امام صادق علیه‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '|22px]] 22px پژوهشکده تحقیقات اسلامی، [[فرهنگ شیعه')
خط ۸۹: خط ۸۹:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، '''فرهنگ شیعه''']]
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[پژوهشکده تحقیقات اسلامی]]، [[فرهنگ شیعه (کتاب)|پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، '''فرهنگ شیعه''']]
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:4670311.jpg|22px]] [[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|'''امام‌شناسی ۵''']]
# [[پرونده:4670311.jpg|22px]] [[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|'''امام‌شناسی ۵''']]

نسخهٔ ‏۲۹ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۲۴

امام جعفر صادق(ع)
قبرستان بقیع، مزار ائمه بقیع
نقشامام ششم شیعیان
ناممحمد بن علی
کنیهابوعبدالله
زادروز۱۷ ربیع الاول، سال ۸۳ ق
زادگاهمدینه
مدت امامت۳۴ سال (۱۱۴-۱۴۸ ق)
شهادت۲۵ شوال، ۱۴۸ ق
مدفنبقیع، مدینه
محل زندگیمدینه
لقب(ها)صادق • صابر • فاضل
پدرامام باقر علیه السلام
مادرام فروه
همسر(ان)حمیده همسر امام صادقدختر حسین بن علی بن حسین
فرزند(ان)امام کاظم (علیه السلام) و ...
طول عمر۶۵ سال

امام صادق (ع) امام ششم مسلمانان روز هفدهم ربیع الاوّل سال۸۳ در مدینه متولد شد. پدر ایشان امام محمد باقر (ع) و مادرشان ام فَرْوَه بود. ابوعبدالله کنیه ایشان و صادق، صابر، فاضل از القاب مشهور او بود. سال ۱۱۴ هجری به امامت رسید که سی و چهار سال طول کشید. ایام امامتشان مصادف با خلفای اموی و عباسی؛ همچون: هشام بن عبدالملک و منصور دوانیقی بود. کشمکش‌های سیاسی و مذهبی، ویژگی بارز روزگار امام است.

روزگار امامت امام صادق (ع) را عصر شکوفایی تشیع دانسته‌اند به‌گونه‌ای که امام تعالیم راستین دینی را به مردم نشان دادند و بیش از چهار هزار نفر به دست امام (ع) تربیت یافتند.

امام صادق (ع) به دستور منصور دوانیقی مسموم و در روز ۲۵ شوّال سال ۱۴۸ هجری در شصت و پنج سالگی به شهادت رسید و پیکر مقدس او در مدینه میان قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.

ولادت و نیاکان

روز هفدهم ربیع الاوّل[۱] سال۸۳[۲] در سپیده دم روز جمعه در مدینه دیده به جهان گشود[۳]. امام باقر (ع) او را خیر البریة (بهترین مردم) و از مصادیق ﴿الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ[۴] می‌دانست[۵].[۶]

پدر و مادر

پدر والامقامش، امام محمد باقر (ع) و مادر ارجمندش ام فَرْوَه دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر[۷] راوی حدیث و از پرهیزگارترین زنان زمان خود بود[۸].[۹]

نام و نسب

نام مبارکش به سفارش پیامبر اسلام (ص) جعفر و هشتمین تن از چهارده معصوم (ع) است[۱۰].[۱۱]

کنیه‌ها

کنیه گرامی‌اش ابوعبدالله یا ابواسماعیل است[۱۲].[۱۳]

القاب

القاب مشهور او، صادق، صابر، فاضل و ظاهر است[۱۴]. دادن لقب “صادق” به امام جعفر بن محمد آن‌گونه که در روایات امامی گزارش شده، به سفارش رسول خدا[۱۵] و با هدف تمییز آن حضرت از جعفر کذاب بوده است. این مطلب از ابوخالد کابلی از امام سجاد[۱۶] و از جابر بن عبدالله انصاری از رسول خدا (ص)[۱۷] نیز گزارش شده است. بنا بر پاره‌ای از اخبار در دسترس، عالمان یهودی نیز نام آن حضرت را با همین لقب (به عبری: دوموه) از متون مقدس خود گزارش کرده‌اند[۱۸].[۱۹]

سرگذشت تاریخی

۱۲ سال از عمر حضرت در عصر امامت امام سجاد (ع) و بعد از آن ۱۹ سال با امام باقر (ع) سپری شد و ایام امامتش مصادف با خلافت هشام بن عبدالملک، و ولید بن یزید بن عبدالملک و یزید بن ولید بن عبدالملک و ابراهیم بن ولید و مروان بن محمد، از خلفای اموی و سفاح و منصور دوانیقی، از خلفای عباسی بوده است[۲۰]. کشمکش‌های سیاسی و مذهبی، ویژگی بارز روزگار امام صادق (ع) است.

