دلیل عقلی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
[[پرونده:11805.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید حبیب بخاراییزاده|بخاراییزاده]]]] | [[پرونده:11805.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید حبیب بخاراییزاده|بخاراییزاده]]]] | ||
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید حبیب بخاراییزاده]]''' در پایاننامه دکتری خود با عنوان ''«[[علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت (پایاننامه)|علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت]]»'' در اینباره گفته است: | حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید حبیب بخاراییزاده]]''' در پایاننامه دکتری خود با عنوان ''«[[علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت (پایاننامه)|علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::: | :::::*«'''سه دلیل عقلی بر [[علم غیب]] [[امامان]]{{عم}} اقامه نموده:''' | ||
:::::: | :::::: '''دلیل اول:''' این دلیل، دلیل عقلی مرکب است که براهین عقلی عهده دار اثبات مقدمه اول آن و روایات متکفل اثبات مقدمه دوم آن میباشند. صورت استدلال چنین است: '''یک:''' صادر اول از حق تعالی. جوهر مجرد تام بسیطی است که دارای تمام کمالات وجودی است و اشرف ممکنات بوده و واسطه ایصال فیض الهی بر موجودات ... محیط بر آنان است. '''دوم:''' اولین مخلوق خداوند متعال و واسطه بین او و مخلوقات دیگر حقیقت نوری وجود مقدس [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} میباشد که از آن تعبیر به عقل و نور هم شده است. '''نتیجه:''' حقیقت نوری [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} مجرد تام بوده و واجد تمامی کمالات وجودی. و اشرف همه ممکنات؛ و از آنجا که در مقام واسطه ایصال فیض بر جمیع ما سوی الله قرار دارند بر جمیع جوانب همه ممکنات از صدر ساقه احاطه تام داشته و هیچ جهتی بر آن بزرگواران مخفی نیست. | ||
:::::: | :::::: '''دلیل دوم:''' بیان شد که تحقق علم در ممکنات مجرد نیازمند دو چیز است فاعل و قابل. اگر فاعل تام بوده و قابلیت قابل بح حد تمام برسد تحقق علمی برای قابل نیازمند چیز دیگری نخواهد بود (...) و نیز بیان شد که فاعل علم؛ یعنی آنکه علم را اضافه میکند موجودی است که خود از مجردات تام بوده و مخزن تمام علوم استبنابر این از طرف فاعل هیچگونه نفی وجود ندارد و از طرف قابل نیز بیان شد که انسان استعداد و توانایی آن را دارد که در سیر تکاملی خویش آنقدر بالا رود که از حصارهای ماده و زمان و مکان بالاتر رفته و به تجرد تام دست یابد.(...) با توجه به این مقدمه برای اثبات [[علم غیب]] [[امامان]]{{عم}} کافی است ثابت کنیم که آن بزرگوران به مرتبه تجرد تام رسیدهاند. برای اثبات این مطلب دو راه به نظر میرسد یکی از راه عصمت آنان و دیگری از راه اقرار و ازعان بزرگان اعصار مختلف اعم از علما و عرفا. | ||
:::::: | :::::: '''دلیل سوم:''' بر حسب اعتقادات شیعه [[امام]]{{ع}} باید کاملترین شخص موجود در زمان خویش باشد به نحوی که هیچ فردی در هیچ صفتی نه تنها برتری بر [[امام]]{{ع}} نداشته؛ بلکه مساوی هم نباشد چه اینکه در صورت اول لازمهاش تقدیم مفضول بر فاضل است که عقلا قبیح است و صدور فعل قبیح از خداوند ممتنع است. و در صورت دوم لازمهاش ترجیح بلا مرجح است که خود محال عقلی میگردد. و از آنجا که خداوند نصب [[امام]]{{ع}} را خود عهده دار است محال است کسی را نصب نماید که از نظر علم شخص برتر یا مساوی با وی وجود داشته باشد»<ref>[[علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت (پایاننامه)|علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت]]، ص ۶۰ - ۷۰.</ref>. | ||
