آیا علم غیب منحصر به خداست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۲ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۲۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

الگو:پرسش غیرنهایی

آیا علم غیب منحصر به خداست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم غیب

آیا علم غیب منحصر به خداست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

  • آیا علم غیب مخصوص خداست؟
  • آیا غیر از خداوند، کسی می‌تواند عالم به غیب باشد؟
  • آیا معصوم(ع) از مقام علم غیب بهره‌مند است؟
  • آیا تنها خداست که به جهان غیب احاطه دارد؟

پاسخ اجمالی

انحصار علم غیب ذاتی به خداوند

علم به غیب را می‌توان از جهتی به دو قسم علم غیب ذاتى و نامحدود، که ویژه خداوند است و عرضی یا اکتسابى و محدود، تقسیم نمود.[۱] بر اساس دسته‌ای از آیات قرآن کریم، علم به غیب، ذاتا و بالأصاله تنها در اختیار خداوند و مختص به اوست، زیرا تنها او است که احاطۀ همه جانبه بر تمامی عالم دارد. علم خدا به زمان، مکان و یا حالت خاصی منحصر نمی‌شود، جز او کسی عالم به غیب نیست و در حقیقت، همه چیز نسبت به او مشهود است[۲]. آیات قرآنی در اثبات این مطلب متعددند؛ از جمله: وَلِلَّهِ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ[۳]، إِنَّ اللَّهَ عَالِمُ غَيْبِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ[۴]، عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْكَبِيرُ الْمُتَعَالِ[۵] و...[۶]. البته باید توجه داشت، این علم غیبِ ذاتی و مطلق است که مختص خداوند است، یعنی بدون آنکه مقید به حد و اندازه باشد، چراکه اگر مقید شود[۷]، انسان هم قدرت احاطه و اطلاع بر آن را خواهد داشت[۸].

امکان دسترسی غیر خدا به غیب

با توجه به آنچه گفته شد،هیچکس‌ جز خدا به علم غیب به صورت ذاتی و استقلالی دسترسی‌ نداشته و علومی که‌ از جانب‌ خدا به‌ غیر عنایت‌ شده‌، از ناحیۀ او بوده‌ و تمام‌ موجودات‌ هر یک‌ در حدّ خود و به‌ نوبۀ خود دارای علم‌ هستند، منتها به‌ تعلیم و رضایت خدا و با تأییدات او.[۹]. با این حال بر اساس برخی آیات دیگر مانند: عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ[۱۰]، برگزیدگان الهی نیز از علم غیب برخوردارند و اصل برخورداری از این علم منحصر در خدای متعال نیست در این‌ صورت‌ بین‌ آیاتی که‌ علم‌ غیب‌ را منحصر به‌ خدا می‌دانند‌ و آیاتی که‌ رسولان‌ الهی را نیز عالم‌ به‌ غیب‌ می‌‌دانند، تنافی و تضادّی نیست‌‌، چرا که اولا انبیا به غیب مطلق و نامحدود دسترسی‌ نداشته و بیش از ظرفیت محدود وجودی‌ خود نمی‌‏توانند از آن عالم نامحدود استفاده کنند. ثانیا در همان استفاده‏‌های‌ محدود خود نیز استقلال ندارند و علومشان بالذات نیست بلکه به تأییدات و افاضات پروردگار جهان نیازمندند[۱۱]. به عبارت دیگر علم آنها به غیب، عرضی است و نه بالاصاله و استقلالی. لذا در آن مواردی که پیامبر و امام، علم غیب را از خود نفی می‌کنند مانند: قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ[۱۲]، منظور علم غیب بالأصاله و مطلق است، نه علم غیب تبعی و مقید که به تعلیم خداوند است.

بنابراین پیامبران علم غیب بالفعل ندارند، اما هرگاه به اذن الهی اراده کنند خداوند به آنان تعلیم می‌دهد. البته اگر هم کسی به تعلیم خداوند بر غیب آگاهی پیدا می‌کند بر بخشی از آن است نه تمام آن[۱۳].

نتیجه گیری

نتیجه اینکه، مراد از آیاتی که علم غیب را منحصر در خداوند می‌‌دانند، علم غیب بالذات و بالأصاله است، اما از آیاتی دیگر[۱۴] چنین انحصاری فهمیده نمی‌شود که مراد از آنها علم غیب عرضی، تبعی و تعلیمی است. بنابراین غیر خداوند می‌تواند دارای علم غیب باشد اما بالعرض[۱۵].

پاسخ‌های تفصیلی (متفرقه)

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود: