سوء استفاده از قدرت و ثروت

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از سوء استفاده از قدرت)

مقدمه

قدرت می‌تواند نفوذ کلام با قدرت معنوی باشد؛ لذا قدرت در راه‌های مشکوک به طور ضابطه‌مند مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرد که هزینه‌های شگرف و وحشتناکی به جوامع وارد می‌کند.

«سوءاستفاده از قدرت» یک اشتباه نیست، یک تقصیر در فرد و سیستم است، این یکی از ویژگی‌های اساسی جوامع است که در حقوق، سیاست و دین... فی نفسه اختلال ندارد بلکه در مقام عمل به آن‎ها اختلال ایجاد می‌کند، بسیار مورد توجه قرار می‎‌گیرد. «سوءاستفاده از قدرت»، شامل رفتارهایی است که هر چند هنوز ممکن است در قوانین داخلی جرم‎انگاری نشده باشد. از این رو، جرم‎انگاری آن بر پایه حقوق داخلی کشورها، ضروری است می‌‌توان گفت که ترجمانی از قدرت عمومی است. قدرت زمانی عمومی است که به یک شخص یا گروهی از اشخاص که به نمایندگی یا از سوی جامعه عمل می‌کنند، واگذار شده باشد. قدرت، در این معنا، برای وجود هر جامعه‌ای حیاتی و اساسی است. هنگامی که قدرت به طور مشروعی به کار گرفته می‌شود که بتواند خیر و منفعتی برای همگان باشد؛ همچنان که می‌‌توان آن را برای پشتیبانی از بی‌گناه و به کیفر رساندن خطاکار، رواج دادن صلح، همنوایی، دادگری و خوشبختی برای همه به کار برد.

ویژگی قدرت عمومی، سیاسی یا دولت بودن آن است و به همین دلیل، به آن قدرت سیاسی یا رسمی نیز می‌گویند. قدرت سیاسی یا رسمی عبارت است از قدرت داده شده به یک شخص یا مجموعه‌ای از اشخاصی که یکی از نقش‌‎ها یا وظایف دولتی را انجام می‌دهند. «سوءاستفاده از قدرت» موقعیتی است که در آن فردی که روی دیگران قدرت و نفوذ دارد؛ مثلاً با برتری ذهنی، موقعیت اجتماعی قدرت جسمی، دانش، فناوری، اسلحه، ثروت یا اعتمادی که دیگران به او دارند، به طرز ناموجه و ناحقی از آن قدرت برای استثمار و آسیب رساندن به دیگران استفاده می‌کند یا با اقدام نکردن باعث می‌شود دیگران مورد آسیب یا استثمار قرار گیرند[۱]. در خصوص پیشینه موضوع می‌‌توان به اعلامیه اصول اساسی عدالت برای قربانیان جرم و سوءاستفاده کنندگان از قدرت، ماده ۱۹[۲] و ماده ۲۱[۳] مصوب ۲۹/۱۱/۱۹۸۵، به حقوق کیفری فرانسه که در ماده ۶-۱۲۱[۴] و ۷-۱۲۱[۵]

قانون مجازات و در خصوص پیشینه موضوع در حقوق ایران، ماده ۱ (بند الف) قانون مبارزه با قاچاق انسان؛ با عنوان سوءاستفاده از قدرت یا موقعیت، مصوب ۱۳۸۳[۶]، قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر؛ با عنوان «سوءاستفاده از قدرت» یا اختیارات قانونی و اداری، مصوب ١٣٩۴[۷]... که با «سوءاستفاده از قدرت» ارتباط دارد جرم انگاری شده است البته به عنوان جرمی مستقل نه به عنوان معاونت در جرم.

در حقوق به موجب اصل تناسب مسئولیت با اختیارات، مقامات و دستگاه‎‌های حکومتی صاحب قدرت، به هر میزانی که دارای قدرت و اختیارات قانونی هستند به همان اندازه نیز بایستی از لحاظ حقوقی و کیفری مسئول شناخته شوند و تحت نظارت قرار گیرند، ناگفته نماند که سوءاستفاده از قدرت یکی از مباحث مهم در معاونت در جرم است لذا سوءاستفاده کنندگان از قدرت، مجرمینی هستند که در فرار از چنگال قانون سعی دارند به اهداف خود برسند. اهمیت و حساسیت سوءاستفاده از قدرت تا آنجاست که (سؤال اصلی تحقیق را) قلمرو مفهومی سوءاستفاده از قدرت در معاونت در ماده ١٢۶ قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ را به خود اختصاص داده است. از نوآوری مقاله می‌‌توان به تبیین چهارچوب قلمرو مفهومی «سوءاستفاده از قدرت در معاونت» در حقوق کیفری ایران اشاره کرد تا با شناخت آن موجب سردرگمی قضات و اصحاب دعوا در پرونده‌ها نشود؛ چراکه تعیین چهارچوب مفهومی قلمرو سوءاستفاده از قدرت، در جهت زدودن سوءاستفاده کنندگان و افراد صاحب قدرت، لازم و از ضروریات است[۸].

مفهوم‌شناسی سوءاستفاده از قدرت در معاونت

در این قسمت به تبیین تک‎تک مفاهیم مرتبط با قلمرو مفهومی «سوءاستفاده از قدرت» در معاونت می‌پردازیم. در ادامه حسب یک استقراء، الفاظ و مفاهیم مشابه، ترادف و نزدیکی این مفاهیم را با مفاهیم مشابه بررسی کرده‎‌ایم.

معاونت

معاونت (Abettor) در جرم، به معنای ترغیب، تحریک و تشویق دیگری به ارتکاب جرم است. اهل لغت معاونت را به «مظاهر» (پشتیبانی کردن یاری رساندن و کمک نمودن) معنا کرده‌اند[۹]. بنابراین «معاون» به معنای ظهیر (پشتیبان)، یاری‎گر و کمک و یاری‎رسان است و «معاونت در جرم» به معنای پشتیبانی، کمک و یاری رساندن به کسی در انجام عملی مجرمانه است. «معاونت» در اصطلاح حقوقی، شخصی است که در عملیات مجرمانه شرکت ندارد اما به هر نحوی مجرم را در ارتکاب جرم یاری کرده است همچنین کسی که با رفتارهای خاص عمدی خود وقوع جرم را تسهیل و با مجرم همکاری کند، حتی اگر به طور مستقیم وارد جرم نشود، مرتکب عمل خلاف شده است. به نظر برخی فقها، معاونت عبارت است از انجام بعضی از مقدمات کاری که دیگری انجام می‌دهد، با قصد تحقق فعل از آن شخص موردنظر، نه بدون قصد مطلقاً[۱۰] برخی دیگر بر این باورند که معاونت بر اثم، یعنی ایجاد مقدمه‌ای از مقدمات فعل غیر، اگرچه تهیه مقدمات از روی قصد نباشد و فاعل نیز در انجام فعل مستقل باشد، مشروط به این که معاون علیه محقق شود[۱۱]. البته ارتکاب هر عملی از ناحیه معاون تا زمانی که در چهارچوب یکی از موارد مصرح در قانون مجازات نباشد بر مجرم عنوان معاونت تلقی نخواهد شد و معاونت در جرائم غیرعمدی امکان پذیر نیست. در رابطه با معاونت دو شیوه استقلالی و استعاره‌ای به چشم می‌خورد. بر مبنای اصل عاریه‌ای بودن بزهکاری معاون، مرتکب بزه مستقلی نمی‌شود، بلکه عنوان بزهکاری‌اش را از مرتکب اصلی به عاریت می‎‌گیرد بر مبنای جمله معروف استاد کرپنیه، مباشر و معاون همانند تار و پود یک کیف می‌باشند[۱۲]. در اینجا لازم است به تفاوت میان معاونت در جرم و فاعل معنوی اشاره کرد و آن اینکه فاعل معنوی مرتکب جرم شده، ولی به واسطه فاعل مادی، به تعبیر دیگر از سبب اقوی از مباشر در حقوق کیفری به فاعل معنوی یاد می‌شود. ولی در معاونت در جرم، اگر چه معاون در وقوع جرم نقش داشته و وقوع آن را تسهیل کرده و... ولی جرم به وی منتسب نیست[۱۳] ماده ۱۲۶ قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ با احصاء معاونت و توصیف نحوه ارتکاب آن‎ها که فعل «سوء استفاده از قدرت» باید مطابق با فعل اصلی باشد یعنی ارتکاب هر عمل از ناحیه معاون تا زمانی که در چارچوب «سوءاستفاده از قدرت» که در قانون تصریح شده است نباشد، معاونت محسوب نمی‌شود.

قانون مجازات فرانسه (مواد ۶-۱۲۱ و ۷-۱۲۱) و قانون مجازات عمومی ایران از بدو قانون‎گذاری تا قانون جدید مجازات اسلامی ۱۳۹۲، از شیوه استعاره‌ای و تبعی معاونت پیروی کرده است. قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲، مواد ۱۲۶ و ۱۲۷ را به بحث معاونت اختصاص داده است. ماده ۱۲۶ مقرر میدارد، اشخاص زیر معاون جرم محسوب می‌‎شوند: هرکس دیگری را ترغیب، تهدید، تطمیع یا تحریک به ارتکاب جرم کند یا با دسیسه یا فریب یا «سوءاستفاده از قدرت» موجب وقوع جرم گردد... در مجموع می‌‌توان گفت که اگر شخصی در عملیات اجرایی مرتکب جرم، هیچ مداخله‌ای نداشته باشد بلکه نقش او فرعی و منحصر به اموری چون تهیه مقدمات یا تشویق و ترغیب مرتکب جرم باشد معاون جرم محسوب می‌شود[۱۴].

سوءاستفاده از قدرت (Abuse of Power)

در قانون مجازات اسلامی، تعریف دقیقی از سوءاستفاده از قدرت، به عمل نیامده است. ماده ۱۲۶ هم به تعریف شفاف آن نپرداخته است و فقط آن را یکی از مصادیق معاونت در جرم ذکر کرده است و همان طور که صاحب‌نظران حقوق کیفری نیز معتقد بودند که در حقوق جزای ایران معیار و ضابطه دقیقی برای تعیین و تشخیص مفهوم سوءاستفاده از قدرت، وجود ندارد؛ لذا برای شناخت «سوءاستفاده از قدرت» لازم است دو واژه «سوءاستفاده» و «قدرت» از هم تفکیک شوند[۱۵].

