عزت نفس: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
| موضوع مرتبط = عزت نفس | | موضوع مرتبط = عزت نفس | ||
| عنوان مدخل = عزت نفس | | عنوان مدخل = عزت نفس | ||
| مداخل مرتبط = | | مداخل مرتبط = [[عزت نفس در معارف دعا و زیارات]] - [[عزت نفس در معارف و سیره نبوی]] - [[عزت نفس در معارف مهدویت]] - [[عزت نفس در معارف و سیره علوی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
==معناشناسی عزت نفس== | |||
عزت نفس (Self-Esteem) مفهومی است که به [[ادراک]] [[فرد]] از [[ارزش]] شخصی و به تعبیر بهتر، "خود ارزشمندی" اشاره دارد. این [[ادراک]]، همان ارزشیابی [[عاطفی]] شخص نسبت به خود است که معمولاً بر اساس ویژگیهای مثبت و منفی سنجیده میشود. برخی از [[روانشناسان]] گفتهاند: "عزت نفس، چگونگی [[احساس]] ما درباره خودمان است و میتوان گفت کلید [[رفتار]] [[فرد]] است”<ref>Carson I. Benner V. and Arnold E.N., (۱۹۹۶), Mental Health Nursing, the Nurse Patient Journey, W.B. Saunders Company.</ref> و به "[[قضاوت]] شخصی [[فرد]] از [[ارزش]] خود" نیز تعریف شده است<ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>. | |||
در معنای لغوی "[[عزت]]"، [[قوّت]] و [[صلابت]] و شکستناپذیری نهفته است<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۳۲.</ref>؛ عزت نفس نیز دارای همین مفهوم میباشد و در آن [[حفظ]] [[آبرو]]، عدم [[کرنش]] و دریوزگی در برابر [[زور]] و زر، لحاظ شده که بالاترین نوع [[شکست]] ناپذیری و [[صلابت]] و [[قدرت]] است. جوهر عزت نفس به عنوان [[خُلق و خوی]] [[برتر]]، ابتدا در [[جان]] و [[روح انسان]] جوانه میزند و شخصیتی را [[تربیت]] میکند که در مقابله با وسوسهها و [[معاصی]]، موفق و در برابر شان [[سازش]] ناپذیر است و در مرحله بعد او را از [[خضوع]] و [[سازش]] و خودباختگی در برابر [[ستم]] و [[بی عدالتی]] و هر [[آلودگی]] دیگر باز میدارد. چنان که [[امام علی]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|الْمُؤْمِنُ نَفْسُهُ أَصْلَبُ مِنَ الصَّلْدِ}}؛ نفس [[مؤمن]] از سنگ خارا سختتر است<ref>نهج البلاغه، حکمت۳۳۳.</ref>. هیچ چیز مانند فقدان عزت نفس، [[آدمی]] را مستعدّ [[تباهی]] نمیسازد زیرا وقتی [[ذلت]] بر وجود [[فرد]] [[حاکم]] شد، او را آماده [[پذیرش]] هر [[خواری]] و [[پستی]] و به تعبیر [[اقبال لاهوری]]، "[[بندگی]] [[آدم]]" میکند؛ کاری که حتی حیوانات هم در مقابل همنوع خود نمیکنند.بنابراین، ریشه همه [[ناهنجاریها]] و تباهگریها در [[ذلت نفس]] است؛ حتی [[مبتلا]] شدن به [[تکبر]]، [[خودپسندی]] و [[گردنکشی]] به سبب [[پستی]] و حقارتی است که [[متکبر]] در خود [[احساس]] میکند<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۳۱۲.</ref>، و حتی [[نفاق]] که هلاککنندهترین [[بیماری]] [[دل]] است، ریشه در [[ذلت نفس]] دارد. [[انسان]] تا [[احساس]] [[حقارت]] و [[پستی]] نکند، [[نفاق]] و [[ریا]] نمیکند، [[امام علی]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|نِفَاقُ الْمَرْءِ مِنْ ذُلٍّ يَجِدُهُ فِي نَفْسِهِ}}؛ دو روییِ [[آدمی]] از ذلّتی است که در خود مییابد<ref>محمدی ریشهری، محمد، میزان الحکمه، ج۱۲، ص۳۴۳.</ref>. | |||
عزت نفس به معنای بازتاب ارزیابی یا برآورد یک [[فرد]] از ارزشهای خود است؛ به عبارت دیگر، [[باور]] و [[اعتقادی]] است که [[فرد]]، درباره [[ارزش]] و اهمیت خود دارد. در [[علم روانشناسی]] از عزت نفس با عنوان "[[حرمت]] خود" یاد میشود. عزت نفس یکی از عوامل تعیینکنندۀ [[رفتار]] در [[انسان]] بهشمار میآید. در [[حقیقت]] برداشت و قضاوتی که افراد از خود دارند تعیینکنندۀ چگونگی برخورد آنها با مسائل مختلف است؛ بهگونهای که یکی از ملاکهای شخص سالم، داشتن عزت نفس و [[احترام]] به خود است و بالا بودن آن میتواند از بسیاری [[ناراحتیها]] و [[بیماریهای روانی]] جلوگیری کند و فردی که عزت نفس پایین دارد و برای خود [[ارزش]] و احترامی قائل نیست، ممکن است به [[انزوا]]، [[گوشهگیری]] یا پرخاشگری و رفتارهای ضداجتماعی دچار شود<ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>. | |||
