روشهای تربیتی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی
روشهای تربیت
روش (Method) در لغت به معنای قاعده، قانون، طریقه، شیوه، اسلوب، سبک و منوال است[۱] و ناظر به پیمودن مسیری برای رسیدن به هدفی است. به همین مناسبت، در علوم نظری، روش به راه یا قاعدهای اطلاق میشود که برای کشف حقیقت به کار میرود و در علوم عملی، مانند اخلاق، سیاست و تعلیم و تربیت، به راهی اطلاق میشود که برای رسیدن به هدفی عملی اتخاذ میشود[۲].
منظور از روشهای تربیتی آن دسته از عملکردها در مورد ایجاد، تغییر و هدفمندکردن بینش، نگرش و رفتار در مورد جنس، جنسیت و به طور کلی مسائل و موارد مربوط به تربیت میباشد. روشهای تربیت با توجه به اهداف به سه حوزه شناختی، عاطفی و رفتاری تقسیم میشوند. روشهای حوزهشناختی دانش و معلومات و تواناییها و مهارتهای ذهنی را دربر میگیرد. به سخن دیگر حوزهشناختی به جریانهایی که با فعالیتهای ذهنی و فکری سر و کار دارند مربوط میشود. روشهای حوزه عاطفی با علاقه، انگیزش، نگرش، قدردانی و ارزشگذاری سر و کار دارد.
حوزه روانی - حرکتی به زمینه مهارتهای حرکتی یا فعالیتهای بدنی ارتباط دارد. به عبارت دیگر، هر فعالیتی که علاوه بر جنبه روانی دارای جنبه جسمانی هم باشد در این حوزه جای دارد[۳].[۴]
تفکر
امام خمینی تفکر را به عنوان یک روش تربیتی مطرح و از آن به اول شرط مجاهده با نفس و حرکت به جانب حق تعالی یاد کردهاند[۵]. مراد امام از تفکر این است که انسان در هدف خلقتش بیندیشد و بداند که خداوند از خلقت انسان و این همه نعمتهایی که به او عطا کرده هدفی بالاتر از حیات حیوانی داشته و منظور از این خلقت، عالم بالا و بزرگتر است و این حیات حیوانی مقصود بالذات نیست[۶].
امام همچنین از تفکر به کلید بابهای معارف و خزائن کمالات و علوم یاد میکند و آن را مقدمه حتمیه سلوک انسانیت معرفی میکند و برای آن مراتبی قائل است: اولین و با فضیلتترین مرتبه را تفکر در حق و اسماء و صفات و کمالات او معرفی میکند[۷]. با این حال تفکر در کنه ذات پروردگار و چگونگی آن را ممنوع میداند[۸]. مرتبه دیگر، تفکر در لطایف صنعت و اتقان آن و دقایق خلقت است[۹] که انسان یکی از مهمترین مصادیق آن است[۱۰]. مرتبه دیگر تفکر در احوال نفس است[۱۱].
روش سه مرحلهای مشارطه، مراقبه، محاسبه
امام برای مجاهدت با نفس روش سه مرحلهای مشارطه، مراقبه و محاسبه را مطرح میکند. در این روش فرد در ابتدای روز با خود شرط میکند که بر خلاف دستورات الهی رفتار نکند و بر این امر تصمیم میگیرد و بر عمل به این شرط مراقبت میکند و خود را ملزم به عمل کردن به آن میداند و این وضعیت را در طول روز ادامه میدهد و در شب به محاسبه میپردازد و مشخص میکند آیا به شرطش وفا کرده یا خیر؟[۱۲].[۱۳]
روش موازنه
مراد از این روش آن است که انسان منافع و مضار هریک از اخلاق فاسده و ملکات رذیله، که زاییده قوای شهوت، غضب و واهمه است را با منافع و مضار هریک از اخلاق حسنه و ملکات فاضله که زاییده این قوا و تحت تصرف عقل و شرع است، با هم بسنجد و با خود بیندیشد که بهتر است به کدام یک اقدام کند[۱۴].[۱۵]
روش عمل به ضد
عمل به ضد عبارت است از اینکه فرد هریک از ملکات زشت را که در خود میبیند مدتی بر ضد آن قیام کند[۱۶] و با خواهشها و آرزویهای نفس به مجاهد برخیزد[۱۷]. این تنها راه غلبه بر نفس اماره است[۱۸].[۱۹]
روش تلقین و تکرار
در این روش فرد مسائل و محتواهای مربوط به خودسازی را به خود تلقین و تکرار میکند[۲۰]. از این رو، حضرت امام به فرزندش سید احمد توصیه میکند که به کمک تلقین نظر خود را نسبت به همه موجودات به ویژه انسانها نظر رحمت و محبت کند و تأکید میکند که این حقایق جز با مجاهدت و تلقین حاصل نمیگردد[۲۱].[۲۲]
هشداردهی و غفلتزدایی
انسانها باید دریابند که موقعیت این جهانی آنان بس خطیر و آسیبپذیر است. به رغم آنکه آدمیان از ویژگیها و بهرهمندیهای شاخصی برخوردارند اما نباید به کرامت و بهرهمندی هستیشناختی خود مغرور و فریفته شوند. امروزه افراد همین بهرهمندیها را راز برتری و شاخصبودن و مایه افتخار ابدی آدمیان برشمردهاند. آنان بر این باورند که انسانها همین که انساناند در مرکز هستی واقع شدهاند و همه چیز باید به سود آنان و در راستای تأمین منافع آنان سوق داده شود. این فریفتگی آنان را به غفلت و غروری کشانده که همه زندگی را به بیهودگی و لذتطلبی میگذرانند.