سوءاستفاده

سوءاستفاده در اصطلاح حقوقی، یعنی استفاده و کاربرد غیرقانونی و نادرست یا «پرهیز از استفاده یا کاربرد قانونی و درست»[۱۶] در سوءاستفاده که فرد از پشتوانه، صمیمیت، اعتماد و وابستگی استفاده می‌کنند تا از قربانی سوءاستفاده کند، او با هرگونه رفتار یا اقدام طراحی شده برای کنترل، ارعاب، تهدید یا آسیب از فرد دیگر استفاده می‌کند؛ لذا سوءاستفاده می‌تواند احساسی، روانی، مالی، جنسی و جسمی باشد، اما به هیچ یک از این موارد محدود نمی‌شود، در این راستا هرگونه سوءاستفاده، دست‎کاری و یا بهره‌برداری از قدرت، به منظور کنترل رفتار، اعمال افکار یا احساسات شخص، سوءاستفاده است. سوءاستفاده می‌تواند نسبت به هر کسی، از هر سن، جنس و به هر مرحله‌ای از زندگی رسیده باشد، رخ دهد و می‌تواند به شکل فیزیکی، قلدری، احساسی، اجبار روان‎شناختی، سوءاستفاده جنسی یا غفلت باشد، سوءاستفاده، بدرفتاری یا غفلت از دیگران[۱۷] به گونه‌ای است که موجب آسیب جسمی، احساسی با جنسی می‌شود. موضع کلیسا این است که سوءاستفاده را نمی‌توان در هر صورت تحمل کرد و کسانی که سوءاستفاده می‌کنند، نسبت به خدا پاسخ‎گو خواهند بود[۱۸] سوءاستفاده، به طور کلی به استفاده نادرست از یک چیز و بر مبنای به دست آوردن سود از کنشی نادرست و ناعادلانه گفته می‌شود. سوءاستفاده یک تخلف است و می‌تواند در شکل‌های گوناگون مانند بدرفتاری فیزیکی یا آزار زبانی، نژادپرستی، آسیب زنندگی، حمله، اخلال، بزه، تجاوز جنسی، سوءاستفاده جنسی، تعرض قانونی، آزار دینی، تبعیض جنسیتی، سوءاستفاده دینی، جنایت و انواع دیگر از پرخاشگری و شیوه‌های ناعادلانه نمود یابد. سوءاستفاده به این معناست که حقی از فرد ضایع شود. در واقع، در یک ارتباط دو طرفه یک طرف نفع می‌برد و طرف مقابل، مورد آزار و اذیت قرار میگیرد. اغلب افرادی که سوءاستفاده می‌کنند برای رسیدن به مقصود سعی می‌کنند محترمانه این کار را انجام دهند، در حالی که تصور ذهنی مجنی علیه چنین نیست ولی آن‎ها مجبور نیستند تا ابد مورد سوءاستفاده دیگران قرار بگیرند، اگر کمی به شخصیت خود نگاه کنند، متوجه خواهند شد که در بسیاری از موارد خود افراد هستند که چنین اجازه‌ای را به فرد سوءاستفاده کننده می‌دهند[۱۹].

قدرت

قدرت (Power) در فرهنگ عمید به معنای توانستن، توانایی داشتن، توانایی انجام دادن کاری یا ترک آن[۲۰] قدرت در فرهنگ معین به معنای، توانایی داشتن، توانستن[۲۱] قدرت، توانایی اعمال زور هست، قدرت عبارت است از توانایی نفوذ[۲۲] قدرت عبارت است از توان بالقوه‌ای که فرد (الف) دارد تا بر رفتار فرد (ب) اثر گذارد، به گونه‌ای که فرد (ب) را وامی‎دارد تا کاری را انجام دهد که اگر غیر از این بود چنین نمی‎کرد. قدرت عبارت است از ظرفیت یا توانایی بالقوه تأثیر و تغییر دیگران، افراد زمانی که توانایی اثرگذاری بر عقاید و ادراکات و موارد عملیاتی را پیدا کردند از قدرت برخوردارند[۲۳]. هنگامی که افراد، فردی را صاحب قدرت می‌دانند، یعنی عدم توازن قدرتی به نفع خود آن فرد وجود دارد چون قدرت با وجود آحاد مردم پیوند می‌خورد. قدرت پدیده اجتماعی است و بسان نوعی از «رابطه میان مردم» تعریف شده است. قدرت نوعی توانایی است که بدون توجه به پذیرش اراده شخص بر انتخاب، او را در گرفتن تصمیم‌های رفتاری محدود می‌کند با گسترش می‌دهد. قدرت بنا به سرشت خود اجباری و مستلزم پیروی از مافوق است. به گفته ماکس وبر قدرت؛ توانایی وادار کردن دیگران به پذیرش دستورهای خویش است. منشأ قدرت فرد شامل همه منابعی است که وی به منظور اولویت انتخاب‌ها در جهت هدایت رفتار دیگران می‌تواند به کار گیرد این ممکن است شامل قابلیت‎های برتر جسمی، سلاح، پول یا دانش برتری باشد. منشأ قدرت در توانایی فرد یا گروه در به‌کارگیری منابع خاص در جهت تأمین هدف‌‎های خود یا جلوگیری از استفاده دیگران از آن‎ها در صورتی که نتایج پیش‎بینی شده این اقدام برای آن فرد یا گروه زیانآور باشد نهفته است[۲۴]. قدرت، یکی از اساسی‌ترین مفاهیم در علوم سیاسی، به ویژه اندیشه‌های سیاسی جدید است، به گونه‌ای که برخی از پژوهشگران علوم سیاسی، سیاست را دانش قدرت و کسب و حفظ آن دانسته‌اند و برخی دیگر آن را هسته مرکزی و محوری و گاه به مثابه پارادایم سیاست دانسته‌اند. مورگنتا، سیاست در میان ملت‌ها را مبارزه برای قدرت می‌داند او اعتقاد دارد شناخت درست مبارزه برای قدرت کلید فهم مسائل سیاسی است[۲۵].

لذا با جمع‌بندی از مفاهیم «سوءاستفاده» و «قدرت» می‌‌توان گفت که «سوءاستفاده از قدرت» به معنای بهره‌گیری ناروا از قدرت و موقعیت اجتماعی است این موقعیت ممکن است به واسطه شغل و سمت دولتی فراهم شود یا محصول روابط اجتماعی خاصی مانند رابطه پدر و فرزند باشد در «سوءاستفاده از قدرت»، چنانچه انگیزه ارتکاب جرم، در شخص دارای مسئولیت کیفری ایجاد کند بی‌آنکه اراده را از او سلب کند، از مصادیق معاونت است. اگر مافوق یا فردی که دارای نفوذ بر دیگران است با «سوءاستفاده از قدرت» خود حتی بدون آنکه تحریک یا تهدید کند، موجب وقوع جرم دیگری گردد، تحت عنوانم معاونت، قابل تعقیب است، البته شناخت دقیق عنوان «سوءاستفاده از قدرت» به ایجاد رویه قضایی موکول شده است.

«سوءاستفاده از قدرت» به معنای داشتن رانت یعنی امتیاز ویژه و استفاده مضر از آن توسط دیگران است؛ مثلاً دستور دادن یا سفارش کردن از سوی افراد صاحب قدرت به مسئول یک بانک برای پرداختن وام به شخص دیگر به صورت غیرقانونی و متخلفان (مثلاً با سپردن وثیقه‌های جعلی و بعضاً ناکافی) به بانک جهت دریافت وام از مصداق‎های «سوءاستفاده از قدرت» در معاونت هست. انسان‌ها حق ندارند از قدرت بدنی، فکری، مدیریتی و مالی خویش سوءاستفاده کنند. بدترین استفاده ناروا از قدرت، کشتن ظالمانه دیگری است. خداوند در قرآن کریم، قتل ناروا را به شدت منع می‌کند و برای جانیان کیفر سختی را روا دانسته است: وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلَا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ إِنَّهُ كَانَ مَنْصُورًا[۲۶].

«سوءاستفاده از قدرت» برای اولین بار از موارد معاونت در جرم است که جرم انگاری شده است[۲۷]، در اصطلاح حقوقی، یعنی استفاده و کاربرد غیرقانونی و نادرست با پرهیز از استفاده یا کاربرد قانونی درست؛ لذا «سوءاستفاده از قدرت» عبارت است از نقض یک ملاک یعنی یک هنجار پذیرفته شده[۲۸] «سوءاستفاده از قدرت» یا اقتدار در حین انجام کار می‌تواند هم با ذی‎نفعان خارجی و هم در میان کارکنان صورت گیرد. اثرات آن می‌تواند به روحیه و روابط کاری آسیب برساند...[۲۹].

«سوءاستفاده از قدرت» گاهی تحت عنوان مباشرت معنوی، گاهی تحت عنوان معاونت آگاهی به عنوان جرم مستقل قابل بررسی است همچنان که در ماده ۱۲۶ قانون مجازات اسلامی به این موضوع اشاره شده است سوءاستفاده از موقعیت و مسؤولیت، برای هیچ کس مجاز نیست و باید با آن به شدت برخورد نمود. «سوءاستفاده از قدرت» ممکن است طی فرایند آزادسازی اقتصادها که شرکت‌های دولتی خصوصی‌سازی می‎شوند صورت گیرد. در این فرایند فرصت‌هایی برای مقامات با تعیین قیمتی پایین برای شرکت فراهم می‌آید به گونه‌ای که آن شرکت با قیمتی بسیار ارزان به افراد خصوصی فروخته می‌شود[۳۰].

«سوءاستفاده از قدرت» یعنی اینکه فردی از مقام بالاتر خود سوءاستفاده کرده و به مقام مادون دستوری دایر بر ارتکاب عمل مجرمانه صادر کنند[۳۱]. اگر کسی از قدرت خود سوءاستفاده کرد و باعث بروز جرم شد به عنوان معاون جرم مجازات می‌شود. نباید فراموش کرد که این قدرت که از آن سوءاستفاده شده است در برگیرنده قوای حکومتی و هر قدرتی است که بر فرد مسلط است و این امر در شرکت‎های خصوصی هم صدق می‌کنند؛ چراکه در آن صورت چون افراد شاغل در شرکت زیرمجموعه آن شرکت و از کارمندان آن شرکت می‌باشند در این صورت مدیر شرکت ممکن است از قدرت خود سوءاستفاده کنند و باعث بروز جرم شود. زمانی که از قدرت سوءاستفاده می‌شود، قدرت به یک مصیبت و بلا در می‌آید. قدرت هنگامی مورد سوءاستفاده قرار می‎گیرد که برای هدف‌های خودسرانه، نامشروع یا غیرقانونی به کار گرفته شود[۳۲].