مجموعه هزاران برداشت، ارزیابی و تجربهای که [[فرد]] از خود دارد، باعث میشود نسبت به خود [[احساس]] خوشایند، [[ارزشمند]] بودن یا برعکس آن را داشته باشد که در [[انسان منتظر]] به [[دلیل]] اتصال به [[انسان کامل]] یعنی [[حضرت مهدی]]{{ع}} به [[کاملترین]] وجه نمود پیدا میکند و این آثار عمیقی بر [[بهداشت روانی]] و [[سلامت جسم]] و [[رفتار اجتماعی]] [[انسانها]] دارد. بنابراین، عزت نفس را میتوان مجموعهای از [[افکار]]، [[احساسات]]، [[عواطف]] و تجربهها [[تصور]] کرد که در فرآیند [[زندگی اجتماعی]] شکل میگیرند<ref>ر.ک: سبحانینیا، محمد، مهدویت و آرامش، ص۱۱۳.</ref>. | |||
==ارزش و جایگاه عزت نفس== | ==ارزش و جایگاه عزت نفس== | ||
در [[نظام ارزشی]] [[اسلام]]، [[عزت]] [[حقیقی]] از آنِ [[خداوند]] است. [[خداوند]] به عنوان یگانه [[مظهر]] عِلم و [[قدرت]] و دیگر [[صفات کمال]] و جلال و [[جمال]]، [[مظهر]] [[عزت]] است و [[پیامبر]] و [[امام]]{{ع}} به عنوان انسانهای [[مؤمن کامل]]، از جهت [[تقرّب]] و پیوند دایمی که با [[خداوند]] دارند دارای عزتند. دیگر [[انسانها]]، به میزانی که در کجای پیوستار [[تقرّب به خداوند]] به عنوان مرکز [[عزت]] در [[جهان هستی]] قرار بگیرند دارای [[عزّت]] میشوند: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«فراپایگی تنها از آن خداوند و پیامبر او و مؤمنان است» سوره منافقون، آیه ۸.</ref>. | |||
از دیدگاه [[اسلام]]، [[ایمان]] به عنوان کانون [[معنویت]] و سرچشمه [[ارزشها]]، عامل [[عزت]] [[مؤمنین]] است. در [[منابع اسلامی]]، به مجموعه از [[صفات]] [[ارزشمند]] برای [[حفظ]] و ارتقای عزت نفس تأکید شده است: صفاتی مانند: [[اطاعت از خداوند]]<ref>رسول اکرم{{صل}}: {{متن حدیث|إِنَّ رَبَّكُمْ يَقُولُ كُلَّ يَوْمٍ أَنَا الْعَزِيزُ فَمَنْ أَرَادَ عِزَّ الدَّارَيْنِ فَلْيُطِعِ الْعَزِيزَ}}؛ خدای تعالی هر روز میفرماید: من پروردگار عزیز شما هستم، پس هر کس خواهان عزت دو جهان است باید که از خدای عزیز اطاعت کند. (مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶۸، ص۱۲۰).</ref>، [[عزتطلبی]] از [[خدا]]<ref>امام علی{{ع}}: {{متن حدیث|مَنِ اعْتَزَّ بِغَيْرِ اللَّهِ أَهْلَكَهُ الْعِزُّ}}؛ هر کس به جز از خدا عزت بجوید آن عزّت او را هلاک میکند. (تصنیف غررالحکم و دررالکلم، حدیث ۱۰۹۸۵).</ref>، اُنس همیشگی با [[قرآن]]<ref>امام علی{{ع}}: {{متن حدیث|ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْهِ الْكِتَابَ... وَ عِزّاً لَا تُهْزَمُ أَنْصَارُهُ...}}؛ قرآنی که بر پیامبر نازل شد... عزتی است که هوادارانش شکست نمیخورند... (نهج البلاغه، خطبه ۱۹۸).</ref>، حقخواهی و پشتبانی از آن<ref>امام حسن عسکری{{ع}}: {{متن حدیث|مَا تَرَكَ الْحَقَّ عَزِيزٌ إِلَّا ذَلَّ وَ لَا أَخَذَ بِهِ ذَلِيلٌ إِلَّا عَزَّ}}؛ هیچ عزیزی حق را ترک نکرد، مگر این که ذلیل شد و هیچ ذلیلی به حق عمل نکرد مگر این که عزیز شد. (تحف العقول، ص۴۸۹؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۷۵، ص۳۷۴).</ref>، [[جهاد]] در [[راه]] [[حفظ]] [[عزت اسلام]] و [[مسلمین]]<ref>امام علی{{ع}}: {{متن حدیث|فَرَضَ اللَّهُ... الْجِهَادَ عِزّاً لِلْإِسْلَامِ}}؛ خداوند... جهاد را برای عزّت و سربلندی اسلام واجب فرمود. (من لا یحضر الفقیه، ج۳، ص۵۶۸، ح۴۹۴۰؛ نهج البلاغه، حکمت۲۵۲).</ref>، [[شجاعت]] و دوری از [[ترس]]<ref>امام علی{{ع}}: {{متن حدیث|الشَّجَاعَةُ عِزٌّ حَاضِرٌ، الْجُبْنُ ذُلٌّ ظَاهِرٌ}}؛ شجاعت عزتی است آماده، ترس ذلتی است آشکار. (شرح آقا جمال الدین خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم، ج۱، ص۱۵۲، ح۵۷۲).</ref>، [[نفی]] [[سلطه]] دیگران<ref>امام علی{{ع}}: {{متن حدیث|كُلُّ عَزِيزٍ دَاخِلٍ تَحْتَ الْقُدْرَةِ فَذَلِيلٌ}}؛ هر عزیزی که تحت قدرت و سلطهای باشد ذلیل است. (تحف العقول، ص۲۱۵).</ref>، [[صداقت]]<ref>امام علی{{ع}}: {{متن حدیث|الصِّدْقُ عِزٌّ وَ الْجَهْلُ ذُلٌّ}}؛ راستی عزت است و نادانی ذلت. (کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۶، ح۲۹؛ تحف العقول، ص۳۵۶).</ref>، ادا و [[التزام]] به [[حقوق]] دیگران<ref>امام صادق{{ع}}: {{متن حدیث|تَرْكُ الْحُقُوقِ مَذَلَّةٌ وَ إِنَّ الرَّجُلَ يَحْتَاجُ إِلَى أَنْ يَتَعَرَّضَ فِيهَا لِلْكَذِبِ}}؛ ندادن حقوق (دیگران) ذلت میآورد و انسان در این باره مجبور به دروغ گفتن میشود. (تحف العقول، ص۳۶۰).