] رفت و نزد [[خداوند]] جای گرفت. هنگامی که بزرگان [[یهود]] دیدند تعالیم [[حضرت عیسی]] در تضاد با منافع آنهاست، برای کشتن او [[توطئه]] کردند، یهودای اسخریوطی یکی از ۱۲ [[حواری]] او، عیسی{{ع}} را به مأموران یهودی [[تسلیم]] کرد. هر چهار انجیل، داستان به صلیب کشیده شدن [[عیسی]] را با اندک اختلافی بیان می‌‌کنند. این اتفاق در سال ۳۳ برای [[حضرت عیسی]] رخ داد که مبدا [[تاریخ]] میلادی نیز گردید. به‌ [[عقیده]] [[مسیحیان]] از آنجا که [[بشر]] از [[حضرت آدم]] تاکنون گرفتار [[گناهان]] مختلف بوده و اثر آن پس از [[توبه]] نیز همچنان باقی است، عیسی{{ع}} با [[تسلیم]] مطلق خود در مقابل [[خدا]]، کفارۀ [[گناه]] [[بشریت]] شد.
 
[[تثلیث]]، به صورت صریح و آشکار در [[کتاب مقدس مسیحیان]] وارد نشده است، هرچند گفته می‌‌شود ریشه‌های آن به برخی عبارات عهد جدید برمی‌گردد. واژۀ پدر دربارۀ خدا را عیسی به کار می‌‌برد و الوهیت عیسی نیز در شورایی در نیقیه [[تأیید]] و پذیرفته شد. [[روح‌القدس]] هم به عقیدۀ مسیحیان فرشتۀ خدا نیست، بلکه او خود خداست، که در [[جهان]] بشری زیست می‌‌کند و جامعۀ [[مسیحی]] را [[ارشاد]] می‌‌کند. با تلاش‌های فراوان که دربارۀ توجیه تثلیث تاکنون انجام شده، اما همگی به نافرجامی کوشش‌های خود معترف هستند و آن را یک [[راز]] می‌‌دانند که قابل بیان با تعابیر بشری نیست<ref>ر.ک: مسلم محمدی|محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص۳۲۸ ـ ۳۲۹.</ref>.
 
== آیین‌های [[مقدس]] مسیحیان ==
در [[دین مسیحیت]] برای [[پیروان]] آن، آیین‌های متعددی آمده است که به جا آوردن آنها به معنای [[ملاقات]] و همسانی با [[حضرت مسیح]] است؛ زیرا آنها معتقدند حضرت مسیح بعد از بازگشت از میان [[مردگان]]، این [[اعمال]] را انجام می‌دهد و با وجود اختلافاتی در تعداد آنها، اما درباره تعمید و عشای ربانی همۀ مسیحیان اتفاق‌نظر دارند.
 
مهمترین و شایع‌ترین [[آیین‌ها]] نزد مسیحیان عبارت‌اند از:
# تعمید: نخستین و مهم‌ترین آیینی که برای ورود به جهان مسیحیت لازم و ضروری است که خدا با آن، همۀ آثار [[زندگی]] و [[مرگ]] عیسی{{ع}} را به فرد اعطا می‌‌کند. تعمید نوعی از شستشو بوده که همراه آن، کشیش این عبارت را می‌‌خواند: تو را به نام پدر، پسر و [[روح‌القدس]] تعمید می‌دهم: [[مسیحیان]] معمولاً در [[روز]] [[عید]] [[پاک]] که مهمترین جشن [[دینی]] مسیحیان، به خاطر یادآوری برخاستن [[مسیح]] از میان [[مردگان]] در روز سوم پس از تصلیب است، تعمید می‌‌گیرند.
# [[تأیید]]: پس از [[فدا]] که [[نجات]] از [[گناه]] و ورود به دنیای [[ایمان]] است، نوبت به تأیید می‌‌رسد، که آن [[شهادت]] و [[گواهی]] فرد به چیزی است که [[خدا]] به وسیلۀ [[عیسی]] برای [[بشریت]] محقق ساخته و کمک خواستن از روح‌القدس برای انجام این [[وظیفه]] است. تأیید توسط اسقف یا [[جانشین]] او با خواندن این عبارت انجام می‌‌شود: روح‌القدس را بپذیر، تا بتوانی به مسیح شهادت دهی.
# اعتراف: مسیحیان در [[آیین]] اعتراف از [[گناهان]] خود [[توبه]] می‌‌کنند و از این طریق [[بخشش]] و [[مغفرت]] [[خداوند]] را طلب می‌‌نمایند که امروزه بیشتر به صورت فردی و در حضور پدران [[روحانی]] انجام می‌‌شود.
# تدهین: آیین تدهین مخصوص [[بیماران]] و با روغن [[مقدس]] است و نشانۀ وجود خدا و [[محبت]] اوست، به اینکه آنها تنها نیستند، بلکه عیسی با ایشان است و آنان را به سمت خدا [[هدایت]] می‌‌کند.
# عشای ربانی: یادبود و بازسازی [[شام]] آخر عیسی با [[حواریون]]، در شب قبل از [[مرگ]] اوست که عیسی در آن هنگام، نان و شراب به شاگردان خود داد، تا آن را به عنوان [[خون]] مسیح بنوشند که به جهت [[آمرزش گناهان]] ریخته می‌‌شود. در این آیین دو مسئله، اساسی و ثابت است: یکی خواندن مقداری از [[کتاب مقدس]] و دیگری خوردن [[قربانی]] مقدس<ref>ر.ک: مسلم محمدی|محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص۳۲۹-۳۳۰.</ref>.
 