«سوءاستفاده از قدرت» شامل دسته‌ای از عملکردهای سوء است که می‌‌توان آن‎ها را به عنوان نمونه‌هایی از بهره‌گیری ناروا از یک منصب دولتی، در نظر گرفت و از پارتی‌بازی و تبعیض غیرقانونی تا سوءاستفاده از اطلاعات حساس یا محرمانه را در برمی‌‎گیرد. ممکن است در قبال برخورد جانب‎دارانه و یا صرفاً عدم تبعیض نسبت به یک شخص، مطالبات اجحاف ‎آمیزی صورت گیرد. مطالبات مذکور می‌تواند شامل پول، هدایا و یا رابطه جنسی باشد[۳۳]. سوءاستفاده از قدرت عبارت است از نقض یک ملاک، هرگاه در پی کاربرد یا استفاده غیرقانونی و نادرست از قدرت یا پرهیز از کاربرد و استفاده قانونی و درست از آن و به دنبال ایجاد سلطه، کنترل با نفوذ به منظور ایراد آسیب فردی یا گروهی، به شکل بدنی یا روانی، درد و رنج عاطفی، زیان مالی یا اقتصادی یا آسیب اسامی به حقوق بنیادی رخ داده باشد[۳۴].

سوءاستفاده از قدرت، بیش از آنکه رفتار خاصی باشد نفوذ معنوی بر دیگری است، کسی که به هر دلیل فرضاً آسیب‌پذیری یا هواخواهی یا ارادتمندی و یا حس وظیفه‌شناسی خود را به تبعیت از دیگری و اجرای خواسته‌های او ملتزم می‎بیند[۳۵].

یکی از مهم‌ترین سازوکارها برای تضمین حقوق و آزادی‌ها، استفاده از ابزار کیفری با جرم انگاری رفتارهای تهدید کننده آن‎ها و مجازات ناقضان این حقوق است؛ اما جرم انگاری خود شدیدترین مداخله در حقوق افراد بوده که می‌تواند مهم‌ترین نقض حقوق افراد از سوی دولت به شمار آید و بنابراین باید از توجیه مناسبی برخوردار باشد. اهمیت این موضوع با توجه به امکان سوءاستفاده دولت‌ها و مداخله بیش از حد در حقوق و آزادی‌های افراد، در پوشش یا به بهانه حمایت روشن‌تر می‌گردد. توازن میان قدرت حاکمیت و آزادی‎‌های فردی مستلزم آن است که از یک‎سو حکومت برای اجرای حقوق کیفری، پیگرد و مجازات مجرمان قدرت کافی داشته باشد و از سوی دیگر، محدودیت‎‌هایی بر قدرت حاکمیت وارد شود تا مأموران حکومت نتوانند آزادی و حریم خصوصی و اموال مردم را تهدید کنند. همان‌گونه که اگر شهروندان کنترل نشوند مرتکب جرم می‌‎شوند. مأموران حکومت نیز در صورت کنترل نشدن از قدرت خود سوءاستفاده می‌کنند[۳۶].

در بیان اهمیت جرم انگاری سوءاستفاده از قدرت در قوانین می‌‌توان گفت که حقوق کیفری اعمالی را که عموماً برای جامعه مضر محسوب می‌شود را تعریف و کیفرهای مباشران آن اعمال را نیز مشخص می‌کند. در پی احراز عملی ارتکاب یک بزه ضروری است که مباشر آن کشف شود، ادله جمع‌آوری گردد و در پایان یک فرایند که عموماً قضایی است مجرم به کیفر خود برسند. در سال‌‎های دور تمام دغدغه‌های سیستم کیفری بر آن بوده که با تحمیل شکنجه روحی و بدنی به عنوان انتقام عمل مجرمانه مجرم را کیفر دهند؛ اما آنچه امروزه مدنظر است شناخت شخصیت روان‎‌شناختی و واقعی مجرم علاوه بر شخصیت حقوقی بزهکار است. اهمیت سوءاستفاده از قدرت نیز به عنوان یکی از جرائمی که در خیلی از مواد قانون مجازات اسلامی و سایر قوانین به آن اشاره شده است به این دلیل است که قانون‎گذار از این واقعیت آگاه است که کسی که قدرت، شغل، مقام و موقعیتی بر مبنایی که قانون یا عوامل دیگر دارد در صورت تمایل به ارتکاب جرم هم توانایی انجام آن را به راحتی دارد و هم گستره و میزان تلفات و خسارات جرم ارتکابی آن‎ها به دلیل قدرتشان می‌تواند زیاد باشد. قانون‎گذار هم در بسیاری از موارد به سوءاستفاده از قدرت و مقام به عنوان یک جرم اشاره کرده و مجازاتی را برای مرتکبین این جرائم در نظر گرفته است[۳۷].

قانون‎‌گذار در برخی مواد قانونی عبارات و مفاهیمی را به کار گرفته است که این الفاظ تا حدی مترادف با لفظ سوءاستفاده از قدرت هست و بعضی ارتباط نزدیکی با سوءاستفاده از قدرت دارند. در نهایت باید توجه داشت که موارد ذکر شده، با سوءاستفاده از قدرت در معاونت، تفاوت دارند. در این قسمت به بررسی مصادیق سوءاستفاده از قدرت که در قوانین ذکر شده به کار رفته است می‌پردازیم. عبارات و مصادیقی از سوءاستفاده از قدرت که در قانون مجازات عمومی، قانون مجازات نیروهای مسلح، قانون مجازات اسلامی ۱۳۷۵، قوانین متفرقه... مورد استفاده قرارگرفته است با سوءاستفاده از قدرت بررسی می‌گردد تا میزان قرابت و ارتباط آن‎ها با سوءاستفاده از قدرت در معاونت مشخص شود.

  1. سوءاستفاده[۳۸] از مقام یا موقعیت اداری، سیاسی، امکانات یا اطلاعات: فساد اداری یعنی استفاده غیرقانونی از اختیارات اداری برای نفع شخصی[۳۹] فساد سیاسی یعنی استفاده از قدرت سیاسی یا موقعیت دولتی برای کسب منافع مشروع شخصی[۴۰] فساد مالی یعنی فسادی که مربوط به حوزه مالی و اقتصادی است و مرتکبان آن معمولاً برای به دست آوردن سود و منفعت مادی غیرقانونی تلاش مینمایند. در مورد فساد مالی، این که امکان ارتکاب آن هم در بخش دولتی و هم در بخش خصوصی وجود دارد و نباید تصور شود که این نوع فساد تنها مختص بخش دولتی است[۴۱]. وجه تشابه این نوع فساد با سوءاستفاده از قدرت در این است که در هر دو به صورت فعل یا ترک فعل انجام می‌شود، در هر دو نوع سوءاستفاده هم شخص حقیقی و هم شخص حقوقی می‌‌توانند مرتکب سوءاستفاده واقع شوند، سوءاستفاده در هر دو به صورت عمدی است؛ اما تفاوت در این است که در سوءاستفاده از مقام یا موقعیت اداری... با هدف هرگونه منفعت یا امتیاز مستقیم یا غیرمستقیم برای خود با دیگری است در حالی که در سوءاستفاده از قدرت، سوءاستفاده کننده از قدرت، در عمل مجرمانه مزبور وجه یا مال یا فایده یا وعده‌ای را دریافت نمی‌کند.
  2. سوءاستفاده از اختیارات[۴۲]: منظور از سوءاستفاده در ارتکاب جرم به قصد و انگیزه مرتکب بر می‌گردد و باید حداقل عنصر روانی سوءنیت عام را در این زمینه برای مرتکب لازم دانست تا جرم وی محقق شود و بر مبنای نظریات خطر و تقصیر، دارای مسئولیت جزایی شمرده شده است. همچنین باید وجود هدف مغایر باهدف قانون یا ملاحظات نامربوط یا عدم لحاظ ملاحظات مرتبط مورد بررسی قرار گیرد که با توجه به عنصر قانونی این جرم، سوءاستفاده از مقام به منظور جلوگیری از اجرای قوانین و اوامر دولتی و احکام محاکم قضایی در این باره لحاظ می‌شود. از سوی دیگر تحقق عنصر مادی نیز در این زمینه اهمیت دارد؛ یعنی تحقق جرم منوط به اجرا نشدن قانون یا حکم مقام قضایی است والا اگر فعل یا ترک فعل مأمور و مستخدم دولتی در جلوگیری از اجرای قانون با حکم مقام قضایی تأثیری نداشته باشد، جرم ماده ۵۷۶ تحقق نخواهد یافت[۴۳]. ارکان اساسی در سوءاستفاده از صلاحیت، چند مورد است: نخست، وجود صلاحیت برای مقام اداری بر طبق قانون برای عمل خاص؛ دوم، انجام عمل در محدوده صلاحیت بر خلاف هدف قانونگذار و یا بدون در نظر گرفتن عوامل و ملاحظات مدنظر قانونگذار و سوم، عنصر سوءنیت به معنای وجود علم و عمد است[۴۴]. بدین معنا که مقام صلاحیتدار علم دارد که هدف قانونگذار چه بوده و با عمد، عملی خلاف آن را مرتکب می‌شود و به خلاف بودن عمل خود نیز علم دارد. به نظر می‌رسد وجود رکن روانی است که سوءاستفاده از اختیارات را از اعمال مشابه مانند اشتباه متمایز میسازد؛ زیرا در اشتباه، علم و عمد وجود ندارد[۴۵]. مرتکب یعنی سوءاستفاده کننده در این ماده فقط مستخدم دولت یا مؤسسات غیردولتی است و اشخاص عادی که هیچ سمتی ندارند را شامل نمی‌شود، پس هم شخص حقیقی و هم شخص حقوقی را شامل می‌شود و هم با فعل و هم با ترک فعل صورت میگیرد البته بیشتر به صورت ترک فعل است، سوءاستفاده موضوع این ماده به صورت عمدی است. تفاوتش با سوءاستفاده از قدرت در این است که در سوءاستفاده از اختیارات بیشتر به صورت ترک فعل است یعنی (ممانعت و جلوگیری از اجرای اوامر و قوانین و اجرای احکام یا اوامر مقامات یا هرگونه امری که از طرف مقامات قانونی صادر شده است)، در سوءاستفاده از اختیارات، هدف جلوگیری از اجرای دستورات مقامات است و فایده یا کسب منفعت شرط نیست که این مورد با سوءاستفاده از قدرت وجه اشتراک دارند.
  3. سوءاستفاده[۴۶] از لباس نظامی موقعیت یا شغل: شرط اول تحقق جرم آن است که مرتکب، نظامی باشد[۴۷]. شرط دوم تحقق جرم، آن است که استفاده از لباس‌ها، علائم، مدال‌ها و درجات، علنی باشد. استفاده کردن از این موارد در جایی که غیرعلنی و خصوصی باشد جرم نیست. شرط سوم تحقق جرم، آن است که البسه، مدالها، درجات و نشانهای رسمی، مورد استفاده قرار گیرد[۴۸]. شرط چهارم تحقق این جرم، استفاده بدون حق و غیرمجاز است[۴۹]. تفاوتش با سوءاستفاده از قدرت در این است که در سوءاستفاده از قدرت توسط هر شخصی که بر دیگری سلطه و نفوذ دارد صورت میگیرد در حالی که مرتکب در این ماده فقط شخص نظامی است، مرتکب در این ماده مستخدم نیروهای مسلح است و اشخاص دیگر را شامل نمی‌شود، سوءاستفاده در این ماده فقط به صورت فعل است نه ترک فعل، سوءاستفاده موضوع این ماده عمدی است، تفاوتش با سوءاستفاده از قدرت در این است که در سوءاستفاده از قدرت به صورت فعل و ترک فعل است برخلاف سوءاستفاده از لباس نظامی که به صورت فعل است، در سوءاستفاده از لباس نظامی هدف تسلط بر مال یا حق دیگری است، وجه تشابه در این است که در هر دو به صورت عمدی است[۵۰].