</ref>، [[رفتار]] منصفانه با [[مردم]]<ref>امام علی{{ع}}: {{متن حدیث|أَلَا إِنَّهُ مَنْ يُنْصِفِ النَّاسَ مِنْ نَفْسِهِ لَمْ يَزِدْهُ اللَّهُ إِلَّا عِزّاً}}؛ بدانید که هر کس با مردم منصفانه رفتار کند، خداوند جز بر عزت او نیفزاید. (کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۱۴۴، ح۴).</ref>، [[عفو و گذشت]] از دیگران<ref>رسول اکرم{{صل}}: {{متن حدیث|مَنْ عَفَا عَنْ مَظْلِمَةٍ أَبْدَلَهُ اللَّهُ بِهَا عِزّاً فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ}}؛ هر کس از ظلمی که در حق او شده گذشت کند، خداوند به جای آن در دنیا و آخرت به او عزت میبخشد. (طوسی، امالی، ص۱۸۲، ح۳۰۶).</ref>، [[بینیازی از مردم]]<ref>امام جواد{{ع}}: {{متن حدیث|عِزُّ الْمُؤْمِنِ غِنَاهُ عَنِ النَّاسِ}}؛ عزت مؤمن در بینیازی او از مردم است. (تحف العقول، ص۸۹؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۷۲، ص۱۰۹، ح۱۲).</ref>، [[ناامیدی]] از آنچه در دست دیگران است<ref>امام صادق{{ع}}: {{متن حدیث|لَا يَزَالُ الْعِزُّ قَلِقاً حَتَّى يَأْتِيَ دَاراً قَدِ اسْتَشْعَرَ أَهْلُهَا الْيَأْسَ مِمَّا فِي أَيْدِي النَّاسِ فَيُوطِنُهَا}}؛ عزت پیوسته بیقراری میکند تا آنکه به خانهای درآید که اهل آن چشم طمع به دست مردم نداشته باشند و در آنجا مستقر میشود. (کشف الغمه، ج۲، ص۲۰۵).</ref>، دوری از [[جهالت]] و [[نادانی]]<ref>امام علی{{ع}}: {{متن حدیث|كَمْ مِنْ عَزِيزٍ أَذَلَّهُ جَهْلُهُ}}؛ چه بسیار عزیزی که، نادانیاش او را خوار ساخت. (تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص۷۶، ح۱۱۹۰).</ref>، [[کظم غیظ]] و [[فرو خوردن خشم]]<ref>امام صادق{{ع}}: {{متن حدیث|مَا مِنْ عَبْدٍ كَظَمَ غَيْظاً إِلَّا زَادَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عِزّاً فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ}}؛ هیچ بندهای خشم خود را فرو نخورد، مگر این که خداوند عزوجل بر عزت او در دنیا و آخرت افزود. (کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۱۱۰، ح۵).</ref>، دوری از [[ظلم]] و [[باطل]]<ref>امام علی{{ع}}: {{متن حدیث|مَنْ طَلَبَ عِزّاً بِظُلْمٍ وَ بَاطِلٍ أَوْرَثَهُ اللَّهُ ذُلّاً بِإِنْصَافٍ وَ حَقٍّ}}؛ هر کس عزت را با ظلم و باطل طلب کند، خداوند به انصاف و حق، ذلت نصیبش مینماید. (ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۳۰۹، ح۵۳۶).</ref>، موجب [[حفظ]] و ارتقای عزت نفس معرفی شده است<ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>. | |||
[[قرآن کریم]] از نفس به عنوان بزرگترین [[سرمایه]] [[آدمی]] یاد میکند و نفس را آنقدر [[ارزشمند]] میداند که اگر معاملهای صورت گیرد جز با [[پروردگار]] عالم نباشد: {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ}}<ref>«و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان میگذرد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره بقره، آیه ۲۰۷.</ref>. [[رسول خدا]]{{صل}} درباره [[عزت]] و [[کرامت نفس]] میفرماید: {{متن حدیث|اطْلُبُوا الْحَوَائِجَ بِعِزَّةِ الْأَنْفُسِ}}؛ درخواستهایتان را همراه با [[حفظ]] [[عزت]] نفستان مطرح نمایید<ref>نهج الفصاحة، حدیث ۳۲۵.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} نیز خطاب به فرزندش میفرماید: {{متن حدیث|وَ أَكْرِمْ نَفْسَكَ عَنْ كُلِّ دَنِيَّةٍ وَ إِنْ سَاقَتْكَ إِلَى الرَّغَائِبِ فَإِنَّكَ لَنْ تَعْتَاضَ بِمَا تَبْذُلُ مِنْ نَفْسِكَ عِوَضاً وَ لَا تَكُنْ عَبْدَ غَيْرِكَ وَ قَدْ جَعَلَكَ اللَّهُ حُرّاً}}؛ نفس خود را از هرگونه [[پستی]] بازدار هرچند تو را به اهدافت برساند؛ زیرا نمیتوانی به اندازه [[آبرویی]] که از دست میدهی به دست آوری. [[بنده]] دیگری مباش که [[خداوند]] تو را از او [[آفریده]] است<ref>نهج البلاغة، نامه ۳۱، ص۴۰۱.</ref>. | |||
