چرا انتظار فرج افضل اعمال است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
[[پرونده:11518.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[سید منذر حکیم]]]] | [[پرونده:11518.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[سید منذر حکیم]]]] | ||
::::::[[آیت الله]] [[سید منذر حکیم]] در کتاب ''«[[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]»'' در اين باره گفته است: | ::::::[[آیت الله]] [[سید منذر حکیم]] در کتاب ''«[[پیشوایان هدایت ج۱۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]»'' در اين باره گفته است: | ||
::::::«[[روایات]] شریف با اهتمامی زایدالوصف بر [[عظمت]] آثار و [[نتایج انتظار]] [[فرج]] به صورت کلی تأکید میکند؛ که خصوصاً و به عنوان بارزترین مصداق، [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] و [[انتظار]] آن را نیز شامل میگردد. برخی از این [[روایات]] چنین انتظاری را از [[برترین]] عبادتهای [[مؤمن]] دانستهاند که در [[حدیث]] مروی از [[حضرت]] [[امیر المؤمنین علی]] {{ع}} آمده است: {{ | ::::::«[[روایات]] شریف با اهتمامی زایدالوصف بر [[عظمت]] آثار و [[نتایج انتظار]] [[فرج]] به صورت کلی تأکید میکند؛ که خصوصاً و به عنوان بارزترین مصداق، [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] و [[انتظار]] آن را نیز شامل میگردد. برخی از این [[روایات]] چنین انتظاری را از [[برترین]] عبادتهای [[مؤمن]] دانستهاند که در [[حدیث]] مروی از [[حضرت]] [[امیر المؤمنین علی]] {{ع}} آمده است: {{متن حدیث|"اَفضَلُ عِبادةِ الْمُؤْمِنِ اِنتِظارُ فَرَجِ اللّهِ"}} [[برترین]] [[عبادات]] [[مؤمن]] [[انتظار]] کشیدن برای [[گشایش]] [[خداوند]] است<ref>برقی، محاسن و به نقل از آن، بحار الأنوار ۵۲، ۱۳۱.</ref>. و بدون [[شک]] [[عبادت]] [[مؤمن]] از [[عبادت]] مطلق [[مسلمان]] بافضیلتتر است. | ||
::::::پس اگر [[انتظار فرج]] با [[نیت]] [[خالص]] و به قصد [[تعبد]] انجام شده، مشوب به هیچ انگیزه مادی و دنیوی نباشد، از میان همه عباداتِ بافضیلت برترینِ آنها است و به همین سبب میتواند از [[بهترین]] راههای [[تقرب به خداوند]] متعال قرار گیرد. | ::::::پس اگر [[انتظار فرج]] با [[نیت]] [[خالص]] و به قصد [[تعبد]] انجام شده، مشوب به هیچ انگیزه مادی و دنیوی نباشد، از میان همه عباداتِ بافضیلت برترینِ آنها است و به همین سبب میتواند از [[بهترین]] راههای [[تقرب به خداوند]] متعال قرار گیرد. | ||
::::::[[حضرت]] [[امام صادق]] {{ع}} در خصوص [[انتظار فرج]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} میفرمایند: خوش به حال [[شیعیان]] [[قائم]] ما که در زمان غیبتش [[انتظار]] ظهورش را میکشند و در زمان ظهورش از او [[پیروی]] میکنند، چنین کسانی [[دوستان]] [[خدا]] ([[أولیاءالله]]) هستند که هیچ [[ترس]] و اندوهی در ایشان راه ندارد"<ref>کمال الدین، ۳۵۷.</ref>. به همین جهت است که به تعبیر [[حضرت]] [[امام سجاد]] {{ع}}: [[انتظار فرج]] خود "بزرگترین [[فرج]]" است<ref>کمال الدین، ۳۲۰.</ref> و [[منتظر فرج]] [[شایستگی]] وارد شدن در زمره [[اولیای الهی]] را پیدا میکند. | ::::::[[حضرت]] [[امام صادق]] {{ع}} در خصوص [[انتظار فرج]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} میفرمایند: خوش به حال [[شیعیان]] [[قائم]] ما که در زمان غیبتش [[انتظار]] ظهورش را میکشند و در زمان ظهورش از او [[پیروی]] میکنند، چنین کسانی [[دوستان]] [[خدا]] ([[أولیاءالله]]) هستند که هیچ [[ترس]] و اندوهی در ایشان راه ندارد"<ref>کمال الدین، ۳۵۷.</ref>. به همین جهت است که به تعبیر [[حضرت]] [[امام سجاد]] {{ع}}: [[انتظار فرج]] خود "بزرگترین [[فرج]]" است<ref>کمال الدین، ۳۲۰.</ref> و [[منتظر فرج]] [[شایستگی]] وارد شدن در زمره [[اولیای الهی]] را پیدا میکند. | ||
::::::به تعبیر [[روایات]]، [[انتظار]] صادقانه یک [[مؤمن]] برای [[ظهور]] [[امام]] زمانش، [[اخلاص]] او را افزایش داده، [[شک]] و [[تردید]] را از دامان ایمانش میزداید. | ::::::به تعبیر [[روایات]]، [[انتظار]] صادقانه یک [[مؤمن]] برای [[ظهور]] [[امام]] زمانش، [[اخلاص]] او را افزایش داده، [[شک]] و [[تردید]] را از دامان ایمانش میزداید. | ||
::::::[[حضرت]] [[امام جواد]] {{ع}} میفرماید: ... او را غیبتی است که روزهایش بسیار و مدتش طولانی خواهد بود در آن زمان، [[مخلصان]] [[انتظار]] فرجش را کشیده و اهل [[شک]] و [[تردید]] وی را [[انکار]] میکنند.<ref>کفایة الأثر، ۲۷۹، کمال الدین، ۳۷۸.</ref> و از آنجا که [[انتظار فرج]] [[ایمان]] به [[خداوند متعال]] و [[اخلاص]] در راه او و [[حسن ظن]] به [[حکمت]] آن [[ذات مقدس]] و رسیدگی او به امور [[بندگان]] را در [[انسان]] [[مؤمن]] تقویت میکند عجیب نخواهد بود که [[روایات]]، از زبان مبارک [[پیامبر اکرم]] {{ع}} آن را: {{ | ::::::[[حضرت]] [[امام جواد]] {{ع}} میفرماید: ... او را غیبتی است که روزهایش بسیار و مدتش طولانی خواهد بود در آن زمان، [[مخلصان]] [[انتظار]] فرجش را کشیده و اهل [[شک]] و [[تردید]] وی را [[انکار]] میکنند.<ref>کفایة الأثر، ۲۷۹، کمال الدین، ۳۷۸.</ref> و از آنجا که [[انتظار فرج]] [[ایمان]] به [[خداوند متعال]] و [[اخلاص]] در راه او و [[حسن ظن]] به [[حکمت]] آن [[ذات مقدس]] و رسیدگی او به امور [[بندگان]] را در [[انسان]] [[مؤمن]] تقویت میکند عجیب نخواهد بود که [[روایات]]، از زبان مبارک [[پیامبر اکرم]] {{ع}} آن را: {{متن حدیث|"أحب الأعمال الی الله"}} محبوبترین کارها در نزد [[خدا]]<ref>شیخ صدوق، خصال ۲، ۶۱۰، کمال الدین، ۶۴۵، تحف العقول، ۱۰۶.</ref> و در نتیجه: {{متن حدیث|"أفضل أعمال أمتی"}}<ref>کمال الدین، ۶۴۴.</ref>"؛ [[برترین]] کارهای [[امت]] من بخوانند. | ||
::::::[[انتظار فرج]]، وابستگی و رابطه [[انسان]] را با خدای کریم، و ایمانش را به اینکه [[خداوند]] عز و جل بر کار خویش چیره و مسلط بوده و بر هر چیزی قادر و توانا است و با [[حکمت]] و [[رحمت]] امر بندگانش را [[تدبیر]] مینماید، مستحکم میسازد. این از مهمترین نتایجی است که [[صلاح]] [[انسان]] و امکان طی مدارج کمال او در آن است. و [[هدف]] از اکثر [[احکام شرعی]] و همه [[عبادات]] هم چیزی جز این نیست، بلکه این [[ایمان]] توحیدی شرط قبولی آنها است و بدون آن، [[عبادات]] [[انسان]]، هیچ ارزشی نخواهد داشت. [[انتظار]] [[رسوخ]] دهنده این [[ایمان]] در [[قلب]] [[انسان]] است. این اثر مهم [[انتظار]] را در [[احادیث]] شریف این گونه میبینیم. | ::::::[[انتظار فرج]]، وابستگی و رابطه [[انسان]] را با خدای کریم، و ایمانش را به اینکه [[خداوند]] عز و جل بر کار خویش چیره و مسلط بوده و بر هر چیزی قادر و توانا است و با [[حکمت]] و [[رحمت]] امر بندگانش را [[تدبیر]] مینماید، مستحکم میسازد. این از مهمترین نتایجی است که [[صلاح]] [[انسان]] و امکان طی مدارج کمال او در آن است. و [[هدف]] از اکثر [[احکام شرعی]] و همه [[عبادات]] هم چیزی جز این نیست، بلکه این [[ایمان]] توحیدی شرط قبولی آنها است و بدون آن، [[عبادات]] [[انسان]]، هیچ ارزشی نخواهد داشت. [[انتظار]] [[رسوخ]] دهنده این [[ایمان]] در [[قلب]] [[انسان]] است. این اثر مهم [[انتظار]] را در [[احادیث]] شریف این گونه میبینیم. | ||