شرایط تحقق «سوءاستفاده از قدرت»

ماهیت قدرت، فساد را به ذهن متبادر می‌کند؛ یعنی قدرت فسادآور است و فاجعه به یا می‌کند. فساد قدرت، ناشی از کیفیت قدرت، تنوع قدرت، اعتیاد به قدرت، بی‌قید و شرط بودن قدرت... است و چون قدرت به صورت‎های مختلف، همچو: اقتدار، نفوذ، خشونت، زور، سلطه، قوت و... جلوه می‌کند و همگی به نحوی مصادیقی از «سوءاستفاده از قدرت» هستند لذا جهت تحقق سوءاستفاده از قدرت نیاز به وجود شرایط زیر ضروری است[۵۱].

عنصر مادی

در بحث عنصر مادی رفتار فیزیکی، شرایط و اوضاع و احوال و نتیجه حاصله مورد بررسی قرار می‎‌گیرد:

رفتار فیزیکی

«سوءاستفاده از قدرت» سلطه و نفوذ معنوی بر یک یا چند شخص از اشخاص حقیقی یا حقوقی است که هم به شکل فعل و هم به شکل ترک فعل واقع می‌شود در ارتکاب آن به صورت فعل تردیدی نیست. «سوءاستفاده از قدرت» تا وقتی که به صورت عینی تحقق نیابد به صرف بروز در ذهن اشخاص، (بزهدیده) قابل تعقیب نخواهد بود.

در سوءاستفاده از قدرت، مستخدم دولت یا مأمور به خدمات عمومی یا (شخصی که بر فرد یا افراد سلطه و قدرت دارد) با رفتارش که اعم از فعل و شرک فعل است موجبات سوءاستفاده را فراهم میآورد.

در سوءاستفاده از قدرت، اقدام مأمور یا کارمند یا (شخصی که بر فرد یا افراد سلطه و قدرت دارد) به شکلی است که بر خلاف حق و مقررات قانونی است، در غیر این صورت، این اقدام، به عنوان یک عمل مجرمانه به شمار نمی‌رود.

در سوءاستفاده از قدرت، اقدام مأمور یا کارمند یا (شخصی که بر فرد یا افراد سلطه و قدرت دارد) به گونه‌ای است که بدون اطلاع از این سوءاستفاده در نهایت به نفع یا ضرر کسی منجر می‌گردد. این همان رفتار دارای تأثیر مادی یا غیرمادی است که به نفع سوءاستفاده کننده از قدرت و به ضرر قربانی تمام می‌شود[۵۲].

شرایط و اوضاع و احوال

در سوءاستفاده از قدرت، شخص مورد نظر که کار او یا پرونده او در نزد مأمور دولتی یا مأمور به خدمات عمومی یا (شخصی که بر فرد یا افراد سلطه و قدرت دارد) مطرح است مورد فریب قرار میگیرد در عنوان مجرمانه نقش ندارد.

در سوءاستفاده از قدرت، وجود یک موضوع، پرونده یا کار در نزد مأمور دولتی یا مأمور به خدمات عمومی یا (شخصی که بر فرد یا افراد سلطه و قدرت دارد) لازم و ضروری است.

در سوءاستفاده از قدرت، توجه جرم به شخص دیگر یعنی قربانی جرم است نه مرتکب جرم.

در سوءاستفاده از قدرت، زیردست بودن قربانی شرط است و مرتکب با استفاده از این امر تلاش می‌کند امتیازاتی بگیرد و به همین دلیل با نفوذ معنوی و تسلط و احاطه بر قربانی موجبات سوءاستفاده از قدرت را فراهم می‌سازد[۵۳].

نتیجه حاصله

سوءاستفاده از قدرت در معاونت، جزء جرائم مقید است یعنی منتهی شدن رفتار سوءاستفاده کننده از قدرت به نتیجه خاص مرتکب، لازمه تحقق این جرائم است.

در سوءاستفاده از قدرت، مرتکب، یعنی سوءاستفاده کننده از قدرت، در عمل مجرمانه مزبور وجه یا مال یا فایده‌ای یا وعده‌ای را دریافت نمی‌کند.

شروع به سوءاستفاده از قدرت در معاونت، قابل مجازات نیست[۵۴].

عنصر روانی

برای تحقق سوءاستفاده از قدرت، مرتکب باید هم عمد در فعل و هم قصد نتیجه را داشته باشد. «سوءاستفاده از قدرت»، از روی اراده انجام می‌شود اگر مرتکب علم به وجود چنین اراده‌ای نداشته باشد، عمل او معاونت نیست، اگر علم هم داشته باشد ولی از روی اراده مرتکب چنین عملی نشود، باز هم معاونت نسبت به مرتکب محقق نشده است. «سوءنیت عام به اراده خودآگاه شخص در ارتکاب عمل مجرمانه اطلاق می‌شود. وجود این سوءنیت، برای آنکه جرم عمدی تحقق یابد، همیشه لازم است، لکن در برخی از جرائم علاوه بر سوءنیت عام، ضرورت دارد که سوءنیت خاصی نیز وجود داشته باشد، بدین معنی که علاوه بر قصد ارتکاب عمل مجرمانه، باید قصد دیگری هم که از طرف قانون‎گذار برای تحقق جرم ضروری شناخته شده، مصداق پیدا کند»[۵۵].

برای تجزیه و تحلیل سوءاستفاده از قدرت، از لحاظ عنصر روانی، باید گفت که به سوءنیت عام و سوءنیت خاص نیاز دارد تا «سوءاستفاده از قدرت» که همان نفرذ و تسلط معنوی فرد بر زیردست است، صورت گیرد و گاه بزهدیده متوجه نیت سوءاستفاده کننده نمی‌شود و در بخش سوم این نوشتار بر آنیم تا با مصادیق «سوءاستفاده از قدرت در معاونت در جرم» که ممکن است اتفاق بیفتد، پرداخته می‌شود[۵۶].

مصادیق «سوءاستفاده از قدرت در معاونت»

سوءاستفاده از قدرت مصادیق زیادی دارد که گاهی تحت عنوان مباشرت معنوی، گاهی تحت عنوان معاونت و گاهی به عنوان جرم مستقل قابل بررسی است. در سوءاستفاده از قدرت به عنوان مباشرت معنوی، فاعل مادی جرم اراده خود را از دست داده و همچون آلتی در دست سوءاستفاده کننده می‌باشد. همچنین سوءاستفاده از قدرت چنانچه انگیزه ارتکاب جرم را در شخص دارای شرایط مسئولیت کیفری ایجاد کند بی‌آنکه اراده را از او سلب کند از مصادیق معاونت است. مواد قانونی که به این نوع سوءاستفاده از قدرت اشاره شده است[۵۷]: و اما صورت دیگری هست که در آن فرد شخصاً و مستقلاً و بدون دخالت عامل خارجی با سوءاستفاده از قدرت، مقام، شغل و موقعیت خود دست به ارتکاب جرم میزند و خود به عنوان فاعل مستقل و مادی جرم باید مجازات شود که این مورد هم به عنوان مصداق سوءاستفاده از قدرت به عنوان جرم مستقل است. سایر قوانین هم که به سوءاستفاده از قدرت به عنوان جرم نگریسته‌اند: قانون جرائم نیروهای مسلح، قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر، قانون مبارزه با قاچاق انسان.