:::::*«'''ادله ده گانه عقلی مظفر برای [[علم امام]]{{ع}}:''' | |||
::::::'''دلیل اول''': علم حضوری برای امت نافعتر است: براهین عقلی قائم است بر اینکه [[امامت]]، برای امت ضروری است، و [[امام]] و خلیفه [[پیامبر]] باید صفات وی را دارا باشد تا بتواند شئون امت را اداره نماید، و یکی از آن صفات، علم است. وی باید دارای علمی متناسب با گستره دین باشد. | |||
::::::'''دلیل دوم''': علم حضوری کاملتر است: از نظر رسالت و [[امامت]] کاملتر آن است که صفات [[رسول]] و [[امام]]، اتم صفات باشد و علم حضوریِ غیر معلق بر اراده، کاملتر است از علم معلق بر اراده، گرچه آن هم کمال است و فضیلت". | |||
::::::'''دلیل سوم''': علم حضوری نعمت سرشارتری است: ارسال رسل و [[انبیاء]]{{عم}} و اقامه [[ائمه]] و اوصیاء{{عم}} از نعمتهایی است که خداوند سبحان به بندگانش ارزانی داشته است، و مناسبتر با جود الهی "اجود" آن است که نعمتهایش اتم و اکمل باشند چه اینکه او قادر بر ایجاد اتم و اکمل نعمتها است و هیچ مانعی هم وجود ندارد. بنابراین عقل حکم میکند که بدون شک، کمال منت آن است که نعمت، سرشارتر و صفت، والاتر و صبغه، نیکوتر باشد. و بدون تردید علم حضوری، اسبغِ نعمتها و افضلِ صفتها است و محل ([[امام]]) هم قابلیت آن را داشته و نیاز بدان هم موجود است. | |||
::::::'''دلیل چهارم''': علم حضوری از حیث قدرت، تامتر است: بدون تردید عقل حاکم است که خداوند متعال قادر بر آن است که [[پیامبر]] و اوصیاء برگزیده وی را واجد کاملترین ساختار و پاکترین جان و نفیسترین صفتها قرار دهد؛ و بدون شک مانعی هم از تحقق این امر نمیبیند. بنابراین چرا خداوند سبحان، قدرت بلامنازع خود را در مورد افضل و اکمل قرار دادن بنده برگزیدهاش اجرا نکند؟" | |||
::::::'''دلیل پنجم''': علم حضوری لطف کاملتری است: "ارسال رسل و جعل حجج و اقامه بیّنات، لطفی است از جانب خدای عزوجل، و آیا لطف کاملتر آن نیست که در زیباترین صورت و بافضیلتترین ساختار و کاملترین ترکیب، انجام گیرد؟ عقل، شک ندارد که خداوند لطیف، نعمتها و الطافش را و حجج و آیاتش را با تمامترین و والاترین و زیباترین و سرشارترین وجه، ارزانی میدارد. و عقل گرچه به حکم و مصالحی که خداوند حکیم افعالش را بر آنها بنیان نهاده، دسترسی ندارد؛ اما یقین دارد که همه افعال الهی بر اساس حکمت و صلاح است. و مناسبتر با حکمتش در عین وسعت قدرتش آن است که مصنوعاتش در کاملترین وجه و آیات و بیّناتش در تمامترین شکل و بنیانش بر متینترین و قویترین امور باشد. | |||
::::::'''دلیل ششم''': اولی آن است که [[امام]]، افضل را انتخاب نماید: نفس و خصوصاً نفس حساسی که به زیور جمیع فضائل آراسته گردیده و با آن ملکه قدسی خویش میتواند هر فضیلتی را بدست آورد، بدون شک سراغ شریفترین صفات خواهد رفت؛ و چرا بالاترین منزلت و بافضیلتترین صفت را انتخاب ننماید درحالیکه اختیار انتخاب آن را دارد و مانعی هم از آن وجود ندارد؟ چه اینکه اگر آن را انتخاب ننماید، خلف فرضِ آن رفعتِ درجه و قدرت و اختیار خواهد بود و معلوم میشود دارای قصور در ادراک و ضعف در حس است. و شکی نیست که علم حضوری افضل از ارادی است؛ و وقتی انتخابِ اولی (علم حضوری) به دست خود [[پیامبر]]{{صل}} یا [[امام]]{{ع}} است، چرا افضل را انتخاب ننماید؟ | |||
::::::'''دلیل هفتم''': علم حضوری از نظر مثال صفات خداوند بودن ابلغ است: "صفات [[پیامبر]]{{صل}} و اوصیائش{{عم}} مثال صفات خداوند جلیلند، و شبههای نیست که اگر صفات آنها اکمل صفات باشد ابلغ در مثالیت است. پس علم حضوری اولی است چون ابلغ در مثالیت است". و در ادامه در بیانی تقریباً مفصل در صدد اثبات مقدمه اول (مثال بودن صفات [[پیامبر]]{{صل}} و اوصیائش{{عم}} برای صفات خداوند متعال) از طریق نقل و عقل بر میآیند، که به دلیل آنکه در صورت اصلی استدلال تأثیر چندانی ندارند و به جهت پرهیز از اطاله کلام از نقل آن صرف نظر مینماییم. | |||
::::::'''دلیل هشتم''': علم حضوری از نظر دلالت، ابلغ است: "[[پیامبر]]{{صل}} و خلفای امینش{{عم}}، دلیل بر پدید آورنده سبحان، که نعمتهایی بیشمار ارزانی داشته میباشند، و به حکم عقل باید صلاحیت قیام به وظیفهشان را داشته باشند. و آیا ابلغ در دلالت و امثل در اشارت، آن است که دلیل، نیکوترین و والاترین صفات را دارا باشد، یا کافی است که واجد محاسن اخلاق باشد ولو اینکه والاتر و بالاتر از آن هم وجود داشته باشد؟ عقل تردید ندارد در اینکه وقتی مدلول علیه خدای سبحان به وصف در نیامده و از دسترس حس به دور است، شایستهتر آن است که دلیل در بالاترین منزلت بوده تا بهتر بتواند مدلول علیه را شناسانده و توصیف نماید. | |||
::::::'''دلیل نهم''': واجد علم حضوری از فریب خوردن مصونتر است: اگر [[امام]]{{ع}}، علم حضوری به ضمائر نداشته باشد، ممکن است منافقان و اشخاص مغرض را نشناخته و گول ظاهر فریبای آنان را خورده و در نتیجه دچار مخاطراتی شده و دیگران را هم در مهالک وارد نماید. پس آنکه دارای علم حضوری است از گول خوردن و دچار فتنه شدن محفوظتر خواهد بود. | |||
::::::'''دلیل دهم''': لازمه شهید بر خلق و امین خدا و سفیر او بودن، علم حضوری است: [[پیامبر]]{{صل}} و خلفای وی که امامانند، سفیران الهی در میان مردم و امناء وی بر خلق و شاهدان او بر آنانند، چگونه ممکن است کسی که هیچ حالی از احوال مردمان را نمیداند و از اعمال و نیّاتشان بیخبر است شهید و امین بر آنان و سفیر در میانشان باشد؟ اما اگر علمش حضوری باشد، شایستگی آن را دارد که شهید بر امت و امین بر عالَمیان و سفیر در میانشان و واسطه بین آنان و خدای متعال و رساننده احکام و تعالیم الهی به آنان و طاعت و معصیت آنان به خداوند سبحان باشد»<ref>[[علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت (پایاننامه)|علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت]]، ص ۸۵.</ref>. | |||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
نسخهٔ ۲۸ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۲۵
دلیل عقلی علم غیب امامان چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
دلیل عقلی علم غیب امامان(ع) چیست؟ یکی از سؤالهای مصداقی پرسشی تحت عنوان «دلایل علم غیب معصوم چیست؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مجموعه پرسشهای مرتبط به این بحث (علم غیب معصوم) یا به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- آیا دلیل عقلی بر علم غیب امامان(ع) وجود دارد؟
- آیا میتوان علم غیب امامان(ع) را با ادله عقلی به اثبات رساند؟
پاسخ نخست
- آیتالله سید عبدالحسین نجفی لاری در دو کتاب «المعارف السلمانیة فی کیفیة علم الإمام و کمیته» و « آگاهیهای آسمانی» در اینباره گفتهاست:
- «چند دلیل عقلی بر بالفعل بودن علم امام و عموم محدوده آن اقامه کردهاند که به بررسی آنها میپردازیم:
- دلیل اول: قاعده لطف: سه تقریر برای قاعده لطف ذکر شده است: تقریر اول: امام کاملترین ذات را داراست و هرکسی که کاملترین ذات را دارد واجب است کاملترین صفات را هم دارا باشدو آنهم در این بحث علم بالفعل به همه چیز است. تقریر دوم: علت غائی خلقت معرفت خداوند است به دلیل آیه شریفه ﴿﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ﴾﴾«» با توجه به تفسیرش به لیعرفون و حدیث قدسی و روایات دال است که خداوند امامان را مظهر جمیع صفات جلالیه و جمالیه خویش قرار داده است تا مردم توسط آنان خداوند را بشناسند. حال اگر این مظاهر دارای نقص باشند مستلزم نقص در ظاهر خداوند خواهد بود.
