اخلاق حرفه‌ها در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

اخلاق اسلامی گستره بسیار وسیعی داشته و در مسیر سعادت و کمال انسان در همه شئون زندگی برنامه‌هایی را ارائه نموده است. در اسلام همانطور که احکام مملکتی و سیاسی بیان شده، به معنویت و فضائل اخلاقی که در رشد معنوی انسان دخالت دارد نیز توجه ویژه‌ای شده است[۱].

در جهان‌بینی اسلامی، دنیا میدان اساسی وظیفه، مسئولیت و رسالت دین است و دین در این عرصه تلاش انسان‌ها را جهت داده و هدایت می‌کند. تمام تلاش‌های دنیوی از قبیل اقتصاد، سیاست، حکومت، حقوق، اخلاق و روابط فردی و اجتماعی انسان، وسیله‌ای برای رشد و تکامل و ابزارهایی برای تعالی اخلاق و معنویت است[۲]. بنابراین قلمرو و گستره اخلاق، تمامی تلاش‌ها و فعالیت‌های دنیوی انسان را در بر می‌گیرد. در انقلاب اسلامی نیز اخلاق در همه قلمروهای آن از قبیل رسانه، اقتصاد و حرفه‌ها ظهور و بروز دارد؛ اخلاق‌مداری از ضروریات هر حرفه به شمار می‌آید و رعایت آن بر همه کسانی که به نحوی با مال و جان و آبروی مردم سروکار دارند لازم است[۳]. رعایت تقوا در مسائل کاری و حرفه‌ای ملت را برانگیخته و موجب شکوفایی و رونق در حرکت آنان می‌گردد[۴]. این حوزه از اخلاق در گروه‌های مختلفی از جامعه قابل پیگیری است:

فعالان اقتصادی

در نظام اسلامی کار اقتصادی، کاری اساسی و زیر بنایی است و بدون اقتصاد سالم امکان خدمت‌رسانی به جامعه وجود ندارد با این حال اقتصاد باید توأم با اخلاق باشد تا سلامت آن را تأمین کند. تفاوت اقتصاد اسلامی با سایر اقتصادها در اخلاقی بودن آن است. رعایت اخلاق در اقتصاد و سلامت اقتصادی سلامت جامعه را نیز در بردارد[۵]. در نظامی که اقتصاد آن بر پایه اخلاق بنا شده تفاوت طبقاتی بسیار اندک است و عدالت اجتماعی به خوبی نمایان است و امکانات و منابع برای همه افراد جامعه به طور یکسان فراهم است[۶].[۷]

زمامداران و کارگزاران

منظور از حاکمان و کارگزاران، کسانی هستند که نهاد حاکمیت و قوای سه‌گانه مجریه، مقننه و قضاییه را از بالاترین تا پایین‌ترین مراتب آن، تشکیل می‌دهند، یعنی کسانی که مسئولیت انجام و اداره امور جاری کشور را بر عهده دارند. رهبر نظام اسلامی در نگاهی مسئولانه و هدایت‌گرانه به تعیین و تحدید حدود رفتار و اخلاق حکومتی حاکمان و کارگزاران در چارچوب نظام اسلامی می‌پردازد. در نظام اسلامی همه مسئول‌اند و مسئولیت برای مسئول مسبوق به صیانت و سیاست نفس است. امام علی(ع) می‌فرماید: «... أَنْ يَسُوسَ نَفْسَهُ قَبْلَ جُنْدِهِ»[۸]. هر مسئولی قبل از آنکه دیگران را رعایت کند باید خود را رعایت کند و هر سیاستمداری نسبت به دیگران باید سیاستمدار نفس خود باشد. انسان سرشار از خواسته‌ها و تمایلاتی است که اگر آن را تدبیر و تعدیل نکند، قبل از اینکه منجی دیگران باشد خود در مهلکه گمراهی و ضلالت به هلاکت می‌رسد؛ لذا حضرت علی(ع) می‌فرمایند: «أجلّ الاُمراء من لم يكن الهواء عليه أميراً»؛ بزرگ‌ترین امیر و مسئول کسی است که اسیر هوی و هوس نباشد. ریاست‌طلبی، بدترین و تلخ‌ترین سختی است که انسان در درون نفس به آن مبتلاست و هیچ‌کس از گزند آن مصون نیست[۹]. از این رو درباره خطر نفس گفته‌اند: «أَعْدَى عَدُوِّكَ نَفْسُكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْكَ‌»[۱۰] دشمن‌ترین دشمنانت نفس توست که بین دو پهلویت قرار دارد. معیار سقوط یا ماندگاری حکومت‌ها را مراعات یا عدم مراعات اصول و ارزش‌های اخلاقی، غرور حاکمان، منزوی ساختن خوبان و ترجیح و حاکمیت بدان دانسته‌اند؛ «يُسْتَدَلُّ عَلَى إِدْبَارِ الدُّوَلِ بِأَرْبَعٍ تَضْيِيعُ الْأُصُولِ وَ التَّمَسُّكُ بِالْغُرُورِ وَ تَقْدِيمُ الْأَرَاذِلِ وَ تَأْخِيرُ الْأَفَاضِلِ»[۱۱].[۱۲]

زمامدار باید از اعتقاد و اخلاق کاملی برخوردار بوده و به گناهان آلوده نباشد و برای اینکه گرفتار طغیان و سرکشی نشود باید نفس خود را تزکیه کند؛ چرا که خداوند چنین اختیاری به جائران نداده است. قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ[۱۳][۱۴]. در روش غالب زمامداران، اموری مانند تکبر ورزیدن، رفاه‌طلبی، تجمل‌گرایی و خودرأیی، امری پذیرفته شده در مورد زمامداران است با این حال امام خمینی این باور غلط را تغییر داده و ثابت کرد که یک رهبر نیز باید رفتاری زاهدانه داشته و با زبان و اخلاق انبیا با مردم برخورد نماید[۱۵].