== انشعابات [[مسیحیت]] ==
مسیحیت به سه فرقۀ بزرگ [[کاتولیک]]، ارتدکس و [[پروتستان]] انشعاب یافته است. تشکیل [[کلیسای ارتدکس]] و جدایی آن از [[کلیسای کاتولیک]] [[روم]]، نخستین انشعاب مهم در [[مسیحیت]] بود که [[اختلافات]] [[سیاسی]] روم و بیزانس بدین انشعاب دامن زدند. ارتدکس‌ها به بارداری بی‌شائبۀ [[حضرت مریم]]{{ع}} و مصون بودن [[مقامات]] والای کلیسایی از [[خطا]] و [[اشتباه]] [[معتقد]] نیستند. کشیش‌های ارتدکس [[ازدواج]] را برای خود روا می‌دانند و [[عبادات]] شفاهی را به زبان رایج [[مردم]] انجام می‌دهند. سختگیری کلیسای کاتولیک، وجود مقررات [[دست]] و پاگیر و زیر فشار نهادن [[مؤمنان]] [[مسیحی]] قرون وسطی، گروهی از روشنفکران کلیسای روم را به [[اعتراض]] واداشت. این حرکت اعتراض‌آمیز، [[نهضت]] پروتستان نام گرفت که مارتین لوتر از [[رهبران]] این نهضت بود. همۀ فرقه‌های [[مذهب]] پروتستان‌ها مخالف [[قدرت الهی]] پاپ‌اند و معتقدند [[مؤمنین]] در ارتباط با خدا نیازمند کشیش نیستند و کشیشان می‌توانند ازدواج کنند. همچنین، اعتراف به گناه را [[واجب]] نمی‌شمارند و به [[برزخ]] و دوشیزگی حضرت مریم{{ع}} [[اعتقاد]] ندارند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۲۵۹.</ref>.
 
[[جنبش]] اطلاح‌طلبانه پروتستان‌ها با "[[مسیحیت یهودی]]" در [[قرن]] شانزدهم ارتباط‍‌ پیدا می‌کند، به طوری که پروتستان‌ها اعتبار و آبروی [[یهودیان]] را به آنها بازگرداندند و عهد قدیم (یهودیان) بالاترین منبع [[اعتقادی]] پروتستان‌ها شد. با [[انقلاب]] پورتانی‌ها در قرن هفده، [[یهودی]] شدن مسیحیت به اوج خود رسید تاجایی که برخی از آنها [[نماز]] و [[کتاب مقدس]] را به زبان عبری می‌خواندند<ref>ر.ک: [[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۶۳.</ref>.
 
در حال حاضر "[[مسیحیت صهیونیستی]]" جریانی [[فرهنگی]] ـ سیاسی است که با تکیه بر آموزه‌های [[تورات]]، [[تمایلات]] سیاسی [[صهیونیستی]] و امکانات نظامی آمریکا سعی در کسب سلطۀ کامل بر جغرافیای فرهنگی و خاکی [[مسلمین]] (از نیل تا [[فرات]]) دارد. این جریان موضوع [[زمینه‌سازی ظهور]] [[مقدس]] را بهانۀ حضور در خاورمیانه، حمایت از [[اسرائیل]]، تسلط‍‌ بر [[عراق]] و... ساخته و "ظهور حضرت عیسی{{ع}}" را مشروط‍‌ به تشکیل اسرائیل بزرگ، انهدام [[بیت المقدس]]، بنای هیکل سلیمان و بالاخره واقعۀ "[[آرماگدون]]" می‌شناسند و حذف عوامل تحقق این استراتژی، مقابله با [[مسلمین]] و روحیه جهادی [[شیعیان]]، سلطۀ کامل بر ایران اسلامی و قتل‌عام مخالفان [[سلطه]] [[صهیونیسم]] بر [[سرزمین‌های اسلامی]] را مقدمۀ لازم به شمار می‌آورد. متمسک شدن به موضوع "قریب الوقوع بودن ظهور [[حضرت مسیح]]{{ع}} "برای محتوم جلوه دادن سلطۀ [[یهودیت]] و [[مسیحیت]] بر کل [[جهان]] در هیئت [[حکومت جهانی]]، حکایت از طرح زیرکانه و سلطه‌جویانۀ آنها دارد<ref>ر.ک: [[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۶۱.</ref>.
 
== تاریخچه [[مسیحیّت]] در [[جزیرة العرب]] ==
[[زمان]] دقیق ورود مسیحیت به جزیرة العرب معلوم نیست، اما مبشران [[مسیحی]] در قالب کاروان‌های [[تجاری]] و غیر تجاری به جزیرة العرب[[سفر]] می‌کردند و به [[تبلیغ]] [[آیین]] خود می‌پرداختند. از سوی دیگر، راهبانی نیز در سرتاسر بلاد [[عرب]] به سر می‌بردند که به "اساقفه خیام" معروف بودند. این روابط موجب شد در کنار [[بت‌پرستی]]، بزرگ‌ترین [[دین]] شبه جزیره؛ ادیانی چون مسیحیّت نیز به جزیرة العرب راه یابند<ref>ر.ک: [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[مسیحیت (مقاله)|مسیحیت]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)| فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۹۵-۹۶.</ref>.
 