- نتیجه انضمام دو مقدمه: آن است که علم امامان باید بالفعل و متعلق به همه چیز باشد و الا نقض غرض خواهد شد که صدورش از حکیم علی الاطلاق ممتنع است. تقریر سوم: اگر امام بالفعل عالم به همه حرکات و سکنات و نیات مردم باشد آنان را به اطاعت خداوند نزدیکتر و از معاصی دورتر خواهد کرد. و وقتی چنین علمی چنان اثری دارد طبق قاعده لطف بر خداوند واجب است آن را به امامان اعطا نماید.
- دلیل دوم: قاعده وجود مقتضی و عدم مانع: به قاعده وجود مقتضی و نبود مانع چه اینکه عموم علم فعلی آنان از فیوضاتی است که مشمول قدرت مبدأ فیاض است. و این مقتضی است و امام هم دارای بالاترین قابلیت می باشد پس مانعی هم نیست. و به دیگر سخن خدای متعال قادر است علم امام را تعمیم دهد. و نیاز عالم هم به آن فرا میخواند و مفسده ای هم در آن نیست پس بر حکیم واجب خواهد بود.(....)
- دلیل سوم: قاعده امکان: این استدلال دو مقدمه دارد:
- علم بالفعل امام به همه چیز امری ممکن است. ایشان این مقدمه را علاوه بر اینکه ارسال مسلم کردهاند به قاعده "أدلّ دلیل علی إمکان شیء وقوعه" نیز استدلال نموده و از وجود خارجی آن امکانش را ثابت کردهاند.
- هر امر ممکنالوقوعی که صادق به تحقق آن خبر دهد حق است و این مقدمه را نیز با روایات متواتره اثبات میکنند»[۱].
- دلایل عقلی که موافق روایات مثبته علم امام(ع) و فعلیت آن باشد، زیادند. به برخی از آن دلایل اشاره میشود:
- دلیلی که قاعده لطف مقتضی آن است این که: امام(ع) از حیث ذات و وجود، کاملترین انسانهاست و واجب است به کاملترین اوصاف نیز متصف شود و فعلی بودن علم امام(ع) و گسترده بودن آن از جمله آن اوصاف است.
- طبق حدیث قدسی " كُنْتُ كَنْزاً مَخْفِيّاً فَأَحْبَبْتُ أَنْ اعْرَفَ فَخَلَقْتُ الخَلْقَ لِاعْرَف " علت آفرینش مخلوقات شناخت و معرفت خداوند است و در آیه شریفه ﴿﴿ وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ﴾﴾ [۲] مراد از "یعبدون" "یعرفون" است. و فرض آن است که معرفت خداوند، موقوف است بر عبادت او و نیز منحصر است در این که خداوند جانشینانی خلق کند که تجلی گاه تمام صفات جلالش و آئینهای تمام نما برای تجلی معارف پنهانیاش و سایهای کامل و دائمی برای اوصاف کمالیهاش باشند، به طوری که وجود نقص درآن تجلی گاه، آئینه و سایه به منزله نقص در متجلی و نمایان شده و صاحب سایه تلقی شود. و وجود نقص موجب نقض غرض برای حکیم تعالی و حکمت او میباشد و این امر بر خداوند تعالی محال عقلی است.
- دلیل سوم این که: علم گسترده و فعلی امام(ع) به کارهای مردم، موجب اطاعت مردم و ترک نافرمانی آنان از امامان(ع) است. پس در این صورت واجب است که خداوند حکیم، علم گسترده و فعلی را عطا کند؛ همان طور که واجب است آنان را منصوب و به آنان عصمت ببخشد. به دلیل این که معصیت پنهانی بیشتر از نافرمانی آشکار است. و اینکه کمتر کسی پیدا میشود که در معرض دید و اطلاع دیگران، کار خلاف و گناه انجام دهد. پس وقتی که با قاعده لطف اصل امامت، عصمت امام و منزه بودن او از تمامی نقصهای بدنی و اخلاقی و نسبی اثبات میشود؛ پس به طریق اولی، گستردگی و فعلیت علم امام(ع) نیز ثابت میشود.
- دلیل دیگر، قاعده وجود مقتضی و عدم مانع است، به این صورت که: گستردگی و فعلیت علم امام(ع)، شعبهای و شاخهای از فیض بیکران مبدء فیاض است "مقتضی موجود" و قابل "ظرفیت وجودی" امامت امام است که بالاترین مرتبه قابلیت را دارا است و از سوی دیگر، مانعی نیز وجود ندارد "مانع مفقود" "پس امام دارای علمی گسترده و فعلی میباشد". به عبارت دیگر، خداوند قادر است علمی گسترده به امام عطا نماید و عالم [۳]. امام(ع) نیز به آن علم نیازمند است و این کار مفسدهای نیز ندارد پس واجب است بر حکیم متعال که این کار را بکند»[۴].