[[اسلام]] در هیچ موردی به [[مؤمن]] اجازه نداده است که از عزت نفس خود بگذرد و دست بردارد، بلکه تأکید نموده است که [[مؤمن]] در جریان [[زندگی]] برای [[حفظ دین]] خود همواره چون کوه با [[استقامت]] و پر [[صلابت]] باشد، چنانکه [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ فَوَّضَ إِلَى الْمُؤْمِنِ أُمُورَهُ كُلَّهَا وَ لَمْ يُفَوِّضْ إِلَيْهِ أَنْ يَكُونَ ذَلِيلًا أَ مَا تَسْمَعُ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ {{متن قرآن|وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«فراپایگی تنها از آن خداوند و پیامبر او و مؤمنان است» سوره منافقون، آیه ۸.</ref> فَالْمُؤْمِنُ يَكُونُ عَزِيزاً وَ لَا يَكُونُ ذَلِيلًا قَالَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ أَعَزُّ مِنَ الْجَبَلِ لِأَنَّ الْجَبَلَ يُسْتَقَلُّ مِنْهُ بِالْمَعَاوِلِ وَ الْمُؤْمِنَ لَا يُسْتَقَلُّ مِنْ دِينِهِ بِشَيْءٍ}}؛ [[خداوند]] [[اختیار]] همه [[کارها]] را به [[مؤمن]] داده، اما این [[اختیار]] را به او نداده است که [[ذلیل]] باشد. مگر نشنیدهای که [[خدای تعالی]] میفرماید: "[[عزت]] از آن [[خدا]] و رسولش و [[مؤمنین]] است"؟ پس، [[مؤمن]] [[عزیز]] است و [[ذلیل]] نیست. [در ادامه] فرمودند: [[مؤمن]] از کوه محکمتر است، زیرا از کوه با ضربات تیشه کم میشود اما با هیچ وسیلهای از [[دین]] [[مؤمن]] نمیتوان کاست<ref>تهذیب الاحکام، ج۶، ص۱۷۹، ح۳۶۷.</ref><ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>. | |||
==ضرورت عزت نفس== | ==ضرورت عزت نفس== | ||
خط ۵۰: | خط ۵۵: | ||
===عزت نفس یکی از دستاوردهای دولت مهدوی=== | ===عزت نفس یکی از دستاوردهای دولت مهدوی=== | ||
[[مهدویت]] باوری و [[انتظار]]، عامل [[عزت]]، [[صلابت]]، [[شرافت]] و [[سرافرازی]] منتظِران است و همه صفاتی که [[دین اسلام]]، [[پیروان]] خود را برای [[حفظ]] و ارتقای عزت نفس توصیه میکند، مورد تأکید [[مکتب انتظار]] و از ویژگیهای منتظِران واقعی است. صفاتی مانند: [[اطاعت از خداوند]]، [[عزتطلبی]] از [[خدا]]، اُنس همیشگی با [[قرآن]]، حقخواهی و پشتبانی از آن، [[جهاد]] در [[راه]] [[حفظ]] [[عزت اسلام]] و [[مسلمین]]، [[شجاعت]] و دوری از [[ترس]]، [[نفی]] [[سلطه]] دیگران، [[صداقت]]، ادا و [[التزام]] به [[حقوق]] دیگران، [[رفتار]] منصفانه با [[مردم]]، [[عفو و گذشت]] از دیگران، [[بینیازی از مردم]] و...، جزء برنامههای [[مکتب]] و [[فرهنگ انتظار]] است. [[انتظارها]] و آرزوهای افراد متفاوت است؛ آرمانها و آرزوهای بلند، متعالی و ارزشمند، حکایت از اوج کمال و [[رشد شخصیت]] [[انسانها]] و بلندای [[همت]] آنها میکند. به عکس، آرزوهای [[خرد]]، حقیر و بیارزش، نشان از بیهمتی و [[رشد]] نیافتگی افراد دارد. آرمانها و [[آرزوها]] [[انسان]] را به حرکت وا میدارند و به طور طبیعی هر چه [[همت]] بلندتر و آرمانها و [[آرزو]]، ارزشمندتر باشد حرکت، [[همت]] و تلاش نیز از [[ارزش]] بیشتری برخوردار خواهد بود و چون انسانِ [[منتظر]]، [[برترین]] و ارزشمندترین آرزوهای ممکن را داراست، به طور طبیعی از [[بهترین]] [[ارزشها]] و والاترین مراتب عزت نفس نیز برخوردارست؛ زیرا آرزوی نهایی [[فرد]] و [[جامعه]] [[منتظِر]]، [[نفی]] [[شرک]] و [[حاکمیت]] [[توحید]]، [[برائت]] از سردمداران [[طاغوت]] و [[حکومت]] [[ائمه]] [[حق]] بر سراسر [[جهان]]، استقرار [[حکومت صالحان]] و [[مستضعفان]] در سراسر [[گیتی]]، نابودی [[ظالمان]] و [[مستکبران]] [[جهان]]، برقراری [[نظام]] [[قسط]] و [[عدالت]] بر پهنه [[زمین]] و گسترش [[امنیت]] و [[رفاه]] در جای جای کره خاکی است. قطعاً چنین آرمانها و آرزوهای بلندی از [[ارزش]] و فضیلتی وصفناپذیر برخوردار است. به شرط آنکه [[فرد]] و [[جامعه]] "[[منتظِر]]"، به تناسب آرمانها و آرزوی بلند خود، از هر گونه [[مجاهدت]]، تلاش و کوشش برای تحقق هر چه زودتر این آرمانها و آرزوهای [[الهی]] فروگذار و کوتاهی نکند. چنین انتظاری پویا و سازنده است که دیدگاه وسیع و افق بلند [[فکری]] [[مسلمانان]]، مخصوصاً [[شیعیان]] را نشان میدهد<ref>ر.ک: مرتضوی، [[زهرا]] سادات، «فلسفه انتظار»، ماهنامه شمیم یاس، ص۳۲.</ref>. | |||