در سوءاستفاده از قدرت، برابر ماده ۱۲۶، هرکسی با «سوءاستفاده از قدرت» موجب وقوع جرم شود تحت عنوان معاون در جرم قابل تعقیب است. این مصداق از معاونت در جرم در ماده ۴۳ ق. م. اسلامی مصوب ۱۳۷۰ وجود نداشت و به این قانون اضافه شده است سوءاستفاده موضوع این قانون نباید در حد اکراه باشد و نیز نباید مشمول قواعد آمر و مأمور قرار گیرد. «اگر کسی با سوءاستفاده از قدرت سبب شود شخصی که تحت دستور و مادون اوست ولو به عنوان اجرای دستور مافوق اما آگاهانه مرتکب جرم شود، مباشر به عنوان مباشرت در جرم و دستور دهنده یعنی کسی که سوءاستفاده از قدرت کرده به عنوان معاون جرم تحت تعقیب قرار میگیرند مگر آنکه دستور در قالب امر غیرقانونی آمر قرار بگیرد که اینجا امر غیرقانونی آمر، رافع مسئولیت مأمور می‌باشد گاهی هم امر آمر قانونی به عنوان یکی از عوامل موجهه جرم، مسئولیت مأمور را رفع می‎کند. اگر سوءاستفاده از قدرت توأم با قهر و غلبه و اجبار و دستور آمرانه به زیردست باشد و شرایط اضطرار زیردست (مأمور) و شرایط توسل به دفاع امر آمر قانونی فراهم باشد آمر به مجازات مباشر محکوم می‌شود و مأمور مسئولیت ندارد. نمی‌توانیم این فرد را تحت عنوان معاونت قلمداد کنیم، معاون، مجرم بودن خود را از مباشر عاریه می‎گیرد. پس مباشر هم باید مجرم باشد ولی در عوامل موجهه جرم، مباشر مجرم نیست؛ یعنی مباشر در واقع به دلیل اینکه عمل آمر از او رفع مسئولیت می‌کند و امر آمر غیرقانونی است مأمور معذور و مکلف به اطاعت امر است. پس در این ماده که می‌گوید سوءاستفاده از قدرت یکی از مصادیق معاونت در جرم است، سوءاستفاده از قدرت می‌تواند امر غیرقانونی آمر باشد»[۵۸]. در این قسمت از مقاله، با توجه به تفاسیر فوق، «سوءاستفاده از قدرت در معاونت» می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد که عبارت‌اند از:

«سوءاستفاده از قدرت» فیزیکی

قدرت فیزیکی وقتی به کار برده می‌شود که دیگر راه‎‌های اعمال قدرت با شکست روبه‌‎رو شده باشد و هدف قدرت چنان مهم است که اعمال کننده قدرت به اثرهای منفی کاربرد قدرت فیزیکی اهمیت نمی‌دهد؛ لذا می‌‌توان گفت که هرگاه قدرت شکل خشونت به خود بگیرد به آن قدرت فیزیکی می‌گویند، استفاده از قدرت فیزیکی از سوی مرتکب، بر یک قربانی آسیبپذیر یعنی سوءاستفاده از قدرت؛ لذا به‌کارگیری مفرط یا کاربرد نامناسب قدرت فیزیکی می‌تواند نتایج ناخواسته‌ای ایجاد کند؛ لذا سوءاستفاده از قدرت در معاونت یعنی: الگوی رفتاری توسط یک فرد (با قدرت فیزیکی بالا) با تحت سیطره قرار دادن قدرتش (بر فرد یا افرادی) که در جهت رسیدن به اهداف بر مجنی علیه از آن استفاده می‌کند و چون این نوع سوءاستفاده با استفاده از قدرت فیزیکی بر فرد و یا افراد تحت سلطه خود در جهت اعمال بر فرد مورد نظر صورت گرفته بدان سوءاستفاده از قدرت در معاونت در جرم می‌گویند. «سوءاستفاده از قدرت» فیزیکی می‌تواند شامل: ضرب و شتم، ضربه زدن، لگدزدن، فشار دادن، تکان دادن با پرتاب کردن، گاز گرفتن، خفگی و یا کشیدن مو و یا استفاده از نیروی بیش از حد در دست زدن (زهرچشم گرفتن) باشد؛ مثلاً فرد الف یا سوءاستفاده کننده از قدرت فیزیکی به فرد ب یک مشت می‎زند که اگر فلان کسی را تحت نفوذ من در نیاوری پایت را می‎شکنم لذا به هر طریقی که باعث شود مجنی علیه احساس ناخوشایندی از نظر جسمی داشته باشد سوءاستفاده از قدرت فیزیکی در معاونت گفته می‌شود. می‌‌توان گفت که سوءاستفاده از قدرت در معاونت، اغلب نوعی خشونت است که بیشترین توجه را به خود جلب می‌کند. به عنوان مثال دارنده قدرت علیه زیردست دست به خشونت می‎زند تا سایرین از گستاخی دوری کنند. دولتی به دولت دیگر حمله نظامی می‌کند تا دولت هدف دستش بیاید، رئیس جمهوری پلیس ضد شورش را برای سرکوب یک تظاهرات به کار می‎گیرد تا جامعه هدف دستشان بیاید که کار به این سادگی‌ها هم نیست. سوءاستفاده از قدرت فیزیکی علیه زنان ممکن است به شیوه‌های گوناگونی صورت گیرد، کتک زدن، شکنجه، قتل، این نوع سوءاستفاده از قدرت فیزیکی، به هر گونه رفتار غیر اجتماعی که جسم زن را مورد آزار قرار می‌دهد اطلاق می‌گردد[۵۹].

«سوءاستفاده از قدرت» موقعیت

در مواردی سوءاستفاده کننده از موقعیت، نقض اعتماد را که مثلاً ناشی از رابطه پدر با قربانی است، مرتکب می‌شود. جایی که تقریباً، او با اتکا به موضع والدین خود نسبت به قربانی، تخطی‌های خود را به اثبات می‎رساند، این عمل ممکن است به عنوان منعکس کننده سوءاستفاده از موقعیت (که یکی از موارد تشدید قدرت است) باشد. گاهی اوقات سوءاستفاده از موقعیت ممکن است در شرایطی رخ دهد که هیچ ارتباطی با اعتماد وجود نداشته باشد. مسلماً یک سرپرست محل کار ممکن است هیچ اعتمادی نسبت به یک زیردست نداشته باشد، اما هرگونه سوءاستفاده از اختیار او برای انجام عمل (مانند تجاوز) ممکن است یک وضعیت تشدیدکننده را در برداشته باشد. افرادی چون حاکم، ولی داور، وصی، قیم، امین،... حق ندارند از قدرت و موقعیت قانونی خود سوءاستفاده کنند و حق ندارند به حقوق افراد محجور تجاوز کنند، به عنوان مثال اشخاصی که در موقعیت اجتماعی بالایی قرار دارند، قدرت خود را از این منبع کسب می‌کنند؛ چراکه قدرت آنها ناشی از مقام آن‎هاست و بدین وسیله از قدرتشان سوءاستفاده می‌کنند. در روابط خویشاوندی، سوءاستفاده از قدرت، به ترجیح دادن رابطه بر ضابطه، بی‌کفایتی بر شایسته‌سالاری و استخدام زنجیره‌ای و خانوادگی... در افراد صاحب قدرت میانجامد. سوءاستفاده از قدرت موقعیت، یعنی کسی که سمت یا قدرتی دارد و از سمت یا قدرت خود در ارتکاب جرم سوءاستفاده نماید؛ «اما مثال «سوءاستفاده از قدرت» موقعیت به عنوان معاونت، توصیه و سفارش استادکار است به کارگر خود که در محضر دادگاه به عنوان شاهد در حمایت از متهمچنین سخنانی بگو. شهادت کذب، کارگر هم به احترام سخنان بزرگان، عیناً مطالب دروغین را در دادگاه اظهار کند»[۶۰].[۶۱]

«سوءاستفاده از قدرت» مالی

«سوءاستفاده از قدرت» مالی زمانی رخ می‌دهد که مرتکب بدون رضایت مجنی علیه، منابع مالی فرد را کنترل کند یا این منابع را نادرست استفاده کنند. این سوءاستفاده ناشی از مالکیت یا کنترل پول یا منابع دیگر است، به عنوان مثال فردی که با پرداخت یا وعده پرداخت، یا خودداری یا تهدید به خودداری از پرداخت پول یا سایر کالاها سبب سوءاستفاده از فرد یا افراد دیگر با استفاده از قدرت اقتصادی‌اش بر دیگران می‌شود. یا وقتی که مدیر عامل یک کارخانه با وعده پرداخت اضافه کار به کارکنان کارخانه، سبب شود که آن‎ها نهایت تلاششان را انجام دهند و ساعت‎ها اضافه‎کاری کنند ولی در عمل هیچ‎‌گونه مزدی به آنان پرداخت نشود و مدیر عامل آن‎ها را تهدید کنند که در صورت اعتراض از کار اخراج خواهند شد. «افراد قدرتمند با استفاده از قدرت مالی دیگران را کنترل می‌کنند، سوءاستفاده مالی قدرتمندان از قدرت خویش در عرصه‌های اجتماعی و اقتصادی...[۶۲] همیشه و در همه جوامع وجود داشته است. افراد بدان سبب مطابق خواست دیگران رفتار می‌کنند که آن رفتار به مزایا و منافع مثبت می‌انجامد، بنابراین کسی که بخواهد پاداش‌ها را توزیع کند او بر آنها قدرت دارد و بدین وسیله از این کانال سوءاستفاده می‌کنند. به عنوان مثال: اعمال کننده قدرت به طرف مقابل قول می‌دهد اگر با درخواست او موافقت کند، به او پاداش می‌دهد اینگونه پاداش‌ها از هر نوعی می‌تواند باشد؛ ممکن است این پیشنهاد از پولی به عنوان رشوه گرفته تا پشتیبانی در انتخابات، یا از قول بستن یک قرارداد یا قول عدم اجرای مجازات پیشین باشد»[۶۳]. البته مشکل اصلی این نوع سوءاستفاده از قدرت یعنی پادش دهی، عدم کنترل سوءاستفاده کننده از قدرت بر خیلی از مؤلفه‌های پاداش‎‌دهی است. برای مثال وعده افزایش حقوق به کارکنان، در اختیار مطلق هر مدیری نیست گاهی اوقات مرجع بالاتری وجود دارد و با این اقدام کم‎کم فرد منزلت اجتماعی‌اش را از دست می‌دهد هر چند ممکن است در ابتدا موجبات سوءاستفاده از عده‌ای را فراهم آورد ولی در نهایت، برش لازم را ندارد. سوءاستفاده از قدرت مالی زمانی اتفاق می‌افتد که فرد خاطی سعی دارد با کنترل امور مالی زن، او را کنترل کند و بر زن برتری یابد. در چنین وضعیتی افراد خاطی تمام پول و دارایی زن را کنترل می‌کنند و اطلاعات مالی زن را از او مخفی نگه می‎‌دارند. معمولاً سوءاستفاده‎‌های مالی در پی سوءاستفاده‌های فیزیکی روی می‌دهد. سوءاستفاده مالی از زن باعث می‌شود که نتواند با وجود اینکه قربانی خشونت است، رابطه خود را با فرد خاطی قطع کند زیرا زن همواره از این موضوع میترسد که نتواند به تنهایی هزینه‌های مالی خود و فرزندانش را تأمین کند[۶۴].

«سوءاستفاده از قدرت» ایدئولوژیکی

در این نوع از سوءاستفاده، چون قدرت نهفته در ایدئولوژی است؛ لذا قدرت و ایدئولوژی، رابطه مستقیمی با یکدیگر برقرار می‌کنند «ایدئولوژی به افراد یک جامعه این امکان را می‌دهد که موقعیت خود را بهتر تعریف نمایند و بهتر معنی و مفهوم آن را درک کنند. ایدئولوژی به آن‎ها می‌گوید که چرا و به وسیله چه کسانی استثمار شده‌اند، چرا عقب‎مانده هستند، چرا سفیدها خودشان را برتر می‌دانند، چرا باید تغییراتی را برای بهبود اوضاع مردم و جامعه ایجاد کرد و از این قبیل[۶۵]. «مثلاً فرد از ایدئولوژی‌اش می‌تواند برای اعمال نظر و «سوءاستفاده از قدرت» استفاده کند و هر چه رابطه میان قدرت و ایدئولوژی بیشتر باشد احتمال «سوءاستفاده از قدرت» بیشتر است. باورهای ایدئولوژیکی ابتدا از طریق آموزش و آگاه‌سازی بر فرد یا افراد مسلط و سپس از طریق سوءاستفاده کننده از قدرت ایدئولوژیکی، بر مجنی علیه اعمال می‌شود. چنانچه فردی دارای یک پندار یا اعتقاد یا یک نظام فکری باشد که بدین وسیله ذهن را تسخیر کند یا دیگران را تحت تأثیر قرار دهد و نیازهای آنان را برآورده سازد او قادر خواهد بود که قدرتمند شود و لذا از این قدرت در پاره‌ای مواقع سوءاستفاده می‌کنند»[۶۶]. به عنوان مثال در «سوءاستفاده از قدرت» ایدئولوژیکی، سوءاستفاده کننده، مجنی علیه را از نظر اخلاقی و روانی قانع می‌کند که به خواسته‌اش که اعمال نظر، بر فرد مورد نظر است، دست بزند مثلاً کاری می‌کند که فرد از پندار و باوری که دارد برگردد و به پندار و باور، «سوءاستفاده کننده از قدرت» ایدئولوژیکی گرایش پیدا کند[۶۷].

«سوءاستفاده از قدرت» اقناعی

اقناع فرایندی است که با توسل به تعقل و احساس در قالب مهارت‌های کلامی و غیر کلامی و رسانه‌ای، ذهنیت افراد را غالباً جهت تغییر رفتار و وادار کردن آنها به عمل معینی، تحت تأثیر قرار می‌دهد. این فرایند هرچند در بردارنده ویژگی روانشناختی آزادی است و ترغیب شونده احساس می‌کند، موافق میل خود، اهداف و رهنمودهای تعیین شده را انجام می‌دهد، اما در واقع منضمن نوعی از فشار روانی است؛ که در مسیر ترغیب، میان منطق و استدلال منطقی به هیجان‌ها متوسل می‌شود. در واقع، اقناع حد واسط میان منطق و استدلال و تهدید و تنبیه به شمار می‌رود[۶۸].

لذا در این نوع از سوءاستفاده، سوءاستفاده کننده با خشنود گردانیدن فرد یا افراد به دنبال نفوذ در مخاطبان است به گونه‌ای که انگیزه ایجاد می‌کند تا مجنی علیه را به سوی رفتار، باور، عمل، یا حقیقتی هدایت مینماید در واقع هدف اصلی، انگیزه دادن به مخاطب است. این نوع سوءاستفاده از طریق تغییر عقیده اعمال می‌شود، ایجاد انگیزه و تبلیغ، آموزش و پرورش یا دیگر اقدامات مناسب اجتماعی که طبیعی و به حق جلوه می‌کنند موجبات تسلیم و رضایت افراد را به اراده شخص یا اشخاص دیگر فراهم میآورند و لذا بدینوسیله با استفاده از قدرت اقناعی ایجاد شده، موجبات سوءاستفاده از قدرت در معاونت فراهم می‌شود؛ لذا می‌‌توان گفت که سوءاستفاده کننده از قدرت اقناعی، به نوعی از تلاش به اصلاح صادقانه برای مجاب ساختن مخاطبین به پذیرش موضوع و خواسته‌هایش به وسیله مناسب، دست به اقدام میزند و سوءاستفاده کننده به نوعی به دنبال نفوذ در مخاطب است تا در مجنی علیه نفوذ کنند. برای مجنی علیه در نگاه اول نیت خیر، سوءاستفاده کننده همچو؛ صداقت، منفعت، معقول بودن و منطقی بودن... نمایان می‌شود، اما در نهایت، مشخص می‌شود که با سوءاستفاده از قدرت اقناعی موجبات بزهدیده واقع شدن مخاطب، فراهم شده است. به عنوان مثال در سوءاستفاده از قدرت اقناعی در معاونت، سوءاستفاده کننده از قدرت، در مجنی علیه انگیزه ایجاد می‌کند و از طریق تغییر عقیده میکوشد تا اولاً در او نفوذ پیدا کند و ثانیاً باعث تغییر در عقیده‌اش می‌شود؛ مثلاً کاری می‌کند که با انگیزه‌ای که در فرد ایجاد شده، موجب رضایت فرد به رفتار موردنظر، سوءاستفاده کننده از قدرت، شود[۶۹].

«سوءاستفاده از قدرت» عاطفی

سوءاستفاده از قدرت عاطفی تلاش برای کنترل به همان طریقی است که در سوءاستفاده جسمی فرد سعی می‌کند کنترل دیگری را به دست گیرد. تنها تفاوت این دو در این است که فرد آزارگر عاطفی از کتک، لگد، چنگ زدن، هل دادن و دیگر اشکال آسیب جسمی استفاده نمی‌کند. بلکه فردی که مرتکب این نوع سوءاستفاده می‌شود، احساسات را به عنوان سلاح خود انتخاب کرده است. به طور معمول، مرتکب این نوع رفتار نمی‌داند که چنین رفتاری دارد. در عوض، آگاه است که از عدم اطمینان از عشق همسرش به خود احساس ناامنی می‌کنند؛ بنابراین احساس می‎کند مجبور است همسرش را به خیانت متهم کند، او را برای غمهای خرد سرزنش کند و دائماً پیام‌ها و تماس‌هایش را چک کند. تهمت زدن، سرزنش و چک کردن دائم فرد نوعی سوءاستفاده عاطفی از قدرت است[۷۰].

بدرفتاری عاطفی یا روانی ضابطهمند به عنوان بخشی از ارتباط کلی، بین مراقب و کودک است و گاه به گاه والدین، مراقب و کودک، سوء رفتار عاطفی را در نظر نمی‌گیرند. سوءاستفاده زمانی اتفاق می‌افتد که نیاز اساسی کودک برای توجه، مهربانی، تصدیق، ثبات و امنیت به دلیل ناتوانی یا بی‌تفاوتی والدین یا مراقب می‌باشد. سوءاستفاده عاطفی نیز ممکن است اتفاق بیفتد، زمانی که بزرگ‎سالانی که مسئول مراقبت از فرزندان هستند بی‌اطلاع هستند و (به دلایل مختلف) قادر به پاسخگویی به نیازهای عاطفی و رشد فرزندانشان نیستند. سوءاستفاده عاطفی به راحتی قابل تشخیص نیست زیرا نشانه‌های آن به آسانی دیده نمی‌شود. یک نگرانی معقول برای رفاه فرزند وجود خواهد داشت زمانی که رفتار معمولی نسبت به رابطه فرزند و والدین با مراقبین باشد. سوءاستفاده‌های احساسی ممکن است در برخی از موارد دیده شود مانند طرد شدن، کمبود آسایش و عشق، فقدان دلبستگی، عدم تحرک مناسب، عدم تداوم مراقبت[۷۱]، عدم تقارن مداوم و تشویق، انتقاد مداوم، خصومت با سرزنش فرزند، قلدری[۷۲].

«سوءاستفاده از قدرت» جنسی

سوءاستفاده از قدرت جنسی مجبور کردن یک نفر به انجام رفتار جنسی است در صورتی که تمایلی به انجام آن ندارد. فردی که مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرد توانایی مقاومت جسمی یا روحی را به دلایل مختلف مثل ترس از متجاوز، خانواده، ترس از آبروریزی ندارد. هم زنان و هم مردان ممکن است مورد سوءاستفاده از قدرت جنسی قرار بگیرند، مجرم نیز می‌تواند از هر جنس با گرایش جنسی باشد[۷۳]؛ لذا «سوءاستفاده از قدرت» جنسی، طیف گسترده‌ای از تماس‌های جنسی شامل تجاوز جنسی، تجاوز به عنف، سرخوردگی و آزار و اذیت جنسی است. «سوءاستفاده از قدرت» جنسی زمانی اتفاق می‌افتد که یک فرد برای لذت بردن یا تحریک خود یا دیگران از آن استفاده می‌کند، شامل افرادی است که در اعمال جنسی دخیل هستند (مانند استمناء رابطه جنسی). سوءاستفاده از قدرت جنسی در افراد ممکن است طیف گسترده‌ای از فعالیت‌های سوءاستفاده را پوشش دهد و به ندرت شامل یک حادثه واحد است در برخی موارد این روند بیش از چندین سال اتفاق می‌افتد. سوءاستفاده از قدرت جنسی اغلب در خانواده اتفاق می‌افتد، از جمله خواهر و برادر بزرگتر و اعضای خانواده، سوءاستفاده از قدرت جنسی عمدتاً از طریق تهدید به افشای اسرار خواهر یا برادر و یا دوستان صورت میگیرد، مانند (لیسیدن، بوسیدن، یا مجبور شدن به رابطه جنسی در برابر تقاضای سوءاستفاده کننده از قدرت جنسی) و اغلب توسط فردی که بزرگ‎تر از بزهدیده است صورت می‌گیرد، نمونه‌هایی از سوءاستفاده از قدرت جنسی عبارت‌اند از: هر عمل جنسی که در حضور یک فرد انجام می‌شود، دعوت از افراد برای دست زدن یا لمس کردن عمدی یا تحریک بدن یک فرد به وسیله فرد دیگر یا جسمی به منظور تحریک یا رضایت جنسی، استمناء در حضور یک فرد یا دخالت یک فرد در عمل استمناء، مقاربت جنسی با یک فرد (از طریق دهان، واژن یا مقعد)، استثمار جنسی از یک فرد[۷۴]. سوءاستفاده از قدرت جنسی عمدتاً میان افرادی رخ می‌دهد که به سبب صمیمیت، ارتباط خونی یا قانونی به یکدیگر پیوند خورده‌اند. مثال عینی سوءاستفاده از قدرت جنسی، سوءاستفاده زوج، علیه زوجه با به کار گرفتن رفتارهایی است که از نظر جنسی خشونت‎‌آمیز هستند و به اعتبار زوج ممکن است سوءاستفاده از قدرت جنسی در یکی از اشکال همسر آزاری، ظهور و بروز پیدا کنند. در قانون کیفری کشور ما، اعمال خشونت و تعرضات علیه اشخاص، قطع نظر از جنسیت بزه‌دیده یا محنی علیه قابل مجازات است و حمایت خاصی از زوجه در قبال جرائم خشونت‎‌بار در خانواده به عمل نیامده است. رابطه جنسی به عنف از سوی زوج در قوانین ایران جرم محسوب نمی‌شود و به آسیب روحی و جسمانی زوجه و اهانت به کرامت وی به هیچ عنوان توجه نشده است. سوءاستفاده از قدرت جنسی علیه زوجه به هرگونه رفتار با هدف کسب لذت جنسی که بدون رضایت زوجه صورت می‎گیرد (محدوده آن از لمس کردن بدن وی تا مقاربت را شامل می‌شود).