پاسخهای دیگر
۱. علامه طباطبایی؛ |
---|
علامه طباطبایی در کتاب «آموزش دین» در این باره گفته است: |
۲. آیتالله مظفر؛ |
---|
آیتالله محمد حسین مظفر در دو کتاب «علم الإمام» و «پژوهشی در باب علم امام» در اینباره گفته است:
|
۳. آیتالله مکارم شیرازی؛ |
---|
|
۴. آیتالله مصطفوی؛ |
---|
آیتالله سید حسن مصطفوی و حجت الاسلام و المسلمین احمد مروی در مقاله «دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم» در اینباره گفتهاند:
|
۵. آیتالله مصباح یزدی؛ |
---|
آیتالله محمد تقی مصباح یزدی، در کتاب «آموزش عقاید» در اینباره گفته است:
|
۶. آیتالله شریعتمدار جزایری؛ |
---|
آیتالله سید نورالدین شریعتمدار جزایری در مقاله «امام حسین و علم به شهادت» در این باره گفته است:
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین خسروپناه؛ |
---|
|
۸. حجت الاسلام و المسلمین سبحانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید محمد جعفر سبحانی در کتاب «منابع علم امامان شیعه» در اینباره گفته است:
|
۹. حجت الاسلام و المسلمین بخاراییزاده؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید حبیب بخاراییزاده در پایاننامه دکتری خود با عنوان «علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت» در اینباره گفته است:
|
۱۰. حجت الاسلام و المسلمین موسوی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین موسوی، در کتاب «گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی» در اینباره گفته است:
|
۱۱. حجت الاسلام و المسلمین باقری؛ |
---|
|
۱۲. حجج الاسلام و المسلمین اعرابی و بخاراییزاده؛ |
---|
حجج الاسلام و المسلمین غلام حسین اعرابی و دکتر سید حبیب بخاراییزاده در مقاله «علم غیب امامان در آینه عقل» در اینباره گفته است:
دلیل سوم: بر حسب اعتقادات شیعه، امام(ع) باید کاملترین شخص موجود در زمان خود باشد، به نحوی که هیچ فردی در هیچ صفتی از صفات کمال همانند علم، قدرت، شجاعت، سخاوت، قرب به خداوند و... نه تنها برتری بر امام نداشته، بلکه مساوی نیز نباشد؛ چه اینکه در صورت اول لازمهاش تقدیم مفضول بر فاضل است و این عقلاً قبیح است و مطابق اعتقادات عدلیه "معتزله و شیعه" صدور فعل قبیح از خداوند متعال ممتنع است، و در صورت دوم لازمهاش ترجیح بلا مرجح است که به ترجح بلا مرجح که خود محال عقلی است برمیگردد؛ و از آنجایی که خداوند، نصب امام را خد عهدهدار است محال است کسی را نصب کند که از نظر علم "کیفیت و کمیت علم"، شخص برتر یا مساوی با وی وجود داشته باشد. حال با توجه به این دلیل به میان امت میرویم. آنچه از تورق صفحات کتب تاریخ و سیر و روایات وارده و آثار منقوله در شرح احوال صحابه امام علی(ع) و نیز اصحاب سایر ائمه(ع) و نیز علما، صلحا و عرفا، از ابتدای تاریخ اسلام تا کنون، به دست میآید، آن است که در هر عصری بزرگانی بودهاند که مقامات قرب الی الله را به حسب استعداد خود طی کرده، به مراتبی از کمال رسیدهاند که اشراف بر ضمایر افراد و حالات درونی آنها داشته و مطلع از اخبار غیبی و حوادث گذشته و آینده بودهاند.