امام و جریانات سیاسی

عصر امامت حضرت صادق (ع) از پرآشوب‌ترین دوره‌های تاریخ اسلام بود و قیام‌های بنی العباس در سراسر عالم اسلام با شعار "الرضا من آل محمد" جریان داشت، و برخی از علویان و شیعیان که از حقیقت امر مطلع نبودند فریفته این شعار می‌شدند. امام صادق (ع) در جمع علویان که با تنی چند از بنی العباس در ابواء اجتماع کرده بودند و برای محمد بن عبدالله بن حسن به عنوان مهدی موعود بیعت می‌گرفتند حاضر شد و آنان را از قیام منع کرد و متذکر شد محمد بن عبدالله مهدی موعود نیست و برنده اصلی ماجرا بنی العباس هستند و محمد به دست آنان کشته می‌شود[۲۱].

عصر شکوفایی شیعه

روزگار امامت امام صادق (ع) را عصر شکوفایی تشیع دانسته‌اند. حکومت اموی در روزگار امامت حضرت صادق (ع) رو به ضعف نهاده بود و عباسیان کم‌کم قدرت می‌یافتند و در این میان، مجالی دست یافت تا امام صادق (ع) تعالیم راستین دینی را به مردم نشان دهد و آنان را از دانش خویش بهره‌مند سازد. بدین‌سان، حوزه علمی گسترده‌ای پدید آمد و بیش از چهار هزار نفر به دست امام (ع) تربیت یافتند[۲۲].

امام و مقابله با جریان‌های انحرافی

امام صادق (ع) با دوگونه انحراف رو به رو بود: یکی دینی و دیگری سیاسی، هر چند هر دو از اساس و بنیان یکسان بودند. انحراف سیاسی از سال‌ها پیش آغاز گشته بود؛ زمانی که حکومت مسلمانان به دست نااهلان افتاد و اهل بیت پیامبر (ص) از سیاست کنار نهاده شدند. اینک، هر چند حکومت از خاندان بنی امیه بیرون می‌رفت، اما همچنان بر زور و زر و ستم استوار بود. انحراف دینی، از انحراف سیاسی خطرسازتر بود. در روزگار امام صادق (ع) فرقه‌ها و نحله‌های فقهی و کلامی جدیدی سر بر آوردند و در قلمرو اندیشه جامعه اسلامی جولان دادند و بدعت‌ها نهادند و کژی‌ها آفریدند[۲۳]. امام صادق (ع) با این دو گونه انحراف به مبارزه برخاست.

راهبرد امام صادق (ع) برای مواجهه با چنین وضعیتی، راه‌اندازی نهضت فکری و علمی بود. این نهضت در روزگار امام باقر (ع) آغاز گشت و به دست امام صادق (ع) به اوج رسید. امام صادق (ع) میان توده‌های مردم نفوذ کرد و پایگاه‌هایی برای نشر آموزه‌های بنیادی اسلام آفرید و بدین‌سان، هزاران اندیشمند شیعی تربیت یافتند و هریک سفیری گشتند برای تبلیغ تعالیم شیعی؛ کسانی همانند: حمّاد بن عیسی، معاویة بن عمّار، جابر بن یزید جُعفی، ابوحمزه ثمالی، زرارة بن اعین، ابان بن تغلب، فُضیل بن یسار، هشام بن حکم، مؤمن طاق، محمد بن مسلم و جابر بن حیان[۲۴]. بسیاری از عالمان اهل سنّت، از جمله ابوحنیفه، مالک بن انس، سفیان ثوری، سفیان بن عیینه، و شعبه بن حجاج نیز شاگرد ایشان بوده‌اند[۲۵].[۲۶]