حاکمان یک جامعه باید مانند پیامبر (ص) و امیرمؤمنان (ع) ساده‌زیست باشند و زاهدانه رفتار کنند[۱۶]. رفتار و گفتار مسئولان و کارگزاران مانند رعایت تقوا و امانت، اخلاق و احساس مسئولیت، می‌تواند تأثیر ماندگاری در جامعه داشته باشد و زندگی مردم را متأثر سازد[۱۷]. استقرار معنویت و جلوگیری از مظاهر فساد یا شیوع فساد و بی‌دینی به ویژه همراه با تظاهر به آنها از امور واجب کارگزاران می‌باشد. قرآن کریم ساز و کار نابودی یک جامعه را در فساد و فسق مترفان آن جامعه دانسته و لازمه فسق آنان را گرفتار شدنشان به عذاب الهی می‌داند، وَإِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا[۱۸]، این ساز و کار در همه جوامع اثر می‌کند هرچند در برخی از جوامع که دارای ویژگی‌هایی مانند علم، ثروت زیاد، سیاست‌مداران عاقل، موقعیت جغرافیایی و تاریخی مناسب و مانند آن هستند این اثر کندتر بوده و ساز و کار نابودی دیرتر اثر می‌کند[۱۹]. رعایت عقل، فکر، طمأنینه، سکینه، آرامش و محبت در میان دولت‌مردان و انعکاس آن در جامعه، سبب تأثیرپذیری جامعه از این اخلاقیات می‌گردد[۲۰]. رعایت نکردن اخلاقیات در میان مسئولان و رفتارهایی مانند تشنج، بغض و کم‌کاری، به تدریج در رفتار مردم نیز منعکس شده و موجب گسترش این ناهنجاری‌ها در اجتماع می‌گردد[۲۱].

بشر در طول تاریخ، بیشترین خطا و بی‌تقوایی خود را در عرصه حکومت‌داری نشان داده و کمتر از اخلاق و حکمت بهره برده است، گناهانی که از زمامداران سرزده با گناهان بسیار بزرگ انسان‌های عادی قابل مقایسه نیست. خسارت آن نیز متوجه مردم و افراد جامعه بوده است. قرآن کریم از این گونه حکومت‌های فاسد با عنوان فساد کنندگان در زمین یاد کرده وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ[۲۲] که سپاس نعمت‌های الهی را به کفران تبدیل نموده و جامعه خویش را بر اثر کفران خویش به دوزخ کشاندند. أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْرًا وَأَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ[۲۳]. ازاین رو از مهمترین کارهای انبیا مقابله با این گونه طاغوت‌ها و کسانی بوده که نعمت‌های الهی را ضایع می‌ساختند. جنگ انبیا با قدرت‌ها و حکومت‌های فاسدی بود که بشریت را نابود می‌ساختند وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ [۲۴]. انسان مؤمن و متقی و عادل نمی‌تواند زندگی کنند و بر ایمان و رفتار صالحش باقی بماند جز آنکه با طاغوت مبارزه کند تا شرایط فاسد پیش آمده را از بین ببرد[۲۵].[۲۶]

رهبر نظام اسلامی با دقت و درایت و توجه به نقش و جایگاه حاکمان در اداره و پیشبرد امور در جهت تحقق اهداف و آرمان‌های حکومت دینی، بر مراعات اصول و ارزش‌های اخلاقی و انصاف مسئولان و کارگزارن نظام به خصال اخلاقی و معنوی؛ تلاش خستگی‌ناپذیر آنان برای حاکمیت قسط و عدل در جامعه اسلامی و فضیلت‌مندی اخلاقی مردمان و تزکیه و تذهیب مردم تأکید ورزیده‌اند.

ایشان ضمن تأکید بر ضرورت آراستگی مسئولان نظام اسلامی به فضائل اخلاقی، با رد برخی دیدگاه‌ها مبنی بر خصوصی و شخصی شمردن حوزه عقیده و اخلاق به گونه مطلق، مسئولان را داخل در حیطه عمومی و اجتماعی می‌دانند و هرگونه برخورد شخصی و سلیقه‌ای یا منصب و موقعیت، از سوی حاکمان و کارگزارن را مردود و منتفی اعلام می‌دارند؛ ایشان آراستگی آنان به اوصاف اخلاقی را نتیجه برخورداری از باورهای دینی مبتنی بر مبانی پیش گفته می‌دانند که اجمالاً عبارت بودند از: اعتقاد به توحید؛ اعتقاد به کرامت و تکریم انسان، اعتقاد به تداوم حیات پس از مرگ، اعتقاد به استعداد بی‌پایان انسان برای کمال و تعالی و حیات جاویدان، اعتقاد به جریان عالم به سمت صلاح و حاکمیت حق.

ایشان معتقدند وظائف برخاسته از مبانی معرفتی فوق، در عرصه دینی و اخلاقی عبارت‌اند از: الف) عبودیت و اطاعت خدا، ب) ترجیح فلاح اخروی بر سود دنیوی، ج) تلاش و هدف گرفتن تعالی انسان، د) اصل مجاهده و مبارزه با تنبلی و بی‌تعهدی و بی‌عملی خود، ه‍) امید به پیروزی به شرط تلاش و جهاد[۲۷].

ایشان پس از بیان بنیادهای نظری رفتار مسئولان و وظائف آنها به بیان فضائل و رذائل اخلاقی‌شان می‌پردازد تا با شناخت آنها و تلاش در جهت اکتساب فضائل و اجتناب از رذائل زمینه رشد اخلاقی خود و جامعه اسلامی را فراهم آورند. یکی از آن فضایل، خوش‌رویی است. مسئول نظام جمهوری اسلامی بایستی با مردم به خصوص مراجعینش به معنای حقیقی کلمه با خوش‌رویی برخورد کند. ایشان در تکمیل این مطلب می‌فرمایند: «اخلاق اسلامی فقط خوش‌رویی نیست و شامل همه خلقیات خوب است، صبر، حلم، زهر، تقوی و... اینها همه اخلاق‌های اسلامی است اما خوش‌رویی یکی از برترین اخلاق‌های اسلامی است زیرا در صورت بی‌اعتنایی با تندی ممکن است کسی از اصل دین و انقلاب زده شود».