در چشمانداز انسانشناختی اسلامی، خدای متعال آدمیان را از کششها و گرایشهایی برخوردار ساخته که میتواند دستمایه کمال و رشد آنان باشد. کششهای درونی همانند سودگرایی، کمالجویی و زیانگریزی از کششهای درونی و فطری انسان است که آدمیان همگی آنها را در نهاد خود تجربه کنند. این گرایشها و کششها ابزار حرکت و بلکه شتابدارتر شدن حرکت تکاملی انسان است.
همچنین آدمیان در زندگی خود دریافتهاند که همواره بر سر یک دو راهی قرار گرفتهاند که یکی به کمال جاودانه و بیکران و دیگری به افول و از دست رفتن همیشگی و بیمرز میانجامد. از این رو، یکی از مهمترین روشهای تربیتی، هشداردهی و غفلتزدایی از انسان است. مقام معظم رهبری با توجه به اصل توحیدمحوری تأکید بر این دارد که مربیان تربیتی باید هشداردهی و غفلتزدایی را به صورت نکتهای کلیدی در تربیت اسلامی دنبال کنند. ایشان همچنین بیان میدارد که مراسم و مناسک دینی مؤلفهای برای غفلتزدایی و ترفندی برای هشداردهی از طرف خداوند و قرارگرفتن در مسیر تربیت الهی است. این مناسک عاملی برای هشداردهی و عدم بیگانهگرایی و خودفراموشی و غفلتزدایی از یاد خداوند میباشد[۲۳].[۲۴]
روش الگودهی
پرورش گرایش و عادتهای مطلوب تربیتی، یکی از اهداف مهم تربیت است. به همین سبب در سیره پیامبر و اهل بیت(ع) افزون بر ایجاد زمینه مناسب و دادن آگاهی و بصیرت برای تربیت، پرورش گرایشها، عادتها، و الگودهی مطلوب تربیتی نیز مورد توجه بوده است. روش الگودهی از این جهت اهمیت دارد که متربی رفتار تربیتی را در عمل با همه جزئیات و ظرافتهایی که در اجرای آن وجود دارد، مشاهده میکند و به همین سبب نه تنها با خود رفتار تربیتی بلکه به شرایط و تحقق آن و تأثیراتی که بر دیگران بر جای میگذارد و به جایگاه آن در مقایسه با سایر رفتارها پی میبرد. مقام معظم رهبری الگوبرداری از انسانهای متدین انقلابی مسلط بر نفس و عامل برای خدا را لازمه و موجب پایداری حکومت اسلامی میداند و اذعان میدارد که حکومت اسلامی با داشتن افراد زیادی از این قبیل پایداری و استمرار خواهد یافت[۲۵].[۲۶]
روش تشویق و تنبیه
تشویق و تنبیه از ابزارهایی است که برای تربیت به کار گرفته میشود. در روانشناسی و تعلیم و تربیت، امر تشویق و تنبیه یکی از عوامل و محرکهای مهم یادگیری تلقی میشود. تشویق و تنبیه یکی از شاخصهای مهم برقراری روابط انسانی است که اعمال درست آنها زمینههای برقراری روابط انسانی را فراهم میسازد. تشویق و تببیه گستره وسیعی از فعالیتها را دربر میگیرد و بر بسیاری از شاخصهای دیگر اثر میگذارد. کارشناسان معتقدند برای رشد عاطفی و ذهنی، پاداش و تبییه لازم است. این ابزارها مانند همه روشها و فنون تربیتی آنگونه از حساسیت برخوردار است که کاربرد به موقع آن آثار مثبت و سازنده و کاربرد نابجای آن سبب به وجود آمدن رفتارهای منفی و مخرب مانند افسردگی، ناکامی، بیتفاوتی، تعارض و گاه پرخاشگری در بین تربیتشوندگان میشود. تشویق در لغت به معنای به شوق در آوردن و کار کسی را ستودن و او را دلگرم ساختن است. تشویق از تمایلات فطری هر انسانی است که تا پایان عمر در او باقی میماند و تنبیه عبارت است از آگاه ساختن فرد نسبت به نتایج نامطلوبش. در تعلیم و تربیت وقتی از تشویق و تنبیه صحبت میشود منظور این است که فرد را با رفتار درست و نادرست آشنا کنیم و نتیجه عمل نیکو و عواقب رفتار ناپسند را به او بشناسانیم[۲۷].