::::::[[امام صادق]] {{ع}} میفرمایند: آیا شما را از اموری که [[خداوند]] عز و جل هیچ عبادتی را جز به واسطه آنها نمیپذیرد [[آگاه]] نکنم؟ ... [[شهادت]] به اینکه خداوندی جز [[الله]] نیست و اینکه [[محمد]] [[بنده]] و فرستاده او است، اقرار به آنچه [[خداوند]] به آن امر فرموده است، [[ولایت]] ما و بیزاری از [[دشمنان]] ما - فقط [[ائمه]] - و [[تسلیم]] در برابر آنان، [[ورع]] و سختکوشی، [[وقار]] و [[آرامش]] و [[انتظار قائم]] {{ع}} ...<ref>غیبت نعمانی، ۲۰۰، اثبات الهداة ۳، ۵۳۶.</ref>. | ::::::[[امام صادق]] {{ع}} میفرمایند: آیا شما را از اموری که [[خداوند]] عز و جل هیچ عبادتی را جز به واسطه آنها نمیپذیرد [[آگاه]] نکنم؟ ... [[شهادت]] به اینکه خداوندی جز [[الله]] نیست و اینکه [[محمد]] [[بنده]] و فرستاده او است، اقرار به آنچه [[خداوند]] به آن امر فرموده است، [[ولایت]] ما و بیزاری از [[دشمنان]] ما - فقط [[ائمه]] - و [[تسلیم]] در برابر آنان، [[ورع]] و سختکوشی، [[وقار]] و [[آرامش]] و [[انتظار قائم]] {{ع}} ...<ref>غیبت نعمانی، ۲۰۰، اثبات الهداة ۳، ۵۳۶.</ref>. | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید محمد بنیهاشمی]]'''، در کتاب ''«[[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید محمد بنیهاشمی]]'''، در کتاب ''«[[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«چون نشان دهنده بالاترین مرتبه [[توحید]] در [[انسان]] است و [[ارزش]] هر عملی در [[اسلام]] با معیار [[توحید]] سنجیده میشود. [[امیر مؤمنان]] {{ع}} در این خصوص فرمودهاند: {{متن حدیث|"اِنتَظِرُوا الفَرَجَ. ولا تَیأسُوا مِن رَوحِ اللهِ فَإِنَّ اَحَبَّ الاَعمالِ اِلی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ انتظارُ الفرجِ مادامَ عَلیهِ المَؤمِنُ"}}<ref>الخصال، ج ۲، ص ۶۱۶.</ref>. | ::::::«چون نشان دهنده بالاترین مرتبه [[توحید]] در [[انسان]] است و [[ارزش]] هر عملی در [[اسلام]] با معیار [[توحید]] سنجیده میشود. [[امیر مؤمنان]] {{ع}} در این خصوص فرمودهاند: {{متن حدیث|"اِنتَظِرُوا الفَرَجَ. ولا تَیأسُوا مِن رَوحِ اللهِ فَإِنَّ اَحَبَّ الاَعمالِ اِلی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ انتظارُ الفرجِ مادامَ عَلیهِ المَؤمِنُ"}}<ref>الخصال، ج ۲، ص ۶۱۶.</ref>. | ||
::::::[[منتظر فرج]] (از جانب [[خدا]]) باشید. و از [[رحمت]] و دستگیری [[خداوند]] [[ناامید]] نباشید. همانا [[دوست]] داشتنیترین کارها در پیشگاه [[خدای عزوجل]] [[انتظار فرج]] است تا وقتی که [[مؤمن]] این حالت خود را حفظ کند. "[[فرج]]" یعنی [[گشایش]] و راحتی و در گرفتاریها معنا دارد. کسی که گرفتاری ندارد، [[فرج]] برایش بیمعناست، چون [[فرج]] به معنای رفع گرفتاری است. [[انتظار فرج]] یعنی [[امید]] به [[رحمت]] [[خداوند]] در گرفتاریها. هر [[قدر]] [[اعتقاد]] به [[توحید]] در [[انسان]] قویتر باشد، [[انتظار فرج]] در او بیشتر و شدیدتر میشود. به همان اندازه که [[یأس]] از [[رحمت]] [[خداوند]]، مبغوض ذات مقدسش میباشد، [[انتظار فرج]]، [[محبوب]] اوست. چون آن [[یأس]] به [[شرک]] منتهی میشود که مبغوضترین عمل در پیشگاه [[خداوند]] است، [[انتظار فرج]] – که ضد آن میباشد – محبوبترین اعمال نزد او به شمار میآید. سخن دیگری از [[امیر مؤمنان]] {{ع}} "[[انتظار فرج]]" را بالاترین [[عبادت]] [[مؤمن]] دانسته است: {{متن حدیث|":أفضلُ عبادةِ المؤمنِ انتظارُ فَرَجِ اللّ"}}<ref>«[[برترین]] [[عبادت]] [[مؤمن]] [[انتظار فرج]] از جانب [[خداوند]] است» بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱، ح ۳۲.</ref>. "[[فرج]] [[الله]]" یعنی "[[فرج]] من [[الله]]" گشایشی از جانب [[خداوند]]. بالاترین [[عبادت]] [[مؤمن]]، [[انتظار فرج]] از جانب [[خداوند]] است. این [[عبادت]] یک عمل قلبی میباشد که [[ارزش]] آن از همه [[عبادات]] دیگر بیشتر است. ممکن است [[انسان]] عبادتهای زیادی انجام دهد، ولی [[روح]] و اساس همه عبادتها "[[توحید]]" و [[اعتقاد]] قوی به [[خداوند]] است که در گرفتاریها عمق آن روشن میشود. تا وقتی کسی گرفتار نشده است، معلوم نیست اعتقادش به [[خداوند]] – به عنوان تنها نقطه [[امید]] – چقدر است و حتی خودش هم نمیداند. در گرفتاریها – به خصوص گرفتاریهای سخت – خودش و دیگران، قوت اعتقادش دست و پنجه نرم کند، ولی هیچ گاه [[صبر]] خود را از دست ندهد و رضای قلبی خود را نسبت به [[قضای الهی]] حفظ کند، آن گاه معلوم میشود که [[مؤمن]] واقعی است. وقتی کسی از [[امام صادق]] {{ع}} میپرسد: {{ | ::::::[[منتظر فرج]] (از جانب [[خدا]]) باشید. و از [[رحمت]] و دستگیری [[خداوند]] [[ناامید]] نباشید. همانا [[دوست]] داشتنیترین کارها در پیشگاه [[خدای عزوجل]] [[انتظار فرج]] است تا وقتی که [[مؤمن]] این حالت خود را حفظ کند. "[[فرج]]" یعنی [[گشایش]] و راحتی و در گرفتاریها معنا دارد. کسی که گرفتاری ندارد، [[فرج]] برایش بیمعناست، چون [[فرج]] به معنای رفع گرفتاری است. [[انتظار فرج]] یعنی [[امید]] به [[رحمت]] [[خداوند]] در گرفتاریها. هر [[قدر]] [[اعتقاد]] به [[توحید]] در [[انسان]] قویتر باشد، [[انتظار فرج]] در او بیشتر و شدیدتر میشود. به همان اندازه که [[یأس]] از [[رحمت]] [[خداوند]]، مبغوض ذات مقدسش میباشد، [[انتظار فرج]]، [[محبوب]] اوست. چون آن [[یأس]] به [[شرک]] منتهی میشود که مبغوضترین عمل در پیشگاه [[خداوند]] است، [[انتظار فرج]] – که ضد آن میباشد – محبوبترین اعمال نزد او به شمار میآید. سخن دیگری از [[امیر مؤمنان]] {{ع}} "[[انتظار فرج]]" را بالاترین [[عبادت]] [[مؤمن]] دانسته است: {{متن حدیث|":أفضلُ عبادةِ المؤمنِ انتظارُ فَرَجِ اللّ"}}<ref>«[[برترین]] [[عبادت]] [[مؤمن]] [[انتظار فرج]] از جانب [[خداوند]] است» بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱، ح ۳۲.</ref>. "[[فرج]] [[الله]]" یعنی "[[فرج]] من [[الله]]" گشایشی از جانب [[خداوند]]. بالاترین [[عبادت]] [[مؤمن]]، [[انتظار فرج]] از جانب [[خداوند]] است. این [[عبادت]] یک عمل قلبی میباشد که [[ارزش]] آن از همه [[عبادات]] دیگر بیشتر است. ممکن است [[انسان]] عبادتهای زیادی انجام دهد، ولی [[روح]] و اساس همه عبادتها "[[توحید]]" و [[اعتقاد]] قوی به [[خداوند]] است که در گرفتاریها عمق آن روشن میشود. تا وقتی کسی گرفتار نشده است، معلوم نیست اعتقادش به [[خداوند]] – به عنوان تنها نقطه [[امید]] – چقدر است و حتی خودش هم نمیداند. در گرفتاریها – به خصوص گرفتاریهای سخت – خودش و دیگران، قوت اعتقادش دست و پنجه نرم کند، ولی هیچ گاه [[صبر]] خود را از دست ندهد و رضای قلبی خود را نسبت به [[قضای الهی]] حفظ کند، آن گاه معلوم میشود که [[مؤمن]] واقعی است. وقتی کسی از [[امام صادق]] {{ع}} میپرسد: {{متن حدیث|"بِأَيِّ شَيْ ءٍ يَعْلَمُ الْمُؤْمِنُ بِأَنَّهُ مُؤْمِنٌ"}}: به چه چیزی معلوم میشود که شخص [[مؤمن]] است؟ [[حضرت]] در پاسخ میفرمایند: {{متن حدیث|"بِالتَّسْلیمِ للّهِ، وَالرِّضا فیما وَرَدَ عَلَیْهِ مِنْ سُرورٍ أَوْ سَخَطٍ"}}<ref>«به [[تسلیم]] [[خدا]] بودن و [[راضی]] بودن به آن چه برایش پیش میآید اعم از شادی با ناراحتی» اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الرضا بالقضاء، ح ۱۲.</ref>. اگر آن چه در زندگی برای [[انسان]] پیش میآید، همیشه شادی بخش باشد، [[راضی]] بودن از [[قضای الهی]] کار [[سختی]] نیست. ولی اگر اموری باعث ناراحتی [[انسان]] گردند، آن وقت حفظ [[رضا]] بسیار مشکل میشود. | ||