=== [[مسیحیان]] در [[یمن]] ===
[[تاریخ]] انتشار مسیحیّت را در یمن، اوایل قرن چهارم میلادی بیان کرده‌اند و رواج این دین را به مردی [[پارسا]] و کوشا به نام "فیمیون" نسبت داده‌اند. حضور بیست‌ ساله [[حبشیان]] در یمن نیز باعث تقویت [[آیین مسیحیّت]] در آن [[دیار]] شد؛ از این‌رو بسیاری از [[مردم]] مسیحیّت را برای خود [[انتخاب]] کردند و کنیسه‌های مجلل بسیاری در یمن بنا شد و [[نصرانیت]] در [[قبایل]] "[[ربیعه]]" و "[[غسان]]" و "طی" رواج یافت و بسیاری از بزرگان عرب [[نصرانی]] شدند<ref>ر.ک: [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[مسیحیت (مقاله)|مسیحیت]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)| فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۹۵-۹۶.</ref>.
 
=== مسیحیان [[حجاز]] ===
مسیحیان منطقه حجاز را افراد غریبی تشکیل می‌دادند که در قالب [[اشتغال]]، [[تجارت]] و [[بندگی]]، در منطقه حضور داشتند. علاوه بر اینها حضور [[مبلغان]] مسیحی در سرتاسر حجاز را نیز باید به جمع [[مسیحیان]] منطقه اضافه کرد. عده‌ای از [[مردم]] [[مکه]] به [[آیین نصرانیت]] درآمده و در [[طائف]] نیز تعدادی [[مسیحی]] به سر می‌بردند که در اجرای فرایض دینی [[آزاد]] بودند<ref>ر.ک: [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[مسیحیت (مقاله)|مسیحیت]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)| فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۹۷-۹۸.</ref>.
 
=== مسیحیان شرق [[عربستان]] ===
[[مسیحیت]] از طریق [[عراق]]، عمان و [[بحرین]]، به شرق عربستان راه یافته بود. افزون بر آن، [[رومی‌ها]] هم از طریق دریا به آنجا رفتند و در مناطقی چون بحرین ساکن شدند. در قطر و هجر و بعضی از جزایر خلیج فارس نیز مسیحیانی [[زندگی]] می‌‌کردند که غالباً مذهبشان را از مسیحیان [[حیره]] گرفته بودند<ref>ر.ک: [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[مسیحیت (مقاله)|مسیحیت]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)| فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۹۷-۹۸.</ref>.
 
== [[مذاهب]] [[نصرانیه]] ==
مذاهب [[نصرانی]] که به عربستان راه یافته بودند عبارت‌اند از:
# [[مذهب]] یعقوبیه که به [[یعقوب]] البرادعی منسوب‌اند. آنها برای [[حضرت مسیح]]{{ع}} قائل به طبیعت واحد بودند و به "منوفیزیست‌ها" معروف‌اند. مرکز این مذهب، عراق بود و از آنجا به منطقه [[بادیه]] و شرق [[جزیرة العرب]] راه یافت.
# مذهب نسطوریه نیز منسوب به نسطوریوس بودند. آنان قائل به دو طبیعتی بودن حضرت مسیح{{ع}} (طبیعتی [[انسانی]] و طبیعتی [[الهی]]) بودند. این مذهب، نخست به "حیره" راه یافت و از آنجا به واسطه قافله‌های [[تجاری]] و [[مبلغان]] مسیحی که دائم بین حیره و [[یمن]] در حرکت بودند، به یمامه و بعد به [[نجران]] و یمن راه یافت و سپس از راه عراق و یمن به قطر، بحرین، عمان و دیگر نواحی شبه‌ جزیره منتشر شد. نسطوریان تا ظهور اسلام در یمن پابرجا بودند<ref>ر.ک: [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[مسیحیت (مقاله)|مسیحیت]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)| فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۹۷-۹۸.</ref>.
 
== مسیحیان در عصر ظهور پیامبر خاتم{{صل}} ==
در [[زمان ظهور]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}}، نجران مرکز [[مسیحیان]] در بلاد [[عرب]] به شمار می‌رفت و [[نظام سیاسی]] و [[اداری]] خاصی داشت. "اسقف" [[امام]] و [[رئیس]] [[مدارس]] آنها، "العاقب" [[امیر]] [[قوم]] و صاحب رأی‌شان و "السید" رئیس اجتماعاتشان بود. [[خداوند]] در [[قرآن]]، مسیحیان [[جزیرة العرب]] را به علت مواضع ملایم‌تری که در برابر [[پیامبر]]{{صل}} اتخاذ می‌کردند، [[تمجید]] و آنان را نزدیک‌ترین [[دوستان]] [[مسلمانان]] معرفی کرده است. [[جریان مباهله]] جدی‌ترین رودررویی مسیحیان و مسلمانان است که در پی انصراف مسیحیان از [[مباهله]]، پیامبر{{صل}} آنان را به پرداخت [[جزیه]]، ملزم کردند<ref>ر.ک: [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[مسیحیت (مقاله)|مسیحیت]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)| فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱]]، ص۹۸-۹۹.</ref>.
 