|
۱۳. حجت الاسلام و المسلمین لطیفی؛ |
---|
|
۱۴. حجت الاسلام و المسلمین بهدار؛ |
---|
|
۱۵. حجت الاسلام و المسلمین واعظی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین حسین واعظی، در مقاله «گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل» در اینباره گفته است:
|
۱۶. حجت الاسلام و المسلمین نصیری؛ |
---|
|
۱۷. حجت الاسلام و المسلمین نقوی؛ |
---|
|
۱۸. حجت الاسلام و المسلمین مهدیفر؛ |
---|
|
۱۹. آقای دکتر معارف (هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران)؛ |
---|
آقای دکتر معارف و دیگر نویسندگان مقاله «نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن» در اینباره گفتهاند:
|
۲۰. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛ |
---|
|
۲۱. آقای مطهری (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
|
۲۲. آقای رنجبر (پژوهشگر وبگاه راسخون)؛ |
---|
آقای رنجبر، در مقاله «کنکاشی در کیفیت و سرچشمههای علم امام» در اینباره گفته است:
|
۲۳. آقای شیخزاده (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
|
۲۴. خانم پارسانسب (پژوهشگر دانشکده اصول دین)؛ |
---|
|
۲۵. آقای نقوی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
|
۲۶. پژوهشگران وبگاه اسلام کوئست. |
---|
پژوهشگران «وبگاه اسلام کوئست» در اینباره گفتهاند:
|
پرسشهای مصداقی
پرسشهای وابسته
- آیا نمونههایی از علم غیب غیر خدا در قرآن موجود است؟ (پرسش)
- آیا نمونههایی از علم غیب غیر خدا در حدیث موجود است؟ (پرسش)
- آیاتی که مخالفان علم غیب غیر خدا به آنها استدلال میکنند کداماند؟ (پرسش)
- با وجود آیاتی که علم غیب غیر خدا را نفی میکنند چگونه این علم اثبات میشود؟ (پرسش)
- آیاتی که موافقان علم غیب غیر خدا به آنها استدلال میکنند کداماند؟ (پرسش)
- چگونه آیات نافی علم غیب از غیر خدا با آیات مثبت علم غیب برای غیر او قابل جمع هستند؟ (پرسش)
- آیاتی که مخالفان علم غیب پیامبر خاتم به آنها استدلال میکنند کداماند؟ (پرسش)
- دلیل عقلی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش)
- دلیل قرآنی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش)
- دلیل حدیثی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش)
- شاهد تاریخی بر علم غیب پیامبران وجود دارد؟ (پرسش)
- آیا پیامبران اخبارات غیبی داشتهاند؟ (پرسش)
- بر فرض اثبات علم غیب پیامبران علم غیب امامان چگونه ثابت میشود؟ (پرسش)
- دلیل قرآنی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش)
- دلیل حدیثی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش)
- شاهد تاریخی بر علم غیب امامان وجود دارد؟ (پرسش)
- آیا امامان اخبارات غیبی داشتهاند؟ (پرسش)
- چرا امامان علم غیب خود را انکار میکردند؟ (پرسش)
- نشانه وجود علم غیب نزد معصوم چیست؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع علم غیب معصوم
پانویس
- ↑ المعارف السلمانیة فی کیفیة علم الإمام و کمیته، ص۷۱-۸۰.
- ↑ و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند؛ سوره ذاریات، آیه: ۵۶.
- ↑ احتمال دارد لفظ «عالم» در متن به معنای جهان هستی باشد در این صورت معنا این می شود که :عالم هستی محتاج چنین دانشمندی است که دارای علم گسترده باشد.
- ↑ آگاهیهای آسمانی، ص ۱۳۷.
- ↑ آموزش دین، ص۱۴۶.
- ↑ پژوهشی در باب علم امام، ص ۱۱۴.
- ↑ آیا تو فکر میکنی ممکن است خداوند سرپرستی بر بندگان خود بگمارد، و خلیفهای برای آنها قرار دهد و چیزی از امور و اسرار آنان بر وی مکتوم باشد؟؛ بصائر الدرجات، طبق نقل بحارالأنوار، ج ۲۶، صفحه ۱۳۷، حدیث ۲.
- ↑ کسی که گمان کند خداوند بندهای را حجت خویش در زمین قرار داده، سپس تمام نیازهای او را از او پنهان دارد بر خدا افترا زده است؛ بصائر الدرجات، طبق نقل بحارالأنوار، ج ۲۶، صفحه ۱۳۹، حدیث ۸.
- ↑ پیام قرآن، ج۷، ص ۲۴۶.
- ↑ «كسى كه دانشى از كتاب داشت گفت من آن را پيش از آنكه چشم بر هم زنى نزد تو خواهم آورد، و هنگامى كه (سليمان) آن را نزد خود مستقر ديد گفت: اين از فضل پروردگار من است.» نمل، آیه۴۰.
- ↑ «بگو كافى است براى گواه ميان من و شما، خداوند، و كسى كه علم كتاب نزد او است.»رعد ۴۳
- ↑ به جلد ۳ "احقاق الحق" صفحه ٢٨٠- ٢٨١ و "نور الثقلين" جلد ٢ صفحه ۵۲۳ مراجعه شود.
- ↑ تفسير نمونه، ج۲۵، ص۱۵۲.
- ↑ سبحانی، ۱۳۸۶ .
- ↑ دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، فصلنامه قبسات، ص۱۶ و ۱۷ .