:::::*'''[[انتظار فرج]] همراه با [[رضا]] و [[تسلیم]] به [[قضای الهی]]''': بی جهت نیست که در [[مذهب اهل بیت]] {{عم}} بالاترین [[عبادت]] [[خدا]]، [[صبر]] و [[رضا]] نسبت به [[قضای الهی]] میباشد. [[امام صادق]] {{ع}} در این باره فرمودهاند: {{متن حدیث|"رَأْسُ طَاعَةِ اَللَّهِ اَلصَّبْرُ وَ اَلرِّضَا عَنِ اَللَّهِ فِيمَا أَحَبَّ اَلْعَبْدُ أَوْ كَرِهَ"}}<ref>«شر [[طاعت]] [[خداوند]]، [[صبر]] و [[خشنودی]] از خداست در آن چه [[بنده]] [[دوست]] میدارد یا ناپسند میشمارد» اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الرضا بالقضاء، ح ۱.</ref>. "سر" در [[انسان]] شریفترین و مهمترین عضو است، زیرا حیات و بقای بقیه اعضاء، به بقا و حیات سر او بستگی دارد. اگر سر در [[بدن]] کسی نباشد، او مردهای بیش نیست و دیگر اعضا و جوارحش فایدهای به حال او ندارند. حیات معنوای [[انسان]] نیز همین طور است. زندگی واقعی [[انسان]]، به [[ایمان]] و [[بندگی]] کردن او در پیشگاه [[خداوند]] میباشد. [[هدف]] از [[خلقت انسان]]، [[بندگی]] کردن اوست. [[روح]] [[بندگی]] – که حیات معنوی [[انسان]] به وجود آن بستگی دارد – همانا [[صبر]] در گرفتاریها و [[رضا]] نسبت به [[خداوند]] به خصوص در اموری است که برای [[انسان]] [[مکروه]] و ناپسند میباشد. [[مؤمن]] موحد با همه وجودش [[معتقد]] است که سر نخ همه گرفتاریها به دست خداست و او خود بندهاش را به گرفتاری مبتلا میکند تا [[میزان]] [[بندگی]] او را بیازماید. همه ما باید [[امتحان]] [[بندگی]] [[خدا]] را بدهیم. باید معلوم شود که هر کس چقدر واقعاً [[بنده]] است. [[بهترین]] نشانه [[بنده]] بودن این است که [[انسان]] درهر حالی فقط و فقط به خدای خود متکی و امیدوار باشد، نه خوشیها [[انسان]] را از این که خود را حقیقتاً [[بنده]] [[خدا]] بداند خارج کند و نه ناخوشیها [[صبر]] و [[رضا]] را از [[کف]] او برباید. [[بهترین]] [[بندگی]] [[خدا]] به این است که در گرفتاریها [[انتظار فرج]] را از دست ندهیم بلکه هر چه گرفتاری شدیدتر میشود، [[انتظار فرج]] در ما بیشتر و شدیدتر گردد. [[روح]] [[بندگی]] [[خدا]] و رأس [[طاعات]]، همین [[عبادت]] قلبی است که ریشه در [[اعتقاد]] عمیق و قوی به [[توحید]] [[پروردگار]] دارد. پس میتوانیم [[تصدیق]] کنیم که [[برترین]] و بالاترین [[عبادت]] [[مؤمن]]، [[انتظار]] فرجی است که در گرفتاریها از [[خدای متعال]] دارد و این [[عبادت]] قلبی، [[روح]] همه [[عبادات]] دیگر میباشد»<ref>[[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۴۰-۴۴.</ref>. | :::::*'''[[انتظار فرج]] همراه با [[رضا]] و [[تسلیم]] به [[قضای الهی]]''': بی جهت نیست که در [[مذهب اهل بیت]] {{عم}} بالاترین [[عبادت]] [[خدا]]، [[صبر]] و [[رضا]] نسبت به [[قضای الهی]] میباشد. [[امام صادق]] {{ع}} در این باره فرمودهاند: {{متن حدیث|"رَأْسُ طَاعَةِ اَللَّهِ اَلصَّبْرُ وَ اَلرِّضَا عَنِ اَللَّهِ فِيمَا أَحَبَّ اَلْعَبْدُ أَوْ كَرِهَ"}}<ref>«شر [[طاعت]] [[خداوند]]، [[صبر]] و [[خشنودی]] از خداست در آن چه [[بنده]] [[دوست]] میدارد یا ناپسند میشمارد» اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الرضا بالقضاء، ح ۱.</ref>. "سر" در [[انسان]] شریفترین و مهمترین عضو است، زیرا حیات و بقای بقیه اعضاء، به بقا و حیات سر او بستگی دارد. اگر سر در [[بدن]] کسی نباشد، او مردهای بیش نیست و دیگر اعضا و جوارحش فایدهای به حال او ندارند. حیات معنوای [[انسان]] نیز همین طور است. زندگی واقعی [[انسان]]، به [[ایمان]] و [[بندگی]] کردن او در پیشگاه [[خداوند]] میباشد. [[هدف]] از [[خلقت انسان]]، [[بندگی]] کردن اوست. [[روح]] [[بندگی]] – که حیات معنوی [[انسان]] به وجود آن بستگی دارد – همانا [[صبر]] در گرفتاریها و [[رضا]] نسبت به [[خداوند]] به خصوص در اموری است که برای [[انسان]] [[مکروه]] و ناپسند میباشد. [[مؤمن]] موحد با همه وجودش [[معتقد]] است که سر نخ همه گرفتاریها به دست خداست و او خود بندهاش را به گرفتاری مبتلا میکند تا [[میزان]] [[بندگی]] او را بیازماید. همه ما باید [[امتحان]] [[بندگی]] [[خدا]] را بدهیم. باید معلوم شود که هر کس چقدر واقعاً [[بنده]] است. [[بهترین]] نشانه [[بنده]] بودن این است که [[انسان]] درهر حالی فقط و فقط به خدای خود متکی و امیدوار باشد، نه خوشیها [[انسان]] را از این که خود را حقیقتاً [[بنده]] [[خدا]] بداند خارج کند و نه ناخوشیها [[صبر]] و [[رضا]] را از [[کف]] او برباید. [[بهترین]] [[بندگی]] [[خدا]] به این است که در گرفتاریها [[انتظار فرج]] را از دست ندهیم بلکه هر چه گرفتاری شدیدتر میشود، [[انتظار فرج]] در ما بیشتر و شدیدتر گردد. [[روح]] [[بندگی]] [[خدا]] و رأس [[طاعات]]، همین [[عبادت]] قلبی است که ریشه در [[اعتقاد]] عمیق و قوی به [[توحید]] [[پروردگار]] دارد. پس میتوانیم [[تصدیق]] کنیم که [[برترین]] و بالاترین [[عبادت]] [[مؤمن]]، [[انتظار]] فرجی است که در گرفتاریها از [[خدای متعال]] دارد و این [[عبادت]] قلبی، [[روح]] همه [[عبادات]] دیگر میباشد»<ref>[[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۴۰-۴۴.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
::::::'''[[ایمان]] بدون [[انتظار]]''': این گونه است که [[انسان]]، به حداقلها میاندیشد و قائل است که، تنها باید [[ایمان]] خویش را حفظ کرده و [[واجبات]] و [[محرمات]] را رعایت نماید؛ در این صورت روشن است که قطعاً [[انتظار]] در چنین افرادی، باعث تحرک و جنب و جوش نمیشود. | ::::::'''[[ایمان]] بدون [[انتظار]]''': این گونه است که [[انسان]]، به حداقلها میاندیشد و قائل است که، تنها باید [[ایمان]] خویش را حفظ کرده و [[واجبات]] و [[محرمات]] را رعایت نماید؛ در این صورت روشن است که قطعاً [[انتظار]] در چنین افرادی، باعث تحرک و جنب و جوش نمیشود. | ||
::::::ولی ویژگی: '''[[ایمان]] به همراه [[انتظار]]''': اینگونه است که [[انسان]]، به حداکثرها [[فکر]] میکند و [[معتقد]] است که: نه تنها باید [[ایمان]] خویش را حفظ کرده و [[واجبات]] و [[محرمات]] را رعایت نماید، بلکه به عنوان یک [[مسلمان]] و [[مؤمن]]، باید به دنبال تحقق مقصود [[خداوند متعال]] از [[خلقت]] آسمانها و [[زمین]] و [[ارسال رسل]] و انزال کتب باشد و امیدوار به رویت آن روز به [[اصلاح]] خود و [[جامعه]] میپردازد؛ در این صورت بدیهی است که، [[انتظار]] در چنین انسانی، باعث تحرک و جنب و جوش میشود و هرگز او را آرام نمیگذارد. | ::::::ولی ویژگی: '''[[ایمان]] به همراه [[انتظار]]''': اینگونه است که [[انسان]]، به حداکثرها [[فکر]] میکند و [[معتقد]] است که: نه تنها باید [[ایمان]] خویش را حفظ کرده و [[واجبات]] و [[محرمات]] را رعایت نماید، بلکه به عنوان یک [[مسلمان]] و [[مؤمن]]، باید به دنبال تحقق مقصود [[خداوند متعال]] از [[خلقت]] آسمانها و [[زمین]] و [[ارسال رسل]] و انزال کتب باشد و امیدوار به رویت آن روز به [[اصلاح]] خود و [[جامعه]] میپردازد؛ در این صورت بدیهی است که، [[انتظار]] در چنین انسانی، باعث تحرک و جنب و جوش میشود و هرگز او را آرام نمیگذارد. | ||
::::::آری، انتظاری را که [[دین]] مبین [[اسلام]] از [[مسلمان]] و [[مؤمن]] میخواهد همین گونه [[انتظار]] است، نه انتظاری که [[انسان]] را منزوی کرده و بیاطلاع از اقدامات ضد دینی شیاطین نگه دارد و بدین روست که در [[روایات]] از قول [[پیامبر اکرم]] {{صل}} آمده است: {{متن حدیث|أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ<ref>بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲،، ص۱۳۳، باب۲۲.</ref>؛ أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ<ref>الزام الناصب، یزدی حائری، ص۱۳۷؛ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۲۲.</ref>؛ انْتِظَارُ الْفَرَجِ عِبَادَةٌ<ref>بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۲۲.</ref>؛ أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ<ref>نهج الفصاحة، ص۷۸، ینابیع المودة، قندوزی، ج۳، ص۱۶۹.</ref>؛ أَفْضَلُ جِهَادِ أُمتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}<ref>«محبوبترین اعمال به سوی خدای عزوجل انتظار فرج است برترین کارهای امت من انتظار فرج است. انتظار فرج عبادت است والاترین عبادت، انتظار فرج است بالاترین جهاد امت من، انتظار فرج است» تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ص۳۳؛ بحارالأنوار، مجلسی، ج۵۱، ص۱۵۶.</ref>. | ::::::آری، انتظاری را که [[دین]] مبین [[اسلام]] از [[مسلمان]] و [[مؤمن]] میخواهد همین گونه [[انتظار]] است، نه انتظاری که [[انسان]] را منزوی کرده و بیاطلاع از اقدامات ضد دینی شیاطین نگه دارد و بدین روست که در [[روایات]] از قول [[پیامبر اکرم]] {{صل}} آمده است: {{متن حدیث|"أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲،، ص۱۳۳، باب۲۲.</ref>؛ أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ<ref>الزام الناصب، یزدی حائری، ص۱۳۷؛ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۲۲.</ref>؛ انْتِظَارُ الْفَرَجِ عِبَادَةٌ<ref>بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۲۲.</ref>؛ أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ<ref>نهج الفصاحة، ص۷۸، ینابیع المودة، قندوزی، ج۳، ص۱۶۹.</ref>؛ أَفْضَلُ جِهَادِ أُمتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}<ref>«محبوبترین اعمال به سوی خدای عزوجل انتظار فرج است برترین کارهای امت من انتظار فرج است. انتظار فرج عبادت است والاترین عبادت، انتظار فرج است بالاترین جهاد امت من، انتظار فرج است» تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ص۳۳؛ بحارالأنوار، مجلسی، ج۵۱، ص۱۵۶.</ref>. | ||
::::::و یا این تعبیری که در کلمات [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} هست که فرمودند: {{ | ::::::و یا این تعبیری که در کلمات [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} هست که فرمودند: {{متن حدیث|"انْتَظَرُوا الْفَرَجَ وَ لا تَیأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللهِ فَإِن أَحَب الْأَعْمَالِ إِلَی اللهِ عَز وَ جَل انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>«در انتظار گشایش باشید و از رحمت خداوند ناامید نشوید؛ زیرا دوست داشتنیترین کارها نزد خداوند انتظار گشایش است». نوادر الأخبار فیما یتعلق باصول الدین، محمد محسن فیض کاشانی، ص۲۴۹.</ref> | ||
::::::البته ممکن است گفته شود که رَوح [[الله]] بر خود [[حضرت حجت]] {{ع}} اطلاق میشود همچنانکه مشهور [[فقهاء]] چنین فرمودهاند، ولی به نظر میرسد خود [[فرج]] و [[ظهور]]، رَوح [[الله]] است؛ یعنی [[حقیقت]] و [[هدف]] اصلی [[خدای تبارک و تعالی]] در آن زمان، [[ظهور]] است. و یا [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در کلامی دیگر [[فضیلت]] [[منتظر]] را همچون [[شهید]] در [[راه خدا]] [[تشبیه]] کرده و میفرماید: {{ | ::::::البته ممکن است گفته شود که رَوح [[الله]] بر خود [[حضرت حجت]] {{ع}} اطلاق میشود همچنانکه مشهور [[فقهاء]] چنین فرمودهاند، ولی به نظر میرسد خود [[فرج]] و [[ظهور]]، رَوح [[الله]] است؛ یعنی [[حقیقت]] و [[هدف]] اصلی [[خدای تبارک و تعالی]] در آن زمان، [[ظهور]] است. و یا [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در کلامی دیگر [[فضیلت]] [[منتظر]] را همچون [[شهید]] در [[راه خدا]] [[تشبیه]] کرده و میفرماید: {{متن حدیث|"الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا کالْمُتَشَحطِ بِدَمِهِ فِی سَبِیلِ اللهِ"}}<ref>«هر کسی که در انتظار حکومت ما باشد، بسان کسی است که در راه خدا به خون خویش درغلتیده است». کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ص۶۴۵.</ref> | ||
::::::و یا فرمایش [[امام سجاد]] {{ع}} که [[منتظران]] را [[برترین]] افراد زمان خود معرفی کرده و میفرمایند: {{ | ::::::و یا فرمایش [[امام سجاد]] {{ع}} که [[منتظران]] را [[برترین]] افراد زمان خود معرفی کرده و میفرمایند: {{متن حدیث|"إِن أَهْلَ زَمَانِ غَیبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ کل زَمَان"}}<ref>«آن گروه از مردم عصر غیبت امام دوازدهم که امامت او را پذیرفته و منتظر ظهور او هستند، برترین مردم همه روزگاران هستند». ریاضالأبرار فی مناقب الأئمة الأطهار، نعمت الله جزائری، ج۳، ص۱۲۸.</ref> | ||
::::::و یا [[کلام]] [[امام صادق]] {{ع}} که [[منتظران]] را [[اولیاء]] [[خدا]] معرفی فرموده و میفرمایند: {{ | ::::::و یا [[کلام]] [[امام صادق]] {{ع}} که [[منتظران]] را [[اولیاء]] [[خدا]] معرفی فرموده و میفرمایند: {{متن حدیث|"طُوبَی لِشِیعَةِ قَائِمِنَا الْمُنْتَظِرِینَ لِظُهُورِهِ فِی غَیبَتِهِ وَ الْمُطِیعِینَ لَهُ فِی ظُهُورِهِ أُولَئِک أَوْلِیاءُ اللهِ الذِینَ لا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُون"}}<ref>«خوشا به حال شیعیان قائم ما که در زمان غیبتش منتظر ظهور او هستند و در هنگام ظهورش فرمانبردار او، آنان دوستان خدا هستند، همانها که نه ترس به دل راه میدهند و نه اندوهگین میشوند». کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ج۲، ص۳۵۷.</ref> | ||
::::::یا [[روایت]] دیگری که از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده که فرمودند: {{ | ::::::یا [[روایت]] دیگری که از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده که فرمودند: {{متن حدیث|"منْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا الْأَمْرِ کانَ کمَنْ کانَ مَعَ الْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ لَا بَلْ کانَ کالضارِبِ بَینَ یدَی رَسُولِ اللهِ بِالسیفِ"}}<ref>«هر که منتظر این امر باشد و بمیرد مانند کسی است که با قائم {{ع}} در خیمهاش باشد، نه بلکه مانند کسی است که پیش روی رسول خدا {{صل}} شمشیر زده باشد». کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ج۲، ص۳۳۸.</ref> | ||