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
* [[پیروان ادیان آسمانی]]
* [[اهل کتاب]]
* [[مجوس]]
* [[یهودیان]]
* [[صابئه]]
* [[سیئات اهل کتاب]]
* [[وعید اهل کتاب]]
* [[برخورد با اهل کتاب]]
* [[برخورد با مسیحیان]]
* [[جهاد با اهل کتاب]]
* [[اهل ذمه]]
* [[شروط ذمه]]
* [[صاغر]]
* [[نقض ذمه]]
* [[اقلیتهای مذهبی]]
{{پایان مدخل‌ وابسته}}
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، '''فرهنگ شیعه''']]
# [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']]
# [[پرونده:10119661.jpg|22px]] [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات علم کلام''']]
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[مسیحیت (مقاله)|مسیحیت]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
{{نبوت شناسی}}
 
[[رده:ادیان ابراهیمی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۱۰

مقدمه

مسیحیت آیین حضرت عیسای مسیح(ع) است و به کسانی که بر دین حضرت عیسی(ع) و معتقد به "انجیل" به عنوان کتاب آسمانی‌اند، مسیحی یا نصرانی گفته می‌‌شود.

مسیح یکی از لقب‌های عیسی بن مریم است. در این آیین، مسیحیان که از دین اصلی انحراف پیدا کرده‌اند، به سه خدا معتقداند: پدر، پسر، روح القدس و در همان حال، آن سه را یکی می‌‌دانند. می‌‌پندارند که عیسی کشته شد و به دار آویخته شد، تا فدیه گناهان امت خویش باشد. یک‌شنبه‌ها برای مراسم مذهبی در کلیسا جمع می‌شوند. برخی از افکار و احکام دینی آنان در "انجیل" آمده است.

مسیحیان به سه فرقه مهم تقسیم شده‌اند: کاتولیک، اُرتدوکس و پروتِستانت و هر یک از این فرقه‌ها هم شعبه‌هایی دارد. بیشتر پیروان این دین در آمریکا و کشورهای اروپایی زندگی می‌‌کنند[۱].

زندگینامه حضرت عیسی(ع)

دین مسیحیت از ادیان فراگیر و بزرگ آسمانی و آیین حضرت عیسی بن مریم(ع) است. حضرت عیسی(ع) در قرآن کریم از جایگاه و مقام والایی برخوردار بوده و از پیامبران اولوالعزم و صاحب کتاب انجیل[۲] به حساب می‌‌آید[۳] که خلقتی خاص و معجزه‌آسا[۴] و وجودی مبارک[۵] داشته و به آسمان عروج کرده است[۶]. در قرآن برای ایشان اسم‌هایی مانند مسیح[۷]، روح الله[۸]، عبدالله[۹] و کلمة الله[۱۰] بیان شده است[۱۱].

براساس آیات قرآن، دین مسیح(ع) تحریف شده و آفرینش ایشان هم همانند آدم(ع) بوده[۱۲] که از مادری بکر زاده شده است. مادر عیسی(ع) از زنان برجسته عالم است که با عالم غیب ارتباط داشته است[۱۳]. قرآن کریم به صراحت کسانی را که به تثلیث معتقدند و او را پسر خدا یا خدا می‌انگارند، کافر می‌خواند[۱۴] و بیان می‌دارد که وی را نکشته و به دار نیاویخته‌اند؛ بلکه او به سوی خدا رفته است[۱۵].[۱۶]

اما با این حال، او را فرزند یوسف نجار می‌دانند که چهار تا هشت سال پیش از مبدأ تاریخ میلادی در بیت‌اللحم زاده شد و در سی سالگی به دست حضرت یحیی(ع) غسل تعمید داده شد و همانند او به موعظه و تذکیر و تعلیم خلق پرداخت. وقتی عیسی(ع) به تبلیغ دین خویش همت گماشت، رهبران یهود راه دشمنی در پیش گرفتند و سرانجام شورای عالی یهود در اورشلیم، عیسی(ع) را به مرگ محکوم کرد. مسیحیان معتقدند حضرت عیسی(ع) همراه دو تن دیگر به صلیب کشیده شده و جان باخته است؛ اما پس از سه روز در پیش چشم مادرش مریم(س) و حواریون از مرقد خویش بیرون آمده و به آسمان‌ها رفته است و در آخر الزمان، باری دیگر برمی‌گردد و بشر را نجات می‌دهد[۱۷].

کتاب دینی مسیحیت

کتاب مقدس مسحیت‌ دارای دو بخش است: عهد قدیم‌ یا تورات‌ و عهد جدید یا انجیل‌. بخش دوم تنها نزد مسیحیان مقدس است. عهد جدید شامل چهار انجیل متی‌، مرقس‌، لوقا و یوحنا و نیز اعمال رسولان‌ و نامه‌های پولس حواری است. و اناجیل‌ دیگر بغیر از اناجیل چهارگانه‌ را کلیسای مسیحی بی‌اعتبار شمرد. کلمه "انجیل"، یونانی و به معنای بشارت است محتوای‌ اناجیل، زندگی‌نامه و بیانات اخلاقی و پندهای حضرت عیسی(ع) است. در عهد جدید خبری از احکام شرعی نیست و مسیحیان به همان احکامِ عهد قدیم‌ پای بندند[۱۸].