تشویق و تنبیه دو روش تربیتی است که برای رعایت مقررات و انضباط باید مدّنظر قرار گیرد. تنبیه در مواردی به کار میرود که رفتار متربی ناپسند، و برخلاف مقررات است و میخواهیم آن را خاموش و تضعیف کنیم. این دو روش باید به طور صحیح به کار رود تا موجب آرامش خاطر گردد. تشویق باید بهجا و مناسب باشد و به محض مشاهده و انجام رفتار مناسب از سوی متربی باید اعمال گردد و از تشویقهای بیمورد نیز خودداری شود. تشویق مناسب و بهجا در یادگیری تأثیر به سزایی دارد. تنبیه نیز باعث تضعیف رفتارهای ناپسند میشود و اکثراً تنبیه به خاطر رفتاری است که مورد قبول بزرگان و اجتماع نیست. تنبیه نیز باید بهجا و درست اعمال شود و مناسب خطای کودک باشد، و به محض انجام کار خلاف از سوی کودک باید اعمال گردد و دلیل تنبیه نیز روشن شود. مقام معظم رهبری در امور اجرایی و تربیتی تشویق و تنبیه را برای کسانی که در اداره کار خود خوب و صحیح و مطابق برنامه کار کنند و یا تخطی کنند امری لازم میداند[۲۸].[۲۹]
روش آراستن ظاهر
این روش و شناخت آن و عارف بودن مربّی به آن میتواند نقش اساسی در تربیت داشته باشد. مربی در برقرار کردن ارتباط تربیتی باید به آراستگی ظاهر بپردازد تا از عوامل ظاهری نفرت و گریز نیز تهی باشد. آراستگی لزوماً مرادف اشرافمنشی نیست، بلکه با سادگی نیز جمع میشود. آراستگی ظاهر در مورد خود متربّی نیز صادق است. ظاهر آراسته آدمی، صفا و آراستگی باطنی را در پی میآورد. رهبر انقلاب رعایت آراستن ظاهر را برای کسانی که توقع و انتظار بیشتری جامعه به خاطر لباسشان و یا به خاطر مقامشان و یا به خاطر نفوذشان در تربیت اجتماعی دارد، لازم میداند و انحراف متأثرین در تربیت را زشتتر از دیگران و دردناکتر میداند[۳۰]. رهبری تأکید بسیار دارند که آراستن ظاهر به عنوان یک روش اساسی مورد اهتمام قرار گیرد؛ چراکه خداوند انسان را جامع ابعاد آفرید چنانکه میفرماید ﴿وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ﴾[۳۱][۳۲].[۳۳]
روش موعظه حسنه
کلام، آینه مفاهیم و معانی است. این آینه هر چه مصفاتر باشد به همان میزان بر شفافیت و نفوذ مفاهیم و معانی خواهد افزود، از این رو لازم است مربی بنگرد که معانی و مفاهیم مورد نظر را در برابر چه آینهای قرار میدهد. کژ و کدر سخن گفتن در حکم پایمال ساختن معانی است. چنین نیست که اگر محتوا برجسته باشد، در هر قالبی به چشم آید. مربی نباید در عرضه معانی خویش، هر واژهای را که زودتر از واژههای دیگر به ذهنش دوید، به کارگیرد، بلکه باید در پی آن باشد که تعبیرهای بلند بیافریند. گاه یک تعبیر مناسب، به تنهایی، به وزن کتابی سخن دارد و اثرش در آدمی پایدار و پر دوام است. قرآن که سخن خداوند است و برای تربیت انسان نازل شده، این شیوه را در اوج نمایان میسازد. ملاحظه آیات قرآن آشکار میکند که کلمات و جملات، با زیباترین هیئت مورد استفاده واقع شده است. به باور رهبر انقلاب، انسانی که مراقب کلام خود نباشد و موعظه حسنه را به کار نگیرد، نمیتواند منشأ تربیت صحیح باشد[۳۴].[۳۵]
مبالغه در عفو
یکی از روشهای تأثیرگذار که استفاده از آن میتواند مربی را در مسیر تربیت یاری نماید مبالغه در عفو است. اصل فضل (و رحمت) مانع آن است که فرد، به محض ارتکاب اولین خطا مورد مؤاخذه و مجازات قرار بگیرد، بلکه به موجب آن لازم است که مربی، ابتدا عفو کند و حتی در این عفو مبالغه ورزد. ابتدا کردن به عفو بدین معنی است که مربی خود اقدام به عفو کند، نه اینکه عفو او در برابر اعتذار متربّی باشد. طبق این روش، مربی موارد فراوانی از خطاها و لغزشهای متربّی را نادیده میگیرد. رهبر انقلاب با متذکر شدن اینکه مبالغه در عفو، آموزه رسول اکرم(ص) به جامعه بشریت است، آن را حتی در شرایط مغلوبیت لازم و اساس تربیت الهی میداند[۳۶].[۳۷]
روش توبه