::::::آری انتظاری که در [[روایات]] مطرح شده، این نیست که [[منتظر]] طبق آن در خانه خود بنشیند و کاری نداشته باشد که بر سر [[اسلام]] و [[مسلمین]] چه میآید، یا این نیست که [[منتظر]] باید بیگانه باشد از اینکه [[دشمنان اسلام]] چه حرکات و تحرکاتی را ضد [[اسلام]] تدارک میبینند. زیرا اساساً در [[فرهنگ]] روایی، نام چنین عملی را [[انتظار]] نمیدانند و یا اصلاً این [[انتظار]]، مد نظر [[اهل بیت]] {{عم}} نیست. بله، انتظاری را که [[امام خمینی]] در فرمایشاتشان میفرمودند که: [[ارزش]] دارد [[انسان]] در مقابل [[ظلم]] بایستد و مشتش را گره کند و توی دهنش بزند و نگذارد که اینقدر [[ظلم]] زیاد بشود، این [[ارزش]] دارد. ما [[تکلیف]] داریم آقا! اینطور نیست که حالا که ما [[منتظر]] [[ظهور امام زمان]]{{ع}} هستیم، پس دیگر بنشینیم در خانههایمان، [[تسبیح]] را دست بگیریم و بگوییم عجل [[علی]] فرجه عجل با کار شما باید تعجیل بشود، شما باید زمینه را فراهم کنید برای آمدن او؛ و فراهم کردن اینکه [[مسلمین]] را با هم مجتمع کنید، همه با هم بشوید، إن شاءالله [[ظهور]] میکند ایشان<ref>صحیفه نور، امام خمینی، ج۱۸، ص۲۶۹.</ref>. | ::::::آری انتظاری که در [[روایات]] مطرح شده، این نیست که [[منتظر]] طبق آن در خانه خود بنشیند و کاری نداشته باشد که بر سر [[اسلام]] و [[مسلمین]] چه میآید، یا این نیست که [[منتظر]] باید بیگانه باشد از اینکه [[دشمنان اسلام]] چه حرکات و تحرکاتی را ضد [[اسلام]] تدارک میبینند. زیرا اساساً در [[فرهنگ]] روایی، نام چنین عملی را [[انتظار]] نمیدانند و یا اصلاً این [[انتظار]]، مد نظر [[اهل بیت]] {{عم}} نیست. بله، انتظاری را که [[امام خمینی]] در فرمایشاتشان میفرمودند که: [[ارزش]] دارد [[انسان]] در مقابل [[ظلم]] بایستد و مشتش را گره کند و توی دهنش بزند و نگذارد که اینقدر [[ظلم]] زیاد بشود، این [[ارزش]] دارد. ما [[تکلیف]] داریم آقا! اینطور نیست که حالا که ما [[منتظر]] [[ظهور امام زمان]]{{ع}} هستیم، پس دیگر بنشینیم در خانههایمان، [[تسبیح]] را دست بگیریم و بگوییم عجل [[علی]] فرجه عجل با کار شما باید تعجیل بشود، شما باید زمینه را فراهم کنید برای آمدن او؛ و فراهم کردن اینکه [[مسلمین]] را با هم مجتمع کنید، همه با هم بشوید، إن شاءالله [[ظهور]] میکند ایشان<ref>صحیفه نور، امام خمینی، ج۱۸، ص۲۶۹.</ref>. | ||
::::::همین گونه [[انتظار]] است، نه انتظاری که [[انسان]] را منزوی کرده و او را بیاطلاع میخواهد از آن چه بر ضد [[دین]] واقع میشود. | ::::::همین گونه [[انتظار]] است، نه انتظاری که [[انسان]] را منزوی کرده و او را بیاطلاع میخواهد از آن چه بر ضد [[دین]] واقع میشود. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
::::::'''مرتبه پنجم''': [[انتظار]] [[مردم]] عادی: نیز [[منتظر ظهور]] [[حضرت]] [[بقیة الله الاعظم]] {{ع}} هستند تا [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[ظهور]] کنند و به آمال [[اولیاء]] [[معصوم]] {{عم}} و [[انبیاء معظم الهی]] {{عم}} جامه عمل بپوشانند. | ::::::'''مرتبه پنجم''': [[انتظار]] [[مردم]] عادی: نیز [[منتظر ظهور]] [[حضرت]] [[بقیة الله الاعظم]] {{ع}} هستند تا [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[ظهور]] کنند و به آمال [[اولیاء]] [[معصوم]] {{عم}} و [[انبیاء معظم الهی]] {{عم}} جامه عمل بپوشانند. | ||
:::::*'''نکته پنجم: انکشاف آثار واقعی [[انتظار]]، پس از [[زمان ظهور]]'''؛ بدیهی است که تحقق کامل [[حاکمیت]] [[دین]] و کمال [[دینداری]]، بعد از زمان [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} ظاهر میشود و این [[حقیقت انتظار]] است، خواه اسم آن را [[مدینه فاضله]] بگذارند و خواه اسم آن را [[جامعه]] پر از [[عدل]] و داد بگذارند و یا نام دیگری برای آن [[انتخاب]] کنند و این، از خصوصیات [[دین]] مبین [[اسلام]] است؛ چرا که [[دین اسلام]]، [[دین]] جامع و کاملی است که تمام ابعاد آن در [[جامعه]] [[زمان ظهور]] محقق شود. همچنانکه در برخی از [[روایات]] به این واقعیات اشاره شده است و ویژگیهایی برای آن دوران بر شمرده شده است که عبارتند از: | :::::*'''نکته پنجم: انکشاف آثار واقعی [[انتظار]]، پس از [[زمان ظهور]]'''؛ بدیهی است که تحقق کامل [[حاکمیت]] [[دین]] و کمال [[دینداری]]، بعد از زمان [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} ظاهر میشود و این [[حقیقت انتظار]] است، خواه اسم آن را [[مدینه فاضله]] بگذارند و خواه اسم آن را [[جامعه]] پر از [[عدل]] و داد بگذارند و یا نام دیگری برای آن [[انتخاب]] کنند و این، از خصوصیات [[دین]] مبین [[اسلام]] است؛ چرا که [[دین اسلام]]، [[دین]] جامع و کاملی است که تمام ابعاد آن در [[جامعه]] [[زمان ظهور]] محقق شود. همچنانکه در برخی از [[روایات]] به این واقعیات اشاره شده است و ویژگیهایی برای آن دوران بر شمرده شده است که عبارتند از: | ||
::::::'''ویژگی اول: [[برقراری عدالت]] و رفع [[ظلم]]'''؛ به عنوان مثال [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در [[تبیین]] ویژگی آن زمان به عدم وقوع [[ظلم]] و برقراری [[قسط]] و [[عدل]] بین [[مردم]] اشاره فرموده و میفرمایند:{{ | ::::::'''ویژگی اول: [[برقراری عدالت]] و رفع [[ظلم]]'''؛ به عنوان مثال [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در [[تبیین]] ویژگی آن زمان به عدم وقوع [[ظلم]] و برقراری [[قسط]] و [[عدل]] بین [[مردم]] اشاره فرموده و میفرمایند:{{متن حدیث|"الْمَهْدِی مِنْ وُلْدِی تَکونُ لَهُ غَیبَةٌ، اذا ظهر یملأ الأرض قسطاً و عدلا کمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً"}}<ref>«مهدی از فرزندان من است. او را غیبتی هست. زمانی که ظهور کند، زمین را از قسط و عدل پر سازد چنانکه از ظلم و جور پر شده باشد». ینابیع المودة، قندوزی، ج۳، باب۷۸.</ref> | ||
::::::البته به نظر میرسد گسترش [[عدالت]] و [[قسط]]، تنها یک برگ از [[زمان ظهور]] باشد و برگ دیگر آن، این است که در آن موقع، دیگر به کسی [[ظلم]] نمیشود و اساساً به صورت عادی امکان ندارد که انسانی به [[انسان]] دیگر [[ظلم]] نماید. | ::::::البته به نظر میرسد گسترش [[عدالت]] و [[قسط]]، تنها یک برگ از [[زمان ظهور]] باشد و برگ دیگر آن، این است که در آن موقع، دیگر به کسی [[ظلم]] نمیشود و اساساً به صورت عادی امکان ندارد که انسانی به [[انسان]] دیگر [[ظلم]] نماید. | ||
::::::'''ویژگی دوم: [[برقراری نظم]] و [[امنیت]]'''؛ [[امام علی]] {{ع}} درباره ویژگی آن زمان میفرماید: {{ | ::::::'''ویژگی دوم: [[برقراری نظم]] و [[امنیت]]'''؛ [[امام علی]] {{ع}} درباره ویژگی آن زمان میفرماید: {{متن حدیث|"تَمْشِی الْمَرْأَةُ بَینَ الْعِرَاقِ وَ الشامِ لَا تَضَعُ قَدَمَیهَا إِلا عَلَی نَبَاتٍ وَ عَلَی رَأْسِهَا زَنْبِیلُهَا[زینتها] لَا یهَیجُهَا سَبُعٌ وَ لَا تَخَافُهُ"}}<ref>«اگر قائم ما قیام کند...زنی تواند زنبیل [زینت] به سر، بین عراق و شام رفت و آمد کند و جز بر سر سبزه قدم نگذارد، و درندهای او را نلرزاند و نترساند». تحف العقول، حرانی، النص، ۱۱۵.</ref> | ||
::::::'''ویژگی سوم: [[تکامل انسان]] از حیث [[اخلاقی]] و عقلانی'''؛ [[امام باقر]] {{ع}} آن زمان را، زمان اوج [[تکامل انسان]] از حیث [[اخلاقی]] و عقلانی معرفی کرده و میفرماید: {{ | ::::::'''ویژگی سوم: [[تکامل انسان]] از حیث [[اخلاقی]] و عقلانی'''؛ [[امام باقر]] {{ع}} آن زمان را، زمان اوج [[تکامل انسان]] از حیث [[اخلاقی]] و عقلانی معرفی کرده و میفرماید: {{متن حدیث|"إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اللهُ یدَهُ عَلَی رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ کمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُمْ"}}<ref>«وقتی که قائم ما قیام کند خدا دستش را بر سر بندگان میگذارد تا عقلهایشان را جامع [و در بردارنده همه چیز] گرداند و افکار [و آرزوها]یشان جامه کمال پوشیده». کافی؛ شیخ کلینی، ج۱، ص۲۵؛ بحار الانوار، مجلسی، ج۵۲، ص۳۲۸؛ با کمی اختلاف: کمال الدین، شیخ صدوق، ج۲، ص۶۸۵.</ref> | ||