آنچه سبب اطلاق عنوان سوءاستفاده از قدرت جنسی در زوج می‌شود، فقدان رضایت زوجه است که در نتیجه آن، زوج به قدرت جنسی متوسل می‌شود؛ به بیان دیگر، هرگونه بدرفتاری و خشونت که نقطه ثقل آن موضوعات جنسی باشد، از مصادیق سوءاستفاده از قدرت جنسی محسوب می‌شود[۷۵].

«سوءاستفاده از قدرت» اداری

در این نوع از سوءاستفاده، اشخاص بیرون از دستگاه‌های دولتی که در جهت همکاری با کارمندان دولت در زمینه نقض یا تغییر قوانین و ضوابط اداری برای نفع شخصی با صنفی اقدام می‌کنند. اقدامات کارکنان سازمان‌های دولتی برای جلب منافع بیشتر برای خود، خویشاوندان و دوستانشان که از طریق نقض یا تغییر قوانین صورت می‌گیرد. یکی از پیامدهای سازمانی فساد اداری در دستگاه اداری، عدم رعایت ضوابط و اصول شایسته‌سالاری در استخدام‌ها، خدشه‌دار شدن حیثیت اجتماعی سازمان و تضعیف نظام ارزیابی هست. یکی از صاحب‌نظران، فساد اداری را «سوءاستفاده از قدرت» ارتشاء، اختلاس، کمکاری، کاغذبازی، اهمال و دیوان‌سالاری تعریف نموده است[۷۶]. یکی از این موارد سوءاستفاده از مقام و موقعیت اداری موضوع مواد ۵٧۶ و ۵۸۱ قانون تعزیرات مجازات اسلامی می‌باشد. «از پیامدهای دیگر فساد، نهادینه کردن نفوذ غیرقانونی گروه‌های سیاسی هست فساد به یک فرهنگ تبدیل شده است دیگر کسی به قبح و نادرستی کارش نمی‌اندیشد؛ زیرا از یکسو میبیند که همین طور رفتار می‌کنند و از سوی دیگر از او انتظار دارند چنین رفتار کنند» [۷۷]. در رابطه کاری، فساد، از پیامدهای سوءاستفاده از قدرت است که می‌تواند به عواملی همچون کاهش رشد اقتصادی، کاهش درآمدهای دولت، ایجاد مقررات دولتی غیر اثربخش، پایمال شدن حقوق افراد و در کل معاف شدن افراد از مجازات می‌انجامد[۷۸].