امامت و ولایت

آغاز امامت حضرت صادق (ع) سال ۱۱۴ ه. است که سی و چهار سال طول کشید[۲۷]. مقام امامت امام صادق (ع) از طرق متعدد ثابت شده است. پیامبراسلام (ص) در حدیث مشهور جابر انصاری، امام صادق (ع) را ششمین وصی و خلیفه خویش خوانده و مصداق آیه اولی الامر دانسته است[۲۸]. از امام سجاد (ع) نیز نقل کرده‌اند که امام پس از خویش را حضرت باقر (ع) و سپس حضرت صادق (ع) معرفی کرده است. در این روایت یکی از اصحاب می‌پرسد: "چرا او را صادق گویند؟ مگر نه این است که شما اهل‌بیت همگی اهل راستی و صدق‌اید؟" امام سجاد (ع) پاسخ می‌دهد: "آری؛ ولی یکی از نوادگان فرزندم نیز جعفر نام دارد که به دروغ مدعی امامت می‌شود. بدین روی جعفر بن محمد را صادق لقب می‌دهند تا از مدعی کذاب بازشناخته گردد"[۲۹]. همچنین در روایتی از امام باقر (ع) خطاب به محمد بن مسلم آمده است: "پس از من، امام تو جعفر بن محمد است. از دین او پیروی کن و از دانش او بهره برگیر"[۳۰].[۳۱].

جایگاه علمی امام

جایگاه علمی امام صادق (ع) نیاز به کشف و بیان ندارد. بنابر گزارش مفضل بن عمر، آن حضرت به فضل الهی، بر جمیع خلق سلطنت علمی داشت و هر آنچه را که در شرق و غرب عالم و در آسمان‌ها و زمین بود، می‌دانست[۳۲]. ابوبصیر، فضیل بن یسار، سماعه بن مهران و امام کاظم (ع)، از آن حضرت روایت کرده‌اند که می‌فرمود: “جمیع علوم فرشتگان و پیامبران نزد ماست”[۳۳]. ردیّات آن امام بر اندیشمندان نحله‌های مختلف مذهبی و مناظرات او با بزرگان علمای عامه از جمله ابوحنیفه[۳۴] سفیان ثوری[۳۵]، کلبی[۳۶] و جعد بن درهم[۳۷] و نیز گفت‌وگوهای پی در پی آن حضرت با دهریون عصر خود، چون ابن ابی‌العوجا[۳۸] و ابو شاکر دیصانی[۳۹] تراث امامیه را سرشار کرده است[۴۰].

فضایل و مناقب

امام صادق (ع) بر بلندترین قله‌های صدق و اخلاص جای داشت و همگان، او را به صفات نیک و والا ستوده‌اند. برخی از صفات آن امام همام (ع) عبارت‌اند از:

  1. عبادت: از مالک بن انس روایت است "جعفر بن محمد پیوسته یا در حال روزه بود و یا نماز و ذکر خدا"[۴۱].
  2. تسلیم و رضا: نقل کرده‌اند زمانی که فرزندش از دنیا رفت، فرمود "ما اهل بیت، چون مصیبتی رقم می‌خورد، پیش از آن نگران می‌شویم؛ ولی چون قضای الهی پیش می‌آید، بدان رضا می‌دهیم و تسلیم امر خدا می‌شویم"[۴۲].
  3. دانش: امام صادق (ع) همانند پدر گرامی‌اش، سرآمد دانشمندان روزگار بود. از او نقل است: "هر چه می‌خواهید از من بپرسید پیش از آنکه از دستم دهید"[۴۳].
  4. یاری مستمندان: از هشام بن سالم روایت است که آن امام همام (ع) شبانگاهان سراغ مستمندان می‌رفت و آنان را اطعام می‌کرد و نیازهای مالی‌شان را بر می‌آورد[۴۴].[۴۵]

شهادت و محل دفن

شیوه امام صادق (ع) در مواجهه با حکومت جور، روشنگری و هدایت جامعه بود و هیچ گاه امام (ع) به دستگاه حاکم نپیوست و مهر تأیید بر مشروعیت آنها ننهاد. در روایت است که چون خلیفه عباسی از امام (ع) می‌خواهد که به دربار رَوَد و او را نصیحت کند، می‌فرماید: "آنکه دنیاطلب است، تو را نصیحت نمی‌کند و آنکه در پی آخرت است، نزد تو نمی‌آید"[۴۶]. این شیوه، بر عباسیان گران آمد و سرانجام تصمیم بر قتل امام بستند. بنابر روایات، امام صادق (ع) به دستور منصور دوانیقی مسموم گشت[۴۷] و در شصت و پنج سالگی به شهادت رسید و پیکر مقدس او در مدینه میان قبرستان بقیع به خاک سپرده شد[۴۸].[۴۹]

امام صادق(ع) پس از ۳۴ سال امامت، به نظر بیشتر مورخان در شوال سال ۱۴۸ در سن ۶۵ سالگی به شهادت رسید و در خانه عقیل بن ابی‌طالب[۵۰] در قبرستان بقیع دفن شد[۵۱]. روز شهادت حضرت در منابع قرون میانی دوشنبه و نیمه رجب سال ۱۴۸ گفته شده است[۵۲]. درگذشت امام صادق(ع) را برخی به سبب سمّی دانسته‌اند که از سوی منصور به حضرت داده شد[۵۳].