*به همین [[دلیل]] است که [[دین اسلام]]، برای [[حفظ]] و ارتقای عزت نفس [[فرد]] و [[جامعه اسلامی]] آنان را به [[اطاعت]] و [[پیروی از ائمه]] [[حق]]{{عم}} و [[والیان امر]] ملتزم و [[متعهد]] کرده است؛ چنانکه [[امام سجاد]]{{ع}} [[اطاعت]] از [[رهبران]] [[عادل]] را موجب [[عزت]] دانسته و فرموده است: {{متن حدیث|طَاعَةُ وُلَاةِ الْأَمْرِ تَمَامُ الْعِزِّ}}؛ [[اطاعت]] از [[ولایت امر]]، تمام [[عزت]] است<ref>ابنشعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، ص۲۸۳.</ref>. از سوی دیگر [[خداوند]] در [[قرآن مجید]] [[مخالفت]] با [[انبیا]] و [[اولیا]] و [[رهبران]] [[دینی]] را سبب [[ذلت]] [[انسان]] عنوان میکند و میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ فِي الْأَذَلِّينَ}}<ref>«به یقین کسانی که با خداوند و پیامبرش مخالفت میکنند در شمار فرومایگانند» سوره مجادله، آیه ۲۰.</ref><ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>. | *به همین [[دلیل]] است که [[دین اسلام]]، برای [[حفظ]] و ارتقای عزت نفس [[فرد]] و [[جامعه اسلامی]] آنان را به [[اطاعت]] و [[پیروی از ائمه]] [[حق]]{{عم}} و [[والیان امر]] ملتزم و [[متعهد]] کرده است؛ چنانکه [[امام سجاد]]{{ع}} [[اطاعت]] از [[رهبران]] [[عادل]] را موجب [[عزت]] دانسته و فرموده است: {{متن حدیث|طَاعَةُ وُلَاةِ الْأَمْرِ تَمَامُ الْعِزِّ}}؛ [[اطاعت]] از [[ولایت امر]]، تمام [[عزت]] است<ref>ابنشعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، ص۲۸۳.</ref>. از سوی دیگر [[خداوند]] در [[قرآن مجید]] [[مخالفت]] با [[انبیا]] و [[اولیا]] و [[رهبران]] [[دینی]] را سبب [[ذلت]] [[انسان]] عنوان میکند و میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ فِي الْأَذَلِّينَ}}<ref>«به یقین کسانی که با خداوند و پیامبرش مخالفت میکنند در شمار فرومایگانند» سوره مجادله، آیه ۲۰.</ref><ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>. | ||
خط ۷۲: | خط ۷۷: | ||
* [[کرامت نفس]] | * [[کرامت نفس]] | ||
* [[ذلتناپذیری]] | * [[ذلتناپذیری]] | ||
{{پایان | {{پایان مدخل وابسته}} | ||
== پانویس == | == پانویس == |
نسخهٔ ۲۲ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۰۳
معناشناسی عزت نفس
عزت نفس (Self-Esteem) مفهومی است که به ادراک فرد از ارزش شخصی و به تعبیر بهتر، "خود ارزشمندی" اشاره دارد. این ادراک، همان ارزشیابی عاطفی شخص نسبت به خود است که معمولاً بر اساس ویژگیهای مثبت و منفی سنجیده میشود. برخی از روانشناسان گفتهاند: "عزت نفس، چگونگی احساس ما درباره خودمان است و میتوان گفت کلید رفتار فرد است”[۱] و به "قضاوت شخصی فرد از ارزش خود" نیز تعریف شده است[۲].
در معنای لغوی "عزت"، قوّت و صلابت و شکستناپذیری نهفته است[۳]؛ عزت نفس نیز دارای همین مفهوم میباشد و در آن حفظ آبرو، عدم کرنش و دریوزگی در برابر زور و زر، لحاظ شده که بالاترین نوع شکست ناپذیری و صلابت و قدرت است. جوهر عزت نفس به عنوان خُلق و خوی برتر، ابتدا در جان و روح انسان جوانه میزند و شخصیتی را تربیت میکند که در مقابله با وسوسهها و معاصی، موفق و در برابر شان سازش ناپذیر است و در مرحله بعد او را از خضوع و سازش و خودباختگی در برابر ستم و بی عدالتی و هر آلودگی دیگر باز میدارد. چنان که امام علی(ع) فرمود: «الْمُؤْمِنُ نَفْسُهُ أَصْلَبُ مِنَ الصَّلْدِ»؛ نفس مؤمن از سنگ خارا سختتر است[۴]. هیچ چیز مانند فقدان عزت نفس، آدمی را مستعدّ تباهی نمیسازد زیرا وقتی ذلت بر وجود فرد حاکم شد، او را آماده پذیرش هر خواری و پستی و به تعبیر اقبال لاهوری، "بندگی آدم" میکند؛ کاری که حتی حیوانات هم در مقابل همنوع خود نمیکنند.بنابراین، ریشه همه ناهنجاریها و تباهگریها در ذلت نفس است؛ حتی مبتلا شدن به تکبر، خودپسندی و گردنکشی به سبب پستی و حقارتی است که متکبر در خود احساس میکند[۵]، و حتی نفاق که هلاککنندهترین بیماری دل است، ریشه در ذلت نفس دارد. انسان تا احساس حقارت و پستی نکند، نفاق و ریا نمیکند، امام علی(ع) فرمود: «نِفَاقُ الْمَرْءِ مِنْ ذُلٍّ يَجِدُهُ فِي نَفْسِهِ»؛ دو روییِ آدمی از ذلّتی است که در خود مییابد[۶].
عزت نفس به معنای بازتاب ارزیابی یا برآورد یک فرد از ارزشهای خود است؛ به عبارت دیگر، باور و اعتقادی است که فرد، درباره ارزش و اهمیت خود دارد. در علم روانشناسی از عزت نفس با عنوان "حرمت خود" یاد میشود. عزت نفس یکی از عوامل تعیینکنندۀ رفتار در انسان بهشمار میآید. در حقیقت برداشت و قضاوتی که افراد از خود دارند تعیینکنندۀ چگونگی برخورد آنها با مسائل مختلف است؛ بهگونهای که یکی از ملاکهای شخص سالم، داشتن عزت نفس و احترام به خود است و بالا بودن آن میتواند از بسیاری ناراحتیها و بیماریهای روانی جلوگیری کند و فردی که عزت نفس پایین دارد و برای خود ارزش و احترامی قائل نیست، ممکن است به انزوا، گوشهگیری یا پرخاشگری و رفتارهای ضداجتماعی دچار شود[۷].
مجموعه هزاران برداشت، ارزیابی و تجربهای که فرد از خود دارد، باعث میشود نسبت به خود احساس خوشایند، ارزشمند بودن یا برعکس آن را داشته باشد که در انسان منتظر به دلیل اتصال به انسان کامل یعنی حضرت مهدی(ع) به کاملترین وجه نمود پیدا میکند و این آثار عمیقی بر بهداشت روانی و سلامت جسم و رفتار اجتماعی انسانها دارد. بنابراین، عزت نفس را میتوان مجموعهای از افکار، احساسات، عواطف و تجربهها تصور کرد که در فرآیند زندگی اجتماعی شکل میگیرند[۸].
ارزش و جایگاه عزت نفس
در نظام ارزشی اسلام، عزت حقیقی از آنِ خداوند است. خداوند به عنوان یگانه مظهر عِلم و قدرت و دیگر صفات کمال و جلال و جمال، مظهر عزت است و پیامبر و امام(ع) به عنوان انسانهای مؤمن کامل، از جهت تقرّب و پیوند دایمی که با خداوند دارند دارای عزتند. دیگر انسانها، به میزانی که در کجای پیوستار تقرّب به خداوند به عنوان مرکز عزت در جهان هستی قرار بگیرند دارای عزّت میشوند: ﴿وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ﴾[۹].
از دیدگاه اسلام، ایمان به عنوان کانون معنویت و سرچشمه ارزشها، عامل عزت مؤمنین است. در منابع اسلامی، به مجموعه از صفات ارزشمند برای حفظ و ارتقای عزت نفس تأکید شده است: صفاتی مانند: اطاعت از خداوند[۱۰]، عزتطلبی از خدا[۱۱]، اُنس همیشگی با قرآن[۱۲]، حقخواهی و پشتبانی از آن[۱۳]، جهاد در راه حفظ عزت اسلام و مسلمین[۱۴]، شجاعت و دوری از ترس[۱۵]، نفی سلطه دیگران[۱۶]، صداقت[۱۷]، ادا و التزام به حقوق دیگران[۱۸]، رفتار منصفانه با مردم[۱۹]، عفو و گذشت از دیگران[۲۰]، بینیازی از مردم[۲۱]، ناامیدی از آنچه در دست دیگران است[۲۲]، دوری از جهالت و نادانی[۲۳]، کظم غیظ و فرو خوردن خشم[۲۴]، دوری از ظلم و باطل[۲۵]، موجب حفظ و ارتقای عزت نفس معرفی شده است[۲۶].
قرآن کریم از نفس به عنوان بزرگترین سرمایه آدمی یاد میکند و نفس را آنقدر ارزشمند میداند که اگر معاملهای صورت گیرد جز با پروردگار عالم نباشد: ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ﴾[۲۷]. رسول خدا(ص) درباره عزت و کرامت نفس میفرماید: «اطْلُبُوا الْحَوَائِجَ بِعِزَّةِ الْأَنْفُسِ»؛ درخواستهایتان را همراه با حفظ عزت نفستان مطرح نمایید[۲۸]. امام علی(ع) نیز خطاب به فرزندش میفرماید: «وَ أَكْرِمْ نَفْسَكَ عَنْ كُلِّ دَنِيَّةٍ وَ إِنْ سَاقَتْكَ إِلَى الرَّغَائِبِ فَإِنَّكَ لَنْ تَعْتَاضَ بِمَا تَبْذُلُ مِنْ نَفْسِكَ عِوَضاً وَ لَا تَكُنْ عَبْدَ غَيْرِكَ وَ قَدْ جَعَلَكَ اللَّهُ حُرّاً»؛ نفس خود را از هرگونه پستی بازدار هرچند تو را به اهدافت برساند؛ زیرا نمیتوانی به اندازه آبرویی که از دست میدهی به دست آوری. بنده دیگری مباش که خداوند تو را از او آفریده است[۲۹].
اسلام در هیچ موردی به مؤمن اجازه نداده است که از عزت نفس خود بگذرد و دست بردارد، بلکه تأکید نموده است که مؤمن در جریان زندگی برای حفظ دین خود همواره چون کوه با استقامت و پر صلابت باشد، چنانکه امام صادق(ع) فرمود: «إِنَّ اللَّهَ فَوَّضَ إِلَى الْمُؤْمِنِ أُمُورَهُ كُلَّهَا وَ لَمْ يُفَوِّضْ إِلَيْهِ أَنْ يَكُونَ ذَلِيلًا أَ مَا تَسْمَعُ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ ﴿وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ﴾[۳۰] فَالْمُؤْمِنُ يَكُونُ عَزِيزاً وَ لَا يَكُونُ ذَلِيلًا قَالَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ أَعَزُّ مِنَ الْجَبَلِ لِأَنَّ الْجَبَلَ يُسْتَقَلُّ مِنْهُ بِالْمَعَاوِلِ وَ الْمُؤْمِنَ لَا يُسْتَقَلُّ مِنْ دِينِهِ بِشَيْءٍ»؛ خداوند اختیار همه کارها را به مؤمن داده، اما این اختیار را به او نداده است که ذلیل باشد. مگر نشنیدهای که خدای تعالی میفرماید: "عزت از آن خدا و رسولش و مؤمنین است"؟ پس، مؤمن عزیز است و ذلیل نیست. [در ادامه] فرمودند: مؤمن از کوه محکمتر است، زیرا از کوه با ضربات تیشه کم میشود اما با هیچ وسیلهای از دین مؤمن نمیتوان کاست[۳۱][۳۲].