یکی دیگر از مظاهر اصل فضل و رحمت، روش تربیتی توبه است. «توبه» به معنی بازگشت است و صرفاً به معنی بازگشت از گناه نیست. از این رو توبه اختصاص به انسان ندارد، بلکه خداوند نیز در مقام تربیت انسان دارای توبه است. «توبه» به مثابه یک روش تربیتی است. به مقتضای روش توبه، باید برخورد مربی با فرد خطاکار، نمودار رحمت باشد. این روش ایجاب میکند که مربی، خود به استقبال خطاکار برود. مربی نباید به محض دیدن خطا در فرد، او را از خویش براند، بلکه باید احتمال دهد که او حتی متوجه خطای خویش نیز نبوده باشد. کسانی که با دیدن خطا، به تنبیه میپردازند، گاه فرد را به سبب چیزی تنبیه میکنند که تنها خود از آن مطلعاند. چنین برخوردی بار تربیتی ندارد؛ زیرا در فرد، حالت بازگشت درونی ایجاد نمیکند. طبق روش توبه، نخست باید به استقبال خطاکار رفت و او را متوجه خطایش نمود و جهات مختلف و آثار و تبعات آن را تبیین نمود، به نحوی که مایه بازگشت از خطا در وجود او ریشه بدواند و چنین است که توبه مربی، تو به ساز است. رهبر انقلاب یکی از مقاصد در تربیت الهی که هدف نهایی آن قرب رضوان میباشد را توبه میداند و نظر بدین دارد که توبه و نفس اینکه انسان در مقابل خدا میایستد و اظهار کوچکی و حقارت میکند یک علو مقام و مرتبه تربیتی برای انسان میباشد[۳۸].[۳۹]
روش تبشیر
تربیت، مستلزم تن دادن به تکالیف است و این امر فینفسه، زایل کننده رغبت است. این تلخی را باید به طریقی کاست تا توان تکالیف میسّرتر شود. یکی از روشهایی که کارآمدی بسیار در این نقش دارد، روش تبشیر است. تبشیر به معنی بشارت دادن به عطایایی است که پس از به دوش گرفتن تکالیف، به فرد ارزانی خواهد شد. مقام معظم رهبری با توجه به نقش رسول اکرم(ص) که دارای مقام رسالت و انذار و تبشیر است، مربیان تربیت را ملزم به استفاده از روش تبشیر میداند و اعتقاد بر این دارد که مربیان مبشر، آغاز کننده راه هدایت هستند[۴۰].[۴۱]
روش تولی و تبری
تولی به معنای دوستی با دوستان خدا و تبری به معنای دشمنی با دشمنان خداست. این همان توصیه فراموشنشدنی امامان ماست که به خدا دعوت کنیم و در راستای دوستی با دوستان او و دشمنی با دشمنان او حرکت کنیم.
وقتی انسان در راه خدا حرکت میکند و برای او کار میکند، هنگامی که سختیها را مشاهده کرد، میفهمد که وظیفه او دشوارتر است؛ پس شادابتر و پرانگیزهتر میشود. واقعاً در راه خدا، سختی و مانع و مشکلات و انواع چیزهایی که آدمهای معمولی را مأیوس و قدرنشناس میکند، از دل او کنده میشود و انگیزه او پر رنگتر میشود[۴۲].[۴۳]
عوامل تربیت
عوامل تربیت به اموری، به جز رفتارهای اختیاری مربی، اطلاق میشود که به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم و آگاهانه یا ناخودآگاه بر متربّی و فرایند تربیت اثرگذارند. عامل اثرگذار، ممکن است محیط، فضای خانواده، فعالیت یا امری مادی یا معنوی باشد که بر بینشها و گرایشهای قلبی متربّی مؤثر واقع شده است.
عوامل فردی
عوامل متعدد فردی و اجتماعی در عرصه تربیت نقش دارند. مهمترین عوامل فردی به شرح ذیل بیان میگردد:
وراثت
تربیت فرایندی است که اگر به درستی انجام پذیرد، باید به زمینهها و شرایط قبل از ازدواج نیز اهمیت دهد. یکی از زمینههای قبل از شروع تربیت و حتی قبل از ازدواج انتخاب همسر است. انتخاب همسر از این جهت که وراثت از طریق وی انتقال مییابد دارای اهمیت است. از این رو در منابع دینی و توصیه بزرگان آمده است: «اولین گام در تربیت فرزند، انتخاب همسر شایسته و صالح است؛ زیرا از یک سو، صفات خاصی از او به فرزند انتقال مییابد و از سوی دیگر، مادر و پدر در ایجاد محیط تربیتی نقش مهمی ایفا میکند». مقام معظم رهبری با تأکید بر اصلی بودن نقش همسر و مادر در یک خانواده، نظر بدین دارد که اگر اصل خانواده یعنی همسر خانواده دارای صفات طیبه نباشد و از این باب خانواده زیر سؤال برود تمام هستی یک جامعه در مسیر تربیت الهی قرار نخواهد گرفت و لذا بر همین اساس به نقش وراثت و صفات والدین اهمیت به سزا داده شود[۴۴].[۴۵]
لقمه حلال
از چیزهایی که در دنیای تربیت مورد بیتوجهی قرار گرفته و فراموش شده است لقمه حلال و حرام است. در تمام کتابهای تربیتی شرق و غرب بحثی درباره لقمه نیست. حال آنکه امام حسین(ع) روز عاشورا خطاب به دشمنان فرمود: «فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُكُمْ مِنَ الْحَرَامِ» میدانید چرا سخنان من در شما اثر نمیگذارد؟ چون شکمهای شما از حرام پر شده است. رهبر انقلاب با تأکید بر کسب رزق و روزی از راه حلال تأکید بر این دارد که کسب حرام باعث اختلال زندگی میگردد لذا در تربیت اسلامی برای حفظ ولایتمداری و تحت فرمان الهی واقع شدن، از رزق حرام به شدت نهی میکند[۴۶].[۴۷]
عوامل اجتماعی
عوامل متعدد فردی و اجتماعی در عرصه تربیت نقشآفرین هستند. مهمترین عوامل اجتماعی تربیت از دیدگاه مقام معظم رهبری به شرح ذیل است.