مسیحیان معتقدند اناجیل کنونی نوشته یا املای حضرت عیسی نیست، بلکه حواریون بعد از مرگ زمینی عیسی، با الهامات روح‌القدس و پس از اجماع مسیحیان، آن را به نگارش درآوردند. به سه انجیل متی، مرقس، لوقا که محتوا و سبک یکسانی دارند اناجیل هم‌نوا می‌‌گویند. انجیل یوحنا، از نظر مطالب و سبک نگارش، با اناجیل هم‌نوا متفاوت است؛ زیرا متأثر از الهیات پولس نوشته شده و نویسنده آن از حواریون نیست و خدا می‌داند چه کسی این انجیل را نوشته است[۱۹]. پولس مبلغ مشهور مسیحیت در قرن نخست میلادی، بعد از مسیح، دومین شخصیت مهم در نظر مسیحیان است. او نخست یهودی بود و در اثر تحول روحی به مسیحیت تغییر دین داد و سرانجام پس از مدت‌ها حبس در زندان به دستور نرون پادشاه روم به قتل رسید. نخستین نوشته‌های عهد جدید نامه‌های پولس است. بسیاری از اعتقادات کنونی چالش‌برانگیز در این دین، مانند الوهیت عیسی، رجعت او و آمرزش گناهان به خاطر صلیب کشیده شدن عیسی(ع)، به او منتسب است[۲۰].

رسمیت یافتن مسیحیت

مسیحیت از فرقه‌ای یهودی به شمار می‌رفت ولی با گسترش و آشکار شدن آن به صورت دینی جدید، قسطنطنین کبیر در سال ۳۱۳ م. به مسیحیت گروید و مسیحیت کیش رسمی دولت روم شد. قسطنطنین برای حل اختلافات، نمایندگانی را از مسیحیان جهان گرد آورد و به سال ۳۲۵ م. شورایی را سامان داد که آن را "شورای نیقیه" می‌خوانند. این شورا، تثلیث را به عنوان اعتقاد رسمی مسیحیت معتبر شمرد و اناجیل چهارگانه‌ را به رسمیت شناخت. از آن پس، شوراهای دیگری نیز بر پا شد که مصوبات آنها را "قانون شرع" می‌گویند[۲۱].

تصلیب و تثلیث

مسیحیان معتقدند عیسی به صلیب کشیده شد و دفن گردید، ولی پس از ۳ روز زنده شد و به آسمان رفت و نزد خداوند جای گرفت. هنگامی که بزرگان یهود دیدند تعالیم حضرت عیسی در تضاد با منافع آنهاست، برای کشتن او توطئه کردند، یهودای اسخریوطی یکی از ۱۲ حواری او، عیسی(ع) را به مأموران یهودی تسلیم کرد. هر چهار انجیل، داستان به صلیب کشیده شدن عیسی را با اندک اختلافی بیان می‌‌کنند. این اتفاق در سال ۳۳ برای حضرت عیسی رخ داد که مبدا تاریخ میلادی نیز گردید. به‌ عقیده مسیحیان از آنجا که بشر از حضرت آدم تاکنون گرفتار گناهان مختلف بوده و اثر آن پس از توبه نیز همچنان باقی است، عیسی(ع) با تسلیم مطلق خود در مقابل خدا، کفارۀ گناه بشریت شد.

تثلیث، به صورت صریح و آشکار در کتاب مقدس مسیحیان وارد نشده است، هرچند گفته می‌‌شود ریشه‌های آن به برخی عبارات عهد جدید برمی‌گردد. واژۀ پدر دربارۀ خدا را عیسی به کار می‌‌برد و الوهیت عیسی نیز در شورایی در نیقیه تأیید و پذیرفته شد. روح‌القدس هم به عقیدۀ مسیحیان فرشتۀ خدا نیست، بلکه او خود خداست، که در جهان بشری زیست می‌‌کند و جامعۀ مسیحی را ارشاد می‌‌کند. با تلاش‌های فراوان که دربارۀ توجیه تثلیث تاکنون انجام شده، اما همگی به نافرجامی کوشش‌های خود معترف هستند و آن را یک راز می‌‌دانند که قابل بیان با تعابیر بشری نیست[۲۲].

آیین‌های مقدس مسیحیان

در دین مسیحیت برای پیروان آن، آیین‌های متعددی آمده است که به جا آوردن آنها به معنای ملاقات و همسانی با حضرت مسیح است؛ زیرا آنها معتقدند حضرت مسیح بعد از بازگشت از میان مردگان، این اعمال را انجام می‌دهد و با وجود اختلافاتی در تعداد آنها، اما درباره تعمید و عشای ربانی همۀ مسیحیان اتفاق‌نظر دارند.