::::::'''ویژگی چهارم: [[گشایش]] ابواب [[علم]]'''؛ [[امام صادق]] {{ع}} آن زمان را دوران اطلاع [[مردم]] از [[علوم]] جدید و [[گشایش]] ابواب [[علم]] معرفی کرده و میفرمایند: {{ | ::::::'''ویژگی چهارم: [[گشایش]] ابواب [[علم]]'''؛ [[امام صادق]] {{ع}} آن زمان را دوران اطلاع [[مردم]] از [[علوم]] جدید و [[گشایش]] ابواب [[علم]] معرفی کرده و میفرمایند: {{متن حدیث|"العِلْم سَبْعة و عِشْرون حَرْفاً، فَجَمیع ما جاءت بِه الرُسُل حَرْفان فَلَم یعْرف الناس حتی الیوم غَیرِ الحَرْفین فَإذا قام قائِم أخرج الخَمْسة و العِشْرون فَبثها فی الناس"}}<ref>«علم، بیست و هفت حرف است و همه آن علمهایی که پیامبران آوردهاند دو حرف است. پس مردم تا قیام حضرت مهدی بیش از دو حرف از علم را نمیدانند. پس زمانی که قائم قیام میکند، خارج مینماید بیست و پنج حرف دیگر را و بین مردم منتشر مینماید». بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۳۳۶.</ref>. | ||
::::::'''ویژگی پنجم: محو [[عصیان]] و [[معصیت]] الهی'''؛ [[امام صادق]] {{ع}} در [[تبیین]] ویژگیهای آن دوران به عدم انجام [[گناه]] در آن زمان که رکن رکین [[عبودیت]] الهی است، اشاره فرموده و میفرمایند: {{ | ::::::'''ویژگی پنجم: محو [[عصیان]] و [[معصیت]] الهی'''؛ [[امام صادق]] {{ع}} در [[تبیین]] ویژگیهای آن دوران به عدم انجام [[گناه]] در آن زمان که رکن رکین [[عبودیت]] الهی است، اشاره فرموده و میفرمایند: {{متن حدیث|"وَ لَا یعْصُونَ اللهَ عَز وَ جَل فِی أَرْضِهِ"}}<ref>«در زمین به نافرمانی خدا نمیپردازند». منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر {{ع}}، آیت الله العظمی حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی دامت برکاته، ص۴۹۷، ح۸.</ref> | ||
::::::یعنی آن زمان، زمانی است که تمام نقاط [[زمین]] رویش دارد؛ برای این که [[گناه]] نمیشود؛ زیرا [[بشر]] به حدی رسیده که دیگر به خویش اجازه [[گناه]] نمیدهد، هر چند ممکن است مواردی نیز وجود داشته باشد که برخی از افراد [[گناه]] کنند، لکن سخن در آن است که در آن زمان، نوع [[بشر]] به مرحلهای میرسد که دیگر بین خود و [[خدا]] [[گناه]] نمیکند. | ::::::یعنی آن زمان، زمانی است که تمام نقاط [[زمین]] رویش دارد؛ برای این که [[گناه]] نمیشود؛ زیرا [[بشر]] به حدی رسیده که دیگر به خویش اجازه [[گناه]] نمیدهد، هر چند ممکن است مواردی نیز وجود داشته باشد که برخی از افراد [[گناه]] کنند، لکن سخن در آن است که در آن زمان، نوع [[بشر]] به مرحلهای میرسد که دیگر بین خود و [[خدا]] [[گناه]] نمیکند. | ||
::::::'''ویژگی ششم: اوج [[تکامل]] دینی'''؛ یکی دیگر از ویژگیهای [[دوران ظهور]]، رشد شخصیتی [[مردم]] از حیث عبادی است؛ چرا که [[بشر]] تا قبل از [[ظهور]]، به درستی نمیتواند [[خدا]] را [[عبادت]] کند. به عبارت دیگر، در طول [[تاریخ]] [[بشریت]]، [[عبادت]] [[خدا]] همواره یکی از متغیراتی بوده که اعصار مختلفی را پشت سر گذارده، تا به زمان [[رسول خدا]] {{صل}} رسیده است. در آن زمان، [[مسلمین]] با تربیتی که [[اسلام]] به عنوان آخرین [[دین]] و [[نبی]] مکرم [[اسلام]] {{صل}} به عنوان [[آخرین پیامبر]] و [[ائمه اطهار]] {{عم}} به عنوان آخرین [[هادیان الهی]] مربی آن بودند، به خوبی توانستند [[خدا]] را [[عبادت]] کنند؛ عبادتی که در میان [[شرایع الهی]]، هیج سابقهای نداشت و [[برترین]] نوع [[عبادت]] به حساب میآمد؛ از این رو، دیگر کسی نمیتواند مانند [[مسلمین]]، [[خدا]] را [[عبادت]] کند، لکن [[کاملترین]] نوع [[عبادت]]، در [[زمان ظهور]] اتفاق میافتد، زیرا در آن زمان، همه چیز به خصوص [[دین]] و [[عبادت]]، در مرحله اعلای خود قرار میگیرد و این همان امری است که [[دین]] مبین [[اسلام]] به دنبال آن است. بر این اساس، کسانی که [[دین]] را در [[زمان ظهور]]، صرفاً امری شخصی و فردی معنا میکنند، واقعاً از مفاهیم و مبانی صحیح دینی بیاطلاعند. | ::::::'''ویژگی ششم: اوج [[تکامل]] دینی'''؛ یکی دیگر از ویژگیهای [[دوران ظهور]]، رشد شخصیتی [[مردم]] از حیث عبادی است؛ چرا که [[بشر]] تا قبل از [[ظهور]]، به درستی نمیتواند [[خدا]] را [[عبادت]] کند. به عبارت دیگر، در طول [[تاریخ]] [[بشریت]]، [[عبادت]] [[خدا]] همواره یکی از متغیراتی بوده که اعصار مختلفی را پشت سر گذارده، تا به زمان [[رسول خدا]] {{صل}} رسیده است. در آن زمان، [[مسلمین]] با تربیتی که [[اسلام]] به عنوان آخرین [[دین]] و [[نبی]] مکرم [[اسلام]] {{صل}} به عنوان [[آخرین پیامبر]] و [[ائمه اطهار]] {{عم}} به عنوان آخرین [[هادیان الهی]] مربی آن بودند، به خوبی توانستند [[خدا]] را [[عبادت]] کنند؛ عبادتی که در میان [[شرایع الهی]]، هیج سابقهای نداشت و [[برترین]] نوع [[عبادت]] به حساب میآمد؛ از این رو، دیگر کسی نمیتواند مانند [[مسلمین]]، [[خدا]] را [[عبادت]] کند، لکن [[کاملترین]] نوع [[عبادت]]، در [[زمان ظهور]] اتفاق میافتد، زیرا در آن زمان، همه چیز به خصوص [[دین]] و [[عبادت]]، در مرحله اعلای خود قرار میگیرد و این همان امری است که [[دین]] مبین [[اسلام]] به دنبال آن است. بر این اساس، کسانی که [[دین]] را در [[زمان ظهور]]، صرفاً امری شخصی و فردی معنا میکنند، واقعاً از مفاهیم و مبانی صحیح دینی بیاطلاعند. | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
::::::«برای رسیدن به پاسخ مناسبی برای این پرسش چند نکته اساسی را باید مورد توجه قرار داد: | ::::::«برای رسیدن به پاسخ مناسبی برای این پرسش چند نکته اساسی را باید مورد توجه قرار داد: | ||
::::::'''۱.''' [[انتظار]]، حلقه اتصال [[شیعه]] با [[امام]] [[معصوم]]. [[اعتقاد]] به [[ضرورت]] وجود [[حجت خدا]] و [[امام]] [[معصوم]] در هر زمان رکن اساسی [[مکتب]] [[تشیع]] است. [[انتظار]] در [[زمان غیبت]] [[امام]]، نوعی اعلام پذیرش [[ولایت]] [[آخرین حجت خدا]] است و همین [[انتظار]] موجب میشود که ارتباط [[شیعیان]] با امامشان، اگر چه به صورت ارتباط قلبی و معنوی، حفظ شود. و آنها در همه اعصار از [[فیض]] وجود امامشان برخوردار باشند. | ::::::'''۱.''' [[انتظار]]، حلقه اتصال [[شیعه]] با [[امام]] [[معصوم]]. [[اعتقاد]] به [[ضرورت]] وجود [[حجت خدا]] و [[امام]] [[معصوم]] در هر زمان رکن اساسی [[مکتب]] [[تشیع]] است. [[انتظار]] در [[زمان غیبت]] [[امام]]، نوعی اعلام پذیرش [[ولایت]] [[آخرین حجت خدا]] است و همین [[انتظار]] موجب میشود که ارتباط [[شیعیان]] با امامشان، اگر چه به صورت ارتباط قلبی و معنوی، حفظ شود. و آنها در همه اعصار از [[فیض]] وجود امامشان برخوردار باشند. | ||
::::::در روایتی از [[امام سجاد]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{ | ::::::در روایتی از [[امام سجاد]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|" ثُمَّ تَمْتَدُّ الْغَيْبَةِ بِوَلِيِّ اللَّهِ –عزوجل - الثَّانِي عَشَرَ مِنْ أَوْصِيَاءِ رَسُولَ اللَّهِ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ . يَا أَبَا خَالِدٍ ! إِنَّ أَهْلَ زَمَانُ غَيْبَتِهِ ، الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِينَ لظهوره أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ ؛ لِأَنَّ اللَّهُ –تبارك وَ تَعَالِي - أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الأفهام وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةِ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةَ "}}<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۳۲۰؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲؛ غیبت دوازدهمین ولی خداوند –صاحب عزت و جلال- از سلسله جانشینان رسول خدا- که درود خدا بر او و خاندانش باد- و امامان بعد از او، به درازا میکشد. ای ابا خالد! آن گروه از مردم که در زمان غیبت او امامتش را پذیرفته و منتظر ظهور اویند برترین مردم همه زمانها هستند؛ زیرا خداوند –که گرامی و بلندمرتبه است- چنان خرد، درک و شناختی به آنها ارزانی داشته که غیبت [و عدم حضور امام] برای آنها همانند مشاهده [و حضور امام] است.</ref>. | ||