محیط خانواده
خانواده مهمترین و مؤثرترین عامل در تربیت فرزندان است. اهمیت خانواده از آنجا دوچندان میشود که از سویی در عامل وراثت نقش دارد و از سوی دیگر از ابتداییترین و نخستین عوامل تأثیرگذار محیطی به حساب میآید؛ علاوه بر اینها خانواده نه تنها خود از عوامل برجسته محیطی است، بلکه در تعیین و زمینهسازی سایر عوامل محیطی نیز مؤثر است زیرا خانواده میتواند زمینه پیدا نمودن دوستان شایسته برای فرزندان را فراهم نماید. خانواده میتواند مدرسه مناسب، محله مناسب و همسایههای مناسب برای آنان فراهم نماید. مقام معظم رهبری در تربیت اسلامی خانواده را یک رکن و عامل اساسی میداند که خانواده میتواند با ارئه و ایجاد زمینههای تربیتی سالم، اجتماع انسانی را به سوی نورانیت و پیشرفت سوق دهد[۴۸].[۴۹]
محیط اجتماع
از جمله عواملی که در تربیت نقش اساسی دارد و بر رفتار ما تأثیر میگذارند، محیطهای فرهنگی و اجتماعی است که ما در آن به دنیا میآییم و به بلوغ میرسیم. درست است محیطها این نقش تعیینکننده در تربیت را ندارند، اما به عنوان بسترها و زمینههایی که ما در آن به کنش متقابل با دیگران میپردازیم میتوانند نقش شرایط محدودیتآفرین و یا امکانبخش را ایفا نمایند؛ یعنی نقش تسهیل کننده و یا مخل تربیت را ایفا نمایند. رهبر انقلاب تأثیر محیط بر تربیت انسان و اصطکاک آن با ذهن انسان را یک امر طبیعی میداند و نظر به این دارد که انسان در فضای غیر دینی فقط میتواند به وظایف فردی برسد اما نورانیت و صفای باطن تنها در یک محیط دینی، امری شدنی است[۵۰].[۵۱]
مربیان تربیت
غزالی در تعریف تربیت دو قید و پسوند را لحاظ کرده و مؤلفههای تربیت را مرکب از سه ضلع مربی، پیراستن و آراستن متربی دانسته و آورده است که پیری باید که او را ارشاد و تربیت کند و اخلاق بد از وی ستاند و به در اندازد و اخلاق نیکو به جای آن نهد و معنای تربیت این است[۵۲]. از این رو یک ضلع اصلی در نظام تربیت اسلامی مربیان هستند که وظیفه پرورش تمام ابعاد روحی و جسمی انسان را دارند.[۵۳]
خداوند رب العالمین
رهبر انقلاب مطابق با بینش اسلامی که اساس نظام تربیت ما به آن بینش استوار است، فطرت انسان را متوجه پروردگار خود میداند و خداوند رب العالمین را مربی انسان معرفی میکند. چنان که میفرماید: «كُلُّ مَوْلُودٍ يُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ»[۵۴] هر بنی آدمی بر اساس سرشت انسانی، یک چیز خوب و مطهر و پاکیزهای متولد شده که این سرشت انسانی همان فطرت انسانیت، فطرت صراط مستقیم، فطرت اسلام، فطرت توحید است که خداوند مربی اوست»[۵۵].[۵۶]
پیامبران عظام و ائمه هدی(ع)
مقام معظم رهبری بر این باور است که اصلاح در مقام تربیت و تزکیه و تهذیب، یکی از بزرگترین و سنگینترین مسئولیتهای پیامبران است. ایشان بیان میدارد که خردورزیهای بشر در طول تاریخ و خلقیات انسانها ادامه حیات را برایشان فراهم ساخته و فضائل اخلاقی همه ناشی از تعالیم پیغمبران است[۵۷] و اعتقاد بر این دارد که پیامبران قبل از اینکه معلم انسانها باشند، مربی آنها بودهاند و علت برندگی تیغ توحید و قوت بازوی موحدی را در نفوذ انبیاء(ع) و در تربیت انسانها میداند[۵۸].[۵۹]
علمای ربانی و روحانیون متعهد
رهبر معظم انقلاب اذعان میدارد که علماء دین در اسلام، پیشروان اصلاح و ترقی و پیشرفت ملتاند و بیان میدارد آنچه که در خطبه نهجالبلاغه آمده است: «وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَنْ لَا يُقَارُّوا عَلَى كِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ»؛ منظور تنها روحانیون متعهد و عالم میباشد که در مقابل ظلم، بیعدالتی، تجاوز انسانها به یکدیگر نمیتوانند ساکت و بیطرف بمانند[۶۰].