- ↑ آموزش عقاید، ج۲، ص۲۴۳-۳۳۹.
- ↑ و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: میخواهم جانشینی در زمین بگمارم؛ سوره بقره، آیه:۳۰.
- ↑ و تو را (نیز) بر آنان، گواه گیریم (حالشان) چگونه خواهد بود؟؛ سوره نساء، آیه:۴۱.
- ↑ و در روز رستخیز بر آنان گواه است؛ سوره نساء، آیه:۱۵۹.
- ↑ و تا در میان ایشان بهسر میبردم بر آنها گواه بودم؛ سوره مائده، آیه: ۱۱۷.
- ↑ تا پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید. چنان که عقل نه فقط مانعی در امکان این علم ندارد بلکه وجود آن را در پیامبر و امام لازم میداند؛ سوره حج، آیه:۷۸.
- ↑ مقاله امام حسین و علم شهادت
- ↑ فصول، ص۴۱، و رسالة الإمامة، ص۴۳۰.
- ↑ الاقتصاد، ص ۱۹۳.
- ↑ قواعد المرام فی علم الکلام، ص ۱۷۹.
- ↑ «از باب نمونه پیامبر گرامی اسلام(ص) میفرماید: کسی که کارگزاری را بر مسلمانان بگمارد در حالیکه میداند در میان آنان کسی هست که از برگزیده وی شایستهتر و عالمتر به کتاب خدا و سنت رسول است؛ او به خدا و رسولش و همه مسلمانان خیانت کرده است». کنزالعمال، ج۶، ص۲۵.
- ↑ «بگو آیا از شریکانتان کسی هست که به سوی «حق» رهنمون باشد؟ بگو خداوند به "حق" رهنماست؛ آیا آنکه به حقّ رهنمون میگردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمییابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری میکنید؟»؛ سوره یونس، آیه ۳۵.
- ↑ «آیا (آن کافر ناسپاس بهتر است یا) کسی که هر دم از شب در سجده و ایستاده با فروتنی به نیایش میپردازد از جهان واپسین میهراسد و به بخشایش پروردگارش امید میبرد؟ بگو: آیا آنان که میدانند با آنها که نمیدانند برابرند؟ تنها خردمندان پند میپذیرند»؛ سوره زمر، آیه۹.
- ↑ الذخیرة فی علم الکلام ، ص۴۳۲ و ۴۳۳.
- ↑ الاقتصاد الهادی الی الطریق الرشاد، ص ۱۹۲ و تلخیص الشافی، ج۲، ص ۲۴۵-۲۴۶ و تمهید الاصول، ص۸۱۱.
- ↑ کلام نوین اسلامی ج۲ ص ۳۷۴-۳۷۷.
- ↑ برای آگاهی بیشتر، ر.ک: علم الامام(ع)، محمد الحسین المظفر، صص۱۳ -۱۸.
- ↑ "علل الشرایع"، ص۲۰۴؛ "بحار الانوار" ج۲۵، ص۱۶۵.
- ↑ منابع علم امامان شیعه، ص ۴۱.
- ↑ علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت، ص ۶۰ - ۷۰.
- ↑ علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت، ص ۸۵.
- ↑ غررالحکم، عبدالواحد آمدی، ص۵۶۶، دارالکتب الاسلامی/ قم، ۱۴۱۰.
- ↑ الفیه علی هامش علم الائمة، محمد گیلانی، ص۱۵۶، دارالنشر اسلامی/ قم، بیتا/ اول.
- ↑ الفیه علی هامش علم الائمة، ص۱۶۱.
- ↑ گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی ص: ۲۷۸.
- ↑ یونس ،۳۵ ، آیا آنکه به حقّ رهنمون میگردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمییابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری میکنید؟.
- ↑ بقره، ۳۰، و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: میخواهم جانشینی در زمین بگمارم.
- ↑ نساء، ۴۱، پس آن هنگام که از هر امّتی گواهی آوریم و تو را (نیز) بر آنان، گواه گیریم (حالشان) چگونه خواهد بود؟.
- ↑ نساء،۱۵۹ ، و کسی از اهل کتاب نیست مگر آنکه پیش از مرگش به وی ایمان میآورد و در روز رستخیز بر آنان گواه است.
- ↑ مائده، ۱۱۷، و تا در میان ایشان بهسر میبردم بر آنها گواه بودم و چون مرا (نزد خود) فرا بردی تو خود مراقب آنان بودی و تو بر هر چیزی گواهی.