آرمان‌طلبی، خداخواهی، خدمت‌رسانی، پایبندی به ارزش‌ها و قرب الهی و عبرت، رعایت تقوا و توکل بر خدا نیز فضایلی هستند که باید کارگزاران داشته باشند.

ایشان در جای دیگری رعایت تقوا و اخلاق و ادب اسلامی در گفتگوها و مباحثات را از جمله مسائل مهم و قابل توجه نمایندگان محترم مجلس معرفی می‌کنند و خطاب به نمایندگان می‌گویند: نمایندگان عزیز باید توجه کنند که هر کار و گفتار آنان در جامعه منعکس شده و تأثیر سیاسی و اخلاقی ویژه بر فضای کشور می‌گذارد.

بی‌گمان وقتی در مذاکرات مجلس نشانه‌های تقوا و پایبندی به ارزش‌های اخلاقی و حس مسئولیت مشاهده شود فضای کشور به عطر این خصال پسندیده معطر می‌شود.

در بخش‌هایی دیگر از بیانات آیت الله خامنه‌ای می‌توان به توصیه کارگزاران نظام به اجتناب از رذائلی چون؛ توجه به زخارف دنیا، انحصار‌طلبی، طغیان و سرکشی، اشرافی‌گری، تجمل‌گرایی، افزون‌خواهی، قدرت‌طلبی و اسراف اشاره کرد[۲۸].

روحانیان

امام خمینی در سفارش به روحانیت، فراگیر شدن تربیت اخلاقی در حوزه را موجب در امان ماندن آن از آسیب‌رسانی دشمنان و سبب ایجاد آینده‌ای نورانی برای کشور می‌داند[۲۹]. توجه به دو عنصر فقاهت و تهذیب اخلاق، در جهت خدمت‌رسانی به اسلام و نظام اسلامی راهگشا است؛ اما اگر نفس انسان مهذب نباشد ممکن است نتیجه‌ای معکوس حاصل شود[۳۰]. ضرر علم بدون تهذیب از جهل بیشتر است؛ چنانکه تمام مکتب‌های انحرافی از ناحیه عالمان غیرمهذب ایجاد شده است. از این‌رو وظیفه علما نخست تهذیب نفس و در خلال آن تهذیب مردم است. انسان غیر مهذب نمی‌تواند در دیگران تأثیرگذار باشد[۳۱]. علما علاوه بر سعادت خود، عهده‌دار سعادت مردم نیز می‌باشند[۳۲]. قرآن کریم سرّ بعثت رسول اکرم (ص) را تزکیه و تعلیم و تربیت امت دانسته و سپس به عالمان سوء، اشاره می‌کند که به‌رغم فراگیری علم، از آن متأثر نشده‌اند از این‌رو آنان را به حیوانی تشبیه نموده که بار کتاب به همراه دارند مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا[۳۳][۳۴].[۳۵]

اساس کار روحانیون، اعراض از دنیاست، دل نبستن به زخارف دنیاست[۳۶] کار روحانیون نصیحت و موعظه و دلالت و هدایت است، کتک موجب می‌شود گناه را یواشکی کنند، این کار محتسب و نگهبان و پلیس است، برای حفظ ظاهر اجتماعی جامعه لازم است. اما ما روحانیون باید موعظه و نصیحت کنیم[۳۷]. رهبر انقلاب در جمع روحانیون قم می‌گوید: اخلاق را باید به مردم گفت، موعظه چیز بسیار مهمی است. ما از موعظه غافل شدیم متأسفانه... بنا کنیم موعظه کردن مردم و موعظه کردن خودمان[۳۸].

ایشان با پندی پدرانه خود و طلاب را به درس گرفتن از زندگی ائمه(ع) توصیه و ترغیب می‌کند و شاگردان امام صادق(ع) را به درس گرفتن از زندگی امام صادق(ع) توصیه می‌کند و می‌گوید: برادران بیایید اخلاق اسلامی را در میان خودمان حفظ کنیم، این قدر غیبت کردن، این‌قدر افترا زدن، این‌قدر بددلی و دشمنی کردن، ایجاد اختلاف کردن، از روح امام صادق(ع) دور است. ایشان از فتنه‌انگیزی، نقل اخبار دروغ یا نامعلوم و مغشوش کردن ذهن‌ها و دل‌ها نسبت به یکدیگر نهی می‌کند و دور از رویه ائمه(ع) می‌خواند[۳۹].

همه خصلت‌ها و اخلاق انسانی برای انسان لازم است اما من طلبه‌ها را به این سه خصلت توصیه می‌کنم: تواضع؛ عفت و قناعت[۴۰].

وی در جای دیگر تزکیه، لذت‌گریزی و ترک گناه را اساس توفیق در مستحبات و دعا و ذکر معرفی می‌کند[۴۱]. همچنین از پشتکار، پیگیری و کنجکاوی، دوری از احساس کسالت و ملالت از کار... یاد می‌کند[۴۲]. وی، به معلمان اخلاق، عمل کردن و «كُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ‌» و پرهیز از حرص و بخل نفس را توصیه می‌کند[۴۳].[۴۴]

اخلاق معلمان و استادان

توجه به نقش بی‌بدیل معلم در عرصه آموزش عمومی و عالی و استفاده از تمامی زمینه و ظرفیت این دو نهاد تعلیم و تربیت در تربیت استعداد جوانان نظام اسلامی و مهیا‌سازی آنها برای تلاش خستگی‌ناپذیر در جهت دستیابی به تمدن بالنده اسلامی، مسأله‌ای است که هیچ‌گاه از نگاه تیزبین ناخدای انقلاب دور نمانده و ایشان به طرق مختلف و در مناسبت‌های متعدد سعی در تبیین وظائف علمی و اخلاقی اساتید و معلمان در روند تحول و تعالی جامعه اسلامی داشته و دارند. ایشان اعتماد به نفس شخصی و ملی، شاگردپروری و دانشجوپروری، پرکاری و خستگی‌ناپذیری، اجتناب از تنبلی، شجاعت علمی، اجتناب از تقلید، باور ملی و علمی، داشتن زبان تشویق به جای زبان یأس و دلسردی را ارتقاءدهنده هویت ملی و دینی و تلاش برای تربیت دینی و دانشجویان دانسته است[۴۵].

به اعتقاد آیت الله خامنه‌ای، «یکی دیگر از وظایف معلمان نصیحت و موعظه است اما اخلاقی که معلم باید برای آن سرمایه‌گذاری کند آن اخلاقی که علم و در درون کتاب است، نیست، آن به درد زندگی نمی‌خورد، اخلاق یک عمل است، یک حالتی است، یک سحر است، خلق یک خلق، یک کیفیت در من و شما، چگونه حاصل می‌شود. یک راه آن نصیحت و موعظه است[۴۶].[۴۷]

دانشگاهیان و فرهنگیان

تعهد و تهذیب اسلامی بیش از هر چیزی برای کشور ما ضرورت دارد[۴۸]. وظایف دانشجویان و دانشگاهیان آن است که افزون بر کسب علم و ارزش دانستن آن، به تهذیب نفس پرداخته و بنیادهای اخلاقی را در خود تقویت کنند. هرچند برای یک کشور، عالم، محقق، و پژوهشگر و نابغه، ثروت خیلی بزرگی است؛ اما زمانی که بنیان‌های اخلاقی استوار نباشد و وجدان اخلاقی زنده نباشد علم آنان نیز غیرمفید می‌باشد. چنانکه برخی با وجود بهره‌مندی از استعدادهای سرشار و تحصیل در دانشگاه‌های ایران و صرف منابع ملت، به خاطر نداشتن وجدان اخلاقی بیدار، به خدمت بیگانگان درآمده‌اند[۴۹]. در این میان اساتید دانشگاه نقش مؤثرتری دارند؛ چرا که اگر تهذیب نفس نکرده باشند می‌توانند ایجاد فساد نمایند. چنانکه بسیاری از وابستگی‌های کشور در رژیم سابق نتیجه مهذب نبودن اساتید دانشگاه و وابسته بودن آنان است[۵۰]. رؤسای دانشگاه نیز وظیفه دارند دانشگاه را به محیط علم و تزکیه و تهذیب تبدیل کنند و آنچه را موجب فساد جامعه و جوانان می‌گردد، در محیط دانشگاهی از بین ببرند[۵۱]. دو رکن علم و تربیت اخلاقی در کنار هم می‌تواند برون‌داد دانشگاه را تبدیل به محصولی مفید و مترقی سازد[۵۲]. ازاین رو از جمله وظایف یک دانشجوی موفق تهذیب اخلاق است[۵۳].[۵۴]

آیت الله خامنه‌ای در یکی از دیدارها با معلمان روحی و اخلاقی جامعه می‌فرماید: «اینها را به جوان‌ها تعلیم دهید؛ اندیشیدن، تعقل، اخلاق اسلامی، حلم، اجتناب از شتاب‌زدگی و عجله در امور، اجتناب از تندخویی و اعمال خشونت، زبان لین داشتن، در زندگی روزمره بنا را بر تأمل، تدبر، جوانب را دیدن و برخورد عاقلانه و منصفانه با امور گذاشتن»[۵۵].

ایشان منیت و غرور را امّ‌الفساد معرفی کرده و جوانان را به ریشه‌کن کردن آن توصیه می‌کند و اینکه اصل دعا، خاکساری پیش خدا و از برج منیت و غرور و جهل پایین آمدن است. پس دعا کنید، نافله بخوانید، توجه پیدا کنید (دل‌تان را متوجه و بیدار کنید، متذکر باشید دائماً)، در شبانه‌روز یک ساعت را برای خودتان و خدای خودتان قرار دهید، از کارها و اشتغالات گوناگون، خودتان را بیرون بکشید، با خدا و حضرت ولی عصر(ع) مأنوس شوید، با قرآن انس بگیرید و در آن تدبر کنید، با آن خود را بسازید و تربیت کنید، مرگ و محاسبه را آویزه گوش کنید، کدورت و سیاهی و آلودگی و روانی ما، روابط اجتماعی‌مان را آلوده می‌کند و به فساد می‌کشاند و فلاح و کمال‌مان را مخدوش می‌کند، نشانه سلامتی دل شما نظافت و مهرورزی به دیگران و نشانه شقاوت، خشونت و نامهربانی به دیگران است[۵۶].[۵۷]

فعالان سیاسی

سیاست‌مداران مجاز نیستند برای کسب قدرت کار غیراخلاقی انجام دهند و چنین رفتاری سیاست‌مدار را از اهلیت و صلاحیت می‌اندازد[۵۸]. حکومت اسلامی برای تعالی اخلاق و قرب به خدا است؛ از این‌رو همه مسئولان و سیاست‌مداران باید قصد قربت داشته و رضای خداوند را در انجام کارها در نظر بگیرند[۵۹]. سیاست‌مدار باید در پی هدایت و صلاح جامعه باشد و تمام ابعاد انسان و جامعه را در نظر داشته باشد و بر مدار اخلاق در هدایت جامعه به صلاح اقدام نماید[۶۰].