ایشان با اقتباس از حدیث نبوی که «إِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِيَاءِ» کار علماء را ادامه راه انبیاء میداند و اشاره بدین دارد که انبیاء کارشان مسألهگوئی فقط نبود و هدف اصلی انبیاء پرورش نفوس انسانی است و اگر انبیاء فقط به این اکتفا میکردند که حلال و حرامی را برای مردم بیان کنند، مشکلی به وجود نمیآمد؛ کسی با اینها درنمیافتاد و علمای وارث، ادامهدهندگان راه انبیاء میباشند[۶۱].[۶۲]
معلمان و استادان
معلمان و اساتید که نقش اساسی در پرورش و پرورانیدن روحیه متعلمین دارند در نظام تعلیم و تربیت اسلامی از اهمیت به سزایی برخوردارند. مقام معظم رهبری با تکیه بر نقش استاد در نظام رفتاری و اخلاقی، حرکت صحیح امت را در جهت تکریم استاد، تکریم عناصر فاضل، به خصوص تکریم مراجع تقلید میداند[۶۳].[۶۴]
رسانهها
انسان در زندگی اجتماعی و در برخورد با غیر خود، نیاز شدیدی به ارتباط دارد و تنها از این طریق است که نیازهای فردی و اجتماعی خود نظیر نیاز به احساس امنیت و میل به رشد را برآورده میکند. انسان از همان آغاز برای برقراری ارتباط و رساندن پیام خود به دیگران، شیوههای گوناگونی را به کار برده است؛ از اشارات، کلمات و اشارههای رمزی اولیه گرفته، تا استفاده از پیشرفتهترین و در عین حال پیچیدهترین وسایل ارتباطی مدرن امروزی. نظر به اینکه از طرفی حوزههای معرفتی و علمی بسیار وسیع و دارای سرعت چشمگیری از پیشرفت در زمینههای مختلف میباشد و بهکارگیری صرف روشهای تقلیدی و نقل و انتقال معارف توسط نظام رسمی تعلیم و تربیت، مؤثر نبوده و بر تمام ابعاد و جوانب امر پوشش کافی ندارد و از طرف دیگر، استفاده و بهره بردن از دستگاههای اطلاعرسانی و رسانههای گروهی آسان است و دارای توان بالا و امکانات وسیعی در جهت انتشار بین گروههای مختلف مردم میباشد، بنابر این کمک گرفتن از دستگاههای اطلاعرسانی و رسانهها برای استحکام بخشیدن به فرایند تعلیم و تربیت و تعمیق آن در زمینههای مختلف و حوزههای علمی، فنی و ادبی در خارج از مدرسه بیش از پیش ضروری است. ایشان از جمله وظایف رسانهها را یاددهی و یادگیری، اندیشهپروری، هدایت و راهنمایی، افزایش آگاهیهای اجتماعی و رشد اجتماعی در ابعاد مختلف میدانند.[۶۵]
والدین
کلاس اول تربیت و آموزش انسان در خانواده است و کودک دروس اولیه زندگی را از پدر و مادر و اطرافیانش فرا میگیرد. از این رو ایشان از جمله وظایفی که بر عهده زنان میداند در داخل خانه و خانواده است، مسأله تربیت فرزند است. والدینی که به خاطر فعالیتهای خارج از خانواده، از آوردن فرزند استنکاف میکنند، برخلاف طبیعت بشری و زنانه خود اقدام میکنند. کسانی که فرزند و تربیت فرزند و شیر دادن به بچه و در آغوش مهر و عطوفت بزرگ کردن فرزند را برای کارهایی که خیلی متوقف به وجود آنها هم نیست، رها میکنند، دچار اشتباه شدهاند. بهترین روش تربیت فرزند انسان، این است که در آغوش پدر و مادر و با استفاده از مهر و محبت اور پرورش پیدا کند[۶۶].[۶۷]
منابع تربیت
تعلیم و تربیت اسلامی برگرفته از متون و سیره انبیاء و ائمه اطهار است که در آن منبع عقل نیز لحاظ گردیده است. متن اصلی تربیت اسلامی برگرفته از قرآن کریم است.
قرآن
قرآن کریم کلام بینظیر خداوند است، و در بین این همه موجودات مخاطب او انسان است، انسانی که دارای روحی الهی است، دارای قلبی برای فهمیدن و دلی برای ادراک کردن است. در اعتبار و ارزش قرآن، همین بس که سخن بیمانند خداست و در اعتبار و ارزش انسان، همین بس که هم سخن و مخاطب خداوند برای وحی انسان است.