مهمترین و شایع‌ترین آیین‌ها نزد مسیحیان عبارت‌اند از:

  1. تعمید: نخستین و مهم‌ترین آیینی که برای ورود به جهان مسیحیت لازم و ضروری است که خدا با آن، همۀ آثار زندگی و مرگ عیسی(ع) را به فرد اعطا می‌‌کند. تعمید نوعی از شستشو بوده که همراه آن، کشیش این عبارت را می‌‌خواند: تو را به نام پدر، پسر و روح‌القدس تعمید می‌دهم: مسیحیان معمولاً در روز عید پاک که مهمترین جشن دینی مسیحیان، به خاطر یادآوری برخاستن مسیح از میان مردگان در روز سوم پس از تصلیب است، تعمید می‌‌گیرند.
  2. تأیید: پس از فدا که نجات از گناه و ورود به دنیای ایمان است، نوبت به تأیید می‌‌رسد، که آن شهادت و گواهی فرد به چیزی است که خدا به وسیلۀ عیسی برای بشریت محقق ساخته و کمک خواستن از روح‌القدس برای انجام این وظیفه است. تأیید توسط اسقف یا جانشین او با خواندن این عبارت انجام می‌‌شود: روح‌القدس را بپذیر، تا بتوانی به مسیح شهادت دهی.
  3. اعتراف: مسیحیان در آیین اعتراف از گناهان خود توبه می‌‌کنند و از این طریق بخشش و مغفرت خداوند را طلب می‌‌نمایند که امروزه بیشتر به صورت فردی و در حضور پدران روحانی انجام می‌‌شود.
  4. تدهین: آیین تدهین مخصوص بیماران و با روغن مقدس است و نشانۀ وجود خدا و محبت اوست، به اینکه آنها تنها نیستند، بلکه عیسی با ایشان است و آنان را به سمت خدا هدایت می‌‌کند.
  5. عشای ربانی: یادبود و بازسازی شام آخر عیسی با حواریون، در شب قبل از مرگ اوست که عیسی در آن هنگام، نان و شراب به شاگردان خود داد، تا آن را به عنوان خون مسیح بنوشند که به جهت آمرزش گناهان ریخته می‌‌شود. در این آیین دو مسئله، اساسی و ثابت است: یکی خواندن مقداری از کتاب مقدس و دیگری خوردن قربانی مقدس[۲۳].

انشعابات مسیحیت

مسیحیت به سه فرقۀ بزرگ کاتولیک، ارتدکس و پروتستان انشعاب یافته است. تشکیل کلیسای ارتدکس و جدایی آن از کلیسای کاتولیک روم، نخستین انشعاب مهم در مسیحیت بود که اختلافات سیاسی روم و بیزانس بدین انشعاب دامن زدند. ارتدکس‌ها به بارداری بی‌شائبۀ حضرت مریم(ع) و مصون بودن مقامات والای کلیسایی از خطا و اشتباه معتقد نیستند. کشیش‌های ارتدکس ازدواج را برای خود روا می‌دانند و عبادات شفاهی را به زبان رایج مردم انجام می‌دهند. سختگیری کلیسای کاتولیک، وجود مقررات دست و پاگیر و زیر فشار نهادن مؤمنان مسیحی قرون وسطی، گروهی از روشنفکران کلیسای روم را به اعتراض واداشت. این حرکت اعتراض‌آمیز، نهضت پروتستان نام گرفت که مارتین لوتر از رهبران این نهضت بود. همۀ فرقه‌های مذهب پروتستان‌ها مخالف قدرت الهی پاپ‌اند و معتقدند مؤمنین در ارتباط با خدا نیازمند کشیش نیستند و کشیشان می‌توانند ازدواج کنند. همچنین، اعتراف به گناه را واجب نمی‌شمارند و به برزخ و دوشیزگی حضرت مریم(ع) اعتقاد ندارند[۲۴].

جنبش اطلاح‌طلبانه پروتستان‌ها با "مسیحیت یهودی" در قرن شانزدهم ارتباط‍‌ پیدا می‌کند، به طوری که پروتستان‌ها اعتبار و آبروی یهودیان را به آنها بازگرداندند و عهد قدیم (یهودیان) بالاترین منبع اعتقادی پروتستان‌ها شد. با انقلاب پورتانی‌ها در قرن هفده، یهودی شدن مسیحیت به اوج خود رسید تاجایی که برخی از آنها نماز و کتاب مقدس را به زبان عبری می‌خواندند[۲۵].

در حال حاضر "مسیحیت صهیونیستی" جریانی فرهنگی ـ سیاسی است که با تکیه بر آموزه‌های تورات، تمایلات سیاسی صهیونیستی و امکانات نظامی آمریکا سعی در کسب سلطۀ کامل بر جغرافیای فرهنگی و خاکی مسلمین (از نیل تا فرات) دارد. این جریان موضوع زمینه‌سازی ظهور مقدس را بهانۀ حضور در خاورمیانه، حمایت از اسرائیل، تسلط‍‌ بر عراق و... ساخته و "ظهور حضرت عیسی(ع)" را مشروط‍‌ به تشکیل اسرائیل بزرگ، انهدام بیت المقدس، بنای هیکل سلیمان و بالاخره واقعۀ "آرماگدون" می‌شناسند و حذف عوامل تحقق این استراتژی، مقابله با مسلمین و روحیه جهادی شیعیان، سلطۀ کامل بر ایران اسلامی و قتل‌عام مخالفان سلطه صهیونیسم بر سرزمین‌های اسلامی را مقدمۀ لازم به شمار می‌آورد. متمسک شدن به موضوع "قریب الوقوع بودن ظهور حضرت مسیح(ع) "برای محتوم جلوه دادن سلطۀ یهودیت و مسیحیت بر کل جهان در هیئت حکومت جهانی، حکایت از طرح زیرکانه و سلطه‌جویانۀ آنها دارد[۲۶].

تاریخچه مسیحیّت در جزیرة العرب

زمان دقیق ورود مسیحیت به جزیرة العرب معلوم نیست، اما مبشران مسیحی در قالب کاروان‌های تجاری و غیر تجاری به جزیرة العربسفر می‌کردند و به تبلیغ آیین خود می‌پرداختند. از سوی دیگر، راهبانی نیز در سرتاسر بلاد عرب به سر می‌بردند که به "اساقفه خیام" معروف بودند. این روابط موجب شد در کنار بت‌پرستی، بزرگ‌ترین دین شبه جزیره؛ ادیانی چون مسیحیّت نیز به جزیرة العرب راه یابند[۲۷].

مسیحیان در یمن

تاریخ انتشار مسیحیّت را در یمن، اوایل قرن چهارم میلادی بیان کرده‌اند و رواج این دین را به مردی پارسا و کوشا به نام "فیمیون" نسبت داده‌اند. حضور بیست‌ ساله حبشیان در یمن نیز باعث تقویت آیین مسیحیّت در آن دیار شد؛ از این‌رو بسیاری از مردم مسیحیّت را برای خود انتخاب کردند و کنیسه‌های مجلل بسیاری در یمن بنا شد و نصرانیت در قبایل "ربیعه" و "غسان" و "طی" رواج یافت و بسیاری از بزرگان عرب نصرانی شدند[۲۸].

مسیحیان حجاز

مسیحیان منطقه حجاز را افراد غریبی تشکیل می‌دادند که در قالب اشتغال، تجارت و بندگی، در منطقه حضور داشتند. علاوه بر اینها حضور مبلغان مسیحی در سرتاسر حجاز را نیز باید به جمع مسیحیان منطقه اضافه کرد. عده‌ای از مردم مکه به آیین نصرانیت درآمده و در طائف نیز تعدادی مسیحی به سر می‌بردند که در اجرای فرایض دینی آزاد بودند[۲۹].

مسیحیان شرق عربستان

مسیحیت از طریق عراق، عمان و بحرین، به شرق عربستان راه یافته بود. افزون بر آن، رومی‌ها هم از طریق دریا به آنجا رفتند و در مناطقی چون بحرین ساکن شدند. در قطر و هجر و بعضی از جزایر خلیج فارس نیز مسیحیانی زندگی می‌‌کردند که غالباً مذهبشان را از مسیحیان حیره گرفته بودند[۳۰].

مذاهب نصرانیه

مذاهب نصرانی که به عربستان راه یافته بودند عبارت‌اند از:

  1. مذهب یعقوبیه که به یعقوب البرادعی منسوب‌اند. آنها برای حضرت مسیح(ع) قائل به طبیعت واحد بودند و به "منوفیزیست‌ها" معروف‌اند. مرکز این مذهب، عراق بود و از آنجا به منطقه بادیه و شرق جزیرة العرب راه یافت.
  2. مذهب نسطوریه نیز منسوب به نسطوریوس بودند. آنان قائل به دو طبیعتی بودن حضرت مسیح(ع) (طبیعتی انسانی و طبیعتی الهی) بودند. این مذهب، نخست به "حیره" راه یافت و از آنجا به واسطه قافله‌های تجاری و مبلغان مسیحی که دائم بین حیره و یمن در حرکت بودند، به یمامه و بعد به نجران و یمن راه یافت و سپس از راه عراق و یمن به قطر، بحرین، عمان و دیگر نواحی شبه‌ جزیره منتشر شد. نسطوریان تا ظهور اسلام در یمن پابرجا بودند[۳۱].

مسیحیان در عصر ظهور پیامبر خاتم(ص)