در نظام اسلامی غیر از کفایت سیاسی، کفایت اخلاقی و اعتقادی نیز ضرورت دارد. هرچند اخلاق برای انسان‌ها یک امر شخصی است اما برای مسئولان و سیاست‌مداران مسئله‌ای عمومی و اجتماعی است و با سرنوشت مردم رابطه دارد[۶۱]. چنانکه برخی از دولت‌ها و سیاست‌مداران جهانی که از اخلاق، فضیلت و وجدان بی‌بهره‌اند، در برابر جان و مال مردم و خون بی‌گناهان هیچ‌گونه احساس مسئولیتی از خود نشان نمی‌دهند[۶۲].[۶۳]

مهندسان و پزشکان

پزشک بدون تهذیب نفس، هرچند به مدارج علمی و تخصص‌های بسیاری رسیده باشد، مسئولیت‌پذیر نبوده و در حق بیماران اجحاف می‌کند. مهندس نیز همینطور است، بدون تهذیب نفس ممکن است نقشه و طرحی ارائه کند که تنها در جهت منافع خودش باشد[۶۴]. هریک از این گروه‌ها می‌تواند نقش بسزایی در اخلاق جامعه داشته باشد[۶۵]. علم در صورتی مفید است که همراه با اخلاق و دین باشد. مهمترین فجایعی که بر ضد بشریت رخ داده است بر اثر توسعه و پیشرفت علمی بوده که با اخلاق فاصله داشته است. افزون بر آن بیشتر ناامنی‌ها و بی‌عدالتی‌ها در کشورهایی است که از لحاظ علمی بالاترین رتبه را دارند؛ بنابراین جامعه در صورتی از علم عالمان و نخبگان بهره می‌برد که آنها متدین باشند و نفس خود را مهذب نموده باشند[۶۶]. پزشک و پرستار اگر به تکالیف پزشکی و انسانی خود عمل کنند کارشان عبادت و در تراز عبادات درجه اول است؛ وظیفه آنها رعایت اخلاق پزشکی و پرستاری است؛ از سویی تنها هدف آنان نباید جمع‌آوری مال باشد و از سوی دیگر باید تلاش کنند گرفتار انحرافاتی نشوند که جان مردم را به خطر می‌اندازد[۶۷]. اخلاق پزشکی و اخلاق پرستاری یک وظیفه و فریضه بوده و دارای اجر بسیاری است و در مقابل، تکلیف نیز سنگین است؛ زیرا بیمار در هنگام بیماری دچار آشفتگی و ناراحتی است. روح، عواطف و احساسات انسان به ویژه در هنگام بیماری نیازمند محبت و توجه است. لبخند یک پزشک و پرستار موجب درمان روحی بیمار می‌گردد و به درمان جسمی وی نیز کمک می‌کند. از این‌رو اخلاق شایسته پزشک و پرستار بیش از دارو بر بیمار تأثیر دارد[۶۸].[۶۹]

اصحاب رسانه

رسانه‌ها در دنیا، فکر، فرهنگ، رفتار و در حقیقت هویت فرهنگی انسان‌ها را القا می‌کنند و می‌توانند در بهبود وضعیت زندگی انسان و ارتقای اخلاق و معنویت، مؤثر باشند؛ چنانکه در نقطه مقابل آن در ترویج مفاسد اخلاقی و از بین بردن هویت انسانی و هویت ملی انسان‌ها نیز نقش بسزایی دارند. از این‌رو چنانچه مدیریت و برنامه‌سازی رسانه‌ای بر اساس معیارهای اخلاق، فضیلت، برابری و تکیۀ بر مفاهیم واقعی انسانی باشد، سود ملت‌ها را در پی خواهد داشت. اما اگر بر اساس منافع کمپانی‌های اقتصادی، ثروتمندان بین‌المللی و قدرتمندان تمامیت‌خواه و انحصارطلب باشد، بشر یقیناً زیان خواهد کرد[۷۰].

اخلاق‌مداری در رسانه نقش مهمی در روابط جوامع دارد و حاکمیت اخلاق و فضیلت بر رسانه‌ها سبب می‌شود که ملت‌ها حرف یکدیگر را بهتر بفهمند و بسیاری از بدفهمی‌ها و کج‌فهمی‌ها از میان برود و گستره تصمیم‌گیری‌های سیاست‌مداران و قدرتمندان در دنیا محدود می‌گردد. بسیاری از مشکلات امروزه جوامع ناشی از غیر اخلاقی بودن رسانه‌ها است که در جهت منافع خود حقایق را وارونه جلوه می‌دهند[۷۱].[۷۲]

اخلاق نظامیان

رهبر انقلاب با توجه به نقش و مأموریت هر یک از نیروهای مسلح جمهوری اسلامی و با شناخت دقیق از پیشینه و توانمندی‌های هر یک از نیروهای ارتشی، سپاهی، بسیجی و انتظامی، به هدایت و راهنمایی آنان جهت رشد و اعتلای اخلاقی و معنوی می‌پردازد تا هر کدام در وقت و زمان خود و مطابق و متناسب با حوزه مأموریت و اهداف سازمانی خود به انجام تکالیف و مسئولیت بپردازند و اسباب سربلندی ملت و نظام اسلامی را فراهم آورند و بر اساس همان تفکر نظام مند به مباحث مربوط به اخلاق هر بخش و سازمان به صورت توصیفی می‌پردازند.[۷۳]

اخلاق ارتش

رهبری، ارتش نظام اسلامی را برخوردار از اطلاع و تحلیل از خود، آینده خود، و انقلاب می‌داند و به لحاظ سازمان نیز آنها را مبرای از رذایلی چون انسان‌های بریده از جامعه، بریده از خانواده می‌داند. این نظامیان امروز وابسته به قدرت طاغوت و پیوسته به او نیستند. دور از فساد و بی‌بند و باری‌اند و در مرام آنان بی‌اعنتایی به اخلاق و عفت و نجابت دیده نمی‌شود. ارتش امروز آراسته به فضائلی چون عفاف، تواضع، تخلق به اسلام و متعبد به آن، پایبند به دین است. این ارتش، امروز به لحاظ اخلاق سازمانی و تشکیلاتی از رذائلی چون متفرعن و متجبر بودن به زیر دست و خاکسار بودن نسبت به مافوق مبرا می‌باشد. امروز در ارتش اسلامی، اجازه خاکساری و حقارت در مقابل مافوق داده نمی‌شود. البته سلسله مراتب هست، انضباط واجب و وظیفه است اما فرمانده و فرمانبر با هم برادرند. امروز در ارتش مافوق حق کارکشیدن از زیر دست را ندارد. هر دو نظامی، هر دو سرباز، هر دو انسان و دارای شخصیت‌اند[۷۴].[۷۵]