قرآن یک کتاب آسمانی و کاملاً غیر بشری و نازل شده از ناحیه خداوند و از جهان غیب است. بر هر کس که قرائت شود یا هر کس که قرائت کند به شدت تحت تأثیر کلمات معنوی آن قرار میگیرد. هیچگاه از خواندن آن خستگی و ملالت حاصل نمیآید بلکه هر لحظه آدمی را که صاحب دلی پذیرا و قلبی صاف باشد، به سوی خود میکشاند و در واقع صاحب جاذبهای قوی و نیرومند است. این است که هرکس به سمت آن میرود، به گونهای از آن تأثیر گرفته و لاجرم نمیتواند این تأثیر را پنهان کند. مقام معظم رهبری قرآن کریم را از منابع تربیت میداند که تأمل در آیات آن از طرفی موجب اراده و استقامت افراد و از سوی دیگر موجب تربیت انسانهایی میشود که با دنیای کفر و ظلمات به ستیز میایستند[۶۸].[۶۹]
سنت
مطالعه سنت نبوی و احادیث پیامبر(ص) و توجه به آن از نظر سند و متن، یکی از بارزترین علایم نهضت اسلامی معاصر میباشد و در رشد و نمو جسمی و روحی و در پرورش همهجانبه انسان اهمیت شایان توجهی دارد؛ تا آنجا که بر مبنای تحقیقات و بررسیهای انجام شده در سیره و سنت پیامبر(ص)، جسم و روح و ذهن و فکر انسان مسلمان، متناسب با جو و فضای اسلامی و شخصیت او در راستای ربانی شدن شکل گرفته و در تمام مراحل زندگی و مسئولیتهای اجتماعی آماده پذیرش تربیت و شایسته تبعیت بدون چون و چرا از طریق سلوک و سیرت رسول گرامی میگردد. مقام معظم رهبری در پرتو تمسک به منابع تربیتی چون سنت قطعی نبوی مانند حدیث ثقلین و تبعیت از اهل بیت(ع) راه روشنی در مسائل تربیتی روبروی ما قرار میدهند[۷۰].[۷۱]
عقل
عقل مهمترین چراغ هدایت برای انسان به شمار میآید که حتی پس از شکلگیری هندسه فکری انسان، تلاش میکند از روشنگری خود نکاهد. انسان عاقل آفریده شده و به برکت عقل، جویای حق و عدالت است. او برای رسیدن به هدف نیازمند برنامه و روشی تربیتی و سازنده میباشد. بشر با قطع نظر از آموزههای دینی تلاش کرده با استمداد از عقل خود در عرصه نظر (بینشها) و عمل(روشها و کنشها) به صحیحترینها و بهترینها دست یابد و توفیقاتی نیز داشته است: اما خود اذعان دارد که نتوانسته به وسیله عقل به گونهای کامل و خدشهناپذیر همه نیازهای خود را پاسخ گوید. دین به ویژه دین اسلام گر چه آمد تا به وسیله وحی و از جانب خدا بشر را به کاملترینها وکمال غایی برساند: «اما اینگونه نبوده که عقل را بیارزش معرفی کرده و از صحنه زندگی بشر حذف کند، بلکه به دلالت آیات و روایات بسیار نقش او را در همه عرصهها به خصوص در زمینه تربیت تأکید کرده و تنها در مواردی که آدمی دچار خطا شده، یا در دست یابی به حقیقت و مصلحت ناتوان بوده او را راهنمایی و دستگیری کرده است». ایشان عقل و هوش برانگیخته شده را از عنایات الهی بر میشمارند که اگر ملتها در زندگی روزمره خود از این عنایت الهی که منبع رشد و تعالی بشری است، استفاده نکنند دچار عقبماندگی اجتماعی تربیتی و متحمل حوادث ناگواری خواهند شد[۷۲].[۷۳]
منابع
پانویس
- ↑ علیاکبر دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه روش.
- ↑ گروهی از نویسندگان زیر نظر محمدتقی مصباح، فلسفه تعلیم وتربیت، ص۴۴۵.
- ↑ سیف، علیاکبر، روانشناسی پرورشی، تهران: آگاه، ص۱۳۶ و ۱۳۷.
- ↑ لطفی و شعبانی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص ۴۶۹.
- ↑ شرح چهل حدیث، ص۶.
- ↑ شرح چهل حدیث، ص۷ – ۶.
- ↑ شرح چهل حدیث، ص۱۹۱.
- ↑ شرح چهل حدیث، ص۱۹۲.
- ↑ شرح چهل حدیث، ص۱۹۵.
- ↑ شرح چهل حدیث، ص۱۹۷.
- ↑ همتبناری، علی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری امام خمینی، ص۳۸۶.
- ↑ شرح چهل حدیث، ص۹.
- ↑ همتبناری، علی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری امام خمینی، ص۳۸۷.