::::::'''۲.''' [[انتظار]]، معیار [[ارزش]] [[انسانها]]. آرزوهای [[انسانها]] معیار خوبی برای سنجش [[میزان]] رشد، کمال و تعالی آنهاست. آرزوهای بلند و ارزشمند حکایت از [[کمال روح]] و [[رشد شخصیت]] [[انسانها]] و بلندای [[همت]] آنها میکند. [[آرزوها]] [[انسان]] را به حرکت وامیدارد و بهطور طبیعی هرچه [[همت]]، بلندتر و [[آرزو]]، ارزشمندتر باشد حرکت و [[تلاش]] [[انسان]] نیز از [[ارزش]] بیشتری برخوردار خواهد بود. و چون [[انسان]] [[منتظر]] [[برترین]] و ارزشمندترین آرزوهای ممکن را دارد، ([[حاکمیت]] نهایی [[دین خدا]] بر سراسر [[جهان]]) لذا از [[بهترین]] و والاترین [[ارزشها]] نیز برخوردار است. | ::::::'''۲.''' [[انتظار]]، معیار [[ارزش]] [[انسانها]]. آرزوهای [[انسانها]] معیار خوبی برای سنجش [[میزان]] رشد، کمال و تعالی آنهاست. آرزوهای بلند و ارزشمند حکایت از [[کمال روح]] و [[رشد شخصیت]] [[انسانها]] و بلندای [[همت]] آنها میکند. [[آرزوها]] [[انسان]] را به حرکت وامیدارد و بهطور طبیعی هرچه [[همت]]، بلندتر و [[آرزو]]، ارزشمندتر باشد حرکت و [[تلاش]] [[انسان]] نیز از [[ارزش]] بیشتری برخوردار خواهد بود. و چون [[انسان]] [[منتظر]] [[برترین]] و ارزشمندترین آرزوهای ممکن را دارد، ([[حاکمیت]] نهایی [[دین خدا]] بر سراسر [[جهان]]) لذا از [[بهترین]] و والاترین [[ارزشها]] نیز برخوردار است. | ||
::::::'''۳.''' [[انتظار]] عامل [[پویایی]] و [[سازندگی]] فرد و اجتماع. [[انتظار]]، [[انسان]] را برای رسیدن به آینده مطلوب به حرکت وا میدارد»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۴۳، ۲۴۴.</ref>. | ::::::'''۳.''' [[انتظار]] عامل [[پویایی]] و [[سازندگی]] فرد و اجتماع. [[انتظار]]، [[انسان]] را برای رسیدن به آینده مطلوب به حرکت وا میدارد»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۴۳، ۲۴۴.</ref>. |
نسخهٔ ۳ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۰۰
چرا انتظار فرج افضل اعمال است؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / غیبت امام مهدی / وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت / فضیلت انتظار |
مدخل اصلی | فضیلت انتظار فرج |
چرا انتظار فرج افضل اعمال است؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- آیت الله سید منذر حکیم در کتاب «پیشوایان هدایت» در اين باره گفته است:
- «روایات شریف با اهتمامی زایدالوصف بر عظمت آثار و نتایج انتظار فرج به صورت کلی تأکید میکند؛ که خصوصاً و به عنوان بارزترین مصداق، ظهور حضرت مهدی و انتظار آن را نیز شامل میگردد. برخی از این روایات چنین انتظاری را از برترین عبادتهای مؤمن دانستهاند که در حدیث مروی از حضرت امیر المؤمنین علی (ع) آمده است: «"اَفضَلُ عِبادةِ الْمُؤْمِنِ اِنتِظارُ فَرَجِ اللّهِ"» برترین عبادات مؤمن انتظار کشیدن برای گشایش خداوند است[۱]. و بدون شک عبادت مؤمن از عبادت مطلق مسلمان بافضیلتتر است.
- پس اگر انتظار فرج با نیت خالص و به قصد تعبد انجام شده، مشوب به هیچ انگیزه مادی و دنیوی نباشد، از میان همه عباداتِ بافضیلت برترینِ آنها است و به همین سبب میتواند از بهترین راههای تقرب به خداوند متعال قرار گیرد.
- حضرت امام صادق (ع) در خصوص انتظار فرج حضرت مهدی (ع) میفرمایند: خوش به حال شیعیان قائم ما که در زمان غیبتش انتظار ظهورش را میکشند و در زمان ظهورش از او پیروی میکنند، چنین کسانی دوستان خدا (أولیاءالله) هستند که هیچ ترس و اندوهی در ایشان راه ندارد"[۲]. به همین جهت است که به تعبیر حضرت امام سجاد (ع): انتظار فرج خود "بزرگترین فرج" است[۳] و منتظر فرج شایستگی وارد شدن در زمره اولیای الهی را پیدا میکند.
- به تعبیر روایات، انتظار صادقانه یک مؤمن برای ظهور امام زمانش، اخلاص او را افزایش داده، شک و تردید را از دامان ایمانش میزداید.
- حضرت امام جواد (ع) میفرماید: ... او را غیبتی است که روزهایش بسیار و مدتش طولانی خواهد بود در آن زمان، مخلصان انتظار فرجش را کشیده و اهل شک و تردید وی را انکار میکنند.[۴] و از آنجا که انتظار فرج ایمان به خداوند متعال و اخلاص در راه او و حسن ظن به حکمت آن ذات مقدس و رسیدگی او به امور بندگان را در انسان مؤمن تقویت میکند عجیب نخواهد بود که روایات، از زبان مبارک پیامبر اکرم (ع) آن را: «"أحب الأعمال الی الله"» محبوبترین کارها در نزد خدا[۵] و در نتیجه: «"أفضل أعمال أمتی"»[۶]"؛ برترین کارهای امت من بخوانند.
- انتظار فرج، وابستگی و رابطه انسان را با خدای کریم، و ایمانش را به اینکه خداوند عز و جل بر کار خویش چیره و مسلط بوده و بر هر چیزی قادر و توانا است و با حکمت و رحمت امر بندگانش را تدبیر مینماید، مستحکم میسازد. این از مهمترین نتایجی است که صلاح انسان و امکان طی مدارج کمال او در آن است. و هدف از اکثر احکام شرعی و همه عبادات هم چیزی جز این نیست، بلکه این ایمان توحیدی شرط قبولی آنها است و بدون آن، عبادات انسان، هیچ ارزشی نخواهد داشت. انتظار رسوخ دهنده این ایمان در قلب انسان است. این اثر مهم انتظار را در احادیث شریف این گونه میبینیم.
- امام صادق (ع) میفرمایند: آیا شما را از اموری که خداوند عز و جل هیچ عبادتی را جز به واسطه آنها نمیپذیرد آگاه نکنم؟ ... شهادت به اینکه خداوندی جز الله نیست و اینکه محمد بنده و فرستاده او است، اقرار به آنچه خداوند به آن امر فرموده است، ولایت ما و بیزاری از دشمنان ما - فقط ائمه - و تسلیم در برابر آنان، ورع و سختکوشی، وقار و آرامش و انتظار قائم (ع) ...[۷].
- روایات شریفه تصریح میکند که آراستگی به انتظار حقیقی - با توجه به آثار و نتایجی که به آنها اشاره نمودیم - منتظر را به مقامات چندی نایل میگرداند. از آن جمله است مقام همراهی با حضرت مهدی (ع) که امام صادق (ع) در ادامه حدیث فوق به آن این گونه بدان اشاره فرمودهاند: هر کس که از قرار گرفتن در زمره اصحاب قائم شادمان میشود باید انتظار بکشد.
- از دیگر مقاماتی که منتظران به آن نایل میآیند این است که اجر و پاداش شرکت در حرکت جهادی حضرت مهدی (ع) نصیب آنان میشود. امام صادق (ع) میفرماید: هر کدام از شما که با اعتقاد به این امر و در انتظار آن، از دنیا برود چون کسی است که در اردوگاه قائم (ع) حضور داشته است ...[۸].
- دیگر اینکه به چنین شخصی اجر شهید داده میشود حضرت علی (ع) میفرمایند: هرکه امر ما ولایت ما را بپذیرد در قیامت با ما در حظیرة القدس است و کسی که منتظر امر ما باشد چون کسی است که در راه خدا به خون خود آغشته گردد.[۹] بلکه چنین شخصی به بالاترین مراتب شهدا و مجاهدین نایل خواهد شد که امام صادق (ع) فرمودهاند: هر کدام از شما که در انتظار این امر از دنیا برود چون کسی است که در اردوگاه قائم (ع) حضور داشتهاست.
- راوی گوید: آن حضرت مکثی کرده و سپس فرمودند: نه، بلکه چون کسی است که به همراه قائم شمشیر زده است سپس فرمود: نه، به خدا سوگند چنین کسی تنها به مانند کسانی خواهد بود که در رکاب پیامبر اکرم (ص) به شهادت رسیدهاند[۱۰].