اخلاق سپاه

تقوا و خداپروایی در انجام مسئولیت و تکالیف بندگی عاملی است که از نگاه رهبری می‌تواند سپاه را بر صراط مستقیم الهی حفظ کند لذا ایشان مراقبت دائم از حرکات، اعمال، رفتار و گفتار را مورد تأکید قرار می‌دهد و توصیه می‌کند خود را رها نکنید[۷۶]. وی، شاکر بودن به نعمت و اقرار به نعمت خدایی را توصیه و اجتناب از غرور را یادآور می‌شود. ایشان تأکید می‌کنند که در زندگی شخصی و حرفه‌ای‌شان حق‌محور باشند نه شخص‌محور و اینکه با دیگر افراد و سازمان‌های نیروهای مسلح، کریمانه و کرامت‌آمیز برخورد نمایند[۷۷]. به نیروهای ارتش و نیروی انتظامی توصیه می‌کنند به محبت و عطوفت نگاه کنید و از نگاه کردن به چشم کبر به دیگران آنان را نهی می‌کند.[۷۸]

اخلاق بسیج

رهبر انقلاب، بسیج را حرکت عجیب و بی‌نظیری که از حکمت‌های الهی امام سرچشمه گرفته و منشأ خیرات عظیمی در کشور، جامعه و نظام شده می‌داند. ایشان ارکان بسیجی بودن را در درجه اول اخلاص و فقط برای خدا کار کردن می‌داند که در مسیر تلاش در راه خدا، بینش و بصیرت لازمه یک مؤمن مسلمان نیز برای او فراهم می‌شود، به عبارت دیگر، نزدیکی به خدا بصیرت آدمی را افزایش می‌دهد. یکی دیگر از خلقیات ارزشمند بسیجیان و بسیج بی‌رنگی و بی‌ادعایی او در عرصه حضور و انجام تکالیف و مأموریت‌هایش می‌باشد که شاخصه بارز بسیج است. صفات و فضائل دیگری نیز در جریان مناسبت‌های مختلف مورد توجه و تأکید رهبری قرار گرفته است که به برخی از آن اشاره می‌کنیم: مراقبت، از خود شروع کردن، برخورداری از روحیه اعتماد به خدا، اخلاص و فقط برای او کار کردن، پایبندی به قوانین و مقررات و ارزش‌ها، انضباط و منضبط بودن[۷۹].[۸۰]

اخلاق انتخاباتی

یکی از عرصه‌های حیات اجتماعی سیاسی در جامعه اسلامی، به ویژه در جمهوری اسلامی در بیش از سی سال گذشته، عرصه انتخابات و شرکت پرشور مردم در آن به گونه‌های مختلف و متفاوت بود؛ چه به عنوان نامزد و کاندیدا در هر دوره انتخاباتی و چه به عنوان رأی دهنده و چه به عنوان طرفدار و فعال ستادی کاندیداها و چه در موضع موافق با کسی یا مخالفت دیگری، در هر حال این عرصه حیات اجتماعی سیاسی نیز همچون عرصه‌های دیگر از باورها، انگیزه‌ها و رفتارهایی تشکیل شده است که مقید و محدود به حدود و چارچوب فرهنگی و دینی جامعه ماست. رهبری به عنوان راهبر نظام اسلامی به بایسته‌ها و نبایسته‌های اخلاقی این عرصه پرداخته است که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم: اول، ایشان به طرفین شرکت کننده در انتخابات و رقبا و طرفداران آنان را توصیه می‌کند که در برخورد با مباحث و مواضع رقیب، برخوردی از روی کرامت و بزرگواری نشان دهند و از رفتارهای ناشایسته شهروند اسلامی پرهیز نمایند. در انتخابات با کرامت رفتار کنند همه، چه آنهایی که نامزد می‌شوند، چه آنهایی که طرفدار آنهایند، چه آنهایی که مخالف با برخی نامزدها هستند[۸۱].

دوم اینکه، اجتناب از اهانت، تهمت و بدگویی و بد اخلاقی، از دیگر توصیه‌های رهبری در فرآیند انتخابات است[۸۲]. سوم، ایشان به فعالان در انتخابات نصیحت می‌کنند که جهت عزیز کردن خود با نامزد مورد نظرشان از خوار کردن رقیب در چشم مردم اجتناب کنند[۸۳].

رعایت موازین اخلاقی و اجتناب از ایجاد کدورت و پرهیز از کارهای زشت از موارد دیگر، توصیه رهبری است[۸۴]. خراب کردن یکدیگر، خراب کردن چهره کشور، خراب کردن ذهن مردم، خراب کردن چهره مسئولان دلسوز کشور اشکال دارد، ایجاد سؤال در ذهن مردم اشکال دارد. ایشان در نهایت همگان را به اتحاد و همدلی، وحدت و یکپارچگی در مقابل دشمن واحد فرامی خوانند [۸۵].[۸۶]

اخلاق اجتماعی و ملی

خُلقیات ملی در چگونگی سرنوشت ملت‌ها تعیین کننده‌اند و ملت‌ها می‌توانند با برخورداری از خلقیات ملی و اجتماعی به میزان زیادی به اهداف و آرمان‌هایشان نزدیک شوند و اساساً مقوله فرهنگ به لحاظ تأثیرش در شکل‌گیری و رقم زدن آینده ملت‌ها و سرنوشت کشورها با هیچ‌چیز دیگری قابل مقایسه نیست. به تعبیر رهبری، اگر ځلفیات اسلامی در جامعه‌ای رواج پیدا کند آن جامعه تبدیل به بهشت و گلستان می‌شود[۸۷]. ایشان معتقدند ما باید برنامه‌ریزی کنیم تا این خُلقیات عمومی و اجتماعی برای ملت ما ایجاد شود و مثلاً وجدان کاری و انضباط اجتماعی به وجود آید؛ زیرا خصوصیات برجسته ایمان همان چیزی است که یک ملت را پیش می‌برد و او را قادر می‌سازد تا دنیای خود را بسازد، دنیایی که غرق در مادیت نیست، دنیایی که در آن اخلاق حضور دارد، شرف و معنویت و انصاف و عدالت وجود دارد. چیزی که در دنیای مادی وجود ندارد[۸۸].