جاحظ (م۲۵۵ق) به قتل امام(ع) توسط امویان اشاره دارد[۵۴]، مسعودی (م ۳۴۶ق) و برخی منابع اهل سنت مانند سبط ابن جوزی (م ۶۵۴ق) و ابن صباغ مالکی (م ۸۵۵ق) نیز شهادت امام(ع) را نقل کرده‌اند[۵۵]. اخبار دوره‌های بعدی ابعاد دیگری از چگونگی به شهادت رسیدن امام را چنین فاش کرده‌اند که آن حضرت با انگور مسموم شد[۵۶] و در اواخر زندگی چنان لاغر گردید که دیگران با دیدن حضرت به گریه می‌افتادند[۵۷].

امام صادق(ع) در آخرین لحظات زندگی گاهی بی‌هوش می‌شد و پس از به هوش آمدن، چشم می‌گشود و سفارش می‌کرد و به مطالبی دستور می‌داد[۵۸]. حضرت سفارش کرد هفتاد دینار به حسن اَفطَس و نیز مبالغی به دیگران بدهند[۵۹]. همچنین نزدیکان خود را فراخواند و فرمود: شفاعت ما به کسی که نماز را خوار و بی‌اعتبار شمارد، نمی‌رسد[۶۰]. وصیت دیگر امام(ع) این بود که امام کاظم(ع) او را غُسل دهد. امام کاظم(ع) نیز پدر را غسل داد، کفن کرد و دفن نمود[۶۱]. امام کاظم(ع) پدر را در دو جامه مصری که لباس احرام امام صادق(ع) بود و در پیراهنی که حضرت می‌پوشید و در عمامه‌ای که از امام سجاد(ع) به وی رسیده بود و نیز در پارچه یمنی که حضرت آن را چهل دینار خریده بود، دفن کرد[۶۲] و دستور داد تا در اتاقی که امام(ع) رحلت کرده بود، هر شب چراغ روشن کنند و این کار تا زمانی که هارون امام کاظم(ع) را به عراق فراخواند، ادامه داشت[۶۳].[۶۴]

منابع

پانویس

  1. نیشابوری، فتال، روضة الواعظین، ج۱، ص۲۱۲؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۵۱۴.
  2. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۷۲؛ مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۵۳؛ ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۱، ص۳۲۷؛ طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص۱۱۰.
  3. مصنفات الشیخ المفید، ۱۱/ ۱۷۹ و ۱۸۰؛ نیشابوری، فتال، روضة الواعظین، ج۱، ص۲۱۲.
  4. «آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند» سوره قصص، آیه ۵.
  5. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۰۶.
  6. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۹-۱۱۰؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۶۹-۷۰؛ لطفی، مهدی، امامت امام صادق، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص ۴۳۸؛ اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۲۶۷؛ موحدی، محمد علی، مقاله «امام صادق»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۸۲.
  7. مصنفات الشیخ المفید، ۱۱/ ۱۷۹ و ۱۸۰؛ الارشاد، ج۲، ص۲۵۲؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۷۵.
  8. اثبات الوصیة، ص۱۸۲.
  9. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۹-۱۱۰؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۶۹-۷۰؛ لطفی، مهدی، امامت امام صادق، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص ۴۳۹؛ موحدی، محمد علی، مقاله «امام صادق»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۸۲.
  10. مصنفات الشیخ المفید، ۱۱/ ۱۷۹ و ۱۸۰؛ طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص۱۱۱.
  11. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۹-۱۱۰؛ لطفی، مهدی، امامت امام صادق، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص ۴۳۹.
  12. مصنفات الشیخ المفید، ۱۱/ ۱۷۹ و ۱۸۰.
  13. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۹-۱۱۰؛ لطفی، مهدی، امامت امام صادق، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص ۴۳۹.
  14. مصنفات الشیخ المفید، ۱۱/ ۱۷۹ و ۱۸۰؛ اربلی، ابن ابوالفتح، کشف الغمة، ج۲، ص۶۹۱.
  15. کمال‌الدین، ج۱، ص۳۱۹.
  16. کمال‌الدین، ج۱، ص۳۱۹.
  17. الهدایة الکبری، ص۲۴۸.
  18. الغیبه، ص۱۰۸.
  19. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۹-۱۱۰؛ لطفی، مهدی، امامت امام صادق، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص ۴۳۹؛ موحدی، محمد علی، مقاله «امام صادق»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۸۲.
  20. اعلام الوری‌، ۲۶۶.
  21. مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۶۷- ۲۷۱؛ بحرانی، عبدالله، عوالم العلوم، ج۲۰، ص۹۵۶؛ اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبین، ص۲۱۷.
  22. المناقب، ج۴، ص۲۴۷.
  23. فرهتگ فرق اسلامی‌، پانزده و سی و هشت.
  24. الصواعق المحرقة، ۱۲۰.
  25. تهذیب الکمال، ج۵، ص۷۵.
  26. لطفی، مهدی، امامت امام صادق، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص ۴۳۹؛ اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۲۶۷؛ محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۱۴۰-۱۴۲؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۶۹-۷۰؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۱۲.
  27. ر. ک: کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۷۵.
  28. کمال الدین و تمام النعمة، ۱/ ۴۷۵.
  29. بحارالانوار، ۴۷/ ۹.
  30. بحارالانوار، ۴۷/ ۱۵.
  31. فرهنگ شیعه، ص ۱۱۰.
  32. دلائل الامامة، ص۲۶۹.
  33. بصائر الدرجات، ج۱، ص۱۰۹-۱۱۲.
  34. علل الشرایع، ج۱، ص۹۰؛ المناقب، ج۴، ص۲۵۵؛ تهذیب الکمال، ج۵، ص۷۹.
  35. کشف الغمة، ج۲، ص۱۵۷؛ المناقب، ج۴، ص۲۶۹.
  36. الکافی، ج۱، ص۳۵۰.
  37. الأمالی للمرتضی، ج۱، ص۳۸۴.
  38. الکافی، ج۵، ص۳۶۲؛ التوحید، ص۱۲۶ و ۲۹۵؛ تهذیب الاحکام، ج۷، ص۴۲۰.
  39. الکافی، ج۱، ص۷۹؛ التوحید، ص۱۲۲ و ۱۳۳.
  40. موحدی، محمد علی، مقاله «امام صادق»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۸۴.
  41. علل الشرایع‌، ۲۳۵.
  42. بحارالانوار، ۴۷/ ۴۹.
  43. اعیان الشیعه‌، ۹/ ۱/ ۶۶۱.
  44. الفروع من الکافی‌، ۴/ ۸.
  45. فرهنگ شیعه، ص ۱۱۰.
  46. کشف الغمة، ۲/ ۴۲۰.
  47. طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص۱۱۱.
  48. مناقب آل ابی‌طالب‌، ج۴، ص۳۰۲؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۷۲؛ مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۲۵۳؛ نیشابوری، فتال، روضة الواعظین ج۱، ص۲۱۲؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۵۱۴.
  49. فرهنگ شیعه، ص۱۱۲؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۶۹-۷۰؛ لطفی، مهدی، امامت امام صادق، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص ۴۳۹؛ اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۲۶۷.
  50. ابن شبه نمیری، تاریخ المدینة المنوره، ج۱، ص۱۲۵.
  51. کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۷۲؛ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۸۰.
  52. طبرسی، اعلام الوری، ج۲، ص۵۱۴؛ شهید اول، الدروس، ج۲، ص۱۲.
  53. صدوق، الاعتقادات، ص۹۸؛ طبری شیعی، دلائل الامامة، ص۲۴۶.
  54. جاحظ، الرسائل السیاسیة، ص۴۲۳.
  55. مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۲۸۵؛ سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص۳۱۱؛ ابن صباغ، الفصول المهمه، ج۲، ص۹۲۸.
  56. نک: کفعمی، المصباح، به نقل از مجلسی، بحارالانوار، ج۲۷، ص۲.
  57. طبرسی، مشکاة الانوار، ص۷۵.
  58. کلینی، الکافی، ج۷، ص۵۵.
  59. طوسی، الغیبه، ص۱۹۷.
  60. برقی، المحاسن، ج۱، ص۸۰.
  61. طبری شیعی، دلائل الامامه، ص۳۲۸.
  62. کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۷۶؛ ج۳، ص۱۴۹.
  63. کلینی، الکافی، ج۳، ص۲۵۱.
  64. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش اول ج۲ ص ۳۰۵.