- ↑ حج، ۷۸،تا پیامبر(ص) بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید.
- ↑ بررسی علم اولیای الهی، ص ۶۳.
- ↑ علم غیب امامان در آینه عقل، فصلنامه پژوهشهای فلسفی و کلامی، ص ۱۵۹ و ۱۶۰.
- ↑ علم غیب امامان در آینه عقل، فصلنامه پژوهشهای فلسفی و کلامی، ص ۱۵۰.
- ↑ علم غیب معصوم، ماهنامه معارف، شماره ۴۸، ص۱۰-۱۶.
- ↑ ۲۷۵ـ۲۸۵ :۶ ،۱۳۶۶ ،ملاصدرا: نک.
- ↑ مظفر، ۱۳۸۵ : ۵۰ .
- ↑ گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، شماره ۳، ص۵۴.
- ↑ سوره بقره، آیه ۳۰؛ سوره ص، آیه ۲۶.
- ↑ محمد صفار، بصائرالدرجات، ج۳، ب۴، ص۱۴۲.
- ↑ میرزا محمد تقی قزوینی، کیفیة علم الإمام، به نقل از محمد حسن نادم، علم امام؛ ص۱۲۶-۱۲۹.
- ↑ گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل؛ ص۲۰۲.
- ↑ گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات.
- ↑ و او در (رساندن) وحی، تنگچشمی نمیورزد؛ سوره تکویر، آیه: ۲۴.
- ↑ و او در (رساندن) وحی، تنگچشمی نمیورزد؛ سوره تکویر، آیه: ۲۴.
- ↑ علی(ع) در موارد زیادی از غیب خبر دارد و این مرتبه برای هیچ یک از صحابه حاصل نشده پس علی علیهالسلام حتماً از آنها افضل است.
- ↑ علم پیامبر و ائمه به غیب (پایاننامه)|علم پیامبر و ائمه به غیب]]، ص۱۸ - ۲۱.
- ↑ سوره نساء، آیه: ۵۹.
- ↑ در محضر علامه طباطبائی ،ص۱۳۰.
- ↑ المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۱،ص۲۱۹.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۱۴۷.
- ↑ بحارالانوار، ج۲۶ ص ۱۳۷.
- ↑ علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن، ص۸۲-۸۷.
- ↑ کلینی، ۱۳۶۳: ۱ / ۲۰۰ .
- ↑ نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن ص ۴۱.
- ↑ شیعهشناسی و پاسخ به شبهات، ج ۱، ص ۵۴۵
- ↑ محاضرات شیخ مفید، الامامه الهیه، ص۲۷-۲۴۷، ناشر دارالهدی، چاپ اول.
- ↑ طباطبائی، پیشین، آموزش دین، ص ۱۴۵ ناشر دفتر انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
- ↑ پایاننامه علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص۱۴۰.
- ↑ کنکاشی در کیفیت و سرچشمههای علم امام.
- ↑ تکویر، ۲۴،و او در (رساندن) وحی، تنگچشمی نمیورزد.
- ↑ رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا؛ ص ۳۶ - ۴۰.
- ↑ مظفر، محمدحسین، علم امام، ترجمه: علی شیروانی هرندی، بی چا، انتشارات الزهرا، بی جا، بی تا، ص ۳۹ الی ۴۷.
- ↑ گلافشان پارسانسب، پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا، ص۴۴ - ۴۶.
- ↑ بگو آیا از شریکانتان کسی هست که به سوی "حق" رهنمون باشد؟ بگو خداوند به "حق" رهنماست؛ آیا آنکه به حقّ رهنمون میگردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمییابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری میکنید؟، سوره مبارکه یونس، آیه ۳۵.
- ↑ الامام یحب أن یکون أفضل من رعیته لاته اما ان یکون مساو بالهم او انقص منهم او أفضل و الثالث هو المطلوب و الأول محال لأنه مع التساوی یستحیل ترجیحه علی غیره بالامامة، و الثانی ایضا محال لأن المفضول یقبح عقلا تقدیمه علی الفاضل و یدل علیه ایضا قوله تعالی: "أفمن یهدی إلی الحق أحق أن یتبع أن " یهدی إلا أن یهدی قا لکم کیف تحکمون". "و یدخل تحت هذا الحکم کون الامام افضل فی العلم و الدین". علامه حلی، کشف المراد، قم، نشر اسلامی، چاپ و ۱۴۱۷.
- ↑ علم غیب ائمه معصومین(ع)؛ ص۳۱.
- ↑ وبگاه اسلام کوئست