رهبر انقلاب جوانان را ترغیب به احراز آمادگی جهت برافراشتن کاخ با عظمت تمدن اسلامی می‌نماید[۸۹] و خُلقیات اجتماعی را زمینه‌ساز پیشرفت به سوی آن تمدن می‌داند و تدوین خُلقیات و توسعه و ترویج آن در جامعه و تبدیل خُلقیات بد به خُلقیات خوب و مفید و مؤثر را یک تکلیف محسوب می‌دارد[۹۰]. بر این اساس، شناخت فضائل فرهنگی تمدن غرب را امری لازم جهت ترویج آنها در جامعه اسلامی برمی‌شمارد[۹۱]. ضرورت توسعه و ترویج خُلقیات اجتماعی با استفاده از زمینه و ظرفیت‌های قانونی در جامعه نکته‌ای است که ذهن آیت الله خامنه‌ای به صورت دایمی درگیر آن بوده که چه کسی و نهادی می‌تواند متصدی این کار شود[۹۲].

خُلقیاتی که رواج آنها در جامعه ضرورت دارد و جامعه را به مدینه فاضله تبدیل می‌کند، عبارت‌اند از: مردم اهل صبر و استقامت شوند، اهل توکل باشند، اهل تواضع باشند، اهل حلم باشند، نسبت به جامعه احساس مسئولیت کنند، در جامعه قناعت وجود داشته باشد؛ اینها فضیلت‌هایی است که وجودش مفید و مؤثر است در کنار رذائلی که اگر نباشند، زمینه‌ساز رشد و تعالی اجتماعی و ملی ماست. پس مردم جامعه، به یکدیگر بدبین نباشند، بی‌تفاوت نباشند، زیاده‌روی و اسراف و ریخت و پاش نداشته باشند، حریص نباشند، افزون‌طلبی در امور مادی نداشته باشند[۹۳].

فضائل دیگری، چون عزم و اراده، غرور ملی، احساس توانائی، احساس قدرت بر اقدام و عمل و سازندگی، وجدان کاری، انضباط اجتماعی، نشاط و پی‌گیری، خستگی‌ناپذیری، همکاری و مشارکت و خطرپذیری نیز مورد توجه قرار دارد[۹۴].[۹۵]