منابع

پانویس

  1. آشوری، محمد، حقوق بشر و مفاهیم مساوات، انصاف و عدالت، ص۸۱.
  2. دولت‌ها باید تلفیق هنجارهای بین‌المللی در هنجارهای قوانین ملی نهی‌کننده سوءاستفاده از قدرت و تأمین جبران خسارت به چنین قربانیان را مورد بررسی قرار دهند. به ویژه چنین ترمیم‌هایی باید شامل اعاده وضعیت و یا غرامت، کمک و حمایت لازم مادی، پزشکی، روانی و اجتماعی گردد.
  3. دولت‌ها باید قوانین و رویه‌های موجود را به منظور اطمینان از پاسخگویی‌‎شان به شرایط متغیر، بازنگری نموده و در صورت ضرورت قوانین نهی کننده اعمال موجد سوءاستفاده‌های جدی از قدرت سیاسی و اقتصادی را وضع و اجرا نمایند و خط‎مشی‌ها و سازوکارهایی برای پیشگیری از چنین اعمال را ارتقاء داده و حقوق و جبران خسارت مناسب قربانیان چنین اعمال را گسترش داده و به سهولت فراهم سازند.
  4. معاون جرم در مفهوم مورد نظر ماده ۷-۱۲۱ به مجازات مباشر محکوم خواهد شد.
  5. معاون جنایت یا جنحه کسی است که به طور عمدی با کمک یا همدستی یا تسهیل مقدمات جرم یا راهنمایی آن اقدام نماید. همچنین کسی که با دادن عطایا، وعده و وعید، دستور، سوءاستفاده از مقام یا قدرت، کسی را به ارتکاب یک جرم تحریک نماید یا تعلیماتی را به منظور ارتکاب به او ارائه دهد، معاون جرم محسوب می‌شود.
  6. الف) خارج یا وارد ساختن و یا ترانزیت مجاز یا غیرمجاز فرد یا افراد از مرزهای کشور با اجبار و اکراه یا تهدید یا خدعه و نیرنگ و یا با سوءاستفاده از قدرت یا موقعیت خود یا سوءاستفاده از وضعیت فرد یا افراد یاد شده، به قصد فحشاء یا برداشت اعضاء و جوارح، بردگی و ازدواج.
  7. در ماده ۹ - اشخاص حقیقی یا حقوقی حق ندارند در برابر اجرای امر به معروف و نهی از منکر مانع ایجاد کنند. ایجاد هر نوع مانع و مزاحمت که به موجب قانون جرم شناخته شده است؛ علاوه بر مجازات مقرر، موجب محکومیت به حبس تعزیری یا جزای نقدی درجه هفت می‌گردد. در مورد اشخاص حقوقی، افرادی که با سوءاستفاده از قدرت یا اختیارات قانونی و اداری از طریق تهدید، اخطار، توبیخ، کسر حقوق یا مزایا، انفصال موقت یا دائم، تغییر محل خدمت، تنزل مقام، لغو مجوز فعالیت، محرومیت از سایر حقوق و امتیازات، مانع اقامه امر به معروف و نهی از منکر شوند؛ علاوه بر محکومیت اداری به موجب قانون رسیدگی به تخلفات اداری، حسب مورد به مجازات بند (پ) ماده ۲۰ قانون مجازات اسلامی محکوم میشوند.
  8. پورقهرمانی و احمدی سربزه، مقاله «قلمرو مفهومی سوء استفاده از قدرت در معاونت در جرم»، فصلنامه حقوق اسلامی.
  9. فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ص۲۵۳؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ص۲۹۸.
  10. انصاری، مرتضی، المکاسب، ج۱، ص۶٨.
  11. خویی، سیدابوالقاسم، مصباح الفقهاء، ج۱، ص۲۷۷۱.
  12. Lutomi، Laurenc، Coleb، Patrick، ۲۰۱۷، p.۷۶.. .
  13. حاجی دهآبادی، احمد، «شرکت در جرم در قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲»، فصلنامه حقوق اسلامی، ش۵۰، ص۸.
  14. پورقهرمانی و احمدی سربزه، مقاله «قلمرو مفهومی سوء استفاده از قدرت در معاونت در جرم»، فصلنامه حقوق اسلامی.
  15. پورقهرمانی و احمدی سربزه، مقاله «قلمرو مفهومی سوء استفاده از قدرت در معاونت در جرم»، فصلنامه حقوق اسلامی.
  16. Garner، Brayan A. "Black s law Dictionary. U. S. A"، p.۱۰.. .
  17. Beirstedt، R، "An Analysis of Social Power"، American Sociological Review، No. ۱۵، p.۷۳۱.. .
  18. Rogers، M. F، measures of family power"، American، Journal of Personality and Social Psychology،No. ۲۷، p.۶۳.. .
  19. پورقهرمانی و احمدی سربزه، مقاله «قلمرو مفهومی سوء استفاده از قدرت در معاونت در جرم»، فصلنامه حقوق اسلامی.
  20. عمید، حسن، فرهنگ عمید، ص۶۳۴.
  21. معین، محمد، فرهنگ فارسی متوسط، ص۴۲۷.
  22. Rabbins، Stephen، "Organizational Behavior"، p.۵۸۴.. .
  23. افجه، سید علی اکبر، رهبری سازمانی، ص۱۷.
  24. جی. دبلیو، بجورکمن، «مفاهیم کنترل: قدرت، نفوذ، اختیار»، ترجمه: مرتضی مرتضوی و کیومرث مکانی، فصلنامه تحول اداری، ش٣۴، ص۸۷-۱۰۵.
  25. عالم، عبدالرحمان، بنیادهای علم سیاست، ص۸۸.
  26. «و آن کس را که خداوند (کشتن وی را) حرام کرده است جز به حقّ مکشید و آنکه به ستم کشته شود برای وارث او حقّی نهاده‌ایم پس نباید در کشتن (به قصاص) گزافکاری کند زیرا (از سوی شرع) یاری شده است» سوره اسراء، آیه ۳۳.
  27. مثلاً الف از طریق توصیه و سفارش کردن ب را به سمت ارتکاب جرم سوق دهد در این صورت ب مباشر و الف معاون است.
  28. ایمانی، عباس، اصطلاحات حقوق کیفری، ص۴۵-۴۹.
  29. http://wwwbusinessdictionary.com/definiton/ab. .
  30. فتاحی، حبیب‎الله، ابعاد حقوقی مبارزه با فساد، ص۲۳.
  31. میرمحمد صادقی، حسین، جرایم علیه اشخاص، ص۴۲۶.
  32. رایجیان اصلی، مهرداد، «جرمانگاری سوءاستفاده از قدرت با محوریت مفهوم نسل‌زدایی و بزهدیدگی آن از دیدگاه حقوق جنایی بینالملل»، مجله تحقیقات حقوقی، ش۶۸، ص٢٢٧-٢۵۴.
  33. فتاحی، حبیب‎الله، ابعاد حقوقی مبارزه با فساد، ص۲۳.
  34. رایجیان اصلی، مهرداد، «جرمانگاری سوءاستفاده از قدرت در پرتو تعامل نظام حقوق بشر و حقوق کیفری» (رساله دکتری)، ص۱۱.
  35. اردبیلی، محمدعلی، حقوق جزای عمومی، ج۲، ص۱۰۵.
  36. آشوری، محمد، حقوق بشر و مفاهیم مساوات، انصاف و عدالت، ص۸۳.
  37. اصغری، حامد، «سوءاستفاده از قدرت در حقوق کیفری ماهوی ایران» (پایان‌نامه کارشناسی ارشد)، ص۱۱۷.
  38. ماده ۱ بند (الف). قانون ارتقاء سلامت نظام اداری و مقابله با فساد، مصوب ۱۳۹۰: سوءاستفاده در این قانون هر گونه فعل یا ترک فعلی است که توسط هر شخص حقیقی یا حقوقی به صورت فردی یا سازمانی که عمداً و با هدف کسب هر نوع منفعت یا امتیاز مستقیم یا غیرمستقیم برای خود یا دیگری، با نقض قوانین و مقررات کشوری انجام پذیرد یا ضرر و زیانی را به اموال، منافع، منابع یا سلامت و امنیت عمومی و یا جمعی از مردم وارد نماید نظیر رشاء، اختلاس، تبانی، سوءاستفاده از مقام یا موقعیت اداری، سیاسی، امکانات یا اطلاعات، دریافت و پرداخت‎‌های غیرقانونی از منابع عمومی و انحراف از این منابع به سمت تخصیص‌های غیرقانونی، جعل، تخریب، یا اختفاء اسناد و سوابق اداری و مالی.
  39. الوانی، سیدمهدی و منوچهر جفره، «ارائه یک الگوی نظری برای کنترل و مهار فساد اداری»، اقتصاد و مدیریت، ش٣۶، ص۸۹.
  40. Encyclopedia Americana، "Set from Grolier Educational a Division of Scholastic"، p.۲۲..
  41. رهبر، فرهاد، غلامرضا زال‌پور و فضل الله می‌رزاوند، بازشناسی عارضه فساد مالی: ماهیت، گونه‌ها، پیامدها و آموزه‌های تجربی، ج۱، ص۹.
  42. ماده ۵٧۶ ق. م. اسلامی ۱۳۷۵: «چنانچه هر یک از صاحب منصبان و مستخدمین و مأمورین دولتی و شهرداری‌ها در هر رتبه و مقامی که باشند از مقام خود سوءاستفاده نموده و از اجرای اوامر کتبی دولتی یا اجرای قوانین مملکتی و یا اجرای احکام یا اوامر مقامات قضایی یا هرگونه امری که از طرف مقامات قانونی صادر شده باشد جلوگیری نماید به انفصال از خدمات دولتی از یک تا پنج سال محکوم خواهد شد».
  43. افشاری، فاطمه، «مرجع صالح رسیدگی به سوءاستفاده از اختیارات مقام اداری - بررسی موردی تخلف اخفا و معدوم نمودن اسناد و مدارک دولتی توسط مقام اداری»، فصلنامه رأی: مطالعات آرای قضایی، ش۶، ص۲۸.
  44. نجابت‎خواه، مرتضی، «مفهوم سوءاستفاده از اختیارات در نظام حقوقی کامن‌لا»، نشریه حقوق و مصلحت، ش۵، ص۹۳.
  45. Hilaire، Barnett، "Constitutional and Administrative Law"، p.۷۶۶..
  46. ماده ۱۲۵ قانون مجازات جرائم نیروهای مسلح مصوب ۱۳۸۲ «هر نظامی که با سوءاستفاده از لباس، موقعیت یا شغل خود به جبر و قهر، دیگری را اکراه به معامله مال یا حق خود نماید یا بدون حق، بر مال یا حق دیگری مسلط شود، علاوه بر رد عین، مثل یا قیمت مال یا حق حسب مورد، به مجازات حبس از یک تا پنج سال محکوم می‌شود».
  47. در خصوص ارتکاب این جرم توسط غیرنظامیان باید به قانون مجازات اسلامی مراجعه شود (مواد ۵۵۶ و ۵۵٧ بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۵).
  48. تفاوتی از حیث اینکه موارد فوق الذکر باید ایرانی یا خارجی باشد وجود ندارد، یعنی اگر شخصی از نشان نظامی کشور دیگری استفاده یا لباس نظامی کشور دیگری را بر تن کند، باز هم مرتکب جرم شده است.
  49. اگر شخص نظامی، به صورت قانونی، مجوز و حق استفاده از لباس یا دیگر موارد را در آن زمان یا مکان داشته باشد و می‌توانسته آن لباس را بپوشد و پوشید، یا از نشان در جایی استفاده کند که حق استفاده را دارد، مرتکب جرم نشده است.
  50. پورقهرمانی و احمدی سربزه، مقاله «قلمرو مفهومی سوء استفاده از قدرت در معاونت در جرم»، فصلنامه حقوق اسلامی.
  51. پورقهرمانی و احمدی سربزه، مقاله «قلمرو مفهومی سوء استفاده از قدرت در معاونت در جرم»، فصلنامه حقوق اسلامی.
  52. پورقهرمانی و احمدی سربزه، مقاله «قلمرو مفهومی سوء استفاده از قدرت در معاونت در جرم»، فصلنامه حقوق اسلامی.
  53. پورقهرمانی و احمدی سربزه، مقاله «قلمرو مفهومی سوء استفاده از قدرت در معاونت در جرم»، فصلنامه حقوق اسلامی.
  54. پورقهرمانی و احمدی سربزه، مقاله «قلمرو مفهومی سوء استفاده از قدرت در معاونت در جرم»، فصلنامه حقوق اسلامی.
  55. محسنی، مرتضی، دوره حقوق جزای عمومی (پدیده جنائی)، ج۲، ص۲۳.
  56. پورقهرمانی و احمدی سربزه، مقاله «قلمرو مفهومی سوء استفاده از قدرت در معاونت در جرم»، فصلنامه حقوق اسلامی.
  57. بند ب ماده ۱۲۱ق. م. ا. و تبصره ۹ ماده ۹ قانون مبارزه با قاچاق انسان.
  58. طاهری نسب، سیدیزد الله، تقریرات حقوق جزای عمومی، ص۱۷.
  59. پورقهرمانی و احمدی سربزه، مقاله «قلمرو مفهومی سوء استفاده از قدرت در معاونت در جرم»، فصلنامه حقوق اسلامی.
  60. اردبیلی، محمدعلی، حقوق جزای عمومی، ج۲، ص۱۰۵.
  61. پورقهرمانی و احمدی سربزه، مقاله «قلمرو مفهومی سوء استفاده از قدرت در معاونت در جرم»، فصلنامه حقوق اسلامی.
  62. رشوه نیز نوعی «سوءاستفاده از قدرت» است که در قرآن با عناوین سخت و «باطل» که به مفهوم رشوه و اختلاس است به کار رفته است.
  63. امامقلی زاده، سعید و صمد امامقلی زاده، «بررسی رابطه بین قدرت سیاسی و فساد اداری و ارائه راهکارهای مناسب برای مبارزه را آن از دیدگاه مدیریت اسلامی»، پرتال جامع علوم انسانی، ش۷۸، ص۱۰۸-۱۲۴.
  64. پورقهرمانی و احمدی سربزه، مقاله «قلمرو مفهومی سوء استفاده از قدرت در معاونت در جرم»، فصلنامه حقوق اسلامی.
  65. http://daneshnameh.roshd.ir.
  66. Herbert G. Hicks and C. Ray Gullett، "The Management of Organizations"، Volume II، chapter ۱۲، p.۳۰..
  67. پورقهرمانی و احمدی سربزه، مقاله «قلمرو مفهومی سوء استفاده از قدرت در معاونت در جرم»، فصلنامه حقوق اسلامی.
  68. بینگلر، اتولر، ارتباطات اقناعی، ترجمه علی رستمی، ص۵۲.
  69. پورقهرمانی و احمدی سربزه، مقاله «قلمرو مفهومی سوء استفاده از قدرت در معاونت در جرم»، فصلنامه حقوق اسلامی.
  70. https://simiaroom.Com/blog.
  71. به عنوان مثال حرکت مکرر، به ویژه برنامه‌ریزی نشده است.
  72. پورقهرمانی و احمدی سربزه، مقاله «قلمرو مفهومی سوء استفاده از قدرت در معاونت در جرم»، فصلنامه حقوق اسلامی.
  73. http://honarehzendegi.Com/fa.
  74. که شامل موارد زیر است:
    1. دعوت کردن، تحریک یا تحمیل یک فرد برای انجام فحشا یا تولید پورنو گرافی افراد [برای مثال، نمایش، مدل‌سازی یا نمایش دادن به منظور تحریک جنسی، لذت بردن یا عمل جنسی، از جمله ضبط آن (در فیلم، یا رسانه‌های دیگر) یا دست‎کاری برای آن اهداف، یک تصویر از طریق کامپیوتر یا سایر وسایل]
    2. دعوت کردن، اجبار یا القا کردن یک فرد برای شرکت در فعالیت‎‌های جنسی، ناسنجیده یا ناخوشایند یا مشاهده آن‎ها.
    3. نشان دادن مواد صریح جنسی به افراد که اغلب از این ویژگی‌های توسط مرتکبین سوءاستفاده جنسی می‌شود.
    4. افشای راز فرد به موارد نامناسب و سوءاستفاده از آن از طریق فناوری اطلاعات و ارتباطات.
  75. پورقهرمانی و احمدی سربزه، مقاله «قلمرو مفهومی سوء استفاده از قدرت در معاونت در جرم»، فصلنامه حقوق اسلامی.
  76. پورکیانی، مسعود، افلاطون امیری و مرتضی خادمی، سلامت سازمانی فساد اداری و شایعه، ص۷۶.
  77. رفیعپور، فرامرز، سرطان اجتماعی فساد، ص۴۹.
  78. پورقهرمانی و احمدی سربزه، مقاله «قلمرو مفهومی سوء استفاده از قدرت در معاونت در جرم»، فصلنامه حقوق اسلامی.