- ↑ شرح چهل حدیث، ص۱۸.
- ↑ همتبناری، علی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری امام خمینی، ص۳۸۷.
- ↑ شرح چهل حدیث، ص۲۵.
- ↑ شرح چهل حدیث، ص۱۵۹.
- ↑ شرح چهل حدیث، ص۹۶.
- ↑ همتبناری، علی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری امام خمینی، ص۳۸۷.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۴، ص۳۹۷.
- ↑ وعده دیدار، ص۹۰.
- ↑ همتبناری، علی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری امام خمینی، ص۳۸۸.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، پیام به حجاج بیت الله الحرام، سال ۱۳۷۰، ص۳۹.
- ↑ لطفی و شعبانی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص ۴۷۰.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، به همراه حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینی، ۱۴/۹/۱۳۶۹.
- ↑ لطفی و شعبانی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص ۴۷۱.
- ↑ www.tebyan.net.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، ۷/۵/۱۳۶۹.
- ↑ لطفی و شعبانی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص ۴۷۲.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه در دانشگاه تهران، ۲۹/۱۱/۱۳۷۲.
- ↑ «و از ایشان کسانی هستند که میگویند: پروردگارا! در این جهان به ما نکویی بخش و در جهان واپسین هم نکویی ده و ما را از عذاب آتش نگاه دار» سوره بقره، آیه ۲۰۱.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، پیام به کنگره عظیم حج، ۱۷/۹/۱۳۸۷.
- ↑ لطفی و شعبانی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص ۴۷۳.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، ۱۳۷۹.
- ↑ لطفی و شعبانی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص ۴۷۴.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، ۲۳/۲/۱۳۷۹.
- ↑ لطفی و شعبانی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص ۴۷۴.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، ۷/۱۲/۱۳۷۱.
- ↑ لطفی و شعبانی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص ۴۷۵.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حضرت علی بن موسی الرضا(ع) در روز عید سعید غدیر خم، سال ۱۳۸۰.
- ↑ لطفی و شعبانی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص ۴۷۵.
- ↑ دیدار با رئیس جمهور و اعضای هیئت وزیران ۱/۶/۱۳۶۹. حدیث ولایت، ج۵، ص۱۰۴.
- ↑ لطفی و شعبانی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص ۴۷۶.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اعضای شورای فرهنگی، اجتماعی زنان، ۱۶/۱۰/۱۳۶۹.
- ↑ لطفی و شعبانی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص ۴۷۶.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، پیام نوروزی به مناسبت حلول سال جدید، ۱۳۷۴.
- ↑ لطفی و شعبانی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص ۴۷۷.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در مراسم اجرای خطبه عقد ازدواج، ۲۰/۴/۱۳۷۰.
- ↑ لطفی و شعبانی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص ۴۷۸.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در جمع کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، ۲۱/۹/۱۳۸۰.
- ↑ لطفی و شعبانی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص ۴۷۸.
- ↑ غزالی، مکاتیب فارسی، ص۸۷.
- ↑ لطفی و شعبانی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص ۴۸۶.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۱۳.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، مصاحبه با مجله آیندهسازان، ۲۱/۷/۱۳۶۵.
- ↑ لطفی و شعبانی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص ۴۸۶.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کاگزاران نظام به مناسبت مبعث فرخنده پیامبر مکرم اسلام، ۱۱/۶/۱۳۸۴.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با شرکتکنندگان در سمینار معاونین پرورشی و هستههای مشاوره سراسر کشور، ۱۰/۱۰/۱۳۶۴.
- ↑ لطفی و شعبانی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص ۴۸۶.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در کردستان، ۲۳/۲/۱۳۸۸.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در جمع طلاب شیعه و سنی کردستان، ۲۳/۲/۱۳۸۸.
- ↑ لطفی و شعبانی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص ۴۸۷.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در جمع طلاب و فضلا و اساتید حوزه علمیه قم، ۲۹/۷/۱۳۸۹.
- ↑ لطفی و شعبانی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص ۴۸۷.
- ↑ لطفی و شعبانی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص ۴۸۷.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در اجتماع زنان خوزستان، سال ۱۳۷۵.
- ↑ لطفی و شعبانی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص ۴۸۸.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، سال ۱۳۶۹.
- ↑ لطفی و شعبانی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص ۴۸۹.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، پیام به کنگره بزرگداشت حضرت آیتالله العظمی بروجردی و علامه شیخ محمود شلتوت، ۱۸/۱۰/۱۳۷۹.
- ↑ لطفی و شعبانی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص ۴۹۰.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در مراسم بیعت جمع کثیری از اقشار مختلف مردم جهرم و بخشهای تابعه، کاشان، فریمان، سرخس، احمدآباد، نکا، بوشهر، بندر دیلم و خواهران بندر گناوه، ۱۸/۴/۱۳۶۸.
- ↑ لطفی و شعبانی، مقاله «نظام تربیتی اسلام»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۱ ص ۴۹۰.