منابع

پانویس

  1. امام خمینی، صحیفه امام، ج۳، ص۲۲۰.
  2. خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۱۴/۳/۱۳۸۴.
  3. ر.ک: امام خمینی، ولایت فقیه، ص۴۹؛ خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۲۹/۷/۱۳۷۱.
  4. خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۲/۳/۱۳۶۹.
  5. خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۲۴/۷/۱۳۶۹.
  6. خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۱/۱/۱۳۸۷.
  7. گرامی، علی، مقاله «اخلاق»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی، ص ۷۱.
  8. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۷، ص۱۹.
  9. جوادی آملی، عبدالله، مبادی اخلاق در قرآن، ص۲۶۴.
  10. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۶۷، ص۶۴.
  11. شرح غرر الحکم، ج۶، ص۴۵۰.
  12. شاطری، روح‌الله، مقاله «نظام اخلاق اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱ ص ۴۲۲.
  13. «فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  14. امام خمینی، ولایت فقیه، ص۴۹؛ ر.ک: امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۴، ص۳۹۱.
  15. خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۲۳/۴/۱۳۶۸.
  16. امام خمینی، صحیفه امام، ج۴، ۲۱۹-۲۲۰.
  17. خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۴/۱۰/۱۳۷۸؛ ۲۱/۹/۱۳۸۰؛ ۸/۳/۱۳۹۲.
  18. «و چون بر آن شویم که (مردم) شهری را نابود گردانیم به کامروایان آن فرمان می‌دهیم و در آن نافرمانی می‌ورزند پس (آن شهر) سزاوار عذاب می‌گردد، آنگاه یکسره نابودش می‌گردانیم» سوره اسراء، آیه ۱۶.
  19. خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۵/۶/۱۳۸۰.
  20. خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۸/۳/۱۳۹۲.
  21. خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۵/۶/۱۳۸۰؛ ۸/۳/۱۳۹۲.
  22. «و چون به سرپرستی در کاری دسترسی یابد می‌کوشد که در زمین تبهکاری ورزد و کشت و پشت را نابود کند و خداوند تباهی را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۲۰۵.
  23. «آیا در (کار) کسانی که ناسپاسی را جایگزین نعمت خداوند کردند و قوم خود را به «سرای نابودی» درآوردند ننگریسته‌ای؟» سوره ابراهیم، آیه ۲۸.
  24. «و بسا پیامبرانی که همراه آنان توده‌های انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست می‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۶؛ ر.ک: خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۲۷/۱۲/۱۳۸۰.
  25. امام خمینی، ولایت فقیه، ص۳۵.
  26. گرامی، علی، مقاله «اخلاق»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی، ص ۷۱.
  27. مهاجرنیا، محسن، اندیشه‌نامه مقام معظم رهبری، اثر منتشر نشده پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه، ص۷۷۹ و ۷۸۳.
  28. شاطری، روح‌الله، مقاله «نظام اخلاق اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱ ص ۴۲۲.
  29. امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۹، ص۳۵۶–۳۵۷؛ ج۲۰، ص۱۹۱.
  30. ر. ک: امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۴، ص۱۶۹؛ ج۱۹، ص۱۳۳-۱۳۵؛ خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۲۲/۳/۱۳۶۸؛ ۲۰/۶/۱۳۷۳.
  31. امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۲، ص۴۹۲؛ ج۱۵، ص۵۰۳-۵۰۵؛ امام خمینی، جهاد اکبر، ص۱۲-۱۸.
  32. امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۳۵۰.
  33. «داستان آنان که (عمل به) تورات بر دوش آنها نهاده شد اما زیر بار آن نرفتند همچون داستان درازگوشی است بر او کتابی چند؛ داستان آن گروه که آیات خداوند را دروغ شمردند بد (داستانی) است و خداوند گروه ستمگران را راهنمایی نمی‌کند» سوره جمعه، آیه ۵.
  34. ر. ک: امام خمینی، صحیفه امام، ج۹، ص۳۳۵.
  35. گرامی، علی، مقاله «اخلاق»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی، ص ۷۳.
  36. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱۶/۷/۱۳۷۵.
  37. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با روحانیون هرمزگان، ۱۱/۱۰/۱۳۶۳.
  38. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در جمع روحانیون قم، ۲۴/۱/۱۳۶۷.
  39. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در جمع طلاب قم، ۱۹/۳/۱۳۶۷.
  40. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در مراسم عمامه‌گذاری مدرسه علمیه مجد، ۱۲/۱۱/۱۳۶۶.
  41. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در مراسم عمامه‌گذاری، ۱۹/۷/۱۳۷۷.
  42. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در مراسم عمامه‌گذاری مدرسه علمیه مجد، ۱۲/۱۱/۱۳۶۶.
  43. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در اعزام طلاب به جبهه، ۲۹/۸/۱۳۶۶.
  44. شاطری، روح‌الله، مقاله «نظام اخلاق اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱ ص ۴۲۶.
  45. سایه‌سار ولایت، ج۶، ص۱۲۲ – ۱۲۶.
  46. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با انجمن اسلامی معلمان، ۶/۶/۱۳۶۲.
  47. شاطری، روح‌الله، مقاله «نظام اخلاق اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱ ص ۴۲۵.
  48. امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۴، ص۱۷۰.
  49. ر.ک: امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۴، ص۱۶۹-۱۷۰؛ ج۱۹، ص۳۲۵؛ خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۲۲/۲/۱۳۷۷.
  50. ر.ک: امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۶، ص۴۹۷-۴۹۸.
  51. امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۲، ص۴۹۹.
  52. امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۶، ص۴۹۸.
  53. خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۲۲/۲/۱۳۷۷؛ ۲۵/۲/۱۳۸۶.
  54. گرامی، علی، مقاله «اخلاق»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی، ص ۷۳.
  55. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با روحانیون در آستانه محرم، ۲/۲/۱۳۷۷.
  56. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با روحانیون مشهد، ۲۲/۴/۱۳۷۶.
  57. شاطری، روح‌الله، مقاله «نظام اخلاق اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱ ص ۴۲۷.
  58. خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۱۳/۱۲/۱۳۸۱.
  59. خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۲/۲/۱۳۷۷.
  60. امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۳، ص۴۳۲-۴۳۳.
  61. خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۲۶/۹/۱۳۸۲.
  62. ر.ک: مطهری، مجموعه آثار، ج۱۶، ص۷۸-۷۹؛ خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۱۴/۱۲/۱۳۸۷.
  63. گرامی، علی، مقاله «اخلاق»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی، ص ۷۴.
  64. امام خمینی، صحیفه امام، ج۷، ص۴۷۱.
  65. ر.ک: خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۲۱/۴/۱۳۷۲.
  66. خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۲۵/۶/۱۳۸۵.
  67. امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۲، ص۲۸۵-۲۸۶.
  68. امام خمینی، صحیفه امام، ۱۲/۲۸۵-۲۸۶؛ خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۱۰/۲/۱۳۸۹.
  69. گرامی، علی، مقاله «اخلاق»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی، ص ۷۴.
  70. خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۲۶/۲/۱۳۸۵.
  71. ر.ک: خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۲۶/۲/۱۳۸۵.
  72. گرامی، علی، مقاله «اخلاق»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی، ص ۷۵.
  73. شاطری، روح‌الله، مقاله «نظام اخلاق اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱ ص ۴۲۸.
  74. سخنان معظم‌له در خطبه‌های نماز جمعه، ۳۰/۱/۱۳۶۴.
  75. شاطری، روح‌الله، مقاله «نظام اخلاق اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱ ص ۴۲۸.
  76. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با فرماندهان سپاه، ۲۶/۶/۱۳۷۶.
  77. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با فرماندهان سپاه، ۲۶/۶/۱۳۷۰.
  78. شاطری، روح‌الله، مقاله «نظام اخلاق اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱ ص ۴۲۹.
  79. مطالب فوق از پایگاه اینترنتی دفتر نشر آثار معظم‌له نقل گردیده است.
  80. شاطری، روح‌الله، مقاله «نظام اخلاق اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱ ص ۴۲۹.
  81. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مردم قم، ۱۹/۱۰/۱۳۸۶.
  82. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مردم قم، ۱۹/۱۰/۱۳۸۶.
  83. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مردم ابرکوه، ۱۵/۱۰/۱۳۸۰.
  84. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۳۱/۲/۱۳۷۶.
  85. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با زائران امام رضا(ع)، ۱۵/۱/۱۳۷۱.
  86. شاطری، روح‌الله، مقاله «نظام اخلاق اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱ ص ۴۳۰.
  87. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، پیام به مناسبت نوروز، ۲۹/۱۲/۱۳۷۵.
  88. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در جمع رزمندگان مانور طریق القدس، ۳/۲/۱۳۷۶.
  89. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با خانواده شهدا، ۲۹/۵/۱۳۷۶.
  90. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با خانواده شهدا، ۵/۱۰/۱۳۷۳.
  91. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با دادستان کل انقلاب، ۳/۲/۱۳۷۱.
  92. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب، ۲۹/۹/۱۳۷۳.
  93. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات به مناسبت عید نوروز، ۲۹/۱۲/۱۳۷۵.
  94. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب، ۲۹/۹/۱۳۷۳.
  95. شاطری، روح‌الله، مقاله «نظام اخلاق اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱ ص ۴۳۱.