ضرورت عزت نفس
اقسام عزت نفس
مراتب عزت نفس
ویژگیها و شرایط عزت نفس
خاستگاه عزت نفس(اسباب و عوامل عزت نفس)
راه کسب عزت نفس
موانع عزت نفس
نشانههای عزت نفس
فواید و کارکردهای عزت نفس
عزت نفس عامل حرکت
گستره عزت نفس
عواقب نبود عزت نفس
متعلق عزت نفس
امور عادی و دنیوی
امور معنوی و الهی
عزت نفس و مهدویت
احساس عزت نفس در سایه انتظار ظهور
گستره عزت نفس در مکتب انتظار
عزت نفس یکی از دستاوردهای دولت مهدوی
مهدویت باوری و انتظار، عامل عزت، صلابت، شرافت و سرافرازی منتظِران است و همه صفاتی که دین اسلام، پیروان خود را برای حفظ و ارتقای عزت نفس توصیه میکند، مورد تأکید مکتب انتظار و از ویژگیهای منتظِران واقعی است. صفاتی مانند: اطاعت از خداوند، عزتطلبی از خدا، اُنس همیشگی با قرآن، حقخواهی و پشتبانی از آن، جهاد در راه حفظ عزت اسلام و مسلمین، شجاعت و دوری از ترس، نفی سلطه دیگران، صداقت، ادا و التزام به حقوق دیگران، رفتار منصفانه با مردم، عفو و گذشت از دیگران، بینیازی از مردم و...، جزء برنامههای مکتب و فرهنگ انتظار است. انتظارها و آرزوهای افراد متفاوت است؛ آرمانها و آرزوهای بلند، متعالی و ارزشمند، حکایت از اوج کمال و رشد شخصیت انسانها و بلندای همت آنها میکند. به عکس، آرزوهای خرد، حقیر و بیارزش، نشان از بیهمتی و رشد نیافتگی افراد دارد. آرمانها و آرزوها انسان را به حرکت وا میدارند و به طور طبیعی هر چه همت بلندتر و آرمانها و آرزو، ارزشمندتر باشد حرکت، همت و تلاش نیز از ارزش بیشتری برخوردار خواهد بود و چون انسانِ منتظر، برترین و ارزشمندترین آرزوهای ممکن را داراست، به طور طبیعی از بهترین ارزشها و والاترین مراتب عزت نفس نیز برخوردارست؛ زیرا آرزوی نهایی فرد و جامعه منتظِر، نفی شرک و حاکمیت توحید، برائت از سردمداران طاغوت و حکومت ائمه حق بر سراسر جهان، استقرار حکومت صالحان و مستضعفان در سراسر گیتی، نابودی ظالمان و مستکبران جهان، برقراری نظام قسط و عدالت بر پهنه زمین و گسترش امنیت و رفاه در جای جای کره خاکی است. قطعاً چنین آرمانها و آرزوهای بلندی از ارزش و فضیلتی وصفناپذیر برخوردار است. به شرط آنکه فرد و جامعه "منتظِر"، به تناسب آرمانها و آرزوی بلند خود، از هر گونه مجاهدت، تلاش و کوشش برای تحقق هر چه زودتر این آرمانها و آرزوهای الهی فروگذار و کوتاهی نکند. چنین انتظاری پویا و سازنده است که دیدگاه وسیع و افق بلند فکری مسلمانان، مخصوصاً شیعیان را نشان میدهد[۳۳].
- به همین دلیل است که دین اسلام، برای حفظ و ارتقای عزت نفس فرد و جامعه اسلامی آنان را به اطاعت و پیروی از ائمه حق(ع) و والیان امر ملتزم و متعهد کرده است؛ چنانکه امام سجاد(ع) اطاعت از رهبران عادل را موجب عزت دانسته و فرموده است: «طَاعَةُ وُلَاةِ الْأَمْرِ تَمَامُ الْعِزِّ»؛ اطاعت از ولایت امر، تمام عزت است[۳۴]. از سوی دیگر خداوند در قرآن مجید مخالفت با انبیا و اولیا و رهبران دینی را سبب ذلت انسان عنوان میکند و میفرماید: ﴿إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ فِي الْأَذَلِّينَ﴾[۳۵][۳۶].
منابع
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ Carson I. Benner V. and Arnold E.N., (۱۹۹۶), Mental Health Nursing, the Nurse Patient Journey, W.B. Saunders Company.
- ↑ نظری شاری، عبدالله، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۳۲.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت۳۳۳.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۳۱۲.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، میزان الحکمه، ج۱۲، ص۳۴۳.
- ↑ نظری شاری، عبدالله، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
- ↑ ر.ک: سبحانینیا، محمد، مهدویت و آرامش، ص۱۱۳.
- ↑ «فراپایگی تنها از آن خداوند و پیامبر او و مؤمنان است» سوره منافقون، آیه ۸.
- ↑ رسول اکرم(ص): «إِنَّ رَبَّكُمْ يَقُولُ كُلَّ يَوْمٍ أَنَا الْعَزِيزُ فَمَنْ أَرَادَ عِزَّ الدَّارَيْنِ فَلْيُطِعِ الْعَزِيزَ»؛ خدای تعالی هر روز میفرماید: من پروردگار عزیز شما هستم، پس هر کس خواهان عزت دو جهان است باید که از خدای عزیز اطاعت کند. (مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶۸، ص۱۲۰).
- ↑ امام علی(ع): «مَنِ اعْتَزَّ بِغَيْرِ اللَّهِ أَهْلَكَهُ الْعِزُّ»؛ هر کس به جز از خدا عزت بجوید آن عزّت او را هلاک میکند. (تصنیف غررالحکم و دررالکلم، حدیث ۱۰۹۸۵).
- ↑ امام علی(ع): «ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْهِ الْكِتَابَ... وَ عِزّاً لَا تُهْزَمُ أَنْصَارُهُ...»؛ قرآنی که بر پیامبر نازل شد... عزتی است که هوادارانش شکست نمیخورند... (نهج البلاغه، خطبه ۱۹۸).