- احادیثی که از آثار و فواید انتظار سخن به میان آوردهاند بسیارند و چنین بر میآید که تفاوت مراتبی که برای منتظرین در آنها ذکر شده است کشف از تفاوت عمل مؤمنان به مقتضیات انتظار حقیقی دارد و هر چه مرتبه انتظار مؤمن بالاتر برود فواید و آثار مبارک آن نیز بیشتر خواهد بود. این امر طبیعتاً به میزان پیاده کردن حقیقت و مقتضیات انتظار باز میگردد و به همین دلیل باید معنی حقیقی آن را بشناسیم. در بخش بعد به این مهم خواهیم پرداخت»[۱۱].
پاسخهای دیگر
۱. حجت الاسلام و المسلمین بنیهاشمی؛ |
---|
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین فاضل لنکرانی؛ |
---|
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛ |
---|
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین زمانی؛ |
---|
|
۵. آقای دکتر شفیعی سروستانی؛ |
---|
|
۶. نویسندگان کتاب آفتاب مهر؛ |
---|
|
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ برقی، محاسن و به نقل از آن، بحار الأنوار ۵۲، ۱۳۱.
- ↑ کمال الدین، ۳۵۷.
- ↑ کمال الدین، ۳۲۰.
- ↑ کفایة الأثر، ۲۷۹، کمال الدین، ۳۷۸.
- ↑ شیخ صدوق، خصال ۲، ۶۱۰، کمال الدین، ۶۴۵، تحف العقول، ۱۰۶.
- ↑ کمال الدین، ۶۴۴.
- ↑ غیبت نعمانی، ۲۰۰، اثبات الهداة ۳، ۵۳۶.
- ↑ کمال الدین، ۶۴۵.
- ↑ خصال، ۶۲۵ و به نقل از آن، بحار الأنوار ۵۲، ۱۲۳.
- ↑ برقی، محاسن ۱، ۲۷۸، ۲۷۹ ح ۱۵۳ و به نقل از آن، بحار الأنوار ۵۲، ۱۲۶ ح ۱۸.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص ۲۵۰-۲۵۳.
- ↑ الخصال، ج ۲، ص ۶۱۶.
- ↑ «برترین عبادت مؤمن انتظار فرج از جانب خداوند است» بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱، ح ۳۲.
- ↑ «به تسلیم خدا بودن و راضی بودن به آن چه برایش پیش میآید اعم از شادی با ناراحتی» اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الرضا بالقضاء، ح ۱۲.
- ↑ «شر طاعت خداوند، صبر و خشنودی از خداست در آن چه بنده دوست میدارد یا ناپسند میشمارد» اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الرضا بالقضاء، ح ۱.
- ↑ بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۴۰-۴۴.
- ↑ «و ما در زبور پس از تورات نوشتهایم که این زمین را بندگان صالح من به میراث خواهند برد». سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
- ↑ «اوست آن خدایی که پیامبر خود را همراه با هدایت و دین راستین فرستاد تا آن دین را بر همه ادیان پیروز گرداند، هر چند مشرکان را ناخوش آید». سوره صف، آیه ۹.
- ↑ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲،، ص۱۳۳، باب۲۲.
- ↑ الزام الناصب، یزدی حائری، ص۱۳۷؛ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۲۲.
- ↑ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۲۲.
- ↑ نهج الفصاحة، ص۷۸، ینابیع المودة، قندوزی، ج۳، ص۱۶۹.
- ↑ «محبوبترین اعمال به سوی خدای عزوجل انتظار فرج است برترین کارهای امت من انتظار فرج است. انتظار فرج عبادت است والاترین عبادت، انتظار فرج است بالاترین جهاد امت من، انتظار فرج است» تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ص۳۳؛ بحارالأنوار، مجلسی، ج۵۱، ص۱۵۶.
- ↑ «در انتظار گشایش باشید و از رحمت خداوند ناامید نشوید؛ زیرا دوست داشتنیترین کارها نزد خداوند انتظار گشایش است». نوادر الأخبار فیما یتعلق باصول الدین، محمد محسن فیض کاشانی، ص۲۴۹.
- ↑ «هر کسی که در انتظار حکومت ما باشد، بسان کسی است که در راه خدا به خون خویش درغلتیده است». کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ص۶۴۵.
- ↑ «آن گروه از مردم عصر غیبت امام دوازدهم که امامت او را پذیرفته و منتظر ظهور او هستند، برترین مردم همه روزگاران هستند». ریاضالأبرار فی مناقب الأئمة الأطهار، نعمت الله جزائری، ج۳، ص۱۲۸.
- ↑ «خوشا به حال شیعیان قائم ما که در زمان غیبتش منتظر ظهور او هستند و در هنگام ظهورش فرمانبردار او، آنان دوستان خدا هستند، همانها که نه ترس به دل راه میدهند و نه اندوهگین میشوند». کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ج۲، ص۳۵۷.
- ↑ «هر که منتظر این امر باشد و بمیرد مانند کسی است که با قائم (ع) در خیمهاش باشد، نه بلکه مانند کسی است که پیش روی رسول خدا (ص) شمشیر زده باشد». کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ج۲، ص۳۳۸.
- ↑ صحیفه نور، امام خمینی، ج۱۸، ص۲۶۹.
- ↑ «مهدی از فرزندان من است. او را غیبتی هست. زمانی که ظهور کند، زمین را از قسط و عدل پر سازد چنانکه از ظلم و جور پر شده باشد». ینابیع المودة، قندوزی، ج۳، باب۷۸.
- ↑ «اگر قائم ما قیام کند...زنی تواند زنبیل [زینت] به سر، بین عراق و شام رفت و آمد کند و جز بر سر سبزه قدم نگذارد، و درندهای او را نلرزاند و نترساند». تحف العقول، حرانی، النص، ۱۱۵.
- ↑ «وقتی که قائم ما قیام کند خدا دستش را بر سر بندگان میگذارد تا عقلهایشان را جامع [و در بردارنده همه چیز] گرداند و افکار [و آرزوها]یشان جامه کمال پوشیده». کافی؛ شیخ کلینی، ج۱، ص۲۵؛ بحار الانوار، مجلسی، ج۵۲، ص۳۲۸؛ با کمی اختلاف: کمال الدین، شیخ صدوق، ج۲، ص۶۸۵.
- ↑ «علم، بیست و هفت حرف است و همه آن علمهایی که پیامبران آوردهاند دو حرف است. پس مردم تا قیام حضرت مهدی بیش از دو حرف از علم را نمیدانند. پس زمانی که قائم قیام میکند، خارج مینماید بیست و پنج حرف دیگر را و بین مردم منتشر مینماید». بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۳۳۶.
- ↑ «در زمین به نافرمانی خدا نمیپردازند». منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر (ع)، آیت الله العظمی حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی دامت برکاته، ص۴۹۷، ح۸.
- ↑ فاضل لنکرانی، محمد جواد، گفتارهای مهدوی، ص ۱۵۱-۱۶۰.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۳۲۰؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲؛ غیبت دوازدهمین ولی خداوند –صاحب عزت و جلال- از سلسله جانشینان رسول خدا- که درود خدا بر او و خاندانش باد- و امامان بعد از او، به درازا میکشد. ای ابا خالد! آن گروه از مردم که در زمان غیبت او امامتش را پذیرفته و منتظر ظهور اویند برترین مردم همه زمانها هستند؛ زیرا خداوند –که گرامی و بلندمرتبه است- چنان خرد، درک و شناختی به آنها ارزانی داشته که غیبت [و عدم حضور امام] برای آنها همانند مشاهده [و حضور امام] است.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۳، ۲۴۴.
- ↑ «"انْتَظَرُوا الْفَرَجَ وَ لَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ فَإِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"»؛ بحارالانوار، ج52، ص123، ح7.
- ↑ « مَنْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا الْأَمْرِ كَانَ كَمَنْ كَانَ مَعَ الْقَائِمِ (ع) فِي فُسْطَاطِهِ لَا بَلْ كَانَ بِمَنْزِلَةِ الضَّارِبِ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ ص بِالسَّيْفِ»؛ بحارالانوار، ج52، ص146، ح69.
- ↑ «"اعْلَمُوا أَنَّ الْمُنْتَظِرَ لِهَذَا الْأَمْرِ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ الصَّائِمِ الْقَائِمِ وَ مَنْ أَدْرَكَ قَائِمَنَا فَخَرَجَ مَعَهُ فَقَتَلَ عَدُوَّنَا كَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ عِشْرِينَ شَهِيداً وَ مَنْ قُتِلَ مَعَ قَائِمِنَا كَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ خَمْسَةٍ وَ عِشْرِينَ شَهِيداً"»؛ بحار الانوار، ج 72، ص: 73، ح21، باب 45 والأصول من الکافی، ج2، ص 222، ح4.
- ↑ زمانی، احمد، اندیشه انتظار ، ص61- 63.
- ↑ عبدالله جوادی آملی، "امام زمان (ع) خلیفه خداست نه وکیل مردم"، موعود، سال دوازدهم، شماره ۸٤، بهمن ۱۳۸۶.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۲۰؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۴.
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، باب گزیده سخنان حکمتآمیز امیر مؤمنان علی (ع)، ش ۴۷، ص ۳۶۹.
- ↑ همان، ش ۸۱، ص ۳۷۳.
- ↑ شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۵۱-۵۵.
- ↑ آفتاب مهر، ج۱، ص ۸۲ - ۸۳.