در زمان ظهور پیامبر اسلام(ص)، نجران مرکز مسیحیان در بلاد عرب به شمار می‌رفت و نظام سیاسی و اداری خاصی داشت. "اسقف" امام و رئیس مدارس آنها، "العاقب" امیر قوم و صاحب رأی‌شان و "السید" رئیس اجتماعاتشان بود. خداوند در قرآن، مسیحیان جزیرة العرب را به علت مواضع ملایم‌تری که در برابر پیامبر(ص) اتخاذ می‌کردند، تمجید و آنان را نزدیک‌ترین دوستان مسلمانان معرفی کرده است. جریان مباهله جدی‌ترین رودررویی مسیحیان و مسلمانان است که در پی انصراف مسیحیان از مباهله، پیامبر(ص) آنان را به پرداخت جزیه، ملزم کردند[۳۲].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۱۵.
  2. وَقَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِمْ بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَيْنَاهُ الْإِنْجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ«و از پی آنان عیسی بن مریم را فرستادیم در حالی که تورات پیش از خود را راست می‌شمرد و به او انجیل دادیم که در آن رهنمود و روشنایی بود و تورات پیش از خود را راست می‌شمرد و رهنمود و پند برای پرهیزگاران بود» سوره مائده، آیه ۴۶.
  3. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص۳۲۴.
  4. سوره مریم، آیه ۱۵-۳۵.
  5. قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنْتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا«(نوزاد) گفت: بی‌گمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است و هر جا باشم مرا خجسته گردانیده و تا زنده‌ام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است» سوره مریم، آیه ۳۰ ـ ۳۱
  6. إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَجَاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ«آنگاه خداوند فرمود: ای عیسی! من بازگیرنده تو و فرابرنده تو سوی خویش و رهایی‌بخش تو از گروه کافرانم و پیروان تو را تا روز رستخیز بر کافران برتر می‌گمارم سپس بازگشت شما به سوی من است و در آنچه اختلاف می‌داشتید میان شما داوری خواهم کرد» سوره آل عمران، آیه ۵۵.
  7. إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ«آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را به کلمه‌ای از خویش نوید می‌دهد (که) نامش مسیح پسر مریم است، در این جهان و در جهان واپسین آبرومند و از نزدیک‌شدگان (به خداوند) است» سوره آل عمران، آیه ۴۵؛ وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ«و (این) گفتارشان که «ما مسیح عیسی فرزند مریم، پیامبر خداوند را کشتیم» در حالی که او را نکشتند و به صلیب نکشیدند، بلکه بر آنان مشتبه شد و آنان که در این (کار) اختلاف کردند نسبت بدان در تردیدند، هیچ دانشی بدان ندارند، جز پیروی از گمان و به یقین او را نکشت» سوره نساء، آیه ۱۵۷.
  8. إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ«ای اهل کتاب! در دینتان غلوّ نورزید و درباره خداوند جز راستی سخنی بر زبان نیاورید؛ جز این نیست که مسیح عیسی پسر مریم، پیامبر خداوند و «کلمه اوست»» سوره نساء، آیه ۱۷۱.
  9. قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا«(نوزاد) گفت: بی‌گمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است» سوره مریم، آیه ۳۰.
  10. إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ«آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را به کلمه‌ای از خویش نوید می‌دهد (که) نامش مسیح پسر مریم است، در این جهان و در جهان واپسین آبرومند و از نزدیک‌شدگان (به خداوند) است» سوره آل عمران، آیه ۴۵؛ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ«ای اهل کتاب! در دینتان غلوّ نورزید و درباره خداوند جز راستی سخنی بر زبان نیاورید؛ جز این نیست که مسیح عیسی پسر مریم، پیامبر خداوند و «کلمه اوست»» سوره نساء، آیه ۱۷۱.
  11. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص۳۲۴-۳۲۵؛ فرهنگ شیعه، ص۲۵۷.
  12. إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ«داستان عیسی نزد خداوند چون داستان آدم است که او را از خاک آفرید و سپس فرمود: باش! و بی‌درنگ موجود شد» سوره آل عمران، آیه ۵۹.
  13. إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ«آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را به کلمه‌ای از خویش نوید می‌دهد (که) نامش مسیح پسر مریم است، در این جهان و در جهان واپسین آبرومند و از نزدیک‌شدگان (به خداوند) است» سوره آل عمران، آیه ۴۵.
  14. لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا إِنْ أَرَادَ أَنْ يُهْلِكَ الْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ«به راستی آنان که گفتند خداوند همان مسیح پسر مریم است کافر شدند؛ بگو: اگر خداوند بخواهد مسیح پسر مریم و مادرش و همه آنان را که روی زمینند هلاک گرداند کسی در برابر او چه اختیاری دارد؟ و فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین و آنچه میان آنهاست از آن خداوند است؛ هر» سوره مائده، آیه ۱۷ و لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلَاثَةٍ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنْ لَمْ يَنْتَهُوا عَمَّا يَقُولُونَ لَيَمَسَّنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ«به راستی آنان که گفتند خداوند یکی از سه (اقنوم) است کافر شدند و هیچ خدایی جز خدای یگانه نیست و اگر از آنچه می‌گویند دست نکشند به یقین به کافران ایشان عذابی دردناک خواهد رسید» سوره مائده، آیه ۷۳.
  15. وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا«و (این) گفتارشان که «ما مسیح عیسی فرزند مریم، پیامبر خداوند را کشتیم» در حالی که او را نکشتند و به صلیب نکشیدند، بلکه بر آنان مشتبه شد و آنان که در این (کار) اختلاف کردند نسبت بدان در تردیدند، هیچ دانشی بدان ندارند، جز پیروی از گمان و به یقین او را نکشت بلکه خداوند او را نزد خویش فرا برد و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۵۷ ـ ۱۵۸
  16. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص۲۶۰.
  17. ر.ک: فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه ص۲۵۶-۲۵۷.
  18. ر.ک: فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه، ص۲۵۷.
  19. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص۳۲۷.
  20. ر.ک: مسلم محمدی|محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص۳۲۷-۳۲۸؛ فرهنگ شیعه، ص۲۵۷.
  21. ر.ک: فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه، ص۲۵۸.
  22. ر.ک: مسلم محمدی|محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص۳۲۸ ـ ۳۲۹.
  23. ر.ک: مسلم محمدی|محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص۳۲۹-۳۳۰.
  24. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص۲۵۹.
  25. ر.ک: مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص۶۶۳.
  26. ر.ک: مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص۶۶۱.
  27. ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مسیحیت، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱، ص۹۵-۹۶.
  28. ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مسیحیت، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱، ص۹۵-۹۶.
  29. ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مسیحیت، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱، ص۹۷-۹۸.
  30. ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مسیحیت، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱، ص۹۷-۹۸.
  31. ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مسیحیت، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱، ص۹۷-۹۸.
  32. ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مسیحیت، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱، ص۹۸-۹۹.