- ↑ امام حسن عسکری(ع): «مَا تَرَكَ الْحَقَّ عَزِيزٌ إِلَّا ذَلَّ وَ لَا أَخَذَ بِهِ ذَلِيلٌ إِلَّا عَزَّ»؛ هیچ عزیزی حق را ترک نکرد، مگر این که ذلیل شد و هیچ ذلیلی به حق عمل نکرد مگر این که عزیز شد. (تحف العقول، ص۴۸۹؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۷۵، ص۳۷۴).
- ↑ امام علی(ع): «فَرَضَ اللَّهُ... الْجِهَادَ عِزّاً لِلْإِسْلَامِ»؛ خداوند... جهاد را برای عزّت و سربلندی اسلام واجب فرمود. (من لا یحضر الفقیه، ج۳، ص۵۶۸، ح۴۹۴۰؛ نهج البلاغه، حکمت۲۵۲).
- ↑ امام علی(ع): «الشَّجَاعَةُ عِزٌّ حَاضِرٌ، الْجُبْنُ ذُلٌّ ظَاهِرٌ»؛ شجاعت عزتی است آماده، ترس ذلتی است آشکار. (شرح آقا جمال الدین خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم، ج۱، ص۱۵۲، ح۵۷۲).
- ↑ امام علی(ع): «كُلُّ عَزِيزٍ دَاخِلٍ تَحْتَ الْقُدْرَةِ فَذَلِيلٌ»؛ هر عزیزی که تحت قدرت و سلطهای باشد ذلیل است. (تحف العقول، ص۲۱۵).
- ↑ امام علی(ع): «الصِّدْقُ عِزٌّ وَ الْجَهْلُ ذُلٌّ»؛ راستی عزت است و نادانی ذلت. (کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۶، ح۲۹؛ تحف العقول، ص۳۵۶).
- ↑ امام صادق(ع): «تَرْكُ الْحُقُوقِ مَذَلَّةٌ وَ إِنَّ الرَّجُلَ يَحْتَاجُ إِلَى أَنْ يَتَعَرَّضَ فِيهَا لِلْكَذِبِ»؛ ندادن حقوق (دیگران) ذلت میآورد و انسان در این باره مجبور به دروغ گفتن میشود. (تحف العقول، ص۳۶۰).
- ↑ امام علی(ع): «أَلَا إِنَّهُ مَنْ يُنْصِفِ النَّاسَ مِنْ نَفْسِهِ لَمْ يَزِدْهُ اللَّهُ إِلَّا عِزّاً»؛ بدانید که هر کس با مردم منصفانه رفتار کند، خداوند جز بر عزت او نیفزاید. (کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۱۴۴، ح۴).
- ↑ رسول اکرم(ص): «مَنْ عَفَا عَنْ مَظْلِمَةٍ أَبْدَلَهُ اللَّهُ بِهَا عِزّاً فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ»؛ هر کس از ظلمی که در حق او شده گذشت کند، خداوند به جای آن در دنیا و آخرت به او عزت میبخشد. (طوسی، امالی، ص۱۸۲، ح۳۰۶).
- ↑ امام جواد(ع): «عِزُّ الْمُؤْمِنِ غِنَاهُ عَنِ النَّاسِ»؛ عزت مؤمن در بینیازی او از مردم است. (تحف العقول، ص۸۹؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۷۲، ص۱۰۹، ح۱۲).
- ↑ امام صادق(ع): «لَا يَزَالُ الْعِزُّ قَلِقاً حَتَّى يَأْتِيَ دَاراً قَدِ اسْتَشْعَرَ أَهْلُهَا الْيَأْسَ مِمَّا فِي أَيْدِي النَّاسِ فَيُوطِنُهَا»؛ عزت پیوسته بیقراری میکند تا آنکه به خانهای درآید که اهل آن چشم طمع به دست مردم نداشته باشند و در آنجا مستقر میشود. (کشف الغمه، ج۲، ص۲۰۵).
- ↑ امام علی(ع): «كَمْ مِنْ عَزِيزٍ أَذَلَّهُ جَهْلُهُ»؛ چه بسیار عزیزی که، نادانیاش او را خوار ساخت. (تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص۷۶، ح۱۱۹۰).
- ↑ امام صادق(ع): «مَا مِنْ عَبْدٍ كَظَمَ غَيْظاً إِلَّا زَادَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عِزّاً فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ»؛ هیچ بندهای خشم خود را فرو نخورد، مگر این که خداوند عزوجل بر عزت او در دنیا و آخرت افزود. (کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۱۱۰، ح۵).
- ↑ امام علی(ع): «مَنْ طَلَبَ عِزّاً بِظُلْمٍ وَ بَاطِلٍ أَوْرَثَهُ اللَّهُ ذُلّاً بِإِنْصَافٍ وَ حَقٍّ»؛ هر کس عزت را با ظلم و باطل طلب کند، خداوند به انصاف و حق، ذلت نصیبش مینماید. (ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۳۰۹، ح۵۳۶).
- ↑ نظری شاری، عبدالله، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
- ↑ «و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان میگذرد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره بقره، آیه ۲۰۷.
- ↑ نهج الفصاحة، حدیث ۳۲۵.
- ↑ نهج البلاغة، نامه ۳۱، ص۴۰۱.
- ↑ «فراپایگی تنها از آن خداوند و پیامبر او و مؤمنان است» سوره منافقون، آیه ۸.
- ↑ تهذیب الاحکام، ج۶، ص۱۷۹، ح۳۶۷.
- ↑ نظری شاری، عبدالله، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
- ↑ ر.ک: مرتضوی، زهرا سادات، «فلسفه انتظار»، ماهنامه شمیم یاس، ص۳۲.
- ↑ ابنشعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، ص۲۸۳.
- ↑ «به یقین کسانی که با خداوند و پیامبرش مخالفت میکنند در شمار فرومایگانند» سوره مجادله، آیه ۲۰.
- ↑ نظری شاری، عبدالله، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.